کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
324 subscribers
1.77K photos
529 videos
95 files
1.46K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
🔹

🍃 در موقعِ ظهورِ حضرتِ بقیّةالله علیه‌السّلام، «قـُــلِْ» وَلوی ظهور می‌کند و ایشان باطن‌ها‌ را آشکارا نشان می‌دهند که هر ناعدالتی و ظلمی، در صفحۀ عدلِ مطلق بوده است. یعنی همه در صفحۀ «قـُــلِْ» ولوی، اعمال و افعال را انجام می‌دادند، نه اینکه بیرون از آن مشغول بوده باشند.

🔷 حال در ادامۀ بحث،
اگر عدل به مطلق‌علی‌الإطلاق دیده شود، یعنی این‌طور که؛

🔹 حقیقت، عدل است. و ظلم به عنوان یک امری کنار عدل نیست، بلکه؛
«#ظلم ؛ جولانی است که عدل در اطلاقِ‌علی‌الإطلاق، مجال داده است.»
پس؛
عدل آنچنان مطلقی است که به علی‌الإطلاق بودن، به مقابلش هم (که ظلم به عنوانِ عدمِ مضاف به عدل می‌باشد) مجالِ جولان می‌دهد، پس به سعۀ اطلاقِ #عدل است که ظلم، مجالِ جولان یافته است.

👈🏻 و آنگاه در عَلَی‌الإطلاق بودنِ عدل، ظلم را ببینیم، این نوعِ نگاه، همان «اَلإحتمال» است که «قبرُ العیوب» است.

🔰 پس اگر کسی #شر را مستقل از وجود ندید، بلکه مشاهده کرد که #وجود (یعنی ولایت، یعنی حُسن، یعنی خَیر) مطلقِ‌علی‌الإطلاقی است که به «عَلَی‌الإطلاقْ بودن»، مجال به جولانِ شرّ داده است؛
👆🏻 این نوعِ نگاه، «الإحتمال» است وُ «قبرُالعیوب».

🔰 به دیگر بیان؛
شرّ و عیب، عدمِ مُضاف به خَیرند و به سعۀ مجالِ خَیر و در صفحۀ خَیر است که جولان می‌دهند.
👆🏻 این نوعِ نگاه، «الإحتمال» است وُ «قبرُالعیوب».

🔹 البته ذکر این نکته، خالی از لطف نیست که اگر هر کسی را اعمّ از خَیِّر و شَرور، «مستقلّ» از وجودِ حق ببنیم، آن شخص، شرّ و عیب است که :

💠 یا بنی آدم! وجودُکَ ذنبٌ لایُقاسُ بِه ذنبٌ.
🔹 ای فرزندِ آدم! وجود داشتنِ تو، گناهی است که قابل مقایسه با گناه دیگر نیست!

🔷 الغرض؛
بایستی دقّت شود که بیانِ «الِاحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُيُوب‏» بصورتِ «خبری» است.
👈🏻 بدین معنا که حضرت مولی امیرالمؤمنین علیه‌السّلام، به صورت جملۀ شرطیه نفرمودند که اگر ولایت را حمل کنی ، عیوب را دفن کنی! بلکه از قبرُالعیوب بودنِ الإحتمال، خبر داده‌اند.

یعنی چه؟
🔹 یعنی؛ «الإحتمال» مبتدا است وَ خبرش «قبرُالعیوب». پس مطلب در دوئیّتِ بینِ حملِ ولایت و قبرُالعیوب نیست. بلکه قبرُالعیوب در همان نقطۀ حملِ ولایت است (به یک حقیقت، و نه در دوئیّت).

🔹


❗️اینها را برای چه عرض کردم؟!
برای اینکه؛
🍃֎⇦ ریشۀ کلمۀ『 مُجیر』، یک‌باره موجب تعجّب نشود!


🔲مُجیر』؛ اسم فاعل از مادۀ «جَوَر» است.

🍃⇯֎ لازم است اوّل شبهۀ ایجاد شده در ذهن‌ها پاسخ داده شود تا بشود وارد بر لطائف شد:

🔳 ֎⇦ «جُوْر» را به #ظلم معنا کرده‌اند.
و «جائر» از همین ریشه است.
عرض شد که هر معنایی بایستی از شخصِ حقیقیِ عالم نظر شود. یعنی؛
❂☜ اوّل『 مُجیر』را بشناسیم، و بعد در این مطلب بیائیم که چرا به ظلم «جُوْر» می‌گویند یا چرا «جُوْر» را به #ستم معنا می‌کنند.


🍃۞ برای شناخت بهترِ『 مُجیر』، ابتدائاً متذّکرِ بعضی از اشتقاقات و هم‌خانواده‌های این کلمه شویم تا درک حقیقتِ معنایِ『 مُجیر』آسان شود:

➊ «جار»:

🍃֎⇦ به معنای همسایه. که آن کسی است که در «نزدیکیِ» مسکن، مقیم است.

حضرت فاطمةالزهرا (سلام الله علیها) می‌فرمایند:

🔻〖الجارَ ثُمَّ الدّار〗🔺
[اوّل] همسایه، سپس [اهل] خانه.
📚 علل الشرائع، ج‏۱، ص۱۸۲


➋ «جَوار»:

🍃֎⇦ مثلاً می‌گوییم شخصی در جَوار آستان علیّ ابن موسی الرّضا (علیهما السلام) زندگی می‌کند. یعنی؛ «#نزدیک» به حضرت (؏) سُکنی گزیده است.


➌ «استجارة»:

🍃֎⇦ «استجارة» به معنایِ پناه بردن است.
و حقیقتِ امر این است که «مستأجر» با قربِ به «موجِر»، به او پناهنده می‌شود.

🔔 متأسفانه الفاظ در غیرِ موضعِ خودش آنچنان مرسوم شده، که حقیقتِ معنا، غریب و بَعید به نظر می‌رسد.
به هر حال کلمۀ «استجارة» چنین معنایی دارد که بیان شد.


➍ «اجارة»:

🍃֎⇦ اينكه «#اجاره» از نظر لغوی، چه صيغه‌ای است، اقوالِ مختلفی دارد. که به دو قول برای اشاره اکتفاء می‌کنیم:

◈☜ بعضی آن را مصدرِ «آجَرَ» از باب مفاعله دانسته‌اند، همان طور كه مصدر ديگر آن باب «مؤاجره» است (📚ابن
حاجب در كتاب شافيه).

◈☜ امّا بعضی (📚 ثاني در شرح لمعه ، 📚 شرح نظام) گفته‌اند «اجاره» مانندِ «اقامه»؛ مصدر بابِ إفعال است.
⇐ در این حالت؛ «مستأجر» به واسطۀ «اجاره»، در پناه قربیِ «موجِر» قرار می‌گیرد، چنان که شرحش گذشت.


🍃⇯⇦ در تمام معانیِ مثال‌هایِ فوق، فِتراک و حلقۀ اصلیِ سخن؛
❂☜ «#قرب» است.

🍃۞ و اینکه『 مُجیر』؛ پناه دهنده است؛
֎⇦از اطلاقِ #قرب بودنِ آن است.
که معنایِ حقیقی، از شخصِ حقیقی عالم تا أدنیٰ مرتبۀ عالم وجود باید دیده شود.

🔻

🔲⇯֎ پس حالا جا دارد که بگوئیم چرا به ظلم، «جور» می‌گویند؟

🍃֎⇦ اگر به ظلم و ستم، «جور» می‌گویند؛ برای این است که واحدِ دوئیّت و جدا شدن از حضرتِ『 مُجیرﷻ』؛
❂☜ خارج شدن از قربِ مطلق است.

🔳 ظلم؛ «وضعُ الشّیء في غیرِ موضعه» می‌باشد. یعنی؛ قرار گرفتنِ شیء در غیر موضع خودش.

🔲 مجیر؛ پناه دهنده‌ای است که پناه بودنش، از اطلاقِ قرب است.
و قرارِ هر شیئی، به حضرتِ『 مُجیرﷻ』 است.

🍃⇯֎ بنابراین؛
֎⇦ همین که شیئی [به زعم خود] ادّعایِ استقلال از حقّﷻ کند، در غیرِ موضع خودش رفته است. که این «ظلم» است.

🌿۞ حضرت『 مُجیرﷻ』، به اطلاقِ علی الإطلاق بودن، مجالِ به همه می‌دهد که؛

⚪️֎⇦ یا او را اختیار کنند و در موضوعِ عدل قرار بگیرند.

⚫️֎⇦ یا اختیار نکنند، و در نفسِ اختیار نکردنشان، به معدومیّتِ ظلم راهی شوند.

امّا؛
🍃֎⇦ چون حضرت『 مُجیرﷻ』؛ #مطلق_علی_الاطلاق است، حتّی معنایِ مقابل خود را در همان نقطۀ مقابل بودن گرفته است. بدین معنا که؛
به عَلَی الاطلاق بودنِ خود؛ مجال به خلافِ خود هم داده است و ظالم، مجالِ ظلم پیدا کرده است.

❂☜ ولی حتّی در همان نقطۀ ظلم هم، حضرت『 مُجیرﷻ』به اطلاق سلطه، حاضر است. از این رو ظلم را «جور» می‌گویند ولی در نقطۀ جولانِ «جور» بودنش هم؛ حضرت『 مُجیرﷻ』؛ حکومت خویش را نشان داده که؛
🔅لا یُمْکن الفرار مِن حکومتک🔅
📚دعای کمیل

◼️ این است که ظلم و ستم، که چیزی جز تجاوز و غصب نیست، در لغت هم که می‌آید، غاصبانه و ظالمانه عمل می‌کند و از مجالِ حضرتِ『 مُجیرﷻ』؛ در مادّه و ریشۀ «مُجیر» (که #جور است)، می‌نشیند.

این، مطلبی در حاشیه بود و اصلِ سخن این مقاله، چیز دیگری است که در دنباله خواهید خواند.
🔺


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
.
تا دیر نشده، نا امید شو!
༺𐦍•لطیـفـه‌ای از «یــأس»•𐦍༻

─═༅࿇༅ 💠 ༅࿇༅═─
↗️http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
─═༅࿇༅ 💠 ༅࿇༅═─


🌿۞ هر شیئی؛ جائی دارد و هر صفتی؛ محلّی.
🔅 اگر اشیاء در جای خودشان باشند، این #عدل است.
[❂☜ #العدل؛ وَضْعُ كُلِّ شَي‌ءٍ في مَوْضِعِه].
▪️ و اگر در غیرِ جای خود باشند، #ظلم است.

«عدل» چِه بْوَد؟ وضع اندر موضعش
«ظلم» چِه بْوَد؟ وضع در نـاموقعش

🍃⇯֎ به عنوان مثال:

🔥 حضرت حقّﷻ 『غضب』را قرار داد تا بر دشمنانِ ملعونِ آل‌الله (علیهم السّلام) غضبناک باشی.
֎⇦ پس اگر در وجودت با دشمنانِ خدا (لعنة الله علیهم اجمعین) تسامح کردی، بدان که ظالم هستی، و به نفسِ همان تسامح، در واقع؛ بر خدا غضب کرده‌ای! [العیاذ بالله].

♦️ و یا 『شهوت』را قرار داد، تا به حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) اشتهاء و رغبت داشته باشی، چنان که در وصفِ اولوا الالباب - که شیعیان حقیقی هستند - فرموده‌اند؛ 🔻〖جَعَلَ شَهْوَتَهُ وَ مَحَبَّتَهُ فِي خَالِقِه〗🔺 (📚بحار الأنوار، ج‏۳۶، ص۴۰۴).

[🔆 و فرمودند: این اشتها و محبّت به خالقﷻ؛ «منزل کبریٰ» است. و چون به این منزل برسند؛ خداوندﷻ را در قلبشان بِعَیْنِهِ می‌بینند و حکمت را به ارث می‌برند: 『فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ نَزَلَ «الْمَنْزِلَةَ الْكُبْرَى» فَعَايَنَ رَبَّهُ فِي قَلْبِهِ وَ وَرِثَ الْحِكْمَة🔆].

🔷 و یا 『 حرص』را قرار داد تا بر مؤمنین حریص باشیم، چنان که قرآن در وصف حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) می‌فرماید:

💎【لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ «حَريصٌ» عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ 】💎
همانا شما را پيامبرى از خودتان آمد که رنج و زيان‏تان بر او گران است، به [هدايت‏] شما اصرار دارد و به مؤمنان دلسوز و مهربان است.
📘سورۀ توبه، آیۀ۱۲۸

🍃֎⇦ و یا در احادیث آمده که می‌فرمایند:

🔹〖لَا «حِرْصَ» كَالْمُنَافَسَةِ فِي الدَّرَجَات‏〗🔹
حرصی برتر از رقابت با یکدیگر در وصول به درجات [الهی] نیست.
📚تحف العقول، ص۲۸۶

☘️۞ این سه صفتِ شاخص (یعنی؛ غضب و شهوت و حرص) را که عموماً مذموم پنداشته می‌شوند، به عنوان مثال بیان شد تا سایر صفات مذموم دیگر را هم به همین منظر، نظر بفرمائید.

🍃۞ پس اگر قرآن می‌فرماید:

💎【 وَ لا تَنْسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا 】💎
بهره‌ات از #دنيا را فراموش مکن...
📘سورۀ قصص، آیۀ ۷۷

همان‌طور که دنیا في حدّ نفسِهِ #مذموم است ولیکن برای اهل آخرت و اهلُ الله «مزرعة الآخرة» است؛ #صفات_مذموم هم به شرطی که درست در جای خویش واقع شوند، صفاتِ ممدوح هستند. و اصلاً راحتت کنم (!)؛ مذموم بودن، بابتِ تعلّق و توقّفِ نابجاست! که چون جایِ درست خرج نشدند(تعلّقِ نابجا)، یا به حدّی متوقّف شدند؛ مذموم هستند.

🍃۞ و امّا ...

🔲 『یأس』 و نا امیدی هم همین‌طور است.

🔔 تصوّر نکنیم که یأس؛ بی‌جهت و بیهوده خلق شده، و بایستی همه جا سرکوب شود!
❂☜ بلکه چون حقیقتِ آن را درست نشناختیم و در جایِ خودش آن را صرف نکردیم؛ «یأس» برای ما تلخ و ناگوار شد.

🍃⇯֎ پس حقیقت هر چیزی را باید از خودِ حقیقت شناخت.

🔻 و چون 『 یأس』 را بالحقیقة شناختیم و جای خودش وضع کردیم؛ خواهیم دانست که دلپذیرتر از «یــَــــأْس» وجود ندارد.
🌸 و آنگاه است که عطرآگینْ‌یـٰـاسِ وجودت؛ آکندۀ طلب خواهد شد.

❣️پس قدمی با دلت همراه بیا ...


🍂 حقّ تعالی، نا امیدی و یأس را قرار داد تا دست از غیرِ او برداریم.

🔰 پس با جانت ببین که حقیقتِ امید و امیدواری، مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) می‌فرمایند:

💠【 أَصْلُ الْإِخْلَاصِ «الْيَأْسُ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاس»】💠
ریشۀ اخلاص، ناامیدی از آن چیزی است که در دستان مردم است.
📚غرر الحكم، ص۱۹۸


🔲 『یـــأس』 که به معنایِ نومیدی است، مخالفِ 『 اَمـَـل』 است.
«اَمَل»؛ همان «امید» است و از آن جهت به «#آرزو» معنایش کرده‌اند که «آرزو»؛ موجبِ ایجادِ امید است، و نه اینکه مستقلاً خودِ امید باشد.

و اگر عارفِ به حقیقت شدیم، خواهیم دانست که؛
🍃☜ خداوندﷻ تمامِ «اَمَل» و امید است، چنان که در دعایِ کمیل، حقّ تعالی به 🔻『غَايَةَ «آمَال»‏ الْعَارِفِين』🔺 معرّفی شده است.

🔔۞ و امّا ...
مناط و معیارِ 『ما فِي أَيْدِي النَّاس
❂☜ هـــــــــــر چه غیر خداست را می‌گیرد.
✿ تا جائی که حتّی خودِ انسان را هم می‌گیرد.

◼️ یعنی باید از «خود» نا امید شد.
[و اصلاً اخلاص در مراتب #عالی، همین است - در مراتب اعلیٰ را فعلاً بیان نمی‌کنم!]


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻


❗️اینها را برای چه عرض کردم؟!
برای اینکه؛
🍃֎⇦ ریشۀ کلمۀ『 مُجیر』، یک‌باره موجب تعجّب نشود!


🔲مُجیر』؛ اسم فاعل از مادۀ «جَوَر» است.

🍃⇯֎ لازم است اوّل شبهۀ ایجاد شده در ذهن‌ها پاسخ داده شود تا بشود وارد بر لطائف شد:

🔳 ֎⇦ «جُوْر» را به #ظلم معنا کرده‌اند.
و «جائر» از همین ریشه است.
عرض شد که هر معنایی بایستی از شخصِ حقیقیِ عالم نظر شود. یعنی؛
❂☜ اوّل『 مُجیر』را بشناسیم، و بعد در این مطلب بیائیم که چرا به ظلم «جُوْر» می‌گویند یا چرا «جُوْر» را به #ستم معنا می‌کنند.


🍃۞ برای شناخت بهترِ『 مُجیر』، ابتدائاً متذّکرِ بعضی از اشتقاقات و هم‌خانواده‌های این کلمه شویم تا درک حقیقتِ معنایِ『 مُجیر』آسان شود:

➊ «جار»:

🍃֎⇦ به معنای همسایه. که آن کسی است که در «نزدیکیِ» مسکن، مقیم است.

حضرت فاطمةالزهرا (سلام الله علیها) می‌فرمایند:

🔻〖الجارَ ثُمَّ الدّار〗🔺
[اوّل] همسایه، سپس [اهل] خانه.
📚 علل الشرائع، ج‏۱، ص۱۸۲


➋ «جَوار»:

🍃֎⇦ مثلاً می‌گوییم شخصی در جَوار آستان علیّ ابن موسی الرّضا (علیهما السلام) زندگی می‌کند. یعنی؛ «#نزدیک» به حضرت (؏) سُکنی گزیده است.


➌ «استجارة»:

🍃֎⇦ «استجارة» به معنایِ پناه بردن است.
و حقیقتِ امر این است که «مستأجر» با قربِ به «موجِر»، به او پناهنده می‌شود.

🔔 متأسفانه الفاظ در غیرِ موضعِ خودش آنچنان مرسوم شده، که حقیقتِ معنا، غریب و بَعید به نظر می‌رسد.
به هر حال کلمۀ «استجارة» چنین معنایی دارد که بیان شد.


➍ «اجارة»:

🍃֎⇦ اينكه «#اجاره» از نظر لغوی، چه صيغه‌ای است، اقوالِ مختلفی دارد. که به دو قول برای اشاره اکتفاء می‌کنیم:

◈☜ بعضی آن را مصدرِ «آجَرَ» از باب مفاعله دانسته‌اند، همان طور كه مصدر ديگر آن باب «مؤاجره» است (📚ابن
حاجب در كتاب شافيه).

◈☜ امّا بعضی (📚 ثاني در شرح لمعه ، 📚 شرح نظام) گفته‌اند «اجاره» مانندِ «اقامه»؛ مصدر بابِ إفعال است.
⇐ در این حالت؛ «مستأجر» به واسطۀ «اجاره»، در پناه قربیِ «موجِر» قرار می‌گیرد، چنان که شرحش گذشت.


🍃⇯⇦ در تمام معانیِ مثال‌هایِ فوق، فِتراک و حلقۀ اصلیِ سخن؛
❂☜ «#قرب» است.

🍃۞ و اینکه『 مُجیر』؛ پناه دهنده است؛
֎⇦از اطلاقِ #قرب بودنِ آن است.
که معنایِ حقیقی، از شخصِ حقیقی عالم تا أدنیٰ مرتبۀ عالم وجود باید دیده شود.

🔻

🔲⇯֎ پس حالا جا دارد که بگوئیم چرا به ظلم، «جور» می‌گویند؟

🍃֎⇦ اگر به ظلم و ستم، «جور» می‌گویند؛ برای این است که واحدِ دوئیّت و جدا شدن از حضرتِ『 مُجیرﷻ』؛
❂☜ خارج شدن از قربِ مطلق است.

🔳 ظلم؛ «وضعُ الشّیء في غیرِ موضعه» می‌باشد. یعنی؛ قرار گرفتنِ شیء در غیر موضع خودش.

🔲 مجیر؛ پناه دهنده‌ای است که پناه بودنش، از اطلاقِ قرب است.
و قرارِ هر شیئی، به حضرتِ『 مُجیرﷻ』 است.

🍃⇯֎ بنابراین؛
֎⇦ همین که شیئی [به زعم خود] ادّعایِ استقلال از حقّﷻ کند، در غیرِ موضع خودش رفته است. که این «ظلم» است.

🌿۞ حضرت『 مُجیرﷻ』، به اطلاقِ علی الإطلاق بودن، مجالِ به همه می‌دهد که؛

⚪️֎⇦ یا او را اختیار کنند و در موضوعِ عدل قرار بگیرند.

⚫️֎⇦ یا اختیار نکنند، و در نفسِ اختیار نکردنشان، به معدومیّتِ ظلم راهی شوند.

امّا؛
🍃֎⇦ چون حضرت『 مُجیرﷻ』؛ #مطلق_علی_الاطلاق است، حتّی معنایِ مقابل خود را در همان نقطۀ مقابل بودن گرفته است. بدین معنا که؛
به عَلَی الاطلاق بودنِ خود؛ مجال به خلافِ خود هم داده است و ظالم، مجالِ ظلم پیدا کرده است.

❂☜ ولی حتّی در همان نقطۀ ظلم هم، حضرت『 مُجیرﷻ』به اطلاق سلطه، حاضر است. از این رو ظلم را «جور» می‌گویند ولی در نقطۀ جولانِ «جور» بودنش هم؛ حضرت『 مُجیرﷻ』؛ حکومت خویش را نشان داده که؛
🔅لا یُمْکن الفرار مِن حکومتک🔅
📚دعای کمیل

◼️ این است که ظلم و ستم، که چیزی جز تجاوز و غصب نیست، در لغت هم که می‌آید، غاصبانه و ظالمانه عمل می‌کند و از مجالِ حضرتِ『 مُجیرﷻ』؛ در مادّه و ریشۀ «مُجیر» (که #جور است)، می‌نشیند.

این، مطلبی در حاشیه بود و اصلِ سخن این مقاله، چیز دیگری است که در دنباله خواهید خواند.
🔺


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
.
تا دیر نشده، نا امید شو!
༺𐦍•لطیـفـه‌ای از «یــأس»•𐦍༻

─═༅࿇༅ 💠 ༅࿇༅═─
↗️http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
─═༅࿇༅ 💠 ༅࿇༅═─


🌿۞ هر شیئی؛ جائی دارد و هر صفتی؛ محلّی.
🔅 اگر اشیاء در جای خودشان باشند، این #عدل است.
[❂☜ #العدل؛ وَضْعُ كُلِّ شَي‌ءٍ في مَوْضِعِه].
▪️ و اگر در غیرِ جای خود باشند، #ظلم است.

«عدل» چِه بْوَد؟ وضع اندر موضعش
«ظلم» چِه بْوَد؟ وضع در نـاموقعش

🍃⇯֎ به عنوان مثال:

🔥 حضرت حقّﷻ 『غضب』را قرار داد تا بر دشمنانِ ملعونِ آل‌الله (علیهم السّلام) غضبناک باشی.
֎⇦ پس اگر در وجودت با دشمنانِ خدا (لعنة الله علیهم اجمعین) تسامح کردی، بدان که ظالم هستی، و به نفسِ همان تسامح، در واقع؛ بر خدا غضب کرده‌ای! [العیاذ بالله].

♦️ و یا 『شهوت』را قرار داد، تا به حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) اشتهاء و رغبت داشته باشی، چنان که در وصفِ اولوا الالباب - که شیعیان حقیقی هستند - فرموده‌اند؛ 🔻〖جَعَلَ شَهْوَتَهُ وَ مَحَبَّتَهُ فِي خَالِقِه〗🔺 (📚بحار الأنوار، ج‏۳۶، ص۴۰۴).

[🔆 و فرمودند: این اشتها و محبّت به خالقﷻ؛ «منزل کبریٰ» است. و چون به این منزل برسند؛ خداوندﷻ را در قلبشان بِعَیْنِهِ می‌بینند و حکمت را به ارث می‌برند: 『فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ نَزَلَ «الْمَنْزِلَةَ الْكُبْرَى» فَعَايَنَ رَبَّهُ فِي قَلْبِهِ وَ وَرِثَ الْحِكْمَة🔆].

🔷 و یا 『 حرص』را قرار داد تا بر مؤمنین حریص باشیم، چنان که قرآن در وصف حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) می‌فرماید:

💎【لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ «حَريصٌ» عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ 】💎
همانا شما را پيامبرى از خودتان آمد که رنج و زيان‏تان بر او گران است، به [هدايت‏] شما اصرار دارد و به مؤمنان دلسوز و مهربان است.
📘سورۀ توبه، آیۀ۱۲۸

🍃֎⇦ و یا در احادیث آمده که می‌فرمایند:

🔹〖لَا «حِرْصَ» كَالْمُنَافَسَةِ فِي الدَّرَجَات‏〗🔹
حرصی برتر از رقابت با یکدیگر در وصول به درجات [الهی] نیست.
📚تحف العقول، ص۲۸۶

☘️۞ این سه صفتِ شاخص (یعنی؛ غضب و شهوت و حرص) را که عموماً مذموم پنداشته می‌شوند، به عنوان مثال بیان شد تا سایر صفات مذموم دیگر را هم به همین منظر، نظر بفرمائید.

🍃۞ پس اگر قرآن می‌فرماید:

💎【 وَ لا تَنْسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا 】💎
بهره‌ات از #دنيا را فراموش مکن...
📘سورۀ قصص، آیۀ ۷۷

همان‌طور که دنیا في حدّ نفسِهِ #مذموم است ولیکن برای اهل آخرت و اهلُ الله «مزرعة الآخرة» است؛ #صفات_مذموم هم به شرطی که درست در جای خویش واقع شوند، صفاتِ ممدوح هستند. و اصلاً راحتت کنم (!)؛ مذموم بودن، بابتِ تعلّق و توقّفِ نابجاست! که چون جایِ درست خرج نشدند(تعلّقِ نابجا)، یا به حدّی متوقّف شدند؛ مذموم هستند.

🍃۞ و امّا ...

🔲 『یأس』 و نا امیدی هم همین‌طور است.

🔔 تصوّر نکنیم که یأس؛ بی‌جهت و بیهوده خلق شده، و بایستی همه جا سرکوب شود!
❂☜ بلکه چون حقیقتِ آن را درست نشناختیم و در جایِ خودش آن را صرف نکردیم؛ «یأس» برای ما تلخ و ناگوار شد.

🍃⇯֎ پس حقیقت هر چیزی را باید از خودِ حقیقت شناخت.

🔻 و چون 『 یأس』 را بالحقیقة شناختیم و جای خودش وضع کردیم؛ خواهیم دانست که دلپذیرتر از «یــَــــأْس» وجود ندارد.
🌸 و آنگاه است که عطرآگینْ‌یـٰـاسِ وجودت؛ آکندۀ طلب خواهد شد.

❣️پس قدمی با دلت همراه بیا ...


🍂 حقّ تعالی، نا امیدی و یأس را قرار داد تا دست از غیرِ او برداریم.

🔰 پس با جانت ببین که حقیقتِ امید و امیدواری، مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) می‌فرمایند:

💠【 أَصْلُ الْإِخْلَاصِ «الْيَأْسُ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاس»】💠
ریشۀ اخلاص، ناامیدی از آن چیزی است که در دستان مردم است.
📚غرر الحكم، ص۱۹۸


🔲 『یـــأس』 که به معنایِ نومیدی است، مخالفِ 『 اَمـَـل』 است.
«اَمَل»؛ همان «امید» است و از آن جهت به «#آرزو» معنایش کرده‌اند که «آرزو»؛ موجبِ ایجادِ امید است، و نه اینکه مستقلاً خودِ امید باشد.

و اگر عارفِ به حقیقت شدیم، خواهیم دانست که؛
🍃☜ خداوندﷻ تمامِ «اَمَل» و امید است، چنان که در دعایِ کمیل، حقّ تعالی به 🔻『غَايَةَ «آمَال»‏ الْعَارِفِين』🔺 معرّفی شده است.

🔔۞ و امّا ...
مناط و معیارِ 『ما فِي أَيْدِي النَّاس
❂☜ هـــــــــــر چه غیر خداست را می‌گیرد.
✿ تا جائی که حتّی خودِ انسان را هم می‌گیرد.

◼️ یعنی باید از «خود» نا امید شد.
[و اصلاً اخلاص در مراتب #عالی، همین است - در مراتب اعلیٰ را فعلاً بیان نمی‌کنم!]


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻


❗️مطالب فوق برای چه عرض شد؟!
برای اینکه؛
🍃֎⇦ ریشۀ کلمۀ『 مُجیر』، یک‌باره موجب تعجّب نشود!


🔲مُجیر』؛ اسم فاعل از مادۀ «جَوَر» است.

🍃⇯֎ لازم است اوّل شبهۀ ایجاد شده در ذهن‌ها پاسخ داده شود تا بشود وارد بر لطائف شد:

🔳 ֎⇦ «جُوْر» را به #ظلم معنا کرده‌اند.
و «جائر» از همین ریشه است.
عرض شد که هر معنایی بایستی از شخصِ حقیقیِ عالم نظر شود. یعنی؛
❂☜ اوّل『 مُجیر』را بشناسیم، و بعد در این مطلب بیائیم که چرا به ظلم «جُوْر» می‌گویند یا چرا «جُوْر» را به #ستم معنا می‌کنند.


🍃۞ برای شناخت بهترِ『 مُجیر』، ابتدائاً متذّکرِ بعضی از اشتقاقات و هم‌خانواده‌های این کلمه شویم تا درک حقیقتِ معنایِ『 مُجیر』آسان شود:

➊ «جار»:

🍃֎⇦ به معنای همسایه. که آن کسی است که در «نزدیکیِ» مسکن، مقیم است.

حضرت فاطمةالزهرا (سلام الله علیها) می‌فرمایند:

🔻〖الجارَ ثُمَّ الدّار〗🔺
[اوّل] همسایه، سپس [اهل] خانه.
📚 علل الشرائع، ج‏۱، ص۱۸۲


➋ «جَوار»:

🍃֎⇦ مثلاً می‌گوییم شخصی در جَوار آستان علیّ ابن موسی الرّضا (علیهما السلام) زندگی می‌کند. یعنی؛ «#نزدیک» به حضرت (؏) سُکنی گزیده است.


➌ «استجارة»:

🍃֎⇦ «استجارة» به معنایِ پناه بردن است.
و حقیقتِ امر این است که «مستأجر» با قربِ به «موجِر»، به او پناهنده می‌شود.

🔔 متأسفانه الفاظ در غیرِ موضعِ خودش آنچنان مرسوم شده، که حقیقتِ معنا، غریب و بَعید به نظر می‌رسد.
به هر حال کلمۀ «استجارة» چنین معنایی دارد که بیان شد.


➍ «اجارة»:

🍃֎⇦ اينكه «#اجاره» از نظر لغوی، چه صيغه‌ای است، اقوالِ مختلفی دارد. که به دو قول برای اشاره اکتفاء می‌کنیم:

◈☜ بعضی آن را مصدرِ «آجَرَ» از باب مفاعله دانسته‌اند، همان طور كه مصدر ديگر آن باب «مؤاجره» است (📚ابن
حاجب در كتاب شافيه).

◈☜ امّا بعضی (📚 ثاني در شرح لمعه ، 📚 شرح نظام) گفته‌اند «اجاره» مانندِ «اقامه»؛ مصدر بابِ إفعال است.
⇐ در این حالت؛ «مستأجر» به واسطۀ «اجاره»، در پناه قربیِ «موجِر» قرار می‌گیرد، چنان که شرحش گذشت.


🍃⇯⇦ در تمام معانیِ مثال‌هایِ فوق، فِتراک و حلقۀ اصلیِ سخن؛
❂☜ «#قرب» است.

🍃۞ و اینکه『 مُجیر』؛ پناه دهنده است؛
֎⇦از اطلاقِ #قرب بودنِ آن است.
که معنایِ حقیقی، از شخصِ حقیقی عالم تا أدنیٰ مرتبۀ عالم وجود باید دیده شود.

🔻

🔲⇯֎ پس حالا جا دارد که بگوئیم چرا به ظلم، «جور» می‌گویند؟

🍃֎⇦ اگر به ظلم و ستم، «جور» می‌گویند؛ برای این است که واحدِ دوئیّت و جدا شدن از حضرتِ『 مُجیرﷻ』؛
❂☜ خارج شدن از قربِ مطلق است.

🔳 ظلم؛ «وضعُ الشّیء في غیرِ موضعه» می‌باشد. یعنی؛ قرار گرفتنِ شیء در غیر موضع خودش.

🔲 مجیر؛ پناه دهنده‌ای است که پناه بودنش، از اطلاقِ قرب است.
و قرارِ هر شیئی، به حضرتِ『 مُجیرﷻ』 است.

🍃⇯֎ بنابراین؛
֎⇦ همین که شیئی [به زعم خود] ادّعایِ استقلال از حقّﷻ کند، در غیرِ موضع خودش رفته است. که این «ظلم» است.

🌿۞ حضرت『 مُجیرﷻ』، به اطلاقِ علی الإطلاق بودن، مجالِ به همه می‌دهد که؛

⚪️֎⇦ یا او را اختیار کنند و در موضوعِ عدل قرار بگیرند.

⚫️֎⇦ یا اختیار نکنند، و در نفسِ اختیار نکردنشان، به معدومیّتِ ظلم راهی شوند.

امّا؛
🍃֎⇦ چون حضرت『 مُجیرﷻ』؛ #مطلق_علی_الاطلاق است، حتّی معنایِ مقابل خود را در همان نقطۀ مقابل بودن گرفته است. بدین معنا که؛
به عَلَی الاطلاق بودنِ خود؛ مجال به خلافِ خود هم داده است و ظالم، مجالِ ظلم پیدا کرده است.

❂☜ ولی حتّی در همان نقطۀ ظلم هم، حضرت『 مُجیرﷻ』به اطلاق سلطه، حاضر است. از این رو ظلم را «جور» می‌گویند ولی در نقطۀ جولانِ «جور» بودنش هم؛ حضرت『 مُجیرﷻ』؛ حکومت خویش را نشان داده که؛
🔅لا یُمْکن الفرار مِن حکومتک🔅
📚دعای کمیل

◼️ این است که ظلم و ستم، که چیزی جز تجاوز و غصب نیست، در لغت هم که می‌آید، غاصبانه و ظالمانه عمل می‌کند و از مجالِ حضرتِ『 مُجیرﷻ』؛ در مادّه و ریشۀ «مُجیر» (که #جور است)، می‌نشیند.

این، مطلبی در حاشیه بود و اصلِ سخن این مقاله، چیز دیگری است که در دنباله خواهید خواند.
🔺


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔹

🍃 در موقعِ ظهورِ حضرتِ بقیّةالله علیه‌السّلام، «قـُــلِْ» وَلوی ظهور می‌کند و ایشان باطن‌ها‌ را آشکارا نشان می‌دهند که هر ناعدالتی و ظلمی، در صفحۀ عدلِ مطلق بوده است. یعنی همه در صفحۀ «قـُــلِْ» ولوی، اعمال و افعال را انجام می‌دادند، نه اینکه بیرون از آن مشغول بوده باشند.

🔷 حال در ادامۀ بحث،
اگر عدل به مطلق‌علی‌الإطلاق دیده شود، یعنی این‌طور که؛

🔹 حقیقت، عدل است. و ظلم به عنوان یک امری کنار عدل نیست، بلکه؛
«#ظلم ؛ جولانی است که عدل در اطلاقِ‌علی‌الإطلاق، مجال داده است.»
پس؛
عدل آنچنان مطلقی است که به علی‌الإطلاق بودن، به مقابلش هم (که ظلم به عنوانِ عدمِ مضاف به عدل می‌باشد) مجالِ جولان می‌دهد، پس به سعۀ اطلاقِ #عدل است که ظلم، مجالِ جولان یافته است.

👈🏻 و آنگاه در عَلَی‌الإطلاق بودنِ عدل، ظلم را ببینیم، این نوعِ نگاه، همان «اَلإحتمال» است که «قبرُ العیوب» است.

🔰 پس اگر کسی #شر را مستقل از وجود ندید، بلکه مشاهده کرد که #وجود (یعنی ولایت، یعنی حُسن، یعنی خَیر) مطلقِ‌علی‌الإطلاقی است که به «عَلَی‌الإطلاقْ بودن»، مجال به جولانِ شرّ داده است؛
👆🏻 این نوعِ نگاه، «الإحتمال» است وُ «قبرُالعیوب».

🔰 به دیگر بیان؛
شرّ و عیب، عدمِ مُضاف به خَیرند و به سعۀ مجالِ خَیر و در صفحۀ خَیر است که جولان می‌دهند.
👆🏻 این نوعِ نگاه، «الإحتمال» است وُ «قبرُالعیوب».

🔹 البته ذکر این نکته، خالی از لطف نیست که اگر هر کسی را اعمّ از خَیِّر و شَرور، «مستقلّ» از وجودِ حق ببنیم، آن شخص، شرّ و عیب است که :

💠 یا بنی آدم! وجودُکَ ذنبٌ لایُقاسُ بِه ذنبٌ.
🔹 ای فرزندِ آدم! وجود داشتنِ تو، گناهی است که قابل مقایسه با گناه دیگر نیست!

🔷 الغرض؛
بایستی دقّت شود که بیانِ «الِاحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُيُوب‏» بصورتِ «خبری» است.
👈🏻 بدین معنا که حضرت مولی امیرالمؤمنین علیه‌السّلام، به صورت جملۀ شرطیه نفرمودند که اگر ولایت را حمل کنی ، عیوب را دفن کنی! بلکه از قبرُالعیوب بودنِ الإحتمال، خبر داده‌اند.

یعنی چه؟
🔹 یعنی؛ «الإحتمالُ» مبتدا است وَ خبرش «قبرُ العیوب». پس مطلب در دوئیّتِ بینِ حملِ ولایت و قبرُالعیوب نیست. بلکه قبرُالعیوب در همان نقطۀ حملِ ولایت است (به یک حقیقت، و نه در دوئیّت).


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 ➣  کانال اللطائف الإلهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

  ༺•֎👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻֎•༻
🔹
.

❇️❇️ 🗓 تا دیر نشده، نا امید شو!
༺𐦍•لطیـفـه‌ای از «یــأس»•𐦍༻


─═༅࿇༅ 💠 ༅࿇༅═─
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️https://t.me/ehsannil2/69
─═༅࿇༅ 💠 ༅࿇༅═─


🌿۞ هر شیئی؛ جائی دارد و هر صفتی؛ محلّی.
🔅 اگر اشیاء در جای خودشان باشند، این #عدل است.
[❂☜ #العدل؛ وَضْعُ كُلِّ شَي‌ءٍ في مَوْضِعِه].
▪️ و اگر در غیرِ جای خود باشند، #ظلم است.

«عدل» چِه بْوَد؟ وضع اندر موضعش
«ظلم» چِه بْوَد؟ وضع در نـاموقعش

🍃⇯֎ به عنوان مثال:

🔥 حضرت حقّﷻ 『غضب』را قرار داد تا بر دشمنانِ ملعونِ آل‌الله (علیهم السّلام) غضبناک باشی.
֎⇦ پس اگر در وجودت با دشمنانِ خدا (لعنة الله علیهم اجمعین) تسامح کردی، بدان که ظالم هستی، و به نفسِ همان تسامح، در واقع؛ بر خدا غضب کرده‌ای! [العیاذ بالله].

♦️ و یا 『شهوت』را قرار داد، تا به حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) اشتهاء و رغبت داشته باشی، چنان که در وصفِ اولوا الالباب - که شیعیان حقیقی هستند - فرموده‌اند؛ 🔻〖جَعَلَ شَهْوَتَهُ وَ مَحَبَّتَهُ فِي خَالِقِه〗🔺 (📚بحار الأنوار، ج‏۳۶، ص۴۰۴).

[🔆 و فرمودند: این اشتها و محبّت به خالقﷻ؛ «منزل کبریٰ» است. و چون به این منزل برسند؛ خداوندﷻ را در قلبشان بِعَیْنِهِ می‌بینند و حکمت را به ارث می‌برند: 『فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ نَزَلَ «الْمَنْزِلَةَ الْكُبْرَى» فَعَايَنَ رَبَّهُ فِي قَلْبِهِ وَ وَرِثَ الْحِكْمَة🔆].

🔷 و یا 『 حرص』را قرار داد تا بر مؤمنین حریص باشیم، چنان که قرآن در وصف حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) می‌فرماید:

💎【لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ «حَريصٌ» عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ 】💎
همانا شما را پيامبرى از خودتان آمد که رنج و زيان‏تان بر او گران است، به [هدايت‏] شما اصرار دارد و به مؤمنان دلسوز و مهربان است.
📘سورۀ توبه، آیۀ۱۲۸

🍃֎⇦ و یا در احادیث آمده که می‌فرمایند:

🔹〖لَا «حِرْصَ» كَالْمُنَافَسَةِ فِي الدَّرَجَات‏〗🔹
حرصی برتر از رقابت با یکدیگر در وصول به درجات [الهی] نیست.
📚تحف العقول، ص۲۸۶

☘️۞ این سه صفتِ شاخص (یعنی؛ غضب و شهوت و حرص) را که عموماً مذموم پنداشته می‌شوند، به عنوان مثال بیان شد تا سایر صفات مذموم دیگر را هم به همین منظر، نظر بفرمائید.

🍃۞ پس اگر قرآن می‌فرماید:

💎【 وَ لا تَنْسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا 】💎
بهره‌ات از #دنيا را فراموش مکن...
📘سورۀ قصص، آیۀ ۷۷

همان‌طور که دنیا في حدّ نفسِهِ #مذموم است ولیکن برای اهل آخرت و اهلُ الله «مزرعة الآخرة» است؛ #صفات_مذموم هم به شرطی که درست در جای خویش واقع شوند، صفاتِ ممدوح هستند. و اصلاً راحتت کنم (!)؛ مذموم بودن، بابتِ تعلّق و توقّفِ نابجاست! که چون جایِ درست خرج نشدند(تعلّقِ نابجا)، یا به حدّی متوقّف شدند؛ مذموم هستند.

🍃۞ و امّا…

🔲 『یأس』 و نا امیدی هم همین‌طور است.

🔔 تصوّر نکنیم که یأس؛ بی‌جهت و بیهوده خلق شده، و بایستی همه جا سرکوب شود!
❂☜ بلکه چون حقیقتِ آن را درست نشناختیم و در جایِ خودش آن را صرف نکردیم؛ «یأس» برای ما تلخ و ناگوار شد.

🍃⇯֎ پس حقیقت هر چیزی را باید از خودِ حقیقت شناخت.

🔻 و چون 『 یأس』 را بالحقیقة شناختیم و جای خودش وضع کردیم؛ خواهیم دانست که دلپذیرتر از «یــَــــأْس» وجود ندارد.
🌸 و آنگاه است که عطرآگینْ‌یـٰـاسِ وجودت؛ آکندۀ طلب خواهد شد.

❣️پس قدمی با دلت همراه بیا…


🍂 حقّ تعالی، نا امیدی و یأس را قرار داد تا دست از غیرِ او برداریم.

🔰 پس با جانت ببین که حقیقتِ امید و امیدواری، مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) می‌فرمایند:

💠【 أَصْلُ الْإِخْلَاصِ «الْيَأْسُ عَمَّا فِي أَيْدِي النَّاس»】💠
ریشۀ اخلاص، ناامیدی از آن چیزی است که در دستان مردم است.
📚غرر الحكم، ص۱۹۸


🔲 『یـــأس』 که به معنایِ نومیدی است، مخالفِ 『 اَمـَـل』 است.
«اَمَل»؛ همان «امید» است و از آن جهت به «#آرزو» معنایش کرده‌اند که «آرزو»؛ موجبِ ایجادِ امید است، و نه اینکه مستقلاً خودِ امید باشد.

و اگر عارفِ به حقیقت شدیم، خواهیم دانست که؛
🍃☜ خداوندﷻ تمامِ «اَمَل» و امید است، چنان که در دعایِ کمیل، حقّ تعالی به 🔻『غَايَةَ «آمَال»‏ الْعَارِفِين』🔺 معرّفی شده است.

🔔۞ و امّا…
مناط و معیارِ 『ما فِي أَيْدِي النَّاس
❂☜ هـــــــــــر چه غیر خداست را می‌گیرد.
✿ تا جائی که حتّی خودِ انسان را هم می‌گیرد.

◼️ یعنی باید از «خود» نا امید شد.
[و اصلاً اخلاص در مراتب #عالی، همین است - در مراتب اعلیٰ را فعلاً بیان نمی‌کنم!]


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM


❗️مطالب فوق برای چه عرض شد؟!
برای اینکه؛
🍃֎⇦ ریشۀ کلمۀ『 مُجیر』، یک‌باره موجب تعجّب نشود!


🔲مُجیر』؛ اسم فاعل از مادۀ «جَوَر» است.

🍃⇯֎ لازم است اوّل شبهۀ ایجاد شده در ذهن‌ها پاسخ داده شود تا بشود وارد بر لطائف شد:

🔳 ֎⇦ «جُوْر» را به #ظلم معنا کرده‌اند.
و «جائر» از همین ریشه است.
عرض شد که هر معنایی بایستی از شخصِ حقیقیِ عالم نظر شود. یعنی؛
❂☜ اوّل『 مُجیر』را بشناسیم، و بعد در این مطلب بیائیم که چرا به ظلم «جُوْر» می‌گویند یا چرا «جُوْر» را به #ستم معنا می‌کنند.


🍃۞ برای شناخت بهترِ『 مُجیر』، ابتدائاً متذّکرِ بعضی از اشتقاقات و هم‌خانواده‌های این کلمه شویم تا درک حقیقتِ معنایِ『 مُجیر』آسان شود:

➊ «جار»:

🍃֎⇦ به معنای همسایه. که آن کسی است که در «نزدیکیِ» مسکن، مقیم است.

حضرت فاطمةالزهرا (سلام الله علیها) می‌فرمایند:

🔻〖الجارَ ثُمَّ الدّار〗🔺
[اوّل] همسایه، سپس [اهل] خانه.
📚 علل الشرائع، ج‏۱، ص۱۸۲


➋ «جَوار»:

🍃֎⇦ مثلاً می‌گوییم شخصی در جَوار آستان علیّ ابن موسی الرّضا (علیهما السلام) زندگی می‌کند. یعنی؛ «#نزدیک» به حضرت (؏) سُکنی گزیده است.


➌ «استجارة»:

🍃֎⇦ «استجارة» به معنایِ پناه بردن است.
و حقیقتِ امر این است که «مستأجر» با قربِ به «موجِر»، به او پناهنده می‌شود.

🔔 متأسفانه الفاظ در غیرِ موضعِ خودش آنچنان مرسوم شده، که حقیقتِ معنا، غریب و بَعید به نظر می‌رسد.
به هر حال کلمۀ «استجارة» چنین معنایی دارد که بیان شد.


➍ «اجارة»:

🍃֎⇦ اينكه «#اجاره» از نظر لغوی، چه صيغه‌ای است، اقوالِ مختلفی دارد. که به دو قول برای اشاره اکتفاء می‌کنیم:

◈☜ بعضی آن را مصدرِ «آجَرَ» از باب مفاعله دانسته‌اند، همان طور كه مصدر ديگر آن باب «مؤاجره» است (📚ابن
حاجب در كتاب شافيه).

◈☜ امّا بعضی (📚 ثاني در شرح لمعه ، 📚 شرح نظام) گفته‌اند «اجاره» مانندِ «اقامه»؛ مصدر بابِ إفعال است.
⇐ در این حالت؛ «مستأجر» به واسطۀ «اجاره»، در پناه قربیِ «موجِر» قرار می‌گیرد، چنان که شرحش گذشت.


🍃⇯⇦ در تمام معانیِ مثال‌هایِ فوق، فِتراک و حلقۀ اصلیِ سخن؛
❂☜ «#قرب» است.

🍃۞ و اینکه『 مُجیر』؛ پناه دهنده است؛
֎⇦از اطلاقِ #قرب بودنِ آن است.
که معنایِ حقیقی، از شخصِ حقیقی عالم تا أدنیٰ مرتبۀ عالم وجود باید دیده شود.

🔻

🔲⇯֎ پس حالا جا دارد که بگوئیم چرا به ظلم، «جور» می‌گویند؟

🍃֎⇦ اگر به ظلم و ستم، «جور» می‌گویند؛ برای این است که واحدِ دوئیّت و جدا شدن از حضرتِ『 مُجیرﷻ』؛
❂☜ خارج شدن از قربِ مطلق است.

🔳 ظلم؛ «وضعُ الشّیء في غیرِ موضعه» می‌باشد. یعنی؛ قرار گرفتنِ شیء در غیر موضع خودش.

🔲 مجیر؛ پناه دهنده‌ای است که پناه بودنش، از اطلاقِ قرب است.
و قرارِ هر شیئی، به حضرتِ『 مُجیرﷻ』 است.

🍃⇯֎ بنابراین؛
֎⇦ همین که شیئی [به زعم خود] ادّعایِ استقلال از حقّﷻ کند، در غیرِ موضع خودش رفته است. که این «ظلم» است.

🌿۞ حضرت『 مُجیرﷻ』، به اطلاقِ علی الإطلاق بودن، مجالِ به همه می‌دهد که؛

⚪️֎⇦ یا او را اختیار کنند و در موضوعِ عدل قرار بگیرند.

⚫️֎⇦ یا اختیار نکنند، و در نفسِ اختیار نکردنشان، به معدومیّتِ ظلم راهی شوند.

امّا؛
🍃֎⇦ چون حضرت『 مُجیرﷻ』؛ #مطلق_علی_الاطلاق است، حتّی معنایِ مقابل خود را در همان نقطۀ مقابل بودن گرفته است. بدین معنا که؛
به عَلَی الاطلاق بودنِ خود؛ مجال به خلافِ خود هم داده است و ظالم، مجالِ ظلم پیدا کرده است.

❂☜ ولی حتّی در همان نقطۀ ظلم هم، حضرت『 مُجیرﷻ』به اطلاق سلطه، حاضر است. از این رو ظلم را «جور» می‌گویند ولی در نقطۀ جولانِ «جور» بودنش هم؛ حضرت『 مُجیرﷻ』؛ حکومت خویش را نشان داده که؛
🔅لا یُمْکن الفرار مِن حکومتک🔅
📚دعای کمیل

◼️ این است که ظلم و ستم، که چیزی جز تجاوز و غصب نیست، در لغت هم که می‌آید، غاصبانه و ظالمانه عمل می‌کند و از مجالِ حضرتِ『 مُجیرﷻ』؛ در مادّه و ریشۀ «مُجیر» (که #جور است)، می‌نشیند.

این، مطلبی در حاشیه بود و اصلِ سخن این مقاله، چیز دیگری است که در دنباله خواهید خواند.
🔺


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻