Doostdaran_freudianassociation
43 subscribers
706 photos
116 videos
33 links
کارگروه دوستداران انجمن فرویدی

تماس با دفتر انجمن فرویدی به ریاست دکتر میترا کدیور
تنها روانکاو ایرانی عضو انجمن جهانی روانکاوی
☎️021_22025937

@freudianassociation
Download Telegram
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation بسیاری از روانکاوان هیچ وقت نتوانستند از مقوله مقاومت فراتر بروند؛ چه در عرصه تئوریک چه در عرصه عملی. @doostdaran_freudianassociation 💬👇
کسانی که اینجا هستند در واقع از نظر ما می بایست دارای یک خصیصه اساسی باشند و آن هم اشتیاق است. یکی از طرقی که با آن می توان میزان اشتیاق را سنجید این است که شخص حاضر باشد برای تحقق بخشیدن به اشتیاقش از خود مایه بگذارد و این مایه گذاشتن صور متعدد دارد، مایه گذاشتن از وقت، مایه گذاشتن از انرژی، از پول و مهم تر از همه مایه گذاشتن از وجود. به خاطر همین است که کسانی نمی توانند یا نمی خواهند از وقتشان مایه بگذارند به نوعی حذف می کنیم، کسانی را که نمی خواهند از انرژی شان مایه بگذارند حذف می کنیم، اینها کسانی هستند که سعی دارند دانش را از طریق اسمز فرا بگیرند یعنی حاضر نیستند خودشان سهمی را داشته باشند. کسانی هستند مرتبا در این جلسه، آن جلسه یا این کنفرانس آن کنفرانس شرکت می کنند ولی وقتی از خودشان خواسته می شود که حالا لازم است چند تا کتاب بخوانید، تمایلی ندارند. ما برای اینکه متوجه شویم این اشتیاق وجود دارد، قطعا یک ثبت نامی داریم، و کسانی هستند که مایل نیستند از پولشان مایه بگذارند بالطبع این تعداد هم حذف می شوند. بنابراین اگر کسی نتواند از وقت، از انرژی و از پولش مایه بگذارد، قطعا قادر نیست که از وجودش هم مایه بگذارد.در نتیجه کار کردن با این اشخاص آب در هاون سابیدن است و اضافه کردن او به جمعیتی که قادر به مایه گذاشتن از خودش است باعث می شود که کار یک رکود کلی پیدا کرده و به نتیجه نهایی خود نرسد یا به آن لطمه وارد شود. عدم تمایل یا عدم توانایی در مایه گذاشتن از وجود آن فاکتوری است که توده دوم و سوم را از جمعیت اول جدا می کند. علاوه بر این عوامل مایه گذاشتن از منیت هم است. به عنوان مثال کسی که جزء توده سوم است( در آنالیز است ولی تمایلی به شرکت در این کلاس ها ندارد.) نمونه ای می آورم از شخصی در آنالیز بود و تلاش بی دریغی برای تشکیل کلاس های قبلی در انجمن روانشناسی کرد و از آنجایی که این کلاس ‌ها عملا تشکیل شد می توانیم بگوییم در تلاش خودش موفق بود.
منتها وقتی این کلاس‌ها تشکیل شد بهانه آورد که به دلیل مشغله زیاد نمی‌تواند در این کلاس‌ها شرکت کند. برای من شکی باقی نبود که او حاضر نیست با دانشجویانش یا با همکاران جوان‌ترش روی یک نیمکت بنشیند و در این کلاس‌ها شرکت کند و این منیت اوست که به او این اجازه را نمی‌دهد. شکی نیست که قابلیت مایه گذاشتن از وجود یک قابلیت مادرزادی نیست و بستگی به شرایط و اوضاع و احوال دارد. در عین حال یک موضوع انتزاعی هم نیست و می‌باید که در چهارچوب دیالکتیک ناخودآگاه مورد ارزیابی قرار بگیرد. به خاطر همین هم است که من این کلاس‌ها را با مطالعه این پدیده آغاز می‌کنم. با مطالعه پدیده مایه گذاشتن از خود که باید در چهارچوب دیالکتیک ناخودآگاه انجام بگیرد. طبیعی است که در اینجا واژه مقاومت یا resistance به ذهن ما خطور کند. تصور نمی‌کنم هیچ واژه ای به اندازه «مقاومت» در ادبیات روانکاوی و روانکاوانه تکرار شده باشد و همین طور تصور نمی‌کنم هیچ واژه‌ای مبهم‌تر از آن در این ادبیات وجود داشته باشد. هرکس بر اساس مقاومت‌های شخصی خود تعبیری از کلمه مقاومت دارد و آن را به گونه خاصی به کار می‌برد تا جایی که تنها اثر دختر فروید (آنا فروید) منحصر به مطالعه بر روی انواع و اقسام مقاومت‌ها می‌شود و این اثر در بعضی از محافل و مکاتب روانکاوی به چنان شهرت و محبوبیتی می‌رسد که کل آثار پدر را که یک انسیکلوپدی واقعی در روانکاوی است تحت الشعاع قرار می‌دهد. پس می‌بینیم که مقاومت چه نقش عظیمی را به عهده دارد. می‌توان گفت که بسیاری از روانکاوان هیچ وقت نتوانستند از مقوله مقاومت فراتر بروند چه در عرصه تئوریک و چه در عرصه عملی و از نظر من گیر کردن در مقوله مقاومت خودش یک مقاومت در برابر بدنه عظیم تئوری روانکاوی است یعنی مقاومت روانکاو در مقابل روانکاوی، مقاومت مکاتب روانکاوی در مقابل روانکاوی. به خاطر بیاوریم که لکان اعلام کرده که تنها مقاومتی که در روانکاوی وجود دارد از طرف روانکاو است و این موضوعی است که جای غور و تفحص و بحث و گفتگوی بسیاری دارد که به آن خواهیم پرداخت. فروید خیلی زود به مقوله مقاومت رسید و به آن پرداخت. تقریباً از اولین آثارش می‌شود این واژه را جدا کرد و تا مدت‌ها هم در آثارش می‌توان آن را دنبال کرد. فروید از دو نوع مقاومت صحبت می‌کرد. مقاومت بیمار در جریان روانکاوی و مقاومت جامعه در مقابل روانکاوی. 

برگرفته از #سایت_انجمن_فرویدی

#فروید #لکان #میترا_کدیور #انجمن_فرویدی #اشتیاق #روانکاو #روانکاوی #مقاومت #آنالیز

انتخاب متن و تصویر: زهرا شمسعلی

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
سخنرانی‌های آشنایی با روانکاوی
سخنرانی ۳۴
مقاله توضیحات، کاربردها و راهکارها
زیگموند فروید (۱۹۳۳)

[این مقاله توسط مرجان پشت مشهدی، خدیجه فدائی، پرویز دباغی و فرزام پروا ترجمه و زیر نظر دکتر #میترا_کدیور در جلسات مورخ ۸۴/۲/۳- ۸۴/۲/۱۰- ۸۴/۲/۲۴- ۸۴/۲/۳۱ و ۸۴/۳/۷ کلاس‌های عرصه فرویدی – مکتب لکان ایشان تصحیح گردیده است.]


آن دسته از رواندرمانگرانی که در کنار روش‌های دیگر گاه به گاه از آنالیز استفاده می‌کنند، بر اساس دانش من بر پایه آنالیتیک محکمی قرار نگرفته‌اند، آن‌ها کلیت روانکاوی را قبول نکرده‌اند بلکه آن را رقیق کرده‌اند – شاید، دندان‌های آن را کشیده‌‌اند؛ این افراد نمی‌‌توانند آنالیست به حساب بیایند. از نظر من این، جای تأسف دارد. اما همکاری در حرفه پزشکی بین یک روانکاو و یک رواندرمانگر که خود را محدود به تکنیک‌های دیگر می‌‌کند، می‌تواند هدف مفیدی باشد.

در مقایسه با سایر روش‌های رواندرمانگری، روانکاوی بی شک قوی‌ترین است. بنابراین، منصفانه است که این‌طور باشد، و باید هم این‌طور باشد، زیرا که روانکاوی پر زحمت‌ترین و زمان‌بر‌ترین نیز هست؛ و نباید در موارد کم اهمیت به کار رود. در موارد مناسب، این امکان وجود دارد که به وسیله آن از اختلالات خلاص شد و تغییراتی را ایجاد کرد که در زمان‌های پیش از آنالیز کسی جرأت امید داشتن به آن را هم نداشت. اما روانکاوی محدودیت‌های قابل ملاحظه خودش را دارد. جاه طلبی درمانی برخی از طرفداران من منجر به تلاش‌های بسیار برای غلبه بر این موانع شده تا هر نوع اختلال نوروتیکی را بتوان با روانکاوی قابل درمان کرد. آن‌ها تلاش کرده‌اند که کار آنالیز را به یک دوره زمانی کوتاه‌تر فشرده کنند، انتقال را تشدید کنند تا بتواند بر هر مقاومتی غلبه کند، اشکال دیگر نفوذ را با آن یکی کنند تا زورکی یک شفا از فرد بیرون بکشند. این تلاش‌ها یقیناً قابل تقدیر است اما از نظر من بیهوده‌اند. آن‌ها با خود این خطر را نیز دارند که فرد خود را از آنالیز دور کند و به درون یک ورطه بی پایان آزمایش کردن بیفتد.[۱۸] این انتظار که هر پدیده نوروتیکی بتواند معالجه شود، از نظر من از این عقیده عامیانه آمده که نوروز چیزی کاملاً غیر ضروری است که به هیچ صورتی حقی برای بقا ندارد. در حالی که در حقیقت، نوروزها بیماری‌های شدیدی هستند که از لحاظ سرشتی تثبیت شده‌اند و به ندرت خود را فقط به حملات اندک محدود می‌کنند بلکه به عنوان یک قانون طی دوره‌های طولانی یا سراسر زندگی پایدار می‌مانند.

برگرفته از: سایت انجمن فرویدی

انتخاب متن و تصویر: مریم دم ثنا

#آشنایی_با_روانکاوی
#توضیحات
#کاربردها
#راهکار‌ها
#رواندرمانگر
#آنالیز
#آنالیتیک
#آنالیست
#تکنیک
#پزشکی
#روانکاوی
#روانکاو
#اختلال
#اختلالات
#نوروتیک
ِوروز
#آزمایش
#تثبیت
#بیمار
#حقیقت
#سرشت
#معالجه

@doostdaran_freudianassociation