❓ #انتخابات_مجلس یازدهم در میز #مناظره:
«شرکتنکردن یا شرکتکردن؟»
🗓 یکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۸
👥 مناظره میان:
#احمد_بخارایی (#جامعهشناس) و
#محمد_عطریانفر (عضو شورای مرکزی #حزب_کارگزاران_سازندگی)
📢 برگزارشده از سوی پایگاه خبری دیدار نیوز در تاریخ دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸
❔ پرسشهای مناظره:
👇 گزارش و تحلیل مناظره:
👈 منظرهی یک مناظره
👈 بخارایی: عدم شرکت فعال نوعی اعتراض است / عطریانفر: عدم شرکت فعال شدنی نیست
👈 عطریانفر: من انقلابی نیستم، اصلاحطلبم! / بخارایی: اصولگرایان و اصلاحطلبان پوپولیستند!
🔍 بخشهایی از سخنان من:
… امیدوارم سیاسیون #اصلاحطلب همانند آقای عطریانفر تن به گفتوشنود آکادمیک بدهند تا نوع بحثها متفاوت از روند گذشته، به مثابه «آب در هاون کوبیدن» نشود …
… امروز در ۱۱ آذر ۹۸ که ۱۷ روز از ۲۴ آبان و آغاز #اعتراضات میگذرد و هنوز مشخص نیست که سرنوشت دهها جوان #معترض چیست و آیا در قید حیاتند یا در سردخانهها، عدهای ما را متهم میکنند که این مناظره را به منظور انحراف اذهان از این وقایع جانگداز ترتیب دادهایم. امید که در پایان این مناظره، این نظر اصلاح شود …
… چونکه اساساً انتخابات در ایران «سالبه به انتفاء موضوع» است. اطلاق واژهی «#انتخابات» به آنچه اتفاق میافتد غلط است زیرا سه نوع نظارت: استطلاعی، استرجاعی و استصوابی طبق مواد ۹۸ و ۹۹ #قانون_اساسی آنچنان عرصه را برای داوطلبان تنگ کرده است که نهایتاً دست متخصصان از #مجلس کوتاه ماندهاست و اهالی تزویر و غیرمتخصصان به آن راه داشتهاند …
…کاندیداهای #انتخابات_مجلس شورا موظفند فرم ۷صفحهای را تکمیل و امضا کنند و نهایتاً متعهد میشوند که التزام عملی به اسلام و نظام مقدس و #ولایت_مطلقه_فقیه و دیگر موارد داشته باشند، حال آنکه اینها با نقد جدی عملکرد نظام منافات دارد. در این میان، یک داوطلب یا دروغ میگوید و امضا میکند یا راست میگوید که در هر دو حال نهایتاً با #استحاله اولی در دومی، شاهد یک سری مجالس ناکارامد بودهایم …
… در آخرین انتخابات مجلس در سال ۹۴ شاهد ورود ۱۳۷ اصلاحطلب و اعتدالگرا به مجلس و نهایتاً شکلدهی اکثریت نمایندگان بودیم اما اینها چه کردند و کجاست لوایح تحولجویانه؟ …
… احزاب در ایران از جنس خویشاوندی و دوستانه هستند مانند همین #حزب_کارگزاران متشکل از نام «هاشمیها» …
… از تیر ۷۸ تا خرداد ۸۸ ده سال بین دو اعتراض خونین فاصله بود و از ۸۸ تا دی ۹۶ هشت سال و از ۹۶ تا آبان ۹۸ دو سال، پس در این منحنی حدود سه ماه دیگر در انتخابات مجلس، اعتراض «نرم» و بسا در بهار ۹۹ اعتراضات «سخت» رخ نمایند …
… اگر در سال ۹۴ حدود ۶۲درصد افراد صاحب رأی مشارکت کردند این رقم بسا در اسفند ۹۸ به حدود ۵۸درصد (با فرض دخالت رسمی کسانی که دارای چند کارت هویتی همگون هستند) برسد نه کمتر، اما تلاش جامعهشناسان پرهیزدادن #جامعه از رفتارهای عادتگونه و بسیج توده و نگاه #پوپولیستی است. پس میخواهیم کنش خودمان را معنادار کنیم تا در انتخابات بعدی و در رویدادهای بعدی توأم با آگاهی پیش برویم …
… آقای #خاتمی و #اصلاحطلبان_حکومتی متعارض سخن میگویند …
… جریان اصلاحطلب در دام جریان پوپولیستی افتاده زیرا با ترساندن #مردم نسبت به امکان تقویت #اصولگرایان، هیجانات شرکت در انتخابات را بدون تجزیه و تحلیل واقع بینانه دامن میزنند …
… #عدم_مشارکت در انتخابات مجلس در اسفند ۹۸ به عنوان یک «مواجههی سلبی» و نه یک «مبارزهی منفی» مبتنی بر آگاهی و انتخاب فعالانه به منظور شوتکردن توپ به زمین مقابل است تا با بازی ناشیانهی خود و ارتکاب خطای استراتژیک، امکان ارتقاء سطح آگاهی جمعی فراهم آید و کنشهای بعدی مبتنی بر آرامش و آگاهی باشند …
🎙 | صوت | ویدئو | 🎞
«اگر با نگاه من همسو هستید لطفاً بازنشر کنید.»
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
«شرکتنکردن یا شرکتکردن؟»
🗓 یکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۸
👥 مناظره میان:
#احمد_بخارایی (#جامعهشناس) و
#محمد_عطریانفر (عضو شورای مرکزی #حزب_کارگزاران_سازندگی)
📢 برگزارشده از سوی پایگاه خبری دیدار نیوز در تاریخ دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸
❔ پرسشهای مناظره:
👇 گزارش و تحلیل مناظره:
👈 منظرهی یک مناظره
👈 بخارایی: عدم شرکت فعال نوعی اعتراض است / عطریانفر: عدم شرکت فعال شدنی نیست
👈 عطریانفر: من انقلابی نیستم، اصلاحطلبم! / بخارایی: اصولگرایان و اصلاحطلبان پوپولیستند!
🔍 بخشهایی از سخنان من:
… امیدوارم سیاسیون #اصلاحطلب همانند آقای عطریانفر تن به گفتوشنود آکادمیک بدهند تا نوع بحثها متفاوت از روند گذشته، به مثابه «آب در هاون کوبیدن» نشود …
… امروز در ۱۱ آذر ۹۸ که ۱۷ روز از ۲۴ آبان و آغاز #اعتراضات میگذرد و هنوز مشخص نیست که سرنوشت دهها جوان #معترض چیست و آیا در قید حیاتند یا در سردخانهها، عدهای ما را متهم میکنند که این مناظره را به منظور انحراف اذهان از این وقایع جانگداز ترتیب دادهایم. امید که در پایان این مناظره، این نظر اصلاح شود …
… چونکه اساساً انتخابات در ایران «سالبه به انتفاء موضوع» است. اطلاق واژهی «#انتخابات» به آنچه اتفاق میافتد غلط است زیرا سه نوع نظارت: استطلاعی، استرجاعی و استصوابی طبق مواد ۹۸ و ۹۹ #قانون_اساسی آنچنان عرصه را برای داوطلبان تنگ کرده است که نهایتاً دست متخصصان از #مجلس کوتاه ماندهاست و اهالی تزویر و غیرمتخصصان به آن راه داشتهاند …
…کاندیداهای #انتخابات_مجلس شورا موظفند فرم ۷صفحهای را تکمیل و امضا کنند و نهایتاً متعهد میشوند که التزام عملی به اسلام و نظام مقدس و #ولایت_مطلقه_فقیه و دیگر موارد داشته باشند، حال آنکه اینها با نقد جدی عملکرد نظام منافات دارد. در این میان، یک داوطلب یا دروغ میگوید و امضا میکند یا راست میگوید که در هر دو حال نهایتاً با #استحاله اولی در دومی، شاهد یک سری مجالس ناکارامد بودهایم …
… در آخرین انتخابات مجلس در سال ۹۴ شاهد ورود ۱۳۷ اصلاحطلب و اعتدالگرا به مجلس و نهایتاً شکلدهی اکثریت نمایندگان بودیم اما اینها چه کردند و کجاست لوایح تحولجویانه؟ …
… احزاب در ایران از جنس خویشاوندی و دوستانه هستند مانند همین #حزب_کارگزاران متشکل از نام «هاشمیها» …
… از تیر ۷۸ تا خرداد ۸۸ ده سال بین دو اعتراض خونین فاصله بود و از ۸۸ تا دی ۹۶ هشت سال و از ۹۶ تا آبان ۹۸ دو سال، پس در این منحنی حدود سه ماه دیگر در انتخابات مجلس، اعتراض «نرم» و بسا در بهار ۹۹ اعتراضات «سخت» رخ نمایند …
… اگر در سال ۹۴ حدود ۶۲درصد افراد صاحب رأی مشارکت کردند این رقم بسا در اسفند ۹۸ به حدود ۵۸درصد (با فرض دخالت رسمی کسانی که دارای چند کارت هویتی همگون هستند) برسد نه کمتر، اما تلاش جامعهشناسان پرهیزدادن #جامعه از رفتارهای عادتگونه و بسیج توده و نگاه #پوپولیستی است. پس میخواهیم کنش خودمان را معنادار کنیم تا در انتخابات بعدی و در رویدادهای بعدی توأم با آگاهی پیش برویم …
… آقای #خاتمی و #اصلاحطلبان_حکومتی متعارض سخن میگویند …
… جریان اصلاحطلب در دام جریان پوپولیستی افتاده زیرا با ترساندن #مردم نسبت به امکان تقویت #اصولگرایان، هیجانات شرکت در انتخابات را بدون تجزیه و تحلیل واقع بینانه دامن میزنند …
… #عدم_مشارکت در انتخابات مجلس در اسفند ۹۸ به عنوان یک «مواجههی سلبی» و نه یک «مبارزهی منفی» مبتنی بر آگاهی و انتخاب فعالانه به منظور شوتکردن توپ به زمین مقابل است تا با بازی ناشیانهی خود و ارتکاب خطای استراتژیک، امکان ارتقاء سطح آگاهی جمعی فراهم آید و کنشهای بعدی مبتنی بر آرامش و آگاهی باشند …
🎙 | صوت | ویدئو | 🎞
«اگر با نگاه من همسو هستید لطفاً بازنشر کنید.»
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Instagram
Ahmad Bokharaei احمد بخارایی ـ
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و #مسائل_اجتماعی #ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت دیدگاه شما پیرامون تحلیل ارائه شده هستم. با سپاس ⟩⟩ پیامگیر: https://t.me/drbokharaei . ⟩⟩ بیشتر در: www.dr-bokharaei.com . #مناظره #عطریانفر #احمد_بخارایی…
| #درنگ | پاییز #پژوهش
🗓 سهشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹
🖋 #احمد_بخارایی:
میگویند در این دیار که امروزش را «روز پژوهش» خواندهاند شورایی موسوم به: «#فرهنگ عمومی کشور»، بیست و پنج آذر در پاییز هر سال را به نام روشنیبخش «پژوهش» مزیّن کرد اما امروز، «پژوهش» در آذر پاییز به «پاییز» نشستهاست! امروز چه شدهاست که سایهها، «آفتاب» را به بند کشیدهاند؟ چه شدهاست که دلمان از غم و سرمان از درد آکنده شدهاست؟ چرا امروز، «پژوهش»، پنج پاره شده و «پ»اییزش فرارسیده در حالی که «ژ»رفستیزی، میدان گرفته و سطحینگری گسترده شده و «و»حشت از رأی قاضیهای حکومتی بر صاحبان خرد سایه افکنده و «ه»یچ آذرخشی، نویدمان نمیدهد و «ش»لّاق بر پیکر نحیف پژوهش نواختهمیشود؟ میخواستم از قول گئورگ گادامر، فیلسوف گرانسنگ آلمانی بگویم که: «نیروی حقیقی اصول اخلاقی، مبتنی بر سنّت است اما این اصول بر دلایل عقلی استوار نیستند»، فلذا طبیعی است که از سوی پژوهشگران به چالش کشیدهشوند و پژوهشگری به نام «#کامیل_احمدی» و دیگرانی از زمره ایشان در قبل و بعد از او دست به پژوهش و قلم ببرند و کتاب «به نام سنت» را بنویسند و مظلومیت #زنان را فریاد بزنند اما نهایتاً یک #قاضی_حکومتی او را به ۹ سال زندان محکوم کند! اینک فکر میکنم سخن از گادامر خطاب به اهالی قدرتی که «پژوهش» را به مسلخ بردهاند و در پای سنّت کور، قربانی کردهاند تا در سایهاش به تحکیم مبانی نظری قدرتی علمستیز بپردازند بیهوده است. یک صغیر، چگونه میتواند از معانی عالی درکی داشتهباشد؟ چرا صغیر ماندهایم؟ میخواستم به روش پژوهش #جامعهشناس و #مردمشناس فرانسوی، پیر بوردیو در کتاب ارزشمندش: «تمایز: نقد جامعهشناختی قضاوت در باره سلائق» که تحت تأثیر بزرگان اندیشه مانند هایدگر و هوسرل بود اشاره کنم و بگویم که چون او، روشهای ترکیبی متشکّل از تئوری، دادههای آماری، عکسها و مصاحبهها میتواند دشواری فهم سوژه را از طریق روش ابژکتیو کاهش دهد و امثال «کامیل احمدی» پا جای پای بوردیو گذاشتند و در کتابهایی مانند «خانهای بر روی آب» و «خانهای با در باز» به ترتیب از #ازدواج مشوّش «موقت» و ازدواج مسئلهساز «سفید» مبتنی بر پژوهشهایی عمیق و گسترده، سخن گفتند اما چند روز قبل حکم زندان ۹ ساله را دریافت کردند. از کلام در این حوزه صرف نظر میکنم و پیشتر نمیروم و بیشتر نمیگویم چون فاصله زیاد است بین زبان ما و زبان قدرت و قاضیهایش. اینان اندیشه را به مسلخ بردهاند. میخواستم از لزوم رسوخ به لایههای زیرین سطحها و تمرکز روی ساز و کارها به جای تمرکز روی مردمان و رفتارهای معمولشان در پژوهشهای اصیل به نقل از انسانشناس ساختارگرا، لوی استروس سخن بگویم اما پرسش میکنم: چه سودی دارد در جامعهای از «#علم»، سخن بگوییم که پژوهشگری مانند «کامیل احمدی» به همین روش پیش میرود و در تحقیقش پیرامون #ازدواج_کودکان مظلوم در هفت استان کشور و نیز در کتابش: «طنین سکوت» و همچنین در پژوهش گسترده دیگرش پیرامون #حقوق_کودکان و نیز در کتابش: «یغمای کودکی» سدشکنانه حرکت میکند اما پاداشش دریافت حکم ۹ سال #زندان شدن است تا بیاموزد که نه گادامر و نه بوردیو و نه استروس، از سلامت عقل برخوردار نیستند چون بسان اهالی #قدرت و پیروان #ایدئولوژی مذهبی در کشورمان نمیاندیشند و ذوب در #ولایت نشدهاند؟ دیگر چه سود که به نقل از فرانسیس فوکویاما بگوییم یا نگوییم که «چرخه #دموکراسی در ایران بسته شدهاست»؟ اینجا اهالی قدرت و ششلولبندها بزرگ نشدهاند و افکار کودکانه دارند پس نقل قول از بزرگان اندیشه، خریداری ندارد.
چرا باید پژوهشگران و روشنفکران آزاداندیش در این دیار سنّتمحور از نوع تحرّکناپذیرش، زندگی خود را «مرگ» در میان غریبهها حس کنند و چرا #نظام_قضایی متکی بر قدرت این چنین اهالی پژوهش و #اندیشه را مظلومانه به مسلخ میبرد؟
اخیراً دو زن #فعّال_مدنی به نامهای خانمها: #هدی_عمید و #نجمه_واحدی که نفر نخست، #وکیل دادگستری است به اتهام «آشنا کردن زنان با شرائط ضمن عقد با برگزاری کارگاههای آموزشی» از سوی #ابوالقاسم_صلواتی در شعبه ۱۵ #دادگاه_انقلاب تهران به ترتیب به ۸ و ۷ سال زندان و #حبس تعزیری محکوم شدند! تعجب میکنید؟ باز هم اخیراً خانم #میمنت_حسینی چاوشی، #جمعیتشناس و استاد دانشگاه ملی استرالیا به ۵ سال زندان محکوم شد. او در آذر ۹۷ برای شرکت در کنفرانس منطقهای سالمندی در ایران بنا به دعوت، به ایران آمد و مقالهاش را در کنفرانس ارائه کرد اما هنگام خروج از کشور دستگیر شد. به چه جرمی؟ به اتهام «تبانی علیه #امنیت_ملی از طریق تحقیق در زمینه کاهش زاد و ولد» …|👈 ادامه
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹
🖋 #احمد_بخارایی:
میگویند در این دیار که امروزش را «روز پژوهش» خواندهاند شورایی موسوم به: «#فرهنگ عمومی کشور»، بیست و پنج آذر در پاییز هر سال را به نام روشنیبخش «پژوهش» مزیّن کرد اما امروز، «پژوهش» در آذر پاییز به «پاییز» نشستهاست! امروز چه شدهاست که سایهها، «آفتاب» را به بند کشیدهاند؟ چه شدهاست که دلمان از غم و سرمان از درد آکنده شدهاست؟ چرا امروز، «پژوهش»، پنج پاره شده و «پ»اییزش فرارسیده در حالی که «ژ»رفستیزی، میدان گرفته و سطحینگری گسترده شده و «و»حشت از رأی قاضیهای حکومتی بر صاحبان خرد سایه افکنده و «ه»یچ آذرخشی، نویدمان نمیدهد و «ش»لّاق بر پیکر نحیف پژوهش نواختهمیشود؟ میخواستم از قول گئورگ گادامر، فیلسوف گرانسنگ آلمانی بگویم که: «نیروی حقیقی اصول اخلاقی، مبتنی بر سنّت است اما این اصول بر دلایل عقلی استوار نیستند»، فلذا طبیعی است که از سوی پژوهشگران به چالش کشیدهشوند و پژوهشگری به نام «#کامیل_احمدی» و دیگرانی از زمره ایشان در قبل و بعد از او دست به پژوهش و قلم ببرند و کتاب «به نام سنت» را بنویسند و مظلومیت #زنان را فریاد بزنند اما نهایتاً یک #قاضی_حکومتی او را به ۹ سال زندان محکوم کند! اینک فکر میکنم سخن از گادامر خطاب به اهالی قدرتی که «پژوهش» را به مسلخ بردهاند و در پای سنّت کور، قربانی کردهاند تا در سایهاش به تحکیم مبانی نظری قدرتی علمستیز بپردازند بیهوده است. یک صغیر، چگونه میتواند از معانی عالی درکی داشتهباشد؟ چرا صغیر ماندهایم؟ میخواستم به روش پژوهش #جامعهشناس و #مردمشناس فرانسوی، پیر بوردیو در کتاب ارزشمندش: «تمایز: نقد جامعهشناختی قضاوت در باره سلائق» که تحت تأثیر بزرگان اندیشه مانند هایدگر و هوسرل بود اشاره کنم و بگویم که چون او، روشهای ترکیبی متشکّل از تئوری، دادههای آماری، عکسها و مصاحبهها میتواند دشواری فهم سوژه را از طریق روش ابژکتیو کاهش دهد و امثال «کامیل احمدی» پا جای پای بوردیو گذاشتند و در کتابهایی مانند «خانهای بر روی آب» و «خانهای با در باز» به ترتیب از #ازدواج مشوّش «موقت» و ازدواج مسئلهساز «سفید» مبتنی بر پژوهشهایی عمیق و گسترده، سخن گفتند اما چند روز قبل حکم زندان ۹ ساله را دریافت کردند. از کلام در این حوزه صرف نظر میکنم و پیشتر نمیروم و بیشتر نمیگویم چون فاصله زیاد است بین زبان ما و زبان قدرت و قاضیهایش. اینان اندیشه را به مسلخ بردهاند. میخواستم از لزوم رسوخ به لایههای زیرین سطحها و تمرکز روی ساز و کارها به جای تمرکز روی مردمان و رفتارهای معمولشان در پژوهشهای اصیل به نقل از انسانشناس ساختارگرا، لوی استروس سخن بگویم اما پرسش میکنم: چه سودی دارد در جامعهای از «#علم»، سخن بگوییم که پژوهشگری مانند «کامیل احمدی» به همین روش پیش میرود و در تحقیقش پیرامون #ازدواج_کودکان مظلوم در هفت استان کشور و نیز در کتابش: «طنین سکوت» و همچنین در پژوهش گسترده دیگرش پیرامون #حقوق_کودکان و نیز در کتابش: «یغمای کودکی» سدشکنانه حرکت میکند اما پاداشش دریافت حکم ۹ سال #زندان شدن است تا بیاموزد که نه گادامر و نه بوردیو و نه استروس، از سلامت عقل برخوردار نیستند چون بسان اهالی #قدرت و پیروان #ایدئولوژی مذهبی در کشورمان نمیاندیشند و ذوب در #ولایت نشدهاند؟ دیگر چه سود که به نقل از فرانسیس فوکویاما بگوییم یا نگوییم که «چرخه #دموکراسی در ایران بسته شدهاست»؟ اینجا اهالی قدرت و ششلولبندها بزرگ نشدهاند و افکار کودکانه دارند پس نقل قول از بزرگان اندیشه، خریداری ندارد.
چرا باید پژوهشگران و روشنفکران آزاداندیش در این دیار سنّتمحور از نوع تحرّکناپذیرش، زندگی خود را «مرگ» در میان غریبهها حس کنند و چرا #نظام_قضایی متکی بر قدرت این چنین اهالی پژوهش و #اندیشه را مظلومانه به مسلخ میبرد؟
اخیراً دو زن #فعّال_مدنی به نامهای خانمها: #هدی_عمید و #نجمه_واحدی که نفر نخست، #وکیل دادگستری است به اتهام «آشنا کردن زنان با شرائط ضمن عقد با برگزاری کارگاههای آموزشی» از سوی #ابوالقاسم_صلواتی در شعبه ۱۵ #دادگاه_انقلاب تهران به ترتیب به ۸ و ۷ سال زندان و #حبس تعزیری محکوم شدند! تعجب میکنید؟ باز هم اخیراً خانم #میمنت_حسینی چاوشی، #جمعیتشناس و استاد دانشگاه ملی استرالیا به ۵ سال زندان محکوم شد. او در آذر ۹۷ برای شرکت در کنفرانس منطقهای سالمندی در ایران بنا به دعوت، به ایران آمد و مقالهاش را در کنفرانس ارائه کرد اما هنگام خروج از کشور دستگیر شد. به چه جرمی؟ به اتهام «تبانی علیه #امنیت_ملی از طریق تحقیق در زمینه کاهش زاد و ولد» …|👈 ادامه
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۳)
🗓 چهارشنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهمگفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
«#بحران_مقبولیت» #نظام_شیعی در ایران
🖋 #احمد_بخارایی، جامعهشناس
۱ـ در شطحیات (۲) گفتهبودم که #نظام_سیاسی در ایران از میان چهار مؤلفهی «#مشروعیت_سیاسی» در سه مؤلفه، مشکل بحرانآفرین ندارد که عبارتند از: حقانیت، قانونمندی و کارآمدی (البته با تعاریفی که گذشت!) اما در مؤلفهی چهارم یعنی «#مقبولیت» (Acceptability) با بحران مواجه است که این به تنهایی هموزن همهی آن سه عنصر قبلی در #ناپایداری_سیاسی در ایران است. دوستان خواستند بیشتر توضیح دهم.
۲ـ «بحران مقبولیت» مانند هر پدیدهای از چهار زاویه معطوف به سه زمان، قابل تحلیل است.
۲ـ۱ـ به اعتبار تبارشناسی #جامعه:
الف ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به اعتبار بستر فرهنگی و مذهبی، اینک و همچنان تندیس «#ولایت ـ #امت» در میادین شهرها به جای «#دولت ـ #ملت» خود را مینمایاند که نزد برخی تاریخ گذشته است.
ب ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به اعتبار بستر جهانی، الگوهای حکومتمداری در ایران با روند #جهانیشدن ناساز است.
۲ـ۲ـ به اعتبار «شکل» در زمان اکنون:
الف ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به طور عریان مشاهده میشود که مقولاتی مانند «#عشق» و «#صلح» و «#دیگرخواهی» به حاشیه رفتهاند و زندگی، علی الظاهر تکراری و تا حدودی خالی از معنا شده است.
ب ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا در کوچه و خیابان مشاهده میشود که #انسانیت، نحیف شده است و #کودکان_کار و خیابان تا کمر به داخل ظرف زباله خم شدهاند.
۲ـ۳ـ به اعتبار «محتوا» در زمان اکنون:
ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا …
ـ در روند تصمیمسازی، نقش «عاملیت» به سطح حداقلی کاهش یافته، از #رأی دادنها تا اصلاح ساختارها،
ـ فضای دهشتناک نئولیبرالی کج و ماوج حاکم، نوکیسهها را همچنان ارتقاء میبخشد و فرصت خوبی برای اهالی زدوبند فراهم کرده است تا با «ریش مصلحتی»، به ریشه بزنند،
ـ «تخصصمحوری» از ترس «تعهدمحوری» به کنجی خزیده و #عقلانیت، نحیف شده است،
ـ وحشت #حاکمیت از رعایایش، به کماعتمادی مردم به حاکمیت منجر شده است،
ـ از #مذهب، استفادهی ابزاری شده است،
ـ کاریزمایی فرمانده، تبدیل به فرماندهی کاریزمای تاریخگذشته، شده است.
۲ـ۴ـ به اعتبار پیآمدها:
ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا …
ـ حس بیهودگی، گریبان خیلیها را میفشارد در صحنههای خالی از محتوا مانند رأیدادنها تا اصلاح ساختارها،
ـ نرخ #بیکاری بالاست و آزاردهنده،
ـ #آموزش در مدارس و دانشگاهها، سست و کممایهاند،
ـ زندانها به جای «ترمیم متهم»، مشوّق تکرار جرماند،
ـ با فضای هوشمند مجازی، مقابله میشود تا همچنان با کنکاش حوزهی خصوصی، مدار فکری کنشگران به سمت مدار #ایدئولوژیک حاکمیت، جهت یابد،
ـ مدافعان #آزادی و حتی مدافعان زیبایی و سلامت طبیعت، به حبس می روند،
ـ نارضایتی از «آنچه هست» (با فرض خوببودن نسبت به برخی کشورهای کمتر توسعهیافته) رو به افزایش است.
۳ـ هفده شاخص در تشدید «بحران مقبولیت» نظام سیاسی در ایران را متذکر شدم. میخواهم بگویم نیمی از این موارد (هشتونیم شاخص!) کفایت میکند که پایداری یک نظام سیاسی، متزلزل شود. از نبود «#دموکراسی» حرفی نزدم چرا که همهی این موارد هفدهگانه، قبل از تحقق دموکراسی از امکان تحقق به طور نسبی برخوردارند، پس: دموکراسی پیشکش حاکمیت! در شطحیات (۲) نوشتم و اینک باز میگویم که وجود «بحران مقبولیت» در نظام سیاسی در هر جامعهای باتلاقی میآفریند که حاکمیت هر قدر هم خیرخواهانه هر توافقنامهای را با هر صاحب قدرتی امضا کند به ضد خود تبدیل میشود! فکر کنیم، فکر کردن خوب است.
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 چهارشنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهمگفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
«#بحران_مقبولیت» #نظام_شیعی در ایران
🖋 #احمد_بخارایی، جامعهشناس
۱ـ در شطحیات (۲) گفتهبودم که #نظام_سیاسی در ایران از میان چهار مؤلفهی «#مشروعیت_سیاسی» در سه مؤلفه، مشکل بحرانآفرین ندارد که عبارتند از: حقانیت، قانونمندی و کارآمدی (البته با تعاریفی که گذشت!) اما در مؤلفهی چهارم یعنی «#مقبولیت» (Acceptability) با بحران مواجه است که این به تنهایی هموزن همهی آن سه عنصر قبلی در #ناپایداری_سیاسی در ایران است. دوستان خواستند بیشتر توضیح دهم.
۲ـ «بحران مقبولیت» مانند هر پدیدهای از چهار زاویه معطوف به سه زمان، قابل تحلیل است.
۲ـ۱ـ به اعتبار تبارشناسی #جامعه:
الف ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به اعتبار بستر فرهنگی و مذهبی، اینک و همچنان تندیس «#ولایت ـ #امت» در میادین شهرها به جای «#دولت ـ #ملت» خود را مینمایاند که نزد برخی تاریخ گذشته است.
ب ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به اعتبار بستر جهانی، الگوهای حکومتمداری در ایران با روند #جهانیشدن ناساز است.
۲ـ۲ـ به اعتبار «شکل» در زمان اکنون:
الف ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به طور عریان مشاهده میشود که مقولاتی مانند «#عشق» و «#صلح» و «#دیگرخواهی» به حاشیه رفتهاند و زندگی، علی الظاهر تکراری و تا حدودی خالی از معنا شده است.
ب ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا در کوچه و خیابان مشاهده میشود که #انسانیت، نحیف شده است و #کودکان_کار و خیابان تا کمر به داخل ظرف زباله خم شدهاند.
۲ـ۳ـ به اعتبار «محتوا» در زمان اکنون:
ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا …
ـ در روند تصمیمسازی، نقش «عاملیت» به سطح حداقلی کاهش یافته، از #رأی دادنها تا اصلاح ساختارها،
ـ فضای دهشتناک نئولیبرالی کج و ماوج حاکم، نوکیسهها را همچنان ارتقاء میبخشد و فرصت خوبی برای اهالی زدوبند فراهم کرده است تا با «ریش مصلحتی»، به ریشه بزنند،
ـ «تخصصمحوری» از ترس «تعهدمحوری» به کنجی خزیده و #عقلانیت، نحیف شده است،
ـ وحشت #حاکمیت از رعایایش، به کماعتمادی مردم به حاکمیت منجر شده است،
ـ از #مذهب، استفادهی ابزاری شده است،
ـ کاریزمایی فرمانده، تبدیل به فرماندهی کاریزمای تاریخگذشته، شده است.
۲ـ۴ـ به اعتبار پیآمدها:
ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا …
ـ حس بیهودگی، گریبان خیلیها را میفشارد در صحنههای خالی از محتوا مانند رأیدادنها تا اصلاح ساختارها،
ـ نرخ #بیکاری بالاست و آزاردهنده،
ـ #آموزش در مدارس و دانشگاهها، سست و کممایهاند،
ـ زندانها به جای «ترمیم متهم»، مشوّق تکرار جرماند،
ـ با فضای هوشمند مجازی، مقابله میشود تا همچنان با کنکاش حوزهی خصوصی، مدار فکری کنشگران به سمت مدار #ایدئولوژیک حاکمیت، جهت یابد،
ـ مدافعان #آزادی و حتی مدافعان زیبایی و سلامت طبیعت، به حبس می روند،
ـ نارضایتی از «آنچه هست» (با فرض خوببودن نسبت به برخی کشورهای کمتر توسعهیافته) رو به افزایش است.
۳ـ هفده شاخص در تشدید «بحران مقبولیت» نظام سیاسی در ایران را متذکر شدم. میخواهم بگویم نیمی از این موارد (هشتونیم شاخص!) کفایت میکند که پایداری یک نظام سیاسی، متزلزل شود. از نبود «#دموکراسی» حرفی نزدم چرا که همهی این موارد هفدهگانه، قبل از تحقق دموکراسی از امکان تحقق به طور نسبی برخوردارند، پس: دموکراسی پیشکش حاکمیت! در شطحیات (۲) نوشتم و اینک باز میگویم که وجود «بحران مقبولیت» در نظام سیاسی در هر جامعهای باتلاقی میآفریند که حاکمیت هر قدر هم خیرخواهانه هر توافقنامهای را با هر صاحب قدرتی امضا کند به ضد خود تبدیل میشود! فکر کنیم، فکر کردن خوب است.
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۴)
🗓 شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
رویای «#اصلاحات_ساختاری»!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
۱ـ چه تفاوتی وجود دارد بین «#ساختار» و «ساختاری»؟ اولی از زمرهی «مصادیق» است و دومی از جملهی «مفاهیم» مانند پدر و پدری. به عنوان مثال، «#ساختار_اقتصادی» یعنی آنچه هست و مشاهده میشود (در مقام قانون یا اجرا) و «اقتصاد ساختاری» یعنی اقتصادی که ریشهدار است به گونهای که تکانههای اجتماعی با موج بالا، کمتر تخریبش میکند. بنابراین «اصلاح ساختار»، یعنی بازسازی در ساختارهای اجتماعی موجود، مثلاً در #ساختار_حقوقی اگر اقتدار نسبی #ولایت_فقیه به اقتدار مطلق ولایت فقیه، تغییر یابد(چنانکه یافت!) یک اصلاح ساختار معطوف به #ایدئولوژی تحقق یافته. این ایدئولوژی میتواند در اصلاحات ساختاری هم نقشآفرین باشد. بر همین اساس، #انقلاب_۵۷ در ایران هم که برخی از یک زاویه، «#ارتجاعی» قلمدادش کردهاند یک اصلاحات ساختاری است. پس در مقولهی «#اصلاحات ساختاری» ماهیتاً یک تغییر اساسی و گاه انقلاب نیز نهفته است.
۲ـ «اصلاح» یک مفهوم است که وقتی به موضوعی، ضمیمه میشود تازه معنای ملموس مییابد. میگوییم: اصلاح نباتات یا اصلاح انسانها که هر یک معنای مشخصی پیدا میکند. از اصلاح نباتات تا اصلاح انسانها فاصله از زمین تا آسمان است زیرا در اولی، مبنای اصلاح، امر موجود است و روشش، تدریجی با توجه به ظرفیتهای نباتی است اما در دومی یعنی «اصلاح انسان» ماهیت آدمی ممکن است تغییر یابد و چهقدر فاصله است بین انسان «دیگرکُش» با انسان «دیگرخواه» طی روند اصلاح انسان! در اجتماع هم این گونه است. یک #حکومت_مستبد دست به «اصلاح ساختار»هایش میزند تا بر اساس ظرفیتهای موجودش با روشهای نوین و اصلاحشده همچنان به حیاتش بقا بخشد. اما در نقطهی مقابل، آزاداندیشان به دنبال «اصلاحات ساختاری» هستند تا نهایتاً این #حاکمیت از دیگرکشی به دیگرخواهی تغییر یابد. پس اولی به دنبال «تثبیت» است و دومی به دنبال «تغییر».
۳ـ هر چه #ساختار_سیاسی نفوذناپذیرتر و چغرتر باشد روند «اصلاحات ساختاری» خشونتبارتر میشود. سال ۵۵ تا ۵۷ را در نظر آورید. اگر حکومت #شاه در مقابل هیجانات انقلابی، مقاومت بیشتری میکرد روند انقلاب خشونت بارتر و هزینهبرتر و طولانیتر میشد. به نظر میرسد در ماهیت «اصلاح ساختاری»، نوعی تغییر نهفته است که اگر #نظام_سیاسی برنتابد نهایتاً به شورشهای پهندامنه ختم میشود. حال اگر این شورشهای پهندامنه از سوی یک ایدئولوژی هدایت شود «انقلاب» نام میگیرد و الّا یک «تغییر» است. پس اینکه برخی میگویند «#رفرمیسم» در مقابل «#انقلاب» است خطا است. انقلاب، شکل ویژهای از اصلاحات ساختاری است، مگر آنکه گفتهشود اساسا «اصلاحات ساختاری»، مفهومی #پارادوکسیکال است.
۴ـ نقش «#عاملیت» در «اصلاح ساختار» در ایران کنونی، مبتنی بر جنبههای ویژهای مانند #کاریزما بودن یا ثروتمند بودن یا خانوادهدار بودن در امر #قدرت است اما نقش «عاملیت» در «اصلاح ساختاری» مبتنی بر اراده و #عقلانیت جمعی یا تخصص یا واقعگرایی یا جهانوطنی است. بنابراین همهجا «عاملیت»، دارای نقش است اما این کجا و آن کجا!
۵ـ هر چه ساختارهای چهارگانهی اجتماعی (اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی) بیشتر و بیشتر در هم تنیده باشند انجام اصلاحات ساختاری، بیشتر و بیشتر به تغییرات تؤام با زور نزدیکتر میشود زیرا گریزی از آن نیست مانند انجام #سزارین برای مادری که نمیتواند طبیعی بزاید. این خونبار خواهدبود و حتی ممکن است جان مادر برای تولد فرزند به خطر بیفتد اما چارهای نیست چون اگر جز این باشد خطر، جان هر دو یعنی مادر و فرزند را تهدید میکند. «#گذار_دموکراتیک» به مثابه «#استراتژی تغییر»، گاه امکانناپذیر است آنجا که ساختارها در هم تنیده و نفوذ ناپذیرند و نقش «عاملیت» در «اصلاحات ساختاری» ناهمسو با #منافع حاکمیت تلقی میشود.
۶ـ از «#امر_مطلوب» تا «#امر_ممکن»، گاه فاصله از زمین تا آسمان است. بله، همه موافقیم که «عدم خشونتطلبی» در روند اصلاحات ساختاری، امری «مطلوب» است اما آیا با توجه به موارد مذکور، انجام این توصیه امری «ممکن» است؟ نمیخواهیم شعر بگوییم که زیبا و دلنواز است میخواهیم از واقعیات عبوس سخن بگوییم.
۷ـ به نظر میرسد آنان که به خطا، «#انقلابیگری» را در نقطهی مقابل «اصلاحطلبی ساختاری» قرار دادهاند ابتدا به خود و سپس به دیگران آدرس غلط دادهاند. انقلاب، نهایت اصلاحات ساختاری معطوف به ایدئولوژی است که مرحله قبل از آن و فارغ از ایدئولوژی، «#تحولخواهی» است. این… | ادامه👇:
http://blog.dr-bokharaei.com/2021/04/blog-post.html?#more
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
رویای «#اصلاحات_ساختاری»!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
۱ـ چه تفاوتی وجود دارد بین «#ساختار» و «ساختاری»؟ اولی از زمرهی «مصادیق» است و دومی از جملهی «مفاهیم» مانند پدر و پدری. به عنوان مثال، «#ساختار_اقتصادی» یعنی آنچه هست و مشاهده میشود (در مقام قانون یا اجرا) و «اقتصاد ساختاری» یعنی اقتصادی که ریشهدار است به گونهای که تکانههای اجتماعی با موج بالا، کمتر تخریبش میکند. بنابراین «اصلاح ساختار»، یعنی بازسازی در ساختارهای اجتماعی موجود، مثلاً در #ساختار_حقوقی اگر اقتدار نسبی #ولایت_فقیه به اقتدار مطلق ولایت فقیه، تغییر یابد(چنانکه یافت!) یک اصلاح ساختار معطوف به #ایدئولوژی تحقق یافته. این ایدئولوژی میتواند در اصلاحات ساختاری هم نقشآفرین باشد. بر همین اساس، #انقلاب_۵۷ در ایران هم که برخی از یک زاویه، «#ارتجاعی» قلمدادش کردهاند یک اصلاحات ساختاری است. پس در مقولهی «#اصلاحات ساختاری» ماهیتاً یک تغییر اساسی و گاه انقلاب نیز نهفته است.
۲ـ «اصلاح» یک مفهوم است که وقتی به موضوعی، ضمیمه میشود تازه معنای ملموس مییابد. میگوییم: اصلاح نباتات یا اصلاح انسانها که هر یک معنای مشخصی پیدا میکند. از اصلاح نباتات تا اصلاح انسانها فاصله از زمین تا آسمان است زیرا در اولی، مبنای اصلاح، امر موجود است و روشش، تدریجی با توجه به ظرفیتهای نباتی است اما در دومی یعنی «اصلاح انسان» ماهیت آدمی ممکن است تغییر یابد و چهقدر فاصله است بین انسان «دیگرکُش» با انسان «دیگرخواه» طی روند اصلاح انسان! در اجتماع هم این گونه است. یک #حکومت_مستبد دست به «اصلاح ساختار»هایش میزند تا بر اساس ظرفیتهای موجودش با روشهای نوین و اصلاحشده همچنان به حیاتش بقا بخشد. اما در نقطهی مقابل، آزاداندیشان به دنبال «اصلاحات ساختاری» هستند تا نهایتاً این #حاکمیت از دیگرکشی به دیگرخواهی تغییر یابد. پس اولی به دنبال «تثبیت» است و دومی به دنبال «تغییر».
۳ـ هر چه #ساختار_سیاسی نفوذناپذیرتر و چغرتر باشد روند «اصلاحات ساختاری» خشونتبارتر میشود. سال ۵۵ تا ۵۷ را در نظر آورید. اگر حکومت #شاه در مقابل هیجانات انقلابی، مقاومت بیشتری میکرد روند انقلاب خشونت بارتر و هزینهبرتر و طولانیتر میشد. به نظر میرسد در ماهیت «اصلاح ساختاری»، نوعی تغییر نهفته است که اگر #نظام_سیاسی برنتابد نهایتاً به شورشهای پهندامنه ختم میشود. حال اگر این شورشهای پهندامنه از سوی یک ایدئولوژی هدایت شود «انقلاب» نام میگیرد و الّا یک «تغییر» است. پس اینکه برخی میگویند «#رفرمیسم» در مقابل «#انقلاب» است خطا است. انقلاب، شکل ویژهای از اصلاحات ساختاری است، مگر آنکه گفتهشود اساسا «اصلاحات ساختاری»، مفهومی #پارادوکسیکال است.
۴ـ نقش «#عاملیت» در «اصلاح ساختار» در ایران کنونی، مبتنی بر جنبههای ویژهای مانند #کاریزما بودن یا ثروتمند بودن یا خانوادهدار بودن در امر #قدرت است اما نقش «عاملیت» در «اصلاح ساختاری» مبتنی بر اراده و #عقلانیت جمعی یا تخصص یا واقعگرایی یا جهانوطنی است. بنابراین همهجا «عاملیت»، دارای نقش است اما این کجا و آن کجا!
۵ـ هر چه ساختارهای چهارگانهی اجتماعی (اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی) بیشتر و بیشتر در هم تنیده باشند انجام اصلاحات ساختاری، بیشتر و بیشتر به تغییرات تؤام با زور نزدیکتر میشود زیرا گریزی از آن نیست مانند انجام #سزارین برای مادری که نمیتواند طبیعی بزاید. این خونبار خواهدبود و حتی ممکن است جان مادر برای تولد فرزند به خطر بیفتد اما چارهای نیست چون اگر جز این باشد خطر، جان هر دو یعنی مادر و فرزند را تهدید میکند. «#گذار_دموکراتیک» به مثابه «#استراتژی تغییر»، گاه امکانناپذیر است آنجا که ساختارها در هم تنیده و نفوذ ناپذیرند و نقش «عاملیت» در «اصلاحات ساختاری» ناهمسو با #منافع حاکمیت تلقی میشود.
۶ـ از «#امر_مطلوب» تا «#امر_ممکن»، گاه فاصله از زمین تا آسمان است. بله، همه موافقیم که «عدم خشونتطلبی» در روند اصلاحات ساختاری، امری «مطلوب» است اما آیا با توجه به موارد مذکور، انجام این توصیه امری «ممکن» است؟ نمیخواهیم شعر بگوییم که زیبا و دلنواز است میخواهیم از واقعیات عبوس سخن بگوییم.
۷ـ به نظر میرسد آنان که به خطا، «#انقلابیگری» را در نقطهی مقابل «اصلاحطلبی ساختاری» قرار دادهاند ابتدا به خود و سپس به دیگران آدرس غلط دادهاند. انقلاب، نهایت اصلاحات ساختاری معطوف به ایدئولوژی است که مرحله قبل از آن و فارغ از ایدئولوژی، «#تحولخواهی» است. این… | ادامه👇:
http://blog.dr-bokharaei.com/2021/04/blog-post.html?#more
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۱۳)
🗓 شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
#روز_جهانی_کارگر و #انتخابات_خرداد_۱۴۰۰!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
امروز شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ و روز اول ماه می، روز جهانی کسانی است که بیش از همه مورد غفلت قرار گرفتهاند.
۱ـ این روزها در کلابهاوسها عزیزان راست و چپ دل خوش کردهاند که با حضور حدود ۲۰ هزار مشارکتجو، کاندیداهای #ریاستجمهوری به طرح مباحث میپردازند تا بسا تنور انتخابات خرداد داغتر شود. دیشب هم آقای #جهانگیری و فردا هم شاید دوباره آقای #تاجزاده و شاید اندکی بعد باز هم خانم #فائزه_هاشمی! از سوی دیگر #دلواپسان #ولایت نیز سخنان کلابهاوسی میپراکنند. دوستان چند بار بنده را به #کلابهاوس دعوت کردند اما احساس کردم جنبهی هیجانی و فرصتسوزش نسبت به جنبهی دیالکتیکیاش می چربد فلذا تاکنون علاقهای در خود ندیدم که در آنجا گذران وقت کنم. قبل از این تقریباً این عزیزانی که اینک در #کلابهاوس سخن میگویند از گفتوشنود چالشی پرهیز کرده بودند. میگویید: نه! بروید و از ایشان بخواهید که دیالکتیکی وارد گفتوشنود شوند تا هر دو سوی مناظره از فرصت همگون برای بحث برخوردار باشند. آنوقت میبینید که ما به «منبر» عادت کردهایم هم راست و هم چپمان.
۲ـ به نظر میرسد مسئلهی اصلی در جامعهی ما وجود «#تبعیض» است. این تبعیض در ابعاد اجتماعی و اقتصادی، بیشتر برجسته است. امروز #روز_کارگر است و یک پرسش اساسی وجود دارد که «تبعیض» را به چالش میکشاند و آن آین که: توزیع ناعادلانهی #ثروت و پول در جامعهی ما که منجر به #اختلاف_طبقاتی آزاردهنده شده است در کجای برنامههای کاندیداها قرار دارد؟ چرا یک سری شعارهای تکراری تحویل مردم داده میشود؟ مگر این قضایای سیاسی که جناب ظریف در آن فایل صوتی مطرح کردهاست خیلی تازگی دارد و مگر بارها و مکرراً نسبت به وجود تعارضات جدی در عرصهی سیاستگذاری خارجی گفته نشده بود؟ فرض کنید گردش به سمت آمریکا یا روسیه یا متوازن باشد، حال اگر همین منش مدیریتی و همین ساختارهای بیمار حقوقی و سیاسی تداوم داشته باشد واقعاً چه تفاوتی میکند؟ چرا در این گفتوگوهای تبلیغاتی در کلابهاوس به مسائل اصلی پرداخته نمیشود؟ داستان «#مالکیت_خصوصی» چیست؟ افسارش را کجا و کی و چگونه کاندیداها میخواهند بکشند؟ مگر جز این است که در جامعهای که مالکیت خصوصی افسار گسیخته وجود داشته باشد حتی «#آزادی» هم بیارزش است و مگر جز این است که «آزادی» هم از سوی صاحبان پول و قدرت جهت داده میشود؟ پس اگر ما «آزادی» را به شمای کاندیدا ببخشاییم شما چه طرحی برای حکایت افسار گسیختهی «مالکیت خصوصی» دارید؟
۳ـ در اصل ۲۲ #قانون_اساسی آمده که: «حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرّض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند». حالا این «#قانون» آیا تاکنون متعرض همه مواردی که در آن اشاره شده، شده است؟ پاسخ: بله، آنجا که «قدرت» و #امر_سیاسی به چالش کشیده شده و نقد شده. مثلاً مصادرهی اموال بهاییها یا ممنوعالمعامله شدن #فعالان_سیاسی یا مواردی از این دست. اما آیا این همه افرادی که «یک شبه ره صد ساله رفتهاند»، یعنی همان نوکیسهگان و این همه #فاصله_طبقاتی که موجب اینهمه ناراحتی و افسردهگی و نومیدی و فساد و جرم و مهمتر از همه «رخداد یک امر غیر اخلاقی و غیر انسانی» شدهاست دُم به تلهی «قانون» دادهاند؟ پاسخ: خیر. چرا؟ زیرا در اصل ۴۷ قانون اساسی آمده: «مالکیت شخصی که از راه مشروع باشد محترم است. ضوابط آن را قانون معین میکند». حالا مشکل شد دو تا: معنای «مشروع» و وضوح «قانون»! باز هم جلوتر میرویم. در بند ۶ اصل ۲ قانون اساسی در بخش اول در مورد راه تشخیص کرامت و آزادی اعضای جامعهی ایران آمده: «اجتهاد مستمر فقهای جامعالشرائط بر اساس کتاب و سنت معصومین»! عزیزان من این مجموعه تفاسیر این جماعت مدعی فقاهت یک فضاحت سنگین در این ۴۳ سال به بار آورده، حال شما از این جماعت انتطار دارید که معنای مفاهیم کلیدی مانند «مالکیت خصوصی» را مشخص کنند؟ اینها آمده بودند که #مستضعفین را به بالا بکشند یا اینکه «#مستکبر» کنند؟ علیالظاهر، نقض غرض صورت پذیرفته. به نظر نمیرسد این جماعت بتوانند کاری کنند چون در ثروت و قدرت آنچنان غرقند که از بیرون آب، خبر ندارند!
۴ـ روز جهانی #کارگر است. اختلاف طبقات در ایران بیداد میکند. افراد سودجو اعم از ریشدار و بیریش، صحنه را برای عرض اندام و لگدپراکنی کاملاً مساعد دیدهاند و این حکایت از سال ۱۳۶۷ بیشتر شدت گرفت. «کارگر» کجا قرار دارد؟ معنای…| ادامه👉
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
#روز_جهانی_کارگر و #انتخابات_خرداد_۱۴۰۰!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
امروز شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ و روز اول ماه می، روز جهانی کسانی است که بیش از همه مورد غفلت قرار گرفتهاند.
۱ـ این روزها در کلابهاوسها عزیزان راست و چپ دل خوش کردهاند که با حضور حدود ۲۰ هزار مشارکتجو، کاندیداهای #ریاستجمهوری به طرح مباحث میپردازند تا بسا تنور انتخابات خرداد داغتر شود. دیشب هم آقای #جهانگیری و فردا هم شاید دوباره آقای #تاجزاده و شاید اندکی بعد باز هم خانم #فائزه_هاشمی! از سوی دیگر #دلواپسان #ولایت نیز سخنان کلابهاوسی میپراکنند. دوستان چند بار بنده را به #کلابهاوس دعوت کردند اما احساس کردم جنبهی هیجانی و فرصتسوزش نسبت به جنبهی دیالکتیکیاش می چربد فلذا تاکنون علاقهای در خود ندیدم که در آنجا گذران وقت کنم. قبل از این تقریباً این عزیزانی که اینک در #کلابهاوس سخن میگویند از گفتوشنود چالشی پرهیز کرده بودند. میگویید: نه! بروید و از ایشان بخواهید که دیالکتیکی وارد گفتوشنود شوند تا هر دو سوی مناظره از فرصت همگون برای بحث برخوردار باشند. آنوقت میبینید که ما به «منبر» عادت کردهایم هم راست و هم چپمان.
۲ـ به نظر میرسد مسئلهی اصلی در جامعهی ما وجود «#تبعیض» است. این تبعیض در ابعاد اجتماعی و اقتصادی، بیشتر برجسته است. امروز #روز_کارگر است و یک پرسش اساسی وجود دارد که «تبعیض» را به چالش میکشاند و آن آین که: توزیع ناعادلانهی #ثروت و پول در جامعهی ما که منجر به #اختلاف_طبقاتی آزاردهنده شده است در کجای برنامههای کاندیداها قرار دارد؟ چرا یک سری شعارهای تکراری تحویل مردم داده میشود؟ مگر این قضایای سیاسی که جناب ظریف در آن فایل صوتی مطرح کردهاست خیلی تازگی دارد و مگر بارها و مکرراً نسبت به وجود تعارضات جدی در عرصهی سیاستگذاری خارجی گفته نشده بود؟ فرض کنید گردش به سمت آمریکا یا روسیه یا متوازن باشد، حال اگر همین منش مدیریتی و همین ساختارهای بیمار حقوقی و سیاسی تداوم داشته باشد واقعاً چه تفاوتی میکند؟ چرا در این گفتوگوهای تبلیغاتی در کلابهاوس به مسائل اصلی پرداخته نمیشود؟ داستان «#مالکیت_خصوصی» چیست؟ افسارش را کجا و کی و چگونه کاندیداها میخواهند بکشند؟ مگر جز این است که در جامعهای که مالکیت خصوصی افسار گسیخته وجود داشته باشد حتی «#آزادی» هم بیارزش است و مگر جز این است که «آزادی» هم از سوی صاحبان پول و قدرت جهت داده میشود؟ پس اگر ما «آزادی» را به شمای کاندیدا ببخشاییم شما چه طرحی برای حکایت افسار گسیختهی «مالکیت خصوصی» دارید؟
۳ـ در اصل ۲۲ #قانون_اساسی آمده که: «حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرّض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند». حالا این «#قانون» آیا تاکنون متعرض همه مواردی که در آن اشاره شده، شده است؟ پاسخ: بله، آنجا که «قدرت» و #امر_سیاسی به چالش کشیده شده و نقد شده. مثلاً مصادرهی اموال بهاییها یا ممنوعالمعامله شدن #فعالان_سیاسی یا مواردی از این دست. اما آیا این همه افرادی که «یک شبه ره صد ساله رفتهاند»، یعنی همان نوکیسهگان و این همه #فاصله_طبقاتی که موجب اینهمه ناراحتی و افسردهگی و نومیدی و فساد و جرم و مهمتر از همه «رخداد یک امر غیر اخلاقی و غیر انسانی» شدهاست دُم به تلهی «قانون» دادهاند؟ پاسخ: خیر. چرا؟ زیرا در اصل ۴۷ قانون اساسی آمده: «مالکیت شخصی که از راه مشروع باشد محترم است. ضوابط آن را قانون معین میکند». حالا مشکل شد دو تا: معنای «مشروع» و وضوح «قانون»! باز هم جلوتر میرویم. در بند ۶ اصل ۲ قانون اساسی در بخش اول در مورد راه تشخیص کرامت و آزادی اعضای جامعهی ایران آمده: «اجتهاد مستمر فقهای جامعالشرائط بر اساس کتاب و سنت معصومین»! عزیزان من این مجموعه تفاسیر این جماعت مدعی فقاهت یک فضاحت سنگین در این ۴۳ سال به بار آورده، حال شما از این جماعت انتطار دارید که معنای مفاهیم کلیدی مانند «مالکیت خصوصی» را مشخص کنند؟ اینها آمده بودند که #مستضعفین را به بالا بکشند یا اینکه «#مستکبر» کنند؟ علیالظاهر، نقض غرض صورت پذیرفته. به نظر نمیرسد این جماعت بتوانند کاری کنند چون در ثروت و قدرت آنچنان غرقند که از بیرون آب، خبر ندارند!
۴ـ روز جهانی #کارگر است. اختلاف طبقات در ایران بیداد میکند. افراد سودجو اعم از ریشدار و بیریش، صحنه را برای عرض اندام و لگدپراکنی کاملاً مساعد دیدهاند و این حکایت از سال ۱۳۶۷ بیشتر شدت گرفت. «کارگر» کجا قرار دارد؟ معنای…| ادامه👉
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
| «#ساختار_سیاسی و #انتخابات_ریاستجمهوری: تشدید #خشونت_اجتماعی»
🗓 شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی آرمان ملی دربارهی #خشونتورزی ناشی از تصمیمات سیاسی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۰، شمارهی ۱۰۳۲
| نمایش گزارش: 👉
| فایل شنیداری: 👉
🔍 با روزنامهنگار محترم روزنامهی «آرمان ملی» در خصوص رابطهی کرونا و خشونت اجتماعی و نقش ایدئولوژی مذهبی و ساختار سیاسی ایران در تشدید خشونت اجتماعی و تبعات خانمانسوز خشونتهای اجتماعی گفتوگویی داشتم که حدود ۳۷ دقیقه به طول انجامید و متأسفانه بر اساس خط قرمزهای تحمیلی به روزنامههای مستقل، حدود نیمی از موضوعات کلیدی، قابل انتشار نبود. اینک فایل صوتی ضمیمه است که در آن به این موضوعها اشاره داشتم:
ـ ضعف #حاکمیت در مقابله با کرونا و افزایش خشونت اجتماعی و پایینتر آمدن آستانهی تحمل اجتماعی،
ـ عدم تأمین مالی و معیشتی قشرهای آسیبپذیر در ایران در کنار وجود فرهنگ بیمارگونهی مصرف به عنوان عوامل شیوع #کرونا و #افسردگی_اجتماعی،
ـ ریشهی خشونتهای آشکار علیه دیگری و پنهان علیه خود (#خودکشی و #اعتیاد و …) در ساختارهای سیاسی و اجتماعی و آغازش از #ساختار_حقوقی در #قانون_اساسی،
ـ عدم فهم و درک تمام کاندیداهای ریاستجمهوری برای #انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ نسبت به این پرسش: «این که حدود نیمی از اعضای #جامعه در دهکهای #فقیر اول تا سوم قرار دارند اما از هیچ سازمان دولتی و غیر دولتی، حقوق و مستمری دریافت نمیکنند و به حال خود رها شدهاند چه عواقب اجتماعیای دارد و آیا #تنفروشی و #افسردگی و #دزدی، بی ارتباط با این موضوع است؟»،
ـ بسته باقی ماندن ذهن بسیاری از انسانها و شهروندان تحت #حاکمیت_ایدئولوژیک و سیاسی حاکمیت در ایران،
ـ #نظام_سیاسی مانع توسعه و تحول فرهنگی جامعهی ایران،
ـ توزیع نابرابر #ثروت و #قدرت و تشدید #اختلاف_طبقاتی ناشی از تفکر ایدئولوژیک و ریشهدار بودنش در قانون اساسی با برچسب «مشروع بودن»،
ـ «کشک» حساب کردن مردم در بیان سخنگوی #شورای_نگهبان قانون اساسی آنجا که افزایش نرخ #مشارکت در انتخابات را عامل #مشروعیت #نظام_سیاسی_شیعی در ایران نمیداند،
ـ عدم درک علمی #اصلاحطلبهای_حکومتی نسبت به #فروپاشی_اجتماعی در کنار اصولگرایانی که عمدتاً تا نوک بینیشان را مشاهده میکنند،
ـ امکانناپذیر بودن «اصلاح» قانون اساسی به دلیل وجود اصولی مانند اختیارات #ولایت_مطلقه_فقیه که اگر بخواهد اصلاح شود با چرخش ۱۸۰ درجه به ضد خود تبدیل خواهد شد و این یعنی:نقض غرض!،
ـ توجیه کثافتکاریها در این چهار دهه با برچسب «#مشروع» بودن ناشی از اصول اول و دوم قانون اساسی که تفسیر #قانون به #فقها سپرده شده.
گزارش روزنامهی آرمان ملی از بخشهایی از گفتوگو را میتوانید بخوانید و متن کامل در نوار صوتی است که اگر علاقهمند بودید در اختیار شماست.
| بازتاب در تلویزیون ایران اینترنشنال 👇
https://youtu.be/TvC6mDK2lTI
| درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۰
📰 گزارش روزنامهی آرمان ملی دربارهی #خشونتورزی ناشی از تصمیمات سیاسی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۰، شمارهی ۱۰۳۲
| نمایش گزارش: 👉
| فایل شنیداری: 👉
🔍 با روزنامهنگار محترم روزنامهی «آرمان ملی» در خصوص رابطهی کرونا و خشونت اجتماعی و نقش ایدئولوژی مذهبی و ساختار سیاسی ایران در تشدید خشونت اجتماعی و تبعات خانمانسوز خشونتهای اجتماعی گفتوگویی داشتم که حدود ۳۷ دقیقه به طول انجامید و متأسفانه بر اساس خط قرمزهای تحمیلی به روزنامههای مستقل، حدود نیمی از موضوعات کلیدی، قابل انتشار نبود. اینک فایل صوتی ضمیمه است که در آن به این موضوعها اشاره داشتم:
ـ ضعف #حاکمیت در مقابله با کرونا و افزایش خشونت اجتماعی و پایینتر آمدن آستانهی تحمل اجتماعی،
ـ عدم تأمین مالی و معیشتی قشرهای آسیبپذیر در ایران در کنار وجود فرهنگ بیمارگونهی مصرف به عنوان عوامل شیوع #کرونا و #افسردگی_اجتماعی،
ـ ریشهی خشونتهای آشکار علیه دیگری و پنهان علیه خود (#خودکشی و #اعتیاد و …) در ساختارهای سیاسی و اجتماعی و آغازش از #ساختار_حقوقی در #قانون_اساسی،
ـ عدم فهم و درک تمام کاندیداهای ریاستجمهوری برای #انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ نسبت به این پرسش: «این که حدود نیمی از اعضای #جامعه در دهکهای #فقیر اول تا سوم قرار دارند اما از هیچ سازمان دولتی و غیر دولتی، حقوق و مستمری دریافت نمیکنند و به حال خود رها شدهاند چه عواقب اجتماعیای دارد و آیا #تنفروشی و #افسردگی و #دزدی، بی ارتباط با این موضوع است؟»،
ـ بسته باقی ماندن ذهن بسیاری از انسانها و شهروندان تحت #حاکمیت_ایدئولوژیک و سیاسی حاکمیت در ایران،
ـ #نظام_سیاسی مانع توسعه و تحول فرهنگی جامعهی ایران،
ـ توزیع نابرابر #ثروت و #قدرت و تشدید #اختلاف_طبقاتی ناشی از تفکر ایدئولوژیک و ریشهدار بودنش در قانون اساسی با برچسب «مشروع بودن»،
ـ «کشک» حساب کردن مردم در بیان سخنگوی #شورای_نگهبان قانون اساسی آنجا که افزایش نرخ #مشارکت در انتخابات را عامل #مشروعیت #نظام_سیاسی_شیعی در ایران نمیداند،
ـ عدم درک علمی #اصلاحطلبهای_حکومتی نسبت به #فروپاشی_اجتماعی در کنار اصولگرایانی که عمدتاً تا نوک بینیشان را مشاهده میکنند،
ـ امکانناپذیر بودن «اصلاح» قانون اساسی به دلیل وجود اصولی مانند اختیارات #ولایت_مطلقه_فقیه که اگر بخواهد اصلاح شود با چرخش ۱۸۰ درجه به ضد خود تبدیل خواهد شد و این یعنی:نقض غرض!،
ـ توجیه کثافتکاریها در این چهار دهه با برچسب «#مشروع» بودن ناشی از اصول اول و دوم قانون اساسی که تفسیر #قانون به #فقها سپرده شده.
گزارش روزنامهی آرمان ملی از بخشهایی از گفتوگو را میتوانید بخوانید و متن کامل در نوار صوتی است که اگر علاقهمند بودید در اختیار شماست.
| بازتاب در تلویزیون ایران اینترنشنال 👇
https://youtu.be/TvC6mDK2lTI
| درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| مظلومان #کارتنخواب، قربانی جهل #حاکمیت و سکوت ما!
| سهشنبه ۷ دی ۱۴۰۰
| گزارش روزنامهی «همشهری» از وضعیت گرمخانهها در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۶ دی ۱۴۰۰، شمارهی ۸۳۹۸
| نمایش گزارش:👇
https://newspaper.hamshahrionline.ir/id/149196
| فایل شنیداری:👇(پخش در پایین پست)
https://drive.google.com/file/d/158WfvaHVfe2TEFjmAf5eHOHuXrM8_iFH/view
| احمد بخارایی: دیروز متن کوتاهی در «روز(ی!)نامهی همشهری» از من چاپ شد که خلاصهی بیخاصیت گفتوگوی مفصلی بود که در مورد کارتنخوابها و لزوم تأسیس گرمخانهها صورت گرفته بود. از دیروز تا امروز فکر میکردم که چهگونه بگویم که چه وضعیت اسفباری داریم و چگونه روزنامهها با «مرگ نسبی» مواجه شدهاند (به رغم وجود اهالی مسئول و روشنضمیر در رسانهها) و چهگونه ترسیم کنم که این نظام #حکمرانی در حق همه از جمله «#دین» چه جفایی کرده است که بسا التیامبخش هم نباشد. تصمیم گرفتم مانند همیشه ابتدا فایل شنیداری را اینجا قرار دهم تا بدون #سانسور، بشنوید و با متن منتشر شده مقایسه کنید و علاوه بر آن به زودی ویدئویی در این خصوص تهیه خواهم کرد و به نظرتان خواهم رساند. و اما در گفتوگوی دیروز اشاره داشتم به:
۱ـ آگاهی همهگان حتی رانندگان «تحصیلناکردهی تاکسی» نسبت به لزوم وجود گرمخانه و سوپ داغ و #مددکار_اجتماعی برای کارتنخوابها در دل زمستان، اما وظیفهی من #جامعهشناس و شمای #روزنامهنگار چیست؟!،
۲ـ پیوستهگی زنجیرهای پدیدارها و نمودهای اجتماعی منفی مانند #کارتنخوابی، #اعتیاد، #کار_کودکان، #تکدیگری محترمانه(!) #دستفروشان در متروها، #زندانیان قربانی در زندانها و ...،
۳ـ بیمعنا و بیفایده بودن نگاه «آسیبشناسانه» به انحرافات و بیهنجاریها در ایران به دلیل وجود ساختارهای ناکارآمد که مثالش مانند تجویز قرص آرامبخش برای بیمار سرطانی است،
۴ـ #کولبران در کردستان و قاچاقچیان مواد و سوخت در سیستان و بلوچستان به عنوان حلقههای دیگری در زنجیرهی مسائلی که محصول وجود ناکارآمدی اقتصادی ریشهدار در نظام حکمرانی است،
۵ـ لزوم وجود #سازمانهای_مردمنهاد در مواجهه با مسائلی مانند کارتنخوابی اما وجود نگاه #امنیتی ـ #اطلاعاتی که #NGO ها را زمینگیر کرده است،
۶ـ انتظار نابهجا و جاهلانهی #نظام_سیاسی از خیریهها و سازمانهای مردمنهاد مبنی بر اعلام سرسپردگی نسبت به تمامیت #نظام_حکمرانی و بالا بردن پرچم حمایت از #ولایت_فقیه، حال آن که بسیاری از داوطلبان ارائهی خدمت در این گروهها و سازمانهای غیر دولتی، تحصیلکرده و اهل نقادی و نیز منتقد به ناکارآمدی نظام سیاسیاند،
۷ـ افزایش #انحرافات و تعمیق #مسائل_اجتماعی از زمان دولت هاشمی #رفسنجانی تاکنون با تشدید #فاصله_طبقاتی و توزیع ناعادلانهی «ثروت» و «فرصت» با حمایت تفاسیر مذهبی از «مالکیت» و «گزینش».
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| سهشنبه ۷ دی ۱۴۰۰
| گزارش روزنامهی «همشهری» از وضعیت گرمخانهها در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۶ دی ۱۴۰۰، شمارهی ۸۳۹۸
| نمایش گزارش:👇
https://newspaper.hamshahrionline.ir/id/149196
| فایل شنیداری:👇(پخش در پایین پست)
https://drive.google.com/file/d/158WfvaHVfe2TEFjmAf5eHOHuXrM8_iFH/view
| احمد بخارایی: دیروز متن کوتاهی در «روز(ی!)نامهی همشهری» از من چاپ شد که خلاصهی بیخاصیت گفتوگوی مفصلی بود که در مورد کارتنخوابها و لزوم تأسیس گرمخانهها صورت گرفته بود. از دیروز تا امروز فکر میکردم که چهگونه بگویم که چه وضعیت اسفباری داریم و چگونه روزنامهها با «مرگ نسبی» مواجه شدهاند (به رغم وجود اهالی مسئول و روشنضمیر در رسانهها) و چهگونه ترسیم کنم که این نظام #حکمرانی در حق همه از جمله «#دین» چه جفایی کرده است که بسا التیامبخش هم نباشد. تصمیم گرفتم مانند همیشه ابتدا فایل شنیداری را اینجا قرار دهم تا بدون #سانسور، بشنوید و با متن منتشر شده مقایسه کنید و علاوه بر آن به زودی ویدئویی در این خصوص تهیه خواهم کرد و به نظرتان خواهم رساند. و اما در گفتوگوی دیروز اشاره داشتم به:
۱ـ آگاهی همهگان حتی رانندگان «تحصیلناکردهی تاکسی» نسبت به لزوم وجود گرمخانه و سوپ داغ و #مددکار_اجتماعی برای کارتنخوابها در دل زمستان، اما وظیفهی من #جامعهشناس و شمای #روزنامهنگار چیست؟!،
۲ـ پیوستهگی زنجیرهای پدیدارها و نمودهای اجتماعی منفی مانند #کارتنخوابی، #اعتیاد، #کار_کودکان، #تکدیگری محترمانه(!) #دستفروشان در متروها، #زندانیان قربانی در زندانها و ...،
۳ـ بیمعنا و بیفایده بودن نگاه «آسیبشناسانه» به انحرافات و بیهنجاریها در ایران به دلیل وجود ساختارهای ناکارآمد که مثالش مانند تجویز قرص آرامبخش برای بیمار سرطانی است،
۴ـ #کولبران در کردستان و قاچاقچیان مواد و سوخت در سیستان و بلوچستان به عنوان حلقههای دیگری در زنجیرهی مسائلی که محصول وجود ناکارآمدی اقتصادی ریشهدار در نظام حکمرانی است،
۵ـ لزوم وجود #سازمانهای_مردمنهاد در مواجهه با مسائلی مانند کارتنخوابی اما وجود نگاه #امنیتی ـ #اطلاعاتی که #NGO ها را زمینگیر کرده است،
۶ـ انتظار نابهجا و جاهلانهی #نظام_سیاسی از خیریهها و سازمانهای مردمنهاد مبنی بر اعلام سرسپردگی نسبت به تمامیت #نظام_حکمرانی و بالا بردن پرچم حمایت از #ولایت_فقیه، حال آن که بسیاری از داوطلبان ارائهی خدمت در این گروهها و سازمانهای غیر دولتی، تحصیلکرده و اهل نقادی و نیز منتقد به ناکارآمدی نظام سیاسیاند،
۷ـ افزایش #انحرافات و تعمیق #مسائل_اجتماعی از زمان دولت هاشمی #رفسنجانی تاکنون با تشدید #فاصله_طبقاتی و توزیع ناعادلانهی «ثروت» و «فرصت» با حمایت تفاسیر مذهبی از «مالکیت» و «گزینش».
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
Telegram
attach 📎
| نشست «مشروطه و ایران امروز»
| شنبه ۲۲ امرداد ۱۴۰۱
| برگزارشده در ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ به مناسبت سالروز صدور فرمان #مشروطه در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ خورشیدی در فضای کلابهاوس «گروه جامعهشناسی سیاسی» انجمن جامعهشناسی ایران با مشارکت انجمن علوم سیاسی و سایت خبری ـ تحلیلی انصاف نیوز.
| سخنرانان: علیرضا رجایی، علی اکبر امینی و احمد بخارایی. مدیر نشست: عباس نعیمی.
| گزارش در انصاف نیوز:👇
http://www.ensafnews.com/362730
اصلاح شده:
https://docs.google.com/document/d/1wzvK-mhfZeLx0dwJEcinUIjCocFgFWVX/edit
| گزارش در روزنامهی دنیای اقتصاد:👇
https://www.magiran.com/article/4326534
| فایل شنیداری کل برنامه:👇
https://t.me/ensafnews/48386
| فایل شنیداری بخارایی:👇(پخش در پایین پست)
https://drive.google.com/u/0/uc?id=17qLHiuvUL6rin3AG8fQDxE09BFjN-ecU&export=play
| #احمد_بخارایی: در این نشست که عنوان سخن من: «دوقطبیهای دیروز و امروز» بود به این موارد پرداختم:
۱ـ معنای «#دوقطبی» در جوامع، متراکم شدن مطلق نیروهای اجتماعی در دو قطب در دو سر یک طیف نیست مانند آن نوع تراکمی که در عناصر مندرج در علوم طبیعی اتفاق میافتد. منظور از دوقطبی شدن یا بهتر است بگوییم: «دوقطبی کردن» یا «دو قطبیسازی» ناشی از سیاستهای غلط به معنای وجود نیروهای لاغر و نحیف و کم صدا در وسط طیف اما پژواک داشتن صداهای تمرکز یافته در دو سر طیف در دو قطب موافق و مخالف ستیزهجو است که #جامعه را خسته و خشونتطلب میکند.
۲ـ ریشههای تاریخی دوقطبیهای موجود، در سه بند: «زمینهها»، «سوژهها» و «پیامدها» قابل تامل است. «زمینهها»یی که با پنج عامل، فضای دو قطبی را خلق میکنند عبارتند از: «سیاستهای منطقهای و فراکشوری، موضوع #مذهب و شق جدید آن در قالب #ولایت_فقیه، #غربگرایی نخبگانی با برونداد عقلانیشدن، انفعال نیروهای فیمابین از جمله طبقهی متوسط که نحیف و بیپژواک شدهاند و نیز عناصر اقتصادی».
۳ـ سوژهها»یی که در دوقطبیشدن مورد توجه قرار میگیرند هفت موضوع است: «تعامل با جهان یا انزواگرایی، تقابل سنت و مدرنیته، تقابل آرمانگرایی و واقعگرایی، تنشزدایی یا تنشزایی، درونگرایی یا برونگرایی، عقل جمعی در برابر عقل فردی و بالاخره #آزادی در مقابل مخالفت با آزادی».
۴ـ پیامد»های چهارگانه دوقطبیسازی جامعه عبارتند از: رخنمایی رابطهی وثیق بین«#قدرت و #قداست» و اصرار قدرت به تشدید قداست خود که نهایتا بخشهای فعال جامعه را به مرور از خود دور میکند. پیامد دوم، «انحصار گفتمانی» و حذف دیالوگ از صحنهی جامعه است. پیامد سوم، پوشیده ماندن «ضعفهای سیاسی و اقتصادی» تحت سیطره فضای دوقطبی است و درنهایت، پیامد چهارم هدر رفتن یا هدر دادن ظرفیتهای اجتماعی است مانند دامنگرفتن مهاجرتها که اینک میلیونها ایرانی #مهاجرت یا فرار کردهاند و میلیونها شهروند دیگر در آرزوی رفتن هستند.
۵ـ شش دوقطبی شکل گرفته در دوران مشروطه و پیآمدش پس از آن دوره در بستر تاریخ معاصر: «۱- دوقطبی «درون قومیتی» و اختلافات درونی عشایر و اقوام و ایلات، ۲- دوقطبی «برون قومیتی» و فرصتی که انقلاب مشروطه در اختیار اقوام لر گذاشت تا انتقام سالهای دور و نزدیک را از قاجار ترکزبانی بگیرند که با اتحاد شش قبیله ترک و شیعه که به قزلباش معروف بودند صفویها را در رسیدن به قدرت و سلطنت یاری کردهبودند و اینک خود زمام امور را در دست داشتند. ۳- دوقطبی «مذهب و وحدت ملی» که در طول ۱۳۰ سال اخیر در تعارض بین #روحانیون #شیعی و نظام حکمرانی جاری بوده ۴ـ دوقطبی «جغرافیای سرزمینی و وحدت ملی» که همواره باعث شده نیروهای بیرونی و خارجی از انگلیس و آلمان تا روسیه و آمریکا با ورود مستقیم و غیر مستقیمشان به صحنه جغرافیایی ایران ، تأثیر شگرفی بر سیاست داشتهباشند. ۵ـ دوقطبیهای «فرهنگی» شامل زبان و آداب و الگوهای رفتاری. ۶-دوقطبیهای ایدئولوژیک شامل نیروهای #چپ و #کمونیست و #سوسیالیست و #ملی».
۶ـ کم رمقی لوازم ششگانهی توسعهی سیاسی در ایران معاصر یعنی ضعف «سازمانها»ی ملازم توسعه، تهدید و تحدید «آزادی»، ضعف «مکانیزمهای حل منازعه»، «خشونت» زندگی سیاسی، عدم «کیشزدایی» از سیاست و نهایتا «تزلزل مشروعیت چارچوبهای نهادی و قانونی».
۷ـ تعارض و ستیز #مشروطهخواهان و #مشروعهخواهان مانند #شیخ_فضلالله_نوری که ابتدا مدافع مشروطه بود و سپس مخالف سرسخت آن شد و با فتوای مراجع نجف، «مخل آسایش و مفسد»، اعلام و نهایتاً #اعدام شد و ریشه این حکایت در جریانهای تاریخی قبلی مانند #میرزا_رضای_کرمانی در #ترور #ناصرالدینشاه و جریان یافتن در بستر … | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2022/08/blog-post_12.html?#more
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا مستقیم از همین کانال انجام شود.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| شنبه ۲۲ امرداد ۱۴۰۱
| برگزارشده در ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ به مناسبت سالروز صدور فرمان #مشروطه در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ خورشیدی در فضای کلابهاوس «گروه جامعهشناسی سیاسی» انجمن جامعهشناسی ایران با مشارکت انجمن علوم سیاسی و سایت خبری ـ تحلیلی انصاف نیوز.
| سخنرانان: علیرضا رجایی، علی اکبر امینی و احمد بخارایی. مدیر نشست: عباس نعیمی.
| گزارش در انصاف نیوز:👇
http://www.ensafnews.com/362730
اصلاح شده:
https://docs.google.com/document/d/1wzvK-mhfZeLx0dwJEcinUIjCocFgFWVX/edit
| گزارش در روزنامهی دنیای اقتصاد:👇
https://www.magiran.com/article/4326534
| فایل شنیداری کل برنامه:👇
https://t.me/ensafnews/48386
| فایل شنیداری بخارایی:👇(پخش در پایین پست)
https://drive.google.com/u/0/uc?id=17qLHiuvUL6rin3AG8fQDxE09BFjN-ecU&export=play
| #احمد_بخارایی: در این نشست که عنوان سخن من: «دوقطبیهای دیروز و امروز» بود به این موارد پرداختم:
۱ـ معنای «#دوقطبی» در جوامع، متراکم شدن مطلق نیروهای اجتماعی در دو قطب در دو سر یک طیف نیست مانند آن نوع تراکمی که در عناصر مندرج در علوم طبیعی اتفاق میافتد. منظور از دوقطبی شدن یا بهتر است بگوییم: «دوقطبی کردن» یا «دو قطبیسازی» ناشی از سیاستهای غلط به معنای وجود نیروهای لاغر و نحیف و کم صدا در وسط طیف اما پژواک داشتن صداهای تمرکز یافته در دو سر طیف در دو قطب موافق و مخالف ستیزهجو است که #جامعه را خسته و خشونتطلب میکند.
۲ـ ریشههای تاریخی دوقطبیهای موجود، در سه بند: «زمینهها»، «سوژهها» و «پیامدها» قابل تامل است. «زمینهها»یی که با پنج عامل، فضای دو قطبی را خلق میکنند عبارتند از: «سیاستهای منطقهای و فراکشوری، موضوع #مذهب و شق جدید آن در قالب #ولایت_فقیه، #غربگرایی نخبگانی با برونداد عقلانیشدن، انفعال نیروهای فیمابین از جمله طبقهی متوسط که نحیف و بیپژواک شدهاند و نیز عناصر اقتصادی».
۳ـ سوژهها»یی که در دوقطبیشدن مورد توجه قرار میگیرند هفت موضوع است: «تعامل با جهان یا انزواگرایی، تقابل سنت و مدرنیته، تقابل آرمانگرایی و واقعگرایی، تنشزدایی یا تنشزایی، درونگرایی یا برونگرایی، عقل جمعی در برابر عقل فردی و بالاخره #آزادی در مقابل مخالفت با آزادی».
۴ـ پیامد»های چهارگانه دوقطبیسازی جامعه عبارتند از: رخنمایی رابطهی وثیق بین«#قدرت و #قداست» و اصرار قدرت به تشدید قداست خود که نهایتا بخشهای فعال جامعه را به مرور از خود دور میکند. پیامد دوم، «انحصار گفتمانی» و حذف دیالوگ از صحنهی جامعه است. پیامد سوم، پوشیده ماندن «ضعفهای سیاسی و اقتصادی» تحت سیطره فضای دوقطبی است و درنهایت، پیامد چهارم هدر رفتن یا هدر دادن ظرفیتهای اجتماعی است مانند دامنگرفتن مهاجرتها که اینک میلیونها ایرانی #مهاجرت یا فرار کردهاند و میلیونها شهروند دیگر در آرزوی رفتن هستند.
۵ـ شش دوقطبی شکل گرفته در دوران مشروطه و پیآمدش پس از آن دوره در بستر تاریخ معاصر: «۱- دوقطبی «درون قومیتی» و اختلافات درونی عشایر و اقوام و ایلات، ۲- دوقطبی «برون قومیتی» و فرصتی که انقلاب مشروطه در اختیار اقوام لر گذاشت تا انتقام سالهای دور و نزدیک را از قاجار ترکزبانی بگیرند که با اتحاد شش قبیله ترک و شیعه که به قزلباش معروف بودند صفویها را در رسیدن به قدرت و سلطنت یاری کردهبودند و اینک خود زمام امور را در دست داشتند. ۳- دوقطبی «مذهب و وحدت ملی» که در طول ۱۳۰ سال اخیر در تعارض بین #روحانیون #شیعی و نظام حکمرانی جاری بوده ۴ـ دوقطبی «جغرافیای سرزمینی و وحدت ملی» که همواره باعث شده نیروهای بیرونی و خارجی از انگلیس و آلمان تا روسیه و آمریکا با ورود مستقیم و غیر مستقیمشان به صحنه جغرافیایی ایران ، تأثیر شگرفی بر سیاست داشتهباشند. ۵ـ دوقطبیهای «فرهنگی» شامل زبان و آداب و الگوهای رفتاری. ۶-دوقطبیهای ایدئولوژیک شامل نیروهای #چپ و #کمونیست و #سوسیالیست و #ملی».
۶ـ کم رمقی لوازم ششگانهی توسعهی سیاسی در ایران معاصر یعنی ضعف «سازمانها»ی ملازم توسعه، تهدید و تحدید «آزادی»، ضعف «مکانیزمهای حل منازعه»، «خشونت» زندگی سیاسی، عدم «کیشزدایی» از سیاست و نهایتا «تزلزل مشروعیت چارچوبهای نهادی و قانونی».
۷ـ تعارض و ستیز #مشروطهخواهان و #مشروعهخواهان مانند #شیخ_فضلالله_نوری که ابتدا مدافع مشروطه بود و سپس مخالف سرسخت آن شد و با فتوای مراجع نجف، «مخل آسایش و مفسد»، اعلام و نهایتاً #اعدام شد و ریشه این حکایت در جریانهای تاریخی قبلی مانند #میرزا_رضای_کرمانی در #ترور #ناصرالدینشاه و جریان یافتن در بستر … | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2022/08/blog-post_12.html?#more
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا مستقیم از همین کانال انجام شود.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| خشم علیه #روحانیت_شیعه، دو سناریو: ۱ـ با هدایت گروههای داخل قدرت و ۲ـ خودجوشی مردم، یا تلفیق این دو عامل!؟
| سهشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
| گفتوگوی پایگاه خبری تحلیلی دیدهبان ایران با احمد بخارایی دربارهی خشم مردم از روحانیت | منتشرشده در ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
| نمایش گزارش:👇
https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-154129
#احمد_بخارایی: از دو زاویه میتوان به این خشم نگاه کرد؛ یک اینکه #تضاد_منافع بین گروههای داخل ممکن است به نفع یکی از طرفین شکل گیرد و اینگونه رفتارها مدیریت شود و طرف دیگر امتیاز گیرد. کمااینکه الان هم مشاهده میکنید که به دنبال مطالبهگریهایی که مردم در کف خیابان داشتند، پیامشان را کم و بیش به داخل مجموعه نظام سیاسی منتقل کردند. داخل مجموعه نظام سیاسی هم افراد، سلایق و گروههای متضادی وجود دارد. برخی از آنها پیام مردم را کم و بیش دریافت کردهاند و حتی برخی از آنها تا حدودی با مواضع مردم هم موافق هستند. اما گروههای مقابلشان در داخل قدرت، به دلایل مختلفی که ممکن است بحث #قدرت و #ثروت و #ایدئولوژی یا آمیختهای از آنها باشد، در مقابل گروهی که پیام مردم را دریافت کرده است، میایستد.
… چه بسا برخی از این حرکت هایی که شما میفرمایید"مردم" انجام میدهند، از یک زاویه ممکن است آگاهانه یا ناآگاهانه، سازماندهی شده تا اهرم فشاری علیه بخش دیگری در داخل نظام سیاسی باشد. اما از زاویه دیگر اگر بپذیریم که مرجع انجام دهنده بخشی از این رفتارها واقعا مردم هستند، با این مقدمه توضیح میدهم که با انسجام اجتماعی ارتباط پیدا میکند.
… انسجام اجتماعی به معنای این است که همه گروهها، سلیقهها و به طور کل همه مردمی که داخل نظام اجتماعی هستند، مشارکت داده شوند و به بازی گرفته شوند تا در نهایت آن انسجام اجتماعی ایجاد شود. ما از سال ۵۸ به بعد شاهد بودیم که یک نوع بخشینگری و مرزبندی بین مومن و غیر مومن، مسلمان و غیرمسلمان، شیعه و غیر شیعه ایجاد شد که ناشی از #نظام_سیاسی ایدئولوژیک است. این مرزبندی در گزیشهایی که افراد برای ادامه تحصیل، اشتغال یا مواردی از این قبیل مراجعه میکردند، اعمال شد. از همانجا این زاویه شکل گرفت و دو جبهه "خودی و غیرخودی" پررنگ و پررنگتر شد تا اینکه در این چهار دهه اخیر فاصله و شکاف زیادتر شد.
… طبیعتا گروههایی که به حاشیه رانده شدهاند، به جایی رسیدند که احساس میکنند دیگر صدایشان به گوش صاحبان قدرت نمیرسد. از سوی دیگر صاحبان قدرت هم در میان خودشان توزیع قدرت و ثروت را دارند و گاه بر سر منافع با هم چالش پیدا میکنند حال وقتی گروه خودی و غیرخودی تشکیل شود، توزیع قدرت و ثروت هم عمدتا محدود به همان خودیها خواهد بود. به بیانی دیگر تبعیضهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به نحوی نهادینه شده است. در این شرایط مظهر و نماد نظام سیاسی- ایدئولوژیک، #روحانیت است.
… ما در راس کشور #ولایت_فقیه را میبینیم که یک شخص روحانی است؛ همچنین نهادها و سازمانهای قدرتمندی از جمله #مجلس_خبرگان، شورای نظارت بر #قانون_اساسی و در همه مناصبی که کلیدی هستند، روحانیونی از جانب رهبری منصوب شدهاند.
… با این تفاسیر دیگر یک گزینه برای قشرهایی از مردم باقی میماند و آن هم متاسفانه رفتار و زبان خشونتبار است. حال این #خشونت یک زمان در قالب #عمامهپرانی، یک زمان در قالب اهانتهای کلامی و زمان دیگر در قالب حذف فیزیکی طرف مقابل نمود پیدا میکند.
… این روند قابل پیشبینی بود و بارها جامعهشناسان هشدار دادند که اینگونه تقابل بخشی از نظام سیاسی با بخشی از مردم سرانجام خوبی نخواهد داشت. حال یکی فرار را بر قرار ترجیح میدهد و از کشور میرود، یکی دست به حذف فیزیکی خود میزند و #خودکشی میکند، دیگری ممکن است به انزوا برود و با مواد مخدر سرش را گرم کند و یکی دیگر هم ممکن است دست به طغیان و خشونت بزند. اینها مواردی است که از نظر #جامعهشناسی و تئوریسینهایی نظیر #رابرت_مرتن پیشبینی میشد و برای فهم و تحلیل مسئله دشواری نبود.
… فردی که احساس میکند غیر خودی است، با #بیحجابی دارد فریاد میزند و مطالبات دیگرش را بیان میکند
… ما یک سرچشمهای داریم که نظام سیاسی ایدئولوژیکی به نام #جمهوری_اسلامی است. این سرچشمه وقتی میجوشد، در شعبههای مختلفی جریان پیدا میکند. شما هر نماد و رفتار سیاسی و حکومتی را که میبینید در واقع شعبههای نظام سیاسی است که تمام آنها به سرچشمه وصل میشود. همین موضوع #حجاب را در نظر بگیرید؛ | ادامه:👇
http://blog.dr-bokharaei.com/2022/11/blog-post_25.html?#more
⚠️ بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| سهشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
| گفتوگوی پایگاه خبری تحلیلی دیدهبان ایران با احمد بخارایی دربارهی خشم مردم از روحانیت | منتشرشده در ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲
| نمایش گزارش:👇
https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-154129
#احمد_بخارایی: از دو زاویه میتوان به این خشم نگاه کرد؛ یک اینکه #تضاد_منافع بین گروههای داخل ممکن است به نفع یکی از طرفین شکل گیرد و اینگونه رفتارها مدیریت شود و طرف دیگر امتیاز گیرد. کمااینکه الان هم مشاهده میکنید که به دنبال مطالبهگریهایی که مردم در کف خیابان داشتند، پیامشان را کم و بیش به داخل مجموعه نظام سیاسی منتقل کردند. داخل مجموعه نظام سیاسی هم افراد، سلایق و گروههای متضادی وجود دارد. برخی از آنها پیام مردم را کم و بیش دریافت کردهاند و حتی برخی از آنها تا حدودی با مواضع مردم هم موافق هستند. اما گروههای مقابلشان در داخل قدرت، به دلایل مختلفی که ممکن است بحث #قدرت و #ثروت و #ایدئولوژی یا آمیختهای از آنها باشد، در مقابل گروهی که پیام مردم را دریافت کرده است، میایستد.
… چه بسا برخی از این حرکت هایی که شما میفرمایید"مردم" انجام میدهند، از یک زاویه ممکن است آگاهانه یا ناآگاهانه، سازماندهی شده تا اهرم فشاری علیه بخش دیگری در داخل نظام سیاسی باشد. اما از زاویه دیگر اگر بپذیریم که مرجع انجام دهنده بخشی از این رفتارها واقعا مردم هستند، با این مقدمه توضیح میدهم که با انسجام اجتماعی ارتباط پیدا میکند.
… انسجام اجتماعی به معنای این است که همه گروهها، سلیقهها و به طور کل همه مردمی که داخل نظام اجتماعی هستند، مشارکت داده شوند و به بازی گرفته شوند تا در نهایت آن انسجام اجتماعی ایجاد شود. ما از سال ۵۸ به بعد شاهد بودیم که یک نوع بخشینگری و مرزبندی بین مومن و غیر مومن، مسلمان و غیرمسلمان، شیعه و غیر شیعه ایجاد شد که ناشی از #نظام_سیاسی ایدئولوژیک است. این مرزبندی در گزیشهایی که افراد برای ادامه تحصیل، اشتغال یا مواردی از این قبیل مراجعه میکردند، اعمال شد. از همانجا این زاویه شکل گرفت و دو جبهه "خودی و غیرخودی" پررنگ و پررنگتر شد تا اینکه در این چهار دهه اخیر فاصله و شکاف زیادتر شد.
… طبیعتا گروههایی که به حاشیه رانده شدهاند، به جایی رسیدند که احساس میکنند دیگر صدایشان به گوش صاحبان قدرت نمیرسد. از سوی دیگر صاحبان قدرت هم در میان خودشان توزیع قدرت و ثروت را دارند و گاه بر سر منافع با هم چالش پیدا میکنند حال وقتی گروه خودی و غیرخودی تشکیل شود، توزیع قدرت و ثروت هم عمدتا محدود به همان خودیها خواهد بود. به بیانی دیگر تبعیضهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به نحوی نهادینه شده است. در این شرایط مظهر و نماد نظام سیاسی- ایدئولوژیک، #روحانیت است.
… ما در راس کشور #ولایت_فقیه را میبینیم که یک شخص روحانی است؛ همچنین نهادها و سازمانهای قدرتمندی از جمله #مجلس_خبرگان، شورای نظارت بر #قانون_اساسی و در همه مناصبی که کلیدی هستند، روحانیونی از جانب رهبری منصوب شدهاند.
… با این تفاسیر دیگر یک گزینه برای قشرهایی از مردم باقی میماند و آن هم متاسفانه رفتار و زبان خشونتبار است. حال این #خشونت یک زمان در قالب #عمامهپرانی، یک زمان در قالب اهانتهای کلامی و زمان دیگر در قالب حذف فیزیکی طرف مقابل نمود پیدا میکند.
… این روند قابل پیشبینی بود و بارها جامعهشناسان هشدار دادند که اینگونه تقابل بخشی از نظام سیاسی با بخشی از مردم سرانجام خوبی نخواهد داشت. حال یکی فرار را بر قرار ترجیح میدهد و از کشور میرود، یکی دست به حذف فیزیکی خود میزند و #خودکشی میکند، دیگری ممکن است به انزوا برود و با مواد مخدر سرش را گرم کند و یکی دیگر هم ممکن است دست به طغیان و خشونت بزند. اینها مواردی است که از نظر #جامعهشناسی و تئوریسینهایی نظیر #رابرت_مرتن پیشبینی میشد و برای فهم و تحلیل مسئله دشواری نبود.
… فردی که احساس میکند غیر خودی است، با #بیحجابی دارد فریاد میزند و مطالبات دیگرش را بیان میکند
… ما یک سرچشمهای داریم که نظام سیاسی ایدئولوژیکی به نام #جمهوری_اسلامی است. این سرچشمه وقتی میجوشد، در شعبههای مختلفی جریان پیدا میکند. شما هر نماد و رفتار سیاسی و حکومتی را که میبینید در واقع شعبههای نظام سیاسی است که تمام آنها به سرچشمه وصل میشود. همین موضوع #حجاب را در نظر بگیرید؛ | ادامه:👇
http://blog.dr-bokharaei.com/2022/11/blog-post_25.html?#more
⚠️ بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
| دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
دیدبان ایران
چرا مردم از روحانیت خشمگین هستند؟/ بخارایی، جامعهشناس: خشم مردم از ایدئولوژی طبقه حاکم در قالب عمامه پرانی و حذف فیزیکی نمود پیدا…
احمد بخارایی، مدیر گروه جامعهشناسی سیاسی در انجمن جامعهشناسی ایران در تحلیل خود از علت خشم مردم نسبت به قشر روحانیت، به دیدهبان ایران گفت: گروههایی که به حاشیه رانده شدهاند، به جایی رسیدند که احساس میکنند دیگر صدایشان به گوش صاحبان قدرت نمیرسد. از…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM