جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
4.02K subscribers
69 photos
21 videos
1 file
692 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
| جرم و سرقت در ایران ناشی از فقر و وجود تبعیض: ریشه در ناکارآمدی نظام حکم‌رانی در سامان‌بخشی به ساختار اقتصادی

| گفت‌وگوی تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی با احمد بخارایی درباره‌ی علل و پی‌آمدهای افزایش #جرم و سرقت در #جامعه | پخش‌شده در برنامه‌ی ۶۰دقیقه، یک‌شنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰، ساعت ۲۲

| پخش فایل ویدئویی:👇
https://youtu.be/xIzhvdB-yAs?t=810

| پخش فایل شنیداری:👇
https://drive.google.com/file/d/1NVpR0TZH_kUkvjzQz-U-pR4WPPvvFQCV/view

| اشاره‌ی #احمد_بخارایی در این گفت‌وگوی کوتاه ۷ دقیقه‌ای به:

ـ مجرمین سه‌گانه‌ی #یقه‌آبی، #یقه‌سپید و #یقه‌طلایی و وجود مجرمین اصلی یقه‌طلایی در #طبقه_نوکیسه و وابسته به #قدرت که دم به تله‌ی #قانون نمی‌دهند،

ـ نقش فشار اقتصادی در #سرقت و تأمین معیشت برای سارقان،

ـ ورود سالانه‌ی یک میلیون پرونده‌ی قضایی فقط در یک استان یعنی آذربایجان شرقی نشان از رشد جرائم در کشور،

ـ ابعاد چند‌گانه‌ی #امنیت_اجتماعی علاوه بر امنیت جانی شامل امنیت فکری و مالی،

ـ ریشه‌ی دو نوع جرائم مربوط به جسم و #معیشت و نیز جرائم مربوط به #روان و #خشونت در نابه‌سامانی اقتصادی.


| Instagram | YouTube | Site |
| #فروپاشی_اجتماعی: "#خانه_اندیشمندان" روی خط زلزله!

| دوشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی پایگاه خبری ـ تحلیلی «دیده‌بان ایران» با احمد بخارایی درباره‌ی پس‌گیری ساختمان خانه‌ی اندیشمندان علوم انسانی از سوی شهرداری تهران | منتشرشده در ۱۸ تیر ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-159115

یک قاعده‌ی درستی وجود دارد مبنی بر اینکه آنچه به زبان رانده می‌شود، تبدیل به یک رفتار می‌شود. بدین معنا که نوع گفتار هم به رفتارها جهت می‌دهد و هم ممکن است رفتار را خلق کند. اما آنچه شاهدش هستم و از سخنان رهبری هم استنتاج می‌شود، یک تفسیر غلطی است که از این قاعده معرفتی شکل گرفته است. این تصور غلط این است که با وجود کارکرد ناقص و کمی که #نظام_سیاسی ما دارد، نوع تحلیل‌ها و گفتارهای تحلیل‌گران است که سوءتفاهم‌هایی را برای مردم و مخاطبان ایجاد می‌کند. بر اساس این تصور غلط توپ را در زمین نادرستی شوت می‌کنند و خودشان را در زیر ذره‌بین نقد قرار نمی‌دهند.

به همین دلیل مرتب این جملات تکرار می‌شود که کار #دشمن، بی بصیرتان و ناآگاهان است. نمود و جلوه‌ی این نوع تفکر هم #دوقطبی شدن جامعه است. به هر حال چه در داخل و چه در خارج و چه در بین شخصیت‌های آکادمیک و چه در مردم عادی، بخشی نسبت به شرایط موجود معترض هستند و با گوشت و پوست خودشان کمبودهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را حس می‌کنند. در قطب دیگر هم کسانی قرار دارند که متأسفانه مرید هستند، یعنی تحلیل ندارند و عاقلانه و نقادانه رفتار نمی‌کنند. آن‌ها از این منظر نگاه می‌کنند که باید مرید و مقلد باشند و از این رو آنچه از رأس گفته می‌شود را چشم و گوش‌بسته می‌پذیرند که این بدترین شرایطی است که یک جامعه می‌تواند به آن مبتلا شود.

در دوقطبی شدن، صدای طرفین به گوش هم نمی‌رسد و متأسفانه خروجی‌اش می‌شود #خشونت و نزاع، می‌شود پررنگ و قوی شدن مسئله مردم علیه مردم. دوقطبی شدن جلوه‌ای از تفسیر نادرست رویدادها توسط عناصر داخل نظام سیاسی ایران است. بر این اساس خروجی این نوع تفکر همین می‌شود که از سوی نظام سیاسی، «بی‌بصیرتان» به داخلی و خارجی، دانشگاهی و غیردانشگاهی تقسیم می‌شوند. در نتیجه آن هم، مکان و تریبون‌ها تقسیم می‌شوند تا در خدمت بی‌بصیرتان قرار نگیرد. خانه‌ی اندیشمندان هم یک مصداق از همین تقسیم‌بندی‌هاست که بروز پیدا کرده است.

بر اساس تقسیم‌بندی‌های ناصحیحی که شکل می‌گیرد، یک عده معترض فعالیت خانه‌ی اندیشمندان می‌شوند در حالی که با شناختی که داریم، خانه‌ی اندیشمندان عمدتاً یک خط میانه داشته و بسیاری از کسانی که نقادان واقعی بودند، به آنجا راهی نداشتند. خانه‌ی اندیشمندان در چند سال گذشته میانه و کم‌حاشیه حرکت می‌کرد اما همان را هم برنتابیدند.

مشابه اتفاق خانه‌ی اندیشمندان، پیش‌تر برای انجمن جامعه‌شناسان هم رخ داد. آن‌قدر این انجمن را محدود کردند که تقریباً کارآیی آن‌چنانی ندارد. با این پیش‌فرض که تحلیل‌های افرادی که به خانه‌ی اندیشمندان می‌آیند، آدرس غلط دادن به مردم است و ممکن است نارضایتی مردم را تشدید کند، از این مجمع هم نتوانستند بگذرند. با چنین دیدگاهی تصور می‌کنند که جایگزین کردن حلقه‌ی مریدان خود مشکل را حل می‌کند.
واقعیت این است که شرایط تنگ و بسته مانع بسیاری از فعالیت‌ها می‌شود. مورد #انجمن_جامعه‌شناسی هم نشان‌دهنده‌ی این است که از سوی مدیریت کلان جامعه، شرایط دارد محدود و محدودتر می‌شود و یک شرایط شبه استبدادی شکل گرفته است. خروجی این وضعیت این است که بسیاری از فعالیت‌ها یا زیرزمینی می‌شود یا در نطفه خفه می‌شود اما این تحلیل‌ها در زیر پوست جامعه تجمیع می‌شود.
نیروی شبه استبدادی به ابزارهای مختلف متوسل می‌شود تا فعالیت‌ها را محدود کند.

نیروی شبه استبدادی به ابزارهای مختلف؛ از اخراج اساتید و ایجاد محدودیت‌ها تا تهدید متوسل می‌شود تا فعالیت‌ها را محدود کند. به شخصه سه بار از سوی #وزارت_اطلاعات فراخوانده شدم و تعهد گرفتند؛ مگر من نیروی سیاسی هستم؟ من تنها رخدادها را تحلیل می‌کنم. به خودشان هم گفتم که اگر مخالف تحلیل هستید، بفرمایید در منظر عام گفت‌وگو کنیم و نظراتم را تصحیح کنید. الآن گفت‌وگوی ما را با خارج از کشور محدود کرده‌اند و تریبون‌ها را یکی پس از دیگری از ما می‌گیرند. زمانی که زندگی طبیعی آدم‌ها را با تهدید مواجه کنند، افراد به سکوت مجبور می‌شوند اما این سکوت موقت است. فشار #معیشت، یک روز به طغیان مردم منجر می‌شود. بنابراین صورت مسئله را می‌توانید به صورت موقت پاک کنید اما مسئله وجود دارد و زمانی به شکل بحرانی بروز پیدا می‌کند. … | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2023/07/blog-post.html?#more

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| تبدیل شدن مسئله‌ی «حجاب» به یک مسئله‌ی کاملاً امنیتی و سیاسی و پی‌آمدهای مواجهه‌ی حاکمیت با آن در جامعه‌ی ایرانی!

| پنج‌شنبه ۲۷ اردی‌بهشت ۱۴۰۳

| گفت‌وگوی پایگاه خبری ـ تحلیلی «امتداد» (ارگان حزب اتحاد ملت) با احمد بخارایی درباره‌ی مواجهه‌ی ساختار سیاسی با حجاب و پوشش زنان و دختران

| نمایش گزارش:👇
https://t.me/emtedadnet/88359

| #احمد_بخارایی: اگر متوجه شویم که نوع مواجهه‌ی #نظام_سیاسی ما با پدیده‌ی #حجاب، چه نوع پدیده‌ای است از عوامل و علل این نوع مواجهه تا پی‌آمدهای آن برای ما روشن خواهد شد. 

🔹نوع مواجهه‌ی نظام سیاسی ما با پدیده حجاب، یک مواجهه‌ی شکلی، صوری و سطحی است. به نظر می‌رسد؛ پیش‌فرض نظام سیاسی این است که بحث حجاب هم به مانند عبور و مرور در خیابان‌ها و سر چهارراه‌ها خواهد بود تا یک روز با وضع قانونی، رنگ‌های چراغ راهنمایی و حدود جریمه را با گماشتن یک مامور مشخص کرده و رفت و آمد در آن را به این صورت کنترل کنند. 

🔹حال آن‌که، اساساً مسئله‌ای که جنبه‌ی #ایدئولوژیک، محتوایی و اعتقادی دارد را نمی‌توان آن را به مانند مالیات یا مقررات راهنمایی و رانندگی به شکل قانون درآورد. به همین دلیل هم، عملاً قابلیت اجرا نداشته و آن دسته از کسانی هم که آن را رعایت نکنند، قانون‌شکن، تلقی نمی‌شوند. این خطا، خطا از مبدأ ـ یعنی نظام سیاسی ـ است. 

🔹می‌توان به مسئله‌ی حجاب از دو منظر کنش و واکنش در #جامعه نگاه کرد. از منظر کنشی، این‌گونه است که فرد، نوع حجاب خود را انتخاب می‌کند. از باب واکنش، وقتی راه اعتراضات و اظهار نظرها در جامعه بسته شود، واکنش‌های مختلفی از جانب اقشار مختلف صورت می‌گیرد.

🔹از این جهت، رعایت نکردن آن نوع حجابی که مدنظر نظام سیاسی بوده، نوعی واکنش در راستای ابراز نظر افراد در جامعه‌ی کنونی ما تلقی می‌شود. فرد با رها کردن موهای خود، تلاش دارد تا #اعتراض خود را به سایر جنبه‌های نظام سیاسی ابراز کند. جنبه‌هایی که بخش عمده‌ی آن، #اقتصاد و #معیشت است. 

🔹وقتی مسئله جنبه‌ی واکنشی یافته و در مقابل آن، باز شاهد برخوردهای پلیسی و امنیتی هستیم، برعکس گفته آقای #رادان که گفته مسئله‌ی حجاب، نه یک مسئله‌ی امنیتی که یک مسئله‌ی فرهنگی است، اتفاقاً نوع مواجهه و رفتارهایی که این روزها در خصوص مسئله‌ی حجاب در کشور در حال وقوع است، نشان می‌دهد که این مسئله یک مسئله‌ی کاملاً امنیتی و سیاسی است. 

🔹مگر می‌توان یک مسئله‌ی فرهنگی، اجتماعی را با پلیسی که البسه ضدگلوله بر تن کرده و #خشونت به خرج می‌دهد، حل کرد؟ وقتی در مقابل این واکنش جامعه، واکنش‌های تندتری از حکومت سر بزند، مطمئن باشید که این کینه به نفرت بیشتری بدل شده و به افزایش رویارویی‌ها منجر خواهد شد. 

🔹اگر یک انسان، مستعد حجاب هم باشد با این رفتارها به سمت بی‌حجابی سوق پیدا می‌کند. آنچه مسلم است، این مسائل از مشکلات جدی در حوزه‌ی معیشت گرفته تا تنگ‌نظری‌ها تا نوع مقابله با آزادی‌خواهان که خواستار رعایت شهروندی حقوق خود هستند ـ که نمونه‌ی بارز آن، #توماج_صالحی است ـ و موارد متعدد دیگر زیر پوست شهر در حال وقوع است. 

🔹البته به هر دلیلی که حکم #اعدام او صادر شده و هر آن‌چه که وجود دارد، صدور چنین حکمی، یک کار مضحک، غیر قانونی، غیر شرعی و ضد حقوق بشری بوده است. 

🔹وقتی مجموع این رفتارها از سوی نظام سیاسی با جامعه صورت می‌گیرد، خروجی آن، همین خواهد بود که کینه‌ها بیش‌تر شده و به نفرت بدل می‌شود. به هر میزان هم که شاهد افزایش نفرت در جامعه باشیم، از میزان گفت‌وگو کاسته و بر دوقطبی شدن اجتماع ایرانی افزوده خواهد شد. نهایتاً نیز، این خشونت است که در این جامعه بروز کرده و جلوه‌گر می‌شود. 

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |