دیوانگارد
3.44K subscribers
2.86K photos
177 videos
27 files
138 links
Download Telegram
دیوانگارد
Photo
#داستان‌نویسی_به‌مثابه_شغل
#هاروکی_موراکامی
ترجمۀ #آیت_حسینی
#انتشارات_پرنده

اول از مترجم بگم که می‌شناختمش و دلیل آشنایی با این کتاب و اعتماد و خوندنش بود. مترجم این کتاب، استاد زبان و ادبیات ژاپنی دانشگاه تهرانه که من از مدت‌ها قبل دنبالش می‌کردم و به همین دلیل هم خیلی زود از انتشار چنین کتابی خبردار شدم؛ چون اونقدری که نویسنده و مترجم رو می‌شناختم ناشرش رو نمی‌شناختم و از اونجایی که تازه‌های نشر رو همیشه دنبال نمی‌کنم شاید اگر آشنایی‌ام با مترجم نبود حالاحالاها از وجود این کتاب با خبر نمیشدم. این از این.

درمورد نویسنده که گفتن نداره. همه می‌شناسیدش. حالا این وسط عده‌ای به داستان‌هاش علاقه دارن و اونا رو دنبال می‌کنن و عده‌ای مثل من خیلی نمی‌تونن باهاشون ارتباط برقرار کنن اما این موضوع شامل حال کتاب‌های زندگی‌نامه‌طور خودنوشتش نمیشه و بعد از خوندن کتاب زیبای #از_دو_که_حرف_می‌زنم_از_چه_حرف_می‌زنم فهمیدم می‌تونم به کتابایی که تو این سبک می‌نویسه اعتماد کنم. خصوصاً وقتی که پای چنین عنوان جذابی درمیون باشه. اینم از این‌.

برسیم به خود کتاب که برای هر فرد علاقه‌مند به نویسندگی کتاب ارزشمندی خواهد بود. خیلی جاها باهاش همذات‌پنداری کردم، جاهای زیادی هم بود که ازش درس گرفتم و در کل کتابی بود که از ابتدا تا انتها نسبت به انتخابش مطمئن و خرسند بودم.
کتاب ۳۴۶ صفحه متن داره (در مشخصاتش کل صفحات ۳۶۱ ذکر شده)، جلد نرم و صفحات نازکی داره اما به شدت و مؤکداً به شدت گرفتنش توی دست، با این قطع و جنسی که داره لذت‌بخشه؛ این می‌تونه حسی باشه که موقع خوندن خیلی از کتابا نمی‌گیریم و چه حیف!
من همیشه به پانوشت‌ها چه از مترجم باشه یا نویسنده، نحوۀ قرارگیریشون و در کل ویراستاری متن توجه نشون میدم و اکثر اوقات اگه در جای درستشون نیومده باشن باب خرده‌گیری رو باز می‌کنم اما اینجا، با اینکه نیومدن پانوشت‌ها -که تماماً کار مترجم بود- در زیر همون صفحه آدمو به زحمت مینداخت [در پایان هر فصل آورده شده بودند] اما وقتی به کتاب، صفحه‌آراییش، نویسنده‌اش و هرچیزی که در این مجموعۀ به‌خصوص دخیل بود نگاه مینداختی، یه‌جورایی درک می‌کردی که این اطلاعات اضافی هم حتماً به دلیل خاصی -و البته به‌جا- در پایان هر بخش قرار گرفتن و این باعث میشد به‌جای معترض بودن، از این همه دقت و تشکر برای محافظت از روح کتاب تشکر کنی. ویراستاریش هم خوب بود، یکی دوجا اشتباه تایپی دیدم که توی چاپ طبیعیه ولی در کل راضی‌کننده بود‌.
درمورد محتوای خود کتاب هم همونطور که از اسمش مشخصه درمورد داستان‌نویسیه از یه نویسندۀ معتبر و البته خوشبختانه زنده؛ چون باعث میشه آدم احساس خاصی موقع خوندنش داشته باشه (نسبت به کتابای دیگه‌ای که در زمینۀ نویسندگی تالیف یا ترجمه شده). همۀ فصل‌ها درمورد تجربۀ به‌خصوص و فردی نویسنده در همین مورده به‌جز فصل آخر که ذکر یادی از یه روانشناس معروف ژاپنیه که اون هم به‌نوعی با دنیای نویسندگی در ارتباطه.
در نهایت مجدداً عرض می‌کنم که این کتاب محتوای ارزشمندی داره و خوندنش رو به شما «اگر به نوشتن و نویسنده‌شدن علاقه‌مندید» توصیه می‌کنم.
Forwarded from Mahsa
#گزارش
#از_دو_که_حرف_می‌زنم_از_چه_حرف_می‌زنم
#هاروکی_موراکامی
#ترجمه_مجتبی_ویسی
#مه_سا

من ۵ مهر شروع به خوندن این کتاب کردم و حالا که دقیقا بعد از ۳ ماه تونستم تمومش کنم_با اینکه مدت‌ زیادیه که نتونستم به‌طور منظم و هدفمند کتاب بخونم_ از اینکه کنار نذاشتمش و بالاخره تمومش کردم خوشحالم!
شاید اصلا خصلت خود این کتاب باشه، تلاش کردن و تلاش کردن برای به انتها رسیدن، برای لذت بردن نه رکورد زدن!
هرچند دوست‌داشتنی و روون بودن خود کتاب هم بی‌تاثیر نیست.
این کتاب یه جور شرح‌حال نویسی از هاروکی موراکامی نویسنده ژاپنیه که در اون از ورزشی که سال‌ها با علاقه و هدفمند داره دنبال میکنه صحبت می‌کنه: "دو" و البته این همه ماجرا نیست؛ چیزی که این کتاب رو خواندنی می‌کنه انگیزه و تلاشیه که به تصویر کشیده میشه و البته مهم‌تر از همه حقیقی و واقعیه! یه جورایی خوندنش به آدم امید ادامه دادن و تلاش کردن میده؛ اونم بیشتر از چیزی که _شاید طبیعتا_ تا الان انجام میداده. از طرفی وقتی روایت زندگی یه نویسنده هم باشه خود به خود به جذابیتش اضافه می‌کنه؛ هرچند نه اونقدر زیاد که بخواد به این هدف مطالعه بشه.
همانطور که گفتم کتاب روونیه و این تاخیر طولانی خونده شدنش به خودش نه بلکه به خواننده‌اش برمی‌گرده و بنابراین چیزی از ارزش‌هاش کم نمیکنه که هیچ نشون میده که اونقدر خوندنی بوده که بعد از گذشت این مدت کنار گذاشته نشه و یه کتاب دیگه جاشو نگیره فلذا اوصیکم به خوندنش.
Forwarded from Mahsa
#گزارش
#داستان‌نویسی_به‌مثابه_شغل
#هاروکی_موراکامی
ترجمۀ #آیت_حسینی
#انتشارات_پرنده
#مه_سا

اول از مترجم بگم که می‌شناختمش و دلیل آشنایی با این کتاب و اعتماد و خوندنش بود. مترجم این کتاب، استاد زبان و ادبیات ژاپنی دانشگاه تهرانه که من از مدت‌ها قبل دنبالش می‌کردم و به همین دلیل هم خیلی زود از انتشار چنین کتابی خبردار شدم؛ چون اونقدری که نویسنده و مترجم رو می‌شناختم ناشرش رو نمی‌شناختم و از اونجایی که تازه‌های نشر رو همیشه دنبال نمی‌کنم شاید اگر آشنایی‌ام با مترجم نبود حالاحالاها از وجود این کتاب با خبر نمیشدم. این از این.

درمورد نویسنده که گفتن نداره. همه می‌شناسیدش. حالا این وسط عده‌ای به داستان‌هاش علاقه دارن و اونا رو دنبال می‌کنن و عده‌ای مثل من خیلی نمی‌تونن باهاشون ارتباط برقرار کنن اما این موضوع شامل حال کتاب‌های زندگی‌نامه‌طور خودنوشتش نمیشه و بعد از خوندن کتاب زیبای #از_دو_که_حرف_می‌زنم_از_چه_حرف_می‌زنم فهمیدم می‌تونم به کتابایی که تو این سبک می‌نویسه اعتماد کنم. خصوصاً وقتی که پای چنین عنوان جذابی درمیون باشه. اینم از این‌.
برسیم به خود کتاب که برای هر فرد علاقه‌مند به نویسندگی کتاب ارزشمندی خواهد بود. خیلی جاها باهاش همذات‌پنداری کردم، جاهای زیادی هم بود که ازش درس گرفتم و در کل کتابی بود که از ابتدا تا انتها نسبت به انتخابش مطمئن و خرسند بودم.
کتاب ۳۴۶ صفحه متن داره (در مشخصاتش کل صفحات ۳۶۱ ذکر شده)، جلد نرم و صفحات نازکی داره اما به شدت و مؤکداً به شدت گرفتنش توی دست، با این قطع و جنسی که داره لذت‌بخشه؛ این می‌تونه حسی باشه که موقع خوندن خیلی از کتابا نمی‌گیریم و چه حیف!
من همیشه به پانوشت‌ها چه از مترجم باشه یا نویسنده، نحوۀ قرارگیریشون و در کل ویراستاری متن توجه نشون میدم و اکثر اوقات اگه در جای درستشون نیومده باشن باب خرده‌گیری رو باز می‌کنم اما اینجا، با اینکه نیومدن پانوشت‌ها -که تماماً کار مترجم بود- در زیر همون صفحه آدمو به زحمت مینداخت [در پایان هر فصل آورده شده بودند] اما وقتی به کتاب، صفحه‌آراییش، نویسنده‌اش و هرچیزی که در این مجموعۀ به‌خصوص دخیل بود نگاه مینداختی، یه‌جورایی درک می‌کردی که این اطلاعات اضافی هم حتماً به دلیل خاصی -و البته به‌جا- در پایان هر بخش قرار گرفتن و این باعث میشد به‌جای معترض بودن، از این همه دقت و تشکر برای محافظت از روح کتاب تشکر کنی. ویراستاریش هم خوب بود، یکی دوجا اشتباه تایپی دیدم که توی چاپ طبیعیه ولی در کل راضی‌کننده بود‌.
درمورد محتوای خود کتاب هم همونطور که از اسمش مشخصه درمورد داستان‌نویسیه از یه نویسندۀ معتبر و البته خوشبختانه زنده؛ چون باعث میشه آدم احساس خاصی موقع خوندنش داشته باشه (نسبت به کتابای دیگه‌ای که در زمینۀ نویسندگی تالیف یا ترجمه شده). همۀ فصل‌ها درمورد تجربۀ به‌خصوص و فردی نویسنده در همین مورده به‌جز فصل آخر که ذکر یادی از یه روانشناس معروف ژاپنیه که اون هم به‌نوعی با دنیای نویسندگی در ارتباطه.
در نهایت مجدداً عرض می‌کنم که این کتاب محتوای ارزشمندی داره و خوندنش رو به شما «اگر به نوشتن و نویسنده‌شدن علاقه‌مندید» توصیه می‌کنم.