Russian Ark
Alexander Sokurov
(2002)
https://en.wikipedia.org/wiki/Russian_Ark
#DocsOnArt
#ArtVenues
#LouvreMuseum
#Experimental
#AlexanderSokurov
#Docudrama
Alexander Sokurov
(2002)
https://en.wikipedia.org/wiki/Russian_Ark
#DocsOnArt
#ArtVenues
#LouvreMuseum
#Experimental
#AlexanderSokurov
#Docudrama
Russian Ark (2002) [1080p] [BluRay] [YTS.MX].rar
1.7 GB
Russian Ark
Alexander Sokurov
دیپلُمات فرانسوی و صاحب کتاب «امپراتوری تزار، سفری در روسیهٔ جاودان» مارکی دُ کوستین، و راوی پیش میرود.
کاخ زمستانه، که اکنون به موزه ٔ آرمیتاژ تبدیل شده است، صحنهٔ
مرور امورات روزانهٔ دورههای مختلف تاریخی روسیه میشود
و این به نوبهٔ خود دستمایهٔ بحث دربارهٔ فرهنگ و هنر روسیّه
بین راوی، به عنوان یک روس، و مارکی دُ کوستین، به عنوان
بازنماینده ٔ نگرش خُردبینانهٔ اروپا نسبت به فرهنگ روسی میگردد.
#DocsOnArt
#ArtVenues
#LouvreMuseum
#Experimental
#AlexanderSokurov
#Docudrama
Alexander Sokurov
(2002 - 96 min)فیلم به شکل یک مکالمهٔ خیالی بین یک شخصیّت واقعی تاریخی،
دیپلُمات فرانسوی و صاحب کتاب «امپراتوری تزار، سفری در روسیهٔ جاودان» مارکی دُ کوستین، و راوی پیش میرود.
کاخ زمستانه، که اکنون به موزه ٔ آرمیتاژ تبدیل شده است، صحنهٔ
مرور امورات روزانهٔ دورههای مختلف تاریخی روسیه میشود
و این به نوبهٔ خود دستمایهٔ بحث دربارهٔ فرهنگ و هنر روسیّه
بین راوی، به عنوان یک روس، و مارکی دُ کوستین، به عنوان
بازنماینده ٔ نگرش خُردبینانهٔ اروپا نسبت به فرهنگ روسی میگردد.
#DocsOnArt
#ArtVenues
#LouvreMuseum
#Experimental
#AlexanderSokurov
#Docudrama
Francofonia (2015).mkv
650.8 MB
Francofonia
Alexander Sokurov
«فرانکوفونیا» فقط در موردِ موزه لوور و جنگِ جهانیِ دوم
و ارتباطِ فرهنگی بینِ آلمان و فرانسه - در زمانِ اشغالِ آن کشور توسطِ آلمانیها - نیست، بلکه لزومِ هنر، ارتباط قدرت/سیاستمداران با هنر، معماری، موزه آرمیتاژ و ...
نیز از دیگر موضوعاتِ این فیلم چند لایه می باشند.
این فیلم در بخش رقابت اصلی هفتاد و دومین جشنواره بینالمللی فیلم ونیز و در بخش Masters جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو در سال 2015 به نمایش درآمد.
(در اوایلِ فیلم در سکانسهای مربوط به صحبتهای سوکوروف از طریقِ اسکایپ با کاپیتانِ کشتی، صداهای کاپیتان خیلی ناواضح است و چون مترجم، فیلم را از نسخه زیرنویسِ انگلیسی ترجمه کرده، صحبتهای کاپیتان به فارسی ترجمه نشده، ولی از طریقِ
واکنشهای سوکوروف به حرفهای کاپیتان،
موضوع را میشود دنبال کرد.)
#ArtVenues
#LouvreMuseum
#Experimental
#AlexanderSokurov
#Docudrama
Alexander Sokurov
2015- 90 min- زیرنویس فارسی
«فرانکوفونیا» فقط در موردِ موزه لوور و جنگِ جهانیِ دوم
و ارتباطِ فرهنگی بینِ آلمان و فرانسه - در زمانِ اشغالِ آن کشور توسطِ آلمانیها - نیست، بلکه لزومِ هنر، ارتباط قدرت/سیاستمداران با هنر، معماری، موزه آرمیتاژ و ...
نیز از دیگر موضوعاتِ این فیلم چند لایه می باشند.
این فیلم در بخش رقابت اصلی هفتاد و دومین جشنواره بینالمللی فیلم ونیز و در بخش Masters جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو در سال 2015 به نمایش درآمد.
(در اوایلِ فیلم در سکانسهای مربوط به صحبتهای سوکوروف از طریقِ اسکایپ با کاپیتانِ کشتی، صداهای کاپیتان خیلی ناواضح است و چون مترجم، فیلم را از نسخه زیرنویسِ انگلیسی ترجمه کرده، صحبتهای کاپیتان به فارسی ترجمه نشده، ولی از طریقِ
واکنشهای سوکوروف به حرفهای کاپیتان،
موضوع را میشود دنبال کرد.)
نقدِ مجله ورایتی از فیلم#DocsOnArt
در پستِ بعدی.
#ArtVenues
#LouvreMuseum
#Experimental
#AlexanderSokurov
#Docudrama
https://en.wikipedia.org/wiki/Francofonia
تأملی متراکم و غنی در مورد موزه لوور،
پاریس و نقش هنر به عنوان بخشی ذاتی از روح تمدن.
ورایتی
نوشته جی ویسبرگ
غیرممکن است که «فرانکوفونیا» را در یک توصیف مختصر و دقیق قرار دهیم،
زیرا مدیتیشن متراکم و غنی الکساندر سوکوروف در مورد موزه لوور و به طور خاص وضعیت موزه در طول جنگ جهانی دوم، هر گونه طبقه بندی را به چالش می کشد.
بینندگانی که از روزهای اول کار این کارگردان را دنبال کردهاند، بهویژه با شیوهای
که او موضوعات بسیاری را که قبلاً به آنها پرداخته است، از مستندهای اولیه درباره هنرمندان (آثار هوبرت روبرت، نقاش فرانسوی) و البته "Russian Ark". با این حال، اشتباه است که «فرانکوفونیا» را بهعنوان یک جمعبندی در نظر بگیریم، زیرا این کلمه حاکی از پایان خاصی است، و واضح است که سوکوروف در مورد سفر اغلب متزلزل هنر در طول تاریخ، چیزهای بیشتری برای گفتن دارد.
در هم ریختن مداوم لایهها یکی از ویژگیهای فیلم است: از عکسهای چخوف و تولستوی در بستر مرگ، به مکالمه اسکایپی که سوکوروف با ناخدای کشتی انجام میدهد و سپس به درخشش گرم صحنههای سال 1940 و مکالماتِ بین رئیس لوور، ژاک ژژار و افسر آلمانی، کنت مترنیخ تغییر میکند.
در این بین درس هایی در مورد ساخت و ساز لوور در طولِ قرن ها وجود دارد. تصاویر آرشیوی پاریسی ها که در دوران اشغال نازی ها به زندگی خود ادامه می دهند. تأملاتی در مورد چگونگی شکل دادن پرتره در تمدن اروپایی؛ و روح ناپلئون (وینسنت نمت) که در گالریهای بزرگ موزه قدم میزند و گهگاه با شخصیت فرانسوی، ماریان (یوهانا کورتالز آلتس) روبرو میشود.
آیا همه اینها با هم جمع می شود؟ خوب، بله، اگر تماشاگران به فیلم به عنوان یک مقاله شاعرانه آزاد فکر کنند، بسیار شخصی و در عین حال گیرا. هسته اصلی فیلم
(یا شاید صرفاً قلاب؟) رابطه بین ژژار و ولف مترنیچ، مغلوب و فاتح، و اینکه چگونه "هر دو نفر قصد داشتند از گنجینه های موزه لوور محافظت کنند" است. تا زمانی که نازیها در سال 1940 وارد پاریس شدند، تقریباً تمام آثار هنری قبلاً به مجموعهای از قلعههای امنتر در سراسر فرانسه منتقل شده بود، اما این آلمانی فرانسویزبان بسیار فرهیخته، به سرپیچی از فرماندهان خود ادامه داد و از تخلیه آثارِ هنری به آلمان جلوگیری کرد.
سوکوروف، یک فرانکوفیل (فرانسوی زبان/دوست دارِ فرانسه) فداکار، به این فکر میکند که چرا نازیها از پاریس محافظت میکردند، در حالی که عمداً بسیاری از شهرهای اروپای شرقی، بهویژه لنینگراد را که موزه آرمیتاژ آن در طول جنگ بسیار متحمل آسیب شد، ویران کردند. همانطور که لوور بیش از یک ساختمان پر از شاهکارهای خارق العاده است. ناپلئون، البته، این را درک کرد، به همین دلیل است که بسیاری از داراییهای لوور را میتوان مستقیماً به او ردیابی کرد - ناپلئون مکرراً میگوید: "همه اینها را من آوردم!" در حالی که ماریان مدام فریاد می زند: "آزادی، برابری، برادری".
در طول فراز و نشیب زمان، خود هنر با صراحتی بدون چشمانداز به عقب خیره میشود: گاوهای بالدار آشوری و پرترههای کلوئت، تبدیل به مواردِ چانه زنی می شوند. و تاریخ، مانند دریای طوفانی، گهگاه آنها را به قبرستان بینشان خود میکشاند. موزهها به عنوان سنگری در برابر چنین پاکسازیهایی عمل میکنند، به همین دلیل است که سوکوروف با استعاره کشتی، از طریق چتهای اختراعی خود با اسکایپ با کاپیتانی بازی میکند که محموله گنجینههای هنری او در خطر غرق شدن کشتی در طوفانی وحشی، یا رها کردنِ کشتی، برای نجاتِ جانِ خود، است. این که آیا چنین استعاره ای در فیلمی که قبلاً با موضوعات به هم پیوسته بارگذاری شده است کار می کند یا نه، بستگی زیادی به این دارد که بینندگان چقدر درک کنند که کارگردان با این سکانس ها چه می کند.
با این حال، همه موافق هستند که «فرانکوفونیا» فوق العاده به نظر می رسد. کار دوباره با فیلمبردارِ خوبی مثلِ برونو دلبونل، سوکوروف یک پالت غنی و متنوع از بافت ها را طراحی کرده است که لذت های بصری را به طور مداوم تکرار می کند. برخی از تصاویر دارای پتینه ای کهربایی، مانند لاک صدها ساله روی نقاشی های استادهای قدیم در هرمیتاژ هستند، در حالی که صحنههای باز سازی/دراماتیزه شده های اوایل دهه 1940، دارای درخششی سوسوزن هستند که از نیترات رنگی که از طریق یک آپاراتِ قدیمی غیرِ لامپی (ذغالی) نمایش داده می شود، تقلید می کنند. با برخی از این «فیلمها» مانند قطعه ای هنری، با نوار صوتی قابل مشاهده و در برخی مواقع با نمایان شدن سوراخهای چرخدنده، رفتار میشود. عجیب است که این فیلم هیچ طراح تولید یا مدیر هنری، ذکر شده در عنوان بندی ندارد.
ترجمه گوگل (کمی کوتاه و ویراستاری شده)
#DocsOnArt
#ArtVenues
#LouvreMuseum
#Experimental
#AlexanderSokurov
#Docudrama
تأملی متراکم و غنی در مورد موزه لوور،
پاریس و نقش هنر به عنوان بخشی ذاتی از روح تمدن.
ورایتی
نوشته جی ویسبرگ
غیرممکن است که «فرانکوفونیا» را در یک توصیف مختصر و دقیق قرار دهیم،
زیرا مدیتیشن متراکم و غنی الکساندر سوکوروف در مورد موزه لوور و به طور خاص وضعیت موزه در طول جنگ جهانی دوم، هر گونه طبقه بندی را به چالش می کشد.
بینندگانی که از روزهای اول کار این کارگردان را دنبال کردهاند، بهویژه با شیوهای
که او موضوعات بسیاری را که قبلاً به آنها پرداخته است، از مستندهای اولیه درباره هنرمندان (آثار هوبرت روبرت، نقاش فرانسوی) و البته "Russian Ark". با این حال، اشتباه است که «فرانکوفونیا» را بهعنوان یک جمعبندی در نظر بگیریم، زیرا این کلمه حاکی از پایان خاصی است، و واضح است که سوکوروف در مورد سفر اغلب متزلزل هنر در طول تاریخ، چیزهای بیشتری برای گفتن دارد.
در هم ریختن مداوم لایهها یکی از ویژگیهای فیلم است: از عکسهای چخوف و تولستوی در بستر مرگ، به مکالمه اسکایپی که سوکوروف با ناخدای کشتی انجام میدهد و سپس به درخشش گرم صحنههای سال 1940 و مکالماتِ بین رئیس لوور، ژاک ژژار و افسر آلمانی، کنت مترنیخ تغییر میکند.
در این بین درس هایی در مورد ساخت و ساز لوور در طولِ قرن ها وجود دارد. تصاویر آرشیوی پاریسی ها که در دوران اشغال نازی ها به زندگی خود ادامه می دهند. تأملاتی در مورد چگونگی شکل دادن پرتره در تمدن اروپایی؛ و روح ناپلئون (وینسنت نمت) که در گالریهای بزرگ موزه قدم میزند و گهگاه با شخصیت فرانسوی، ماریان (یوهانا کورتالز آلتس) روبرو میشود.
آیا همه اینها با هم جمع می شود؟ خوب، بله، اگر تماشاگران به فیلم به عنوان یک مقاله شاعرانه آزاد فکر کنند، بسیار شخصی و در عین حال گیرا. هسته اصلی فیلم
(یا شاید صرفاً قلاب؟) رابطه بین ژژار و ولف مترنیچ، مغلوب و فاتح، و اینکه چگونه "هر دو نفر قصد داشتند از گنجینه های موزه لوور محافظت کنند" است. تا زمانی که نازیها در سال 1940 وارد پاریس شدند، تقریباً تمام آثار هنری قبلاً به مجموعهای از قلعههای امنتر در سراسر فرانسه منتقل شده بود، اما این آلمانی فرانسویزبان بسیار فرهیخته، به سرپیچی از فرماندهان خود ادامه داد و از تخلیه آثارِ هنری به آلمان جلوگیری کرد.
سوکوروف، یک فرانکوفیل (فرانسوی زبان/دوست دارِ فرانسه) فداکار، به این فکر میکند که چرا نازیها از پاریس محافظت میکردند، در حالی که عمداً بسیاری از شهرهای اروپای شرقی، بهویژه لنینگراد را که موزه آرمیتاژ آن در طول جنگ بسیار متحمل آسیب شد، ویران کردند. همانطور که لوور بیش از یک ساختمان پر از شاهکارهای خارق العاده است. ناپلئون، البته، این را درک کرد، به همین دلیل است که بسیاری از داراییهای لوور را میتوان مستقیماً به او ردیابی کرد - ناپلئون مکرراً میگوید: "همه اینها را من آوردم!" در حالی که ماریان مدام فریاد می زند: "آزادی، برابری، برادری".
در طول فراز و نشیب زمان، خود هنر با صراحتی بدون چشمانداز به عقب خیره میشود: گاوهای بالدار آشوری و پرترههای کلوئت، تبدیل به مواردِ چانه زنی می شوند. و تاریخ، مانند دریای طوفانی، گهگاه آنها را به قبرستان بینشان خود میکشاند. موزهها به عنوان سنگری در برابر چنین پاکسازیهایی عمل میکنند، به همین دلیل است که سوکوروف با استعاره کشتی، از طریق چتهای اختراعی خود با اسکایپ با کاپیتانی بازی میکند که محموله گنجینههای هنری او در خطر غرق شدن کشتی در طوفانی وحشی، یا رها کردنِ کشتی، برای نجاتِ جانِ خود، است. این که آیا چنین استعاره ای در فیلمی که قبلاً با موضوعات به هم پیوسته بارگذاری شده است کار می کند یا نه، بستگی زیادی به این دارد که بینندگان چقدر درک کنند که کارگردان با این سکانس ها چه می کند.
با این حال، همه موافق هستند که «فرانکوفونیا» فوق العاده به نظر می رسد. کار دوباره با فیلمبردارِ خوبی مثلِ برونو دلبونل، سوکوروف یک پالت غنی و متنوع از بافت ها را طراحی کرده است که لذت های بصری را به طور مداوم تکرار می کند. برخی از تصاویر دارای پتینه ای کهربایی، مانند لاک صدها ساله روی نقاشی های استادهای قدیم در هرمیتاژ هستند، در حالی که صحنههای باز سازی/دراماتیزه شده های اوایل دهه 1940، دارای درخششی سوسوزن هستند که از نیترات رنگی که از طریق یک آپاراتِ قدیمی غیرِ لامپی (ذغالی) نمایش داده می شود، تقلید می کنند. با برخی از این «فیلمها» مانند قطعه ای هنری، با نوار صوتی قابل مشاهده و در برخی مواقع با نمایان شدن سوراخهای چرخدنده، رفتار میشود. عجیب است که این فیلم هیچ طراح تولید یا مدیر هنری، ذکر شده در عنوان بندی ندارد.
ترجمه گوگل (کمی کوتاه و ویراستاری شده)
#DocsOnArt
#ArtVenues
#LouvreMuseum
#Experimental
#AlexanderSokurov
#Docudrama
Wikipedia
Francofonia
2015 film directed by Alexander Sokurov
Louvre Museum
Established: 1793
230 years ago
https://en.wikipedia.org/wiki/Louvre
https://fa.wikipedia.org/wiki/لوور
#ArtVenues
#DocsOnArt
#LouvreMuseum
Established: 1793
230 years ago
https://en.wikipedia.org/wiki/Louvre
https://fa.wikipedia.org/wiki/لوور
#ArtVenues
#DocsOnArt
#LouvreMuseum
BBC Treasures of the Louvre.MKV
217.8 MB
گنجینه های موزه لوور
مستندی از شبکه BBC که به معرفی
شاهکارهای موجود در موزه لوور می پردازد.
۲۳۰ سال پیش، موزه لوور،
پر بازدید ترین موزه جهان
رسماً با ۵۳۷ تابلوی نقاشی افتتاح شد.
https://www.eligasht.com/Blog/travelguide/راهنمای-بازدید-از-موزه-لوور/
https://www.safaraneh.com/fa/blog/حقایق-جالب-درباره-موزه-لوور
#DocsOnArt
#ArtVenues
#LouvreMuseum
مستندی از شبکه BBC که به معرفی
شاهکارهای موجود در موزه لوور می پردازد.
۲۳۰ سال پیش، موزه لوور،
پر بازدید ترین موزه جهان
رسماً با ۵۳۷ تابلوی نقاشی افتتاح شد.
https://www.eligasht.com/Blog/travelguide/راهنمای-بازدید-از-موزه-لوور/
https://www.safaraneh.com/fa/blog/حقایق-جالب-درباره-موزه-لوور
#DocsOnArt
#ArtVenues
#LouvreMuseum
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جشن هنر شیراز
جشن هنر از سال ۱۳۴۶ به همت و ریاست فرح پهلوی آغاز به کار کرد
و به مدت یازده سال هر تابستان در شهر شیراز و تخت جمشید برگزار شد.
جشنی که هدفش آن بود که میعادگاهی باشد برای برخورد هنرهای نمایشی،
سنتی و معاصر در زمینه های موسیقی، تئاتر، فیلم و رقص و پلی میان
فرهنگ شرق و غرب.
در مورد این جشن شایعه و حدیث زیاد است. در این مستند با همیاری
فرح پهلوی پایه گذار این جشن و دیگران مانند هرمز فرهت، پرویز صیاد،
اسماعیل خویی، بهمن فرسی، باب ویلسون کارگردان مشهور تئاتر آمریکا،
ژاک لنگ وزیر سابق فرهنگ فرانسه و ژان فرانسوا کمپ،
عکاس رسمی جشن، به جستجوی حقایق در مورد این جشن می رویم.
#ArtVenues
#DocsOnArt
جشن هنر از سال ۱۳۴۶ به همت و ریاست فرح پهلوی آغاز به کار کرد
و به مدت یازده سال هر تابستان در شهر شیراز و تخت جمشید برگزار شد.
جشنی که هدفش آن بود که میعادگاهی باشد برای برخورد هنرهای نمایشی،
سنتی و معاصر در زمینه های موسیقی، تئاتر، فیلم و رقص و پلی میان
فرهنگ شرق و غرب.
در مورد این جشن شایعه و حدیث زیاد است. در این مستند با همیاری
فرح پهلوی پایه گذار این جشن و دیگران مانند هرمز فرهت، پرویز صیاد،
اسماعیل خویی، بهمن فرسی، باب ویلسون کارگردان مشهور تئاتر آمریکا،
ژاک لنگ وزیر سابق فرهنگ فرانسه و ژان فرانسوا کمپ،
عکاس رسمی جشن، به جستجوی حقایق در مورد این جشن می رویم.
#ArtVenues
#DocsOnArt
Kanoon - کانون
Khatereh Khodaei
#ArtVenues
#DocsOnArt
Khatereh Khodaei
2015 - 71 minکانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همواره الگویی برای تولیدات برای این سن از جامعه بوده است، که این مستند با مصاحبه با افرادی که به نوعی در شکل گیری آن نقش داشته اند، تاریخچه آن را بررسی می کند.
#ArtVenues
#DocsOnArt
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Kanoon - کانون
Khatereh Khodaei
#ArtVenues
#DocsOnArt
Khatereh Khodaei
2015 - 71 minکانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان همواره الگویی برای تولیدات برای این سن از جامعه بوده است، که این مستند با مصاحبه با افرادی که به نوعی در شکل گیری آن نقش داشته اند، تاریخچه آن را بررسی می کند.
#ArtVenues
#DocsOnArt
Forwarded from "DoCs" Archive
📎
یادبود تالار رودکی
تولد یک تالار؛ قصه پیدایش تالار رودکی تهران و زیر مجموعههایش
تالار رودکی (تالار وحدت) همزمان با جشنهای تاجگذاری شاه، پنجاه سال پیش و در روز سوم آبان ۱۳۴۶ افتتاح شد. در دهه ۵۰، آثاری که در این تالار اجرا میشد ( از باله و اپرا گرفته تا رقصهای محلی و موسیقی سنتی) به لطف تلویزیون ملی ایران در سراسر ایران قابل دیدن بود و از فضای محدود چند سالن و یک شهر خارج شد. داوری درباره تاثیرات فراگیر یک مجموعه فرهنگی بدون در نظر گرفتن شرایط اجتماعی، سیاسی آن دوران کامل نخواهد بود. این فیلم اما، تولد تالار رودکی را از خلال خاطرات چند تن از دست اندرکاران آن و مرور فیلمهای آرشیوی روایت میکند
https://www.youtube.com/watch?v=Z5jVVGqFLxc
#ArtVenues
#DocsOnArt
یادبود تالار رودکی
تولد یک تالار؛ قصه پیدایش تالار رودکی تهران و زیر مجموعههایش
تالار رودکی (تالار وحدت) همزمان با جشنهای تاجگذاری شاه، پنجاه سال پیش و در روز سوم آبان ۱۳۴۶ افتتاح شد. در دهه ۵۰، آثاری که در این تالار اجرا میشد ( از باله و اپرا گرفته تا رقصهای محلی و موسیقی سنتی) به لطف تلویزیون ملی ایران در سراسر ایران قابل دیدن بود و از فضای محدود چند سالن و یک شهر خارج شد. داوری درباره تاثیرات فراگیر یک مجموعه فرهنگی بدون در نظر گرفتن شرایط اجتماعی، سیاسی آن دوران کامل نخواهد بود. این فیلم اما، تولد تالار رودکی را از خلال خاطرات چند تن از دست اندرکاران آن و مرور فیلمهای آرشیوی روایت میکند
https://www.youtube.com/watch?v=Z5jVVGqFLxc
#ArtVenues
#DocsOnArt
YouTube
تولد یک تالار؛ قصه پیدایش تالار رودکی تهران و زیر مجموعههایش- مستند
تالار رودکی (تالار وحدت) همزمان با جشنهای تاجگذاری شاه، پنجاه سال پیش و در روز سوم آبان ۱۳۴۶ افتتاح شد. در دهه ۵۰، آثاری که در این تالار اجرا میشد ( از باله و اپرا گرفته تا رقصهای محلی و موسیقی سنتی) به لطف تلویزیون ملی ایران در سراسر ایران قابل دیدن…
📎
یادبود تالار رودکی
https://t.me/DocsOnArtAndArtists/2837
تالار رودکی
https://t.me/DocsOnArtAndArtists/1158
#ArtVenues
#DocsOnArt
@DocsOnArtAndArtists
یادبود تالار رودکی
https://t.me/DocsOnArtAndArtists/2837
تالار رودکی
(تونل زمان)
https://t.me/DocsOnArtAndArtists/1158
#ArtVenues
#DocsOnArt
@DocsOnArtAndArtists
Telegram
DoCs on ArT & ArTists (هنر و هنرمند)
📎
یادبود تالار رودکی
تولد یک تالار؛ قصه پیدایش تالار رودکی تهران و زیر مجموعههایش
تالار رودکی (تالار وحدت) همزمان با جشنهای تاجگذاری شاه، پنجاه سال پیش و در روز سوم آبان ۱۳۴۶ افتتاح شد. در دهه ۵۰، آثاری که در این تالار اجرا میشد ( از باله و اپرا گرفته…
یادبود تالار رودکی
تولد یک تالار؛ قصه پیدایش تالار رودکی تهران و زیر مجموعههایش
تالار رودکی (تالار وحدت) همزمان با جشنهای تاجگذاری شاه، پنجاه سال پیش و در روز سوم آبان ۱۳۴۶ افتتاح شد. در دهه ۵۰، آثاری که در این تالار اجرا میشد ( از باله و اپرا گرفته…
📎
جشن هنر شیراز
در مورد این جشن شایعه و حدیث زیاد است. در این مستند با همیاری
فرح پهلوی پایه گذار این جشن و دیگران مانند هرمز فرهت، پرویز صیاد،
اسماعیل خویی، بهمن فرسی، باب ویلسون کارگردان مشهور تئاتر آمریکا،
ژاک لنگ وزیر سابق فرهنگ فرانسه و ژان فرانسوا کمپ،
عکاس رسمی جشن، به جستجوی حقایق در مورد این جشن می رویم.
https://t.me/DocsOnArtAndArtists/1156
#ArtVenues
#DocsOnArt
جشن هنر شیراز
در مورد این جشن شایعه و حدیث زیاد است. در این مستند با همیاری
فرح پهلوی پایه گذار این جشن و دیگران مانند هرمز فرهت، پرویز صیاد،
اسماعیل خویی، بهمن فرسی، باب ویلسون کارگردان مشهور تئاتر آمریکا،
ژاک لنگ وزیر سابق فرهنگ فرانسه و ژان فرانسوا کمپ،
عکاس رسمی جشن، به جستجوی حقایق در مورد این جشن می رویم.
https://t.me/DocsOnArtAndArtists/1156
#ArtVenues
#DocsOnArt
Telegram
DoCs on ArT & ArTists (هنر و هنرمند)
جشن هنر شیراز
جشن هنر از سال ۱۳۴۶ به همت و ریاست فرح پهلوی آغاز به کار کرد
و به مدت یازده سال هر تابستان در شهر شیراز و تخت جمشید برگزار شد.
جشنی که هدفش آن بود که میعادگاهی باشد برای برخورد هنرهای نمایشی،
سنتی و معاصر در زمینه های موسیقی، تئاتر، فیلم…
جشن هنر از سال ۱۳۴۶ به همت و ریاست فرح پهلوی آغاز به کار کرد
و به مدت یازده سال هر تابستان در شهر شیراز و تخت جمشید برگزار شد.
جشنی که هدفش آن بود که میعادگاهی باشد برای برخورد هنرهای نمایشی،
سنتی و معاصر در زمینه های موسیقی، تئاتر، فیلم…