جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
4.02K subscribers
69 photos
21 videos
1 file
692 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
❇️ جامعه‌ی سالم در گِرو سلامت اجتماعی

🗓 انتشار: چهارشنبه ۱ آبان ۱۳۹۸

📰 گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی درباره‌ی #سلامت_اجتماعی در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی، #جامعه‌شناس

👈 نمایش گزارش

🔍 بخش‌هایی از سخن من در این گفت‌وگو:

… «سلامت اجتماعی» مفهومی است که در یک یا دو دهه‌ی اخیر برجسته شده‌است. وقتی بحث «سلامت» به میان می‌آید ذهن‌ها اکثراً معطوف به #سلامت جسم و روح می‌شود در حالی‌که «سلامت اجتماعی» امری فراتر از سلامت جسم و روان است ...

… به طور کلی احساس و ارزیابی‌ای که فرد نسبت به پیرامون خود دارد، با «سلامت اجتماعی» ارتباط تنگاتنگ دارد. در واقع بحث سلامت اجتماعی یک واژه‌ی کلی است و با جنبه‌ی فردی یا جنبه‌ی روانی یا جنبه‌های اقتصادی و سیاسی مرتبط است. در کل، آن‌چه در سلامت اجتماعی مهم است قید اجتماعی‌بودن آن است. اجتماعی به این معنا است که سلامت یک امر جمعی است و یک گروه یا یک جمع یا مردم را هدف قرار می‌دهد …

… عوامل مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در تحقق سلامت اجتماعی در #جامعه و میزان آن اثر می‌گذارند. هر چه رضایت فرد از زندگی بیش‌تر باشد و امید به آینده‌ی وی افزایش یابد، فقر و فساد کم‌تر باشد و مشارکت #شهروندان در تصمیمات مهم کشور بیش‌تر باشد، «سلامت اجتماعی» نیز افزایش می‌یابد و همین عوامل بر سلامت جسمانی و روانی فرد در ارتباط با دیگران اثر می‌گذارد …

… از ابعاد مهم سلامت اجتماعی، #مشارکت و #اعتماد است. در بعد سیاسی افراد نیازمند اعتماد هستند؛ اعتماد مردم به صاحبان قدرت و اعتماد صاحبان قدرت به مردم. مردم باید بدانند که فقط در زمان #انتخابات نیست که #دولت نیازمند مشارکت آن‌ها است بلکه در سایر تصمیم‌گیری‌ها نیز باید حس فعال‌بودن و مهم‌بودن داشته‌باشند …

… اهمیت سلامت اجتماعی در این است که افراد با برخورداری از آن بهتر می‌توانند نقش‌های اجتماعی را ایفا کنند و از عهده‌ی مشکلات برآیند. معمولاً، افراد برخوردار از سلامت اجتماعی در خانواده‌هایی رشد می‌کنند که ثبات و انسجام بسیار دارند و می‌توانند در فعالیت‌های گروهی و جمعی مشارکت بیش‌تر داشته باشند. انطباق این افراد با هنجارها و ارزش‌های جامعه بسیار است و چنین وضعی می‌تواند خود مانع وقوع بسیاری مسائل و آسیب‌هایی همچون خودکشی، فسا و مواردی از این دست باشد …

… معمولاً جامعه‌ای که فاقد سلامت اجتماعی است از سلامت روانی و جسمانی نیز به دور است. چون همان‌طور که اشاره شد سلامت اجتماعی و ابعاد و مؤلفه‌های آن به شدت بر سایر ابعاد سلامت اثرگذار است. از هم‌گسیختگی اجتماعی (#فرار_مغزها#مهاجرت از روستا به شهر، افزایش #طلاق و مشکلات خانوادگی، #بدرفتاری با #کودک، #ترک_تحصیل و #افت_تحصیل، رفتارهای ضد اجتماعی، #جرایم مربوط به #مواد_مخدر، #ازخودبیگانگی_اجتماعی، #بزهکاری، #پرخاش‌گری، #خشونت و #انحرافات_اجتماعی از پی‌آمدهای منفی یک جامعه است که از نظر «سلامت اجتماعی» دارای نقصان است …

… اگر سلامت اجتماعی تهدید شود زمینه‌های گسست #خانواده، بی‌کاری و حتی گسست فرد با خود که یا به صورت #خودکشی یا به صورت تنهایی و انزواگزینی آشکار می‌شود، افزایش می‌یابد. حتی در مورد خشونت هم همین‌طور است. از خشونت‌های خیابانی گرفته تا خشونت‌های سازمان‌یافته، همه نشان از ضعف در سلامت اجتماعی دارد. از این رو توجه به سلامت اجتماعی و ابعاد آن از موضوعات بسیار مهم در هر جامعه‌ای است …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #خشونت_خیابانی نوک کوه یخ #خشونت‌های_ساختاری ما است

🗓 یک‌شنبه: ۶ بهمن ۱۳۹۸

📰 گزارش هفته‌نامه‌ی سلامت درباره‌ی ریشه‌های #خشونت در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی #جامعه‌شناس | منتشر شده در شماره‌ی ۷۳۸، ۲۸ دی ۱۳۹۸

👈 نمایش گزارش

🔍 بخش‌هایی از سخن من در این گفت‌وگو:

… نزاع‌های خیابانی را به صورت پدیده‌های جدا در نظر نگیریم. #نزاع‌های_خیابانی یکی از نمودهای خشونت آشکار یا عریان است، اما پیش از آن ما خشونتی پنهان داریم و مهم‌تر از آن هم خشونت دیگری وجود دارد و آن خشونت نمادین است. خشونت نمادین یعنی این‌که خشونت «مشروع‌سازی» می‌شود و برخی باورها و اعتقادات، خشونت را مشروع و درست نشان می‌دهند یعنی خشونت قبل از آن‌که عرف باشد، باور و ایده می‌شود. شکل‌های متفاوتی از خشونت علیه زنان که در جامعه‌ی ما ساری و جاری است و آن‌قدر تکرار شده که بسیاری از مردم آن را عادی می‌دانند، ریشه در باورها و نگاه ما نسبت به زن به عنوان یک موجود درجه‌ی دو و زیردست دارد.
ما به این باورها #خشونت_نمادین می‌گوییم …

… نگاه تحقیرآمیز و شوخی‌های هدف‌دار که قومیت یا شهر و ملیت و حتی ظاهر و جنسیت را هدف قرار می‌دهند را می‌توان شکل‌های متنوع خشونت پنهان دانست …

#جامعه‌شناسی، #خشونت را در ۳ سطح کلان؛ یعنی ساختارها، سطوح میانی مانند: آموزش‌وپرورش و رسانه و خانواده و سطح خرد؛ یعنی در سطح افراد بررسی می‌کند. اما عمدتاً صحنه‌ی عریان خشونت را #جامعه می‌‌بیند و مثال آن هم رانندگی خشونت‌آمیز است.
در این نوع خشونت عریان، آستانه‌ی پایین تحمل، به سرعت تبدیل به #خشونت_رفتاری می‌شود …

… گاهی در یک جامعه ساختارهای اجتماعی وجود دارد که در کل، مقبولیت نسبی دارند و همه‌ی افراد جامعه را شامل می‌شوند و افراد را به خودی و غیرخودی تقسیم نمی‌کنند و کم‌وبیش فرصت‌های برابری برای آن‌ها پیش‌بینی شده و ساختارهای اقتصادی، #تبعیض را دامن نمی‌زنند و در وضعیت متعادلی به سر می‌برند. در این وضعیت، #آموزش #مهار_خشم با مجازات‌های قضایی یا اقدامات قضایی پیش‌گیرانه می‌تواند خلاءهای موجود در جامعه را پر کند؛ یعنی وقتی ساختارها درست چیده شده باشند، اقدام‌های میانه که همان آموزش و اقدامات قضایی هستند، می‌توانند مؤثر واقع شوند اما وقتی ساختارها معیوب باشند؛ یعنی سرچشمه آلوده باشد، دیگر نمی‌توان آبی را که از آن جاری می‌شود، پاک کرد. در جامعه‌ی ما که ساختارها درست عمل نمی‌کنند، راه‌حل‌های میانه مانند #مشاوره‌های_روان‌شناختی یا آموزش، راه‌حل‌های نهایی نیستند، همان‌طور که می‌بینیم با وجود مراکز #مشاوره و برنامه‌های صداوسیما درباره‌ی #مهارت‌های_ارتباطی، تعداد #طلاق و #مشکلات_خانوادگی و خشونت‌های عریانی مانند نزاع‌های خیابانی روز به روز در حال افزایش است …

… فکر می‌کنم بهتر است اول به #خشونت_ساختاری_اقتصادی بپردازیم. منظورم این است که افراد براساس شایستگی‌های خود امکان اشتغال و درآمدزایی ندارند و این بیش از آن‌که به قابلیت‌های فردی ارتباط داشته باشد، به #نظام_اقتصادی مربوط است که فرد در آن قرار گرفته است. فرد در مقابل کار مساوی به پاداش مساوی نمی‌رسد. آمارها گویاتر هستند؛ ما می‌شنویم که هزاران دانش‌آموخته‌ی دکترای ما یا ۵۰% از دانش‌آموختگان دانشگاه‌های ما بی‌کارند یا کاری غیرمرتبط با رشته‌ی دانشگاهی خود
دارند یا ماهانه یک‌ونیم میلیون چک برگشت می‌خورد یا مثال قاچاق کالا یا تمرکز ثروت که عمدتاً در دست افراد خاصی است که بعد از انقلاب طبقه‌ی نوظهوری به وجود آورده‌اند ...

… خروجی همه‌ی آن‌چه که گفتم، تبعیض است که آن را مصداق بارز خشونت می‌دانیم. تبعیض همان توزین نابرابر فرصت‌ها است. حالا آن کسی که مورد این تبعیض واقع شده، فکر می‌کند سهمش را خورده‌اند و راه برون‌رفت آن را رفتار خشونت‌آمیز می‌داند …

⚠️ «اگر با نگاه من هم‌سو هستید لطفاً ـ با درج منبع ـ بازنشر کنید.»

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ روی‌آوردن مردم به خریدن #سلاح نشان از فروپاشی اجتماعی است!

🗓 شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی شرق درباره‌ی روی‌آوردن مردم به خریدن سلاح در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی و مصطفی آب‌روشن | منتشرشده در دوشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۹، شماره‌ی ۳۸۰۴

👈 نمایش گزارش:
🔍 بخش‌هایی از گفته‌ی من:

#احساس_امنیت و تلاش برای کسب #هویت دو عامل بزرگی است که اعضای یک #جامعه را به جهات مختلف اجتماعی سوق می‌دهد؛ به این معنا که اگر احساس #امنیت بالا باشد و روند هویت‌‌یابی، روندی منطقی و سهل باشد، افراد طبیعتاً کم‌تر به کج‌روی‌ها و هنجاری‌شکنی‌ها روی می‌آورند و زندگی کم‌وبیش معمولی‌ای خواهند داشت. معمولی هم به معنای #مشارکت در جامعه، رضایت نسبی از امروز و امید معمول نسبت به آینده است. اما اگر احساس امنیت در جامعه‌ای کاهش پیدا کند و روند هویت‌یابی با مانع مواجه شود، افراد بر اساس تئورهای جامعه‌شناختی به سمت #انحرافات_اجتماعی روی می‌آورند …

… انحرافات هم انواع و اقسام دارد؛ به عنوان مثال وقتی در جامعه‌ای این احساس ایجاد شود که فرصت برابر وجود ندارد، ممکن است افرادی به ابداع و نوآوری از نوع منفی روی بیاورند. این ابداع و نو‌آوری به این معناست که افراد از راه‌های غیررایج و غیرمعمول استفاده می‌کنند تا به اهداف باارزش در جامعه دست پیدا کنند. به عنوان مثال در داستان #فساد، ماجرا به این صورت است که وقتی کارمندی نمی‌تواند به اهداف تعریف‌شده در جامعه که حالت سرمایه‌دارانه دارد (ماشین خوب، ویلای خوب، محل زندگی خوب و …) برسد، میان‌برها را تعریف می‌کند و انحراف شکل می‌گیرد و این ریشه‌ی فساد در جامعه است …

… افرادی که نمی‌توانند در مسیر ابداعی به اهداف دارای ارزش در جامعه دست پیدا کنند، به "انزوا" می‌روند یا "طغیان" میکنند که این دو هم از ریشه‌های انحرافات اجتماعی است. افرادی که نمی‌توانند از مسیرهای رایج پیش بروند ممکن است منزوی شوند. این منزوی‌ها که افسرده نیز می‌شوند، روی به #خودکشی یا اعتیاد می‌آورند. دسته‌ای دیگر هم روی به ابداع و خلق وسایل و اهداف جدید میاورند و به اصطلاح "طغیان‌گر" می‌شوند. این طغیان‌گرها وقتی می‌بینند نمی‌توانند با سلاح سرد به هدف خود برسند بسا سراغ سلاح گرم بروند؛ یعنی احساس ناامنی و تنهایی می‌کنند و چتر حمایتی جامعه را بالای سر خود نمی‌بینند و در این میان افراد هرکدام به سمت‌وسویی از انحرافات اجتماعی می‌روند. این انحرافات می‌تواند #دزدی، خودکشی، #طلاق و #خشونت باشد که الآن شاهدیم در همه‌ی این انحرافات آمار در حال افزایش است. تردیدی نیست که اینک #فروپاشی_اجتماعی در جامعه شکل گرفته و در حال شدت‌گرفتن است و بنابراین این انحرافات هم با بگیروببند حل نمی‌شود به‌ویژه آن‌که خشونت زیاد با مردم، موجب تشویق مردم به دفاع از خود می‌شود …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ سرگشتگی زنان مهاجر در تهران

🗓 شنبه ۵ مهر ۱۳۹۹

📰 یادداشت #احمد_بخارایی در روزنامه‌ی هم‌دلی درباره‌ی انگیزه‌ها و وضعیت #مهاجرت زنان به تهران | منتشرشده در شنبه ۵ مهر ۱۳۹۹، شماره‌ی ۱۵۱۸

👈 نمایش گزارش:

🖌 پانسیون‌ها میزبان سه گروه از #زنان و #دختران هستند.
معمولاً یک گروه زنانی که در شهر خودشان به آن‌ها برچسبی زده شده است. مانند آن‌هایی که #طلاق گرفته‌اند یا که برچسب «#بیوه» خورده‌اند یا دیگرانی که به لحاظ اخلاقی یا #هنجارشکنی با برچسب‌هایی مواجه شده‌اند. در چنین شرایطی یک #زن در آن #خرده‌فرهنگ ادامه‌ی حیات برایش غیرممکن می‌شود. در این موارد همان دافعه‌ی شهر محل سکونت است که یک زن را مجبور به مهاجرت به شهرهای دیگر می‌کند.

گروه دوم کسانی هستند که جاذبه‌ی تهران و شهرهای بزرگ باعث می‌شود از محل اولیه‌ی زندگی‌شان مهاجرت کنند که عمدتاً تحصیل‌کرده‌ها در این گروه قرار می‌گیرند. آن‌ها به امید دست‌یابی به #شغل مناسب مهاجرت می‌کنند.

گروه سوم هم کسانی‌اند که نه آن‌چنان گرفتار دافعه‌ی شهرستان و نه مجذوب جاذبه‌ی تهران هستند، آن‌ها وضعیتی بینابینی دارند. یعنی تصمیم می‌گیرند مهاجرت کنند تا شاید اتفاق تازه‌ای در زندگی‌شان بی‌افتد. به عبارتی خودشان را به باد می‌سپارند و تصوری از آینده‌ی خودشان ندارند.

این سه گروه از زنان دست به مهاجرت می‌زنند، اما همه‌ی آن‌ها وقتی به شهرهای بزرگی مانند تهران می‌آیند به دلیل وضعیت آشفته و شکننده‌ای که به لحاظ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی وجود دارد نهایتاً گرفتار یک ناامیدی و سرکوب در این شهرها می‌شوند. چرا که مثال فردی که تحصیل کرده است شغل خودش را هم‌سو با تخصصی که دارد پیدا نمی‌کند، به‌ویژه که آن‌ها زن هستند و در #فرهنگ #مردسالار ما نگاه ویژه‌ای مانند نگاه تملکی و سودجویانه نسبت به جنس زن وجود دارد. اما آن دو گروه دیگری که تحصیلات کم‌تری دارند با سرگشتگی و حیرانی بیش‌تری در این شهرها که فاقد یک نظم مشخصی است، روبه‌رو می‌شوند.

در این شرایط که ناامیدی و سرگشتگی ایجاد می‌شود و زن‌های #مهاجر به اهداف خود نمی‌رسند، افراد را می‌توان به پنج گروه تقسیم کرد. عده‌ای از آن‌ها که با بی‌کاری یا #حقوق کم روبه‌رو هستند ممکن است پس از گذشت مدتی به شهرشان بازگردند، این برگشت با سرخوردگی همراه است و شخصیت آن‌ها احتمالاً بیش از پیش منکوب شده است. گروه دومی هستند که در روبه‌روشدن با مشکلات به‌واسطه‌ی آشنایی که با زن‌های دیگر پیدا می‌کنند به راه‌های ناصواب کشیده می‌شوند، مانند مصرف #مواد_مخدر یا متأسفانه در شرایط بد گاهی هم #تن‌فروشی.

گروه سوم که از جمله گروه‌های خوش‌شانس هستند ممکن است این‌جا #ازدواج کنند یا می‌توانند ارتباط به‌تری را با جنس مخالف برقرار کنند. این‌که سرنوشت این شکل از ازدواج‌ها و رابطه‌ها چه‌قدر می‌تواند موفقیت‌آمیز باشد باز هم جای بحث دارد.

گروه چهارم کسانی هستند که نه راه پس و نه راه پیش دارند. آن‌ها راه بازگشت به شهرستان‌شان را ندارند، چرا که احتمالاً پل‌های پشت سر خودشان را به هر دلیلی خراب شده می‌بینند. راه پیش هم ندارند چرا که از حقوق و #درآمد و موقعیت کافی برخوردار نیستند. آن‌ها خوش‌بینانه ماهانه دو میلیون تومان حقوق می‌گیرند که بیش از ۶۰درصد آن را خرج اجاره‌ی ماهانه در #پانسیون می‌کنند و با یک زندگی فلاکت‌بار و با تقریباً حداقل‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند.

گروه پنجم و آخر گروه خاصی هستند، متخصص‌هایی که ممکن است به شغل مورد علاقه‌ی‌شان دست پیدا کنند که این گروه انگشت‌شمارند. بنابراین وقتی زنانی که نیاز عاطفی دارند، میل به شکوفایی و امید به رشد اقتصادی دارند به شهرهای بزرگی که بی‌سامان و آشفته هستند مهاجرت می‌کنند به‌ویژه آن‌هایی که ضعیف هستند به اشکال مختلف در این شهرها مورد هجمه قرار می‌گیرند و حذف می‌شوند. این زنان گاهی به حاشیه‌ی شهرها کشیده می‌شوند و مشکلات‌شان به واسطه‌ی آشنایی با خرده‌فرهنگ‌های جدید بیش‌تر و بیش‌تر می‌شوند. متأسفانه این افراد بعد از مدتی به واسطه‌ی همنشینی‌ها و ارتباطاتی که پیدا کرده‌اند و به دلیل تغییر سطح توقع، دیگر نه آن فرد سابق هستند و نه فردی که بشود نامشان را فرد شهری توسعه‌یافته گذاشت، بنابراین بیش‌تر از قبل مورد #آزار_روحی قرار می‌گیرند. این تأسف‌بار است که افراد به دلیل نبود امکانات مناسب یا وجود فرهنگ انگ‌زدن در محل زندگی خودشان، مجبور به مهاجرت می‌شوند، آن‌ها میان بد و بدتر، مهاجرت را انتخاب می‌کنند که گاهی شرایط بدتر برای‌شان اتفاق می‌افتد.

⚠️ بازپخش پست‌ها با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» انجام شود؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ «خودکشی‌ها»، جلوه‌ای از «فروپاشی اجتماعی»!

🗓 دوشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۹

📰 گفت‌وگوی منتشرنشده‌ی روزنامه‌ی همشهری با #احمد_بخارایی درباره‌ی رابطه‌ی خودکشی و #فروپاشی_اجتماعی

🖋 «گفت‌و‌گویی که در روزنامه‌ی همشهری چاپ نشد!»
چند روز قبل از طرف روزنامه‌ی همشهری تماس گرفتند و با توجه به انتشار خبری مبنی بر خودکشی یکی از اصحاب رسانه گفت‌وگویی داشتیم که تنظیم مقدماتی شد اما از سوی سردبیری نسبت به چاپش ممانعت شد. این اقدام، هر دلیلی که داشته باشد نمی‌تواند عالمانه تلقی شود. اندکی اصلاحات در متن، انجام دادم و منتشر می‌کنم تا شما داوری کنید در چه فضای تأسف‌باری قرار داریم که اصحاب
#رسانه هم گاه به این وضعیت اسف‌بار دامن می‌زنند. امیدوارم رسانه‌های داخلی و خارجی با درک بهتری از موقعیت و وظایف خود در صحنه‌ی آتی تحولات ایران، ایفای نقش کنند. بدیهی است در جامعه‌ای که «آگاهی» نهادینه نشود حتی «#دمکراسی» هم به بی‌راهه می‌رمد!

| متن گفت‌وگو:

یك پدیده‌ی اجتماعی علل عام و خاص دارد. علل عام مترادف با «شرایط لازم» و علل خاص هم متناسب با شرایط در لحظه به عنوان «شرایط کافی» می‌تواند به وقوع یك پدیده‌ی اجتماعی منجر شود. در اغلب موارد، وقوع یك پدیده‌ی اجتماعی منوط به گذشت زمانی طولانی است و ریشه‌ای تاریخی و عمیق دارد و نمی‌شود آن را به شكل سطحی تحلیل كرد. پدیده‌ی #خودكشی ناشی از #افسردگی اجتماعی را نیز نباید جدای از این موضوع مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد. برای تحلیل پدیده‌ی خودكشی از منظر #جامعه‌شناسی باید به چند دهه قبل بازگردیم. این مسأله را نمی‌توان فقط در بستر یك یا چند سال قبل مورد واكاوی قرار داد. ذات انسانی افراد، ذاتی اجتماعی است و اگر فرد به شكل جدی وارد فعالیت‌های گروهی و اجتماعی نشود و در گروه‌هایی كه در جامعه شكل می‌گیرد، نقش‌آفرینی نکند، این عدم همراهی و نبودن درمسیر تحولات اجتماعی می‌تواند منجر به از بین رفتن هویت اجتماعی در فرد شود. به نظر می‌رسد در دهه‌های اخیر، #هویت_اجتماعی افراد تهدید شده است و این #هویت_گروهی حتی در خانواده‌ها درمعرض خطر قرار گرفته است. اینک جای این سؤال خالی است كه چگونه #هویت افراد در خانواده‌ها مورد تهدید قرار گرفته است؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت، سن #ازدواج در جامعه افزایش یافته است. براساس آمارهای ارائه شده ازسوی متولیان امر، دست كم حدود ۵ میلیون دختر و پسر در سنین ۳۰ تا ۴۰سال در تجرّد زندگی می‌كنند. نباید این سبك زندگی را صرفاً ناشی از گذر #جامعه از #سنت به #مدرنیته ارزیابی كرد. همه‌ی #مسائل_اجتماعی در ایران ناشی از دوران گذار نیست و نمی‌شود آن‌ها را ساده‌سازی كرد و این خاص دوران و جامعه‌ی ما است. معتقدم، باید آن بخشی از جامعه كه شرایط را سخت و سخت‌تر می‌كند به شكل جدی مورد تحلیل و واكاوی قرار داد. شیوع #ازدواج_سفید، افزایش #طلاق_عاطفی و رشد #بحران_اخلاقی از جمله شاخص‌های شیوع #بحران_هویت در خانواده‌ها است. در چنین شرایطی، زنگ بحران در جامعه نواخته می‌شود و موضوع هویت اجتماعی دست‌خوش تحولات آسیب‌زایی می‌شود كه از آن گریزی نیست. در جامعه‌ی كنونی شاهد آن هستیم كه بخش‌هایی از جامعه از حضور اجتماعی كم‌رنگی برخوردارند یا امكان بروز و ظهوری كه از آن‌ها انتظار می‌رود ندارند و بیش‌ترین آسیب را از منظر عدم امکان کسب هویت گروهی دیده‌اند. فراتر از این، #هویت_ملی را باید در نظر گرفت. كاهش شركت در #انتخابات نیز به عنوان یكی از پایه‌های از بین رفتن هویت ملی است كه در ۲ سال اخیر، روندی شتابان به خود گرفته است. ما چه می‌توانیم بگوییم در این خصوص که ۲۹ نماینده تهران و ری و شمیرانات و پردیس از بین ۳۰ نماینده‌ی مجلسی که انتخاباتش در دوم اسفند ۱۳۹۸ برگزار شد حدود ۱۲درصد آراء افراد واجد اعطای رأی در این حوزه‌ها را به دست آورده‌اند و در حالی خود را نماینده‌ی این مردم می‌دانند که از رأی ۸۸ درصد افرادی که می‌توانسته‌اند #رأی دهند محروم‌اند؟! واقعاً چه می‌توان گفت جز ابربحران در #مشارکت_سیاسی و به دنبالش بحران هویت ملی؟! همه‌ی این مسائل و همه‌ی این شرایط لازم و كافی در یک نقطه به عنوان مثال، بروزش این‌گونه می‌شود که برخی افراد با وجود جسمی توان‌مند با كوچك‌ترین ضربه‌ای فرو می‌ریزند و ممکن است به خود یا جامعه‌ای كه در آن زندگی می‌كنند آسیب بزنند. در این‌جا ممکن است یک #خبرنگار و یک کسی که احساس مسئولیت می‌کند هم دست به حذف خود بزند. در جامعه‌ی ایران افرادی هستند كه توانایی‌ها و مهارت‌هایی را كسب كرده‌اند كه می‌توانند با استفاده از آن‌ها، #تاب‌آوری_اجتماعی خود را در مقابل ناملایمات زندگی بیش‌تر از سایر افراد تقویت کنند. …| ادامه

| بازتاب در هفته‌نامه‌ی سلامت

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| فشار عوامل عینی و انتخاب درونی از عوامل کاهش شدید نرخ رشد جمعیت در ایران متلاطم

| سه‌شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰

| گفت‌وگوی تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی با احمد بخارایی (#جامعه‌شناس) درباره‌ی گزارش رسمی کاهش نرخ رشد جمعیت در #جامعه | پخش شده در برنامه‌ی خبری ساعت ۵ عصر، دوشنبه ۳ آبان ۱۴۰۰

| فایل شنیداری:👇
https://drive.google.com/file/d/13XClZP9zfaUKia_7f0thznou_CxfwwKx/view?usp=drivesdk

| فایل ویدئویی:👇
https://youtu.be/uAMoS4C2VAg

| #احمد_بخارایی: گفت‌و‌گوی کوتاهی با تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی در خصوص علل روند کاهشی شدید نرخ رشد جمعیت در ایران داشتم و به برخی از مواردی که الان می‌خوانید اشاره کردم:

ـ #نرخ_رشد_جمعیت ایران در سال ۱۳۹۰ برابر ۱/۲۹ درصد و در سال ۱۳۹۵ برابر ۱/۲۴ درصد با تغییر بسیار اندک اما در سال ۱۳۹۹ برابر ۰/۶ درصد با سیر نزولی شدید نسبت به سال ۹۵ به میزان بیش از پنجاه‌درصد کاهش نسبت به پنج سال قبلش و احتمال منفی شدن نرخ رشد جمعیت و #کاهش_جمعیت طی ۲ یا ۳ سال آینده،

ـ افزایش دو برابری نرخ #طلاق طی ۱۰ سال اخیر تا میزان ۳۳ درصد ازدواج‌ها در سال ۹۹،

ـ حدود ۵۰۰۰۰۰ #سقط_جنین غیر قانونی سالانه در ایران بنا به گفته‌ی رئیس انجمن ژنتیک ایران،

ـ وجود دو دسته عوامل اثر‌گذار بر کاهش شدید نرخ رشد جمعیت در ایران ۱۴۰۰: ۱ـ عوامل سلبی و بازدارنده و ۲ـ عوامل ایجابی و تحقق‌یافته. دسته‌ی اول شامل «عوامل سلبی» دارای دو جنبه‌ی ذهنی (فردی) و عینی (جمعی) است. «جنبه‌ی ذهنی»، نگرش نسبت به آینده است یعنی بنا به «جنبه‌ی سلبی»، #امید به آینده در حد مطلوب «نیست». حالا یک فرد «مؤمن» ممکن است بنا به توکلاتی که دارد به واقعیات اجتماعی پشت کند و برای خود و برای ذهنش، امیدآفرینی کند که بحث دیگری است! «جنبه‌ی عینی» در میان عوامل سلبی دارای سه بخش است: الف ـ افزایش مشکلات اقتصادی (نبود رفاه)، ب ـ درآمد ناکافی و #بی‌کاری، پ ـ دست نیافتن به استانداردهای زندگی. دسته‌ی دوم شامل «عوامل ایجابی» دارای سه وجه است: الف ـ وجه «جنسیتی» مشمول تشدید حس مالکیت #زن نسبت به تن خود، ب ـ وجه «معرفتی» مشتمل بر تشدید آگاهی و درک نسبت به مسئولیت‌های #فرزندآوری با توجه به پیچیدگی‌های جهان بیرون، پ ـ وجه «جهان‌بینانه» شامل لزوم ایجاد فرصت گفت‌و‌شنود با «خود» و لزوم خلوت با خود در جهت «معنابخشی» به جهان پیرامون به دنبال تشدید شکاف‌های فرهنگی ـ اجتماعی بین نسلی. بر این اساس با رخ‌نمایی #رفاه_اقتصادی (در شقّ ایده‌آل که با جامعه‌ی ما فاصله‌ی زیادی دارد!)، نهایتاً عوامل مندرج در دسته‌ی نخست دچار تغییر شوند و نرخ رشد جمعیت اندکی افزایش یابد اما عوامل دسته‌ی دوم (ایجابی) با انشاء و #قانون و فشار از صحنه بیرون نخواهند رفت.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| «افزایش حاشیه‌نشینی و مهاجرت‌های درون شهری!»

| دوشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۱

| #احمد_بخارایی: این گفتگو در مورد افزایش #حاشیه‌نشینی در شهرهای بزرگ با سایت خبری - تحلیلی فرارو دو هفته پیش انجام شد اما به دلایلی که برایم مبهم است منتشر نشد!

«هر فرد متأثر از #طبقه‌_اجتماعی است که در آن زندگی می کند و الگوهای رفتاری خود را از آن می گیرد. الگوهایی از جمله مصرف، سبک زندگی، نوع معاشرت و گروه معاشران. زمانی که تنزل طبقه بر اساس فشار بیرونی و ناخواسته رخ دهد مورد رضایت فرد نیست و فرد در یک نارضایتی مداوم به سر می‌برد و این حالت در شرایطی تشدید می‌شود. این نارضایتی مداوم می‌تواند در نهایت منجر به استرس و افسردگی فردی شود که با گسترش آن به #افسردگی_اجتماعی ختم می‌شود.» …

«میزان مصرف داروهای آرام‌بخش نشانه‌ی بروز و ظهور افسردگی جمعی در #جامعه است.» …

آن چه این نارضایتی را افزایش داده و به آن ضریب می دهد، وجود #تبعیض در جامعه است. تبعیض در توزیع نابرابر فرصت‌ها منجر به تبعیض در توزیع ثروت و در نهایت تبعیض در توزیع #قدرت می‌شود که خروجی آن تبعیض در جامعه در سطح گسترده است که با چشم غیرمسلح هم قابل مشاهده است یعنی در خانه‌هایی شبیه به قصر یا خودروهای لوکسی که در خیابان‌های شمال شهر تردد می‌کنند.

#خشونت سیاه و سفید در کمین جامعه:
وجود و شیوع برابری در جامعه به صورت تام و تمام از محالات است، اما تعمیق نابرابری و تبعیض منجر به دو شیوه‌ی رفتاری خواهد شد که هیچ کدام آینده‌ی خوشایندی به دنبال نخواهد داشت …
در جامعه‌ای سرشار از تبعیض و #نابرابری فرد یا منفعل و منزوی می‌شود که آثار آن مانند #اعتیاد، سرخوردگی و #خودکشی قابل مشاهده است که نشانه‌های ایزوله شدن اجتماعی است یا رفتارهای پرخاشگرانه بروز می‌کنند که می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد …
تمایل افراط‌گونه به عمل‌های زیبایی یا رفتارهایی که برای نمایش در جامعه انجام می‌شود از اثرات نادیده گرفته شدن است …
همچنین بروز خلاف و #فساد در مشاغل خرد نوعی از خشونت است که متناسب با سن و شغل افراد انجام می‌شود …

#طلاق نیز از دیگر آثار و تبعات خشونت است …
بازتولید ساختار متعفن و پرفساد، در #ساختار_سیاسی هم قابل مشاهده است. فسادی که به قدرت نیز نفوذ می‌کند …

مسائل اجتماعی ریزریز رخ می‌دهند و در طول تولد و رشد یک نسل ابتدا چراغ می‌زنند و نشانه‌های خود را بروز می‌دهند تا در نهایت به شکل کامل عیان می شوند. این بروز کلی، رویداد و پدیده‌ای یک‌باره نیست، اگر چه مخرب است، اما مانند سیل و زلزله در کسری از ثانیه ظاهر نمی‌شوند، چنان که با سرعت و حدت هم قابل اصلاح و بازسازی نیست …

آن چه در خصوص تغییر طبقه‌ی اجتماعی به صورت ناخواسته یا با فشار بیرونی از آن نام برده شد حاصل فضایی پرتبعیض است و می‌تواند منجر به #فروپاشی_اجتماعی شود …

در چنین جوامعی احساس پیوستگی و پویایی دیده نمی‌شود و در مقابل، خودخواهی افراد بیشتر به چشم می‌آید. به عنوان مثال در جوامع پویا و هم‌دل، NGOها بخشی از فعالیت‌های اجتماعی خدمات‌دهی را انجام می‌دهند و تعداد آن‌ها نشان‌دهنده‌ی همان پویایی است. عدم حضور آن‌ها در جوامعی مانند ایران معنادار است …
فروپاشی اجتماعی طیف گونه است که از کم تا زیاد را در بر می‌گیرد. این طیف‌ها قابلیت متراکم شدن دارند مانند بهمنی که از یک کوه پایین می‌آید …

این طیف‌ها در همه‌ی جوامع وجود دارند و دیده می‌شوند اما گستردگی و عمق آن‌ها مهم است. افزایش آن‌ها نیاز به هشدار دارد به این معنا که در شرایطی امکان بازگشت به دوره سلامت و احیا وجود ندارد و زمانی که در همه‌ی ارکان ریشه بگیرند و گسترده شوند مانند بیماری بدخیم که مدام متاستاز می‌دهند و باید با تأسف به این تحلیل رفتگی نگاه کرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| سیاست‌های اجتماعی زیر سایه‌ی تاریک معیشت!

| دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۳

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «آرمان امروز» با احمد بخارایی درباره‌ی نسبت سیاست‌های اجتماعی با ساختار و رویکردهای سیاسی | منتشرشده در ۱۲ خرداد ۱۴۰۳

| نمایش گزارش:👇
https://www.armandaily.ir/?p=47441

| #احمد_بخارایی: زمانی که از سیاست‌ها و #مطالبات_اجتماعی برای چهارسال می‌خواهیم صحبت و آن را مرور کنیم، با مسائل اجتماعی مواجه خواهیم شد. امروزه وقتی می‌گویم «#مسائل_اجتماعی»، #فقر، #بی‌کاری، #اعتیاد، #طلاق و … در ذهن ما تداعی می‌شود یا موضوعی نظیر #فرار_مغز‌ها و #مهاجرت افراد غیر نخبه به میان می‌آید. همان‌طور که شاهد هستیم در این مسائل اجتماعی، موضوعات سیاسی و اقتصادی وجود دارد. زمانی ما از فقر و بی‌کاری سخن می‌گوییم عمدتاً مسائل اقتصادی و آن‌جایی که از مهاجرت صحبت می‌کنیم رنگ و بوی سیاسی به خود می‌گیرد، به نحوی که مدیریت کلان، در اداره‌ی جامعه و در بسیاری از موضوعات کارکرد لازم و مناسب را ندارد. بنابراین چهار #خرده‌نظام فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در یک #جامعه، در هم تنیده هستند و یک #نظام_اجتماعی متشکل از این چهار خُرده‌نظام است. ما نمی‌توانیم این‌ها را از یک‌دیگر جدا کنیم و فقط به شکل انتزاعی و در ذهن، قابل تفکیک هستند. این چهار خُرده‌نظام یک برون‌داد دارند و آن چیزی است که ما شاهد آن هستیم؛ مثلاً در حوزه‌ی نظام #آموزش_و_پرورش و دانشگاه‌ها شاهد بحران #گروه_مرجع هستیم، به این معنا که فاصله‌ی قابل توجهی میان #دانش‌آموز و #دانش‌جو با معلم و استاد دانشگاه به وجود می‌آید و طبیعتاً به کم‌میلی در تحصیل می‌انجامد و کارکرد‌های آشکار و پنهان که باید یک #نظام_آموزشی داشته باشد را نخواهند داشت. یا در #نظام_رفاه_اجتماعی که در هر کشوری ضرورت است و در کشور‌های #سوسیال_دموکرات و حتی در کشور‌هایی که در ذهن ما با عنوان #سرمایه‌داری نظیر آلمان و انگلیس وجود دارند، یک نظام #سوسیال_دموکراسی وجود دارد و محوریت #عدالت به شکل کم‌رنگ، اما در بحث #سوسیالیسم مورد توجه است و #دموکراسی، بعد از سوسیالیسم مطرح می‌شود.

«شما در این کشور‌ها شاهد هستید که یک فرد ممکن است ۷۰ درصد درآمد خود را #مالیات بدهد تا #شکاف_طبقاتی افزایش پیدا نکند» ولی وقتی از شکاف طبقاتی و اختلاف بین طبقات به عنوان یک موضوع اجتماعی صحبت می‌شود، ریشه در تبعیض، پی‌آمدها و خروجی‌های ناخوشایندی برای جامعه دارد و ماهیت آن اقتصادی است. از این‌رو ماهیت اقتصادی زمانی سامان پیدا می‌کند که #نظام_سیاسی، تکلیف خود را روشن کرده باشد با مسأله‌ی #ثروت و #سرمایه، پس نیازمند سیاست‌گذاری کلان در حوزه‌ی سیاسی (که طبیعتاً یک نوع سوسیالیستی است) خواهد بود که هر نوع مالکیت را می‌خواهد از سطح خرد تا کلان محترم بشمارد، پس به #اختلاف_طبقاتی مانند جامعه‌ی ما دامن‌زده می‌شود. امروزه شاهد هستیم که ۹۰ درصد ثروت و سرمایه در اختیار ۱۰ درصد از جامعه‌ی ما است. در هر جامعه‌ای جرائم، #آسیب‌های_اجتماعی و ناهنجاری‌ها، خروجی و پی‌آمد وجود #تبعیض است. در این شرایط [شرایط تبعیض] افراد در جامعه احساس فقر می‌کنند. خود فقر ممکن است به تنهایی به #جرم ختم نشود، اما احساس فقر ناشی از وجود تبعیض، افراد را به سوی جرم سوق می‌دهد و بی‌علت نیست در جامعه‌ی ما اینقدر زندانی و پرونده در دادگاه وجود دارد. بنابراین آن نظام جامع رفاهی نیز به مسائل کلان بازمی‌گردد، بنابراین مسائل و سیاست‌های اجتماعی ما بدون شک ارتباط تنگاتنگی با مسائل سیاسی دارند و در هر جامعه‌ای نظام سیاسی، تعیین‌کننده‌ی اصلی است. ما به مسائل عدیده‌ی اجتماعی از هر زاویه‌ای که نگاه کنیم از منظومه‌ی فکری نظام سیاسی ریشه می‌گیرد و برای #انتخابات آینده نیز یک کاندیدا برای آن حوزه‌ی سیاسی تعریف می‌شود. به عنوان مثال افرادی برای انتخابات ثبت نام کرده‌اند که سوابق‌شان نشان می‌دهد که اختلاف معناداری با #اصلاح‌طلبان و اعتدالیون حکومتی ندارند، این افراد نمی‌توانند جلوی ناکارآمدی‌های اقتصادی و سیاسی بایستند. در این شرایط نمی‌توان انتظار داشت که مسائل اجتماعی سامان پیدا کند.

شما در شعار‌ها و مناظره‌های انتخاباتی دیده‌اید و باز هم خواهید دید که کاندیدا‌ها نسبت به مسائل اجتماعی موضعی ندارند و عمدتاً شعار‌های کلی و غیر قابل عملیاتی اقتصادی و معیشتی می‌دهند. مثلاً تاکنون کدام کاندیدای #ریاست‌جمهوری از #عدالت_اجتماعی یا شکاف طبقاتی در جامعه و لزوم رفع آن‌ها سخن گفته است؟ متأسفانه درک لازم را ندارند در حالی که مسائل و مشکلات اصلی و ساختاری در جامعه‌ی ما جنبه‌ی اجتماعی دارند و لازم است نگاه جامعه‌شناسانه داشت.

⚠️ بازپخش در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست انجام شود.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |