دخترها تسلیم نمی‌شوند
3.73K subscribers
160 photos
27 videos
14 files
162 links
قصه‌های زندگی زنانی که توانسته‌اند با وجود همه سختی‌ها به رویاهایشان دست پیدا کنند.
سفارش کتاب زنان پیشرو و ارتباط با ادمین‌ها:
@DoxtarhaModir
@DoxtarhaModir2

آدرس کانال: @doxtarha
صفحه ما در اینستاگرام: www.instagram.com/doxtarha
Download Telegram
دوستان عزیز، سال نو و نوروز باستانی مبارک! آرزو داريم كه سال نو براي تمام زنان و مردان ايرانی در سرتاسر جهان سعادت، سلامت، و روزهاي خوش به ارمغان بياورد.

از تک تک شما به خاطر این که با حضورتان در این گروه و پیغام‌های زیبایتان در سال گذشته از این پروژه حمایت کردید سپاسگزاریم. در سالی که گذشت ۶۵ داستان از زنان نام آور ایران و جهان در کانال دخترها تسلیم نمی‌شوند منتشر کردیم. در این پست لیستی از داستانهایی که تا کنون منتشر کرده‌ایم در اختیارتان قرار می‌دهیم که اگر دوست دارید در تعطیلات نوروز با شخصیتی بیشتر آشنا بشوید نگاهی به داستانش بیاندازید. اگر مطالب ما را مفید می‌دانید این کانال را به دوستانتان معرفی کنید.

فهرست شخصیت‌ها:
۱- #آلفونسینا_استرادا (مترجم:‌ #الهام_نظری)
۲- #امینه_قریب (مترجم:‌ #الهام_نظری)
۳- #ایدا_لاولیس (مترجم:‌ #الهام_نظری)
۴- #مریم_میرزاخانی (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
۵- #امیلیا_ایرهارت (مترجم: #الهام_نظری)
۶- #انوشه_انصاری (نویسنده: #سحر_سلیمانی_متین)
٧- #زهرا_نعمتی (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
۸- #جی_کی_رولینگ (نویسنده:‌ #گلچهره_سهراب)
۹- #ژنین_شفرد (نویسنده:‌ #سحر_سلیمانی_متین)
۱۰- #رخشان_بنی_اعتماد (نویسنده:‌ #مهرناز_شیرازی_عدل)
۱۱- #نرگس_کلباسی (نویسنده:‌ #سحر_سلیمانی_متین)
۱۲- پروفسور #پروانه_وثوق (نویسنده:‌ #گلچهره_سهراب)
۱۳- #ویرجینیا_وولف (مترجم:‌ #الهام_نظری)
۱۴- #فروغ_فرخزاد (نویسنده:‌ #شهرزاد_حدادان)
۱۵- #آلنوش_طریان (نویسنده:‌ #آرزو_دهقانی)
۱۶- #شیرین_بیانی (نویسنده:‌ #لیلا_بابایی_فلاح)
۱۷- #سوسن_تسلیمی (نویسنده:‌ #لیلا_بابایی_فلاح)
۱۸- #نصرت_الملوک_کاشانچی (نویسنده: #سحر_سلیمانی_متین)
۱۹- #فاطمه_طریقت_منفرد (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
۲۰- #نادیا_ندیم (نویسنده:‌ #شهرزاد_حدادان)
۲۱- #زها_حدید (نویسنده: #گلچهره_سهراب)
۲۲- #فاطمه_مقیمی (نویسنده:‌ #لیلا_بابایی_فلاح)
۲۳- #تبسم_لطیفی (نویسنده:‌ #گلچهره_سهراب)
۲۴- #جین_گودال (نویسنده: #آرزو_دهقانی)
۲۵- #فهیمه_احمدی_دستجردی (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
۲۶- #مه‌لقا_ملاح (نویسنده:‌ #شهرزاد_حدادان)
۲۷- #مکرمه_قنبری (نویسنده:‌ #آرزو_دهقانی)
۲۸- #هایده_شیرزادی (نویسنده:‌ #سحر_سلیمانی_متین)
۲۹- #سمیه_یکتانسب (نویسنده:‌ #لیلا_بابایی_فلاح)
۳۰- #فروغ_فرخ‌یار (نویسنده:‌ #گلچهره_سهراب)
۳۱- #زینت_دریایی (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
۳۲- #بهناز_شفیعی (نویسنده:‌ #لیلا_بابایی_فلاح)
۳۳- #زهرا_گیتی‌نژاد (نویسنده:‌ #سحر_سلیمانی_متین)
۳۴- #مرجان_جهانگیری (نویسنده: #آرزو_دهقانی)
۳۵- #کیانا_حایری (نویسنده:‌ #گلچهره_سهراب)
۳۶- #کوکو_شانل (مترجم:‌ #الهام_نظری)
۳۷- #اپرا_وینفری (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
۳۸- #سوسن_رشیدی (نویسنده:‌ #سحر_سلیمانی_متین)
۳۹- #ایدا_لاولیس (مترجم: #الهام_نظری) – تکرار داستان به همراه ویدیو
۴۰- #ایران_درودی (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
۴۱- #آذر_اندامی (نویسنده:‌ #شهرزاد_حدادان)
۴۲- #پریسا_تبریز (نویسنده: #سحر_سلیمانی_متین)
۴۳- #آن_ماکوسینسکی (مترجم:‌ #الهام_نظری)
۴۴- #توران_میرهادی (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
۴۵- #لاله_اسکندری (نویسنده:‌ #گلچهره_سهراب)
۴۶- #تهمینه_میلانی (نویسنده:‌ #شهرزاد_حدادان)
۴۷- #یسرا_ماردینی (مترجم:‌ #گلچهره_سهراب)
۴۸- #خواهران_منصوریان (نویسنده:‌ #سحر_سلیمانی_متین)
۴۹- #سیلویا_ارل (مترجم:‌ #گلچهره_سهراب)
۵۰- #شیرین_پارسی (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
۵۱- #آمنه_الحداد (مترجم: #الهام_نظری)
۵۲- #نازنین_دانشور (نویسنده:#گلچهره_سهراب)
۵۳- #فریبا_وفی (نویسنده: #آرزو_دهقانی)
۵۴- #بیلی_جین_کینگ (مترجم:‌ #گلچهره_سهراب)
۵۵- #اشلی_فیولک (مترجم:‌ #الهام_نظری)
۵۶- #مریم_میرزاخانی (مترجم:‌ #گلچهره_سهراب)
- ترجمه داستان منتشر شده در جلد دوم كتاب "قصه هاي قبل از خواب براي دختران خط شكن"
۵۷- #زینب_موسوی (نویسنده: #شهرزاد_حدادان)
۵۸- #منیر_شاهرودی_فرمانفرمائیان (نویسنده: #آرزو_دهقانی)
۵۹- #نزهت_امیری (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
۶۰- #پروانه_کاظمی (نویسنده:‌ #شهرزاد_حدادان)
۶۱- #ماهرخ_فلاحی (نویسنده: #سحر_سلیمانی_متین)
۶۲- #سیمین_بهبهانی (نویسنده: #شهرزاد_حدادان)
۶۳- #پریرخ_دادستان (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
۶۴- #سودابه_داوران (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
۶۵- #سعیده_قدس (نویسنده:‌ #الهام_نظری)

@doxtarha
#کیمیا_عليزاده
متولد 1377 / تهران

ورزشکار

کیمیا ۷ ساله بود که در یک باشگاه تکواندو نزدیک خانه‌شان در کرج اسم نوشت. وقتی بازی‌های المپیک را می‌دید آرزو می‌کرد یک روز بتواند در المپیک مدال بگیرد. او خیلی زود مدال‌های زیادی در مسابقات کشوری و بین‌المللی نوجوانان گرفت و به ستاره‌ای تبدیل شد.

کیمیا وقتی داشت کم‌کم ۱۷ ساله می‌شد هیجان زیادی داشت که در مسابقات بزرگسالان شرکت کند. او همراه تیم ملی به کره جنوبی رفت تا در مسابقات آسیایی شرکت کند، اما روز قرعه‌کشی به او گفتند که هنوز به سن قانونی نرسیده و نمی‌تواند مسابقه بدهد، شکایت تیم ایران هم به جایی نرسید. کیمیا اول از این جریان خیلی دلسرد شد، اما بعد با خودش فکر کرد که تمرکزش را روی مسابقات بعدی که مسابقات جهانی بود می‌گذارد. در مسابقات جهانی کیمیا به قرعه‌ی سختی خورده بود و برای کسب مدال باید قهرمان المپیک لندن را شکست می‌داد. همه‌ی امیدهای مدال ایران هم حذف شده بودند و فقط او مانده بود. کیمیا در این شرایط پر اضطراب و با وجود سن کمش حریفش را شکست داد و اولین زن ایرانی شد که در مسابقات جهانی تکواندو مدال آورده است.

بعد از این پیروزی، کیمیا انتظار مسابقات المپیک را می‌کشید. آرزوی دوران کودکی الآن برایش یک هدف شده بود. توی ذهنش تیترهای روزنامه‌ها را بعد از المپیک تصور می‌کرد و با خودش می‌گفت اگر با ذهن مثبت وارد بازی‌ها شود حتما دست پر برخواهد گشت. هرچند تيم ايران هميشه در تکواندو مدال می‌آورد، آن سال تکواندوکاران مرد با بدشانسی و با اختلاف کم از مسابقات حذف شده بودند و همه‌ی چشم‌ها به کیمیا بود. کیمیای ۱۸ ساله با آسیب‌دیدگی و بعد از یک باخت با اختلاف کم، روحیه‌اش را حفظ کرد، با خودش گفت من می‌توانم و مدال برنزی کسب کرد که همه را شاد کرد و اولین زن مدال‌آور ایرانی در المپیک شد. او با این مدال جوان‌ترین ورزشکار مدال‌آور ایران در المپیک هم هست.

کیمیا آرزو دارد قهرمانی شود که مردم فراموش نکنند و با همه‎ي توانش برای این آرزو تلاش می‌کند. بچه‌های ديگر را هم تشویق می‌کند که به خودشان بگویند من می‌توانم و توی ذهنشان آن تصویری از خودشان را تصور کنند که همیشه آرزویشان بوده است.

نویسنده: #شهرزاد_حدادان

داستان زندگی زنان پیشرو را در کانال «دخترها تسلیم نمی‌شوند» بخوانید.
@doxtarha
#مرضیه_سنوئی_محصل
متولد 1327 / گناباد

کارآفرین

⁣روزی روزگاری در شهری به اسم گناباد در جنوب خراسان، در کنار آب قنات، درختان بادام و مزارع زعفران، دختری به اسم مرضیه به دنیا آمد. او وقتی تحصیلاتش را در دانشگاه مشهد تمام کرد، در کارخانه‌ای در گناباد مشغول به کار شد.

طبیعت و عطر گل و گیاه مرضیه را یاد بچگی‌اش می‌انداخت و دوست داشت کاری کند که به گل و طبیعت مربوط باشد، برای همین به کارخانه‌ی تولید اسانس گیاهی رفت. اولش اطلاعاتش راجع به اسانس گیاهان زیاد نبود، اما روز و شب تلاش و مطالعه می‌کرد و از هر منبعی که می‌توانست از دانشگاه تا پژوهشگاه، از مشهد و تهران و خارج ایران کمک می‌گرفت تا چیزهای بیشتری یاد بگیرد. همان موقع‌ها وقتی که عوارض جانبی بعضی دارو‌ها را می‌دید یاد پدرش که پزشک بود می‌افتاد که تا جای ممکن به مراجعانش راه‌حل‌های طبیعی پیشنهاد می‌کرد. این شد که مرضیه به تولید دارو از گیاهان علاقه‌مند شد.

مرضیه در چند کارخانه‌ی مهم تولید اسانس به مقام مدیریت رسید. در محیط کارش تبعیضی که بین بعضی کارمندان و کارگران وجود داشت و مخصوصا مشکلاتی که خانم‌ها داشتند ناراحتش می‌کرد؛ او با خودش فکر کرد که نمی‌خواهد دخترهایش توی یک محیط ناسالم و پر از تبعیض کار کنند، برای همین تصمیم گرفت شرکت خودش را راه بیاندازد، همسرش جواد هم از این فکر استقبال کرد و حمایتش کرد و بالاخره مرضیه در ۵۴ سالگی شرکت دارویی اکسیر گل سرخ را با فقط ۳ پرسنل که دو تاش دختر‌هایش بودند تاسیس کرد.

الان حدود ۱۰ سال از راه‌اندازی شرکت اکسیر گل سرخ می‌گذرد و مرضیه و همکارانش چندین محصول دارویی و غذایی گیاهی را برای اولین بار در ایران تولید کرده‌اند. مرضیه در سالهای ۹۰، ۹۱ و ۹۲ جایزه کارآفرین برتر استان خراسان را برد و در سال ۹۳ برگزیده‌ی انجمن حقوق مصرف‌کنندگان شد. مرضیه فکر می‌کند کارآفرینی مبارزه با نا‌امیدی است، تفاوتی برای زن و مرد وجود ندارد و هرکس بخواهد با تلاش و ایمان به هدفش و دانایی می‌تواند موفق شود.

نویسنده: #شهرزاد_حدادان

داستان زندگی زنان پیشرو را در کانال «دخترها تسلیم نمی‌شوند» بخوانید.
@doxtarha
Audio
داستان زندگی #مرضیه_سنوئی_محصل / کارآفرین

نویسنده: #شهرزاد_حدادان
با صدای: #الهام_نظری

داستان زندگی زنان پیشرو را در کانال "دخترها تسلیم نمی‌شوند" بخوانید.
@doxtarha
دوستان و همراهان عزیز، از طریق لینک‌های زیر می‌توانید داستان زندگی شخصیت‌هایی را که تا به حال منتشر کرده‌ایم بخوانید. این پست را می‌توانید برای دوستانتان هم ارسال کنید و حتی اگر عضو کانال نباشند از طریق لینک‌ها می‌توانند مطالب را بخوانند. امیدواریم که مطالب ما برایتان مفید باشد.

آذر اندامی (نویسنده:‌ #شهرزاد_حدادان)
https://t.me/Doxtarha/253

آزاده داننده (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/362

آلنوش طریان (نویسنده:‌ #آرزو_دهقانی)
https://t.me/Doxtarha/116

آلفونسینا استرادا (مترجم:‌ #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/3

آمنه الحداد (مترجم: #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/284

آن ماکوسینسکی (مترجم:‌ #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/261

اپرا وینفری (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/240

انوشه انصاری (نویسنده: #سحر_سلیمانی_متین)
https://t.me/Doxtarha/46

ایدا لاولیس (مترجم:‌ #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/22

ایران درودی (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/250

برندا چپمن (مترجم:‌ #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/359

بهناز شفیعی (نویسنده:‌ #لیلا_بابایی_فلاح)
https://t.me/Doxtarha/218

بیلی جین کینگ (مترجم:‌ #گلچهره_سهراب)
https://t.me/Doxtarha/295

پروانه کاظمی (نویسنده:‌ #شهرزاد_حدادان)
https://t.me/Doxtarha/318

پروانه وثوق (نویسنده:‌ #گلچهره_سهراب)
https://t.me/Doxtarha/91

پریرخ دادستان (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/328

پریسا تبریز (نویسنده: #سحر_سلیمانی_متین)
https://t.me/Doxtarha/257

تبسم لطیفی (نویسنده:‌ #گلچهره_سهراب)
https://t.me/Doxtarha/164

توران میرهادی (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/263

تهمینه میلانی (نویسنده:‌ #شهرزاد_حدادان)
https://t.me/Doxtarha/271

جی کی رولینگ (نویسنده:‌ #گلچهره_سهراب)
https://t.me/Doxtarha/62

جین گودال (نویسنده: #آرزو_دهقانی)
https://t.me/Doxtarha/169

خواهران برونته (مترجم:‌ #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/378

خواهران منصوریان (نویسنده:‌ #سحر_سلیمانی_متین)
https://t.me/Doxtarha/276

رخشان بنی اعتماد (نویسنده:‌ #مهرناز_شیرازی_عدل)
https://t.me/Doxtarha/75

زها حدید (نویسنده: #گلچهره_سهراب)
https://t.me/Doxtarha/151

زهرا گیتی‌نژاد (نویسنده:‌ #سحر_سلیمانی_متین)
https://t.me/Doxtarha/221

زهرا نعمتی (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/56

زینت دریایی (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/212

زینب موسوی (نویسنده: #شهرزاد_حدادان)
https://t.me/Doxtarha/305

ژنین شفرد (نویسنده:‌ #سحر_سلیمانی_متین)
https://t.me/Doxtarha/67

سمیه یکتانسب (نویسنده:‌ #لیلا_بابایی_فلاح)
https://t.me/Doxtarha/201

سعیده قدس (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/339

سودابه داوران (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/334

سوسن تسلیمی (نویسنده:‌ #لیلا_بابایی_فلاح)
https://t.me/Doxtarha/126

سوسن رشیدی (نویسنده:‌ #سحر_سلیمانی_متین)
https://t.me/Doxtarha/245

سوفیا یونسکو (مترجم:‌ #گلچهره_سهراب)
https://t.me/Doxtarha/348

سیده فاطمه مقیمی (نویسنده:‌ #لیلا_بابایی_فلاح)
https://t.me/Doxtarha/160

سیلویا ارل (مترجم:‌ #گلچهره_سهراب)
https://t.me/Doxtarha/279

سیمین بهبهانی (نویسنده: #شهرزاد_حدادان)
https://t.me/Doxtarha/325

شلی فیولک (مترجم:‌ #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/301

شیرین بیانی (نویسنده:‌ #لیلا_بابایی_فلاح)
https://t.me/Doxtarha/122

شیرین پارسی (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/282

فاطمه طریقت منفرد (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/141

فرشته کریمی (نویسنده: #سحر_سلیمانی_متین)
https://t.me/Doxtarha/373

فروغ فرخزاد (نویسنده:‌ #شهرزاد_حدادان)
https://t.me/Doxtarha/106

فروغ فرخ‌یار (نویسنده:‌ #گلچهره_سهراب)
https://t.me/Doxtarha/206

فریبا وفی (نویسنده: #آرزو_دهقانی)
https://t.me/Doxtarha/291

فریدا کالو (مترجم:‌ #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/370

فهیمه احمدی دستجردی (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/175

کوکو شانل (مترجم:‌ #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/238

کیانا حایری (نویسنده:‌ #گلچهره_سهراب)
https://t.me/Doxtarha/230

کیمیا علیزاده (نویسنده:‌ #شهرزاد_حدادان)
https://t.me/Doxtarha/343

لاله اسکندری (نویسنده:‌ #گلچهره_سهراب)
https://t.me/Doxtarha/268

ماهرخ فلاحی (نویسنده: #سحر_سلیمانی_متین)
https://t.me/Doxtarha/320

مرجان جهانگیری (نویسنده: #آرزو_دهقانی)
https://t.me/Doxtarha/225

مرضیه سنوئی محصل (نویسنده:‌ #شهرزاد_حدادان)
https://t.me/Doxtarha/376

مریم میرزاخانی (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/87

@doxtarha
مریم میرزاخانی (مترجم:‌ #گلچهره_سهراب) - ترجمه داستان منتشر شده در جلد دوم كتاب "قصه های قبل از خواب برای دختران خط شكن"
https://t.me/Doxtarha/303

مژده دقیقی (نویسنده: #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/357

مکرمه قنبری (نویسنده:‌ #آرزو_دهقانی)
https://t.me/Doxtarha/190

ملاله یوسفزی (مترجم:‌ #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/367

منیر شاهرودی فرمانفرماییان (نویسنده: #آرزو_دهقانی)
https://t.me/Doxtarha/309

مه‌لقا ملاح (نویسنده:‌ #شهرزاد_حدادان)
https://t.me/Doxtarha/180

مینو محرز (نویسنده:‌ #الهام_نظری/ #گلچهره_سهراب)
https://t.me/Doxtarha/381

نادیا ندیم (نویسنده:‌ #شهرزاد_حدادان)
https://t.me/Doxtarha/145

نازنین دانشور (نویسنده:#گلچهره_سهراب)
https://t.me/Doxtarha/289

نرگس کلباسی (نویسنده:‌ #سحر_سلیمانی_متین)
https://t.me/Doxtarha/81

نزهت امیری (نویسنده:‌ #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/314

نصرت الملوک کاشانچی (نویسنده: #سحر_سلیمانی_متین)
https://t.me/Doxtarha/133

هایده شیرزادی (نویسنده:‌ #سحر_سلیمانی_متین)
https://t.me/Doxtarha/197

یسرا ماردینی (مترجم:‌ #گلچهره_سهراب)
https://t.me/Doxtarha/274

یوفروسینا کروز (مترجم:‌ #الهام_نظری)
https://t.me/Doxtarha/353

اگر در دسترسی به تلگرام دچار مشکل هستید، تمام مطالب را می‌توانید در صفحه‌ی اینستاگرام ما بخوانید:
http://www.Instagram.com/doxtarha

@doxtarha
#مرضیه_شاهدایی
⁣متولد ۱۳۴۰ / تهران

قائم مقام وزیر نفت

روزنامه‌ها عکس خانمی را چاپ کرده‌اند کلنگ به دست، میان حلقه‌ای از آقایان. عابران رد می‌شوند، می‌ایستند، و تیتر خبر را می‌خوانند، «۱۰ خرداد ۱۳۹۵، کلنگ طرح سولفات پتاسیم پتروشیمی ارومیه به زمین زده شد». خانم کلنگ به دست مهندس مرضیه شاهدایی است، معاون وزیرنفت در امور پتروشیمی، سمتی بسیار مهم و کلیدی برای شکوفایی ایران.

مرضیه از بچگی دختری بسیار باهوش و کوشا بود. او خیلی درس‌خوان بود و همیشه نمره‌های خوبی می‌گرفت. او که عاشق شیمی و ریاضی بود موفق شد وارد رشته‌ی مهندسی شیمی در دانشگاه صنعتی شریف شود. ۱۹ سالش بود که ازدواج کرد و بچه‌دار شد. در دوران دانشجویی مرضیه به رشته‌ی پتروشیمی علاقمند شد. پتروشیمی دانشی است که با آن نفت و گاز به مواد دیگر مثل سوخت، روغن، پلاستیک، دارو و محصولات دیگر تبدیل می‌شوند و برای کشور ما که تولیدکننده‌ی نفت و گاز است اهمیت زیادی دارد. برای همین مرضیه تصمیم گرفت بعد از پایان درسش در این زمینه کار کند. در طول سال‌ها، مرضیه موفقیت‌های بسیاری در کارش کسب کرده است. او به‌خصوص در دوره‌ی تحریم‌ها خیلی به رشد ایران کمک کرد. دوره‌ی تحریم‌ها دوران خیلی سختی برای صنعت نفت و پتروشیمی ایران بود، چون مهندسین مشاور خارجی حاضر به همکاری با شرکت‌های ایرانی نبودند. مرضیه که در این دوره مدیر طرح‌های شرکت ملی صنایع پتروشیمی بود، چندین برابر همکارانش و مدیران دیگر کار می‌کرد تا بتواند پروژه‌های ماهشهر و عسلویه را با وجود تمام محدودیت‌ها سرپا نگه دارد.

در سال ۱۳۹۴، مرضیه شاهدایی به‌عنوان معاون وزیر نفت در امور پتروشیمی و مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران منصوب شد، و بعد از دو سال کار در این سمت، قائم مقام وزیر نفت شد، یعنی نفر دوم در وزارت نفت. او اولین زنی است که در ایران به این مقام دست پیدا کرده است. مسئولیت این کار خیلی سنگین است، ولی همه‌ی همکاران مرضیه باور دارند که او مثل همیشه در کارش موفق خواهد بود. مرضیه امید دارد به زودی زنان مدیر بیشتری را در صنایع مهم ایران در حال فعالیت ببیند.

نویسنده: #شهرزاد_حدادان

داستان زندگی زنان پیشرو را در کانال «دخترها تسلیم نمی‌شوند» بخوانید.
@doxtarha
Marzieh Shahdaee
@doxtarha
داستان زندگی #مرضیه_شاهدایی / قائم مقام وزیر نفت

نویسنده: #شهرزاد_حدادان
با صدای: #الهام_نظری

داستان زندگی زنان پیشرو را در کانال "دخترها تسلیم نمی‌شوند" بخوانید.
@doxtarha
#بدرالزمان_تیمورتاش
⁣۱۲۸۷ - ⁣۱۳۷۴ / نردین سمنان

دندانپزشک

بدری سه ساله بود که با خانواده‌اش که از ملاکان بزرگ خراسان بودند به تهران رفت. آن زمان اواخر دوره‌ی قاجار بود و خیلی رسم نبود که دختر‌ها برای ادامه‎ی تحصیل به خارج بروند، اما بدری که دختر بااستعدادی بود با حمایت پدرش به فرانسه و سپس بلژیک رفت و دندان‌پزشکی خواند. برادر بدری، عبدالحسین، در سرنگونی قاجار نقش عمده‌ای داشت، اما بعد در حکومت پهلوی به خاطر اختلاف با رضاخان به زندان افتاد. در همین زمان بدری دوست داشت به آفریقا برود و در آن‌جا به مردم کمک کند، اما با اصرار مادر و پدرش به ایران برگشت. کمی بعد، خانواده‌ی بدری به کاشمر تبعید شدند و او ۵ سال را با آن‌ها در تبعید سپری کرد. بعد از تمام شدن مدت تبعید، بدری با مادرش به مشهد رفت و در آن‌جا مطبی را باز کرد.

آن موقع در مشهد دانش دندان‌پزشکی وجود نداشت و فقط "دندان‌کش" بود. بدری وقتی متوجه این قضیه شد و چون شاهد وضعیت دندان‌کشی بدون رعایت بهداشت در مشهد بود با خودش گفت یک کاری می‌کنم که این‌جا هم مثل بلژیک بشود. تصمیم گرفت که یک دانشکده‌ی دندان‌پزشکی در مشهد تاسیس کند. در همین حین دندان‌پزشک جوانی به اسم اسماعیل سندوزی از تهران به مشهد فرستاده شده بود و متوجه شد که در این شهر بزرگ و پرمهاجر فقط دو دندان‌پزشک وجود دارند. بدری یا همان دکتر تیمورتاش با کمک دکتر سندوزی اولین دانشکده‌ی دندان‌پزشکی مشهد را تاسیس کردند.

بدری زحمت بسیاری می‌کشید و در حالی که تدریس می‌کرد باید هفته‌ای دوبار هم به تهران می‌رفت و با هیأت امنا صحبت می‌کرد. برای او خیلی مهم بود که شرایط برای دانشجویان فقیر و غنی برابر باشد و استعدادی تلف نشود، به همین دلیل سرویس رایگانی برای کسانی که نمی‌توانستند به خاطر دوری به دانشکده بروند راه‌اندازی کرده بود و به دانشجویانی که توانایی مالی نداشتند و از شهرهای کوچک برای زندگی و تحصیل به مشهد آمده بودند کمک می‌کرد. دانشجویان او را مثل مادر خود می‌دانستند و بعدا او به مادر دندان‌پزشکی ایران معروف شد. او اولین زن دندان‌پزشک ایرانی بود و در دنیا اولین زنی بود که به ریاست یک دانشکده‌ی دندان‌پزشکی رسید.

نویسنده: #شهرزاد_حدادان

داستان زندگی زنان پیشرو را در کانال «دخترها تسلیم نمی‌شوند» بخوانید.
@doxtarha
Badri Teimourtash
@doxtarha
داستان زندگی #بدرالزمان_تیمورتاش / دندانپزشک
نویسنده: #شهرزاد_حدادان
با صدای: #الهام_نظری

داستان زندگی زنان پیشرو را در کانال "دخترها تسلیم نمی‌شوند" بخوانید.
@doxtarha
#سیمین_دانشور
۱۳۰۰ تا ۱۳۹۰ / شیراز

نویسنده

سیمین در شیراز به دنيا آمد و همان جا بزرگ شد. در جوانی به تهران رفت تا در دانشگاه تهران ادبیات بخواند. در سال ۱۳۲۰ ایران توسط بعضی کشورهای درگیر جنگ جهانی اشغال شد و در چند شهر از جمله شیراز قحطی و گرانی به وجود آمد. فقر مردم و وضعیت نابسامان کشور سیمین را خیلی آزرده می‌کرد. او در این زمان دانشجو بود و در رادیو تهران و روزنامه‌ی ایران کار می‌کرد و داستان‌های کوتاه هم می‌نوشت. آن زمان در ایران داستان‌نویس مطرح زنی نبود، اما سیمین با تشویق استادش و نویسنده‌های دیگری مثل صادق هدایت داستان‌های کوتاهش را در کتابی به نام «آتش خاموش» چاپ کرد.

وقتی که داستان‌های سیمین چاپ شدند، نام او در ميان نویسندگان مهم آن زمان که همه مرد بودند درخشيد. همان سال‌ها با جلال آل احمد که او هم نویسنده بود آشنا شد و ازدواج کرد. سال‌هایی که جلال درآمدی نداشت سیمین با این‌که عاشق نوشتن بود، بیشتر وقتش را به ترجمه‌ی کتاب می‌گذراند تا مخارج خانه را بپردازد. دو سال بعد از ازدواج با جلال، سیمین بورسیه‌ای برنده شد و برای درس خواندن به دانشگاه استنفورد امریکا رفت.

سیمین بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به ایران بازگشت. در آن دوره شرايط سياسی کشور بسيار نااميدکننده بود. اما سیمین که زنی آرام بود، وارد دعواهای سیاسی متداولِ آن زمان که شوهرش جلال هم خیلی در آن‌ها شرکت می‌کرد، نمی‌شد. کمی بعد سيمين در دانشگاه تهران مشغول تدریس شد. نوشتن داستان و رمان را هم ادامه داد.

در سال ۱۳۴۸ سیمین رمان سووشون را چاپ کرد. این رمان اولین رمان فارسی است که نویسنده‌ی آن یک زن است. سووشون از مهم‌ترین رمان‌های فارسی به شمار می‌آيد و به ۱۷ زبان دنیا ترجمه شده است. داستان اين رمان روایت سال‌های اشغال ایران در جنگ جهانی است که سیمین خود در دوره‌ی دانشجویی شاهد آن بود، از زبان زنی به اسم زری. سیمین بعد از انتشار این کتاب به یکی از مطرح‌ترین نویسنده‌های ایران تبدیل شد و در هر کدام از رمان‌هایش، درد و رنج مردم و به خصوص زنان را در دوره‌ای از دوران‌های پرفراز و نشیب تاریخ معاصر ایران حکایت کرد. سیمین دانشور در سال ۱۳۹۰ درگذشت و خانه‌ی او و جلال به موزه تبدیل شد.

نویسنده: #شهرزاد_حدادان / #سحر_سلیمانی_متین

داستان زندگی زنان پیشرو را در کانال «دخترها تسلیم نمی‌شوند» بخوانید.
@doxtarha
Simin Daneshvar
@doxtarha
داستان زندگی #سیمین_دانشور / نویسنده

نویسنده: #شهرزاد_حدادان / #سحر_سلیمانی_متین
با صدای: #احمدعلی_فرهودی

داستان زندگی زنان پیشرو را در کانال "دخترها تسلیم نمی‌شوند" بخوانید.
@doxtarha
#سارا_خادم‌الشریعه
متولد ⁣۲۰ اسفند ۱۳۷۵ / تهران

شطرنج‌باز

خبر بازی استاد بزرگ شطرنج ایران در اخبار ورزشی پیچیده. سارا خادم‌الشریعه که در صدر جدول مسابقات بود، با ۱۱ حرکت به طور توافقی مساوی کرده تا حریفش بتواند به بیمارستانی که دوستش در آن‌جا بستری بود برگردد. حالا مردم سارا را نه تنها استاد بزرگ شطرنج، که مربی اخلاق ورزشی نيز می‌دانند. چهره‌ی پر از آرامش او حالا شبیه شطرنج‌بازانی شده که در بچگی مجذوب شخصیتشان شده بود.

سارا ۸ ساله بود که شطرنج را شروع کرد و خیلی زود در مسابقات کشوری مقام‌هایی به دست آورد. تنها ۱۲ سالش بود که با تشویق مربی‌اش در مسابقات جوانان شرکت کرد، دوم شد و با تیم ملی به فیلیپین رفت. سفر کردن بدون خانواده در آن سن پایین برای سارا خیلی سخت بود، اما همراهی با استادان بزرگ شطرنج، آرامششان در حین بازی و قدرت شخصیتشان به او قوت قلب می‌داد. از بین شطرنج‌بازها سارا از خانم یودیت پولگار مجارستانی خیلی خوشش می‌آمد. یودیت پولگار بر خلاف حرف بعضی‌ها که می‌گفتند سطح شطرنج خانم‌ها از آقایان پایین‌تر است، از شطرنج‌بازهای خیلی قوی در بازی‌های آزاد (که زنان و مردان با هم در آن رقابت می‌کنند) بود. سارا هم دوست داشت مثل او باشد و درخشش زنان ایرانی را نه فقط در رده‌بندی‌های زنان، که در مسابقات آزاد هم نشان بدهد.

همچنان که سارا در شطرنج بیشتر و بیشتر شکوفا می‌شد، زمان تصمیم‌گیری های بزرگ زندگی‌اش هم می‌رسید. یکی از سخت‌ترین تصمیم‌ها وقتی بود که سارا ۱۸ ساله بود و یا باید تمام وقتش را به شطرنج اختصاص می‌داد، يا این‌که در دانشگاه اسم می‌نوشت. او تصمیم گرفت که رویایش را دنبال کند و با خودش گفت اگر تا دو سال آینده به آن‌جایی که می‌خواهد در شطرنج نرسد به دانشگاه باز می‌گردد. پدر و مادرش هم در این تصمیم حمایتش کردند. طولی نکشید که سارا مقام‌های مختلف را یکی پس از دیگری کسب کرد. او در مسابقات گرندپری ۲۰۱۶ تنها نماینده‎ی ایران بود و در سال ۲۰۱۸ اولين ايرانی‌ای شد که در مسابقات گرندپری روسیه مدال آورد. او تنها عضو ایرانی لیگ چین يعنی مهم‌ترین لیگ شطرنج دنياست. او فکر می‌کند که پتانسیل شطرنج در ایران بالاست و دوست دارد در آینده يک مدرسه‌ی شطرنج تاسیس کند که در آن دخترها و پسرهای شطرنج‌باز ایرانی با مشکل کمبود مربی آن‌طور که خودش مواجه بوده روبرو نشوند.

نويسنده: #شهرزاد_حدادان

⁣داستان زندگی زنان پیشرو را در کانال «دخترها تسلیم نمی‌شوند» بخوانید.
@doxtarha
Sara Khadem
@doxtarha
داستان زندگی ⁠⁠#سارا_خادم‌الشریعه / شطرنج‌باز

نویسنده: #شهرزاد_حدادان
با صدای: #گلچهره_سهراب

داستان زندگی زنان پیشرو را در کانال «دخترها تسلیم نمی‌شوند» بخوانید.
@doxtarha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کتاب زنان پیشرو منتشر شد. این کتاب حاصل یک تلاش گروهی دو ساله است که در نهایت به شکل کتاب به ثمر رسید. در این ویدیو درباره‌ی کتاب توضیحاتی داده‌ایم. کتاب در حال حاضر در نمایشگاه کتاب تهران، غرفه‌ی نشر هوپا عرضه می‌شود و بعد از اتمام نمایشگاه در کتابفروشی‌ها توزیع خواهد شد. همچنین امکان سفارش آنلاین آن بعد از اتمام نمایشگاه کتاب در وبسایت نشر هوپا ایجاد خواهد شد.

آدرس غرفه‌ی نشر هوپا: سالن ناشران کودک‌ونوجوان، راهروی چهارم، غرفه‌ی ۱۲۳

نویسندگان: #گلچهره_سهراب #الهام_نظری #شهرزاد_حدادان #سحر_سلیمانی_متین #لیلا_بابائی_فلاح #مهرناز_شیرازی_عدل #آرزو_دهقانی

@doxtarha
داستان زندگی #راحله_طهماسبی_سروستانی
متولد ۱۳۶۳ / سروستان

دریانورد

راحله دختر کوشا و بلندپروازی بود. او همیشه دلش می‌خواست کاری کند کارستان، و به دنبال شغلی می‌گشت که احساس کند برای همان کار ساخته شده. اول سراغ چند شغل معمولی رفت، اما هیچ‌کدام روحیه‌ی ماجراجوی او را ارضا نمی‌کردند، تا این که یک روز از برادرش شنید که سازمان کشتی‌رانی دوره‌های ملوانی برگزار می‌کند. با خودش گفت باید برود و بیشتر درباره‌ی ملوانی و کشتی‌رانی پرس‌وجو کند. این شد که از زادگاهش سروستان به شیراز، و بعد با اولین پرواز به بندرعباس و سپس به بندر لنگه رفت تا در کلاس‌های ملوانی شرکت کند. وقتی به آن‌جا رسید، متوجه شد که تا آن موقع هیچ دختری توی این کلاس‌ها ثبت نام نکرده، اما آن‌قدر اصرار کرد که بالاخره آموزشگاه او را به عنوان اولین دختر در این دوره‌ها ثبت نام کرد. در آن‌جا برای پسرها امکاناتی فراهم بود، اما به او حتی خوابگاه هم نمی‌دادند.

راحله اتاقی در بندر لنگه اجاره کرد و با خودش گفت من همیشه می‌خواستم کاری بکنم که یک کار عادی نباشد و حالا که این کار را پیدا کرده‌ام باید همه‌ی تلاشم را بکنم و همه‌ی کلاس‌ها را هر جور شده از ملوانی تا ناخدا شدن بگذرانم. کار ملوانی اصلا ساده نبود. روی کشتی و در هوای طوفانی هر سهل‌انگاری می‌توانست یک فاجعه به بار بیاورد. مثلا یک بار به خاطر مشکل فنی مسیر کشتی منحرف شد و راحله و بقیه‌ی سرنشینان ساعت‌ها روی آب سرگردان بودند. اما این خطرها راحله را نمی‌ترساند و او حس می‌کرد که ملوانی با روحیه‌ی جنگنده‌ی او خیلی تطابق دارد.

کاپیتان کشتی شدن راحت نیست و دوره‌ی آموزشی خیلی طولانی‌ای دارد. دوره‌ی ملوانی ابتدای این آموزش‌هاست و بعد دوره‌های افسر دومی و سپس افسر اولی باید سپری شود که هر کدام مسئولیت‌های سختی دارد؛ مثلا افسر دوم افسر ناوبر است و دیده‌بانی و نگهداری از وسایل ناوبری بر عهده‌ی اوست. روی هم رفته ۱۶ سال طول می‌کشد تا یک نفر ناخدای کشتی شود.

راحله امروز بعد از ۹ سال فعالیت روی کشتی به مقام افسر دومی رسیده و می‌داند که هنوز راه زیادی تا ناخدایی دارد، اما با جدیت دنبال خواسته‌اش است و آرزو دارد به درجه‌ی فرمانده‌‌ی کشتی‌های نامحدود برسد. راحله در سال ۹۶ به عنوان دریانورد نمونه‌ی استان هرمزگان انتخاب شد. او جزء اولین و معدود زنان دریانورد ایرانی است و آرزو دارد زنان بیشتری را روی عرشه‌ی کشتی ببیند.

نویسنده: #شهرزاد_حدادان

داستان زندگی زنان پیشرو را در کانال «دخترها تسلیم نمی‌شوند» بخوانید.
@doxtarha
📌 داستان زندگی #بهجت_صدر
۸ خرداد ۱۳۰۳ - ۱۹ مرداد ۱۳۸۸ / اراک

نقاش

بهجت در بچگی هیچ‌وقت فکر نمی‌کرد که به طرف نقاشی برود، حتی یکی از معلم‌هایش که شاگرد کمال‌الملک بود، به او گفته بود که استعدادی در نقاشی ندارد. اما در سال اول دانشسرای مقدماتی به تشویق یکی از معلمانش نقاشی را شروع کرد و سپس وارد دانشکده‌ی هنر دانشگاه تهران شد. او با رتبه‌ی یک و مدال و بورسیه‌ی تحصیلی از دانشکده‌ی هنر فارغ‌التحصیل شد و برای ادامه‌ی تحصیل در رشته‌ی نقاشی به ایتالیا رفت.

در ایتالیا بهجت به نقاشی آبستره علاقه‌مند شد. تاکید نقاشی آبستره روی نشان دادن رنگ‌ها و فرم‌ها جدا از شکل واقعی اشیاء است، تا به این وسیله افکار و احساسات نقاش را منتقل کند. بهجت می‌دانست که نقاشی مدرن خریداری ندارد، ولی بردن جایزه یا فروش نقاشی برایش خیلی مهم نبود. دوست داشت به جای سه‌پایه، بوم نقاشی را روی زمین بگذارد و خودش بنشیند روی زمین و رنگ‌ها روی آن بریزد. بعد رنگ‌های سیاهی را که روی بوم ریخته بود، آرام‌آرام با کاردک بردارد، انگار که نوری توی تاریکی ایجاد کند و یا با حرکت کاردک خطی درست کند، خطی مثل خط وسط جاده که از بچگی زل زدن به آن از پنجره اتوبوس هنگام سفر برایش خیال‌انگیز بود.

بهجت صدر در سال ۱۳۳۹ به ایران بازگشت و در دانشگاه تهران مشغول تدریس شد. او که حالا در نقاشی آبستره بین اساتید ایتالیا و فرانسه نامی داشت از بنیان‌گذاران نقاشی آبستره ایرانی حساب می‌شد. نقاشی‌های او در دوره‌های مختلف شکل‌های متنوعی داشتند . مثلا یک سری از نقاشی‌هایش که الان خیلی شناخته‌شده‌اند، شبیه کرکره‌ای هستند که از لای آن نوری یا منظره‌ای دیده می‌شود. از نظر او کرکره نماد جنبش و حرکت بود. در ابتدا که این نقاشی‌ها را می‌کشید به خاطر ناآشنایی عموم با هنر آبستره کسی کارهای او را نقاشی حساب نمی‌کرد و این نقاشی‌ها مدت‌ها توی انباری ماندند تا این که درنهایت در موزه‌های مهم ایران و جهان و در کنار کارهای مشاهیر نقاشی مدرن مثل پیکاسو نمایش پیدا کردند.

بهجت می‌گفت: "وقتی رنگ سیاه را روی کاغذهای بزرگ می‌ریزم و کاردک‌های آغشته به رنگ را روی سطوح می‌کشم، وقتی این حرکات موزون و ناموزون با حرکات بدنم تطابق پیدا می‌کند، وقتی فرم‌های ایجادشده آهسته خشک می‌شوند، ... خوش‌ام. همیشه به روشنایی احتیاج ندارم. تاریکی هم خیلی قشنگ است."

بهجت صدر از پایه‌گذاران نوآوری در هنر در ایران و اولین نقاش زن ایرانی با شهرت جهانی است.

نویسنده: #شهرزاد_حدادان

داستان زندگی زنان پیشرو را در کانال «دخترها تسلیم نمی‌شوند» بخوانید.
@doxtarha
📌داستان زندگی پریرخ شاه‌یلانی مشهور به #پری_زنگنه

متولد ۱۳۱۸ / کاشان

خواننده

🔸پری‌رخ از بچگی صدای خوبی داشت. گاهی با برادرش برای بچه‌های محله کنسرت برگزار می‌کرد. او برای فراگیری آواز به هنرستان عالی تهران رفت. به خاطر لحن صدایش که به قول یکی از استادانش ابریشُمی بود، روی سبک اپرا تمرکز کرد. بعد از ادامه دادن آن در ایتالیا، آلمان و ژاپن به ایران بازگشت.

🔸یک شب بارانی وقتی پری داشت به سمت خانه رانندگی می‌کرد، ماشینش سر خورد و او بیهوش شد. وقتی در بیمارستان به هوش آمد، حس کرد چشمانش پر از خس و خاشاک شده است. چشمان او با باندی پوشانده شده بود و پری نمی‌توانست آن‌ها را باز کند. او فهمید که نابینا شده است. وقتی دکترها از مدرسه‌های نابینایان با شوهرش صحبت می‌کردند، با خودش فکر می‌کرد که چه‌طور حالا با دو بچه باید دوباره به مدرسه برود.

🔸با گذر زمان پری فهمید نمی‌تواند روند زندگی را متوقف کند و باید در تاریکی به آن ادامه دهد. گاهی رفتار دلسوزی‌آمیز اطرافیان آزارش می‌داد، اما سعی می‌‌کرد با شوخی درباره‌ی شرایط جدیدش از نگرانی‌ها بکاهد. نابینایی پری باعث جدایی او از شوهرش شد و همه‌چیز دست به دست هم دادند تا او مصمم شود که کار آواز را به طور حرفه‌ای از سر بگیرد.

🔸اولین باری‌که در تالار رودکی تهران اجرا داشت، مسئولین پیشنهاد کردند در میان برنامه‌ای که بر پایه‌ی‌ آوازهای آلمانی بود، چند آهنگ ایرانی هم گنجانده شود. پری هم چند آهنگ محلی ایرانی را اضافه کرد و اجرایش خیلی خوب از آب در آمد. بعد از آن کانون پرورش فکری کودکان به او پیشنهاد داد که چند آهنگ محلی و لالایی را انتخاب و به سبک خودش اجرا و ضبط کند. از این مجموعه خیلی استقبال شد و آهنگ‌سازان مشهور دیگری مثل استاد واروژان خواستند با پری همراهی کنند. حاصل این همکاری‌ها صفحه‌هایی شدند که در ابتدا برای بچه‌ها ضبط شده بودند، ولی بین بزرگترها هم مشهور شدند. ترانه‌های محلی ایرانی که هرکدام به لهجه و گویشی و فقط در بین محلات مشهور بودند، به طور حرفه‌ای اجرا و در سراسر ایران محبوب شدند. یکی از این ترانه‌ها که اولین بار پری زنگنه آن را ضبط کرد، آهنگ گنجشکک اشی‌مشی بود. بعدها افراد دیگری هم آن را اجرا کردند.

🔸پری زنگنه علاوه بر جمع‌آوری و انتشار بیش از سیصد ترانه، برای بهبود وضعیت نا‌بینایان هم تلاش می‌کند. از او ده کتاب با موضوعاتی از قبیل آواز، نام‌های محلی ایرانی، یا زندگی نابینایان منتشر شده است.

✍️ نویسنده: #شهرزاد_حدادان

داستان زندگی زنان پیشرو را در کانال «دخترها تسلیم نمی‌شوند» بخوانید.
@doxtarha

https://www.instagram.com/p/COPR4WcJ_Fb/
📌 داستان زندگی #پری_صابری
متولد ۱ فروردین ۱۳۱۱ / کرمان

نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر

🔸پری ۱۲ساله بود که برای تحصیل سینما و تئاتر به فرانسه رفت. وقتی به ایران برگشت، نگاه خوبی به تئاتر وجود نداشت. حتی در دانشگاه تهران که او رئیس فوق برنامه‌اش بود، هیچ فضایی برای فعالیت‌های تئاتری در کار نبود. او دراین‌باره با رییس دانشگاه صحبت کرد. آن‌ها تصمیم گرفتند مکانی ویژه را برای فعالیت‌های نمایشی در نظر بگیرند تا مزاحمتی برای دانشکده‌های دیگر به‌وجود نیاید. پری هم یک انباری را انتخاب کرد که آن را به سالن تئاتر تبدیل کردند. کمی بعد گروه تئاتر پازارگاد را با همراهی حمید سمندریان راه‌اندازی کرد. کم‌کم با تلاش‌های این گروه، نمایش‌های مشهور دنیا در تهران اجرا شدند و تئاتر در دل مردم جای خودش را باز کرد.

🔸مدتی بعد به خاطر شرایط کشور کار تئاتر متوقف شد. پری که همیشه عشق زیادی به ادبیات ایران داشت، در این وقفه بیشتر وقت خود را به شرکت در شب شعر و مطالعه‌ی متون کهن ایرانی می‌گذراند. با بعضی از شاعران هم‌دوره‌اش هم دوستی داشت و شیفته‌ی‌ شخصیت آن‌ها بود، مثلاً فروغ فرخ‌زاد و سهراب سپهری. پری نمایش «من از کجا، عشق از کجا» را درباره‌ی زندگی فروغ نوشت که در لُس‌آنجلس اجرا شد. بعد از آن نمایش «من به باغ عرفان» را درباره‌ی زندگی سهراب سپهری نوشت که در سال ۱۳۶۷ در تهران اجرا شد.

🔸با اجرای این دو نمایش پری تصمیم گرفت یک قدم فراتر بگذارد و درباره‌ی آثار کهن ایرانی نمایش بنویسد. خیلی‌ها او را از این کار ترساندند، اما پری فکر می‌کرد عرفان و آثار کهن در دل مردم ایران جای دارند. این شد که با الهام از زندگی عطار نیشابوری، نمایشی نوشت به اسم «هفت شهر عشق». برای اجرای این نمایش در فضای باز کاخ سعدآباد ایوان عطار را درست کردند. مردم این نمایش را خیلی دوست داشتند. حتی وقتی جای نشستن نبود، روی تنه‌‌ی درختان می‌نشستند تا آن را ببینند.

🔸پری صابری از آن موقع تا به حال ده‌ها نمایش ساخته است. او آثار کهن ایرانی را با جنبه‌های دیگر هنر ایرانی مثل موسیقی، حرکات موزون یا تعزیه می‌آمیزد و نمایش‌هایی می‌سازد که به دل مردم در داخل و خارج ایران می‌نشیند. از جمله کارهای مهم او نمایش «شمس پرنده» درباره‌ی دیدار شمس تبریزی و مولاناست که چندین بار به صحنه رفته است. انباری که او سال‌ها پیش در دانشگاه تهران به سالن نمایش تبدیل کرد، امروز «تالار مولوی» نام دارد و هنوز از محبوب‌ترین مراکز فعالیت‌های نمایشی در تهران است. پری جوایز بسیاری در سطح ملی و بین‌المللی برنده شده، مثلاً نشان شوالیه فرانسه، ابن‌سینای یونسکو و چندین لوح افتخار از جشنواره فجر.

✍️ نویسنده: #شهرزاد_حدادان

داستان زندگی زنان پیشرو را در کانال «دخترها تسلیم نمی‌شوند» بخوانید.
@doxtarha
📌داستان زندگی #نشاط_جهانداری
متولد ۱۳۶۸ / تهران

خلبان

🔸نشاط از ۴-۵ سالگی در سفرهای هوایی که با خانواده‌اش می‌رفت، به هواپیما علاقه پیدا کرد. او یک هواپیمای اسباب‌بازی داشت که از سقف آویزان می‌شد، چراغ‌هایش روشن و خاموش می‌شدند و در هوا می‌چرخید. از همان موقع‌ها تصمیم گرفت خلبان شود. در خانواده‌ی نشاط کسی خلبان نبود، برای همین او باید همه‌ی راه و چاه را خودش پیدا می‌کرد. در ۱۷سالگی آموزش‌های اولیه‌ی خلبانی را یاد گرفت و چندین گواهینامه از جمله گواهینامه‌ی خلبانی بازرگانی و پرواز بدون دید در شب را هم دریافت کرد. سپس در رشته‌ی مهندسی فناوری هوانوردی خلبانی لیسانس گرفت.

🔸اوایل برای نشاط فرصت خلبان شدن فراهم نبود و چون زبان انگلیسی را به‌خوبی می‌دانست، به او پیشنهاد شد که معلم هوانوردی شود. اما او خود پرواز را دوست داشت و می‌خواست مشغول به کاری شود که با هواپیما سروکار داشته باشد. بنابراین این پیشنهاد شغلی را رد کرد و بعداً در شرکت هواپیمایی زاگرس در حوزه‌ی ایمنی پرواز و بازخوانی داده‌های اطلاعاتی پرواز شروع به کار کرد. بعد از سه سال فرصتی فراهم شد که خانم‌ها هم به همراه آقایان در آزمون خلبانی شرکت کنند. نشاط هم در این آزمون شرکت کرد و با رتبه‌ی ممتاز قبول شد.

🔸وقتی نشاط کلاس‌های خلبانی را شروع کرد، خیلی‌ها او را بر حذر داشتند و گفتند این کار پسرانه است و ساعت‌های کاری منظمی ندارد. او از این حرف‌ها ناامید نشد و به تلاشش ادامه داد. بعد از طی کردن این دوره‌ها ۵ سال به عنوان خلبان دوم پرواز کرد. می‌دانست که خلبان اول یا کاپیتان پرواز شدن تجربه‌ی زیادی می‌خواهد و تا آن موقع فقط یک زن بود که خلبان اول شده بود. نشاط در سن ۲۸ سالگی توانست به درجه کاپیتانی برسد و به عنوان خلبان اول، پروازها را مستقلاً هدایت کند. او دومین زنی بود که در ایران به این درجه رسید.

🔸نشاط جهانداری تا به امروز جوان‌ترین کاپیتان پرواز در ایران است. او به همراه فروز فیروزی اولین پرواز مسافرتی را با دو خلبان اول و دوم، هر دو زن، از تهران به مشهد هدایت کردند. مسافرها از این پرواز خیلی لذت بردند و با پیام‌های مثبتشان به آن‌ها انرژی دادند. نشاط بچه‌ها را خیلی دوست دارد و از بهترین خاطره‌هایش وقت‌هایی است که دختربچه‌ای او را می‌بیند و از خوشحالی فریاد می‌زند که خلبان یک خانم است و به همراهانش می‌گوید که او هم می‌خواهد خلبان شود.

✍️ نویسنده: #شهرزاد_حدادان

داستان زندگی زنان پیشرو را در کانال «دخترها تسلیم نمی‌شوند» بخوانید.
@doxtarha