کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
317 subscribers
1.82K photos
530 videos
95 files
1.5K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
🔹

♦️◆ قدم هفتم ➣●• —---—
اسمِ ظاهریِ اسماء الحسنی، برخاستۀ از حقیقت و نفْسِ ایشان است.

❖ یعنی اسماء و القاب و کُنیۀ حضرات آل الله علیهم السلام ، همگی از مسمّا و حقیقتِ ایشان متجلّی است. و نه اینکه اسمِ حضرات (؏) مانند اسماء ما سوایِ ایشان باشد که از بیرون آنها بر وجودشان جعل و واقع، و یا قرارداد شده باشد.
و این مهمّ را در بعضی از مقالات متذکّر شده‌ام که چون این مطلب برای حضرات اسماء الحسنی(ع) وجود دارد، متصلاً به وجودِ ایشان، خواصّ یارانِ حضرات، [و در مقابل] خواصِّ دشمنان آل الله (ع) نیز اسمائی برخاسته از کُنه وجودِ خویش دارند. و نامشان، وصفِ ایشان است.
(اسرار #اسم و #اسم_گذاری مقالهٔ جدا می‌طلبد. و این مقوله، لطائفِ عمیق دارد که إن شاء الله در آینده بیان می‌شود)

که مثلاً ؛
▫️برای حضرت #جابر (ع) (جابر بن عبد الله انصاری) بیان شد که ایشان «جابر» است و جبران کنندۀ در راه ماندگان به عاشورایِ حسینی (ع).
▫️یا برای حضرت حرّ (ع) بیان شد تمامِ حرّیّت و آزادگی است.
یا در مقابل ؛
▪️برای #ابن_ملجم ملعون بیان شد که او، اصلِ لجام زدگی است. سراسرِ وجودِ خبیثش، لجامْ زدۀ هوایِ نفس است.
▪️یا #زجر که آزاردهندۀ حضرت رقیه سلام الله علیها بود. که نامِ او، وصفِ اوست و لغت «زجر کشیدن» و زجر کشیدنِ هر موجودی، چیزی از خباثتِ این ملعون است.

پس دقت کنیم که مبادا اسماء حضرات آل الله (؏) را با احدی قیاس کنیم که بقولِ مطلق فرمودند 💠 لا یُقاس بنا احدٌ💠 (احدی، در هیچ وجهی از وجوه با ما آل الله ؏ مقایسه کرده نمی‌شود./ 📚عيون أخبار الرضا -ع-، ج‏ ۲، ص۶۶).


⇦ پس بدانیم :
در مورد #اسماء_توقیفی حقّ تعالی پیشتر در #کانال_معرفة_الحق مطالبی روزی شد. همان مطلب در مورد اسماء و القاب و کنیه حضرات اسماء الحسنی (علیهم السلام) برقرار است.

مثلاً :
❖اگر اسم مبارکِ حضرت مولی امیرالمؤمنین (؏) «علی» است؛ تمامْ و تمامیّتِ "عُلُوِّ" حضرت حقّ می‌باشند.
❖و اگر اسم مبارکِ حضرت امام محمّد تقی (؏) "جواد" است؛ تمامْ و تمامیّتِ "جوُد" و سخاوت حضرت حقّ می‌باشند.
❖و اگر اسم مبارکِ حضرت امام جعفر بن محمّد (؏) "صادق" است؛ تمامْ و تمامیّتِ "صدق" حضرت حقّ می‌باشند که در زیارتِ شریفشان می‌خوانیم :

🔹 『 وَ صَلِّ عَلَى «الصَّادِقِ عَنِ اللَّهِ» جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ؏』🔹

(قربانِ نام مبارکشان)
دقّت کنیم که فرمودند ◣『نَحْنُ أَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ』◥ (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏8، ص242).
که در این مثال؛ «علوّ» و «جود» و «صدق» از خَیرات هستند (یا به بیانِ دقیق، "الخیر" هستند). و اصل و اصالت آن، حضرات آل الله(؏) می‌باشند.


♦️◆ قدم هشتم ➣●• —---—
همین مطلب که در قدم هفتم معرفتی بیان شد، در مورد حضرت 《مُحسِن》 علیه السلام وجود دارد.
حساب حضرت محسن(؏)، حسابِ حضرات آل الله علیهم السلام است که فرمودند:

🔹『 لأَنَّهُ مِنَّا لَا غَيْر ُ فَمَنْ قَالَ غَيْرَ هَذَا فَكَذِّبُوه‏』🔹
ایشان (حضرت محسن علیه السلام) از ما آل الله علیهم السلام است، پس هرکس غیر از این را بگوید، تکذیبش کنید.
(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏53، ص23)

⚠️ با این سخن، حضرات چهارده معصوم (؏) ، پانزده نفر نشده‌اند.
#چهارده بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام #عدد_حقیقی است که در عِدادِ اعدادِ دیگر نیست. بلکه از اطلاق و حقیقتِ خویش مانند اعداد دیگر ظاهر می‌شود امّا در تعیّنِ عددی گرفتار نمی‌گردد. برای همین در عینِ اینکه حضرات آل الله (؏) به چهارده جلوه، متجلّی هستند، یک شیء واحدند. منتها ؛ #واحد_حقیقی. که واحدِ حقیقی، واحدی است که #مطلق_علی_الاطلاق است که از اطلاقِ یگانگیِ خویش در اعداد می‌آید ولی مَشوب و آلوده به حدّ و عَدّ نمی‌گردد.

بنابراین در نفسِ اینکه در چهارده جلوه می‌باشند، یک شخصِ حقیقی‌اند و می‌فرمایند:

🔻"نَحْنُ شَيْ‏ءٌ وَاحِد"🔺
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏26، ص317)

🔔 شرح و بسط در مورد #عدد_حقیقی ، بیش از اینهاست و لطائف آن، بسیار. امّا چون مقالۀ مستقل می‌طلبد، در اینجا به همین قدر از اشاره اکتفاء کرده شد.

👈 بنابراین در این مرحله، معلوم شد که حضرت محسن (؏) در وحدتِ حقیقی با حضرات چهارده معصوم (؏) هستند و نه فردی در کنار ایشان.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳
🔹


چون مطلب بدینجا رسید ، طالبین معرفت، اشاره‌ای دیگر بخوانند :

♦️ دائـــم』 از نامهای خداست ("يَا دَائِم‏" / جوشن کبیر - 📚البلد الأمين، ص: 404).

اسماء خداوند #توقیفی است و قبلاً شرحش گذشته است.

(برای شرح #اسماء_توقیفی رجوع شود به 👈 https://t.me/ehsannil1/186)

چون ذاتِ خداوند نفسِ دوام است و 『 دائِم』 است، اسمِ او 『 دائِــم』 است و اسمِ دائم، متوقّف بر دیمومیّت ذاتی خداوند است و اینطور نیست که از بیرون او اسمی به نام 『 دائِــم』 برای حقّ تعالی وضع شده باشد.
امّا دیمومیّت حقّ و دوام عَلَی الاطلاق داشتن و بقایِ خود بر خود او، به اتصال بر حقیقتش یعنی حضرت نفس الله تعالی، محمّد و آل محمّد علیهم صلوات الله و سلامه تعالی است.

این اتصال دائمی، اتصال دو شیء بهم نیست، بلکه حضور اطلاق علی الاطلاق خود بر خود است و با فعل مضارع "یُصَلّون" که دوام و استمرار را می‌رساند در آیۀ صلوات، ذکر آن می‌شود :

🔆"إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ «يُــصَـــلُّـــونَ» عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليماً "🔆
(سورۀ احزاب آیۀ 56 )

🍃 بیان شد آنچه باید ...
☝️ان شاء الله دریافته باشیم که چه روزی شد!

✿این است که 🌸مِنَ اللَّهِ دَائِمُ الصَّلَوَات🌸 (📚بحار الانوار ج‏99، ص: 157) که "مِن"، "مِن" بیانیه است یعنی "الله"، "دائم الصلوات" است . یعنی خودیّت الله و دوامِ او را می‌خواهی ببینی، به مصلّیٰ علیه (مفنا فیهِ ) "الله" عزوّجل، یعنی محمّد و آل محمّد (صلّی الله علیه و آله) نظر کن.

❀ تمام دوام و بقای الهی از حاضر بودنِ الله نزد خودش است و خودیّت الله تعالی، حضرات 《نفس الله تعالی》 هستند ( زیارت مولی امیرالمومنین علی علیه السلام / 📚بحار الأنوار ج‏97، ص: 331).
✽ که فرمود 🔻 هــو نفسه و نفسه هــو🔺 خدا، نفسش است و نفسش خودش است (📚الكافي، ج‏1، ص: 113).

💠 این دائم بودن و دوام عَلَی الاطلاق حقّ تعالی است.
👈 تمام بقای حقّ، در دائم الصلوات بودن او هویداست.

☀️ او باقیست و نام او "الباقی" است ("هو الباقی") که "باقی" اسم فاعل برای بقاست که حالِ "هو" چنین است.
♦️ بقاءِ حقّ، از مصدر و خودیّت خودِ اوست، که اصل البقاء، 『 أَصْلُ كُلِّ خَيْر』 (" نَحْنُ أَصْلُ كُلِّ خَيْر" /📚الكافي ط - الإسلامية، ج‏8، ص: 242) ، یعنی حضرت "بقیة الله" روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه هستند.

این است که حضرت مولی امیرالمومنین علی علیه السلام در حدیث طارق بن شهاب شرح حال امام و حال خود می‌فرمایند و سرّ هویدا می‌نمایند که امام 《مَبْدَأُ الْوُجُودِ وَ غَايَتُهُ》 است (📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏25، ص: 174).
حقّ تعالی که ابتدا و انتهایش خودش است، آن امام است.

✿این است که خداوند که 『 دائم الصلوات』 است، 『 دائم الصلوٰة』 است که در حدیث معراج آمده است که جبرئیل به حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله عرض کرد 🔻"إنّ ربّك يصلّى"🔺 همانا خدایِ «تـــو» در حال نماز است.

⚠️ ان شا الله مجالس، بالامانة بماند و این مطالب چون پیش نیاز می‌طلبد، جایی مطرح نشود که باعث زحمت یا انکار دیگران گردد.

ادامه می‌دهیم ...


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔹
.

༺♡✾دعای کمیل در نیمه شعبان✾♡༻

─═༅࿇༅ 📜 ༅࿇༅═─
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
─═༅࿇༅ 🦋 ༅࿇༅═─

🍃 جناب كميل؏ می‌فرماید: حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علی علیه السلام
➊دست مرا گرفتند
➋و از شهر بيرون بردند.
➌چون به صحرا رسيدیم،
➍ نفَس بلندى كشيده
➎و فرمودند:

🔻『♡ يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ !
إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ
فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا ♡』🔺
ای کمیل بن زیاد!
اين دلها ظرفند،
پس بهترينشان؛ پر ظرفیّت‌ترین آنهاست.

📚نهج البلاغه، خطبۀ ۱۴۷

♡࿐
۞ جناب کُمَیل؏ حقیقتِ کُمَّلین و از اصحابِ سرّ هستند که در #حدیث_حقیقت نیز به آن اشاره شده است (📚جامع الأسرار، ص ۲۸ و ۱۷۰).
#مقام_جمع_الجمع؛ مقامِ سرّ است و اسم جناب کُمَیل؏، #اسم_توقیفی است.

#اسماء_توقیفی ؛ اسمائی است که یگانه با مسمّا و ذات، متوقّف بر ذات، و برخاستۀ از آن می‌باشد.
أسماء الهی، حُسنی بوده و توقیفی هستند که در #کانال_معرفة_الحق شرحی از آن روزی شد.
(ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil1/186)

به نَفْس و در پیِ أسماء الحُسنی، اسامی اصحاب خاصّ ائمه اطهار(ع)، توقیفی هستند.
در بعضی از مقالات همین کانال (#کانال_اللطائف_الالهیة ) در مورد توقیفی بودن أسماء و القابِ خواصّ یاران آل الله(ع)، مطالبی به جریانِ رزقِ الهی، بیان شد.
(☜در مورد؛ حضرت #جابر ع، حضرت #سلمان ع ، حضرت #میثم ع، أمکنۀ خاصّ مثل #شام ، #عراق و أزمَنۀ خاصّ مثل #عاشورا و قسّ علی هذا)

🔰 «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ »؛
اسم توقیفیِ «كُمَيْلَ» بر وزنِ «فُعَیل»، اسم مصغّر از مادّۀ «کمل» است که؛
به اینکه از مادّۀ «کمل» است، #کمال است و مقامِ وحدت و جمعِ نوریِ «کمال»،
و به اینکه مُصَغّر است؛ شکسته از أنیّت است، و مقامِ فرقِ نوری «کمال» می‌باشد که این شکستگی؛ جلوۀ پُر ظرفیّت بودنِ قلب و حقیقتِ جناب کُمَیل؏ است.

و از آنجائی که «الولد سرّ أبیه؛ فرزند سرّ پدرش است»؛
«زِيَاد» بودنِ «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ»؛ جلوه‌ای از «نفسِ زیادت» است که مقام کوثر؛ نفس «زیادت» می‌باشد که شرح آن در بیان دیگری گذشت.
(ر.ک ☜ https://www.instagram.com/p/CKzKtafJKtb/?igshid=zk5mxvjrfk3a

#کمیل بن #زیاد؛
جلوۀ مقام #جمع_الجمع «#کمال» و ظهورِ «#زیادت» ائمه اطهار(ع) بوده که از «کوثرِ #حقیقت» یعنی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، تا کفوِ حضرتشان(س) یعنی حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع)؛ یار و صحابۀ حقیقی هستند.

شیعیان خاصِّ ائمه اطهار(ع)، باب حضرات آل الله(ع) هستند که بیتِ حقیقت، به بابش، بر همگان گشوده می‌شود و جز از باب، داخل شدن به حقیقت، ممکن نیست که خداوند می‌فرماید:

💎﴿لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى‏
👈🏻و أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها
وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾
💎
نيكى آن نيست كه از پشت خانه‏ها وارد شويد، بلكه نيكى آن است كه شخص تقوا پيشه كند.
و از در خانه‌‏ها وارد شويد
و از خدا بترسيد تا شايد رستگار شويد.
(بقره،۱۸۹)

جلواتِ حقیقت، به انشاء آل الله(ع) از شیعیان خاصّ که باب حضرتشان هستند، متجلّی می‌شود که بعضی از این تجلیّات، به لطف حضراتِ باب الله ائمه اطهار(ع)؛ مشهور دلدادگان و مشهودِ اهل نظر است.

حضرت مولی(ع)، حقیقتِ قلب را به باب و یار سرّ خویش - یعنی جنابِ «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ»(ع)- آنطور انشاء می‌فرمایند، تا ظرفیّتِ حقیقی در قلوبِ عالَم، ایجاد گردد. به این رقّت و دقّت که؛

➊ دست جناب کمیل را می‌گیرند»»
که #دست؛ مدّ وجود است و از این رو موضعِ بیعت با حقیقت می‌باشد و انگشتر در آن، حسابِ خاصّ دارد.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔅
◼️

🔰 قدم سوّم : حضرت رسول اکرم (ص)، برگزیدۀ مطلق ➣●•

(مرحمت کنید به دقّت و شمرده بخوانید)

💠 یکی از اسماء حضرت حقّ تعالی "مُصْطَفِي‏" است (اسم فاعل به معنایِ برگزیننده - 🔻يَا مُصْطَفِي‏🔺/ دعایِ فرج - 📚 البلد الأمين ، ص۳۲۴).

در #کانال_معرفة_الحق توضیح داده شد که اسماء حقّ تعالی #توقیفی و برخاسته از ذات است.
(برای شرح #اسماء_توقیفی رجوع شود به 👈 https://t.me/ehsannil3/186)

◆ ذاتِ باریتعالی «مُصْطَفِي‏» است.
برگزینندۀ مطلق، حضرت حقّ است.
از اطلاقِ حضرت حقّ بیان می‌شود که ؛ «مُصْطَفِي‏» بودنِ باریتعالی در تمامِ مراتبِ فعل و صفت و ذات بایستی ظاهر شود. که نقطۀ ظهورِ «مُصْطَفِي‏»، «مصطفیٰ» است.
«مُصْطَفِي‏» در باطن، «مصطفیٰ» در ظاهر است.

این در حالی است که ظهورِ حضرت باریتعالی، خودیّت اوست که فرمود 🔻"هو الظاهر"🔺 (【هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِر】/ سورۀ حدید، آیۀ ۳).

پس بدانیم: هر شیئی لایقِ اصطفا و برگزیدگیِ حضرت حقّ نیست.
پس اگر شیئی چیزی از برگزیدگیِ حقّ شاملِ حالش باشد(یعنی در مرتبه‌ای از «مصطفیٰ بودن» قرار گرفت)، حضرتِ حقّ را به «مُصْطَفِي‏ بودن» در خود نشان داده است. و در حقیقت، حضرت «مُصْطَفِي‏» (جلّ جلاله) جلوۀ خود را در آن شیءِ برگزیده است.

◆ بطورِ کلّی و بقولِ مطلق: حضرت حقّ تعالی، «مُصْطَفِي‏» خویش است.
و خویشتنِ خویش، حضرت محمّد «مصطفیٰ» ، رسول اکرم صلّی الله علیه و آله هستند.
حضرت رسول اکرم (ص) «مصطفیٰ» مطلق هستند.

«مُصْطَفِي‏» بودنِ حضرت حقّ عزّ و جلّ، به عینِ شخصیِ «مصطفیٰ» بودنِ رسول اکرم صلّی الله علیه و آله است.
«مُصْطَفِي‏» مطلق، «مصطفیٰ»اش مطلق است.
اطلاق، با دوئیت سازگار نیست. یک شیء مطلق حقیقی هست و آن حضرتِ حقّ تعالی است.

❁ «مُصْطَفِي‏» مطلق که به خودیِ خود ظاهر است، یعنی ؛
به «مصطفیٰ» بودنِ خویش که حضرت رسول اکرم(ص) است، ظاهر است.
مقامِ ظهورِ «مُصْطَفِي‏» مطلق، حضرتِ «مصطفیٰ» صلّی الله علیه و آله و آل مطهّر ایشان (علیهم السلام) هستند.


🔰 قدم چهارم : حضرت رسول اکرم محمّد مصطفیٰ(ص) به عینِ شخصیِ حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) هستند ➣●•

حضرت رسول اکرم (ص) می‌فرمایند 🔻『 حُسَيْنٌ ؏ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن‏ ؏』🔺(📚 كامل الزيارات، ص۵۲). حرف اصلی در موردِ "مِن" در این حدیثِ شریف این است که آن، "مِن" بیانیه است (و نه بَعضیه). چرا که حضرات آل الله علیهم السلام «نور واحد» هستند ( 『 كُلُّنَا وَاحِدٌ مِنْ نُورٍ وَاحِدٍ』 / 📚بحار الأنوار، ج‏۲۶، ص۱۶).
واحد بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام واحدِ عددی نیست بلکه «واحدِ حقیقی» است. و واحدِ حقیقی، آن است که مطلق حقیقی باشد. بنابراین؛ در حدّ اطلاق گرفتار نیست. بلکه در عالَم فرق به صورتِ چهارده نور جلوه کرده و در نفْسِ تمامِ تمایزات، به عین شخصی و در وحدتِ حقیقی است.
یعنی در همان نقطه که حضرت رسول اکرم(ص) متمایز از امام حسین(ع) هستند، به عینِ شخصی ایشان، و در وحدتِ حقیقی هستند (نورِ واحدِ حقیقی‌اند).

⇦ ●⭕️● بنابراین مصطفیٰ بودنِ حضرت رسول اکرم(ص)، دقیقاً و عیناً و شخصاً در حضرت امام حسین(ع) حاضر و ظاهر است.

🔰 قدم پنجم : یارانِ ابا عبد الله الحسین(ع) فانی در حضرتند ➣●•

در سخن هفتم این مقالات بیان شد که یاران حضرت ابا عبد الله علیه السلام در نفْسِ یگانگی با حضرت(ع) می‌باشند. و شرح آن بیان شد و تکرار ادله و شواهد نمی‌کنم. خوانندگان عزیز می‌توانند به مقالات قبل رجوع بفرمایند.

یارانِ سیّد الشهدا(ع) صِرف الاضافه به حضرت(ع) بوده و همانطور که در لطیفۀ سلامِ آخر زیارت عاشورا اشاره شد، به عینِ شخصیِ حضرت سیّد الشهدا(ع) بایستی نظر شوند.

⇦ ●⭕️● بنابراین مصطفیٰ بودنِ حضرت رسول اکرم(ص)-که دقیقاً و عیناً و شخصاً در حضرت امام حسین(ع) حاضر و ظاهر است-؛ در یارانِ حضرت(ع) حاضر و ظاهر است.

نکته:
همان نقطه‌ای که یاران ابا عبد الله(عليه السلام) در عالم مافوق ِ عالمِ دون انتخاب می‌شوند، آنها مختاراً «انتخاب شدن» را می‌پذیرند و همین پذیرش، نفْسِ امتحان آنهاست(تأمّل می‌خواهد و این مطلب، اعتکاف می‌خواهد!)
انتخاب حقّ و پذیرش انتخاب شدن، دو مطلب جداگانه نیست. نفسِ انتخاب خدا، پذیرشِ انتخاب خدا توسّط منتخَبین است. و انتخاب و پذیرش، «بود» و کینونیّت ایشان است.


✯ اگر این سلسله بیانها به لطف خدا، درست تبیین و درست تفهیم شده باشد، با تکیه بر معرفتی که روزی شده و إن شاء الله ایمانِ آن مستقر در جانِ خوانندگان شده باشد، می‌شود مطلب مهمّی در مورد حضرت حرّ (سلام الله علیه) بیان نمود.

🍃 إن شاء الله به دلْ همراه باشید ...


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••

🔲
◼️

🔔 یادآوری:

اسم اکثر اشیاء، بعد از بودنِ آن اشیاء، و از بیرونشان، به آنها منسوب می‌شود. شیئی را داریم، بعد آن را بین خودمان قرارداد می‌کنیم که نامش چنین باشد.
امّا بعضی از اشیاء که در اعلی درجه یا در مقابل، در أَدنیٰ دَرَکه هستند، نامشان، وصفشان است. یعنی از اینکه وصفشان خاصّ است، نامشان خاصّ خواهد شد.
(شرحِ این مطلب را در #کانال_معرفة_الحق مطالعه بفرمائید 👈 https://t.me/ehsannil3/186 )


⬛️ "شام
نام این سرزمین، از عالَمِ باطن، تا عالَمِ ظاهر، آمده است. و وصفی است که به اسم، ظاهر شده. دقت بفرمائید:

◾️"شامّ"؛ اسم فاعل از ریشۀ "شَئَم" به معنای بدبختی است که در فارسی هم برگرفته از عربی می‌گوئیم: فلان چیز «#شوم» است که این لفظ، لغتی عربی است که بصورتِ "الشُّؤم" نوشته و خوانده می‌شود.

◇ اسم فاعل وقتی بی‌زمان ذکر شود؛ صفتِ حالیه واقع می‌شود و دوام آن صفت را می‌رساند.➴
⦿ "شامّ" صفتِ بدبختی است. و الف و لامِ «الشامّ»؛ تمام الف و لام‌هایِ متصوّر است. یعنی از اینکه شخصِ «شوم بودن» است (با الف و لامِ معرفه)؛ الف و لامِ جنس نیز هست که جنسِ "شوم" بودن می‌باشد. و نیز الف و لامِ استغراق نیز هست که هر بدی و شرّی و شومی، چیزی از آن است.

◾️این واژه (الشامّ)؛ بر ضدّ «الیُمْن» و «البرکة» است. «مَشئَمَة» نیز از همین مادّه است که در قرآن می‌خوانیم:

💎 【و أَصْحابُ «الْمَشْئَمَةِ» ما أَصْحابُ «الْمَشْئَمَةِ»】💎
گروه ديگر شقاوتمندان و شومانند، چه شقاوتمندان و شومانى!
(سورۀ واقعه،آیۀ ۹)

▪️بیان «ما»ی استفهامی در 《«ما» أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ》 نشان از بی حدّ و حصر بودنِ مَشئمَت و شوم بودن دشمنان آل الله(ع) است. که در یافتنِ شوم بودنِ این خبیثان، متوقّف به حدّی مَشو. که به بیحدّی حضرات آل الله(ع)، دشمنانشان در عداوت، بی حدّ هستند.

◾️ قرآن 《أَصْحابُ «الْمَشْئَمَةِ»》 را معرفی می‌فرماید:

💎 【و الَّذينَ كَفَرُوا بِآياتِنا هُمْ أَصْحابُ «الْمَشْئَمَةِ»】💎
🔹و آنها كه به #آيات ما كافر شدند اهل شومى و شقاوتند.
(سورۀ بلد، آیۀ ۱۹)

👈🏻 آیۀ اکبر خداوند، که حقیقتِ آیاتِ الهی است؛ ائمۀ اطهار(ع) هستند که حضرت مولی(ع) می‌فرمایند:

🔅『 مَا لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ آيَةٌ هِيَ أَكْبَرُ مِنِّي‏』🔅
برای خدای عزّوجلّ آیه‌ای بزرگتر از من نیست.
(📚الكافي- ط - الإسلامية، ج‏۱، ص: ۲۰۷)

◆ «اصحابِ مشئمة» کسانی‌اند که کافر به ائمۀ اطهار(ع) هستند.

◾️پس ؛
کسانی که کافر به أباعبدالله الحسین (علیه السلام) شدند و به کفرشان، خودشان از سلسلۀ هستی خارج بوده، امّا حقیقة الحقائق، اصل الدین، حضرت سیّد الشهدا(ع) را خارج از دین نامیدند و «خارجی» خطاب کردند؛ اینها «أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ» هستند و «شامّ» که از همین ریشۀ «شئم» است سرزمینی است که وَسمِ نامِ خویش را از اصحابش دارد.
(یعنی داغی از اصحابِ مشئمه بر این سرزمین خورده و نامش "شامّ" شده).

▪️حضرت سیّدالشهداء (علیه السلام)، «أبا عبد الله» یعنی پدرِ عبودیّت و عبادت می‌باشند؛ فرزند بزرگوار ایشان که سرّ حضرتشان است («الولدُ سِرُّ أبیه»)، حضرتِ «زین العابدین»(علیه السلام) هستند.

🌕 زینت در عالم نور، باطنُ البواطن و جلال را به ظاهرُ الظّواهر و جمال، ممدود ساخته و ظاهر می‌کند. یعنی او اشدّ از باطن و جلال، ظاهر می‌گردد.

کربلا و عاشورای أبا عبد الله (عليه السلام) حقیقت است و در وحدتِ «لا هو إلّا هو»، مصائبش به فرمایش خداوندِ عظیم، 《مُصیبةً ما أعظمَها》 است.
مصیبت، جلال است و در خلوت. امّا عزا و اسارتِ جمالِ آن جلال است، و در جلوت.
از این رو عزا و اسارت، حقیقتاً اشدِّ مصیبت است و این است که تاج البَکّائین حضرت «زین العابدین» اسارت و عزای «أباعبد الله» (علیهم السلام) را در اشدّ بودن معرفی می‌فرمایند که :

◼️الشّام الشّام الشّام◼️


◾️ولیّ خدا (علیه السلام) به سعه و اطلاقی که دارد به دشمنان مجال می‌دهد. امّا مطلقِ مجال را می‌دهد؛ نه اینکه میدان برای ظلم داده شود. امّا دشمنان خدا در تمام مراتبِ وجودی (فعل، صفات، ذات) شوم بودن و دشمنی را ادامه می‌دهند.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
.

༺•✿#حضرت_محسن (علیه السلام)؛
سرّ مستودع حضرت باریتعالی✿•༻


┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/302
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅


🍃 مطالبی که به مرحمت الهی می‌خوانید؛ بعد از مبانی و مقدماتی است که در #کانال_معرفة_الحق بیان شده است.
( آدرس #کانال_معرفة_الحق 👈🏻 https://t.me/ehsannil3)➪

🔔 ⦿ بنابراین چنانچه آن مطالب و شروح معرفتی، خوانده نشده یا هنوز شبهه و سؤالی در آن خصوص باقی مانده باشد، از خواندن این مقاله اجتناب کنید! ⇰


༺ از آنجا که معرفت به حضرات آل الله علیهم السلام بی حدّ و حصر است و هر مرتبه‌ای از معرفت، تمامِ مقصد، و در عین شخصیِ «مقصد بودن»، تمامِ طریقْ، و قدمی از قدمهایِ معرفتی است؛ بنابراین هر گامی از بیانِ روزی شده را به تمامِ «مقصد بودن»، نظر بفرمائید. هرچند عنوانِ «قـــدم» برای آن برگزیده شد.

شمارش قدمها، به تعداد حروفِ "بسم الله الرحمن الرحیم" آمد. إن شاء الله به حقیقتِ "بسم الله الرحمن الرحیم"، حضرات آل الله علیهم السلام، همۀ این گام‌هایِ معرفتی، شیرۀ جان و شیرازۀ وجودِ محبّین حضرت محسن علیه السلام شود. ༻


•┈••✾•ا◆﷽◆ا•✾••┈•


♦️◆ قدم اوّل ➣●• —---—
▣⇦ احدی را با حضرات آل الله علیهم السلام مقایسه نکنید که می‌فرمایند 🔅 لَا يُقَاسُ بِنَا أَحَدٌ🔅 (📚عيون أخبار الرضا -ع-،ج‏۲، ص۶۶).

❖ از 《لا یُقاس》 بودنِ حضرات آل الله(؏)، فرزندان ایشان، و انبیاء الهی و فرزندانِ ایشان (علیهم صلوات الله) را با کسی مقایسه نکنید که حضرت امام جعفر صادق(؏) در مورد اطفال انبیاء(؏) می‌فرمایند :

『 لَيْسُوا كَأَطْفَالِ النَّاسِ』
آنها مانند اطفال مردم نیستند.
(📚 من لا يحضره الفقيه، ج‏۳، ص۴۹۰)


♦️◆ قدم دوّم ➣●• —---—
❖حضرات آل الله علیهم السلام «مِن دون الله» نبوده بلکه خودیّت حضرت حقّ هستند که در زیارت حضرت مولی (؏) می‌خوانیم ◣『 السلام علی نفس الله تعالی』◥ .
❖بنابراین ولایتشان، عیناً ولایتِ خداوند است (عین شخصی و نه عینِ تطبیقی) که می‌فرمایند ◣『 وَلَايَتُنَا وَلَايَةُ اللَّهِ』◥ (📚 الكافي، ط - الإسلامية،ج‏۱، ص۴۳۷).
❖و #ولایت، خودِ حضرات آل الله علیهم السلام هستند که حضرت مولی علی (؏) #امامت که خودیّتِ امام است را ولایت معرفی می‌فرمایند که ◣『فَهِيَ‏ عِصْمَةٌ وَ «وَلَايَــة»』◥ (📚بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏۲۵،ص۱۷۰).


♦️◆ قدم سوّم ➣●• —---—
▣⇦ ولایتِ خداوند، خدائیت و فعلیّت محضۀ حضرت حقّ تعالی است.


♦️◆ قدم چهارم ➣●• —---—
« #احسان » ؛ ولایت خداست که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند ◣『الإحسان؛ ولاية أمير المؤمنين ؏』◥ (📚 تفسير نور الثقلين، ج‏۳، ص۸۰).


♦️◆ قدم پنجم ➣●• —---—
اسماء حقّ تعالی، #توقیفی است. در این خصوص مطالبی در #کانال_معرفة_الحق بیان شد. از جمله می‌توانید به لینک زیر رجوع بفرمائید.
(#اسماء_توقیفی 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/186)

❖ به تلخیص: اسماء حقّ تعالی «حُسنیٰ» است. بدین معنا که عینِ شخصیِ ذات حقّ، و برخاسته از اوست. و نه اینکه از بیرون ذات، بر او واقع شده باشد. و از این رو، محدود به تعیّن و حدِّ اسم نیست. بلکه در عینیّتِ حقیقی با مسمّاست. در نتیجه در همان نقطۀ افتراق با مسمّا، عینِ شخصی اوست.


♦️◆ قدم ششم ➣●• —---—
اسماء حضرت حقّ تعالی که همگی «حُسنیٰ» می‌باشند، حضرات آل الله علیهم السلام هستند که می‌فرمایند ◣『نَحْنُ وَ اللَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنیٰ‏』◥ (به خدا قسم ما اسماء الحسنیٰ هستیم / 📚الكافي، ط - الإسلامية،ج‏۱، ص۱۴۴).

❖بنابراین اسماء حقّ ، یک لفظ نیست. بلکه حقیقت است و شخص است و آن شخصِ شخیص ، نفْسِ خداوند است که حضرات محمّد و آل محمّد می‌باشند (صلّی الله علیه و آله و سلّم).
اینکه بعضی می‌گویند حضرات (ع) صرفاً مَظهَرِ اسماء الحسنی می‌باشند؛ معرفت صحیح نیست!
بلکه دقیقاً شخصِ اسماء الحسنی هستند و عبارتِ حدیثِ فوق واضح است.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳
🔹

♦️◆ قدم هفتم ➣●• —---—
اسمِ ظاهریِ اسماء الحسنی، برخاستۀ از حقیقت و نفْسِ ایشان است.

❖ یعنی اسماء و القاب و کُنیۀ حضرات آل الله علیهم السلام ، همگی از مسمّا و حقیقتِ ایشان متجلّی است. و نه اینکه اسمِ حضرات (؏) مانند اسماء ما سوایِ ایشان باشد که از بیرون آنها بر وجودشان جعل و واقع، و یا قرارداد شده باشد.
و این مهمّ را در بعضی از مقالات متذکّر شده‌ام که چون این مطلب برای حضرات اسماء الحسنی(ع) وجود دارد، متصلاً به وجودِ ایشان، خواصّ یارانِ حضرات، [و در مقابل] خواصِّ دشمنان آل الله (ع) نیز اسمائی برخاسته از کُنه وجودِ خویش دارند. و نامشان، وصفِ ایشان است.
(اسرار #اسم و #اسم_گذاری مقالهٔ جدا می‌طلبد. و این مقوله، لطائفِ عمیق دارد که إن شاء الله در آینده بیان می‌شود)

که مثلاً ؛
▫️برای حضرت #جابر (ع) (جابر بن عبد الله انصاری) بیان شد که ایشان «جابر» است و جبران کنندۀ در راه ماندگان به عاشورایِ حسینی (ع).
▫️یا برای حضرت حرّ (ع) بیان شد تمامِ حرّیّت و آزادگی است.
یا در مقابل ؛
▪️برای #ابن_ملجم ملعون بیان شد که او، اصلِ لجام زدگی است. سراسرِ وجودِ خبیثش، لجامْ زدۀ هوایِ نفس است.
▪️یا #زجر که آزاردهندۀ حضرت رقیه سلام الله علیها بود. که نامِ او، وصفِ اوست و لغت «زجر کشیدن» و زجر کشیدنِ هر موجودی، چیزی از خباثتِ این ملعون است.

پس دقت کنیم که مبادا اسماء حضرات آل الله (؏) را با احدی قیاس کنیم که بقولِ مطلق فرمودند 💠 لا یُقاس بنا احدٌ💠 (احدی، در هیچ وجهی از وجوه با ما آل الله ؏ مقایسه کرده نمی‌شود./ 📚عيون أخبار الرضا -ع-، ج‏ ۲، ص۶۶).


⇦ پس بدانیم :
در مورد #اسماء_توقیفی حقّ تعالی پیشتر در #کانال_معرفة_الحق مطالبی روزی شد. همان مطلب در مورد اسماء و القاب و کنیه حضرات اسماء الحسنی (علیهم السلام) برقرار است.

مثلاً :
❖اگر اسم مبارکِ حضرت مولی امیرالمؤمنین (؏) «علی» است؛ تمامْ و تمامیّتِ "عُلُوِّ" حضرت حقّ می‌باشند.
❖و اگر اسم مبارکِ حضرت امام محمّد تقی (؏) "جواد" است؛ تمامْ و تمامیّتِ "جوُد" و سخاوت حضرت حقّ می‌باشند.
❖و اگر اسم مبارکِ حضرت امام جعفر بن محمّد (؏) "صادق" است؛ تمامْ و تمامیّتِ "صدق" حضرت حقّ می‌باشند که در زیارتِ شریفشان می‌خوانیم :

🔹 『 وَ صَلِّ عَلَى «الصَّادِقِ عَنِ اللَّهِ» جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ؏』🔹

(قربانِ نام مبارکشان)
دقّت کنیم که فرمودند ◣『نَحْنُ أَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ』◥ (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۸، ص۲۴۲).
که در این مثال؛ «علوّ» و «جود» و «صدق» از خَیرات هستند (یا به بیانِ دقیق، "الخیر" هستند). و اصل و اصالت آن، حضرات آل الله(؏) می‌باشند.


♦️◆ قدم هشتم ➣●• —---—
همین مطلب که در قدم هفتم معرفتی بیان شد، در مورد حضرت 《مُحسِن》 علیه السلام وجود دارد.
حساب حضرت محسن(؏)، حسابِ حضرات آل الله علیهم السلام است که فرمودند:

🔹『 لأَنَّهُ مِنَّا لَا غَيْر ُ فَمَنْ قَالَ غَيْرَ هَذَا فَكَذِّبُوه‏』🔹
ایشان (حضرت محسن علیه السلام) از ما آل الله علیهم السلام است، پس هرکس غیر از این را بگوید، تکذیبش کنید.
(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏۵۳، ص۲۳)

⚠️ با این سخن، حضرات چهارده معصوم (؏) ، پانزده نفر نشده‌اند.
#چهارده بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام #عدد_حقیقی است که در عِدادِ اعدادِ دیگر نیست. بلکه از اطلاق و حقیقتِ خویش مانند اعداد دیگر ظاهر می‌شود امّا در تعیّنِ عددی گرفتار نمی‌گردد. برای همین در عینِ اینکه حضرات آل الله (؏) به چهارده جلوه، متجلّی هستند، یک شیء واحدند. منتها ؛ #واحد_حقیقی. که واحدِ حقیقی، واحدی است که #مطلق_علی_الاطلاق است که از اطلاقِ یگانگیِ خویش در اعداد می‌آید ولی مَشوب و آلوده به حدّ و عَدّ نمی‌گردد.

بنابراین در نفسِ اینکه در چهارده جلوه می‌باشند، یک شخصِ حقیقی‌اند و می‌فرمایند:

🔻«نَحْنُ شَيْ‏ءٌ وَاحِد»🔺
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏۲۶، ص۳۱۷)

🔔 شرح و بسط در مورد #عدد_حقیقی ، بیش از اینهاست و لطائف آن، بسیار. امّا چون مقالۀ مستقل می‌طلبد، در اینجا به همین قدر از اشاره اکتفاء کرده شد.

👈 بنابراین در این مرحله، معلوم شد که حضرت محسن (؏) در وحدتِ حقیقی با حضرات چهارده معصوم (؏) هستند و نه فردی در کنار ایشان.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳
🚩

🍀 قدم دوّم - طهارت مطلقه را بشناسیم؛

در عالم حدود؛ برای طهارت، متعلَّق در نظر گرفته می‌شود. یعنی با بیانِ «طهارت»؛ ذهن به این سوال مشغول می‌شود که «طهارتِ از چه چیز؟».
این مرتبۀ نازلۀ طهارت است که متعلّق‌دار می‌شود. ولی ماندن در این مرتبه از فهم؛ محروم شدن از معرفت عالیه است.

این از خصوصیّات عالم حدود است که درکِ مفاهیم، فقط هنگامِ واقع شدن بر مصادیق آسان می‌شود.
مثلاً وقتی سخن از «سخاوت» است؛ تصوّر خود «سخاوت» برای ذهن متوقّف در عالَم حدود، ممکن نیست. بلکه آن را تنزیل و تنزیل می‌دهد و مثلاً شخصی را در نظر می‌گیرد و باز نمی‌تواند «سخی» بودن آن را تصوّر کند تا اینکه وقتی او را در حین بخشش به سائلی در نظر می‌گیرد؛ میگوید این یعنی «سخاوت». در حالی که این مرتبۀ فعل «سخاوت» و نه مطلقِ «سخاوت».

🔆 عالم نور را باید «#بالنورانیة» شناخت و معیاراتِ عالم کثرات که مدّ الظلّ عالم نور است را نباید برای شناختِ امور نور، اصل و مبنا گرفت.

🔰 بعد از این مقدمه؛
«طاهِر»؛ یکی از أسماء إلهیست.
📚إقبال الأعمال،ط-القديمة،ج۱،ص۴۸۶

🔆 «طاهِر»؛ اسم فاعل است و صفتِ حالیه. یعنی اوّلاً و بَدواً؛ ذاتِ خداوند طاهر است. بدین معنا که:
کاری به «تطهیر کننده» بودنِ آن نداریم که به متعلَّقِ آن که بیرون از ذات الهی است؛ مربوطش کنیم.
بلکه خودِ ذات در حالیکه؛
🔸كانَ‏ اللَّهُ‏ وَ لَا شَيْ‏ءَ مَعَه🔸است (خدا هست و هیچ چیزی با او نیست، 📚التوحيد، للصدوق، ص۶۷)
👈🏻 «طاهِر» است که اطلاقِ طهارت می‌باشد.

🔆 بعد از اینکه دانستیم ذاتِ خداوند، خودش در اطلاقِ «طهارت» است؛ آنگاه در مرتبۀ «فعل» [یعنی؛ «طاهِر» در ظهورِ في مقام الفعل] «تطهیر کننده» است.
بنابراین؛
در معرفتِ به ذات و عالَم لُبّ، این سؤال صحیح نیست که پرسیده شود:
«خداوند از چه چیز طاهر است؟»

👈🏻 خداوند، مطلقاً «طاهِر» است.
حتّی اگر تعیّنی برای طهارت در نظر بگیریم، از آن نیز مطهّر و طاهر است. چنان که در زیارتِ نفس و خودیّتِ باریتعالی یعنی؛ حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام آمده است؛

🔻«أَشْهَدُ أَنَّكَ طُهْرٌ طَاهِرٌ مُطَهَّرٌ
👈🏻مِنْ طُهْرٍ طَاهِرٍ مُطَهَّرٍ»♦️
📚كامل الزيارات، ص۲۳۵

🔆 حضرات آل‌الله علیهم‌السلام که از اینکه نفس باریتعالی، تمامیّت و خدائیتِ خداوند هستند؛ جلوۀ تامّ و تمام حضرت حقّ تعالی می‌باشند؛ حتّی از «طهارت» هم طهارت دارند (و این؛ تفوّقِ اطلاق حقیقیِ آل الله؏ بر هر شئونی از شئوناتِ مطلقه، و بلکه سلطۀ و فائقیّتِ اطلاق بر خودش است).
بنابراین؛
طهارتِ مطلقه منظور است که متعلَّقی ندارد، چرا که بیان شد🔸«كَانَ‏ اللَّهُ‏ وَ لَا شَيْ‏ءَ مَعَه‏»🔸.
نفس باریتعالی؛ مطلقاً طاهر است.
[🍃عزیزا!
اینجا؛ جایِ اعتکاف و تأمّل است
نه گذرگاهِ بی‌توجّهی!]

✿ مثال دیگر ؛
فقط أسماء حضرت حقّ، توقیفی و حُسنی می‌باشند.

🔰 بعضی از تفاوت‌های اسامی غیر حُسنی، نسبت به اسم حُسنی چنین است:

➊ نفسی دونِ مسمّای خود دارند.
➋ بعد از مسمّا، بر مسمّا واقع می‌شوند.

امّا إسم حُسنی؛
➊ مِن دونِ مسمّای خود (یعنی؛ «مِن دون الله») نیست.
➋ نفسِ آن، همان نفسِ مسمّا (الله تعالی) است و یک واقع است.
➌نه تنها نفسِ اسم حُسنی، نفسِ مسمّاست، بلکه فراتر؛
👈🏻 إسم حُسنی؛ خودِ «نَفْسُ الله تعالی؛📚بحارالأنوار،ج‏۹۷،ص۳۳۱»، یعنی؛ خودیّتِ الله تعالی است.

⏎◉ در نتیجه؛ تحلیلاً بیان می‌شود:
الله تعالی که #صمد است (یعنی؛«الْقَائِمُ بِنَفْسِهِ، الْغَنِيُّ عَنْ غَيْرِه‏ِ؛ 📚 التوحيد (للصدوق)،ص۹۰») و به خودی خود، مسمّاست؛ 👈🏻 به اسم حُسنی؛ مسمّاست.

🔅 از أسماء حضرت حقّ «القریب» است («یا قریب؛ دعای جوشن کبیر📚البلد الأمين،ص۴۰۶).

🔆 خداوند مطلقِ «قریب»، و«قریبِ مطلق»است.
نباید در پی این باشیم که حضرتِ «قریب»؛ «قربت به چه چیز دارد؟».
خداوند، حتّی وقتی موجودات را خلق نکرده بود؛ في نفسِهِ «قریب» بود.
👈🏻 «قریب»، مطلقِ قُرب و نزدیکی است و چون مطلق است، قید و تعلّق ندارد.
و حتّی اگر بیان کردی که؛ «خود به خود، قریب است»؛ اگر «دو خود» تصوّر کردی؛ قُربِ مطلق را نیافتی!

⚠️ ذهن مشوب به عالَم حدّ و معیاراتش برای حقائقِ اطلاقیه؛ مدام به دنبالِ متعلَّق می‌گردد و بنا دارد که این لطائف را به جائی محکم کند!
و عاجز از این است که متوجّه باشد که «اطلاق؛ نفسِ مُحکمی‌ست» و مادونِ #اطلاق؛ به عروةالوثقی بودنِ اطلاق؛ متمسّک، و بلکه «موجود» می‌باشد.


⏎◉ بنابراین، به لطف خدا؛
اوّلاً با این معنا آشنا شدیم که «طهارت» را در اطلاق ببینیم.
ثانیاً یافتیم که طهارتِ مطلقه، از «طهارت» هم طهارت دارد. و حقیقتِ لاتعیّن و بی قید بودنِ حقّ تعالی است. که آن، صفتِ «اطلاق» است که مصدرِ تمام شئوناتِ حقّ و «مبدأ وجودِ مطلق» است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🚩
🔹


🤔 اشاره‌ای دیگر برای طالبین معرفت:


♦️ دائـــم』 از نامهای خداست ("يَا دَائِم‏" / جوشن کبیر - 📚البلد الأمين، ص۴۰۴).

اسماء خداوند #توقیفی است و قبلاً شرحش گذشته است.

( برای شرح #اسماء_توقیفی رجوع شود به 👈 https://t.me/ehsannil3/186)

چون ذاتِ خداوند نفسِ دوام است و 『 دائِم』 است، اسمِ او 『 دائِــم』 است و اسمِ دائم، متوقّف بر دیمومیّت ذاتی خداوند است و اینطور نیست که از بیرون او اسمی به نام 『 دائِــم』 برای حقّ تعالی وضع شده باشد.
امّا دیمومیّت حقّ و دوام عَلَی الاطلاق داشتن و بقایِ خود بر خود او، به اتصال بر حقیقتش یعنی حضرت نفس الله تعالی، محمّد و آل محمّد علیهم صلوات الله و سلامه تعالی است.

این اتصال دائمی، اتصال دو شیء بهم نیست، بلکه حضور اطلاق علی الاطلاق خود بر خود است و با فعل مضارع "یُصَلّون" که دوام و استمرار را می‌رساند در آیۀ صلوات، ذکر آن می‌شود :

🔆"إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ «يُــصَـــلُّـــونَ» عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليماً "🔆
(سورۀ احزاب آیۀ ۵۶)

🍃 بیان شد آنچه باید…
☝️إن شاء الله واقف باشیم که چه رزقی مرحمت شد!

✿این است که 🌸مِنَ اللَّهِ دَائِمُ الصَّلَوَات🌸 (📚بحار الانوار ج‏۹۹، ص۱۵۷) که "مِن"، "مِن" بیانیه است یعنی "الله"، "دائم الصلوات" است . یعنی خودیّت الله و دوامِ او را می‌خواهی ببینی، به مصلّیٰ علیه (مفنا فیهِ ) "الله" عزوّجل، یعنی محمّد و آل محمّد (صلّی الله علیه و آله) نظر کن.

❀ تمام دوام و بقای الهی از حاضر بودنِ الله نزد خودش است و خودیّت الله تعالی، حضرات 《نفس الله تعالی》 هستند ( زیارت مولی امیرالمومنین علی علیه السلام / 📚بحار الأنوار ج‏۹۷،ص۳۳۱).
✽ که فرمود 🔻 هــو نفسه و نفسه هــو🔺 خدا، نفسش است و نفسش خودش است (📚الكافي، ج‏۱، ص۱۱۳).

💠 این دائم بودن و دوام عَلَی الاطلاق حقّ تعالی است.
👈 تمام بقای حقّ، در دائم الصلوات بودن او هویداست.

☀️ او باقیست و نام او "الباقی" است ("هو الباقی") که "باقی" اسم فاعل برای بقاست که حالِ "هو" چنین است.
♦️ بقاءِ حقّ، از مصدر و خودیّت خودِ اوست، که اصل البقاء، 『 أَصْلُ كُلِّ خَيْر』 (" نَحْنُ أَصْلُ كُلِّ خَيْر" /📚الكافي ط - الإسلامية، ج‏۸، ص۲۴۲) ، یعنی حضرت "بقیة الله" روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه هستند.

این است که حضرت مولی امیرالمومنین علی علیه السلام در حدیث طارق بن شهاب شرح حال امام و حال خود می‌فرمایند و سرّ هویدا می‌نمایند که امام 《مَبْدَأُ الْوُجُودِ وَ غَايَتُهُ》 است (📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۲۵، ص۱۷۴).
حقّ تعالی که ابتدا و انتهایش خودش است، آن امام است.

✿این است که خداوند که 『 دائم الصلوات』 است، 『 دائم الصلوٰة』 است که در حدیث معراج آمده است که جبرئیل به حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله عرض کرد 🔻"إنّ ربّك يصلّى"🔺 همانا خدایِ «تـــو» در حال نماز است.

⚠️ ان شا الله مجالس، بالامانة بماند و این مطالب چون پیش نیاز می‌طلبد، جایی مطرح نشود که باعث زحمت یا انکار دیگران گردد.

ادامه می‌دهیم…


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔹
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.


#⃣ ༺♡✾دعای کمیل در نیمه شعبان✾♡༻



🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/1000
─═༅࿇༅📜༅࿇༅═─

🍃 جناب كميل؏ می‌فرماید: حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علی علیه السلام
➊دست مرا گرفتند
➋و از شهر بيرون بردند.
➌چون به صحرا رسيدیم،
➍ نفَس بلندى كشيده
➎و فرمودند:

🔻『♡ يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ !
إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ
فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا ♡』🔺
ای کمیل بن زیاد!
اين دلها ظرفند،
پس بهترينشان؛ پر ظرفیّت‌ترین آنهاست.

📚نهج البلاغه، خطبۀ ۱۴۷

♡࿐
۞ جناب کُمَیل؏ حقیقتِ کُمَّلین و از اصحابِ سرّ هستند که در #حدیث_حقیقت نیز به آن اشاره شده است (📚جامع الأسرار، ص ۲۸ و ۱۷۰).
#مقام_جمع_الجمع؛ مقامِ سرّ است و اسم جناب کُمَیل؏، #اسم_توقیفی است.

#اسماء_توقیفی ؛ اسمائی است که یگانه با مسمّا و ذات، متوقّف بر ذات، و برخاستۀ از آن می‌باشد.
أسماء الهی، حُسنی بوده و توقیفی هستند که در #کانال_معرفة_الحق شرحی از آن روزی شد.
(ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil3/186)

به نَفْس و در پیِ أسماء الحُسنی، اسامی اصحاب خاصّ ائمه اطهار(ع)، توقیفی هستند.
در بعضی از مقالات همین کانال (#کانال_اللطائف_الالهیة ) در مورد توقیفی بودن أسماء و القابِ خواصّ یاران آل الله(ع)، مطالبی به جریانِ رزقِ الهی، بیان شد.
(☜در مورد؛ حضرت #جابر ع، حضرت #سلمان ع ، حضرت #میثم ع، أمکنۀ خاصّ مثل #شام ، #عراق و أزمَنۀ خاصّ مثل #عاشورا و قسّ علی هذا)

🔰 «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ »؛
اسم توقیفیِ «كُمَيْلَ» بر وزنِ «فُعَیل»، اسم مصغّر از مادّۀ «کمل» است که؛
به اینکه از مادّۀ «کمل» است، #کمال است و مقامِ وحدت و جمعِ نوریِ «کمال»،
و به اینکه مُصَغّر است؛ شکسته از أنیّت است، و مقامِ فرقِ نوری «کمال» می‌باشد که این شکستگی؛ جلوۀ پُر ظرفیّت بودنِ قلب و حقیقتِ جناب کُمَیل؏ است.

و از آنجائی که «الولد سرّ أبیه؛ فرزند سرّ پدرش است»؛
«زِيَاد» بودنِ «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ»؛ جلوه‌ای از «نفسِ زیادت» است که مقام کوثر؛ نفس «زیادت» می‌باشد که شرح آن در بیان دیگری گذشت.
(ر.ک ☜ https://www.instagram.com/p/CKzKtafJKtb/?igshid=zk5mxvjrfk3a

#کمیل بن #زیاد؛
جلوۀ مقام #جمع_الجمع «#کمال» و ظهورِ «#زیادت» ائمه اطهار(ع) بوده که از «کوثرِ #حقیقت» یعنی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، تا کفوِ حضرتشان(س) یعنی حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع)؛ یار و صحابۀ حقیقی هستند.

شیعیان خاصِّ ائمه اطهار(ع)، باب حضرات آل الله(ع) هستند که بیتِ حقیقت، به بابش، بر همگان گشوده می‌شود و جز از باب، داخل شدن به حقیقت، ممکن نیست که خداوند می‌فرماید:

💎﴿لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى‏
👈🏻و أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها
وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾
💎
نيكى آن نيست كه از پشت خانه‏ها وارد شويد، بلكه نيكى آن است كه شخص تقوا پيشه كند.
و از در خانه‌‏ها وارد شويد
و از خدا بترسيد تا شايد رستگار شويد.
(بقره،۱۸۹)

جلواتِ حقیقت، به انشاء آل الله(ع) از شیعیان خاصّ که باب حضرتشان هستند، متجلّی می‌شود که بعضی از این تجلیّات، به لطف حضراتِ باب الله ائمه اطهار(ع)؛ مشهور دلدادگان و مشهودِ اهل نظر است.

حضرت مولی(ع)، حقیقتِ قلب را به باب و یار سرّ خویش - یعنی جنابِ «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ»(ع)- آنطور انشاء می‌فرمایند، تا ظرفیّتِ حقیقی در قلوبِ عالَم، ایجاد گردد. به این رقّت و دقّت که؛

➊ دست جناب کمیل را می‌گیرند»»
که #دست؛ مدّ وجود است و از این رو موضعِ بیعت با حقیقت می‌باشد و انگشتر در آن، حسابِ خاصّ دارد.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔅
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
◼️

🔰 قدم سوّم : حضرت رسول اکرم (ص)، برگزیدۀ مطلق ➣●•

(مرحمت کنید به دقّت و شمرده بخوانید)

💠 یکی از اسماء حضرت حقّ تعالی "مُصْطَفِي‏" است (اسم فاعل به معنایِ برگزیننده - 🔻يَا مُصْطَفِي‏🔺/ دعایِ فرج - 📚 البلد الأمين ، ص۳۲۴).

در #کانال_معرفة_الحق توضیح داده شد که اسماء حقّ تعالی #توقیفی و برخاسته از ذات است.
(برای شرح #اسماء_توقیفی رجوع شود به 👈 https://t.me/ehsannil3/186)

◆ ذاتِ باریتعالی «مُصْطَفِي‏» است.
برگزینندۀ مطلق، حضرت حقّ است.
از اطلاقِ حضرت حقّ بیان می‌شود که ؛ «مُصْطَفِي‏» بودنِ باریتعالی در تمامِ مراتبِ فعل و صفت و ذات بایستی ظاهر شود. که نقطۀ ظهورِ «مُصْطَفِي‏»، «مصطفیٰ» است.
«مُصْطَفِي‏» در باطن، «مصطفیٰ» در ظاهر است.

این در حالی است که ظهورِ حضرت باریتعالی، خودیّت اوست که فرمود 🔻"هو الظاهر"🔺 (【هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِر】/ سورۀ حدید، آیۀ ۳).

پس بدانیم: هر شیئی لایقِ اصطفا و برگزیدگیِ حضرت حقّ نیست.
پس اگر شیئی چیزی از برگزیدگیِ حقّ شاملِ حالش باشد(یعنی در مرتبه‌ای از «مصطفیٰ بودن» قرار گرفت)، حضرتِ حقّ را به «مُصْطَفِي‏ بودن» در خود نشان داده است. و در حقیقت، حضرت «مُصْطَفِي‏» (جلّ جلاله) جلوۀ خود را در آن شیءِ برگزیده است.

◆ بطورِ کلّی و بقولِ مطلق: حضرت حقّ تعالی، «مُصْطَفِي‏» خویش است.
و خویشتنِ خویش، حضرت محمّد «مصطفیٰ» ، رسول اکرم صلّی الله علیه و آله هستند.
حضرت رسول اکرم (ص) «مصطفیٰ» مطلق هستند.

«مُصْطَفِي‏» بودنِ حضرت حقّ عزّ و جلّ، به عینِ شخصیِ «مصطفیٰ» بودنِ رسول اکرم صلّی الله علیه و آله است.
«مُصْطَفِي‏» مطلق، «مصطفیٰ»اش مطلق است.
اطلاق، با دوئیت سازگار نیست. یک شیء مطلق حقیقی هست و آن حضرتِ حقّ تعالی است.

❁ «مُصْطَفِي‏» مطلق که به خودیِ خود ظاهر است، یعنی ؛
به «مصطفیٰ» بودنِ خویش که حضرت رسول اکرم(ص) است، ظاهر است.
مقامِ ظهورِ «مُصْطَفِي‏» مطلق، حضرتِ «مصطفیٰ» صلّی الله علیه و آله و آل مطهّر ایشان (علیهم السلام) هستند.


🔰 قدم چهارم : حضرت رسول اکرم محمّد مصطفیٰ(ص) به عینِ شخصیِ حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) هستند ➣●•

حضرت رسول اکرم (ص) می‌فرمایند 🔻『 حُسَيْنٌ ؏ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن‏ ؏』🔺(📚 كامل الزيارات، ص۵۲). حرف اصلی در موردِ "مِن" در این حدیثِ شریف این است که آن، "مِن" بیانیه است (و نه بَعضیه). چرا که حضرات آل الله علیهم السلام «نور واحد» هستند ( 『 كُلُّنَا وَاحِدٌ مِنْ نُورٍ وَاحِدٍ』 / 📚بحار الأنوار، ج‏۲۶، ص۱۶).
واحد بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام واحدِ عددی نیست بلکه «واحدِ حقیقی» است. و واحدِ حقیقی، آن است که مطلق حقیقی باشد. بنابراین؛ در حدّ اطلاق گرفتار نیست. بلکه در عالَم فرق به صورتِ چهارده نور جلوه کرده و در نفْسِ تمامِ تمایزات، به عین شخصی و در وحدتِ حقیقی است.
یعنی در همان نقطه که حضرت رسول اکرم(ص) متمایز از امام حسین(ع) هستند، به عینِ شخصی ایشان، و در وحدتِ حقیقی هستند (نورِ واحدِ حقیقی‌اند).

⇦ ●⭕️● بنابراین مصطفیٰ بودنِ حضرت رسول اکرم(ص)، دقیقاً و عیناً و شخصاً در حضرت امام حسین(ع) حاضر و ظاهر است.

🔰 قدم پنجم : یارانِ ابا عبد الله الحسین(ع) فانی در حضرتند ➣●•

در سخن هفتم این مقالات بیان شد که یاران حضرت ابا عبد الله علیه السلام در نفْسِ یگانگی با حضرت(ع) می‌باشند. و شرح آن بیان شد و تکرار ادله و شواهد نمی‌کنم. خوانندگان عزیز می‌توانند به مقالات قبل رجوع بفرمایند.

یارانِ سیّد الشهدا(ع) صِرف الاضافه به حضرت(ع) بوده و همانطور که در لطیفۀ سلامِ آخر زیارت عاشورا اشاره شد، به عینِ شخصیِ حضرت سیّد الشهدا(ع) بایستی نظر شوند.

⇦ ●⭕️● بنابراین مصطفیٰ بودنِ حضرت رسول اکرم(ص)-که دقیقاً و عیناً و شخصاً در حضرت امام حسین(ع) حاضر و ظاهر است-؛ در یارانِ حضرت(ع) حاضر و ظاهر است.

نکته:
همان نقطه‌ای که یاران ابا عبد الله(عليه السلام) در عالم مافوق ِ عالمِ دون انتخاب می‌شوند، آنها مختاراً «انتخاب شدن» را می‌پذیرند و همین پذیرش، نفْسِ امتحان آنهاست(تأمّل می‌خواهد و این مطلب، اعتکاف می‌خواهد!)
انتخاب حقّ و پذیرش انتخاب شدن، دو مطلب جداگانه نیست. نفسِ انتخاب خدا، پذیرشِ انتخاب خدا توسّط منتخَبین است. و انتخاب و پذیرش، «بود» و کینونیّت ایشان است.


✯ اگر این سلسله بیانها به لطف خدا، درست تبیین و درست تفهیم شده باشد، با تکیه بر معرفتی که روزی شده و إن شاء الله ایمانِ آن مستقر در جانِ خوانندگان شده باشد، می‌شود مطلب مهمّی در مورد حضرت حرّ (سلام الله علیه) بیان نمود.

🍃 إن شاء الله به دلْ همراه باشید ...


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••

🔲
.
🍃
«یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن هجدهم:
•༺•جلواتِ 《علی》 در کربلای معلّی•༻•


🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
┅─┅─═ ✦✧᯽✧✦ ═─┅─┅
🖊🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/2236
┅─┅─═ ✦✧᯽✧✦ ═─┅─┅


🍃 به مرحمتِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها؛
بحرِ لطائفِ «یوم الطفوف» موج می‌زند، امّا ثقالتِ کمّی و کیفیِ مطالب؛ گاهی مانع از ارائۀ مقالاتِ جدید می‌شود!
با این حال، در پاسخ به استقبالِ بعضی از مشتاقان که مرحمت کرده و پیام لطف و پیگیری می‌دهند؛
مقالۀ مهمّ دیگری از سلسله مقالاتِ «یوم الطفوف؛ مجمع حیرانی» محضر راغبین ارائه می‌شود.

إن شاء الله شاکرِ نعمتِ معرفت باشیم و در طلبِ آن؛ ابرازِ شوق را ابزارِ سوق کنیم که نجوایِ مشتاقِ حقیقی، حالِ باطن تا ظاهر اوست که:

«يُنَاجِيَهُ بِلِسَانِ الشَّوْقِ مُعَبِّراً عَمَّا فِي سَرِيرَتِهِ
[مشتاقِ حقیقی] به زبان شوق؛ از آن چه که به سرّ یافته؛ نجوایش می‌کند.

📖 مصباح الشريعة - الباب الرابع و التسعون في الشوق‏


🍃 با ذکرِ شریفِ ༺֎•یا عـﷻـلے‌؏•֎༻ به دقایقی از کربلایِ مُعلّی، راهی شویم ...


꧁ꕥ°༄༅࿔🦋࿐°


💠 کربلای مُعَلّی؛

«مُعَلّی»؛ اسم مفعول از مادّۀ «علوّ»؛ به معنایِ «دارای علوّ و منزلت و رفعت» بوده و در حقیقت؛ کربلایِ مُعَلّی؛ کربلایی است که منسوب به 《علی》(روحی و ارواح العالمین لذکره الفداء) است.

کربلای مُعَلّی؛
تجلیگاه، نفسِ باریتعالی، حضرتِ مولی امیرالمؤمنین 《علی》 علیه السلام است که؛
حضرتِ سیّد الشاهد و المشهود، مولی «سیّد الشهداء» أبا عبد الله الحسین علیه السلام به سیادت در شهادت؛ 《علی》 را به منصۀ شهود و ظهور می‌رسانند.


•►♦️◇ شهودِ اوّل -
اسم حقیقی ♦️◇◄•


در مقالات #کانال_معرفة_الحق در خصوصِ اسم حقیقی و توقیفی بودن أسماء الهی صحبت شد.
(ر.ک: 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/186)

حضرات آل الله علیهم السلام شخصِ «نفس الله تعالی» بوده و در عین حال (عین شخصی)؛ شخصِ «الأسماء الحُسنی» هستند. بنابراین؛
اسماء باریتعالی، به «حُسنی» بودن؛ نفسی مادونِ باریتعالی نداشته، و عینیّتِ شخصی با نفسِ حضرت حقّ تعالی دارند.

( به مرحمت الهی؛
ظرائف مطلب مهمّ فوق؛ بسیار، و پاسخِ مستشکلین که اکثراً از متکلّمین هستند؛ به لطف خدا حاضر است، منتها این مقاله برای تبیین مطلب دیگری است)

أسامی حقیقی؛ برخاسته از ذات و نفس مسمّا هستند و از بیرون از مسمّا، وضع نشده که بر آن، عارض گردند. بلکه اسامی حقیقی، حقیقتِ مسمّا بوده و از باطن البواطنِ مسمّا، تا ظاهرِ آن، هویدا می‌شوند. أسماء الله و أسماء حضرات آل الله علیهم السلام؛ اسم حقیقی هستند.


🔆 از قیّومیّتِ مَعیّۀ حضرات آل الله(ع)؛
•◄➊ در عالَم ظاهر؛ اسم، شرافت و اثر دارد و از حقوقِ فرزند بر پدرش این است که بر او اسم نیکو بگذارد.
بر اساسِ همین شرافتِ حقیقی؛ در أدعیۀ مختلفی از خداوند متعال طلب می‌کنیم که اسم ما را مبدّل مساز :

🔅«رَبِّ لَا تُبَدِّلِ اسْمِي‏؛ 📚 إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج‏2، ص695»
🔅«اللّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِک مِنْ أَنْ تُبَدِّلَ اسْمِي‏؛ 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏4، ص552»


•◄➋ به همان قوّت که فارغ از خَیر و شرّ بودنِ موجود، «وجود»؛ خالصۀ هر «موجود»ی بوده،
و «وجود»؛ جلوه‌ای از جلواتِ حضراتِ «عَیْنُ الوُجود؛ 📚مشارق الأنوار، ص76» و «مَبْدَأُ الْوُجُود؛ 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏25، ص174» یعنی ☜ شخصِ ائمه اطهار علیهم السلام است و ظلّ حقیقیِ آن می‌باشد؛

👈🏻 حقیقت و خالصۀ اسم افراد نیز، فارغ از خَیر و شرّ بودنشان،
و فارغ از لفظ و حروفی که آن اسم را تشکیل می‌دهد؛
ظلّ حقیقیِ «أسماء الحسنی» بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام است.

که در عالَم کثرت، و مطرحِ شدنِ زوجیّت، و هویدا شدن جنسیّت مرد و زن در بین بنی آدم؛

◦•● اسمِ 《علی》؛ شاخصۀ أسامی مذکّر،
◦•● و اسمِ 《فاطمه》؛ شاخصۀ أسامی مؤنّث
هستند.


⏎◉ الغرض؛
حضرت سیّد الشهداء علیه السلام این حقیقت را به مَنَصۀ ظهور می‌رسانند، پس؛

❁ نامِ مبارکِ تمام پسرانِ حضرت سیّد الشهداء (ع)؛ 《علی
❁ نام مبارکِ تمام دخترانِ حضرت سیّد الشهداء (ع)؛ 《فاطمه

است.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
◼️

🔔 یادآوری:

اسم اکثر اشیاء، بعد از بودنِ آن اشیاء، و از بیرونشان، به آنها منسوب می‌شود. شیئی را داریم، بعد آن را بین خودمان قرارداد می‌کنیم که نامش چنین باشد.
امّا بعضی از اشیاء که در اعلی درجه یا در مقابل، در أَدنیٰ دَرَکه هستند، نامشان، وصفشان است. یعنی از اینکه وصفشان خاصّ است، نامشان خاصّ خواهد شد.
(شرحِ این مطلب را در #کانال_معرفة_الحق مطالعه بفرمائید 👈 https://t.me/ehsannil3/186 )


⬛️ "شام
نام این سرزمین، از عالَمِ باطن، تا عالَمِ ظاهر، آمده است. و وصفی است که به اسم، ظاهر شده. دقت بفرمائید:

◾️"شامّ"؛ اسم فاعل از ریشۀ "شَئَم" به معنای بدبختی است که در فارسی هم برگرفته از عربی می‌گوئیم: فلان چیز «#شوم» است که این لفظ، لغتی عربی است که بصورتِ "الشُّؤم" نوشته و خوانده می‌شود.

◇ اسم فاعل وقتی بی‌زمان ذکر شود؛ صفتِ حالیه واقع می‌شود و دوام آن صفت را می‌رساند.➴
⦿ "شامّ" صفتِ بدبختی است. و الف و لامِ «الشامّ»؛ تمام الف و لام‌هایِ متصوّر است. یعنی از اینکه شخصِ «شوم بودن» است (با الف و لامِ معرفه)؛ الف و لامِ جنس نیز هست که جنسِ "شوم" بودن می‌باشد. و نیز الف و لامِ استغراق نیز هست که هر بدی و شرّی و شومی، چیزی از آن است.

◾️این واژه (الشامّ)؛ بر ضدّ «الیُمْن» و «البرکة» است. «مَشئَمَة» نیز از همین مادّه است که در قرآن می‌خوانیم:

💎 【و أَصْحابُ «الْمَشْئَمَةِ» ما أَصْحابُ «الْمَشْئَمَةِ»】💎
گروه ديگر شقاوتمندان و شومانند، چه شقاوتمندان و شومانى!
(سورۀ واقعه،آیۀ ۹)

▪️بیان «ما»ی استفهامی در 《«ما» أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ》 نشان از بی حدّ و حصر بودنِ مَشئمَت و شوم بودن دشمنان آل الله(ع) است. که در یافتنِ شوم بودنِ این خبیثان، متوقّف به حدّی مَشو. که به بیحدّی حضرات آل الله(ع)، دشمنانشان در عداوت، بی حدّ هستند.

◾️ قرآن 《أَصْحابُ «الْمَشْئَمَةِ»》 را معرفی می‌فرماید:

💎 【و الَّذينَ كَفَرُوا بِآياتِنا هُمْ أَصْحابُ «الْمَشْئَمَةِ»】💎
🔹و آنها كه به #آيات ما كافر شدند اهل شومى و شقاوتند.
(سورۀ بلد، آیۀ ۱۹)

👈🏻 آیۀ اکبر خداوند، که حقیقتِ آیاتِ الهی است؛ ائمۀ اطهار(ع) هستند که حضرت مولی(ع) می‌فرمایند:

🔅『 مَا لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ آيَةٌ هِيَ أَكْبَرُ مِنِّي‏』🔅
برای خدای عزّوجلّ آیه‌ای بزرگتر از من نیست.
(📚الكافي- ط - الإسلامية، ج‏۱، ص: ۲۰۷)

◆ «اصحابِ مشئمة» کسانی‌اند که کافر به ائمۀ اطهار(ع) هستند.

◾️پس ؛
کسانی که کافر به أباعبدالله الحسین (علیه السلام) شدند و به کفرشان، خودشان از سلسلۀ هستی خارج بوده، امّا حقیقة الحقائق، اصل الدین، حضرت سیّد الشهدا(ع) را خارج از دین نامیدند و «خارجی» خطاب کردند؛ اینها «أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ» هستند و «شامّ» که از همین ریشۀ «شئم» است سرزمینی است که وَسمِ نامِ خویش را از اصحابش دارد.
(یعنی داغی از اصحابِ مشئمه بر این سرزمین خورده و نامش "شامّ" شده).

▪️حضرت سیّدالشهداء (علیه السلام)، «أبا عبد الله» یعنی پدرِ عبودیّت و عبادت می‌باشند؛ فرزند بزرگوار ایشان که سرّ حضرتشان است («الولدُ سِرُّ أبیه»)، حضرتِ «زین العابدین»(علیه السلام) هستند.

🌕 زینت در عالم نور، باطنُ البواطن و جلال را به ظاهرُ الظّواهر و جمال، ممدود ساخته و ظاهر می‌کند. یعنی او اشدّ از باطن و جلال، ظاهر می‌گردد.

کربلا و عاشورای أبا عبد الله (عليه السلام) حقیقت است و در وحدتِ «لا هو إلّا هو»، مصائبش به فرمایش خداوندِ عظیم، 《مُصیبةً ما أعظمَها》 است.
مصیبت، جلال است و در خلوت. امّا عزا و اسارتِ جمالِ آن جلال است، و در جلوت.
از این رو عزا و اسارت، حقیقتاً اشدِّ مصیبت است و این است که تاج البَکّائین حضرت «زین العابدین» اسارت و عزای «أباعبد الله» (علیهم السلام) را در اشدّ بودن معرفی می‌فرمایند که :

◼️الشّام الشّام الشّام◼️


◾️ولیّ خدا (علیه السلام) به سعه و اطلاقی که دارد به دشمنان مجال می‌دهد. امّا مطلقِ مجال را می‌دهد؛ نه اینکه میدان برای ظلم داده شود. امّا دشمنان خدا در تمام مراتبِ وجودی (فعل، صفات، ذات) شوم بودن و دشمنی را ادامه می‌دهند.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
.

༺•✿#حضرت_محسن (علیه السلام)؛
سرّ مستودع حضرت باریتعالی✿•༻


┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/302
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅


🍃 مطالبی که به مرحمت الهی می‌خوانید؛ بعد از مبانی و مقدماتی است که در #کانال_معرفة_الحق بیان شده است.
( آدرس #کانال_معرفة_الحق 👈🏻 https://t.me/ehsannil3)➪

🔔 ⦿ بنابراین چنانچه آن مطالب و شروح معرفتی، خوانده نشده یا هنوز شبهه و سؤالی در آن خصوص باقی مانده باشد، از خواندن این مقاله اجتناب کنید! ⇰


༺ از آنجا که معرفت به حضرات آل الله علیهم السلام بی حدّ و حصر است و هر مرتبه‌ای از معرفت، تمامِ مقصد، و در عین شخصیِ «مقصد بودن»، تمامِ طریقْ، و قدمی از قدمهایِ معرفتی است؛ بنابراین هر گامی از بیانِ روزی شده را به تمامِ «مقصد بودن»، نظر بفرمائید. هرچند عنوانِ «قـــدم» برای آن برگزیده شد.

شمارش قدمها، به تعداد حروفِ "بسم الله الرحمن الرحیم" آمد. إن شاء الله به حقیقتِ "بسم الله الرحمن الرحیم"، حضرات آل الله علیهم السلام، همۀ این گام‌هایِ معرفتی، شیرۀ جان و شیرازۀ وجودِ محبّین حضرت محسن علیه السلام شود. ༻


•┈••✾•ا◆﷽◆ا•✾••┈•


♦️◆ قدم اوّل ➣●• —---—
▣⇦ احدی را با حضرات آل الله علیهم السلام مقایسه نکنید که می‌فرمایند 🔅 لَا يُقَاسُ بِنَا أَحَدٌ🔅 (📚عيون أخبار الرضا -ع-،ج‏۲، ص۶۶).

❖ از 《لا یُقاس》 بودنِ حضرات آل الله(؏)، فرزندان ایشان، و انبیاء الهی و فرزندانِ ایشان (علیهم صلوات الله) را با کسی مقایسه نکنید که حضرت امام جعفر صادق(؏) در مورد اطفال انبیاء(؏) می‌فرمایند :

『 لَيْسُوا كَأَطْفَالِ النَّاسِ』
آنها مانند اطفال مردم نیستند.
(📚 من لا يحضره الفقيه، ج‏۳، ص۴۹۰)


♦️◆ قدم دوّم ➣●• —---—
❖حضرات آل الله علیهم السلام «مِن دون الله» نبوده بلکه خودیّت حضرت حقّ هستند که در زیارت حضرت مولی (؏) می‌خوانیم ◣『 السلام علی نفس الله تعالی』◥ .
❖بنابراین ولایتشان، عیناً ولایتِ خداوند است (عین شخصی و نه عینِ تطبیقی) که می‌فرمایند ◣『 وَلَايَتُنَا وَلَايَةُ اللَّهِ』◥ (📚 الكافي، ط - الإسلامية،ج‏۱، ص۴۳۷).
❖و #ولایت، خودِ حضرات آل الله علیهم السلام هستند که حضرت مولی علی (؏) #امامت که خودیّتِ امام است را ولایت معرفی می‌فرمایند که ◣『فَهِيَ‏ عِصْمَةٌ وَ «وَلَايَــة»』◥ (📚بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏۲۵،ص۱۷۰).


♦️◆ قدم سوّم ➣●• —---—
▣⇦ ولایتِ خداوند، خدائیت و فعلیّت محضۀ حضرت حقّ تعالی است.


♦️◆ قدم چهارم ➣●• —---—
« #احسان » ؛ ولایت خداست که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند ◣『الإحسان؛ ولاية أمير المؤمنين ؏』◥ (📚 تفسير نور الثقلين، ج‏۳، ص۸۰).


♦️◆ قدم پنجم ➣●• —---—
اسماء حقّ تعالی، #توقیفی است. در این خصوص مطالبی در #کانال_معرفة_الحق بیان شد. از جمله می‌توانید به لینک زیر رجوع بفرمائید.
(#اسماء_توقیفی 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/186)

❖ به تلخیص: اسماء حقّ تعالی «حُسنیٰ» است. بدین معنا که عینِ شخصیِ ذات حقّ، و برخاسته از اوست. و نه اینکه از بیرون ذات، بر او واقع شده باشد. و از این رو، محدود به تعیّن و حدِّ اسم نیست. بلکه در عینیّتِ حقیقی با مسمّاست. در نتیجه در همان نقطۀ افتراق با مسمّا، عینِ شخصی اوست.


♦️◆ قدم ششم ➣●• —---—
اسماء حضرت حقّ تعالی که همگی «حُسنیٰ» می‌باشند، حضرات آل الله علیهم السلام هستند که می‌فرمایند ◣『نَحْنُ وَ اللَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنیٰ‏』◥ (به خدا قسم ما اسماء الحسنیٰ هستیم / 📚الكافي، ط - الإسلامية،ج‏۱، ص۱۴۴).

❖بنابراین اسماء حقّ ، یک لفظ نیست. بلکه حقیقت است و شخص است و آن شخصِ شخیص ، نفْسِ خداوند است که حضرات محمّد و آل محمّد می‌باشند (صلّی الله علیه و آله و سلّم).
اینکه بعضی می‌گویند حضرات (ع) صرفاً مَظهَرِ اسماء الحسنی می‌باشند؛ معرفت صحیح نیست!
بلکه دقیقاً شخصِ اسماء الحسنی هستند و عبارتِ حدیثِ فوق واضح است.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔹

♦️◆ قدم هفتم ➣●• —---—
اسمِ ظاهریِ اسماء الحسنی، برخاستۀ از حقیقت و نفْسِ ایشان است.

❖ یعنی اسماء و القاب و کُنیۀ حضرات آل الله علیهم السلام ، همگی از مسمّا و حقیقتِ ایشان متجلّی است. و نه اینکه اسمِ حضرات (؏) مانند اسماء ما سوایِ ایشان باشد که از بیرون آنها بر وجودشان جعل و واقع، و یا قرارداد شده باشد.
و این مهمّ را در بعضی از مقالات متذکّر شده‌ام که چون این مطلب برای حضرات اسماء الحسنی(ع) وجود دارد، متصلاً به وجودِ ایشان، خواصّ یارانِ حضرات، [و در مقابل] خواصِّ دشمنان آل الله (ع) نیز اسمائی برخاسته از کُنه وجودِ خویش دارند. و نامشان، وصفِ ایشان است.
(اسرار #اسم و #اسم_گذاری مقالهٔ جدا می‌طلبد. و این مقوله، لطائفِ عمیق دارد که إن شاء الله در آینده بیان می‌شود)

که مثلاً ؛
▫️برای حضرت #جابر (ع) (جابر بن عبد الله انصاری) بیان شد که ایشان «جابر» است و جبران کنندۀ در راه ماندگان به عاشورایِ حسینی (ع).
▫️یا برای حضرت حرّ (ع) بیان شد تمامِ حرّیّت و آزادگی است.
یا در مقابل ؛
▪️برای #ابن_ملجم ملعون بیان شد که او، اصلِ لجام زدگی است. سراسرِ وجودِ خبیثش، لجامْ زدۀ هوایِ نفس است.
▪️یا #زجر که آزاردهندۀ حضرت رقیه سلام الله علیها بود. که نامِ او، وصفِ اوست و لغت «زجر کشیدن» و زجر کشیدنِ هر موجودی، چیزی از خباثتِ این ملعون است.

پس دقت کنیم که مبادا اسماء حضرات آل الله (؏) را با احدی قیاس کنیم که بقولِ مطلق فرمودند 💠 لا یُقاس بنا احدٌ💠 (احدی، در هیچ وجهی از وجوه با ما آل الله ؏ مقایسه کرده نمی‌شود./ 📚عيون أخبار الرضا -ع-، ج‏ ۲، ص۶۶).


⇦ پس بدانیم :
در مورد #اسماء_توقیفی حقّ تعالی پیشتر در #کانال_معرفة_الحق مطالبی روزی شد. همان مطلب در مورد اسماء و القاب و کنیه حضرات اسماء الحسنی (علیهم السلام) برقرار است.

مثلاً :
❖اگر اسم مبارکِ حضرت مولی امیرالمؤمنین (؏) «علی» است؛ تمامْ و تمامیّتِ "عُلُوِّ" حضرت حقّ می‌باشند.
❖و اگر اسم مبارکِ حضرت امام محمّد تقی (؏) "جواد" است؛ تمامْ و تمامیّتِ "جوُد" و سخاوت حضرت حقّ می‌باشند.
❖و اگر اسم مبارکِ حضرت امام جعفر بن محمّد (؏) "صادق" است؛ تمامْ و تمامیّتِ "صدق" حضرت حقّ می‌باشند که در زیارتِ شریفشان می‌خوانیم :

🔹 『 وَ صَلِّ عَلَى «الصَّادِقِ عَنِ اللَّهِ» جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ؏』🔹

(قربانِ نام مبارکشان)
دقّت کنیم که فرمودند ◣『نَحْنُ أَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ』◥ (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۸، ص۲۴۲).
که در این مثال؛ «علوّ» و «جود» و «صدق» از خَیرات هستند (یا به بیانِ دقیق، "الخیر" هستند). و اصل و اصالت آن، حضرات آل الله(؏) می‌باشند.


♦️◆ قدم هشتم ➣●• —---—
همین مطلب که در قدم هفتم معرفتی بیان شد، در مورد حضرت 《مُحسِن》 علیه السلام وجود دارد.
حساب حضرت محسن(؏)، حسابِ حضرات آل الله علیهم السلام است که فرمودند:

🔹『 لأَنَّهُ مِنَّا لَا غَيْر ُ فَمَنْ قَالَ غَيْرَ هَذَا فَكَذِّبُوه‏』🔹
ایشان (حضرت محسن علیه السلام) از ما آل الله علیهم السلام است، پس هرکس غیر از این را بگوید، تکذیبش کنید.
(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏۵۳، ص۲۳)

⚠️ با این سخن، حضرات چهارده معصوم (؏) ، پانزده نفر نشده‌اند.
#چهارده بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام #عدد_حقیقی است که در عِدادِ اعدادِ دیگر نیست. بلکه از اطلاق و حقیقتِ خویش مانند اعداد دیگر ظاهر می‌شود امّا در تعیّنِ عددی گرفتار نمی‌گردد. برای همین در عینِ اینکه حضرات آل الله (؏) به چهارده جلوه، متجلّی هستند، یک شیء واحدند. منتها ؛ #واحد_حقیقی. که واحدِ حقیقی، واحدی است که #مطلق_علی_الاطلاق است که از اطلاقِ یگانگیِ خویش در اعداد می‌آید ولی مَشوب و آلوده به حدّ و عَدّ نمی‌گردد.

بنابراین در نفسِ اینکه در چهارده جلوه می‌باشند، یک شخصِ حقیقی‌اند و می‌فرمایند:

🔻«نَحْنُ شَيْ‏ءٌ وَاحِد»🔺
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت،ج‏۲۶، ص۳۱۷)

🔔 شرح و بسط در مورد #عدد_حقیقی ، بیش از اینهاست و لطائف آن، بسیار. امّا چون مقالۀ مستقل می‌طلبد، در اینجا به همین قدر از اشاره اکتفاء کرده شد.

👈 بنابراین در این مرحله، معلوم شد که حضرت محسن (؏) در وحدتِ حقیقی با حضرات چهارده معصوم (؏) هستند و نه فردی در کنار ایشان.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳