کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
317 subscribers
1.82K photos
530 videos
95 files
1.5K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن اول : درک
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🏴 جهت درکِ مصیبت و عزاداری حضرت سیّد الشهدا علیه السلام لازم است چند کلمه در مورد "#درک" صحبت شود.
از این رو ، سخن اوّل به این موضوع اختصاص داده شد و صِرفاً به مختصرْ اشاره‌ای در جهتِ فتح باب سخن دوّم بسنده می‌کنم.


● مُدرِک = درک کننده (اسم فاعل)
● مُدرَک = درک شده (اسم مفعول)

■ هیچ مُدرِکی، هیچ چیزی را #درک نمی‌کند الّا اینکه مُدرَک در او تحقّـق پیدا کند.
● یعنی مثلاً هر چیزی که می‌چشید، می‌شنوید، می‌بینید، لمس می‌کنید، می‌بوئید، از آن شیءِ مُدرَک، چیزی در شما حاضر می‌شود.
این فقط منحصر در محسوسات نیست. بلکه برای معقولات نیز چنین است. و اصلاً حضورِ محسوسات، به قوّت و برکتِ حضورِ معقولات است.
به بیان ساده عرض می‌کنم :
هر موضوعی را که تعقّل می‌کنید، تصوّری از آن در ذهن شما شکل می‌گیرید.

تمامِ محسوسات، و معقولات، و مافوقِ آن، که لا اشاره باشد یا به اشاره بیاید، و در حیطۀ کلّیِ «درک» قرار بگیرد، به وجودِ و حضورِ مطلقِ حضرات آل الله علیهم السلام قابلیّت درک پیدا می‌کنند.
حضرات ائمۀ اطهار (ع) ؛ حقیقتِ وجود و تمام مراتب آن بوده و واسطۀ مطلقه می‌باشند.
یعنی اشیاء ؛ حدوثاً و بَقاءاً ، و تا نهایتِ مُدرَک بودن، وجودی دونِ حضرات آل الله علیهم السلام ندارند.
بنابراین درکِ هر شیئی، به اتصالِ مطلقه و الصاقِ حقیقیۀ حضرات معصومین (ع) ممکن است و الا اصلاً دَرکی در عالَم معنا پیدا نمی‌کند.

🔰 که الصادق عن الله امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند :

🔻 『 بِنَا أَضَاءَتِ الْأَبْصَارُ،
وَ سَمِعَتِ الْآذَانُ،
وَ وَعَتِ الْقُلُوبُ الْإِيمَان‌‏』🔺
این است و جز این نیست که ؛
به ما چشمها بینایی دارد
و به ما گوشها می‌شنود
و در قلوب ایمان وارد می‌شود.

(📚 دلائل الإمامة ،ط - الحديثة، ص: 270)

(این کلام، بخاطرِ تقدّم «بِنا» حَصر دارد)
👁 بصَر؛ شاخصۀ فاعلیّت است. 👂و اذُن؛ شاخصۀ قابلیّت. و تمام محسوسات و معقولات قابلِ اشاره (چه فاعل باشند و چه قابل) در دو عبارتِ ابتدایی جمع میشود (『 بِنَا أَضَاءَتِ الْأَبْصَارُ، وَ سَمِعَتِ الْآذَانُ』) .
و تمام امور لا اشارۀ در عبارتِ آخر (『 وَ وَعَتِ الْقُلُوبُ الْإِيمَان‌‏』).


🔳 حضرات آل الله علیهم السلام عقلِ کلّی هستند (📚بحارالانوار، ج‏1، ص: 97) که در احادیث فرمودند 《جوهرٌ دَرّاک》 است و نیز فرمودند 《وسط الکُلّ》 است (📚تفسير كنز الدقائق، ج‏7، ص: 127) .

وسط هر شیء در عالم نور؛ مبدأ وجودیِ آن شیء است.
آن نقطۀ خَیریّت که شیء، به آن، «شیء» شده است؛ ظهورِ واسطۀ عُظمیٰ، یعنی حضرات آل الله علیهم السلام می‌باشند که وسطِ حقیقی شیء هستند و فرمودند 🔻"خَيْرُ الْأُمُورِ «أَوْسَطُهَا»"🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏6، ص: 541).

■ به حضرات آل الله (ع) که «#وسط_الکل» بوده و حقیقتِ «#درک» و #واسطه_حقیقی هستند، مُدرَک و مُدرِک موجود شده و حول و قوّه می‌یابند.


■ اینکه در وصف شیعه اینقدر مطالب بالا فرمودند که مثلاً 🔸『 إنَّ الْمَلَائِكَةَ لَخُدَّامُنَا وَ خُدَّامُ مُحِبِّينَا』🔸 (📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۱، ص: ۲۶۲) و یا هر اهانتی به شیعه، اهانت به حضرات آل الله (ع) است، و یا دوستی شیعه، دوستی حضرات آل الله (ع) است؛ همۀ اینها برای این است که درکی از حضرات آل الله (ع) در شیعه وجود دارد و به اندازۀ این درک، این شیعه محترم بوده و حرمت دارد.

■ دقیقتر بیان کنم:
● همه اینها برای این است که مراتبی از حضور آل الله (ع) در شیعه، جلوه‌گر است. که اصلاً شیعه در نقطۀ «شیعه بودن» ، شعاعِ نور آل الله (ع) است. پس حضرات آل الله(ع) را در این شیعه تماشا کن.
این است که نظر به عالِمی از علمایِ شیعه، عبادت محسوب می‌شود. و این شدّت وجود تا جایی است که نظر به دربِ خانۀ مؤمن، عبادت است (🔻『 جَعَلَ النَّظَرَ إِلَى وَجْهِ الْعَالِمِ عِبَادَةً بَلْ وَ إِلَى بَابِ الْعَالِمِ عِبَادَة』🔺 /📚عدة الداعى- ابن فهد حلّی، ص: 75).

این احادیث، بیانی از توحید است.


🔲
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن اول:
دَرْک
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🏴 جهت درکِ مصیبت و عزاداری حضرت سیّد الشهدا علیه السلام لازم است چند کلمه در مورد "#درک" صحبت شود.
از این رو ، سخنِ اوّل به این موضوع اختصاص داده شد و صِرفاً به مختصر اشاره‌ای در جهتِ فتح باب سخن دوّم بسنده می‌کنم.


● مُدرِک = درک کننده (اسم فاعل)
● مُدرَک = درک شده (اسم مفعول)

■ هیچ مُدرِکی، هیچ چیزی را #درک نمی‌کند الّا اینکه مُدرَک در او تحقّـق پیدا کند.
● یعنی مثلاً هر چیزی که می‌چشید، می‌شنوید، می‌بینید، لمس می‌کنید، می‌بوئید، از آن شیءِ مُدرَک، چیزی در شما حاضر می‌شود.
این فقط منحصر در محسوسات نیست. بلکه برای معقولات نیز چنین است. و اصلاً حضورِ محسوسات، به قوّت و برکتِ حضورِ معقولات است.
به بیان ساده عرض می‌کنم :
هر موضوعی را که تعقّل می‌کنید، تصوّری از آن در ذهن شما شکل می‌گیرید.

تمامِ محسوسات، و معقولات، و مافوقِ آن، که لا اشاره باشد یا به اشاره بیاید، و در حیطۀ کلّیِ «درک» قرار بگیرد، به وجودِ و حضورِ مطلقِ حضرات آل الله علیهم السلام قابلیّت درک پیدا می‌کنند.
حضرات ائمۀ اطهار (ع) ؛ حقیقتِ وجود و تمام مراتب آن بوده و واسطۀ مطلقه می‌باشند.
یعنی اشیاء ؛ حدوثاً و بَقاءاً ، و تا نهایتِ مُدرَک بودن، وجودی دونِ حضرات آل الله علیهم السلام ندارند.
بنابراین درکِ هر شیئی، به اتصالِ مطلقه و الصاقِ حقیقیۀ حضرات معصومین (ع) ممکن است و الا اصلاً دَرکی در عالَم معنا پیدا نمی‌کند.

🔰 که الصادق عن الله امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند :

🔻 『 بِنَا أَضَاءَتِ الْأَبْصَارُ،
وَ سَمِعَتِ الْآذَانُ،
وَ وَعَتِ الْقُلُوبُ الْإِيمَان‌‏』
🔺
این است و جز این نیست که ؛
به ما چشمها بینایی دارد
و به ما گوشها می‌شنود
و در قلوب ایمان وارد می‌شود.

(📚 دلائل الإمامة ،ط - الحديثة، ص: 270)

(این کلام، بخاطرِ تقدّم «بِنا» حَصر دارد)
👁 بصَر؛ شاخصۀ فاعلیّت است. 👂و اذُن؛ شاخصۀ قابلیّت. و تمام محسوسات و معقولات قابلِ اشاره (چه فاعل باشند و چه قابل) در دو عبارتِ ابتدایی جمع میشود (『 بِنَا أَضَاءَتِ الْأَبْصَارُ، وَ سَمِعَتِ الْآذَانُ』) .
و تمام امور لا اشارۀ در عبارتِ آخر (『 وَ وَعَتِ الْقُلُوبُ الْإِيمَان‌‏』).


🔳 حضرات آل الله علیهم السلام عقلِ کلّی هستند (📚بحارالانوار، ج‏1، ص: 97) که در احادیث فرمودند 《جوهرٌ دَرّاک》 است و نیز فرمودند 《وسط الکُلّ》 است (📚تفسير كنز الدقائق، ج‏7، ص: 127) .

وسط هر شیء در عالم نور؛ مبدأ وجودیِ آن شیء است.
آن نقطۀ خَیریّت که شیء، به آن، «شیء» شده است؛ ظهورِ واسطۀ عُظمیٰ، یعنی حضرات آل الله علیهم السلام می‌باشند که وسطِ حقیقی شیء هستند و فرمودند 🔻"خَيْرُ الْأُمُورِ «أَوْسَطُهَا»"🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏6، ص: 541).

■ به حضرات آل الله (ع) که «#وسط_الکل» بوده و حقیقتِ «#درک» و #واسطه_حقیقی هستند، مُدرَک و مُدرِک موجود شده و حول و قوّه می‌یابند.


■ اینکه در وصف شیعه اینقدر مطالب بالا فرمودند که مثلاً 🔸『 إنَّ الْمَلَائِكَةَ لَخُدَّامُنَا وَ خُدَّامُ مُحِبِّينَا』🔸 (📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۱، ص: ۲۶۲) و یا هر اهانتی به شیعه، اهانت به حضرات آل الله (ع) است، و یا دوستی شیعه، دوستی حضرات آل الله (ع) است؛ همۀ اینها برای این است که درکی از حضرات آل الله (ع) در شیعه وجود دارد و به اندازۀ این درک، این شیعه محترم بوده و حرمت دارد.

■ دقیقتر بیان کنم:
● همه اینها برای این است که مراتبی از حضور آل الله (ع) در شیعه، جلوه‌گر است. که اصلاً شیعه در نقطۀ «شیعه بودن» ، شعاعِ نور آل الله (ع) است. پس حضرات آل الله(ع) را در این شیعه تماشا کن.
این است که نظر به عالِمی از علمایِ شیعه، عبادت محسوب می‌شود. و این شدّت وجود تا جایی است که نظر به دربِ خانۀ مؤمن، عبادت است (🔻『 جَعَلَ النَّظَرَ إِلَى وَجْهِ الْعَالِمِ عِبَادَةً بَلْ وَ إِلَى بَابِ الْعَالِمِ عِبَادَة』🔺 /📚عدة الداعى- ابن فهد حلّی، ص: 75).

این احادیث، بیانی از توحید است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🔹
حقیقت و نَفْسِ عالم وجود، حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام هستند.
⊱⟤⊰ به موت، وصال به حضرت(ع) حاصل می‌شود که فرمودند:

🍂«مَنْ يَمُتْ يَرَنِي»🍃
هرکس بمیرد (موتش برسد و نه فوت)، مرا رؤیت میکند.

(📚الأمالي ،للمفيد،ص7)

♦️ حالا دقت بفرمائید که هر دویِ زمانهایی که برای اعتکاف سفارش شده است (ایّام البیض ماه رجب - دهۀ آخِر ماه مبارک رمضان)، مربوط به مقامِ واسطۀ مطلقه، حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام است. چرا که در روز سیزدهم رجب که روز آغازین ایام البیض است، میلادِ حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌باشد و ایامی است که حقیقتِ کعبه، در خودش معتکف است یعنی حضرت مولی (علیه السلام) سه روز در کعبه، خود به خود در ظهور خود، معتکِف بودند.

و از آن طرف، در نوزدهم ماه رمضان به فرق مبارک حضرت (ع) ضربه شمشیرِ ملعونِ ازل و ابد یعنی ابن ملجم مرادی اصابت می‌کند و روز بیست و یکم، حضرت مولی (علیه السلام) به شهادت می‌رسند که بیست و یکم، آغازینْ روز، از دهۀ آخِر ماه رمضان است و دهۀ آخر ماه رمضان با شهادتِ حضرت مولی (علیه السلام) آغاز می‌شود.
که شهادت حضرت(ع)، رجوع به خویشتنِ خویش است و حیثیتِ جلالیّت حضرت است. و عالَم، به جَلالِ حضرت (ع) ترسیم میگردد.
که حضرت مولی (ع) 🔅«مَبْدَأُ الْوُجُودِ»🔅 هستند (📚بحار الأنوار،ج‏25،ص174) و ایشان، «اوّل و آخرِ» مطلق می‌باشند (🔻«أنا الاول و الآخر و الظاهر و الباطن و أنا بکلّ شیء علیم»🔺/ 📚الإختصاص،ص163).

پس؛
👈 میلاد و شهادت حضرت مولی امیرالمؤمنین علیه السلام، مبدأ و منتهایِ عوالم است.

در نتیجه دقت کنیم :

🔆 حضرت مولی(ع) در نقطۀ مبدأ بودن [که ظهورش به میلاد است] :

💠حضرت مولی (ع) [به حسب عالم ظاهر] در کعبه‌ ظاهر می‌شوند (که باز ظهورشان غائب از ابصار و عیون است - 🔻«لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصار»🔺 / سورۀ انعام آیۀ 103).
میلادِ حضرت «مبدأ الوجود»(ع) در کعبه بوده که محلّ #دحو_الارض یعنی کشیدگی ارضِ تعیّنات می‌باشد و وسطیّتِ عالمِ اشارات، کعبه‌ای است که شرافت از مولی(ع) دارد.

سیّد الکونین حضرت خاتم الانبیاء صلّی الله و آله و سلّم می‌فرمایند:

💠 «سُمِّيَتِ الْكَعْبَةُ كَعْبَةً لِأَنَّهَا "وَسَطُ الدُّنْيَا"»
کعبه، "کعبه" نامیده شد زیرا وسط دنیا (عالم اشارات) است.

(📚من لا يحضره الفقيه، ج‏2، ص190)

🕋 کعبه؛ «وَسَطُ الدُّنْيَا» است. که منظور از «#وسط»، وسطِ بین دو چیز نیست. بلکه #وساطت؛ نقطۀ خَیریّت و وجودِ هر موجود و امری است که فرمودند 🔻«خَيْرُ الْأُمُورِ أَوْسَطُهَا»🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏6، ص: 541).

👈🏻 حضرات آل الله علیهم السلام، حقیقت و باطن و شیئیتِ اشیاء هستند و نقطۀ خَیریّت و وَسَطیّت هر امر و شیئی ایشانند (🔻«إِنْ‏ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاه‏»🔺 / جامعۀ کبیره).

⊱⟤ #دحو_الارض ؛ کشیدگی عالم تعیّنات و اشارات است و از محلّی است که به حسب ظاهر، زادگاهِ حضرتِ «مبدأ الوجود»، «دابة الارض» (جنبانندۀ زمین - یعنی نقطۀ حیاتِ زمینِ تعیّنات) مولی امیرالمؤمنین علیه السلام می‌باشد. پس ؛

🕋 #کعبه که محلّ کشیدگی ارضِ تعیّنات بوده و «#وسط_الدنیا» است؛ وسطِ حقیقی بودنِ حضرت مولی(ع) را ظاهر می‌کند چرا که شرافت کعبه، به مولود در آن، یعنی حضرت مولی امیرالمؤمنین علیه السلام است که در ادامۀ این مبحث خواهید خواند. پس؛
👈🏻 کعبه، بخاطرِ حضرتِ واسطۀ مطلقه(ع)، «وَسَطُ الدُّنْيَا» است.

🔆حضرت مولی (ع) در نقطۀ «معاد»بودن:
ظهور معاد بودن حضرتِ مولی(ع)، به مسجد و محرابی است که محلّ فنا و معراج است. چرا که نماز، معراج است که فرمودند 🔻«الصَّلاة مِعرَاجُ المُؤمِن»🔺 (📚كشف الاسرار، ج 2، ص 676).

👈🏻 هر دوی ظهورِ مبدأ و معاد در مکۀ و مسجد، سیرِ شهودی تمام عوالم هستی، توسّط واسطۀ مطلقه یعنی حضرت ولیّ الله مولی امیرالمؤمنین علیه السلام است.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻

🔹
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن اول:
دَرْک
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🏴 جهت درکِ مصیبت و عزاداری حضرت سیّد الشهدا علیه السلام لازم است چند کلمه در مورد "#درک" صحبت شود.
از این رو ، سخنِ اوّل به این موضوع اختصاص داده شد و صِرفاً به مختصر اشاره‌ای در جهتِ فتح باب سخن دوّم بسنده می‌کنم.


● مُدرِک = درک کننده (اسم فاعل)
● مُدرَک = درک شده (اسم مفعول)

■ هیچ مُدرِکی، هیچ چیزی را #درک نمی‌کند الّا اینکه مُدرَک در او تحقّـق پیدا کند.
● یعنی مثلاً هر چیزی که می‌چشید، می‌شنوید، می‌بینید، لمس می‌کنید، می‌بوئید، از آن شیءِ مُدرَک، چیزی در شما حاضر می‌شود.
این فقط منحصر در محسوسات نیست. بلکه برای معقولات نیز چنین است. و اصلاً حضورِ محسوسات، به قوّت و برکتِ حضورِ معقولات است.
به بیان ساده عرض می‌کنم :
هر موضوعی را که تعقّل می‌کنید، تصوّری از آن در ذهن شما شکل می‌گیرید.

تمامِ محسوسات، و معقولات، و مافوقِ آن، که لا اشاره باشد یا به اشاره بیاید، و در حیطۀ کلّیِ «درک» قرار بگیرد، به وجودِ و حضورِ مطلقِ حضرات آل الله علیهم السلام قابلیّت درک پیدا می‌کنند.
حضرات ائمۀ اطهار (ع) ؛ حقیقتِ وجود و تمام مراتب آن بوده و واسطۀ مطلقه می‌باشند.
یعنی اشیاء ؛ حدوثاً و بَقاءاً ، و تا نهایتِ مُدرَک بودن، وجودی دونِ حضرات آل الله علیهم السلام ندارند.
بنابراین درکِ هر شیئی، به اتصالِ مطلقه و الصاقِ حقیقیۀ حضرات معصومین (ع) ممکن است و الا اصلاً دَرکی در عالَم معنا پیدا نمی‌کند.

🔰 که الصادق عن الله امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند :

🔻 『 بِنَا أَضَاءَتِ الْأَبْصَارُ،
وَ سَمِعَتِ الْآذَانُ،
وَ وَعَتِ الْقُلُوبُ الْإِيمَان‌‏』
🔺
این است و جز این نیست که ؛
به ما چشمها بینایی دارد
و به ما گوشها می‌شنود
و در قلوب ایمان وارد می‌شود.

📚 دلائل الإمامة، ط - الحديثة، ص۲۷۰

(این کلام، بخاطرِ تقدّم «بِنا» حَصر دارد)
👁 بصَر؛ شاخصۀ فاعلیّت است. 👂و اذُن؛ شاخصۀ قابلیّت. و تمام محسوسات و معقولات قابلِ اشاره (چه فاعل باشند و چه قابل) در دو عبارتِ ابتدایی جمع میشود (『 بِنَا أَضَاءَتِ الْأَبْصَارُ، وَ سَمِعَتِ الْآذَانُ』) .
و تمام امور لا اشارۀ در عبارتِ آخر (『 وَ وَعَتِ الْقُلُوبُ الْإِيمَان‌‏』).


🔳 حضرات آل الله علیهم السلام عقلِ کلّی هستند (📚بحارالانوار، ج‏1، ص: 97) که در احادیث فرمودند 《جوهرٌ دَرّاک》 است و نیز فرمودند 《وسط الکُلّ》 است (📚تفسير كنز الدقائق، ج‏7، ص: 127) .

وسط هر شیء در عالم نور؛ مبدأ وجودیِ آن شیء است.
آن نقطۀ خَیریّت که شیء، به آن، «شیء» شده است؛ ظهورِ واسطۀ عُظمیٰ، یعنی؛ حضرات آل‌الله علیهم السلام می‌باشند که وسطِ حقیقی شیء هستند، چنان که می‌فرمایند؛ 🔻«خَيْرُ الْأُمُورِ "أَوْسَطُهَا"»🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏، ص۵۴۱).

■ به حضرات آل الله (ع) که «#وسط_الکل» بوده و حقیقتِ «#درک» و #واسطه_حقیقی هستند، مُدرَک و مُدرِک موجود شده و حول و قوّه می‌یابند.

■ اینکه در وصف شیعه اینقدر مطالب بالا فرمودند که مثلاً 🔸 إنَّ الْمَلَائِكَةَ لَخُدَّامُنَا وَ خُدَّامُ مُحِبِّينَا🔸 (📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۱، ص۲۶۲) و یا هر اهانتی به شیعه، اهانت به حضرات آل‌الله (ع) است، و یا دوستی شیعه، دوستی حضرات آل‌الله (ع) است؛ همۀ اینها برای این است که درکی از حضرات آل‌الله (ع) در شیعه وجود دارد و به اندازۀ این درک، این شیعه محترم بوده و حرمت دارد.

■ دقیقتر اینکه:
● همۀ اینها برای این است که مراتبی از حضور آل‌الله (ع) در شیعه، جلوه‌گر است. که اصلاً شیعه در نقطۀ «شیعه بودن»، شعاعِ نور آل‌الله (ع) است. پس حضرات آل‌الله(ع) را در این شیعه تماشا کن.
این است که نظر به عالِمی از علمایِ شیعه، عبادت محسوب می‌شود. و این شدّت وجود تا جایی است که نظر به دربِ خانۀ مؤمن، عبادت است (🔻جَعَلَ النَّظَرَ إِلَى وَجْهِ الْعَالِمِ عِبَادَةً بَلْ وَ إِلَى بَابِ الْعَالِمِ عِبَادَة🔺؛ 📚عدة الداعى- ابن فهد حلّی، ص۷۵).

این احادیث، بیانی از توحید است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🌕🌿

🔰 و در دنباله نیز می‌فرمایند:

🔻【فَطُوبَى لِمَنْ أُكْرِمَ عِنْدَ النُّزُولِ بِأَوَّلِهَا
وَ طُوبَى لِمَنْ أُحْسِنَ مُشَايَعَتُهُ فِي آخِرِهَا】🔺
پس خوشا به حال کسی که در اوّلین منزل آخرت، گرامی داشته می‌شود.
و خوشا به حال کسی که در مشایعتش در آخر دنیا، نیکو داشته می‌شود.

☀️۞ و امّا؛ حقیقت و نَفْسِ عالم وجود، حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) هستند.
⊱⟤⊰ پس با موت؛ وصال به حضرت (؏) حاصل می‌شود، چنان که می‌فرمایند:

🍂【مَنْ يَمُتْ يَرَنِي】🍃
هر کس بمیرد (موتش برسد و نه فوتش!)،
مرا رؤیت می‌کند.
📚الأمالي، للمفيد، ص۷

♦️֎⇯⇦ حالا دقّت بفرمائید که هر دویِ زمان‌هایی که برای اعتکاف سفارش شده است (یعنی؛ ایّام البیض ماه رجب، و نیز؛ دهۀ آخِر ماه مبارک رمضان)؛ مربوط به مقامِ واسطۀ مطلقه، حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) است.

🕋 چرا که روز سیزدهم رجب که روز آغازین ایّام البیض است؛ روز میلادِ حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) می‌باشد، و ایّامی است که حقیقتِ کعبه، در خودش معتکف است. یعنی؛
❂☜ حضرت مولی (علیه السّلام) سه روز در کعبه، خود به خود در ظهور خود، معتکِف بودند.

💔 و از آن طرف؛ در نوزدهم ماه رمضان به فرق مبارک حضرت (؏) ضربۀ شمشیرِ ملعونِ ازل و ابد یعنی؛ ابن ملجم مرادی (لعنة الله علیه) اصابت می‌کند، و در روز بیست‌ و یکم؛ حضرت مولی (علیه السّلام) به شهادت می‌رسند. که روز بیست و یکم؛ آغازینْ روز، از دهۀ آخِر ماه رمضان بوده، و دهۀ آخر ماه رمضان با شهادتِ حضرت مولی (علیه السّلام) آغاز می‌شود. و شهادت حضرت (؏)؛
❂☜ رجوع به خویشتنِ خویش است و حیثیتِ جلالیّت حضرت (؏) است. و عالَم، به جَلالِ حضرت (؏) ترسیم می‌گردد. که حضرت مولی (؏)؛ 🔅مَبْدَأُ الْوُجُود؛ 📚بحار الأنوار، ج‏۲۵، ص۱۷۴】🔅 بوده، و نیز ایشان (؏)؛ «اوّل و آخرِ» مطلق [🔻أنا الأوّل و الآخر و الظاهر و الباطن و أنا بکلّ شیء علیم؛ 📚الإختصاص، ص۱۶۳】🔺] می‌باشند.

🕋💔 پس؛
֎⇯⇦ #میلاد و #شهادت حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام)؛
❂☜ مبدأ و منتهایِ عوالم است.


🍃۞ در نتیجه، دقّت کنیم که؛

🔆⇯⇦ اوّلاً؛ حضرت مولی (؏) در نقطۀ مبدأ بودن [که ظهورش به میلادِ حضرت (؏) است]:
❂☜ [به حسب عالم ظاهر] درونِ کعبه‌، ظاهر می‌شوند [که باز ظهورشان هم؛ #غائب از ابصار و عیون است؛🔻﴿لا تُدْرِكُهُ الْأبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأبْصار؛ 📘سورۀ انعام، آیۀ۱۰۳﴾🔺].

🕋۞ پس میلادِ حضرتِ «مبدأ الوجود» (؏)؛ در کعبه بوده که محلّ #دحو_الارض (یعنی؛ کشیدگیِ ارضِ تعیّنات) می‌باشد. و وَسَطیّتِ عالمِ اشارات، کعبه‌ای است که شرافت از مولی (ع) دارد.
❂☜ که سیّد الکونین حضرت خاتم الأنبیاء (صلّی الله علیه و آله) می‌فرمایند:

🔻【سُمِّيَتِ الكَعْبَةُ كَعْبَةً لِأنّهَا وَسَطُ الدُّنْيا】🔺
کعبه، #کعبه نامیده شد زیرا وسط دنیا (عالم اشارات) است.
📚من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۱۹۰

🍃🕋 البتّه دقّت شود که منظور از «وَسَطُ الدُّنْيَا» بودنِ کعبه؛ وسطِ بین دو چیز نیست! بلکه #وساطت؛
❂☜ نقطۀ خَیریّت و وجودِ هر موجود و امری است، چنان که می‌فرمایند:

🔻【خَيْرُ الْأُمُورِ أوْسَطُها】🔺
📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۶، ص۵۴۱

🌿⇯⇦ و حضرات آل‌الله (علیهم السلام)؛
❂☜ حقیقت و باطن و شیئیّتِ اشیاء هستند و نقطۀ خَیریّت و وَسَطیّت هر امر و شیئی می‌باشند، چنان که در زیارت جامعۀ کبیره می‌خوانیم:

🔻【إنْ‏ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أوّلَهُ وَ أصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأواهُ وَ مُنْتَهاه‏】🔺

🌿۞ و امّا #دحو_الارض؛
که کشیدگی عالم تعیّنات و اشارات است؛
❂☜ از محلّی است که به حسب ظاهر؛ زادگاهِ حضرتِ «مبدأ الوجود»، «دابة الارض» (جنبانندۀ زمین - یعنی نقطۀ حیاتِ زمینِ تعیّنات) مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) می‌باشد.

֎⇯⇦ بنابراین؛
🕋 #کعبه - که محلّ کشیدگی ارضِ تعیّنات بوده، و «#وسط_الدنیا» است -؛
❂☜ وسطِ حقیقی بودنِ حضرت مولی (؏) را ظاهر می‌کند، چرا که شرافت کعبه، به مولودِ در آن، یعنی؛ حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) است [که روایتِ مبارکش را در ادامۀ این مبحث خواهید خواند]، در نتیجه؛
❂☜ کعبه، به خاطرِ حضرتِ واسطۀ مطلقه؛ مولی علی (؏) است که؛ «وَسَطُ الدُّنْيَا» می‌باشد.


🔆⇯⇦ و ثانیاً؛ حضرت مولی (علیه السّلام) در نقطۀ «معاد»بودن [که ظهورش در شهادتِ حضرت (؏) است]:
❂☜ به #شهادت در مسجد و محرابی ظاهر می‌شود که محلّ فنا و معراج است. چرا که نماز؛ #معراج است، چنان که می‌فرمایند: 🔻الصّلاةُ معراجُ المُؤمن؛ 📚كشف الاسرار، ج۲، ص۶۷۶】🔺.

🍃⇯⇦ و هر دوی ظهورِ #مبدأ در مکّه، و #معاد در مسجد؛
❂☜ سیرِ شهودیِ تمام عوالم هستی، توسّط واسطۀ مطلقه یعنی؛ حضرت ولیّ الله مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) است.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻

🌕🌿
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن اول:
دَرْک
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🏴 جهت درکِ مصیبت و عزاداری حضرت سیّد الشهدا علیه السلام لازم است چند کلمه در مورد "#درک" صحبت شود.
از این رو ، سخنِ اوّل به این موضوع اختصاص داده شد و صِرفاً به مختصر اشاره‌ای در جهتِ فتح باب سخن دوّم بسنده می‌کنم.


● مُدرِک = درک کننده (اسم فاعل)
● مُدرَک = درک شده (اسم مفعول)

■ هیچ مُدرِکی، هیچ چیزی را #درک نمی‌کند الّا اینکه مُدرَک در او تحقّـق پیدا کند.
● یعنی مثلاً هر چیزی که می‌چشید، می‌شنوید، می‌بینید، لمس می‌کنید، می‌بوئید، از آن شیءِ مُدرَک، چیزی در شما حاضر می‌شود.
این فقط منحصر در محسوسات نیست. بلکه برای معقولات نیز چنین است. و اصلاً حضورِ محسوسات، به قوّت و برکتِ حضورِ معقولات است.
به بیان ساده عرض می‌کنم :
هر موضوعی را که تعقّل می‌کنید، تصوّری از آن در ذهن شما شکل می‌گیرید.

تمامِ محسوسات، و معقولات، و مافوقِ آن، که لا اشاره باشد یا به اشاره بیاید، و در حیطۀ کلّیِ «درک» قرار بگیرد، به وجودِ و حضورِ مطلقِ حضرات آل الله علیهم السلام قابلیّت درک پیدا می‌کنند.
حضرات ائمۀ اطهار (ع) ؛ حقیقتِ وجود و تمام مراتب آن بوده و واسطۀ مطلقه می‌باشند.
یعنی اشیاء ؛ حدوثاً و بَقاءاً ، و تا نهایتِ مُدرَک بودن، وجودی دونِ حضرات آل الله علیهم السلام ندارند.
بنابراین درکِ هر شیئی، به اتصالِ مطلقه و الصاقِ حقیقیۀ حضرات معصومین (ع) ممکن است و الا اصلاً دَرکی در عالَم معنا پیدا نمی‌کند.

🔰 که الصادق عن الله امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند :

🔻 『 بِنَا أَضَاءَتِ الْأَبْصَارُ،
وَ سَمِعَتِ الْآذَانُ،
وَ وَعَتِ الْقُلُوبُ الْإِيمَان‌‏』
🔺
این است و جز این نیست که ؛
به ما چشمها بینایی دارد
و به ما گوشها می‌شنود
و در قلوب ایمان وارد می‌شود.

📚 دلائل الإمامة، ط - الحديثة، ص۲۷۰

(این کلام، بخاطرِ تقدّم «بِنا» حَصر دارد)
👁 بصَر؛ شاخصۀ فاعلیّت است. 👂و اذُن؛ شاخصۀ قابلیّت. و تمام محسوسات و معقولات قابلِ اشاره (چه فاعل باشند و چه قابل) در دو عبارتِ ابتدایی جمع میشود (『 بِنَا أَضَاءَتِ الْأَبْصَارُ، وَ سَمِعَتِ الْآذَانُ』) .
و تمام امور لا اشارۀ در عبارتِ آخر (『 وَ وَعَتِ الْقُلُوبُ الْإِيمَان‌‏』).


🔳 حضرات آل الله علیهم السلام عقلِ کلّی هستند (📚بحارالانوار، ج‏1، ص: 97) که در احادیث فرمودند 《جوهرٌ دَرّاک》 است و نیز فرمودند 《وسط الکُلّ》 است (📚تفسير كنز الدقائق، ج‏7، ص: 127) .

وسط هر شیء در عالم نور؛ مبدأ وجودیِ آن شیء است.
آن نقطۀ خَیریّت که شیء، به آن، «شیء» شده است؛ ظهورِ واسطۀ عُظمیٰ، یعنی؛ حضرات آل‌الله علیهم السلام می‌باشند که وسطِ حقیقی شیء هستند، چنان که می‌فرمایند؛ 🔻«خَيْرُ الْأُمُورِ "أَوْسَطُهَا"»🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏، ص۵۴۱).

■ به حضرات آل الله (ع) که «#وسط_الکل» بوده و حقیقتِ «#درک» و #واسطه_حقیقی هستند، مُدرَک و مُدرِک موجود شده و حول و قوّه می‌یابند.

■ اینکه در وصف شیعه اینقدر مطالب بالا فرمودند که مثلاً 🔸 إنَّ الْمَلَائِكَةَ لَخُدَّامُنَا وَ خُدَّامُ مُحِبِّينَا🔸 (📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۱، ص۲۶۲) و یا هر اهانتی به شیعه، اهانت به حضرات آل‌الله (ع) است، و یا دوستی شیعه، دوستی حضرات آل‌الله (ع) است؛ همۀ اینها برای این است که درکی از حضرات آل‌الله (ع) در شیعه وجود دارد و به اندازۀ این درک، این شیعه محترم بوده و حرمت دارد.

■ دقیقتر اینکه:
● همۀ اینها برای این است که مراتبی از حضور آل‌الله (ع) در شیعه، جلوه‌گر است. که اصلاً شیعه در نقطۀ «شیعه بودن»، شعاعِ نور آل‌الله (ع) است. پس حضرات آل‌الله(ع) را در این شیعه تماشا کن.
این است که نظر به عالِمی از علمایِ شیعه، عبادت محسوب می‌شود. و این شدّت وجود تا جایی است که نظر به دربِ خانۀ مؤمن، عبادت است (🔻جَعَلَ النَّظَرَ إِلَى وَجْهِ الْعَالِمِ عِبَادَةً بَلْ وَ إِلَى بَابِ الْعَالِمِ عِبَادَة🔺؛ 📚عدة الداعى- ابن فهد حلّی، ص۷۵).

این احادیث، بیانی از توحید است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
.

■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن اول:
دَرْک

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/241
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅


🏴 جهت درکِ مصیبت و عزاداری حضرت سیّد الشهدا علیه السلام لازم است چند کلمه در مورد "#درک" صحبت شود.
از این رو ، سخنِ اوّل به این موضوع اختصاص داده شد و صِرفاً به مختصر اشاره‌ای در جهتِ فتح باب سخن دوّم بسنده می‌کنم.


● مُدرِک = درک کننده (اسم فاعل)
● مُدرَک = درک شده (اسم مفعول)

■ هیچ مُدرِکی، هیچ چیزی را #درک نمی‌کند الّا اینکه مُدرَک در او تحقّـق پیدا کند.
● یعنی مثلاً هر چیزی که می‌چشید، می‌شنوید، می‌بینید، لمس می‌کنید، می‌بوئید، از آن شیءِ مُدرَک، چیزی در شما حاضر می‌شود.
این فقط منحصر در محسوسات نیست. بلکه برای معقولات نیز چنین است. و اصلاً حضورِ محسوسات، به قوّت و برکتِ حضورِ معقولات است.
به بیان ساده عرض می‌کنم :
هر موضوعی را که تعقّل می‌کنید، تصوّری از آن در ذهن شما شکل می‌گیرید.

تمامِ محسوسات، و معقولات، و مافوقِ آن، که لا اشاره باشد یا به اشاره بیاید، و در حیطۀ کلّیِ «درک» قرار بگیرد، به وجودِ و حضورِ مطلقِ حضرات آل الله علیهم السلام قابلیّت درک پیدا می‌کنند.
حضرات ائمۀ اطهار (ع) ؛ حقیقتِ وجود و تمام مراتب آن بوده و واسطۀ مطلقه می‌باشند.
یعنی اشیاء ؛ حدوثاً و بَقاءاً ، و تا نهایتِ مُدرَک بودن، وجودی دونِ حضرات آل الله علیهم السلام ندارند.
بنابراین درکِ هر شیئی، به اتصالِ مطلقه و الصاقِ حقیقیۀ حضرات معصومین (ع) ممکن است و الا اصلاً دَرکی در عالَم معنا پیدا نمی‌کند.

🔰 که الصادق عن الله امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند :

🔻 『 بِنَا أَضَاءَتِ الْأَبْصَارُ،
وَ سَمِعَتِ الْآذَانُ،
وَ وَعَتِ الْقُلُوبُ الْإِيمَان‌‏』
🔺
این است و جز این نیست که ؛
به ما چشمها بینایی دارد
و به ما گوشها می‌شنود
و در قلوب ایمان وارد می‌شود.

📚 دلائل الإمامة، ط - الحديثة، ص۲۷۰

(این کلام، بخاطرِ تقدّم «بِنا» حَصر دارد)
👁 بصَر؛ شاخصۀ فاعلیّت است. 👂و اذُن؛ شاخصۀ قابلیّت. و تمام محسوسات و معقولات قابلِ اشاره (چه فاعل باشند و چه قابل) در دو عبارتِ ابتدایی جمع میشود (『 بِنَا أَضَاءَتِ الْأَبْصَارُ، وَ سَمِعَتِ الْآذَانُ』) .
و تمام امور لا اشارۀ در عبارتِ آخر (『 وَ وَعَتِ الْقُلُوبُ الْإِيمَان‌‏』).


🔳 حضرات آل الله علیهم السلام عقلِ کلّی هستند (📚بحارالانوار، ج‏۱، ص۹۷) که در احادیث فرمودند 《جوهرٌ دَرّاک》 است و نیز فرمودند 《وسط الکُلّ》 است (📚تفسير كنز الدقائق، ج‏۷، ص۱۲۷) .

وسط هر شیء در عالم نور؛ مبدأ وجودیِ آن شیء است.
آن نقطۀ خَیریّت که شیء، به آن، «شیء» شده است؛ ظهورِ واسطۀ عُظمیٰ، یعنی؛ حضرات آل‌الله علیهم السلام می‌باشند که وسطِ حقیقی شیء هستند، چنان که می‌فرمایند؛ 🔻«خَيْرُ الْأُمُورِ "أَوْسَطُهَا"»🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏، ص۵۴۱).

■ به حضرات آل الله (ع) که «#وسط_الکل» بوده و حقیقتِ «#درک» و #واسطه_حقیقی هستند، مُدرَک و مُدرِک موجود شده و حول و قوّه می‌یابند.

■ اینکه در وصف شیعه اینقدر مطالب بالا فرمودند که مثلاً 🔸 إنَّ الْمَلَائِكَةَ لَخُدَّامُنَا وَ خُدَّامُ مُحِبِّينَا🔸 (📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۱، ص۲۶۲) و یا هر اهانتی به شیعه، اهانت به حضرات آل‌الله (ع) است، و یا دوستی شیعه، دوستی حضرات آل‌الله (ع) است؛ همۀ اینها برای این است که درکی از حضرات آل‌الله (ع) در شیعه وجود دارد و به اندازۀ این درک، این شیعه محترم بوده و حرمت دارد.

■ دقیقتر اینکه:
● همۀ اینها برای این است که مراتبی از حضور آل‌الله (ع) در شیعه، جلوه‌گر است. که اصلاً شیعه در نقطۀ «شیعه بودن»، شعاعِ نور آل‌الله (ع) است. پس حضرات آل‌الله(ع) را در این شیعه تماشا کن.
این است که نظر به عالِمی از علمایِ شیعه، عبادت محسوب می‌شود. و این شدّت وجود تا جایی است که نظر به دربِ خانۀ مؤمن، عبادت است (🔻جَعَلَ النَّظَرَ إِلَى وَجْهِ الْعَالِمِ عِبَادَةً بَلْ وَ إِلَى بَابِ الْعَالِمِ عِبَادَة🔺؛ 📚عدة الداعى- ابن فهد حلّی، ص۷۵).

این احادیث، بیانی از توحید است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🌕🌿

🔰 و در دنباله نیز می‌فرمایند:

🔻【فَطُوبَى لِمَنْ أُكْرِمَ عِنْدَ النُّزُولِ بِأَوَّلِهَا
وَ طُوبَى لِمَنْ أُحْسِنَ مُشَايَعَتُهُ فِي آخِرِهَا】🔺
پس خوشا به حال کسی که در اوّلین منزل آخرت، گرامی داشته می‌شود.
و خوشا به حال کسی که در مشایعتش در آخر دنیا، نیکو داشته می‌شود.

☀️۞ و امّا؛ حقیقت و نَفْسِ عالم وجود، حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) هستند.
⊱⟤⊰ پس با موت؛ وصال به حضرت (؏) حاصل می‌شود، چنان که می‌فرمایند:

🍂【مَنْ يَمُتْ يَرَنِي】🍃
هر کس بمیرد (موتش برسد و نه فوتش!)،
مرا رؤیت می‌کند.
📚الأمالي، للمفيد، ص۷

♦️֎⇯⇦ حالا دقّت بفرمائید که هر دویِ زمان‌هایی که برای اعتکاف سفارش شده است (یعنی؛ ایّام البیض ماه رجب، و نیز؛ دهۀ آخِر ماه مبارک رمضان)؛ مربوط به مقامِ واسطۀ مطلقه، حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) است.

🕋 چرا که روز سیزدهم رجب که روز آغازین ایّام البیض است؛ روز میلادِ حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) می‌باشد، و ایّامی است که حقیقتِ کعبه، در خودش معتکف است. یعنی؛
❂☜ حضرت مولی (علیه السّلام) سه روز در کعبه، خود به خود در ظهور خود، معتکِف بودند.

💔 و از آن طرف؛ در نوزدهم ماه رمضان به فرق مبارک حضرت (؏) ضربۀ شمشیرِ ملعونِ ازل و ابد یعنی؛ ابن ملجم مرادی (لعنة الله علیه) اصابت می‌کند، و در روز بیست‌ و یکم؛ حضرت مولی (علیه السّلام) به شهادت می‌رسند. که روز بیست و یکم؛ آغازینْ روز، از دهۀ آخِر ماه رمضان بوده، و دهۀ آخر ماه رمضان با شهادتِ حضرت مولی (علیه السّلام) آغاز می‌شود. و شهادت حضرت (؏)؛
❂☜ رجوع به خویشتنِ خویش است و حیثیتِ جلالیّت حضرت (؏) است. و عالَم، به جَلالِ حضرت (؏) ترسیم می‌گردد. که حضرت مولی (؏)؛ 🔅مَبْدَأُ الْوُجُود؛ 📚بحار الأنوار، ج‏۲۵، ص۱۷۴】🔅 بوده، و نیز ایشان (؏)؛ «اوّل و آخرِ» مطلق [🔻أنا الأوّل و الآخر و الظاهر و الباطن و أنا بکلّ شیء علیم؛ 📚الإختصاص، ص۱۶۳】🔺] می‌باشند.

🕋💔 پس؛
֎⇯⇦ #میلاد و #شهادت حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام)؛
❂☜ مبدأ و منتهایِ عوالم است.


🍃۞ در نتیجه، دقّت کنیم که؛

🔆⇯⇦ اوّلاً؛ حضرت مولی (؏) در نقطۀ مبدأ بودن [که ظهورش به میلادِ حضرت (؏) است]:
❂☜ [به حسب عالم ظاهر] درونِ کعبه‌، ظاهر می‌شوند [که باز ظهورشان هم؛ #غائب از ابصار و عیون است؛🔻﴿لا تُدْرِكُهُ الْأبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأبْصار؛ 📘سورۀ انعام، آیۀ۱۰۳﴾🔺].

🕋۞ پس میلادِ حضرتِ «مبدأ الوجود» (؏)؛ در کعبه بوده که محلّ #دحو_الارض (یعنی؛ کشیدگیِ ارضِ تعیّنات) می‌باشد. و وَسَطیّتِ عالمِ اشارات، کعبه‌ای است که شرافت از مولی (ع) دارد.
❂☜ که سیّد الکونین حضرت خاتم الأنبیاء (صلّی الله علیه و آله) می‌فرمایند:

🔻【سُمِّيَتِ الكَعْبَةُ كَعْبَةً لِأنّهَا وَسَطُ الدُّنْيا】🔺
کعبه، #کعبه نامیده شد زیرا وسط دنیا (عالم اشارات) است.
📚من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۱۹۰

🍃🕋 البتّه دقّت شود که منظور از «وَسَطُ الدُّنْيَا» بودنِ کعبه؛ وسطِ بین دو چیز نیست! بلکه #وساطت؛
❂☜ نقطۀ خَیریّت و وجودِ هر موجود و امری است، چنان که می‌فرمایند:

🔻【خَيْرُ الْأُمُورِ أوْسَطُها】🔺
📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۶، ص۵۴۱

🌿⇯⇦ و حضرات آل‌الله (علیهم السلام)؛
❂☜ حقیقت و باطن و شیئیّتِ اشیاء هستند و نقطۀ خَیریّت و وَسَطیّت هر امر و شیئی می‌باشند، چنان که در زیارت جامعۀ کبیره می‌خوانیم:

🔻【إنْ‏ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أوّلَهُ وَ أصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأواهُ وَ مُنْتَهاه‏】🔺
(📚من لا يحضره الفقيه،ج‏۲،ص۶١۶)

🌿۞ و امّا #دحو_الارض؛
که کشیدگی عالم تعیّنات و اشارات است؛
❂☜ از محلّی است که به حسب ظاهر؛ زادگاهِ حضرتِ «مبدأ الوجود»، «دابة الارض» (جنبانندۀ زمین - یعنی نقطۀ حیاتِ زمینِ تعیّنات) مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) می‌باشد.

֎⇯⇦ بنابراین؛
🕋 #کعبه - که محلّ کشیدگی ارضِ تعیّنات بوده، و «#وسط_الدنیا» است -؛
❂☜ وسطِ حقیقی بودنِ حضرت مولی (؏) را ظاهر می‌کند، چرا که شرافت کعبه، به مولودِ در آن، یعنی؛ حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) است [که روایتِ مبارکش را در ادامۀ این مبحث خواهید خواند]، در نتیجه؛
❂☜ کعبه، به خاطرِ حضرتِ واسطۀ مطلقه؛ مولی علی (؏) است که؛ «وَسَطُ الدُّنْيَا» می‌باشد.


🔆⇯⇦ و ثانیاً؛ حضرت مولی (علیه السّلام) در نقطۀ «معاد»بودن [که ظهورش در شهادتِ حضرت (؏) است]:
❂☜ به #شهادت در مسجد و محرابی ظاهر می‌شود که محلّ فنا و معراج است. چرا که نماز؛ #معراج است، چنان که می‌فرمایند: 🔻الصّلاةُ معراجُ المُؤمن؛ 📚كشف الاسرار، ج۲، ص۶۷۶】🔺.

🍃⇯⇦ و هر دوی ظهورِ #مبدأ در مکّه، و #معاد در مسجد؛
❂☜ سیرِ شهودیِ تمام عوالم هستی، توسّط واسطۀ مطلقه یعنی؛ حضرت ولیّ الله مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) است.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻

🌕🌿
.

■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن اول:
دَرْک

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/241
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅


🏴 جهت درکِ مصیبت و عزاداری حضرت سیّد الشهدا علیه السلام لازم است چند کلمه در مورد "#درک" صحبت شود.
از این رو ، سخنِ اوّل به این موضوع اختصاص داده شد و صِرفاً به مختصر اشاره‌ای در جهتِ فتح باب سخن دوّم بسنده می‌کنم.


● مُدرِک = درک کننده (اسم فاعل)
● مُدرَک = درک شده (اسم مفعول)

■ هیچ مُدرِکی، هیچ چیزی را #درک نمی‌کند الّا اینکه مُدرَک در او تحقّـق پیدا کند.
● یعنی مثلاً هر چیزی که می‌چشید، می‌شنوید، می‌بینید، لمس می‌کنید، می‌بوئید، از آن شیءِ مُدرَک، چیزی در شما حاضر می‌شود.
این فقط منحصر در محسوسات نیست. بلکه برای معقولات نیز چنین است. و اصلاً حضورِ محسوسات، به قوّت و برکتِ حضورِ معقولات است.
به بیان ساده عرض می‌کنم :
هر موضوعی را که تعقّل می‌کنید، تصوّری از آن در ذهن شما شکل می‌گیرید.

تمامِ محسوسات، و معقولات، و مافوقِ آن، که لا اشاره باشد یا به اشاره بیاید، و در حیطۀ کلّیِ «درک» قرار بگیرد، به وجودِ و حضورِ مطلقِ حضرات آل الله علیهم السلام قابلیّت درک پیدا می‌کنند.
حضرات ائمۀ اطهار (ع) ؛ حقیقتِ وجود و تمام مراتب آن بوده و واسطۀ مطلقه می‌باشند.
یعنی اشیاء ؛ حدوثاً و بَقاءاً ، و تا نهایتِ مُدرَک بودن، وجودی دونِ حضرات آل الله علیهم السلام ندارند.
بنابراین درکِ هر شیئی، به اتصالِ مطلقه و الصاقِ حقیقیۀ حضرات معصومین (ع) ممکن است و الا اصلاً دَرکی در عالَم معنا پیدا نمی‌کند.

🔰 که الصادق عن الله امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند :

🔻 『 بِنَا أَضَاءَتِ الْأَبْصَارُ،
وَ سَمِعَتِ الْآذَانُ،
وَ وَعَتِ الْقُلُوبُ الْإِيمَان‌‏』
🔺
این است و جز این نیست که ؛
به ما چشمها بینایی دارد
و به ما گوشها می‌شنود
و در قلوب ایمان وارد می‌شود.

📚 دلائل الإمامة، ط - الحديثة، ص۲۷۰

(این کلام، بخاطرِ تقدّم «بِنا» حَصر دارد)
👁 بصَر؛ شاخصۀ فاعلیّت است. 👂و اذُن؛ شاخصۀ قابلیّت. و تمام محسوسات و معقولات قابلِ اشاره (چه فاعل باشند و چه قابل) در دو عبارتِ ابتدایی جمع میشود (『 بِنَا أَضَاءَتِ الْأَبْصَارُ، وَ سَمِعَتِ الْآذَانُ』) .
و تمام امور لا اشارۀ در عبارتِ آخر (『 وَ وَعَتِ الْقُلُوبُ الْإِيمَان‌‏』).


🔳 حضرات آل الله علیهم السلام عقلِ کلّی هستند (📚بحارالانوار، ج‏۱، ص۹۷) که در احادیث فرمودند 《جوهرٌ دَرّاک》 است و نیز فرمودند 《وسط الکُلّ》 است (📚تفسير كنز الدقائق، ج‏۷، ص۱۲۷) .

وسط هر شیء در عالم نور؛ مبدأ وجودیِ آن شیء است.
آن نقطۀ خَیریّت که شیء، به آن، «شیء» شده است؛ ظهورِ واسطۀ عُظمیٰ، یعنی؛ حضرات آل‌الله علیهم السلام می‌باشند که وسطِ حقیقی شیء هستند، چنان که می‌فرمایند؛ 🔻«خَيْرُ الْأُمُورِ "أَوْسَطُهَا"»🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏، ص۵۴۱).

■ به حضرات آل الله (ع) که «#وسط_الکل» بوده و حقیقتِ «#درک» و #واسطه_حقیقی هستند، مُدرَک و مُدرِک موجود شده و حول و قوّه می‌یابند.

■ اینکه در وصف شیعه اینقدر مطالب بالا فرمودند که مثلاً 🔸 إنَّ الْمَلَائِكَةَ لَخُدَّامُنَا وَ خُدَّامُ مُحِبِّينَا🔸 (📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۱، ص۲۶۲) و یا هر اهانتی به شیعه، اهانت به حضرات آل‌الله (ع) است، و یا دوستی شیعه، دوستی حضرات آل‌الله (ع) است؛ همۀ اینها برای این است که درکی از حضرات آل‌الله (ع) در شیعه وجود دارد و به اندازۀ این درک، این شیعه محترم بوده و حرمت دارد.

■ دقیقتر اینکه:
● همۀ اینها برای این است که مراتبی از حضور آل‌الله (ع) در شیعه، جلوه‌گر است. که اصلاً شیعه در نقطۀ «شیعه بودن»، شعاعِ نور آل‌الله (ع) است. پس حضرات آل‌الله(ع) را در این شیعه تماشا کن.
این است که نظر به عالِمی از علمایِ شیعه، عبادت محسوب می‌شود. و این شدّت وجود تا جایی است که نظر به دربِ خانۀ مؤمن، عبادت است (🔻جَعَلَ النَّظَرَ إِلَى وَجْهِ الْعَالِمِ عِبَادَةً بَلْ وَ إِلَى بَابِ الْعَالِمِ عِبَادَة🔺؛ 📚عدة الداعى- ابن فهد حلّی، ص۷۵).

این احادیث، بیانی از توحید است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM