❇️ آیا برای شرکت در #انتخابات #مجلس_شورای_اسلامی در اسفند ۱۳۹۸ باید تجدید نظر کرد؟
🗓 دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۸
| #احمد_بخارایی، #جامعهشناس |
| یادداشت ۸ | هشتمین مکث:
«مقابلهی آرام با عوامفریبی و پوپولیسم در انتخابات»
⟩⟩ ۱ـ تاکنون هفت یادداشت در «کانال تلگرامی افق نگر» با محتوای «مکث» در رأی دهی انتخابات مجلس در اسفند ۹۸ نگاشتهام. یکی از اشکالات و انتقاداتی که از سوی برخی مخاطبان به یادداشت هفتم صورت پذیرفت این بود که «عدم شرکت» در انتخابات که من سعی دارم مستدلا از آن دفاع کنم به تقویت «#پوپولیسم» میانجامد زیرا مردم با عدم مشارکت به نفع #اصلاحطلبان در انتخابات، ممکن است در دام اصول گرایان و افراطیونی بیفتند که عوامفریب هستند. ظاهراً این انتقاد از قوت برخوردار است و در رویکرد من بسا خللی وارد کند. اما آیا به واقع چنین است؟
⟩⟩ ۲ـ «پوپولیسم» (#Populisme) چیست؟ معنایش «#عوامگرایی» است. ویژگیهایش عبارتند از: اثبات یک عقیده از سوی رهبران سیاسی از راه تحریک احساسات جمعی، استفاده از دوگانههای تحریککننده در شعارهای انتخاباتی مانند: «فقیر ـ غنی»، «ملی ـ بیگانه»، «مؤمن و غیرمؤمن» و … ، برانگیختن حس نفرت در مردم (#رمانتیسیسم_سیاسی) نسبت به نخبگانی که رقیب هستند، ایجاد نوعی حسرت و نوستالژی نسبت به گذشته در اذهان مردم، تقدیس توده و پیشبردن اهداف سیاسی با توسل به نیروی مردم با قصد به حاشیه راندن احزاب و سازمانهای سیاسی و بالاخره دادن وعدههای کلی و مبهم انتخاباتی به مردم با تأکید بر «نداشتههای مردم».
⟩⟩ ۳ـ پوپولیسم یا «عوامگرایی» در جنبهی مثبتش به معنای اولویت «محبوبیت» نسبت به «تخصص» و توجه خاص به نیازهای جمعی و در جنبهی منفیاش، نوعی «#عوامفریبی» (#Demagogy) است.
⟩ پوپولیسم در طول تاریخ برخوردار از انواع متفاوتی بوده است، از آنچه در اتحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاد و نیز شکل نوین پوپولیسم در موفقیت سهبارهی «برلوسکونی» با کنترل رسانهها از سال ۱۹۹۴ تا اواخر دههی نخست قرن بیستویک در انتخابات نخستوزیری ایتالیا تا شکل منحصر به فرد پوپولیسم در ایران با فراز و فرود انقلابی طی چهار دههی اخیر.
⟩⟩ ۴ـ با توجه به موارد مذکور، اینک موضوع اصلی در بحث ما این است که کدامیک از دو مورد زیر درست است:
⟩ الف ـ در انتخابات ۹۸ با «#عدم_مشارکت» مردم حتی با قصد مثبت «مواجههی اعتراضی» نسبت به روند انحصارطلبی در #نظام_سیاسی #ایران و اعتراض به تبعات منفی اجتماعی آن، «پوپولیسم» در ایران تقویت میشود.
⟩ ب ـ ادامهی روند انتخاباتی بر اساس مسیر گذشته و مشارکت در انتخابات به تقویت «پوپولیسم» میانجامد چرا که «شرکت در انتخابات» همواره به عنوان «بیعت با نظام» قلمداد و بهره برداری شده است.
«الف» درست است یا «ب»؟
⟩⟩ ۵ـ با توجه به اینکه مخاطبین ما در شبکههای مجازی عمدتاً از قشرهای متوسط یا نوجو هستند بنابراین آن دسته از رأیدهندهها که اکثراً در شهرهای کوچکتر، ساکن یا آنها که دارای اعتقادات مذهبی هستند یا بنا به منافع خاص گروهی و طبقهای تاکنون در انتخابات شرکت کردهاند، عمدتا متأثر از استدلال ما نیستند. پس کسانی که به «استدلال» توجه دارند به نحو «اجمالی» کمتر امکان دارد با امواج پوپولیستی همسو شوند و این گروه همانهایی هستند که مخاطبین ما قلمداد میشوند. اما اگر همین گروه نوجو به «#کنش_جمعی_اعتراضی» در قالب «مواجههی منفی در انتخابات» دعوت نشوند بسا به نحو «تفصیلی» برخی از ایشان با فشار #افکار_عمومی در دقیقهی نود و در لحظات پایانی انتخابات، تصمیم به «#مشارکت» بگیرند و به جماعت «بیعتکننده» بپیوندند و اینگونه، روند پوپولیسم تداوم یابد. بنابراین دعوت به «مکث» و تردید در مشارکت در انتخابات مجلس در اسفند ۹۸ نه تنها تقویتکنندهی پوپولیسم نیست بلکه شکنندهی تاروپود آن است که متأسفانه در ایران به مرز «عوامفریبی» نزدیک شدهاست و گریبان جناحهای راست و چپ را کم و بیش گرفته است.
⟩⟩ ۶ـ وجود «ساختارها»ی حقوقی، اجتماعی و اقتصادی ناکارآمد در ایران که در یادداشتهای قبلی تفصیلاً به آنها پرداختهام نشان از وجود بنبست و #انسداد_اجتماعی دارد. این انسداد، گریبان جناحهای راست و چپ را گرفتهاست و برای برونرفت از این بنبست، نیازمند شکلگیری کنشهای جمعی اعتراضی در قالب «مواجههی منفی و آرام» هستیم. یکی از این نوع مواجههها، «مکث» برای مشارکت در انتخابات آتی است که میتوان به نتایج این «عدم اعطای رأی»، اندکی امید بست.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۸
| #احمد_بخارایی، #جامعهشناس |
| یادداشت ۸ | هشتمین مکث:
«مقابلهی آرام با عوامفریبی و پوپولیسم در انتخابات»
⟩⟩ ۱ـ تاکنون هفت یادداشت در «کانال تلگرامی افق نگر» با محتوای «مکث» در رأی دهی انتخابات مجلس در اسفند ۹۸ نگاشتهام. یکی از اشکالات و انتقاداتی که از سوی برخی مخاطبان به یادداشت هفتم صورت پذیرفت این بود که «عدم شرکت» در انتخابات که من سعی دارم مستدلا از آن دفاع کنم به تقویت «#پوپولیسم» میانجامد زیرا مردم با عدم مشارکت به نفع #اصلاحطلبان در انتخابات، ممکن است در دام اصول گرایان و افراطیونی بیفتند که عوامفریب هستند. ظاهراً این انتقاد از قوت برخوردار است و در رویکرد من بسا خللی وارد کند. اما آیا به واقع چنین است؟
⟩⟩ ۲ـ «پوپولیسم» (#Populisme) چیست؟ معنایش «#عوامگرایی» است. ویژگیهایش عبارتند از: اثبات یک عقیده از سوی رهبران سیاسی از راه تحریک احساسات جمعی، استفاده از دوگانههای تحریککننده در شعارهای انتخاباتی مانند: «فقیر ـ غنی»، «ملی ـ بیگانه»، «مؤمن و غیرمؤمن» و … ، برانگیختن حس نفرت در مردم (#رمانتیسیسم_سیاسی) نسبت به نخبگانی که رقیب هستند، ایجاد نوعی حسرت و نوستالژی نسبت به گذشته در اذهان مردم، تقدیس توده و پیشبردن اهداف سیاسی با توسل به نیروی مردم با قصد به حاشیه راندن احزاب و سازمانهای سیاسی و بالاخره دادن وعدههای کلی و مبهم انتخاباتی به مردم با تأکید بر «نداشتههای مردم».
⟩⟩ ۳ـ پوپولیسم یا «عوامگرایی» در جنبهی مثبتش به معنای اولویت «محبوبیت» نسبت به «تخصص» و توجه خاص به نیازهای جمعی و در جنبهی منفیاش، نوعی «#عوامفریبی» (#Demagogy) است.
⟩ پوپولیسم در طول تاریخ برخوردار از انواع متفاوتی بوده است، از آنچه در اتحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاد و نیز شکل نوین پوپولیسم در موفقیت سهبارهی «برلوسکونی» با کنترل رسانهها از سال ۱۹۹۴ تا اواخر دههی نخست قرن بیستویک در انتخابات نخستوزیری ایتالیا تا شکل منحصر به فرد پوپولیسم در ایران با فراز و فرود انقلابی طی چهار دههی اخیر.
⟩⟩ ۴ـ با توجه به موارد مذکور، اینک موضوع اصلی در بحث ما این است که کدامیک از دو مورد زیر درست است:
⟩ الف ـ در انتخابات ۹۸ با «#عدم_مشارکت» مردم حتی با قصد مثبت «مواجههی اعتراضی» نسبت به روند انحصارطلبی در #نظام_سیاسی #ایران و اعتراض به تبعات منفی اجتماعی آن، «پوپولیسم» در ایران تقویت میشود.
⟩ ب ـ ادامهی روند انتخاباتی بر اساس مسیر گذشته و مشارکت در انتخابات به تقویت «پوپولیسم» میانجامد چرا که «شرکت در انتخابات» همواره به عنوان «بیعت با نظام» قلمداد و بهره برداری شده است.
«الف» درست است یا «ب»؟
⟩⟩ ۵ـ با توجه به اینکه مخاطبین ما در شبکههای مجازی عمدتاً از قشرهای متوسط یا نوجو هستند بنابراین آن دسته از رأیدهندهها که اکثراً در شهرهای کوچکتر، ساکن یا آنها که دارای اعتقادات مذهبی هستند یا بنا به منافع خاص گروهی و طبقهای تاکنون در انتخابات شرکت کردهاند، عمدتا متأثر از استدلال ما نیستند. پس کسانی که به «استدلال» توجه دارند به نحو «اجمالی» کمتر امکان دارد با امواج پوپولیستی همسو شوند و این گروه همانهایی هستند که مخاطبین ما قلمداد میشوند. اما اگر همین گروه نوجو به «#کنش_جمعی_اعتراضی» در قالب «مواجههی منفی در انتخابات» دعوت نشوند بسا به نحو «تفصیلی» برخی از ایشان با فشار #افکار_عمومی در دقیقهی نود و در لحظات پایانی انتخابات، تصمیم به «#مشارکت» بگیرند و به جماعت «بیعتکننده» بپیوندند و اینگونه، روند پوپولیسم تداوم یابد. بنابراین دعوت به «مکث» و تردید در مشارکت در انتخابات مجلس در اسفند ۹۸ نه تنها تقویتکنندهی پوپولیسم نیست بلکه شکنندهی تاروپود آن است که متأسفانه در ایران به مرز «عوامفریبی» نزدیک شدهاست و گریبان جناحهای راست و چپ را کم و بیش گرفته است.
⟩⟩ ۶ـ وجود «ساختارها»ی حقوقی، اجتماعی و اقتصادی ناکارآمد در ایران که در یادداشتهای قبلی تفصیلاً به آنها پرداختهام نشان از وجود بنبست و #انسداد_اجتماعی دارد. این انسداد، گریبان جناحهای راست و چپ را گرفتهاست و برای برونرفت از این بنبست، نیازمند شکلگیری کنشهای جمعی اعتراضی در قالب «مواجههی منفی و آرام» هستیم. یکی از این نوع مواجههها، «مکث» برای مشارکت در انتخابات آتی است که میتوان به نتایج این «عدم اعطای رأی»، اندکی امید بست.
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Instagram
Ahmad Bokharaei احمد بخارایی ـ
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و #مسائل_اجتماعی #ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت دیدگاه شما پیرامون تحلیل ارائه شده هستم. با سپاس ⟩⟩ پیامگیر: https://t.me/drbokharaei . ⟩⟩ بیشتر در: www.dr-bokharaei.com . #انتخابات۹۸ #انتخابات_مجلس…
❇️ خطر ظهور #پوپولیسم!
🗓 سهشنبه ۴ آذر ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی روزنامهی ستارهی صبح با #احمد_بخارایی دربارهی فروپاشی اجتماعی | منتشرشده در سهشنبه ۴ آذر ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتهی من:
… نخست باید این نکته را یادآور شوم که در #جامعهشناسی مفاهیم و شاخصهای اجتماعی ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر دارند. برای نمونه «#امید_به_آینده»، «#بیتفاوتی_اجتماعی» و «#همبستگی» ازجملهی این شاخصها هستند که در کنار یکدیگر معنا و مفهوم پیدا میکنند و نمیتوان آنها را به شکل مستقل برای ارزیابی سلامت یک #جامعه به کار برد. توجه به این شاخصها به ویژه در جوامع امروزی حائز اهمیت است. جوامعی مانند ایران که مرزهای ارتباطی در آن درنوردیده شده و بسیاری افراد تحصیلکرده هستند و از شبکههای اجتماعی در فضای مجازی استفاده میکنند، با یک منظومهی پیچیدهی فکری و معرفتی و سطوح بالای انتظارات روبهرو هستند. اینجا است که «امید به آینده» تبدیل به یک شاخص مهم میشود و در پیوند با دیگر شاخصهای اجتماعی مانند «بیتفاوتی اجتماعی» سرنوشت جامعه را رقم میزنند. زمانی که منافع فردی به منافع جمعی ترجیح داده میشود و افراد امیدشان به آینده کاهش پیدا میکند، فرآیندی رخ میدهد که اصطلاحاً آن را «#فروپاشی_اجتماعی» (نه فروپاشی سیاسی) نامگذاری میکنم. البته باید توجه داشت که فروپاشی اجتماعی مانند فروپاشی سیاسی به ناگهان رخ نمیدهد. #فروپاشی_سیاسی یک نوع سقوط است (مشابه سقوط رژیم پهلوی)؛ در حالی که فروپاشی اجتماعی نوعی خالی شدن جامعه از درون است …
… درواقع جامعه زنده است و به حیات فیزیکی خود ادامه میدهد، اما از درون خالی شده و نسبت به هویت و نقش خود دچار سردرگمی میشود …
… فروپاشی اجتماعی همانطور که گفتم روندی تدریجی دارد و اینگونه نیست که وقتی میگوییم فروپاشی اجتماعی رخ داده، یعنی تمام پیوندهای اجتماعی دچار گسست شده است. در واقع فروپاشی اجتماعی هیچگاه امری صددرصد نیست و در هر حال هستند افرادی که همچنان پایبند به فرهنگهای سنتی خود هستند و #همبستگی_اجتماعی را در قالب سنتهای پیشین خود ادامه میدهند. البته نکتهی مهمی که باید به آن توجه داشت این است که اینگونه همبستگیهای اجتماعی، در جوامعی که مناسبات اجتماعی در آنها رو به افول است، جدای از آنکه درصد کمی از جامعه را در بر میگیرد، اما همان درصد کم هم به صورت گزینشی این همبستگی اجتماعی را از خود نشان میدهند. در حال حاضر اگر شما به جنوب تهران، شوش، دروازه غار و مناطق پایینتر بروید، خواهید دید که #فقر و درماندگی در این مناطق موج میزند، اما چرا کسی به آنها کمک نمیکند؟ چرا آن جمعیتی که در زمان وقوع سیل یا زلزله یا هر بلای طبیعی دیگری همبستگی اجتماعی از خود نشان میدهد، همسایهی درمانده و محیطهای فقیرنشین شهر خود را رها کرده و کاری ندارد که کودکان کار و زنان بدسرپرست و درماندگان چگونه در بیخ گوش آنها زندگی خود را سر میکنند؛ بنابراین درست است که در سطحی خرد و کوچک افرادی همچنان منافع جمعی را به منافع فردی ترجیح میدهند، اما در کلیت جامعه این موضوع وجود ندارد …
… در هر جامعهای افراد میبایست دارای #هویت باشند. این هویت ممکن است #جنسی، #قومی، #ملی یا #دینی باشد. فراموش نکنیم که هویت دینی بود که در سال ۵۷ به دلیل سرخوردگی خروش کرد؛ در نتیجه نمیشود انسانها در خلأ به زندگی خود ادامه دهند. #بحران_هویت به دنبال خود سردرگمی و درنهایت «وادادگی اجتماعی» میآفریند. در چنین شرایطی افراد جامعه هم هستند و هم نیستند. هستند به این معنا که نفس میکشند، غذا میخورند، جسم و فکر و تاریخشان را با خودشان حمل میکنند و از یک طرف نیستند چون به لحاظ اجتماعی دچار سردرگمیاند و هویتی ندارند که با آن خود را تعریف کنند. وادادگی اگر سامان داده نشود و به #همگرایی تبدیل نشود یک روز به شکل افسارگسیخته بروز خواهد کرد. این وضعیت شبیه ارکستر سمفونیکی است که در آن هر کسی ساز خودش را میزند و زمانی نواخته میشود که دیگر شاهد آهنگ دلنشین نخواهیم بود و آشفتهبازاری از سازها ایجاد خواهد شد. در این شرایط پوپولیسم ظهور میکند و عدهای بر این موج وادادگی سواری میکنند. امروز رکود و رخوت موجود، جامعه را با پرسشهای اخلاقی و فلسفی مواجه کرده است. نباید دلخوش به این بود که جامعه فقیر و درماندهی کنونی علیرغم افزایش روزمرهی گرانیها #اعتراض نمیکند؛ چراکه در صورت سامانندادن به این وضعیت انرژی تجمیعشده در زیر پوست جامعه زمانی بروز میکند که دیگر دیر خواهد بود …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۴ آذر ۱۳۹۹
📰 گفتوگوی روزنامهی ستارهی صبح با #احمد_بخارایی دربارهی فروپاشی اجتماعی | منتشرشده در سهشنبه ۴ آذر ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از گفتهی من:
… نخست باید این نکته را یادآور شوم که در #جامعهشناسی مفاهیم و شاخصهای اجتماعی ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر دارند. برای نمونه «#امید_به_آینده»، «#بیتفاوتی_اجتماعی» و «#همبستگی» ازجملهی این شاخصها هستند که در کنار یکدیگر معنا و مفهوم پیدا میکنند و نمیتوان آنها را به شکل مستقل برای ارزیابی سلامت یک #جامعه به کار برد. توجه به این شاخصها به ویژه در جوامع امروزی حائز اهمیت است. جوامعی مانند ایران که مرزهای ارتباطی در آن درنوردیده شده و بسیاری افراد تحصیلکرده هستند و از شبکههای اجتماعی در فضای مجازی استفاده میکنند، با یک منظومهی پیچیدهی فکری و معرفتی و سطوح بالای انتظارات روبهرو هستند. اینجا است که «امید به آینده» تبدیل به یک شاخص مهم میشود و در پیوند با دیگر شاخصهای اجتماعی مانند «بیتفاوتی اجتماعی» سرنوشت جامعه را رقم میزنند. زمانی که منافع فردی به منافع جمعی ترجیح داده میشود و افراد امیدشان به آینده کاهش پیدا میکند، فرآیندی رخ میدهد که اصطلاحاً آن را «#فروپاشی_اجتماعی» (نه فروپاشی سیاسی) نامگذاری میکنم. البته باید توجه داشت که فروپاشی اجتماعی مانند فروپاشی سیاسی به ناگهان رخ نمیدهد. #فروپاشی_سیاسی یک نوع سقوط است (مشابه سقوط رژیم پهلوی)؛ در حالی که فروپاشی اجتماعی نوعی خالی شدن جامعه از درون است …
… درواقع جامعه زنده است و به حیات فیزیکی خود ادامه میدهد، اما از درون خالی شده و نسبت به هویت و نقش خود دچار سردرگمی میشود …
… فروپاشی اجتماعی همانطور که گفتم روندی تدریجی دارد و اینگونه نیست که وقتی میگوییم فروپاشی اجتماعی رخ داده، یعنی تمام پیوندهای اجتماعی دچار گسست شده است. در واقع فروپاشی اجتماعی هیچگاه امری صددرصد نیست و در هر حال هستند افرادی که همچنان پایبند به فرهنگهای سنتی خود هستند و #همبستگی_اجتماعی را در قالب سنتهای پیشین خود ادامه میدهند. البته نکتهی مهمی که باید به آن توجه داشت این است که اینگونه همبستگیهای اجتماعی، در جوامعی که مناسبات اجتماعی در آنها رو به افول است، جدای از آنکه درصد کمی از جامعه را در بر میگیرد، اما همان درصد کم هم به صورت گزینشی این همبستگی اجتماعی را از خود نشان میدهند. در حال حاضر اگر شما به جنوب تهران، شوش، دروازه غار و مناطق پایینتر بروید، خواهید دید که #فقر و درماندگی در این مناطق موج میزند، اما چرا کسی به آنها کمک نمیکند؟ چرا آن جمعیتی که در زمان وقوع سیل یا زلزله یا هر بلای طبیعی دیگری همبستگی اجتماعی از خود نشان میدهد، همسایهی درمانده و محیطهای فقیرنشین شهر خود را رها کرده و کاری ندارد که کودکان کار و زنان بدسرپرست و درماندگان چگونه در بیخ گوش آنها زندگی خود را سر میکنند؛ بنابراین درست است که در سطحی خرد و کوچک افرادی همچنان منافع جمعی را به منافع فردی ترجیح میدهند، اما در کلیت جامعه این موضوع وجود ندارد …
… در هر جامعهای افراد میبایست دارای #هویت باشند. این هویت ممکن است #جنسی، #قومی، #ملی یا #دینی باشد. فراموش نکنیم که هویت دینی بود که در سال ۵۷ به دلیل سرخوردگی خروش کرد؛ در نتیجه نمیشود انسانها در خلأ به زندگی خود ادامه دهند. #بحران_هویت به دنبال خود سردرگمی و درنهایت «وادادگی اجتماعی» میآفریند. در چنین شرایطی افراد جامعه هم هستند و هم نیستند. هستند به این معنا که نفس میکشند، غذا میخورند، جسم و فکر و تاریخشان را با خودشان حمل میکنند و از یک طرف نیستند چون به لحاظ اجتماعی دچار سردرگمیاند و هویتی ندارند که با آن خود را تعریف کنند. وادادگی اگر سامان داده نشود و به #همگرایی تبدیل نشود یک روز به شکل افسارگسیخته بروز خواهد کرد. این وضعیت شبیه ارکستر سمفونیکی است که در آن هر کسی ساز خودش را میزند و زمانی نواخته میشود که دیگر شاهد آهنگ دلنشین نخواهیم بود و آشفتهبازاری از سازها ایجاد خواهد شد. در این شرایط پوپولیسم ظهور میکند و عدهای بر این موج وادادگی سواری میکنند. امروز رکود و رخوت موجود، جامعه را با پرسشهای اخلاقی و فلسفی مواجه کرده است. نباید دلخوش به این بود که جامعه فقیر و درماندهی کنونی علیرغم افزایش روزمرهی گرانیها #اعتراض نمیکند؛ چراکه در صورت سامانندادن به این وضعیت انرژی تجمیعشده در زیر پوست جامعه زمانی بروز میکند که دیگر دیر خواهد بود …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| «وازکتومی» رژیمهای ایدئولوژیک: روسیه ـ ایران
| آدینه ۱۳ اسفند ۱۴۰۰
| #احمد_بخارایی، جامعهشناس
۱ـ گفته شد که اسلاوُی ژیژک، فیلسوف هفتادوسهسالهی اسلوونیایی در دفاع از اوکراینیها برای مقاومتشان در مقابل هجوم گستردهی این روزهای #روسیه گفته است که: روسیه باید از سوی نظام جهانی «اخته» شود!
۲ـ «#اختهسازی» (castration) یا حذف بیضهها موجب از بین رفتن خصوصیات مردانه میشود و در حیوانات به منظور کاهش میزان شرارت و افزایش فرمانبری و در ضمن به قصد جلوگیری از زاد و ولد و نیز گاهی به منظور بهرهبرداری از مردان خدمتگذار در اندرونی (حرمسرا) صورت پذیرفته است. «اختهسازی» در یک روند «حذفی» و تقابلی صورت میپذیرد حال آنکه به روش دیگری میتوان از تداوم نسلی جلوگیری کرد که به جای جنبههای حذفی و تقابل دوقطبی، از جنبهی دیالکتیکی و وجودی برخوردار است و آن «#وازکتومی» است. «وازکتومی» یا نابارورسازی که انتقال اسپرم از مرد به زن را ناممکن میسازد هر چند میل جنسی را فقط اندکی کاهش میدهد اما موجب افزایش احتمال ابتلا به سرطان پروستات و سرطان ریه و کاهش طول عمر میشود. تفاوت زیادی بین اختهسازی و وازکتومی وجود دارد. همین حکایت قابل تسری به عرصهی سیاست است، یعنی بین #اختهسازی_سیاسی و #وازکتومی_سیاسی!
۳ـ به نظر میرسد ابتدا اختهسازی تاریخی ـ اجتماعی از سوی متعصبان قبیلهمسلک و کینهپروران ایدئدلوژیکمحور صورت پذیرفته است که نمونهاش اخته کردن پسر #لطفعلیخان زند توسط #آغامحمدخان قاجار بود که خود در کودکی به دست #عادلشاه (جانشین #نادرشاه) به جرم تجاوز به نامزدش پیش از عقد، اخته شده بود. این کینهی آغامحمدخان قاجار پس از قدرت گرفتن به اشکال گوناگون از اخته کردن دیگران تا کور کردن مردم کرمان به جرم طرفداری از لطفعلیخان زند تداوم داشت.
۴ـ اگر یک #رژیم_ایدئولوژیک، «اخته» شود چون در ذهن و تاریخ و فرهنگ مردمش آن #ایدئولوژی از قبل جریان داشته و باورهای متعصبانه نمیتوانند یک شبه و با اخته شدن از صحنهی تاریخ حذف شوند پس در زمانی دیگر سر بیرون میآورند و انتقام میگیرند مانند آنچه در ایران طی دهههای اخیر اتفاق افتاد و سال ۵۷ پاسخی بود به اختهسازی سیاسی مخالفان خشمناک رویکرد دینی مانند اعدام #شیخ_فضلالله نوریها در گذشته و نیز چنین است حکایت بازگشت #طالبان به قدرت در #افغانستان. داستان فردای روسیه هم اگر امروز «اخته» شود احتمالاً چنین خواهد بود.
۵ـ به جای «اختهسازی» که #اسلاوی_ژیژک گفت و برآمده از فلسفهی سیاسی خشن است، بهتر است رژیمهای ایدئولوژیک مانند روسیه و ایران «وازکتومی» شوند تا در ضمن اینکه بازتولیدشان ناممکن میشود در یک بستر تاریخی با شیب ملایم به سوی حذف پیش روند. منظور از «شیب ملایم» امکان شکلگیری مواجهههای #دیالکتیکی در درون جامعه و در بستر فرهنگ و نیز امکان #تحول_فرهنگی است. اگر صرفاً سیاسی و جنگی به مسائل اجتماعی و فرهنگی نگاه شود امکان بازتولید و سر برآوردن مسائل در آینده به اشکال دیگر وجود دارد. وازکتومی رژیمهای ایدئولوژیک نیازمند مدیریت جهانی و فشارها و تحریمها در عرصههای اقتصادی و اجتماعی است چرا که اندیشه و اجماع نخبگان، امروزه جنبهی جهانی پیدا کرده است.
۶ـ در «وازکتومی سیاسی» عنصر «آگاهیبخشی»، نهفته و برجسته است حال آنکه در «اختهسازی سیاسی»، کمتر اینگونه است. زمانی که یک رژیم ستیزهگر با آزادی انسانها «وازکتومی» میشود ضمن تداوم ناقص حیات سیاسیاش با کمرمقیای که خواهد داشت دیگر کمتر خواهد توانست مردمش را راضی و مطیع نگاه دارد و پایههای کسب مشروعیتش یعنی همان عوامل تداومبخش «ناآگاهی» و #پوپولیسم، متزلزل میشود. مشکلات اقتصادی و مسائل اجتماعی عدیده ناشی از «وازکتومی سیاسی»، یک نظام حکمرانی مبتنی بر #ایدئولوژی ستیزهجو را در پاسخگویی به نیازهای اولیه و ثانویه مردمانش ناتوان میسازد و این ناتوانی در یک بستر تاریخی و دیالکتیکی با کسب آگاهی تودهای به صورت آرام توأم خواهدشد و این «آگاهی» و ارتقاء سطح درک فردی و جمعی، همان چیزی است که شهروندان جوامع ایدئولوژیک از جمله روسیه و ایران به شدت نیازمندش هستند تا اگر زمانی سخن از دموکراسی شد قبل از آن، نطفهی گوهر «آگاهی» در جامعه منعقد شده باشد و آن «آزادی»، باز ملعبهی دست صاحبان ایدئولوژیهای آسمانی و زمینی قرار نگیرد. | ادامه: 👇
http://blog.dr-bokharaei.com/2022/03/blog-post.html?#more
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| آدینه ۱۳ اسفند ۱۴۰۰
| #احمد_بخارایی، جامعهشناس
۱ـ گفته شد که اسلاوُی ژیژک، فیلسوف هفتادوسهسالهی اسلوونیایی در دفاع از اوکراینیها برای مقاومتشان در مقابل هجوم گستردهی این روزهای #روسیه گفته است که: روسیه باید از سوی نظام جهانی «اخته» شود!
۲ـ «#اختهسازی» (castration) یا حذف بیضهها موجب از بین رفتن خصوصیات مردانه میشود و در حیوانات به منظور کاهش میزان شرارت و افزایش فرمانبری و در ضمن به قصد جلوگیری از زاد و ولد و نیز گاهی به منظور بهرهبرداری از مردان خدمتگذار در اندرونی (حرمسرا) صورت پذیرفته است. «اختهسازی» در یک روند «حذفی» و تقابلی صورت میپذیرد حال آنکه به روش دیگری میتوان از تداوم نسلی جلوگیری کرد که به جای جنبههای حذفی و تقابل دوقطبی، از جنبهی دیالکتیکی و وجودی برخوردار است و آن «#وازکتومی» است. «وازکتومی» یا نابارورسازی که انتقال اسپرم از مرد به زن را ناممکن میسازد هر چند میل جنسی را فقط اندکی کاهش میدهد اما موجب افزایش احتمال ابتلا به سرطان پروستات و سرطان ریه و کاهش طول عمر میشود. تفاوت زیادی بین اختهسازی و وازکتومی وجود دارد. همین حکایت قابل تسری به عرصهی سیاست است، یعنی بین #اختهسازی_سیاسی و #وازکتومی_سیاسی!
۳ـ به نظر میرسد ابتدا اختهسازی تاریخی ـ اجتماعی از سوی متعصبان قبیلهمسلک و کینهپروران ایدئدلوژیکمحور صورت پذیرفته است که نمونهاش اخته کردن پسر #لطفعلیخان زند توسط #آغامحمدخان قاجار بود که خود در کودکی به دست #عادلشاه (جانشین #نادرشاه) به جرم تجاوز به نامزدش پیش از عقد، اخته شده بود. این کینهی آغامحمدخان قاجار پس از قدرت گرفتن به اشکال گوناگون از اخته کردن دیگران تا کور کردن مردم کرمان به جرم طرفداری از لطفعلیخان زند تداوم داشت.
۴ـ اگر یک #رژیم_ایدئولوژیک، «اخته» شود چون در ذهن و تاریخ و فرهنگ مردمش آن #ایدئولوژی از قبل جریان داشته و باورهای متعصبانه نمیتوانند یک شبه و با اخته شدن از صحنهی تاریخ حذف شوند پس در زمانی دیگر سر بیرون میآورند و انتقام میگیرند مانند آنچه در ایران طی دهههای اخیر اتفاق افتاد و سال ۵۷ پاسخی بود به اختهسازی سیاسی مخالفان خشمناک رویکرد دینی مانند اعدام #شیخ_فضلالله نوریها در گذشته و نیز چنین است حکایت بازگشت #طالبان به قدرت در #افغانستان. داستان فردای روسیه هم اگر امروز «اخته» شود احتمالاً چنین خواهد بود.
۵ـ به جای «اختهسازی» که #اسلاوی_ژیژک گفت و برآمده از فلسفهی سیاسی خشن است، بهتر است رژیمهای ایدئولوژیک مانند روسیه و ایران «وازکتومی» شوند تا در ضمن اینکه بازتولیدشان ناممکن میشود در یک بستر تاریخی با شیب ملایم به سوی حذف پیش روند. منظور از «شیب ملایم» امکان شکلگیری مواجهههای #دیالکتیکی در درون جامعه و در بستر فرهنگ و نیز امکان #تحول_فرهنگی است. اگر صرفاً سیاسی و جنگی به مسائل اجتماعی و فرهنگی نگاه شود امکان بازتولید و سر برآوردن مسائل در آینده به اشکال دیگر وجود دارد. وازکتومی رژیمهای ایدئولوژیک نیازمند مدیریت جهانی و فشارها و تحریمها در عرصههای اقتصادی و اجتماعی است چرا که اندیشه و اجماع نخبگان، امروزه جنبهی جهانی پیدا کرده است.
۶ـ در «وازکتومی سیاسی» عنصر «آگاهیبخشی»، نهفته و برجسته است حال آنکه در «اختهسازی سیاسی»، کمتر اینگونه است. زمانی که یک رژیم ستیزهگر با آزادی انسانها «وازکتومی» میشود ضمن تداوم ناقص حیات سیاسیاش با کمرمقیای که خواهد داشت دیگر کمتر خواهد توانست مردمش را راضی و مطیع نگاه دارد و پایههای کسب مشروعیتش یعنی همان عوامل تداومبخش «ناآگاهی» و #پوپولیسم، متزلزل میشود. مشکلات اقتصادی و مسائل اجتماعی عدیده ناشی از «وازکتومی سیاسی»، یک نظام حکمرانی مبتنی بر #ایدئولوژی ستیزهجو را در پاسخگویی به نیازهای اولیه و ثانویه مردمانش ناتوان میسازد و این ناتوانی در یک بستر تاریخی و دیالکتیکی با کسب آگاهی تودهای به صورت آرام توأم خواهدشد و این «آگاهی» و ارتقاء سطح درک فردی و جمعی، همان چیزی است که شهروندان جوامع ایدئولوژیک از جمله روسیه و ایران به شدت نیازمندش هستند تا اگر زمانی سخن از دموکراسی شد قبل از آن، نطفهی گوهر «آگاهی» در جامعه منعقد شده باشد و آن «آزادی»، باز ملعبهی دست صاحبان ایدئولوژیهای آسمانی و زمینی قرار نگیرد. | ادامه: 👇
http://blog.dr-bokharaei.com/2022/03/blog-post.html?#more
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist