Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation 💬👇
ظرافت بسیار کردن هنر ندیمان است و عیب حکیمان
نویسنده: ماریه مرادی
.....
فروید، مبدع روانکاوی در پیشگفتار خود بر سخنرانیهای آموزش روانکاوی...میگوید: «انتخاب چنین حرفهای [روانکاوی] هر شانسی که فرد برای موفقیت در دانشگاه میتواند داشته باشد را از بین میبرد و اگر روانکاوی را با کار در مطب آغاز کند، خودش را در جامعهای مییابد که تلاشهایش را نمیفهمند، جامعهای که او را با بی اعتمادی و خصومت نگاه میکند و تمامی ارواح خبیثهای را که درون آن در کمین نشستهاند روانه وی میکند.» وقتی بعد از صد و اندی سال هنوز روانکاوان لکانی در «قرن بیست و یکم»..اذعان میکنند که «روانکاوی هیچ شانسی برای همهگیر شدن ندارد.»..آیا میتوانیم به سادگی از کنار جملات هشدار دهندهی فروید عبور کنیم، نه تنها روانکاوی را «از دورههای تخصصی و فوق تخصصی روانپزشکی»..بدانیم که بر آموزش دانشگاهی و همگانی آن اصرار بورزیم؟ این به هیچ وجه بعید به نظر نمیرسد وقتی معلومات اظهار نظر کنندگان درمورد روانکاوی، محدود به بخشهای اول و نهایتاً دوم انواع کتابهای مرجع نظریههای شخصیت و رواندرمانی دانشگاهی باشد!
فروید بار دیگر در همان سخنرانی غافلگیرمان میکند و بر خلاف تصورات رایج، پزشک بودن را نه تنها مزیتی برای دستیابی به دانش روانکاوی نمیداند که به عنوان محدودیت در نظر میگیرد: «روانکاوی برای دشواری دومیکه در رابطه شما با آن وجود دارد مقصر نیست؛ من باید خودتان را مسؤول بدانم، خانمها و آقایان، مسؤول از این لحاظ که شما دانشجویان پزشکی هستید. آموزشهای قبلی شما جهت خاصی به تفکرتان داده، که باعث دور شدن از روانکاوی میشود. شما آموختهاید که اساس آناتومیکی برای عملکردهای ارگانیسم و اختلالهایش بیابید، آنها را از نظر شیمیایی و فیزیکی توجیه کنید و به شکل بیولوژیک به آنها نگاه کنید. اما هیچ بخشی از توجه شما به زندگی روانی که در آن، با این همه، پیشرفت این ارگانیسم بسیار پیچیده به حد نهاییاش میرسد، متمرکز نشده است»
....
شماره منابع به دلیل اینکه متن بهم نریزد برداشته شد، برای مطالعه متن کامل مقاله به #سایت_انجمن_فرویدی رجوع کنید
#دانشگاه #پزشکی #فروید
انتخاب متن و تصویر: مهدی ربیعی
نویسنده: ماریه مرادی
.....
فروید، مبدع روانکاوی در پیشگفتار خود بر سخنرانیهای آموزش روانکاوی...میگوید: «انتخاب چنین حرفهای [روانکاوی] هر شانسی که فرد برای موفقیت در دانشگاه میتواند داشته باشد را از بین میبرد و اگر روانکاوی را با کار در مطب آغاز کند، خودش را در جامعهای مییابد که تلاشهایش را نمیفهمند، جامعهای که او را با بی اعتمادی و خصومت نگاه میکند و تمامی ارواح خبیثهای را که درون آن در کمین نشستهاند روانه وی میکند.» وقتی بعد از صد و اندی سال هنوز روانکاوان لکانی در «قرن بیست و یکم»..اذعان میکنند که «روانکاوی هیچ شانسی برای همهگیر شدن ندارد.»..آیا میتوانیم به سادگی از کنار جملات هشدار دهندهی فروید عبور کنیم، نه تنها روانکاوی را «از دورههای تخصصی و فوق تخصصی روانپزشکی»..بدانیم که بر آموزش دانشگاهی و همگانی آن اصرار بورزیم؟ این به هیچ وجه بعید به نظر نمیرسد وقتی معلومات اظهار نظر کنندگان درمورد روانکاوی، محدود به بخشهای اول و نهایتاً دوم انواع کتابهای مرجع نظریههای شخصیت و رواندرمانی دانشگاهی باشد!
فروید بار دیگر در همان سخنرانی غافلگیرمان میکند و بر خلاف تصورات رایج، پزشک بودن را نه تنها مزیتی برای دستیابی به دانش روانکاوی نمیداند که به عنوان محدودیت در نظر میگیرد: «روانکاوی برای دشواری دومیکه در رابطه شما با آن وجود دارد مقصر نیست؛ من باید خودتان را مسؤول بدانم، خانمها و آقایان، مسؤول از این لحاظ که شما دانشجویان پزشکی هستید. آموزشهای قبلی شما جهت خاصی به تفکرتان داده، که باعث دور شدن از روانکاوی میشود. شما آموختهاید که اساس آناتومیکی برای عملکردهای ارگانیسم و اختلالهایش بیابید، آنها را از نظر شیمیایی و فیزیکی توجیه کنید و به شکل بیولوژیک به آنها نگاه کنید. اما هیچ بخشی از توجه شما به زندگی روانی که در آن، با این همه، پیشرفت این ارگانیسم بسیار پیچیده به حد نهاییاش میرسد، متمرکز نشده است»
....
شماره منابع به دلیل اینکه متن بهم نریزد برداشته شد، برای مطالعه متن کامل مقاله به #سایت_انجمن_فرویدی رجوع کنید
#دانشگاه #پزشکی #فروید
انتخاب متن و تصویر: مهدی ربیعی
Doostdaran_freudianassociation
Video
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
علم در تلاش دیکته کردن آنچه صلاح ماست باعث می شود که هر چه دانش پیشتر رود سوژه کمرنگ تر شده و بیشتر در خدمت کامل کردن دانش قرار گیرد. دانش در قدرت دارای عواقبی بر روی ژوئی سانس و بر روی راهکارهای شکست آن است. به عنوان مثال درمان در پزشکی نه تنها بتدریج خالی از کلام، بلکه بتدریج خالی از بدن نیز می شود و جسم جای خود را به مولکول می دهد. هرچه آزمایشهای تکمیلی افزایش می یابند زمان سپری شده با بیمار و ارتباط کلامی با او کاهش می یابد. در حیطه عدالت قانون مبتنی بر سودمندی می شود. سوژه در نظم عمومی حل می گردد. امتناع از به رسمیت شناختن تفاوتها منجر به یکنواخت سازی وسیع می گردد. همین اتفاق در بقیه زمینه ها از قبیل آموزش و پرورش، اقتصاد، سیاست و... نیز رخ می دهد. فرد که این چنین از هرگونه ویژگی سوژه تخلیه می شود پاسخ می دهد: اعمال خشونت آمیزی که بی دلیل بودن و بی هدف بودنشان مهم ترین ویژگی آنهااست، اعتیاد، انحرافاتی با ساختار جدید، بزهکاری و...
عصر ارتباطات و پدیده جهانی شدن پیامدهای خاص خود را دارد که از جمله آگاهی پاره پاره، هویت سازی های تقلبی، غیر واقعی بودن برداشت ها و خودداری از تفکر را می توان نام برد. اربابی ناشناس از طریق وسایل ارتباط جمعی برای هر چیز مُدلی ارائه می دهد: مدل رفتار، مدل گفتار، مدل آراستگی، مدل موفقیت، مدل زندگی، و در این میان این اشتیاق است که هر چه بیشتر از خود بیگانه می شود.
به نقل از کتاب #مکتب_لکان
(عنوان: هیستریك های امروزی)
....
#روانکاو #دکتر_میترا_کدیور
#علم#دانش#قدرت#پزشکی#بدن#جسم#ارتباط_کلامی
#عدالت#سودمندی#اعتیاد#انحراف#بزهکاری#هویت_ سازی#مُدل
ساخت ویدئو و انتخاب متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
💬👇
علم در تلاش دیکته کردن آنچه صلاح ماست باعث می شود که هر چه دانش پیشتر رود سوژه کمرنگ تر شده و بیشتر در خدمت کامل کردن دانش قرار گیرد. دانش در قدرت دارای عواقبی بر روی ژوئی سانس و بر روی راهکارهای شکست آن است. به عنوان مثال درمان در پزشکی نه تنها بتدریج خالی از کلام، بلکه بتدریج خالی از بدن نیز می شود و جسم جای خود را به مولکول می دهد. هرچه آزمایشهای تکمیلی افزایش می یابند زمان سپری شده با بیمار و ارتباط کلامی با او کاهش می یابد. در حیطه عدالت قانون مبتنی بر سودمندی می شود. سوژه در نظم عمومی حل می گردد. امتناع از به رسمیت شناختن تفاوتها منجر به یکنواخت سازی وسیع می گردد. همین اتفاق در بقیه زمینه ها از قبیل آموزش و پرورش، اقتصاد، سیاست و... نیز رخ می دهد. فرد که این چنین از هرگونه ویژگی سوژه تخلیه می شود پاسخ می دهد: اعمال خشونت آمیزی که بی دلیل بودن و بی هدف بودنشان مهم ترین ویژگی آنهااست، اعتیاد، انحرافاتی با ساختار جدید، بزهکاری و...
عصر ارتباطات و پدیده جهانی شدن پیامدهای خاص خود را دارد که از جمله آگاهی پاره پاره، هویت سازی های تقلبی، غیر واقعی بودن برداشت ها و خودداری از تفکر را می توان نام برد. اربابی ناشناس از طریق وسایل ارتباط جمعی برای هر چیز مُدلی ارائه می دهد: مدل رفتار، مدل گفتار، مدل آراستگی، مدل موفقیت، مدل زندگی، و در این میان این اشتیاق است که هر چه بیشتر از خود بیگانه می شود.
به نقل از کتاب #مکتب_لکان
(عنوان: هیستریك های امروزی)
....
#روانکاو #دکتر_میترا_کدیور
#علم#دانش#قدرت#پزشکی#بدن#جسم#ارتباط_کلامی
#عدالت#سودمندی#اعتیاد#انحراف#بزهکاری#هویت_ سازی#مُدل
ساخت ویدئو و انتخاب متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
سخنرانیهای آشنایی با روانکاوی
سخنرانی ۳۴
مقاله توضیحات، کاربردها و راهکارها
زیگموند فروید (۱۹۳۳)
[این مقاله توسط مرجان پشت مشهدی، خدیجه فدائی، پرویز دباغی و فرزام پروا ترجمه و زیر نظر دکتر #میترا_کدیور در جلسات مورخ ۸۴/۲/۳- ۸۴/۲/۱۰- ۸۴/۲/۲۴- ۸۴/۲/۳۱ و ۸۴/۳/۷ کلاسهای عرصه فرویدی – مکتب لکان ایشان تصحیح گردیده است.]
آن دسته از رواندرمانگرانی که در کنار روشهای دیگر گاه به گاه از آنالیز استفاده میکنند، بر اساس دانش من بر پایه آنالیتیک محکمی قرار نگرفتهاند، آنها کلیت روانکاوی را قبول نکردهاند بلکه آن را رقیق کردهاند – شاید، دندانهای آن را کشیدهاند؛ این افراد نمیتوانند آنالیست به حساب بیایند. از نظر من این، جای تأسف دارد. اما همکاری در حرفه پزشکی بین یک روانکاو و یک رواندرمانگر که خود را محدود به تکنیکهای دیگر میکند، میتواند هدف مفیدی باشد.
در مقایسه با سایر روشهای رواندرمانگری، روانکاوی بی شک قویترین است. بنابراین، منصفانه است که اینطور باشد، و باید هم اینطور باشد، زیرا که روانکاوی پر زحمتترین و زمانبرترین نیز هست؛ و نباید در موارد کم اهمیت به کار رود. در موارد مناسب، این امکان وجود دارد که به وسیله آن از اختلالات خلاص شد و تغییراتی را ایجاد کرد که در زمانهای پیش از آنالیز کسی جرأت امید داشتن به آن را هم نداشت. اما روانکاوی محدودیتهای قابل ملاحظه خودش را دارد. جاه طلبی درمانی برخی از طرفداران من منجر به تلاشهای بسیار برای غلبه بر این موانع شده تا هر نوع اختلال نوروتیکی را بتوان با روانکاوی قابل درمان کرد. آنها تلاش کردهاند که کار آنالیز را به یک دوره زمانی کوتاهتر فشرده کنند، انتقال را تشدید کنند تا بتواند بر هر مقاومتی غلبه کند، اشکال دیگر نفوذ را با آن یکی کنند تا زورکی یک شفا از فرد بیرون بکشند. این تلاشها یقیناً قابل تقدیر است اما از نظر من بیهودهاند. آنها با خود این خطر را نیز دارند که فرد خود را از آنالیز دور کند و به درون یک ورطه بی پایان آزمایش کردن بیفتد.[۱۸] این انتظار که هر پدیده نوروتیکی بتواند معالجه شود، از نظر من از این عقیده عامیانه آمده که نوروز چیزی کاملاً غیر ضروری است که به هیچ صورتی حقی برای بقا ندارد. در حالی که در حقیقت، نوروزها بیماریهای شدیدی هستند که از لحاظ سرشتی تثبیت شدهاند و به ندرت خود را فقط به حملات اندک محدود میکنند بلکه به عنوان یک قانون طی دورههای طولانی یا سراسر زندگی پایدار میمانند.
برگرفته از: سایت انجمن فرویدی
انتخاب متن و تصویر: مریم دم ثنا
#آشنایی_با_روانکاوی
#توضیحات
#کاربردها
#راهکارها
#رواندرمانگر
#آنالیز
#آنالیتیک
#آنالیست
#تکنیک
#پزشکی
#روانکاوی
#روانکاو
#اختلال
#اختلالات
#نوروتیک
#نِوروز
#آزمایش
#تثبیت
#بیمار
#حقیقت
#سرشت
#معالجه
@doostdaran_freudianassociation
سخنرانی ۳۴
مقاله توضیحات، کاربردها و راهکارها
زیگموند فروید (۱۹۳۳)
[این مقاله توسط مرجان پشت مشهدی، خدیجه فدائی، پرویز دباغی و فرزام پروا ترجمه و زیر نظر دکتر #میترا_کدیور در جلسات مورخ ۸۴/۲/۳- ۸۴/۲/۱۰- ۸۴/۲/۲۴- ۸۴/۲/۳۱ و ۸۴/۳/۷ کلاسهای عرصه فرویدی – مکتب لکان ایشان تصحیح گردیده است.]
آن دسته از رواندرمانگرانی که در کنار روشهای دیگر گاه به گاه از آنالیز استفاده میکنند، بر اساس دانش من بر پایه آنالیتیک محکمی قرار نگرفتهاند، آنها کلیت روانکاوی را قبول نکردهاند بلکه آن را رقیق کردهاند – شاید، دندانهای آن را کشیدهاند؛ این افراد نمیتوانند آنالیست به حساب بیایند. از نظر من این، جای تأسف دارد. اما همکاری در حرفه پزشکی بین یک روانکاو و یک رواندرمانگر که خود را محدود به تکنیکهای دیگر میکند، میتواند هدف مفیدی باشد.
در مقایسه با سایر روشهای رواندرمانگری، روانکاوی بی شک قویترین است. بنابراین، منصفانه است که اینطور باشد، و باید هم اینطور باشد، زیرا که روانکاوی پر زحمتترین و زمانبرترین نیز هست؛ و نباید در موارد کم اهمیت به کار رود. در موارد مناسب، این امکان وجود دارد که به وسیله آن از اختلالات خلاص شد و تغییراتی را ایجاد کرد که در زمانهای پیش از آنالیز کسی جرأت امید داشتن به آن را هم نداشت. اما روانکاوی محدودیتهای قابل ملاحظه خودش را دارد. جاه طلبی درمانی برخی از طرفداران من منجر به تلاشهای بسیار برای غلبه بر این موانع شده تا هر نوع اختلال نوروتیکی را بتوان با روانکاوی قابل درمان کرد. آنها تلاش کردهاند که کار آنالیز را به یک دوره زمانی کوتاهتر فشرده کنند، انتقال را تشدید کنند تا بتواند بر هر مقاومتی غلبه کند، اشکال دیگر نفوذ را با آن یکی کنند تا زورکی یک شفا از فرد بیرون بکشند. این تلاشها یقیناً قابل تقدیر است اما از نظر من بیهودهاند. آنها با خود این خطر را نیز دارند که فرد خود را از آنالیز دور کند و به درون یک ورطه بی پایان آزمایش کردن بیفتد.[۱۸] این انتظار که هر پدیده نوروتیکی بتواند معالجه شود، از نظر من از این عقیده عامیانه آمده که نوروز چیزی کاملاً غیر ضروری است که به هیچ صورتی حقی برای بقا ندارد. در حالی که در حقیقت، نوروزها بیماریهای شدیدی هستند که از لحاظ سرشتی تثبیت شدهاند و به ندرت خود را فقط به حملات اندک محدود میکنند بلکه به عنوان یک قانون طی دورههای طولانی یا سراسر زندگی پایدار میمانند.
برگرفته از: سایت انجمن فرویدی
انتخاب متن و تصویر: مریم دم ثنا
#آشنایی_با_روانکاوی
#توضیحات
#کاربردها
#راهکارها
#رواندرمانگر
#آنالیز
#آنالیتیک
#آنالیست
#تکنیک
#پزشکی
#روانکاوی
#روانکاو
#اختلال
#اختلالات
#نوروتیک
#نِوروز
#آزمایش
#تثبیت
#بیمار
#حقیقت
#سرشت
#معالجه
@doostdaran_freudianassociation