جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
4.02K subscribers
69 photos
21 videos
1 file
692 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
❇️ تولدهای تقویمی؛ مُدهایی به قیمت جان

📰 گفت‌وگوی احمد بخارایی با خبرگزاری Isna

🗓
سه‌شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۷

#احمد_بخارایی #جامعه #تقدیرگرایی #برند #مد

📑 قسمت‌هایی از گفت‌وگو:

… گرایش بسیاری از والدین برای تولد فرزندشان در روزهای خاص پدیده‌ای در راستای "تقدیرگرایی" و "برند"شدن. فرهنگ ایرانی و اسلامی ایران از نظر "تقدیرگرایی" بسیار قوی است به طوری‌ که نقش عوامل غیر انسانی مانند عوامل ناشناخته و ماورایی بسیار پررنگ است و نقش انسان در خلق هر چیز کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد.

تقدیرگرایی به نوعی به هیجانات دامن زده و تعقل و اندیشه‌ورزی را به حاشیه می‌راند، همچنین رفتارها و کنش‌های جمعی بیشتر از نوع احساسی و هیجانی و عاطفی شکل می‌گیرد.

… جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم جامعه‌ای صورت‌گرا، قالب‌گرا و فرمالیست است، به عبارت دیگر اجتماع فقط به ظاهر توجه دارد و به عبارتی عقل ستیز است.

تقدیرگرایی به نوعی با موضوع "برند" در ارتباط است؛ به عبارت دیگر تقدیرگرایی قالب دیگر خود را به شکل برند نشان داده که این موضوع در جوامع هیجانی شدت و گسترش بیشتری دارد.

… پدیده‌ای بنام "هیستری توده‌ای" وجود دارد که رفتارهای جمعی را تحت تاثیر قرار می‌دهد و در این زمان همه افراد به نوعی یک رفتار را از خود بروز می‌دهند؛ همچنین افراد تحصیل کرده را نیز در بر می‌گیرد.

👈 متن کامل گفت‌وگو
❇️ نشست «پی‌آمدهای اجتماعی #قمار و #شرط‌بندی در ایران»

| میهمانان:
#احمد_بخارایی، دانش‌یار جامعه‌شناسی
مهدی ناظمی، دکترای فلسفه‌ و پژوهش‌گر فلسفه‌ی هنر


| برگزارکننده:
مؤسسه‌ی مطالعات اجتماعی اردی‌بهشت

🗓 تاریخ برگزاری: دوشنبه ۸ دی ۱۳۹۹

| #قماربازی |
بخش‌هایی از پاسخ احمد بخارایی به پرسش‌ها:

| پرسش ۱: به رغم آن‌که در ادیان توحیدی از جمله #اسلام نسبت به «قمار» موضع منفی اتخاذ شده چرا اینک قماربازی در ایران گسترده شده است؟

بخش‌هایی از پاسخ:

… مفاهیمی مانند: طالع و بخت و سرنوشت‌ و استخاره و قضا و قدر، و به طور کلی «#تقدیر‌گرایی» یا «دستینیزم»، کم و بیش یک دست هستند مانند مهره‌های یک تسبیح که با ریسمانی به هم متصل شده‌اند …
… داستان جبر و اختیار که از نزاع بین اشاعره و معتزله در تاریخ کلام اسلامی آغاز شد تاکنون لاینحل باقی مانده …
… استناد «جبریون» به «آگاهی خداوند» بود پس همواره «تقدیرگرایی» در یک رابطه‌ی مرید و مرادی در بستر تاریخی اسلام و شیعه غلطیده و پیش آمده تاکنون …
… امروز در ایران کنونی «نورٌ علی نور» شده است یعنی همه‌ی عناصر فرهنگی‌ای که #سرنوشت‌گرایی را دامن می‌زدند اینک با #قدرت_سیاسی پیوند خورده است و رابطه‌ی مرید و مرادی، شکل متصلبّی پیدا کرده …
… هنجارهای ما در بخش «ارزشی» و باورگونه‌اش که ریشه در اعتقادات داشت با کلام عرفی و ادبی هم پیوند خورد و می‌بینید که الی ماشاءاله در ادبیات فارسی سخن از بخت و طالع و سرنوشت است: «نشان بخت بلند است و طالع میمون / علی الصباح نظر بر جمال روز افزون». سعدی آن‌گونه گفت و حافظ هم می‌گوید: «جلوه‌ی بخت تو دل می‌برد از شاه و گدا / چشم بد دور که هم جانی و هم جانانی». مولوی هم می‌گوید: «هر چه آن خسرو کند شیرین بود / چون درخت تین که جمله تین کند». او از آیه: «والتین و الزیتون» ایده گرفته و پی‌آمد رابطه‌ی مرید و مرادی را تولید «انجیر» که همه‌اش فایده است می‌داند! …
… مشاهده می‌شود که این رفتار کم‌تر عقلانی و بیش‌تر هیجانی که امروزه در ایران به اشکال گوناگون: فال‌گیری و تقدیر‌گرایی و شانس‌محوری و استخاره‌گرایی و شرط‌بندی ظاهر شده ریشه تاریخی و اعتقادی دارد …
… مشارکت مردم در امور اقتصادی هم بر پایه‌ی بخت و شانس استوار است آن‌گونه که سکه و ارز می‌خرند تا شاید «شانس» بیاورند و نیز در بورس ـ در یک اقتصاد دلال‌مسلک و شکننده ـ شرکت می‌کنند تا بسا «لاکی» و خوش شانس باشند …
… در این میان، شکل قشنگ و جوان‌پسندش مشارکت در سایت‌های قماربازی است، پس این پدیده دارای سابقه‌ی تاریخی و فرهنگی است …


| پرسش۲: چرا تاکنون به مقوله‌ی قماربازی به لحاظ جامعه‌شناختی در ایران و حتی خارج کم‌تر توجه شده؟ آیا این یک معضل فردی است یا جمعی؟

بخش‌هایی از پاسخ:

… توجه به معنای «فرصت» در این‌جا مهم است. چهار اصل در ایجاد فرصت وجود دارد: ۱ـ وجود «مهارت» در ایجاد یا یافتن فرصت‌های مناسب، ۲ـ استفاده از توان درونی و شهودی، ۳ـ نگاه مثبت داشتن نسبت به پیرامون و پدیده‌ها و ۴ـ برخورداری از نگرش انعطاف‌پذیر. اگر یک انسان دارای این چهار ویژگی باشد حتی تهدیدها را تبدیل به «فرصت» می‌کند. اما به نظر می‌رسد این حرف‌ها رنگ و بوی روان‌شناختی دارند. حال آیا واقعاً این چهار اصل، جنبه‌ی فردی دارند یا جمعی؟ … به نظر نمی‌رسد کسب «مهارت‌های اجتماعی» برای «فرصت‌سازی» نزد همگان در یک جامعه‌ی انسدادی، امکان‌پذیر باشد! … به نظر نمی‌رسد برخورداری از «نگاه مثبت» در یک #جامعه در خلأ شکل بگیرد و قطعا نگاه مثبت از ساختارهای اجتماعی سرچشمه می‌گیرد! … اگر در یک جامعه توزیع عادلانه‌ی فرصت‌ها صورت نگیرد و نیز فرصت‌ها هم محدود باشند و به معنای دیگر، فرصت‌های اجتماعی با «تهدید» و «تحدید» مواجه باشند آیا تعلیمات روان‌شناسانه می‌تواند برای عموم مؤثر افتد؟! … در چنین جامعه‌ای مانند ایران سال ۹۹ «فرصت‌‌یابی‌ها» یک امر فردی محسوب نمی‌شوند بل‌که یک مسأله‌ی «اجتماعی» هستند … «ما»، نه «من» با «بحران فرصت‌یابی» در ایران مواجه هستیم که استقبال بیش از سه میلیونی از سایت‌های قماربازی و #شرط‌بندی یکی از پی‌آمدهای وجود این بحران است چرا که «شرط‌بندی» و «فرصت‌جویی» دو روی یک سکه هستند … «#جامعه‌شناسی» در ایران هم در حال نیمه‌مردگی است و برخی جامعه‌شناس‌ها فکر می‌کنند که #نظام_سیاسی باید جلوی پای‌شان فرش قرمز پهن کند تا بتوان به صحنه آمد، خیر، تعهد رشته‌ای ایجاب می‌کند که ریسک کرد و هزینه پرداخت و جامعه و به ویژه #نظام_اجتماعی را نقد کرد … الآن یک محقق #مردم‌شناس یعنی آقای #کامیل_احمدی برای انجام تحقیقات اجتماعی‌اش پیرامون قشرهای آسیب‌پذیر #زنان و #کودکان کار و #دگرباشان محکوم به ۹ سال و سه ماه #حبس می‌شود و بدیهی است که در چنین شرایطی جامعه‌شناس‌ها عقب بنشینند …

| پرسش ۳: پی‌آمدهای …|👈ادامه

صوت | ویدئو

t.me/dr_bokharaei/455

| Instagram | YouTube | Site |
| فقر اقتصادی: طبقه نوکیسه و انتخابات ریاست جمهوری |

🗓 پنج‌شنبه ۱۶ اردی‌بهشت ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی اقتصاد پویا درباره‌ی معیشت مردم و انتخابات در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در چهارشنبه ۱۵ اردی‌بهشت ۱۴۰۰، شماره‌ی ۴۲۴۸

| نمایش گزارش: 👉

| فایل شنیداری: 👉

🔍 بخش‌هایی از گفته‌ی احمد بخارایی در مصاحبه با روزنامه اقتصاد پویا که در فایل شنیداری موجود است و برخی از آن‌ها در روزنامه منتشر «نشد»:

… کاندیداهای #ریاست_جمهوری در #انتخابات خرداد ماه آتی در خصوص #خط_فقر_مطلق و #خط_فقر_نسبی حرف واضحی نمی‌زنند و احساس می‌شود که تذکر نسبت به اوضاع اسف‌بار اقتصادی، گاه صرفاً لقلقه‌ی زبان آن‌هاست. آن‌ها اعم از راست و چپ و میانه‌رو دغدغه سیاسی و #قدرت را دارند. این‌ها از وجود #فاصله_طبقاتی وحشتناک در جامعه درک و تحلیل ریشه‌ای ندارند. این‌ها نمی‌فهمند که معنای این حرف چیست که: ۸۰ درصد مردم در دهک‌های ۱ تا ۳ و در طبقه فقیر قرار دارند! …

… اصلاً «#طبقه_نوکیسه»، زاییده همین جناح‌های سیاسی است و همه‌ی این‌ها کم و بیش در ایجاد و حمایت از آن‌ها نقش داشته‌اند و خواهند داشت و نیز خودشان بخشی از این طبقه نوکیسه هستند …

… توزیع نابرابر فرصت‌های اجتماعی و #دوقطبی شدن #جامعه و زیر خط فقر مطلق بودن حدود ۷۰ درصد اعضای جامعه و نیز سیر صعودی نرخ #بی‌کاری، محصول سیاسی‌بازی جریان‌های حاکم بر ایران در این چهار دهه بوده است که همه‌ی آن‌ها در تفسیر از اصول ۲۲ و ۴۷ #قانون_اساسی اشتراک نظر دارند. در این دو اصل، «#مالکیت» خصوصی تحت حمایت «#شرع» که ناشی از #توزیع_ثروت و فرصت به طور نابرابر و باندی بوده‌است مورد حمایت قرار گرفته و نهایتاً امروز شاهد شکل‌گیری نظام #سرمایه‌داری بیمار و افسارگسیخته در ایران هستیم. کدام کاندیدا فهم و درک و تحلیل و برنامه واضحی از این پدیده شوم دارد؟! …

… مردمی که در «#فقر_اقتصادی» باقی بمانند در #فقر_اجتماعی و #فقر_فرهنگی و #فقر_سیاسی هم درجا خواهند زد و وقتی فقر و نابرابری با #ایدئولوژی دینی پیوند بخورد و #تقدیرگرایی، چاشنی فاصله‌ی غیر انسانی طبقاتی شود نتیجه همین می‌شود که «#مالکیت_خصوصی» افسارگسیخته در قانون اساسی با «مشروع» بودن پیوند می‌خورد و همین کاندیدا هم می آیند و قسم می خورند که مدافع همین قانون اساسی خواهند بود! …

… طبیعی است که مردم #فقیر به لحاظ اقتصادی و فرهنگی، باز هم بیایند و در دور دوم #انتخابات_ریاست_جمهوری در پایان خرداد ۱۴۰۰، بیش از پنجاه درصد مشارکت کنند و از فلان آخوند و فلان امام جماعت پیروی کنند و همین حکایت فریبناک «میانه روی» دوباره نهایتاً قد علم کند! …

… کاندیداها بیایند و بگویند: چه تحلیلی از این موضوع دارند که گفته می‌شود حدود ۷۰درصد افراد مندرج در دهک‌های ۱ و ۲ از هیچ نهاد و سازمان دولتی و رسمی، چیزی دریافت نمی‌کنند؟ مگر این دو دهک از فقیرترین افراد تشکیل نشده است؟ آن #کودک #زباله‌گرد و آن #زن #تن‌فروش و آن #زن_سرپرست_خانواده که مثل شمع می‌سوزد در این دو دهک واقع است …

… همه جا تبعیض است از کارخانه و دست‌مزد بین #کارگر زن و مرد تا در دانشگاه و به حاشیه‌ راندن دانشگاهیانی که مستقل از قدرت و جناح‌ها هستند و حرفی برای گفتن دارند …

روز دوشنبه ۱۳ اردیبهشت من را به دفتر مرکزی #وزارت_اطلاعات در تهران فرا خواندند و متذکر شدند که گفت‌وگو با شبکه‌های خارجی بنا به مصوبه #شورای_عالی_امنیت_ملی، #جرم است و خواستند که گفت‌و‌گو نکنم. به ایشان گفتم آن‌چه من می‌گویم تحلیل‌ها از جامعه‌ای است که خانواده شما و فرزندان شما هم در آن زندگی می کنند و اگر جلوی ارائه تحلیل‌های اجتماعی را بگیرند خودشان و خانواده‌شان هم آسیب خواهند‌دید و نیز گفتم در جامعه‌ای که صدا و سیمایش، تعطیل است و روز‌نامه‌هایش هم ترسان و لزران هستند ما کجا باید حرف‌مان را بزنیم؟ آیا خفه‌خوان گرفتن ما، مشکلات اجتماعی را حل خواهد‌کرد؟!

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| سیاست‌گذاری در گردونه‌ی ناکارآمدی و تکرار اشتباهات در ایران

| یک‌شنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۰

| گفت‌وگوی ماه‌نامه‌ی اقتصادی «آینده‌نگر» با #احمد_بخارایی، درباره‌ی «چالش‌های سیاست‌گذاری و تقدیرگرایی در آن» | منتشرشده در شماره‌ی ۱۱۳، آبان ۱۴۰۰ با عنوان اصلی «خانه به‌دوش» (مهاجرت نخبگان و فرار انسان‌ها و سرمایه‌ها)

| خواندن گفت‌وگو: 👇
https://drive.google.com/file/d/1S9Ut6YasF5L-ZWqx_qlZqJUEjz2IBNsh/view

| کل مجله: 👇
https://tccim.ir/images/TccimPaper/AyandeNegar_113.pdf

| احمد بخارایی: در این مصاحبه به این موارد اشاره کردم‌،

۱ـ «#سیاست‌گذاری_عمومی» چهار وجه دارد که یکی مربوط به «شخص #سیاست‌گذار» است. شخص سیاست‌گذار باید یک ذهن آماده و فعّال داشته و مواد خام در ذهن او حاضر و ناظر باشد. این مواد خام شامل تحصیلات، تخصص، علم، آمادگی و انگیزه است. یک جامعه‌ی خلّاق و پویا، یک ذهن فعّال را ایجاد می‌کند که متأسفانه در ایران جامد، شاهد شکل‌گیری ذهن‌های فعّال نبوده‌ایم …

۲ـ وجه دوم «سیاست‌گذاری عمومی» مربوط به نمادهای عینی و مشهودات یعنی قوانین مدون در حوزه‌ی سیاست‌هاست که دو ویژگی باید داشته باشد: الف ـ شفافیت و قابلیت فهم، ب ـ امکان مداخله و کارآمدی در شرایط خاص و بحرانی در جامعه که متأسفانه در ایران هیچ کدام وجود ندارد …

۳ـ وجه سوم، «عناصر محتوایی» لازم برای سیاست‌گذاری عمومی شامل پنج عنصر است از جمله: برخورداری از اطلاعات و آگاهی نسبت به نتایج تحقیقات و تجزیه و تحلیل دقیق و علمی این اطلاعات در بستر کلیت عناصر اجتماعی و در یک مجموعه حتی فراتر از مرزهای جغرافیایی؛ یعنی در ارتباط با کل عناصری که در جهان ما و کره زمین وجود دارد …

۴ـ اشاره به تئوری «ساعت شنی» از «#هاولت و همکارانش» که می‌گویند ۳ عنصر در موضوع «نقش‌آفرینان در سیاست‌گذاری» وجود دارد: یکی «#جهان_سیاست» یا "Policy Univers" دوم «#خرده‌نظام سیاست» یا Policy" Subsystem" و سومی «#تصمیم‌گیران» یا "Decision Makers". چرا «هاولت» برای توضیح نقش‌آفرینان از «ساعت شنی» استفاده می‌کند؟ او می‌خواهد اهمیت «جهان سیاست» را در ابتدای ساعت شنی و در رأس همه‌ی عناصر، ترسیم کند اما در ایران، عنصر «تصمیم‌گیری» در بالا به جای «جهان سیاست» نشسته است؛ یعنی تصمیم‌گیران زیادند، سلیقه‌ها زیادند، خودی‌ها تصمیم‌گیران باندی‌ای هستند که «جهان سیاست» را به حاشیه رانده‌اند …

۵ـ در «ساعت شنی» از نوع ایرانی، تصمیم‌های بی‌مبنا که در بالا اتخاذ شده‌اند وقتی می‌خواهند از گلوگاه میانی ساعت شنی رد شوند، چون قابل اجرا نیستند بدون ارزیابی می‌افتند پایین ساعت شنی و وقتی عمر یک #دولت به پایان می‌رسد دولت بعدی، ساعت شنی را دوباره برمی‌گرداند و ۱۸۰ درجه می‌چرخاند و این تصمیمات بی‌مبنا دوباره در بالای ساعت شنی قرار می‌گیرند و تکرار ‌می‌شوند. ساعت شنی که می‌چرخد، یعنی تکرار سیاست‌های ناکارآمد که حدود چهار دهه است گریبان جامعه‌ی ما را گرفته‌است …

۶ـ اشاره به سه نوع #حاکمیت و نهایتاً نوع سوم که یک حکم‌رانی «نابسامان و غیرعلمی» است و اسم آن را «سیاست‌بازی» گذاشتم که ریشه در «#ایدئولوژی» و باورهای پیشینی دارد.
سیاست‌گذاران نوع سوم که در ایران به سر می‌برند منفک از واقعیت‌های اجتماعی «تصمیم‌بازی» می‌کنند به جای «تصمیم‌سازی» …

۷ـ در سال ۹۹ #ضریب_جینی از ۴۵% هم گذشت. پی‌آمدهای #فلاکت_اجتماعی مرکب از نرخ #بی‌کاری و ضریب #تورم، در شیوع #جرم و #جنایت، نومیدی نسبت به امروز و فردای #جامعه و نیز در مسئله‌ی #خودکشی قابل مشاهده است …

۸ـ جامعه‌ای که «#تقدیرگرا» باشد ضد #توسعه است. #تقدیرگرایی اینک به #ارز_دیجیتال هم رسیده تا یک شبه اگر خدا بخواهد ره صدساله پیموده شود. این تقدیرگرایی یک روز در #بورس، یک روز در #سکه، یک روز در سایت #شرط‌بندی و #قماربازی و قبل از آن در #فال و #استخاره بوده است …

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها👇
| Instagram | YouTube | Site |
| قمار و شانس و تقدیرگرایی: آفت جامعه‌ی ایران اسلامی!

| یک‌شنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۲

| گفت‌وگوی پایگاه خبری ـ تحلیلی «تجارت نیوز» با احمد بخارایی درباره‌ی استقبال مردم از قمار و لاتاری | منتشرشده در ۱۵ تیر ۱۴۰۲

| نمایش گزارش:👇
https://tejaratnews.com/training/سایت-لاتاری-لوتوچی-قانونی-است؟

علاقه افراد یک جامعه را به انواع #قمار و #لاتاری می‌توان از چهار زاویه تحلیل کرد؛ فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی.

این رفتار در وهله نخست جنبه فرهنگی و تاریخی دارد. همان نگاهی که افراد را به سمت فالگیری سوق می‌دهد، می‌تواند ریشه گرایش به سمت قمار و لاتاری باشد. در واقع هر دو، ریشه در تقدیرگرایی دارند.

از زاویه نگاه نخست یعنی هنجاری، فرهنگ ایرانی در دو بخش عرفی و اعتقادی بستر مناسبی برای سوق دادن افراد به سمت اموری چون #فالگیری، قمار و لاتاری است. چرا که افراد آماده سپردن خود به دست شانس و تقدیر هستند.

در مورد زاویه دوم یعنی بعد اجتماعی این گرایش‌ها جامعه، آیینه افراد حاضر در آن است و اهدافی را در خود نهادینه کرده که غالب مردم برای رسیدن به آنها تلاش می‌کنند. بر همین اساس، جامعه ایرانی-اسلامی امروزه برای کسب #قدرت و #ثروت ارزش زیادی قائل است و به کسانی که توانسته‌اند به این موفقیت‌ها دست پیدا کنند، احترام می‌گذارد. در کنار این موضوع باید واقعیت دیگری را نیز در نظر گرفت؛ در همین #جامعه #شکاف_طبقاتی نیز نهادینه شده و در طول سالیان گذشته عمیق‌تر شده است.

در این شرایط طبیعی است که افراد به دنبال راه‌هایی باشند که دستیابی آنها را به ارزش‌های ثروت و قدرت، تسهیل کند. به ویژه که ابزار لازم برای پیشرفت، به دلیل همان شکاف طبقانی و توزیع نابرابر فرصت‌ها به راحتی در دسترس همه قشرها نیست و انواع تبعیض‌ها در دستیابی به فرصت‌ها را می‌توان در جامعه دید. در چنین شرایطی نیز بار دیگر شیوه‌های مختلف قمار و لاتاری که همه بر مبنای شانس و اقبال هستند مورد توجه افراد قرار می‌گیرند تا به هر طریقی به همان اهدافی دست یابند که در این جامعه نهادینه شده‌.

در بعد سوم یعنی اقتصادی در جامعه‌ای که از یک سو آمار #بیکاری در آن بالاست و از سوی دیگر، افراد زیادی در مشاغلی غیر از تحصیلات و مهارت‌های خود فعالیت می‌کنند، طبیعی است که گروهی از افراد برای کسب درآمد و رسیدن به ثروت به راه‌های مبتنی بر قمار روی بیاورند تا بتوانند به نحوی سرگرم باشند.

بعد چهارم موضوع از نیاز افراد هر جامعه به امیدوار بودن در مورد آینده نشات می‌گیرد. اگر مردم احساس کنند بدون امید در خلاء رها شده‌اند، به سمت روزمره‌گرایی و #هنجارشکنی می‌روند و باری به هر جهت رفتار می‌کنند. علاقه به قمار و لاتاری نیز از همین مسائل ناشی می‌شود. حتی در قالبی دیگر، در سال‌های گذشته اشخاصی حاضر شدند همه سرمایه و اموال خود را به پول تبدیل و آن را در بورس سرمایه‌گذاری کنند. هر چند بورس قالبی مدرن و به روز دارد اما در اقتصاد بیمار و غیرقابل پیش‌بینی ایران، رفتار این افراد را نیز می‌توان بر مبنای همان ناامیدی نسبت به آینده و گرایش به شانس و قمار ارزیابی کرد.
این موضوع جنبه سیاسی نیز دارد؛ چرا که افراد امید چندانی به توان مدیریتی مسئولان برای رفع مشکلات و چالش‌ها ندارند.

در جامعه‌ای که گرفتار چنین مسائلی شده باشد، انسان مدرنی که ویژگی‌های لازم را برای توسعه داشته باشد شکل نمی‌گیرد. چنین جامعه‌ای یا عقبگرد خواهد داشت یا در بهترین حالت به صورت مداوم درجا می‌زند.

نتیجه این وضعیت #فروپاشی_اجتماعی است چرا که جوهره وجود افراد آماده توسعه و پیشرفت نیست. هر چه تاثیر چهار بعد مورد اشاره افزایش یابد و فروپاشی اجتماعی تعمیق شود، اصلاح وضعیت نیز مشکل‌تر می‌شود.

محدودیتی در این مورد وجود ندارد و هر گروه ممکن است به شیوه‌ای به سمت #تقدیرگرایی بروند. برای مثال افراد تحصیل‌کرده‌تر ممکن است جذب مواردی مانند لاتاری یا بازار بیمار بورس شوند و جوان‌ترها به رمزارزها گرایش پیدا می‌کنند‌. گروه‌های سنتی هم بسته به موقعیت خود همچنان جذب اموری چون فالگیری و انواع قمار می‌شوند.

تحلیل سطحی از این پدیده می‌تواند باعث اتخاذ رویکردهای اشتباه همچون برخوردهای صرف قهری و انتظامی شود؛ گسترش قمار و لاتاری موضوعی فرهنگی و اجتماعی است و باید به صورت ریشه‌ای آن را تحلیل کرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |