کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
325 subscribers
1.79K photos
524 videos
95 files
1.43K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram


🍃۞ بدین معنا که؛
موجودات؛ همین که پا به عرصۀ وجود گذاشته و خود را در کنار حقّ دانستند؛
❂☜ کفرانِ أحد و صمد بودنِ حقّﷻ است.
پس روزه، به عنوانِ کفّارۀ این کفران؛ باید طوری باشد که با جانت ندا کنی که من نیستم و تو هستی ...
این است که ظهوراتِ تو باید برود‌.

⚜️برای همین؛ صائم در ترکِ عمل باید باشد.
یعنی؛ نخورد، ننوشد، زاد و ولد نکند.
و حتّی نبایستی حقیقتاً بخوابد!
این است که خوابیدنش نیز به عین بیداری‌اش است، آنچنان که انگار نخوابیده است، چنان که می‌فرمایند:

🔻〖نوْمُ الصّائمِ عبادةٌ〗🔺
خواب روزه‌دار، عبادت است.
📚الكافي، ج‏۴، ص۶۴


🔰چند کلمه در شرح:

֎ خداوند؛ «لا هو الّا هو»است.
(﴿اللهُ لا إله إلّا هو﴾؛ بقره، ۲۵۵)
֎ روزه تنها عبادتی است که در «نفی» است وُ ظهورِ «لا هـــو» و جلالِ حضرت حقّﷻ.
֎ و سایر عبادات؛ در «اثبات» است وُ ظهورِ «الّا هو» و جمالِ حضرت حقّﷻ.

✿‌⫸ برای همین در سایر عبادات، بایستی عملی انجام شود (که این اثبات است)، مثلاً حجّ، زکات، خمس، جهاد، وضو، تیمّم، نماز، صدقه و همۀ این عبادات؛ در انجام دادن و ظهور است.

❀⫸ امّا صوم (روزه)؛ بر عکسِ سایر عبادات؛ ترکِ عمل است، و نه عمل.

🍃۞ بدین معنا که؛
❂اولّاً صوم؛ در عمل کردن نیست، بلکه در امساک و ترک اعمالی است که شارع مقدّس آنها را به عنوان مُفْطِراتِ روزه نام برده است.
چنان که می‌فرمایند:

🔻«الصّيامُ؛ ☜اجْتنابُ المحارم‏»🔺
📚بحار الأنوار، ج‏۶۸، ص۲۳۳

❂ثانیاً در روزه؛ عملِ جوارحی (بدنی) انجام نمی‌شود. و از این جهت، روزه در اَعیان، ظاهر نیست و از همۀ ماسِوَی‌الله پوشیده است. و جز خدا و خودِ صائم، کسی روزۀ صائم را نمی‌بیند (مگر خودِ صائم بگوید.).


🍃۞ این امساک و ترکِ عمل در روزه؛
در جهتِ نفیِ مِثلیّت برای حقّﷻ است.
☘️ که؛ حضرت حقّﷻ؛
❂☜ ﴿لَيسَ كَمِثلِهِ شَيءٌ؛ شوری، ۱۱﴾ است.


🍃۞ و صائم (روزه‌دار) با روزه‌اش - که ترک اعمال خاصّی است -، انّیّتِ اعتباری خویش را کنار می‌زند (علّت این اعمال خاصّ را در دنباله خواهید خواند.). پس در این ترک؛ دیگر خودش نیست، بلکه معبود به او ظاهر می‌شود.

🍃۞ این است که؛
❂☜ «الصّيامُ تَثْبيتاً لِلْإخلاص»
✾ روزه، ثباتِ اخلاص است.
📚 علل الشّرائع، ج۱، ص۲۴۸

🍃۞⫸ که من نیستم و تو هستی ...
و بدین ترتیب؛ برداشته شدنِ إنّیّتِ اعتباری، کفّارۀ #ذنب_عظیم خواهد بود.


🍃۞ امّا این ترک اعمالِ خاصّه از کجاست؟

🔆صوم؛ ظهورِ حقیقت است و ما فوقِ عبادات و اعمال دیگر، چرا که صوم؛
صفتِ «صمدیّتِ حقّﷻ» است.

🍃֎ آثار صمدیّت حقّﷻ در افعال، این است که؛
❂☜ خداوند؛ نمی‌خورد و نمی‌نوشد و نمی‌خوابد و زاد و ولد ندارد.
چرا که حقّﷻ؛ از اینکه صمد است و بی‌نیاز، منزّه از این اعمال است.
(این اعمال را چون ظاهراً درک می‌شوند، بهتر می‌شناسیم. وگرنه در صفاتِ باطنی نیز خداوند، منزّه از صفات ناصَواب است.)

🍃۞ حال؛
صائم [به روزه]، مُتَصِّف به صفتِ #صمد می‌شود و این اتّصافِ او به صفتِ صمدیّت است که ترکِ صفات و اعمالی خاصّ را برای او واجب می‌گردد.

֎⫸ و این #ترک و نفی - که ظهور صمدیّت حقّﷻ است -، در سه مرتبۀ #جسد، #نفس، و #قلب بایستی ظاهر شود، چنان که در فرمایشات نورانی حضرت مولی علی (؏) در غررالحکم؛ به «صَوْمُ الجَسَد»، «صَوْمُ النّفْس» و «صَوْمُ القَلب» اشاره شده است.

🍃⇚بنابراین؛
امساک از مُفطرات روزه، در این سه مرتبه باید باشد‌ که کفّارۀ ذنبِ عظیمِ #بودن در کنارِ بودِ صمدانیِ حقّﷻ، و به واقع؛ پناه بردن به حضرتِ حقّﷻ است، چنان که در استعاذۀ شب‌های دهۀ آخر ماه رمضان، عرضه می‌داریم:

🔻〖 أعوذُ بِجَلالِ وَجْهِكَ الكريم أنْ يَنْقَضِيَ عَنّي شَهْرُ رمضان
أو يَطْلُعَ الفَجرُ مِنْ لَيْلَتِي هَذِهِ وَ لَكَ قِبَلِي ذَنْبٌ أو تَبِعَةٌ تُعَذِّبُنِي عليه〗
🔺

◉ پناه مى‏برم به جلالِ وجه كريمت كه بگذرد از من ماه رمضان
◉ يا برآيد سپيده‌دمِ این شب بر من
و من در پيشگاه تو بر خود، گناه يا پيگردى داشته باشم كه مرا بر آن عذاب فرمايى.

📚 مفاتیح‌الجنان


👁‍🗨 اگر به لطف حقّﷻ چشمانِ وحدت‌بین باز شود؛ خواهیم دید که این شخصِ روزه‌دار نیست که ترکِ ما سوَی الْمحبوب می‌کند، بلکه خداست که به «عبد»ش، ترکِ غیرِ خودش را می‌نماید. که این؛ کمالِ انقطاعی است که در مناجات ماه شعبان طلب کردی و عرضه داشتی:

🔻〖إلهي!
هَبْ لي كمالَ الإنقطاعِ إليک〗
🔺
✾ خدایا!
به من کمالِ انقطاع و فنا به سوی خودت را عطا کن.

🍃۞ و در ماه رمضان؛
پرده از اجابتِ دعایت برداشته شد.






«وَ الحمدللهِ الّذي جَعَلَ مِنْ تِلكَ السُّبُلِ شَهْرَهُ شَهْرَ رمضان»

📚 صحیفۀ سجّادیه (؏)، دعای ۴۴


🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#پایان_لطیفه_دوم_حقیقةالصیام
#لطیفه_ترک_عمل_بودن_روزه




─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
.

🌿༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻
❖ لطیفۀ سوّم:
صیام و وجوب رحمت حقّﷻ

〰️〰️〰️〰️〰️
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/129
┅─┅─═• 📖🌙 •═─┅─┅

⚜️ جهتِ بیان این لطیفه از این سلسله لطائف، مقدّمۀ کوتاهی لازم است. که این مقدّمه؛
لطیفه‌ای است برای اهل معنا!
پس إن‌شاءالله عزیزان به طور مجزّا و مستقلاً نيز در این معنا غور نمایند و اشارات آن را در مهدِ تأمّل بپرورند.

🍃۞ و امّا مقدّمه؛

📝 متعارف است که نوشتن را "کتابت" می‌گویند.
🔲 ولی در اصل، "کـَـتَب" به معنایِ جمع کردن است.

در واقع چون حروف و کلمات را در نوشتن، کنار هم جمع کرده و خواندن آنها را بهم مُنضَم می‌کنیم، این جمع کردنِ کلمات و حروف و مقیّد ساختنِ آنها در قالبِ یک نوشتار، به «کتابت» خوانده می‌شود.

🗣 امّا اگر کلامی در حقیقتِ جمع بودن باشد، ولی هرگز بر اوراقی هم نوشته نشود، باز "کتاب" خوانده می‌شود.


✴️ "قرآن"؛ از ریشۀ "قـَــرَأ" است.

"قـَــرأَ" به دو معناست:

✓➊ خواندن
✓➋ جمع کردن

🌱 این دو معنا بهم مربوط است.
"خواندن"، در "جمع بودن"ِ حروف و کلمات ممکن است. و هر آوایی، به معنایِ خواندن نیست.

اصلاً نقطۀ "خواندن"، نقطۀ "جمع" است.


🔳 وقتی گفته می‌شود "قرآن"؛ تصوّر ابتدایی یک کتاب با صفحاتی متعدّد را از ذهن پاک کن!

⇫✓➊ درست است که "قرآن"، شیءِ قابل قرائت است. امّا در جلالتِ و لُبّیتِ "قرائت" به آن نظر کن.
یعنی کینونت و بودِ آن "قرائت" است.

مطلب را تنزیل می‌دهم تا بهتر روشن شود:

◉ اگر آنچه از قرآن را در حافظه دارید و بخوانید (و نه از رویِ مصحَفِ نگاشتۀ شدۀ قرآن)؛ باز هم آنرا قرائت کردید.
◉ اگر چشم‌ها را ببندید و با طهارت، مسِّ حروفِ نگاشتۀ شدۀ قرآن را بنمائید؛ باز در قرائت آمدید.
◉ اگر آیاتی از قرآن را تصوّر کنید؛ باز هم "قرآن" را به "قرآن" بودن تصوّر کرده‌اید و در قرائت آمدید.

این را برای هیچ کتابی نمی‌شود بیان کرد.
[هرچند با تنزیل قرآن، تمام کتب آسمانی منسوخ شده است، امّا علی فرضِ این منسوخ شدن] حتّی سایر کتب آسمانی اگر «در کنارِ قرآن» قیاس شوند، چنین خصوصیّتی را ندارند. و قرآن را فرمودند 🔻«هُوَ مُهَيْمِنٌ‏ عَلَى سَائِرِ الْكُتُبِ»🔺(قرآن هیمنه بر تمام کتب الهی دارد /📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۲، ص۶٠۱).

🔰 قرآن، مقامِ جمع الجمع است و برای آن، فرمودند:

🔹«لَيْسَ بِخَالِقٍ وَ لَا مَخْلُوقٍ
وَ لَكِنَّهُ كَلَامُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل»🔹

نه خالق است و نه مخلوق،
بلکه کلامِ خدایِ عزّ و جلّ است.
(📚 التوحيد للصدوق، ص۲۲۳)

📘 کتب دیگر، بعد از اینکه بر جائی ثبت شوند (مثلا بر رویِ کاغذ)، قابل قرائت می‌شوند.
یعنی خودشان، غیر از قرائتشان هستند.

✴️ امّا قرآن؛ خودش و قرائتش یک شیء است.
قرآن، در ذات و کینونتش، "قرآن" است و "مُبین" است و آشکار.

اینجا جایِ تأمّل است!
تناول طعامِ معرفتی، که روزی فرمودند، در ماه مبارک رمضان که "ربیع القرآن" است، گوارایی دو چندان دارد.
نوش وجود کسانی که به جانْ تناول فرمودند.


❗️"قرآن" را با هیچ کتابی قیاس نکنیم. که حضرات آل الله (علیهم السلام) که روح و حیاتِ قرآن، و حقیقتِ آن هستند، می‌فرمایند🔻لا یُقاس بنا احدٌ🔺 (احدی با ما قیاس کرده نمی‌شود/ 📚معانی الاخبار، ص۱۷۹).


💠 ذاتِ قرآن، ذاتِ قرائت است.
و نظیر و شبیه ندارد.

اصلاً هر چیزی که قابل قرائت باشد، در نقطۀ «قرائت شدن»، ظهورِ قرآن است.
قرآن، در "قرائت" آنقدر در ملئیت است که نیاز به حروف بر روی کاغذ ندارد و تفضلاً در حروف آمده.
حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله از مقامِ قرائت در خفایِ قرآن، قرآن را قرائت می‌فرمودند.

و از این رو به «حسب ظاهر» (دقّت بفرمائید!) حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله در خواندن و نوشتنِ ظاهری نیامدند که قرآن می‌فرماید:

💎 【وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِيَمينِكَ إِذاً لاَرْتابَ الْمُبْطِلُون‏】💎
و تو پيش از [نزول‏] آن هيچ كتابى را نمی‌خواندی و با دست خود آن را نمی‌نوشتی، و گر نه باطل‌انديشان قطعاً [دربارۀ قرآن‏] به شک می‌افتادند.
(عنکبوت،۴۸)

⇫ و این مطلب، تفوّق حضرت (ص) بر هر خواندنی و نوشتنی است.
و چون بحث این مقاله نیست، به اشاره عرض میشود که :

☀️ قرآن؛ جلوۀ کلام رسول اکرم (ص) است.


⇫✓➋ قرآن؛ جامعِ حقیقی است که همۀ اشیاء را احاطه کرده است که 《رَطْب》 و 《یابِس》 را در خود جمع نموده که فرمود 【 وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مُبينٍ】‏ (هيچ تر و خشكى نيست مگر اين كه در كتابى روشن [درج‏] است./ سورۀ انعام آیۀ۵۹).

به کاشفیّتِ وَلوی آل الله علیهم السلام، این حقیقت واضح خواهد شد.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔹
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹

🍃امّا ...
✿ علاوه بر اینکه خودِ نام "قرآن" معنایِ «جمع کردن» را می‌رساند، نام دیگرِ قرآن، «کتاب» است.
که بیان شد «کتَبَ» به معنایِ «جمع کردن» است.

همینقدر برای ادامۀ بحث ما کفایت می‌کند که بدانیم "کَتَبَ" در حقیقت به معنایِ «جمع کردن» است.
🍃و امّا بعد ...

🔰 قرآن می‌فرماید:

💎【كَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَة】💎
🔹خداوند رحمت را بر خود نوشته است.
(سورۀ انعام، آیۀ ۱۲)

🔶 آیا این آیه چنین معنایی دارد که رحمت چیزی بود و خداوند فاقدِ آن بود و بعد بر خودش رحمت را نوشت یا مقرّر و واجب نمود؟!

🔹معنا کردن با مقدّمۀ آلودگیِ به دوئیّت و شرک، همین گونه است که خدا را چیزی و رحمتش را چیز دیگری می‌داند.

☀️ ملَئیّت و صمدیّت حقّ، جا برای این نمی‌گذارد که رحمت، چیزی جز خودیّت او باشد.
ذات خداوند، سراسر خیر و رحمت است و از ملئیت و شدّت رحمت، در 🔻كتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَة🔺 می‌آید.
نه از اینکه نفْسَش چیزی بود و فاقد رحمت، و حالا رحمت بر آن مکتوب شد.


🔻【كتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَة】🔺؛ بیانِ وجوبِ واجب الوجود است.

وجوب، نقطۀ جمعیۀ ثبوت است.
بیانِ نقطۀ «جمعیۀ» وجوبِ واجب، این کتابت است.

🔲 این مکتوب؛ نقطۀ مَکتوم بودنِ ذات است.

شدّتِ «بود»، به «نمود» آمده است.
شدّت رحمت در کَتمِ ذات، به نمودِ رحمت در کتابتِ بر ذات ظاهر شده.

🔻كتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَة🔺فعل نیست. بلکه بیانِ خداوندیِ خداست.


⭕️ دو دیدگاه را دقّت بفرمائید:

✖️➊ یکی می‌گوید: رحمت و وجوب رحمت، بر نفس الهی نبوده، و بعد نوشته شده.
✔️➋ با بینشی که می‌گوید: رحمت، در وجوبِ واجب الوجود است.

🌱تفاوت این دو بینش تفاوت شرک و توحید است.


رحمت؛ شخصِ حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله هستند که حضرات آل الله(ع) «نَفْسُ الله تعالی» می‌باشند (📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۹۷، ص۳۳۱).


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔹
🔹

🍃۞ الغرض؛
معارف بایستی از ذاتِ حقّﷻ بررسی شود. چرا که همۀ دین، وَ بایدها و نبایدهای احکام - که امر به معروف و نهی از منکر است -؛ جلواتی از ذاتِ حقّﷻ است.
֎ بدین معنا که؛
❂☜ هر بایدی و نبایدی در شریعت؛ از شدّت نفی و اثباتِ ذاتِ واجب الوجود است.
که او‌ﷻ؛ 🔻 لا هــــو الّا هــــو🔺 است.

🍃۞ توضیح اینکه؛
👁‍🗨 دیدگاه ما نسبت به هر مطلبِ معرفتی، باید از شخصِ حقیقی عالم، تا آن مطلب باشد.
چرا که؛
❂☜«المَعْرِفَةُ صُنْعُ الله؛ 📚دعائم الإسلام، ج‏۱، ص۱۳». و #صنع_الهی؛ یک فعل مانند افعالِ سایرین نیست. بلکه ظهورِ فعلیّتِ محضۀ حقّﷻ است.
و از اینکه نقطۀ اتقان و استواریِ حقّﷻ است؛ اتقانِ هر شیئی است، چنان که قرآن می‌فرماید:

🔅『 صُنْعَ الله الَّذي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْ‏ء 』🔅
📘سورۀ نمل، آیۀ ۸۸

✳️ بنابراین؛
معرفت به هر امر، و هر حکمِ شریعت نیز؛ از معرفت به خودِ حقّﷻ باید باشد، چنان که می‌فرماید؛

◣〖بِكَ عَرَفْتُكَ وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِي عَلَيْكَ وَ دَعَوْتَنِي إِلَيْك‏〗◢
تو را به خودت شناختم و تو مرا بر خودت دلالت کردی و بسویِ خودت دعوت نمودی.

(📚 فرازی از دعای پر فیض ابوحمزه ثمالی)

🍃۞ آنان که معارف را صرفاً در #مقام_فرق (یعنی؛ #مقام_جلوت، #مقام_اشاره) نظر می‌کنند، در تفاوت‌ها و فرق‌ها گرفتار می‌شوند. و جمع‌بندیِ حقائق برایشان مشکل و مغلق خواهد بود.

👁‍🗨 امّا چنانچه به عنایات حقّﷻ، چشم بر جمالِ #شخص_حقیقی عالم باز شد، و توحید را از مبدأ تا انزال و تنزیل و [در کُلِّ] تجلّیات حقّﷻ نظر کردیم؛
❂☜ نظامِ جُمَلیِ عالم را جلوۀ حضرت أحدﷻ خواهیم دید و می‌یابیم که همۀ امور، ظلِّ ممدودِ این شاخص است. و مسائل، به اوﷻ، و در اوﷻ معنا می‌شود.

◎ چون بینش توحیدی تصحیح شد، و مشاهده شد که شخصِ حقیقی عالم، حضرتِ حقّ تعالی، عالَم و امور و شئون را فراگرفته؛
آنگاه معرفت به احکام از حضرتِ حقّ که 🔸لا هو الا هو🔸 است («اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُو ؛ سورۀ بقره آیۀ ۲۵۵») حاصل میشود. ➷

⭕️پس چون این مطلب و حقیقت را یافتیم، دقّت کنیم:
🔺◉ هر #نهی، در شریعت؛ از شدّتِ نفیِ «لاهـــو»یِ حضرت حقّﷻ است. یعنی؛
❂☜#جلال حقّﷻ است که منشأ نهی از منکر می‌باشد. و نواهی الهی (اموری که نهی از انجامش شده)، ظهورِ شدّتِ جلال حقّﷻ است.

🔺◉ و هر #امر، در شریعت؛ از شدّتِ «الّاهـــو»یِ حضرت حقّﷻ است. یعنی؛
❂☜#جمال حقّ است که منشأ امر به معروف می‌باشد. و اوامر الهی (اموری که امر به انجامش شده)، ظهورِ شدّتِ جمالِ حقّﷻ است.


نکته :
همانطور که خداوند، مرکّب از اجزاء نبوده بلکه بسیط است؛ امرها و نهی‌های در شرع و احکام که ظهورِ 🔸لا هو الا هو🔸 است، یک حقیقتِ مطلقه است. و انفکاک و تباینِ «حدّی»، و جدایی بین اوامر و نواهی الهی وجود ندارد.

(مقاله‌ای با عنوان #حق_تعالی_احدی_المعنا_است در #کانال_معرفة_الحق نگاشته شد که إن شاء الله خوانندگان این مقالات، پیش‌نیازهایِ این مباحث را خوانده باشند.
رجوع شود به 👈🏻 https://telegram.me/ehsannil3/310)

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔹
🔹

🍃۞ النّهایة:

🔰 قرآن کریم می‌فرماید:

💎 【 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا
«كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ»
كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ】
💎

🔹اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، روزه بر شما مقرّر شده همان طور كه بر اقوام قبل از شما واجب شده بود. شايد با تقوا شويد.

📘سورۀ بقره، آیۀ ۱۸۳

🍃۞ حضرتِ حقّﷻ؛ شخصِ شخیصِ «المؤمن» است.
(❂☜【السَّلامُ «الْمُؤْمِنُ»】؛ سورۀ حشر، آیۀ ۲۳)

🔆 و «مؤمنین»؛ ظهورِ «المؤمن» بودنِ حضرتِ حقّﷻ هستند که؛

🔻«الْمُؤْمِنُ مِرْآةُ الْمُؤْمِن‏»🔺
مؤمن، آئینۀ مؤمن است.
📚 تحف العقول، ص ۱۷۳

🍃۞ الغرض؛
«وجوب و مکتوب بودنِ رحمت بر ذات حقّﷻ»؛ در «وجوب و مکتوب بودنِ صیام بر #مؤمن»، ظاهر می‌شود.
یعنی؛
💎كَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَة💎 در؛ ❂☜ 🔻كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ🔺 ظاهر است.

🍃۞ و مجهول بودنِ فعلِ «كُتِبَ» (در 【كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ】)، نه از مجهولِ بودنِ حدّیِ فاعل آن است. معلوم است که فاعلِ این کتابت و واجب کردن، خداست!

❂☜ بلکه مجهول بودنِ «كُتِبَ»؛ نشان دهندۀ این است که واجب بودنِ صیام، در تعیّنِ افعالِ ظاهری نیست.

یعنی اینطور نیست که واجب نبود، و بعد واجب شد. و اینطور نیست که واجب بودنش از این عالم دون است.
بلکه وجوبش از نقطۀ رفعت و عُلوّ ذاتیِ خداوند است. بدین معنا که حقّﷻ؛ لا إشاره و «#مجهولة القدر» است و در غیبوبت است.

🍃۞ بنابراین؛
«کُتِبَ»یِ مجهول در 🔻كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ🔺؛ ظاهر کنندۀ «كَتَبَ»یِ معلوم در 💎كَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَة💎 می‌باشد.

(و سخن‌هایِ دیگر که مجالِ بیانش نبود!)

♻️ مطلب را با فرمایشی از مولایم حضرت علیّ بن موسی الرّضا علیهما السلام جمع بندی می‌کنم، که می‌فرمایند:


♦️『 مَنْ صَامَ‏ شَهْرَ رَمَضَانَ وَجَبَتْ لَهُ الرَّحْمَةُ 』♦️
✾ کسی که در ماه رمضان روزه می‌گیرد، رحمت برای او واجب می‌شود.

📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۹۴، ص۸۰

🍃۞ که صومِ مؤمن؛
رحمت را از نقطۀ ذاتیۀ حقّﷻ، بر حقّﷻ واجب می‌کند.
و وجوبِ صیام؛
☀️☜ جلوۀ وجوبِ رحمتِ ذاتیِ حقّﷻ است.




«اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ كَمَا حَمِدْتَ نَفْسَكَ
وَ أَوْجَبَ الْحَمْدِ جَزَاءً عَلَيْكَ حَمْداً»

📚 از ادعیۀ ماه مبارک رمضان
إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج‏۱، ص۱۶۳




🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_صیام_و_وجوب_رحمت_حق




─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
.

🌿༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻
❖ لطیفۀ چهارم:
صیام؛ حقیقتِ اشیاء

〰️〰️
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/134
┅─┅─═• 📖🌙 •═─┅─┅


🍃۞ در مقالات قبل بیان شد که «صیـــام»؛ ظهورِ صمدیّت و جلالتِ حضرت حقّﷻ است.


🔆 حضرت حقّﷻ که خود،【لا هو الّا هو】 است، جلالیّت اوﷻ؛ «#لا هــو» است.
بدین معنا که؛
❂☜ خداوند است که نمی‌خورد و نمی‌آشامد و نمی‌خوابد و زاد و ولد ندارد‌.

֎ #صیام؛ حقیقتِ اللهﷻ است. و حقیقتِ الله، ولیِّ اوست. و حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) می‌فرمایند:

🔻〖نحْنُ الصِّيَامُ〗🔺
✾ ما حقیقتِ روزه هستیم.
📚 بحار الأنوار، ج ۲۴، ص ۳۰۳


✿ هر شخصی در نقطۀ عبدیّت، ظاهر کنندۀ ربّ و معبود است. یعنی به هر اندازه که عبد باشد، فانی در معبود و ظاهر کنندۀ معبود است، چنان که حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) می‌فرمایند:

🔸〖 العبوديّةُ جوهرةٌ كُنْهُهَا الرُّبوبيّة〗🔸
✾ عبودیّت جوهره‌ای است که باطنش ربوبیّت است.
📚مصباح الشریعه، باب ۱۰۰، في حقيقةِ العبودية


🍃۞ صیامِ عبدِ صائم (روزه‌دار)؛ ظهورِ حقیقتِ صائم بودنِ خداوند است. اینچنین است که از مُفطراتِ روزه، نهی می‌شود. به دیگر بیان؛
شدّت نفیِ جلالیِ حقّﷻ (یعنی؛ «لا هو»)، در نهیِ از مفطراتِ روزه ظاهر می‌گردد.

🍃۞ حضرت حقّﷻ؛ في نفسِهِ و بِذاتِهِ، واجبُ الإطاعه است، نه اینکه به حسب غیرِ خودش واجبُ الإطاعه باشد.

֎ ما غالباً برای اطاعت در ذهنمان یک مُطیع (اطاعت کننده)، و یک مُطاع (اطاعت شده) در نظر می‌گیریم و بعد می‌گوییم مُطاع، برای مُطیع، واجب الإطاعه است!
امّا حضرت حقّﷻ؛
❂☜ مطلق است.
و تمام شئوناتِ او، به اطلاقش بایستی دیده شود. در نتیجه؛
واجب الإطاعه بودنِ خداوندِ صمد، از بیرون از اوﷻ نیست.

֎⇦ بنابراین؛ خداوند به خودیِ خود،«واجبُ الإطاعه» است. و «مؤمنین»، واجبُ الإطاعه بودنِ خدا را «می‌پذیرند».

🍃۞ اطاعتِ خداوند؛ في ذاتِهِ، «فَـــرض» است. یعنی واجب است. ➷
❖ و این اطاعت، در ترسیم عالم؛ «افتـــراض» نام دارد.

تذکّر:
«افتراض»؛ مصدر باب #افتعال است.
و باب افتعال؛ مطاوعه و پذیرش را می‌رساند.
↲ یعنی؛
«افتراض» به معنیِ «پذیرشِ» واجبُ الإطاعه بودنِ حقّﷻ است.
حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) که ظهور تامّهٔ حقّﷻ هستند؛ «مفترض الطاعه» (یعنی واجب الاطاعه) می‌باشند.


🔰حضرت امام علیّ بن موسی الرضا (علیهما السّلام) در مورد حقّﷻ می‌فرمایند:

🔻〖 عَالِمٌ إِذْ لَا مَعْلُومَ
وَ خَالِقٌ إِذْ لَا مَخْلُوقَ
وَ رَبٌّ إِذْ لَا مَرْبُوبَ
وَ إِلَهٌ إِذْ لَا مَأْلُوهَ 〗
🔺

✾[خداوند] عالم است در حالی که معلومی نیست.
و خالق است در حالی که مخلوقی نیست.
و ربّ است در حالی که مربوبی نیست.
و اله است در حالی که شیدائی نیست.

📚التوحيد، للصدوق، ص۵۶


🍃۞ بنابراین؛
❂☜ خداوند به حَسَبِ مخلوقات نیست که خالق است. بلکه خالق بودن، ذات خداوند است و از شدّت خالق بودن است که مخلوق را می‌آورد. و مخلوق، خالقیّت حقّﷻ را می‌پذیرد.

🍃۞ به همین صورت؛
֎⇦ خداوند به حسبِ گنهکاران نیست که غفّار است. بلکه غفّاریّت؛ ذاتِ خداوند است. نه به حسب غیر، بلکه به خودیِ خود، غفّار است. یعنی شدّتِ غفاریّت خداوند در ذات، مغفور را می‌آورد. و مغفور، غفاریّت حقّﷻ را می‌پذیرد.

🍃۞ به همین صورت؛
֎⇦خداوند به حَسَبِ مخلوقات نیست که رزّاق است. بلکه رزّاق بودن، ذات خداوند است و از شدّت رزّاق بودن، مرزوق را می‌آورد. و مرزوق، رزاقیّتِ حقّﷻ را می‌پذیرد.


⚜️ این خدایِ صمد است که نیاز به هیچ چیز ندارد. و تمام شئوناتش در خودش معنا می‌شود. و شدّت صفاتِ اوست که عالَمِ ظاهر را ترسیم می‌کند.

🍃۞ و الغرض، به همین صورت؛
❂☜حقیقتِ صوم در حقّﷻ است که صائم را می‌آورد. و افعال و صفات و ذاتِ صائم؛ پذیرش و مطاوعۀ حقّﷻ، و ظهورِ حضرتِ #صمد است.


🔰 از طرفی؛
حضرت حقّﷻ در حدیث قدسی می‌فرماید:

🔻〖 عبدي!
خَلَقْتُ الأشياء لِأجْلِكَ و خَلَقْتُكَ لِأجْلي‏〗
🔺

✾بندۀ من!
همۀ اشیاء را برای تو خلق کردم و تو را برای خودم خلق نمودم.

📚مشارق الأنوار، ص۲۸۳

🌿۞ بنابراین؛
عالَم، به تَبَعِ عبدِ مؤمن و برای او خلق شده است.
و تمام اشیاء؛ در پیِ عبدِ مؤمن است که مخاطبِ حقّﷻ واقع می‌شوند، وگرنه اصلاً مورد اعتناء نیستند.




︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM



🔆 اوّلُ المؤمن، و حقیقتِ مؤمن و ایمان (و عبد حقیقی)، حضرات آل‌الله (؏) می‌باشند.
🔅 و هر مؤمنی، «در نقطۀ مؤمن بودن»، جلوه‌ای از جلواتِ ائمۀ اطهار (؏) است.

🍃۞ همۀ موجودات، در نقطۀ «موجود» بودن، #تکوینا مؤمن هستند و تسلیمِ حقّﷻ و مسبِّحین اوﷻ، چنان که قرآن می‌فرماید:

💎【 وَ لَهُ أسْلَمَ مَن في السّماواتِ وَ الأرض
طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إليه يُرْجعون】
💎

✾ حال آنكه هر آن كه در آسمان‏ها و زمين است،
خواه ناخواه فرمانبردار اوست
و همه به سوى او بازگردانده مى‏شوند.

📘 سورۀ آل عمران، آیۀ ۸۳


🌿۞ پس موجودات، تکویناً همه تسلیم حقّﷻ هستند. و همین که «موجود»اند؛ حظّی از «وجود» دارند. و «وجود»؛ خودِ حضرت حقّﷻ است. پس لا جَرَم، تکوینِ هر موجودی ❂☜#ایمان است.

💠 و امّا انسان؛ موجودی مختار است. و در اختیارش، #تشریعا می‌تواند ایمانِ در تکوین عالَم را #بپذیرد یا #نپذیرد.
و این تشریعِ در ظاهر (برای انسان)؛ مدّ همان تکوین باطن است.

🍃۞ پس اگر انسان، أمر به ایمان و تسلیم می‌شود، این حقیقت در تکوینِ عالَم [و انسان] جاری #هست. و اصلاً کینونَت و «بودِ» انسان، ایمان به خدا و تسلیم در برابر حقّﷻ است.

֎⇦ ولی بایستی این ایمانِ در باطن، به اختیارِ خود انسان هم پذیرفته شود. پس أمر می‌شود که؛
💎【 آمِنُوا باللهِ وَ رَسُولِهِ】💎
✾ به خدا و پيامبر او ايمان آوريد.
📘 سورۀ حدید، آیۀ ۷


🍃۞ بنابراین؛
آن ایمان، در باطن و کینونتِ موجودات، وجود دارد و جانِ اشیاء است. ولی انسان، تشریعاً هم در این مطلب باید بیاید تا به انسانیّت باقی بماند.


🔰اشاره‌ای دیگر؛

🌿۞ قرآن کریم می‌فرماید:

💎【سَبَّحَ لله ما فِي السّماواتِ وَ الأرْض‏】💎
✾ آنچه در آسمان‏ها و زمين است،
خدا را به پاكى مى‏ستايند.
📘 سورۀ حدید، آیۀ ۱


🌿۞ به همان منوال که در قبل بیان شد؛

֎⇦ تمام موجودات، تکویناً، مُسبِّحین (تسبیح کنندگان) حضرتِ حقّﷻ هستند.
ولی انسان؛ تشریعاً نیز بایستی مسبّح باشد و أمر می‌شود که؛

💎【سَبّحُوا بُكْرَةً وَ عَشيًّا】💎
✾صبح و شام خدا را تسبيح گوييد.
📘 سورۀ حضرت مریم (س)، آیۀ ۱۱


❂☜ نقطۀ «وجود» در هر «موجودی»، نقطۀ «ایمان» است. و هر موجودی، همین که «هست» [چه بداند و چه نداند، و چه ملحد باشد و چه مؤمن]؛ در کینونت و بودش؛ ⇦ تسلیم حقّﷻ است و مُسبّحِ او ...

🔔 متذّکر شوم که این خصیصه، باعثِ نجات کافر و معاند نمی‌شود! و مطالب عِقاب و عذاب کفّار، از مطالب دقیقِ معرفتی است، که برای مطالعۀ آن، به #کانال_معرفة_الحق مراجعه بفرمائید.
(به آدرسِ ❂☜ https://t.me/ehsannil3/343)


🔰 الغرض قرآن می‌فرماید:

💎【يا أيّهَا الّذين آمنُوا
كُتِبَ عَلَيكُمُ الصّيام 】
💎

✾ ای کسانی که ایمان آورید!
بر شما روزه واجب شد.

📘 سورۀ بقره، آیۀ ۱۸۳


🌿۞ مخاطب حقّﷻ؛ #مؤمنین هستند. یعنی نقطۀ «ایمانِ» افراد، مورد اشاره است.
🔅 ایمانی که در باطن و #تکوین عالَم هست، و حالا در #تشریع، مورد خطاب است.

🔸آیا مؤمن کسی بود و بعد؛ صیام از بیرون از او، بر او نوشته و مقرّر و واجب شد؟!
🔹خیر.

🌿֎⇦ همان طور که برای تسلیم و تسبیح، اشاراتی گذشت، صیام نیز حقیقتِ وجودی همۀ موجودات است.

❆ صیام؛ نفیِ جلالی حقّﷻ است که ظاهر شده است. و به عبارتی صیام؛
❂☜ظهورِ «لا هو» در موجودات است.

֎⇦ که موجودیّت همۀ اشیاء، فانی و هالک در حضرت حقّﷻ است و موجودات؛ به رجوع و فقرِ به سوی حقّﷻ است که خلق شده‌اند و هر موجودی - چه بداند و چه نداند -؛ آن به آن در نفیِ خود، قیّومیّتِ حقّﷻ را طلب می‌کنند.


🌿۞ بحمد الله مقالاتِ متعدّدی برای شرح مطلبِ فوق، در #مباحث_توحید در #کانال_معرفة_الحق ارائه شده است، که مخاطبینِ عزیز می‌توانند آن سلسله مقالات را مطالعه نمایند.
(رجوع بفرمائید به آدرسِ❂☜ https://telegram.me/ehsannil3/213)


جهت یادآوری؛
اشاره‌ای به بعضی از آیات در مبحث توحید:

✓➊ 💎【 كلُّ شَيْءٍ «هالكٌ» إلّا وَجْهَه】
✾هر چیزی في نفسِهِ هالک است،
الّا وجه خداوندﷻ.

📘سورۀ قصص، ۸۸


✓➋ 💎【كلُّ مَنْ عَلَيها «فَـــــانٍ»
وَ يَبْقىٰ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الجلالِ وَ الإكرام】
✾ هر چیزی كه روى آن [زمين] است، فانى‌ ست.
و وجه ربّت که صاحب جلال و اکرام است، باقی است.

📘سورۀ الرّحمن، ۲۶ و ۲۷

✓➌ 💎【 يا أيّها النّاسُ أنْتُمُ «الفُــقــراءُ» إلى الله وَ الله هُوَ الغنيُّ الحميد】
✾اى مردم! شما به خدا نيازمنديد،
و خداست كه بى نياز و ستوده است.

📘 سورۀ فاطر، آیۀ ۱۵


✓➍ 💎【إنّا لله و إنّا إليه «راجعـون»】
✾ همانا ما برای خداییم
و في نفسِهِ در برگشت به او هستیم.

📘 سورۀ بقره، آیۀ ۱۵۶

[⇯֎ شرح و توضیح آیاتِ فوق؛
در #کانال_معرفة_الحق ֎⇯]


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻



🌿۞ اینکه موجودات، می‌خورند و می‌آشامند و زاد و ولد می‌کنند و مانند آن؛ از آنجائی ست که؛
❂☜ نقص دارند.
مثلاً قُوُت می‌خورند، چون صمدیّت و غنایِ در قُوَّت ندارند.
و باید دائماً از غنیِّ مطلقﷻ ارتزاق داشته باشند.

🍃֎⇦ نقطۀ ارتزاق از حقّﷻ در هر موجودی، نقطۀ #فقر اوست.
و موجودات؛
از #ذات و #صفت و #فعل (تمام مراتبِ وجودی)؛
❂☜ فقیر مطلق هستند.


🔰 حال؛
🌿۞ روزه از فعل تا صفات، و سپس ذات، لحاظ می‌شود. بدین معنا که؛

🔻֎⇦ روزه در #افعال، یعنی؛
نخوردن، ننوشیدن، زاد و ولد نکردن (کلاً مفطرات روزه در افعال). و صائم با افعالِ «لاهو» ئیِ روزه، ظهورات و تعیّناتش می‌رود. یعنی؛ در افعالش فریاد می‌زند که:
«من نیستم وُ خدا هست» (#توحید_افعالی).

🔻֎⇦ در #صفات نیز؛
چون #صفات_رذیله را کنار می‌گذارد، نبودِ صفتیِ خویش، و بودِ صفتی خدا را ظاهر می‌سازد (#توحید_صفاتی).

🔻֎⇦ و امّا در #ذات؛
صائم در ذات، آن است که دائماً في نفسِهِ می‌گوید «اصلاً من نیستم که نیستم. بلکه خدا هست» (#توحید_ذاتی).


🍃⇯֎ همان طور که بیان شد؛ تمام اشیاء، في نفسِهِ چنین نِدائی را دارند و مسبّح هستند وُ في نفسِهِ و تکویناً #صائم می‌باشند.

🌿۞ منتها خداوند برای مؤمن، پرده از حقیقت و تکوینِ عالم برمی‌دارد و با أمرِ به روزه، او را نهیِ از مفطرات می‌کند که؛
«لا تأکُلْ» (نخور)
«لا تَشرِبْ» (ننوش)
«لا»
«لا»
و‌ «لا» إلی آخره (سایر مفطرات).

🍃֎⇦ تا آنجایی که اصلاً:
«لا تکُنْ» یعنی؛ نباش ...
◻️ که در اصل از اوّل هم نبودی. که همۀ اشیاء فی نفسه «هالِكٌ» و «فان» هستند. امّا و امّا؛
❂☜ این نبودنِ تکوینی را تشریعاً هم #بپذیر.


🌿۞ خوردن و آشامیدن و زاد و ولد کردن و صفات دیگر - که همه نقیصه و رذائل و ظهورِ انیّتِ انسان بود -، در برابرِ انیّت اوﷻ، «ذنب عظیم» محسوب نمی‌شد!

◼️ چرا که #ذنب_عظیم؛
❂☜ إنیّتِ انسان است.


⤵️ بنابراین؛ اگر برای انسان:
🔻◉ روزه در افعال؛ #توحید_افعالی را رقم میزند،
🔻◉ و روزه در صفات؛ #توحید_صفاتی را ترسیم می‌نماید،
🔻◉ روزه در ذات؛ #توحید_ذاتی را محقّق می‌کند؛

🍃֎⇦ صیام خواصّ؛ کفّارۀ «#ذنب_عظیم» یعنی؛ «انیّت» است.

🌿۞ همان طور که گناه در سه مرتبۀ کلّی #فعل و #صفت و #ذات می‌باشد، ماه مبارک رمضان، پوشانندۀ ذنوب در #افعال، #صفات و #ذات است. و حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) به قول مطلق؛ ماهِ رمضان را پوشانندۀ ذنوب معرّفی می‌فرمایند، که؛
🔅《رمضانُ المُكَفِّرُ》🔅
📚مستدرك الوسائل، ج‏۷، ص۵۴۴


🍃۞ چنین غوغایی در روزۀ ماه مبارک رمضان است.

☘️ و اینچنین است که در هر «شبِ» ماه مبارک رمضان، دو رکعت نماز وارد شده است که چکیدۀ صیامِ آن روز، مُسجَّل به سرّ الصلوةِ این معراج در معنا شود! (📚 این نماز، در کتب ادعیه و از جمله کتاب شریف مفاتیح الجنان آمده است)

🍃֎⇦ خواصّ؛ مراقب بر رعایتِ این هبه هستند.

🔰 می‌فرمایند:

🍃֎⇦ در هر رکعت، بعد از حمد، ۳ بار سورۀ توحید بایستی خوانده شود (که به این سه مرتبه؛ ان شاء الله توحید در مراتبِ سه‌گانه در وجود محقّق می‌گردد).

🍃֎⇦ و چون سلام داده شد، چهار تسبیح خاصّ و هفت بار تسبیحات اربعه را بخواند (لطائف دارد!).

🍃֎⇦ در آخر بگوید:

🔻【سُبحانكَ
🔻◉ سُبحانكَ
🔻◉ سُبحانكَ
💢 يا عظِيمُ اغْفِرْ لِيَ «الذَّنْبَ الْعَظيم»】


🍃֎⇦ و نهایتاً ده مرتبه #صلوات بفرستد. که صلۀ مراتبِ عاشرۀ ایمانی است با باطن البواطنِ حقّﷻ، یعنی حضراتِ مبدأ الوجود؛ ائمۀ اطهار (علیهم‌السّلام)


⇯֎💢 «اغْفِرْ لِيَ الذّنْبَ العَظيم»
یعنی؛
֎⇦ هر آنچه در صیامِ روزی که گذشت (صوم در فعل و صفت)؛ نهایتاً برای این بود که «الذَّنْبَ الْعَظِيم» که انیّت من بوده، به عظمتِ حقّﷻ، پوشیده و کنار گذاشته شود، تا روزه‌دارِ ذاتیِ او باشم (صوم در ذات).

🍃⇯֎ «طُوبَى لِمَنْ عَمِلَ بِسُنّةِ الدّينِ وَ اقْتَفَى آثارَ النّبِيّين»
📚غرر الحکم


♻️ جمع بندی:

🌿۞ صیام، حقیقتِ تمامِ اشیاء است. و همۀ اشیاء، تکویناً و در نفس و کینونتِ خویش؛
❂☜ ذاتاً مسبّح و صائم هستند و خدا را نشان می‌دهند و فریادِ «نه مَن، بلکه تو» سر می‌دهند.

🍃֎⇦ مؤمنین امّا، به اختیار خویش، و در نقطۀ مؤمن بودن، تکوین را تا به تشریع، ممدود می‌سازند و جانشان می‌گوید:

ز هر چه غیر یــار «استغفر الله»
ز «بودِ» مُستعــار «استغفر الله»
دمی کان بگذرد بی یادِ رویَـش
از آن دم بی‌شمــــار «استغفر الله»

#فیض_کاشانی (ره)



«الحمدللهِ الّذي يَخْلُقُ وَ لَمْ يُخْلَقْ
وَ يَرْزُقُ وَ لاَ يُرْزَقُ
وَ يُطْعِمُ وَ لاَ يُطْعَم»

📚 دعای افتتاح


🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_صیام_حقیقت_اشیاء


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
بسمه  تعالی   شانه  و  جلت  عظمته

دیوانگان‌حضرت‌زینب‌سلام‌الله‌علیها

مراسم عزاداری شهادت ام المومنین
حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها

به نیابت حضرت ولی عصر عجل الله
تعالی فرجه الشریف و تعجیل در فرج     

به روایت : حجه‌ الاسلام و المسلمین
             شیخ جواد ترابی

مداحی مداحان اهل ‌بیت علیهم‌السلام

    چهارشنبه اول فروردین ماه ۱۴۰۳
      از ساعت ۱۶:۳۰ الی اذان مغرب

اصفهان-چهارراه جهاد-خیابان‌صارمیه
          انتهای کوی شماره یک
              #ویژه_برادران
.

🌿༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻
❖ اشاره‌ای به
دعای روز هشتم ماه رمضان


🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/1346
┅─┅─═• 🤲🏻🌙 •═─┅─┅


🍃سحرِ هشتم ماه رمضان در سفرم
بین اربابم و سلطان خودم در به درم

به #دعای_روز_هشتم_ماه_رمضان دل دهیم:

🔻《اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ

❖ رَحْمَةَ الْأَیْتَامِ
❖ وَ إِطْعَامَ الطَّعَامِ
❖ وَ إِفْشَاءَ السَّلامِ
❖ وَ صُحْبَةَ الْكِرَامِ

بِطَوْلِكَ یَا مَلْجَأَ الْآمِلِینَ.》🔺

خدایا در این ماه (در این روز از ماه رمضان)
❖مهرورزی به ایتام،
❖و خوراندن طعام،
❖و آشکار کردن سلام،
❖و همنشینی با اهل کرامت را نصیبم فرما،

به عطایت ای پناهگاه آرزومندان.

🔲 تماشا کنیم که؛
❖ «ایتام» چه کسانی‌اند؟
❖ «طعام» چیست ؟
❖ «افشای سلام» یعنی چه ؟
❖ «مصاحبت با اهل کرَم» چیست ؟


🔰 💠 《رَحْمَةَ الْأَیْتَامِ》 ➣●•
خداوند به حضرت رسول اکرم (ص) می‌فرماید و خطابش حضرت "رحمة للعالمین" (ص) است :

💎﴿أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتيماً فَآوى﴾💎
مگر نه يتيمت يافت و پناه داد؟
(ضحی، ۶)

⧩ در مقالات قبل، مفصلاً شرحِ این دقیقه گذشت که:
(ر.ک : 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/1227 )

◉ «#یتیم» در عالَم ظاهر، آن کسی است که پدر یا مادرش را از دست داده باشد و از این رو، فرد است.
امّا

◉ یتیم در عالَم باطن و حقیقت که «#یتیم_مطلق» است، شخصی است که فردانیّت مطلقه است و نه از فقدان والدین، بلکه از اینکه نفسِ ملئیت و وجدان است، فرد است.
حضراتِ ائمه اطهار(؏) یتیم مطلق و حقیقی هستند که بیان شد در مورد راسم عالَم وجود، حضرت رسول اکرم(ص)؛ فرمایشِ الهیِ 💎﴿أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتيماً فَآوى﴾💎 (ضحی، ۶) آمده است.


◉ این یتیمی؛ 《عَیْنُ الوُجود؛ 📚مشارق الأنوار، ص۷۶》 بودن و نفسِ کمال بودنِ آل الله(؏) است. که برای بودن و وجود داشتن، نیازمندِ أبّ و أم نیستند، بلکه به فرزندیِ پدر و مادرِ ظاهر در می‌آیند تا اوّلاً ابوّت و بُنُوَّت به این حضور؛ در عالَم ایجاد و انشاء شود، ثانیاً پدر و مادر گرامی‌شان به این فرزند؛ شرافت یابند.

◉ حضراتِ آل الله(ع) وحدت و فردانیّت باریتعالی بوده، 《عَیْنُ الوُجود؛ 📚مشارق الأنوار، ص۷۶》 می‌باشند، و اوّل و آخِر مطلق هستند و ماقبل و مابعدِ حدّی ندارند و حقیقتِ 💎﴿لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ﴾💎 (اخلاص، ۳) بودنِ حضرت حقّ جلّ جلاله می‌باشد و شخصِ یتیم مطلق هستند.

⏎▣ بنابراین؛
حقیقتِ 《رَحْمَةَ الْأَیْتَامِ》 و مهرورزی با ایتام؛
قبول و اقبال و استقبال از حضراتِ آل الله(ع) است که این مهمّ تا عالَم اشارات و ایتام ظاهری ممدود شده، و به فرمایش روایات حضراتِ معصومین(ع) حتّی دستِ ترحّم بر سر یتیم کشیدن؛ به اندازۀ موهایِ یتیم، برای ترحّم کننده، نور حقیقت متجلّی می‌سازد ( 『ما مِن عَبدٍ یَمَسحُ یَدهُ علی رأسِ یتیمٍ رحمةً لَهُ اِلاّ اَعطاهُ اللهُ بِكُلِّ شَعرةٍ نوراً یَومَ القِیامةِ』؛ 📚وسائل، ج ۱۵، ص ١١١).


🔰 💠 《وَ إِطْعَامَ الطَّعَامِ》 ➣●•

قرآن می‌فرماید :

💎﴿فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ﴾💎
پس آدمى بايد طعام خويش را بنگرد.
(عبس، ۲۴)

◉ طعام حقیقی چیست؟
علم حقیقی، طعامِ حقیقی است. که در حدیث، تأویل آیۀ شریفۀ فوق را می‌فرمایند:

🔻«عِلْمُهُ الَّذِي يَأْخُذُهُ مِمَّنْ يَأْخُذُهُ.»🔺
«#طعام »؛ علم انسان که آنرا اخذ میکند است که از چه کسی آنرا میگیرد.
📚البرهان في تفسير القرآن، ج‏۵، ص۵۸۵

به کلمۀ «مِمَّنْ» [که همان «مِنْ مَنْ» است] دقت شود!
یعنی؛
سررشتۀ گرفتنِ علم، مهم است. این مطلب، بدین معنا نیست که افراد دیگری در کنارِ آل الله(ع) در نظر گرفته شده‌اند و بعد، این حدیث شریف، بیان کنندۀ آن است که نبایستی به سراغ آنها بروی!
اینطور نیست.
که این، متوقّف کردنِ ائمه اطهار(ع)، به حدّ مقامِ خلوَت، و ندیدنِ مقامِ اطلاق حقیقیِ آل الله(ع) است.
به تعابیر مختلف در روایات متعدّدی، ائمه اطهار(ع) بیان می‌فرمایند که از هرکسی می‌خواهی علم را بگیر، منتها با توجه به اینکه، 👈🏻از آل الله(ع) می‌گیری، و یقین داری که حضراتِ آل الله(ع)؛ علم مطلق و معلّم مطلق هستند.
توجّه داشته باش که هر خَیری (از جمله؛ «علم») هر جایی باشد، جلوه‌ای از جلواتِ آل الله(ع) است که؛

🔻『 إنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاه』🔺
اگر یادی از هر خَيری شود، شما [حضراتِ آل الله ع] اوّل آن و اصل آن و فرع آن و معدن آن و محلّ آن و منتهاى آن هستید.
(زیارت جامعۀ کبیره - 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۶١۶)


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•֎👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻֎•༻
🔅
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔅

⏎▣ پس؛
کلمۀ «مِمَّنْ» را دقّت داشته باش و بدان که علم که طعامِ حقیقی است از ائمه اطهار(ع)، و جلوۀ حضرتشان است. پس با در دست داشتنِ این دقیقه؛ از هر جایی خواستی، کسب علم کن که؛

🔻«اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّين‏.»🔺
علم را طلب کن، ولو از چین.
📚وسائل الشيعة، ج‏۲۷، ص۲۷

باید مُنشئ علم را مشاهده کرد. اگر مشاهده کردی، و سررشتۀ «#معدن_العلم »بودنِ حضراتِ آل الله(ع) را رها نکردی؛ تا اعماقِ زمینِ تعیّنات برای کسب علم هم که بروی، از دستِ کرَم حضراتِ «معدن العلم»(ع)، علم را دریافت کرده‌ای و نه هیچ کس دیگر. پس این چنین، به امر حضرتشان عمل کن، چنان که می‌فرمایند:

🔻«اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِخَوْضِ اللُّجَجِ وَ شَقِّ الْمُهَجِ.»🔺
دانش را بجوييد ، هرچند در ژرفاى دريا فرو رَويد و خونتان بريزد.

📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۷۵، ص۲۲۷

پس ببین تا کجا با قوّت و حضورِ آمِر می‌توانی بروی و مقامِ اطلاق او را تا کجا می‌بینی. اینطور هستی که حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند:

💠« الْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ فَالْتَقِفْهَا وَ لَوْ مِنْ أَفْوَاهِ الْمُشْرِكِين.‏»
حكمت گم‌شدۀ مؤمن است،پس آن را فراگير هر چند كه از زبان مشركان باشد
📚تنبيه الخواطر: ١ / ٨١
📚مجموعة ورام، ج‏۱، ص۸۱

و در حدیثِ دیگری، فرمایش فوق را با عبارتِ «... وَ لَوْ مِنْ أَفْوَاهِ الْمُنَافِقِينَ» می‌فرمایند (📚 عيون الحكم و المواعظ- لليثي، ص۲۲). و یا حضرت رسول اکرم(ص) می‌فرمایند:

💠« الْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ فَخُذِ الْحِكْمَةَ وَ لَوْ مِنْ أَهْلِ النِّفَاق‏.»
پس حكمت را فراگير گر چه از اهل نفاق باشد.

📚 نهج البلاغة: الحكمة ٨٠
📚خصائص الأئمة (عليهم السلام): ٩٤

که بدتر از منافق وجود ندارد.
و باید دقّت شود که «أَفْوَاهِ» (یعنی دهان‌ها) یک عضو کنار اعضایِ دیگر منافق نیست، بلکه منافق، کلاً چیزی جز دهان و ادّعایِ بی دلیل، نیست. سراپای وجودِ منافق؛ جز، دهان نیست. و هیچ باطنی ندارد.
کافر، دهانِ ادّعا نیست و تشخیصِ کفرش بر عموم، آسان است. امّا منافق چون سراپا؛ دهان است و دعوی حقّ بودن دارد؛ بی باطن بودنش برای عموم افراد، روشن نیست. همین است که اهل بدعت که منافق هستند و صرفاً ادّعای مسلمانی دارند را سطحی‌نگران؛ مسلمان می‌دانند!
اینها سراسر وجودشون، دهان است چنان که قرآن می‌فرماید:

💎﴿... يَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَيْسَ في‏ قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يَكْتُمُونَ﴾💎
به زبان چيزى مى‌‏گويند كه در دل‏هايشان نيست، و خدا به آنچه نهان مى‏دارند داناتر است.
(آل عمران، ۱۶۷)

💎﴿قالُوا آمَنَّا بِأَفْواهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُم‏﴾💎
به زبان گفتند: ايمان آورديم ولى قلب آنها ايمان نياورده‏.
(مائده،۴۱)

اهل بدعت، سراسر وجودشون، دهان است و فوُت چنان که قرآن می‌فرماید:

💎﴿يُريدُونَ أَنْ يُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِم‏﴾💎
می‌‏خواهند نور خدا را با دهان‌‏هاى خود خاموش كنند.
(توبه،۳۲)

این ملعون‌ها با تمام وجودشان، سعی بر این داشتند که نور خدا را خاموش کنند ولی خداوند اشاره به «بِأَفْواهِهِم‏» می‌فرماید یعنی؛ اینها چیزی جز دهان، و بلکه فوُت نیستند.

الغرض:
إِطْعَامَ الطَّعَامِ》؛ آوردنِ علم از نقطۀ وحدتِ عالی، تا کثرتِ دانی است تا حدّی که در روایات آمده است که مرحلۀ پنجم و آخرِ از خودِ «علم»، نشر علم است («...نَشْرُهُ؛ 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۱، ص۴۸»)

کسی که علم حقیقی را نشر می‌دهد و در واقع 《إِطْعَامَ الطَّعَامِ》 می‌نماید؛ به نفسِ این امر، علمِ خودش افزوده می‌شود و بلکه؛ 👈🏻 علم حقیقی در خودش؛ به زیادت، انشاء می‌شود.

مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان




🔰 💠 《وَ إِفْشَاءَ السَّلامِ》 ➣●•

«#سلام »؛ از اسماء خداوند بوده، و حضراتِ ائمۀ اطهار(ع)؛ شخصِ «الأسماء الحُسنی» هستند.
افشای «سلام»؛ ظاهر کردن حضراتِ آل الله(ع) از مقامِ خلوتِ «دار السلام» [که منزلِ حضرت فاطمه (س) در خلوَتگاهِ «کنز مخفی» است]، تا مراتبِ جلوتِ سلام، که سلمِ باطنی و سلم ظاهری، با خود و سایر موجودات است، تا برسد به لفظِ «سلام» است که در روایات؛ سفارش‌ و تأکید فراوان به آن شده است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•֎👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻֎•༻
🔅
🔅

🔰 💠 《وَ صُحْبَةَ الْكِرَامِ》 ➣●•

حضرات آل الله (ع) «معدن الکَرَم» هستند که در زیارت حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) آمده است:

🔻«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مَعْدِنَ الْكَرَم‏»🔺
📚المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص۳۰۴

«معدن الکرم»؛ حقیقت و اصلِ حضرتِ کریم (عزّوجلّ) است چنان که در زیارتِ دیگری از زیارات حضرت مولی(ع) آمده است:

🔹«السَّلَامُ عَلَى الْأَصْلِ الْقَدِيمِ وَ الْفَرْعِ الْكَرِيم‏»🔹
📚المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص۲۱۷

«الکرام»؛ جلوه‌ای از جلواتِ ائمۀ اطهار(ع) بوده که آمدنِ کریمانۀ حضرتشان(ع) در مقامِ جلوَت و کثرت می‌باشد و مقامِ علی الاطلاقِ حضراتِ «مَعْدِنَ الْكَرَم‏»(ع) است.

⏎▣ بنابراین؛
《وَ صُحْبَةَ الْكِرَامِ》 و مصاحبت اگر با "الکرام" باشد؛ #رضایت و قبول مقامِ علی الاطلاقِ حضراتِ «مَعْدِنَ الْكَرَم‏»(ع) است.


۩ تمام مراتب انشاء شده در دعای روز #هشتم ماه رمضان؛ مقام قبولِ رضای مطلق الهی یعنی اقبال به حضرت امام رضا(علیه السلام) است که لاتعیّنی و اطلاق محضه می‌باشند؛

▼"إِلَهِي!
👈🏻 تقَدَّسَ رِضَاكَ أَنْ تَكُونَ لَهُ عِلَّةٌ مِنْكَ
فَكَيْفَ يَكُونُ لَهُ عِلَّةٌ مِنِّي
"▲
خداوندا!
#رضای_تو پاک‌تر از آن است که علّتی از «خود تو» برای آن وجود داشته باشد،
پس کجا رسد که علّتی از من برای آن باشد؟
(📚 إقبال الأعمال- ط - القديمة، ج‏۱، ص۳۴۹)


روز هشتم ماه رمضان؛ 👈🏻 روزِ راضی شدن به حقیقتِ حقّ تعالی [یعنی؛ شخصِ ائمه اطهار(ع)]، و وارد شدن در جمعِ مقرّبین الهی است، که فقط، به نظرِ کریمانۀ حضرت علی بن موسی الرضا(علیهما السلام) این مهمّ ممکن و محقّق است.

🔻«اللَّهُمَّ!
إِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَتَوَجَّهُ بِهِمْ إِلَيْكَ
فَاجْعَلْنِي عِنْدَكَ يَا إِلَهِي بِكَ وَ بِهِمْ وَجِيهاً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ
فَإِنِّي قَدْ رَضِيتُ بِذَلِكَ مِنْكَ تُحْفَةً »
🔺
خدایا!
همانا به محمّد و آل محمّد(ص) و توجّه به حضرتشان است، که به سوی تو تقرّب می‌جویم،
پس خداوندا! به خودیّت خود (یعنی مقامِ خلوَت آل الله ع) و به حضرتشان (یعنی؛ مقام کثرتِ نوری آل الله ع) در دنیا و آخرت مرا نزد خودت و از مقرّبین قرار ده،
که همانا من با ارمغانِ وجود، به حضرات آل الله(ع) است که راضی به خداوندی تو هستم.

( فرازی از دعای دیگر روز هشتم ماه رمضان -
📚إقبال الأعمال- ط - القديمة، ج‏۱، ص۱۳۳)




«روز هشتم» غزلی عشق مرا می‌چیند
سفره را گوشهٔ ایوان طلا می‌چیند
از همان اول صبح نیت مشهد کردم
نام سلطان دلم را به زبان آوردم
هشتمین روز قرار از دل ما می‌گیرد
روزم عَطرِ حرم و صحن و سرا می‌گیرد ...

یا علی بن موسی الرضا(ع)!
الحمد لله الرئوف.


🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_دعای_روز_هشتم_ماه_رمضان


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.