Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
🍃 حضرتِ حبّ (عزّوجلّ) ، به جلالِ حبّ در این آیات، بر خویشتنِ خویش، و حُبّیَّتِ خویش، یعنی حضرت #حبیب_الله (ص)، تجلّیِ جلالی نموده و به جلوۀ #عتاب، متجلّی گشته.
بنابراین؛ حقیقتِ بیان شده در آیات فوق، مافوقِ این است که بیان گردد «لَوْ»یِ در آیۀ 💎【وَ «لَوْ» تَقَوَّلَ عَلَيْنَا】💎 از نوعِ #امتناعیه است.
بلکه «لَوْ»یِ مُحقّقِ موضوع است و قطعاً این آیات (و بلکه تمام آیاتِ عتاب) محقّقاً صورت پذیرفته، بلکه اگر قوّت در بیان و طاقتِ مخاطب باشد، بیان میگردد:
این عتابها، در شخصِ حقیقی عالم، و به وحدتِ ذاتِ او، محقّقاً وجود دارد.
🍃 برای درکِ بهتر این معنا و بیان دقائقی دیگر از سلسله مقالاتِ "«یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!"؛ به ذکرِ شریفِ "یا حسین (ع)"، همراهی نمائید ...
°•❁🔳🔲🔳❁•°
💗 "قلب" ؛ نقطۀ دگرگونی و بیقراریِ حیاتی است.
🔻"وَرید" ؛ رگِ خروجی قلب به بدن است (قوس نزول حیات - دَم ).
🔺"وَتین" ؛ رگِ ورودی از بدن به قلب است (قوس صعود حیات - بازدم).
♦️"وَرید" صفت مشبهه از ریشۀ "وَرَدَ" است. که "ورود" داخل شدن به جائی است به قصدِ طلب آب. که "مورِد" به معنایِ آبشخور است. و "وارد" کسی است که به قصد طلبِ آب داخل در جائی میشود و بخواهد که برای دیگران آب بیاورد.
(وَ فیه سِرٌّ ! )
❖"وَتَن" ؛ به معنای جریانِ آبِ دائم و زلال و صاف است و به آن "واتِن" هم میگویند که اسم فاعل از این ریشه است و صفتِ حالیۀ این آب است و به معنایِ استوار و پابرجا بودنِ دائمی است.
💠 "وَتین" صفتِ مشبهه از ریشۀ "وَتَن". و معنایِ آن 『عِرْقٌ فِي الظَّهْرِ يَكُونُ مِنْهُ الْوَلَد』 یعنی رگی است در ظَهر و پشتِ انسان، که فرزند از آن بوجود میآید (📚 البرهان،ج۵،ص۴۸۰).
و به بیانی دیگر؛
💠 "وَتین" رگِ حیاتیِ بدن است که مسئول آبرسانی به کبد (جگر) است. و «نهرِ بدن» هم خوانده میشود.
ائمۀ اطهار(ع) نفسِ حضرت حقّ بوده (〖 السَّلَامُ عَلَى نَفْسِ اللَّهِ تَعَالَى〗/ 📚 بحار الأنوار،ج۹۷،ص۳۳۱) و از انشاء نقطۀ "نفس اللهی"، نفسِ تمام موجودات میباشند (【 وَ هُوَ الَّذي «أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ» 】 / سورۀ انعام،آیۀ ۹۸).
بنابراین؛
تمام اشیاء به #وحدت_حقیقی و شخصیِ حضرات آل الله(ع) در وجود "جامع الشتّاتِ" حضرتشان، جمع هستند که قرآن میفرماید 🔻"کلّ شیءٍ احصیناه في امامٍ مبین"🔺 (سورۀ حضرتِ یس -ص-، آیۀ ۱۲).
در نتیجه؛
اشارهای از وجودِ ذی جودِ حضراتِ "مبدأ الوجود" و "سَماء الجود" و "نقطة الکائنات" و "قطب الدائرات" یعنی ائمۀ معصومین علیهم السلام؛ حقیقتِ هستی است (تمام عبارات مذکور، عبارات حدیث است).
🔳 اگر به لطف خداوند، مقدمۀ فوق، برای خوانندگان عزیز روشن شده باشد؛ بایستی به دنبالِ نتیجۀ آیۀ عتابِ مذکور باشند یعنی قطع شدنِ وتین برای ایشان سؤال شود.
در اینصورت سعۀ صدری میطلبد تا صاحبش، تابِ این معرفت را داشته باشد و با خواندنِ دقیقۀ آتی، خودنگه دار باشد و جامۀ تقوا را ندَرَد!
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم میفرمایند:
🔷" حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن"🔷
حسین، مَن است و من، حسینم.
(📚 كامل الزيارات، ص۵۲)
🔰 ترسیم (قوس نزول - #تنزیل ) و تجمیعِ (قوسِ صعود - #تأویل ) عوالمِ وجود به ائمۀ اطهار(ع) است. و خداوند متعال، هرکاری را به حضرات(ع)، شروع میکند، و به ایشان ختم مینماید که در جامعۀ کبیره میخوانیم 🔹"بکم فتح الله و بکم یختم"🔹 (خداوند [مطلقاً] به شما آغاز میکند و [مطلقاً] به شما ختم میکند).
💗 قلب؛ مقام خلوَت، مقام وحدت، مقامِ جمع نوری است.
حضرات آل الله(ع)، قلبِ مطلق هستی یعنی "قلب الله" میباشند (『أَنَا قَلْبُ اللَّهِ』 / 📚 بحار الانوار، ج۳۹، ص۳۴۸).
☀️حیاتِ مطلق، حیاتِ هستی، و خونِ خداوند ("ثار الله") نیز جلوهای از جلواتِ ائمۀ اطهار(ع) است (『السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ』/📚جمال الأسبوع،ص۳۷).
♻️حیاتِ هستی، از خلوَت "قلب اللهـ"ی و مقامِ وحدت، به جلوَت و مقامِ کثرت متجلّی میگردد. و به نفسِ این تجلّی، عالَم کثرات ترسیم میشود.
این تجلّی از خلوَتِ وحدت، به جلوَتِ کثرت؛ اضمحلالِ وحدت در کثرت است. به بیانی؛ فنایِ وحدت در کثرت است، یعنی کشته شدنِ وحدت در کثرت میباشد. که این کشته شدن، در نفسِ صبرِ ائمۀ اطهار(ع) میباشد.
(⚠️ که در زیارت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میخوانیم: 『السّلامُ عَلیکِ يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً』 / سلام بر تو بادا اى امتحان شده، که خدایی که خَلَقت کرد، پیش از خِلقتت، تو را امتحان کرد و تو برای آنچه که به آن امتحانت کرد، صابر بودی. /📚 المزار الكبير، لابن المشهدي، ص۷۹)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🍃 حضرتِ حبّ (عزّوجلّ) ، به جلالِ حبّ در این آیات، بر خویشتنِ خویش، و حُبّیَّتِ خویش، یعنی حضرت #حبیب_الله (ص)، تجلّیِ جلالی نموده و به جلوۀ #عتاب، متجلّی گشته.
بنابراین؛ حقیقتِ بیان شده در آیات فوق، مافوقِ این است که بیان گردد «لَوْ»یِ در آیۀ 💎【وَ «لَوْ» تَقَوَّلَ عَلَيْنَا】💎 از نوعِ #امتناعیه است.
بلکه «لَوْ»یِ مُحقّقِ موضوع است و قطعاً این آیات (و بلکه تمام آیاتِ عتاب) محقّقاً صورت پذیرفته، بلکه اگر قوّت در بیان و طاقتِ مخاطب باشد، بیان میگردد:
این عتابها، در شخصِ حقیقی عالم، و به وحدتِ ذاتِ او، محقّقاً وجود دارد.
🍃 برای درکِ بهتر این معنا و بیان دقائقی دیگر از سلسله مقالاتِ "«یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!"؛ به ذکرِ شریفِ "یا حسین (ع)"، همراهی نمائید ...
°•❁🔳🔲🔳❁•°
💗 "قلب" ؛ نقطۀ دگرگونی و بیقراریِ حیاتی است.
🔻"وَرید" ؛ رگِ خروجی قلب به بدن است (قوس نزول حیات - دَم ).
🔺"وَتین" ؛ رگِ ورودی از بدن به قلب است (قوس صعود حیات - بازدم).
♦️"وَرید" صفت مشبهه از ریشۀ "وَرَدَ" است. که "ورود" داخل شدن به جائی است به قصدِ طلب آب. که "مورِد" به معنایِ آبشخور است. و "وارد" کسی است که به قصد طلبِ آب داخل در جائی میشود و بخواهد که برای دیگران آب بیاورد.
(وَ فیه سِرٌّ ! )
❖"وَتَن" ؛ به معنای جریانِ آبِ دائم و زلال و صاف است و به آن "واتِن" هم میگویند که اسم فاعل از این ریشه است و صفتِ حالیۀ این آب است و به معنایِ استوار و پابرجا بودنِ دائمی است.
💠 "وَتین" صفتِ مشبهه از ریشۀ "وَتَن". و معنایِ آن 『عِرْقٌ فِي الظَّهْرِ يَكُونُ مِنْهُ الْوَلَد』 یعنی رگی است در ظَهر و پشتِ انسان، که فرزند از آن بوجود میآید (📚 البرهان،ج۵،ص۴۸۰).
و به بیانی دیگر؛
💠 "وَتین" رگِ حیاتیِ بدن است که مسئول آبرسانی به کبد (جگر) است. و «نهرِ بدن» هم خوانده میشود.
ائمۀ اطهار(ع) نفسِ حضرت حقّ بوده (〖 السَّلَامُ عَلَى نَفْسِ اللَّهِ تَعَالَى〗/ 📚 بحار الأنوار،ج۹۷،ص۳۳۱) و از انشاء نقطۀ "نفس اللهی"، نفسِ تمام موجودات میباشند (【 وَ هُوَ الَّذي «أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ» 】 / سورۀ انعام،آیۀ ۹۸).
بنابراین؛
تمام اشیاء به #وحدت_حقیقی و شخصیِ حضرات آل الله(ع) در وجود "جامع الشتّاتِ" حضرتشان، جمع هستند که قرآن میفرماید 🔻"کلّ شیءٍ احصیناه في امامٍ مبین"🔺 (سورۀ حضرتِ یس -ص-، آیۀ ۱۲).
در نتیجه؛
اشارهای از وجودِ ذی جودِ حضراتِ "مبدأ الوجود" و "سَماء الجود" و "نقطة الکائنات" و "قطب الدائرات" یعنی ائمۀ معصومین علیهم السلام؛ حقیقتِ هستی است (تمام عبارات مذکور، عبارات حدیث است).
🔳 اگر به لطف خداوند، مقدمۀ فوق، برای خوانندگان عزیز روشن شده باشد؛ بایستی به دنبالِ نتیجۀ آیۀ عتابِ مذکور باشند یعنی قطع شدنِ وتین برای ایشان سؤال شود.
در اینصورت سعۀ صدری میطلبد تا صاحبش، تابِ این معرفت را داشته باشد و با خواندنِ دقیقۀ آتی، خودنگه دار باشد و جامۀ تقوا را ندَرَد!
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم میفرمایند:
🔷" حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن"🔷
حسین، مَن است و من، حسینم.
(📚 كامل الزيارات، ص۵۲)
🔰 ترسیم (قوس نزول - #تنزیل ) و تجمیعِ (قوسِ صعود - #تأویل ) عوالمِ وجود به ائمۀ اطهار(ع) است. و خداوند متعال، هرکاری را به حضرات(ع)، شروع میکند، و به ایشان ختم مینماید که در جامعۀ کبیره میخوانیم 🔹"بکم فتح الله و بکم یختم"🔹 (خداوند [مطلقاً] به شما آغاز میکند و [مطلقاً] به شما ختم میکند).
💗 قلب؛ مقام خلوَت، مقام وحدت، مقامِ جمع نوری است.
حضرات آل الله(ع)، قلبِ مطلق هستی یعنی "قلب الله" میباشند (『أَنَا قَلْبُ اللَّهِ』 / 📚 بحار الانوار، ج۳۹، ص۳۴۸).
☀️حیاتِ مطلق، حیاتِ هستی، و خونِ خداوند ("ثار الله") نیز جلوهای از جلواتِ ائمۀ اطهار(ع) است (『السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ』/📚جمال الأسبوع،ص۳۷).
♻️حیاتِ هستی، از خلوَت "قلب اللهـ"ی و مقامِ وحدت، به جلوَت و مقامِ کثرت متجلّی میگردد. و به نفسِ این تجلّی، عالَم کثرات ترسیم میشود.
این تجلّی از خلوَتِ وحدت، به جلوَتِ کثرت؛ اضمحلالِ وحدت در کثرت است. به بیانی؛ فنایِ وحدت در کثرت است، یعنی کشته شدنِ وحدت در کثرت میباشد. که این کشته شدن، در نفسِ صبرِ ائمۀ اطهار(ع) میباشد.
(⚠️ که در زیارت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میخوانیم: 『السّلامُ عَلیکِ يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً』 / سلام بر تو بادا اى امتحان شده، که خدایی که خَلَقت کرد، پیش از خِلقتت، تو را امتحان کرد و تو برای آنچه که به آن امتحانت کرد، صابر بودی. /📚 المزار الكبير، لابن المشهدي، ص۷۹)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
🔳 ائمۀ اطهار (ع) "قَوْل أحسَن" و "أحسَن قَوْل" هستند که قرآن میفرماید:
💎【وَ «مَنْ» «أَحْسَنُ قَوْلاً» مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّني مِنَ الْمُسْلِمينَ】💎
و «كيست» آن گفتارِ نیکو از آن كس كه به سوى خدا دعوت نمايد و كار نيک كند و گويد: من از مسلمانانم؟
(سورۀ فصلت، آیۀ ۳۳)
✿ «مَن»؛ اسم موصول برای ذوی العقول است.
این آیۀ شریفه، "أحسَن قَوْل" را #شخص معرفی فرموده است. و آن ائمۀ اطهار(ع) هستند که وجودشان، 🔻『 الدُّعَاةِ إِلَى اللَّه』🔺 است (📚بحار الأنوار،ج۹۹ ص۱۴۸) و حقیقتِ #عمل_صالح میباشند.
👈 " #أحسن_قول"؛ مقامِ جمع الجمعی ائمۀ اطهار(ع) در «"قَوْل" بودن» است.
🌀 خودِ "قَوْل"، مفرد است و اشاره به مقامِ وحدت و خفاست یعنی به بیانی؛ مقامِ جمعِ نوری ائمۀ اطهار (ع) در «"قَوْل" بودن» است.
🌀 جمع "قَوْل" ؛ "اَقوال" است. و جمعِ "اقوال" ؛ "اَقاویل" است. یعنی "اقاویل" جمعِ جمعِ "قَوْل" است.
پس اگر گفته شود "قول" مقامِ وحدت است، "اقوال" مقام کثرت است و "اقاویل" شدّتِ مقامِ کثرت است و آمدن در ادنی مرتبۀ عالمِ اشارات و کثرات است.
⭕️ "أحسن قول" که همانا "قولِ أحسن" است؛ "أحسن" بودنِ آن، نقطۀ صرف الربط بودنِ آن به قائلِ هستی یعنی خداوند است.
پس "قول" بودنِ ائمۀ اطهار(ع) در تعیّن و حدِّ "قول"، گرفتار نمیشود و دائماً صِرف الربط به قائل است. پس "أحسن" است.
⤵️ سیرِ "أحسن قول" به "أقاویل"؛ "تَقَوُّل" است.
◆ "تقوّل"؛ مصدرِ بابِ "تفعّل" از مادۀ "قول".
معنایِ اصلی باب تفعّل، مطاوعه و اثر پذیری است.
بنابراین؛ هرچند "تَقَوُّل" را در آیات مذکور در سورۀ حاقّه، به معنایِ "نسبت دادن سخنی به کسی" میدانند [و بر همین معنا هم صحبت خواهیم کرد]، امّا مطلب این است که 💎【وَ لَوْ «تَقَوَّلَ» عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ】💎 ؛ مطاوعه و پذیرشِ فعلیّتِ "قائِل" (قائل؛ حقّ تعالی) است تا عالَم کثرات ترسیم شود.
و 💎【«تَقَوَّلَ» عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ】💎 (یعنی بعضی از گفتارها را به ما نسبت بدهی)؛ نسبت دادنِ امری خارجی به حضرت حقّ نیست. که حضرتِ رسول اکرم(ص) نفسِ حضرت باریتعالی، و نقطۀ عصمت اویند و نسبت دادن ایشان، ظهورِ خودِ منسوبٌ إلیه (یعنی خداوند) است و نه غیر آن.
◇ و "بعض" در این آیۀ شریفه؛ بیانِ کثرتیِ "الأقاویل" است. چرا که هرآنچه در مقابلِ #وحدت ظاهر گردد، به خودی خود، "بَعض" است و تمام نیست و بلکه هیچ است. و هیچ بودنش در بیان؛ "بَعض" است و نه به معنایِ "بعضی از کلّ" باشد.
پس اگر خوانندهای که تمام مطالب معرفتی که در خصوص ائمۀ اطهار(ع) در #کانال_معرفة_الحق بیان شده و با همان معرفت، به قوّت سلسله بیانی که در این مقاله مطرح شد، این مطلب را دنبال کرده باشد؛ برآشفته نخواهد شد که چطور "لَوْ"یِ در آیات مذکور را اخذِ به "لَوْ"یِ امتناعیه نکردیم، بلکه محقّقِ موضوع دانستیم. که بحمد الله هم مطلبش بیان شد و هم وجهِ تحقّق آن.
❁ پس "تُقَوِّلِ" حضرتِ نبی اکرم(ص) که خودِ "أحسن قَوْل" هستند؛ ترسیمِ "قولِ أحسن" در عالم است. که تمام موجودات، که «کلمات الله» میباشند؛ جلواتِ "قَوْل أحسن"اند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🔳 ائمۀ اطهار (ع) "قَوْل أحسَن" و "أحسَن قَوْل" هستند که قرآن میفرماید:
💎【وَ «مَنْ» «أَحْسَنُ قَوْلاً» مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قالَ إِنَّني مِنَ الْمُسْلِمينَ】💎
و «كيست» آن گفتارِ نیکو از آن كس كه به سوى خدا دعوت نمايد و كار نيک كند و گويد: من از مسلمانانم؟
(سورۀ فصلت، آیۀ ۳۳)
✿ «مَن»؛ اسم موصول برای ذوی العقول است.
این آیۀ شریفه، "أحسَن قَوْل" را #شخص معرفی فرموده است. و آن ائمۀ اطهار(ع) هستند که وجودشان، 🔻『 الدُّعَاةِ إِلَى اللَّه』🔺 است (📚بحار الأنوار،ج۹۹ ص۱۴۸) و حقیقتِ #عمل_صالح میباشند.
👈 " #أحسن_قول"؛ مقامِ جمع الجمعی ائمۀ اطهار(ع) در «"قَوْل" بودن» است.
🌀 خودِ "قَوْل"، مفرد است و اشاره به مقامِ وحدت و خفاست یعنی به بیانی؛ مقامِ جمعِ نوری ائمۀ اطهار (ع) در «"قَوْل" بودن» است.
🌀 جمع "قَوْل" ؛ "اَقوال" است. و جمعِ "اقوال" ؛ "اَقاویل" است. یعنی "اقاویل" جمعِ جمعِ "قَوْل" است.
پس اگر گفته شود "قول" مقامِ وحدت است، "اقوال" مقام کثرت است و "اقاویل" شدّتِ مقامِ کثرت است و آمدن در ادنی مرتبۀ عالمِ اشارات و کثرات است.
⭕️ "أحسن قول" که همانا "قولِ أحسن" است؛ "أحسن" بودنِ آن، نقطۀ صرف الربط بودنِ آن به قائلِ هستی یعنی خداوند است.
پس "قول" بودنِ ائمۀ اطهار(ع) در تعیّن و حدِّ "قول"، گرفتار نمیشود و دائماً صِرف الربط به قائل است. پس "أحسن" است.
⤵️ سیرِ "أحسن قول" به "أقاویل"؛ "تَقَوُّل" است.
◆ "تقوّل"؛ مصدرِ بابِ "تفعّل" از مادۀ "قول".
معنایِ اصلی باب تفعّل، مطاوعه و اثر پذیری است.
بنابراین؛ هرچند "تَقَوُّل" را در آیات مذکور در سورۀ حاقّه، به معنایِ "نسبت دادن سخنی به کسی" میدانند [و بر همین معنا هم صحبت خواهیم کرد]، امّا مطلب این است که 💎【وَ لَوْ «تَقَوَّلَ» عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ】💎 ؛ مطاوعه و پذیرشِ فعلیّتِ "قائِل" (قائل؛ حقّ تعالی) است تا عالَم کثرات ترسیم شود.
و 💎【«تَقَوَّلَ» عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ】💎 (یعنی بعضی از گفتارها را به ما نسبت بدهی)؛ نسبت دادنِ امری خارجی به حضرت حقّ نیست. که حضرتِ رسول اکرم(ص) نفسِ حضرت باریتعالی، و نقطۀ عصمت اویند و نسبت دادن ایشان، ظهورِ خودِ منسوبٌ إلیه (یعنی خداوند) است و نه غیر آن.
◇ و "بعض" در این آیۀ شریفه؛ بیانِ کثرتیِ "الأقاویل" است. چرا که هرآنچه در مقابلِ #وحدت ظاهر گردد، به خودی خود، "بَعض" است و تمام نیست و بلکه هیچ است. و هیچ بودنش در بیان؛ "بَعض" است و نه به معنایِ "بعضی از کلّ" باشد.
پس اگر خوانندهای که تمام مطالب معرفتی که در خصوص ائمۀ اطهار(ع) در #کانال_معرفة_الحق بیان شده و با همان معرفت، به قوّت سلسله بیانی که در این مقاله مطرح شد، این مطلب را دنبال کرده باشد؛ برآشفته نخواهد شد که چطور "لَوْ"یِ در آیات مذکور را اخذِ به "لَوْ"یِ امتناعیه نکردیم، بلکه محقّقِ موضوع دانستیم. که بحمد الله هم مطلبش بیان شد و هم وجهِ تحقّق آن.
❁ پس "تُقَوِّلِ" حضرتِ نبی اکرم(ص) که خودِ "أحسن قَوْل" هستند؛ ترسیمِ "قولِ أحسن" در عالم است. که تمام موجودات، که «کلمات الله» میباشند؛ جلواتِ "قَوْل أحسن"اند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
⛲️࿐
🌿۞ و امّا؛
🔻❂ در «#ترسیم» عالم؛
֎⇦ حضرت رسول اکرم (صلّیاللهعلیهوآله)، نفوسِ اعتباریِ خلایق را انشاء و ترسیم میفرمایند، چرا که ایشان(ص)؛
🍃☜【رحمةٌ لِلْعالَمین】[اشاره به آیۀ ﴿وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمين﴾؛ سورۀ أنبیاء؏، ۱۰۷] و【طبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّه】هستند و مقامِ #فرق را ظاهر میکنند.
🔺❂ و در «تجمیع» عالم؛
֎⇦ امام (علیهالسّلام)، نفوسِ اعتباری خلایق را تجمیع مینماید. چرا که ایشان(؏)؛
🍃☜ باطنُ البواطنِ حضرت حقّﷻ و 『نَفْسُ الله تَعَالَى』 میباشد، بنابراین؛ نفوسِ اعتباریِ خلایق را در خود مضمحل فرموده، و مقام #جمع را ظاهر مینماید.
🌿۞ چنان که حضرت ختمی مرتبت رسول اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) میفرمایند:
🔻🌤『أَنَا أُقَاتِلُ عَلَى التَّنْزِيلِ وَ عَلِيٌّ ؏ يُقَاتِلُ عَلَى التَّأْوِيل』☀️🔺
من بر تنزيلِ قرآن جنگ میكنم، و على (علیهالسّلام) بر تأويلِ آن جنگ خواهد نمود.
📚الخصال، ج۲، ص۶۵۰
🔻֎ که «#تنزیل»؛
🍃☜ نزول و آوردن است (ترسیمِ عالم).
🔺֎ و «#تأویل»؛
🍃☜ صعود و به «اوّل» بازگرداندن است (تجمیعِ عالم).
🌿۞ حالا دوباره در عباراتِ زیارتنامه دقّت بفرمایید:
🌸『وَ بَذَلَ نَفْسَهُ فِي مَرْضَاتِكَ وَ مَرْضَاةِ رَسُولِكَ وَ جَعَلَهَا وَقْفاً عَلَى طَاعَتِهِ وَ مِجَنّاً دُونَ نَكْبَتِه ...』🌸
🍃⇯֎ این #بذل نفس حضرت مولی (علیهالسّلام) برای حضرت رسول اکرم (صلّیاللهعلیهوآله)؛
❂☜ اضمحلالِ #وحدت در #کثرت است. که به این اضمحلال؛ آن【کَنز مخفی】(یعنی؛ وحدت) در عالم اشارات (یعنی؛ کثرت) میآید.
🍃⇯֎ پس این بذلِ نفس؛
❂☜ ترسیمِ عالم و انشاءِ نفوس از 『نَفْسُِ الله تَعَالَى』 است. که در ذات و صفت و فعل ممدود است.
✓🔹 که【مرضات】؛
֎⇦ اشارهای به #ذات است.
✓🔹 و【طاعت】؛
֎⇦ اشاره به #صفات است.
✓🔹 و【مَجّان】(جُنّه) و سپر بودن؛
֎⇦اشاره به #افعال است.
🍃⇯֎ و ذات و صفت و فعلِ عالمیان در همین «مرضات» و «طاعت» و «مَجّان» ترسیم میگردد.
🔔 بنابراین؛
حضرت رسول اکرم (صلّیاللهعلیهوآله)؛ به مولی امیرالمومنین (علیهالسّلام) [که نفْسِ ایشان (ص) هستند] راسِم (ترسیم کنندۀ) کثرات میباشند.
🌿۞ و امّا در ادامۀ زیارتنامه آمده است:
🌸『حَتَّى فَاضَتْ نَفْسُهُ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي كَفِّهِ
وَ اسْتَلَبَ بَرْدَهَا
وَ مَسَحَهُ عَلَى وَجْهِه』🌸
🍃⇯֎ این #فوض نفْسِ حضرت رسول اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) در کفّ حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام)؛
❂☜ اضمحلال #کثرت در #وحدت است. که اضمحلال؛ برگشت و تجمیع عالم به مبدأ حقیقی آن است، که امام (؏)؛ به خودش و در خودش این کار را انجام میدهد.
آنچه از دریا به دریا میرود
از همانجا کآمد آنجا میرود
🔰 که در تحلیل بیان میشود:
✓🔹 【فَاضَتْ نَفْسُهُ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي كَفِّهِ】؛
֎⇦ اضمحلالِ اَفعالِ عالَمیان در فعلِ ولیّ الله (علیهالسّلام) است.
✓🔹 و【اسْتَلَبَ بَرْدَهَا】؛
֎⇦ اضمحلالِ صفاتِ عالَمیان در صفت ولیّ الله (علیهالسّلام) است.
✓🔹 و【مَسَحَهُ عَلَى وَجْهِه】؛
֎⇦ اضمحلالِ ذواتِ اعتباری عالَمیان در ذاتِ ولیّ الله (علیهالسّلام) است.
💫۞ جمعبندی آنکه؛
در همان نقطۀ مبعث که نقطۀ بسط و ترسیمِ عالمِ اشارات است؛ تجمیعِ عالم به سمتِ مبدأش را باید دید.
بدین بیان که؛
🍃☜ حضرت نبی اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) که راسِم عالم کثرات میباشند، در همان نقطۀ بسطِ عالَمِ اشارات؛ تجمیع و قبض آن را به سمتِ حقیقتِ عالَم (یعنی؛ مولی امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام) انجام میدهند.
🔔 پس از این روست که در عباراتِ زیارتنامۀ حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) در شبِ مبعث؛
֎⇦عبارتِ لحظۀ شهادت و قبضِ نفسِ حضرت رسول اکرم (ص) توسّط حضرت مولی (؏) آمده است.
🔻『الحمد لله ربّ العالمین』🔺
🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده
ما ز بالائیم و بالا میرویم
ما ز دریائیم و دریا میرویم
ما از آنجا و از اینجا نیستیم
ما ز بیجائیم و بیجا میرویم
«لا إلهْ» اندر پی «إلَّا الله» است
همچو «لا» ما هم به «إلّا» میرویم
خواندهای «إنّا إلیهِ راجعون»؟
تا بدانی که کجاها میرویم
همّتِ عالی است در سرهای ما
از عَلی (؏) تا ربِّ أعلا میرویم
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ #کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ #کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
⛲️࿐
.
🌿۞ و امّا؛
🔻❂ در «#ترسیم» عالم؛
֎⇦ حضرت رسول اکرم (صلّیاللهعلیهوآله)، نفوسِ اعتباریِ خلایق را انشاء و ترسیم میفرمایند، چرا که ایشان(ص)؛
🍃☜【رحمةٌ لِلْعالَمین】[اشاره به آیۀ ﴿وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمين﴾؛ سورۀ أنبیاء؏، ۱۰۷] و【طبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّه】هستند و مقامِ #فرق را ظاهر میکنند.
🔺❂ و در «تجمیع» عالم؛
֎⇦ امام (علیهالسّلام)، نفوسِ اعتباری خلایق را تجمیع مینماید. چرا که ایشان(؏)؛
🍃☜ باطنُ البواطنِ حضرت حقّﷻ و 『نَفْسُ الله تَعَالَى』 میباشد، بنابراین؛ نفوسِ اعتباریِ خلایق را در خود مضمحل فرموده، و مقام #جمع را ظاهر مینماید.
🌿۞ چنان که حضرت ختمی مرتبت رسول اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) میفرمایند:
🔻🌤『أَنَا أُقَاتِلُ عَلَى التَّنْزِيلِ وَ عَلِيٌّ ؏ يُقَاتِلُ عَلَى التَّأْوِيل』☀️🔺
من بر تنزيلِ قرآن جنگ میكنم، و على (علیهالسّلام) بر تأويلِ آن جنگ خواهد نمود.
📚الخصال، ج۲، ص۶۵۰
🔻֎ که «#تنزیل»؛
🍃☜ نزول و آوردن است (ترسیمِ عالم).
🔺֎ و «#تأویل»؛
🍃☜ صعود و به «اوّل» بازگرداندن است (تجمیعِ عالم).
🌿۞ حالا دوباره در عباراتِ زیارتنامه دقّت بفرمایید:
🌸『وَ بَذَلَ نَفْسَهُ فِي مَرْضَاتِكَ وَ مَرْضَاةِ رَسُولِكَ وَ جَعَلَهَا وَقْفاً عَلَى طَاعَتِهِ وَ مِجَنّاً دُونَ نَكْبَتِه ...』🌸
🍃⇯֎ این #بذل نفس حضرت مولی (علیهالسّلام) برای حضرت رسول اکرم (صلّیاللهعلیهوآله)؛
❂☜ اضمحلالِ #وحدت در #کثرت است. که به این اضمحلال؛ آن【کَنز مخفی】(یعنی؛ وحدت) در عالم اشارات (یعنی؛ کثرت) میآید.
🍃⇯֎ پس این بذلِ نفس؛
❂☜ ترسیمِ عالم و انشاءِ نفوس از 『نَفْسُِ الله تَعَالَى』 است. که در ذات و صفت و فعل ممدود است.
✓🔹 که【مرضات】؛
֎⇦ اشارهای به #ذات است.
✓🔹 و【طاعت】؛
֎⇦ اشاره به #صفات است.
✓🔹 و【مَجّان】(جُنّه) و سپر بودن؛
֎⇦اشاره به #افعال است.
🍃⇯֎ و ذات و صفت و فعلِ عالمیان در همین «مرضات» و «طاعت» و «مَجّان» ترسیم میگردد.
🔔 بنابراین؛
حضرت رسول اکرم (صلّیاللهعلیهوآله)؛ به مولی امیرالمومنین (علیهالسّلام) [که نفْسِ ایشان (ص) هستند] راسِم (ترسیم کنندۀ) کثرات میباشند.
🌿۞ و امّا در ادامۀ زیارتنامه آمده است:
🌸『حَتَّى فَاضَتْ نَفْسُهُ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي كَفِّهِ
وَ اسْتَلَبَ بَرْدَهَا
وَ مَسَحَهُ عَلَى وَجْهِه』🌸
🍃⇯֎ این #فوض نفْسِ حضرت رسول اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) در کفّ حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام)؛
❂☜ اضمحلال #کثرت در #وحدت است. که اضمحلال؛ برگشت و تجمیع عالم به مبدأ حقیقی آن است، که امام (؏)؛ به خودش و در خودش این کار را انجام میدهد.
آنچه از دریا به دریا میرود
از همانجا کآمد آنجا میرود
🔰 که در تحلیل بیان میشود:
✓🔹 【فَاضَتْ نَفْسُهُ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِي كَفِّهِ】؛
֎⇦ اضمحلالِ اَفعالِ عالَمیان در فعلِ ولیّ الله (علیهالسّلام) است.
✓🔹 و【اسْتَلَبَ بَرْدَهَا】؛
֎⇦ اضمحلالِ صفاتِ عالَمیان در صفت ولیّ الله (علیهالسّلام) است.
✓🔹 و【مَسَحَهُ عَلَى وَجْهِه】؛
֎⇦ اضمحلالِ ذواتِ اعتباری عالَمیان در ذاتِ ولیّ الله (علیهالسّلام) است.
💫۞ جمعبندی آنکه؛
در همان نقطۀ مبعث که نقطۀ بسط و ترسیمِ عالمِ اشارات است؛ تجمیعِ عالم به سمتِ مبدأش را باید دید.
بدین بیان که؛
🍃☜ حضرت نبی اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) که راسِم عالم کثرات میباشند، در همان نقطۀ بسطِ عالَمِ اشارات؛ تجمیع و قبض آن را به سمتِ حقیقتِ عالَم (یعنی؛ مولی امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام) انجام میدهند.
🔔 پس از این روست که در عباراتِ زیارتنامۀ حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) در شبِ مبعث؛
֎⇦عبارتِ لحظۀ شهادت و قبضِ نفسِ حضرت رسول اکرم (ص) توسّط حضرت مولی (؏) آمده است.
🔻『الحمد لله ربّ العالمین』🔺
🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده
ما ز بالائیم و بالا میرویم
ما ز دریائیم و دریا میرویم
ما از آنجا و از اینجا نیستیم
ما ز بیجائیم و بیجا میرویم
«لا إلهْ» اندر پی «إلَّا الله» است
همچو «لا» ما هم به «إلّا» میرویم
خواندهای «إنّا إلیهِ راجعون»؟
تا بدانی که کجاها میرویم
همّتِ عالی است در سرهای ما
از عَلی (؏) تا ربِّ أعلا میرویم
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ #کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ #کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
⛲️࿐
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
💠࿐
💫۞ ۴- ربطِ چهارم:
֎⇦ مقامِ #وحدت_نوری؛ مقامِ جمعِ حضرات آلالله (؏) است که به مقامِ اجمال هم خوانده میشود.
و این مقام در عالَم نور؛ مقامِ صُغرایِ نوری است که همان اجمال و وحدت است. و همان است که [به مضمون] میفرمایند؛ «کُلُنّا نورٌ واحد»، یا بالتّصریح میفرمایند؛ «کُلُّنا شیءٌ واحد»، یا میفرمایند؛ «کُلُّنا محمّدٌ (ص)» و قسِّ عَلیٰ هذا البیان ...
֎⇦ و مقامِ #کثرت_نوری؛ مقامِ فرق حضرات آلالله (؏) است که در کنار یکدیگر، به اشاره میآیند و مثلاً بیان میشود؛ #دوازده امام، #چهارده معصوم (جانِ ناقابلم قربان حرف حرفِ نامهای مبارکشان).
🌿⇯֎ حالا به این فرمایشِ حضرات آلالله (؏) دقّت بفرمائید:
🔻«إنّ للهِ حَرَماً وَ هُوَ مَكّةُ
وَ إنّ لِلرَّسُولِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِينَةُ
وَ إنّ لِأمِيرِ المُؤْمِنِينَ حَرَماً وَ هُوَ الْكُوفَةُ
وَ إنّ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ بَلْدَةُ قُمَّ»🔺
✾ خداوند را حرمى است كه مكّه است،
و رسول خدا (ص) را حرمی كه مدينه است،
و اميرالمؤمنين (؏) را حرمى كه كوفه است،
و ما را هم حرمى كه شهر قم است.
📚 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۵۷، ص۲۱۶
✅ دقّت فرمودید؟
🌤☜ یک به یک حرمهایِ مطهّر را نام میبرند، و مقامِ فرق نوری را مطرح مینمایند. و چون حضرتِ مولیٰ «امیر»المؤمنین (ع)، أمارَتِ مؤمن بودنِ ائمۀ اطهار (؏) هستند؛ حرمِ حضرت مولی(ع) به عنوانِ عَلَمِ حرمهایِ تک به تکِ حضراتِ آلالله (؏) در مقامِ فرق نوری، مورد اشاره قرار میگیرد و دیگر، حرم سایر ائمه اطهار (ع) ذکر نشده است.
بنابراین «کوفه»؛
֎⇦ اشارهای به یک به یکِ حرمهایِ آلالله(؏) در مقامِ فرق نوری است. که مقامِ فرق نوری؛ مقامِ کثرت است و تفصیل. که همان کُبریٰ بودن است.
🌟☜ ولی برای شهر قم؛ اشاره به مقامِ وحدت نوری نموده، و بیان میفرمایند؛ «"لَــنَـــا" حَرَماً وَ هُوَ بَلْدَةُ قُمَّ».
بنابراین شهر قم؛
֎⇦ مقامِ جمع و وحدتِ نوریِ حرمهای شریف است، که همان مقامِ اجمال و صُغریٰ بودن است.
در نتیجه شهر قم؛ کوفۀ صُغریٰ است.
💫۞ ۵- ربطِ پنجم:
🌤֎⇦ شهر کوفه؛ به وجودِ مبارکِ مولیٰ الموحّدین (روحی فداه) است که مورد اشاره و احترام است. و واژۀ «کوفه» از #کفایت میآید. چرا که حضرت مولیٰ علی (؏)؛ حقیقتِ «کافی» بودنِ باریتعالیٰ هستند. و به وجودِ حضرت مولیٰ (؏) - که حقیقت و اصلِ دین، و دیّانِ دین هستند -؛ دین، وجود دارد و برقرار است. و به عبارتی؛ قوامِ حقیقیِ دین، حضرت مولیٰ (؏) هستند.
🌟֎⇦ و از طرفی در حدیث میفرمایند:
🕌🔻«لَوْ لَا الْقُمِّيُّونَ لَضَاعَ الدِّينُ»🔺
✾ اگر قمیها نبودند، دين گم میشد.
📚 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۵۷، ص۲۱۷
🌿⇯֎ جمعبندی آنکه؛
اهل قم؛ رشحاتِ قوام دین هستند.
بنابراین؛
❂☜ شهر قم؛ کوفۀ صغیر است.
🌤࿐
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🌟࿐
༺•✿👇🏻ادامۀ سخن👇🏻✿•༻
.
💫۞ ۴- ربطِ چهارم:
֎⇦ مقامِ #وحدت_نوری؛ مقامِ جمعِ حضرات آلالله (؏) است که به مقامِ اجمال هم خوانده میشود.
و این مقام در عالَم نور؛ مقامِ صُغرایِ نوری است که همان اجمال و وحدت است. و همان است که [به مضمون] میفرمایند؛ «کُلُنّا نورٌ واحد»، یا بالتّصریح میفرمایند؛ «کُلُّنا شیءٌ واحد»، یا میفرمایند؛ «کُلُّنا محمّدٌ (ص)» و قسِّ عَلیٰ هذا البیان ...
֎⇦ و مقامِ #کثرت_نوری؛ مقامِ فرق حضرات آلالله (؏) است که در کنار یکدیگر، به اشاره میآیند و مثلاً بیان میشود؛ #دوازده امام، #چهارده معصوم (جانِ ناقابلم قربان حرف حرفِ نامهای مبارکشان).
🌿⇯֎ حالا به این فرمایشِ حضرات آلالله (؏) دقّت بفرمائید:
🔻«إنّ للهِ حَرَماً وَ هُوَ مَكّةُ
وَ إنّ لِلرَّسُولِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِينَةُ
وَ إنّ لِأمِيرِ المُؤْمِنِينَ حَرَماً وَ هُوَ الْكُوفَةُ
وَ إنّ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ بَلْدَةُ قُمَّ»🔺
✾ خداوند را حرمى است كه مكّه است،
و رسول خدا (ص) را حرمی كه مدينه است،
و اميرالمؤمنين (؏) را حرمى كه كوفه است،
و ما را هم حرمى كه شهر قم است.
📚 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۵۷، ص۲۱۶
✅ دقّت فرمودید؟
🌤☜ یک به یک حرمهایِ مطهّر را نام میبرند، و مقامِ فرق نوری را مطرح مینمایند. و چون حضرتِ مولیٰ «امیر»المؤمنین (ع)، أمارَتِ مؤمن بودنِ ائمۀ اطهار (؏) هستند؛ حرمِ حضرت مولی(ع) به عنوانِ عَلَمِ حرمهایِ تک به تکِ حضراتِ آلالله (؏) در مقامِ فرق نوری، مورد اشاره قرار میگیرد و دیگر، حرم سایر ائمه اطهار (ع) ذکر نشده است.
بنابراین «کوفه»؛
֎⇦ اشارهای به یک به یکِ حرمهایِ آلالله(؏) در مقامِ فرق نوری است. که مقامِ فرق نوری؛ مقامِ کثرت است و تفصیل. که همان کُبریٰ بودن است.
🌟☜ ولی برای شهر قم؛ اشاره به مقامِ وحدت نوری نموده، و بیان میفرمایند؛ «"لَــنَـــا" حَرَماً وَ هُوَ بَلْدَةُ قُمَّ».
بنابراین شهر قم؛
֎⇦ مقامِ جمع و وحدتِ نوریِ حرمهای شریف است، که همان مقامِ اجمال و صُغریٰ بودن است.
در نتیجه شهر قم؛ کوفۀ صُغریٰ است.
💫۞ ۵- ربطِ پنجم:
🌤֎⇦ شهر کوفه؛ به وجودِ مبارکِ مولیٰ الموحّدین (روحی فداه) است که مورد اشاره و احترام است. و واژۀ «کوفه» از #کفایت میآید. چرا که حضرت مولیٰ علی (؏)؛ حقیقتِ «کافی» بودنِ باریتعالیٰ هستند. و به وجودِ حضرت مولیٰ (؏) - که حقیقت و اصلِ دین، و دیّانِ دین هستند -؛ دین، وجود دارد و برقرار است. و به عبارتی؛ قوامِ حقیقیِ دین، حضرت مولیٰ (؏) هستند.
🌟֎⇦ و از طرفی در حدیث میفرمایند:
🕌🔻«لَوْ لَا الْقُمِّيُّونَ لَضَاعَ الدِّينُ»🔺
✾ اگر قمیها نبودند، دين گم میشد.
📚 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۵۷، ص۲۱۷
🌿⇯֎ جمعبندی آنکه؛
اهل قم؛ رشحاتِ قوام دین هستند.
بنابراین؛
❂☜ شهر قم؛ کوفۀ صغیر است.
🌤࿐
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🌟࿐
༺•✿👇🏻ادامۀ سخن👇🏻✿•༻
.