Doostdaran_freudianassociation
41 subscribers
706 photos
116 videos
33 links
کارگروه دوستداران انجمن فرویدی

تماس با دفتر انجمن فرویدی به ریاست دکتر میترا کدیور
تنها روانکاو ایرانی عضو انجمن جهانی روانکاوی
☎️021_22025937

@freudianassociation
Download Telegram
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation بسیاری از روانکاوان هیچ وقت نتوانستند از مقوله مقاومت فراتر بروند؛ چه در عرصه تئوریک چه در عرصه عملی. @doostdaran_freudianassociation 💬👇
کسانی که اینجا هستند در واقع از نظر ما می بایست دارای یک خصیصه اساسی باشند و آن هم اشتیاق است. یکی از طرقی که با آن می توان میزان اشتیاق را سنجید این است که شخص حاضر باشد برای تحقق بخشیدن به اشتیاقش از خود مایه بگذارد و این مایه گذاشتن صور متعدد دارد، مایه گذاشتن از وقت، مایه گذاشتن از انرژی، از پول و مهم تر از همه مایه گذاشتن از وجود. به خاطر همین است که کسانی نمی توانند یا نمی خواهند از وقتشان مایه بگذارند به نوعی حذف می کنیم، کسانی را که نمی خواهند از انرژی شان مایه بگذارند حذف می کنیم، اینها کسانی هستند که سعی دارند دانش را از طریق اسمز فرا بگیرند یعنی حاضر نیستند خودشان سهمی را داشته باشند. کسانی هستند مرتبا در این جلسه، آن جلسه یا این کنفرانس آن کنفرانس شرکت می کنند ولی وقتی از خودشان خواسته می شود که حالا لازم است چند تا کتاب بخوانید، تمایلی ندارند. ما برای اینکه متوجه شویم این اشتیاق وجود دارد، قطعا یک ثبت نامی داریم، و کسانی هستند که مایل نیستند از پولشان مایه بگذارند بالطبع این تعداد هم حذف می شوند. بنابراین اگر کسی نتواند از وقت، از انرژی و از پولش مایه بگذارد، قطعا قادر نیست که از وجودش هم مایه بگذارد.در نتیجه کار کردن با این اشخاص آب در هاون سابیدن است و اضافه کردن او به جمعیتی که قادر به مایه گذاشتن از خودش است باعث می شود که کار یک رکود کلی پیدا کرده و به نتیجه نهایی خود نرسد یا به آن لطمه وارد شود. عدم تمایل یا عدم توانایی در مایه گذاشتن از وجود آن فاکتوری است که توده دوم و سوم را از جمعیت اول جدا می کند. علاوه بر این عوامل مایه گذاشتن از منیت هم است. به عنوان مثال کسی که جزء توده سوم است( در آنالیز است ولی تمایلی به شرکت در این کلاس ها ندارد.) نمونه ای می آورم از شخصی در آنالیز بود و تلاش بی دریغی برای تشکیل کلاس های قبلی در انجمن روانشناسی کرد و از آنجایی که این کلاس ‌ها عملا تشکیل شد می توانیم بگوییم در تلاش خودش موفق بود.
منتها وقتی این کلاس‌ها تشکیل شد بهانه آورد که به دلیل مشغله زیاد نمی‌تواند در این کلاس‌ها شرکت کند. برای من شکی باقی نبود که او حاضر نیست با دانشجویانش یا با همکاران جوان‌ترش روی یک نیمکت بنشیند و در این کلاس‌ها شرکت کند و این منیت اوست که به او این اجازه را نمی‌دهد. شکی نیست که قابلیت مایه گذاشتن از وجود یک قابلیت مادرزادی نیست و بستگی به شرایط و اوضاع و احوال دارد. در عین حال یک موضوع انتزاعی هم نیست و می‌باید که در چهارچوب دیالکتیک ناخودآگاه مورد ارزیابی قرار بگیرد. به خاطر همین هم است که من این کلاس‌ها را با مطالعه این پدیده آغاز می‌کنم. با مطالعه پدیده مایه گذاشتن از خود که باید در چهارچوب دیالکتیک ناخودآگاه انجام بگیرد. طبیعی است که در اینجا واژه مقاومت یا resistance به ذهن ما خطور کند. تصور نمی‌کنم هیچ واژه ای به اندازه «مقاومت» در ادبیات روانکاوی و روانکاوانه تکرار شده باشد و همین طور تصور نمی‌کنم هیچ واژه‌ای مبهم‌تر از آن در این ادبیات وجود داشته باشد. هرکس بر اساس مقاومت‌های شخصی خود تعبیری از کلمه مقاومت دارد و آن را به گونه خاصی به کار می‌برد تا جایی که تنها اثر دختر فروید (آنا فروید) منحصر به مطالعه بر روی انواع و اقسام مقاومت‌ها می‌شود و این اثر در بعضی از محافل و مکاتب روانکاوی به چنان شهرت و محبوبیتی می‌رسد که کل آثار پدر را که یک انسیکلوپدی واقعی در روانکاوی است تحت الشعاع قرار می‌دهد. پس می‌بینیم که مقاومت چه نقش عظیمی را به عهده دارد. می‌توان گفت که بسیاری از روانکاوان هیچ وقت نتوانستند از مقوله مقاومت فراتر بروند چه در عرصه تئوریک و چه در عرصه عملی و از نظر من گیر کردن در مقوله مقاومت خودش یک مقاومت در برابر بدنه عظیم تئوری روانکاوی است یعنی مقاومت روانکاو در مقابل روانکاوی، مقاومت مکاتب روانکاوی در مقابل روانکاوی. به خاطر بیاوریم که لکان اعلام کرده که تنها مقاومتی که در روانکاوی وجود دارد از طرف روانکاو است و این موضوعی است که جای غور و تفحص و بحث و گفتگوی بسیاری دارد که به آن خواهیم پرداخت. فروید خیلی زود به مقوله مقاومت رسید و به آن پرداخت. تقریباً از اولین آثارش می‌شود این واژه را جدا کرد و تا مدت‌ها هم در آثارش می‌توان آن را دنبال کرد. فروید از دو نوع مقاومت صحبت می‌کرد. مقاومت بیمار در جریان روانکاوی و مقاومت جامعه در مقابل روانکاوی. 

برگرفته از #سایت_انجمن_فرویدی

#فروید #لکان #میترا_کدیور #انجمن_فرویدی #اشتیاق #روانکاو #روانکاوی #مقاومت #آنالیز

انتخاب متن و تصویر: زهرا شمسعلی

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
سخنرانی‌های آشنایی با روانکاوی
سخنرانی ۳۴
مقاله توضیحات، کاربردها و راهکارها
زیگموند فروید (۱۹۳۳)

[این مقاله توسط مرجان پشت مشهدی، خدیجه فدائی، پرویز دباغی و فرزام پروا ترجمه و زیر نظر دکتر #میترا_کدیور در جلسات مورخ ۸۴/۲/۳- ۸۴/۲/۱۰- ۸۴/۲/۲۴- ۸۴/۲/۳۱ و ۸۴/۳/۷ کلاس‌های عرصه فرویدی – مکتب لکان ایشان تصحیح گردیده است.]


آن دسته از رواندرمانگرانی که در کنار روش‌های دیگر گاه به گاه از آنالیز استفاده می‌کنند، بر اساس دانش من بر پایه آنالیتیک محکمی قرار نگرفته‌اند، آن‌ها کلیت روانکاوی را قبول نکرده‌اند بلکه آن را رقیق کرده‌اند – شاید، دندان‌های آن را کشیده‌‌اند؛ این افراد نمی‌‌توانند آنالیست به حساب بیایند. از نظر من این، جای تأسف دارد. اما همکاری در حرفه پزشکی بین یک روانکاو و یک رواندرمانگر که خود را محدود به تکنیک‌های دیگر می‌‌کند، می‌تواند هدف مفیدی باشد.

در مقایسه با سایر روش‌های رواندرمانگری، روانکاوی بی شک قوی‌ترین است. بنابراین، منصفانه است که این‌طور باشد، و باید هم این‌طور باشد، زیرا که روانکاوی پر زحمت‌ترین و زمان‌بر‌ترین نیز هست؛ و نباید در موارد کم اهمیت به کار رود. در موارد مناسب، این امکان وجود دارد که به وسیله آن از اختلالات خلاص شد و تغییراتی را ایجاد کرد که در زمان‌های پیش از آنالیز کسی جرأت امید داشتن به آن را هم نداشت. اما روانکاوی محدودیت‌های قابل ملاحظه خودش را دارد. جاه طلبی درمانی برخی از طرفداران من منجر به تلاش‌های بسیار برای غلبه بر این موانع شده تا هر نوع اختلال نوروتیکی را بتوان با روانکاوی قابل درمان کرد. آن‌ها تلاش کرده‌اند که کار آنالیز را به یک دوره زمانی کوتاه‌تر فشرده کنند، انتقال را تشدید کنند تا بتواند بر هر مقاومتی غلبه کند، اشکال دیگر نفوذ را با آن یکی کنند تا زورکی یک شفا از فرد بیرون بکشند. این تلاش‌ها یقیناً قابل تقدیر است اما از نظر من بیهوده‌اند. آن‌ها با خود این خطر را نیز دارند که فرد خود را از آنالیز دور کند و به درون یک ورطه بی پایان آزمایش کردن بیفتد.[۱۸] این انتظار که هر پدیده نوروتیکی بتواند معالجه شود، از نظر من از این عقیده عامیانه آمده که نوروز چیزی کاملاً غیر ضروری است که به هیچ صورتی حقی برای بقا ندارد. در حالی که در حقیقت، نوروزها بیماری‌های شدیدی هستند که از لحاظ سرشتی تثبیت شده‌اند و به ندرت خود را فقط به حملات اندک محدود می‌کنند بلکه به عنوان یک قانون طی دوره‌های طولانی یا سراسر زندگی پایدار می‌مانند.

برگرفته از: سایت انجمن فرویدی

انتخاب متن و تصویر: مریم دم ثنا

#آشنایی_با_روانکاوی
#توضیحات
#کاربردها
#راهکار‌ها
#رواندرمانگر
#آنالیز
#آنالیتیک
#آنالیست
#تکنیک
#پزشکی
#روانکاوی
#روانکاو
#اختلال
#اختلالات
#نوروتیک
ِوروز
#آزمایش
#تثبیت
#بیمار
#حقیقت
#سرشت
#معالجه

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور 

جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاس‌های عرصه فرویدی ـ مکتب لکان

در مورد این کلاس‌ها هم از میان افرادی که متقاضی شرکت بودند، که یک توده ناهمگون بودند می‌بایستی جمعیت همگونی را جدا کرد. می‌توان گفت در ابتدا دو نوع جمعیت کاملاً متفاوت وجود دارد و تأکید می‌کنم که این‌ها کاملاً با هم متفاوتند. جمعیت کسانی که در آنالیز هستند و تقاضای شرکت در کلاس‌های تئوریک را می‌کنند و جمعیت کسانی که در آنالیز نیستند و تقاضای شرکت در این کلاس‌ها را دارند. در واقع جمعیت دومی خودشان یک جمعیت نیستند، یک توده ناهمگون هستند و یک جمعیت به معنی اپیدمیولوژیکی نیستند. خب می‌شود فاکتورهای مختلفی را در بین این‌ها جدا کرد. مثلاً یکی از وجوه تمایز این افراد،‌آشنایی قبلی آن‌ها با مقوله روانکاوی، با کلاس‌هایی که وجود داشته، با افرادی که در این راه قبلاً کارهایی را کردند یا نکردند می‌باشد، این خودش این گروه را جدا می‌کند. کسانی که آشنایی قبلی با این کلاس‌ها داشتند بخصوص کلاس‌های من، باز هم این‌ها را نمی‌توان یک جمعیت به شمار آورد، چون علل بازدارنده آن‌ها از پیوستن به جمعیت اول (یعنی کسانی که هم در آنالیز هستند و هم داوطلب شرکت در کلاس‌های تئوریک) خیلی با هم فرق دارند. این علل بازدارنده باعث می‌شود که این‌ها نتوانند تشکیل یک جمعیت همگون را بدهند. و جمعیت سومی هم وجود دارد که این هم باز بیشتر از یک توده است. جمعیتی که در آنالیز هستند ولی تمایلی به شرکت در کلاس‌های تئوریک را ندارندکه باز این‌ها هم عوامل بازدارنده‌شان که باعث می‌شود به جمعیت اول نپیوندند خیلی با یکدیگر متفاوت است. پس در این صورت می‌توانیم بگوییم که بخت با ما یار بوده یعنی اینکه تلاش خاصی کردیم که بخت با ما یار شود که این شرایط فراهم شود که بتوانیم با یک جمعیت همگون کار کنیم. حالا این جمعیت همگون چه خصوصیتی دارد؟ منظورم کسانی است که هم در آنالیز هستند و هم در کلاس‌ها شرکت می‌کنند. چرا یک چنین گروهی لازم داشتیم؟
ادامه در کامنت اول...

منبع:وب سایت انجمن فرویدی

گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی

#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#اشتیاق #وقت #انرژی #پول #وجود #جمعیت #توده
#درسنامه #درسنامه_دکتر_کدیور
#آنالیز #آنالیزان #کلاس #تئوریک
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور 

جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاس‌های عرصه فرویدی ـ مکتب لکان

به همین دلیل است که لکان اعلام می‌کند که «روانکاو فقط از خودش اجازه می‌گیرد».
دو نفر از شما از کسی صحبت کردید که مدت ۱۰ـ۸ سال در خارج از کشور روانکاوی شده ولی با این همه معتقد است که هنوز نمی‌تواند به عنوان یک روانکاو عمل کند. حالا با استناد به مقوله اتیک شاید بتوانیم یک جوابی برای این پدیده پیدا کنیم. حتی اگر این شخص در مکتب لکان آنالیز نشده باشد که احتمالاً هم نشده است، این بدان معنی نیست که مقوله اتیک هیچ گاه در چشم اندازش قرار نگرفته، هیچ گاه در افق دیدش قرار نگرفته، فقط می‌شود به عنوان هیپوتز عنوان کرد که این مقوله، یعنی اتیک، هنوز به نتیجه گیری نهایی خودش نرسیده و شاید هم هیچ وقت نرسد. باز هم می‌شود به عنوان هیپوتز مطرح کرد که اگر چشم انداز نتیجه گیری نهایی وجود داشت، این شخص در حال حاضر در حال ادامه روانکاوی خود بود و اینجا نبود. این مسأله یعنی عدم وجود یک چشم انداز، یکی از دلایل عمده قطع زودرس روانکاوی است. حالا درست است که ۱۰ـ۸ سال طول کشیده ولی وقتی که روانکاوی به نقطه نهایی خودش نرسد این به معنی قطع شدن آن است. بنابراین من تأکید می‌کنم که تنها چشم اندازی که در مکتب لکان برای روند روانکاوی وجود دارد چشم انداز اتیک است، همین و بس.

منبع: وب سایت انجمن فرویدی

...

گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی

#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#دشمن #دوست #اخلاق_در_روانکاوی #اخلاق #اتیک
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان #چشم_انداز
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا

#ethique
#ontique
#Internet_For_Mitra_Now

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور 

جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاس‌های عرصه فرویدی ـ مکتب لکان

روانکاوی خودش مولود اعتلا و تزکیه تفکر علمی قرن ۱۹ است. اگر روانکاوی با mysticisme و obscurantisme میانه‌ای داشت در قرون وسطی متولد می‌شد نه همزمان با حلول قرن بیستم. یک روز در کنفرانس همکاری حضور داشتم و یکی از حاضرین در جلسه به عنوان پرسش یا بهتر است بگویم به عنوان انتقاد مطرح کرد که روانکاوی برای همه نیست و دلایل‌اش این بود که به طور فردی انجام می‌گیرد، زمان زیادی طول می‌کشد، مخارجش زیاد است و اینکه تعداد روانکاوان کم است و تعداد بیماران زیاد. همکارم پاسخ لازم را داد که البته پاسخ لکانی نبود. پاسخ لکانی این است که درست است که روانکاوی برای همه نیست اما نه به آن دلایل. روانکاوی برای همه نیست چون‌که برای انجام دادن آن داشتن تفکر و ذهنیت قرن بیستمی الزامی است. روانکاوی محصول قرن ۲۰ است. محصول اعتلا و تزکیه تفکر علمی قرن ۱۹. تمام آن چیزی که قرن ۱۹ از علوم تصفیه کرده و به قرن ۲۰ رسیده منجر به تولد روانکاوی شده است. علوم دیگری هم همزمان با روانکاوی متولد شده است. من نمی‌گویم که وقتی تمام آن‌ها جمع شدند به تولد روانکاوی منجر شدند، زبان شناسی هم همان وقت، فیزیک کوانتومی هم همان وقت متولد شدند. بله روانکاوی مولود قرن بیستم است. بنابراین برای انجام دادن آن شخص باید دارای تفکر قرن بیستم باشد. تنها به این دلیل که شخص در قرن ۲۰ یا الان قرن ۲۱ زندگی می‌کند و از تکنولوژی این قرن بهره می‌گیرد و دست بر قضا کامپیوترش هم به اینترنت متصل است نمی‌شود استنتاج کرد که او از تفکر و ذهنیت قرن ۲۰ برخوردار است. حالا برای‌تان توضیح می‌دهم. 

منبع: وب سایت انجمن فرویدی

...

گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی

#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#تفکر_قرن_بیستم #تولد_روانکاوی #تکنولوژی #کامپیوتر
#قرن_نوزده #قرن_بیست #اعتلا #تزکیه #قرون_وسطی
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا

#Internet_For_Mitra_Now

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور 

جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاس‌های عرصه فرویدی ـ مکتب لکان

«به هر دری زدن» یک اصطلاح نسبتاً رایج بین آنالیزان‌ها است زیرا که آن‌ها آن را با گوشت و پوست خود لمس کرده‌اند و دقیقاً به این دلیل که هر دری را زدند و از تمام آن‌ها ناامید شدند که بالاخره سر از دفتر کار روانکاو درآوردند، توجه کنید که من نمی‌گویم مطب بلکه دفتر کار روانکاو چون روانکاوی با طبابت زمین تا آسمان متفاوت است. بله این آنالیزان‌ها همه درها را زدند و از همه آن‌ها ناامید شدند وگرنه اگر دری در این میان برای آن‌ها کارساز بود همان‌جا متوقف می‌شدند و هیچ وقت هم گذرشان به دفتر روانکاو نمی‌افتاد. آن درهایی که آنالیزان‌ها همه را زدند و ازشان ناامید شدند، درهایی هستند که در طول تاریخ یکی یکی به وجود آمدند و مدتی هم کارساز بوده‌اند و زمانی که عملاً کارایی خود را از دست دادند جای خود را به در بعدی دادند. روانکاوی در این صورت محصول عدم کارایی تاریخی تمام درهای سلف است و اگر روانکاوی کارآیی خودش را حفظ نکند ناچار جای خود را به در بعدی خواهد داد و یا اگر استحاله شود، ناگزیر ابنای بشر به درهای قبلی رو خواهند آورد، حالا با چه میزان موفقیت و کامیابی این خود مقوله دیگری است. حال اگر شخص یکی از این درهای متعدد را بزند و کامیابی را که به دنبالش است از این در به دست بیاورد بدین معنی است که این شخص به راه حلی که از لحاظ تاریخی منقضی شده اکتفا کرده و به همان دل‌خوش است یعنی که ذهنیت او هم عصر این مرحله تاریخی منقضی شده است. اکنون اگر بر حسب تصادف و به دلایل متعدد که یکی از آن‌ها می‌تواند ارجاع از جانب یک متخصص و یا توصیه دوست و آشنا باشد این شخص از دفتر کار روانکاو سر در بیاورد، به نظر شما آیا می‌شود برای او یک روانکاوی موفق انجام داد؟ کسی که قاعدتاً می‌توانسته به یکی از آن درهایی که از لحاظ تاریخی منقضی شده دل‌خوش باشد و هنوز آن ذهنیت قرن بیستمی را ندارد، می‌شود رویش روانکاوی انجام داد؟ اگر جواب به طور قطع منفی نباشد قطعاً جای تردید دارد.
ادامه در کامنت اول...

منبع: وب سایت انجمن فرویدی

...

گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی

#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#تفکر_قرن_بیستم #تولد_روانکاوی #تکنولوژی #کامپیوتر
#قرن_نوزده #قرن_بیست #اقتصاد #سیاست #تاریخ
#مطب #دفتر_کار #روانکاوی #طبابت #تاریخچه
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا

#Internet_For_Mitra_Now

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور 

جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاس‌های عرصه فرویدی ـ مکتب لکان

ژک الن میلر، رییس انجمن جهانی روانکاوی (WAP) و یکی از تئوریسین‌هایی که کار لکان را ادامه می‌دهد، معتقد است که نمی‌توان منکر وجود روانکاوی به عنوان یک شغل، یک حرفه، یک فعالیت شد. ممکن است بتوان مجموعه مقولات روانکاوی را بیهوده تلقی کرد، تئوری آن را بی‌ارزش دانست، تمام آنچه را که روانکاوی به آن می‌پردازد، آن‌ها را توسعه می‌دهد، غنی می‌کند یا برعکس غیر اساسی می‌داند و از گردونه حذف می‌کند، می‌توان تمام آن‌ها را نفی کرد. به عقیده او می‌توان ناخودآگاه را، سائق را، تعبیر را، تکرار را تمام این مقولات مهم و اساسی روانکاوی را به عنوان ناواقعیت‌هایی مردود دانست اما حرفه روانکاوی به عنوان یک واقعیت اجتماعی کماکان وجود دارد و این واقعیت اجتماعی یک واقعیتی است که به نیاز مشخصی پاسخ می‌دهد، یا بهتر است بگویم به یک درخواست مشخص پاسخ می‌دهد. در اینجا می‌رسیم به مقوله معروف و اساسی عرضه و تقاضا در علم اقتصاد. چون‌که تقاضایی است، پس عرضه‌ای هم وجود دارد و این تقاضا خودش منتج است از یک نیاز، به یک اشتیاق. در یک طرف تقاضا برای روانکاوی داریم و در طرف دیگر عرضه روانکاوی و مجموعه این دو را باید در چهارچوب خاصی مورد مطالعه قرار داد که این چهارچوب را می‌توان وضعیت فعلی تمدن و ناخشنودی در آن دانست. من در اینجا اشاره‌ام به عنوان کتاب فروید است به نام «ناخشنودی در تمدن» که در سال ۱۹۲۹ منتشر شد. بنابراین در مورد روانکاوی سه نوع واقعیت وجود دارد؛ تقاضا، حرفه و ناخشنودی.

منبع: وب سایت انجمن فرویدی

...

گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی

#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#ژک_الن_میلر #انجمن_جهانی_روانکاوی
#شغل #حرفه_فعالیت #تئوری #توسعه
#ناخودآگاه #سائق #تعبیر #تکرار #اجمتماع
#عرضه #تقاضا
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا

#Internet_For_Mitra_Now

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور 

جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاس‌های عرصه فرویدی ـ مکتب لکان

علاوه بر این برای این‌که روانکاوی امکان وجود داشته باشد باید یک سری شرایطی برایش فراهم شود که همان‌طور که قبلاً مطرح شد آن‌ها را می‌توان شرایط تاریخی اجتماعی نامید. اولین شرط، شرط epistemologique است یعنی که علوم باید به حد خاصی از تکامل خودشان رسیده باشند و سوژه علوم تولید شده باشد. دوم شرایط اخلاقی یا ethique است و سوم شرایط سیاسی یا politique. در مورد شرایط سیاسی توضیح بدهم که روانکاوی برای ادامه حیات احتیاج به وجود نوعی دموکراسی و نوعی لیبرالیسم دارد. تجربه تاریخی نشان داده که روانکاوی در کشورهای کمونیستی و در کشورهایی که در آن‌ها رژیم‌های خودکامه سر کارند شانس زیادی برای زندگی ندارد. این سه شرط الزاماتی هستند که می‌توان آن‌ها را الزامات civilization نامید و به هیچ وجه نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت یا دور زد. اما هرچند هم که این الزامات ریشه‌ای باشند باز هم مسأله دیگری مطرح است. روانکاوی تجربه سوژه است و این مهم‌ترین نکته است. این تجربه چگونه آغاز می‌شود؟

منبع: وب سایت انجمن فرویدی

...

گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی

#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#تاریخ #اجتماع #علم #علوم #تکامل #سوژه #اخلاق
#دموکراسی #لیبرالیسم #کمونیسم #کشور #تجربه
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا

#Internet_For_Mitra_Now

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور 

جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاس‌های عرصه فرویدی ـ مکتب لکان

در ابتدای کار پس یک درخواست درمان وجود دارد ولی خیلی زود تبدیل به یک تفحص می‌شود. می‌توان این تفحص را تفحص حقیقت نامید، تفحص حقیقت اشتیاق. در عین حال می‌توانیم همان‌طور که میلر گفته است در مورد همه این واژه‌ها تردید داشته باشیم، در مورد واژه تفحص، اشتیاق، حقیقت و … اما نمی‌توان در مورد آنچه که در نهایت کار به دست می‌آید تردید کرد.
آنچه در نهایت کار به دست می‌آید به نظر لکان وجود زدایی[۱] است که در واقع می‌توانیم بگوییم یک توهم زدایی واقعی است. توجه کنیم که وجود زدایی با بی‌وجودی [۲] کاملاً متفاوت است. پیشوند de در فرانسه به معنی برداشتن، گرفتن، تخلیه کردن، به هم زدن است و این نئولوژیسم لکان نوعی گرفتن، برداشتن و تخلیه کردن و به هم زدن وجود را القا می‌کند که به خوبی کاری که در روانکاوی انجام می‌گیرد را نشان می‌دهد.
در واقع روانکاوی بادکنک imaginaire را سوراخ می‌کند و وجودی را که در آن سرمایه گذاری شده خالی می‌کند، از بسیاری از چیزها جز صورتکی باقی نمی‌گذارد، و تمام ظواهر را که جزء وجود نیستند و حتی در نقطه مقابل آن هستند به عدم می‌کشاند.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی

...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی

#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#درخواست #درمان #تفحص #حقیقت #اشتیاق #واژه
#وجود_زدایی #توهم_زدایی #صورتک #نقاب #عدم
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور #میلر
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا

#imaginaire
#Internet_For_Mitra_Now

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور 

جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاس‌های عرصه فرویدی ـ مکتب لکان

در واقع می‌توان گفت که روانکاوی کشف کردن هیچ است، هیچی که در پس تمام ظواهر و تمام صورتک‌ها است و بالماسکه هیستریک این را به بهترین نحو به نمایش می‌گذارد. در پس بالماسکه هیستریک هیچ است. عملیات وجودزدایی را می‌توان در نهایت مثبت ارزیابی کرد، اگرچه که زدودن یا زدایی یک نوع تخلیه یا کار تفریق را به اصطلاح القا می‌کند، ولی این عملیات در نهایت مثبت است. چون‌که همان‌طور که هیستریک به ما نشان می‌دهد، سوژه با کمبودش همانند سازی می‌کند و عملیات وجود زدایی، این سوژه را خلع می‌کند و این همان چیزی است که لکان آن را خلع ذهنی می‌نامد که در آخر روانکاوی اتفاق می‌افتد. بهتر است بگویم خلع سوبژکتیو تا قرابت ریشه‌های سوژه و سوبژکتیو بهتر به نظر برسد و نمایان شود. وقتی آن وجودی که روی ظواهر و صورتک‌ها سرمایه گذاری شده زدوده شده و تخلیه شود، نتیجه این عمل تفریق بر خلاف تصور مثبت است نه منفی.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...

گردآورنده: مریم دم ثنا

#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#هیستریک #پایان_روانکاوی #هیچ #وجود_زدایی
#منفی #منفی #سوژه #سوبژکتیو #صورتک #ذهن
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان #بالماسکه
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا

#Internet_For_Mitra_Now

@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور 

جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاس‌های عرصه فرویدی ـ مکتب لکان

فروید برای توجیه اثربخشی روانکاوی بود که ناخودآگاه را کشف کرد. تمام مقولات بنیادین روانکاوی و اصولاً ساختن کل بدنه نظریات روانکاوی محصول این تلاش فروید برای توجیه کردن علل اثربخشی روانکاوی بودند. اما ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود. فروید به مقیاسی که در کار پراتیک خود پیشرفت می‌کرد و در کار نظریه پردازی و پردازش و ساختن نظریات روانکاوی پیش می‌رفت متوجه شد که آن ثمربخشی حیرت انگیز اولیه که می‌توان اصطلاحاً آن را تراپوتیک نامید به تدریج اهمیت خود را از دست می‌دهد و رنگ می‌بازد. وقتی او متوجه این مطلب شد که این ثمربخشی برق‌آسا و حیرت انگیز اولیه، که فعلاً اسمش را می‌گذاریم تراپوتیک، کم کم رنگ می‌بازد تلاش او معطوف به این شد که این پدیده جدید را توجیه کند و آن را تئوریزه کند و در این مرحله بود که فروید ثمربخشی تراپوتیک را رها کرد و در ورای آن به دنبال چیزی گشت که آن را در اصطلاح cause نامید، یعنی اساس قضیه. او فهمید که قضیه چیز دیگری است و این قضیه چیزی است که سمپتوم خود محصول ثمربخشی آن است. گفتم که سمپتوم معلول است. سمپتوم معلول همین قضیه است. این قضیه یک ثمربخشی داشته که ثمربخشی‌اش منجر به تولید سمپتوم شده. در این صورت سمپتوم آن چیزی نیست که درست کار نمی‌کند بلکه دقیقاً آن چیزی است که درست کار می‌کند و اگر در این میان چیزی درست کار نمی‌کند ثمربخشی با هدف تراپوتیک آن است. چون که سمپتوم معلول یک cause است پس درست کار می‌کند و هدف تراپوتیک داشتن یعنی این‌که آن قضیه نادیده گرفته شده و این‌که سمپتوم یک معلول است نادیده گرفته شده و اینجاست که درست کار نمی‌کند، اینجاست که قضیه بر اساس منطق و بر اساس درک علیت سمپتوم انجام نمی‌گیرد و حالا که فروید به این مرحله رسیده طبیعی است که در این مرحله روانکاوی از محور تراپوتیک به محور اتیک می‌چرخد. 
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...

گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی

#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#اثربخشی #ناخودآگاه #بنیاد #قضیه #اخلاق #سمپتوم
#علت #معلول #کشف_ناخودآگاه
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#cause
#ethic
#Internet_For_Mitra_Now

@doostdaran_freudianassociation