❇️ #فروپاشی_سیاسی نداریم؛ #فروپاشی_اجتماعی است که یکی از شاخصهایش، ناکارآمدی #بوروکراسی و #نظام_اداری است!
🗓 دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی ماهنامهی اقتصادی آیندهنگر با #احمد_بخارایی، دربارهی ناکارآیی نظام بوروکراسی در ایران | منتشرشده در شمارهی ۱۰۳، دیماه ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش: (صفحههای ۷۲، ۷۳، ۷۴ و ۷۵)
بخشی از گفتههای احمد بخارایی در این مصاحبه:
… از زمان امیرکبیر تا سال ۱۳۵۷ و تا امروز چیزی که دیده میشود این است که نظام دیوانسالارانه با مشکل مواجه شده است. در زمان امیرکبیر نظام بوروکراتیک شکل نگرفته بود ولی استارتش زده شد و در اواخر دورهی قاجار و آغاز #مشروطه کمکم شاهد شکلگیری چنین نظام بوروکراتیک و دیوانسالارانهای هستیم. از همان زمان تقابل و تضاد بین بعد مادی و غیر مادی #فرهنگ هست که بعد غیر مادی فرهنگ باورها و ارزشها است و محوریت اعتقادی، دینی و ارزشی دارد. در طول این ۱۷۰ سال همواره تقابل، تضاد و درگیری بوده بین نیروهای مدافع نگرش سنتی در رأسش #روحانیون با نیروهایی که تحصیلکرده، خارجرفته، روشنفکر و مدرن بودند و میخواستند دنیاییتر فکر کند. انقلاب ۱۳۵۷ مصداق و جلوهی بارز این تضاد است و تا امروز هم جریان دارد و هنوز حل نشده است و اکنون هم دعواهایی بین این #حاکمیت و دولت با آن نگرش و آن چارچوب فکری شامل نیروهایی که تحولخواه و #اصلاحطلب به معنای واقعی هستند وجود دارد و وقتی این تضاد و دعوا وجود دارد در عرصههای مختلف از نظام بوروکراتیک گرفته تا نهادهای اقتصادی و اجتماعی خودش را بروز و ظهور میدهد؛ لذا این تضاد یک تضاد آسیبرسان است که سنتزی به دنبال ندارد. اگر از من که فوکویامایی و تقریباً افلاطونی فکر میکنم بپرسید چه باید کرد؟ به #حکومت_آریستوکراسی و حکومت نخبگان و این که ابتدا دولتسازی شود فراتر از بحث دموکراسی تأکید میکنم.
#دموکراسی به معنای «هرچه مردم گفتند» اگر مبتنی بر تعقل و اندیشهی کافی نباشد دموکراسی نیست چون اگر هزار رأی ناقص با هم جمع شوند باز هم ناقص میشود و هزار آب آلوده کنار هم قرار بگیرند آب پاک نمیشود. نگاه #فوکویاما و افلاطونمحور میگوید دولتسازی به پاسخگویی دموکراتیک، تقدم دارد و این خیلی مهم است. معنایش این نیست که دولتسازی و نظام بوروکراتیک، فارغ و جدای از مردم و بیتوجه به آنها است. در ایران راه برونرفت این است که با یک تدبیر اندیشمندانه چنین اتفاقی بیفتد و #آریستوکراسی به معنای نوینش شکل گیرد؛ این «نوین» بودن به معنای تلفیق #مریتوکراسی یا #شایستهسالاری و آریستوکراسی یا نخبهگرایی است …
… بنبست یعنی "#فساد_ساختاری"ای که از "#رهبر" تا "رفتگر شهرداری" این را حس میکنند و میگویند. حال این چه هیولایی اســت که خود آن را ساختهاند و بر خود هم مسلط کردهاند؟! وقتی این ساختاری شد باید در ساختارها تجدید نظر کرد. این ساختارها یکشبه، دوشبه، یکساله و دهساله پدید نیامدهاند که با بگیر و ببند و تصویب قانون اصلاح شوند. چنین چیزی امکانپذیر نیست. راه در #نظام_سیاسی جستوجو میشود …
… بوروکراسی با دو عنصر تعقل و #قانون یک شکل نهایی ابزار ایدهآل برای اعمال قدرت و ایجاد نظم و زیباترین ابزار و وسیله است و خروجی همهی تاریخ گذشته و فراز و فرودها است و عقل بشر در نهایت سیر صعودی داشته است؛ بنابراین لازم نیست #فضیلت را به بوروکراسی برگردانیم بلکه نظام بوروکراتیک، فضیلت ذاتی دارد چون مبتنی بر شایستهسالاری است و لازم نیست کسی به شایستهسالاری، فضیلت ببخشد مثل تعقل و #اندیشه. سؤال شما مثل این است که بگویید ما چگونه میتوانیم فضیلت را به تعقل و #عقلانیت برگردانیم؟!
فضیلت از دل عقلانیت میجوشد. یک عقلانیت ابزاری، خودش را اصلاح میکند و به سمت عقلانیت ذاتی نزدیکتر میشود. پس خودش از قبل، پتانسیل یک نوع «خوداصلاحی» دارد و لازم نیست یک چیز "فراعقلی" و ماورایی بیاید و به عقلانیت جهت دهد …
… نظام بوروکراتیک یک شمشیر دو لبه است و این نظام، یک وسیله و ابزار است و زمانی کارکرد منفی خواهد داشت که «هدف» شود. این که هدف نشود و به عنوان ابزار برای اجرای قانون، ایفای نقش کند سه شرط دارد که یکی این است که «قابلیت انعطاف» داشته باشد و خشک نباشد. دوم به «حس فردیت» و شخصیت شهروندان و اعضای سازمانش توجه داشته باشد و احترام بگذارد و احترام، صوری نباشد؛ یعنی ارتباطات بین اعضای خود را زیاد کند و تلاش کند مقررات سازمانی را در شخصیت اعضا درونی و internalize کند و سوم تلاش کند نقش «آفرینشگری» اعضا را در روند تصمیمگیری، افزایش دهد. این یک حرکت پویا میشود و نظام بوروکراتیک اینگونه خود را اصلاح و بهروز میکند و در ریل خود قرار میگیرد …
⚠️ بازپخش پستها مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی ماهنامهی اقتصادی آیندهنگر با #احمد_بخارایی، دربارهی ناکارآیی نظام بوروکراسی در ایران | منتشرشده در شمارهی ۱۰۳، دیماه ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش: (صفحههای ۷۲، ۷۳، ۷۴ و ۷۵)
بخشی از گفتههای احمد بخارایی در این مصاحبه:
… از زمان امیرکبیر تا سال ۱۳۵۷ و تا امروز چیزی که دیده میشود این است که نظام دیوانسالارانه با مشکل مواجه شده است. در زمان امیرکبیر نظام بوروکراتیک شکل نگرفته بود ولی استارتش زده شد و در اواخر دورهی قاجار و آغاز #مشروطه کمکم شاهد شکلگیری چنین نظام بوروکراتیک و دیوانسالارانهای هستیم. از همان زمان تقابل و تضاد بین بعد مادی و غیر مادی #فرهنگ هست که بعد غیر مادی فرهنگ باورها و ارزشها است و محوریت اعتقادی، دینی و ارزشی دارد. در طول این ۱۷۰ سال همواره تقابل، تضاد و درگیری بوده بین نیروهای مدافع نگرش سنتی در رأسش #روحانیون با نیروهایی که تحصیلکرده، خارجرفته، روشنفکر و مدرن بودند و میخواستند دنیاییتر فکر کند. انقلاب ۱۳۵۷ مصداق و جلوهی بارز این تضاد است و تا امروز هم جریان دارد و هنوز حل نشده است و اکنون هم دعواهایی بین این #حاکمیت و دولت با آن نگرش و آن چارچوب فکری شامل نیروهایی که تحولخواه و #اصلاحطلب به معنای واقعی هستند وجود دارد و وقتی این تضاد و دعوا وجود دارد در عرصههای مختلف از نظام بوروکراتیک گرفته تا نهادهای اقتصادی و اجتماعی خودش را بروز و ظهور میدهد؛ لذا این تضاد یک تضاد آسیبرسان است که سنتزی به دنبال ندارد. اگر از من که فوکویامایی و تقریباً افلاطونی فکر میکنم بپرسید چه باید کرد؟ به #حکومت_آریستوکراسی و حکومت نخبگان و این که ابتدا دولتسازی شود فراتر از بحث دموکراسی تأکید میکنم.
#دموکراسی به معنای «هرچه مردم گفتند» اگر مبتنی بر تعقل و اندیشهی کافی نباشد دموکراسی نیست چون اگر هزار رأی ناقص با هم جمع شوند باز هم ناقص میشود و هزار آب آلوده کنار هم قرار بگیرند آب پاک نمیشود. نگاه #فوکویاما و افلاطونمحور میگوید دولتسازی به پاسخگویی دموکراتیک، تقدم دارد و این خیلی مهم است. معنایش این نیست که دولتسازی و نظام بوروکراتیک، فارغ و جدای از مردم و بیتوجه به آنها است. در ایران راه برونرفت این است که با یک تدبیر اندیشمندانه چنین اتفاقی بیفتد و #آریستوکراسی به معنای نوینش شکل گیرد؛ این «نوین» بودن به معنای تلفیق #مریتوکراسی یا #شایستهسالاری و آریستوکراسی یا نخبهگرایی است …
… بنبست یعنی "#فساد_ساختاری"ای که از "#رهبر" تا "رفتگر شهرداری" این را حس میکنند و میگویند. حال این چه هیولایی اســت که خود آن را ساختهاند و بر خود هم مسلط کردهاند؟! وقتی این ساختاری شد باید در ساختارها تجدید نظر کرد. این ساختارها یکشبه، دوشبه، یکساله و دهساله پدید نیامدهاند که با بگیر و ببند و تصویب قانون اصلاح شوند. چنین چیزی امکانپذیر نیست. راه در #نظام_سیاسی جستوجو میشود …
… بوروکراسی با دو عنصر تعقل و #قانون یک شکل نهایی ابزار ایدهآل برای اعمال قدرت و ایجاد نظم و زیباترین ابزار و وسیله است و خروجی همهی تاریخ گذشته و فراز و فرودها است و عقل بشر در نهایت سیر صعودی داشته است؛ بنابراین لازم نیست #فضیلت را به بوروکراسی برگردانیم بلکه نظام بوروکراتیک، فضیلت ذاتی دارد چون مبتنی بر شایستهسالاری است و لازم نیست کسی به شایستهسالاری، فضیلت ببخشد مثل تعقل و #اندیشه. سؤال شما مثل این است که بگویید ما چگونه میتوانیم فضیلت را به تعقل و #عقلانیت برگردانیم؟!
فضیلت از دل عقلانیت میجوشد. یک عقلانیت ابزاری، خودش را اصلاح میکند و به سمت عقلانیت ذاتی نزدیکتر میشود. پس خودش از قبل، پتانسیل یک نوع «خوداصلاحی» دارد و لازم نیست یک چیز "فراعقلی" و ماورایی بیاید و به عقلانیت جهت دهد …
… نظام بوروکراتیک یک شمشیر دو لبه است و این نظام، یک وسیله و ابزار است و زمانی کارکرد منفی خواهد داشت که «هدف» شود. این که هدف نشود و به عنوان ابزار برای اجرای قانون، ایفای نقش کند سه شرط دارد که یکی این است که «قابلیت انعطاف» داشته باشد و خشک نباشد. دوم به «حس فردیت» و شخصیت شهروندان و اعضای سازمانش توجه داشته باشد و احترام بگذارد و احترام، صوری نباشد؛ یعنی ارتباطات بین اعضای خود را زیاد کند و تلاش کند مقررات سازمانی را در شخصیت اعضا درونی و internalize کند و سوم تلاش کند نقش «آفرینشگری» اعضا را در روند تصمیمگیری، افزایش دهد. این یک حرکت پویا میشود و نظام بوروکراتیک اینگونه خود را اصلاح و بهروز میکند و در ریل خود قرار میگیرد …
⚠️ بازپخش پستها مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Google Docs
ماهنامهی اقتصادی آیندهنگر ـ شمارهی ۱۰۳، دیماه ۱۳۹۹
گفتوگو با احمد بخارایی، دربارهی ناکارآیی نظام بوروکراسی در ایران | صفحههای ۷۲، ۷۳، ۷۴ و ۷۵
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۲)
🗓 دوشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
نگاه از دور: «فرا نگاهی» به دستوپا زدن حاکمیت!
🖋 #احمد_بخارایی، جامعهشناس
۱ـ این روزها خیلیها ابراز نگرانی میکنند. از چی؟ از تفاهمنامه #ایران و #چین که قرار است طی قراردادهای بعدی حدود ۴۰۰ میلیارد دلار از سوی چینیها در ایران طی ۲۵ سال در صنایع نفت، گاز، راهآهن و جادهسازی سرمایهگذاری شود. عمدتاً #معترضان دو دستهاند و اعتراضها متوجه دو امر است: الف ـ به مفاد تفاهمنامه، فلذا میگویند طبق اصل ۱۵۳ #قانون_اساسی، هر گونه قرارداد که موجب سلطهی بیگانه بر منابع طبیعی، اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شؤن کشور گردد ممنوع است. ب ـ به طرف داخلی که «#حاکمیت_ایران» است و استدلال میکنند که چین با این همکاری به تداوم حیات نامشروع #حاکمیت در ایران مدد میرساند. نامشروع بودن را هم مبتنی بر نمایندگی نکردن همهی ملت از سوی حاکمیت #مستبد میدانند.
۲ـ معترضان در گروه نخست که هنوز از محتوای تفاهمنامه مطلع نیستند کلیگویی میکنند. بنابراین، این سیاستگذاری حکومتی را «بهانه»ای برای ابراز مخالفت خود قرار میدهند. چه میشود که هر حرکت سیاستگذارانه، با مخالفت جمع کثیری از مردم در یک #جامعه مواجه میشود؟ معترضان در گروه دوم که تعرض واضحی به اصل تفاهمنامه ندارند با توجه به قدرت گرفتن طرف ایرانی در خردهنظام سیاسی، نگران تمدید حیات حاکمیتی هستند که گوشهایش، کر و چشمهایش، کور است و واقعیتهای متکثر اجتماعی را در یک چارچوب تنگ #ایدئولوژیک نمیتواند مشاهده کند. بنابراین با زبان بیزبانی به طرف چینی میگویند که فعلاً دست نگه دار تا ما #قدرت بگیریم و آن وقت با ما توافقنامه امضا کن. خیلی ساده!
۳ـ در هر دو گروه فوق که خیل عظیمی از اهالی اجتماعی در داخل و خارج از کشور را نمایندگی میکنند یک امر، مشترک است و آن متزلزل بودن حاکمیت و قدرت در ایران است. گویی «#مقبولیت_سیاسی» حاکمیت در ایران با تنگنای نفسگیر مواجه است. میگویند «#مشروعیت» (Legitimacy) یک #نظام_سیاسی مبتنی بر چهار عامل: حقانیت، قانونمندی، کارآمدی و مقبولیت است. نظام سیاسی در ایران «حقانیت» خود را از منبع فرهنگ ماورایی #شیعی کسب کرده، و نیز «قانونمندی» خود را در تبعیت از اصول مشوّش قانون اساسی و نیز قانونهای نیمبند مجلسی که نمایندگان تهرانش ۱۲درصد رأی واجدان اعطای رأی در این حوزهی انتخابیه را کسب کردهاند نشان میدهد و همچنین «کارآمدی»اش برای طرفدارانش، در حد رضایتبخش نسبی است به گونهای که گاه «تب» را به «مرگ» ترجیح میدهند تا نکند در غیاب این #حکومت_شیعی، کفار حاکم شوند و نیز دستهای دیگر که اعتقادی به #ایدئولوژی در عرصهی عمومی ندارند اما این آب را به اندازه کافی «گلآلود» میبینند از آن ماهی میگیرند و بر ثروت خود میافزایند. در این وانفسای سیاسی، به نظر میرسد سه عامل از چهار عامل مشروعیتبخش، در صحنه عرض اندام میکنند پس #مشروعیت_سیاسی در ایران با #بحران مواجه نیست. حال چه میتوان گفت؟
۴ـ لازم است در تعریف مشروعیت سیاسی، تجدید نظر کنیم و بگوییم که «مقبولیت» (Acceptability) نه یک جزء در میان اجزای مشروعیت سیاسی، بلکه به موازات آن دارای وزن است و به بیان دیگر مقبولیت سیاسی، نه «قسمی» از مشروعیت سیاسی، بلکه «قسیم» آن است و این دو «#پایداری_سیاسی» را میسازند. حالا میگویم: ما در ایران با «#بحران_مقبولیت_سیاسی» مواجهایم!
۵ـ در یک خانواده، پدر تلاش میکند برای فرزندانش امکانات رفاهی فراهم آورد و دلسوز است اما بر اساس الگوهای سنتی خود میخواهد امرونهی کند. در این خانواده، پدر و تلاشش ارج ندارد و تلاش نکردنش، گاه بهتر خواهد بود زیرا برای رفاه فرزندش، ماشین میخرد اما همان ماشین بلای جان فرزند میشود. پدر اندیشیده بود که فرزند با آن ماشین ممکن است به عتبات عالیات سفر کند اما او با دوستانش به همنشینیهای شبانه میرود و در دود غرق میشود و آن میشود که امروز در ایران، «گلگشی»، گل میکند و هنجار میشود! چه رابطهای مشاهده میشود بین آن پدر و این پدر؟ این پدر معنوی و این #رهبر_معظم هم فکر میکند که همهی تلاشش برای استعلای #دین و میهن است اما چقدر فاصله است بین ذهن و عین! حالا اگر همهی دنیا هم بیایند و به این حاکمیت کمک کنند تا ایران، توانمند شود بسا من و شما باز هم به همه دنیا معترض شویم. چرا؟ زیرا «مقبولیت نظام سیاسی» در ایران با بحران مواجه است و این همه منابع انسانی و غیر انسانی دارد به هرز میرود. به نظر میرسد باتلاق تاریخی در انتظار ما است. شاید در آیندهای نه چندان دور، متاسفانه تنازعات، جنبهی #قومی و فراگیر پیدا کند!
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۹ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
نگاه از دور: «فرا نگاهی» به دستوپا زدن حاکمیت!
🖋 #احمد_بخارایی، جامعهشناس
۱ـ این روزها خیلیها ابراز نگرانی میکنند. از چی؟ از تفاهمنامه #ایران و #چین که قرار است طی قراردادهای بعدی حدود ۴۰۰ میلیارد دلار از سوی چینیها در ایران طی ۲۵ سال در صنایع نفت، گاز، راهآهن و جادهسازی سرمایهگذاری شود. عمدتاً #معترضان دو دستهاند و اعتراضها متوجه دو امر است: الف ـ به مفاد تفاهمنامه، فلذا میگویند طبق اصل ۱۵۳ #قانون_اساسی، هر گونه قرارداد که موجب سلطهی بیگانه بر منابع طبیعی، اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شؤن کشور گردد ممنوع است. ب ـ به طرف داخلی که «#حاکمیت_ایران» است و استدلال میکنند که چین با این همکاری به تداوم حیات نامشروع #حاکمیت در ایران مدد میرساند. نامشروع بودن را هم مبتنی بر نمایندگی نکردن همهی ملت از سوی حاکمیت #مستبد میدانند.
۲ـ معترضان در گروه نخست که هنوز از محتوای تفاهمنامه مطلع نیستند کلیگویی میکنند. بنابراین، این سیاستگذاری حکومتی را «بهانه»ای برای ابراز مخالفت خود قرار میدهند. چه میشود که هر حرکت سیاستگذارانه، با مخالفت جمع کثیری از مردم در یک #جامعه مواجه میشود؟ معترضان در گروه دوم که تعرض واضحی به اصل تفاهمنامه ندارند با توجه به قدرت گرفتن طرف ایرانی در خردهنظام سیاسی، نگران تمدید حیات حاکمیتی هستند که گوشهایش، کر و چشمهایش، کور است و واقعیتهای متکثر اجتماعی را در یک چارچوب تنگ #ایدئولوژیک نمیتواند مشاهده کند. بنابراین با زبان بیزبانی به طرف چینی میگویند که فعلاً دست نگه دار تا ما #قدرت بگیریم و آن وقت با ما توافقنامه امضا کن. خیلی ساده!
۳ـ در هر دو گروه فوق که خیل عظیمی از اهالی اجتماعی در داخل و خارج از کشور را نمایندگی میکنند یک امر، مشترک است و آن متزلزل بودن حاکمیت و قدرت در ایران است. گویی «#مقبولیت_سیاسی» حاکمیت در ایران با تنگنای نفسگیر مواجه است. میگویند «#مشروعیت» (Legitimacy) یک #نظام_سیاسی مبتنی بر چهار عامل: حقانیت، قانونمندی، کارآمدی و مقبولیت است. نظام سیاسی در ایران «حقانیت» خود را از منبع فرهنگ ماورایی #شیعی کسب کرده، و نیز «قانونمندی» خود را در تبعیت از اصول مشوّش قانون اساسی و نیز قانونهای نیمبند مجلسی که نمایندگان تهرانش ۱۲درصد رأی واجدان اعطای رأی در این حوزهی انتخابیه را کسب کردهاند نشان میدهد و همچنین «کارآمدی»اش برای طرفدارانش، در حد رضایتبخش نسبی است به گونهای که گاه «تب» را به «مرگ» ترجیح میدهند تا نکند در غیاب این #حکومت_شیعی، کفار حاکم شوند و نیز دستهای دیگر که اعتقادی به #ایدئولوژی در عرصهی عمومی ندارند اما این آب را به اندازه کافی «گلآلود» میبینند از آن ماهی میگیرند و بر ثروت خود میافزایند. در این وانفسای سیاسی، به نظر میرسد سه عامل از چهار عامل مشروعیتبخش، در صحنه عرض اندام میکنند پس #مشروعیت_سیاسی در ایران با #بحران مواجه نیست. حال چه میتوان گفت؟
۴ـ لازم است در تعریف مشروعیت سیاسی، تجدید نظر کنیم و بگوییم که «مقبولیت» (Acceptability) نه یک جزء در میان اجزای مشروعیت سیاسی، بلکه به موازات آن دارای وزن است و به بیان دیگر مقبولیت سیاسی، نه «قسمی» از مشروعیت سیاسی، بلکه «قسیم» آن است و این دو «#پایداری_سیاسی» را میسازند. حالا میگویم: ما در ایران با «#بحران_مقبولیت_سیاسی» مواجهایم!
۵ـ در یک خانواده، پدر تلاش میکند برای فرزندانش امکانات رفاهی فراهم آورد و دلسوز است اما بر اساس الگوهای سنتی خود میخواهد امرونهی کند. در این خانواده، پدر و تلاشش ارج ندارد و تلاش نکردنش، گاه بهتر خواهد بود زیرا برای رفاه فرزندش، ماشین میخرد اما همان ماشین بلای جان فرزند میشود. پدر اندیشیده بود که فرزند با آن ماشین ممکن است به عتبات عالیات سفر کند اما او با دوستانش به همنشینیهای شبانه میرود و در دود غرق میشود و آن میشود که امروز در ایران، «گلگشی»، گل میکند و هنجار میشود! چه رابطهای مشاهده میشود بین آن پدر و این پدر؟ این پدر معنوی و این #رهبر_معظم هم فکر میکند که همهی تلاشش برای استعلای #دین و میهن است اما چقدر فاصله است بین ذهن و عین! حالا اگر همهی دنیا هم بیایند و به این حاکمیت کمک کنند تا ایران، توانمند شود بسا من و شما باز هم به همه دنیا معترض شویم. چرا؟ زیرا «مقبولیت نظام سیاسی» در ایران با بحران مواجه است و این همه منابع انسانی و غیر انسانی دارد به هرز میرود. به نظر میرسد باتلاق تاریخی در انتظار ما است. شاید در آیندهای نه چندان دور، متاسفانه تنازعات، جنبهی #قومی و فراگیر پیدا کند!
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ #سلبریتیزدگی تابع #روحانیتزدگی
🗓 سهشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی پیآمدهای سلبریتیزدگی جامعه در گفتوگو با #احمد_بخارایی و سید جواد میری | منتشرشده در شمارهی ۵۹۹۵، سهشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۰
| نمایش گزارش 👉 (آنچه چاپ و منتشر شده)
| شنیداری 👉
متن کامل این مصاحبه (که تنها بخشی از آن منتشر شد!) 👇
پرسش روزنامهنگار آفتاب یزد (خانم شوقالشعرا):
❓در چند وقت اخیر و به ویژه در دوره کرونا با واقعیتهای جدیدی از زندگی سلبریتیها آشنا شدیم. اینها در مورد خیلی چیزها نظر میدهند و از آنها هم استقبال میشود. چرا در جامعه ما این اتفاقات میفتد و چرا جامعه ایرانی همواره بستری برای سوء استفاده قشرهای مختلف بوده؟
پاسخ احمد بخارایی:
پرسش مهمی است. هر پدیدهای را مثل یک حلقه از یک زنجیر، اگر فقط در حد خودش به آن بپردازیم و به حلقههای قبل و قبلتر و حلقههای بعد و بعدتر توجه نکنیم، نمیتوانیم تحلیل درست و جامعی ارائه بدهیم. به همین دلیل در جامعه هم میبینیم که چقدر راجع به این مسائل گفتگو میشود و این موضوعات تکرار میشود از جمله همین موضوع سلبریتیزدگی که سالهاست گفته و تکرار میشه اما همچنان این موضوع، بازتولید شده. به اسم #روانشناس یا #جامعهشناس یا #روشنفکر حرفهای زیادی در مسيله سلبریتیزدگی گفتهشده ولی عملا آن پدیده همچنان در جامعه بازتولید میشود. از سوی دیگر گفتهها هم به صورت کلی تکرار میشود. تلاش من این است که در یک سطح وسیعتر و در متن بزرگتری این موضوع را ببینم. خمیر مایه و عنصر محتوایی سلبریتیزدگی یا شخصزدگی- که به غلط برخی میگویند: شخصیتزدگی، اینجا بحث «مصداق» است- چیزی به اسم «تقلید» است. تقلید در #فرهنگ ما ریشه دینی دارد. از سوی دیگر هرچقدر که سلبریتیزدگی در یک #جامعه بیشتر شود، انسان احساس میکند که با تفکر ضدیت دارد و این دو در یک جا جمع نمیشوند. پیامد سلبریتیزدگی انفعال در مقابل فعال بودن و کنشگری است و افراد به جای اینکه عقلانی شوند احساساتی میشوند. وقتی که انفعال و احساساتی شدن در یک جامعه گریبان اعضا را بگیرد آن جامعه بیمار خواهد بود. این موضوع سلبریتیزدگی یک موضوع بسیار بزرگ و قدیمی است. حالا امروز نظر شما جلب شده به فلان ورزشکار، فلان هنرمند در مورد فلان موضوع مثلا #کرونا و #واکسن و غیره. من توجه شما را به سه زاویه دید جلب میکنم در سه سطح: خُرد، میانه و کلان. در «سطح خُرد» من اینطور میبینم که این پدیده شخصزدگی در فرهنگ ما در قالب #اعتقادات_دینی ما ریشه دیرینه دارد. از زمانی که پدیده «#عصمت» و #معصومیت ظهور میکند و اشخاص در اوج قرار میگیرند این داستان شروع میشود و ادامه پیدا میکند و در بستر زمان میغلطد تا زمان اکنون که در قالب مقام ویژه یک #مرجع_تقلید یا رهبر بازتولید میشود. این تا جایی ادامه پیدا میکند که مفسران و #مبلغان_دینی به خودشان اجازه میدهند که مثلا اگر سیل یا زلزله میآید این را ناشی از گناه کردن افراد جامعه قلمداد میکنند. عدهای هم زیر این چتر قرار میگیرند و زیر این پرچم سینه میزنند. این بستر تاریخی را که نشان از عمق و گستردگی دارد نباید از نظر پنهان کنیم. همه ما بازتولید و بازتعریف یک فرهنگ کهن هستیم. وقتی #رهبر کشور ما در مورد نخریدن واکسن از کشورهای #انگلیس یا #آمریکا دستوری صادر میکند و به حوزه #علم وارد میشود پس این اجازه را هم یک #سلبریتی به خودش میدهد که او هم به حوزهای که تخصص ندارد وارد شود. حالا سلبریتی ممکن است #هنرمند یا #ورزشکار یا چیز دیگری باشد و دیگر فرقی نمیکند. وقتی یک #مرجع_دینی به حوزه علم وارد میشود در نقطه مقابل هم باید انتظار داشته باشیم کسی که معروف است بدون اینکه تخصصی داشته باشد حرفی بزند که امروز مورد تعجب ما واقع شود و بپرسیم که چرا سلبریتیها در هر حوزهای به خودشان اجازه ورود میدهند؟ … |👈 ادامه
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی پیآمدهای سلبریتیزدگی جامعه در گفتوگو با #احمد_بخارایی و سید جواد میری | منتشرشده در شمارهی ۵۹۹۵، سهشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۰
| نمایش گزارش 👉 (آنچه چاپ و منتشر شده)
| شنیداری 👉
متن کامل این مصاحبه (که تنها بخشی از آن منتشر شد!) 👇
پرسش روزنامهنگار آفتاب یزد (خانم شوقالشعرا):
❓در چند وقت اخیر و به ویژه در دوره کرونا با واقعیتهای جدیدی از زندگی سلبریتیها آشنا شدیم. اینها در مورد خیلی چیزها نظر میدهند و از آنها هم استقبال میشود. چرا در جامعه ما این اتفاقات میفتد و چرا جامعه ایرانی همواره بستری برای سوء استفاده قشرهای مختلف بوده؟
پاسخ احمد بخارایی:
پرسش مهمی است. هر پدیدهای را مثل یک حلقه از یک زنجیر، اگر فقط در حد خودش به آن بپردازیم و به حلقههای قبل و قبلتر و حلقههای بعد و بعدتر توجه نکنیم، نمیتوانیم تحلیل درست و جامعی ارائه بدهیم. به همین دلیل در جامعه هم میبینیم که چقدر راجع به این مسائل گفتگو میشود و این موضوعات تکرار میشود از جمله همین موضوع سلبریتیزدگی که سالهاست گفته و تکرار میشه اما همچنان این موضوع، بازتولید شده. به اسم #روانشناس یا #جامعهشناس یا #روشنفکر حرفهای زیادی در مسيله سلبریتیزدگی گفتهشده ولی عملا آن پدیده همچنان در جامعه بازتولید میشود. از سوی دیگر گفتهها هم به صورت کلی تکرار میشود. تلاش من این است که در یک سطح وسیعتر و در متن بزرگتری این موضوع را ببینم. خمیر مایه و عنصر محتوایی سلبریتیزدگی یا شخصزدگی- که به غلط برخی میگویند: شخصیتزدگی، اینجا بحث «مصداق» است- چیزی به اسم «تقلید» است. تقلید در #فرهنگ ما ریشه دینی دارد. از سوی دیگر هرچقدر که سلبریتیزدگی در یک #جامعه بیشتر شود، انسان احساس میکند که با تفکر ضدیت دارد و این دو در یک جا جمع نمیشوند. پیامد سلبریتیزدگی انفعال در مقابل فعال بودن و کنشگری است و افراد به جای اینکه عقلانی شوند احساساتی میشوند. وقتی که انفعال و احساساتی شدن در یک جامعه گریبان اعضا را بگیرد آن جامعه بیمار خواهد بود. این موضوع سلبریتیزدگی یک موضوع بسیار بزرگ و قدیمی است. حالا امروز نظر شما جلب شده به فلان ورزشکار، فلان هنرمند در مورد فلان موضوع مثلا #کرونا و #واکسن و غیره. من توجه شما را به سه زاویه دید جلب میکنم در سه سطح: خُرد، میانه و کلان. در «سطح خُرد» من اینطور میبینم که این پدیده شخصزدگی در فرهنگ ما در قالب #اعتقادات_دینی ما ریشه دیرینه دارد. از زمانی که پدیده «#عصمت» و #معصومیت ظهور میکند و اشخاص در اوج قرار میگیرند این داستان شروع میشود و ادامه پیدا میکند و در بستر زمان میغلطد تا زمان اکنون که در قالب مقام ویژه یک #مرجع_تقلید یا رهبر بازتولید میشود. این تا جایی ادامه پیدا میکند که مفسران و #مبلغان_دینی به خودشان اجازه میدهند که مثلا اگر سیل یا زلزله میآید این را ناشی از گناه کردن افراد جامعه قلمداد میکنند. عدهای هم زیر این چتر قرار میگیرند و زیر این پرچم سینه میزنند. این بستر تاریخی را که نشان از عمق و گستردگی دارد نباید از نظر پنهان کنیم. همه ما بازتولید و بازتعریف یک فرهنگ کهن هستیم. وقتی #رهبر کشور ما در مورد نخریدن واکسن از کشورهای #انگلیس یا #آمریکا دستوری صادر میکند و به حوزه #علم وارد میشود پس این اجازه را هم یک #سلبریتی به خودش میدهد که او هم به حوزهای که تخصص ندارد وارد شود. حالا سلبریتی ممکن است #هنرمند یا #ورزشکار یا چیز دیگری باشد و دیگر فرقی نمیکند. وقتی یک #مرجع_دینی به حوزه علم وارد میشود در نقطه مقابل هم باید انتظار داشته باشیم کسی که معروف است بدون اینکه تخصصی داشته باشد حرفی بزند که امروز مورد تعجب ما واقع شود و بپرسیم که چرا سلبریتیها در هر حوزهای به خودشان اجازه ورود میدهند؟ … |👈 ادامه
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| یک فرصت طلایی: ۲۸ خرداد ۱۴۰۰، انتخابات ریاستجمهوری
🗓 شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۰
🖋️ احمد بخارایی | جامعهشناس
۱ـ #شورای_نگهبان در یک خطای تاکتیکی، #جهانگیری و #لاریجانی را #رد_صلاحیت کرد و اگر چنین نمیکرد #اصلاحطلبهای_حکومتی با استدلال قدیمی: «انتخاب بین بد و بدتر» (بخوانید: لگدمال کردن عقلانیت شریف) مردم را در دقیقهی نود به سوی صندوقهای #رأی سوق میدادند و برخی مردم هیجانی ما هم احتمالاً در دور دوم، نهایتاً یکی از این دو را در رقابت با #رئیسی برمیگزیدند.
۲ـ اینک رئیسی، بیرقیب است زیرا #همتی و #مهرعلیزاده قابل سرمایهگذاری از سوی جناح #اصلاحطلب_حکومتی نیستند. بنابراین رئیسی به احتمال قوی برندهی #انتخابات خواهد بود و اگر هم گروهها و جریانهایی با استدلال قدیمی و پوسیدهی: «دفع افسد به فاسد» (معادل مفهوم حکایت قدیمی: نه برای حبّ علی، بلکه به جهت بغض معاویه!) مردم را ترغیب کنند به یکی از آن دو کاندیدای نزدیک به جناح #اصلاحطلب رأی دهند موفقیتی نخواهند داشت و فقط آمار مشارکتجویان را افزایش خواهند داد و صرفاً موجب خوشحالی #رهبر خواهند شد!
۳ـ فرصت طلایی: اینک که «#حاکمیت» به سمت یگانه شدن میرود و رؤسای سه قوه، همگون خواهند شد و شاید این روند برای این مردم فلکزده، وضعیتی بدتر از این که هست را به دنبال نداشته باشد پس در #خرداد_۱۴۰۰ میتوان به انتخابات، «#نه» گفت تا شاید در سال ۱۴۰۴ صدای #اعتراض و انتقاد به گوش #قدرت برسد! یادمان باشد #مشارکت بالا در #انتخابات_ریاستجمهوری موجب #مقبولیت و #مشروعیت #نظام_حکومتی شیعیمسلک در ایران میشود و این نمیتواند جامعهی ما را که در سرازیری #فروپاشی_اجتماعی است نجات دهد. اگر اینک و در خرداد ۱۴۰۰ با #عدم_مشارکت بگویید: «نه»، در سال ۱۴۰۴ که احتمالاً #رهبر_نظام هم در قید حیات نخواهد بود صدایتان شنیده خواهد شد. یادمان باشد که پایینترین میزان مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری به سال ۱۳۷۲ و انتخاب #هاشمی_رفسنجانی با حدود ۵۰ درصد مشارکت افراد واجد رأی مربوط بود ولی در چهار سال بعد از آن یعنی در سال ۱۳۷۶ حدود ۸۰ درصد اعضای #جامعه به صحنه آمدند و جریانی قدرت را در دست گرفت که #حاکمیت و #رهبری، چندان موافق نبودند، #خاتمی را میگویم که فرصتسوزی هم کرد!
۴ـ اگر جهانگیری #تأیید_صلاحیت میشد شاید من هم بهرغم میل و تصمیم قبلیام و بنا به «دفع رئیسی» در انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ شرکت میکردم اما اینک کوچکترین تردیدی ندارم که «#مشارکت_نکردن» به معنای فرصت دادن به جامعه برای سال ۱۴۰۴ است تا نفسی تازه کند به شرط آن که در این چهار سال صاعقههای زمینی و آسمانی گریبان این حاکمیت را نگیرد! ساده گفتم تا ساده گفته باشم، لطفاً اندکی توجه! …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۰
🖋️ احمد بخارایی | جامعهشناس
۱ـ #شورای_نگهبان در یک خطای تاکتیکی، #جهانگیری و #لاریجانی را #رد_صلاحیت کرد و اگر چنین نمیکرد #اصلاحطلبهای_حکومتی با استدلال قدیمی: «انتخاب بین بد و بدتر» (بخوانید: لگدمال کردن عقلانیت شریف) مردم را در دقیقهی نود به سوی صندوقهای #رأی سوق میدادند و برخی مردم هیجانی ما هم احتمالاً در دور دوم، نهایتاً یکی از این دو را در رقابت با #رئیسی برمیگزیدند.
۲ـ اینک رئیسی، بیرقیب است زیرا #همتی و #مهرعلیزاده قابل سرمایهگذاری از سوی جناح #اصلاحطلب_حکومتی نیستند. بنابراین رئیسی به احتمال قوی برندهی #انتخابات خواهد بود و اگر هم گروهها و جریانهایی با استدلال قدیمی و پوسیدهی: «دفع افسد به فاسد» (معادل مفهوم حکایت قدیمی: نه برای حبّ علی، بلکه به جهت بغض معاویه!) مردم را ترغیب کنند به یکی از آن دو کاندیدای نزدیک به جناح #اصلاحطلب رأی دهند موفقیتی نخواهند داشت و فقط آمار مشارکتجویان را افزایش خواهند داد و صرفاً موجب خوشحالی #رهبر خواهند شد!
۳ـ فرصت طلایی: اینک که «#حاکمیت» به سمت یگانه شدن میرود و رؤسای سه قوه، همگون خواهند شد و شاید این روند برای این مردم فلکزده، وضعیتی بدتر از این که هست را به دنبال نداشته باشد پس در #خرداد_۱۴۰۰ میتوان به انتخابات، «#نه» گفت تا شاید در سال ۱۴۰۴ صدای #اعتراض و انتقاد به گوش #قدرت برسد! یادمان باشد #مشارکت بالا در #انتخابات_ریاستجمهوری موجب #مقبولیت و #مشروعیت #نظام_حکومتی شیعیمسلک در ایران میشود و این نمیتواند جامعهی ما را که در سرازیری #فروپاشی_اجتماعی است نجات دهد. اگر اینک و در خرداد ۱۴۰۰ با #عدم_مشارکت بگویید: «نه»، در سال ۱۴۰۴ که احتمالاً #رهبر_نظام هم در قید حیات نخواهد بود صدایتان شنیده خواهد شد. یادمان باشد که پایینترین میزان مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری به سال ۱۳۷۲ و انتخاب #هاشمی_رفسنجانی با حدود ۵۰ درصد مشارکت افراد واجد رأی مربوط بود ولی در چهار سال بعد از آن یعنی در سال ۱۳۷۶ حدود ۸۰ درصد اعضای #جامعه به صحنه آمدند و جریانی قدرت را در دست گرفت که #حاکمیت و #رهبری، چندان موافق نبودند، #خاتمی را میگویم که فرصتسوزی هم کرد!
۴ـ اگر جهانگیری #تأیید_صلاحیت میشد شاید من هم بهرغم میل و تصمیم قبلیام و بنا به «دفع رئیسی» در انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ شرکت میکردم اما اینک کوچکترین تردیدی ندارم که «#مشارکت_نکردن» به معنای فرصت دادن به جامعه برای سال ۱۴۰۴ است تا نفسی تازه کند به شرط آن که در این چهار سال صاعقههای زمینی و آسمانی گریبان این حاکمیت را نگیرد! ساده گفتم تا ساده گفته باشم، لطفاً اندکی توجه! …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
| چرا باید در #رأی دادن در روز جمعه، تردید داشت؟
| سهشنبه: ۲۵ خرداد ۱۴۰۰
🖋️#احمد_بخارایی | جامعهشناس
من #جامعهشناسی خواندهام و #سیاسی نیستم. اگر سخنی میگویم از منظر #جامعهشناختی است یعنی از شما و در کنار شما از واقعیت پیرامونیمان حکایت میکنم و تفاوتی نمیکند که شما از کدام جناح هستید. اگر آتشی شعله کشیده، خشک و تر را سوزانده یا خواهد سوزاند. شکم گرسنه، #دین و ایمان و #دموکراسی و انسانمحوری را نمیشناسد! با این مقدمه به چند موضوع میپردازم که این روزها موجب شده برخی افرادی که قبلاً تصمیم گرفته بودند در سیزدهمین دورهی #انتخابات_ریاستجمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ شرکت نکنند اینک مردّد شدهاند و با طرح برخی استدلالها و ایجاد شک در خود و دیگران، قصد #مشارکت دارند. بدون شک در همهی #انتخابات حضور این گونه افراد نقش تعیین کنندهای داشته است و بنابراین شایسته است با فکر و تحلیل درست، به صحنهی انتخابات نگاه و تصمیم نهایی را اتخاذ کنیم. عمدتاً این گونه استدلالها هفت دستهاند:
۱ـ میگویند: اگر آقای #رئیسی، #رئیسجمهور شود هر کاری که دلش میخواهد انجام میدهد.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «جامعه ظرفیت تحمل فشار بیشتر را دارد».
ـ میگویم: کاری باقی نمانده که مجموعهی #حاکمیت در ایران انجام نداده باشد و بالاتر از سیاهی رنگی نیست. به عنوان مثال در دانشگاهها که ما معلمش هستیم چه میخواهند انجام دهند؟ چه باقی مانده که انجام دهند؟ اصلاً نگرانی نسبت به چیست؟ اهالی هنر و سینما، #نویسندگان، #روزنامهنگاران، #معلمان، #دانشگاهیان، #تولیدکنندگان صنعتی، فقرا و اساساً کدام قشر نگران است که وضع بدتر شود؟ جامعهای که بدنش سرّ شده دیگر چه درد جدیدی را حس میکند؟ پس پیش فرض مذکور، ناصحیح است.
۲ـ میگویند: با رئیسجمهور شدن آقای رئیسی، قدرت یکپارچه میشود و عملاً سه قوه همسو میشوند.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «ناهمدستی در حاکمیت در ایران، موجب رشد شده است».
ـ میگویم: اولاً موضوع همگونی در حاکمیت، اشکالی ندارد و گاه میتواند موجب حرکت رو به جلو در برخی جوامع بشود. ثانیاً فرض کنید آقای #همتی، رئیسجمهور شود آیا اینک تصور میکنید که زیر مجموعهی #رهبری یعنی #سپاه و #اطلاعات و #قوه_قضاییه و #قوه_مقننه و غیره که بر اساس #قانون_اساسی، اصل و مقوّم مجموعهی #حاکمیت_دینی در #ایران است امکان نفس کشیدن میدهند؟ آیا این همه تجربه در بیش از چهل سال کافی نیست؟ پس پیش فرض مذکور، خلاف واقع است.
۳ـ میگویند: آمدن رئیسی، مقدمهی رهبر شدنش پس از درگذشت #رهبر فعلی است.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «روند انتخاب رهبری در آینده، بسان گذشته است».
ـ میگویم: اتفاقاً برعکس است زیرا با توجه به انبوه #مسائل_اجتماعی شامل #بیکاری و #فقر و #اعتیاد و #افسردگی_اجتماعی و غیره، قطعاً رئیسی با مشکلات جدیتر مواجه خواهدشد و در این بوتهی آزمایش در مقام رئیسجمهور، شکست خواهد خورد و رهبر شدنش منتفی خواهد شد. از سوی دیگر «#کاریزماتیک» بودن رهبر در دور آینده، دارای وزن نخواهد بود و اساساً روند انتخاب رهبر با فراز و فرودهای ویژهای مواجه خواهد شد. پس پیشفرض مذکور، نادرست است.
۴ـ میگویند: اگر رئیسی، رئیسجمهور شود شاید بعداً با #عدم_شرکت_در_انتخابات و #رأی_ندادن به همّتی، پشیمان شویم و خود را شماتت کنیم.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «با حمایت از #اصلاحطلبان_حکومتی در گذشته، کمتر خود را شماتت کردهایم».
ـ میگویم: بر اساس تجربیات گذشته که اینک بسیاری از کسانی که به آقای #روحانی رأی داده بودند پشیمان هستند چه بسا اگر به آقای همّتی هم رأی داده شود از یک سال نخواهد گذشت که باز پشت دستمان خواهیم زد و خواهیم گفت: باز گول خوردیم! پس پیشفرض مذکور، خلاف واقع است.
۵ـ میگویند: از #تحریم_انتخابات چه نتیجهای حاصل میشود و چه فایدهای دارد و چه جایگزینی وجود دارد؟
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «هر کسی که رأی نمیدهد قصد سیاسی دارد».
ـ میگویم: میشود انتخابات را تحریم نکرد زیرا «#تحریم» دارای بار سیاسی است و متعاقباً «#براندازی» را به ذهن نزدیک نکرد. میتوان نگاه واقعیتمحور و جامعهشناسانه داشت. بر این اساس، #مشارکت_نکردن در انتخابات، اولاً انجام وظیفه و ایفای نقش در چارچوب «#اخلاق_اجتماعی» است و ثانیاً با افزایش تعداد کسانی که رأی نخواهند داد مجموعهی مدیریت کلان اعم از رهبری و زیر مجموعه، بیش از پیش خود را با پرسش از سوی #جامعه و تردید در عملکرد گذشته مواجه خواهند دید. پس پیشفرض مذکور، متزلزل است.
۶ـ میگویند: با انتخاب شدن آقای رئیسی، این حداقل دموکراسی…| ادامه👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| سهشنبه: ۲۵ خرداد ۱۴۰۰
🖋️#احمد_بخارایی | جامعهشناس
من #جامعهشناسی خواندهام و #سیاسی نیستم. اگر سخنی میگویم از منظر #جامعهشناختی است یعنی از شما و در کنار شما از واقعیت پیرامونیمان حکایت میکنم و تفاوتی نمیکند که شما از کدام جناح هستید. اگر آتشی شعله کشیده، خشک و تر را سوزانده یا خواهد سوزاند. شکم گرسنه، #دین و ایمان و #دموکراسی و انسانمحوری را نمیشناسد! با این مقدمه به چند موضوع میپردازم که این روزها موجب شده برخی افرادی که قبلاً تصمیم گرفته بودند در سیزدهمین دورهی #انتخابات_ریاستجمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ شرکت نکنند اینک مردّد شدهاند و با طرح برخی استدلالها و ایجاد شک در خود و دیگران، قصد #مشارکت دارند. بدون شک در همهی #انتخابات حضور این گونه افراد نقش تعیین کنندهای داشته است و بنابراین شایسته است با فکر و تحلیل درست، به صحنهی انتخابات نگاه و تصمیم نهایی را اتخاذ کنیم. عمدتاً این گونه استدلالها هفت دستهاند:
۱ـ میگویند: اگر آقای #رئیسی، #رئیسجمهور شود هر کاری که دلش میخواهد انجام میدهد.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «جامعه ظرفیت تحمل فشار بیشتر را دارد».
ـ میگویم: کاری باقی نمانده که مجموعهی #حاکمیت در ایران انجام نداده باشد و بالاتر از سیاهی رنگی نیست. به عنوان مثال در دانشگاهها که ما معلمش هستیم چه میخواهند انجام دهند؟ چه باقی مانده که انجام دهند؟ اصلاً نگرانی نسبت به چیست؟ اهالی هنر و سینما، #نویسندگان، #روزنامهنگاران، #معلمان، #دانشگاهیان، #تولیدکنندگان صنعتی، فقرا و اساساً کدام قشر نگران است که وضع بدتر شود؟ جامعهای که بدنش سرّ شده دیگر چه درد جدیدی را حس میکند؟ پس پیش فرض مذکور، ناصحیح است.
۲ـ میگویند: با رئیسجمهور شدن آقای رئیسی، قدرت یکپارچه میشود و عملاً سه قوه همسو میشوند.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «ناهمدستی در حاکمیت در ایران، موجب رشد شده است».
ـ میگویم: اولاً موضوع همگونی در حاکمیت، اشکالی ندارد و گاه میتواند موجب حرکت رو به جلو در برخی جوامع بشود. ثانیاً فرض کنید آقای #همتی، رئیسجمهور شود آیا اینک تصور میکنید که زیر مجموعهی #رهبری یعنی #سپاه و #اطلاعات و #قوه_قضاییه و #قوه_مقننه و غیره که بر اساس #قانون_اساسی، اصل و مقوّم مجموعهی #حاکمیت_دینی در #ایران است امکان نفس کشیدن میدهند؟ آیا این همه تجربه در بیش از چهل سال کافی نیست؟ پس پیش فرض مذکور، خلاف واقع است.
۳ـ میگویند: آمدن رئیسی، مقدمهی رهبر شدنش پس از درگذشت #رهبر فعلی است.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «روند انتخاب رهبری در آینده، بسان گذشته است».
ـ میگویم: اتفاقاً برعکس است زیرا با توجه به انبوه #مسائل_اجتماعی شامل #بیکاری و #فقر و #اعتیاد و #افسردگی_اجتماعی و غیره، قطعاً رئیسی با مشکلات جدیتر مواجه خواهدشد و در این بوتهی آزمایش در مقام رئیسجمهور، شکست خواهد خورد و رهبر شدنش منتفی خواهد شد. از سوی دیگر «#کاریزماتیک» بودن رهبر در دور آینده، دارای وزن نخواهد بود و اساساً روند انتخاب رهبر با فراز و فرودهای ویژهای مواجه خواهد شد. پس پیشفرض مذکور، نادرست است.
۴ـ میگویند: اگر رئیسی، رئیسجمهور شود شاید بعداً با #عدم_شرکت_در_انتخابات و #رأی_ندادن به همّتی، پشیمان شویم و خود را شماتت کنیم.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «با حمایت از #اصلاحطلبان_حکومتی در گذشته، کمتر خود را شماتت کردهایم».
ـ میگویم: بر اساس تجربیات گذشته که اینک بسیاری از کسانی که به آقای #روحانی رأی داده بودند پشیمان هستند چه بسا اگر به آقای همّتی هم رأی داده شود از یک سال نخواهد گذشت که باز پشت دستمان خواهیم زد و خواهیم گفت: باز گول خوردیم! پس پیشفرض مذکور، خلاف واقع است.
۵ـ میگویند: از #تحریم_انتخابات چه نتیجهای حاصل میشود و چه فایدهای دارد و چه جایگزینی وجود دارد؟
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «هر کسی که رأی نمیدهد قصد سیاسی دارد».
ـ میگویم: میشود انتخابات را تحریم نکرد زیرا «#تحریم» دارای بار سیاسی است و متعاقباً «#براندازی» را به ذهن نزدیک نکرد. میتوان نگاه واقعیتمحور و جامعهشناسانه داشت. بر این اساس، #مشارکت_نکردن در انتخابات، اولاً انجام وظیفه و ایفای نقش در چارچوب «#اخلاق_اجتماعی» است و ثانیاً با افزایش تعداد کسانی که رأی نخواهند داد مجموعهی مدیریت کلان اعم از رهبری و زیر مجموعه، بیش از پیش خود را با پرسش از سوی #جامعه و تردید در عملکرد گذشته مواجه خواهند دید. پس پیشفرض مذکور، متزلزل است.
۶ـ میگویند: با انتخاب شدن آقای رئیسی، این حداقل دموکراسی…| ادامه👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
| ۱۰ ماه پیش گفتم و امروز شاهدش هستیم!
| یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
| گفتوگوی پایگاه خبری تحلیلی دیدار نیوز با احمد بخارایی دربارهی حجاب | منتشرشده در دوشنبه ۲۳ امرداد ۱۴۰۲
| نمایش گزارش:👇
https://www.didarnews.ir/fa/news/154165
| پخش ویدئو:👇(پخش در پایین پست)
https://youtu.be/1uXa4CwiUaE
#احمد_بخارایی: حدود ۱۰ ماه پیش در مرداد ۱۴۰۲ گفتوگویی داشتم با «سایت دیدار نیوز» در خصوص «#لایحه_عفاف_و_حجاب» که در آن زمان به تازگی تدوین و به مجلس ارجاع شده بود. در آن مصاحبه به نکاتی اشاره کردم که امروز پس از گذشت ۱۰ ماه در کف خیابانها شاهدش هستیم. فرصت نشد این متن دیداری را در کانال تلگرامیام منتشر کنم که اینک تقدیم میشود. در این گفت وگو به محورهای شانزدهگانهی زیر اشاره کردم:
۱ـ تحلیل «لایحه عفاف و حجاب» با ذکر مجازاتهای مطرح شده در آن از جریمه و حبس از درجه ۴ تا درجه ۲ تا ممنوعالخروجی!
۲ـ پیشبینی به نتیجه نرسیدن قانون #حجاب_اجباری که «امنیتی ـ سیاسی» خواهد شد و بیش از پیش دین، لباس قهری به تن خواهد کرد!
۳ـ آبشخور تفکرات دینخویانهی سیاسی که به جای «دین انسانی و اجتماعی» به «انسان و اجتماع دینی» با محوریت تفسیر صاحب قدرت و ثروت میپردازد!
۴ـ پیشبینی مقابلهی فیزیکی با مدافعان #حجاب_اختیاری و شکلگیری روند «حجابستیزی»!
۵ـ نگاه دینی حاکمیت، مبتنی بر «نیاز و درخواستسازی کاذب در جامعه» به جای «پاسخگویی به نیازها و درخواستهای واقعی جامعه»!
۶ـ بوی گند و آزاردهندهی «#اقتصاد_دینی» و #بانکداری_اسلامی با اخذ بهرهی سالانهی بیش از ۶۰درصد در برخی وامها!
۷ـ «بنبست ایدئولوژیک»!
۸ـ سه وجه دینداری شامل: «باور، گرایش و رفتار» و تقلیل دینداری حکومتی به سطح رفتارهای دینی در چارچوب تفسیر صاحب قدرت و ثروت!
۹ـ «تضاد» میان الگوهای دینخویانهی حکومتی با الگوهای فرهنگ عمومی!
۱۰ـ «#فروپاشی_اجتماعی» به گونهای که حتی پس از دوران حیات #جمهوری_اسلامی گریبان جامعه را خواهد گرفت مانند شخص افسرده و نومید که به سهولت به حالت عادی باز نمیگردد!
۱۱ـ ضعف فکری و تحلیلی «قاضیان دادگاهها» و عملکرد ناخوشایند زندانبانان و ناکارآمدی نمایندگان مجلس!
۱۲ـ «تقدیرگرایی»، ضد توسعه!
۱۳ـ لزوم احترام به علم و تخصص و حیثیت دیگران به عنوان «شروط لازم توسعه»!
۱۴ـ لزوم آگاهی «#اپوزیسیون» و نیز عناصر داخلی #نظام_سیاسی از ریشههای فکری موجود و واقعیات پنهان #جامعه!
۱۵ـ پیشبینی تشدید آسیبرسانی به جامعه با عملیاتی شدن لایحه عفاف و #حجاب و تشدید «بحران گروه مرجع»!
۱۶ـ دعوت از #رهبر انقلاب به مناظره در موضوع «حجاب» در چهارچوب «#دین_اجتماعی»!
⚠️ بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
| گفتوگوی پایگاه خبری تحلیلی دیدار نیوز با احمد بخارایی دربارهی حجاب | منتشرشده در دوشنبه ۲۳ امرداد ۱۴۰۲
| نمایش گزارش:👇
https://www.didarnews.ir/fa/news/154165
| پخش ویدئو:👇(پخش در پایین پست)
https://youtu.be/1uXa4CwiUaE
#احمد_بخارایی: حدود ۱۰ ماه پیش در مرداد ۱۴۰۲ گفتوگویی داشتم با «سایت دیدار نیوز» در خصوص «#لایحه_عفاف_و_حجاب» که در آن زمان به تازگی تدوین و به مجلس ارجاع شده بود. در آن مصاحبه به نکاتی اشاره کردم که امروز پس از گذشت ۱۰ ماه در کف خیابانها شاهدش هستیم. فرصت نشد این متن دیداری را در کانال تلگرامیام منتشر کنم که اینک تقدیم میشود. در این گفت وگو به محورهای شانزدهگانهی زیر اشاره کردم:
۱ـ تحلیل «لایحه عفاف و حجاب» با ذکر مجازاتهای مطرح شده در آن از جریمه و حبس از درجه ۴ تا درجه ۲ تا ممنوعالخروجی!
۲ـ پیشبینی به نتیجه نرسیدن قانون #حجاب_اجباری که «امنیتی ـ سیاسی» خواهد شد و بیش از پیش دین، لباس قهری به تن خواهد کرد!
۳ـ آبشخور تفکرات دینخویانهی سیاسی که به جای «دین انسانی و اجتماعی» به «انسان و اجتماع دینی» با محوریت تفسیر صاحب قدرت و ثروت میپردازد!
۴ـ پیشبینی مقابلهی فیزیکی با مدافعان #حجاب_اختیاری و شکلگیری روند «حجابستیزی»!
۵ـ نگاه دینی حاکمیت، مبتنی بر «نیاز و درخواستسازی کاذب در جامعه» به جای «پاسخگویی به نیازها و درخواستهای واقعی جامعه»!
۶ـ بوی گند و آزاردهندهی «#اقتصاد_دینی» و #بانکداری_اسلامی با اخذ بهرهی سالانهی بیش از ۶۰درصد در برخی وامها!
۷ـ «بنبست ایدئولوژیک»!
۸ـ سه وجه دینداری شامل: «باور، گرایش و رفتار» و تقلیل دینداری حکومتی به سطح رفتارهای دینی در چارچوب تفسیر صاحب قدرت و ثروت!
۹ـ «تضاد» میان الگوهای دینخویانهی حکومتی با الگوهای فرهنگ عمومی!
۱۰ـ «#فروپاشی_اجتماعی» به گونهای که حتی پس از دوران حیات #جمهوری_اسلامی گریبان جامعه را خواهد گرفت مانند شخص افسرده و نومید که به سهولت به حالت عادی باز نمیگردد!
۱۱ـ ضعف فکری و تحلیلی «قاضیان دادگاهها» و عملکرد ناخوشایند زندانبانان و ناکارآمدی نمایندگان مجلس!
۱۲ـ «تقدیرگرایی»، ضد توسعه!
۱۳ـ لزوم احترام به علم و تخصص و حیثیت دیگران به عنوان «شروط لازم توسعه»!
۱۴ـ لزوم آگاهی «#اپوزیسیون» و نیز عناصر داخلی #نظام_سیاسی از ریشههای فکری موجود و واقعیات پنهان #جامعه!
۱۵ـ پیشبینی تشدید آسیبرسانی به جامعه با عملیاتی شدن لایحه عفاف و #حجاب و تشدید «بحران گروه مرجع»!
۱۶ـ دعوت از #رهبر انقلاب به مناظره در موضوع «حجاب» در چهارچوب «#دین_اجتماعی»!
⚠️ بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
YouTube
احمد بخارایی: در موضوع حجاب حاضرم با رهبر انقلاب مناظره کنم
گفتوگوی دیدار در برنامه اصل ۲۷ با یک استاد دانشگاه و جامعهشناس
بخارایی: در موضوع حجاب حاضرم با رهبر انقلاب مناظره کنم/ در لایحه حجاب به مرگ میگیرند که به تب راضی شویم
در ادامه سلسله برنامههای اصل ۲۷ که در فصل دوم آن ویژهتر به سراغ موضوع حجاب رفتیم،…
بخارایی: در موضوع حجاب حاضرم با رهبر انقلاب مناظره کنم/ در لایحه حجاب به مرگ میگیرند که به تب راضی شویم
در ادامه سلسله برنامههای اصل ۲۷ که در فصل دوم آن ویژهتر به سراغ موضوع حجاب رفتیم،…