جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
4K subscribers
69 photos
21 videos
1 file
685 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۴)

🗓 شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

رویای «#اصلاحات_ساختاری»!

🖋
#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

۱ـ
چه تفاوتی وجود دارد بین «#ساختار» و «ساختاری»؟ اولی از زمره‌ی «مصادیق» است و دومی از جمله‌ی «مفاهیم» مانند پدر و پدری. به عنوان مثال، «#ساختار_اقتصادی» یعنی آن‌چه هست و مشاهده می‌شود (در مقام قانون یا اجرا) و «اقتصاد ساختاری» یعنی اقتصادی که ریشه‌دار است به گونه‌ای که تکانه‌های اجتماعی با موج بالا، کم‌تر تخریبش ‌می‌کند. بنابراین «اصلاح ساختار»، یعنی بازسازی در ساختار‌های اجتماعی موجود، مثلاً در #ساختار_حقوقی اگر اقتدار نسبی #ولایت_فقیه به اقتدار مطلق ولایت فقیه، تغییر یابد(چنان‌که یافت!) یک اصلاح ساختار معطوف به #ایدئولوژی تحقق یافته. این ایدئولوژی می‌تواند در اصلاحات ساختاری هم نقش‌آفرین باشد. بر همین اساس، #انقلاب_۵۷ در ایران هم که برخی از یک زاویه، «#ارتجاعی» قلمدادش کرده‌اند یک اصلاحات ساختاری است. پس در مقوله‌ی «#اصلاحات ساختاری» ماهیتاً یک تغییر اساسی و گاه انقلاب نیز نهفته‌ است.

۲ـ «اصلاح» یک مفهوم است که وقتی به موضوعی، ضمیمه می‌شود تازه معنای ملموس می‌یابد. می‌گوییم: اصلاح نباتات یا اصلاح انسان‌ها که هر یک معنای مشخصی پیدا می‌کند. از اصلاح نباتات تا اصلاح انسان‌ها فاصله از زمین تا آسمان است زیرا در اولی، مبنای اصلاح، امر موجود است و روشش، تدریجی با توجه به ظرفیت‌های نباتی است اما در دومی یعنی «اصلاح انسان» ماهیت آدمی ممکن است تغییر یابد و چه‌قدر فاصله است بین انسان «دیگر‌کُش» با انسان «دیگر‌خواه» طی روند اصلاح انسان! در اجتماع هم این گونه است. یک #حکومت_مستبد دست به «اصلاح ساختار»هایش می‌زند تا بر اساس ظرفیت‌های موجودش با روش‌های نوین و اصلاح‌شده هم‌چنان به حیاتش بقا بخشد. اما در نقطه‌ی مقابل، آزاداندیشان به دنبال «اصلاحات ساختاری» هستند تا نهایتاً این #حاکمیت از دیگر‌کشی به دیگر‌خواهی تغییر یابد. پس اولی به دنبال «تثبیت» است و دومی به دنبال «تغییر».

۳ـ هر چه #ساختار_سیاسی نفوذناپذیرتر و چغرتر باشد روند «اصلاحات ساختاری» خشونت‌بارتر می‌شود. سال ۵۵ تا ۵۷ را در نظر آورید. اگر حکومت #شاه در مقابل هیجانات انقلابی، مقاومت بیش‌تری می‌کرد روند انقلاب خشونت بارتر و هزینه‌برتر و طولانی‌تر می‌شد. به نظر می‌رسد در ماهیت «اصلاح ساختاری»، نوعی تغییر نهفته است که اگر #نظام_سیاسی برنتابد نهایتاً به شورش‌های پهن‌دامنه ختم می‌شود. حال اگر این شورش‌های پهن‌دامنه از سوی یک ایدئولوژی هدایت شود «انقلاب» نام می‌گیرد و الّا یک «تغییر» است. پس این‌که برخی می‌گویند «#رفرمیسم» در مقابل «#انقلاب» است خطا است. انقلاب، شکل ویژه‌ای از اصلاحات ساختاری است، مگر آن‌که گفته‌شود اساسا «اصلاحات ساختاری»، مفهومی #پارادوکسیکال است.

۴ـ نقش «#عاملیت» در «اصلاح ساختار» در ایران کنونی، مبتنی بر جنبه‌های ویژه‌ای مانند #کاریزما بودن یا ثروت‌مند بودن یا خانواده‌دار بودن در امر #قدرت است اما نقش «عاملیت» در «اصلاح ساختاری» مبتنی بر اراده و #عقلانیت جمعی یا تخصص یا واقع‌گرایی یا جهان‌وطنی است. بنابراین همه‌جا «عاملیت»، دارای نقش است اما این کجا و آن کجا!

۵ـ هر چه ساختارهای چهارگانه‌ی اجتماعی (اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی) بیش‌تر و بیش‌تر در هم تنیده باشند انجام اصلاحات ساختاری، بیش‌تر و بیش‌تر به تغییرات تؤام با زور نزدیک‌تر می‌شود زیرا گریزی از آن نیست مانند انجام #سزارین برای مادری که نمی‌تواند طبیعی بزاید. این خون‌بار خواهد‌بود و حتی ممکن است جان مادر برای تولد فرزند به خطر بیفتد اما چاره‌ای نیست چون اگر جز این باشد خطر، جان هر دو یعنی مادر و فرزند را تهدید می‌کند. «#گذار_دموکراتیک» به مثابه «#استراتژی تغییر»، گاه امکان‌ناپذیر است آن‌جا که ساختارها در هم تنیده و نفوذ ناپذیرند و نقش «عاملیت» در «اصلاحات ساختاری» ناهم‌سو با #منافع حاکمیت تلقی می‌شود.

۶ـ از «#امر_مطلوب» تا «#امر_ممکن»، گاه فاصله از زمین تا آسمان است. بله، همه موافقیم که «عدم خشونت‌طلبی» در روند اصلاحات ساختاری، امری «مطلوب» است اما آیا با توجه به موارد مذکور، انجام این توصیه امری «ممکن» است؟ نمی‌خواهیم شعر بگوییم که زیبا و دل‌نواز است می‌خواهیم از واقعیات عبوس سخن بگوییم.

۷ـ به نظر می‌رسد آنان که به خطا، «#انقلابی‌گری» را در نقطه‌ی مقابل «اصلاح‌طلبی ساختاری» قرار داده‌اند ابتدا به خود و سپس به دیگران آدرس غلط داده‌اند. انقلاب، نهایت اصلاحات ساختاری معطوف به ایدئولوژی است که مرحله قبل از آن و فارغ از ایدئولوژی، «#تحول‌خواهی» است. این… | ادامه👇:
http://blog.dr-bokharaei.com/2021/04/blog-post.html?#more

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها:

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| نشست «ضرورت بینش اجتماعی در شکل‌گیری جنبش‌های تغییرخواه»

| آدینه: ۲۷ بهمن ۱۴۰۲

| برگزار شده در کلاب‌هاوس «طرح نو» با حضور:
#احمد_بخارایی، #تورج_اتابکی، #کیومرث_اشتریان | یک‌شنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۲

| پخش جریان نشست (شنیداری):👇
https://drive.google.com/file/d/1SNIHiTI9s1AvGRD8VNw9H8cy0xwDFzVL/view?usp=sharing

#احمد_بخارایی: حدود چهار ساعت در کلاب‌هاوس پیرامون ضرورت «بینش» داشتن در مسیر «#تحول‌جویی» در ایران ۱۴۰۲ و نیز پیرامون «درس‌هایی که از #انقلاب_۵۷ نیاموختیم!» بحث داشتیم. در این گفت‌و‌شنود اشاره داشتم به:

۱ـ درگیری تاریخی ذهن ما با «دو‌گانه‌ها»ی خانمان‌برانداز از #عباس_میرزا، ولیعهد #فتحعلی‌شاه تا #علی_شریعتی و #محمد_خاتمی و اینک اسارت در «دوگانه‌ی: #اصلاح و #براندازی».

۲ـ گزینه‌ی برتر در میان احتمالات آتی در فضای سیاسی ایران با عنوان «تحول‌جویی» با هفت ویژگی که متمایز کننده از «#اصلاحات» و «براندازی» است.

۳ـ ویژگی‌های «تحول‌جویی»:
ـ «پروسه»‌ای و زمان‌بر بودن و نه سریع و خشن به شیوه‌ی براندازان.
ـ اثرگذاری عناصر «خارج از مرزها و نیز داخلی» در مسیر تحول‌جویانه و نه صرفاً توجه به عناصر داخلی بنا به نگاه اصلاح‌طلبانه.
ـ دربردارنده‌ی برخی افراد که «بازاندیشی» کرده‌اند در سه کمپ: سنت‌گرا، اصلاح‌طلب و برانداز حول محور «#عدالت_اجتماعی» به گونه‌ای که «تجمیع نوین» صورت پذیرد.
ـ جوشش از درون افراد توأم با «بینش».
ـ معطوف به «ساختارها» فراتر از اصلاح‌طلبی رایج.
ـ «دیالکتیکی» بودن و دربردارنده تنوعات فکری، اجتماعی و سیاسی.
ـ در جهت تغییر «ماهیت و محتوا»ی عناصر اجتماعی، حقوقی و سیاسی ضمن حفظ «قالب» سیاسی.

۴ـ ویژگی‌های «#جنبش_اجتماعی» و شرایط پیدایش آن.

۵ـ درس‌هایی که از #انقلاب ۱۳۵۷ در ایران «نیاموختیم» به تفکیک شش مؤلفه‌ی: معرفتی، روشی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، از جمله:
ـ تفسیر سیاسی و انقلابی از شیعه توسط علی شریعتی به تقویت #شیعه نینجامید،
ـ نیاموختیم که #فساد_مالی موجب سقوط شاه شد و خویشاوند و #گروهک‌سالاری و #فساد را تداوم بخشیدیدم،
ـ نیاموختیم که گفتمان «قهری» قبل از انقلاب به «#صلح» نینجامید و آن را تداوم بخشیدیم،
ـ رهبری «فقها» در انقلاب موجب برقراری عدالت اجتماعی نشد،
ـ مداخله‌ی «آمریکا» در سال ۱۳۵۶ به نفع انقلابیون، موجب #توسعه_سیاسی نشد،
ـ نیاموختیم که امتیازات دیرهنگام شاه به مخالفان در سال‌۵۷ از سقوط #شاه جلوگیری نکرد تا اینک هوشیار باشیم،
ـ دموکراسی و #همه‌پرسی در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ موجب تثبیت #دموکراسی نشد،
ـ اختیارات نامحدود شاه و تربیت «بله‌قربان‌گوها» موجب نزدیکی #ملت به #دولت نشد و اینک هم نمی‌شود،
ـ ... و درس‌های دیگر که نیاموختیم و در «دام تاریخ» گرفتار شده‌ایم!

لطفاً بشنوید و نقد کنید. سپاس

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |