❇️ جامعهی دوقطبی کینه میکارد، انتقام دِرو میکند!
🗓 شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی از #خشونت فزاینده در #جامعه ناشی از توزیع نابرابر فرصتهای اجتماعی و بازتولید آن در #عرصهی_خصوصی تا #عرصهی_عمومی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹، شمارهی ۱۶۰۴
👈 نمایش گزارش
| نکته |
عزیزان متعهد و دلسوز در دانشگاهها و اهالی #مطبوعات و #رسانه در داخل و خارج و ای همهی #منتقدان در عرصهی #فرهنگ و #هنر
در گفتوگویی که امروز با روزنامهی «همدلی» با عنوان «جامعهی دوقطبی، کینه میکارد، انتقام درو میکند!» داشتم تا حدّی که یک #روزنامه میتواند آزادانه منتشر کند سخن گفتم که جا دارد از گزارشگران و مسئولان روزنامههایی که روزمرهگی و مرگ تدریجی را برنمیتابند و متعهد و پویا در این فضای بسته و خفقانبار، ایفای نقش میکنند تشکر کرد. در این گفتوگو که موضوع اصلی: «جلوهها و پیآمدهای توزیع نابرابر فرصتهای اجتماعی در ایران» است به اختصار به مواردی اشاره کردهام که هر یک برخوردار از تجزیه و تحلیل تفصیلی است که سزاوارند همهی ما به جدّ به آنها بپردازیم. در این مصاحبه ابتدا به «مصداق»های توزیع نابرابر فرصتها در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سه سطح خُرد، میانه و کلان اشاره کردم از جمله:
۱ـ در بخش ساختار حقوقی به تضادهای مندرج در مواد ۲۴ و ۴۷ با مادهی ۲ در #قانون_اساسی،
۲ـ انحصارطلبی دو گروه #اصلاحطلب و #اصولگرا در ساختار سیاسی،
۳ـ توزیع نابرابر فرصتها در رسانهی ملی و جریان اطلاعرسانی،
۴ـ #تبعیض در مواجهه با قومیتها،
۵ـ تبعیض در توزیع فرصتها در میان اهالی هنر و #سینما،
۶ـ تبعیض در توزیع امکانات بانکی و سرمایهای،
۷ـ تبعیض در استخدامها.
پس از آن به «پیآمدها»ی توزیع نابرابر فرصتها اشاره کردم از جمله:
۱ـ #فرار_مالیاتی معادل حداقل دو برابر بودجهی سالانهی وزارت آموزش و پرورش،
۲ـ #مشارکت ناقص مردم در امور سیاسی از جمله آخرین #انتخابات_مجلس در اسفند ۹۸ با کمتر از ۴۰ درصد افراد واجد رأی و از مشروعیت افتادن #مجلس کنونی،
۳ـ #مهاجرت تأسفبار و گاه تحقیرآمیز #مهاجران و #پناهندگان به خارج،
۴ـ دوقطبی شدن جامعه در امور اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی با شاخص دو طبقهی محروم و برخوردار و بالاخره،
۵ـ نفوذ اثرات خانمانبرانداز موارد مذکور به خانوادهها و رخنماییشان به صورت تنازعات درونخانوادگی. همهی ما به ویژه اهالی رسانه در داخل و خارج موظفیم در قالب ارائهی تحلیلهای علمی و ملموس از اوضاع اجتماعی و زندگی روزانه و تهدیدات نسبت به جامعه (فراتر از جنبههای سیاسی با تحلیلهای کلی و گاه تکراری) به صدایمان، پژواک بخشیم تا شاهد ارتقاء سطح «آگاهی» مردم باشیم هر چند در نظام ارتباطاتی نوین، بسا آگاهی مخاطبین بیش از ما باشد اما نیازمند عمقبخشیدن است چرا که: آزادی، بدون «عمق آگاهی»، به مسلخ میرود! و دوباره همین حکایت باقی خواهدماند که: «اگر کینه کاشتهشود، انتقام درو میشود!».
احمد بخارایی
| مشاهدهی متن مصاحبه
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی از #خشونت فزاینده در #جامعه ناشی از توزیع نابرابر فرصتهای اجتماعی و بازتولید آن در #عرصهی_خصوصی تا #عرصهی_عمومی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹، شمارهی ۱۶۰۴
👈 نمایش گزارش
| نکته |
عزیزان متعهد و دلسوز در دانشگاهها و اهالی #مطبوعات و #رسانه در داخل و خارج و ای همهی #منتقدان در عرصهی #فرهنگ و #هنر
در گفتوگویی که امروز با روزنامهی «همدلی» با عنوان «جامعهی دوقطبی، کینه میکارد، انتقام درو میکند!» داشتم تا حدّی که یک #روزنامه میتواند آزادانه منتشر کند سخن گفتم که جا دارد از گزارشگران و مسئولان روزنامههایی که روزمرهگی و مرگ تدریجی را برنمیتابند و متعهد و پویا در این فضای بسته و خفقانبار، ایفای نقش میکنند تشکر کرد. در این گفتوگو که موضوع اصلی: «جلوهها و پیآمدهای توزیع نابرابر فرصتهای اجتماعی در ایران» است به اختصار به مواردی اشاره کردهام که هر یک برخوردار از تجزیه و تحلیل تفصیلی است که سزاوارند همهی ما به جدّ به آنها بپردازیم. در این مصاحبه ابتدا به «مصداق»های توزیع نابرابر فرصتها در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سه سطح خُرد، میانه و کلان اشاره کردم از جمله:
۱ـ در بخش ساختار حقوقی به تضادهای مندرج در مواد ۲۴ و ۴۷ با مادهی ۲ در #قانون_اساسی،
۲ـ انحصارطلبی دو گروه #اصلاحطلب و #اصولگرا در ساختار سیاسی،
۳ـ توزیع نابرابر فرصتها در رسانهی ملی و جریان اطلاعرسانی،
۴ـ #تبعیض در مواجهه با قومیتها،
۵ـ تبعیض در توزیع فرصتها در میان اهالی هنر و #سینما،
۶ـ تبعیض در توزیع امکانات بانکی و سرمایهای،
۷ـ تبعیض در استخدامها.
پس از آن به «پیآمدها»ی توزیع نابرابر فرصتها اشاره کردم از جمله:
۱ـ #فرار_مالیاتی معادل حداقل دو برابر بودجهی سالانهی وزارت آموزش و پرورش،
۲ـ #مشارکت ناقص مردم در امور سیاسی از جمله آخرین #انتخابات_مجلس در اسفند ۹۸ با کمتر از ۴۰ درصد افراد واجد رأی و از مشروعیت افتادن #مجلس کنونی،
۳ـ #مهاجرت تأسفبار و گاه تحقیرآمیز #مهاجران و #پناهندگان به خارج،
۴ـ دوقطبی شدن جامعه در امور اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی با شاخص دو طبقهی محروم و برخوردار و بالاخره،
۵ـ نفوذ اثرات خانمانبرانداز موارد مذکور به خانوادهها و رخنماییشان به صورت تنازعات درونخانوادگی. همهی ما به ویژه اهالی رسانه در داخل و خارج موظفیم در قالب ارائهی تحلیلهای علمی و ملموس از اوضاع اجتماعی و زندگی روزانه و تهدیدات نسبت به جامعه (فراتر از جنبههای سیاسی با تحلیلهای کلی و گاه تکراری) به صدایمان، پژواک بخشیم تا شاهد ارتقاء سطح «آگاهی» مردم باشیم هر چند در نظام ارتباطاتی نوین، بسا آگاهی مخاطبین بیش از ما باشد اما نیازمند عمقبخشیدن است چرا که: آزادی، بدون «عمق آگاهی»، به مسلخ میرود! و دوباره همین حکایت باقی خواهدماند که: «اگر کینه کاشتهشود، انتقام درو میشود!».
احمد بخارایی
| مشاهدهی متن مصاحبه
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
روزنامه همدلی
جامعه دو قطبی کینه میکارد، انتقام دِرو میکند
🔻احمد بخارایی؛ جامعهشناس در گفتوگو با همدلی:
#اجتماعی
#مظاهر_گودرزی
خشونتهای عریان و پنهان در جامعه بهمرحلهای رسیده است که، چه در زندگی خصوصی و چه در عرصه اجتماعی کاملاً ملموس شدهاند. از زن و شوهرهایی…
🔻احمد بخارایی؛ جامعهشناس در گفتوگو با همدلی:
#اجتماعی
#مظاهر_گودرزی
خشونتهای عریان و پنهان در جامعه بهمرحلهای رسیده است که، چه در زندگی خصوصی و چه در عرصه اجتماعی کاملاً ملموس شدهاند. از زن و شوهرهایی…
❇️ استیصال اجتماعی: شغلهای اجباری
🗓 یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی تأثیر #فشار_اقتصادی بر انتخاب شغلی #طبقه_متوسط در گفتوگو با #احمد_بخارایی و حسن گلمرادی | منتشرشده در شمارهی ۵۹۲۵، یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… «در هر جامعهای نسبت به همهی پدیدههای اجتماعی که شامل مجموعه کنشهای افراد است، مقداری عنصر اختیار مشاهده میشود و مقداری عنصر اجبار. آنچه که باعث میشود تعاملات افراد #کنش باشد یا #واکنش، عناصر #اختیار و #اجبار است. در جامعهای که رقابت به معنای واقعی در عرصههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی شکل گرفته باشد و #توزیع_فرصتها به صورت عادلانه باشد، عنصر اختیار بیشتر از عنصر جبر در صحنه تعاملات اجتماعی، پدیدهها و کنشها عرض اندام میکند و بالعکس هرچه فضای رقابتی تنگتر، مرزبندی بین خودی و غیرخودی غلیظتر و جدیتر و توزیع فرصتها تبعیضآمیزتر و ناعادلانهتر باشد، عنصر واکنش و جبر در پدیدهها و تعاملات اجتماعی پررنگتر از عنصر اختیار و کنش خواهد بود. بنابراین از نگاه منِ #جامعهشناس در جامعهی ما توزیع نابرابر فرصتها وجود دارد که نمود این پدیده در قسمتهای مختلف دیده میشود. این توزیع نابرابر در ساختارهای حقوقی #قانون_اساسی هم دیده میشود. برای مثال در مادهی ۳ گفته شده است که "وظیفهی #دولت بالابردن سطح آگاهیهای عمومی در همهی زمینهها با استفادهی صحیح از #مطبوعات و رسانههای گروهی و وسایل دیگر است" که با سایر اصول قانون اساسی در تضاد است، چرا که وقتی فقط یک نگاه و یک تفسیر بر خوانش سایر اصول حاکم باشد بعضی از اصول مانند همین مادهی ۳ امکان وقوع نخواهد داشت. در #جامعه بسیاری از دانشگاهیان و منتقدان در رسانههای ملی جایی ندارند. این توزیع نابرابر فرصتها در سایر سطوح هم قابل مشاهده است از جمله در مسئلهی استخدامها، توزیع منابع بانکی، توزیع پستهای مدیریتی، جذب اساتید و … که تا ردههای پایینتر اجتماع هم ادامه پیدا میکند.» …
… در جامعهای که ما به شدت با #توزیع_نابرابر_فرصتها مواجه هستیم پدیدههایی از جمله گسترش چنین مشاغلی دیده میشود. بسیاری از راننده تاکسیها دارای مدارک تحصیلی در مقاطع بالا هستند و نتوانستهاند متناسب با تخصصشان به شغلی مشغول شوند. رانندگی مهارتی است که به مدرک تحصیلی نیازی ندارد و در هیچ کجا شرط اشتغال به رانندگی دارا بودن مدرک تحصیلی نیست، پس کاملاً واضح است که انتخاب این نوع فعالیتها و مشاغل، انتخاب اختیاری افراد و کنشی نیست بلکه از سر اجبار و نوعی واکنش است تا از این طریق درآمدی حاصل شود. این واکنش زشتترین صحنه برای تعاملات اجتماعی است که افراد از سر جبر و نه اختیار به کاری روی بیاورند. گسترش چنین پدیدهای به معنی استیصال و به بنبست رسیدن جامعه است. بسیاری از افراد به این دلیل به فعالیت در این دست از مشاغل تن دادهاند که در غیر این صورت ناچار میشدند به راههای تأمین معاش از مسیرهای انحرافی روی بیاورند. به همین دلیل در جامعهی ما رفتار بسیاری از #مجرمان، واکنش و از سر جبر است. عدهی زیادی از این افراد به نوعی قربانی توزیع ناعادلانهی فرصتها در جامعه هستند. #دوقطبیشدن در جامعهی ما در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی وجود دارد که دو قطبی شدن اقتصادی خروجی آنها است. در شرایط فعلی دهکهای میانی از بین رفتهاند و به طبقات پایینتر نزول پیدا کردهاند به همین دلیل جامعه به سمت دوقطبیشدن اقتصادی در حرکت است و در نتیجه تنها دو قطب بزرگ بالا و پایین خواهیم داشت …
… در این شرایط اقتصادی راهکارهایی مانند #یارانه تنها مسکن است اما درمانی نخواهد بود که تأثیر آن تداوم داشته باشد. بسیاری از رفتارهای خشونتبار خانوادهها ریشه در جامعه دارد و نباید با نگاه روانشناسانه و شخصی به این پدیدهها نگاه کرد. امروز این خشونتها در خانوادهها است و بعدها به گروههای بزرگتری مانند سازمانها راه پیدا خواهد کرد مانند این که ما امروز میشنویم نزدیک به ۱۰۰هزار میلیارد تومان #فرار_مالیاتی داریم …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی تأثیر #فشار_اقتصادی بر انتخاب شغلی #طبقه_متوسط در گفتوگو با #احمد_بخارایی و حسن گلمرادی | منتشرشده در شمارهی ۵۹۲۵، یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… «در هر جامعهای نسبت به همهی پدیدههای اجتماعی که شامل مجموعه کنشهای افراد است، مقداری عنصر اختیار مشاهده میشود و مقداری عنصر اجبار. آنچه که باعث میشود تعاملات افراد #کنش باشد یا #واکنش، عناصر #اختیار و #اجبار است. در جامعهای که رقابت به معنای واقعی در عرصههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی شکل گرفته باشد و #توزیع_فرصتها به صورت عادلانه باشد، عنصر اختیار بیشتر از عنصر جبر در صحنه تعاملات اجتماعی، پدیدهها و کنشها عرض اندام میکند و بالعکس هرچه فضای رقابتی تنگتر، مرزبندی بین خودی و غیرخودی غلیظتر و جدیتر و توزیع فرصتها تبعیضآمیزتر و ناعادلانهتر باشد، عنصر واکنش و جبر در پدیدهها و تعاملات اجتماعی پررنگتر از عنصر اختیار و کنش خواهد بود. بنابراین از نگاه منِ #جامعهشناس در جامعهی ما توزیع نابرابر فرصتها وجود دارد که نمود این پدیده در قسمتهای مختلف دیده میشود. این توزیع نابرابر در ساختارهای حقوقی #قانون_اساسی هم دیده میشود. برای مثال در مادهی ۳ گفته شده است که "وظیفهی #دولت بالابردن سطح آگاهیهای عمومی در همهی زمینهها با استفادهی صحیح از #مطبوعات و رسانههای گروهی و وسایل دیگر است" که با سایر اصول قانون اساسی در تضاد است، چرا که وقتی فقط یک نگاه و یک تفسیر بر خوانش سایر اصول حاکم باشد بعضی از اصول مانند همین مادهی ۳ امکان وقوع نخواهد داشت. در #جامعه بسیاری از دانشگاهیان و منتقدان در رسانههای ملی جایی ندارند. این توزیع نابرابر فرصتها در سایر سطوح هم قابل مشاهده است از جمله در مسئلهی استخدامها، توزیع منابع بانکی، توزیع پستهای مدیریتی، جذب اساتید و … که تا ردههای پایینتر اجتماع هم ادامه پیدا میکند.» …
… در جامعهای که ما به شدت با #توزیع_نابرابر_فرصتها مواجه هستیم پدیدههایی از جمله گسترش چنین مشاغلی دیده میشود. بسیاری از راننده تاکسیها دارای مدارک تحصیلی در مقاطع بالا هستند و نتوانستهاند متناسب با تخصصشان به شغلی مشغول شوند. رانندگی مهارتی است که به مدرک تحصیلی نیازی ندارد و در هیچ کجا شرط اشتغال به رانندگی دارا بودن مدرک تحصیلی نیست، پس کاملاً واضح است که انتخاب این نوع فعالیتها و مشاغل، انتخاب اختیاری افراد و کنشی نیست بلکه از سر اجبار و نوعی واکنش است تا از این طریق درآمدی حاصل شود. این واکنش زشتترین صحنه برای تعاملات اجتماعی است که افراد از سر جبر و نه اختیار به کاری روی بیاورند. گسترش چنین پدیدهای به معنی استیصال و به بنبست رسیدن جامعه است. بسیاری از افراد به این دلیل به فعالیت در این دست از مشاغل تن دادهاند که در غیر این صورت ناچار میشدند به راههای تأمین معاش از مسیرهای انحرافی روی بیاورند. به همین دلیل در جامعهی ما رفتار بسیاری از #مجرمان، واکنش و از سر جبر است. عدهی زیادی از این افراد به نوعی قربانی توزیع ناعادلانهی فرصتها در جامعه هستند. #دوقطبیشدن در جامعهی ما در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی وجود دارد که دو قطبی شدن اقتصادی خروجی آنها است. در شرایط فعلی دهکهای میانی از بین رفتهاند و به طبقات پایینتر نزول پیدا کردهاند به همین دلیل جامعه به سمت دوقطبیشدن اقتصادی در حرکت است و در نتیجه تنها دو قطب بزرگ بالا و پایین خواهیم داشت …
… در این شرایط اقتصادی راهکارهایی مانند #یارانه تنها مسکن است اما درمانی نخواهد بود که تأثیر آن تداوم داشته باشد. بسیاری از رفتارهای خشونتبار خانوادهها ریشه در جامعه دارد و نباید با نگاه روانشناسانه و شخصی به این پدیدهها نگاه کرد. امروز این خشونتها در خانوادهها است و بعدها به گروههای بزرگتری مانند سازمانها راه پیدا خواهد کرد مانند این که ما امروز میشنویم نزدیک به ۱۰۰هزار میلیارد تومان #فرار_مالیاتی داریم …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۱)
🗓 شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهمگفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
آشفتهحالی اصلاحطلبان
🖋 #احمد_بخارایی، جامعهشناس
۱ـ آمدهاند و برای دفاع از روند #اصلاحطلبی، آن را به سه سطح حداقلی، میانی و حداکثری تقسیم کردهاند و شکل خوبش را که حداکثری است، «ساختاری» نام نهادهاند. میخواهند بگویند که انجام #اصلاحات ساختاری امکانپذیر است. حال چگونه میتوان ماهی را از فضای بیرون از آب، مطلع کرد؟ وقتی در اصول اول و دوم #قانون_اساسی، همه چیز موکول به تفسیر فقهای جامعالشرایط است چگونه میتوان #ساختار_حقوقی (بخوانید: قانون اساسی) را «اصلاح ساختاری» کرد؟ با کدام ترفند و عصای موسی میتوان ساختار حقوقیای که «گزینش ـ محوری» را فریاد میزند و بالطبع، مشارکتستیز میشود را اساساً ترمیم (بخوانید: متحول) کرد؟
۲ـ میگویند «#بحران» نداریم. البته درست میگویند زیرا اگر #مسائل_اجتماعی ملموس را حلناشده تلقی کنیم، دیگر مسائل پهندامنهای که ملموس نیستند گویی وجود ندارند. به یاد آورید داستان تصویر مار و نوشتهی مار را! درست است #بحران_بیآبی و #بحران_امر_جنسی و #بحران_دروغپراکنی نداریم زیرا هنوز اندر خم یک کوچه با بحران #بیکاری دست به گریبانیم و بنابراین آن بحرانهای سهگانهی قبلی، تجملاتی تلقی میشوند!
۳ـ تعریف «بحران» چیست؟ اگر کلی بگوییم که خودمان هم متوجه نشویم یعنی: «بیشترشدن #پتانسیل_تخریب نسبت به پتانسیل عمومی موجود». حال میتوان گفت: چون پتانسیل #ایدئولوژیک بالایی داریم و همه چیز را میتوانیم به مقدرات الهی ارجاع دهیم و فرهنگ #شیعهگری کارآمدی برای #حاکمیت در صحنه، عرض اندام میکند پس تا اطلاع ثانوی پتانسیل عمومی خوبی داریم و بنابراین «بحران نداریم»!
۴ـ تلاش میکنند با طرح «اصلاحطلبی به مثابه اصلاح ساختاری»، اواخر #خرداد_۱۴۰۰ مردم را به رأیدادن ترغیب کنند. نمیدانم معنای «#مشارکت» چیست که حتی به مشارکت پنجاه درصدی هم راضیاند و آن پنجاه درصد دیگر را کجا میخواهند به حساب آورند اما علیالظاهر، «مشارکت» مبتنی بر «#مشروعیت» و آن هم مبتنی بر «#اعتماد» است. به نظر میرسد، خروجی و نتیجهی اعتماد در یک #جامعه، تحقق «همدلی» است. اما این همدلی، چه شرط لازمی دارد؟ یعنی نخستین گام اعتمادافزایی چیست؟ به نظر میرسد ابتدا «همفکری» نیاز است. اگر جماعتی، همفکر نباشند که دیگر، همنشینی و همگامی و نهایتاً همدلی، اتفاق نمیافتد. اینک کجا است آن «همفکری»؟ اصولیون، همفکرند اما آیا میان منادیان اصلاحطلبی، همفکری وجود دارد؟ آیا میان روشناندیشان با #اصلاحطلبان همفکری وجود دارد؟ کجا است ریسمان واحدی که بین این همه ایرانی داخل و خارج، پیوند فکری برقرار کند؟ فقط یک درک مبهم اما کموبیش واحد، از ایرانیّت است و بس!
۵ـ به نظر میرسد یک بحران ناپیدا، بیش از هر چیز چهرهی آینده را زخمی خواهد کرد و آن هم #بحران_نومیدی است. مطالبهگرها نومید و خستهاند که البته این برای قدرتپرستان، نوید خوبی به همراه دارد که دیگر کسی غر نزند و به آنچه مقدر شده رضایت دهد. اما در منظر جامعهشناختی، امّالبحرانها، بحران نومیدی و خستهگی از مطالبهگری است. حالا دیگر جایی برای صحبت در خصوص #بحران_هویت و #بحران_توزیع باقی نمیماند.
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهیم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهمگفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
آشفتهحالی اصلاحطلبان
🖋 #احمد_بخارایی، جامعهشناس
۱ـ آمدهاند و برای دفاع از روند #اصلاحطلبی، آن را به سه سطح حداقلی، میانی و حداکثری تقسیم کردهاند و شکل خوبش را که حداکثری است، «ساختاری» نام نهادهاند. میخواهند بگویند که انجام #اصلاحات ساختاری امکانپذیر است. حال چگونه میتوان ماهی را از فضای بیرون از آب، مطلع کرد؟ وقتی در اصول اول و دوم #قانون_اساسی، همه چیز موکول به تفسیر فقهای جامعالشرایط است چگونه میتوان #ساختار_حقوقی (بخوانید: قانون اساسی) را «اصلاح ساختاری» کرد؟ با کدام ترفند و عصای موسی میتوان ساختار حقوقیای که «گزینش ـ محوری» را فریاد میزند و بالطبع، مشارکتستیز میشود را اساساً ترمیم (بخوانید: متحول) کرد؟
۲ـ میگویند «#بحران» نداریم. البته درست میگویند زیرا اگر #مسائل_اجتماعی ملموس را حلناشده تلقی کنیم، دیگر مسائل پهندامنهای که ملموس نیستند گویی وجود ندارند. به یاد آورید داستان تصویر مار و نوشتهی مار را! درست است #بحران_بیآبی و #بحران_امر_جنسی و #بحران_دروغپراکنی نداریم زیرا هنوز اندر خم یک کوچه با بحران #بیکاری دست به گریبانیم و بنابراین آن بحرانهای سهگانهی قبلی، تجملاتی تلقی میشوند!
۳ـ تعریف «بحران» چیست؟ اگر کلی بگوییم که خودمان هم متوجه نشویم یعنی: «بیشترشدن #پتانسیل_تخریب نسبت به پتانسیل عمومی موجود». حال میتوان گفت: چون پتانسیل #ایدئولوژیک بالایی داریم و همه چیز را میتوانیم به مقدرات الهی ارجاع دهیم و فرهنگ #شیعهگری کارآمدی برای #حاکمیت در صحنه، عرض اندام میکند پس تا اطلاع ثانوی پتانسیل عمومی خوبی داریم و بنابراین «بحران نداریم»!
۴ـ تلاش میکنند با طرح «اصلاحطلبی به مثابه اصلاح ساختاری»، اواخر #خرداد_۱۴۰۰ مردم را به رأیدادن ترغیب کنند. نمیدانم معنای «#مشارکت» چیست که حتی به مشارکت پنجاه درصدی هم راضیاند و آن پنجاه درصد دیگر را کجا میخواهند به حساب آورند اما علیالظاهر، «مشارکت» مبتنی بر «#مشروعیت» و آن هم مبتنی بر «#اعتماد» است. به نظر میرسد، خروجی و نتیجهی اعتماد در یک #جامعه، تحقق «همدلی» است. اما این همدلی، چه شرط لازمی دارد؟ یعنی نخستین گام اعتمادافزایی چیست؟ به نظر میرسد ابتدا «همفکری» نیاز است. اگر جماعتی، همفکر نباشند که دیگر، همنشینی و همگامی و نهایتاً همدلی، اتفاق نمیافتد. اینک کجا است آن «همفکری»؟ اصولیون، همفکرند اما آیا میان منادیان اصلاحطلبی، همفکری وجود دارد؟ آیا میان روشناندیشان با #اصلاحطلبان همفکری وجود دارد؟ کجا است ریسمان واحدی که بین این همه ایرانی داخل و خارج، پیوند فکری برقرار کند؟ فقط یک درک مبهم اما کموبیش واحد، از ایرانیّت است و بس!
۵ـ به نظر میرسد یک بحران ناپیدا، بیش از هر چیز چهرهی آینده را زخمی خواهد کرد و آن هم #بحران_نومیدی است. مطالبهگرها نومید و خستهاند که البته این برای قدرتپرستان، نوید خوبی به همراه دارد که دیگر کسی غر نزند و به آنچه مقدر شده رضایت دهد. اما در منظر جامعهشناختی، امّالبحرانها، بحران نومیدی و خستهگی از مطالبهگری است. حالا دیگر جایی برای صحبت در خصوص #بحران_هویت و #بحران_توزیع باقی نمیماند.
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهیم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۲)
🗓 دوشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
نگاه از دور: «فرا نگاهی» به دستوپا زدن حاکمیت!
🖋 #احمد_بخارایی، جامعهشناس
۱ـ این روزها خیلیها ابراز نگرانی میکنند. از چی؟ از تفاهمنامه #ایران و #چین که قرار است طی قراردادهای بعدی حدود ۴۰۰ میلیارد دلار از سوی چینیها در ایران طی ۲۵ سال در صنایع نفت، گاز، راهآهن و جادهسازی سرمایهگذاری شود. عمدتاً #معترضان دو دستهاند و اعتراضها متوجه دو امر است: الف ـ به مفاد تفاهمنامه، فلذا میگویند طبق اصل ۱۵۳ #قانون_اساسی، هر گونه قرارداد که موجب سلطهی بیگانه بر منابع طبیعی، اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شؤن کشور گردد ممنوع است. ب ـ به طرف داخلی که «#حاکمیت_ایران» است و استدلال میکنند که چین با این همکاری به تداوم حیات نامشروع #حاکمیت در ایران مدد میرساند. نامشروع بودن را هم مبتنی بر نمایندگی نکردن همهی ملت از سوی حاکمیت #مستبد میدانند.
۲ـ معترضان در گروه نخست که هنوز از محتوای تفاهمنامه مطلع نیستند کلیگویی میکنند. بنابراین، این سیاستگذاری حکومتی را «بهانه»ای برای ابراز مخالفت خود قرار میدهند. چه میشود که هر حرکت سیاستگذارانه، با مخالفت جمع کثیری از مردم در یک #جامعه مواجه میشود؟ معترضان در گروه دوم که تعرض واضحی به اصل تفاهمنامه ندارند با توجه به قدرت گرفتن طرف ایرانی در خردهنظام سیاسی، نگران تمدید حیات حاکمیتی هستند که گوشهایش، کر و چشمهایش، کور است و واقعیتهای متکثر اجتماعی را در یک چارچوب تنگ #ایدئولوژیک نمیتواند مشاهده کند. بنابراین با زبان بیزبانی به طرف چینی میگویند که فعلاً دست نگه دار تا ما #قدرت بگیریم و آن وقت با ما توافقنامه امضا کن. خیلی ساده!
۳ـ در هر دو گروه فوق که خیل عظیمی از اهالی اجتماعی در داخل و خارج از کشور را نمایندگی میکنند یک امر، مشترک است و آن متزلزل بودن حاکمیت و قدرت در ایران است. گویی «#مقبولیت_سیاسی» حاکمیت در ایران با تنگنای نفسگیر مواجه است. میگویند «#مشروعیت» (Legitimacy) یک #نظام_سیاسی مبتنی بر چهار عامل: حقانیت، قانونمندی، کارآمدی و مقبولیت است. نظام سیاسی در ایران «حقانیت» خود را از منبع فرهنگ ماورایی #شیعی کسب کرده، و نیز «قانونمندی» خود را در تبعیت از اصول مشوّش قانون اساسی و نیز قانونهای نیمبند مجلسی که نمایندگان تهرانش ۱۲درصد رأی واجدان اعطای رأی در این حوزهی انتخابیه را کسب کردهاند نشان میدهد و همچنین «کارآمدی»اش برای طرفدارانش، در حد رضایتبخش نسبی است به گونهای که گاه «تب» را به «مرگ» ترجیح میدهند تا نکند در غیاب این #حکومت_شیعی، کفار حاکم شوند و نیز دستهای دیگر که اعتقادی به #ایدئولوژی در عرصهی عمومی ندارند اما این آب را به اندازه کافی «گلآلود» میبینند از آن ماهی میگیرند و بر ثروت خود میافزایند. در این وانفسای سیاسی، به نظر میرسد سه عامل از چهار عامل مشروعیتبخش، در صحنه عرض اندام میکنند پس #مشروعیت_سیاسی در ایران با #بحران مواجه نیست. حال چه میتوان گفت؟
۴ـ لازم است در تعریف مشروعیت سیاسی، تجدید نظر کنیم و بگوییم که «مقبولیت» (Acceptability) نه یک جزء در میان اجزای مشروعیت سیاسی، بلکه به موازات آن دارای وزن است و به بیان دیگر مقبولیت سیاسی، نه «قسمی» از مشروعیت سیاسی، بلکه «قسیم» آن است و این دو «#پایداری_سیاسی» را میسازند. حالا میگویم: ما در ایران با «#بحران_مقبولیت_سیاسی» مواجهایم!
۵ـ در یک خانواده، پدر تلاش میکند برای فرزندانش امکانات رفاهی فراهم آورد و دلسوز است اما بر اساس الگوهای سنتی خود میخواهد امرونهی کند. در این خانواده، پدر و تلاشش ارج ندارد و تلاش نکردنش، گاه بهتر خواهد بود زیرا برای رفاه فرزندش، ماشین میخرد اما همان ماشین بلای جان فرزند میشود. پدر اندیشیده بود که فرزند با آن ماشین ممکن است به عتبات عالیات سفر کند اما او با دوستانش به همنشینیهای شبانه میرود و در دود غرق میشود و آن میشود که امروز در ایران، «گلگشی»، گل میکند و هنجار میشود! چه رابطهای مشاهده میشود بین آن پدر و این پدر؟ این پدر معنوی و این #رهبر_معظم هم فکر میکند که همهی تلاشش برای استعلای #دین و میهن است اما چقدر فاصله است بین ذهن و عین! حالا اگر همهی دنیا هم بیایند و به این حاکمیت کمک کنند تا ایران، توانمند شود بسا من و شما باز هم به همه دنیا معترض شویم. چرا؟ زیرا «مقبولیت نظام سیاسی» در ایران با بحران مواجه است و این همه منابع انسانی و غیر انسانی دارد به هرز میرود. به نظر میرسد باتلاق تاریخی در انتظار ما است. شاید در آیندهای نه چندان دور، متاسفانه تنازعات، جنبهی #قومی و فراگیر پیدا کند!
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
نگاه از دور: «فرا نگاهی» به دستوپا زدن حاکمیت!
🖋 #احمد_بخارایی، جامعهشناس
۱ـ این روزها خیلیها ابراز نگرانی میکنند. از چی؟ از تفاهمنامه #ایران و #چین که قرار است طی قراردادهای بعدی حدود ۴۰۰ میلیارد دلار از سوی چینیها در ایران طی ۲۵ سال در صنایع نفت، گاز، راهآهن و جادهسازی سرمایهگذاری شود. عمدتاً #معترضان دو دستهاند و اعتراضها متوجه دو امر است: الف ـ به مفاد تفاهمنامه، فلذا میگویند طبق اصل ۱۵۳ #قانون_اساسی، هر گونه قرارداد که موجب سلطهی بیگانه بر منابع طبیعی، اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شؤن کشور گردد ممنوع است. ب ـ به طرف داخلی که «#حاکمیت_ایران» است و استدلال میکنند که چین با این همکاری به تداوم حیات نامشروع #حاکمیت در ایران مدد میرساند. نامشروع بودن را هم مبتنی بر نمایندگی نکردن همهی ملت از سوی حاکمیت #مستبد میدانند.
۲ـ معترضان در گروه نخست که هنوز از محتوای تفاهمنامه مطلع نیستند کلیگویی میکنند. بنابراین، این سیاستگذاری حکومتی را «بهانه»ای برای ابراز مخالفت خود قرار میدهند. چه میشود که هر حرکت سیاستگذارانه، با مخالفت جمع کثیری از مردم در یک #جامعه مواجه میشود؟ معترضان در گروه دوم که تعرض واضحی به اصل تفاهمنامه ندارند با توجه به قدرت گرفتن طرف ایرانی در خردهنظام سیاسی، نگران تمدید حیات حاکمیتی هستند که گوشهایش، کر و چشمهایش، کور است و واقعیتهای متکثر اجتماعی را در یک چارچوب تنگ #ایدئولوژیک نمیتواند مشاهده کند. بنابراین با زبان بیزبانی به طرف چینی میگویند که فعلاً دست نگه دار تا ما #قدرت بگیریم و آن وقت با ما توافقنامه امضا کن. خیلی ساده!
۳ـ در هر دو گروه فوق که خیل عظیمی از اهالی اجتماعی در داخل و خارج از کشور را نمایندگی میکنند یک امر، مشترک است و آن متزلزل بودن حاکمیت و قدرت در ایران است. گویی «#مقبولیت_سیاسی» حاکمیت در ایران با تنگنای نفسگیر مواجه است. میگویند «#مشروعیت» (Legitimacy) یک #نظام_سیاسی مبتنی بر چهار عامل: حقانیت، قانونمندی، کارآمدی و مقبولیت است. نظام سیاسی در ایران «حقانیت» خود را از منبع فرهنگ ماورایی #شیعی کسب کرده، و نیز «قانونمندی» خود را در تبعیت از اصول مشوّش قانون اساسی و نیز قانونهای نیمبند مجلسی که نمایندگان تهرانش ۱۲درصد رأی واجدان اعطای رأی در این حوزهی انتخابیه را کسب کردهاند نشان میدهد و همچنین «کارآمدی»اش برای طرفدارانش، در حد رضایتبخش نسبی است به گونهای که گاه «تب» را به «مرگ» ترجیح میدهند تا نکند در غیاب این #حکومت_شیعی، کفار حاکم شوند و نیز دستهای دیگر که اعتقادی به #ایدئولوژی در عرصهی عمومی ندارند اما این آب را به اندازه کافی «گلآلود» میبینند از آن ماهی میگیرند و بر ثروت خود میافزایند. در این وانفسای سیاسی، به نظر میرسد سه عامل از چهار عامل مشروعیتبخش، در صحنه عرض اندام میکنند پس #مشروعیت_سیاسی در ایران با #بحران مواجه نیست. حال چه میتوان گفت؟
۴ـ لازم است در تعریف مشروعیت سیاسی، تجدید نظر کنیم و بگوییم که «مقبولیت» (Acceptability) نه یک جزء در میان اجزای مشروعیت سیاسی، بلکه به موازات آن دارای وزن است و به بیان دیگر مقبولیت سیاسی، نه «قسمی» از مشروعیت سیاسی، بلکه «قسیم» آن است و این دو «#پایداری_سیاسی» را میسازند. حالا میگویم: ما در ایران با «#بحران_مقبولیت_سیاسی» مواجهایم!
۵ـ در یک خانواده، پدر تلاش میکند برای فرزندانش امکانات رفاهی فراهم آورد و دلسوز است اما بر اساس الگوهای سنتی خود میخواهد امرونهی کند. در این خانواده، پدر و تلاشش ارج ندارد و تلاش نکردنش، گاه بهتر خواهد بود زیرا برای رفاه فرزندش، ماشین میخرد اما همان ماشین بلای جان فرزند میشود. پدر اندیشیده بود که فرزند با آن ماشین ممکن است به عتبات عالیات سفر کند اما او با دوستانش به همنشینیهای شبانه میرود و در دود غرق میشود و آن میشود که امروز در ایران، «گلگشی»، گل میکند و هنجار میشود! چه رابطهای مشاهده میشود بین آن پدر و این پدر؟ این پدر معنوی و این #رهبر_معظم هم فکر میکند که همهی تلاشش برای استعلای #دین و میهن است اما چقدر فاصله است بین ذهن و عین! حالا اگر همهی دنیا هم بیایند و به این حاکمیت کمک کنند تا ایران، توانمند شود بسا من و شما باز هم به همه دنیا معترض شویم. چرا؟ زیرا «مقبولیت نظام سیاسی» در ایران با بحران مواجه است و این همه منابع انسانی و غیر انسانی دارد به هرز میرود. به نظر میرسد باتلاق تاریخی در انتظار ما است. شاید در آیندهای نه چندان دور، متاسفانه تنازعات، جنبهی #قومی و فراگیر پیدا کند!
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۱۱)
🗓 دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
عطش بی پاسخ!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
۱ـ زمین، عطشناک است و در حسرت آب دارد میسوزد. در دورترها دریاست و آفتاب و امواج دریا با هم جشنی زیبا برپا کردهاند و دارند با هم حال میکنند. هر چند ساحل از امواج آب دریا سیلی میخورد اما ساحل، رهاست و موج دریا را محبتی میپندارد که همواره صورتش را نمناک میکند و میداند که بوتههای گلش ریشه در همان آب دارند. ساحل میداند که اگر آب نباشد آفتاب، اشک نمیریزد و اگر نریزد گلها پژمرده میشوند. ساحل، عاشق سیلیهای امواج دریاست. اما خاک ما را عطشی است که زندانش باید نامید. گلدانها خالی از آباند. باران نمیآید. لبهای مردم من بادکرده از عطشاند و تشنگی سوزان دارند. اینجا هوای دلها ابری است اما ابری از غم رفتن آب و عشق. در شهر شکستخورده هوای ابری، باران ندارد!
۲ـ داشتم فکر میکردم این جماعاتی که از #انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ سخنی به نام «تحلیل» میگویند گاه چهقدر در ناهشیاری هستند. جمعهشب گفتوشنود خانم نرگس محمدی، ببخشید: ملیحه محمدی (نرگس که اسطورهی مبارزه و مقاومت با بیش از پنج سال #زندان در داخل ایران است) و آقای جمشید برزگر در تلویزیون بیبیسی فارسی را دیدم. موضوع مربوط بود به #مشارکت یا #عدم_مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری پیش رو. خانم محمدی میگفت که نمیتوان از الآن به طور قطع نظر داد که آیا باید مشارکت کرد یا #تحریم و باید منتظر بود تا کاندیداها مشخص و سپس تأیید شوند (در منطق میگویند: به شرط «لا»، یعنی اگر چنین و چنان شود یا نشود پس میتوان نتیجهگیری کرد). آقای برزگر هم کلیاتی میگفت در خصوص عدم شرکت به طور قطع (یعنی: «لا» به شرط و تحت هر شرایطی). اگر من جای ایشان بودم این تحریم را اینگونه ترسیم میکردم. چهگونه؟ در جاگذاری مفاهیم اجتماعی به جای مفاهیم ادبی در بند ۱. پس میشود: مردم ایران آنچنان تشنهی هویتیابیاند که قطرههای اندک باران #اصلاحطلبی (با فرض تأیید صلاحیت کاندیداهای مربوطه) کامشان را نمناک نمیکند و همچنان در حسرت بارش بارانی که هویتهای #جوانان و #زنان و #مردان و #قومیتها و #نخبگان و متعهدان و … را سیراب کند باقی خواهندماند و ما دیگر فرصت و توانی برای انتظار نداریم. یعنی چه؟
۳ـ فرض بگیریم که کاندیدای اصلاحطلبها تأیید صلاحیت شود، حال:
ـ آیا این تأیید صلاحیت بنا به «مصلحت» #نظام_حکمرانی در جهت تداوم همین نظام نخواهد بود؟
ـ وقتی در مواد ۱ تا ۱۴ در فصل اول #قانون_اساسی، همهچیز مبتنی بر این مفاهیماند: #حکومت #قرآن، نقش #وحی در تدوین قوانین، مبارزه با مظاهر فساد معارض با ایمان و تقوا، فقیه عادل به عنوان ولیّ امر، امر به معروف و نهی از منکر، اتحاد ملل اسلامی، برتری مذهب جعفری اثنی عشری الیالابد و …، حالا برترین کاندیدای تأیید شدهی #اصلاحطلب که فرضاً رأی هم بیاورد و #رئیسجمهور شود آیا میتواند و در حیطهی وظایفش است که خلاف قانون اساسی، کنش کُنَد و اصلاً اعتقاد دارد که همهی این مفاهیمی که گفته شد از جمله موانع تکامل اجتماعی است؟
ـ ممکن است بگویید: چرا که نه و چرا نمیتوان آرام آرام تفاسیر نوینی از همان مفاهیم ارائه کرد؟ موافقم که اگر چنین شود عالی و «مطلوب» است اما این بسان کویر در حسرت باران است و اگر باران ببارد چهها که نخواهد شد. آیا فکر میکنید این فوج عظیم دینداران که هم به سلاح #ایدئولوژی و هم به سلاح #روحانیت و هم به سلاح تخصصهایی که در این چند دهه فرا گرفتهاند و اینک #قدرت را به #ثروت پیوند زدهاند مجهزند، نشستهاند که شما از راه برسید و نرم و آرام به راه راست هدایتشان کنید؟
۴ـ اشکال کار ما که دست به تحلیل میزنیم این است که گاهِ بسیاری تفاوت میان «تحلیل» و «کلیگویی همیشه درست» را نمیدانیم. این گزارهی همیشه درست است که: «اگر فردا باران بیاید گلها شاد میشوند و دیگر نیازی نیست به آنها آب دهیم». اما تحلیل واقعی این است که با تخیّل جامعهشناختی و در اینجا با تکیه بر علم هواشناسی بگوییم که آیا فردا باران میآید یا خیر؟! گزارهی نخست، یک گزارهی مهمل است و حتی زیبایی شعر را هم ندارد اما زیاد میگوییم و میشنویم … «اگرهای مطلوب» زیادند اما فکر نمیکنیم که چه فاصلهای وجود دارد بین: «مطلوبیات» و «ممکنات»؟ پس باز میگردم و همان شعرگونه بند ۱ را با خود زمزمه میکنم …
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
عطش بی پاسخ!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
۱ـ زمین، عطشناک است و در حسرت آب دارد میسوزد. در دورترها دریاست و آفتاب و امواج دریا با هم جشنی زیبا برپا کردهاند و دارند با هم حال میکنند. هر چند ساحل از امواج آب دریا سیلی میخورد اما ساحل، رهاست و موج دریا را محبتی میپندارد که همواره صورتش را نمناک میکند و میداند که بوتههای گلش ریشه در همان آب دارند. ساحل میداند که اگر آب نباشد آفتاب، اشک نمیریزد و اگر نریزد گلها پژمرده میشوند. ساحل، عاشق سیلیهای امواج دریاست. اما خاک ما را عطشی است که زندانش باید نامید. گلدانها خالی از آباند. باران نمیآید. لبهای مردم من بادکرده از عطشاند و تشنگی سوزان دارند. اینجا هوای دلها ابری است اما ابری از غم رفتن آب و عشق. در شهر شکستخورده هوای ابری، باران ندارد!
۲ـ داشتم فکر میکردم این جماعاتی که از #انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ سخنی به نام «تحلیل» میگویند گاه چهقدر در ناهشیاری هستند. جمعهشب گفتوشنود خانم نرگس محمدی، ببخشید: ملیحه محمدی (نرگس که اسطورهی مبارزه و مقاومت با بیش از پنج سال #زندان در داخل ایران است) و آقای جمشید برزگر در تلویزیون بیبیسی فارسی را دیدم. موضوع مربوط بود به #مشارکت یا #عدم_مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری پیش رو. خانم محمدی میگفت که نمیتوان از الآن به طور قطع نظر داد که آیا باید مشارکت کرد یا #تحریم و باید منتظر بود تا کاندیداها مشخص و سپس تأیید شوند (در منطق میگویند: به شرط «لا»، یعنی اگر چنین و چنان شود یا نشود پس میتوان نتیجهگیری کرد). آقای برزگر هم کلیاتی میگفت در خصوص عدم شرکت به طور قطع (یعنی: «لا» به شرط و تحت هر شرایطی). اگر من جای ایشان بودم این تحریم را اینگونه ترسیم میکردم. چهگونه؟ در جاگذاری مفاهیم اجتماعی به جای مفاهیم ادبی در بند ۱. پس میشود: مردم ایران آنچنان تشنهی هویتیابیاند که قطرههای اندک باران #اصلاحطلبی (با فرض تأیید صلاحیت کاندیداهای مربوطه) کامشان را نمناک نمیکند و همچنان در حسرت بارش بارانی که هویتهای #جوانان و #زنان و #مردان و #قومیتها و #نخبگان و متعهدان و … را سیراب کند باقی خواهندماند و ما دیگر فرصت و توانی برای انتظار نداریم. یعنی چه؟
۳ـ فرض بگیریم که کاندیدای اصلاحطلبها تأیید صلاحیت شود، حال:
ـ آیا این تأیید صلاحیت بنا به «مصلحت» #نظام_حکمرانی در جهت تداوم همین نظام نخواهد بود؟
ـ وقتی در مواد ۱ تا ۱۴ در فصل اول #قانون_اساسی، همهچیز مبتنی بر این مفاهیماند: #حکومت #قرآن، نقش #وحی در تدوین قوانین، مبارزه با مظاهر فساد معارض با ایمان و تقوا، فقیه عادل به عنوان ولیّ امر، امر به معروف و نهی از منکر، اتحاد ملل اسلامی، برتری مذهب جعفری اثنی عشری الیالابد و …، حالا برترین کاندیدای تأیید شدهی #اصلاحطلب که فرضاً رأی هم بیاورد و #رئیسجمهور شود آیا میتواند و در حیطهی وظایفش است که خلاف قانون اساسی، کنش کُنَد و اصلاً اعتقاد دارد که همهی این مفاهیمی که گفته شد از جمله موانع تکامل اجتماعی است؟
ـ ممکن است بگویید: چرا که نه و چرا نمیتوان آرام آرام تفاسیر نوینی از همان مفاهیم ارائه کرد؟ موافقم که اگر چنین شود عالی و «مطلوب» است اما این بسان کویر در حسرت باران است و اگر باران ببارد چهها که نخواهد شد. آیا فکر میکنید این فوج عظیم دینداران که هم به سلاح #ایدئولوژی و هم به سلاح #روحانیت و هم به سلاح تخصصهایی که در این چند دهه فرا گرفتهاند و اینک #قدرت را به #ثروت پیوند زدهاند مجهزند، نشستهاند که شما از راه برسید و نرم و آرام به راه راست هدایتشان کنید؟
۴ـ اشکال کار ما که دست به تحلیل میزنیم این است که گاهِ بسیاری تفاوت میان «تحلیل» و «کلیگویی همیشه درست» را نمیدانیم. این گزارهی همیشه درست است که: «اگر فردا باران بیاید گلها شاد میشوند و دیگر نیازی نیست به آنها آب دهیم». اما تحلیل واقعی این است که با تخیّل جامعهشناختی و در اینجا با تکیه بر علم هواشناسی بگوییم که آیا فردا باران میآید یا خیر؟! گزارهی نخست، یک گزارهی مهمل است و حتی زیبایی شعر را هم ندارد اما زیاد میگوییم و میشنویم … «اگرهای مطلوب» زیادند اما فکر نمیکنیم که چه فاصلهای وجود دارد بین: «مطلوبیات» و «ممکنات»؟ پس باز میگردم و همان شعرگونه بند ۱ را با خود زمزمه میکنم …
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۱۲)
🗓 پنجشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
#انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ و پرسشهای تکراری!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
چرا سؤالهای تکراری میپرسیم؟
۱ـ برخی دوستان و کسانی که مطالب بنده را دنبال میکنند از نتایج انتخابات خرداد ۱۴۰۰ میپرسند. نگران هستند. ابهام دارند. سردرگم هستند. میپرسند که چه خواهد شد و چه باید بکنیم؟ نمیدانم این تشویشها برای چیست! مسیر ما مشخص است. سازهای ناهمگون داخلیها و خارجیها گوشنواز نیست و واضح است که: هر کسی از ظن خود شد یار من ـ از درون من نجست اسرار من!
۲ـ این روزها در داخل تلاش میشود تنور انتخابات داغ شود. عزیزانی همچون #تاجزاده تلاش میکنند در کلابهاوس از مواضع رادیکال خود بگویند. بسیاری دیگر از #اصلاحطلبان_حکومتی، او را تکنواز میخوانند. ایشان از برداشتن گامهای آرامتر سخن میگویند و اصرار دارند که ظرفیت #نظام_سیاسی در نظر گرفته شود. #اصولگرایان همیشه عزیز هم علاقمندند با زبان #دین و #اعتقادات و سردار سلیمانی با طرفدارانشان سخن بگویند. عزیزان #اپوزیسیون هم که: «#نه_به_انتخابات»! هر کس در این معرکه کلامی و حرفی و ژستی دارد. داستان چیست؟
۳ـ خرداد ۱۴۰۰ مدتها است که از راه رسیده است از سال ۱۳۸۴ که سید بزرگوار، #خاتمی صحنه را به جناب #احمدینژاد سپرد. از آن زمان، مسیر مشخص شده بود و ابهامی وجود نداشت. پیشبینی میشد که برندهی انتخابات، احمدینژاد باشد. در سال ۹۲ هم که آقای #روحانی آمد «اهل هوشیاری» میدانستند که خیل عظیم استقبال از او در داخل و خارج به نومیدی میگراید. چرا؟ زیرا «ساختاری» میدیدند!
۴ـ ما در حبس ساختارهای «کمکارکرد» هستیم و از همان #قانون_اساسی و در همان مواد ۱ و ۲ این #قانون، رأی خیل «فقهای جامعالشرایط» ارجح بر رأی اهالی اندیشه شمرده شده. از این مجمل حدیث مفصل بخوانید، همچنان که ۴۳ سال است همین علما کم و بیش از جانب مردم، #مشروعیت گرفتهاند. مبارکشان باشد: هم به صاحبان #قدرت و هم به مردمی که زیر پرچم ایشان سینه میزنند. آنها حق دارند حکومت کنند. واقعاً میگویم!
۵ـ خرداد ۱۴۰۰ مدتهای مدیدی است که از راه رسیده منتها برخی صدای پایش را نشنیدهاند. اشکال از ایشان است که گوششان سنگین شده است. او آمد و رفت. تاجزاده رد صلاحیت شد. #ظریف، تصمیم به کاندیداتوری گرفت. علی لاریجانی هم چپچپ به ظریف نگاه کرد. اصولگرایان هم با دو کاندیدا وارد صحنه شدند. یکی، #نظامی و #سپاهی و آن دیگری از اهالی عمامه. در این معرکه، تاجزاده نهایتاً گفت: اگر قرار است بین آن اصولگرا و این «ظریف» (یا ظریفی دیگر از همان خانواده) یکی انتخاب شود پس من بین متوسط و بد، متوسط را انتخاب خواهمکرد هر چند راضی نیستم! این پیام تاجزاده در جامعه چنین منعکس شد: بین بد و بدتر، عقل حکم میکند که «بد» را انتخاب کنیم … و اینگونه شد که حدود پنجاه و اندی درصد از صاحبان #رأی در مملکت در دور اول انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ شرکت کردند و نهایتاً در دور دوم با حضور بیشتر منادیان اصلاحطلبی، برنده هم از زمره همان «ظریفان» بود و آن کمتر از پنجاه درصدی که مشارکت نداشتند برای دیگران شاخ و شانه کشیدند و روز از نو و روزگار از نو …
۶ـ عزیزان، ما نیازمند #رئیسجمهور نیستیم، ما نیازمند چیز دیگری هستیم. ما اول باید سخن گفتن و گفتوشنود و طریق فکر کردن را مرور کنیم و نیز بیاموزیم. …
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 پنجشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
#انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ و پرسشهای تکراری!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
چرا سؤالهای تکراری میپرسیم؟
۱ـ برخی دوستان و کسانی که مطالب بنده را دنبال میکنند از نتایج انتخابات خرداد ۱۴۰۰ میپرسند. نگران هستند. ابهام دارند. سردرگم هستند. میپرسند که چه خواهد شد و چه باید بکنیم؟ نمیدانم این تشویشها برای چیست! مسیر ما مشخص است. سازهای ناهمگون داخلیها و خارجیها گوشنواز نیست و واضح است که: هر کسی از ظن خود شد یار من ـ از درون من نجست اسرار من!
۲ـ این روزها در داخل تلاش میشود تنور انتخابات داغ شود. عزیزانی همچون #تاجزاده تلاش میکنند در کلابهاوس از مواضع رادیکال خود بگویند. بسیاری دیگر از #اصلاحطلبان_حکومتی، او را تکنواز میخوانند. ایشان از برداشتن گامهای آرامتر سخن میگویند و اصرار دارند که ظرفیت #نظام_سیاسی در نظر گرفته شود. #اصولگرایان همیشه عزیز هم علاقمندند با زبان #دین و #اعتقادات و سردار سلیمانی با طرفدارانشان سخن بگویند. عزیزان #اپوزیسیون هم که: «#نه_به_انتخابات»! هر کس در این معرکه کلامی و حرفی و ژستی دارد. داستان چیست؟
۳ـ خرداد ۱۴۰۰ مدتها است که از راه رسیده است از سال ۱۳۸۴ که سید بزرگوار، #خاتمی صحنه را به جناب #احمدینژاد سپرد. از آن زمان، مسیر مشخص شده بود و ابهامی وجود نداشت. پیشبینی میشد که برندهی انتخابات، احمدینژاد باشد. در سال ۹۲ هم که آقای #روحانی آمد «اهل هوشیاری» میدانستند که خیل عظیم استقبال از او در داخل و خارج به نومیدی میگراید. چرا؟ زیرا «ساختاری» میدیدند!
۴ـ ما در حبس ساختارهای «کمکارکرد» هستیم و از همان #قانون_اساسی و در همان مواد ۱ و ۲ این #قانون، رأی خیل «فقهای جامعالشرایط» ارجح بر رأی اهالی اندیشه شمرده شده. از این مجمل حدیث مفصل بخوانید، همچنان که ۴۳ سال است همین علما کم و بیش از جانب مردم، #مشروعیت گرفتهاند. مبارکشان باشد: هم به صاحبان #قدرت و هم به مردمی که زیر پرچم ایشان سینه میزنند. آنها حق دارند حکومت کنند. واقعاً میگویم!
۵ـ خرداد ۱۴۰۰ مدتهای مدیدی است که از راه رسیده منتها برخی صدای پایش را نشنیدهاند. اشکال از ایشان است که گوششان سنگین شده است. او آمد و رفت. تاجزاده رد صلاحیت شد. #ظریف، تصمیم به کاندیداتوری گرفت. علی لاریجانی هم چپچپ به ظریف نگاه کرد. اصولگرایان هم با دو کاندیدا وارد صحنه شدند. یکی، #نظامی و #سپاهی و آن دیگری از اهالی عمامه. در این معرکه، تاجزاده نهایتاً گفت: اگر قرار است بین آن اصولگرا و این «ظریف» (یا ظریفی دیگر از همان خانواده) یکی انتخاب شود پس من بین متوسط و بد، متوسط را انتخاب خواهمکرد هر چند راضی نیستم! این پیام تاجزاده در جامعه چنین منعکس شد: بین بد و بدتر، عقل حکم میکند که «بد» را انتخاب کنیم … و اینگونه شد که حدود پنجاه و اندی درصد از صاحبان #رأی در مملکت در دور اول انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ شرکت کردند و نهایتاً در دور دوم با حضور بیشتر منادیان اصلاحطلبی، برنده هم از زمره همان «ظریفان» بود و آن کمتر از پنجاه درصدی که مشارکت نداشتند برای دیگران شاخ و شانه کشیدند و روز از نو و روزگار از نو …
۶ـ عزیزان، ما نیازمند #رئیسجمهور نیستیم، ما نیازمند چیز دیگری هستیم. ما اول باید سخن گفتن و گفتوشنود و طریق فکر کردن را مرور کنیم و نیز بیاموزیم. …
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۱۳)
🗓 شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
#روز_جهانی_کارگر و #انتخابات_خرداد_۱۴۰۰!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
امروز شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ و روز اول ماه می، روز جهانی کسانی است که بیش از همه مورد غفلت قرار گرفتهاند.
۱ـ این روزها در کلابهاوسها عزیزان راست و چپ دل خوش کردهاند که با حضور حدود ۲۰ هزار مشارکتجو، کاندیداهای #ریاستجمهوری به طرح مباحث میپردازند تا بسا تنور انتخابات خرداد داغتر شود. دیشب هم آقای #جهانگیری و فردا هم شاید دوباره آقای #تاجزاده و شاید اندکی بعد باز هم خانم #فائزه_هاشمی! از سوی دیگر #دلواپسان #ولایت نیز سخنان کلابهاوسی میپراکنند. دوستان چند بار بنده را به #کلابهاوس دعوت کردند اما احساس کردم جنبهی هیجانی و فرصتسوزش نسبت به جنبهی دیالکتیکیاش می چربد فلذا تاکنون علاقهای در خود ندیدم که در آنجا گذران وقت کنم. قبل از این تقریباً این عزیزانی که اینک در #کلابهاوس سخن میگویند از گفتوشنود چالشی پرهیز کرده بودند. میگویید: نه! بروید و از ایشان بخواهید که دیالکتیکی وارد گفتوشنود شوند تا هر دو سوی مناظره از فرصت همگون برای بحث برخوردار باشند. آنوقت میبینید که ما به «منبر» عادت کردهایم هم راست و هم چپمان.
۲ـ به نظر میرسد مسئلهی اصلی در جامعهی ما وجود «#تبعیض» است. این تبعیض در ابعاد اجتماعی و اقتصادی، بیشتر برجسته است. امروز #روز_کارگر است و یک پرسش اساسی وجود دارد که «تبعیض» را به چالش میکشاند و آن آین که: توزیع ناعادلانهی #ثروت و پول در جامعهی ما که منجر به #اختلاف_طبقاتی آزاردهنده شده است در کجای برنامههای کاندیداها قرار دارد؟ چرا یک سری شعارهای تکراری تحویل مردم داده میشود؟ مگر این قضایای سیاسی که جناب ظریف در آن فایل صوتی مطرح کردهاست خیلی تازگی دارد و مگر بارها و مکرراً نسبت به وجود تعارضات جدی در عرصهی سیاستگذاری خارجی گفته نشده بود؟ فرض کنید گردش به سمت آمریکا یا روسیه یا متوازن باشد، حال اگر همین منش مدیریتی و همین ساختارهای بیمار حقوقی و سیاسی تداوم داشته باشد واقعاً چه تفاوتی میکند؟ چرا در این گفتوگوهای تبلیغاتی در کلابهاوس به مسائل اصلی پرداخته نمیشود؟ داستان «#مالکیت_خصوصی» چیست؟ افسارش را کجا و کی و چگونه کاندیداها میخواهند بکشند؟ مگر جز این است که در جامعهای که مالکیت خصوصی افسار گسیخته وجود داشته باشد حتی «#آزادی» هم بیارزش است و مگر جز این است که «آزادی» هم از سوی صاحبان پول و قدرت جهت داده میشود؟ پس اگر ما «آزادی» را به شمای کاندیدا ببخشاییم شما چه طرحی برای حکایت افسار گسیختهی «مالکیت خصوصی» دارید؟
۳ـ در اصل ۲۲ #قانون_اساسی آمده که: «حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرّض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند». حالا این «#قانون» آیا تاکنون متعرض همه مواردی که در آن اشاره شده، شده است؟ پاسخ: بله، آنجا که «قدرت» و #امر_سیاسی به چالش کشیده شده و نقد شده. مثلاً مصادرهی اموال بهاییها یا ممنوعالمعامله شدن #فعالان_سیاسی یا مواردی از این دست. اما آیا این همه افرادی که «یک شبه ره صد ساله رفتهاند»، یعنی همان نوکیسهگان و این همه #فاصله_طبقاتی که موجب اینهمه ناراحتی و افسردهگی و نومیدی و فساد و جرم و مهمتر از همه «رخداد یک امر غیر اخلاقی و غیر انسانی» شدهاست دُم به تلهی «قانون» دادهاند؟ پاسخ: خیر. چرا؟ زیرا در اصل ۴۷ قانون اساسی آمده: «مالکیت شخصی که از راه مشروع باشد محترم است. ضوابط آن را قانون معین میکند». حالا مشکل شد دو تا: معنای «مشروع» و وضوح «قانون»! باز هم جلوتر میرویم. در بند ۶ اصل ۲ قانون اساسی در بخش اول در مورد راه تشخیص کرامت و آزادی اعضای جامعهی ایران آمده: «اجتهاد مستمر فقهای جامعالشرائط بر اساس کتاب و سنت معصومین»! عزیزان من این مجموعه تفاسیر این جماعت مدعی فقاهت یک فضاحت سنگین در این ۴۳ سال به بار آورده، حال شما از این جماعت انتطار دارید که معنای مفاهیم کلیدی مانند «مالکیت خصوصی» را مشخص کنند؟ اینها آمده بودند که #مستضعفین را به بالا بکشند یا اینکه «#مستکبر» کنند؟ علیالظاهر، نقض غرض صورت پذیرفته. به نظر نمیرسد این جماعت بتوانند کاری کنند چون در ثروت و قدرت آنچنان غرقند که از بیرون آب، خبر ندارند!
۴ـ روز جهانی #کارگر است. اختلاف طبقات در ایران بیداد میکند. افراد سودجو اعم از ریشدار و بیریش، صحنه را برای عرض اندام و لگدپراکنی کاملاً مساعد دیدهاند و این حکایت از سال ۱۳۶۷ بیشتر شدت گرفت. «کارگر» کجا قرار دارد؟ معنای…| ادامه👉
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
#روز_جهانی_کارگر و #انتخابات_خرداد_۱۴۰۰!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
امروز شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ و روز اول ماه می، روز جهانی کسانی است که بیش از همه مورد غفلت قرار گرفتهاند.
۱ـ این روزها در کلابهاوسها عزیزان راست و چپ دل خوش کردهاند که با حضور حدود ۲۰ هزار مشارکتجو، کاندیداهای #ریاستجمهوری به طرح مباحث میپردازند تا بسا تنور انتخابات خرداد داغتر شود. دیشب هم آقای #جهانگیری و فردا هم شاید دوباره آقای #تاجزاده و شاید اندکی بعد باز هم خانم #فائزه_هاشمی! از سوی دیگر #دلواپسان #ولایت نیز سخنان کلابهاوسی میپراکنند. دوستان چند بار بنده را به #کلابهاوس دعوت کردند اما احساس کردم جنبهی هیجانی و فرصتسوزش نسبت به جنبهی دیالکتیکیاش می چربد فلذا تاکنون علاقهای در خود ندیدم که در آنجا گذران وقت کنم. قبل از این تقریباً این عزیزانی که اینک در #کلابهاوس سخن میگویند از گفتوشنود چالشی پرهیز کرده بودند. میگویید: نه! بروید و از ایشان بخواهید که دیالکتیکی وارد گفتوشنود شوند تا هر دو سوی مناظره از فرصت همگون برای بحث برخوردار باشند. آنوقت میبینید که ما به «منبر» عادت کردهایم هم راست و هم چپمان.
۲ـ به نظر میرسد مسئلهی اصلی در جامعهی ما وجود «#تبعیض» است. این تبعیض در ابعاد اجتماعی و اقتصادی، بیشتر برجسته است. امروز #روز_کارگر است و یک پرسش اساسی وجود دارد که «تبعیض» را به چالش میکشاند و آن آین که: توزیع ناعادلانهی #ثروت و پول در جامعهی ما که منجر به #اختلاف_طبقاتی آزاردهنده شده است در کجای برنامههای کاندیداها قرار دارد؟ چرا یک سری شعارهای تکراری تحویل مردم داده میشود؟ مگر این قضایای سیاسی که جناب ظریف در آن فایل صوتی مطرح کردهاست خیلی تازگی دارد و مگر بارها و مکرراً نسبت به وجود تعارضات جدی در عرصهی سیاستگذاری خارجی گفته نشده بود؟ فرض کنید گردش به سمت آمریکا یا روسیه یا متوازن باشد، حال اگر همین منش مدیریتی و همین ساختارهای بیمار حقوقی و سیاسی تداوم داشته باشد واقعاً چه تفاوتی میکند؟ چرا در این گفتوگوهای تبلیغاتی در کلابهاوس به مسائل اصلی پرداخته نمیشود؟ داستان «#مالکیت_خصوصی» چیست؟ افسارش را کجا و کی و چگونه کاندیداها میخواهند بکشند؟ مگر جز این است که در جامعهای که مالکیت خصوصی افسار گسیخته وجود داشته باشد حتی «#آزادی» هم بیارزش است و مگر جز این است که «آزادی» هم از سوی صاحبان پول و قدرت جهت داده میشود؟ پس اگر ما «آزادی» را به شمای کاندیدا ببخشاییم شما چه طرحی برای حکایت افسار گسیختهی «مالکیت خصوصی» دارید؟
۳ـ در اصل ۲۲ #قانون_اساسی آمده که: «حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرّض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند». حالا این «#قانون» آیا تاکنون متعرض همه مواردی که در آن اشاره شده، شده است؟ پاسخ: بله، آنجا که «قدرت» و #امر_سیاسی به چالش کشیده شده و نقد شده. مثلاً مصادرهی اموال بهاییها یا ممنوعالمعامله شدن #فعالان_سیاسی یا مواردی از این دست. اما آیا این همه افرادی که «یک شبه ره صد ساله رفتهاند»، یعنی همان نوکیسهگان و این همه #فاصله_طبقاتی که موجب اینهمه ناراحتی و افسردهگی و نومیدی و فساد و جرم و مهمتر از همه «رخداد یک امر غیر اخلاقی و غیر انسانی» شدهاست دُم به تلهی «قانون» دادهاند؟ پاسخ: خیر. چرا؟ زیرا در اصل ۴۷ قانون اساسی آمده: «مالکیت شخصی که از راه مشروع باشد محترم است. ضوابط آن را قانون معین میکند». حالا مشکل شد دو تا: معنای «مشروع» و وضوح «قانون»! باز هم جلوتر میرویم. در بند ۶ اصل ۲ قانون اساسی در بخش اول در مورد راه تشخیص کرامت و آزادی اعضای جامعهی ایران آمده: «اجتهاد مستمر فقهای جامعالشرائط بر اساس کتاب و سنت معصومین»! عزیزان من این مجموعه تفاسیر این جماعت مدعی فقاهت یک فضاحت سنگین در این ۴۳ سال به بار آورده، حال شما از این جماعت انتطار دارید که معنای مفاهیم کلیدی مانند «مالکیت خصوصی» را مشخص کنند؟ اینها آمده بودند که #مستضعفین را به بالا بکشند یا اینکه «#مستکبر» کنند؟ علیالظاهر، نقض غرض صورت پذیرفته. به نظر نمیرسد این جماعت بتوانند کاری کنند چون در ثروت و قدرت آنچنان غرقند که از بیرون آب، خبر ندارند!
۴ـ روز جهانی #کارگر است. اختلاف طبقات در ایران بیداد میکند. افراد سودجو اعم از ریشدار و بیریش، صحنه را برای عرض اندام و لگدپراکنی کاملاً مساعد دیدهاند و این حکایت از سال ۱۳۶۷ بیشتر شدت گرفت. «کارگر» کجا قرار دارد؟ معنای…| ادامه👉
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
| فقر اقتصادی: طبقه نوکیسه و انتخابات ریاست جمهوری |
🗓 پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی اقتصاد پویا دربارهی معیشت مردم و انتخابات در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰، شمارهی ۴۲۴۸
| نمایش گزارش: 👉
| فایل شنیداری: 👉
🔍 بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی در مصاحبه با روزنامه اقتصاد پویا که در فایل شنیداری موجود است و برخی از آنها در روزنامه منتشر «نشد»:
… کاندیداهای #ریاست_جمهوری در #انتخابات خرداد ماه آتی در خصوص #خط_فقر_مطلق و #خط_فقر_نسبی حرف واضحی نمیزنند و احساس میشود که تذکر نسبت به اوضاع اسفبار اقتصادی، گاه صرفاً لقلقهی زبان آنهاست. آنها اعم از راست و چپ و میانهرو دغدغه سیاسی و #قدرت را دارند. اینها از وجود #فاصله_طبقاتی وحشتناک در جامعه درک و تحلیل ریشهای ندارند. اینها نمیفهمند که معنای این حرف چیست که: ۸۰ درصد مردم در دهکهای ۱ تا ۳ و در طبقه فقیر قرار دارند! …
… اصلاً «#طبقه_نوکیسه»، زاییده همین جناحهای سیاسی است و همهی اینها کم و بیش در ایجاد و حمایت از آنها نقش داشتهاند و خواهند داشت و نیز خودشان بخشی از این طبقه نوکیسه هستند …
… توزیع نابرابر فرصتهای اجتماعی و #دوقطبی شدن #جامعه و زیر خط فقر مطلق بودن حدود ۷۰ درصد اعضای جامعه و نیز سیر صعودی نرخ #بیکاری، محصول سیاسیبازی جریانهای حاکم بر ایران در این چهار دهه بوده است که همهی آنها در تفسیر از اصول ۲۲ و ۴۷ #قانون_اساسی اشتراک نظر دارند. در این دو اصل، «#مالکیت» خصوصی تحت حمایت «#شرع» که ناشی از #توزیع_ثروت و فرصت به طور نابرابر و باندی بودهاست مورد حمایت قرار گرفته و نهایتاً امروز شاهد شکلگیری نظام #سرمایهداری بیمار و افسارگسیخته در ایران هستیم. کدام کاندیدا فهم و درک و تحلیل و برنامه واضحی از این پدیده شوم دارد؟! …
… مردمی که در «#فقر_اقتصادی» باقی بمانند در #فقر_اجتماعی و #فقر_فرهنگی و #فقر_سیاسی هم درجا خواهند زد و وقتی فقر و نابرابری با #ایدئولوژی دینی پیوند بخورد و #تقدیرگرایی، چاشنی فاصلهی غیر انسانی طبقاتی شود نتیجه همین میشود که «#مالکیت_خصوصی» افسارگسیخته در قانون اساسی با «مشروع» بودن پیوند میخورد و همین کاندیدا هم می آیند و قسم می خورند که مدافع همین قانون اساسی خواهند بود! …
… طبیعی است که مردم #فقیر به لحاظ اقتصادی و فرهنگی، باز هم بیایند و در دور دوم #انتخابات_ریاست_جمهوری در پایان خرداد ۱۴۰۰، بیش از پنجاه درصد مشارکت کنند و از فلان آخوند و فلان امام جماعت پیروی کنند و همین حکایت فریبناک «میانه روی» دوباره نهایتاً قد علم کند! …
… کاندیداها بیایند و بگویند: چه تحلیلی از این موضوع دارند که گفته میشود حدود ۷۰درصد افراد مندرج در دهکهای ۱ و ۲ از هیچ نهاد و سازمان دولتی و رسمی، چیزی دریافت نمیکنند؟ مگر این دو دهک از فقیرترین افراد تشکیل نشده است؟ آن #کودک #زبالهگرد و آن #زن #تنفروش و آن #زن_سرپرست_خانواده که مثل شمع میسوزد در این دو دهک واقع است …
… همه جا تبعیض است از کارخانه و دستمزد بین #کارگر زن و مرد تا در دانشگاه و به حاشیه راندن دانشگاهیانی که مستقل از قدرت و جناحها هستند و حرفی برای گفتن دارند …
… روز دوشنبه ۱۳ اردیبهشت من را به دفتر مرکزی #وزارت_اطلاعات در تهران فرا خواندند و متذکر شدند که گفتوگو با شبکههای خارجی بنا به مصوبه #شورای_عالی_امنیت_ملی، #جرم است و خواستند که گفتوگو نکنم. به ایشان گفتم آنچه من میگویم تحلیلها از جامعهای است که خانواده شما و فرزندان شما هم در آن زندگی می کنند و اگر جلوی ارائه تحلیلهای اجتماعی را بگیرند خودشان و خانوادهشان هم آسیب خواهنددید و نیز گفتم در جامعهای که صدا و سیمایش، تعطیل است و روزنامههایش هم ترسان و لزران هستند ما کجا باید حرفمان را بزنیم؟ آیا خفهخوان گرفتن ما، مشکلات اجتماعی را حل خواهدکرد؟! …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی اقتصاد پویا دربارهی معیشت مردم و انتخابات در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰، شمارهی ۴۲۴۸
| نمایش گزارش: 👉
| فایل شنیداری: 👉
🔍 بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی در مصاحبه با روزنامه اقتصاد پویا که در فایل شنیداری موجود است و برخی از آنها در روزنامه منتشر «نشد»:
… کاندیداهای #ریاست_جمهوری در #انتخابات خرداد ماه آتی در خصوص #خط_فقر_مطلق و #خط_فقر_نسبی حرف واضحی نمیزنند و احساس میشود که تذکر نسبت به اوضاع اسفبار اقتصادی، گاه صرفاً لقلقهی زبان آنهاست. آنها اعم از راست و چپ و میانهرو دغدغه سیاسی و #قدرت را دارند. اینها از وجود #فاصله_طبقاتی وحشتناک در جامعه درک و تحلیل ریشهای ندارند. اینها نمیفهمند که معنای این حرف چیست که: ۸۰ درصد مردم در دهکهای ۱ تا ۳ و در طبقه فقیر قرار دارند! …
… اصلاً «#طبقه_نوکیسه»، زاییده همین جناحهای سیاسی است و همهی اینها کم و بیش در ایجاد و حمایت از آنها نقش داشتهاند و خواهند داشت و نیز خودشان بخشی از این طبقه نوکیسه هستند …
… توزیع نابرابر فرصتهای اجتماعی و #دوقطبی شدن #جامعه و زیر خط فقر مطلق بودن حدود ۷۰ درصد اعضای جامعه و نیز سیر صعودی نرخ #بیکاری، محصول سیاسیبازی جریانهای حاکم بر ایران در این چهار دهه بوده است که همهی آنها در تفسیر از اصول ۲۲ و ۴۷ #قانون_اساسی اشتراک نظر دارند. در این دو اصل، «#مالکیت» خصوصی تحت حمایت «#شرع» که ناشی از #توزیع_ثروت و فرصت به طور نابرابر و باندی بودهاست مورد حمایت قرار گرفته و نهایتاً امروز شاهد شکلگیری نظام #سرمایهداری بیمار و افسارگسیخته در ایران هستیم. کدام کاندیدا فهم و درک و تحلیل و برنامه واضحی از این پدیده شوم دارد؟! …
… مردمی که در «#فقر_اقتصادی» باقی بمانند در #فقر_اجتماعی و #فقر_فرهنگی و #فقر_سیاسی هم درجا خواهند زد و وقتی فقر و نابرابری با #ایدئولوژی دینی پیوند بخورد و #تقدیرگرایی، چاشنی فاصلهی غیر انسانی طبقاتی شود نتیجه همین میشود که «#مالکیت_خصوصی» افسارگسیخته در قانون اساسی با «مشروع» بودن پیوند میخورد و همین کاندیدا هم می آیند و قسم می خورند که مدافع همین قانون اساسی خواهند بود! …
… طبیعی است که مردم #فقیر به لحاظ اقتصادی و فرهنگی، باز هم بیایند و در دور دوم #انتخابات_ریاست_جمهوری در پایان خرداد ۱۴۰۰، بیش از پنجاه درصد مشارکت کنند و از فلان آخوند و فلان امام جماعت پیروی کنند و همین حکایت فریبناک «میانه روی» دوباره نهایتاً قد علم کند! …
… کاندیداها بیایند و بگویند: چه تحلیلی از این موضوع دارند که گفته میشود حدود ۷۰درصد افراد مندرج در دهکهای ۱ و ۲ از هیچ نهاد و سازمان دولتی و رسمی، چیزی دریافت نمیکنند؟ مگر این دو دهک از فقیرترین افراد تشکیل نشده است؟ آن #کودک #زبالهگرد و آن #زن #تنفروش و آن #زن_سرپرست_خانواده که مثل شمع میسوزد در این دو دهک واقع است …
… همه جا تبعیض است از کارخانه و دستمزد بین #کارگر زن و مرد تا در دانشگاه و به حاشیه راندن دانشگاهیانی که مستقل از قدرت و جناحها هستند و حرفی برای گفتن دارند …
… روز دوشنبه ۱۳ اردیبهشت من را به دفتر مرکزی #وزارت_اطلاعات در تهران فرا خواندند و متذکر شدند که گفتوگو با شبکههای خارجی بنا به مصوبه #شورای_عالی_امنیت_ملی، #جرم است و خواستند که گفتوگو نکنم. به ایشان گفتم آنچه من میگویم تحلیلها از جامعهای است که خانواده شما و فرزندان شما هم در آن زندگی می کنند و اگر جلوی ارائه تحلیلهای اجتماعی را بگیرند خودشان و خانوادهشان هم آسیب خواهنددید و نیز گفتم در جامعهای که صدا و سیمایش، تعطیل است و روزنامههایش هم ترسان و لزران هستند ما کجا باید حرفمان را بزنیم؟ آیا خفهخوان گرفتن ما، مشکلات اجتماعی را حل خواهدکرد؟! …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
eghtesadepooya.ir
گم شدن معیشت مردم در بین نوکیسه ها /بی برنامگی در بین کاندیداتورهای انتخاباتی/رفتارهای هیجانی در به دلیل فقر اجتماعی | سایت خبری…
مونا ربیعیان/ از نظر دولت، مساله احیای برجام یک مساله ملی است و نباید ابزار انتخاباتی قرار بگیرد. دولتمردان معتقدند برخلاف عده ای، هیچ وقت از جیب مردم و منافع ملی برای منافع جناحی و انتخاباتی هزینه نکردهاند. این را نمیگوییم که در ارزیابی مشکلات کشور، دولت…
| افسردگی سیاسی و انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ |
🗓 سهشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی جهان صنعت دربارهی انتخابات ریاستجمهوری در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سهشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰، شمارهی ۴۷۳۱
| نمایش گزارش: 👉
| فایل شنیداری: 👉
🔍 بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی در مصاحبه با روزنامهی جهان صنعت که در فایل شنیداری موجود است و برخی از آنها در روزنامه منتشر «نشد»:
| دیروز با روزنامه جهان صنعت گفتوگو داشتم. طبق معمول، بخشی از صحبتها منتشر شد و طبق معمول، شرط اولیهی مصاحبهام دریافت نوار صوتی و پخش آن در کانال تلگرامم بود تا شما عزیزان از همهی صحبتم آگاه شوید. اینک بخشهایی از گفته من در آن نوار و سپس دعوت شما به شنیدن نوار:
… فراز و فرودها در روابط خارجی و #آمریکا و داستان #غنیسازی_اورانیوم، تعیین کنندهی اصلی سیاستهای داخلی و نیز رفتار رأیدهی بوده است …
… نبود #احزاب و گروههای #فعال_سیاسی و تقسیم #قدرت در چهار دههی گذشته بین دو دستهی #اصلاحطلب و #اصولگرا، امروزه #جامعه را با «#افسردگی_سیاسی» مواجه ساخته …
… #انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ شباهت زیادی به ششمین دورهی #انتخابات_ریاستجمهوری در سال ۱۳۷۲ دارد که از بین چهار کاندیدای تأیید صلاحیت شده ۳ نفر همسو بودند و آقای #احمد_توکلی رقیب اصلی آقای #هاشمی بود. آن #انتخابات با کمترین میزان مشارکت حدود ۵۰ درصد واجدان رأی، بیحالترین انتخابات ریاستجمهوری در دوازده دورهی گذشته بود و تفاوت کاندیداها، معنادار نبود. اینک هم چنین است و تفاوت معناداری بین کاندیداهای اصلاح طلب از آقایان #جهانگیری و #هاشمی و #همتی تا #لاریجانی مشاهده نمیکنید و حتی بین اینها و کاندیداهای اصولگرا هم تفاوت معناداری وجود ندارد چون اساساً در جای دیگری تصمیمات اخذ میشود و مابقی خدمه و حشمهی #رهبری هستند بر اساس #قانون_اساسی …
… در سال ۷۶ و در هفتمین دورهی انتخابات ریاستجمهوری شاهد مشارکت ۸۰ درصدی بودیم که گویی فنری که در سال ۷۲ جمع شدهبود در سال ۷۶ رها شد. بر این اساس شاید در سال ۱۴۰۴ چنین اتفاقی بیفتد و این هم بستگی به عواملی مانند در قید حیات بودن یا نبودن رهبری و نیز برخی حوادث خاص داخلی و خارجی دارد که در صحنه سیاسی، ایران از حوادث و عوامل خاص تأثیرپذیر بوده است …
… دغدغههای مردم به مسائل معیشتی و اقتصادی و سپس به #حقوق_بشر و #آزادی مربوط است اما در شعارها و حرفهای کاندیداها تحلیل عمیقی از این دغدغهها وجود ندارد و اساساً کاندیداها در دنیای دیگری سیر میکنند و ممکن است توان درک و فهم عمیقی نسبت به عواقب خوفناک #اختلاف_طبقاتی و #فروپاشی_اجتماعی ناشی از روند گذشته اعم از دولت های #هاشمی و #خاتمی و #احمدینژاد و #روحانی، نداشته باشند …
… #تاجزاده هم که رادیکال است #رد_صلاحیت میشود و اگر هم نشود در این #ساختار_سیاسی نمیتواند کاری انجام دهد هر چند ممکن است یک گام به پیش باشد …
… کدام کاندیدا عمیقاً متوجه میشود که دهکهای ناتوان اقتصادی یک تا سه دارای بیش از ۷۰ درصد افراد آسیبپذیری است که از حمایت قانونی برخوردار نیستند؟! …
… منظور من از «مردم» کسانی هستند که معتقد به #عدالت اجتماعیاند نه افراد مندرج در طبقهی #نوکیسه و نه معتقدان به #دین که بنا به اعتقاد دینی در انتخابات شرکت میکنند و فاقد تحلیل عقلانی هستند و عمدتاً تا نوک بینی خود را میبینند و نه کسانی که فرصتطلب هستند و با تظاهر و دروغ، خود را مدافع نظام جا میزنند …
| بازتاب در تلویزیون ایران اینترنشنال
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی جهان صنعت دربارهی انتخابات ریاستجمهوری در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سهشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰، شمارهی ۴۷۳۱
| نمایش گزارش: 👉
| فایل شنیداری: 👉
🔍 بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی در مصاحبه با روزنامهی جهان صنعت که در فایل شنیداری موجود است و برخی از آنها در روزنامه منتشر «نشد»:
| دیروز با روزنامه جهان صنعت گفتوگو داشتم. طبق معمول، بخشی از صحبتها منتشر شد و طبق معمول، شرط اولیهی مصاحبهام دریافت نوار صوتی و پخش آن در کانال تلگرامم بود تا شما عزیزان از همهی صحبتم آگاه شوید. اینک بخشهایی از گفته من در آن نوار و سپس دعوت شما به شنیدن نوار:
… فراز و فرودها در روابط خارجی و #آمریکا و داستان #غنیسازی_اورانیوم، تعیین کنندهی اصلی سیاستهای داخلی و نیز رفتار رأیدهی بوده است …
… نبود #احزاب و گروههای #فعال_سیاسی و تقسیم #قدرت در چهار دههی گذشته بین دو دستهی #اصلاحطلب و #اصولگرا، امروزه #جامعه را با «#افسردگی_سیاسی» مواجه ساخته …
… #انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ شباهت زیادی به ششمین دورهی #انتخابات_ریاستجمهوری در سال ۱۳۷۲ دارد که از بین چهار کاندیدای تأیید صلاحیت شده ۳ نفر همسو بودند و آقای #احمد_توکلی رقیب اصلی آقای #هاشمی بود. آن #انتخابات با کمترین میزان مشارکت حدود ۵۰ درصد واجدان رأی، بیحالترین انتخابات ریاستجمهوری در دوازده دورهی گذشته بود و تفاوت کاندیداها، معنادار نبود. اینک هم چنین است و تفاوت معناداری بین کاندیداهای اصلاح طلب از آقایان #جهانگیری و #هاشمی و #همتی تا #لاریجانی مشاهده نمیکنید و حتی بین اینها و کاندیداهای اصولگرا هم تفاوت معناداری وجود ندارد چون اساساً در جای دیگری تصمیمات اخذ میشود و مابقی خدمه و حشمهی #رهبری هستند بر اساس #قانون_اساسی …
… در سال ۷۶ و در هفتمین دورهی انتخابات ریاستجمهوری شاهد مشارکت ۸۰ درصدی بودیم که گویی فنری که در سال ۷۲ جمع شدهبود در سال ۷۶ رها شد. بر این اساس شاید در سال ۱۴۰۴ چنین اتفاقی بیفتد و این هم بستگی به عواملی مانند در قید حیات بودن یا نبودن رهبری و نیز برخی حوادث خاص داخلی و خارجی دارد که در صحنه سیاسی، ایران از حوادث و عوامل خاص تأثیرپذیر بوده است …
… دغدغههای مردم به مسائل معیشتی و اقتصادی و سپس به #حقوق_بشر و #آزادی مربوط است اما در شعارها و حرفهای کاندیداها تحلیل عمیقی از این دغدغهها وجود ندارد و اساساً کاندیداها در دنیای دیگری سیر میکنند و ممکن است توان درک و فهم عمیقی نسبت به عواقب خوفناک #اختلاف_طبقاتی و #فروپاشی_اجتماعی ناشی از روند گذشته اعم از دولت های #هاشمی و #خاتمی و #احمدینژاد و #روحانی، نداشته باشند …
… #تاجزاده هم که رادیکال است #رد_صلاحیت میشود و اگر هم نشود در این #ساختار_سیاسی نمیتواند کاری انجام دهد هر چند ممکن است یک گام به پیش باشد …
… کدام کاندیدا عمیقاً متوجه میشود که دهکهای ناتوان اقتصادی یک تا سه دارای بیش از ۷۰ درصد افراد آسیبپذیری است که از حمایت قانونی برخوردار نیستند؟! …
… منظور من از «مردم» کسانی هستند که معتقد به #عدالت اجتماعیاند نه افراد مندرج در طبقهی #نوکیسه و نه معتقدان به #دین که بنا به اعتقاد دینی در انتخابات شرکت میکنند و فاقد تحلیل عقلانی هستند و عمدتاً تا نوک بینی خود را میبینند و نه کسانی که فرصتطلب هستند و با تظاهر و دروغ، خود را مدافع نظام جا میزنند …
| بازتاب در تلویزیون ایران اینترنشنال
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
YouTube
گفتوگوی روزنامهی جهان صنعت با احمد بخارایی
بازتاب در ایران اینترنشنال
#انتخابات #انتخابات_ریاستجمهوری #رأی
#انتخابات #انتخابات_ریاستجمهوری #رأی
| کشتارهای خانوادگی، قتل بابک خرم دین: خشونت ساختاری و فروپاشی اجتماعی! |
🗓 پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی کشته شدن بابک خرمدین به دست پدر و مادرش در گفتوگو با احمد بخارایی | منتشرشده در پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰، شمارهی ۶۰۱۹
| نمایش گزارش: 👉
| فایل شنیداری: 👉
🔍 با روزنامهی «آفتاب یزد» گفتوگو داشتم. میدانستم خط قرمزهایی که جلوی نشر حقايق را میگیرند مانع انتشار همهی صحبت من خواهند شد پس طبق معمول، شرط کردم که فایل صوتیام را برای نشر در کانال تلگرامیام در اختیارم قرار دهند. اینک بخشهایی از گفتهی من در آن مصاحبه که دعوت میکنم فایل صوتی کوتاه را هم بعداً بشنوید:
… روانشناسان هیچگاه قادر نخواهند بود مسائلی مانند قتل #بابک_خرمدین به دست والدینش که ریشههای جدی در جامعهی بیمار دارد را تحلیل کنند …
… این گونه حوادث اعم از کشتارهای ناموسی و خانوادگی و غیره به عنوان «#اُبژه»ها و مصادیق، دارای ماهیت و خمیرمایهی مشترکی در #جامعه هستند که ما را به سوی «#سوژه» سوق میدهند …
… در سطح پایین، به تحلیل «#خانواده» پرداخته میشود که در آن عدم تفاهم و نبود فهم متقابل ناشی از شکل نگرفتن دیالوگ و کلام و صحبت متقابل بین فرزندان و والدین، به بحرانهای خانواده دامن زده است …
… افراد خانواده در سطح «میانه» در #آموزش_و_پرورش و دانشگاه و سازمانهای مربوطه که «شایستهستیزی» و ترویج #خشونت در آنهاست حضور دارند و #جامعهپذیر میشوند …
… ساختارهای کلان و #نظام_سیاسی، خشونت را دامن میزنند که کوچکترین بازتابش، قتلهای خانوادگی است …
… چرا امثال من را به #وزارت_اطلاعات فرا میخوانند و تعهد میگیرند که در خصوص مسائل خانمانسوز #اجتماعی حرف نزنیم و در گفتوگو با تلویزیونهای بیرونی به تحلیل آنها نپردازیم؟ چرا؟ چرا جلوی شکلگیری دیالوگ را میگیرند؟ اگر دیالوگ شکل نگیرد این گونه حوادث، به اشکال بدتری در آینده نزدیک در جامعه اتفاق خواهد افتاد و تعجب نخواهیم کرد زیرا مسبب اصلی این وقایع دهشتناک، نظام سیاسی است …
… آدمی که بر اساس هرم سلسله نیازهای «#مازلو» معیشتش دچار مشکل است و #بیعدالتی و اختلاف وحشتناک طبقاتی را میبیند و احساس #تبعیض میکند آماده #خشونتورزی است …
… این همه کاندیدای #ریاست_جمهوری با این همه ادعا و این همه سابقه بیایند و بگویند و توضیح دهند که این ۷۰ درصد جمعیتی که در دهکهای #فقیر یک تا سه در ایران از هیچ حقوق و حمایت رسمی و غیر رسمی برخوردار نیستند چه عواقب اجتماعیای داشته و چه عواقبی خواهد داشت؟ آیا اینها معنای این پرسش را اصلا میفهمند؟ …
… یک #بیعدالتی #نامشروع در #قانون_اساسی، «#مشروع» قلمداد میشود و این اختلاف طبقاتی وحشتناک و این #طبقه_نوکیسه و این همه تبعیض و این بیعدالتی ساختاری در #ساختار_حقوقی توجیه میشود …
… همان زمانی که خبر قتل بابک خرمدین را شنیدم سناریوها و حدسهای من مبتنی بر احتمال وجود #اعتیاد یا #روابط_جنسی و نهایتاً پدیدهی «#همجنسگرایی» بود. میخواهم بگویم هر سناریویی در نظر گرفته شود، اینک بحث اصلی این است که چرا در جامعهی ما «فهم متقابل»، ضعیف است و چرا هیجانی رفتار میکنیم و چرا در الگوهای کهن و سنتی ناکارآمد دستوپا میزنیم؟ این جامعهی منبرگونه از آن نظام سیاسیاش که «فرد محور» است تا خانوادهاش با «عدم تفاهم» ناشی از عدم دیالوگ مواجه است. جامعه، #اتمیزه شده. جامعه، مرده و ناپویاست. میلیونها #معتاد و #خشونتهای_خیابانی با همین قتلها رابطهی معناداری دارند …
… نظام سیاسی «فردمحور» در #نظام_اقتصادی «ناعادلانه» بازتاب یافته و «#بیعدالتی_ساختاری» جلوهگر شده …
… منِ #جامعهشناس از وقوع حوادث و فجایعی مانند قتل بابکها شگفتزده نخواهم شد و انتظار رخنمایی و وقوع فجایعی بدتر از این را در این جامعه دارم زیرا سعی میکنم به ریشهها توجه کنم …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی کشته شدن بابک خرمدین به دست پدر و مادرش در گفتوگو با احمد بخارایی | منتشرشده در پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰، شمارهی ۶۰۱۹
| نمایش گزارش: 👉
| فایل شنیداری: 👉
🔍 با روزنامهی «آفتاب یزد» گفتوگو داشتم. میدانستم خط قرمزهایی که جلوی نشر حقايق را میگیرند مانع انتشار همهی صحبت من خواهند شد پس طبق معمول، شرط کردم که فایل صوتیام را برای نشر در کانال تلگرامیام در اختیارم قرار دهند. اینک بخشهایی از گفتهی من در آن مصاحبه که دعوت میکنم فایل صوتی کوتاه را هم بعداً بشنوید:
… روانشناسان هیچگاه قادر نخواهند بود مسائلی مانند قتل #بابک_خرمدین به دست والدینش که ریشههای جدی در جامعهی بیمار دارد را تحلیل کنند …
… این گونه حوادث اعم از کشتارهای ناموسی و خانوادگی و غیره به عنوان «#اُبژه»ها و مصادیق، دارای ماهیت و خمیرمایهی مشترکی در #جامعه هستند که ما را به سوی «#سوژه» سوق میدهند …
… در سطح پایین، به تحلیل «#خانواده» پرداخته میشود که در آن عدم تفاهم و نبود فهم متقابل ناشی از شکل نگرفتن دیالوگ و کلام و صحبت متقابل بین فرزندان و والدین، به بحرانهای خانواده دامن زده است …
… افراد خانواده در سطح «میانه» در #آموزش_و_پرورش و دانشگاه و سازمانهای مربوطه که «شایستهستیزی» و ترویج #خشونت در آنهاست حضور دارند و #جامعهپذیر میشوند …
… ساختارهای کلان و #نظام_سیاسی، خشونت را دامن میزنند که کوچکترین بازتابش، قتلهای خانوادگی است …
… چرا امثال من را به #وزارت_اطلاعات فرا میخوانند و تعهد میگیرند که در خصوص مسائل خانمانسوز #اجتماعی حرف نزنیم و در گفتوگو با تلویزیونهای بیرونی به تحلیل آنها نپردازیم؟ چرا؟ چرا جلوی شکلگیری دیالوگ را میگیرند؟ اگر دیالوگ شکل نگیرد این گونه حوادث، به اشکال بدتری در آینده نزدیک در جامعه اتفاق خواهد افتاد و تعجب نخواهیم کرد زیرا مسبب اصلی این وقایع دهشتناک، نظام سیاسی است …
… آدمی که بر اساس هرم سلسله نیازهای «#مازلو» معیشتش دچار مشکل است و #بیعدالتی و اختلاف وحشتناک طبقاتی را میبیند و احساس #تبعیض میکند آماده #خشونتورزی است …
… این همه کاندیدای #ریاست_جمهوری با این همه ادعا و این همه سابقه بیایند و بگویند و توضیح دهند که این ۷۰ درصد جمعیتی که در دهکهای #فقیر یک تا سه در ایران از هیچ حقوق و حمایت رسمی و غیر رسمی برخوردار نیستند چه عواقب اجتماعیای داشته و چه عواقبی خواهد داشت؟ آیا اینها معنای این پرسش را اصلا میفهمند؟ …
… یک #بیعدالتی #نامشروع در #قانون_اساسی، «#مشروع» قلمداد میشود و این اختلاف طبقاتی وحشتناک و این #طبقه_نوکیسه و این همه تبعیض و این بیعدالتی ساختاری در #ساختار_حقوقی توجیه میشود …
… همان زمانی که خبر قتل بابک خرمدین را شنیدم سناریوها و حدسهای من مبتنی بر احتمال وجود #اعتیاد یا #روابط_جنسی و نهایتاً پدیدهی «#همجنسگرایی» بود. میخواهم بگویم هر سناریویی در نظر گرفته شود، اینک بحث اصلی این است که چرا در جامعهی ما «فهم متقابل»، ضعیف است و چرا هیجانی رفتار میکنیم و چرا در الگوهای کهن و سنتی ناکارآمد دستوپا میزنیم؟ این جامعهی منبرگونه از آن نظام سیاسیاش که «فرد محور» است تا خانوادهاش با «عدم تفاهم» ناشی از عدم دیالوگ مواجه است. جامعه، #اتمیزه شده. جامعه، مرده و ناپویاست. میلیونها #معتاد و #خشونتهای_خیابانی با همین قتلها رابطهی معناداری دارند …
… نظام سیاسی «فردمحور» در #نظام_اقتصادی «ناعادلانه» بازتاب یافته و «#بیعدالتی_ساختاری» جلوهگر شده …
… منِ #جامعهشناس از وقوع حوادث و فجایعی مانند قتل بابکها شگفتزده نخواهم شد و انتظار رخنمایی و وقوع فجایعی بدتر از این را در این جامعه دارم زیرا سعی میکنم به ریشهها توجه کنم …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| خشونت میکنم زیرا تحقیر شدم! |
🗓 سهشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی خشونت در ایران در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سهشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰، شمارهی ۶۰۲۳
| نمایش گزارش 👉
| فایل شنیداری 👉
🔍 روزنامهی آفتاب یزد گفتوگویی با من داشت که حدود ۱۷ دقیقه زمان در بر داشت و فایل صوتی را در همین پست ملاحظه میکنید. به نظر میرسد بخشهای ویژهای از گفتوشنود، طبق روال جاری در این دیار، خروج از خط قرمزهاست و بالطبع اجازه انتشار نیافت. خلاصهای از بخشهایی که در روزنامه منتشر «نشد» را اینجا میآورم و سپس دعوت میکنم که فایل شنیداری را اگر علاقهمند بودید بشنوید:
… ما و جامعهی ما در کلاس اول گیر کردهایم و سالهاست گفته میشود که ۲ ضرب در ۲ میشود چهار! این تکرارها از سوی #منتقدان و اعضای #جامعه، موجب خستهگی و هزینهبری و #افسردگی_اجتماعی شده و همیشه هم #نظام_قدرت در این چهار دهه ناشنوا بوده است …
… جامعهی ما به لحاظ فکری و فرهنگی درجا میزند و این #رژیم اصرار دارد که جلوی تکامل فرهنگی را بگیرد. اگر یک جامعه نتواند رشد فکری و فرهنگی داشته باشد دارای «قالب» کوچکی میشود که گنجایش «محتوا»های بزرگ را ندارد مانند یک لیوان آب که گنجایش آب زیاد را ندارد و سرریز میشود. #فرهنگ ما توان کشش و گنجایش فرهنگ نوین جهانی و پذیرش دامنهی وسیع سلیقهها و انتظارات و تنوعات گرایشی و جذب اطلاعات زیاد را ندارد بنابراین در مواجهه با انبوه پدیدههای نوظهور، کُپ میکند و مجبور میشود برای برونرفت از بنبستها، یا #خشونتورزی کند یا منزوی و پنهان شود مانند کودکی که آموزش درست ندیده و نمیتواند دیالوگ کند و سریعاً خشمناک میشود یا به گوشهای میخزد …
… #دولت و #حاکمیت در ایران هم نیازی به #مشارکت شهروندانش و گفتوگو با آنها ندارد همانگونه که چند روز قبل سخنگوی «#شورای_نگهبان»ش اذعان داشت که «نیازی به مشارکت و حضور بالای رأیدهندهها در #انتخابات_ریاستجمهوری در خرداد ۱۴۰۰ نیست زیرا #مشروعیت این نظام از جانب مردم حاصل نمیشود»، ببینید به این واضحی، سخنگوی #حاکمیت میگوید که مردم به حاشیه بروند، حالا کجا میخواهیم گفتوگو و تفاهم را تمرین کنیم تا خشمناک نشویم؟ …
… #هویت_جهانی در ظرف کوچک و جامانده و عقبماندهی #هویت_دینی و #مذهبی نمیگنجد …
… #خشونت_آنلاین یا #خشونت_سفید در فضاهای اینترنتی، طلاقهای رسمی و غیر رسمی در میان زوجین، #اعتیاد، #بیکاری، #فردگرایی، خودخواهی، اتمیزه شدن جامعه، #مهاجرت و فرار انسانهای ایرانی به سوی ناکجاآباد، توزیع به شدت ناعادلانهی ثروت و #دوقطبی شدن جامعه، رها شدن قشرهای آسیبپذیر در جامعه، #انسداد_رسانهای در رسانهی ملی یا میلی و بسیاری دیگر از انواع #انحرافات و مسائل و #آسیبهای_اجتماعی حکایت از #فروپاشی_اجتماعی زیاد در ایران دارد که گاه به نظر میرسد برگشتناپذیر شدهایم و در سرازیری سقوط، لحظه به لحظه بر سرعتمان افزودهمیشود …
… #طبقه_نوکیسه یک شبه ره صد ساله رفتهاند و در پناه همین #قانون_اساسی، با کسب ثروتهای نامشروع موجب فقیرتر شدن و بدبختتر شدن آن هشتاد درصد جامعه در طبقهی کمدرآمد و فقیر شدهاند. آیا نمیبینید که در شمال شهر تهران آپارتمان به متر مربعی نیم میلیارد تومان رسیده است؟! …
… ناهنجاریها در جامعهی ما «#هنجار» شده و ماهم بیتفاوت شدهایم و این هم از نشانههای بارز فروپاشی اجتماعی است …
… از صدر تا ذیل #دروغ میگویند و #دروغگویی جنبهی «ساختاری» پیدا کرده. مگر #رئیسجمهور این مملکت در مرداد ۹۹ نگفت که امنترین جا برای #سرمایهگذاری، #بورس است؟ هنوز یک هفته بیشتر از این حرف ایشان نگذشته بود که بورس سقوط کرد و خیلی خانواده بدبخت شدند و سوختند! …
… ما در کف خیابانها به همراه دانشجویانمان #جامعهشناسی می کنیم. ما از وقایع خبر میدهیم. ما خودمان را در کلاس و درس محصور نکردهایم. حالا میآیند و ما را به #وزارت_اطلاعات فرا میخوانند و تعهد میگیرند که با شبکههای بیرونی گفتوگو نکنیم. مگر میشود آلودگیها را زیر فرش پنهان کرد؟ فرض بگیرید ما هم نگوییم، آیا این جامعه نجات پیدا خواهد کرد؟ آیا روزنامهها آزادند که حرفهای ما را منتشر کنند یا هزار نوع ترس و نگرانی گریبان مسئولان #مطبوعات و #خبرنگاران و #سردبیران را گرفته است و مجبور میشوند که خیلی حرفها را منتشر نکنند و این هم نمونهای است از آنها که دارید میخوانید …
… امکان «#اصلاح» وجود ندارد زیرا: ۱ـ در جامعه، کنش ارتباطی عقلانی اجازهی شکل گرفتن ندارد و …| ادامه 👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی خشونت در ایران در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در سهشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰، شمارهی ۶۰۲۳
| نمایش گزارش 👉
| فایل شنیداری 👉
🔍 روزنامهی آفتاب یزد گفتوگویی با من داشت که حدود ۱۷ دقیقه زمان در بر داشت و فایل صوتی را در همین پست ملاحظه میکنید. به نظر میرسد بخشهای ویژهای از گفتوشنود، طبق روال جاری در این دیار، خروج از خط قرمزهاست و بالطبع اجازه انتشار نیافت. خلاصهای از بخشهایی که در روزنامه منتشر «نشد» را اینجا میآورم و سپس دعوت میکنم که فایل شنیداری را اگر علاقهمند بودید بشنوید:
… ما و جامعهی ما در کلاس اول گیر کردهایم و سالهاست گفته میشود که ۲ ضرب در ۲ میشود چهار! این تکرارها از سوی #منتقدان و اعضای #جامعه، موجب خستهگی و هزینهبری و #افسردگی_اجتماعی شده و همیشه هم #نظام_قدرت در این چهار دهه ناشنوا بوده است …
… جامعهی ما به لحاظ فکری و فرهنگی درجا میزند و این #رژیم اصرار دارد که جلوی تکامل فرهنگی را بگیرد. اگر یک جامعه نتواند رشد فکری و فرهنگی داشته باشد دارای «قالب» کوچکی میشود که گنجایش «محتوا»های بزرگ را ندارد مانند یک لیوان آب که گنجایش آب زیاد را ندارد و سرریز میشود. #فرهنگ ما توان کشش و گنجایش فرهنگ نوین جهانی و پذیرش دامنهی وسیع سلیقهها و انتظارات و تنوعات گرایشی و جذب اطلاعات زیاد را ندارد بنابراین در مواجهه با انبوه پدیدههای نوظهور، کُپ میکند و مجبور میشود برای برونرفت از بنبستها، یا #خشونتورزی کند یا منزوی و پنهان شود مانند کودکی که آموزش درست ندیده و نمیتواند دیالوگ کند و سریعاً خشمناک میشود یا به گوشهای میخزد …
… #دولت و #حاکمیت در ایران هم نیازی به #مشارکت شهروندانش و گفتوگو با آنها ندارد همانگونه که چند روز قبل سخنگوی «#شورای_نگهبان»ش اذعان داشت که «نیازی به مشارکت و حضور بالای رأیدهندهها در #انتخابات_ریاستجمهوری در خرداد ۱۴۰۰ نیست زیرا #مشروعیت این نظام از جانب مردم حاصل نمیشود»، ببینید به این واضحی، سخنگوی #حاکمیت میگوید که مردم به حاشیه بروند، حالا کجا میخواهیم گفتوگو و تفاهم را تمرین کنیم تا خشمناک نشویم؟ …
… #هویت_جهانی در ظرف کوچک و جامانده و عقبماندهی #هویت_دینی و #مذهبی نمیگنجد …
… #خشونت_آنلاین یا #خشونت_سفید در فضاهای اینترنتی، طلاقهای رسمی و غیر رسمی در میان زوجین، #اعتیاد، #بیکاری، #فردگرایی، خودخواهی، اتمیزه شدن جامعه، #مهاجرت و فرار انسانهای ایرانی به سوی ناکجاآباد، توزیع به شدت ناعادلانهی ثروت و #دوقطبی شدن جامعه، رها شدن قشرهای آسیبپذیر در جامعه، #انسداد_رسانهای در رسانهی ملی یا میلی و بسیاری دیگر از انواع #انحرافات و مسائل و #آسیبهای_اجتماعی حکایت از #فروپاشی_اجتماعی زیاد در ایران دارد که گاه به نظر میرسد برگشتناپذیر شدهایم و در سرازیری سقوط، لحظه به لحظه بر سرعتمان افزودهمیشود …
… #طبقه_نوکیسه یک شبه ره صد ساله رفتهاند و در پناه همین #قانون_اساسی، با کسب ثروتهای نامشروع موجب فقیرتر شدن و بدبختتر شدن آن هشتاد درصد جامعه در طبقهی کمدرآمد و فقیر شدهاند. آیا نمیبینید که در شمال شهر تهران آپارتمان به متر مربعی نیم میلیارد تومان رسیده است؟! …
… ناهنجاریها در جامعهی ما «#هنجار» شده و ماهم بیتفاوت شدهایم و این هم از نشانههای بارز فروپاشی اجتماعی است …
… از صدر تا ذیل #دروغ میگویند و #دروغگویی جنبهی «ساختاری» پیدا کرده. مگر #رئیسجمهور این مملکت در مرداد ۹۹ نگفت که امنترین جا برای #سرمایهگذاری، #بورس است؟ هنوز یک هفته بیشتر از این حرف ایشان نگذشته بود که بورس سقوط کرد و خیلی خانواده بدبخت شدند و سوختند! …
… ما در کف خیابانها به همراه دانشجویانمان #جامعهشناسی می کنیم. ما از وقایع خبر میدهیم. ما خودمان را در کلاس و درس محصور نکردهایم. حالا میآیند و ما را به #وزارت_اطلاعات فرا میخوانند و تعهد میگیرند که با شبکههای بیرونی گفتوگو نکنیم. مگر میشود آلودگیها را زیر فرش پنهان کرد؟ فرض بگیرید ما هم نگوییم، آیا این جامعه نجات پیدا خواهد کرد؟ آیا روزنامهها آزادند که حرفهای ما را منتشر کنند یا هزار نوع ترس و نگرانی گریبان مسئولان #مطبوعات و #خبرنگاران و #سردبیران را گرفته است و مجبور میشوند که خیلی حرفها را منتشر نکنند و این هم نمونهای است از آنها که دارید میخوانید …
… امکان «#اصلاح» وجود ندارد زیرا: ۱ـ در جامعه، کنش ارتباطی عقلانی اجازهی شکل گرفتن ندارد و …| ادامه 👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| «#ساختار_سیاسی و #انتخابات_ریاستجمهوری: تشدید #خشونت_اجتماعی»
🗓 شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی آرمان ملی دربارهی #خشونتورزی ناشی از تصمیمات سیاسی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۰، شمارهی ۱۰۳۲
| نمایش گزارش: 👉
| فایل شنیداری: 👉
🔍 با روزنامهنگار محترم روزنامهی «آرمان ملی» در خصوص رابطهی کرونا و خشونت اجتماعی و نقش ایدئولوژی مذهبی و ساختار سیاسی ایران در تشدید خشونت اجتماعی و تبعات خانمانسوز خشونتهای اجتماعی گفتوگویی داشتم که حدود ۳۷ دقیقه به طول انجامید و متأسفانه بر اساس خط قرمزهای تحمیلی به روزنامههای مستقل، حدود نیمی از موضوعات کلیدی، قابل انتشار نبود. اینک فایل صوتی ضمیمه است که در آن به این موضوعها اشاره داشتم:
ـ ضعف #حاکمیت در مقابله با کرونا و افزایش خشونت اجتماعی و پایینتر آمدن آستانهی تحمل اجتماعی،
ـ عدم تأمین مالی و معیشتی قشرهای آسیبپذیر در ایران در کنار وجود فرهنگ بیمارگونهی مصرف به عنوان عوامل شیوع #کرونا و #افسردگی_اجتماعی،
ـ ریشهی خشونتهای آشکار علیه دیگری و پنهان علیه خود (#خودکشی و #اعتیاد و …) در ساختارهای سیاسی و اجتماعی و آغازش از #ساختار_حقوقی در #قانون_اساسی،
ـ عدم فهم و درک تمام کاندیداهای ریاستجمهوری برای #انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ نسبت به این پرسش: «این که حدود نیمی از اعضای #جامعه در دهکهای #فقیر اول تا سوم قرار دارند اما از هیچ سازمان دولتی و غیر دولتی، حقوق و مستمری دریافت نمیکنند و به حال خود رها شدهاند چه عواقب اجتماعیای دارد و آیا #تنفروشی و #افسردگی و #دزدی، بی ارتباط با این موضوع است؟»،
ـ بسته باقی ماندن ذهن بسیاری از انسانها و شهروندان تحت #حاکمیت_ایدئولوژیک و سیاسی حاکمیت در ایران،
ـ #نظام_سیاسی مانع توسعه و تحول فرهنگی جامعهی ایران،
ـ توزیع نابرابر #ثروت و #قدرت و تشدید #اختلاف_طبقاتی ناشی از تفکر ایدئولوژیک و ریشهدار بودنش در قانون اساسی با برچسب «مشروع بودن»،
ـ «کشک» حساب کردن مردم در بیان سخنگوی #شورای_نگهبان قانون اساسی آنجا که افزایش نرخ #مشارکت در انتخابات را عامل #مشروعیت #نظام_سیاسی_شیعی در ایران نمیداند،
ـ عدم درک علمی #اصلاحطلبهای_حکومتی نسبت به #فروپاشی_اجتماعی در کنار اصولگرایانی که عمدتاً تا نوک بینیشان را مشاهده میکنند،
ـ امکانناپذیر بودن «اصلاح» قانون اساسی به دلیل وجود اصولی مانند اختیارات #ولایت_مطلقه_فقیه که اگر بخواهد اصلاح شود با چرخش ۱۸۰ درجه به ضد خود تبدیل خواهد شد و این یعنی:نقض غرض!،
ـ توجیه کثافتکاریها در این چهار دهه با برچسب «#مشروع» بودن ناشی از اصول اول و دوم قانون اساسی که تفسیر #قانون به #فقها سپرده شده.
گزارش روزنامهی آرمان ملی از بخشهایی از گفتوگو را میتوانید بخوانید و متن کامل در نوار صوتی است که اگر علاقهمند بودید در اختیار شماست.
| بازتاب در تلویزیون ایران اینترنشنال 👇
https://youtu.be/TvC6mDK2lTI
| درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی آرمان ملی دربارهی #خشونتورزی ناشی از تصمیمات سیاسی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۰، شمارهی ۱۰۳۲
| نمایش گزارش: 👉
| فایل شنیداری: 👉
🔍 با روزنامهنگار محترم روزنامهی «آرمان ملی» در خصوص رابطهی کرونا و خشونت اجتماعی و نقش ایدئولوژی مذهبی و ساختار سیاسی ایران در تشدید خشونت اجتماعی و تبعات خانمانسوز خشونتهای اجتماعی گفتوگویی داشتم که حدود ۳۷ دقیقه به طول انجامید و متأسفانه بر اساس خط قرمزهای تحمیلی به روزنامههای مستقل، حدود نیمی از موضوعات کلیدی، قابل انتشار نبود. اینک فایل صوتی ضمیمه است که در آن به این موضوعها اشاره داشتم:
ـ ضعف #حاکمیت در مقابله با کرونا و افزایش خشونت اجتماعی و پایینتر آمدن آستانهی تحمل اجتماعی،
ـ عدم تأمین مالی و معیشتی قشرهای آسیبپذیر در ایران در کنار وجود فرهنگ بیمارگونهی مصرف به عنوان عوامل شیوع #کرونا و #افسردگی_اجتماعی،
ـ ریشهی خشونتهای آشکار علیه دیگری و پنهان علیه خود (#خودکشی و #اعتیاد و …) در ساختارهای سیاسی و اجتماعی و آغازش از #ساختار_حقوقی در #قانون_اساسی،
ـ عدم فهم و درک تمام کاندیداهای ریاستجمهوری برای #انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ نسبت به این پرسش: «این که حدود نیمی از اعضای #جامعه در دهکهای #فقیر اول تا سوم قرار دارند اما از هیچ سازمان دولتی و غیر دولتی، حقوق و مستمری دریافت نمیکنند و به حال خود رها شدهاند چه عواقب اجتماعیای دارد و آیا #تنفروشی و #افسردگی و #دزدی، بی ارتباط با این موضوع است؟»،
ـ بسته باقی ماندن ذهن بسیاری از انسانها و شهروندان تحت #حاکمیت_ایدئولوژیک و سیاسی حاکمیت در ایران،
ـ #نظام_سیاسی مانع توسعه و تحول فرهنگی جامعهی ایران،
ـ توزیع نابرابر #ثروت و #قدرت و تشدید #اختلاف_طبقاتی ناشی از تفکر ایدئولوژیک و ریشهدار بودنش در قانون اساسی با برچسب «مشروع بودن»،
ـ «کشک» حساب کردن مردم در بیان سخنگوی #شورای_نگهبان قانون اساسی آنجا که افزایش نرخ #مشارکت در انتخابات را عامل #مشروعیت #نظام_سیاسی_شیعی در ایران نمیداند،
ـ عدم درک علمی #اصلاحطلبهای_حکومتی نسبت به #فروپاشی_اجتماعی در کنار اصولگرایانی که عمدتاً تا نوک بینیشان را مشاهده میکنند،
ـ امکانناپذیر بودن «اصلاح» قانون اساسی به دلیل وجود اصولی مانند اختیارات #ولایت_مطلقه_فقیه که اگر بخواهد اصلاح شود با چرخش ۱۸۰ درجه به ضد خود تبدیل خواهد شد و این یعنی:نقض غرض!،
ـ توجیه کثافتکاریها در این چهار دهه با برچسب «#مشروع» بودن ناشی از اصول اول و دوم قانون اساسی که تفسیر #قانون به #فقها سپرده شده.
گزارش روزنامهی آرمان ملی از بخشهایی از گفتوگو را میتوانید بخوانید و متن کامل در نوار صوتی است که اگر علاقهمند بودید در اختیار شماست.
| بازتاب در تلویزیون ایران اینترنشنال 👇
https://youtu.be/TvC6mDK2lTI
| درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| چرا باید در #رأی دادن در روز جمعه، تردید داشت؟
| سهشنبه: ۲۵ خرداد ۱۴۰۰
🖋️#احمد_بخارایی | جامعهشناس
من #جامعهشناسی خواندهام و #سیاسی نیستم. اگر سخنی میگویم از منظر #جامعهشناختی است یعنی از شما و در کنار شما از واقعیت پیرامونیمان حکایت میکنم و تفاوتی نمیکند که شما از کدام جناح هستید. اگر آتشی شعله کشیده، خشک و تر را سوزانده یا خواهد سوزاند. شکم گرسنه، #دین و ایمان و #دموکراسی و انسانمحوری را نمیشناسد! با این مقدمه به چند موضوع میپردازم که این روزها موجب شده برخی افرادی که قبلاً تصمیم گرفته بودند در سیزدهمین دورهی #انتخابات_ریاستجمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ شرکت نکنند اینک مردّد شدهاند و با طرح برخی استدلالها و ایجاد شک در خود و دیگران، قصد #مشارکت دارند. بدون شک در همهی #انتخابات حضور این گونه افراد نقش تعیین کنندهای داشته است و بنابراین شایسته است با فکر و تحلیل درست، به صحنهی انتخابات نگاه و تصمیم نهایی را اتخاذ کنیم. عمدتاً این گونه استدلالها هفت دستهاند:
۱ـ میگویند: اگر آقای #رئیسی، #رئیسجمهور شود هر کاری که دلش میخواهد انجام میدهد.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «جامعه ظرفیت تحمل فشار بیشتر را دارد».
ـ میگویم: کاری باقی نمانده که مجموعهی #حاکمیت در ایران انجام نداده باشد و بالاتر از سیاهی رنگی نیست. به عنوان مثال در دانشگاهها که ما معلمش هستیم چه میخواهند انجام دهند؟ چه باقی مانده که انجام دهند؟ اصلاً نگرانی نسبت به چیست؟ اهالی هنر و سینما، #نویسندگان، #روزنامهنگاران، #معلمان، #دانشگاهیان، #تولیدکنندگان صنعتی، فقرا و اساساً کدام قشر نگران است که وضع بدتر شود؟ جامعهای که بدنش سرّ شده دیگر چه درد جدیدی را حس میکند؟ پس پیش فرض مذکور، ناصحیح است.
۲ـ میگویند: با رئیسجمهور شدن آقای رئیسی، قدرت یکپارچه میشود و عملاً سه قوه همسو میشوند.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «ناهمدستی در حاکمیت در ایران، موجب رشد شده است».
ـ میگویم: اولاً موضوع همگونی در حاکمیت، اشکالی ندارد و گاه میتواند موجب حرکت رو به جلو در برخی جوامع بشود. ثانیاً فرض کنید آقای #همتی، رئیسجمهور شود آیا اینک تصور میکنید که زیر مجموعهی #رهبری یعنی #سپاه و #اطلاعات و #قوه_قضاییه و #قوه_مقننه و غیره که بر اساس #قانون_اساسی، اصل و مقوّم مجموعهی #حاکمیت_دینی در #ایران است امکان نفس کشیدن میدهند؟ آیا این همه تجربه در بیش از چهل سال کافی نیست؟ پس پیش فرض مذکور، خلاف واقع است.
۳ـ میگویند: آمدن رئیسی، مقدمهی رهبر شدنش پس از درگذشت #رهبر فعلی است.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «روند انتخاب رهبری در آینده، بسان گذشته است».
ـ میگویم: اتفاقاً برعکس است زیرا با توجه به انبوه #مسائل_اجتماعی شامل #بیکاری و #فقر و #اعتیاد و #افسردگی_اجتماعی و غیره، قطعاً رئیسی با مشکلات جدیتر مواجه خواهدشد و در این بوتهی آزمایش در مقام رئیسجمهور، شکست خواهد خورد و رهبر شدنش منتفی خواهد شد. از سوی دیگر «#کاریزماتیک» بودن رهبر در دور آینده، دارای وزن نخواهد بود و اساساً روند انتخاب رهبر با فراز و فرودهای ویژهای مواجه خواهد شد. پس پیشفرض مذکور، نادرست است.
۴ـ میگویند: اگر رئیسی، رئیسجمهور شود شاید بعداً با #عدم_شرکت_در_انتخابات و #رأی_ندادن به همّتی، پشیمان شویم و خود را شماتت کنیم.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «با حمایت از #اصلاحطلبان_حکومتی در گذشته، کمتر خود را شماتت کردهایم».
ـ میگویم: بر اساس تجربیات گذشته که اینک بسیاری از کسانی که به آقای #روحانی رأی داده بودند پشیمان هستند چه بسا اگر به آقای همّتی هم رأی داده شود از یک سال نخواهد گذشت که باز پشت دستمان خواهیم زد و خواهیم گفت: باز گول خوردیم! پس پیشفرض مذکور، خلاف واقع است.
۵ـ میگویند: از #تحریم_انتخابات چه نتیجهای حاصل میشود و چه فایدهای دارد و چه جایگزینی وجود دارد؟
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «هر کسی که رأی نمیدهد قصد سیاسی دارد».
ـ میگویم: میشود انتخابات را تحریم نکرد زیرا «#تحریم» دارای بار سیاسی است و متعاقباً «#براندازی» را به ذهن نزدیک نکرد. میتوان نگاه واقعیتمحور و جامعهشناسانه داشت. بر این اساس، #مشارکت_نکردن در انتخابات، اولاً انجام وظیفه و ایفای نقش در چارچوب «#اخلاق_اجتماعی» است و ثانیاً با افزایش تعداد کسانی که رأی نخواهند داد مجموعهی مدیریت کلان اعم از رهبری و زیر مجموعه، بیش از پیش خود را با پرسش از سوی #جامعه و تردید در عملکرد گذشته مواجه خواهند دید. پس پیشفرض مذکور، متزلزل است.
۶ـ میگویند: با انتخاب شدن آقای رئیسی، این حداقل دموکراسی…| ادامه👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| سهشنبه: ۲۵ خرداد ۱۴۰۰
🖋️#احمد_بخارایی | جامعهشناس
من #جامعهشناسی خواندهام و #سیاسی نیستم. اگر سخنی میگویم از منظر #جامعهشناختی است یعنی از شما و در کنار شما از واقعیت پیرامونیمان حکایت میکنم و تفاوتی نمیکند که شما از کدام جناح هستید. اگر آتشی شعله کشیده، خشک و تر را سوزانده یا خواهد سوزاند. شکم گرسنه، #دین و ایمان و #دموکراسی و انسانمحوری را نمیشناسد! با این مقدمه به چند موضوع میپردازم که این روزها موجب شده برخی افرادی که قبلاً تصمیم گرفته بودند در سیزدهمین دورهی #انتخابات_ریاستجمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ شرکت نکنند اینک مردّد شدهاند و با طرح برخی استدلالها و ایجاد شک در خود و دیگران، قصد #مشارکت دارند. بدون شک در همهی #انتخابات حضور این گونه افراد نقش تعیین کنندهای داشته است و بنابراین شایسته است با فکر و تحلیل درست، به صحنهی انتخابات نگاه و تصمیم نهایی را اتخاذ کنیم. عمدتاً این گونه استدلالها هفت دستهاند:
۱ـ میگویند: اگر آقای #رئیسی، #رئیسجمهور شود هر کاری که دلش میخواهد انجام میدهد.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «جامعه ظرفیت تحمل فشار بیشتر را دارد».
ـ میگویم: کاری باقی نمانده که مجموعهی #حاکمیت در ایران انجام نداده باشد و بالاتر از سیاهی رنگی نیست. به عنوان مثال در دانشگاهها که ما معلمش هستیم چه میخواهند انجام دهند؟ چه باقی مانده که انجام دهند؟ اصلاً نگرانی نسبت به چیست؟ اهالی هنر و سینما، #نویسندگان، #روزنامهنگاران، #معلمان، #دانشگاهیان، #تولیدکنندگان صنعتی، فقرا و اساساً کدام قشر نگران است که وضع بدتر شود؟ جامعهای که بدنش سرّ شده دیگر چه درد جدیدی را حس میکند؟ پس پیش فرض مذکور، ناصحیح است.
۲ـ میگویند: با رئیسجمهور شدن آقای رئیسی، قدرت یکپارچه میشود و عملاً سه قوه همسو میشوند.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «ناهمدستی در حاکمیت در ایران، موجب رشد شده است».
ـ میگویم: اولاً موضوع همگونی در حاکمیت، اشکالی ندارد و گاه میتواند موجب حرکت رو به جلو در برخی جوامع بشود. ثانیاً فرض کنید آقای #همتی، رئیسجمهور شود آیا اینک تصور میکنید که زیر مجموعهی #رهبری یعنی #سپاه و #اطلاعات و #قوه_قضاییه و #قوه_مقننه و غیره که بر اساس #قانون_اساسی، اصل و مقوّم مجموعهی #حاکمیت_دینی در #ایران است امکان نفس کشیدن میدهند؟ آیا این همه تجربه در بیش از چهل سال کافی نیست؟ پس پیش فرض مذکور، خلاف واقع است.
۳ـ میگویند: آمدن رئیسی، مقدمهی رهبر شدنش پس از درگذشت #رهبر فعلی است.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «روند انتخاب رهبری در آینده، بسان گذشته است».
ـ میگویم: اتفاقاً برعکس است زیرا با توجه به انبوه #مسائل_اجتماعی شامل #بیکاری و #فقر و #اعتیاد و #افسردگی_اجتماعی و غیره، قطعاً رئیسی با مشکلات جدیتر مواجه خواهدشد و در این بوتهی آزمایش در مقام رئیسجمهور، شکست خواهد خورد و رهبر شدنش منتفی خواهد شد. از سوی دیگر «#کاریزماتیک» بودن رهبر در دور آینده، دارای وزن نخواهد بود و اساساً روند انتخاب رهبر با فراز و فرودهای ویژهای مواجه خواهد شد. پس پیشفرض مذکور، نادرست است.
۴ـ میگویند: اگر رئیسی، رئیسجمهور شود شاید بعداً با #عدم_شرکت_در_انتخابات و #رأی_ندادن به همّتی، پشیمان شویم و خود را شماتت کنیم.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «با حمایت از #اصلاحطلبان_حکومتی در گذشته، کمتر خود را شماتت کردهایم».
ـ میگویم: بر اساس تجربیات گذشته که اینک بسیاری از کسانی که به آقای #روحانی رأی داده بودند پشیمان هستند چه بسا اگر به آقای همّتی هم رأی داده شود از یک سال نخواهد گذشت که باز پشت دستمان خواهیم زد و خواهیم گفت: باز گول خوردیم! پس پیشفرض مذکور، خلاف واقع است.
۵ـ میگویند: از #تحریم_انتخابات چه نتیجهای حاصل میشود و چه فایدهای دارد و چه جایگزینی وجود دارد؟
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «هر کسی که رأی نمیدهد قصد سیاسی دارد».
ـ میگویم: میشود انتخابات را تحریم نکرد زیرا «#تحریم» دارای بار سیاسی است و متعاقباً «#براندازی» را به ذهن نزدیک نکرد. میتوان نگاه واقعیتمحور و جامعهشناسانه داشت. بر این اساس، #مشارکت_نکردن در انتخابات، اولاً انجام وظیفه و ایفای نقش در چارچوب «#اخلاق_اجتماعی» است و ثانیاً با افزایش تعداد کسانی که رأی نخواهند داد مجموعهی مدیریت کلان اعم از رهبری و زیر مجموعه، بیش از پیش خود را با پرسش از سوی #جامعه و تردید در عملکرد گذشته مواجه خواهند دید. پس پیشفرض مذکور، متزلزل است.
۶ـ میگویند: با انتخاب شدن آقای رئیسی، این حداقل دموکراسی…| ادامه👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
#درنگ | تلهی «اصلاحات»: دوگانهسازی «#انقلاب» یا «#اصلاحات»، چرا؟
#احمد_بخارایی #انتخابات #قانون_اساسی #انتخابات_ریاستجمهوری #رأی #حاکمیت #نظام_سیاسی #اصلاحطلبی #اصلاحطلبان #اصلاحطلب_حکومتی #اصلاحطلبان_حکومتی #رسانه #رسانههای_اصلاحطلب #روزنامه #روزنامههای_اصلاحطلب #روزنامه_شرق #روزنامه_اعتماد
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
#احمد_بخارایی #انتخابات #قانون_اساسی #انتخابات_ریاستجمهوری #رأی #حاکمیت #نظام_سیاسی #اصلاحطلبی #اصلاحطلبان #اصلاحطلب_حکومتی #اصلاحطلبان_حکومتی #رسانه #رسانههای_اصلاحطلب #روزنامه #روزنامههای_اصلاحطلب #روزنامه_شرق #روزنامه_اعتماد
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| مسئلهی اصلی ما در ایران، وجود پرقدرت "دیکتاتوری فرهنگی" است!
| شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۰
| سمپوزیوم ملی مسئلهی اجتماعی ایران
| سخنرانان به ترتیب ارائه:
سعید مدنی، شیرین ولی پوری، محمدرضا کلاهی، محمدحسین بادامچی، احمد بخارایی، امین رضا نوشین، محمدرضا پویافر، حسن محدثی، محمد حسن علایی، بیتا مدنی، آیدین ابراهیمی، مهران صولتی، امیر هاشمی مقدم، مسعود زمانی مقدم، لیلا اردبیلی، سید جواد میری، عباس نعیمی جورشری
| دبیر سمپوزیوم:
دکتر عباس نعیمی جورشری
| تاریخ و مکان برگزاری: ۱۳ آذر ۱۴۰۰ / پخش زنده از اینستاگرام
| برگزار کننده: سازمان اسناد و کتابخانهی ملی ایران
| فایل شنیداری احمد بخارایی: (در پایین پست)
| فایل ویدئویی احمد بخارایی: 👇
https://youtu.be/LQ1s__woCsI
| فایل ویدئویی کل برنامه: 👇
https://t.me/abbasnaeemi/2772
| فایل شنیداری کل برنامه:👇
https://t.me/abbasnaeemi/2773
| #احمد_بخارایی: در این کلام کوتاه ۷دقیقهای به این موارد اشاره کردم و گفتم که همهی این موضوعات، عنوانهایی هستند برای مطالب مفصلی که هر یک جای بحث دارد:
۱ـ اینکه یک سخنران محترم در این سمپوزیوم به لزوم #اصلاح_قانون_اساسی به عنوان مهمترین موضوع اشاره کردهاند در اصل، چشمپوشی ایشان از «ساختارها» در «سطح کلان» است و اصلاح #قانون_اساسی شبیه به «روی شاخه نشستن و شاخه را از بن بریدن» است که غیر قابل اجرا و نقض غرض است. پس سطح تحلیل را باید به «سطح کلان» برد …
۲ـ اینکه سخنران محترم دیگری در این نشست، «نبود دموکراسی» را مسئلهی اصلی دانستند در اصل به «متغیر اصلی» کمتوجه بودند چرا که اگر «ناآگاهی» در #جامعه زیاد باشد تجمیع این «ناآگاهیها» هم میشود: «ناآگاهی»! بنابراین «#دموکراسی» و #رأی اکثریت نمیتواند موضوع اصلی باشد بلکه مسئلهی «نبود دموکراسی» در مرحلهی «میانجی و متغیر واسط» میتواند محل بحث به عنوان «مسئله» باشد. لازم است «مسائل» را در جایگاه «متغیر مستقل» یعنی «علت اصلی» جستوجو کنیم نه در جایگاه «متغیر میانجی» …
۳ـ بر اساس نگاه «پارسونزی» همانگونه که در یک نظام کارآمد، #خردهنظام_فرهنگی در رأس خردهنظامها قرار دارد در یک نظام ناکارآمد هم «خردهنظام فرهنگی» در رأس است که اسمش را میگذارم: «#دیکتاتوری_فرهنگی» …
۴ـ یک «دیکتاتوری فرهنگی» به ترتیب بر دو خردهنظام دیگر یعنی «سیاسی» و «اقتصادی» در سه سطح خرد، میانه و کلان اثرگذار است که این سه خردهنظام در سه سطح مذکور، مجموعاً ۹ حالت را ایجاد میکنند که مجموع آن حالات، همان #نظام_اجتماعی ناکارآمد کنونی در ایران است …
۵ـ وجود «دیکتاتوری فرهنگی» در خانهی شماره ۱ جدول حالات ۹گانه به عنوان مثال عامل رخنمایی مسائل در خانهی شماره ۹ با ویژگی «اقتصادی در سطح خرد» است مانند فروش یک بشکه نفت به ژاپن با ۱۴ دلار تخفیف در هر بشکه به علت وجود تخاصمات برونمرزی ناشی از نگاه #ایدئولوژیک به جای تخفیف ۱۴ سنت در گذشته! این یعنی حراج بیتالمال در شرایط «حاکمیت دیکتاتوری فرهنگی» …
۶ـ تمام خانههای ۹گانه در جدول در یک ماتریس همبستگی به سر میبرند و خانهی شمارهی ۱ یعنی «دیکتاتوری فرهنگی» علتالعلل رخدادها و مسائل در ۸ خانه بعدی است …
۷ـ خروجی اجتماعی این «دیکتاتوری فرهنگی» موارد عدیدهای است از جمله: نومیدی نسبت به آینده و فرار انسانها از کشور و کاهش شدید و بیسابقهی نرخ رشد جمعیت تا ۰/۶ درصد در جامعهای که #خانواده نقش پررنگ فرهنگی داشته و همچنان مسائل پهندامنه در حال تولید است …
۸ـ علتهای چهارگانهی رخنمایی این پدیده آسیبرسان عبارتند از: در مقام «علت فاعلی»، این «دیکتاتوری فرهنگی» ریشهی تاریخی در #ایدئولوژی_مذهبی و نیز در تعصبات قومی دارد. در مقام «علت صوری»، این «دیکتاتوری فرهنگی» به «اشکال» گوناگون از جلوگیری نشر کتاب و آثار گرفته تا اجبار در نوع پوشش و لباس تا اعمال تهدید و تحدید از سوی مقامات وابسته در دانشگاهها تا حضور پلیس ضد شورش در کف خیابان و نیز کشتن افراد در زندانها و … جلوهگر بوده است. در مقام «علت محتوایی»، این «دیکتاتوری فرهنگی» در خردهنظامهای سیاسی، اقتصای و نهایتاً در مجموع نظام اجتماعی، بازتولید شده است و یک استوانهی چرخشی ناکارآمد در چهاردههی اخیر، قوام یافته است. در مقام «علت غایی»، این دیکتاتوری فرهنگی» دارای پیآمدهایی مانند تعرض به جان و مال زندانیان و فراری دادن انسانها از کشور و نومیدی نسبت به آینده بوده است …
۹ـ شکاف اقتصادی طبقاتی آزاردهنده در جامعهی امروز ما متکی بر رانت موجود در نظام اجتماعی برآمده از «یکتاتوری فرهنگی» و تفسیر مذهبی از «#مالکیت» است که عرصه را بر جامعه تنگ و نفسگیر کرده است …
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها👇
| Instagram | YouTube | Site |
| شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۰
| سمپوزیوم ملی مسئلهی اجتماعی ایران
| سخنرانان به ترتیب ارائه:
سعید مدنی، شیرین ولی پوری، محمدرضا کلاهی، محمدحسین بادامچی، احمد بخارایی، امین رضا نوشین، محمدرضا پویافر، حسن محدثی، محمد حسن علایی، بیتا مدنی، آیدین ابراهیمی، مهران صولتی، امیر هاشمی مقدم، مسعود زمانی مقدم، لیلا اردبیلی، سید جواد میری، عباس نعیمی جورشری
| دبیر سمپوزیوم:
دکتر عباس نعیمی جورشری
| تاریخ و مکان برگزاری: ۱۳ آذر ۱۴۰۰ / پخش زنده از اینستاگرام
| برگزار کننده: سازمان اسناد و کتابخانهی ملی ایران
| فایل شنیداری احمد بخارایی: (در پایین پست)
| فایل ویدئویی احمد بخارایی: 👇
https://youtu.be/LQ1s__woCsI
| فایل ویدئویی کل برنامه: 👇
https://t.me/abbasnaeemi/2772
| فایل شنیداری کل برنامه:👇
https://t.me/abbasnaeemi/2773
| #احمد_بخارایی: در این کلام کوتاه ۷دقیقهای به این موارد اشاره کردم و گفتم که همهی این موضوعات، عنوانهایی هستند برای مطالب مفصلی که هر یک جای بحث دارد:
۱ـ اینکه یک سخنران محترم در این سمپوزیوم به لزوم #اصلاح_قانون_اساسی به عنوان مهمترین موضوع اشاره کردهاند در اصل، چشمپوشی ایشان از «ساختارها» در «سطح کلان» است و اصلاح #قانون_اساسی شبیه به «روی شاخه نشستن و شاخه را از بن بریدن» است که غیر قابل اجرا و نقض غرض است. پس سطح تحلیل را باید به «سطح کلان» برد …
۲ـ اینکه سخنران محترم دیگری در این نشست، «نبود دموکراسی» را مسئلهی اصلی دانستند در اصل به «متغیر اصلی» کمتوجه بودند چرا که اگر «ناآگاهی» در #جامعه زیاد باشد تجمیع این «ناآگاهیها» هم میشود: «ناآگاهی»! بنابراین «#دموکراسی» و #رأی اکثریت نمیتواند موضوع اصلی باشد بلکه مسئلهی «نبود دموکراسی» در مرحلهی «میانجی و متغیر واسط» میتواند محل بحث به عنوان «مسئله» باشد. لازم است «مسائل» را در جایگاه «متغیر مستقل» یعنی «علت اصلی» جستوجو کنیم نه در جایگاه «متغیر میانجی» …
۳ـ بر اساس نگاه «پارسونزی» همانگونه که در یک نظام کارآمد، #خردهنظام_فرهنگی در رأس خردهنظامها قرار دارد در یک نظام ناکارآمد هم «خردهنظام فرهنگی» در رأس است که اسمش را میگذارم: «#دیکتاتوری_فرهنگی» …
۴ـ یک «دیکتاتوری فرهنگی» به ترتیب بر دو خردهنظام دیگر یعنی «سیاسی» و «اقتصادی» در سه سطح خرد، میانه و کلان اثرگذار است که این سه خردهنظام در سه سطح مذکور، مجموعاً ۹ حالت را ایجاد میکنند که مجموع آن حالات، همان #نظام_اجتماعی ناکارآمد کنونی در ایران است …
۵ـ وجود «دیکتاتوری فرهنگی» در خانهی شماره ۱ جدول حالات ۹گانه به عنوان مثال عامل رخنمایی مسائل در خانهی شماره ۹ با ویژگی «اقتصادی در سطح خرد» است مانند فروش یک بشکه نفت به ژاپن با ۱۴ دلار تخفیف در هر بشکه به علت وجود تخاصمات برونمرزی ناشی از نگاه #ایدئولوژیک به جای تخفیف ۱۴ سنت در گذشته! این یعنی حراج بیتالمال در شرایط «حاکمیت دیکتاتوری فرهنگی» …
۶ـ تمام خانههای ۹گانه در جدول در یک ماتریس همبستگی به سر میبرند و خانهی شمارهی ۱ یعنی «دیکتاتوری فرهنگی» علتالعلل رخدادها و مسائل در ۸ خانه بعدی است …
۷ـ خروجی اجتماعی این «دیکتاتوری فرهنگی» موارد عدیدهای است از جمله: نومیدی نسبت به آینده و فرار انسانها از کشور و کاهش شدید و بیسابقهی نرخ رشد جمعیت تا ۰/۶ درصد در جامعهای که #خانواده نقش پررنگ فرهنگی داشته و همچنان مسائل پهندامنه در حال تولید است …
۸ـ علتهای چهارگانهی رخنمایی این پدیده آسیبرسان عبارتند از: در مقام «علت فاعلی»، این «دیکتاتوری فرهنگی» ریشهی تاریخی در #ایدئولوژی_مذهبی و نیز در تعصبات قومی دارد. در مقام «علت صوری»، این «دیکتاتوری فرهنگی» به «اشکال» گوناگون از جلوگیری نشر کتاب و آثار گرفته تا اجبار در نوع پوشش و لباس تا اعمال تهدید و تحدید از سوی مقامات وابسته در دانشگاهها تا حضور پلیس ضد شورش در کف خیابان و نیز کشتن افراد در زندانها و … جلوهگر بوده است. در مقام «علت محتوایی»، این «دیکتاتوری فرهنگی» در خردهنظامهای سیاسی، اقتصای و نهایتاً در مجموع نظام اجتماعی، بازتولید شده است و یک استوانهی چرخشی ناکارآمد در چهاردههی اخیر، قوام یافته است. در مقام «علت غایی»، این دیکتاتوری فرهنگی» دارای پیآمدهایی مانند تعرض به جان و مال زندانیان و فراری دادن انسانها از کشور و نومیدی نسبت به آینده بوده است …
۹ـ شکاف اقتصادی طبقاتی آزاردهنده در جامعهی امروز ما متکی بر رانت موجود در نظام اجتماعی برآمده از «یکتاتوری فرهنگی» و تفسیر مذهبی از «#مالکیت» است که عرصه را بر جامعه تنگ و نفسگیر کرده است …
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها👇
| Instagram | YouTube | Site |
Telegram
attach 📎