جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
4K subscribers
69 photos
21 videos
1 file
685 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
#نقد_اجتماعی #نقدـسیاسی #احمد_بخارایی #جامعه #روان #امید #ناامیدی #امیدـاجتماعی
https://t.me/dr_bokharaei

🗓 دوشنبه ۴ تیر ۱۳۹۷

📝 ناامیدی اجتماعی؛ پیامد و چرایی؟

📰 یادداشتی از دکتر احمد بخارایی منتشر شده در سرمقاله‌ی شماره‌ی ۶۸۱۰ روزنامه‌ی ایران، دوشنبه ۴ تیر ۱۳۹۷

🔴 گفته‌شده‌است که «رؤیاها» برای روان، مانند اکسیژن برای ریه‌ها هستند که اگر به سمت آنها برویم هورمون‌های شادی آزاد خواهند‌شد و با نادیده گرفتن آنها احساسات بد را تقویت کرده‌ایم. البته این معنا در حوزه روان‌شناختی است اما در حوزه جامعه‌شناختی، «رؤیا» معادل «انتظار» است که برای شهروندان جامعه قرن بیست و یکمی آنچنان عرض اندام می‌کند که اگر پاسخ داده‌ شود اکسیژن به جامعه تزریق شده‌است و امید اجتماعی تقویت می‌شود و الا نومیدی، افزون خواهد شد. فرد ناامید، دیگر از پیروزی‌هایش هم لذت لازم را نمی‌برد و شادی‌ها را کمتر ارج می‌نهد. او احساس نمی‌کند جامعه به او تعلق دارد. او خود را قربانی می‌بیند. از نگاه او جامعه این گونه است: «هر کسی کار خودش، بار خودش، آتش به انبار خودش».
🔹 جامعه ما بر اساس نتایج تحقیق رضایت ملی، در بین ۱۴۹ کشور رتبه ۱۱۷ را دارد یعنی از میزان رضایت ملی در حد «کم» برخوردار است. ناامیدی اجتماعی مانند تمام پدیده‌های اجتماعی دارای علل و دلایل‌ مختلف است. در سطح «خرد»، ناامیدی ناشی از بدبینی و این هم ناشی از وجود تبعیض در جامعه است. بنابراین، ناامیدی اجتماعی یک پیامد است نه یک «رفتار» یا کنش که با سیاستگذاری قابل رفع باشد. به همین علت، باید به سمت علل ایجاد ناامیدی توجه شود. حال البته این سؤال مطرح می‌شود که آیا آن بدبینی و آن تبعیض، اموری هستند که در سطح خرد، قابل کنترل و تصحیح باشند؟ چنین به‌نظر نمی‌رسد. در میان مفاهیم مرتبط با نا امیدی اجتماعی، «انزوای اجتماعی» وزن قابل توجهی دارد. انزوای اجتماعی یک شبه پدید نمی‌آید. اگر در جامعه‌ای این مشخصات باشد افراد به سمت انزوای اجتماعی سوق پیدا می‌کنند:

۱- نگاه و رویکرد «گزینش‌محور» وجود داشته‌باشد و این رویکرد بویژه از منشأ ایدئولوژیک تغذیه شود. در این صورت «رانت» شکل می‌گیرد و متعاقبش «فساد» افزایش پیدا می‌کنند و آنان که دست‌شان از سفره رانت، دور است احساس طرد اجتماعی می‌کنند و آرام آرام، منزوی و ناامید می‌شوند.

۲- در چنین جامعه‌ای، یک منظومه فکری و معرفتی شکل می‌گیرد که حتی روشنفکران سیاسی و فرهنگی‌اش هم ناخواسته بدان متمایل می‌شوند و دیگر روشنفکران اجتماعی را از وجود تریبون، محروم می‌کنند. پس در این جامعه، روشنفکران مستقل هم منزوی می‌شوند و بالطبع، شهروندان از وجود جریان سالم آگاهی‌رسانی بی‌بهره می‌شوند و هم‌چنان در بستر سابق ناامیدی، به مسیر خود ادامه می‌دهند.

۳- جامعه‌ای که مبتنی بر «خودی-غیر‌خودی» اداره می‌شود نمی‌تواند جامعه پویایی باشد، چون بسیاری را فراری می‌دهد و آنان ‌که می‌مانند هر لحظه منتظر واقعه‌ای جدید هستند تا شاید دستی از آستین برون آید و... این جامعه ناپویا، توان اشتغال‌زایی و امید‌افزایی ندارد، زیرا تارو‌پود ساختارهای کلان مدیریتی‌اش آمیخته با عدم تخصص و تظاهر به وفاداری است. اگر اشتغال در یک جامعه به حد کافی نباشد آن جامعه مستعد منحرف شدن است و یکی از انواع انحرافات اجتماعی «انزوای اجتماعی» است.

۴- اگر در یک جامعه بین واقعیت موجود مبنی بر خواست مردم و شهروندان درمنظومه فکری جهانی از یک سو و رویه حکمرانی، فاصله باشد، نه تنها توقعات و انتظارات شهروندان بی‌پاسخ باقی می‌ماند بلکه توقعات به شکل غیر منطقی، فزاینده هم می‌شوند. در جامعه‌ای که آحادش نتوانند برای زندگی شخصی خود تصمیم بگیرند و ده‌ها سال در این درخواست درجا بزنند که مثلاً آیا حجاب، چگونه باید باشد یا زنان می‌توانند به ورزشگاه بروند یا خیر، توقعات بعدی متراکم می‌شود و با پاسخ نگرفتن، ناامیدی اجتماعی پدیدار می‌شود.

🔸 بنابراین، «ناامیدی» یک پیامد است و یک رفتار یا کنش نیست که بتوان با برنامه‌ریزی، کنترلش کرد. این حالت در میان شهروندان بنا به دلایلی است که در منظومه فکری هر فرد وجود دارد و جنبه ذهنی صرف ندارد، بلکه از واقعیات موجود تغذیه می‌شود. بدبینی، قطعاً نا امیدی را تکثیر می‌کند. این بدبینی هم بی‌دلیل و بی‌علت پدید نمی‌آید. انزوای اجتماعی و احساس طرد اجتماعی، از علل ایجاد بدبینی هستند پس برای کاهش بدبینی، باید در سطوح میانه و کلان به سیا‌ست‌ها و چارچوب‌هایی توجه داشت که موجب تشدید احساس طرد اجتماعی شده‌اند، مانند سیاست گزینش محور در سطح کلان و محدودیت در روند آگاهی‌رسانی در سطح میانه. پس آنگاه می‌توان امیدوار بود که در سطح خرد، امید اجتماعی افزون شود.

این مطلب در سایت:
http://blog.dr-bokharaei.com/2018/06/blog-post_25.html
❇️ رفتار هیجانی مردم در بازار سرمایه و بورس، ریشه در نبود احساس امنیت دارد!

🗓 شنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۹

📰 گزارش روزنامه‌ی شهروند درباره‌ی تأثیر بازارهای سرمایه بر سلامت روان خانواده‌ها در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی، مصطفی آب‌روشن و سمیرا طاووسی | منتشرشده در پنج‌شنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۹، شماره‌ی ۲۰۵۷

👈 نمایش گزارش
🔍 بخش‌هایی از گفته‌ من:

… «#انسجام_اجتماعی به‌طور جدی در خطر است.» چیزی که انسجام اجتماعی را قوت می‌بخشد #امید به آینده است. اگر آدم‌ها احساس کنند که آینده‌ی نزدیک‌شان یعنی همین فردا تا آینده میانه‌شان که ١٠ سال دیگر است تا آینده‌ی دورشان که به فرزندشان تعلق میگیرد تا حدودی قابل پیش‌بینی است، امید به آینده خواهند داشت. پدیده‌های اجتماعی در بستر تاریخی جریان پیدا کرده‌اند تا به امروز …

… «نمی‌توان با شعار افراد را به آینده امیدوار کرد، حتی در سطح خُرد هم شعارها کارایی خود را از دست داده اند.» احساس امنیت نکردن، واقعیت این روزهای #اجتماعات #ایران است؛ احساسی که جنبه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به خود دیده است. ‌احساس #امنیت نکردن در بُعد اجتماعی این می‌شود که افراد نسبت به ایفای نقش‌شان براساس توانایی‌ها اطمینان ندارند. «به هر چیزی چنگ می‌زنند تا از دیگران عقب نمانند.» …

… «وقتی اهداف مقبول اجتماعی را مطرح می‌کنیم، اما ابزار مورد نیاز را در اختیار آعضای جامعه قرار نمی‌دهیم، افراد، میان‌بر را انتخاب می‌کنند؛ مبحثی در #جامعه‌شناسی_انحرافات.» …

… آشفتگی، آشفتگی می‌آورد. هیجانی بودن این بازار بورس قابل پیش‌بینی بود، اما شهروندان از سر ناچاری رو به آن آورده‌بودند …

ً… #اقتصاد و بی‌ثباتی‌اش پا به خانه‌ها گذاشته و چندوقتی است بیش‌تر خانه‌های شهر، محلی برای گفتن از #بازار #بورس، اعداد و ارقام #ارز و #طلا شده ‌است. افراد #خانواده دور هم می‌نشینند و از احتمالات بازار #مسکن و #خودرو می‌گویند؛ از اینکه مبادا بورس ریزش کند و #دلار بیش از این، خود را بالا بکشد. چندوقتی است تلاطم بازار بورس و نوسان‌گیری ارز، خانواده‌ها را سوار موج کرده تا همراه با این بالا و پایین شدن‌ها، ‌درصد بالایی از #استرس، ترس و هیجانات منفی را تجربه کنند …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ خطر ظهور #پوپولیسم!

🗓 سه‌شنبه ۴ آذر ۱۳۹۹

📰 گفت‌وگوی روزنامه‌ی ستاره‌ی صبح با #احمد_بخارایی درباره‌ی فروپاشی اجتماعی | منتشرشده در سه‌شنبه ۴ آذر ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از گفته‌ی من:

… نخست باید این نکته را یادآور شوم که در #جامعه‌شناسی مفاهیم و شاخص‌های اجتماعی ارتباطی تنگاتنگ با یک‌دیگر دارند. برای نمونه «#امید_به_آینده»، «#بی‌تفاوتی_اجتماعی» و «#همبستگی» ازجمله‌ی این شاخص‌ها هستند که در کنار یک‌دیگر معنا و مفهوم پیدا می‌کنند و نمی‌توان آنها را به شکل مستقل برای ارزیابی سلامت یک #جامعه به کار برد. توجه به این شاخص‌ها به ویژه در جوامع امروزی حائز اهمیت است. جوامعی مانند ایران که مرزهای ارتباطی در آن درنوردیده شده و بسیاری افراد تحصیل‌کرده هستند و از شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی استفاده می‌کنند، با یک منظومه‌ی پیچیده‌ی فکری و معرفتی و سطوح بالای انتظارات روبه‌رو هستند. اینجا است که «امید به آینده» تبدیل به یک شاخص مهم می‌شود و در پیوند با دیگر شاخص‌های اجتماعی مانند «بی‌تفاوتی اجتماعی» سرنوشت جامعه را رقم می‌زنند. زمانی که منافع فردی به منافع جمعی ترجیح داده می‌شود و افراد امیدشان به آینده کاهش پیدا می‌کند، فرآیندی رخ می‌دهد که اصطلاحاً آن را «#فروپاشی_اجتماعی» (نه فروپاشی سیاسی) نام‌گذاری می‌کنم. البته باید توجه داشت که فروپاشی اجتماعی مانند فروپاشی سیاسی به ناگهان رخ نمی‌دهد. #فروپاشی_سیاسی یک نوع سقوط است (مشابه سقوط رژیم پهلوی)؛ در حالی که فروپاشی اجتماعی نوعی خالی شدن جامعه از درون است …

… درواقع جامعه زنده است و به حیات فیزیکی خود ادامه می‌دهد، اما از درون خالی شده و نسبت به هویت و نقش خود دچار سردرگمی می‌شود …

… فروپاشی اجتماعی همان‌طور که گفتم روندی تدریجی دارد و این‌گونه نیست که وقتی می‌گوییم فروپاشی اجتماعی رخ داده، یعنی تمام پیوندهای اجتماعی دچار گسست شده است. در واقع فروپاشی اجتماعی هیچ‌گاه امری صددرصد نیست و در هر حال هستند افرادی که هم‌چنان پای‌بند به فرهنگ‌های سنتی خود هستند و #همبستگی_اجتماعی را در قالب سنت‌های پیشین خود ادامه می‌دهند. البته نکته‌ی مهمی که باید به آن توجه داشت این است که این‌گونه همبستگی‌های اجتماعی، در جوامعی که مناسبات اجتماعی در آن‌ها رو به افول است، جدای از آن‌که درصد کمی از جامعه را در بر می‌گیرد، اما همان درصد کم هم به صورت گزینشی این همبستگی اجتماعی را از خود نشان می‌دهند. در حال حاضر اگر شما به جنوب تهران، شوش، دروازه غار و مناطق پایین‌تر بروید، خواهید دید که #فقر و درماندگی در این مناطق موج می‌زند، اما چرا کسی به آن‌ها کمک نمی‌کند؟ چرا آن جمعیتی که در زمان وقوع سیل یا زلزله یا هر بلای طبیعی دیگری همبستگی اجتماعی از خود نشان می‌دهد، همسایه‌ی درمانده و محیط‌های فقیرنشین شهر خود را رها کرده و کاری ندارد که کودکان کار و زنان بدسرپرست و درماندگان چگونه در بیخ گوش آن‌ها زندگی خود را سر می‌کنند؛ بنابراین درست است که در سطحی خرد و کوچک افرادی هم‌چنان منافع جمعی را به منافع فردی ترجیح می‌دهند، اما در کلیت جامعه این موضوع وجود ندارد …

… در هر جامعه‌ای افراد می‌بایست دارای #هویت باشند. این هویت ممکن است #جنسی، #قومی، #ملی یا #دینی باشد. فراموش نکنیم که هویت دینی بود که در سال ۵۷ به دلیل سرخوردگی خروش کرد؛ در نتیجه نمی‌شود انسان‌ها در خلأ به زندگی خود ادامه دهند. #بحران_هویت به دنبال خود سردرگمی و درنهایت «وادادگی اجتماعی» می‌آفریند. در چنین شرایطی افراد جامعه هم هستند و هم نیستند. هستند به این معنا که نفس می‌کشند، غذا می‌خورند، جسم و فکر و تاریخشان را با خودشان حمل می‌کنند و از یک طرف نیستند چون به لحاظ اجتماعی دچار سردرگمی‌اند و هویتی ندارند که با آن خود را تعریف کنند. وادادگی اگر سامان داده نشود و به #هم‌گرایی تبدیل نشود یک روز به شکل افسارگسیخته بروز خواهد کرد. این وضعیت شبیه ارکستر سمفونیکی است که در آن هر کسی ساز خودش را می‌زند و زمانی نواخته می‌شود که دیگر شاهد آهنگ دلنشین نخواهیم بود و آشفته‌بازاری از سازها ایجاد خواهد شد. در این شرایط پوپولیسم ظهور می‌کند و عده‌ای بر این موج وادادگی سواری می‌کنند. امروز رکود و رخوت موجود، جامعه را با پرسش‌های اخلاقی و فلسفی مواجه کرده است. نباید دل‌خوش به این بود که جامعه فقیر و درمانده‌ی کنونی علی‌رغم افزایش روزمره‌ی گرانی‌ها #اعتراض نمی‌کند؛ چراکه در صورت سامان‌ندادن به این وضعیت انرژی تجمیع‌شده در زیر پوست جامعه زمانی بروز می‌کند که دیگر دیر خواهد بود …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ نشست دو ساعته درباره‌ی #فروپاشی_اجتماعی و #جنبش‌های_اجتماعی آتی در #ایران

🗓
یک‌شنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۰

| میهمان:
#احمد_بخارایی

| میزبان:
کارگروه اجتماعی «مجمع دانش‌آموخته‌گان #دانشگاه_صنعتی_شریف»

| تاریخ برگزاری: پنج‌شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۰

| مکان: Skype

در این گفت‌وشنود، به این محورها پرداختم:

۱ـ «#جنبش‌های_اجتماعی» دارای خشونت‌های پنهان و آشکار از شکل حداقلی تا حداکثری در قالب انواع دگرگونی‌های: انقلابی، تحول‌جویانه، اصلاحات و رستگاری‌بخش به دو صورت «سلبی» و «ایجابی» هستند.

۲ـ «#نافرمانی_مدنی» دارای عناصر چهارگانه از جمله: انتقام نگرفتن، عصبانی نشدن و تسلیم داوطلبانه‌ی #کنش‌گران به #مأموران_حکومتی است که با توجه به روحیات و اخلاقیات ما ایرانیان و نیز با توجه به وجود فضای به شدت امنیتی و بی‌رحم در ایران امکان وقوع ندارد.

۳ـ از میان سه رویکرد به «#جنبش‌های_اجتماعی»، رویکرد «#جامعه_مدنی» و آن‌چه امثال #آلن_تورن، #هابرماس و #مانوئل_کاستلز به دنبالش بوده‌اند در شرایط کنونی ایران امکان تحقق ندارد زیرا بنا به نگاه کاستلز، «#جامعه_شبکه‌ای» با «قدرت هویت‌بخش» باید تعامل داشته‌باشد حال آن‌که در ایران این گونه نیست.

۴ـ رویکرد «نهادی» به «جنبش‌های اجتماعی» بنا به نظر #سیدنی_تارو عمدتاً در میان اقلیت‌های منسجم مانند مهاجران کُرد در لندن یا الجزایری‌ها در فرانسه شکل گرفته‌است و بر این اساس بسا در آینده‌ای نه چندان دور متأسفانه شاهد جنبش‌های خشونت‌بار قومی در ایران باشیم.

۵ـ رویکرد «#رفتارگرایی» به جنبش‌های اجتماعی بنا به نگاه #هربرت_بلومر در «#برساخت اعیان ذهنی» است پس وظیفه‌ی ما در شرایط انسداد سیاسی در ایران، همین مطالبه‌گری‌های فردی و گاه پر هزینه است.

۶ـ بنا به وجود رابطه‌ی #اعتقادی بین تعداد قابل توجهی از مردم با #نظام_حکم‌رانی، #فروپاشی_سیاسی در ایران زمان‌بر خواهد‌بود اما اکنون فروپاشی اجتماعی در وضعیت بحرانی است.

۷ـ یکی از نشانه‌های «فروپاشی اجتماعی» دود شدن و به هوا رفتن #طبقه_متوسط است که گویا کارخانه‌ای فاقد سوخت است. محو طبقه‌ی متوسط، ایران را دو قطبی و رویارو کرده و اینک حدود ۸۰ درصد مردم در طبقه‌ی #فقیر تعریف می‌شوند. تورم حدود ۴۰ درصدی در ایران و نیز هزینه‌های خوراکی و آشامیدنی طبقه‌ی مرفه #جامعه که حدود ده برابر #طبقه_فقیر و هزینه‌های تفریح و حمل و نقل و ارتباطات ثروت‌مندان که بیش از پنجاه برابر طبقه‌ی فقیر است نشان از فروپاشی اجتماعی دارد.

۸ـ ایران، یک «#جامعه_سیاسی» است که با استفاده‌ی ابزاری از «#عقلانیت»، استراتژی‌اش حفظ #قدرت به هر قیمتی است. در ایران، «جامعه‌ی مدنی» کم‌رنگ است و تقویت پیوندهای متقابل بین مردم و نظام در اولویت قرار ندارد. بر همین اساس ارکان جامعه‌ی مدنی مانند #تشکل‌ها و #انجمن‌های_غیر_دولتی کم‌توانند.

۹ـ نقطه‌ی «#امید_اجتماعی» در ایران آتی، فروریختن سمبل‌های قدرت‌مند اعتقادی و رهبری است. پس از آن دوره، نزاع‌های خشونت‌بار بین دین‌دارانی که اینک ثروت‌مند هم شده‌اند با نیروهای مدافع جامعه‌ی مدنی شدت خواهد گرفت.

| پخش رسانه:
ـ شنیداری 👉

ـ خواندنی 👉 (متن خلاصه‌ی این نشست در پیوست این پست برگرفته از کانال مجمع دانش آموختگان دانشگاه صنعتی شریف 👉)

به زودی متن کامل این گفت‌وشنود، منتشر خواهد شد.

| راهنمایی و پشتیبانی فنی

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| فشار عوامل عینی و انتخاب درونی از عوامل کاهش شدید نرخ رشد جمعیت در ایران متلاطم

| سه‌شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰

| گفت‌وگوی تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی با احمد بخارایی (#جامعه‌شناس) درباره‌ی گزارش رسمی کاهش نرخ رشد جمعیت در #جامعه | پخش شده در برنامه‌ی خبری ساعت ۵ عصر، دوشنبه ۳ آبان ۱۴۰۰

| فایل شنیداری:👇
https://drive.google.com/file/d/13XClZP9zfaUKia_7f0thznou_CxfwwKx/view?usp=drivesdk

| فایل ویدئویی:👇
https://youtu.be/uAMoS4C2VAg

| #احمد_بخارایی: گفت‌و‌گوی کوتاهی با تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی در خصوص علل روند کاهشی شدید نرخ رشد جمعیت در ایران داشتم و به برخی از مواردی که الان می‌خوانید اشاره کردم:

ـ #نرخ_رشد_جمعیت ایران در سال ۱۳۹۰ برابر ۱/۲۹ درصد و در سال ۱۳۹۵ برابر ۱/۲۴ درصد با تغییر بسیار اندک اما در سال ۱۳۹۹ برابر ۰/۶ درصد با سیر نزولی شدید نسبت به سال ۹۵ به میزان بیش از پنجاه‌درصد کاهش نسبت به پنج سال قبلش و احتمال منفی شدن نرخ رشد جمعیت و #کاهش_جمعیت طی ۲ یا ۳ سال آینده،

ـ افزایش دو برابری نرخ #طلاق طی ۱۰ سال اخیر تا میزان ۳۳ درصد ازدواج‌ها در سال ۹۹،

ـ حدود ۵۰۰۰۰۰ #سقط_جنین غیر قانونی سالانه در ایران بنا به گفته‌ی رئیس انجمن ژنتیک ایران،

ـ وجود دو دسته عوامل اثر‌گذار بر کاهش شدید نرخ رشد جمعیت در ایران ۱۴۰۰: ۱ـ عوامل سلبی و بازدارنده و ۲ـ عوامل ایجابی و تحقق‌یافته. دسته‌ی اول شامل «عوامل سلبی» دارای دو جنبه‌ی ذهنی (فردی) و عینی (جمعی) است. «جنبه‌ی ذهنی»، نگرش نسبت به آینده است یعنی بنا به «جنبه‌ی سلبی»، #امید به آینده در حد مطلوب «نیست». حالا یک فرد «مؤمن» ممکن است بنا به توکلاتی که دارد به واقعیات اجتماعی پشت کند و برای خود و برای ذهنش، امیدآفرینی کند که بحث دیگری است! «جنبه‌ی عینی» در میان عوامل سلبی دارای سه بخش است: الف ـ افزایش مشکلات اقتصادی (نبود رفاه)، ب ـ درآمد ناکافی و #بی‌کاری، پ ـ دست نیافتن به استانداردهای زندگی. دسته‌ی دوم شامل «عوامل ایجابی» دارای سه وجه است: الف ـ وجه «جنسیتی» مشمول تشدید حس مالکیت #زن نسبت به تن خود، ب ـ وجه «معرفتی» مشتمل بر تشدید آگاهی و درک نسبت به مسئولیت‌های #فرزندآوری با توجه به پیچیدگی‌های جهان بیرون، پ ـ وجه «جهان‌بینانه» شامل لزوم ایجاد فرصت گفت‌و‌شنود با «خود» و لزوم خلوت با خود در جهت «معنابخشی» به جهان پیرامون به دنبال تشدید شکاف‌های فرهنگی ـ اجتماعی بین نسلی. بر این اساس با رخ‌نمایی #رفاه_اقتصادی (در شقّ ایده‌آل که با جامعه‌ی ما فاصله‌ی زیادی دارد!)، نهایتاً عوامل مندرج در دسته‌ی نخست دچار تغییر شوند و نرخ رشد جمعیت اندکی افزایش یابد اما عوامل دسته‌ی دوم (ایجابی) با انشاء و #قانون و فشار از صحنه بیرون نخواهند رفت.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |