کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
318 subscribers
1.8K photos
530 videos
95 files
1.5K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
.
🔷 #حقیقة_الولایة
🔹#ﺑﯿﺎﻥ_بیستم_و_پنجم_حقیقة_الولایة :
رسالت، ذات رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) است
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
https://www.facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh

🔷 بعضی از مردم تصوّر می‌کنند که خداوند همه را خلق کرده است و بعد از بین مردم حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را به عنوان پیامبر (ص) انتخاب نموده است. نعوذ بالله مانند انتخاب مبصر یک کلاس!
🔹امّا حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله) ذاتا ً رسول الله هستند. برای این مهمّ، دلائل مختلفی وجود دارد امّا در اینجا چند بیانی کفایت می‌کند:

🔶 بیان اوّل:

💎 ما كانَ «مُحَمَّدٌ» أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ «رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ»
🔹محمد (ص) پدر هيچ يك از مردان شما نيست، و ليكن فرستادۀ خدا و خاتم پيامبران است.
(سورۀ احزاب، آیۀ ۴۰)

🔹«ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ » یعنی:
حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) یکی مثل شما نیست!
🔹«وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ» یعنی:
حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) است و رسول الله و خاتم النّبی بودنشان...

🔸نام "محمّد" (ص) مربوط به چه زمانی است؟
🔹می‌گوییم "محمّد" (ص) زمان ندارد.
حدیث معرفت به نورانیّت و احادیث دیگر گویای این مطلب است.
این طور نیست که قبل از چهل سالگی که به ظاهرِ بعثتِ حضرتشان مربوط است، "محمّد" (ص) نبودند!
خیر!
همیشه محمّد (ص) بودند. چه در این دنیا و چه قبل و چه بعد از این دنیا.

🔵 پس به نفس «محمّد» بودن (ص)، رسول الله و خاتم النّبی هستند.

┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅

🔶 بیان دوّم:

💎 و ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُول
🔹محمّد (صلّی الله علیه و آله) نیست الّا رسول.
(سورۀ آل عمران، آیۀ ۱۴۴)

🔹توضیح : مانند بیان اوّل.

┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅

🔶 بیان سوّم:

🔹در حدیث نبوی (ص) است:

💠 كنْتُ نَبِيّاً وَ آدَمَ بَيْنَ الْمَاءِ وَ الطِّين
🔹من نبیّ بودم در حالی که آدم، بینِ آب و گل بود.
(📚بحار الأنوار، ج ۱۸، ص: ۲۷۸)

🔹و یا فرمودند:
💠كنتُ نَبيّاً، مَبعوثاً مِن عِند اللّه، في العالمِ الرّوحاني إلى الأرواحِ البَشَريين و الملكيين و آدمُ بينَ الماءِ و الطِّين
(📚مناقب - ابن شهر آشوب، ۱/۲۱۴)

┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅

🔶 بیان چهارم:

💎 و ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ
(سورۀ انبیاء علیهم السلام ، آیۀ ۱۰۷)

🔹"عالَم"، خودش اسمِ جمع است که به صورت جمع یعنی "عالَمین" آمده است.
عالمین یعنی ما سِوی الله.
همه جزء عالمین هستند.

🔹و "رَحْمَةً لِلْعالَمينَ" است که عالمین را می‌آورد و عالمین به این رحمت قابل اشاره اند. اگر رحمت نباشد، اصلا عالمینی بوجود نمی‌آید.

🔹"رَحْمَةً لِلْعالَمينَ" حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) هستند و عالمین به این رحمت بوجود آمده است که فرمود:
💠 لولاک لَما خَلَقتُ الأفلاک
🔹اگر تو نبودی افلاک را خلق نمی‌کردم.

🔹این رحمت، با رسالت آمده است:
💎 و ما «أَرْسَلْناكَ» إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ"
و نه رسالت این و آن! بلکه با رسالت حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) آمده است.

🔸اگر پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) خلق شده باشند و بعداً در حیثیتِ رسالت که "رَحْمَةً لِلْعالَمينَ" هستند، بیایند، سؤال می‌شود که پس عالمین با چه رحمتی آمده است؟

🔸آیا حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله) جزءِ عالمین هستند امّا هنوز پیامبر نیستند، در حالی که عالمین به این رسالت -که رحمت است-، بوجود آمده است؟!

🔹اینکه تناقض است.

🔸یعنی تصوّر کرده‌ایم که حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله) رسول نبودند و جزء عالمین بودند؟

🔹اگر خود حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله) جزءِ عالمین باشند در حالی که رسول نیستند، عالمینی نیست.

🔹با این طرز فکر اشتباه این طور می‌شود که؛ اصل و اساسِ عالمین -که رحمت است- نیست. برای اینکه می‌گوئیم حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله) رسول نیستند و این خلاف آیه است.
(جای دقّت دارد!)

┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅

🔶 بیان پنجم:

حضرات آل الله (علیهم السّلآم) می‌فرمایند:
💠 نحنُ اصلُ کلِّ خَیر
🔹ما اصل تمام نیکی‌ها هستیم.
(📚 الکافی، ج ۸، ص: ۲۴۲)

🔹و رسالت، یکی از خَیرهاست.
🔹حالا دقّت بفرما که اگر رسالت را حضرت رسول اکرم (ص) نداشته باشند و بعد به حضرت (ص) داده شده باشد، با "اصلُ کلِّ خیر" بودن سازگار نیست. یعنی العیاذ بالله حدیثِ "نحنُ اصلُ کلِّ خَیر" مورد خدشه است. چون برای رسالت اصلِ دیگری غیر از آل الله (ع) در نظر گرفتیم که از آن اصل، حضرت رسول اکرم (ص) رسول شدند.
باز همینجا دقت بفرمایید که فرمودند "«نحنُ» اصلُ کلِّ خَیر" و نفرمودند "«لنـــا» کلِّ خَیر" یعنی اینطور نیست که خیر چیزی باشد و آل الله (ع) به نحوِ مالکیّت اعتباری آنرا داشته باشند. بلکه بیانِ «نحن» اشاره به ذات حضرات (ع) دارد یعنی نه تنها ذاتِ مبارکشان "کلّ خَیر" است بلکه ذاتِ مبارکشان "اصل کلّ خیر" است. یعنی نه تنها رسالت عینِ ذاتشان است، بلکه ذات مبارکشان اصل و اساسِ رسالت است و بیرون از ذاتِ آل الله (ع) رسالت معنا نداشته و وجود ندارد.

┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅

نتیجهء مهم:

🔸فضائل حضرات آل الله (علیهم السّلآم) به بساطتِ وجود ایشان است.
یعنی این طور نیست که جایی از وجودشان رسول باشد، جای دیگر رحیم باشد، جای دیگر وَدود باشد و...
خیر!
این غلط اندر غلط است.

🔹وجودِ جزءْ جزءْ داشتن، و مرکـّـب بودن، تمام نیاز است. جزئی به جزء دیگر محتاج است و با این حساب آنجا که رحیم است، وَدود نیست و آنجا که وَدود است، رحیم نیست و الی آخر.
🔹و کسی که سر تا پا نیاز است، نمی تواند دستگیر عالم باشد!

👈 الغَرَض همین که به لطف خداوند برای یک فضیلت از فضائل آل الله (علیهم السّلآم)، این مهم (ذاتی بودن فضائل) اثبات شد، سایر فضائل آل الله (ع) نیز به همین صورت است.

بنابراین :
☀️فضائل آل الله (علیهم السّلآم) ذاتی است☀️

ﻭ اﻟﺤﻤﺪ ﻟﻠﻪ ﺭﺏّ ﺍﻟﻌﺎﻟﻤﯿﻦ.
#ﭘﺎﯾﺎﻥ_ﺑﯿﺎﻥ_بیستم_و_پنجم_حقیقة_الولایة
#احسان_الله_نیلفروش_زاده


↪️🆔 @ehsannil

💎🔹💎🔹💎🔹💎🔹💎
.
#کینونت_آل_الله_ع_کینونت_خداست

🔶 در پیِ بیان بیست و پنجم، خواندنِ چند کلمۀ ذیل به نظر ضروریست:

🔹حساب حضرات آل الله (علیهم السّلآم) حساب "مِن دون الله" بودن نیست. ولیّ خدا، همه چیز خداست. اگر هم در روایاتِ متعدّدِ خلقت نوری، حضرتشان (علیهم السّلآم) می‌فرمایند:

💠 اوّلُ ما خَلَقَ اللهُ نوری
🔹اوّلینِ آنچه که خداوند خلق کرد، نور من بود.
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏ ۱، ص: ۹۷)

🔹یا :

💠 أوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْوَاحُنَا
🔹اوّلینِ آنچه که خداوند خلق کرد، ارواح ما بود.
(📚عيونُ أخبار الرّضا عليه السّلآم، ج‏ ۱، ص: ۲۶۲)

👈اینها اصلاً و ابداً به این معنا نیست که ما نبودیم و بعد خلق شدیم؛ بلکه از بودن، به نمودِ خِلقَتی آمدن است.

🔷 حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلآم) می‌فرمایند:

💠 کنا بِکِینُونِیَّتِه فِی «القِدَمِ و الأزل»
🔹ما به بودِ خداوند بودیم در قِدَم و ازل.
(📚 الهدايةُ الكبرى، ص: ۴۳۴)

🔹این مربوط به قبل از خلقت است. همان ست که در زیارتنامۀ حضرت فاطمۀ زهرا (سلآم الله علیها) می‌خوانیم:

💠 السَّلآمُ عَلَيْكِ يا مُمْتَحَنَةُ قَدِ امْتَحَنَكِ الَّذِى خَلَقَكِ قَبْلَ اَنْ يَخْلُقَكِ، فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صابِرَةً

🔹سلآم بر تو باد اى امتحان شده که کسی که تو را خَلق کرد قبل از خلق تو، تو را امتحان کرد. پس برای آنچه به آن امتحان کرد، صابر یافت.
(📚 وسائل الشيعة، ج‏14، ص: 367)

🔹بنابراین اگر گفته می‌شود که حضرات آل الله (علیهم السّلآم) آفرینندۀ عالم هستند، به این معنا است که از تَفَوُّقِ بر عالمین، آفرینندۀ عالمین هستند.

🔸شاید سؤال شود که آیا خودشان هم جزء عالمین هستند یا خیر؟!

🔷 ولیّ خدا، اطلاقِ وجودی دارد. به این معنا که از عالی تا دانیِ عالم را به یک حقیقت گرفته است.
🔹یعنی همان طور که در أعلی عِلّیین است و آورندۀ اعلی علّیین است، در اسفل سافلین هم هست و آورندۀ اسفل سافلین است.

🔹ذهن ما به علّت درگیر بودن با عالم تعیّنات و حدود، این طور تصوّر می‌کند که أعلیٰ علّیین هست و ولیّ خدا در آن است و ولیّ خدا را مظروفِ ظرفِ أعلیٰ علّیین می‌داند.
اما این طور نیست چرا که قرآن فرمود:

💎 كلُّ شَيْيٍ اَحْصَيْناهُ في امامٍ مُبينِ
🔹"همه چیز" در امام مبین احصاء شده است.
(سورۀ یس، آیۀ ۱۲)

🔹"همه چیز"، مظروفِ ظرفِ امام است.
عالم نور است که بی‌حدّ است و لا تعیّن. اگر حضرات آل الله (علیهم السّلآم)، در أعلی علّیین به اشاره می‌آیند، نه از این است که مظروفی هستند که مُحاطِ ظرفِ علّیین است (یعنی در درونِ علّیین باشند)، بلکه مظروفی هستند که ظرف را می‌آورند.

🔹در ابتدا تصوّر این مطلب مهم است. زیرا ما تا می‌گوییم مظروف، ابتدا ظرف را در ذهن ترسیم می‌کنیم. وقتی می‌گوییم "عالِـــم"، «معلوم» را در ذهن ترسیم می‌کنیم. و وقتی می‌گوییم "خالق"، اوّل «مخلوقِ» این خالق را مجسّم می‌کنیم.
اما حضرات آل الله (علیهم السّلآم) مظهر و ولیِّ خدایی هستند که:

💠 عالِمٌ إِذْ لَا مَعْلُومَ وَ خَالِقٌ إِذْ لَا مَخْلُوقَ وَ رَبٌّ إِذْ لَا مَرْبُوبَ وَ إِلَهٌ إِذْ لَا مَأْلُوهَ
🔹او عالم است، هنگامی که معلومی نیست. و خالق است هنگامی که مخلوقی نیست. و ربّ است هنگامی که تربیّت شده‌ای نیست و "اله" است هنگامی که شیفته‌ای(مَألوه) نیست.
(📚 التوحيد للصّدوق، ص: ۵۶)

🔹الآن هم همین طور است! یعنی با وجودی که عالمین هستند، عالمین به اعتبارِ آل الله (علیهم السّلآم) که تمامیّت الله هستند، عالمین است.

🔹حضرات آل الله (علیهم السّلآم) "رحمةً للعالمین" هستند نه اینکه عالمین باشد و رحمتی در آن یا بر آن یا برای آن در نظر بگیریم. بلکه رحمتی هستند که عالمین به آنها ایجاد شده و بطور ممدود بقایش و قوامش به آل الله (ع) است.

🔸همه به اعتبار آل الله (علیهم السّلآم) که تمامیّت الله هستند، هستند. خودِ آل الله (ع) به چه هستند؟!

🔹این سؤال مانند این است که العیاذُ بالله بگوئیم خدا به اعتبار چه کسی هست؟!
🔹حضرات آل الله (علیهم السّلآم) وجودی جدای از خدا ندارند. حضرات آل الله (ع) "مِن دون الله" نیستند.
از این رو خلق هم که می‌شوند، خودشان، خودشان را خلق می‌کنند.

🔷 امام صادق (علیه السّلآم) می‌فرمایند:

💠 خلَقَ اللَّهُ الْمَشِيَّةَ بِنَفْسِهَا ثُمَّ خَلَقَ الْأَشْيَاءَ بِالْمَشِيَّةِ
🔹خداوند مشیّت را به خودِ مشیّت خلق کرد و همه چیز را به مشیّت خلق نمود.
(📚 التوحيد للصّدوق، ص: ۱۴۸)

🔹که در حدیث "طارق ابن شهاب" می‌خوانیم که مشیّت خدا، حضرات آل الله (علیهم السّلآم) هستند.
(📚 بحار الأنوار، ج ۲۵، ص: ۱۷۴)

🔷 همین مطلب با این عبارت جامعۀ کبیره نیز برای ذهن مبارک خوانندگان قابل فهم است که فرمود:

💠 بکُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِکُمْ یَخْتِمُ
🔹به شما خدا آغاز کرد و به شما ختم کرد.

🔹خداوند به حضرات آل الله (علیهم السّلآم) هر چیزی را آغاز و هر کاری را ختم می‌کند.
👈این کلام، مطلق است زیرا متکلّم در مقام بیان است. و چون نفرموده‌ است که چه کاری را به شما حضرات آل الله (علیهم السّلآم) آغاز و چه کاری را به شما ختم می‌کند، پس اطلاق دارد و خلق کردنِ خودِ حضرات آل الله (علیهم السّلآم) را نیز می‌گیرد.

🔹حضرات آل الله (علیهم السّلآم) به ترکیب، در ذات الله نیستند. چراکه دو ذات نداریم. دو وجود نداریم.

❗️کدام حدیث و سخن، ما را بر این داشته تا چُنین تصوّراتی در ذهنمان شکل بگیرد که الآن نمی‌توانیم از شرکی ساختگی دور شویم؟!

🔹از آغاز امر اشتباه کردیم که با دوئیت قائل شدن بینِ خدا و ولیّ خدا (ع) پا به عرصۀ معرفت گذاشتیم. از شرک آغاز کردیم و خواستیم که با حفظِ شرک، توحید را جستجو کنیم! تا آخر هم این شرک مانع از یافتنِ توحید میشود و همان است که قرآن میفرماید :

💠 "وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ "
و بيشترشان به خدا ايمان نمى‏آورند جز اين كه همچنان مشركند.
(سورۀ حضرت یوسف علیه السلام ، آیۀ 106)

🔹حضرات آل الله (علیهم السّلآم) خودشان به میدان اسماء آمدند. این "خودش" که می‌گویم یعنی خودِ خدا.
خودیّت حضرات، خودیّت خداست که در زیارت حضرت مولی امیرالمومنین (علیه السّلآم) معروف به زیارت صفوان جمّال آمده است:

💠 السَّلَامُ عَلَى «نَفْــــسِ اللَّهِ» تَعَالَى
(📚 بحار الأنوار، ج ۹۷، ص: ۳۳۱)

🔷 این مقدّمات آمد تا وقتی که سؤال می‌شود آیا حضرات آل الله (علیهم السّلآم) دارای دو بُعدِ ناسوتی و لاهوتی هستند؟؛ عرض ‌کنم که اگر ناسوت و لاهوت را دو چیز در کنار هم دیدیم، این دوئیّت است و فرضِ دوئیت، شرک است.
🔹به عین این که حضرات آل الله (علیهم السّلآم) لاهوتی هستند، ناسوتی هم هستند. چرا که ولیّ «مطلق» هستند؛ نه اینکه ولیِّ لاهوت باشند و یا ولیّ ناسوت باشند. یا اینکه دوحیثیت جدا از هم برای ایشان درست کنیم و به قول بعضی بگوییم:
"یــَـلِی الحقــّـی" و "یــَـلـِـی الخلقی"!

🔷 حضرت موسی ابن جعفر (علیه السّلآم) در وصف حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) و امیرالمؤمنین مولی علی (علیه السّلآم) می‌فرمایند:

💠 ظاهِرُهُمَا «بَشَرِيَّةٌ» وَ بَاطِنُهُمَا لَاهُوتِيَّة،ٌ ظَهَرَا لِلْخَلْقِ عَلَى «هَيَاكِلِ النَّاسُوتِيَّةِ» حَتَّى يُطِيقُوا رُؤْيَتَهُمَا
🔹ظاهر آن دو (حضرت رسول اکرم و مولی علی علیهما السّلام) بَشری و باطنشان لاهوتی است. در میان مردم به «شکل مردمان» این عالم ظاهر می شدند تا تحمّل دیدن آنها را داشته باشند.
(📚 تفسیر روایی برهان، ج ۴، ص: ۱۹۲)

🔷 حضرات آل الله (علیهم السّلآم) به شکل بشر ظاهر شدند؛ در عینی که ظاهر و باطنشان یک حقیقت است. که مولی امیرالمومنین (علیه السّلآم) می فرمایند:

💠 أنا الأَوّلُ و الآخِرُ و الظّاهِرُ و الباطِنُ
(📚الإختصاص، ص: ۱۶۳)

🔹یعنی به عینِ اوّل بودن، آخِرند و به عین آخِر بودن، اوّل.
به عین ظاهر بودن و بشری بودن، لاهوتی هستند و به عین لاهوتی بودن، بشرند.

🔹پس اگر گفته می‌شود که بُعد لاهوتی و ناسوتی حضرات آل الله (علیهم السّلآم)؛ این در بیان و لفظ است و به هیچ وجه دوئیّتی در وجودِ حضرات (علیهم السّلآم) نیست. که اگر چنین باشد، علاوه بر اینکه العیاذُ بالله شرک در وجودشان حاکم می‌شود، این وجود، مرکّب تصوّر شده و جزئی به جزء دیگر محتاج است؛ در حالی که نفسِ احتیاج، با حجّت بودن، مغایر است.


↪️🆔 @ehsannil

▫️◽️◻️⬜️🔲⬛️◼️◾️▪️
.
🔶 سوال 1 :
در حالیکه قرآن میفرماید 🔻" فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه‏"🔺 (سورۀ بقره آیۀ 115) پس "تَوَلَّوْا" آیۀ ذیل چه اشکالی دارد؟ مگر نه اینکه جایی از وجه الله خالی نیست؟

🌸"قُلْ أَطيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْكافِرينَ "
بگو: خدا و رسول را اطاعت كنيد پس اگر رويگردان شدند [بدانند كه‏] خدا كافران را دوست ندارد.
(سورۀ آل عمران آیۀ 32)

🔷 پاسخ :

🍃 "تولّی" از لغاتِ اضداد است. یعنی دو معنای ضد را در خود جمع کرده است. که هم به معنایِ اتباع است و هم به معنای اعراض است. یعنی هم به معنایِ رو کردن است، و هم به معنایِ پشت کردن است. به بیانی؛ "تولّی" مشترکِ لفظی است. و از این جهت برایتان سوال ایجاد کرده است.
البته این دو معنا بهم مربوط است بدین صورت که اگر کسی از چیزی اعراض کند، در حقیقت به چیز دیگر رو کرده است. ولی در مباحثِ توحید ان شا الله برایتان مفصل‌تر عرض میکنم که خدا هست و چیزی مقابلش نیست. بنابراین اعراض از خدا، معدوم شدن است چرا که وجودی جز او نیست که معرِض (اعراض کننده) بخواهد به آن رو کند.

💠 توضیح بیشتر:

مثلاً در آیۀ 🔻" وَ اللَّهُ الْغَنِيُّ وَ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ وَ إِنْ «تَتَوَلَّوْا» يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُم‌‏"🔺 ( خدا بى‏نياز است و شما نيازمندانيد. و اگر روى برتابيد، خداوند قومى غير از شما را جانشين مى‏كند/ سورۀ حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم - آیۀ 38) معنای اعراض دارد.
یعنی اگر از خدا اعراض کند.

امّا در آیۀ زیر، "تولّی" به معنایِ اتباع و رو کردن است (البته رو کردن و دوستی کردن با یهود و نصارا):

🔸"يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى‏ أَوْلِياءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمينَ" (51 مائده)
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! يهود و نصارا را [تكيه گاه و] دوستان خود نگيريد آنها دوستان و هوادار يكديگرند و هر كه از شما آنها را به دوستى گيرد از آنهاست. همانا خداوند ظالمان را هدايت نمى‏كند.

بنابراین "فان تولّوا" در آیه‌ای که فرمودید یعنی کسی که از "أَطيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ" سر بگرداند که به عبارتی سرپیچی کند. یعنی این شخص در ابتدای امر، چون منکر مُطاع بودنِ خدا و حضرت رسول اکرم (ص) شده است، مُنکر خدا و رسول الله (ص) شده است. (مُطاع یعنی کسی که اطاعت میشود - اسم مفعول است).
بنابراین مشترکِ لفظیِ "تولّوا" نبایستی ما را در معنا جایِ دیگر ببرد.

🍀 در حقیقت :
کسی که اطاعتِ خدا و رسول الله (ص) را میکند، رو به "وجه الله" کرده است یعنی از غیر خدا، به سمتِ خدا رو کرده است. در نتیجه خودِ "اطیعوا الله و الرسول"، "تولّی"ِ به سمتِ "وجه الله" است و مقابلش (یعنی "فَإِنْ تَوَلَّوْا"ِ آیۀ مذکور) پشت کردن به "تولّی"ِ حقّ است.

❗️ دقایق و لطائفی در اینجا هست که چون مقدماتِ آن هنوز بیان نشده، الان عرض نمیکنم. ولی در آینده ان شا الله بیان میشود.


↪️🆔 @ehsannil

▫️◽️◻️⬜️🔲⬛️◼️◾️▪️
.
🔶 سوال 2 :
"یلِی الحقــّـی" و "یلی الخلقی"!
معنای لغوی "یل"دراینجا چیست؟

🍃 "تولّى‏" یعنی رو کردن. کلمۀ "یل" از این کلمه گرفته شده است. و هر دو از ریشۀ "ولی" است. یکی از معانیِ اصلی "ولی" ، «قرب» است.

💠 بنابراین اگر از منظر «رو کردن» بیان کنیم:

در حقیقت "#یلی_الحقی"؛ بررسی واسطۀ مطلقه از منظری که سمت و سویش به سویِ حقّ است. و "#یلی_الخلقی "؛ بررسی واسطۀ مطلقه از منظری که سمت و سویش به سمتِ خلق است.
اینگونه صحبت کردن هم برای تحلیل و بیان کردن حقیقت حضرات آل الله علیهم السلام است و گرنه وجود ایشان، بسیط است و مرکّب از اجزاء نیست.

💠 و اگر از منظر «قرب» بیان کنیم:
"یلی الحقّی"؛ آن حیثیّتی از حضرات آل الله علیهم السلام است که در قربِ به حقّ تعالی است.
"یلی الخلقی"؛ آن حیثیّتی از حضرات آل الله علیهم السلام است که در قربِ به خلق است.


↪️🆔 @ehsannil

▫️◽️◻️⬜️🔲⬛️◼️◾️▪️
.
🔸سوال 3 :
اینکه بیان شد"این کلام مطلق است زیرا #متکلم_در_مقام_بیان است".
مقام بیان متکلم چه مقامی است؟

🔷 پاسخ :

این مطلب بر اساس مقدماتِ حکمت در اصول فقه است که یک اصل است و همه جا کاربرد دارد.
همیشه و در همۀ علوم؛ قاعده، طبق اصل است و خودش دلیل است و خلاف قاعده، دلیل می‌خواهد. اگر دلیلِ برای مخالفت با قاعده نبود، باید همان قاعده را بگیریم.
قاعدۀ تکلّم این است که متکلّم میخواهد بیان کند و در مقامِ بیان است و اگر قید نیاورد، معنای مطلق میدهد.

🍃 بیشتر شرح میدهم:

🔹 متکلّم میتواند در حالِ صحبت، در مقاماتِ مختلفی باشد، ولی قاعدۀ اصلی این است که متکلم در مقام بیان است و هر وقت خلاف این باشد، باید دلیل برای آن داشته باشیم.

🍀 مثلاً اگر متکلّم در مقامِ پاسخ سوالِ فردِ خاصّی باشد، رعایتِ آن شخص را باید بکند که چقدر فهم دارد، چقدر اطلاعات نسبت به موضوع دارد. زبانش چیست. سوادش چقدر است. فرهنگش چگونه است. و امثالهم. تمام این شرایط، قیودی است که کلامِ متکلّم را تحت تاثیر قرار میدهد تا حرفِ خودش را مقیّد به این قیود کند.
مثلاً اگر کسی صحبت کردنِ شما با کودکی را ببیند، مخاطب بودنِ این کودک، قیدی است که کلامِ شما را تحت تاثیر میگذارد و شما در حالِ رعایتِ مخاطب خود هستید.

🌸 امّا اگر متکلّم در حالِ اصلی خود باشد. یعنی در مقامِ بیان باشد و اصلاً مخاطب خاصّی هم مدّ نظر نباشد؛ در چنین حالی مطلب همان است که می‌فرماید. و برای رعایتِ موضوعِ خاصّ و قیدِ خاصّی، اینگونه صحبت نکرده است.
پس اگر در این حالت، قید نیاورد، بدین معناست که مطلب، مطلق است.

🌼 در روایاتِ مختلف این مطلب ملموس است. مثلاً اصلِ مطلب در مورد عمل حضرات آل الله علیهم السلام این است که فرمودند " #انا_علم_الله " (📚التوحيد- للصدوق، ص: 164)، امّا در روایتی مثلاً اینطور به نظر میرسد که نفیِ علم غیب از خودشان را کردند. بسیاری از مردم این دوّمی را اصل میگیرند و "علم الله" بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام را نفی میکنند. در حالیکه "انا علم الله" اصل است و روایتِ دوّم، بخاطرِ ظرفیتِ کمِ مخاطب است و قیدی است که حضرات آل الله علیهم السلام را به رعایتِ حالِ مخاطب کشانده است.

پس مطلب، مهمّ است و در آینده از اینگونه دقایق بیشتر صحبت میکنیم.


↪️🆔 @ehsannil

▫️◽️◻️⬜️🔲⬛️◼️◾️▪️
.
#رحمة_للعالمین_آورنده_عالمین
🔸 سوال 4 :
🔹و "رَحْمَةً لِلْعالَمينَ" است که عالمین را می‌آورد و عالمین به این رحمت قابل اشاره اند. اگر رحمت نباشد، اصلاً عالمینی بوجود نمی‌آید.
چگونه اثبات میشود که مبدأ خلق رحمت است؟

🔷پاسخ:
آیه این است:

🌸 "وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ"
و ما تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم.
(سورۀ انبیاء علیهم السلام آیۀ 107)

🍃 "عالَم" اسمِ جمع است و بصورتِ جمع هم آمده است یعنی "عالَمین" (و نه مثنی که "عالمَیْن" باشد). پس این جمع اندر جمع، شدّتِ فراگیری را میرساند و نه اینکه تنها به معنایِ دو عالم و موجوداتِ آن باشد.

👈 پس به بیانی؛ "عالَمین" - غیر از خدا - همه را فرا میگیرد. یعنی به معنایِ ما سوی الله است. غیر از خداوند، هیچ چیزی را نمیشود تصوّر کرد که جزء عالمین نباشد.
"عالمین"، تمامِ غیب و شهود را میگیرد.

پس اگر "رحمة" جزء عالمین باشد، ارسالِ "رحمت"، از عالمین، برای عالمین، به دو جهت درست نیست:

🔹1- رحمت که «در» عالمین است، دیگر نیازی به ارسال «برای» عالمین ندارد.
چون فرض کرده‌ایم در عالمین هست. پس چه نیازی که برای عالمین ارسال شود؟!

🔹 2- در خودِ "ارسال" این مطلب وجود دارد که مُرسَل (یعنی ارسال شده – یعنی رحمة) در محلّ ارسال نبوده که ارسال شده است. بنابراین "رحمة"، از مافوقِ "عالمین"، برای "عالمین" ارسال شده است.

پس تا بدینجا ثابت شد که "رحمة" فراتر از "عالمین" است.

🍃 حالا بیان اینکه "رحمة"، مبدأ "عالمین" است ، آسان است:

"عالمین" بیان شد که ماسوی الله است.
و نیز بیان شد که "رحمة" جزء عالمین نیست.
بنابراین جمعِ دو مطلب فوق این است که "رحمة" عینیّت شخصی با ذاتِ الهی دارد. ذات حقّ تعالی هم که مشخص است که مبدأ برای "عالمین" است.
مخلوقات هم که جزئی از "عالمین" هستند.
بنابراین "رحمة"، مبدأ مخلوقات است.

مبحثی که بیان شد، یک مطلب عقلی بود. امّا اشاراتی از روایات:

💠 مثلاً از باب "قدرت" پیش میرویم و به لطف خدا ثابت می‌کنیم که خداوند با قدرتش، مخلوقات را خلق کرد، در حالیکه قدرت، جزء مخلوقات نیست، بلکهِ عینِ ذات خداست. دقت بفرمائید:

🍀 راوی میگوید: به خدمت امام رضا (ع) عرض كردم كه خدا چيزها را به قدرت آفريده يا به غير قدرت؟ (خَلَقَ اللَّهُ الْأَشْيَاءَ بِالْقُدْرَةِ أَمْ بِغَيْرِ الْقُدْرَةِ؟)
حضرت (ع) می‌فرمایند:

☀️ " لَا يَجُوزُ أَنْ يَكُونَ خَلَقَ الْأَشْيَاءَ بِالْقُدْرَةِ لِأَنَّكَ إِذَا قُلْتَ خَلَقَ الْأَشْيَاءَ بِالْقُدْرَةِ فَكَأَنَّكَ قَدْ جَعَلْتَ الْقُدْرَةَ شَيْئاً غَيْرَهُ وَ جَعَلْتَهَا آلَةً لَهُ بِهَا خَلَقَ الْأَشْيَاءَ وَ هَذَا شِرْكٌ.
وَ إِذَا قُلْتَ خَلَقَ الْأَشْيَاءَ بِقُدْرَةٍ فَإِنَّمَا تَصِفُهُ أَنَّهُ جَعَلَهَا بِاقْتِدَارٍ عَلَيْهَا وَ قُدْرَةٍ وَ لَكِنْ لَيْسَ هُوَ بِضَعِيفٍ وَ لَا عَاجِزٍ وَ لَا مُحْتَاج‏ إِلَى غَيْرِه‏ بَلْ هُوَ سُبْحَانَهُ قَادِرٌ لِذَاتِهِ لَا بِالْقُدْرَة."

جائز نيست كه چنان باشد كه چيزها را به قدرت آفريده باشد زيرا كه تو چون بگوئى كه چيزها را به قدرت آفريده، گويا كه تو قدرت را چيزى از غير او قرار داده و آن را آلتی برايش گردانيده كه به آن، چيزها را آفريده و اين شرک است
و چون بگوئى كه چيزها را به قدرتى‏ آفريده جز اين نيست كه او را وصف ميكنى به اينكه آن جناب به اقتدارش بر آنها و قدرت آنها را قرار داده و آفريده و ليكن او ضعيف نيست و عجز ندارد و بغير خود محتاج نيست.

(📚 عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 117)

تا اینجا دقت فرمودید؟
اگر قدرت را چیزی جدای از ذات تصوّر کنیم، و بگوییم خدا با قدرتش (یا به رحمتش) خلق میکند، این شرک است.
امّا اگر بدانیم که قدرت، عینِ ذاتِ خداست و خداوند قادر بالذات است، آنوقت زمین تا آسمان تفاوت میکند! چرا که خداوند به قدرتی، خلق میکند که عینِ ذاتِ اوست که در حدیث است 🔻"الْقُدْرَةُ ذَاتُهُ"🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏1، ص: 107). نه قدرتی که خارج از ذاتِ او باشد و به عنوان وسیله و آلت و ابزار باشد.

پس اگر حضرات آل الله (ع) می‌فرمایند 🔸"نَحْنُ صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ الْخَلْقُ بَعْدُ صَنَائِعُنَا "🔸 (ما صنایع پروردگارمان هستیم و خلق ، صنایع ماست./ 📚بحار الأنوار ج53، ص: 178)، و بیان و اثباتِ خالق بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام انجام شد، حضرات آل الله علیهم السلام احدی از خلق نیستند که خداوند به ایشان، خلقِ عالمین میکند.
این مهمّ در ادعیه و احادیث بیان شده است. به عنوان نمونه:

در کتب شریف اقبال الاعمال مرحوم سید ابن طاووس (ره) در ادعیۀ ماه مبارک رمضان آمده است:

👈💠 "يَا اللَّهُ الْمُبْدِئُ الْأَشْيَاءَ لَمْ يَسْتَعِنْ فِي إِنْشَائِهَا «بِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ» "💠
ای خدایی که اشیاء را پدید اورده و در ایجاد آنها از هیچ یک از آفریدگانت یاری نجستی.

(📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏1، ص: 38)
یا حضرت مولی امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند:
💠 "لَمْ يَسْتَعِنْ عَلَى خَلْقِهَا بِأَحَدٍ مِنْ‏ خَلْقِه‏"💠
(📚نهج البلاغة - للصبحي صالح، ص: 274)

⬅️ بنابراین اگر حضرات آل الله علیهم السلام خود را صانع و خالقِ مخلوقات معرفی می‌فرمایند، احدی از خلایق نیستند. بلکه از فراتر از مخلوقات، در مخلوقات ظاهر شده‌اند. این مهمّ نیز در احادیث اشاره شده است و نصّ در این خصوص نیز هست، به شرطی که مبانی سخن معلوم شده باشد. مثلاً :

🍃 حضرت رسول اکرم (ص) در حدیثی زیبا و مفصل در مورد خلقتشان اوّلاً بیان میدارند که مقام حضرات آل الله (ع) از جبرئیل (ع) و تمام ملائکه مقرّب بالاتر است. و سپس در جمله‌ای از فرمایشاتشان این فرمایش نورانی را نیز می‌فرمایند:

🔻"أَنَّا خَلْقٌ مَخْلُوقُون"🔺
(📚 عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص: 263)

🔹 "خلق" غیر از مخلوق است (خواهید خواند) . حضرت رسول اکرم (ص) نمی‌فرمایند "انّا مخلوقون" بلکه دقت باید بشود که حضرت (ص) می‌فرمایند "أَنَّا خَلْقٌ مَخْلُوقُون" و با بیانِ "خلقٌ" پیش از "مخلوقون" مقامِ وساطتِ کبری بودنِ و مقام جمع الجمع و مطلق علی الاطلاق را بیان می‌فرمایند. در حقیقت سه کلمۀ "أَنَّا خَلْقٌ مَخْلُوقُون" سه مقامِ جمع (انّا) و مقامِ فرق (مخلوقون) و مقامِ واسطه (خلق) را به وحدتِ ذات، در هم پیچیده و مقام جمع الجمع را نشان میدهد.
ان شا الله در مباحث توحید ، در مورد این مهمّ، بیشتر صحبت میکنیم و مطلب بیشتر روشن میشود.


↪️🆔 @ehsannil

▫️◽️◻️⬜️🔲⬛️◼️◾️▪️
Audio
علی غفوری کربلایی
#زیارت_مفجعه 🎤

#علی_غفوری_کربلایـی

⬛️ شب شهادت حضرت زینب سلام الله علیها ۱۴۳۸

دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهـــــا

💠 @divaneganezeinab 💠
Audio
امیر حسین طباطبایی
#سینه_زنـــــی 🎤

#امیر_حسین_طباطبایی

⬛️ شب شهادت حضرت زینب سلام الله علیها ۱۴۳۸

دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهـــــا

💠 @divaneganezeinab 💠
Audio
علی کرباسی
#شـــــــــــــــور 🎤

#کربلایی_علی_کرباسی

⬛️ شب شهادت حضرت زینب سلام الله علیها ۱۴۳۸

دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهـــــا

💠 @divaneganezeinab 💠
Audio
محمد قربانخانی
#شـــــــــــــــور 🎤

#محمد_قربانخانــــــی_کــربلایــی

#جلسه_هفتگی

⬛️شب شهادت حضرت زینب سلام الله علیها ۱۴۳۸

دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهـــــا

💠 @divanega
Audio
محمد قربانخانی
#شـــــــــــــــور 🎤

#محمد_قربانخانــــــی_کــربلایــی

#جلسه_هفتگی

⬛️شب شهادت حضرت زینب سلام الله علیها ۱۴۳۸

دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهـــــا

💠 @divanega
Audio
محمد قربانخانی
#شـــــــــــــــور 🎤

#محمد_قربانخانــــــی_کــربلایــی

#جلسه_هفتگی

⬛️شب شهادت حضرت زینب سلام الله علیها ۱۴۳۸

دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهـــــا

💠 @divanega
Audio
علی غفوری کربلایی
#روضـــــــــــــه 🎤

#علی_غفوری_کربلایـی

⬛️ شب شهادت حضرت زینب سلام الله علیها ۱۴۳۸

دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهـــــا

💠 @divaneganezeinab 💠
Audio
حسین مهرچیان
#سینه_زنی 🎤

#حسین_مهرچیان

⬛️ شام شهادت حضرت زینب سلام الله علیها ۱۴۳۸

دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهـــــا

💠 @divaneganezeinab 💠
Audio
حسین مهرچیان
#سبک_کربلایـــــی 🎤

#حسین_مهرچیان

⬛️ شام شهادت حضرت زینب سلام الله علیها ۱۴۳۸

دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهـــــا

💠 @divaneganezeinab 💠
Audio
علی کرباسی
#شـــــــــــــــور 🎤

#کربلایی_علی_کرباسی

⬛️ شام شهادت حضرت زینب سلام الله علیها ۱۴۳۸

دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهـــــا

💠 @divaneganezeinab 💠
Audio
علی کرباسی
#شـــــــــــــــور 🎤

#کربلایی_علی_کرباسی

⬛️ شام شهادت حضرت زینب سلام الله علیها ۱۴۳۸

دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیهـــــا

💠 @divaneganezeinab 💠