جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
4K subscribers
69 photos
21 videos
1 file
685 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
🗓 یک‌شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۸

❇️ بازداشت فعالان مدنی با سرمایه‌ی اجتماعی کشور چه می‌کند؟ برخوردهای امنیتی برای «حاکمیت»، تبدیل به هنجار شده است!

📰 گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی «رویداد۲۴» درباره‌ی بازداشت‌ها و صدور آرایی با حبس‌های طولانی و شلاق برای فعالان اجتماعی و مدنی در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از دیدگاه من در این گفت‌وگو:

بازداشت‌ کنش‌گران مدنی قابل هضم نیست

… طی ۴۰ سال اخیر جامعه‌ی ما در بستری حرکت کرده که الگو‌هایی شکل گرفته و منتج به بروز رفتار‌هایی شده است. بنابراین این نوع برخورد‌ها با کنش‌گران مدنی می‌تواند به اعتبار الگوها، رفتارها، باور‌ها و قوانین رسمی و غیررسمی که در گذشته مطرح بوده (#بی‌عدالتی ساختاری) قابل هضم باشد، اما اگر فردی بدون توجه به آنچه در گذشته رخ داده به این رفتار‌ها نگاه کند موضوع برایش غیرقابل باور می‌شود …

برخوردهای امنیتی برای «حاکمیت»، تبدیل به هنجار شده است

… با روال‌هایی مواجهیم که در بستر زمان و در سیستم‌های اطلاعاتی و امنیتی کشور هنجارمند و عادی شده است. یعنی در گذشته و درچارچوب‌های باوری، رفتار‌های خاصی وجود داشته که اینک هم علت تداوم آن‌ها در باور نیرو‌های اطلاعاتی، امنیتی، محاکم مبنی بر لزوم انجام این رفتار‌ها در زمان حال است …

#نظارت_استصوابی با این شدت و حدت می‌تواند #دموکراسی را تقلیل دهد و ناکارآمد کند. در #حاکمیت_مذهبی (بخوانید: #شیعی در ایران کنونی) یک سری اصول ریشه‌ای وجود دارد که مردم به آن اعتقاد دارند و از آنجا که قوانین توسط حاکمان تفسیرپذیر است، این نوع مواجهه‌ها با فعالان اجتماعی نیز قابل توجیه می‌شود. یعنی بر اساس تفاسیر صاحبان قدرت در این نوع حاکمیت برخی از فعالیت‌های مدنی ممکن است پایه‌های نظام را سست کند لذا آن‌ها معتقدند باید با چنین برخورد‌هایی مواجهه کنند …

کاهش سرمایه‌ی اجتماعی به دنبال برخورد‌های افراطی

… هر نظامی در فکر تداوم و پایداری خود است و هیچ نظامی #قدرت خود را به #مخالفان، تقدیم نمی‌کند بنابراین برای تداوم هر نظام سیاسی، سخت‌گیری امری الزامی است، زیرا برخی احساس می‌کنند اگر جایی روزنه‌ای باز شود ممکن است مرتب فراخ و فراخ‌تر شده و ضربه‌پذیری حاکمیت را به دنبال داشته باشد. به عنوان مثال براساس تفسیر دینی، اجباری در انجام مناسک دینی نیست و افراد مختار در انتخاب بوده و مسئول رفتار‌های خود هستند اما علت برخورد‌های این‌گونه با موضوع «#حجاب» پیش‌گیری از باز شدن روزنه است که مبادا پایه‌های نظام را متزلزل کند و برای پیش‌گیری افراطی برخورد می‌کنند …

#امنیت_ملی به شدت با #امنیت_اجتماعی در ارتباط است، به بیان دیگر نمی‌توانید در یک جامعه امنیت ملی و امنیت برون‌مرزی را منفک از امنیت درون مرزی تعریف کنید. بخش عمده‌ای از امنیت درون‌مرزی با امنیت اجتماعی مرتبط است که عنصر اصلی آن سرمایه‌ی اجتماعی است. وقتی به #جامعه‌ی_مدنی، آزادی‌های فردی و جمعی، #سمن‌ها و حرکت‌های جمعی داوطلبانه کم‌توجه بوده یا بر سر راه آن‌ها مانع ایجاد شود و نظارت استصوابی شدید بر جامعه وجود داشته باشد و دست به گزینش زده و قائل به خودی و ناخودی بوده، بی‌شک باید منتظر بود که ناامنی اجتماعی و تزلزل در جامعه ایجاد شود …

… وقتی #حاکمیت دلیل رفتار‌های خود را «تأمین امنیت ملی» اعلام میکند در اصل خود را با نوعی «تعارض» مواجه می سازد. برای تأمین امنیت ملی، امنیت اجتماعی لازم است که در آن «سرمایه‌ی اجتماعی» نهفته است و خمیرمایه‌ی سرمایه‌ی اجتماعی نیز آزادی انتخاب افراد است و از آنجا که این موضوع در جامعه‌ی ما به شدت تهدید می‌شود به دنبال آن سرمایه‌ی اجتماعی و امنیت اجتماعی تهدید شده و به دنبال آن امنیت ملی نیز تهدید می‌شود …

… اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی مؤلفه‌های سرمایه‌ی اجتماعی هستند. اگر «#اعتماد» متزلزل شود «#مشارکت» تزلزل می‌یابد و اگر «مشارکت» متزلزل شود سرمایه‌ی اجتماعی روندی نزولی خواهد داشت …

… «اعتماد اجتماعی» زمانی تقویت می‌شود که افراد احساس کنند به آن‌ها در جامعه بها داده می‌شود، کسی آن‌ها را حبس نمی کند، مورد بی‌توجهی قرار نمی‌گیرند، زمانی که مطمئن باشند در انتخاب سبک زندگی، شغل، تحصیل، نوع پوشش و رفتار و رفت و آمدنشان آزاد هستند و زمانی که احساس کنند تحکم و نظارت استصوابی روی آن‌ها کم‌تر است …

#جامعه #بازداشت #برخورد #امنیت_اجتماعی #فعالان_اجتماعی #فعالان_مدنی #آزادی #نظام_سیاسی #حکومت #حاکمان #قدرت #واکنش_اجتماعی #کنش #کنش‌گری #کنشگری #سرمایه_اجتماعی

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۸

❇️ آیا برای شرکت در #انتخابات «#مجلس_شورای_اسلامی» در اسفند ۱۳۹۸ باید تجدید نظر کرد؟

| #احمد_بخارایی، #جامعه‌شناس |

| یادداشت ۴ | چهارمین مکث:
#سرکوب #منتقدان

⟩⟩ ۱ـ در یادداشت‌های یک، دو و سه متذکر شدم که به این دلایل نمی‌توان به سهولت تصمیم گرفت که در انتخابات مجلس در اسفند ۹۸ شرکت کرد:

⟩ الف ـ فروکاهش «جمهوری اسلامی» به «#حاکمیت_شیعی» به‌گونه‌ای که «#جمهوریت» با تعریف: #اکثریت‌گرایی، به: «حاکمیت» و نیز «اسلامیت» هم به «تشیع با تفسیر ویژه» تقلیل یافته است.

⟩ ب ـ فروکاهش عناصر اصلی در مفاهیم سه‌گانه‌ی: «امنیت، اقتدار و وحدت ملی» به‌گونه‌ای که عناصر «همه» به: «برخی» و «اراده همگان» به: «تصمیم سهام‌داران در قدرت» و نیز عناصر «#مشروعیت» و «#اعتماد» به ترتیب به: «مشروع‌سازی با زور» و «عادت‌دادن به پذیرش قدرت» و ایضاً دو عنصر اصلی در تعریف «امنیت ملی» یعنی: «حفاظت» و «منافع» به: «حراست از قدرت به رغم افزایش تهدیدات خارجی» و «منافع جناحی» تقلیل یافته‌است.

⟩ ج ـ وجود آشفتگی قضایی که نمونه‌های اخیرش هجوم به خانواده‌های متهمین به جرائم سیاسی و نیز الحاق ماده‌ی ۲ به #قانون_مجازات_اسلامی است که بر اساس آن قاضی می‌تواند با تشخیص خود به هر انتقادی نسبت به باورگرایی مذهبی، برچسب «فرقه‌گرایی» بزند و حتی نگارش، انتشار و در دسترس قراردادن کتب و مجلات و مقالات در فضای حقیقی یا مجازی و استفاده از شبکه‌های اجتماعی و ماهواره‌ای و دیگر وسائل ارتباط جمعی در اجرای افعال مجرمانه موضوع این ماده، جرم محسوب ‌شود.

⟩⟩ ۲ـ همه‌ی ما بارها واژه‌ی «#اپوزیسیون» را شنیده‌ایم. هر چند آن‌چه در ذهن شنونده از این واژه شکل می‌گیرد معنای «#براندازی» است اما این معنا شامل بخشی از همه‌ی معنا است. اپوزیسیون به گروه‌های «#مخالف» اطلاق می‌شود که عمدتاً شامل سه نوع است:

⟩ الف ـ «#اقلیت‌های_مذهبی» که با فشار هنجاری و قانونی مذهب حاکم نسبت به خود مخالفت می‌کنند. این دسته وارث اعتقاداتی هستند که خود در ایجاد آن نقش قابل توجهی نداشته‌اند و اینک نسبت به باورهای خود تعصب می‌ورزند و طبیعتاً انتظار دارند که محترم شمرده شوند.

⟩ ب ـ «#مخالفان_اجتماعی» که بنا بر وجود مسائل و نابهنجاری‌ها و بحران‌های اجتماعی موجود به حاکمیت مذهبی در ایران معترض هستند و با بخش‌هایی از نظام سیاسی مانند نوع انتخابات پارلمانی که به بحران‌های اجتماعی دامن زده‌است مخالفت می‌ورزند.

⟩ ج ـ «#مخالفان_سیاسی» که شکل حداکثری آن به «براندازان» تعبیر ‌می‌شوند و کم و بیش به روش‌های #آنارشیستی متمایل‌اند. این مخالفان سیاسی هم‌گون نیستند و طیف‌گونه هستند به گونه‌ای که برخی از آن‌ها به شکل حداقلی در داخل کشور به بخش‌هایی از نظام سیاسی اعتراضات جدی دارند مانند وجود «دولت پنهان و موازی» یا به موارد دیگر که عملاً #نظام_سیاسی را فاقد کارکرد کرده است.

⟩⟩ ملاحظه می‌شود که اپوزیسیون یا مخالفان حاکمیت مذهبی در ایران کنونی از تنوع برخوردار است و بسا بسیاری جامعه‌شناسان در گروه دوم قرار گیرند. بر این اساس انتظار می‌رود که یک نظام برای مخالفانش #حق اظهار نظر و رسمیت قائل باشد حال آن‌که نظام سیاسی در ایران فقط برای موافقانش رسمیت قائل است و همه‌ی مخالفانش را «اپوزیسیون» به معنای «برانداز» قلمداد می‌کند و در نهایت، این مخالفان با فشارهای وارده از سوی نظام سیاسی در یکی از این سه حالت به سر می‌برند: #سکوت درد‌آور، #زندان یا #فرار!

⟩⟩ چرا نباید مخالفان از حق اظهار نظر برخوردار باشند؟ آیا #دموکراسی به معنای حق قائل شدن برای اقلیت مخالف نیست؟ اگر دموکراسی صرفاً به معنای «حاکمیت اکثریت شکننده» باشد آیا این یک دموکراسی دروغین و دیکتاتوری نیست؟ چرا نباید هشدارهای چند دهه‌ی گذشته‌ی جامعه‌شناسان و منتقدان اجتماعی جدی گرفته شود و همه «برانداز» قلمداد شوند؟ به نظر می‌رسد این رویه، جنبه‌ی «ساختاری» دارد و همواره در طول دهه‌های گذشته گریبان جناح‌های #اصول‌گرا و #اصلاح‌طلب صاحب قدرت را به اشکال گوناگون گرفته است. این «ساختاری» بودن حکایت از لزوم یک مواجهه‌ی جدی با این روش نابخردانه و آسیب‌رسان دارد. بسا عدم شرکت در انتخابات مجلس در اسفند ۹۸ به عنوان یک «وظیفه» به منظور آگاهی‌رسانی با روشی نوین یعنی «مبارزه‌ی منفی» که مسبوق به سابق نیست این ساختار اجتماعی که جامعه را با «#ابربحران_ناکارآمدی» مواجه ساخته است فرو ریزد. ما در مرحله‌ی تاریخی خاصی قرار داریم که «تحول‌جویی» تنها هدف رهایی‌بخش است.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| #درنگ | پاییز #پژوهش

🗓 سه‌شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹

🖋 #احمد_بخارایی:

می‌گویند در این دیار که امروزش را «روز پژوهش» خوانده‌اند شورایی موسوم به: «#فرهنگ عمومی کشور»، بیست و پنج آذر در پاییز هر سال را به نام روشنی‌بخش «پژوهش» مزیّن کرد اما امروز، «پژوهش» در آذر پاییز به «پاییز» نشسته‌است! امروز چه شده‌است که سایه‌ها، «آفتاب» را به بند کشیده‌اند؟ چه شده‌است که دل‌مان از غم و سرمان از درد آکنده ‌شده‌است؟ چرا امروز، «پ‌ژوه‌ش»، پنج پاره شده‌ و «پ»اییزش فرارسیده در حالی که «ژ»رف‌ستیزی، میدان گرفته و سطحی‌نگری گسترده شده و «و»حشت‌ از رأی قاضی‌های حکومتی بر صاحبان خرد سایه افکنده و «ه»‌یچ آذرخشی، نویدمان نمی‌دهد و «ش»لّاق بر پیکر نحیف پژوهش نواخته‌می‌شود؟ می‌خواستم از قول گئورگ گادامر، فیلسوف گران‌سنگ آلمانی بگویم که: «نیروی حقیقی اصول اخلاقی، مبتنی بر سنّت است اما این اصول بر دلایل عقلی استوار نیستند»، فلذا طبیعی است که از سوی پژوهش‌گران به چالش کشیده‌شوند و پژوهش‌گری به نام «#کامیل_احمدی» و دیگرانی از زمره ایشان در قبل و بعد از او دست به پژوهش و قلم ببرند و کتاب «به نام سنت» را بنویسند و مظلومیت #زنان را فریاد بزنند اما نهایتاً یک #قاضی_حکومتی او را به ۹ سال زندان محکوم کند! اینک فکر می‌کنم سخن از گادامر خطاب به اهالی قدرتی که «پژوهش» را به مسلخ برده‌اند و در پای سنّت کور، قربانی کرده‌اند تا در سایه‌اش به تحکیم مبانی نظری قدرتی علم‌ستیز بپردازند بی‌هوده است. یک صغیر، چگونه می‌تواند از معانی عالی درکی داشته‌باشد؟ چرا صغیر مانده‌ایم؟ می‌خواستم به روش پژوهش #جامعه‌شناس و #مردم‌شناس فرانسوی، پیر بوردیو در کتاب ارزشمندش: «تمایز: نقد جامعه‌شناختی قضاوت در باره سلائق» که تحت تأثیر بزرگان اندیشه مانند هایدگر و هوسرل بود اشاره کنم و بگویم که چون او، روش‌های ترکیبی متشکّل از تئوری، داده‌های آماری، عکس‌ها و مصاحبه‌ها می‌تواند دشواری فهم سوژه را از طریق روش ابژکتیو کاهش دهد و امثال «کامیل احمدی» پا جای پای بوردیو گذاشتند و در کتابهایی مانند «خانه‌ای بر روی آب» و «خانه‌ای با در باز» به ترتیب از #ازدواج‌ مشوّش «موقت» و ازدواج مسئله‌ساز «سفید» مبتنی بر پژوهش‌هایی عمیق و گسترده، سخن گفتند اما چند روز قبل حکم زندان ۹ ساله را دریافت کردند. از کلام در این حوزه صرف نظر می‌کنم و پیشتر نمی‌روم و بیشتر نمی‌گویم چون فاصله زیاد است بین زبان ما و زبان قدرت و قاضی‌هایش. اینان اندیشه را به مسلخ برده‌اند. می‌خواستم از لزوم رسوخ به لایه‌های زیرین سطح‌ها و تمرکز روی ساز و کارها به جای تمرکز روی مردمان و رفتارهای معمول‌شان در پژوهش‌های اصیل به نقل از انسان‌شناس ساختارگرا، لوی استروس سخن بگویم اما پرسش می‌کنم: چه سودی دارد در جامعه‌ای از «#علم»، سخن بگوییم که پژوهش‌گری مانند «کامیل احمدی» به همین روش پیش می‌رود و در تحقیقش پیرامون #ازدواج_کودکان مظلوم در هفت استان کشور و نیز در کتابش: «طنین سکوت» و هم‌چنین در پژوهش گسترده دیگرش پیرامون #حقوق_کودکان و نیز در کتابش: «یغمای کودکی» سدشکنانه حرکت می‌کند اما پاداشش دریافت حکم ۹ سال #زندان شدن است تا بیاموزد که نه گادامر و نه بوردیو و نه استروس، از سلامت عقل برخوردار نیستند چون بسان اهالی #قدرت و پیروان #ایدئولوژی مذهبی در کشورمان نمی‌اندیشند و ذوب در #ولایت نشده‌اند؟ دیگر چه سود که به نقل از فرانسیس فوکویاما بگوییم یا نگوییم که «چرخه #دموکراسی در ایران بسته شده‌‌است»؟ اینجا اهالی قدرت و ششلول‌بندها بزرگ نشده‌اند و افکار کودکانه دارند پس نقل قول از بزرگان اندیشه، خریداری ندارد.
چرا باید پژوهش‌گران و روشن‌فکران آزاداندیش در این دیار سنّت‌محور از نوع تحرّک‌ناپذیرش، زندگی خود را «مرگ» در میان غریبه‌ها حس کنند و چرا #نظام_قضایی متکی بر قدرت این چنین اهالی پژوهش و #اندیشه را مظلومانه به مسلخ می‌برد؟
اخیراً دو زن #فعّال_مدنی به نام‌های خانم‌ها: #هدی_عمید و #نجمه_واحدی که نفر نخست، #وکیل دادگستری است به اتهام «آشنا کردن زنان با شرائط ضمن عقد با برگزاری کارگاه‌های آموزشی» از سوی #ابوالقاسم_صلواتی در شعبه ۱۵ #دادگاه_انقلاب تهران به ترتیب به ۸ و ۷ سال زندان و #حبس تعزیری محکوم شدند! تعجب می‌کنید؟ باز هم اخیراً خانم #میمنت_حسینی چاوشی، #جمعیت‌شناس و استاد دانشگاه ملی استرالیا به ۵ سال زندان محکوم شد. او در آذر ۹۷ برای شرکت در کنفرانس منطقه‌ای سالمندی در ایران بنا به دعوت، به ایران آمد و مقاله‌اش را در کنفرانس ارائه کرد اما هنگام خروج از کشور دست‌گیر شد. به چه جرمی؟ به اتهام «تبانی علیه #امنیت_ملی از طریق تحقیق در زمینه کاهش زاد و ولد» …|👈 ادامه

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #فروپاشی_سیاسی نداریم؛ #فروپاشی_اجتماعی است که یکی از شاخص‌هایش، ناکارآمدی #بوروکراسی و #نظام_اداری است!

🗓 دوشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۹

📰 گفت‌وگوی ماه‌نامه‌ی اقتصادی آینده‌نگر با #احمد_بخارایی، درباره‌ی ناکارآیی نظام بوروکراسی در ایران | منتشرشده در شماره‌ی ۱۰۳، دی‌ماه ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش: (صفحه‌های ۷۲، ۷۳، ۷۴ و ۷۵)
بخشی از گفته‌های احمد بخارایی در این مصاحبه:

… از زمان امیرکبیر تا سال ۱۳۵۷ و تا امروز چیزی که دیده می‌شود این است که نظام دیوان‌سالارانه با مشکل مواجه شده است. در زمان امیرکبیر نظام بوروکراتیک شکل نگرفته بود ولی استارتش زده شد و در اواخر دوره‌ی قاجار و آغاز #مشروطه کم‌کم شاهد شکل‌گیری چنین نظام بوروکراتیک و دیوان‌سالارانه‌ای هستیم. از همان زمان تقابل و تضاد بین بعد مادی و غیر مادی #فرهنگ هست که بعد غیر مادی فرهنگ باورها و ارزش‌ها است و محوریت اعتقادی، دینی و ارزشی دارد. در طول این ۱۷۰ سال همواره تقابل، تضاد و درگیری بوده بین نیروهای مدافع نگرش سنتی در رأسش #روحانیون با نیروهایی که تحصیل‌کرده، خارج‌رفته، روشن‌فکر و مدرن بودند و می‌خواستند دنیایی‌تر فکر کند. انقلاب ۱۳۵۷ مصداق و جلوه‌ی بارز این تضاد است و تا امروز هم جریان دارد و هنوز حل نشده است و اکنون هم دعواهایی بین این #حاکمیت و دولت با آن نگرش و آن چارچوب فکری شامل نیروهایی که تحول‌خواه و #اصلاح‌طلب به معنای واقعی هستند وجود دارد و وقتی این تضاد و دعوا وجود دارد در عرصه‌های مختلف از نظام بوروکراتیک گرفته تا نهادهای اقتصادی و اجتماعی خودش را بروز و ظهور می‌دهد؛ لذا این تضاد یک تضاد آسیب‌رسان است که سنتزی به دنبال ندارد. اگر از من که فوکویامایی و تقریباً افلاطونی فکر می‌کنم بپرسید چه باید کرد؟ به #حکومت_آریستوکراسی و حکومت نخبگان و این که ابتدا دولت‌سازی شود فراتر از بحث دموکراسی تأکید می‌کنم.
#دموکراسی به معنای «هرچه مردم گفتند» اگر مبتنی بر تعقل و اندیشه‌ی کافی نباشد دموکراسی نیست چون اگر هزار رأی ناقص با هم جمع شوند باز هم ناقص می‌شود و هزار آب آلوده کنار هم قرار بگیرند آب پاک نمی‌شود. نگاه #فوکویاما و افلاطون‌محور می‌گوید دولت‌سازی به پاسخ‌گویی دموکراتیک، تقدم دارد و این خیلی مهم است. معنایش این نیست که دولت‌سازی و نظام بوروکراتیک، فارغ و جدای از مردم و بی‌توجه به آن‌ها است. در ایران راه برون‌رفت این است که با یک تدبیر اندیشمندانه چنین اتفاقی بیفتد و #آریستوکراسی به معنای نوینش شکل گیرد؛ این «نوین» بودن به معنای تلفیق #مریتوکراسی یا #شایسته‌سالاری و آریستوکراسی یا نخبه‌گرایی است …

… بن‌بست یعنی "#فساد_ساختاری‌"ای که از "#رهبر" تا "رفتگر شهرداری" این را حس می‌کنند و می‌گویند. حال این چه هیولایی اســت که خود آن را ساخته‌اند و بر خود هم مسلط کرده‌اند؟! وقتی این ساختاری شد باید در ساختارها تجدید نظر کرد. این ساختارها یک‌شبه، دوشبه، یک‌ساله و ده‌ساله پدید نیامده‌اند که با بگیر و ببند و تصویب قانون اصلاح شوند. چنین چیزی امکان‌پذیر نیست. راه در #نظام_سیاسی جست‌وجو می‌شود …

… بوروکراسی با دو عنصر تعقل و #قانون یک شکل نهایی ابزار ایده‌آل برای اعمال قدرت و ایجاد نظم و زیباترین ابزار و وسیله است و خروجی همه‌ی تاریخ گذشته و فراز و فرودها است و عقل بشر در نهایت سیر صعودی داشته است؛ بنابراین لازم نیست #فضیلت را به بوروکراسی برگردانیم بل‌که نظام بوروکراتیک، فضیلت ذاتی دارد چون مبتنی بر شایسته‌سالاری است و لازم نیست کسی به شایسته‌سالاری، فضیلت ببخشد مثل تعقل و #اندیشه. سؤال شما مثل این است که بگویید ما چگونه می‌توانیم فضیلت را به تعقل و #عقلانیت برگردانیم؟!
فضیلت از دل عقلانیت می‌جوشد. یک عقلانیت ابزاری، خودش را اصلاح می‌کند و به سمت عقلانیت ذاتی نزدیک‌تر می‌شود. پس خودش از قبل، پتانسیل یک نوع «خوداصلاحی» دارد و لازم نیست یک چیز "فراعقلی" و ماورایی بیاید و به عقلانیت جهت دهد …

… نظام بوروکراتیک یک شمشیر دو لبه است و این نظام، یک وسیله و ابزار است و زمانی کارکرد منفی خواهد داشت که «هدف» شود. این که هدف نشود و به عنوان ابزار برای اجرای قانون، ایفای نقش کند سه شرط دارد که یکی این است که «قابلیت انعطاف» داشته باشد و خشک نباشد. دوم به «حس فردیت» و شخصیت شهروندان و اعضای سازمانش توجه داشته باشد و احترام بگذارد و احترام، صوری نباشد؛ یعنی ارتباطات بین اعضای خود را زیاد کند و تلاش کند مقررات سازمانی را در شخصیت اعضا درونی و internalize کند و سوم تلاش کند نقش «آفرینش‌گری» اعضا را در روند تصمیم‌گیری، افزایش دهد. این یک حرکت پویا می‌شود و نظام بوروکراتیک این‌گونه خود را اصلاح و به‌روز می‌کند و در ریل خود قرار می‌گیرد …

⚠️ بازپخش پست‌ها مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۳)

🗓 چهار‌شنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم‌گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

«#بحران_مقبولیت» #نظام_شیعی در ایران

🖋
#احمد_بخارایی، جامعه‌شناس

۱ـ در شطحیات (۲) گفته‌بودم که #نظام_سیاسی در ایران از میان چهار مؤلفه‌ی «#مشروعیت_سیاسی» در سه مؤلفه، مشکل بحران‌‌آفرین ندارد که عبارتند از: حقانیت، قانون‌مندی و کارآمدی (البته با تعاریفی که گذشت!) اما در مؤلفه‌ی چهارم یعنی «#مقبولیت» (Acceptability) با بحران مواجه است که این به تنهایی هم‌وزن همه‌ی آن سه عنصر قبلی در #ناپایداری_سیاسی در ایران است. دوستان خواستند بیش‌تر توضیح دهم.

۲ـ «بحران مقبولیت» مانند هر پدیده‌ای از چهار زاویه معطوف به سه زمان، قابل تحلیل است.
۲ـ۱ـ به اعتبار تبارشناسی #جامعه:
الف ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به اعتبار بستر فرهنگی و مذهبی، اینک و هم‌چنان تندیس «#ولایت ـ #امت» در میادین شهر‌ها به جای «#دولت ـ #ملت» خود را می‌نمایاند که نزد برخی تاریخ گذشته است.
ب ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به اعتبار بستر جهانی، الگوهای حکومت‌مداری در ایران با روند #جهانی‌شدن ناساز است.

۲ـ۲ـ به اعتبار «شکل» در زمان اکنون:
الف ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به طور عریان مشاهده می‌شود که مقولاتی مانند «#عشق» و «#صلح» و «#دیگرخواهی» به حاشیه رفته‌اند و زندگی، علی الظاهر تکراری و تا حدودی خالی از معنا شده است.
ب ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا در کوچه و خیابان مشاهده می‌شود که #انسانیت، نحیف شده است و #کودکان_کار و خیابان تا کمر به داخل ظرف زباله خم شده‌اند.

۲ـ۳ـ به اعتبار «محتوا» در زمان اکنون:
ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا …
ـ در روند تصمیم‌سازی، نقش «عاملیت» به سطح حداقلی کاهش یافته، از #رأی دادن‌ها تا اصلاح ساختارها،
ـ فضای دهشتناک نئولیبرالی کج و ماوج حاکم، نوکیسه‌ها را همچنان ارتقاء می‌بخشد و فرصت خوبی برای اهالی زدوبند فراهم کرده است تا با «ریش مصلحتی»، به ریشه بزنند،
ـ «تخصص‌محوری» از ترس «تعهد‌محوری» به کنجی خزیده و #عقلانیت، نحیف شده است،
ـ وحشت #حاکمیت از رعایایش، به کم‌اعتمادی مردم به حاکمیت منجر شده است،
ـ از #مذهب، استفاده‌ی ابزاری شده است،
ـ کاریزمایی فرمانده، تبدیل به فرماندهی کاریزمای تاریخ‌گذشته، شده است.

۲ـ۴ـ به اعتبار پی‌آمدها:
ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا …
ـ حس بیهودگی، گریبان خیلی‌ها را می‌فشارد در صحنه‌های خالی از محتوا مانند رأی‌دادن‌ها تا اصلاح ساختارها،
ـ نرخ #بی‌کاری بالاست و آزار‌دهنده،
ـ #آموزش در مدارس و دانش‌گاه‌ها، سست و کم‌مایه‌اند،
ـ زندان‌ها به جای «ترمیم متهم»، مشوّق تکرار جرم‌اند،
ـ با فضای هوشمند مجازی، مقابله می‌شود تا هم‌چنان با کنکاش حوزه‌ی خصوصی، مدار فکری کنش‌گران به سمت مدار #ایدئولوژیک حاکمیت، جهت یابد،
ـ مدافعان #آزادی و حتی مدافعان زیبایی و سلامت طبیعت، به حبس می روند،
ـ نارضایتی از «آن‌چه هست» (با فرض خوب‌بودن نسبت به برخی کشور‌های کم‌تر توسعه‌یافته) رو به افزایش است.

۳ـ هفده شاخص در تشدید «بحران مقبولیت» نظام سیاسی در ایران را متذکر شدم. می‌خواهم بگویم نیمی از این موارد (هشت‌و‌نیم شاخص!) کفایت می‌کند که پایداری یک نظام سیاسی، متزلزل شود. از نبود «#دموکراسی» حرفی نزدم چرا که همه‌ی این موارد هفده‌گانه، قبل از تحقق دموکراسی از امکان تحقق به طور نسبی برخوردارند، پس: دموکراسی پیش‌کش حاکمیت! در شطحیات (۲) نوشتم و اینک باز می‌گویم که وجود «بحران مقبولیت» در نظام سیاسی در هر جامعه‌ای باتلاقی می‌آفریند که حاکمیت هر قدر هم خیر‌خواهانه هر توافق‌نامه‌ای را با هر صاحب قدرتی امضا کند به ضد خود تبدیل می‌شود! فکر کنیم، فکر کردن خوب است.

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.

| t.me/dr_bokharaei

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| چرا باید در #رأی دادن در روز جمعه، تردید داشت؟

| سه‌شنبه: ۲۵ خرداد ۱۴۰۰

🖋️#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

من #جامعه‌شناسی خوانده‌ام و #سیاسی نیستم. اگر سخنی می‌گویم از منظر #جامعه‌شناختی است یعنی از شما و در کنار شما از واقعیت پیرامونی‌مان حکایت می‌کنم و تفاوتی نمی‌کند که شما از کدام جناح هستید. اگر آتشی شعله کشیده، خشک و تر را سوزانده یا خواهد سوزاند. شکم گرسنه، #دین و ایمان و #دموکراسی و انسان‌محوری را نمی‌شناسد! با این مقدمه به چند موضوع می‌پردازم که این روزها موجب شده برخی افرادی که قبلاً تصمیم گرفته بودند در سیزدهمین دوره‌ی #انتخابات_ریاست‌جمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ شرکت نکنند اینک مردّد شده‌اند و با طرح برخی استدلال‌ها و ایجاد شک در خود و دیگران، قصد #مشارکت دارند. بدون شک در همه‌ی #انتخابات حضور این گونه افراد نقش تعیین کننده‌ای داشته است و بنابراین شایسته است با فکر و تحلیل درست، به صحنه‌ی انتخابات نگاه و تصمیم نهایی را اتخاذ کنیم. عمدتاً این گونه استدلال‌ها هفت دسته‌اند:

۱ـ می‌گویند: اگر آقای #رئیسی، #رئیس‌جمهور شود هر کاری که دلش می‌خواهد انجام می‌دهد.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «جامعه ظرفیت تحمل فشار بیشتر را دارد».

ـ می‌گویم: کاری باقی نمانده که مجموعه‌ی #حاکمیت در ایران انجام نداده باشد و بالاتر از سیاهی رنگی نیست. به عنوان مثال در دانشگاه‌ها که ما معلمش هستیم چه می‌خواهند انجام دهند؟ چه باقی مانده که انجام دهند؟ اصلاً نگرانی نسبت به چیست؟ اهالی هنر و سینما، #نویسندگان، #روزنامه‌نگاران، #معلمان، #دانشگاهیان، #تولیدکنندگان صنعتی، فقرا و اساساً کدام قشر نگران است که وضع بدتر شود؟ جامعه‌ای که بدنش سرّ شده دیگر چه درد جدیدی را حس می‌کند؟ پس پیش فرض مذکور، ناصحیح است.

۲ـ می‌گویند: با رئیس‌جمهور شدن آقای رئیسی، قدرت یک‌پارچه می‌شود و عملاً سه قوه هم‌سو می‌شوند.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «ناهم‌دستی در حاکمیت در ایران، موجب رشد شده است».

ـ می‌گویم: اولاً موضوع هم‌گونی در حاکمیت، اشکالی ندارد و گاه می‌تواند موجب حرکت رو به جلو در برخی جوامع بشود. ثانیاً فرض کنید آقای #همتی، رئیس‌جمهور شود آیا اینک تصور می‌کنید که زیر مجموعه‌ی #رهبری یعنی #سپاه و #اطلاعات و #قوه_قضاییه و #قوه_مقننه و غیره که بر اساس #قانون_اساسی، اصل و مقوّم مجموعه‌ی #حاکمیت_دینی در #ایران است امکان نفس کشیدن می‌دهند؟ آیا این همه تجربه در بیش از چهل سال کافی نیست؟ پس پیش فرض مذکور، خلاف واقع است.

۳ـ می‌گویند: آمدن رئیسی، مقدمه‌ی رهبر شدنش پس از درگذشت #رهبر فعلی است.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «روند انتخاب رهبری در آینده، بسان گذشته است».

ـ می‌گویم: اتفاقاً برعکس است زیرا با توجه به انبوه #مسائل_اجتماعی شامل #بی‌کاری و #فقر و #اعتیاد و #افسردگی_اجتماعی و غیره، قطعاً رئیسی با مشکلات جدی‌تر مواجه خواهد‌شد و در این بوته‌ی آزمایش در مقام رئیس‌جمهور، شکست خواهد خورد و رهبر شدنش منتفی خواهد شد. از سوی دیگر «#کاریزماتیک» بودن رهبر در دور آینده، دارای وزن نخواهد بود و اساساً روند انتخاب رهبر با فراز و فرودهای ویژه‌ای مواجه خواهد شد. پس پیش‌فرض مذکور، نادرست است.

۴ـ می‌گویند: اگر رئیسی، رئیس‌جمهور شود شاید بعداً با #عدم_شرکت_در_انتخابات و #رأی_ندادن به همّتی، پشیمان شویم و خود را شماتت کنیم.

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «با حمایت از #اصلاح‌طلبان_حکومتی در گذشته، کم‌تر خود را شماتت کرده‌ایم».

ـ می‌گویم: بر اساس تجربیات گذشته که اینک بسیاری از کسانی که به آقای #روحانی رأی داده بودند پشیمان هستند چه بسا اگر به آقای همّتی هم رأی داده شود از یک سال نخواهد گذشت که باز پشت دست‌مان خواهیم زد و خواهیم گفت: باز گول خوردیم! پس پیش‌فرض مذکور، خلاف واقع است.

۵ـ می‌گویند: از #تحریم_انتخابات چه نتیجه‌ای حاصل می‌شود و چه فایده‌ای دارد و چه جایگزینی وجود دارد؟

ـ پیش‌فرض ادّعای فوق: «هر کسی که رأی نمی‌دهد قصد سیاسی دارد».

ـ می‌گویم: می‌شود انتخابات را تحریم نکرد زیرا «#تحریم» دارای بار سیاسی است و متعاقباً «#براندازی» را به ذهن نزدیک نکرد. می‌توان نگاه واقعیت‌محور و جامعه‌شناسانه داشت. بر این اساس، #مشارکت_نکردن در انتخابات، اولاً انجام وظیفه و ایفای نقش در چارچوب «#اخلاق_اجتماعی» است و ثانیاً با افزایش تعداد کسانی که رأی نخواهند داد مجموعه‌ی مدیریت کلان اعم از رهبری و زیر مجموعه، بیش از پیش خود را با پرسش از سوی #جامعه و تردید در عمل‌کرد گذشته مواجه خواهند دید. پس پیش‌فرض مذکور، متزلزل است.

۶ـ می‌گویند: با انتخاب شدن آقای رئیسی، این حداقل دموکراسی…| ادامه👉

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| نابودی #اعتماد_اجتماعی در ایران |

| دوشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۰

| گزارش روزنامه‌ی اقتصاد پویا درباره‌ی راهکارهای بازگشت اعتماد مردم به مسئولین در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در یک‌شنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۰، شماره‌ی ۴۳۹۶

| نمایش گزارش: 👇
https://eghtesadepooya.ir/?p=32606

| بخش‌هایی از این گفت‌و‌گو:

#اعتماد با خرده‌نظام‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ارتباط مستقیم دارد. اعتماد از سطح خرد در میان اعضای #خانواده نسبت به یک‌دیگر تا سطح میانه در اعتماد اعضای #جامعه به سازمان‌ها و نهادها و نهایتاً تا سطح کلان و اعتماد به ساختارها جریان دارد که متأسفانه در هر سه سطح در جامعه‌ی ما مشکل جدی «#کم‌اعتمادی» وجود دارد. امروزه اعتماد دارای معنایی متفاوت از «تسلیم» و سرسپردگی دارد. ممکن است در دنیای قدیم، اعتماد داشتن دارای خمیرمایه‌ی «تسلیم» و اطاعت کورکورانه بود اما در دنیای قرن بیست و یکمی، اعتماد اجتماعی بر اساس #مشارکت واقعی #شهروندان و نه صوری و نیز مبتنی بر وجود فضای دموکراتیک شکل می‌گیرد.

زتومکا می‌گوید که «#فرهنگ_اعتماد» بیش از هر #نظام_سیاسی دیگری در #نظام_دموکراتیک به دست می‌آید. نتیجه‌ی تحقیقات او این است که #دموکراسی در جامعه اگر نباشد نباید انتظار فرهنگ اعتماد قوی و گسترده داشته باشیم.

… در سفرهای استانی یک #رئیس‌جمهور که وعده‌ها و وعیدهایی هم داده می‌شود هر چند رئیس‌جمهور به دنبال امیدآفرینی است اما خروجی آن نهایتاً یک نوع کم‌اعتمادی و #بی‌اعتمادی است زیرا امکان تحقق بسیاری از وعده‌های ساختاری وجود دارد.
در دنیای کنونی، اعتماد اجتماعی در یک فرآیند معنادار شکل می‌گیرد و این گونه نیست که با توصیه یا ایجاد ترس و وعده و وعید اعتماد اجتماعی ایجاد یا افزون شود. اعتماد اجتماعی برخوردار از پنج عنصر است: انگیزه و اراده‌ی درونی فرد، آگاهی او از پیرامون در یک بستر اطلاع‌رسانی صحیح، وجود بسترهای فراگیر و سهل برای مشارکت و تعامل با جامعه، وسعت گرفتن و تشدید مشارکت در سطوح: گروهی، محلی و اجتماعی در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و بالاخره عنصر پنجم اعتماد اجتماعی، وجود نظام درست تشویق و تنبیه است. حال کدام‌یک از این پنج عنصر در جامعه‌ی ما مشاهده می‌شود؟ از سوی دیگر اعتماد اجتماعی در برگیرنده‌ی سه زمان گذشته و حال آینده است.

در نسل باقیمانده از جنگ، شما کم‌اعتمادی را مشاهده می‌کنید چون امروزه ارزش‌های انقلابی و شعارهای داده شده به حاشیه رفته‌اند. در زمان حال نیز بین نسل‌ها اعتماد کمی وجود دارد که نشان از بحران گروه مرجع دارد. عطف به آینده هم اعتماد زیادی وجود ندارد که آمار نومیدی نسبت به آینده گویای این مسئله است …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| مسئله‌ی اصلی ما در ایران، وجود پرقدرت "دیکتاتوری فرهنگی" است!

| شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۰

| سمپوزیوم ملی مسئله‌ی اجتماعی ایران

| سخن‌رانان به ترتیب ارائه:

سعید مدنی، شیرین ولی پوری، محمدرضا کلاهی، محمدحسین بادامچی، احمد بخارایی، امین رضا نوشین، محمدرضا پویافر، حسن محدثی، محمد حسن علایی، بیتا مدنی، آیدین ابراهیمی، مهران صولتی، امیر هاشمی مقدم، مسعود زمانی مقدم، لیلا اردبیلی، سید جواد میری، عباس نعیمی جورشری

| دبیر سمپوزیوم:
دکتر عباس نعیمی جورشری

| تاریخ و مکان برگزاری: ۱۳ آذر ۱۴۰۰ / پخش زنده از اینستاگرام

| برگزار کننده: سازمان اسناد و کتابخانه‌ی ملی ایران

| فایل شنیداری احمد بخارایی: (در پایین پست)

| فایل ویدئویی احمد بخارایی: 👇
https://youtu.be/LQ1s__woCsI

| فایل ویدئویی کل برنامه: 👇
https://t.me/abbasnaeemi/2772

| فایل شنیداری کل برنامه:👇
https://t.me/abbasnaeemi/2773

| #احمد_بخارایی: در این کلام کوتاه ۷دقیقه‌ای به این موارد اشاره کردم و گفتم که همه‌ی این موضوعات، عنوان‌هایی هستند برای مطالب مفصلی که هر یک جای بحث دارد:

۱ـ این‌که یک سخن‌ران محترم در این سمپوزیوم به لزوم #اصلاح_قانون_اساسی به عنوان مهم‌ترین موضوع اشاره کرده‌اند در اصل، چشم‌پوشی ایشان از «ساختارها» در «سطح کلان» است و اصلاح #قانون_اساسی شبیه به «روی شاخه نشستن و شاخه را از بن بریدن» است که غیر قابل اجرا و نقض غرض است. پس سطح تحلیل را باید به «سطح کلان» برد …

۲ـ این‌که سخن‌ران محترم دیگری در این نشست، «نبود دموکراسی» را مسئله‌ی اصلی دانستند در اصل به «متغیر اصلی» کم‌توجه بودند چرا که اگر «ناآگاهی» در #جامعه زیاد باشد تجمیع این «ناآگاهی‌ها» هم می‌شود: «ناآگاهی»! بنابراین «#دموکراسی» و #رأی اکثریت نمی‌تواند موضوع اصلی باشد بل‌که مسئله‌ی «نبود دموکراسی» در مرحله‌ی «میانجی و متغیر واسط» می‌تواند محل بحث به عنوان «مسئله» باشد. لازم است «مسائل» را در جایگاه «متغیر مستقل» یعنی «علت اصلی» جست‌وجو کنیم نه در جایگاه «متغیر میانجی» …

۳ـ بر اساس نگاه «پارسونزی» همان‌گونه که در یک نظام کارآمد، #خرده‌نظام_فرهنگی در رأس خرده‌نظام‌ها قرار دارد در یک نظام ناکارآمد هم «خرده‌نظام فرهنگی» در رأس است که اسمش را می‌گذارم: «#دیکتاتوری_فرهنگی» …

۴ـ یک «دیکتاتوری فرهنگی» به ترتیب بر دو خرده‌نظام دیگر یعنی «سیاسی» و «اقتصادی» در سه سطح خرد، میانه و کلان اثر‌گذار است که این سه خرده‌نظام در سه سطح مذکور، مجموعاً ۹ حالت را ایجاد می‌کنند که مجموع آن حالات، همان #نظام_اجتماعی ناکارآمد کنونی در ایران است …

۵ـ وجود «دیکتاتوری فرهنگی» در خانه‌ی شماره ۱ جدول حالات ۹‌‌گانه به عنوان مثال عامل رخ‌نمایی مسائل در خانه‌ی شماره ۹ با ویژگی «اقتصادی در سطح خرد» است مانند فروش یک بشکه نفت به ژاپن با ۱۴ دلار تخفیف در هر بشکه به علت وجود تخاصمات برون‌مرزی ناشی از نگاه #ایدئولوژیک به جای تخفیف ۱۴ سنت در گذشته! این یعنی حراج بیت‌المال در شرایط «حاکمیت دیکتاتوری فرهنگی» …

۶ـ تمام خانه‌های ۹گانه در جدول در یک ماتریس همبستگی به سر می‌برند و خانه‌ی شماره‌ی ۱ یعنی «دیکتاتوری فرهنگی» علت‌العلل رخ‌داد‌‌ها و مسائل در ۸ خانه بعدی است …

۷ـ خروجی اجتماعی این «دیکتاتوری فرهنگی» موارد عدیده‌ای است از جمله: نومیدی نسبت به آینده و فرار انسان‌ها از کشور و کاهش شدید و بی‌سابقه‌ی نرخ رشد جمعیت تا ۰/۶ درصد در جامعه‌ای که #خانواده نقش پر‌رنگ فرهنگی داشته و هم‌چنان مسائل پهن‌دامنه در حال تولید است …

۸ـ علت‌های چهار‌گانه‌ی رخ‌نمایی این پدیده آسیب‌رسان عبارتند از: در مقام «علت فاعلی»، این «دیکتاتوری فرهنگی» ریشه‌ی تاریخی در #ایدئولوژی_مذهبی و نیز در تعصبات قومی دارد. در مقام «علت صوری»، این «دیکتاتوری فرهنگی» به «اشکال» گوناگون از جلوگیری نشر کتاب و آثار گرفته تا اجبار در نوع پوشش و لباس تا اعمال تهدید و تحدید از سوی مقامات وابسته در دانشگاه‌ها تا حضور پلیس ضد شورش در کف خیابان و نیز کشتن افراد در زندان‌ها و … جلوه‌گر بوده است. در مقام «علت محتوایی»، این «دیکتاتوری فرهنگی» در خرده‌نظام‌های سیاسی، اقتصای و نهایتاً در مجموع نظام اجتماعی، بازتولید شده است و یک استوانه‌ی چرخشی ناکارآمد در چهاردهه‌ی اخیر، قوام یافته است. در مقام «علت غایی»، این دیکتاتوری فرهنگی» دارای پی‌آمدهایی مانند تعرض به جان و مال زندانیان و فراری دادن انسان‌ها از کشور و نومیدی نسبت به آینده بوده است …

۹ـ شکاف اقتصادی طبقاتی آزار‌دهنده در جامعه‌ی امروز ما متکی بر رانت موجود در نظام اجتماعی برآمده از «یکتاتوری فرهنگی» و تفسیر مذهبی از «#مالکیت» است که عرصه را بر جامعه تنگ و نفس‌گیر کرده است …

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها👇
| Instagram | YouTube | Site |
| نشست «ضرورت بینش اجتماعی در شکل‌گیری جنبش‌های تغییرخواه»

| آدینه: ۲۷ بهمن ۱۴۰۲

| برگزار شده در کلاب‌هاوس «طرح نو» با حضور:
#احمد_بخارایی، #تورج_اتابکی، #کیومرث_اشتریان | یک‌شنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۲

| پخش جریان نشست (شنیداری):👇
https://drive.google.com/file/d/1SNIHiTI9s1AvGRD8VNw9H8cy0xwDFzVL/view?usp=sharing

#احمد_بخارایی: حدود چهار ساعت در کلاب‌هاوس پیرامون ضرورت «بینش» داشتن در مسیر «#تحول‌جویی» در ایران ۱۴۰۲ و نیز پیرامون «درس‌هایی که از #انقلاب_۵۷ نیاموختیم!» بحث داشتیم. در این گفت‌و‌شنود اشاره داشتم به:

۱ـ درگیری تاریخی ذهن ما با «دو‌گانه‌ها»ی خانمان‌برانداز از #عباس_میرزا، ولیعهد #فتحعلی‌شاه تا #علی_شریعتی و #محمد_خاتمی و اینک اسارت در «دوگانه‌ی: #اصلاح و #براندازی».

۲ـ گزینه‌ی برتر در میان احتمالات آتی در فضای سیاسی ایران با عنوان «تحول‌جویی» با هفت ویژگی که متمایز کننده از «#اصلاحات» و «براندازی» است.

۳ـ ویژگی‌های «تحول‌جویی»:
ـ «پروسه»‌ای و زمان‌بر بودن و نه سریع و خشن به شیوه‌ی براندازان.
ـ اثرگذاری عناصر «خارج از مرزها و نیز داخلی» در مسیر تحول‌جویانه و نه صرفاً توجه به عناصر داخلی بنا به نگاه اصلاح‌طلبانه.
ـ دربردارنده‌ی برخی افراد که «بازاندیشی» کرده‌اند در سه کمپ: سنت‌گرا، اصلاح‌طلب و برانداز حول محور «#عدالت_اجتماعی» به گونه‌ای که «تجمیع نوین» صورت پذیرد.
ـ جوشش از درون افراد توأم با «بینش».
ـ معطوف به «ساختارها» فراتر از اصلاح‌طلبی رایج.
ـ «دیالکتیکی» بودن و دربردارنده تنوعات فکری، اجتماعی و سیاسی.
ـ در جهت تغییر «ماهیت و محتوا»ی عناصر اجتماعی، حقوقی و سیاسی ضمن حفظ «قالب» سیاسی.

۴ـ ویژگی‌های «#جنبش_اجتماعی» و شرایط پیدایش آن.

۵ـ درس‌هایی که از #انقلاب ۱۳۵۷ در ایران «نیاموختیم» به تفکیک شش مؤلفه‌ی: معرفتی، روشی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، از جمله:
ـ تفسیر سیاسی و انقلابی از شیعه توسط علی شریعتی به تقویت #شیعه نینجامید،
ـ نیاموختیم که #فساد_مالی موجب سقوط شاه شد و خویشاوند و #گروهک‌سالاری و #فساد را تداوم بخشیدیدم،
ـ نیاموختیم که گفتمان «قهری» قبل از انقلاب به «#صلح» نینجامید و آن را تداوم بخشیدیم،
ـ رهبری «فقها» در انقلاب موجب برقراری عدالت اجتماعی نشد،
ـ مداخله‌ی «آمریکا» در سال ۱۳۵۶ به نفع انقلابیون، موجب #توسعه_سیاسی نشد،
ـ نیاموختیم که امتیازات دیرهنگام شاه به مخالفان در سال‌۵۷ از سقوط #شاه جلوگیری نکرد تا اینک هوشیار باشیم،
ـ دموکراسی و #همه‌پرسی در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ موجب تثبیت #دموکراسی نشد،
ـ اختیارات نامحدود شاه و تربیت «بله‌قربان‌گوها» موجب نزدیکی #ملت به #دولت نشد و اینک هم نمی‌شود،
ـ ... و درس‌های دیگر که نیاموختیم و در «دام تاریخ» گرفتار شده‌ایم!

لطفاً بشنوید و نقد کنید. سپاس

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| سرمایه‌ی اجتماعی در بستر فروپاشی اجتماعی در ایران ۱۴۰۳!

| دوشنبه ۲۴ اردی‌بهشت ۱۴۰۳

| مناظره میان احمد بخارایی و محسن ردادی برگزار شده در کانال «حرف نو» | ۱۶ اردی‌بهشت ۱۴۰۳

| پخش مناظره (دیداری):👇
https://youtu.be/wOlryOFfDZY?si=-2tPvTRe2haimYrh

| پخش مناظره (شنیداری):👇
https://t.me/newharflive/64

| فرازهایی از سخنان #احمد_بخارایی:
دوران #ولی_فقیه و #حجاب گذشته است. / ما با افول شدید سرمایه‌ی اجتماعی روبه‌رو هستیم. / رفتن #پهلوی و آمدن آقای #خمینی به معنای انقلاب نیست. / ریزش در #مشارکت در #انتخابات یکی از نشانه‌های افت سرمایه‌ی اجتماعی است. / اعداد بدون تفسیر؛ بی‌روح هستند. / #رأی ندادن عقلانی است.

| فرازهایی از سخنان #محسن_ردادی:
اگر شاخص‌های بین‌المللی مبنا قرار نگیرند؛ چگونه می‌توان یک پدیده را علمی بررسی کرد؟ / اساساً در هر انقلابی احساسات وجود دارد. / سرمایه‌ی اجتماعی صرفاً شرکت در انتخابات نیست. / ما در سرمایه‌ی اجتماعی افول داشته‌ایم؛ اما بسیاری از کشورهای دموکرات هم افول داشته‌اند. / از جمهوری اسلامی دفاع می‌کنم چون از مردم دفاع می‌کند.

#احمد_بخارایی: حدود ۲ ساعت در موضوع «افول شدید سرمایه‌ی اجتماعی در ایران» در اردی‌بهشت ۱۴۰۳ با دکتر ردادی که مواضع اصول‌گرایانه داشتند مناظره و به محورهای زیر اشاره داشتم:

ـ تعریف «#سرمایه_اجتماعی» در نگاه #پاتنام، #کلمن، #بوردیو و #کلاوس_افه؛

ـ رابطه‌ی سرمایه‌ی اجتماعی و #دموکراسی؛

ـ افول شدید سرمایه‌ی اجتماعی و کاهش #اعتماد_اجتماعی به نهادها و ساختارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی؛

ـ بیست و پنج شاخص کاهش سرمایه‌ی اجتماعی از جمله: تبدیل ضد ارزش به ارزش، ضعف در بنیان #خانواده و #آموزش_و_پرورش و رسانه‌ها و بنیادهای مذهبی، افول #سلامت_روانی جامعه، کاهش اعتقاد به معاد، نومیدی به آینده، نارضایتی اقلیت‌ها، افزایش دروغ‌گویی، مهاجرت‌ها و فرارها، سیاست‌زدگی دین، نبود احساس #امنیت_اقتصادی، افزایش #اختلاس، امنیتی کردن جامعه و موارد دیگر؛

ـ کاهش شدید میزان مشارکت در #انتخابات_مجلس شورا به رغم به کار گرفتن همه‌ی اهرم‌ها و فشارهای سیاسی، امنیتی و دینی از سوی #نظام_سیاسی؛

ـ تعداد ۲۵هزار #اعدام در جمهوری اسلامی معادل ۱۰ برابر تعداد اعدامیان در دوره‌ی ۴۶ساله‌ی #آپارتاید و #تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی؛

ـ جنبه‌ی امنیتی و سیاسی طرح عفاف و حجاب؛

ـ تشدید روند «#فروپاشی_اجتماعی» در ایران با صفت «اسلامی» در موضوعات و پدیده‌ها؛

ـ و …

لطفاً فایل‌های مربوطه را ملاحظه و نقد کنید. سپاس

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| سخن‌رانی احمد بخارایی در نشست «جایگاه کارگران در ساختمان صلح اجتماعی» به مناسبت #روز_جهانی_کارگر | برگزار شده از سوی انجمن جامعه‌شناسی ایران (با همکاری گروه‌های #جامعه‌شناسی_صلح، #جامعه‌شناسی_سیاسی و #جامعه‌شناسی_تفسیری) در ۱۳ اردی‌بهشت ۱۴۰۳ | با حضور: پرویز صداقت، محمد مال‌جو، احمد بخارایی، بی‌تا مدنی و حسن امیدوار

| آدینه ۲۸ اردی‌بهشت ۱۴۰۳

| فایل شنیداری: 👇
بخارایی: https://drive.google.com/file/d/1hudTr163Fbbg7WYr9jVIfCQBAW8rNjYP/view

کل برنامه: https://drive.google.com/file/d/1ffzG-tqnnJw4T6JiqBCLl4ZHU2W4Q7Ju/view

| فایل دیداری: 👇
بخارایی: https://drive.google.com/file/d/10xPrk38ZvSWNJuZJApJafyOcYaa9F6EB/view

کل برنامه: https://drive.google.com/file/d/1pg6wWyTZGRczxlSVGSGr1wPiZ7TdMbmY/view

| #احمد_بخارایی: سه نگاه به مقوله‌ی کار و کارگر می‌توان داشت که سه «فهم» را به دنبال دارد:

۱ـ «فهم مشاهده‌ای» و توصیفی مانند این که بگوییم در ۱ می سال ۱۸۸۶ فراخوان اعتصاب سراسری کارگران در امریکا برای کاهش ساعت کار از ۱۴ به ۸ ساعت در میان ۱۲۰۰ کارخانه و کشته شدن تعدادی از کارگران معترض توأم با انفجار به وقوع پیوست. یا این‌که گفته شود #حقوق_کار از سوی سازمان بین‌المللی کار عبارت است از:
ـ آزادی انجمنی،
ـ حق چانه‌زنی جمعی،
ـ ممنوعیت #کار_اجباری،
ـ حذف #کار_کودکان،
ـ عدم #تبعیض در استخدام.

۲ـ «فهم تبیینی» مانند این که بگوییم چرا شورای اسلامی کار در ایران که بنا به قانون در کارگاه‌های بیش از ۳۶ کارگر تشکیل می‌شود با اتحادیه یا انجمن کارگری واقعی تفاوت اساسی دارد، زیرا در این شوراها بیش از نیمی از اعضا منتخب مدیریت است. یا این‌که پاسخ داده شود چرا در ایران فقط حدود ۱۰ درصد قراردادهای کارگری جنبه‌ی رسمی دارد و کارگر چگونه احساس #امنیت_شغلی نمی‌کند؟
این دو نوع فهم را #ماکس_وبر مطرح کرد اما جای خالی فهم سومی احساس می‌شود که نامش را «فهم اخلاقی» می‌گذاریم.

۳ـ «فهم اخلاقی» #دیوید_گریبر از مشاغلی نام می‌برد که صفت «مزخرف» دارد. این مشاغل، بی معنا هستند. هر چند درآمد خوبی دارند مانند استخدام شدن یک فرد برای این‌که صرفاً مشغول به نظر برسد. یا شغلی مانند فشار دادن کلید آسانسور یا کارهایی که دیگران مهم به نظر برسند مانند دربانی هتل‌ها.
در ایران زباله‌گردی و بسیاری از دست‌فروشی‌ها می‌توانند مثالی برای این مشاغل مزخرف باشند. چرا این مشاغل، مزخرف هستند و بالاتر از این اساساً چرا حق واقعی کارگران در مشاغل غیر مزخرف هم داده نمی‌شود؟

حق واقعی چیست؟ آیا صرفاً همان است که در قرارداد رسمی بین #کارگر و #کارفرما قید شده‌است؟ آیا «درست بودن» قراردادها به معنای «خوب بودن» آن‌ها برای کارگران است؟

می‌دانیم که مبنای درست بودن که توافق طرفین است با مبنای خوب بودن که یک نوع ارزش‌گذاری است تفاوت دارد و هر «درست»ی، لزوماً «خوب» نیست!
#ارسطو می‌گوید: هر آن‌چه درست است، عادلانه است.

بنابراین در «فهم اخلاقی» با مفهوم «#عدالت» مواجه می‌شویم. اما نگاه دیگری می‌گوید که: خروجی عدالت، «#سعادت» است. پس اینک با مفهوم «سعادت» روبه‌رو هستیم. در «فهم اخلاقی» می‌خواهیم تحلیل کنیم که مقوله‌ی کار و #کارگری چگونه به عدالت و سعادت نزدیک می‌شود و چقدر فاصله دارد؟ پس خط‌کش ما در اندازه‌گیری در این‌جا مقوله‌ی #اخلاق و #فلسفه آن است نه همانند فهم تبیینی، خط‌کش #قانون و آیین‌نامه و قرارداد رسمی!

چهار نگاه به مفهوم «سعادت» وجود دارد:
۱ـ تکلیف‌گرایی کانتی که خیر و خوبی را در انجام وظیفه و حسن نیت می‌داند.
۲ـ فایده‌گرایی آمریکایی و غربی که بنا بر آن یک عمل تا آن‌جا که در جهت حصول و تولید بزرگ‌ترین خوشی و سعادت برای بزرگ‌ترین عده باشد درست و حق است. این نگاه امثال #جان_استوارت_میل و #جرمی_بنتام است که عمدتاً سعادت را مساوی لذت قلمداد می‌کنند و #دموکراسی برآمده از این منظومه را می‌ستایند.
۳ـ فراطبیعت‌گرایی که سعادت اخروی را مد نظر دارند.
۴ـ کمال‌محوری در تعریف سعادت: سعادت یعنی رسیدن به «کمال»! حال این کمال چیست؟ کمال‌گرایی را می‌توان در سه سطح خرد، میانه و کلان تعریف کرد.
در سطح خرد با واحد تحلیل فرد و گروه، منظور #عزت_نفس و خودکارآمدی کارگر است.

آیا کار کارگر او را با عزت نفس مواجه می‌کند و او احساس کارآمدی دارد؟ به نظر نمی‌رسد اکثر کارهای کارگران مقوم عزت نفس و خود کارآمدی باشد. کارگر، مجبور به تحمل زیاد و درخواست اندک است. در سطح میانه، پویایی سازمانی و جلوگیری از #فرسودگی_شغلی و عدم احساس #ازخودبیگانگی و #ازجامعه‌بیگانگی به قول #ملوین_سیمن مد نظر است. | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2024/04/blog-post_26.html#more

⚠️ بازپخش پست‌ها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| سیاست‌های اجتماعی زیر سایه‌ی تاریک معیشت!

| دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۳

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «آرمان امروز» با احمد بخارایی درباره‌ی نسبت سیاست‌های اجتماعی با ساختار و رویکردهای سیاسی | منتشرشده در ۱۲ خرداد ۱۴۰۳

| نمایش گزارش:👇
https://www.armandaily.ir/?p=47441

| #احمد_بخارایی: زمانی که از سیاست‌ها و #مطالبات_اجتماعی برای چهارسال می‌خواهیم صحبت و آن را مرور کنیم، با مسائل اجتماعی مواجه خواهیم شد. امروزه وقتی می‌گویم «#مسائل_اجتماعی»، #فقر، #بی‌کاری، #اعتیاد، #طلاق و … در ذهن ما تداعی می‌شود یا موضوعی نظیر #فرار_مغز‌ها و #مهاجرت افراد غیر نخبه به میان می‌آید. همان‌طور که شاهد هستیم در این مسائل اجتماعی، موضوعات سیاسی و اقتصادی وجود دارد. زمانی ما از فقر و بی‌کاری سخن می‌گوییم عمدتاً مسائل اقتصادی و آن‌جایی که از مهاجرت صحبت می‌کنیم رنگ و بوی سیاسی به خود می‌گیرد، به نحوی که مدیریت کلان، در اداره‌ی جامعه و در بسیاری از موضوعات کارکرد لازم و مناسب را ندارد. بنابراین چهار #خرده‌نظام فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در یک #جامعه، در هم تنیده هستند و یک #نظام_اجتماعی متشکل از این چهار خُرده‌نظام است. ما نمی‌توانیم این‌ها را از یک‌دیگر جدا کنیم و فقط به شکل انتزاعی و در ذهن، قابل تفکیک هستند. این چهار خُرده‌نظام یک برون‌داد دارند و آن چیزی است که ما شاهد آن هستیم؛ مثلاً در حوزه‌ی نظام #آموزش_و_پرورش و دانشگاه‌ها شاهد بحران #گروه_مرجع هستیم، به این معنا که فاصله‌ی قابل توجهی میان #دانش‌آموز و #دانش‌جو با معلم و استاد دانشگاه به وجود می‌آید و طبیعتاً به کم‌میلی در تحصیل می‌انجامد و کارکرد‌های آشکار و پنهان که باید یک #نظام_آموزشی داشته باشد را نخواهند داشت. یا در #نظام_رفاه_اجتماعی که در هر کشوری ضرورت است و در کشور‌های #سوسیال_دموکرات و حتی در کشور‌هایی که در ذهن ما با عنوان #سرمایه‌داری نظیر آلمان و انگلیس وجود دارند، یک نظام #سوسیال_دموکراسی وجود دارد و محوریت #عدالت به شکل کم‌رنگ، اما در بحث #سوسیالیسم مورد توجه است و #دموکراسی، بعد از سوسیالیسم مطرح می‌شود.

«شما در این کشور‌ها شاهد هستید که یک فرد ممکن است ۷۰ درصد درآمد خود را #مالیات بدهد تا #شکاف_طبقاتی افزایش پیدا نکند» ولی وقتی از شکاف طبقاتی و اختلاف بین طبقات به عنوان یک موضوع اجتماعی صحبت می‌شود، ریشه در تبعیض، پی‌آمدها و خروجی‌های ناخوشایندی برای جامعه دارد و ماهیت آن اقتصادی است. از این‌رو ماهیت اقتصادی زمانی سامان پیدا می‌کند که #نظام_سیاسی، تکلیف خود را روشن کرده باشد با مسأله‌ی #ثروت و #سرمایه، پس نیازمند سیاست‌گذاری کلان در حوزه‌ی سیاسی (که طبیعتاً یک نوع سوسیالیستی است) خواهد بود که هر نوع مالکیت را می‌خواهد از سطح خرد تا کلان محترم بشمارد، پس به #اختلاف_طبقاتی مانند جامعه‌ی ما دامن‌زده می‌شود. امروزه شاهد هستیم که ۹۰ درصد ثروت و سرمایه در اختیار ۱۰ درصد از جامعه‌ی ما است. در هر جامعه‌ای جرائم، #آسیب‌های_اجتماعی و ناهنجاری‌ها، خروجی و پی‌آمد وجود #تبعیض است. در این شرایط [شرایط تبعیض] افراد در جامعه احساس فقر می‌کنند. خود فقر ممکن است به تنهایی به #جرم ختم نشود، اما احساس فقر ناشی از وجود تبعیض، افراد را به سوی جرم سوق می‌دهد و بی‌علت نیست در جامعه‌ی ما اینقدر زندانی و پرونده در دادگاه وجود دارد. بنابراین آن نظام جامع رفاهی نیز به مسائل کلان بازمی‌گردد، بنابراین مسائل و سیاست‌های اجتماعی ما بدون شک ارتباط تنگاتنگی با مسائل سیاسی دارند و در هر جامعه‌ای نظام سیاسی، تعیین‌کننده‌ی اصلی است. ما به مسائل عدیده‌ی اجتماعی از هر زاویه‌ای که نگاه کنیم از منظومه‌ی فکری نظام سیاسی ریشه می‌گیرد و برای #انتخابات آینده نیز یک کاندیدا برای آن حوزه‌ی سیاسی تعریف می‌شود. به عنوان مثال افرادی برای انتخابات ثبت نام کرده‌اند که سوابق‌شان نشان می‌دهد که اختلاف معناداری با #اصلاح‌طلبان و اعتدالیون حکومتی ندارند، این افراد نمی‌توانند جلوی ناکارآمدی‌های اقتصادی و سیاسی بایستند. در این شرایط نمی‌توان انتظار داشت که مسائل اجتماعی سامان پیدا کند.

شما در شعار‌ها و مناظره‌های انتخاباتی دیده‌اید و باز هم خواهید دید که کاندیدا‌ها نسبت به مسائل اجتماعی موضعی ندارند و عمدتاً شعار‌های کلی و غیر قابل عملیاتی اقتصادی و معیشتی می‌دهند. مثلاً تاکنون کدام کاندیدای #ریاست‌جمهوری از #عدالت_اجتماعی یا شکاف طبقاتی در جامعه و لزوم رفع آن‌ها سخن گفته است؟ متأسفانه درک لازم را ندارند در حالی که مسائل و مشکلات اصلی و ساختاری در جامعه‌ی ما جنبه‌ی اجتماعی دارند و لازم است نگاه جامعه‌شناسانه داشت.

⚠️ بازپخش در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست انجام شود.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |