جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
3.93K subscribers
68 photos
21 videos
1 file
680 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
❇️ تعارض طبقاتی، پیوندهای اجتماعی را تهدید می‌کند

📰 گفت‌وگوی روزنامه‌ی اطلاعات با #احمد_بخارایی

🗓 چهارشنبه ۹ امرداد ۱۳۹۸

#جامعه #اقتصاد #کمک #فلسفه #مشارکت_اجتماعی #جامعه_شناسی #جامعه‌شناسی #دولت #طبقه #طبقه_اقتصادی #طبقه_اجتماعی

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از این گفت‌وگو:

… فلسفه مانند نوری است که مسیر را روشن می کند ولی برای پرواز به دو بال جامعه شناسی نیازمند است. انفکاک میان این دو باعث شده است که هیچ‌کدام کارآیی لازم را نداشته باشند …

… در فلسفه نسبت به موضوعات اخلاقی چهار رویکرد داریم: اول رویکرد شهودگرایی است، که یک‌سری از امور (از جمله «کمک کردن») را بدیهی و خوب می‌دانیم و همه‌ی فرهنگ‌ها آن را قبول دارند. در رویکرد دوم یعنی «احساس‌گرایی»، در ما حس خوب و رضایت‌مند ایجاد می شود و تلویحن به ما می‌گوید که: «اهل کمک کردن باش». رویکرد سوم، «هدایت‌گرایی» است که بر اساس آن ما اجازه داریم که حکم کنیم و بگوییم «تو باید به دیگران کمک کنی». از این‌جا به بعد، فلسفه به سمت جامعه شناسی می‌رود.
رویکرد چهارم در فلسفه‌ی اخلاق که بیش‌تر با جامعه‌شناسی پیوند دارد «توصیف گرایی» است. در این رویکرد، فلسفه وارد حیطه‌ی جامعه‌شناسی می‌شود و گزاره های: «کمک کردن خوب است» و «باید کمک کنی»، در صورتی نمود عملی خواهند داشت که جامعه بتواند روند کمک کردن را تعریف کند و سپس این رفتار را ارزیابی کرده و سیاست های تشویقی برای آن در نظر بگیرد. یعنی گزاره‌های اخلاقی در درازمدت در جامعه پدیدار شده و عمیق‌تر و گسترده‌تر می‌شوند. در این حالت است که یک جامعه‌ی اخلاقی خواهیم داشت …

… در نظام اجتماعی نمی‌توان خرده‌نظام سیاسی را حذف کرد و نقش آن را نادیده گرفت. نمی‌توان تنها از اشخاص انتظار داشت که کمک کنند، بدون آن‌که دولت هیچ بستر سازمان‌دهی شده‌ای برای آن فراهم کرده باشد …

رفع تعارضات اجتماعی از طریق تعامل اجتماعی

… مارکس می‌گفت تضاد طبقاتی برای جامعه خوب نیست یعنی فاصله طبقاتی زیادی بین آحاد جامعه وجود داشته باشد و طبقه‌ی مرفه بگوید «به من چه»! این یعنی سلطه ی «من»، سلطه‌ی طبقه‌ و سلطه خانواده و قوم بر قشر ضعیف و نیازمند. این تعارض طبقاتی، پیوندهای اجتماعی را تهدید می‌کند …

… وقتی دولت به قشر آسیب‌پذیر توجه دارد، شهروندان هم این رفتار را تکرار می‌کنند. به‌جای تعارض طبقاتی به تعامل طبقاتی باید روی آوریم. آن نگاه سوسیالیستی که می‌گوید همه‌ی آحاد جامعه باید در یک سطح زندگی کنند، نوعی توهم است. در رویکرد تعاملی باید به قشر ضعیف‌تر توجه کنیم و نیازش را برآورده سازیم. این نیاز، می‌تواند صرفا مادی نباشد. مثلن باید آن کارگر زن را هم نسبت به هم‌کار مرد خود و دستمزد کم‌تری که دریافت می‌کند و در حقش اجحاف می‌شود و تبعیض جنسیتی و از رشد بازماندن او را هم مشاهده کرد ...

مشارکت اجتماعی، شرط لازم برای تعامل

… مشارکت اجتماعی دو سطح دارد، یکی داوطلبانه و دیگری دعوت است که چهار شرط دارد: اول آن‌که فرد به «آزادی» اعتقاد داشته باشد. دوم آن‌که افراد آگاه باشند که مشارکت اجتماعی حق آن‌ها است. سوم آن‌که مشارکت را باید به شکل فرآیندی ببینیم نه به شکل جزیره‌ای و تکه‌پاره و چهارم آن‌که مشارکت اجتماعی باید در هر مقوله‌ای عمیق بوده و وسیع باشد و همه‌ی حوزه‌ها را در بر بگیرد. نظام سیاسی نباید با نگاه امنیتی مانعی برای این مشارکت ایجاد کند وگرنه مشارکت شکل نمی‌گیرد و گزاره‌های اخلاقی هم تحقق نمی‌یابند و ما می‌گوییم در جامعه همه نسبت به هم‌نوع و هم‌وطن خود بی‌تفاوت شده‌اند …

آموزش، شرط کافی برای تعامل

… برداشتن «موانع»، شرط لازم برای رفع تعارضات اجتماعی و پیاده‌سازی اخلاق در جامعه است ولی یک شرط کافی هم داریم که باید محقق شود. باید مردم آگاه شوند که مشارکت اجتماعی «حق» آن‌ها است. این آگاهی از «آموزش» ایجاد می‌شود. در این حالت است که کلیت جامعه با تدابیر نظام سیاسی، به سمت کم تر شدن فاصله طبقاتی پیش می‌رود و آن حس بی‌تفاوتی، کم‌رنگ شده و هم‌دلی و هم‌راهی، بستری برای ظهور پیدا می‌کنند.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| «افزایش حاشیه‌نشینی و مهاجرت‌های درون شهری!»

| دوشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۱

| #احمد_بخارایی: این گفتگو در مورد افزایش #حاشیه‌نشینی در شهرهای بزرگ با سایت خبری - تحلیلی فرارو دو هفته پیش انجام شد اما به دلایلی که برایم مبهم است منتشر نشد!

«هر فرد متأثر از #طبقه‌_اجتماعی است که در آن زندگی می کند و الگوهای رفتاری خود را از آن می گیرد. الگوهایی از جمله مصرف، سبک زندگی، نوع معاشرت و گروه معاشران. زمانی که تنزل طبقه بر اساس فشار بیرونی و ناخواسته رخ دهد مورد رضایت فرد نیست و فرد در یک نارضایتی مداوم به سر می‌برد و این حالت در شرایطی تشدید می‌شود. این نارضایتی مداوم می‌تواند در نهایت منجر به استرس و افسردگی فردی شود که با گسترش آن به #افسردگی_اجتماعی ختم می‌شود.» …

«میزان مصرف داروهای آرام‌بخش نشانه‌ی بروز و ظهور افسردگی جمعی در #جامعه است.» …

آن چه این نارضایتی را افزایش داده و به آن ضریب می دهد، وجود #تبعیض در جامعه است. تبعیض در توزیع نابرابر فرصت‌ها منجر به تبعیض در توزیع ثروت و در نهایت تبعیض در توزیع #قدرت می‌شود که خروجی آن تبعیض در جامعه در سطح گسترده است که با چشم غیرمسلح هم قابل مشاهده است یعنی در خانه‌هایی شبیه به قصر یا خودروهای لوکسی که در خیابان‌های شمال شهر تردد می‌کنند.

#خشونت سیاه و سفید در کمین جامعه:
وجود و شیوع برابری در جامعه به صورت تام و تمام از محالات است، اما تعمیق نابرابری و تبعیض منجر به دو شیوه‌ی رفتاری خواهد شد که هیچ کدام آینده‌ی خوشایندی به دنبال نخواهد داشت …
در جامعه‌ای سرشار از تبعیض و #نابرابری فرد یا منفعل و منزوی می‌شود که آثار آن مانند #اعتیاد، سرخوردگی و #خودکشی قابل مشاهده است که نشانه‌های ایزوله شدن اجتماعی است یا رفتارهای پرخاشگرانه بروز می‌کنند که می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد …
تمایل افراط‌گونه به عمل‌های زیبایی یا رفتارهایی که برای نمایش در جامعه انجام می‌شود از اثرات نادیده گرفته شدن است …
همچنین بروز خلاف و #فساد در مشاغل خرد نوعی از خشونت است که متناسب با سن و شغل افراد انجام می‌شود …

#طلاق نیز از دیگر آثار و تبعات خشونت است …
بازتولید ساختار متعفن و پرفساد، در #ساختار_سیاسی هم قابل مشاهده است. فسادی که به قدرت نیز نفوذ می‌کند …

مسائل اجتماعی ریزریز رخ می‌دهند و در طول تولد و رشد یک نسل ابتدا چراغ می‌زنند و نشانه‌های خود را بروز می‌دهند تا در نهایت به شکل کامل عیان می شوند. این بروز کلی، رویداد و پدیده‌ای یک‌باره نیست، اگر چه مخرب است، اما مانند سیل و زلزله در کسری از ثانیه ظاهر نمی‌شوند، چنان که با سرعت و حدت هم قابل اصلاح و بازسازی نیست …

آن چه در خصوص تغییر طبقه‌ی اجتماعی به صورت ناخواسته یا با فشار بیرونی از آن نام برده شد حاصل فضایی پرتبعیض است و می‌تواند منجر به #فروپاشی_اجتماعی شود …

در چنین جوامعی احساس پیوستگی و پویایی دیده نمی‌شود و در مقابل، خودخواهی افراد بیشتر به چشم می‌آید. به عنوان مثال در جوامع پویا و هم‌دل، NGOها بخشی از فعالیت‌های اجتماعی خدمات‌دهی را انجام می‌دهند و تعداد آن‌ها نشان‌دهنده‌ی همان پویایی است. عدم حضور آن‌ها در جوامعی مانند ایران معنادار است …
فروپاشی اجتماعی طیف گونه است که از کم تا زیاد را در بر می‌گیرد. این طیف‌ها قابلیت متراکم شدن دارند مانند بهمنی که از یک کوه پایین می‌آید …

این طیف‌ها در همه‌ی جوامع وجود دارند و دیده می‌شوند اما گستردگی و عمق آن‌ها مهم است. افزایش آن‌ها نیاز به هشدار دارد به این معنا که در شرایطی امکان بازگشت به دوره سلامت و احیا وجود ندارد و زمانی که در همه‌ی ارکان ریشه بگیرند و گسترده شوند مانند بیماری بدخیم که مدام متاستاز می‌دهند و باید با تأسف به این تحلیل رفتگی نگاه کرد.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |