کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
318 subscribers
1.8K photos
530 videos
95 files
1.5K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
.

﹏.𐫱حضرت فاطمۀ معصومه (سلام الله علیها)
شفیعۀ مقامِ عصمةُ الّلهی 𐫱.﹏


┅─┅─═✾🍃✾═─┅─┅


🌿۞ اسماء و القاب و کنیۀ حضرات آل‌الله؏ #توقیفی است. یعنی آنچه که بالحقیقة #هستند، در جلوۀ کلّیِ #اسم هم ظاهر و ممدود گشته است.

🍃֎⇦ لقبی از القابِ آل‌الله؏؛ #قائم است. «قائم»؛ اسم فاعل است که چون بدونِ قید زمان بیاید، برای صاحبش، صفتِ حالیه است. یعنی؛ نفسِ قوام مطلقه، ائمۀ اطهار(؏) هستند. چنان که حضرت مولی(؏) می‌فرمایند:

🔹 «إنّما الأئمّةُ قوّامُ اللهِ عَلَى خَلْقِه» 🔹
📚‌نهج‌البلاغة

🍃֎ #قوام؛ چنانچه در ملئیّت و اطلاقِ حقیقی باشد؛
❂☜ به «عَلَی الإطلاق» و «جوشش» و «تجلّی»، ظاهر می‌گردد. از این رو از کَتمِ خلوَت، به خود، أمرِ به قیام می‌کند و می‌فرماید:

💎『 قُمِ اللَّیْل إلّا قلیلاً 』💎
✾ [ای رحمة للعالمین(ص)!]
آن طور بپاخیز؛
که لیلِ کثرت را که چیزی جز اندکی از جلواتِ تو نیست، ترسیم کنی.
📘سورۀ حضرت مُزّمّل(ص)، آیۀ ۲


🌿⇯֎ #وجود؛ برخاستگیِ محضه و قیامِ مطلقه است و چون قوامِ هر موجودی است؛ جز به خودش، قابل تعریف نیست.
و هر موجودی، به قدرِ حظّ خود؛ جلوه‌ای از جلواتِ حضرت وجودﷻ است.

🍃۞ مخاطبِ أمرِ «قُـم»ِ حضرتِ وجودﷻ؛ راسِم موجودات است. و از مقامِ اُولِی الأمر بودنش [یعنی؛ «مبدأ الوجود» بودنش که در حدیث #طارق بیان فرموده‌اند؛ بحار، ج‏۲۵، ص۱۷۴]؛
❂☜ خداوند [به خودِ آل الله؏]، آمِـرِ أمرِ «قُـمْ» می‌باشد.



🔻
نکته:
أمر مطلق؛ #امر_الله است که خودِ ائمۀ اطهار(؏) هستند.
چنان که می‌فرمایند:

🔹«نَحْنُ أَمْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»🔹
📚بحار، ج‏۵۲، ص۴۶

🍃֎⇦ و أمرِ «قُم»، و هر أمرِ دیگری در عالَم وجود، جلوه‌ای از جلواتِ أمرِ مطلق بودنِ آل‌الله؏ است. که؛
❂☜ یا به حیثیتِ اثباتِ «أمر الله» [که «إلّاهو»یِ وجودِ ایشان و جمالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» می‌آیند.

❂☜و یا به حیثیتِ نفیِ «أمر الله» بودنِ خود [که «لاهو»یِ وجودِ ایشان و جلالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» می‌آیند.

🍃֎⇦ به هر صورت؛ هیچ گریزی از حکومت «أمر الله»ی و «اولی الأمر» بودنِ حضرتشان؏ نیست.
🔺


🌿۞ الغرض؛
به أمرِ «قُمِ» مذکور؛ قیّومیّت #مطلقه، به جلوۀ قیّومیّت #معیه، جلوه کرده و عالم ترسیم می‌گردد.
[ر.ک ❂☜ https://t.me/ehsannil3/75]

🍃⇯֎ که شدّتِ قوّام و قائم بودنِ آل‌الله؏؛ آورنده و منشئِ أمرِ «قُم» است.
֎⇦ که اوﷻ که از وساطت و جلالَتِ «أمر الله» بودن؛ در جلالِ اُولی الأمری، به جمالِ مخاطب بودنِ خویش؛ خود به خود أمر می‌کند:«قُـم»،
و «قُـم» نیز طوری از تطوّرات، و شأنی از شئوناتِ خودش است؛
❂☜ به أمرِ «قُم»، از کَتْمِ عصمت و مبدئیّتِ وجود؛ برخاستگیِ وجود را به ظهور می‌آورد.

🍃֎⇦ پس؛
«قُم»؛ ظاهری برای #مبدأ_الوجود و #عصمت بوده، و به عبارتی؛ عَلَی الاطلاق برایِ اطلاقِ حقیقی است.

🌿۞ النّهایة؛
چون آن حقیقت به جلوه آید، شُهره‌اش؛ حضرت #معصومه (سلام الله علیها) و شهر و وطنش؛ «قم» خواهد بود.
که وجه تسمیۀ #قم را همین #قیام فرمودند.
و به عین شخصیِ اینکه حجّت الهی، #قوام_الله است و محکمیِ مطلق؛ قم، حجّت ارض، و موجب استقرار و محکمی آن است (📚بحار،ج‏۵۷، ص۲۱۳).

🌿⇯֎ که می‌فرمایند: قم، حرم ماست(حَرَمُنا)، و در آخر الزّمان، قم؛ مکان أمن عالَم است.
֎⇦ که #حرمنا؛ حرمت جلالی است و مقام خفای وجود که همان «مبدأ الوجود» است.
֎⇦ و #امن؛ قرار أمنی جمالی است که همان، وجود است. چرا که هر کسی و هر شیئی؛ به اصل خویش، آرام است و در أمن و امان. و #اصل و‌ حقیقتِ #موجودات؛ «#وجود» است.


🌿⇯֎ حال؛
☀️#اهل_الآخرة که به حدِّ «#امن» آرام گرفته‌اند؛ به طلبِ جنّت، متوقف می‌شوند.

💫☜ اما #اهل_الله که بی‌قرارِ «#صاحب_امن» هستند؛ طلبشان بیش از جنّت أمن و امان (یعنی وجود، یا به بیانی؛ #اخلاص و توحید) می‌باشد. پس برای جلالتِ جنّت و وجود، #شفیع می‌طلبند. تا در جلالتِ حقّﷻ، که همان عصمت و اطلاق است؛ سیر کنند.

و شفیعِ #اهل_الله، کسی نیست جز آن که معصومهٔ آن حقیقت است.
یعنی آن که آینهٔ تامّ و تمامِ #عصمةالله است.‌
و در بکارتِ #وحدت و‌ خفای جنّتِ وجود؛ #شفیعه می‌باشد.

[ ⚠️⁩ وجهی برای مجرّد ماندنِ حضرت معصومه(س)؛ تجرّدِ مقام خفاست که به اشاره بیان شد. و إن شاء الله بدانیم که ایشان(س) را با احدی قیاس نکنیم!]


🍃۞ بنابراین شهر قم؛
ظاهری برای حضرت معصومه(س) است.
🤌🏻֎⇦ و بالواقع؛ تخصّصِ تخصیصیِ حضرتشان(س)؛ #دستگیری از موحّدین است. و‌ آنان را از مقامِ ولایت و توحید و #اخلاص؛ به جلالت و مقام عصمت و‌ #کمال_الاخلاص سیر می‌دهند.

🌿⇯֎ ازین رو؛
🍃☜ شفیعهٔ «#في الجنّة»اند (و نه صرفاً «للجنّة»)، چنان که در زیارتِ شریفشان می‌خوانیم:

🔻«إشفعي لنا #في الجنّة»🔺







🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
#اللهم_عجل_لولیک_فرج
#ماه_ذی_القعده
"مناسبت های ماه ذیقعده"

۱. #اول_ذیقعده ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها

۲. #اول_ذیقعده مرگ اشعث بن قیس کندی ملعون لعنت الله علیه و مرگ شلمغانی ملعون

۳. #دوم_ذیقعده سالروز ازدواج نورانی امیرالمؤمنین علیه السلام با حضرت ام البنین سلام الله علیها

۴. #دوم_ذیقعده بزرگداشت فواطم بنات موسی بن جعفر علیهم السلام

۵. #سوم_ذیقعده بزرگداشت دختران موسی بن جعفر علیهم السلام

۶. #چهارم_ذیقعده بزرگداشت پسران موسی بن جعفر علیهم السلام

۷. #پنجم_ذیقعده روز تجلیل از امامزادگان و بقاع متبرکه
و روز بزرگداشت حضرت صالح بن موسی الکاظم علیهما السلام
#پنجم_ذیقعده وفات سید بن طاووس

۸. #پنجم_ذیقعده عقد زمینی امیرالمؤمنین و حضرت زهرا سلام الله علیهما

۹. #ششم_ذیقعده ولادت حضرت شاهچراغ علیه السلام

۱۰. #هفتم_ذیقعده بزرگداشت حضرت ام محمد سلام الله علیها مادر حضرت شاهچراغ علیه السلام

۱۱. #هشتم_ذیقعده بزرگداشت حضرت حکیمه بنت موسی علیهماالسلام

۱۲. #نهم_ذیقعده بزرگداشت حضرت محمد بن موسی و حسین بن موسی علیهم السلام

۱۳. #دهم_ذیقعده بزرگداشت حضرت حمزه بن موسی علیهماالسلام

۱۴. #یازدهم_ذیقعده ولادت امام رضا جان علیه السلام

۱۵. #دوازدهم_ذیقعده بزرگداشت حضرت نجمه خاتون سلام الله علیها مادر امام رضا علیه السلام و حضرت معصومه سلام الله علیها

۱۶. #سیزدهم_ذیقعده بزرگداشت اولاد امام رضا علیه السلام

۱۷. #سیزدهم_ذیقعده مرگ ابن تیمیه حرانی ملعون
و مرگ احمد بن طولون ملعون

۱۸. #چهاردهم_ذیقعده چهاردهم ذیقعده بزرگداشت حضرت فاطمه بنت الرضا علیهماالسلام

۱۹. #پانزدهم_ذیقعده روز لعن دشمنان اهلبیت علیهم السلام (سیصد و دهمین روز سال قمری)

۲۰. #هجدهم_ذیقعده ترور مرحوم ناصرالدین شاه

۲۱. #بیست_وسوم_ذیقعده شهادت امام رضا جان و روز زیارتی حضرت رضا علیه السلام

۲۲. #بیست_چهارم_ذیقعده سال ۳۱۰قمری مرگ منصور حلاج ملعون و مرگ زبیر بن بکار ملعون سال ۲۵۶هجری قمری

۲۳. #بیست_وپنجم_ذیقعده حرکت امام رضا علیه السلام از مدینه به طوس

۲۴. #بیست_و_پنجم_ذیقعده دحوالارض
ولادت حضرت ابراهیم علیه السلام
ولادت حضرت عیسی علیه السلام
ولادت جناب محمد بن ابی بکر علیه السلام و لعنة علی ابیه

۲۵. #اواخر_ذیقعده شهادت حضرت مالک اشتر نخعی علیه السلام

۲۶. #آخر_ذیقعده شهادت امام‌ جواد الائمه علیهم السلام
.

༺•اا۞مقام غریبُ‌الغربائیِ
مولیٰ‌علے‌ّبن‌موسے‌‌ٰالرّضا؏۞اا•༻


┈•اا✾•🍃🌼🍃•✾اا•┈
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://www.instagram.com/p/CQZbEs-iFPq/?utm_source=ig_web_copy_link
┈•اا✾•🍃🌼🍃•✾اا•┈
𑁍࿐


(#اشاره)

🕊۞‌قوّت اهل معرفت برای «شاه غریبان» دانستنِ امام هشتم؏؛ ورایِ آن است که صرفاً در سلامی؛ وجودِ مبارک ایشان را «غریب‌الغرباء» بخوانند.
༺𒆳
🌿۞حضرات نفْس‌ُالله‌تعالیٰ؏؛
حسب روایتِ شریفِ «نحن و اللهِ الأسماء الحسنیٰ»؛ أسماء حسنایِ حضرت حقّﷻ هستند.
و أسماء حسنای باریتعالی؛ #توقیفی‌اند، بدین معنا که حقیقتِ ذات و متجلّی از ذات و نفْسِ حقّ‌اند، چنان که در أدعیه می‌خوانیم:

🔻«یا الله! ُ أَسْأَلُكَ بِأَسْمَائِكَ وَ مُنْتَهَاهَا الَّتِي
مَحَلُّهَا فِي نَفْسِك‏
»🔺
✾خدایا! از تو به اسماء تو و منتهایِ آن‌ها
که محلّ آن در نفْسِ توست، می‌خواهم.

📚 إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج‏۱،ص۴۴۰

🌿۞بنابراین؛
أسماء‌الله و أسماء‌ و القابِ حضرات أسماء الحسنیٰ؏؛ نفس و باطنُ‌البواطنِ حضرت حقّ‌اند که تا ظاهرُالظواهر جلوه‌گرند.
.
🌿۞القصّه؛
لقب امام هشتم؏؛ «رضا»ست.
آن رضائی که حضرت سیّدالشهداء؏ در دعای عرفه، به نفسِ شهادت به حقّﷻ - که شهادتِ خود بر خودیِ حضرات نفس‌الله؏ ست -؛ می‌فرمایند:
.
🔻«تَقدّسَ رضاک أن تکونَ لَهُ علّةٌ مِنک» 🔺
✾رضای تو مقدّس ست که [حتّی] خودت علّت آن باشی.
༺𒆳
🌿⇯⇦کافِ «رضاک»؛
❂☜اشاره به ذات حقّﷻ است.
و با اینکه مقامِ ذات؛ علّتِ تمام معلول‌هاست، امّا می‌فرمایند؛ رضای حقّﷻ حتّی ماورای آن ست که ذات حقّﷻ علّتش باشد.
البته نه به این معنا که - العیاذُ بالله - ذات حقّﷻ کوچک‌تر از «رضا»ست!
بلکه #مقام_رضا؛
🍃֎⇦مقامِ قدّوسیّتِ محضه، لا تعیّنی، و اطلاقِ ذاتِ حقّﷻ است.

🌿۞#مقام_رضا؛ خودِ «لاتعیّنی» ست، نه اینکه «#رضا» امری باشد که «لاتعیّن» ست!
(🔔دقّت میخواهد!)

«رضا»؛ فراتر از حیطۀ مفهوم و مصداق است. «رضا»؛ شخصِ حقیقی است، شخصِ «اطلاق» است، شخصِ «لاتعیّنی». و نه اینکه مقامی باشد که مطلق و لاتعیّن است.

🌿۞ حضرت علی بن موسی الرضا؏؛ خودِ «رضا» وُ لاتعیّنی و اطلاقِ ذات حقّﷻ هستند.
𑁍࿐
🍃۞الغرض؛
اگر ذات حقّﷻ؛ «هُو»ی غائب است و «غریب»؛ ذاتیّت حقّﷻ که لاتعیّنیِ اوست؛ «رضا»ست، که شخصِ آقاجانمان علے‌ّبن‌موسے‌‌الرّضا؏ می‌باشند. این است که «شاه غریبان» و «غریب الغرباء» هستند.

🌿⇯⇦اینچنین ست که عارفان حقیقی دریافته‌اند که #مقام_رضا؛ فنای از فناست.
و #مقام_تسلیم که خودِ فناست، تحتِ آن و جلوه‌ای از جلواتِ آن است.

🌿۞النّهایة، مقام رضا؛
🔻֎اوّلاً و تماماً و مطلقاً؛ تسلیم بودنِ ذات حقّﷻ برای ذاتیّت و شخصیّتِ خویش، یعنی؛ حضرات آل‌الله؏ است.֎🔺

مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان


🦋🖊#احسان_الله_نیلفروش_زاده


↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋

🍃
.
.
༺֎• یَا سَرِیعَ الرِّضا!
إغْفِرْ لِمَنْ لاَ یَمْلِکُ إلاَّ الدُّعاء•֎༻

─┅─═✾☀️✾═─┅─
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
─┅─═✾☀️✾═─┅─


💎 #سرعت به معنای #شتاب است.
▪️ با معیارات عالم حدود وقتی در مورد #سرعت صحبت میشود؛ موارد زیر در نظر می‌آید:
محرِّک، متحرِّک، حرکت، مبدأ، مقصد

بنابراین تا کلمۀ "سرعت" بیان میشود؛ ذهنِ آلوده به حدّ، دنبالِ این پارامترها میگردد و بدون آن، سرعت برایش نامفهوم است.

🔅امّا حقیقت همۀ امور، نور و عالم نور است. نورِ حسّی را عرض نمی‌کنم که آن نیز محدود است. بلکه نورِ حقیقی که #صمد می‌باشد، منظور است؛ که خودش، نفسِ پُری و بیحدّی است.

💎مثالی برای سرعت در مرتبۀ فعل بخوانیم:

قرآن می‌فرماید:

『 وَ سارِعُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُم‏』
و بشتابيد به آمرزشى از پروردگارتان‏.
(سورۀ آل عمران، آیۀ ۱۳۳)

که نفسِ این سرعت، خودِ #مغفرت است و نه جابجا شدن از جائی به جائی. مغفرت؛بازگشتِ مطلقه است. بازگشت مطلقه که بیان میشود، بازگشتِ از جائی به جائی منظور نیست. در نفسِ اطلاق و در صمدیّت، آن بازگشت بایستی تصوّر شود. که «مغفرت»؛ خودیّت و نفسِ الله تعالی است و خداوند اهلِ مغفرت است که در ادعیه آمده است:

🔸«إِنَّكَ‏ أَهْلُ التَّقْوى‏ وَ "أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ"»🔸
(صحیفۀ سجادیه علیه السلام، دعای ۱۲)

مغفرتی که در ذهن اکثر افراد است، آن نقطۀ تجلّی مغفرت، در مقامِ فعل است که مستغفر را به سمتِ غفّار می‌یابی.

💎و امّا #سریع را در مرتبۀ صفت و ذات دقت بفرمائید؛

🔹خداوند «سریع الحساب» است (【وَ اللَّهُ سَريعُ الْحِسابِ】 / بقره، ۲۰۲)

دقت بفرمائید که نمی‌فرماید "سریع المحاسِب" است (محاسِب یعنی حساب کننده). آنکه صد البته که خداوند محاسِب هم هست. ولی مطلب فراتر است!
اگر صرفاً "محاسِب" باشد، زود به حسابها میرسد. سایرین هم حسابرس هستند، امّا او در حسابرسی سریع است.
بلکه مطلب در این اسمِ شریف در دقتی فراتر باید دیده شود.
و آن در واسطهٔ حقیقیِ 《حساب》 است.
"#الحساب" واسطۀ حقیقی برای مُحاسِب و مُحاسَب است و خلوَت و جلوَت را به فراگیری و حقیقت خویش دربر دارد و طرفینِ حساب، جلوه‌ای از جلواتِ اویند.

سرعتِ "سریع الحساب" حقیقی است و به صمدیّت واسطه که "الحساب" است، می‌باشد.
یعنی کینونتِ محاسِب، مُحاسَب، و حساب؛ همه جلواتِ خودِ 《الحساب》 هستند.

دقت شود که متعلَّقِ حساب را عرض نمی‌کنم که گفته شود "شرّ" و "شرور" کجا جلواتِ خداوندند؟!(العیاذ بالله)
بلکه خالصۀ محاسِب و محاسَب، که آن، 《الحساب》 است، منظور است.

▫️الحساب》 چون کینونت و خالصۀ محاسِب و محاسَب است؛ نفسِ "سریع" است و نفسِ #سرعت در حساب است.
یعنی در حساب‌هایِ عالم ظلمت، مُحاسِب، کینونتی دارد و مُحاسَب، کینونتی دیگر. و بعد به واسطۀ #حساب، محاسَب را حسابرسی می‌کنند. نفسِ همین تثلیث، کُندی و عدم سرعت است.

امّا سرعتِ حقیقی حساب آن است که در کینونَت، همه را گرفته باشد. پیش از اینکه مُحاسَب و بلکه مُحاسِب به اشاره بیاید، 《الحساب》 نَفْسِ آنها می‌باشد.

ائمۀ اطهار(ع) 《نفسِ واحده》 هستند. یعنی نفْسِ حضرت باریتعالی که سایر نفوس، به نحوِ انشاء، مُنشَأ از حضرتشان است.
(شرح این مطلب در #کانال_معرفة_الحق و بالخصوص در مباحث توحید بیان شده و می‌توانید رجوع بفرمائید)

👈 قبول کنندگانِ ولایت ائمۀ اطهار(ع)، فانی در حضرات(ع) هستند. چنین کسانی به همان مرتبۀ فنایشان، در تعیّنِ محاسَب نبوده، بلکه در نفسِ 《الحساب》 هستند. بنابراین دیوانِ محاسبه برایشان گشوده نمی‌شود که فرمودند:

🔻«مَن أحبّ علیّاً(؏) لم یُنشر له دیوان»🔺(📚بحار الانوار،ج۲۷،ص۱۱۵)
که ؛
🔻«اللهُ یرزق من یشاء بغیر حساب»🔺 (نور،۳۸)

پس إن شاء الله دقت شد که دیوان محاسبه گشوده شدن، یک امر ثانوی نیست. که حالا که محبّ و مقرّ به ولایت هستی، «در نتیجه» برایت دیوان محاسبه باز نمیشود.
خیر! به نفسِ محبّ بودنت، به نفسِ مقرّ به ولایت بودنت، مافوقِ محاسبه هستی که فرمود:

🔹 『... وَ مَن يَتَّقِ اللَّهَ يجَْعَل لَّهُ مخَْرَجًا
وَ يَرْزُقْهُ <مِنْ حَيْثُ لَا يحَْتَسِب‏>
...』🔹
و هر كه از خدا پروا كند، براى او راه خروجى [از گناه و مشكلات‏] پديد مى‏‌آورد.
و او را از جايى كه حساب نمی‌کند روزى مى‏‌دهد ...
(سورۀ طلاق، آیات ۲ و ۳)

(اهل دقت!
در ضمن؛ "#سریع" صفت مشبهه بوده و فاعل و مفعول را گرفته. بروید آنجا که باید رفت ...!)

🔸«سریع الحساب»؛ وصف و بیانِ #حساب_مطلق است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻

☀️
☀️

🔷 و امّا در مورد 《سَریع الرضا》، به همان منوال که بیان شد؛
#راضی (رضایت دهنده) و #مرضی (رضایت داده شده) و مابِهِ الرضا (یعنی موضوعی که بر سر آن رضایت باید باشد)، همگی جلواتِ 《الرضا》 هستند.

🔸سَریع الرضا》؛ وصف و بیانِ 《#رضای_مطلق》 است.


🔰 «سریع الحساب» جلوه و جمالی از 《سَریع الرضا》ست.
الرضا》؛ جلال و بیقراری و لاتعیّنیِ «الحساب» است. و «الحساب»؛ قرار و علّت هر معلولی است و :

🔻«الهی! تقدّس رضاک أن تکون له علة منک»🔺
خدایا! رضایِ تو مقدّس از آن است که حتّی خودت علّت آن باشی.
(📚دعای عرفه)

👈🏻#الرضا》 شخص حقیقی است. آن است که حقیقتِ نفسِ مطمئنه است. نفسِ مطمئنه که به فرمایش قرآن، خودش «راضیةً مرضیة» است(فجر،۲۸).
🔳 ائمۀ اطهار(علیهم السلام) شخصِ 《#الرضا》هستند که در عین اینکه شخصِ واحدِ حقیقی هستند؛ 《الرضا》 بودنشان، به جلوۀ حضرت علی بن موسی(روحی فداهما) متجلّی است.


💠«يَا سَرِيعَ الرِّضَا!
اغْفِرْ لِمَنْ لَا يَمْلِكُ إِلَّا الدُّعَاء
»💠

مغفور او بودن، قبول و پذیرش 《#سریع_الرضا بودنِ》 اوست. که آن مقامِ حضرت علی بن موسی الرضا(علیهما السلام) است.
آنانکه قبول امامت و ولایت حضرتشان را نمودند، در مقام رضا و غفران حضرتشان، بدانند یا ندانند سایر ائمۀ اطهار(ع) را پذیرفتند.



🍃 آقا جانم!
یا علی بن موسی الرضا!

خیز و نقاب بر گشا پردگیان ساز را
نغمهٔ تازه یاد ده مرغ نوا طراز را
حرف نگفتهٔ شما بر لب کودکم رسید
از من بی زبان بگو خلوتیان راز را





#امام_رضا علیه السلام
#قرارهشت
#سریع_الرضا
#سریع_الحساب
🖊 🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده


─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋

‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
.

༺֎• اذن دخول میکدۀ طوس؛ «یا عـﷻـلے‌ّ؏» است •֎༻

(جرعه‌ای از شرابِ🔻『 أنا اَصغَرُ مِنْ رَبّی بِسَنَتَیْن』🔺)

•┈┈••✾•🍃🔆🍃•✾••┈┈•
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
•┈┈••✾•🍃🌻🍃•✾••┈┈•


﹏.𐫱 ﷽ 𐫱.﹏
🦋

🔲 حضرات آل الله علیهم السلام نفسِ حضرت باریتعالی می‌باشند که در زیارتِ حضرت امیرالمؤمنین(ع) با این انشاء عرض سلام می‌کنیم:

💎〖 السَّلَامُ عَلَى نَفْسِ اللَّهِ تَعَالَى〗💎
سلام بر خود حضرت الله تعالی.
(📚 بحار الأنوار ، ج۹۷، ص۳۳۱)

تمام صفات باریتعالی، نفسِ اوست و عین ذات حضرت حقّ است. عزّت و کبریایی نیز عینِ ذات اوست و نه بعد از ذات و منفک از آن.
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند:

🔻«نَحْنُ عِـزَّةُ الله وَ کـبــْرِيَــاؤُهُ»🔺
ما، عزّت خداوند و کبریایی (و بزرگی) او هستیم.
(📚دلائل الإمامة- ط - الحديثة، ص۲۷۰)

💢 کبریایی حقّ، بزرگیِ مطلق است، بنابراین؛ «خالصۀ» هر بزرگی و کِبَری، در هر موضع و وضع و موضوعی، رشحه‌ای از رشحاتِ کبرایی حقّ است.
بیانِ ضمیر «نَحْنُ» در فرمایش نورانی فوق، اشاره به مرتبۀ نفس حضرات آل‌الله(ع) دارد و چون اشاره به نفس فرمودند پس؛
عزّت و کبریایی بودنِ ائمه اطهار(ع) یک امرِ عارض بر ذات حضرتشان نیست، بنابراین؛ امرِ افاضۀ حدّی، و اکتسابی هم نیست که گفته شود این فضائل به حضرات(ع) داده شده است یا به نحوی از اکتساب، کسب کردند.

👈 🎯حضراتِ نفس الله تعالی(ع)، شخصِ حقیقیِ «کِبرایی مطلقه» هستند.

⤴️ این مهمّ، یک مطلب مبنایی در اعتقادات است و سایر مطالبِ این خصوص، بایستی با این مبنا و محور درک شود.

یعنی اگر در موضوعی، مطرح شود که ائمه اطهار(ع) کوچکی کرده‌اند یا در حدیثی یا روایتی، تصریحاً اذعان به صغیر بودن داشته (مثل ثقل اصغر بودنشان در حدیث ثقلین) یا جنسِ تصغیر تصوّر شود (مثلِ ازدیاد علمشان در شب جمعه، که العیاذ بالله شبهۀ نداشتنِ آن جولان دهد، یا ضعفِ بدنی که در حدیث کساء مطرح شده است)؛ همگی به محوریّت و مبنایِ «کبریایی مطلقه» بودنِ ائمه اطهار(ع) بایستی نظر شده و لطیفه و وجهِ آن تصغیر، کشف گردد. و در این اعتقاد، محکم و استوار باید بود که ائمه اطهار(ع) - که «مِن دون الله» نبوده بلکه نفس و ذاتِ باریتعالی می‌باشند (و فراتر اینکه؛ نفسیّت و ذاتیّت و شخصیّت و هویّت و عَین و چشمۀ حیاتِ دائمیِ ذاتِ صمدانیِ حقّ هستند)-؛ کوچکیِ حدّی هرگز به ساحتِ مقدّس‌شان راه ندارد،
بلکه از اینکه، وجودِ ذی جودشان، مطلق است (و فراتر اینکه؛ شخصِ «اطلاق» می‌باشند)؛ به اینکه رهایی محضه هستند، بر اطلاق خویش نیز اطلاق دارند (یعنی؛ علی الاطلاق می‌باشند). پس در مرتبۀ وجودیِ «علی الاطلاقـ»ی خویش، نزولِ اجلال کرده و به قوّتِ کبریایی مطلقِ شخصیِ وجودشان، تصغیر لبّی دارند و مثلاً در حدیثِ ثقلین، به جلوۀ «ثقلِ اصغر» ظاهرند در حالیکه؛ قرآن که کلام الله است و «ثقل اکبر»؛

⇦◈اوّلاً شیئی جز جلواتِ تنزیلیۀ «کلمة الله» بودنِ ائمه اطهار(ع) نیست.

⇦◈ ثانیاً «اکبر» بودنِ «ثقل اکبر»، طوری از اطوار، و رشحه‌ای از رشحاتِ شخصِ کبریاییِ مطلقه - یعنی حضرات ائمه معصومین(روحی لذکرهم الفداء) می‌باشد-.
✓ یعنی قرآن، به واسطۀ کبریاییِ مطلقه - که شخصِ ائمه اطهار ع هستند- اکبر از ائمه اطهار(ع) است ( و وجهِ «اکبر» بودن آن، مقامِ تفصیل بودن آن است که در مقالات دیگری بایستی شرح داد).


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🔅

پس؛ 📖 قرآن کریم، در همان مبتدایِ اکبریّتِ «ثقل اکبر»، جیره خورِ خوانِ مصدرِ کبریایی مطلقه (یعنی؛ حضرات آل الله علیهم السلام) است و این در حالی است که چون قرآن، جلوه‌ای از جلواتِ آل الله(ع) است؛
«ثقلِ اکبر» بودنِ آن، 👈🏻 بزرگیِ خود بر خود حضراتِ کبریاء الله و کلمة الله(علیهم السلام) می‌باشد
و این، تجلّی خود بر خود؛ 👈🏻 صفتِ 【نورٌ علی نور】 حضرات آل الله(ع) است که در آیۀ نور (آیۀ ۳۵ سورۀ نور)، به بیان، منوّر گشته.


💠 بعد از این حقیقت، اشاره‌ای شود که افضلیّت در عالَم بیحدّی و نور و وحدت، به مثابۀ افضلیّت در عالَم حدود و ظلمت و کثرت نیست. که در عالَم کثرت، افضلیّت بین دو شیء مجزای محدود به حدّ مطرح است، ولی در عالم وحدت که شیء واحدِ اطلاقی فقط منظور و مدّ نظر است، افضلیّت خود بر خود مطرح است.

پس به قوّت این مبنا که ائمه اطهار(ع) می‌فرمایند؛ 『لَا يُقَاسُ بِنَا أَحَدٌ؛ احدی با ما قیاس کرده نمی‌شود؛ 📚معانی الاخبار،ص۱۷۹؛ نبایستی در هیچ شأنی و شئونی، و وجهی و وجوهی، مبانیِ عالَم ظلمت را مبنا و معیارِ عالَم نور و احادیث و فرمایشات نورانی آل الله(ع) و قرآن کریم قرار داد و به جِدّ باور کنیم که؛

🔆 [به فرمایش حضرت مولی امیرالمؤمنین ع]
فقط و فقط «معرفة بالنّورانیّة»، معرفتِ صحیح است و صاحبش فَهُوَ مُؤْمِنٌ مُمْتَحَنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ وَ شَرَحَ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَ هُوَ عَارِفٌ مُسْتَبْصِرٌ قَدِ انْتَهَى وَ بَلَغَ وَ كَمَل‏؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۲۶، ص۶.
و پیش از چنین منزلتی، هر اعتقادی گرفتارِ عالَم ظلمت و معیاراتِ آن است و صاحبِ آن؛ 『فَهُوَ مُقَصِّرٌ وَ نَاصِب‏؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۲۶، ص۶』 کوتاهی کرده و کسی دیگری را بجایِ ائمه اطهار(ع) نصب و تصوّر نموده!

پناه بر مولای «مُتّقیان»(ع)!


🍃اگر مَقدمِ این مقدّمۀ مهمّ، در جانِ جویای معرفتی نشست؛ به مبارک‌بادِ این حضورِ معتقَد، در جانِ معتقِد، باید هلههۀ شوق سر داد و «الحمد‌ْ»گویان، نُقلِ تمجید بر سراپایِ وجودش، نثار کرد و به گِردِ نیکو سماعِ جانش، به نَقلِ «شادباش»ها چرخید و گَردِ قدومش را سرمه ساخت.

❀با این حساب؛
آنکه قدمی فراتر رفت و باقیِ این سلسلۀ شکستِ مویِ دلبری را به نوازِشِ اقبالْ نشست، نزدِ ملکوتیان چه حمدها و ثناها دارد که زبان، از بیانش، قاصر است.

پس؛
💫 قدمی فراتر، قدمی در قِدمَتِ حقّی و حقیقیِ حضرات آل الله (ع) است که «إن شاء امیرالمؤمنین»(ع)، قبولش در جانِ مستقبلینِ معرفت، انشاء گردد و بیقراری بر مولایشان(ع)؛ قرارِ دارالقرارشان شود.

🍃 به ذکرِ شریفِ «یا علی -ع-» دل‌های شریفتان را روانه کنید…

༺۞◈یا عـﷻــلے◈۞༻

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🔅

🔆 شمسِ سپهرِ حقیقت، قمرِ مُنیرِ طریقت، نجمِ رهنمایِ شریعت،
صدرنشینِ کرّارِ وجود، سِلسِله‌جُنبانِ بود و نبود،
تنزیلی از او «ممسوسٌ في ذات»، و بارقۀ آن «لَنا حالات»،
سلطانِ قدرتِ مطلقه، قدیر و قادر و مقتدر،
نفسِ واحدِ الهی، «لیسَ» او را «کما هي»،
قائلِ قولِ «أنا الله»، فاعلِ فعلِ «هَدی الله»،
شاهد و مشهود و شهادت، عابد و معبود و عبادت،
شخصِ اطلاق و ولایت، مبدأ حقّ و نبوّت،
منتها رغبتِ راغبین، غایتِ مطلوبِ طالبین
،
حضرتِ مولی و مقتدای محضه، امیرِ مؤمنان، علی بن ابیطالب علیه أفضل صلوات المصلّین، بذلِ جاه نموده و می‌فرمایند:

◣『 أنا اَصغَرُ مِنْ رَبّی بِسَنَتَیْن』◥
من دو سال از پروردگارم کوچکتر هستم.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج‏۳۸، ص۲۷۸)


ེ ེ ེ༄࿔࿔ ྄ ྄ ྄

زمانی که در عالم ناسوت مطرح است؛ در ارتباط با مکان است. که با اینکه تفوّقِ بر مکان دارد، ولی در عالم دانی؛ در ارتباط با حرکتِ سیاره‌هاست. اما عوالم فراتر از عالم ناسوت، عالم مجردات است که در قید مقیّداتی چون زمان و مکان نیست و اگر زمان برای عوالِم مافوقِ دنیا، منظور میشود؛ زمانی از جنسِ کمّیّات نیست.
خداوند، به حضرات آل الله(ع) که «صاحب الزمان» هستند، خالق زمان است و نه مقهورِ زمان. بنابراین؛ «سَنَتَیْن»، آن دو سال عادی که در عُرف حاکم است، نمی‌باشد.

🍂 اهل دنیا، اصحابِ ایّامِ ظاهرند! و از این رو؛ عُمْر را به ازدیادِ سنواتِ ظاهر می‌دانند. در حالیکه اگر کسی هزاران سال هم به ظاهر، عمر کند، این سنوات، طولِ عمر اوست و نه حقیقت آن.
حضراتِ ائمه اطهار(؏) عُمْرِ حقیقی، یعنی ازلیّت و قدمت و اصالتِ قدیم بودنِ حضرت قدیمِ مطلق(جلّ جلاله) می‌باشند که در زیارت حضرت أَصْلُ كُلِّ خَيْر؛ 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏۸، ص۲۴۲ مولی امیرالمؤمنین(علیه السلام) آمده است:

🔻〖 السَّلَامُ عَلَى الْأَصْلِ الْقَدِيم‏〗🔺
سلام بر اصلِ قدیمِ مطلق.
(📚المزار الكبير- لابن المشهدي، ص۲۱۷)

👈🏻 حضراتِ ائمه اطهار(؏)، نه تنها قدیم بلکه «اصالتِ قدمت حضرت باریتعالی» هستند.
که قدمتِ باریتعالی، #عمر_حقیقی است. و عمرهایِ واقعی، «تعمیر»، مدّ الظلّ، و ظهورِ عمر حقیقی است.

سال و سَنهٔ حقیقی؛ به فرمایشِ قرآن 【عِنْدَ الله؛ توبه، ۳۶】 است و آن، شخصِ دوازده ماهِ حقیقی است که؛ 【اثْنا عَشَرَ شَهْراً في‏ كِتابِ الله؛ توبه ۳۶】 که به نصّ روایات؛ شخصِ حضرات دوازده امام (علیهم السلام) هستند(📚البرهان في تفسير القرآن، ج‏۲، ص۷۷۴).

🔰 بنابراین؛

◉ سَنهٔ حقیقی؛ جلوۀ عمرِ حقیقی، قِدمت حضرت باری(عزّوجلّ)،یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) می‌باشند.

که سَنه حقیقی، هویّتِ حضرتِ «قدیم» (جلّ جلاله) است که همۀ ماسوایِ «نَفْس الله تعالی»(ع)، مُعَمَّر در آن هستند که 【وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ؛ و هر كه را عمر دهيم، در [شخصِ] «الخلق»(ع) او را برگردانیم؛ سورۀ ۳۶،آیۀ ۶۸ و به سویِ آن مبدأ و منتهایِ مطلقه- که وصفی از اوصافش 『إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ؛ بازگشتِ خلق به سوی شما آل الله ع است؛ جامعۀ کبیره- 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۶۱۲است- دائماً در رجعتند که؛【إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ؛ بقره ۱۵۶】.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🔅

🔰 بعد از مقدمه‌ای که بیان شد و دانستیم که حضرات آل الله(ع)، نفسِ حضرتِ باریتعالی هستند و شخصِ کبریایی مطلقه می‌باشند و صغارت و کوچکیِ حدّی به ساحتِ حضرتشان جرأتِ حضور ندارد؛
وجوهی از فرمایشِ 🔻أنا اَصغَرُ مِنْ رَبّی بِسَنَتَیْن🔺 مولایِ سَرمَستان، معبودِ حقّ پرستان، مبتدای 【أَنَّما يُرِيدُ الله؛ احزاب ۳۳، منتهایِ 【أَ فَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَ الله؛ آل عمران ۱۶۲】، مَطلعِ مقامِ 【قُل کَفی؛ رعد ۴۳، تاجدارِ تمجیدِ 【هَلْ أَتى‏؛ انسان ۱، مَحرَمِ سُرادِقِ 『لَوْ کُشِف؛ 📚تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص۱۱۹』، کاشف و مَکشوف و مُکتشف، حضرت مَولَی المَوالی، آقا امیرالمؤمنین -روحی لذکره الفداء- به اشاره بیان می‌شود:

♦️۱ • ثبوتِ ذات و ثبوتِ صفات و اسماء؛ «سَنَتَیْن» است.

♦️۲ • «سَنَتَیْن»؛ سنۀ وجوب حقّ و سنۀ واحدِ امکان در تجلـّـی اوّل است که در دعا می‌فرمایند؛ 『اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالتَّجَلِّي الْأَعْظَم؛ 📚البلد الأمين، ص۱۸۳ که در مرحله‌ای؛ تجلّی ذات بر ذات است، و در مرحله‌ای؛ تجلّیِ ذات بر ذات، کشیده به تجلّی صفات و افعال می‌شود.

♦️۳ • در حدیث قدسی خداوند می‌فرماید؛ 『كنتُ كنزاً مخفيّاً فاحببتُ أنْ أعرَف فخلقتُ الخلق لکی أعرف؛ یعنی من گنج مخفی بودم ، دوست داشتم که شناخته شوم پس خلق را خلق کردم تا شناخته شوم؛📚 روضة المتقين،ج‏۲، ص۷۱۰』.

«سَنَتَیْن»؛ سَــنۀ اشاره از لا اشارۀ ذات، در کلمۀ 《کُنتُ》. یعنی سنۀ اوّل از ذاتِ «لا اسم و لا رسم له» به اشاره آمده و فرمود 《کُنتُ》. و سَنۀ بعدی در ادامۀ 《کُنتُ》 است و ظهور عالم أسماء و صفات، که می‌فرماید؛ 《فخلقتُ الخلق》.

♦️۴ • «سَنَتَیْن»؛ سنۀ اشارۀ خدا به حضرت سیّد الکونین خاتم الانبیاء و المرسلین(ص)، و سنۀ اشارۀ پیامبر اکرم(ص) به حضرتِ مولی الموحّدین امیرالمؤمنین(ع) .

♦️۵ • «سَنَتَیْن»؛ سنۀ حرمتِ بین ذاتِ باریتعالی و حضرت ختمی مرتبت(ص)، و سنۀ حرمتِ بین حضرت ختمی مرتبت(ص) و خاتم بخشِ حقیقت یعنی؛ حضرتِ امیرالمؤمنین (ع).

♦️۶ • می‌دانیم که صفات جلال، باطن صفات جمال است. پس؛
سنۀ ذات به کُلّیِ صفات و 《أنــــا》 فرمودنْ در تعیین صفات جلال. و سنۀ کُلّیِ صفات به جزئی صفات و 《أنــــا》 در تعیین صفات جمال. یعنی یک مرحله در صفات جلال و یک مرحله در صفات جمال و این دو سَنه («سَنَتَیْن») است.

♦️۷ • «سَنَتَیْن»؛ سنۀ خفا در «مع اللّهی» ( در حدیث نبی اکرم ص که انشاء می‌فرمایند؛〖لي مع الله وقت لا يسعنى فيه نبىّ مرسل و لا ملك مقرّب؛ مرا با پروردگار وقتِ حقیقی است كه نمی‌گنجد با من در آن وقت مصاحبت هيچ نبىّ مرسلى و مَلَک مقرّبى؛📚 روضة المتقين ج۱، ص۳۰۰)
و سنۀ دیگر؛ آمدن در اشارۀ فرمایشِ 《أنــــا》.

♦️۸ • «سَنَتَیْن»؛ سنۀ قوس نزول و ترسیم عالم. و سنۀ قوس صعود و تجمیع عالم.

♦️۹ • «سَنَتَیْن»؛ سنۀ آوردن و ظهور و شهود، و سنۀ برگرداندن و بطون و غیوب. یعنی سنۀ بَدو و سنۀ ختم. به بیانی؛ سنۀ 【إِنَّا لله؛ بقره ۱۵۶ و سنۀ【وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ؛ بقره ۱۵۶.

♦️۱۰• «سَنَتَیْن»؛ سنۀ باطن و اشاره به ولایت، و سنۀ ظاهر و اشاره به امامت که حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند؛ 『ظاهري إمامة و باطني غيبٌ لا يدرك؛ ظاهر من امامت است و باطنم غیبی است که درک شدنی نیست؛📚 مشارق الانوار، فصل ۵۹.

♦️۱۱• «سَنَتَیْن»؛ سنۀ تکوین و سنۀ تشریع

♦️۱۲• «سَنَتَیْن»؛ سنۀ خلوت و سنۀ جَلوت

♦️۱۳• «سَنَتَیْن»؛ سنۀ عصمة اللّهی در وجود مقدس حضرت صدیقۀ طاهره (سلام الله علیها) و سنۀ ولیّ اللّهی در وجودِ مقدّس ائمه اطهار(ع).

♦️۱۴• مولی ع، شخصِ اطلاق هستند. که اطلاق، چون حقیقی است. در خلوَت و حدّ «اطلاق» نمی‌ماند و بر خود اطلاق دارد یعنی «عَلَی الاطلاق» می‌باشند. بر این اساس، «سَنَتَیْن»؛ یک سنه؛ سنۀ «اطلاق» است، و یک سنه، سنۀ «علی الاطلاق» است. به عبارتی؛ یک سنه، سنۀ ثبوت اطلاق است، و یک سنه، سنۀ اثبات اطلاق است.



«الْحَمْدُ للهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ»
(📚 الدروع الواقية –
سیّد بن طاووس ، ص۱۷۶)


🖊 🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده


─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.