کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
317 subscribers
1.81K photos
530 videos
95 files
1.5K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
.
┄┅✿❀جنگِ أَحَدﷻ با آحاد در کنار اُحُد❀✿┅┄
𑁍࿐
🦋📝#احسان_الله_نیلفروش_زاده
https://www.instagram.com/p/CPYbW_5Ni_r/?utm_source=ig_web_copy_link

🌿قرآن می‌فرماید:
🔻『ويلٌ لِكُلّ هُمَزَةٍ لُمَزَة』🔺
✾واى بر هر عیب‌جوی مسخره كننده‌‏ای.
༺𒆳
💫۞واژۀ «هُمَزة»؛ با «هَمْزه(ء)» از یک ریشه می‌باشد.
🍃☜از مادّۀ «هَمَزَ»؛ که در اصل، به معنای #شکستن است.
و «هَمَزات الشّياطين» به معنای ابزارهای شیطان؛
برای #شکستنِ ایمان ست.
𑁍࿐
🌿⇯«الف» از فائقیّتی که دارد؛
جزء الفبا محسوب نمی‌شود، ولی تمام حروف؛ به قوامِ او، قائمند. «هَمزه» را هم بسیاری جزءِ الفبا نمی‌دانند.

֎#همزه در اوّلِ کلمه که بیاید؛
☜تشبّه به #الف دارد.
֎و در وسط و انتهای کلمه؛
☜به شکل عددِ شش (۶) نوشته می‌شود.
༺𒆳
🔥⇯عُمَر ملعون هم؛ جزء حروف الفبایِ وجود نیست.
[❂☜عدمِ مضاف است و به نَفْسِ کُرْه (اشاره به『لَهُ أسلَمَ مَن في السّماوات و الأرض طوعًا وَ كَرْهًا』) تسلیمِ وجود گشته که صرفاً بر وجود، بشورد]؛
امّا #غاصبانه خود را در بینِ حروف قرار می‌دهد.

🔥֎پس عُمرِ ملعون؛
آن همزه‌ای است که تشبّه به الف داشتنش در ابتدای کلمه؛
❂☜نشانی از آن #نفاقی ست که آن ملعون در ابتداء؛ خود را در کنار رسول اکرم (ص) قرار داد و تشبّه به مسلمانی کرد!

🔥֎ و شبیهِ عددِ ۶ بودنش در وسط و انتهایِ کلمه؛
❂☜آن وقتی است که حضرت (ص) شهید شدند و آن ملعون، نفاقش را آشکار کرد و بر حضرت حقّﷻ شورید‌.

🌿֎و (۶)؛ اشاره به شش روزِ خلقتِ عالم کثرات است.
🔥☜که نفْس وُ حدّ کَثَرات، جدایِ از وحدانیّتِ حقّﷻ؛ همان عُمْرانیّتِ صوری و جُوْلانیِ عُمَرِ ملعون است وُ ازین روست که؛
کثرتِ جدای از وحدت، ملعون است.

🔥֎جمع‌بندی آنکه؛
هُمَزَاتِ عیب‌جویان وُ هَمَزاتِ شیاطین؛
جولانی از آن ملعون است، که؛
🔻『ربّ أعوذ بِكَ مِن همزات الشّياطين』🔺
𑁍࿐
🌿֎الغرض؛
مقابلِ #همزه که شکستنِ کثرتی است؛
#حمزه (به معنای تیزی و تندی شراب و شمشیر) است.
و مراد از آن؛ تیزیِ وحدت ست و #حمزه؛ نشانی از أحدیّت می‌باشد.
༺𒆳
💫۞در عالمِ ظاهر؛ جنگ اُحُد در ۱۵ شوّال، و در کنار کوهِ اُحُد صورت گرفته است.
و حمزۀ سیّد الشّهداء؏ در آن جنگ؛
🍃֎⇦با #دو شمشیر به پیکارِ دوئیّت و حدِّ ملعونِ کثرات رفتند وُ مقام «شهد الله أنّه لااله‌الّاهو» را که یگانگیِ حضرت أحدﷻ است؛ تامّاً ظاهر فرمودند.

🔥۞این است که به مضمون فرمودۀ حضرت مولیٰ؏؛
اگر حضرت حمزه؏ زنده می‌بود؛
آن دو ملعون، موفّق به غصبِ خلافت نمی‌شدند.

🌿֎⇦که آن والامقام؏؛
به آینۀ آل‌الله؏ بودن - که؛ «هُمُ الوَحدانیّةُ الکبریٰ؏» -؛
🔥☜بدونِ مجالی به حدّ کثرات؛
ظهور تامِّ وحدانیّةِ کبرایِ حضرتِ أحدﷻ هستند.

🦋📝#احسان_الله_نیلفروش_زاده
.
◦•●◉✿«احــد»✿◉●•◦

🆔 t.me/ehsannil1#کانال_معرفة_الحق
🆔 t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
🆔 instagram.com/ehsan_nil
.
.
🍃
.
.

༺مُنْشِئِ صِدق؛ مافوقِ «مَليكٍ مُقْتَدِر»༻

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅


🌿۞ زبان (لِسان)؛ حقیقتی جهان‌ساز و جهان‌سوز است.

🔥֎⇦ که اگر [نستجیرُ بالله] شعلۀ إنیّت، زبانه‌ کشد و نور، مختفی در نار گردد؛ حقیقت و لطائفِ آن معلوم نمی‌گردد.

🍃֎⇦ و امّا ...
💫☜ اگر به مددِ صاحبانِ حقیقت (یعنی؛ ائمّۀ اطهار علیهم السّلام)؛ زمزمۀ حیات، گوش را به استماع و جان را به سَماع وا دارد؛ رشحۀ آن لطیفه از جان، زمزم شود و ماءِ طهورِ معرفت از بِئْرِ معطّله‌اش، کامِ مستسقی را سیراب کند و بخواند؛
༺𒆳
💠『الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ』💠
✾ انسان در زیرِ زبان خود پنهان است.
📚الأمالي، للصدوق، ص۴۴۷

🍃⇯֎ که حقیقتِ انسانیّت؛
چیزی جز #لسان نیست، چنان که می‌فرمایند:

🔻『مَا الإنسانُ لَوْ لَا اللّسَانُ
إلّا صُورَةٌ مُمَثَّلَةٌ أوْ بَهِيمَةٌ مُهْمَلَة』🔺
✾ اگر زبان نباشد، انسان چیزی جز صورتی كشیده یا چهارپایی رها شده نیست.
📚غرر الحکم

🌿֎⇦ بنابراین، «لسان»؛ صرفاً عضوی در کنار اعضاء دیگر نیست. بلکه حقیقتِ انسانیّتِ انسان است. چنان که به فرمایشِ مولیٰ امیرالمؤمنین علیّ (؏)، یعنی آن بیانِ «کلامُ الامیر، امیرُ الکلام»ی؛ چنین انشاء می‌شود که:

🔹『اللّسَانُ ميزانُ الإنسان』🔹
✾ زبان؛ میزان انسانیّت است.
📚غرر الحکم

و نیز می‌فرمایند؛

🔹『اللّسَانُ تَرْجُمَانُ العَقْل』🔹
✾ زبان؛ ترجمۀ عقل است.
📚غرر الحکم


🍃֎⇦ و اگر منظور از لسان، صرفاً عضوی کنارِ اعضای دیگر بود؛ [اَلْعیاذُ بالله] همۀ افراد گُنگ و لال؛ از حیطۀ انسانیّت خارج بودند! و هر کس بدونِ گفتارِ ظاهری؛ کارِ خیری را با اعضای دیگرش انجام می‌داد، در زمرۀ انسانیّت نبود!

🌿֎ در حالی که؛
❂☜ نورِ عقلانیّت و انسانیّتِ انسان - که اطواری از حضورِ «لسان» است -؛ در هر عضوی، می‌تواند تلالؤ کند. و زبانِ ظاهر؛ از وصفِ آن زبانِ حقیقت و باطن؛ قاصر است.
که لسانِ حقیقت؛ با اطلاق حقیقیِ خویش؛ از بطن و قلب تا زبانِ ظاهر؛ ممدود است. چنان که می‌فرمایند:

🔻『إنّ لِسَانَ المُؤمِنِ مِنْ وَرَاءِ قَلْبِهِ』🔺
✾ زبانِ مؤمن؛ از ورایِ دل اوست [و تا زبانِ ظاهر؛ جلوه می‌کند].
📗نهج البلاغه، خطبۀ ۱۷۶


🍃⇯֎ بنابراین؛
لسان؛ از خفایِ قلب، تا جلایِ منقلب، کشیده شده و کنار اعضای دیگر؛ ظاهر گشته است.
و رعایتِ این ظاهر؛ به واقع؛ مصونّ دارندۀ آن حقیقتِ باطن است. چنان که به قولِ مطلق می‌فرمایند:

🔸『رَاحَةُ الإنسانِ في حَبْسِ اللّسان‏』🔸
✾ راحتیِ انسان، در «به بند کشیدنِ زبان» است.
📚 جامع الأخبار، ص۹۳


💠֎⇦ جمع‌بندی اینکه؛
وقتی لسانِ مطلق و حقیقی - که شخصیّت و انسانیّتِ انسان است -؛ نزولِ اجلال می‌کند و در کنار اعضای دیگر قرار می‌گیرد، از اطلاقی که دارد، مراقبۀ آن؛ به اطلاق، ظاهر است.

🍃⇯֎ بدین معنا که؛
❖از منظرِ #ثبوت؛
«حفظِ لِسانِ ظاهری» (همین زبانِ سرخی که سَرِ سبز می‌دهد بر باد!)؛
❂☜ «حفظِ همۀ اعضا و افعال و صفات» است.

❖و از منظرِ #اثبات؛
«حفظِ همۀ اعضاء و افعال و صفات»؛
❂☜ «حفظِ لسان بودن و انسانیّت» است.

🍃֎⇦ چرا که محفوظ بودنِ هر عضوی از گناه؛ بالحقیقة؛ حضور و گویائیِ لسان در آن عضو است.

🌿۞ لسانِ؛
❂☜ بر عکسِ ابزارِ سایرِ حواسِّ پنجگانه که همگی به ثَنَویّت (دوئیّت) ظاهرند (چشم در بینایی، گوش در شنوایی، مجرایِ بینی در بویایی، دستان در لامسه، همگی #دو تا هستند)؛ #واحد است. پس به قوّۀ این وحدانیّت؛ فتراکِ سایر اعضاء است. که لسان؛
💫☜ مقامِ #جمع_الجمع (جمعِ #قابل و #فاعل) است، بدین معنا که؛
❖⫸ قوۀ چِشایی - که «قابل بودن» است -، و قدرتِ تکلّم - که «فاعل بودن» است -؛ هر دو در لسان، حاضر و ظاهر است.

🍃⇯֎ بنابراین؛
هر خَیر و شرّی، از لسان مطلق (که در کنار اعضای دیگر نیست، بلکه فائق بر همۀ اعضا و حتّی زبان ظاهری است) می‌باشد، چنان که می‌فرمایند:

🔻〖إنّ هَاذَا اللّسانَ مِفْتَاحُ كُلِّ خَيْرٍ وَ شَرّ〗🔺
✾ همانا این زبان کلید هر خوبی و بدی است.
📚تحف العقول، ص۲۹۸


🌿۞ توضیح اینکه؛
#مفتاح و گشایشِ هر شیء؛
🍃֎⇦ نقطۀ حدوث و بقای آن است.
که «هاذَا اللِّسَان» فرمودنِ حضرتِ باقرُ العلوم (؏)؛ که گشایندۀ عِلمِ مطلق، و مُنْشِئِ عالَم به عِلم حضوریِ «إنّ اللهَ عِلْمٌ لَا جَهْلَ فيه‏؛ خداوندﷻ علمی است بدون جهل؛ 📚 التوحيد، للصدوق، ص۱۳۷» هستند، چنین است که؛

༺𒆳
֎⇦ با «ها»یِ تنبیه؛
💫☜عالَمِ فرق و کثرت را متنبّه و جمع می‌نمایند.

֎⇦ و با «ذا» یِ تقدیس (اشاره به دوریِ غیبُ الغیوبی و مقام خفا و خلوَت)؛
🌿☜عالَمِ جمع و وحدت را به میدان می‌آورند.

֎⇦ و در نقطۀ «هاذَا اللِّسَان»؛
🍃☜ خلوَتِ «ذا» و جلوَتِ «ها» را نشان داده، و مقامِ جمع الجمعی این حقیقت را عیان می‌نمایند.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•᯽👇🏻ادامۀ سخن👇🏻᯽•༻

🌕
💧
🌿۞ الغرض؛
چون #بیت_الله (کعبه) - که جلوۀ أهلُ «البیت» یعنی؛ حضراتِ نفس الله تعالی (علیهم‌السّلام) است -؛

🔹اوّلاً؛ جلوۀ #وحدت (جمع شدن) بوده.
🔹ثانیاَ؛ تمام نفوسِ در وحدتِ آن، جمعِ حقیقی هستند (نه در کنارِ نفس الله).
🔹ثالثاً؛ خودِ وحدت، مقامِ أمن‌ است.
🔹 و رابعاً؛ [ و بعد از دقیقۀ قبل] #کثرت و پراکندگی؛ خودِ تشتّت و نا أمنی است، و در نتیجه؛ وحدت در مقابلِ کثرت، امنیّت است؛
༺𒆳
⏎▣ بنابراین؛
کعبه، بیت و خانۀ أمن‌ِ حقیقی است، چنان که قرآن می‌فرماید:

🕋﴿وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً ﴾🕋
و آن‏گاه كعبه را محلّ جمع و جايگاه أمن مردم قرار داديم.
📘سورۀ بقره، آیۀ۱۲۵

🌿۞ در نتیجه؛
بیت اللهِ حقیقی (علیهم‌السّلام)، به وحدانیّت خویش، حرمتی دارد که جا برای بیت دیگر، نمی‌ماند، و به عبارتی دیگر؛ کعبه، بیت الله الحرام (؏) است که قوامی جز او نیست، چنان که قرآن می‌فرماید:

💎﴿جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ💎
خداوند مكه را بيتُ الحرام و مايۀ قوام مردم قرار داده‏ است.
📘سورۀ مائده، آیۀ۹۷

🍃⇯֎ بنابراین؛
🔹 هر نفسی، به قدرِ اقبال و اتّصال و ایمانش به حضراتِ «نفسُ الله تعالی علیهم‌السّلام» و بیت مطلق الهی (کعبه)؛
❂☜ جلوه‌ای از بیت مطلق الهی بوده، و در قرارِ أمنیِ وجودی است وُ #حرمت دارد.

🔸 و اگر اقبالِ او از بیت مطلق الهی (یعنی؛ حضراتِ نفس الله تعالی علیهم‌السّلام) کاسته شود، به اندازۀ عدمِ اقبالش؛ در اِدبار فرو رفته، و دعویِ إنیّت کرده است، پس؛
❂☜ بیغوله‌ای برای خود در مقابلِ بیت الله (علیهم‌السّلام) ساخته است که هیچ حرمتی ندارد!

🔳 #بیغوله؛ آن چهار دیواری‌ است که فقط ادّعایِ «بیت»بودن دارد! سقفی ندارد و #سقیفه است، ولی دعویِ «#السقف_المرفوع»بودن دارد! و به عبارتی؛ فضله است، امّا دعویِ فاضل بودن دارد!

🔥 و چنین بیغوله‌ای؛ اگر دعویِ #مسجد بودن هم داشته باشد، جز خرابه و ویرانه و «ضَرَر»، چیزی نیست و هیچ حرمتی ندارد!
و همان است که مسجدی به نامِ مسجدِ «ضِرار» را منافقین ساختند، و پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) خرابه بودنش را ظاهر ساخته، و دستورِ تخریب آن را دادند.
[❂☜ ﴿وَ الَّذِينَ اتخَّذُواْ مَسْجِدًا ضِرَارًا وَ كُفْرًا وَ تَفْرِيقَا بَينْ‏َ الْمُؤْمِنِين‏...﴾؛ 📘سورۀ توبه، آیۀ۱۰۷].

🔆۞ که نورِ «نفسُ اللهِ الواحدة» (؏)؛ به «وحدانیّت» و «جامِعیّتـَ»ش، «جا» برای «مَعیّت» نگذاشته، و «کِنار»ی ندارد؛ «که» هر «نار»ی کنار او شعله کشد! بلکه؛ «هو»یی است که هر چه غیرِ او؛ «هوا»ست.

⏎▣ پس؛ هر دعویِ إنیّتی، «ضِرار» و خرابه‌ای در مقابل بیتِ مطلق یعنی؛ حضراتِ اهلُ البیت (علیهم‌السّلام) بوده، و اقبال به احدی غیر از اهلُ البیت (علیهم‌السّلام)، در واقع؛ تکیه کردن به بیتِ سستِ عنکبوت است! چنان که قرآن می‌فرماید:

◣『مَثَلُ الَّذينَ اتَّخَذُوا
❂☜ مِنْ دُونِ اللهِ أَوْلِياءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً
❂☜ وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ』◥
مثل كسانى که غيرِ خدا را اولياء گرفتند، چون مثل عنكبوت است.
كه خانه‌اى [بی‌دوام‏] برگرفت، و حقّاً كه سست‏ترين خانه‌ها، همان خانهٔ عنكبوت است، اگر می‌‏دانستند.
📘سورۀ عنکبوت، آیۀ۴۱

🐫🔥۞ که در روایات فرموده‌اند که منظور از عنکبوت؛ «هي #الحميراء» (📚بحار الأنوار، ج۳۲، ص۲۸۶)، یعنی؛ عایشۀ ملعونه است.
پس؛ حتّی اگر کسی به حسب ظاهر هم خود را به حضرات بیت الله (علیهم‌السّلام) بچسباند و منتسب بدارد، ولی دل به حضراتِ اهل البیت (؏) ندهد؛
🕸☜ هرگز واردِ بیت مطلق نشده است!
و چنین کسی؛
🕷☜عنکبوت است که از لعابِ إنیّت می‌تَند. إنیّتی که نفسِ پوچی و وَهن و سستی است، و لعابش؛ «أوهَن» (سست‌ترین) است تا جایی که در روایات است؛ [حتّی] خانه‌های عنکبوت ظاهری را هم از خانه‌هایتان پاک کنید (👈🏻جولانِ عایشۀ ملعونه است).

🔥🕸 این چه خانه‌ای است؟!
چند رشتۀ وَهن و وهمِ تابیده شده در «دو» «بُعد».
که «#دو»؛ نشانی از دو غاصبِ ملعونِ خلافت است.
و «بُعد»؛ نفسِ دوریِ آن ملعون‌ها از حقیقت ...

🔥🪰🕸 و آن مگسان و خَرمگسان؛
چقدر پست و حقیرند که در چنین خانۀ سستِ مُشبّکِ بی‌حفاظِ بی‌امنیّت و بی‌هویّتی؛ به دامِ عنکبوتیِ ابابکر ملعون و عمر ملعون و تابعینِ این نَفْسِ سستی‌ها اسیر می‌شوند، و یا از آن‌ها دفاع می‌نمایند!!

🔥لعنة الله علیهم اجمعین🔥


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻

💧
▪️

𑁍࿐
🌿֎الغرض؛
مقابلِ #همزه که «شکستنِ کثرتی» و هالک و هیچ بودنِ کثرتِ بی الفِ وجودِ ولیّ الله(ع) است؛
#حمزه 》 قرار دارد.
که 《حمزه》؛ به معنای تیزی و تندی شراب و شمشیر است و مراد از آن؛ 👈🏻 تیزیِ 《وحدت》 ست و #حمزه؛ جلوه‌ و نشانی از وحدانیّت کبری و مطلقۀ باریتعالی یعنی شخصِ حضراتِ آل الله(ع) می‌باشد.

༺𒆳
💫۞در عالمِ ظاهر؛ جنگِ 《اُحُــــد》 در ۱۵ شوّال، و در کنار کوهِ اُحُد صورت گرفته است.

حضرتِ حمزه (؏)؛
❂☜ جلوۀ وحدانیّتِ حضرتِ حقّﷻ یعنی؛ مولی امیرالمؤمنین علی (؏) هستند.
و شمشیر حضرت وحدانیّت، مولی امیرالمؤمنین (؏)؛
❂☜ #ذوالفقار است که دو لبه می‌باشد و «لا»ی نفی برای از بین بردنِ دوئیّت.

و امّا حضرت حمزه (؏) در جنگ اُحُد؛
🍃֎⇦وجودِ ذوالفقارِ دو لَبه را این چنین به تفصیل آورده، و هویدا می‌سازند که؛
❂☜ با #دو شمشیر به پیکارِ دوئیّت و حدِّ ملعونِ کثرات می‌روند.

🔳 حقیقتِ «لاإله‌إلّاهو »، نفسِ وحدانیِ حضرتِ أحدﷻ ، یعنی؛ حضرتِ «الوحدانیّة الکبری» مولی امیرالمؤمنین(؏) [(『هُمُ الوَحدانیّةُ الکبریٰ؏📚بحار الأنوار،ج‏۲۵،ص۱۷۲)] که دائماً شهادت به خویشتن دارد و قوام و مقامِ او شَهِدَ الله أنّه لاإله‌إلّاهو است؛
آن طور در مقامِ شهادتِ به احدیّت خویش، در جنگ اُحُد، در کنارِ کوهِ اُحد، توسّط حضرت حمزه (؏) به مَنَصۀ شهود و ظهور آمد که ایشان(ع) در تمام مراتبِ وجودی خود مجاهد حقیقی این شهادت بودند. که در باطن، با اقرار و ایمانِ تامّ به شخصِ «الوحدانیّة الکبری» مولی امیرالمؤمنین(؏)، شهید این مجاهدت بودند،
و در ظاهر هم با یَمین و یسار (دو شمشیر) و تمام وجود، این مجاهدت را ظاهر کردند. تا جایی که حتّی بعد از شهادت ایشان، دشمنان (که همگی، جولانی از عمر ملعون بودند) طاقتِ سینۀ مخزن الاسرار از سرّ وحدانیّتِ و حبّ و معرفتِ علوی(ع) ایشان را نداشته، پس سینه و بطنِ مبارکِ حضرت حمزه(ع) توسّط ملعونی به نام «هِند» [دختر عُتْبَه، همسر ملعون ابوسفیان و مادر معاویه -لعنة الله علیهم اجمعین] پاره و مُثله شد و جگر ایشان به دندانِ کینه این ملعونه کشیده و خورده شد.

غافل از اینکه؛
این جگر، کبد سوخته از عشقِ مولاست. و جگر مجاهدِ حقیقیِ مولی(ع) هم مجاهد است.
حتّی جگر پارۀ حضرت حمزه(ع) آرام نمی‌گیرد! و در بطونِ سراسر نارِ دوئیتِ دشمنانِ مولایِ وحدانیّت(ع)؛ دو شمشیر به دست، از یمین و یسار، شرق و غرب، دوئیتِ عمر ملعون را با شهادتِ وحدانیِ علوی(ع)، به ادامۀ جنگ اُحُد می‌کِشَد وُ این حقیقت را با تمام وجود، به مَنصۀ ظهور و بدو و ختم می‌رساند که:

💠〖 بِهِمْ مَلأْتَ سَماءَكَ وَ أَرْضَكَ حَتّى ظَهَرَ [أَنْ] لا إِلهَ إِلَّا أَنْت〗💠
خداوند به شما آل الله علیهم السلام(که وحدانیّت و صمدیّتِ حضرت أحد هستید) آسمان و زمینش را پُر کرد تا «لا إله إلّا أنت» ظاهر شد.
(مناجات رجبیه - 📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۲، ص۶۴۶)


🔥۞این است که به مضمون فرمودۀ حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین(؏)؛

اگر حضرت حمزه؏ زنده می‌بود؛
آن دو ملعون ازل و ابد (یعنی ابابکر و عمر لعنة الله علیهما و علی أتباعهما - که نفسِ کثرت و ملعنت هستند)، موفّق به غصبِ خلافت نمی‌شدند.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۸، ص۱۹۰


🔥【أَلَا لَعْنَةُ الله عَلَى الظَّالِمِينَ】🔥


🔰او حمزه(؏) است... حمزه(؏)؛
◉ مقابلِ تمام هُمَزه و هَمَزاتِ شیاطین، مقابلِ نفسِ کثرتِ عدمی، یعنی؛ 🔥عمر بن خطّاب (لعنة الله علیهما و علی جمیع أتباعهما).🔥

🔰 او حمزه(؏) است... حمزه(؏)؛
◉ که مقام و شهادتِ او، شهادتِ حقیقی است.
یعنی؛ صرفاً کشته شدن نیست،
بلکه؛
🍃 شهادتی از باطن البواطنِ اقرارِ وحدانیّتِ وجودیِ علوی(ع)، تا ظاهر الظواهرِ بیقرارِ کثرتِ عدمیِ عمری(لعنة الله علیه).

⏎▣ و این چنین؛
🔰او حمزه(؏) است... حمزه(؏)؛
👈🏻 که لقبِ مبارک و حقیقی‌، و برخاسته از وجودِ مبارکِ سراسر شهادتشان؛《سیّد الشّهداء؏》 است.



الحمد لله الشهید.


🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده

#شهادت_حضرت_حمزه ؏
#جنگ_احد


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil1 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
▪️
.

༺مُنْشِئِ صِدق؛ مافوقِ «مَليكٍ مُقْتَدِر»༻

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅


🌿۞ زبان (لِسان)؛ حقیقتی جهان‌ساز و جهان‌سوز است.

🔥֎⇦ که اگر [نستجیرُ بالله] شعلۀ إنیّت، زبانه‌ کشد و نور، مختفی در نار گردد؛ حقیقت و لطائفِ آن معلوم نمی‌گردد.

🍃֎⇦ و امّا ...
💫☜ اگر به مددِ صاحبانِ حقیقت (یعنی؛ ائمّۀ اطهار علیهم السّلام)؛ زمزمۀ حیات، گوش را به استماع و جان را به سَماع وا دارد؛ رشحۀ آن لطیفه از جان، زمزم شود و ماءِ طهورِ معرفت از بِئْرِ معطّله‌اش، کامِ مستسقی را سیراب کند و بخواند؛
༺𒆳
💠『الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ』💠
✾ انسان در زیرِ زبان خود پنهان است.
📚الأمالي، للصدوق، ص۴۴۷

🍃⇯֎ که حقیقتِ انسانیّت؛
چیزی جز #لسان نیست، چنان که می‌فرمایند:

🔻『مَا الإنسانُ لَوْ لَا اللّسَانُ
إلّا صُورَةٌ مُمَثَّلَةٌ أوْ بَهِيمَةٌ مُهْمَلَة』🔺
✾ اگر زبان نباشد، انسان چیزی جز صورتی كشیده یا چهارپایی رها شده نیست.
📚غرر الحکم

🌿֎⇦ بنابراین، «لسان»؛ صرفاً عضوی در کنار اعضاء دیگر نیست. بلکه حقیقتِ انسانیّتِ انسان است. چنان که به فرمایشِ مولیٰ امیرالمؤمنین علی (؏)، یعنی آن بیانِ «کلامُ الامیر، امیرُ الکلام»ی؛ چنین انشاء می‌شود که:

🔹『اللّسَانُ ميزانُ الإنسان』🔹
✾ زبان؛ میزان انسانیّت است.
📚غرر الحکم

و نیز می‌فرمایند؛

🔹『اللّسَانُ تَرْجُمَانُ العَقْل』🔹
✾ زبان؛ ترجمۀ عقل است.
📚غرر الحکم


🍃֎⇦ و اگر منظور از لسان، صرفاً عضوی کنارِ اعضای دیگر بود؛ [اَلْعیاذُ بالله] همۀ افراد گُنگ و لال؛ از حیطۀ انسانیّت خارج بودند! و هر کس بدونِ گفتارِ ظاهری؛ کارِ خیری را با اعضای دیگرش انجام می‌داد، در زمرۀ انسانیّت نبود!

🌿֎ در حالی که؛
❂☜ نورِ عقلانیّت و انسانیّتِ انسان - که اطواری از حضورِ «لسان» است -؛ در هر عضوی، می‌تواند تلالؤ کند. و زبانِ ظاهر؛ از وصفِ آن زبانِ حقیقت و باطن؛ قاصر است.
که لسانِ حقیقت؛ با اطلاق حقیقیِ خویش؛ از بطن و قلب تا زبانِ ظاهر؛ ممدود است. چنان که می‌فرمایند:

🔻『إنّ لِسَانَ المُؤمِنِ مِنْ وَرَاءِ قَلْبِهِ』🔺
✾ زبانِ مؤمن؛ از ورایِ دل اوست [و تا زبانِ ظاهر؛ جلوه می‌کند].
📗نهج البلاغه، خطبۀ ۱۷۶


🍃⇯֎ بنابراین؛
لسان؛ از خفایِ قلب، تا جلایِ منقلب، کشیده شده و کنار اعضای دیگر؛ ظاهر گشته است.
و رعایتِ این ظاهر؛ به واقع؛ مصونّ دارندۀ آن حقیقتِ باطن است. چنان که به قولِ مطلق می‌فرمایند:

🔸『رَاحَةُ الإنسانِ في حَبْسِ اللّسان‏』🔸
✾ راحتیِ انسان، در «به بند کشیدنِ زبان» است.
📚 جامع الأخبار، ص۹۳


💠֎⇦ جمع‌بندی اینکه؛
وقتی لسانِ مطلق و حقیقی - که شخصیّت و انسانیّتِ انسان است -؛ نزولِ اجلال می‌کند و در کنار اعضای دیگر قرار می‌گیرد، از اطلاقی که دارد، مراقبۀ آن؛ به اطلاق، ظاهر است.

🍃⇯֎ بدین معنا که؛
❖از منظرِ #ثبوت؛
«حفظِ لِسانِ ظاهری» (همین زبانِ سرخی که سَرِ سبز می‌دهد بر باد!)؛
❂☜ «حفظِ همۀ اعضا و افعال و صفات» است.

❖و از منظرِ #اثبات؛
«حفظِ همۀ اعضاء و افعال و صفات»؛
❂☜ «حفظِ لسان بودن و انسانیّت» است.

🍃֎⇦ چرا که محفوظ بودنِ هر عضوی از گناه؛ بالحقیقة؛ حضور و گویائیِ لسان در آن عضو است.

🌿۞ لسانِ؛
❂☜ بر عکسِ ابزارِ سایرِ حواسِّ پنجگانه که همگی به ثَنَویّت (دوئیّت) ظاهرند (چشم در بینایی، گوش در شنوایی، مجرایِ بینی در بویایی، دستان در لامسه، همگی #دو تا هستند)؛ #واحد است. پس به قوّۀ این وحدانیّت؛ فتراکِ سایر اعضاء است. که لسان؛
💫☜ مقامِ #جمع_الجمع (جمعِ #قابل و #فاعل) است، بدین معنا که؛
❖⫸ قوۀ چِشایی - که «قابل بودن» است -، و قدرتِ تکلّم - که «فاعل بودن» است -؛ هر دو در لسان، حاضر و ظاهر است.

🍃⇯֎ بنابراین؛
هر خَیر و شرّی، از لسان مطلق (که در کنار اعضای دیگر نیست، بلکه فائق بر همۀ اعضا و حتّی زبان ظاهری است) می‌باشد، چنان که می‌فرمایند:

🔻〖إنّ هَاذَا اللّسانَ مِفْتَاحُ كُلِّ خَيْرٍ وَ شَرّ〗🔺
✾ همانا این زبان کلید هر خوبی و بدی است.
📚تحف العقول، ص۲۹۸


🌿۞ توضیح اینکه؛
#مفتاح و گشایشِ هر شیء؛
🍃֎⇦ نقطۀ حدوث و بقای آن است.
که «هاذَا اللِّسَان» فرمودنِ حضرتِ باقرُ العلوم (؏)؛ که گشایندۀ عِلمِ مطلق، و مُنْشِئِ عالَم به عِلم حضوریِ «إنّ اللهَ عِلْمٌ لَا جَهْلَ فيه‏؛ خداوندﷻ علمی است بدون جهل؛ 📚 التوحيد، للصدوق، ص۱۳۷» هستند، چنین است که؛

༺𒆳
֎⇦ با «ها»یِ تنبیه؛
💫☜عالَمِ فرق و کثرت را متنبّه و جمع می‌نمایند.

֎⇦ و با «ذا» یِ تقدیس (اشاره به دوریِ غیبُ الغیوبی و مقام خفا و خلوَت)؛
🌿☜عالَمِ جمع و وحدت را به میدان می‌آورند.

֎⇦ و در نقطۀ «هاذَا اللِّسَان»؛
🍃☜ خلوَتِ «ذا» و جلوَتِ «ها» را نشان داده، و مقامِ جمع الجمعی این حقیقت را عیان می‌نمایند.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•᯽👇🏻ادامۀ سخن👇🏻᯽•༻

🌕
.

📃📎ادامه‌ی مبحث #زوجیت📎

༺•✤تعدّد زوجات؛ عینیّت شخصی✤•༻


•┈┈••✾• 🌱•✾••┈┈
↗️http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
•┈┈••✾• 🌱•✾••┈┈•


🌍 اهل ظاهر از آنجائی که تعدّدِ زوجات را صرفاً در عالم دنیا مشاهده می‌کنند؛ حقیقتِ «زوجیّت» برای آنان مغفول می‌مانَد.
و از طرفی؛ بررسیِ معرفتی این مطلب نیز چون با بازخوردهای اجتماعیِ منفی روبرو می‌شود؛ عموماً ختمِ به سطحی‌نگری شده، و علّت و حکمتِ آن کشف نمی‌گردد.
امّا به هر حال؛ علّت و حکمتِ جوازِ تعدّد زوجات برای جنس ذکور، سؤالی است که ذهنِ بسیاری از جویندگان معرفت را مشغول می‌سازد، که چون در این مسائل با مبانی صحیح وارد نمی‌شوند؛ به پاسخ صحیحی دست پیدا نمی‌کنند!

بحمد الله در مقالات قبلیِ «#زوجیت»؛ اساس و مبنایِ زوجیّت مطرح شد، و دقّت شود که برای مطالعۀ مقالۀ جاری؛ مطالعه و تأمّل در مقالات قبلی لازم است.

🌿۞ و امّا بعد ...

🍃⇯֎ منظور از «زوجیّت»؛ لُبِّ زوج بودن است و نه حدّ زوج بودن.

⧨ حدّ زوج بودن؛
❂☜ همین است که دو تا شخص داشته باشیم، یعنی بر #دو زوج تطبیق دارد (#عین_تطبیقی).

֎ ولی لُبِّ زوج بودن؛
❂☜ منتهی به عددِ ۲ نمی‌شود. بلکه اصلاً معیار و میزانی بیرون از خودش ندارد. و به بیانی دیگر؛ لُبِّ زوج بودن، «#مطلق» است، لذا می‌تواند به #عین_شخصی؛ در #چندین‌ همسری هم ظاهر گردد.

📜 وارد بر احکامش نمی‌شویم، چرا که راجع به احکامِ آن؛ جداگانه باید صحبت شود.
▪️☜ پس فعلاً به همین مطلب که
🔻لُبّ "زوجیّت" و لبّ زوج بودن چیست؟🔺
دقّت کنیم.

🌿۞ "زوجیّتِ لُبّی"؛ بر مبنای #عین_شخصی است، یعنی زوجین؛ عینِ شخصیِ یکدیگرند. و وقتی که زوجیّت؛ عینِ شخصی شد، نبایستی تصوّر کنیم که زوجیّت فقط در #دو نفر تعریف می‌شود.

🔔 [برای مطالعه‌ی مبحث #عینیت_شخصی؛
رجوع شود به ❂☜ https://t.me/ehsannil1/299]

🔻پس تعدّد زوجات؛ با عینِ شخصی منافات ندارد. یعنی اشکالی در معرفتِ بدان نداریم.
بلکه مَناطِ "زوجیّت" را در نظر داشته باشید که؛ #دو تا بودنِ حدّی نیست.🔺

🌿۞ و امّا در مورد حضرت رسول اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) که مثلاً با عایشۀ ملعونه یا حفصۀ ملعونه، ازدواج کردند، به این مطلب دقّت بفرمائید که؛

🍃⇯֎ حضرت رسول اکرم (ص)؛ وجودِ مطلق (مطلق علی الاطلاق) هستند.
و انسانِ #مطلق_علی_الاطلاق؛
برای ترسیم عالَم،
❂☜ به قوّتِ 🌸أَحْسَنِ تَقْويمٍ؛ تین، آیۀ ۴】بودنِ خود؛
[ که قیّومِ علی الاطلاق است و قیّومیّت معیّه از جلواتِ اوست]
تا ↯
❂☜ 🌸أَسْفَلَ سافِلين؛ تین، آیۀ ۵】
[ و مجاورتِ ملعونیّتِ دنیا و شخصِ
🔥مَعيشَةً ضَنْكاً】(یعنی عایشۀ ملعونه)]

🍃⇩⏎ آنطور نزولِ اجلال می‌نمایند و مجالِ به این ملعونۀ دنیِ دنیا می‌دهند؛
🔥 که این ملعونه؛
[به حسب ظاهر] زوجۀ حضرتشان (ص) می‌شود.

🔥و البتّه دقّت شود که این ملعونه؛ ذاتاً «حُمیرا»ست!
[⇜«الحُمَیْراءُ المِحْیاض؛ لسان‌العرب، ج۱۵، ص۱۱۵»⇝]

🔥 و چون «#حمیرا» بودن؛ امرِ ذاتی اوست، پس اگر همبستر با حضرت (ص) هم شده باشد؛ به «حمیرا» بودنِ ذاتی‌اش؛ تحریم از همبستر بودن شده است.
֎⇦ پس در ظهورِ "زوجیّت" هم؛ مجامعتِ حقیقی با حضرت ختمی مرتبت (ص) نداشته، و باطناً مطلّقه است.

🍃⇯֎ پس حضرت رسول اکرم (ص)؛ به اطلاق و عصمتِ عدمِ "زوجیّت"، ظاهراً به "زوجیّت" با عایشۀ ملعونه مجال دادند، تا؛

🍂 مجالِ به عیشِ پوچ دنیا و «مَعيشَةً ضَنْكاً» بدهند تا ترسیم عالَم در نهایت، ممکن شود.

🍂 و خلائق به این نهایتِ ترسیم، امتحان شوند.

🍂 و نیز این مطلب؛ مجالی است برای زوجیّت های #اعتباری. که البته مقاله‌ای مجزّا می‌طلبد، ولیکن فقط به آن اشاره می‌شود که؛

🔷🔶 تمام زوج‌هایی که در دنیا حقیقتاً زوج نیستند؛ به این طلاقِ باطنی، ظاهراً در "زوجیّت" قرار می‌گیرند.
و در آخرت که فقط نسبت‌های حقیقی برقرار است؛ این "زوجیّت" وجود ندارد! چنان که قرآن می‌فرماید:

💎﴿يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخيهِ ✾ وَ أُمِّهِ وَ أَبيهِ ✾ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنيهِ﴾ 💎
🔹روزى که آدمى از برادرش بگريزد، و از مادر و پدرش، و از همسر و فرزندانش.
📘سوره‌ی عبس، آیات ۳۶ - ۳۴

❂‌☜ و در مقابل؛
🔷🔹 کسانی که حقیقتاً زوج هستند امّا در دنیا زوج نبودند، در آخرت؛ آن حقیقت برقرار خواهد بود ...
و به فرمایشِ قرآن؛

🌸﴿وَ يَنْقَلِبُ إِلى‏ أَهْلِهِ مَسْرُوراً﴾
🔹و خوشحال نزد اهلِ خويش بازمی‌گردد؛
📘انشقاق، ۹



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•֎👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻֎•༻

🌱
.
.
🌱


💠بنابراین؛
【نفس واحده】در دارِ #جمال [که جلوۀ【نفس واحده】در رجال است، و اضمحلال وحدت در کثرت]؛
❂☜ مناسب با ارکانِ اربعۀ خودش [که ارکانِ اربعۀ مربوط به【 نفس واحده】- که مطلق‌علی‌الاطلاق است -؛ اربعه‌ای بیرون از #واحده بودن نیست]؛
◇◆ تعدّد زوجاتِ مرد؛
در چهار عقدِ دائم و نامحدودْ متعه وارد می‌شود.



༺•✤•🍃 کفو مطلق 🍃•✤•༻

🍃۞ و امّا؛ اختلافاتی که بین زوجین [چه در عقد (کانَ‌یِ تامّه) و چه بعد از عقد (کانَ‌یِ ناقصه)] هست نیز؛ با درکِ حقیقتِ "زوجیّت" مشخص می‌شود:

🍃⇯֎ "زوجیّت" که عرض شد، عینِ شخصی، و مطلق‌علی‌الاطلاق است، و آن؛ شدّتِ وحدانیّتِ【نفس واحده】است که به زوج و کفو ظاهر می‌شود.
این کفو، در اطلاق و حقیقت؛
❂☜ همان کفو بودنِ حضرت مولی (ع) و حضرت فاطمه (س) است. که این کفویّت؛
«اطلاقِ حقیقیِ کفو» بودن است.

💬 در ذهن اهل حدود؛ کفو بودنِ نفوس، فرعِ بر دوئیّت نفوس، لحاظ می‌شود.
یعنی؛
#دو نفس را در نظر می‌گیرند که با یکدیگر کفو هستند. امّا به همین میزان که دوئیّت لحاظ شده است؛ نفیِ کفوِ اطلاقی شده است!

چرا که «کفو مطلق»؛ جلوۀ【نفسِ واحده】است.

🍃֎ و اگر به خودش ظاهر شود؛
همان کفو بودنِ حضرت مولی (ع) و حضرت فاطمه (س) است، و آن؛
ظهورِ حقیقی》است.➠

🌍 و اگر متناسب با عالَمِ دون ظاهر شود، آن مقامِ حضرت نبیّ (ص) است که در ادنی‌درکۀ عالَم اشارات می‌آید، و در کنارِ خبیثۀ مطلق (یعنی عایشه و حفصۀ ملعونه) آمده و 🔻 "کلّمینی حمیرا"🔺 را در نهایتِ اذیّت شدن بیان می‌فرماید ...

پس این است که حضرت پیامبر اکرم (ص) فرمود:

🔻مَا أُوذِيَ نَبِيٌّ مِثْلَ مَا أُوذِیتُ🔺
هیچ پیامبری مثل من اذیت نشد.
📚مناقب آل أبي طالب (عليهم السلام) -ابن شهرآشوب -، ج‏۳، ص۲۴۷


🌧 آن لطافتِ معنا که "رحمة" است وُ وحدت؛ به وجودِ طبیبانۀ طیّبِ وحدتش که 💎 "طبیبٌ دوّار بطبّه"💎 است؛

تا حضیض عالَم و"اسفل سافلین"یِ حِمارِ حُمیرایی، آمده، و راسمِ مطلقِ‌علی‌الاطلاق است.

🔥🍃 بنابراین در کنارِ ملعونۀ ازلی و ابدی؛
سفرۀ عیشِ مطلقۀ خویش را در کنارِ غاصبِ #عیش (یعنی آن که از حقیقت تا لفظ و اسمِ "عایشه" را غصبِ حقیقت کرده) پهن می‌سازد ...


💫 پس نُه فلکِ افلاک را به نُه زوجۀ او تطبیق دهید و
🍃⇯⇦ اطلاقِ کُفوِ علویِ ولایت و فاطمیِ عصمت (علیهما السّلام) را در علی‌الاطلاقیِ نبوّت و رسالتِ او مشاهده نمائید ...

🍃۞ و امّا از آن حقیقت؛ چون تنزیل شدیم، هر کفوی را از آنجا ببینیم.
که چه به کفویّت ظهور کند،
و چه به غیر کفویّت؛
باز خودش است که ظهور کرده است،
و ظهورش؛ خودش است که فرمود:

💎﴿هو الظّاهر﴾💎

🔹 منتها دقّت کنیم که [تحلیلاً]؛

❂☜ اگر در کفویّت؛ زوج بود؛
این⇦ جلوه‌ی «اطلاقِ»【نفس واحده】است.

❂☜ و اگر در غیرِ کفویّت، زوج بود؛
این جلوه‌ی⇦ «علی‌الاطلاق» بودنِ 【نفس واحده】است.



🌱الْحَمْدُ للّهِ الَّذي خَلَقَ الأَزواجَ کُلَّها🌱




🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#زوجیت
#تعدد_زوجات_عینیت_شخصی


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─

🌱
.
.
📃📎ادامه‌ی مبحث #زوجیت

•°•❁🍃لطیفه‌ای از بلندای مقام زن
در بیانِ مولای متقیّان علیّ (علیه‌السّلام)
ذیلِ عبارتِ تمجیدیِ «نواقصُ‌العقول»🍃❁•°•


┅─┅─═• 🌱•═─┅─┅
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═• 🌱 •═─┅─┅


🌿۞ عالَم؛ ظهورِ نفسِ واحدۀ إلهی (یعنی مقام جمعُ‌الجمع) است.
و مسائلِ معرفتی در حقیقتِ تامّ و تمام خودشان؛
🔅☜ نه در حدِّ کثرات [و نه حتّی در مقام #کثرت_نوری] فهم و گشوده می‌گردند،
🔅☜ و نه در حدِّ مقامِ خلوَت نوری؛ قابلِ فهم هستند.
🌟 بلکه معرفتِ حقیقی و حقیقتِ معرفت؛
❂☜ شخصِ «#المعروف»، و نفسِ واحدۀ إلهی، یعنی؛ حضرات ائمه‌ی اطهار (علیهم‌السّلام) هستند، چنان که می‌فرمایند:

🔻الْمَعْرُوفُ فِي أهْلِ السّمَاءِ المعرُوفُ فِي أهْلِ الْأرْضِ وَ ذَلِكَ أميرُ المُؤْمِنِينَ عَليُّ بْنُ أبي طالبٍ؏🔺
✾ شخصِ «المعروف» در اهل سماء (یعنی عالَم لا إشاره)، و شخصِ «المعروف» در اهل ارض (یعنی عالَم إشاره)؛ قطعاً امیرالمؤمنین علیّ بن ابیطالب (؏) می‌باشد.
📚بحار الأنوار، ج‏۱۰، ص۲۰۸

🍃⇯֎ ازین رو؛
مسائل و دقائقِ معرفتیِ مربوط به نساء و رجال و زوجیّت نیز [به عنوانِ یکی از مسائلِ معرفتی]؛
🔅☜ بایستی که از منظرِ مقام جمعُ‌الجمعِ «نفس الله تعالی» یعنی؛ شخصِ ائمه‌ی اطهار (ع) ملاحظه شود، و إلّا؛ لطائفِ آن مغفول واقع شده، و بدتر آنکه؛ دین و دیانت، مورد هجمۀ اهل دنیا یا تحلیل‌های افرادِ سطحی‌نگر قرار می‌گیرد!

⊰᯽⊱┈──╌🔅

🌿۞ الغرض؛
یکی از مطالبی که مورد استفادۀ مغرضین و مخالفینِ با دین قرار گرفته، و افرادِ دیگری را نیز که قوّت معرفتی کمی دارند، دچار خدشه‌ای در اعتقادات نموده است؛
❂☜ مطلب لطیفِ «نواقصُ العقول» خواندنِ نساء، و نیز منعِ مشورت با آن‌ها در چندین روایت است. که [إن شاء الله] این مقاله؛ بعد از بیان مقدّماتی از معارف، به تحلیلِ لطائفِ این روایات اختصاص دارد.
🔔 و دقّت شود که؛ برای خواندنِ این مقاله، لازم است مقالات قبلیِ #زوجیت خوانده شده باشد.

⊰᯽⊱┈──╌🔅

🌿۞ و امّا؛
در مقالات قبل بیان شد که زن و مرد؛ حقیقتاً #دو وجود نیستند، بلکه جلال و جمالِ یک حقیقت می‌باشند، که آن حقیقت؛ نفس واحدۀ الهی است.

🍃⇯֎ و بالاشاره بیان می‌شود که؛
نفس واحده؛ کامل بوده، و هیچ نقصِ حدّی در آن نیست. بنابراین؛ جلال و جمال (باطن و ظاهرِ) نفس واحده؛
🔅☜ کثرت نوریِ نفسِ واحده هستند، و هیچ نقصِ حدّی در جلال و جمال وجود ندارد. و نفس واحدۀ الهی؛ جامعِ جلال (جلوۀ زن) و جمال (جلوۀ مرد) است. و به عبارتی دیگر؛
🔅☜ نفس واحده، ظهورِ جلالی [در زن] و ظهورِ جمالی [در مرد] دارد.

⚫️⫸ که در ظهوراتِ جلالیِ نفس واحده (یعنی در زنان)؛
🔅☜ جمال در جلال، مضمحل است، و این اضمحلال؛ نقصِ #نوری (و نه حدّی) است که هرگز نشان از نقصِ حدّی در کامل بودنِ جمال نیست، بلکه به علّتِ غلبه‌ی ظهورِ جلال، جمال؛ #مغلوب است.

🟡⫸ و در ظهوراتِ جمالیِ نفس واحده (یعنی در مردان)؛
🔅☜ جلال در جمال، مضمحل است، و این اضمحلال نیز؛ نقصِ نوری است که هرگز نشان از نقصِ حدّی در کامل بودنِ جلال نیست، بلکه به علّتِ غلبه‌ی ظهورِ جمال، جلال؛ #مغلوب است.

🍃⇯֎ بنابراین؛
هر چه که در جلال #نیست، و به عبارتی؛ ناقصِ نوری است؛
🔅☜ در جمال هست.
و هر چه که در جمال نبوده و ناقصِ نوری است؛
🔅☜ در جلال هست.

❂⫸ و جلال و جمالِ حقیقی؛ چون حقیقتی وحدانی هستند، حقیقتاً از یکدیگر جدا نبوده، و واحده هستند.
ولیکن در عالَمِ کثرات؛
وقتی جلال (زن) و جمال (مرد)، نمودی جدا از یکدیگر داشته، و متوقّف به تعیّنِ خود باشند و به یگانگیِ وصلت و تکمیل و یکی بودنِ خود نرسند؛
❂☜ عَزَب‌ و تنها بوده، و سکونتِ حقیقی برایشان نیست، و در تشتّت قرار دارند و ناقصِ حدّی می‌مانند ...

🔔 البتّه دقّت شود که؛
این #جدائی؛ در مورد صفاتِ جلال و جمال حقّﷻ وجود ندارد، و در عینِ اینکه صفاتِ جلال و جمال حقّ تعالی با یکدیگر متفاوت بوده و در کثرتِ نوری می‌باشند، امّا به عینیّت شخصی؛ مقامِ وحدتِ نوری حاکم است. بلکه این جدائی؛ مربوط به نفوس است.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•֎👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻֎•༻
🌱
.
💧
🌿۞ الغرض؛
چون #بیت_الله (کعبه) - که جلوۀ أهلُ «البیت» یعنی؛ حضراتِ نفس الله تعالی (علیهم‌السّلام) است -؛

🔹اوّلاً؛ جلوۀ #وحدت (جمع شدن) بوده.
🔹ثانیاَ؛ تمام نفوسِ در وحدتِ آن، جمعِ حقیقی هستند (نه در کنارِ نفس الله).
🔹ثالثاً؛ خودِ وحدت، مقامِ أمن‌ است.
🔹 و رابعاً؛ [ و بعد از دقیقۀ قبل] #کثرت و پراکندگی؛ خودِ تشتّت و نا أمنی است، و در نتیجه؛ وحدت در مقابلِ کثرت، امنیّت است؛
༺𒆳
⏎▣ بنابراین؛
کعبه، بیت و خانۀ أمن‌ِ حقیقی است، چنان که قرآن می‌فرماید:

🕋﴿وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً ﴾🕋
و آن‏گاه كعبه را محلّ جمع و جايگاه أمن مردم قرار داديم.
📘سورۀ بقره، آیۀ۱۲۵

🌿۞ در نتیجه؛
بیت اللهِ حقیقی (علیهم‌السّلام)، به وحدانیّت خویش، حرمتی دارد که جا برای بیت دیگر، نمی‌ماند، و به عبارتی دیگر؛ کعبه، بیت الله الحرام (؏) است که قوامی جز او نیست، چنان که قرآن می‌فرماید:

💎﴿جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ💎
خداوند مكه را بيتُ الحرام و مايۀ قوام مردم قرار داده‏ است.
📘سورۀ مائده، آیۀ۹۷

🍃⇯֎ بنابراین؛
🔹 هر نفسی، به قدرِ اقبال و اتّصال و ایمانش به حضراتِ «نفسُ الله تعالی علیهم‌السّلام» و بیت مطلق الهی (کعبه)؛
❂☜ جلوه‌ای از بیت مطلق الهی بوده، و در قرارِ أمنیِ وجودی است وُ #حرمت دارد.

🔸 و اگر اقبالِ او از بیت مطلق الهی (یعنی؛ حضراتِ نفس الله تعالی علیهم‌السّلام) کاسته شود، به اندازۀ عدمِ اقبالش؛ در اِدبار فرو رفته، و دعویِ إنیّت کرده است، پس؛
❂☜ بیغوله‌ای برای خود در مقابلِ بیت الله (علیهم‌السّلام) ساخته است که هیچ حرمتی ندارد!

🔳 #بیغوله؛ آن چهار دیواری‌ است که فقط ادّعایِ «بیت»بودن دارد! سقفی ندارد و #سقیفه است، ولی دعویِ «#السقف_المرفوع»بودن دارد! و به عبارتی؛ فضله است، امّا دعویِ فاضل بودن دارد!

🔥 و چنین بیغوله‌ای؛ اگر دعویِ #مسجد بودن هم داشته باشد، جز خرابه و ویرانه و «ضَرَر»، چیزی نیست و هیچ حرمتی ندارد!
و همان است که مسجدی به نامِ مسجدِ «ضِرار» را منافقین ساختند، و پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) خرابه بودنش را ظاهر ساخته، و دستورِ تخریب آن را دادند.
[❂☜ ﴿وَ الَّذِينَ اتخَّذُواْ مَسْجِدًا ضِرَارًا وَ كُفْرًا وَ تَفْرِيقَا بَينْ‏َ الْمُؤْمِنِين‏...﴾؛ 📘سورۀ توبه، آیۀ۱۰۷].

🔆۞ که نورِ «نفسُ اللهِ الواحدة» (؏)؛ به «وحدانیّت» و «جامِعیّتـَ»ش، «جا» برای «مَعیّت» نگذاشته، و «کِنار»ی ندارد؛ «که» هر «نار»ی کنار او شعله کشد! بلکه؛ «هو»یی است که هر چه غیرِ او؛ «هوا»ست.

⏎▣ پس؛ هر دعویِ إنیّتی، «ضِرار» و خرابه‌ای در مقابل بیتِ مطلق یعنی؛ حضراتِ اهلُ البیت (علیهم‌السّلام) بوده، و اقبال به احدی غیر از اهلُ البیت (علیهم‌السّلام)، در واقع؛ تکیه کردن به بیتِ سستِ عنکبوت است! چنان که قرآن می‌فرماید:

◣『مَثَلُ الَّذينَ اتَّخَذُوا
❂☜ مِنْ دُونِ اللهِ أَوْلِياءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً
❂☜ وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ』◥
مثل كسانى که غيرِ خدا را اولياء گرفتند، چون مثل عنكبوت است.
كه خانه‌اى [بی‌دوام‏] برگرفت، و حقّاً كه سست‏ترين خانه‌ها، همان خانهٔ عنكبوت است، اگر می‌‏دانستند.
📘سورۀ عنکبوت، آیۀ۴۱

🐫🔥۞ که در روایات فرموده‌اند که منظور از عنکبوت؛ «هي #الحميراء» (📚بحار الأنوار، ج۳۲، ص۲۸۶)، یعنی؛ عایشۀ ملعونه است.

(ر.ک: 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/551
ر.ک: 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/752 )

پس؛ حتّی اگر کسی به حسب ظاهر هم خود را به حضرات بیت الله (علیهم‌السّلام) بچسباند و منتسب بدارد، ولی دل به حضراتِ اهل البیت (؏) ندهد؛
🕸☜ هرگز واردِ بیت مطلق نشده است!
و چنین کسی؛
🕷☜عنکبوت است که از لعابِ إنیّت می‌تَند. إنیّتی که نفسِ پوچی و وَهن و سستی است، و لعابش؛ «أوهَن» (سست‌ترین) است تا جایی که در روایات است؛ [حتّی] خانه‌های عنکبوت ظاهری را هم از خانه‌هایتان پاک کنید (👈🏻جولانِ عایشۀ ملعونه است).

🔥🕸 این چه خانه‌ای است؟!
چند رشتۀ وَهن و وهمِ تابیده شده در «دو» «بُعد».
که «#دو»؛ نشانی از دو غاصبِ ملعونِ خلافت است.
و «بُعد»؛ نفسِ دوریِ آن ملعون‌ها از حقیقت ...

🔥🪰🕸 و آن مگسان و خَرمگسان؛
چقدر پست و حقیرند که در چنین خانۀ سستِ مُشبّکِ بی‌حفاظِ بی‌امنیّت و بی‌هویّتی؛ به دامِ عنکبوتیِ ابابکر ملعون و عمر ملعون و تابعینِ این نَفْسِ سستی‌ها اسیر می‌شوند، و یا از آن‌ها دفاع می‌نمایند!!

🔥لعنة الله علیهم اجمعین🔥


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻

💧
▪️

𑁍࿐
🌿֎الغرض؛
مقابلِ #همزه که «شکستنِ کثرتی» و هالک و هیچ بودنِ کثرتِ بی الفِ وجودِ ولیّ الله(ع) است؛
🔻#حمزه🔺قرار دارد.
که ؛
🔰《حمزه》؛ به معنای تیزی و تندی شراب و شمشیر است و مراد از آن؛ 👈🏻 تیزیِ 《وحدت》 است(شمشیرِ جلالِ «لا هو»، شرابِ جمال «إلّا هو»).
🔻#حمزه؛ جلوه‌ و نشانی از وحدانیّت کبری و مطلقۀ باریتعالی یعنی شخصِ حضراتِ آل الله(ع) می‌باشد.🔺

༺𒆳
💫۞در عالمِ ظاهر؛ جنگِ 《اُحُــــد》 در ۱۵ شوّال، و در کنار کوهِ اُحُد صورت گرفته است.

حضرتِ حمزه (؏)؛
❂☜ جلوۀ وحدانیّتِ حضرتِ حقّﷻ یعنی؛ مولی امیرالمؤمنین علی (؏) هستند.
و شمشیر حضرت وحدانیّت، مولی امیرالمؤمنین (؏)؛
❂☜ #ذوالفقار است که دو لبه می‌باشد و «لا»ی نفی برای از بین بردنِ دوئیّت.

و امّا حضرت حمزه (؏) در جنگ اُحُد؛
🍃֎⇦وجودِ ذوالفقارِ دو لَبه را این چنین به تفصیل آورده، و هویدا می‌سازند که؛
❂☜ با #دو شمشیر به پیکارِ دوئیّت و حدِّ ملعونِ کثرات می‌روند.

🔳 حقیقتِ «لاإله‌إلّاهو »، نفسِ وحدانیِ حضرتِ أحدﷻ ، یعنی؛ حضرتِ «الوحدانیّة الکبری» مولی امیرالمؤمنین(؏) [(『هُمُ الوَحدانیّةُ الکبریٰ؏📚بحار الأنوار،ج‏۲۵،ص۱۷۲)] که دائماً شهادت به خویشتن دارد و قوام و حیاتِ شَهِدَ الله أنّه لاإله‌إلّاهو است؛
آن طور در مقامِ شهادتِ به احدیّت خویش، در جنگ اُحُد، در کنارِ کوهِ اُحد، توسّط حضرت حمزه (؏) به مَنَصۀ شهود و ظهور آمد که ایشان(ع) در تمام مراتبِ وجودی خود مجاهد حقیقی این شهادت بودند. که در باطن، با اقرار و ایمانِ تامّ به شخصِ «الوحدانیّة الکبری» مولی امیرالمؤمنین(؏)، شهید این مجاهدت بودند،
و در ظاهر هم با یَمین و یسار (دو شمشیرِ جلال و جمال) و تمام وجود، این مجاهدت را ظاهر کردند تا «ربّ المشارق و المغارب» یعنی مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام بر عالمیان هویدا شوند که؛ «رَبُّ الْأَرْضِ إِمَامُ الْأَرْضِ؛ 📚بحارالأنوار، ج۷، ص۳۲۶».
🍂 تا جایی که حتّی بعد از شهادت ایشان، دشمنان (که همگی، جولانی از عمر ملعون بودند) طاقتِ سینۀ مخزن الاسرار از سرّ وحدانیّتِ و حبّ و معرفتِ علوی(ع) ایشان را نداشته، پس سینه و بطنِ مبارکِ حضرت حمزه(ع) توسّط ملعونی به نام «هِند» [دختر عُتْبَه، همسر ملعون ابوسفیان و مادر معاویه -لعنة الله علیهم اجمعین] پاره و مُثله شد و جگر ایشان به دندانِ کینه این ملعونه کشیده و خورده شد.

غافل از اینکه؛
این جگر، کبد سوخته از عشقِ مولاست. و جگر مجاهدِ حقیقیِ مولی(ع) هم مجاهد است.
حتّی جگر پارۀ حضرت حمزه(ع) آرام نمی‌گیرد! و در بطونِ سراسر نارِ دوئیتِ دشمنانِ مولایِ وحدانیّت(ع)؛ دو شمشیر به دست، از یمین و یسار، شرق و غرب، دوئیتِ عمر ملعون را با شهادتِ وحدانیِ علوی(ع)، به ادامۀ جنگ اُحُد می‌کِشَد وُ این حقیقت را با تمام وجود، به مَنصۀ ظهور و بدو و ختم می‌رساند که:

💠〖 بِهِمْ مَلأْتَ سَماءَكَ وَ أَرْضَكَ حَتّى ظَهَرَ [أَنْ] لا إِلهَ إِلَّا أَنْت〗💠
خداوند به شما آل الله علیهم السلام(که وحدانیّت و صمدیّتِ حضرت أحد هستید) آسمان و زمینش را پُر کرد تا «لا إله إلّا أنت» ظاهر شد.
(مناجات رجبیه - 📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۲، ص۶۴۶)


🔥۞این است که به مضمون فرمودۀ حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین(؏)؛

اگر حضرت حمزه؏ زنده می‌بود؛
آن دو ملعون ازل و ابد (یعنی ابابکر و عمر لعنة الله علیهما و علی أتباعهما - که نفسِ کثرت و ملعنت هستند)، موفّق به غصبِ خلافت نمی‌شدند.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۸، ص۱۹۰

و به فرمایش حضرت امام محمد باقر(ع)؛
بی شک آن دو ملعونِ ازل و ابد را می‌کُشتند.
(📚الکافی، ج۸، ص۱۹۰)


🔥【أَلَا لَعْنَةُ الله عَلَى الظَّالِمِينَ】🔥


🔰او حمزه(؏) است... حمزه(؏)؛
◉ مقابلِ تمام هُمَزه و هَمَزاتِ شیاطین، مقابلِ نفسِ کثرتِ عدمی، یعنی؛ 🔥عمر و ابابکر (لعنة الله علیهما و علی جمیع أتباعهما).🔥

🔰 او حمزه(؏) است... حمزه(؏)؛
◉ که مقام و شهادتِ او، شهادتِ حقیقی است.
یعنی؛ صرفاً کشته شدن نیست،
بلکه؛
🍃 شهادتی از باطن البواطنِ اقرارِ وحدانیّتِ وجودیِ علوی(ع)، تا ظاهر الظواهرِ بیقرارِ کثرتِ عدمیِ عُمَری(لعنة الله علیه).

⏎▣ و این چنین؛
🔰او حمزه(؏) است... حمزه(؏)؛
👈🏻 که لقبِ مبارک و حقیقی‌، و برخاسته از وجودِ مبارکِ سراسر شهادتشان؛《سیّد الشّهداء؏》 است.



الحمد لله الشهید.


🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده

#شهادت_حضرت_حمزه ؏
#جنگ_احد


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
▪️
.

༺مُنْشِئِ صِدق؛ مافوقِ «مَليكٍ مُقْتَدِر»༻

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅


🌿۞ زبان (لِسان)؛ حقیقتی جهان‌ساز و جهان‌سوز است.

🔥֎⇦ که اگر [نستجیرُ بالله] شعلۀ إنیّت، زبانه‌ کشد و نور، مختفی در نار گردد؛ حقیقت و لطائفِ آن معلوم نمی‌گردد.

🍃֎⇦ و امّا ...
💫☜ اگر به مددِ صاحبانِ حقیقت (یعنی؛ ائمّۀ اطهار علیهم السّلام)؛ زمزمۀ حیات، گوش را به استماع و جان را به سَماع وا دارد؛ رشحۀ آن لطیفه از جان، زمزم شود و ماءِ طهورِ معرفت از بِئْرِ معطّله‌اش، کامِ مستسقی را سیراب کند و بخواند؛
༺𒆳
💠『الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ』💠
✾ انسان در زیرِ زبان خود پنهان است.
📚الأمالي، للصدوق، ص۴۴۷

🍃⇯֎ که حقیقتِ انسانیّت؛
چیزی جز #لسان نیست، چنان که می‌فرمایند:

🔻『مَا الإنسانُ لَوْ لَا اللّسَانُ
إلّا صُورَةٌ مُمَثَّلَةٌ أوْ بَهِيمَةٌ مُهْمَلَة』🔺
✾ اگر زبان نباشد، انسان چیزی جز صورتی كشیده یا چهارپایی رها شده نیست.
📚غرر الحکم

🌿֎⇦ بنابراین، «لسان»؛ صرفاً عضوی در کنار اعضاء دیگر نیست. بلکه حقیقتِ انسانیّتِ انسان است. چنان که به فرمایشِ مولیٰ امیرالمؤمنین علی (؏)، یعنی آن بیانِ «کلامُ الامیر، امیرُ الکلام»ی؛ چنین انشاء می‌شود که:

🔹『اللّسَانُ ميزانُ الإنسان』🔹
✾ زبان؛ میزان انسانیّت است.
📚غرر الحکم

و نیز می‌فرمایند؛

🔹『اللّسَانُ تَرْجُمَانُ العَقْل』🔹
✾ زبان؛ ترجمۀ عقل است.
📚غرر الحکم


🍃֎⇦ و اگر منظور از لسان، صرفاً عضوی کنارِ اعضای دیگر بود؛ [اَلْعیاذُ بالله] همۀ افراد گُنگ و لال؛ از حیطۀ انسانیّت خارج بودند! و هر کس بدونِ گفتارِ ظاهری؛ کارِ خیری را با اعضای دیگرش انجام می‌داد، در زمرۀ انسانیّت نبود!

🌿֎ در حالی که؛
❂☜ نورِ عقلانیّت و انسانیّتِ انسان - که اطواری از حضورِ «لسان» است -؛ در هر عضوی، می‌تواند تلالؤ کند. و زبانِ ظاهر؛ از وصفِ آن زبانِ حقیقت و باطن؛ قاصر است.
که لسانِ حقیقت؛ با اطلاق حقیقیِ خویش؛ از بطن و قلب تا زبانِ ظاهر؛ ممدود است. چنان که می‌فرمایند:

🔻『إنّ لِسَانَ المُؤمِنِ مِنْ وَرَاءِ قَلْبِهِ』🔺
✾ زبانِ مؤمن؛ از ورایِ دل اوست [و تا زبانِ ظاهر؛ جلوه می‌کند].
📗نهج البلاغه، خطبۀ ۱۷۶


🍃⇯֎ بنابراین؛
لسان؛ از خفایِ قلب، تا جلایِ منقلب، کشیده شده و کنار اعضای دیگر؛ ظاهر گشته است.
و رعایتِ این ظاهر؛ به واقع؛ مصونّ دارندۀ آن حقیقتِ باطن است. چنان که به قولِ مطلق می‌فرمایند:

🔸『رَاحَةُ الإنسانِ في حَبْسِ اللّسان‏』🔸
✾ راحتیِ انسان، در «به بند کشیدنِ زبان» است.
📚 جامع الأخبار، ص۹۳


💠֎⇦ جمع‌بندی اینکه؛
وقتی لسانِ مطلق و حقیقی - که شخصیّت و انسانیّتِ انسان است -؛ نزولِ اجلال می‌کند و در کنار اعضای دیگر قرار می‌گیرد، از اطلاقی که دارد، مراقبۀ آن؛ به اطلاق، ظاهر است.

🍃⇯֎ بدین معنا که؛
❖از منظرِ #ثبوت؛
«حفظِ لِسانِ ظاهری» (همین زبانِ سرخی که سَرِ سبز می‌دهد بر باد!)؛
❂☜ «حفظِ همۀ اعضا و افعال و صفات» است.

❖و از منظرِ #اثبات؛
«حفظِ همۀ اعضاء و افعال و صفات»؛
❂☜ «حفظِ لسان بودن و انسانیّت» است.

🍃֎⇦ چرا که محفوظ بودنِ هر عضوی از گناه؛ بالحقیقة؛ حضور و گویائیِ لسان در آن عضو است.

🌿۞ لسانِ؛
❂☜ بر عکسِ ابزارِ سایرِ حواسِّ پنجگانه که همگی به ثَنَویّت (دوئیّت) ظاهرند (چشم در بینایی، گوش در شنوایی، مجرایِ بینی در بویایی، دستان در لامسه، همگی #دو تا هستند)؛ #واحد است. پس به قوّۀ این وحدانیّت؛ فتراکِ سایر اعضاء است. که لسان؛
💫☜ مقامِ #جمع_الجمع (جمعِ #قابل و #فاعل) است، بدین معنا که؛
❖⫸ قوۀ چِشایی - که «قابل بودن» است -، و قدرتِ تکلّم - که «فاعل بودن» است -؛ هر دو در لسان، حاضر و ظاهر است.

🍃⇯֎ بنابراین؛
هر خَیر و شرّی، از لسان مطلق (که در کنار اعضای دیگر نیست، بلکه فائق بر همۀ اعضا و حتّی زبان ظاهری است) می‌باشد، چنان که می‌فرمایند:

🔻〖إنّ هَاذَا اللّسانَ مِفْتَاحُ كُلِّ خَيْرٍ وَ شَرّ〗🔺
✾ همانا این زبان کلید هر خوبی و بدی است.
📚تحف العقول، ص۲۹۸


🌿۞ توضیح اینکه؛
#مفتاح و گشایشِ هر شیء؛
🍃֎⇦ نقطۀ حدوث و بقای آن است.
که «هاذَا اللِّسَان» فرمودنِ حضرتِ باقرُ العلوم (؏)؛ که گشایندۀ عِلمِ مطلق، و مُنْشِئِ عالَم به عِلم حضوریِ «إنّ اللهَ عِلْمٌ لَا جَهْلَ فيه‏؛ خداوندﷻ علمی است بدون جهل؛ 📚 التوحيد، للصدوق، ص۱۳۷» هستند، چنین است که؛

༺𒆳
֎⇦ با «ها»یِ تنبیه؛
💫☜عالَمِ فرق و کثرت را متنبّه و جمع می‌نمایند.

֎⇦ و با «ذا» یِ تقدیس (اشاره به دوریِ غیبُ الغیوبی و مقام خفا و خلوَت)؛
🌿☜عالَمِ جمع و وحدت را به میدان می‌آورند.

֎⇦ و در نقطۀ «هاذَا اللِّسَان»؛
🍃☜ خلوَتِ «ذا» و جلوَتِ «ها» را نشان داده، و مقامِ جمع الجمعی این حقیقت را عیان می‌نمایند.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•᯽👇🏻ادامۀ سخن👇🏻᯽•༻

🌕
💧

🌿۞ الغرض؛
چون #بیت_الله (کعبه) - که جلوۀ أهلُ «البیت» یعنی؛ حضراتِ نفس الله تعالی (علیهم‌السّلام) است -؛

🔹اوّلاً؛ جلوۀ #وحدت (جمع شدن) بوده.
🔹ثانیاَ؛ تمام نفوسِ در وحدتِ آن، جمعِ حقیقی هستند (نه در کنارِ نفس الله).
🔹ثالثاً؛ خودِ وحدت، مقامِ أمن‌ است.
🔹 و رابعاً؛ [ و بعد از دقیقۀ قبل] #کثرت و پراکندگی؛ خودِ تشتّت و نا أمنی است، و در نتیجه؛ وحدت در مقابلِ کثرت، امنیّت است؛
༺𒆳
⏎▣ بنابراین؛
کعبه، بیت و خانۀ أمن‌ِ حقیقی است، چنان که قرآن می‌فرماید:

🕋﴿وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً ﴾🕋
و آن‏گاه كعبه را محلّ جمع و جايگاه أمن مردم قرار داديم.
📘سورۀ بقره، آیۀ۱۲۵

🌿۞ در نتیجه؛
بیت اللهِ حقیقی (علیهم‌السّلام)، به وحدانیّت خویش، حرمتی دارد که جا برای بیت دیگر، نمی‌ماند، و به عبارتی دیگر؛ کعبه، بیت الله الحرام (؏) است که قوامی جز او نیست، چنان که قرآن می‌فرماید:

💎﴿جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ💎
خداوند مكه را بيتُ الحرام و مايۀ قوام مردم قرار داده‏ است.
📘سورۀ مائده، آیۀ۹۷

🍃⇯֎ بنابراین؛
🔹 هر نفسی، به قدرِ اقبال و اتّصال و ایمانش به حضراتِ «نفسُ الله تعالی علیهم‌السّلام» و بیت مطلق الهی (کعبه)؛
❂☜ جلوه‌ای از بیت مطلق الهی بوده، و در قرارِ أمنیِ وجودی است وُ #حرمت دارد.

🔸 و اگر اقبالِ او از بیت مطلق الهی (یعنی؛ حضراتِ نفس الله تعالی علیهم‌السّلام) کاسته شود، به اندازۀ عدمِ اقبالش؛ در اِدبار فرو رفته، و دعویِ إنیّت کرده است، پس؛
❂☜ بیغوله‌ای برای خود در مقابلِ بیت الله (علیهم‌السّلام) ساخته است که هیچ حرمتی ندارد!

🔳 #بیغوله؛ آن چهار دیواری‌ است که فقط ادّعایِ «بیت»بودن دارد! سقفی ندارد و #سقیفه است، ولی دعویِ «#السقف_المرفوع»بودن دارد! و به عبارتی؛ فضله است، امّا دعویِ فاضل بودن دارد!

🔥 و چنین بیغوله‌ای؛ اگر دعویِ #مسجد بودن هم داشته باشد، جز خرابه و ویرانه و «ضَرَر»، چیزی نیست و هیچ حرمتی ندارد!
و همان است که مسجدی به نامِ مسجدِ «ضِرار» را منافقین ساختند، و پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) خرابه بودنش را ظاهر ساخته، و دستورِ تخریب آن را دادند.
[❂☜ ﴿وَ الَّذِينَ اتخَّذُواْ مَسْجِدًا ضِرَارًا وَ كُفْرًا وَ تَفْرِيقَا بَينْ‏َ الْمُؤْمِنِين‏...﴾؛ 📘سورۀ توبه، آیۀ۱۰۷].

🔆۞ که نورِ «نفسُ اللهِ الواحدة» (؏)؛ به «وحدانیّت» و «جامِعیّتـَ»ش، «جا» برای «مَعیّت» نگذاشته، و «کِنار»ی ندارد؛ «که» هر «نار»ی کنار او شعله کشد! بلکه؛ «هو»یی است که هر چه غیرِ او؛ «هوا»ست.

⏎▣ پس؛ هر دعویِ إنیّتی، «ضِرار» و خرابه‌ای در مقابل بیتِ مطلق یعنی؛ حضراتِ اهلُ البیت (علیهم‌السّلام) بوده، و اقبال به احدی غیر از اهلُ البیت (علیهم‌السّلام)، در واقع؛ تکیه کردن به بیتِ سستِ عنکبوت است! چنان که قرآن می‌فرماید:

◣『مَثَلُ الَّذينَ اتَّخَذُوا
❂☜ مِنْ دُونِ اللهِ أَوْلِياءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً
❂☜ وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ』◥
مثل كسانى که غيرِ خدا را اولياء گرفتند، چون مثل عنكبوت است.
كه خانه‌اى [بی‌دوام‏] برگرفت، و حقّاً كه سست‏ترين خانه‌ها، همان خانهٔ عنكبوت است، اگر می‌‏دانستند.
📘سورۀ عنکبوت، آیۀ۴۱

🐫🔥۞ که در روایات فرموده‌اند که منظور از عنکبوت؛ «هي #الحميراء» (📚بحار الأنوار، ج۳۲، ص۲۸۶)، یعنی؛ عایشۀ ملعونه است.

(ر.ک: 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/551
ر.ک: 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/752 )

پس؛ حتّی اگر کسی به حسب ظاهر هم خود را به حضرات بیت الله (علیهم‌السّلام) بچسباند و منتسب بدارد، ولی دل به حضراتِ اهل البیت (؏) ندهد؛
🕸☜ هرگز واردِ بیت مطلق نشده است!
و چنین کسی؛
🕷☜عنکبوت است که از لعابِ إنیّت می‌تَند. إنیّتی که نفسِ پوچی و وَهن و سستی است، و لعابش؛ «أوهَن» (سست‌ترین) است تا جایی که در روایات است؛ [حتّی] خانه‌های عنکبوت ظاهری را هم از خانه‌هایتان پاک کنید (👈🏻جولانِ عایشۀ ملعونه است).

🔥🕸 این چه خانه‌ای است؟!
چند رشتۀ وَهن و وهمِ تابیده شده در «دو» «بُعد».
که «#دو»؛ نشانی از دو غاصبِ ملعونِ خلافت است.
و «بُعد»؛ نفسِ دوریِ آن ملعون‌ها از حقیقت ...

🔥🪰🕸 و آن مگسان و خَرمگسان؛
چقدر پست و حقیرند که در چنین خانۀ سستِ مُشبّکِ بی‌حفاظِ بی‌امنیّت و بی‌هویّتی؛ به دامِ عنکبوتیِ ابابکر ملعون و عمر ملعون و تابعینِ این نَفْسِ سستی‌ها اسیر می‌شوند، و یا از آن‌ها دفاع می‌نمایند!!

🔥لعنة الله علیهم اجمعین🔥


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻

💧
▪️

𑁍࿐
🌿֎الغرض؛
مقابلِ #همزه که «شکستنِ کثرتی» و هالک و هیچ بودنِ کثرتِ بی الفِ وجودِ ولیّ الله(ع) است؛
🔻#حمزه🔺قرار دارد.
که ؛
🔰《حمزه》؛ به معنای تیزی و تندی شراب و شمشیر است و مراد از آن؛ 👈🏻 تیزیِ 《وحدت》 است(شمشیرِ جلالِ «لا هو»، شرابِ جمال «إلّا هو»).
🔻#حمزه؛ جلوه‌ و نشانی از وحدانیّت کبری و مطلقۀ باریتعالی یعنی شخصِ حضراتِ آل الله(ع) می‌باشد.🔺

༺𒆳
💫۞در عالمِ ظاهر؛ جنگِ 《اُحُــــد》 در ۱۵ شوّال، و در کنار کوهِ اُحُد صورت گرفته است.

حضرتِ حمزه (؏)؛
❂☜ جلوۀ وحدانیّتِ حضرتِ حقّﷻ یعنی؛ مولی امیرالمؤمنین علی (؏) هستند.
و شمشیر حضرت وحدانیّت، مولی امیرالمؤمنین (؏)؛
❂☜ #ذوالفقار است که دو لبه می‌باشد و «لا»ی نفی برای از بین بردنِ دوئیّت.

و امّا حضرت حمزه (؏) در جنگ اُحُد؛
🍃֎⇦وجودِ ذوالفقارِ دو لَبه را این چنین به تفصیل آورده، و هویدا می‌سازند که؛
❂☜ با #دو شمشیر به پیکارِ دوئیّت و حدِّ ملعونِ کثرات می‌روند.

🔳 حقیقتِ «لاإله‌إلّاهو »، نفسِ وحدانیِ حضرتِ أحدﷻ ، یعنی؛ حضرتِ «الوحدانیّة الکبری» مولی امیرالمؤمنین(؏) [(『هُمُ الوَحدانیّةُ الکبریٰ؏📚بحار الأنوار،ج‏۲۵،ص۱۷۲)] که دائماً شهادت به خویشتن دارد و قوام و حیاتِ شَهِدَ الله أنّه لاإله‌إلّاهو است؛
آن طور در مقامِ شهادتِ به احدیّت خویش، در جنگ اُحُد، در کنارِ کوهِ اُحد، توسّط حضرت حمزه (؏) به مَنَصۀ شهود و ظهور آمد که ایشان(ع) در تمام مراتبِ وجودی خود مجاهد حقیقی این شهادت بودند. که در باطن، با اقرار و ایمانِ تامّ به شخصِ «الوحدانیّة الکبری» مولی امیرالمؤمنین(؏)، شهید این مجاهدت بودند،
و در ظاهر هم با یَمین و یسار (دو شمشیرِ جلال و جمال) و تمام وجود، این مجاهدت را ظاهر کردند تا «ربّ المشارق و المغارب» یعنی مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام بر عالمیان هویدا شوند که؛ «رَبُّ الْأَرْضِ إِمَامُ الْأَرْضِ؛ 📚بحارالأنوار، ج۷، ص۳۲۶».
🍂 تا جایی که حتّی بعد از شهادت ایشان، دشمنان (که همگی، جولانی از عمر ملعون بودند) طاقتِ سینۀ مخزن الاسرار از سرّ وحدانیّتِ و حبّ و معرفتِ علوی(ع) ایشان را نداشته، پس سینه و بطنِ مبارکِ حضرت حمزه(ع) توسّط ملعونی به نام «هِند» [دختر عُتْبَه، همسر ملعون ابوسفیان و مادر معاویه -لعنة الله علیهم اجمعین] پاره و مُثله شد و جگر ایشان به دندانِ کینه این ملعونه کشیده و خورده شد.

غافل از اینکه؛
این جگر، کبد سوخته از عشقِ مولاست. و جگر مجاهدِ حقیقیِ مولی(ع) هم مجاهد است.
حتّی جگر پارۀ حضرت حمزه(ع) آرام نمی‌گیرد! و در بطونِ سراسر نارِ دوئیتِ دشمنانِ مولایِ وحدانیّت(ع)؛ دو شمشیر به دست، از یمین و یسار، شرق و غرب، دوئیتِ عمر ملعون را با شهادتِ وحدانیِ علوی(ع)، به ادامۀ جنگ اُحُد می‌کِشَد وُ این حقیقت را با تمام وجود، به مَنصۀ ظهور و بدو و ختم می‌رساند که:

💠〖 بِهِمْ مَلأْتَ سَماءَكَ وَ أَرْضَكَ حَتّى ظَهَرَ [أَنْ] لا إِلهَ إِلَّا أَنْت〗💠
خداوند به شما آل الله علیهم السلام(که وحدانیّت و صمدیّتِ حضرت أحد هستید) آسمان و زمینش را پُر کرد تا «لا إله إلّا أنت» ظاهر شد.
(مناجات رجبیه - 📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۲، ص۶۴۶)


🔥۞این است که به مضمون فرمودۀ حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین(؏)؛

اگر حضرت حمزه؏ زنده می‌بود؛
آن دو ملعون ازل و ابد (یعنی ابابکر و عمر لعنة الله علیهما و علی أتباعهما - که نفسِ کثرت و ملعنت هستند)، موفّق به غصبِ خلافت نمی‌شدند.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۸، ص۱۹۰

و به فرمایش حضرت امام محمد باقر(ع)؛
بی شک آن دو ملعونِ ازل و ابد را می‌کُشتند.
(📚الکافی، ج۸، ص۱۹۰)


🔥【أَلَا لَعْنَةُ الله عَلَى الظَّالِمِينَ】🔥


🔰او حمزه(؏) است... حمزه(؏)؛
◉ مقابلِ تمام هُمَزه و هَمَزاتِ شیاطین، مقابلِ نفسِ کثرتِ عدمی، یعنی؛ 🔥عمر و ابابکر (لعنة الله علیهما و علی جمیع أتباعهما).🔥

🔰 او حمزه(؏) است... حمزه(؏)؛
◉ که مقام و شهادتِ او، شهادتِ حقیقی است.
یعنی؛ صرفاً کشته شدن نیست،
بلکه؛
🍃 شهادتی از باطن البواطنِ اقرارِ وحدانیّتِ وجودیِ علوی(ع)، تا ظاهر الظواهرِ بیقرارِ کثرتِ عدمیِ عُمَری(لعنة الله علیه).

⏎▣ و این چنین؛
🔰او حمزه(؏) است... حمزه(؏)؛
👈🏻 که لقبِ مبارک و حقیقی‌، و برخاسته از وجودِ مبارکِ سراسر شهادتشان؛《سیّد الشّهداء؏》 است.



الحمد لله الشهید.


🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده

#شهادت_حضرت_حمزه ؏
#جنگ_احد


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
▪️
.

🏴🦋مُنْشِئِ صِدق؛
مافوقِ «مَليكٍ مُقْتَدِر»
🦋


🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/773
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅


🌿۞ زبان (لِسان)؛ حقیقتی جهان‌ساز و جهان‌سوز است.

🔥֎⇦ که اگر [نستجیرُ بالله] شعلۀ إنیّت، زبانه‌ کشد و نور، مختفی در نار گردد؛ حقیقت و لطائفِ آن معلوم نمی‌گردد.

🍃֎⇦ و امّا ...
💫☜ اگر به مددِ صاحبانِ حقیقت (یعنی؛ ائمّۀ اطهار علیهم السّلام)؛ زمزمۀ حیات، گوش را به استماع و جان را به سَماع وا دارد؛ رشحۀ آن لطیفه از جان، زمزم شود و ماءِ طهورِ معرفت از بِئْرِ معطّله‌اش، کامِ مستسقی را سیراب کند و بخواند؛
༺𒆳
💠『الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ』💠
✾ انسان در زیرِ زبان خود پنهان است.
📚الأمالي، للصدوق، ص۴۴۷

🍃⇯֎ که حقیقتِ انسانیّت؛
چیزی جز #لسان نیست، چنان که می‌فرمایند:

🔻『مَا الإنسانُ لَوْ لَا اللّسَانُ
إلّا صُورَةٌ مُمَثَّلَةٌ أوْ بَهِيمَةٌ مُهْمَلَة』🔺
✾ اگر زبان نباشد، انسان چیزی جز صورتی كشیده یا چهارپایی رها شده نیست.
📚غرر الحکم

🌿֎⇦ بنابراین، «لسان»؛ صرفاً عضوی در کنار اعضاء دیگر نیست. بلکه حقیقتِ انسانیّتِ انسان است. چنان که به فرمایشِ مولیٰ امیرالمؤمنین علی (؏)، یعنی آن بیانِ «کلامُ الامیر، امیرُ الکلام»ی؛ چنین انشاء می‌شود که:

🔹『اللّسَانُ ميزانُ الإنسان』🔹
✾ زبان؛ میزان انسانیّت است.
📚غرر الحکم

و نیز می‌فرمایند؛

🔹『اللّسَانُ تَرْجُمَانُ العَقْل』🔹
✾ زبان؛ ترجمۀ عقل است.
📚غرر الحکم


🍃֎⇦ و اگر منظور از لسان، صرفاً عضوی کنارِ اعضای دیگر بود؛ [اَلْعیاذُ بالله] همۀ افراد گُنگ و لال؛ از حیطۀ انسانیّت خارج بودند! و هر کس بدونِ گفتارِ ظاهری؛ کارِ خیری را با اعضای دیگرش انجام می‌داد، در زمرۀ انسانیّت نبود!

🌿֎ در حالی که؛
❂☜ نورِ عقلانیّت و انسانیّتِ انسان - که اطواری از حضورِ «لسان» است -؛ در هر عضوی، می‌تواند تلالؤ کند. و زبانِ ظاهر؛ از وصفِ آن زبانِ حقیقت و باطن؛ قاصر است.
که لسانِ حقیقت؛ با اطلاق حقیقیِ خویش؛ از بطن و قلب تا زبانِ ظاهر؛ ممدود است. چنان که می‌فرمایند:

🔻『إنّ لِسَانَ المُؤمِنِ مِنْ وَرَاءِ قَلْبِهِ』🔺
✾ زبانِ مؤمن؛ از ورایِ دل اوست [و تا زبانِ ظاهر؛ جلوه می‌کند].
📗نهج البلاغه، خطبۀ ۱۷۶


🍃⇯֎ بنابراین؛
لسان؛ از خفایِ قلب، تا جلایِ منقلب، کشیده شده و کنار اعضای دیگر؛ ظاهر گشته است.
و رعایتِ این ظاهر؛ به واقع؛ مصونّ دارندۀ آن حقیقتِ باطن است. چنان که به قولِ مطلق می‌فرمایند:

🔸『رَاحَةُ الإنسانِ في حَبْسِ اللّسان‏』🔸
✾ راحتیِ انسان، در «به بند کشیدنِ زبان» است.
📚 جامع الأخبار، ص۹۳


💠֎⇦ جمع‌بندی اینکه؛
وقتی لسانِ مطلق و حقیقی - که شخصیّت و انسانیّتِ انسان است -؛ نزولِ اجلال می‌کند و در کنار اعضای دیگر قرار می‌گیرد، از اطلاقی که دارد، مراقبۀ آن؛ به اطلاق، ظاهر است.

🍃⇯֎ بدین معنا که؛
❖از منظرِ #ثبوت؛
«حفظِ لِسانِ ظاهری» (همین زبانِ سرخی که سَرِ سبز می‌دهد بر باد!)؛
❂☜ «حفظِ همۀ اعضا و افعال و صفات» است.

❖و از منظرِ #اثبات؛
«حفظِ همۀ اعضاء و افعال و صفات»؛
❂☜ «حفظِ لسان بودن و انسانیّت» است.

🍃֎⇦ چرا که محفوظ بودنِ هر عضوی از گناه؛ بالحقیقة؛ حضور و گویائیِ لسان در آن عضو است.

🌿۞ لسانِ؛
❂☜ بر عکسِ ابزارِ سایرِ حواسِّ پنجگانه که همگی به ثَنَویّت (دوئیّت) ظاهرند (چشم در بینایی، گوش در شنوایی، مجرایِ بینی در بویایی، دستان در لامسه، همگی #دو تا هستند)؛ #واحد است. پس به قوّۀ این وحدانیّت؛ فتراکِ سایر اعضاء است. که لسان؛
💫☜ مقامِ #جمع_الجمع (جمعِ #قابل و #فاعل) است، بدین معنا که؛
❖⫸ قوۀ چِشایی - که «قابل بودن» است -، و قدرتِ تکلّم - که «فاعل بودن» است -؛ هر دو در لسان، حاضر و ظاهر است.

🍃⇯֎ بنابراین؛
هر خَیر و شرّی، از لسان مطلق (که در کنار اعضای دیگر نیست، بلکه فائق بر همۀ اعضا و حتّی زبان ظاهری است) می‌باشد، چنان که می‌فرمایند:

🔻〖إنّ هَاذَا اللّسانَ مِفْتَاحُ كُلِّ خَيْرٍ وَ شَرّ〗🔺
✾ همانا این زبان کلید هر خوبی و بدی است.
📚تحف العقول، ص۲۹۸


🌿۞ توضیح اینکه؛
#مفتاح و گشایشِ هر شیء؛
🍃֎⇦ نقطۀ حدوث و بقای آن است.
که «هاذَا اللِّسَان» فرمودنِ حضرتِ باقرُ العلوم (؏)؛ که گشایندۀ عِلمِ مطلق، و مُنْشِئِ عالَم به عِلم حضوریِ «إنّ اللهَ عِلْمٌ لَا جَهْلَ فيه‏؛ خداوندﷻ علمی است بدون جهل؛ 📚 التوحيد، للصدوق، ص۱۳۷» هستند، چنین است که؛

༺𒆳
֎⇦ با «ها»یِ تنبیه؛
💫☜عالَمِ فرق و کثرت را متنبّه و جمع می‌نمایند.

֎⇦ و با «ذا» یِ تقدیس (اشاره به دوریِ غیبُ الغیوبی و مقام خفا و خلوَت)؛
🌿☜عالَمِ جمع و وحدت را به میدان می‌آورند.

֎⇦ و در نقطۀ «هاذَا اللِّسَان»؛
🍃☜ خلوَتِ «ذا» و جلوَتِ «ها» را نشان داده، و مقامِ جمع الجمعی این حقیقت را عیان می‌نمایند.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•᯽👇🏻ادامۀ سخن👇🏻᯽•༻

🌕
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM