❇️ نشست دو ساعته دربارهی #فروپاشی_اجتماعی و #جنبشهای_اجتماعی آتی در #ایران
🗓 یکشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۰
| میهمان:
#احمد_بخارایی
| میزبان:
کارگروه اجتماعی «مجمع دانشآموختهگان #دانشگاه_صنعتی_شریف»
| تاریخ برگزاری: پنجشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۰
| مکان: Skype
در این گفتوشنود، به این محورها پرداختم:
۱ـ «#جنبشهای_اجتماعی» دارای خشونتهای پنهان و آشکار از شکل حداقلی تا حداکثری در قالب انواع دگرگونیهای: انقلابی، تحولجویانه، اصلاحات و رستگاریبخش به دو صورت «سلبی» و «ایجابی» هستند.
۲ـ «#نافرمانی_مدنی» دارای عناصر چهارگانه از جمله: انتقام نگرفتن، عصبانی نشدن و تسلیم داوطلبانهی #کنشگران به #مأموران_حکومتی است که با توجه به روحیات و اخلاقیات ما ایرانیان و نیز با توجه به وجود فضای به شدت امنیتی و بیرحم در ایران امکان وقوع ندارد.
۳ـ از میان سه رویکرد به «#جنبشهای_اجتماعی»، رویکرد «#جامعه_مدنی» و آنچه امثال #آلن_تورن، #هابرماس و #مانوئل_کاستلز به دنبالش بودهاند در شرایط کنونی ایران امکان تحقق ندارد زیرا بنا به نگاه کاستلز، «#جامعه_شبکهای» با «قدرت هویتبخش» باید تعامل داشتهباشد حال آنکه در ایران این گونه نیست.
۴ـ رویکرد «نهادی» به «جنبشهای اجتماعی» بنا به نظر #سیدنی_تارو عمدتاً در میان اقلیتهای منسجم مانند مهاجران کُرد در لندن یا الجزایریها در فرانسه شکل گرفتهاست و بر این اساس بسا در آیندهای نه چندان دور متأسفانه شاهد جنبشهای خشونتبار قومی در ایران باشیم.
۵ـ رویکرد «#رفتارگرایی» به جنبشهای اجتماعی بنا به نگاه #هربرت_بلومر در «#برساخت اعیان ذهنی» است پس وظیفهی ما در شرایط انسداد سیاسی در ایران، همین مطالبهگریهای فردی و گاه پر هزینه است.
۶ـ بنا به وجود رابطهی #اعتقادی بین تعداد قابل توجهی از مردم با #نظام_حکمرانی، #فروپاشی_سیاسی در ایران زمانبر خواهدبود اما اکنون فروپاشی اجتماعی در وضعیت بحرانی است.
۷ـ یکی از نشانههای «فروپاشی اجتماعی» دود شدن و به هوا رفتن #طبقه_متوسط است که گویا کارخانهای فاقد سوخت است. محو طبقهی متوسط، ایران را دو قطبی و رویارو کرده و اینک حدود ۸۰ درصد مردم در طبقهی #فقیر تعریف میشوند. تورم حدود ۴۰ درصدی در ایران و نیز هزینههای خوراکی و آشامیدنی طبقهی مرفه #جامعه که حدود ده برابر #طبقه_فقیر و هزینههای تفریح و حمل و نقل و ارتباطات ثروتمندان که بیش از پنجاه برابر طبقهی فقیر است نشان از فروپاشی اجتماعی دارد.
۸ـ ایران، یک «#جامعه_سیاسی» است که با استفادهی ابزاری از «#عقلانیت»، استراتژیاش حفظ #قدرت به هر قیمتی است. در ایران، «جامعهی مدنی» کمرنگ است و تقویت پیوندهای متقابل بین مردم و نظام در اولویت قرار ندارد. بر همین اساس ارکان جامعهی مدنی مانند #تشکلها و #انجمنهای_غیر_دولتی کمتوانند.
۹ـ نقطهی «#امید_اجتماعی» در ایران آتی، فروریختن سمبلهای قدرتمند اعتقادی و رهبری است. پس از آن دوره، نزاعهای خشونتبار بین دیندارانی که اینک ثروتمند هم شدهاند با نیروهای مدافع جامعهی مدنی شدت خواهد گرفت.
| پخش رسانه:
ـ شنیداری 👉
ـ خواندنی 👉 (متن خلاصهی این نشست در پیوست این پست برگرفته از کانال مجمع دانش آموختگان دانشگاه صنعتی شریف 👉)
به زودی متن کامل این گفتوشنود، منتشر خواهد شد.
| راهنمایی و پشتیبانی فنی
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 یکشنبه ۲۹ فروردین ۱۴۰۰
| میهمان:
#احمد_بخارایی
| میزبان:
کارگروه اجتماعی «مجمع دانشآموختهگان #دانشگاه_صنعتی_شریف»
| تاریخ برگزاری: پنجشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۰
| مکان: Skype
در این گفتوشنود، به این محورها پرداختم:
۱ـ «#جنبشهای_اجتماعی» دارای خشونتهای پنهان و آشکار از شکل حداقلی تا حداکثری در قالب انواع دگرگونیهای: انقلابی، تحولجویانه، اصلاحات و رستگاریبخش به دو صورت «سلبی» و «ایجابی» هستند.
۲ـ «#نافرمانی_مدنی» دارای عناصر چهارگانه از جمله: انتقام نگرفتن، عصبانی نشدن و تسلیم داوطلبانهی #کنشگران به #مأموران_حکومتی است که با توجه به روحیات و اخلاقیات ما ایرانیان و نیز با توجه به وجود فضای به شدت امنیتی و بیرحم در ایران امکان وقوع ندارد.
۳ـ از میان سه رویکرد به «#جنبشهای_اجتماعی»، رویکرد «#جامعه_مدنی» و آنچه امثال #آلن_تورن، #هابرماس و #مانوئل_کاستلز به دنبالش بودهاند در شرایط کنونی ایران امکان تحقق ندارد زیرا بنا به نگاه کاستلز، «#جامعه_شبکهای» با «قدرت هویتبخش» باید تعامل داشتهباشد حال آنکه در ایران این گونه نیست.
۴ـ رویکرد «نهادی» به «جنبشهای اجتماعی» بنا به نظر #سیدنی_تارو عمدتاً در میان اقلیتهای منسجم مانند مهاجران کُرد در لندن یا الجزایریها در فرانسه شکل گرفتهاست و بر این اساس بسا در آیندهای نه چندان دور متأسفانه شاهد جنبشهای خشونتبار قومی در ایران باشیم.
۵ـ رویکرد «#رفتارگرایی» به جنبشهای اجتماعی بنا به نگاه #هربرت_بلومر در «#برساخت اعیان ذهنی» است پس وظیفهی ما در شرایط انسداد سیاسی در ایران، همین مطالبهگریهای فردی و گاه پر هزینه است.
۶ـ بنا به وجود رابطهی #اعتقادی بین تعداد قابل توجهی از مردم با #نظام_حکمرانی، #فروپاشی_سیاسی در ایران زمانبر خواهدبود اما اکنون فروپاشی اجتماعی در وضعیت بحرانی است.
۷ـ یکی از نشانههای «فروپاشی اجتماعی» دود شدن و به هوا رفتن #طبقه_متوسط است که گویا کارخانهای فاقد سوخت است. محو طبقهی متوسط، ایران را دو قطبی و رویارو کرده و اینک حدود ۸۰ درصد مردم در طبقهی #فقیر تعریف میشوند. تورم حدود ۴۰ درصدی در ایران و نیز هزینههای خوراکی و آشامیدنی طبقهی مرفه #جامعه که حدود ده برابر #طبقه_فقیر و هزینههای تفریح و حمل و نقل و ارتباطات ثروتمندان که بیش از پنجاه برابر طبقهی فقیر است نشان از فروپاشی اجتماعی دارد.
۸ـ ایران، یک «#جامعه_سیاسی» است که با استفادهی ابزاری از «#عقلانیت»، استراتژیاش حفظ #قدرت به هر قیمتی است. در ایران، «جامعهی مدنی» کمرنگ است و تقویت پیوندهای متقابل بین مردم و نظام در اولویت قرار ندارد. بر همین اساس ارکان جامعهی مدنی مانند #تشکلها و #انجمنهای_غیر_دولتی کمتوانند.
۹ـ نقطهی «#امید_اجتماعی» در ایران آتی، فروریختن سمبلهای قدرتمند اعتقادی و رهبری است. پس از آن دوره، نزاعهای خشونتبار بین دیندارانی که اینک ثروتمند هم شدهاند با نیروهای مدافع جامعهی مدنی شدت خواهد گرفت.
| پخش رسانه:
ـ شنیداری 👉
ـ خواندنی 👉 (متن خلاصهی این نشست در پیوست این پست برگرفته از کانال مجمع دانش آموختگان دانشگاه صنعتی شریف 👉)
به زودی متن کامل این گفتوشنود، منتشر خواهد شد.
| راهنمایی و پشتیبانی فنی
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
🌺 رسانهی خبری نشست شریف 📣
نشست سوم
✌️کارگروه جنبش اجتماعی
📚 ( کار، بحث و نظر)
✍گروه اندیشه مجمع دانش آموختگان
🌺 با حضور دکتر احمد بخارایی 🌺
در سومین نشست گروه اندیشه مجمع دانش آموختگان شریف در خصوص موضوع جنبش های اجتماعی در مورخه ۲۶ فروردین ماه، جلسه ای با حضور دکتر احمد بخارائی،…
✌️کارگروه جنبش اجتماعی
📚 ( کار، بحث و نظر)
✍گروه اندیشه مجمع دانش آموختگان
🌺 با حضور دکتر احمد بخارایی 🌺
در سومین نشست گروه اندیشه مجمع دانش آموختگان شریف در خصوص موضوع جنبش های اجتماعی در مورخه ۲۶ فروردین ماه، جلسه ای با حضور دکتر احمد بخارائی،…
| ضداخلاقیهای اخلاق دینی!
| آدینه ۲۹ دی ۱۴۰۲
| #مناظره میان احمد بخارایی و سروش دباغ با جستار «مسئلهی ما و دین»، برگزار شده در اتاق «پرتو» در کلابهاوس | شنبه ۲۳ دی آذر ۱۴۰۲
| پخش جریان مناظره (شنیداری): 👇
https://drive.google.com/file/d/1D1tY98rtI46ME3UWpPFVDkW8PUi9_T-c/view
#احمد_بخارایی: حدود دو ساعت و نیم در کلاب هاوس با دکتر #سروش_دباغ مناظرهای داشتم پیرامون ذاتیات دینی و تعارضات ریشهای میان "#اخلاق_دینی" و " #اخلاق_عرفی"! این بحث از زمانی مطرح شد که در نشست قبلی با ایشان (با طرح جعلیات "#روشنفکری_دینی") به ذاتیات دینی اشاره کردم اما آقای دباغ، معتقد به ذاتیات دینی نبود. در مناظره کنونی با اشاره به نقلقولهایی از اندیشمندان نظیر #ماکس_مولر، #اسپنسر، #دورکیم و #ریتزر و نیز به هشت اعتبار نسبت به معانی "ذات" استدلال کردم که #دین دارای ذاتیات است.
پس از آن از چهار زاویهی: "مرجع اقتدار، اشکال، محتوا و پیامد"، به توضیح تعارضات اساسی و بنیادین میان دو نوع اخلاق: دینی و عرفی پرداختم.
در بین این چهار زاویه، جهت "محتوا"یی از اهمیت خاصی برخوردار بود که شامل هفت شاخص است. این هفت شاخص در تمایز اساسی و گاه ذاتی بین اخلاق دینی و اخلاق عرفی عبارتند از:
۱ـ نوع دلپسندی و مطبوع حساسیت بودن، شامل طیفی از "هیجان و شیفتگی" تا "عقلانی".
۲ـ تضاد در قابلیت اصلاح و تغییر.
۳ـ مستدل بودن از "توجیه" تا "تبیین".
۴ـ جایگاه معرفتشناختی از تضاد میان "ابژه" و "سوژه".
۵ـ تضاد در "بازتولید" از گذشته تا واقعیت جامعه.
۶ـ تعارض در مرجعیت اقتدار اخلاقی از آسمان تا زمین.
۷ـ تضاد در "جنس" اخلاق از "پرستش" تا "عرف".
در بخشی دیگر ضمن تطبیق "گفتار-کنشها"ی اخلاق دینی با اخلاق عرفی در چارچوب نظری #هابرماس نتیجه گرفتم که اخلاق دینی صرفاً دارای شیوه ارتباطی از نوع "توصیفی" است اما اخلاق عرفی علاوه بر آن برخوردار از شیوههای ارتباطی از نوع "شناختی" و "تعاملی" است.
در بخشی دیگر به ذکر تعارضات دو نوع اخلاق دینی در عرصه عمومی و اخلاق عرفی به تفکیک چهار خردهنظام: فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در دو سطح: خرد و فراخرد (میانه و کلان) مجموعاً در هشت جنبه پرداختم. در این بخش گزارهها و اصول اخلاقی متضاد در هر یک از این دو نوع #اخلاق را گفتم و نهایتا نتیجه گرفتم که: اخلاق دینی در حوزه عمومی با توجه به #ذاتیات_دینی، گاه به "#مناسکگرایی" به عنوان یکی از انواع چهارگانهی انحرافات (از نگاه #رابرت_مرتون) میانجامد و در تقابل با اخلاق عرفی، به بیراهه میرود تا آنجا که رعیتباوری را دامن میزند و توجیهگر #شکاف_طبقاتی میشود.
چون مناظرهی ما ریشهی فلسفی ـ کلامی داشت و جنبههای اصلی عرایض من مورد مخالفت دکتر سروش دباغ واقع میشد بسا در برخی دقایق با دشواری در انتقال مفهوم مواجه باشد.
لطفاً با حوصله و تأمل گوش فرمایید و نقد کنید. سپاس
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| آدینه ۲۹ دی ۱۴۰۲
| #مناظره میان احمد بخارایی و سروش دباغ با جستار «مسئلهی ما و دین»، برگزار شده در اتاق «پرتو» در کلابهاوس | شنبه ۲۳ دی آذر ۱۴۰۲
| پخش جریان مناظره (شنیداری): 👇
https://drive.google.com/file/d/1D1tY98rtI46ME3UWpPFVDkW8PUi9_T-c/view
#احمد_بخارایی: حدود دو ساعت و نیم در کلاب هاوس با دکتر #سروش_دباغ مناظرهای داشتم پیرامون ذاتیات دینی و تعارضات ریشهای میان "#اخلاق_دینی" و " #اخلاق_عرفی"! این بحث از زمانی مطرح شد که در نشست قبلی با ایشان (با طرح جعلیات "#روشنفکری_دینی") به ذاتیات دینی اشاره کردم اما آقای دباغ، معتقد به ذاتیات دینی نبود. در مناظره کنونی با اشاره به نقلقولهایی از اندیشمندان نظیر #ماکس_مولر، #اسپنسر، #دورکیم و #ریتزر و نیز به هشت اعتبار نسبت به معانی "ذات" استدلال کردم که #دین دارای ذاتیات است.
پس از آن از چهار زاویهی: "مرجع اقتدار، اشکال، محتوا و پیامد"، به توضیح تعارضات اساسی و بنیادین میان دو نوع اخلاق: دینی و عرفی پرداختم.
در بین این چهار زاویه، جهت "محتوا"یی از اهمیت خاصی برخوردار بود که شامل هفت شاخص است. این هفت شاخص در تمایز اساسی و گاه ذاتی بین اخلاق دینی و اخلاق عرفی عبارتند از:
۱ـ نوع دلپسندی و مطبوع حساسیت بودن، شامل طیفی از "هیجان و شیفتگی" تا "عقلانی".
۲ـ تضاد در قابلیت اصلاح و تغییر.
۳ـ مستدل بودن از "توجیه" تا "تبیین".
۴ـ جایگاه معرفتشناختی از تضاد میان "ابژه" و "سوژه".
۵ـ تضاد در "بازتولید" از گذشته تا واقعیت جامعه.
۶ـ تعارض در مرجعیت اقتدار اخلاقی از آسمان تا زمین.
۷ـ تضاد در "جنس" اخلاق از "پرستش" تا "عرف".
در بخشی دیگر ضمن تطبیق "گفتار-کنشها"ی اخلاق دینی با اخلاق عرفی در چارچوب نظری #هابرماس نتیجه گرفتم که اخلاق دینی صرفاً دارای شیوه ارتباطی از نوع "توصیفی" است اما اخلاق عرفی علاوه بر آن برخوردار از شیوههای ارتباطی از نوع "شناختی" و "تعاملی" است.
در بخشی دیگر به ذکر تعارضات دو نوع اخلاق دینی در عرصه عمومی و اخلاق عرفی به تفکیک چهار خردهنظام: فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در دو سطح: خرد و فراخرد (میانه و کلان) مجموعاً در هشت جنبه پرداختم. در این بخش گزارهها و اصول اخلاقی متضاد در هر یک از این دو نوع #اخلاق را گفتم و نهایتا نتیجه گرفتم که: اخلاق دینی در حوزه عمومی با توجه به #ذاتیات_دینی، گاه به "#مناسکگرایی" به عنوان یکی از انواع چهارگانهی انحرافات (از نگاه #رابرت_مرتون) میانجامد و در تقابل با اخلاق عرفی، به بیراهه میرود تا آنجا که رعیتباوری را دامن میزند و توجیهگر #شکاف_طبقاتی میشود.
چون مناظرهی ما ریشهی فلسفی ـ کلامی داشت و جنبههای اصلی عرایض من مورد مخالفت دکتر سروش دباغ واقع میشد بسا در برخی دقایق با دشواری در انتقال مفهوم مواجه باشد.
لطفاً با حوصله و تأمل گوش فرمایید و نقد کنید. سپاس
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
Telegram
parto