Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻
❖ لطائفی از دعای مجیر 🤲🏻
┅─┅─═• 📖🌕 •═─┅─┅
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═• 📖🌕 •═─┅─┅
🍃۞ بحمد الله پیش از این؛ در مورد #ایام_البیض، در همین #کانال_اللطائف_الالهیة، چند کلمهای در ضمن مبحث #اعتکاف، توضیح داده شده است.
(رجوع شود به ❂☜ https://telegram.me/ehsannil2/39)
🌕۞ شبهای ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ از هر ماه قمری، نقطۀ عطفِ #منازل_القمر است. که این شبها را، به خاطرِ درخشندگیِ ماه در آن؛ «ایّام البِــیـْـض» (روزهای درخشان) میگویند.
❤️⇦ پس قلبِ هر ماه قمری [در تعیّنِ روزهایش]، ایّام البیض است که مشهورِ آن برای ماههایِ رجب المرجّب و شعبان المعظّم و [ماه] رمضان المبارک میباشد.
🌿۞ از آنجائی که حضرات آلالله (علیهم السّلام) «قلبُ الله» هستند؛
(«أَنَــا قَلْبُ الله»؛ 📚بحارالأنوار، ج۳۹، ص۳۴۸)؛
❂☜ قلبِ هر شیئی و نقطۀ حیاتیِ تپندۀ وجود، و هر موجودی میباشند.
🌕 بنابراین؛
🍃֎⇦ ایّامُ البیض، ظهورِ ولیّ خدا (ع) در ماههایِ قمری است.
🌗۞ ان شاء الله در مورد #منازل_القمر در ادامۀ همین مجموعهمقالات، بیشتر خواهیم خواند.
🍃֎⇦ عجالتاً؛ منازل القمر، منازل سلوکیِ عبدِ سالک است.
🍃⇯֎ حال؛ از حقیقتِ این درک، بیاییم در اینکه ادعیه و اعمالی که در ایام البیض وارد شده است، چهها هستند؟!
📖 ❂☜ دعایِ مُجیر؛
در ایّام البیضِ ماه مبارک رمضان وارد شده است.
این دعایِ رفیعُ الشأن را به حسب ظاهر، حضرت جبرئیل (علیه السّلام) وقتی به پیشگاه صمدانی حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) آورد که حضرت رحمةً للعالمین (ص) در مقام حضرت ابراهیم (علیه السّلام) مشغول به نماز بودند.
📌 به طور کلّی بیان میشود:
🍃֎⇦ سالک در منازلُ القمر، در حال سیر است. هر چند از منزل و مکانت خود [در ظاهرِ أمر] غافل باشد، یا در مقامی که هست، نبایستی آگاهی از منزلگاهِ خویش پیدا کند.
به هر حال، حقیقت؛ جان و باطن اوست.
🍃۞ همۀ دعاها و بالخصوص ادعیهای که در ایّامی خاصّ وارد شده است؛
❂☜ #تثبیتِ آن منزل در جانِ سالک است. و بیانِ ثوابهایی که برای داعی (دعا کننده) فرمودهاند؛ ظهوری از آن حقیقت است.
🍇 امّا به هر کس بسته به معرفتش، مینوشانند و شُربِ تثبیت به کامش میریزند.
🍃۞ چون اینچنین است؛
به لطف صاحبانِ حقیقت، حضرات ائمّۀ اطهار (علیهم السّلام)، کامِ وجود را بر قطرهای از صهبایِ معرفتِ #دعای_مجیر تازه کنیم تا ان شاء الله پایِ خُمّ حقیقت، به خضوع و خشوع خَم شویم.
📜 بایستی بحث مفصّلی در بابِ کلمات و معانی باز شود، تا نسبت به لغات و معانی، دیدِ عمیق معرفتی حاصل شود.
عجالتاً همین قدر عرض میشود که؛
🍃֎⇦ #معنا، شخصِ حقیقی عالم است و او به عینیّت شخصی، الفاظ را انشاء مینماید و در عینِ حال، متعیّن به تعیّن و حدود الفاظ و لغات نیست.
🔔 در #کانال_معرفة_الحق، در مجموعۀ مقالات توحیدی، مقالهای در بیان #احدی_المعنا بودنِ حضرت حقّﷻ نگاشته شده که میتوانید به آن مراجعه نمایید. ❂☜
https://telegram.me/ehsannil3/310
🔔 همچنین مبحثِ عین شخصی را میتوانید
با رجوع به لینکِ ذیل مطالعه بفرمائید. ❂☜
https://telegram.me/ehsannil3/299
🍃۞ حضرت مولی المَوالی، امیرالمؤمنین،
علیّ ابن ابیطالب (علیهما السّلام) میفرمایند:
🔻«أنا المَعْنیٰ الذّی لا یَقَعُ علیه اسمٌ و لا شِبهٌ»🔺
✾ منم معنایی که نَه اسم بر آن واقع میشود
و نه شِبه و تصوّری.
📚 مشارق الأنوار و الیقین، ص۲۶۹
🔆֎⇦ معنای حقیقی؛ #احد است. و در احد بودن؛ #مطلق_علی_الاطلاق است. بدین معنا که؛ در تعیّن و قالب و حدّی خاصّ محدود نمیشود.
🍃⇯֎ بنابراین؛
ممکن است یک کلمه، در دو معنایِ کاملاً متفاوت و یا حتّی متقابل به کار رود. که این مطلب، با درکِ عینیّتِ شخصی، نه تنها آسان است، بلکه محلّ جوششِ معارفی خاصّ است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
✨
༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻
❖ لطائفی از دعای مجیر 🤲🏻
┅─┅─═• 📖🌕 •═─┅─┅
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═• 📖🌕 •═─┅─┅
🍃۞ بحمد الله پیش از این؛ در مورد #ایام_البیض، در همین #کانال_اللطائف_الالهیة، چند کلمهای در ضمن مبحث #اعتکاف، توضیح داده شده است.
(رجوع شود به ❂☜ https://telegram.me/ehsannil2/39)
🌕۞ شبهای ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ از هر ماه قمری، نقطۀ عطفِ #منازل_القمر است. که این شبها را، به خاطرِ درخشندگیِ ماه در آن؛ «ایّام البِــیـْـض» (روزهای درخشان) میگویند.
❤️⇦ پس قلبِ هر ماه قمری [در تعیّنِ روزهایش]، ایّام البیض است که مشهورِ آن برای ماههایِ رجب المرجّب و شعبان المعظّم و [ماه] رمضان المبارک میباشد.
🌿۞ از آنجائی که حضرات آلالله (علیهم السّلام) «قلبُ الله» هستند؛
(«أَنَــا قَلْبُ الله»؛ 📚بحارالأنوار، ج۳۹، ص۳۴۸)؛
❂☜ قلبِ هر شیئی و نقطۀ حیاتیِ تپندۀ وجود، و هر موجودی میباشند.
🌕 بنابراین؛
🍃֎⇦ ایّامُ البیض، ظهورِ ولیّ خدا (ع) در ماههایِ قمری است.
🌗۞ ان شاء الله در مورد #منازل_القمر در ادامۀ همین مجموعهمقالات، بیشتر خواهیم خواند.
🍃֎⇦ عجالتاً؛ منازل القمر، منازل سلوکیِ عبدِ سالک است.
🍃⇯֎ حال؛ از حقیقتِ این درک، بیاییم در اینکه ادعیه و اعمالی که در ایام البیض وارد شده است، چهها هستند؟!
📖 ❂☜ دعایِ مُجیر؛
در ایّام البیضِ ماه مبارک رمضان وارد شده است.
این دعایِ رفیعُ الشأن را به حسب ظاهر، حضرت جبرئیل (علیه السّلام) وقتی به پیشگاه صمدانی حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) آورد که حضرت رحمةً للعالمین (ص) در مقام حضرت ابراهیم (علیه السّلام) مشغول به نماز بودند.
📌 به طور کلّی بیان میشود:
🍃֎⇦ سالک در منازلُ القمر، در حال سیر است. هر چند از منزل و مکانت خود [در ظاهرِ أمر] غافل باشد، یا در مقامی که هست، نبایستی آگاهی از منزلگاهِ خویش پیدا کند.
به هر حال، حقیقت؛ جان و باطن اوست.
🍃۞ همۀ دعاها و بالخصوص ادعیهای که در ایّامی خاصّ وارد شده است؛
❂☜ #تثبیتِ آن منزل در جانِ سالک است. و بیانِ ثوابهایی که برای داعی (دعا کننده) فرمودهاند؛ ظهوری از آن حقیقت است.
🍇 امّا به هر کس بسته به معرفتش، مینوشانند و شُربِ تثبیت به کامش میریزند.
🍃۞ چون اینچنین است؛
به لطف صاحبانِ حقیقت، حضرات ائمّۀ اطهار (علیهم السّلام)، کامِ وجود را بر قطرهای از صهبایِ معرفتِ #دعای_مجیر تازه کنیم تا ان شاء الله پایِ خُمّ حقیقت، به خضوع و خشوع خَم شویم.
📜 بایستی بحث مفصّلی در بابِ کلمات و معانی باز شود، تا نسبت به لغات و معانی، دیدِ عمیق معرفتی حاصل شود.
عجالتاً همین قدر عرض میشود که؛
🍃֎⇦ #معنا، شخصِ حقیقی عالم است و او به عینیّت شخصی، الفاظ را انشاء مینماید و در عینِ حال، متعیّن به تعیّن و حدود الفاظ و لغات نیست.
🔔 در #کانال_معرفة_الحق، در مجموعۀ مقالات توحیدی، مقالهای در بیان #احدی_المعنا بودنِ حضرت حقّﷻ نگاشته شده که میتوانید به آن مراجعه نمایید. ❂☜
https://telegram.me/ehsannil3/310
🔔 همچنین مبحثِ عین شخصی را میتوانید
با رجوع به لینکِ ذیل مطالعه بفرمائید. ❂☜
https://telegram.me/ehsannil3/299
🍃۞ حضرت مولی المَوالی، امیرالمؤمنین،
علیّ ابن ابیطالب (علیهما السّلام) میفرمایند:
🔻«أنا المَعْنیٰ الذّی لا یَقَعُ علیه اسمٌ و لا شِبهٌ»🔺
✾ منم معنایی که نَه اسم بر آن واقع میشود
و نه شِبه و تصوّری.
📚 مشارق الأنوار و الیقین، ص۲۶۹
🔆֎⇦ معنای حقیقی؛ #احد است. و در احد بودن؛ #مطلق_علی_الاطلاق است. بدین معنا که؛ در تعیّن و قالب و حدّی خاصّ محدود نمیشود.
🍃⇯֎ بنابراین؛
ممکن است یک کلمه، در دو معنایِ کاملاً متفاوت و یا حتّی متقابل به کار رود. که این مطلب، با درکِ عینیّتِ شخصی، نه تنها آسان است، بلکه محلّ جوششِ معارفی خاصّ است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
✨
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
✨
❗️مطالب فوق برای چه عرض شد؟!
برای اینکه؛
🍃֎⇦ ریشۀ کلمۀ『 مُجیر』، یکباره موجب تعجّب نشود!
🔲『 مُجیر』؛ اسم فاعل از مادۀ «جَوَر» است.
🍃⇯֎ لازم است اوّل شبهۀ ایجاد شده در ذهنها پاسخ داده شود تا بشود وارد بر لطائف شد:
🔳 ֎⇦ «جُوْر» را به #ظلم معنا کردهاند.
و «جائر» از همین ریشه است.
عرض شد که هر معنایی بایستی از شخصِ حقیقیِ عالم نظر شود. یعنی؛
❂☜ اوّل『 مُجیر』را بشناسیم، و بعد در این مطلب بیائیم که چرا به ظلم «جُوْر» میگویند یا چرا «جُوْر» را به #ستم معنا میکنند.
🍃۞ برای شناخت بهترِ『 مُجیر』، ابتدائاً متذّکرِ بعضی از اشتقاقات و همخانوادههای این کلمه شویم تا درک حقیقتِ معنایِ『 مُجیر』آسان شود:
➊ «جار»:
🍃֎⇦ به معنای همسایه. که آن کسی است که در «نزدیکیِ» مسکن، مقیم است.
حضرت فاطمةالزهرا (سلام الله علیها) میفرمایند:
🔻〖الجارَ ثُمَّ الدّار〗🔺
[اوّل] همسایه، سپس [اهل] خانه.
📚 علل الشرائع، ج۱، ص۱۸۲
➋ «جَوار»:
🍃֎⇦ مثلاً میگوییم شخصی در جَوار آستان علیّ ابن موسی الرّضا (علیهما السلام) زندگی میکند. یعنی؛ «#نزدیک» به حضرت (؏) سُکنی گزیده است.
➌ «استجارة»:
🍃֎⇦ «استجارة» به معنایِ پناه بردن است.
و حقیقتِ امر این است که «مستأجر» با قربِ به «موجِر»، به او پناهنده میشود.
🔔 متأسفانه الفاظ در غیرِ موضعِ خودش آنچنان مرسوم شده، که حقیقتِ معنا، غریب و بَعید به نظر میرسد.
به هر حال کلمۀ «استجارة» چنین معنایی دارد که بیان شد.
➍ «اجارة»:
🍃֎⇦ اينكه «#اجاره» از نظر لغوی، چه صيغهای است، اقوالِ مختلفی دارد. که به دو قول برای اشاره اکتفاء میکنیم:
◈☜ بعضی آن را مصدرِ «آجَرَ» از باب مفاعله دانستهاند، همان طور كه مصدر ديگر آن باب «مؤاجره» است (📚ابن
حاجب در كتاب شافيه).
◈☜ امّا بعضی (📚 ثاني در شرح لمعه ، 📚 شرح نظام) گفتهاند «اجاره» مانندِ «اقامه»؛ مصدر بابِ إفعال است.
⇐ در این حالت؛ «مستأجر» به واسطۀ «اجاره»، در پناه قربیِ «موجِر» قرار میگیرد، چنان که شرحش گذشت.
🍃⇯⇦ در تمام معانیِ مثالهایِ فوق، فِتراک و حلقۀ اصلیِ سخن؛
❂☜ «#قرب» است.
🍃۞ و اینکه『 مُجیر』؛ پناه دهنده است؛
֎⇦از اطلاقِ #قرب بودنِ آن است.
که معنایِ حقیقی، از شخصِ حقیقی عالم تا أدنیٰ مرتبۀ عالم وجود باید دیده شود.
🔻
🔲⇯֎ پس حالا جا دارد که بگوئیم چرا به ظلم، «جور» میگویند؟
🍃֎⇦ اگر به ظلم و ستم، «جور» میگویند؛ برای این است که واحدِ دوئیّت و جدا شدن از حضرتِ『 مُجیرﷻ』؛
❂☜ خارج شدن از قربِ مطلق است.
🔳 ظلم؛ «وضعُ الشّیء في غیرِ موضعه» میباشد. یعنی؛ قرار گرفتنِ شیء در غیر موضع خودش.
🔲 مجیر؛ پناه دهندهای است که پناه بودنش، از اطلاقِ قرب است.
و قرارِ هر شیئی، به حضرتِ『 مُجیرﷻ』 است.
🍃⇯֎ بنابراین؛
֎⇦ همین که شیئی [به زعم خود] ادّعایِ استقلال از حقّﷻ کند، در غیرِ موضع خودش رفته است. که این «ظلم» است.
🌿۞ حضرت『 مُجیرﷻ』، به اطلاقِ علی الإطلاق بودن، مجالِ به همه میدهد که؛
⚪️֎⇦ یا او را اختیار کنند و در موضوعِ عدل قرار بگیرند.
⚫️֎⇦ یا اختیار نکنند، و در نفسِ اختیار نکردنشان، به معدومیّتِ ظلم راهی شوند.
امّا؛
🍃֎⇦ چون حضرت『 مُجیرﷻ』؛ #مطلق_علی_الاطلاق است، حتّی معنایِ مقابل خود را در همان نقطۀ مقابل بودن گرفته است. بدین معنا که؛
به عَلَی الاطلاق بودنِ خود؛ مجال به خلافِ خود هم داده است و ظالم، مجالِ ظلم پیدا کرده است.
❂☜ ولی حتّی در همان نقطۀ ظلم هم، حضرت『 مُجیرﷻ』به اطلاق سلطه، حاضر است. از این رو ظلم را «جور» میگویند ولی در نقطۀ جولانِ «جور» بودنش هم؛ حضرت『 مُجیرﷻ』؛ حکومت خویش را نشان داده که؛
🔅【لا یُمْکن الفرار مِن حکومتک】🔅
📚دعای کمیل
◼️ این است که ظلم و ستم، که چیزی جز تجاوز و غصب نیست، در لغت هم که میآید، غاصبانه و ظالمانه عمل میکند و از مجالِ حضرتِ『 مُجیرﷻ』؛ در مادّه و ریشۀ «مُجیر» (که #جور است)، مینشیند.
این، مطلبی در حاشیه بود و اصلِ سخن این مقاله، چیز دیگری است که در دنباله خواهید خواند.
🔺
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
✨
❗️مطالب فوق برای چه عرض شد؟!
برای اینکه؛
🍃֎⇦ ریشۀ کلمۀ『 مُجیر』، یکباره موجب تعجّب نشود!
🔲『 مُجیر』؛ اسم فاعل از مادۀ «جَوَر» است.
🍃⇯֎ لازم است اوّل شبهۀ ایجاد شده در ذهنها پاسخ داده شود تا بشود وارد بر لطائف شد:
🔳 ֎⇦ «جُوْر» را به #ظلم معنا کردهاند.
و «جائر» از همین ریشه است.
عرض شد که هر معنایی بایستی از شخصِ حقیقیِ عالم نظر شود. یعنی؛
❂☜ اوّل『 مُجیر』را بشناسیم، و بعد در این مطلب بیائیم که چرا به ظلم «جُوْر» میگویند یا چرا «جُوْر» را به #ستم معنا میکنند.
🍃۞ برای شناخت بهترِ『 مُجیر』، ابتدائاً متذّکرِ بعضی از اشتقاقات و همخانوادههای این کلمه شویم تا درک حقیقتِ معنایِ『 مُجیر』آسان شود:
➊ «جار»:
🍃֎⇦ به معنای همسایه. که آن کسی است که در «نزدیکیِ» مسکن، مقیم است.
حضرت فاطمةالزهرا (سلام الله علیها) میفرمایند:
🔻〖الجارَ ثُمَّ الدّار〗🔺
[اوّل] همسایه، سپس [اهل] خانه.
📚 علل الشرائع، ج۱، ص۱۸۲
➋ «جَوار»:
🍃֎⇦ مثلاً میگوییم شخصی در جَوار آستان علیّ ابن موسی الرّضا (علیهما السلام) زندگی میکند. یعنی؛ «#نزدیک» به حضرت (؏) سُکنی گزیده است.
➌ «استجارة»:
🍃֎⇦ «استجارة» به معنایِ پناه بردن است.
و حقیقتِ امر این است که «مستأجر» با قربِ به «موجِر»، به او پناهنده میشود.
🔔 متأسفانه الفاظ در غیرِ موضعِ خودش آنچنان مرسوم شده، که حقیقتِ معنا، غریب و بَعید به نظر میرسد.
به هر حال کلمۀ «استجارة» چنین معنایی دارد که بیان شد.
➍ «اجارة»:
🍃֎⇦ اينكه «#اجاره» از نظر لغوی، چه صيغهای است، اقوالِ مختلفی دارد. که به دو قول برای اشاره اکتفاء میکنیم:
◈☜ بعضی آن را مصدرِ «آجَرَ» از باب مفاعله دانستهاند، همان طور كه مصدر ديگر آن باب «مؤاجره» است (📚ابن
حاجب در كتاب شافيه).
◈☜ امّا بعضی (📚 ثاني در شرح لمعه ، 📚 شرح نظام) گفتهاند «اجاره» مانندِ «اقامه»؛ مصدر بابِ إفعال است.
⇐ در این حالت؛ «مستأجر» به واسطۀ «اجاره»، در پناه قربیِ «موجِر» قرار میگیرد، چنان که شرحش گذشت.
🍃⇯⇦ در تمام معانیِ مثالهایِ فوق، فِتراک و حلقۀ اصلیِ سخن؛
❂☜ «#قرب» است.
🍃۞ و اینکه『 مُجیر』؛ پناه دهنده است؛
֎⇦از اطلاقِ #قرب بودنِ آن است.
که معنایِ حقیقی، از شخصِ حقیقی عالم تا أدنیٰ مرتبۀ عالم وجود باید دیده شود.
🔻
🔲⇯֎ پس حالا جا دارد که بگوئیم چرا به ظلم، «جور» میگویند؟
🍃֎⇦ اگر به ظلم و ستم، «جور» میگویند؛ برای این است که واحدِ دوئیّت و جدا شدن از حضرتِ『 مُجیرﷻ』؛
❂☜ خارج شدن از قربِ مطلق است.
🔳 ظلم؛ «وضعُ الشّیء في غیرِ موضعه» میباشد. یعنی؛ قرار گرفتنِ شیء در غیر موضع خودش.
🔲 مجیر؛ پناه دهندهای است که پناه بودنش، از اطلاقِ قرب است.
و قرارِ هر شیئی، به حضرتِ『 مُجیرﷻ』 است.
🍃⇯֎ بنابراین؛
֎⇦ همین که شیئی [به زعم خود] ادّعایِ استقلال از حقّﷻ کند، در غیرِ موضع خودش رفته است. که این «ظلم» است.
🌿۞ حضرت『 مُجیرﷻ』، به اطلاقِ علی الإطلاق بودن، مجالِ به همه میدهد که؛
⚪️֎⇦ یا او را اختیار کنند و در موضوعِ عدل قرار بگیرند.
⚫️֎⇦ یا اختیار نکنند، و در نفسِ اختیار نکردنشان، به معدومیّتِ ظلم راهی شوند.
امّا؛
🍃֎⇦ چون حضرت『 مُجیرﷻ』؛ #مطلق_علی_الاطلاق است، حتّی معنایِ مقابل خود را در همان نقطۀ مقابل بودن گرفته است. بدین معنا که؛
به عَلَی الاطلاق بودنِ خود؛ مجال به خلافِ خود هم داده است و ظالم، مجالِ ظلم پیدا کرده است.
❂☜ ولی حتّی در همان نقطۀ ظلم هم، حضرت『 مُجیرﷻ』به اطلاق سلطه، حاضر است. از این رو ظلم را «جور» میگویند ولی در نقطۀ جولانِ «جور» بودنش هم؛ حضرت『 مُجیرﷻ』؛ حکومت خویش را نشان داده که؛
🔅【لا یُمْکن الفرار مِن حکومتک】🔅
📚دعای کمیل
◼️ این است که ظلم و ستم، که چیزی جز تجاوز و غصب نیست، در لغت هم که میآید، غاصبانه و ظالمانه عمل میکند و از مجالِ حضرتِ『 مُجیرﷻ』؛ در مادّه و ریشۀ «مُجیر» (که #جور است)، مینشیند.
این، مطلبی در حاشیه بود و اصلِ سخن این مقاله، چیز دیگری است که در دنباله خواهید خواند.
🔺
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
✨
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻
❖ لطیفۀ نهم:
لیلة القدر؛ سلسلهجنبانِ هستی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─
🔰 حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) میفرمایند:
▼〖 التَّقْدِيرُ فِي لَيْلَةِ تِسْعَ عَشْرَةَ
وَ الْإبْرَامُ فِي لَيْلَةِ إِحْدَى وَ عِشْرِينَ
وَ الْإمْضَاءُ فِي لَيْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ〗▲
✾ تقدیر (اندازه و قدر) هر چیزی در شب نوزدهم [ماه مبارک رمضان] صورت میگیرد،
و در شب بيست و يكم به ثبت میرسد
و در شب بيست و سوم إمضاء میشود.
📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۴، ص۱۵۹
☑️⇦ #ابرام؛ همان قضای الهی است که در روایاتِ دیگر بیان شده است.
🔰 حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) میفرمایند:
▼〖مَنْ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ
فَفِي أَيِّ شَهْرٍ يُغْفَرُ لَهُ〗▲
✾ کسى كه در ماه رمضان آمرزيده نشود،
در كدام ماه آمرزيده خواهد شد؟
📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۸، ص۱۸۵
🔳 ⇯֎ مگر غفران خداوند، حدّ و حدود دارد که منحصر به ماه مبارک رمضان شد؟!
معنایِ این حدیث و احادیث مشابه آن چیست؟
⇩◉ برای پاسخ، این سلسله را دنبال کنیم:
֎⇦ در سخنهای قبل به لطف خدا بیان شد؛
▼ کلّ سال، بسطِ ماه رمضان است.
▼ قلبِ ماه رمضان، #لیلة_القدر است.
▼ ماه رمضان، آنطور «اوّل السنة» است که اوّل بودنِ آن؛ حقیقی است. یعنی؛ اوّلیّتِ کلّ سال، ماه رمضان است. پس تمام ماههایِ سال، بسط و ظهورِ ماه رمضان است.
▼ اوّل بودنِ ماه رمضان، به قلبِ آن، یعنی لیلة القدر است.
▼ پس اوّلیتِ سال، #لیلة_القدر است. و لیلة القدر، ترسیم کنندۀ عالم است.
▼ ماهِ رمضان به لیلة القدر، اوّل و آغاز کنندۀ هر چیزی است.
◉⇯⇦ و«لیلةِ» جلال، در «قدرِ» جمال؛
❂☜ جانِ هر شیئی است، و نه اینکه لیلة القدر، صرفاً یک برهۀ زمانی باشد. بلکه از تفوّق بر زمان، در زمان است و جانِ «ما فوقِ زَمانیات»، و نیز، «زَمانیات» است.
↲ ◂◂ بنابراین؛
֎⇦ از آنجا که بقیۀ سال، بسط ماه مبارک رمضان است و ماه مبارک رمضان؛ بسطِ «لیلة المبارکه» یعنی؛ لیلةُالقدر است؛ اگر در ماه مبارک رمضان بخشیده نشود، یعنی؛
❂☜ «اگر در کلّ سال بخشیده نشود.»
کِی دیگر میخواهد بخشیده شود؟!
◉⇯⇦ پس منظور؛ سلطنت خداوند است که اگر در سلطنتِ خداوندﷻ - که لیلة القدر است و بسط آن؛ ماه مبارک رمضان است و بسط آن کلّ سال است -؛ بخشیده نشد، کِی و کجا بخشیده خواهد شد؟!
☑️ در ادعیۀ ماه مبارک رمضان هم میخوانیم:
🔻〖اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ فَإِنَّهُ لَا يَغْفِرُهَا غَيْرُك〗🔺
✾ خدایا! گناهان بزرگم را ببخش زیرا غیر تو آنها را نمیبخشد.
📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۱، ص۳۹
◉⇯⇦➰ در این دست روایات؛ ترسیم غفاریّت خداوندﷻ بیان شده است و اهمیّت حقیقتِ ماه رمضان و گستره و سعۀ آن را بیان میفرمایند.
֎⇦ که محدودۀ ماه مبارک رمضان؛ از محدود بودن در یک حدّ زمانی نیست. بلکه از بیحدّیِ «رمضان» که خودِ خداوند است، تا حدّ و حدود ماه مبارک رمضان میآید (ظهورِ #مطلق_علی_الاطلاق).
🔲 در وصفِ غفاریّت خداوندﷻ در همین ماه مبارک رمضان و در ادعیۀ شریف میخوانیم:
🔻〖أنْتَ «وَاسِـــــــعُ» الْمَغْفِرَة〗🔺
📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۱، ص۲۸
👁🗨 که #وسعت؛ آن نیست که محدود به زمانی و مکانی شود و در حدّی؛ مقهور و محدود گردد.
خصوصاً «واسع» بودن، برای حقّﷻ که در اطلاق است و هرگز قید نمیپذیرد.
چرا که مغفرتِ حقّﷻ مطلق است.
◉⇯⇦ خداوندِ غفــّــار؛ به حقیقتِ غفاریّتش هر شیئی را گرفته است. و اصلاً به غفاریّتش است که هر شیئی را میآفریند و این غفاریّتش است که مغفور را در مغفور بودن میآورد.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
◉
༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻
❖ لطیفۀ نهم:
لیلة القدر؛ سلسلهجنبانِ هستی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─
🔰 حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) میفرمایند:
▼〖 التَّقْدِيرُ فِي لَيْلَةِ تِسْعَ عَشْرَةَ
وَ الْإبْرَامُ فِي لَيْلَةِ إِحْدَى وَ عِشْرِينَ
وَ الْإمْضَاءُ فِي لَيْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ〗▲
✾ تقدیر (اندازه و قدر) هر چیزی در شب نوزدهم [ماه مبارک رمضان] صورت میگیرد،
و در شب بيست و يكم به ثبت میرسد
و در شب بيست و سوم إمضاء میشود.
📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۴، ص۱۵۹
☑️⇦ #ابرام؛ همان قضای الهی است که در روایاتِ دیگر بیان شده است.
🔰 حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) میفرمایند:
▼〖مَنْ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ
فَفِي أَيِّ شَهْرٍ يُغْفَرُ لَهُ〗▲
✾ کسى كه در ماه رمضان آمرزيده نشود،
در كدام ماه آمرزيده خواهد شد؟
📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۸، ص۱۸۵
🔳 ⇯֎ مگر غفران خداوند، حدّ و حدود دارد که منحصر به ماه مبارک رمضان شد؟!
معنایِ این حدیث و احادیث مشابه آن چیست؟
⇩◉ برای پاسخ، این سلسله را دنبال کنیم:
֎⇦ در سخنهای قبل به لطف خدا بیان شد؛
▼ کلّ سال، بسطِ ماه رمضان است.
▼ قلبِ ماه رمضان، #لیلة_القدر است.
▼ ماه رمضان، آنطور «اوّل السنة» است که اوّل بودنِ آن؛ حقیقی است. یعنی؛ اوّلیّتِ کلّ سال، ماه رمضان است. پس تمام ماههایِ سال، بسط و ظهورِ ماه رمضان است.
▼ اوّل بودنِ ماه رمضان، به قلبِ آن، یعنی لیلة القدر است.
▼ پس اوّلیتِ سال، #لیلة_القدر است. و لیلة القدر، ترسیم کنندۀ عالم است.
▼ ماهِ رمضان به لیلة القدر، اوّل و آغاز کنندۀ هر چیزی است.
◉⇯⇦ و«لیلةِ» جلال، در «قدرِ» جمال؛
❂☜ جانِ هر شیئی است، و نه اینکه لیلة القدر، صرفاً یک برهۀ زمانی باشد. بلکه از تفوّق بر زمان، در زمان است و جانِ «ما فوقِ زَمانیات»، و نیز، «زَمانیات» است.
↲ ◂◂ بنابراین؛
֎⇦ از آنجا که بقیۀ سال، بسط ماه مبارک رمضان است و ماه مبارک رمضان؛ بسطِ «لیلة المبارکه» یعنی؛ لیلةُالقدر است؛ اگر در ماه مبارک رمضان بخشیده نشود، یعنی؛
❂☜ «اگر در کلّ سال بخشیده نشود.»
کِی دیگر میخواهد بخشیده شود؟!
◉⇯⇦ پس منظور؛ سلطنت خداوند است که اگر در سلطنتِ خداوندﷻ - که لیلة القدر است و بسط آن؛ ماه مبارک رمضان است و بسط آن کلّ سال است -؛ بخشیده نشد، کِی و کجا بخشیده خواهد شد؟!
☑️ در ادعیۀ ماه مبارک رمضان هم میخوانیم:
🔻〖اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ فَإِنَّهُ لَا يَغْفِرُهَا غَيْرُك〗🔺
✾ خدایا! گناهان بزرگم را ببخش زیرا غیر تو آنها را نمیبخشد.
📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۱، ص۳۹
◉⇯⇦➰ در این دست روایات؛ ترسیم غفاریّت خداوندﷻ بیان شده است و اهمیّت حقیقتِ ماه رمضان و گستره و سعۀ آن را بیان میفرمایند.
֎⇦ که محدودۀ ماه مبارک رمضان؛ از محدود بودن در یک حدّ زمانی نیست. بلکه از بیحدّیِ «رمضان» که خودِ خداوند است، تا حدّ و حدود ماه مبارک رمضان میآید (ظهورِ #مطلق_علی_الاطلاق).
🔲 در وصفِ غفاریّت خداوندﷻ در همین ماه مبارک رمضان و در ادعیۀ شریف میخوانیم:
🔻〖أنْتَ «وَاسِـــــــعُ» الْمَغْفِرَة〗🔺
📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۱، ص۲۸
👁🗨 که #وسعت؛ آن نیست که محدود به زمانی و مکانی شود و در حدّی؛ مقهور و محدود گردد.
خصوصاً «واسع» بودن، برای حقّﷻ که در اطلاق است و هرگز قید نمیپذیرد.
چرا که مغفرتِ حقّﷻ مطلق است.
◉⇯⇦ خداوندِ غفــّــار؛ به حقیقتِ غفاریّتش هر شیئی را گرفته است. و اصلاً به غفاریّتش است که هر شیئی را میآفریند و این غفاریّتش است که مغفور را در مغفور بودن میآورد.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
◉
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
✨
🍃۞ بیان شد که #صوم؛
֎⇦ ظهور صمدیّت حضرت حقّﷻ است و از صمدیّت است که حضرت حقّ نمیخورد و نمینوشد و نمیخوابد و زاد و ولد ندارد وُ صوم؛ عبادتی در نفیِ «لا هو» است که شرحش گذشت.
🔰 و امّا؛
خداوندﷻ مطلقِ حقیقی است.
بنابراین؛
֎⇦ نخوردن، ننوشیدن، نخوابیدن و زاد و ولد نداشتنِ حقّﷻ - که از جلالیّت حقّﷻ است - بایستی در #اطلاق دیده شود.
🍃⇯֎↲ بدین معنا که؛
این جلالیّت، حدّ او محسوب نمیشود که اگر در خوردن بیاید، خدشه به جلالش وارد شود.
بلکه حقّﷻ به «ولیّ»ش (ع) - که #مطلق_علی_الاطلاق است و تمامیّتِ حقّﷻ، و باطن و نفْس حقّﷻ است -، [به #اطلاق] در مقیّدات میآید.
(🔔 برای شرح #مطلق_علی_الاطلاق رجوع بفرمائید به ❂☜ https://telegram.me/ehsannil1/291)
🍃⇯֎⇦ بنابراین؛
ولیّ حقّﷻ (ع)، در خوردن و آشامیدن و خوابیدن و زاد و وَلَد کردن میآید و در عینِ حالِ این افعال؛
֎⇦ مَثَلِ «قل هو الله احد، الله الصمد ، لم یلد و لم یولد ، و لم یکن له کفواً احد» (سورۀ توحید) است.
🔰 چنان که حضرت رسول اکرم (ص) به مولیٰ امیرالمؤمنین علیّ (ع) میفرمایند:
🔅〖مَثَلُكَ مَثَلُ قُلْ هُوَ الله أحَد〗🔅
📚المحاسن، ج۱، ص۱۵۳
🍃⇯֎↲ بنابراین؛ ولیّ خدا (ع) [به #عین_شخصی]، در همان نقطه که میخورد وُ میآشامد وُ میخوابد وُ زاد و ولَد دارد؛
֎⇦ در جلالَت و صمدیّت و تنزیهِ از خوردن و آشامیدن و خوابیدن و زاد و ولد است.
🌿❂☜ و این؛ کمالِ جلال و اطلاقِ خداوندﷻ است که در خلوَتِ #جلال نمیماند، بلکه به ولیّاش (که حاقُّ الحاقًّ اوست)، در تمامِ این افعال آمده، ولی در عین حال (#عین_شخصی)، منزّه از این افعال است.
🍃۞ و با افعال ولیُّالله(ع)؛ تمامِ این افعال در عالم، انشاء و ترسیم میشود.
بدین معنا که؛
֎⇦ حقّﷻ؛ از لااشارۀ جلالی، به اشارۀ جمالی، توسّط حضرات آلالله (ع)، این صوَر را رقم میزند و در حقیقت؛ سماوات و ارض را ترسیم مینماید و «فاطر» آنهاست.
🔰حضرت حقّﷻ در حدیث قدسی میفرماید:
🔻〖 كنتُ كنزاً مخفياً
فأحببتُ أن أعرف
فخلقت الخلق لكي أعرف〗🔺
✾ من گنج پنهانی بودم ...
پس دوست داشتم شناخته شوم؛
پس خلق را آفریدم تا شناخته شوم.
📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۸۴، ص۱۹۹
🍃⇯֎↲ مخفی بودنِ «کنز»؛
֎⇦ اشاره به مقامِ #جلال و لاإشاره بودنِ حقّﷻ است.
«لا هو»؛ جلالیّتِ حضرت حقّﷻ است و ماندن در نفیِ «لا هو»؛ محدود و مقیّد بودنِ جلال میباشد که برای حضرت حقّﷻ [نستجیرُ بالله!] نقص است.
🍃۞ خداوندﷻ که به صمدیّت، حقیقتِ صوم است؛
֎⇦ به «ولیّ»اش (ع) در افطار و شکافتن و ظهور میآید. یعنی؛ در جلالِ لا إشاره بودن و مخفی بودن، متوقّف نمیشود، بلکه جلال را در جهتِ جمال میشکافد و «فاطریّتِ» او ظهور میکند.
چنان که قرآن میفرماید:
💎【 «فاطِـــرِ» السّماواتِ وَ الأرض
وَ هُوَ يُطْعِمُ وَ لا يُطْعَم】💎
✾ آفریدگارِ آسمان و زمین است
و مىخوراند و خورانده نمىشود.
📘 سورۀ انعام، آیۀ ۱۴
🍃⇯֎↲ از این جهت؛ اوﷻ اصلِ «افطار» است وُ اسم مقدّس اوﷻ «فــاطـــر» است.
✓♦️ بنابراین خداوندﷻ به صوم (روزه)؛
برای مؤمن پرده از حقایق عالم برمی دارد. بدین صورت که؛
🍃֎⇦ او را نهی از مفطرات میکند که؛ «لا تأکُلْ» (نخور)، «لا تَشرِبْ» (ننوش)، «لا»، «لا» و «لا» إلی آخره (سایر مفطرات - مفطرات عملی، مفطرات خُلقی، مفطراتِ ذاتی).
⇜۞ تا آنجایی که: «لا تکُنْ»
یعنی؛ #نباش ...
🍃⇯֎↲ که در اصل، از اوّل هم نبودی.
که همۀ اشیاء في نفسِهِ «هالِكٌ» و «فان» هستند، چنان که قرآن میفرماید:
🔻【كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إلّا وَجْهَه】🔺
✾ هر شیئی [همین الان] هالک است؛
مگر وجه اوﷻ.
📘 سورۀ قصص، آیۀ ۸۸
✓♦️ آنگاه؛ خداوندﷻ با «افـطـــار» به روزهدار نشان می دهد که جز «وجه الله» چیزی نیست. که؛
🍃֎⇦ آن که میخورْد و مینوشید و میخوابید و زاد و ولد داشت؛ تو نبودی!
بلکه «وجه الله» بود. یعنی؛ ولیّ من بود و جلواتِ او (ع)
🍃֎⇦ و توحید را در مقاماتِ توحید افعالی و صفاتی تا توحید ذاتی نشان میدهد.
[چنان که بحمدالله در لطیفۀ چهارم از همین سلسلهمقالات شرح داده شده است.]
⭕️ بنابراین؛
به صورتِ تلخیص و در تطبیقِ با آیۀ فوق بیان میشود:
◉ «كُلُّ شَيءٍ هالكٌ» ❂☜ صیام
◉ «وَجْهَه» ❂☜ افطار
که؛
🔻【كُلُّ شَيْءٍ هالكٌ إلّا وَجْهه】🔺
֎⇦ ظهورِ 🔹【لا اله الا الله】🔹است.
🍃⇯֎↲ چرا که هر شیئی؛ آیۀ اللهﷻ است.
و 🔹【لا اله الا الله】🔹(لاهوالّاهو) را در نقطۀ تکوین، نشان میدهد.
🍃۞ که در تحلیل میگوییم:
✳️ خودیّتِ هر شیئی؛ جلوۀ «لا هو»؛ و #صائم است.
که در نفْسِ #صیام؛
🍃֎⇦ به وجه حقّﷻ در بقا و افطار و «الّا هو» است.
✳️ و «#افطار»؛
🍃֎⇦ ظهورِ فاطریّت حقّﷻ در عبدی است که در صوم و جلال بوده است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
✨
🍃۞ بیان شد که #صوم؛
֎⇦ ظهور صمدیّت حضرت حقّﷻ است و از صمدیّت است که حضرت حقّ نمیخورد و نمینوشد و نمیخوابد و زاد و ولد ندارد وُ صوم؛ عبادتی در نفیِ «لا هو» است که شرحش گذشت.
🔰 و امّا؛
خداوندﷻ مطلقِ حقیقی است.
بنابراین؛
֎⇦ نخوردن، ننوشیدن، نخوابیدن و زاد و ولد نداشتنِ حقّﷻ - که از جلالیّت حقّﷻ است - بایستی در #اطلاق دیده شود.
🍃⇯֎↲ بدین معنا که؛
این جلالیّت، حدّ او محسوب نمیشود که اگر در خوردن بیاید، خدشه به جلالش وارد شود.
بلکه حقّﷻ به «ولیّ»ش (ع) - که #مطلق_علی_الاطلاق است و تمامیّتِ حقّﷻ، و باطن و نفْس حقّﷻ است -، [به #اطلاق] در مقیّدات میآید.
(🔔 برای شرح #مطلق_علی_الاطلاق رجوع بفرمائید به ❂☜ https://telegram.me/ehsannil1/291)
🍃⇯֎⇦ بنابراین؛
ولیّ حقّﷻ (ع)، در خوردن و آشامیدن و خوابیدن و زاد و وَلَد کردن میآید و در عینِ حالِ این افعال؛
֎⇦ مَثَلِ «قل هو الله احد، الله الصمد ، لم یلد و لم یولد ، و لم یکن له کفواً احد» (سورۀ توحید) است.
🔰 چنان که حضرت رسول اکرم (ص) به مولیٰ امیرالمؤمنین علیّ (ع) میفرمایند:
🔅〖مَثَلُكَ مَثَلُ قُلْ هُوَ الله أحَد〗🔅
📚المحاسن، ج۱، ص۱۵۳
🍃⇯֎↲ بنابراین؛ ولیّ خدا (ع) [به #عین_شخصی]، در همان نقطه که میخورد وُ میآشامد وُ میخوابد وُ زاد و ولَد دارد؛
֎⇦ در جلالَت و صمدیّت و تنزیهِ از خوردن و آشامیدن و خوابیدن و زاد و ولد است.
🌿❂☜ و این؛ کمالِ جلال و اطلاقِ خداوندﷻ است که در خلوَتِ #جلال نمیماند، بلکه به ولیّاش (که حاقُّ الحاقًّ اوست)، در تمامِ این افعال آمده، ولی در عین حال (#عین_شخصی)، منزّه از این افعال است.
🍃۞ و با افعال ولیُّالله(ع)؛ تمامِ این افعال در عالم، انشاء و ترسیم میشود.
بدین معنا که؛
֎⇦ حقّﷻ؛ از لااشارۀ جلالی، به اشارۀ جمالی، توسّط حضرات آلالله (ع)، این صوَر را رقم میزند و در حقیقت؛ سماوات و ارض را ترسیم مینماید و «فاطر» آنهاست.
🔰حضرت حقّﷻ در حدیث قدسی میفرماید:
🔻〖 كنتُ كنزاً مخفياً
فأحببتُ أن أعرف
فخلقت الخلق لكي أعرف〗🔺
✾ من گنج پنهانی بودم ...
پس دوست داشتم شناخته شوم؛
پس خلق را آفریدم تا شناخته شوم.
📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۸۴، ص۱۹۹
🍃⇯֎↲ مخفی بودنِ «کنز»؛
֎⇦ اشاره به مقامِ #جلال و لاإشاره بودنِ حقّﷻ است.
«لا هو»؛ جلالیّتِ حضرت حقّﷻ است و ماندن در نفیِ «لا هو»؛ محدود و مقیّد بودنِ جلال میباشد که برای حضرت حقّﷻ [نستجیرُ بالله!] نقص است.
🍃۞ خداوندﷻ که به صمدیّت، حقیقتِ صوم است؛
֎⇦ به «ولیّ»اش (ع) در افطار و شکافتن و ظهور میآید. یعنی؛ در جلالِ لا إشاره بودن و مخفی بودن، متوقّف نمیشود، بلکه جلال را در جهتِ جمال میشکافد و «فاطریّتِ» او ظهور میکند.
چنان که قرآن میفرماید:
💎【 «فاطِـــرِ» السّماواتِ وَ الأرض
وَ هُوَ يُطْعِمُ وَ لا يُطْعَم】💎
✾ آفریدگارِ آسمان و زمین است
و مىخوراند و خورانده نمىشود.
📘 سورۀ انعام، آیۀ ۱۴
🍃⇯֎↲ از این جهت؛ اوﷻ اصلِ «افطار» است وُ اسم مقدّس اوﷻ «فــاطـــر» است.
✓♦️ بنابراین خداوندﷻ به صوم (روزه)؛
برای مؤمن پرده از حقایق عالم برمی دارد. بدین صورت که؛
🍃֎⇦ او را نهی از مفطرات میکند که؛ «لا تأکُلْ» (نخور)، «لا تَشرِبْ» (ننوش)، «لا»، «لا» و «لا» إلی آخره (سایر مفطرات - مفطرات عملی، مفطرات خُلقی، مفطراتِ ذاتی).
⇜۞ تا آنجایی که: «لا تکُنْ»
یعنی؛ #نباش ...
🍃⇯֎↲ که در اصل، از اوّل هم نبودی.
که همۀ اشیاء في نفسِهِ «هالِكٌ» و «فان» هستند، چنان که قرآن میفرماید:
🔻【كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إلّا وَجْهَه】🔺
✾ هر شیئی [همین الان] هالک است؛
مگر وجه اوﷻ.
📘 سورۀ قصص، آیۀ ۸۸
✓♦️ آنگاه؛ خداوندﷻ با «افـطـــار» به روزهدار نشان می دهد که جز «وجه الله» چیزی نیست. که؛
🍃֎⇦ آن که میخورْد و مینوشید و میخوابید و زاد و ولد داشت؛ تو نبودی!
بلکه «وجه الله» بود. یعنی؛ ولیّ من بود و جلواتِ او (ع)
🍃֎⇦ و توحید را در مقاماتِ توحید افعالی و صفاتی تا توحید ذاتی نشان میدهد.
[چنان که بحمدالله در لطیفۀ چهارم از همین سلسلهمقالات شرح داده شده است.]
⭕️ بنابراین؛
به صورتِ تلخیص و در تطبیقِ با آیۀ فوق بیان میشود:
◉ «كُلُّ شَيءٍ هالكٌ» ❂☜ صیام
◉ «وَجْهَه» ❂☜ افطار
که؛
🔻【كُلُّ شَيْءٍ هالكٌ إلّا وَجْهه】🔺
֎⇦ ظهورِ 🔹【لا اله الا الله】🔹است.
🍃⇯֎↲ چرا که هر شیئی؛ آیۀ اللهﷻ است.
و 🔹【لا اله الا الله】🔹(لاهوالّاهو) را در نقطۀ تکوین، نشان میدهد.
🍃۞ که در تحلیل میگوییم:
✳️ خودیّتِ هر شیئی؛ جلوۀ «لا هو»؛ و #صائم است.
که در نفْسِ #صیام؛
🍃֎⇦ به وجه حقّﷻ در بقا و افطار و «الّا هو» است.
✳️ و «#افطار»؛
🍃֎⇦ ظهورِ فاطریّت حقّﷻ در عبدی است که در صوم و جلال بوده است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
✨
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻
❖ لطیفۀ یازدهم:
🌙سیر صائم با منازل قمر
(بخش اوّل)
┅─┅─═• 📖🌙 •═─┅─┅
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═• 📖🌙 •═─┅─┅
🔰 قرآن میفرماید:
🔻【يَسْئَلُونَكَ عَنِ «الأهِـلَّــةِ»
قُلْ هِيَ مَواقيتُ لِلنّاسِ وَ الحَجّ ...】🔺
✾ از تو دربارۀ هلالها مىپرسند،
بگو: اينها وقتها را براى مردم و براى حجّ، معيّن مىكنند.
📘سورۀ بقره، آیۀ ۱۸۹
🌙۞ ماه مبارک رمضان؛ مانندِ تمام ماههای سال، ۳۰ روز دارد و در بعضی از روایات بر ۳۰ روز بودنِ آن تأکید شده است. و البته معنا دارد که چرا گاهی ۲۹ روز میشود. در چند کلمه کوتاه، مطلب این است که؛
🍃֎ تأکید بر ۳۰ روز بودنِ این ماه در روایات؛
⫸ جلوۀ «مطلق» بودنِ ماهِ مبارک است.
🍃֎ و اینکه گاهی ۲۹ روز میشود؛
⫸جلوۀ «مطلق علی الاطلاق» بودنِ ماه مبارک رمضان است.
❂☜ که به قوّتِ #اطلاق؛ در قیدِ ۳۰ روز بودن نمیماند و گاهی ۲۹ روزه میگردد و در همان نقطه که ۲۹ روز است، #بالنورانیة؛ ۳۰ روز میباشد.
🍃֎⇯⇦ فهم مطلب فوق؛ جز به معرفةٌ بالنّورانیة ممکن نیست. چرا که در عالم حدود؛ اعداد در تبایُنِ از یکدیگر هستند و هرگز یک عدد در همان حالی که هست، نمیتواند عدد دیگری باشد.
❂☜ امّا ۳۰ روز بودنِ ماه مبارک رمضان؛ عینیّتِ شخصی است وُ به هر صورتی که ظاهر شود (یعنی؛ اگر ۲۹ روز هم بشود)، ظهورش هم خودش است و از ۳۰ روز بودن ساقط نمیشود.
[إن شاء الله رفقای همراه؛ با اشاراتی که در بین مباحث بیان میشود، به اهمیّت بحثِ #مطلق_علی_الاطلاق بودنِ ولیّالله (؏) پی برده باشند.]
🌙۞ الغرض؛
«اهلال»؛ به معنای بلند کردنِ صداست.
وقتی گفته میشود:
🎶֎⇦ «اَهَلّ المُحْرِم»، یعنی؛ شخصِ مُحْرم، صدایش را به تلبیۀ احرام بلند کرد. که تلبیۀ احرام؛ همان 🔻『 لبّيك اللّهمّ لبّيك لبّيك لا شريك لك لبّيك』🔺 است.
🐑֎⇦ و یا موقع ذبحِ حیوان؛ بایستی به ذکرِ نام خدا، یعنی؛『بسم الله الرّحمن الرّحیم』صدا را بلند کند تا آن ذبح، حلال باشد. وگرنه طبق فرمایشِ قرآن؛ 🔹【 «أُهِــــلَّ» لِغَيْرِ الله】🔹 (ذبحى كه نامِ غير خدا بر آن ياد شده باشد؛ سورۀ انعام، آیۀ ۱۴۵) میباشد و حرام است.
🌙֎⇦ و نیز؛ ماه نو را از آن جهت «#هلال» میگویند که به هنگامِ پدیدار شدنِ آن؛ مردم در شور و غوغا صدایشان را بلند کرده و به یکدیگر نشان میدهند.
🎶۞ در ادامه إن شاء الله معلوم میشود که این بلندیِ صدا؛ صرفاً در فعلِ مردم نیست. بلکه صدا؛
🍃֎⇦ نشان از حیات است. و بُلندیِ صدا، نشان از ظهورِ حیات است.
🌙֎⇦ و هلالِ ماه؛ بلندایِ وجودِ مردم است که در عالم اشارات به اشاره میآیند.
🔰 قرآن میفرماید:
☀️『الشّمْسُ وَ القَمَرُ بِحُسْبان』🌙
✾ خورشيد و ماه، حسابى [معيّن] دارند.
📘 سورۀ الرّحمن، آیۀ ۵
🌙☀️⇯⇦ خورشید و ماه؛ صرفاً کُراتی در مجموعۀ خلقت نیستند. بلکه؛ حقیقت و نور آنها از عرشِ الهی است. و در معرفت به دقائقِ آن بایستی از عرشِ لا إشاره تا عالمِ اشاره را مدّ نظر داشته باشیم.
🔰 حضرت مولیٰ علیّ بن موسیٰ الرّضا (علیهما السّلام) در مورد خورشید و ماه میفرمایند:
🔻〖ضَوْؤُهُمَا مِنْ نُورِ عَرْشِهِ وَ حَرُّهُما مِنْ جهنّمَ
فَإذَا كانَتِ القيامةُ عَادَ إلی العَرشِ نُورُهُما
وَ عَادَ إلى النّارِ حَرُّهُما
فَلَا يَكُونُ شَمْسٌ وَ لَا قمر〗🔺
✾ روشنائیِ خورشید و ماه از نورِ عرش خداوندﷻ، و گرمی آنها از آتشِ جهنّم است.
پس چون روز قیامت شود؛ نور آنها به سوی عرش باز میگردد.
و گرمی آنها به سویِ آتش برمیگردد.
پس هیچ خورشید و ماهی نمیباشد.
📚 بحار الأنوار، ج۷، ص۱۲۰
🍃❂☜ #قیامت، حقیقتی در عالم است، و نه اینکه صِرفاً یک بُرهۀ زمان باشد.
🌿❂☜ نام قیامت؛ «السّاعة» است. و اسمِ «السّاعة»؛ از «سعه» و فراگیریِ قیامت است.
که «السّاعة»؛
❖⫸ جانِ تمام اشیاء را گرفته است.
🍃֎⇯⇦ پس دقّت بفرمائید که در حدیثِ فوق؛ حقیقتِ خورشید و ماه بیان شده است که چیزی جز ظهورِ نور عرش نیستند، و در نقطۀ ظهور (قیامت)؛
❖⫸🔻〖فَلَا يَكُونُ شَمْسٌ وَ لَا قَمَر〗🔺
یعنی؛ عنوانی و ظهوری و تعیّنی ندارند.
☀️֎⇦ چنان که قرآن میفرماید:
🔻【 إذَا الشّمْسُ كُوِّرَت】🔺
✾ زمانى كه آفتاب؛ در هم پيچيده مىشود.
📘 سورۀ تکویر، آیۀ ۱
🌙֎⇦ و نیز میفرماید:
🔻【وَ خَسَفَ القَمَرُ】🔺
✾ و ماه؛ تاریک شود.
📘 سورۀ قیامت، آیۀ ۸
🌙☀️֎⇦ و اصلاً عناوین و تعیّنات و تشخّصات؛ در وحدتِ جمعیِ حقّﷻ جمع میگردد، چنان که میفرماید:
🔻【وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ】🔺
✾ و خورشید و ماه؛ جمع میگردند.
📘 سورۀ قیامت، آیۀ ۹
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🌙
༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻
❖ لطیفۀ یازدهم:
🌙سیر صائم با منازل قمر
(بخش اوّل)
┅─┅─═• 📖🌙 •═─┅─┅
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═• 📖🌙 •═─┅─┅
🔰 قرآن میفرماید:
🔻【يَسْئَلُونَكَ عَنِ «الأهِـلَّــةِ»
قُلْ هِيَ مَواقيتُ لِلنّاسِ وَ الحَجّ ...】🔺
✾ از تو دربارۀ هلالها مىپرسند،
بگو: اينها وقتها را براى مردم و براى حجّ، معيّن مىكنند.
📘سورۀ بقره، آیۀ ۱۸۹
🌙۞ ماه مبارک رمضان؛ مانندِ تمام ماههای سال، ۳۰ روز دارد و در بعضی از روایات بر ۳۰ روز بودنِ آن تأکید شده است. و البته معنا دارد که چرا گاهی ۲۹ روز میشود. در چند کلمه کوتاه، مطلب این است که؛
🍃֎ تأکید بر ۳۰ روز بودنِ این ماه در روایات؛
⫸ جلوۀ «مطلق» بودنِ ماهِ مبارک است.
🍃֎ و اینکه گاهی ۲۹ روز میشود؛
⫸جلوۀ «مطلق علی الاطلاق» بودنِ ماه مبارک رمضان است.
❂☜ که به قوّتِ #اطلاق؛ در قیدِ ۳۰ روز بودن نمیماند و گاهی ۲۹ روزه میگردد و در همان نقطه که ۲۹ روز است، #بالنورانیة؛ ۳۰ روز میباشد.
🍃֎⇯⇦ فهم مطلب فوق؛ جز به معرفةٌ بالنّورانیة ممکن نیست. چرا که در عالم حدود؛ اعداد در تبایُنِ از یکدیگر هستند و هرگز یک عدد در همان حالی که هست، نمیتواند عدد دیگری باشد.
❂☜ امّا ۳۰ روز بودنِ ماه مبارک رمضان؛ عینیّتِ شخصی است وُ به هر صورتی که ظاهر شود (یعنی؛ اگر ۲۹ روز هم بشود)، ظهورش هم خودش است و از ۳۰ روز بودن ساقط نمیشود.
[إن شاء الله رفقای همراه؛ با اشاراتی که در بین مباحث بیان میشود، به اهمیّت بحثِ #مطلق_علی_الاطلاق بودنِ ولیّالله (؏) پی برده باشند.]
🌙۞ الغرض؛
«اهلال»؛ به معنای بلند کردنِ صداست.
وقتی گفته میشود:
🎶֎⇦ «اَهَلّ المُحْرِم»، یعنی؛ شخصِ مُحْرم، صدایش را به تلبیۀ احرام بلند کرد. که تلبیۀ احرام؛ همان 🔻『 لبّيك اللّهمّ لبّيك لبّيك لا شريك لك لبّيك』🔺 است.
🐑֎⇦ و یا موقع ذبحِ حیوان؛ بایستی به ذکرِ نام خدا، یعنی؛『بسم الله الرّحمن الرّحیم』صدا را بلند کند تا آن ذبح، حلال باشد. وگرنه طبق فرمایشِ قرآن؛ 🔹【 «أُهِــــلَّ» لِغَيْرِ الله】🔹 (ذبحى كه نامِ غير خدا بر آن ياد شده باشد؛ سورۀ انعام، آیۀ ۱۴۵) میباشد و حرام است.
🌙֎⇦ و نیز؛ ماه نو را از آن جهت «#هلال» میگویند که به هنگامِ پدیدار شدنِ آن؛ مردم در شور و غوغا صدایشان را بلند کرده و به یکدیگر نشان میدهند.
🎶۞ در ادامه إن شاء الله معلوم میشود که این بلندیِ صدا؛ صرفاً در فعلِ مردم نیست. بلکه صدا؛
🍃֎⇦ نشان از حیات است. و بُلندیِ صدا، نشان از ظهورِ حیات است.
🌙֎⇦ و هلالِ ماه؛ بلندایِ وجودِ مردم است که در عالم اشارات به اشاره میآیند.
🔰 قرآن میفرماید:
☀️『الشّمْسُ وَ القَمَرُ بِحُسْبان』🌙
✾ خورشيد و ماه، حسابى [معيّن] دارند.
📘 سورۀ الرّحمن، آیۀ ۵
🌙☀️⇯⇦ خورشید و ماه؛ صرفاً کُراتی در مجموعۀ خلقت نیستند. بلکه؛ حقیقت و نور آنها از عرشِ الهی است. و در معرفت به دقائقِ آن بایستی از عرشِ لا إشاره تا عالمِ اشاره را مدّ نظر داشته باشیم.
🔰 حضرت مولیٰ علیّ بن موسیٰ الرّضا (علیهما السّلام) در مورد خورشید و ماه میفرمایند:
🔻〖ضَوْؤُهُمَا مِنْ نُورِ عَرْشِهِ وَ حَرُّهُما مِنْ جهنّمَ
فَإذَا كانَتِ القيامةُ عَادَ إلی العَرشِ نُورُهُما
وَ عَادَ إلى النّارِ حَرُّهُما
فَلَا يَكُونُ شَمْسٌ وَ لَا قمر〗🔺
✾ روشنائیِ خورشید و ماه از نورِ عرش خداوندﷻ، و گرمی آنها از آتشِ جهنّم است.
پس چون روز قیامت شود؛ نور آنها به سوی عرش باز میگردد.
و گرمی آنها به سویِ آتش برمیگردد.
پس هیچ خورشید و ماهی نمیباشد.
📚 بحار الأنوار، ج۷، ص۱۲۰
🍃❂☜ #قیامت، حقیقتی در عالم است، و نه اینکه صِرفاً یک بُرهۀ زمان باشد.
🌿❂☜ نام قیامت؛ «السّاعة» است. و اسمِ «السّاعة»؛ از «سعه» و فراگیریِ قیامت است.
که «السّاعة»؛
❖⫸ جانِ تمام اشیاء را گرفته است.
🍃֎⇯⇦ پس دقّت بفرمائید که در حدیثِ فوق؛ حقیقتِ خورشید و ماه بیان شده است که چیزی جز ظهورِ نور عرش نیستند، و در نقطۀ ظهور (قیامت)؛
❖⫸🔻〖فَلَا يَكُونُ شَمْسٌ وَ لَا قَمَر〗🔺
یعنی؛ عنوانی و ظهوری و تعیّنی ندارند.
☀️֎⇦ چنان که قرآن میفرماید:
🔻【 إذَا الشّمْسُ كُوِّرَت】🔺
✾ زمانى كه آفتاب؛ در هم پيچيده مىشود.
📘 سورۀ تکویر، آیۀ ۱
🌙֎⇦ و نیز میفرماید:
🔻【وَ خَسَفَ القَمَرُ】🔺
✾ و ماه؛ تاریک شود.
📘 سورۀ قیامت، آیۀ ۸
🌙☀️֎⇦ و اصلاً عناوین و تعیّنات و تشخّصات؛ در وحدتِ جمعیِ حقّﷻ جمع میگردد، چنان که میفرماید:
🔻【وَ جُمِعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ】🔺
✾ و خورشید و ماه؛ جمع میگردند.
📘 سورۀ قیامت، آیۀ ۹
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🌙
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻
❖ لطیفۀ سیزدهم:
#ضیافة_الله؛
جلوۀ حضراتِ «#معدن_الکرم» (علیهم السّلام)
┅─┅─═• 📖🌙 •═─┅─┅
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═• 📖🌙 •═─┅
💦۞ در زیارتنامۀ حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) میخوانیم:
🌧【السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مَعْدِنَ الْكَرَم】🌧
سلام بر تو ای معدن کرم.
📚المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص۳۰۴
🌿֎⇦ معدنِ هر شیء؛ اصل و خاستگاهِ آن شیء است، بنابراین؛ هیچ کَرَمی بیرون از حضراتِ【مَعْدِنَ الْكَرَم؏】وجود و معنا ندارد.
🌿۞ حضراتِ ائمّۀ اطهار (؏)؛ اصالتِ کَرَم هستند، چنان که در فرازی از زیارتِ جامعۀ کبیره، حضرتشان به『أُصُولَ الْكَرَمِ』(📚من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۶۱۰) خوانده میشوند.
بنابراین؛
☀️☜ هیچ مکرمت، کرامت، کرَم، اکرام و شرافتی، خارج از وجودِ حضرات آلالله (؏) موجود نبوده، و حیثیتِ وجودی ندارد. چنان که در زیاراتِ شریفشان، به کَرَمشان، چنین پرده از رخ برداشتهاند؛
🔸〖إِلَيْكُمُ انْتَهَتِ الْمَكَارِمُ وَ الشَّرَفُ〗🔸
همۀ مکرمتها و شرافتها، منتهی به سوی شماست.
📚المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص۲۴۹
🌿۞ پس هیچ کرامتی وجود ندارد، الّا اینکه جلوهای از جلواتِ حضراتِ【مَعْدِنَ الْكَرَم】 و 『أُصُولَ الْكَرَمِ』 و «منتهی الکرَم» و «ربّ الکرَم و الکرامة»، یعنی؛ ائمه اطهار (؏) است. که در زیارت حضرت مولی امیرالمؤمنین (؏)؛ جان در کلام کرده و آلالله (علیهمالسّلام) را با این انشاء، میخوانیم:
🔻『أَنْتُمُ السَّفَرَةُ الْكِرَامُ الْبَرَرَةُ』🔺
شمائید سفیرانِ کریم و نیکوکارِ خداوند.
📚المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص۲۵۰
🌧۞ و امّا؛ #معدن هر امری و شیئی، آن وقت در اطلاقِ حقیقی (یعنی؛ #مطلق_علی_الاطلاق) است؛ که از خلوَتِ «معدنِ مطلق بودن»، به جلوَتِ علیالاطلاق، جلوه کند.
و علی الاطلاقِ 【مَعْدِنَ الْكَرَم】بودنِ ائمّۀ اطهار (؏)؛
☀️☜ «#إکرام» است.
⛲️۞ و به بیانی دیگر؛
جوششِ «کرَم»؛ «إکرام» است. که『 إکرام』مصدرِ باب اِفعال از مادّۀ «کَرَم» است. و باب اِفعال؛ برای متعدّی ساختن، انشاء شده است، بدین معنا که؛ فعل مادّۀ خود را از فاعل به مفعول، جاری میسازد.
🌿۞ الغرض؛
حضراتِ【مَعْدِنَ الْكَرَم】 (علیهم السّلام)؛ به اطلاقِ حقیقیِ خویش، از مقامِ خلوَت تا جلوَت را فراگرفته و جلوه کردهاند. و وصفِ جلوَتیِ【مَعْدِنَ الْكَرَم】بودنِ حضرتشان؛ آن است که در جامعۀ کبیره میخوانیم و جانِ ناقابل بر تمنّایش تقدیم میکنیم که:
🔻『 سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ وَ شَأْنُكُمُ الْحَق』🔺
شيوۀ شما كَرَم است، و شأن شما، «حقّ مطلق» است.
💠☜【سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ】؛ جلوۀ 【مَعْدِنَ الْكَرَم】بودنِ حضراتِ آلالله (علیهمالسّلام) است.
⛲️☜ و به【سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ】؛ شئوناتشان، رشحه رشحه، جلوهگر است و ...
☀️☜ و به【سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ】؛ شأنِ مطلقشان؛ «حقّ مطلق» است.
🔻
⚠️ نوش جانِ هر کسی که جرعۀ این لطیفه را آن طور نوش کرد که «سَلَّمْنا» و «لبّیک»ِ اقبالش؛ معلِّمِ تسبیحِ عوالَم شد، و شرارۀ «هل مِن مَزید»ِ جانش؛ شمعِ جانِ هر دلْمرده و در راه ماندهای را به شعله کشید و نفَسهایش مولای جان را چنین ندا کرد که:
🍃 یا «حقّ الحقیق» و «أصل الحقّ»،
یا «الْأَصْلِ الْقَدِيم» و «معدن الحقّ»! (علیهم السّلام)
رواقِ منظر چشم من آشیانۀ توست
کَرَم نما و فرود آ که خانه خانۀ توست
به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل
لطیفههای عجب زیر دام و دانۀ توست
#حافظ (ره)
🔺
┈•اا✾•🍃🔰🍃•✾اا•┈
🍃 إن شاء الله نفَسهایِ طلبتان، به هُرم و گرمایِ این مقدّمه، گرم باد و برای #تنزیلی دیگر از جاریِ معرفت در مجموعه مقالاتِ《صــیام، سرّی از اسرار الهی》 همراهی بفرمائید ...
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
☀️
༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻
❖ لطیفۀ سیزدهم:
#ضیافة_الله؛
جلوۀ حضراتِ «#معدن_الکرم» (علیهم السّلام)
┅─┅─═• 📖🌙 •═─┅─┅
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═• 📖🌙 •═─┅
💦۞ در زیارتنامۀ حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) میخوانیم:
🌧【السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مَعْدِنَ الْكَرَم】🌧
سلام بر تو ای معدن کرم.
📚المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص۳۰۴
🌿֎⇦ معدنِ هر شیء؛ اصل و خاستگاهِ آن شیء است، بنابراین؛ هیچ کَرَمی بیرون از حضراتِ【مَعْدِنَ الْكَرَم؏】وجود و معنا ندارد.
🌿۞ حضراتِ ائمّۀ اطهار (؏)؛ اصالتِ کَرَم هستند، چنان که در فرازی از زیارتِ جامعۀ کبیره، حضرتشان به『أُصُولَ الْكَرَمِ』(📚من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۶۱۰) خوانده میشوند.
بنابراین؛
☀️☜ هیچ مکرمت، کرامت، کرَم، اکرام و شرافتی، خارج از وجودِ حضرات آلالله (؏) موجود نبوده، و حیثیتِ وجودی ندارد. چنان که در زیاراتِ شریفشان، به کَرَمشان، چنین پرده از رخ برداشتهاند؛
🔸〖إِلَيْكُمُ انْتَهَتِ الْمَكَارِمُ وَ الشَّرَفُ〗🔸
همۀ مکرمتها و شرافتها، منتهی به سوی شماست.
📚المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص۲۴۹
🌿۞ پس هیچ کرامتی وجود ندارد، الّا اینکه جلوهای از جلواتِ حضراتِ【مَعْدِنَ الْكَرَم】 و 『أُصُولَ الْكَرَمِ』 و «منتهی الکرَم» و «ربّ الکرَم و الکرامة»، یعنی؛ ائمه اطهار (؏) است. که در زیارت حضرت مولی امیرالمؤمنین (؏)؛ جان در کلام کرده و آلالله (علیهمالسّلام) را با این انشاء، میخوانیم:
🔻『أَنْتُمُ السَّفَرَةُ الْكِرَامُ الْبَرَرَةُ』🔺
شمائید سفیرانِ کریم و نیکوکارِ خداوند.
📚المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص۲۵۰
🌧۞ و امّا؛ #معدن هر امری و شیئی، آن وقت در اطلاقِ حقیقی (یعنی؛ #مطلق_علی_الاطلاق) است؛ که از خلوَتِ «معدنِ مطلق بودن»، به جلوَتِ علیالاطلاق، جلوه کند.
و علی الاطلاقِ 【مَعْدِنَ الْكَرَم】بودنِ ائمّۀ اطهار (؏)؛
☀️☜ «#إکرام» است.
⛲️۞ و به بیانی دیگر؛
جوششِ «کرَم»؛ «إکرام» است. که『 إکرام』مصدرِ باب اِفعال از مادّۀ «کَرَم» است. و باب اِفعال؛ برای متعدّی ساختن، انشاء شده است، بدین معنا که؛ فعل مادّۀ خود را از فاعل به مفعول، جاری میسازد.
🌿۞ الغرض؛
حضراتِ【مَعْدِنَ الْكَرَم】 (علیهم السّلام)؛ به اطلاقِ حقیقیِ خویش، از مقامِ خلوَت تا جلوَت را فراگرفته و جلوه کردهاند. و وصفِ جلوَتیِ【مَعْدِنَ الْكَرَم】بودنِ حضرتشان؛ آن است که در جامعۀ کبیره میخوانیم و جانِ ناقابل بر تمنّایش تقدیم میکنیم که:
🔻『 سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ وَ شَأْنُكُمُ الْحَق』🔺
شيوۀ شما كَرَم است، و شأن شما، «حقّ مطلق» است.
💠☜【سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ】؛ جلوۀ 【مَعْدِنَ الْكَرَم】بودنِ حضراتِ آلالله (علیهمالسّلام) است.
⛲️☜ و به【سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ】؛ شئوناتشان، رشحه رشحه، جلوهگر است و ...
☀️☜ و به【سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ】؛ شأنِ مطلقشان؛ «حقّ مطلق» است.
🔻
⚠️ نوش جانِ هر کسی که جرعۀ این لطیفه را آن طور نوش کرد که «سَلَّمْنا» و «لبّیک»ِ اقبالش؛ معلِّمِ تسبیحِ عوالَم شد، و شرارۀ «هل مِن مَزید»ِ جانش؛ شمعِ جانِ هر دلْمرده و در راه ماندهای را به شعله کشید و نفَسهایش مولای جان را چنین ندا کرد که:
🍃 یا «حقّ الحقیق» و «أصل الحقّ»،
یا «الْأَصْلِ الْقَدِيم» و «معدن الحقّ»! (علیهم السّلام)
رواقِ منظر چشم من آشیانۀ توست
کَرَم نما و فرود آ که خانه خانۀ توست
به لطف خال و خط از عارفان ربودی دل
لطیفههای عجب زیر دام و دانۀ توست
#حافظ (ره)
🔺
┈•اا✾•🍃🔰🍃•✾اا•┈
🍃 إن شاء الله نفَسهایِ طلبتان، به هُرم و گرمایِ این مقدّمه، گرم باد و برای #تنزیلی دیگر از جاریِ معرفت در مجموعه مقالاتِ《صــیام، سرّی از اسرار الهی》 همراهی بفرمائید ...
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
☀️
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
☀️
🍃۞ و امّا؛ حضرتِ دلبر، دلبرِ مطلق، عالِمِ اکبر، اکبرِ عالَم، رحمتِ واسع، واسِعِ رحمت، ختمِ نبوّت، رسمِ رسالت،【مَعْدِنَ الكَرَم】، حضرتِ سیّد الکونین محمّد مصطفی صلّیاللهعلیهوآله میفرمایند:
🔻『أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كَانَ كافراً』🔺
مهمان را گرامی بدار، حتّی اگر کافر باشد.
📚جامع الأخبار (للشّعيري)، ص۸۴
🔻
⚠️ نکته: هر تعبیری و هر لفظی، از شخصِ حقیقیِ «اَلْمَعْنَى» برخاسته است. که «اَلْمَعْنَى» بودنِ او؛ به نفسِ «احد» و «واحد»بودنِ #مطلق (#مطلق_علی_الاطلاق) بودنِ اوست، و فرمودند؛
🔸『وَاحِدٌ أحَديُّ الذّاتِ وَ أحَديُّ المَعْنَى』🔸
📚التوحيد،للصدوق،ص۱۶۹
☀️☜ اگر شخصِ حقیقیِ «الْمَعْنَى»، و اطلاقِ حقیقی او شناخته شود، و با نور او، به هر امری، نظر گردد؛ از هر کلمه در کلام، و بلکه هر موجود و آیه و ذیاشارهای، هویّتش هویداست، و آن ناپیدا، پیدا.
در این حال؛
موجِ #کثرت، به اوجِ #وحدت دلبری میکند.
🔺
🔰 الغرض؛
حضراتِ【مَعْدِنَ الْكَرَم】(؏)؛ نَفْسِ حضرتِ «کَریمﷻ» و «أَكْرَمَ الْأَكْرَمِينﷻ» هستند.
[☀️☜『 السَّلَامُ عَلَى نَفْسِ الله تعالَى』
📚 بحار الأنوار، ج۹۷،ص۳۳۱، زیارت حضرت مولی امیرالمؤمنین علی(؏)].
🌿۞ حضرتِ «کَریمﷻ» که به حقیقتِ نفسِ خویش، «کَریم» و «أَكْرَمَ الْأكْرَمِين» است؛
☀️☜ خودِ【لا إِلهَ إلّا هُو】[【اللهُ لا إلهَ إلّا هُو؛ بقره،۲۵۵】] بوده، و در مرتبۀ اعلایی از جلوۀ توحید؛
☀️☜【لا هو إلّا هو】است.
🌿۞ و از طرفی؛
🔸هر نهیای از حضراتِ 『نَفْسِ الله تَعَالَى』(؏)؛
شدّتِ نفیِ جلالیِ【لا هو】میباشد.
🔹هر امری از حضراتِ『نَفْسِ الله تَعَالَى』(؏)؛
شدّتِ اثباتِ جمالیِ 【إلّا هو】 میباشد.
🔔بنابراین؛
امرِ 🔻«أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كانَ كافراً»🔺؛
☀️☜ شدّتِ【مَعْدِنَ الكَرَم】بودنِ حضراتِ『نَفْسِ الله تعالی』(؏) است.
🍃۞ و امّا ...
🔰«ضَیْف»؛ در لغت به معنایِ #مهمان است.
این لغت؛ برای مؤنّث و مذکّر، و مفرد و جمع، به همین صورت بکار میرود.
که این عدمِ تغییرِ «ضَیْف» در قوالبِ مختلف؛
رشحهای از کرامتِ آن عالیجنابِ مطلق (صلّیاللهعلیهوآله) است که آمِر به امرِ 🔻«أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كَانَ كافراً»🔺میباشند.
🌿֎ بدین بیان که؛
چون حضرتِ【مَعْدِنَ الكَرَم】(ص) بفرماید:🔻«أكْرِمِ الضّيْف وَ لَوْ كان كافراً»🔺؛
☀️☜ پس لغتِ «ضَیْف» هم به کرامَت حضرتشان (ص)، بدون تغییر در جنس مؤنّث و مذکّر، مفرد و جمع؛ انشاء و وضع میشود.
[🔔درکِ سیطره و حکومتِ اطلاقیِ شخص حقیقی عالَم (ص) در این مطلب، مهمّ است.]
💫۞ که؛
❀ #مؤنث؛ نشانی از مقامِ #قابل
✿ #مذکر؛ نشانی از مقامِ #فاعل
✾ #مفرد؛ نشانی از مقامِ #خلوت
❁ #جمع؛ نشانی از مقامِ #جلوت
است.
🌿۞ بنابراین؛
حضراتِ【مَعْدِنَ الكَرَم】(؏)، که از لاتعیّنی و جلالت و اطلاق و فائقیّتِ خویش؛
#عین_شخصی قابلیتِ مؤنّث و فاعلیتِ مذکّر، خلوتِ مفرد و جلوَتِ جمع میباشند؛
☀️☜ حالِ ثابتِ خویش را به «ضَیف» ظاهر میسازند و «ضَیف» برای مؤنث و مذکّر، مفرد و جمع، ثابت انشاء میگردد.
🍃֎⇦که کریمِ حقیقی و حقیقتِ کرَم؛
او که【مَعْدِنَ الكَرَم】و ربّ الکرَم و الإکرام (؏) است؛ به بلندایِ خودش إکرام مینماید. پس؛ مهمانش، در تفاوت نیست ولو اینکه کافر باشد.
🔔 که البتّه هر کسی به مسندِ «ضَیْف»؛ در مقابلِ این عالیجنابِ کَرَم (؏) و《مَعْدِنُ الْإيمان؛📚بحار، ج۳۹، ص۱۸۷》مورد اشاره واقع شود، حتّی اگر در أعلی مرتبۀ ایمان هم باشد؛ کافر است.
[⚠️ فتَأمَّلْ جیّداً! که منظور؛ کافری نیست که - العیاذُ بالله - حضرات آلالله (؏) را قبول نکرده است! بلکه منظور؛ فقرِ محض در مقابلِ غنایِ محض است. که مقابلِ ایمانِ محض، کفر محض است. و در مقابلِ مؤمن محض، کافر محض قرار دارد.]
✅ نکته:
『وَ لَوْ』که برای #تقریر و #تأکید فعلِ قبل به کار میرود، در این حدیثِ شریف؛ به بلندایِ متکلّمِ حقیقیِ آن (ص)؛ #تقریر و #تأکید حقیقی است که جانِ خویش را تا عالَم کثرات (که در مقابلِ عالَم وحدت، کفر میباشد)، متجلّی میسازد.
🌿۞ در نتیجه؛
🔻«أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كَانَ كافراً»🔺
☀️☜ شدّتِ تجلّیِ حضراتِ『نَفْسِ الله تعالى』(؏) است.
🌿۞ پس؛
🌧در ماه مبارک رمضان که ◆《ضيافة الله؛ (📚وسائل الشّيعة، ج۱۰، ص۳۱۳》◆ است؛
☀️☜ نَفْس، و بلکه نفسیّتِ حضرتِ «کَریمﷻ»، و «أكْرَمَ الأكْرَمِينﷻ» (یعنی؛ حضراتِ【مَعْدِنَ الكَرَم؏】) چگونه مهمانان خویش را إکرام میفرمایند؟
🔹『مُضیف』
❂☜ هم به معنایِ میزبان است، و هم به معنایِ محلّ ضیافت.
🔹『ضیافة』
❂☜ به معنای مهمانی است.
🔹『إضافه』
❂☜ از همین ریشۀ "ضَیف" است.
و اضافۀ حقیقی؛ آن است که مضاف، چیزی جز ظهورِ مضافٌ إلیه نیست.
[🔔 که بحمدالله شرحِ این مطلب؛ در مباحثِ توحید در #کانال_معرفة_الحق داده شده است.]
🔹 و عالَم؛ صِرفُ الإضافه به حضرت حقّﷻ است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
☀️
🍃۞ و امّا؛ حضرتِ دلبر، دلبرِ مطلق، عالِمِ اکبر، اکبرِ عالَم، رحمتِ واسع، واسِعِ رحمت، ختمِ نبوّت، رسمِ رسالت،【مَعْدِنَ الكَرَم】، حضرتِ سیّد الکونین محمّد مصطفی صلّیاللهعلیهوآله میفرمایند:
🔻『أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كَانَ كافراً』🔺
مهمان را گرامی بدار، حتّی اگر کافر باشد.
📚جامع الأخبار (للشّعيري)، ص۸۴
🔻
⚠️ نکته: هر تعبیری و هر لفظی، از شخصِ حقیقیِ «اَلْمَعْنَى» برخاسته است. که «اَلْمَعْنَى» بودنِ او؛ به نفسِ «احد» و «واحد»بودنِ #مطلق (#مطلق_علی_الاطلاق) بودنِ اوست، و فرمودند؛
🔸『وَاحِدٌ أحَديُّ الذّاتِ وَ أحَديُّ المَعْنَى』🔸
📚التوحيد،للصدوق،ص۱۶۹
☀️☜ اگر شخصِ حقیقیِ «الْمَعْنَى»، و اطلاقِ حقیقی او شناخته شود، و با نور او، به هر امری، نظر گردد؛ از هر کلمه در کلام، و بلکه هر موجود و آیه و ذیاشارهای، هویّتش هویداست، و آن ناپیدا، پیدا.
در این حال؛
موجِ #کثرت، به اوجِ #وحدت دلبری میکند.
🔺
🔰 الغرض؛
حضراتِ【مَعْدِنَ الْكَرَم】(؏)؛ نَفْسِ حضرتِ «کَریمﷻ» و «أَكْرَمَ الْأَكْرَمِينﷻ» هستند.
[☀️☜『 السَّلَامُ عَلَى نَفْسِ الله تعالَى』
📚 بحار الأنوار، ج۹۷،ص۳۳۱، زیارت حضرت مولی امیرالمؤمنین علی(؏)].
🌿۞ حضرتِ «کَریمﷻ» که به حقیقتِ نفسِ خویش، «کَریم» و «أَكْرَمَ الْأكْرَمِين» است؛
☀️☜ خودِ【لا إِلهَ إلّا هُو】[【اللهُ لا إلهَ إلّا هُو؛ بقره،۲۵۵】] بوده، و در مرتبۀ اعلایی از جلوۀ توحید؛
☀️☜【لا هو إلّا هو】است.
🌿۞ و از طرفی؛
🔸هر نهیای از حضراتِ 『نَفْسِ الله تَعَالَى』(؏)؛
شدّتِ نفیِ جلالیِ【لا هو】میباشد.
🔹هر امری از حضراتِ『نَفْسِ الله تَعَالَى』(؏)؛
شدّتِ اثباتِ جمالیِ 【إلّا هو】 میباشد.
🔔بنابراین؛
امرِ 🔻«أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كانَ كافراً»🔺؛
☀️☜ شدّتِ【مَعْدِنَ الكَرَم】بودنِ حضراتِ『نَفْسِ الله تعالی』(؏) است.
🍃۞ و امّا ...
🔰«ضَیْف»؛ در لغت به معنایِ #مهمان است.
این لغت؛ برای مؤنّث و مذکّر، و مفرد و جمع، به همین صورت بکار میرود.
که این عدمِ تغییرِ «ضَیْف» در قوالبِ مختلف؛
رشحهای از کرامتِ آن عالیجنابِ مطلق (صلّیاللهعلیهوآله) است که آمِر به امرِ 🔻«أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كَانَ كافراً»🔺میباشند.
🌿֎ بدین بیان که؛
چون حضرتِ【مَعْدِنَ الكَرَم】(ص) بفرماید:🔻«أكْرِمِ الضّيْف وَ لَوْ كان كافراً»🔺؛
☀️☜ پس لغتِ «ضَیْف» هم به کرامَت حضرتشان (ص)، بدون تغییر در جنس مؤنّث و مذکّر، مفرد و جمع؛ انشاء و وضع میشود.
[🔔درکِ سیطره و حکومتِ اطلاقیِ شخص حقیقی عالَم (ص) در این مطلب، مهمّ است.]
💫۞ که؛
❀ #مؤنث؛ نشانی از مقامِ #قابل
✿ #مذکر؛ نشانی از مقامِ #فاعل
✾ #مفرد؛ نشانی از مقامِ #خلوت
❁ #جمع؛ نشانی از مقامِ #جلوت
است.
🌿۞ بنابراین؛
حضراتِ【مَعْدِنَ الكَرَم】(؏)، که از لاتعیّنی و جلالت و اطلاق و فائقیّتِ خویش؛
#عین_شخصی قابلیتِ مؤنّث و فاعلیتِ مذکّر، خلوتِ مفرد و جلوَتِ جمع میباشند؛
☀️☜ حالِ ثابتِ خویش را به «ضَیف» ظاهر میسازند و «ضَیف» برای مؤنث و مذکّر، مفرد و جمع، ثابت انشاء میگردد.
🍃֎⇦که کریمِ حقیقی و حقیقتِ کرَم؛
او که【مَعْدِنَ الكَرَم】و ربّ الکرَم و الإکرام (؏) است؛ به بلندایِ خودش إکرام مینماید. پس؛ مهمانش، در تفاوت نیست ولو اینکه کافر باشد.
🔔 که البتّه هر کسی به مسندِ «ضَیْف»؛ در مقابلِ این عالیجنابِ کَرَم (؏) و《مَعْدِنُ الْإيمان؛📚بحار، ج۳۹، ص۱۸۷》مورد اشاره واقع شود، حتّی اگر در أعلی مرتبۀ ایمان هم باشد؛ کافر است.
[⚠️ فتَأمَّلْ جیّداً! که منظور؛ کافری نیست که - العیاذُ بالله - حضرات آلالله (؏) را قبول نکرده است! بلکه منظور؛ فقرِ محض در مقابلِ غنایِ محض است. که مقابلِ ایمانِ محض، کفر محض است. و در مقابلِ مؤمن محض، کافر محض قرار دارد.]
✅ نکته:
『وَ لَوْ』که برای #تقریر و #تأکید فعلِ قبل به کار میرود، در این حدیثِ شریف؛ به بلندایِ متکلّمِ حقیقیِ آن (ص)؛ #تقریر و #تأکید حقیقی است که جانِ خویش را تا عالَم کثرات (که در مقابلِ عالَم وحدت، کفر میباشد)، متجلّی میسازد.
🌿۞ در نتیجه؛
🔻«أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كَانَ كافراً»🔺
☀️☜ شدّتِ تجلّیِ حضراتِ『نَفْسِ الله تعالى』(؏) است.
🌿۞ پس؛
🌧در ماه مبارک رمضان که ◆《ضيافة الله؛ (📚وسائل الشّيعة، ج۱۰، ص۳۱۳》◆ است؛
☀️☜ نَفْس، و بلکه نفسیّتِ حضرتِ «کَریمﷻ»، و «أكْرَمَ الأكْرَمِينﷻ» (یعنی؛ حضراتِ【مَعْدِنَ الكَرَم؏】) چگونه مهمانان خویش را إکرام میفرمایند؟
🔹『مُضیف』
❂☜ هم به معنایِ میزبان است، و هم به معنایِ محلّ ضیافت.
🔹『ضیافة』
❂☜ به معنای مهمانی است.
🔹『إضافه』
❂☜ از همین ریشۀ "ضَیف" است.
و اضافۀ حقیقی؛ آن است که مضاف، چیزی جز ظهورِ مضافٌ إلیه نیست.
[🔔 که بحمدالله شرحِ این مطلب؛ در مباحثِ توحید در #کانال_معرفة_الحق داده شده است.]
🔹 و عالَم؛ صِرفُ الإضافه به حضرت حقّﷻ است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
☀️
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن چهاردهم :
المقطوع الوتین !
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/427
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🍃 محبّت؛ حقیقتی چشیدنی است و از رفعتِ جلالت است که به وصفِ حدّی نیامده، بلکه نهایتاً آنرا در آثارش میشناسند. إلّا کسی که فانی در آن حقیقت شد، و در حالِ سوختن، آن سرِّ مگو به بیان آمد.
اصلِ این مطلب، و بیانِ سرّ مگو؛ کلام خداست. کلامِ خدا، که "مُبین" و آشکار است؛ سراسرْ بیانِ حبّ است.
ائمۀ اطهار (ع)، نفسِ حضرت باریتعالی هستند و حُبّ ذات و نفسِ الهی به خویشتنِ خویش، به جلوۀ «کلام الله» ظاهر است.
🔘 کلام الله؛ جوشش حبّی حقیقتِ "الله" تعالی است که از خلوَتِ «متکلّم»، تا جلوَتِ «مخاطب»، جلوهگر است. که او کیست ؟
فرمود :
💎【اللهُ لا اله إلّا هو】💎
او ، "لا اله إلّا هو"ست.
و در مرتبهای در جلوۀ بیانی؛ او "لا هو إلّا هو"ست.
او که خودْ، حبّ است، و خودِ حبّ است؛ "لا هو إلّا هو"ست.
"لا هو إلّا هو"؛ حضرتِ حبّ است، حضرتِ محبّ است، حضرت محبوب است. در یک کلام ؛ حضرتِ حبیب است.
که "حبیب" صفتِ مشبههای است که از اطلاقِ خویش؛ فاعل و مفعول را به عینِ شخصی، فراگرفته است.
او، حقیقتِ حبّ است.
⇩❃ حبّ ، که "لا هو إلّا هو"ست، به تحلیل چنین است :
⦿ "لا هو" = جلالِ حبّ (ناز)
⦿ "إلّا هو" = جمالِ حبّ (نیاز)
حیاتِ حبّ در #ناز و #نیاز جلوهگر است که درحقیقت، این ناز و نیاز همان #قبض و #بسط الهی است.
چون "الله"تعالی، بسیط است و نه مرکّب که اجزاء داشته باشد؛ بنابراین جلالِ قبض، و جمالِ بسط، در بساطتِ ذات باریتعالی، و در عینیّتِ شخصی است. بعد از دانستنِ این مهمّ، در تحلیل و تفهیم بیان میگردد :
◆ #قبض و #ناز؛ ظهورِ "لا هو"ی آن ذاتِ بسیطه است، و جلال اوست.
◆ و #بسط و #نیاز؛ ظهورِ "الا هو"یِ آن ذاتِ بسیطه است، و جمال اوست.
💢 حضرت حبّ (عزّوجلّ) چنانچه به جمالِ «حبّ بودن» جلوه کند؛ آن #بسط اوست و نازی است که از حبیب خویش (ص) میکشد که مثلاً میفرماید :
💎 【طه ! ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى】💎
طاها(ص)! ما قرآن را بر تو نازل نكرديم كه به زحمت افتى.
(سورۀ حضرتِ طه -ص- ، آیات ۱ و ۲ )
💢 و امّا حضرت حبّ (عزّوجلّ) چنانچه به جلالِ «حبّ بودن» جلوه کند؛ آن #قبض اوست و عتابهایی است که به حبیب خویش (ص) میفرماید. کسانی که صرفاً اشاره به عتابهای حضرت حقّ تعالی به حبیب خویش (ص) مینمایند و این عتابها را مستمسک قرار میدهند تا دوئیتِ ذاتیِ بین خدا و رسول خدا(ص) را اثبات کنند؛ متأسفانه نه بساطتِ ذات و ظهور آنرا شناختند، و نه لطائفِ حبّ را.
آیات عتابِ حضرت حقّ به نفسِ خویش، و نقطۀ حیاتِ حبّی خود، یعنی حضرت حبیب الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) حدود ۹۰ آیه از قرآن میباشد.
جانگدازترین این آیات، آیاتی از سورۀ حاقّه است. و اهل حقّ که حبّ و ولایتِ ائمۀ اطهار(ع) ریشه در جانشان دَوانده و رگِ حَمیّت، سراسرِ وجودشان شده؛ بر این عتاب، بی تاب میگردند.
مرحبا بر حبّ و ولایشان بر حبیب حقّ (ص).
🔰 و امّا آن آیات :
حضرتِ باری (عزّوجلّ) اوّل این حقیقت را به قوّت در جانِ عالم ظاهر میکند که 💎【إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ】💎.
یعنی :
مطلقِ قولی که از حضرت رسول اکرم(ص) جاری میشود، قولِ «#رسول» است؛ یعنی آنکه سراسرِ وجود، جلوۀ مرسِل (یعنی خدا) است.
و در "رسول" بودن، "کریم" است؛ یعنی در حدّ اطلاقِ رسالَت متوقّف نیست و به رهبانیّت رو نکرده. بلکه اطلاقِ او در رسالَت، حقیقی است (#مطلق_علی_الاطلاق است). بنابراین به کرامَت، در بین سایر مردم و در متنِ اجتماع حاضر است. و این "کریم" بودنِ "رسولِ" مطلقِ خداست. بطوریکه کوتَهاندیشان و اصحابِ حدود، حرکات و سَکنات و گفتار "رسول کریم" را تصوّر میکنند از جنسِ خودشان است. امّا او، آن رسولی است که :
💎 【و ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى
إنْ «هُــوَ» إِلَّا «وَحْىٌ يُوحَى»】💎
و از روى هوس سخن نمىگويد.
او (یعنی خودِ رسول الله ص)، نيست جز وحی اى كه وحی مىشود.
(🔅سورۀ نجم، آیات ۳ و ۴)
پس خداوند این مطلب را مستحکم نمود که حضرتِ رسول اکرم(ص) که وجودِ مبارکشان، عصمتِ خداوندست و بلکه او "معدنِ عصمة الله" است؛ واحدِ تزلزل در حضرتشان(ص)، محال است.
و با این عصمتِ وجودیِ حضرت رسول اکرم(ص)، خداوند در ادامۀ آیات میفرماید:
💎【وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ
ثمَُّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ «الْوَتِينَ»】💎
و اگر او حتى يک كلمه بر ما دروغ مىبست.
ما دست راست او را مىگرفتيم.
سپس شريان قلبش را قطع مىكرديم.
(🔅 آیات ۴۴ تا ۴۶ سورۀ حاقّه)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن چهاردهم :
المقطوع الوتین !
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/427
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🍃 محبّت؛ حقیقتی چشیدنی است و از رفعتِ جلالت است که به وصفِ حدّی نیامده، بلکه نهایتاً آنرا در آثارش میشناسند. إلّا کسی که فانی در آن حقیقت شد، و در حالِ سوختن، آن سرِّ مگو به بیان آمد.
اصلِ این مطلب، و بیانِ سرّ مگو؛ کلام خداست. کلامِ خدا، که "مُبین" و آشکار است؛ سراسرْ بیانِ حبّ است.
ائمۀ اطهار (ع)، نفسِ حضرت باریتعالی هستند و حُبّ ذات و نفسِ الهی به خویشتنِ خویش، به جلوۀ «کلام الله» ظاهر است.
🔘 کلام الله؛ جوشش حبّی حقیقتِ "الله" تعالی است که از خلوَتِ «متکلّم»، تا جلوَتِ «مخاطب»، جلوهگر است. که او کیست ؟
فرمود :
💎【اللهُ لا اله إلّا هو】💎
او ، "لا اله إلّا هو"ست.
و در مرتبهای در جلوۀ بیانی؛ او "لا هو إلّا هو"ست.
او که خودْ، حبّ است، و خودِ حبّ است؛ "لا هو إلّا هو"ست.
"لا هو إلّا هو"؛ حضرتِ حبّ است، حضرتِ محبّ است، حضرت محبوب است. در یک کلام ؛ حضرتِ حبیب است.
که "حبیب" صفتِ مشبههای است که از اطلاقِ خویش؛ فاعل و مفعول را به عینِ شخصی، فراگرفته است.
او، حقیقتِ حبّ است.
⇩❃ حبّ ، که "لا هو إلّا هو"ست، به تحلیل چنین است :
⦿ "لا هو" = جلالِ حبّ (ناز)
⦿ "إلّا هو" = جمالِ حبّ (نیاز)
حیاتِ حبّ در #ناز و #نیاز جلوهگر است که درحقیقت، این ناز و نیاز همان #قبض و #بسط الهی است.
چون "الله"تعالی، بسیط است و نه مرکّب که اجزاء داشته باشد؛ بنابراین جلالِ قبض، و جمالِ بسط، در بساطتِ ذات باریتعالی، و در عینیّتِ شخصی است. بعد از دانستنِ این مهمّ، در تحلیل و تفهیم بیان میگردد :
◆ #قبض و #ناز؛ ظهورِ "لا هو"ی آن ذاتِ بسیطه است، و جلال اوست.
◆ و #بسط و #نیاز؛ ظهورِ "الا هو"یِ آن ذاتِ بسیطه است، و جمال اوست.
💢 حضرت حبّ (عزّوجلّ) چنانچه به جمالِ «حبّ بودن» جلوه کند؛ آن #بسط اوست و نازی است که از حبیب خویش (ص) میکشد که مثلاً میفرماید :
💎 【طه ! ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى】💎
طاها(ص)! ما قرآن را بر تو نازل نكرديم كه به زحمت افتى.
(سورۀ حضرتِ طه -ص- ، آیات ۱ و ۲ )
💢 و امّا حضرت حبّ (عزّوجلّ) چنانچه به جلالِ «حبّ بودن» جلوه کند؛ آن #قبض اوست و عتابهایی است که به حبیب خویش (ص) میفرماید. کسانی که صرفاً اشاره به عتابهای حضرت حقّ تعالی به حبیب خویش (ص) مینمایند و این عتابها را مستمسک قرار میدهند تا دوئیتِ ذاتیِ بین خدا و رسول خدا(ص) را اثبات کنند؛ متأسفانه نه بساطتِ ذات و ظهور آنرا شناختند، و نه لطائفِ حبّ را.
آیات عتابِ حضرت حقّ به نفسِ خویش، و نقطۀ حیاتِ حبّی خود، یعنی حضرت حبیب الله (صلّی الله علیه و آله و سلّم) حدود ۹۰ آیه از قرآن میباشد.
جانگدازترین این آیات، آیاتی از سورۀ حاقّه است. و اهل حقّ که حبّ و ولایتِ ائمۀ اطهار(ع) ریشه در جانشان دَوانده و رگِ حَمیّت، سراسرِ وجودشان شده؛ بر این عتاب، بی تاب میگردند.
مرحبا بر حبّ و ولایشان بر حبیب حقّ (ص).
🔰 و امّا آن آیات :
حضرتِ باری (عزّوجلّ) اوّل این حقیقت را به قوّت در جانِ عالم ظاهر میکند که 💎【إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ】💎.
یعنی :
مطلقِ قولی که از حضرت رسول اکرم(ص) جاری میشود، قولِ «#رسول» است؛ یعنی آنکه سراسرِ وجود، جلوۀ مرسِل (یعنی خدا) است.
و در "رسول" بودن، "کریم" است؛ یعنی در حدّ اطلاقِ رسالَت متوقّف نیست و به رهبانیّت رو نکرده. بلکه اطلاقِ او در رسالَت، حقیقی است (#مطلق_علی_الاطلاق است). بنابراین به کرامَت، در بین سایر مردم و در متنِ اجتماع حاضر است. و این "کریم" بودنِ "رسولِ" مطلقِ خداست. بطوریکه کوتَهاندیشان و اصحابِ حدود، حرکات و سَکنات و گفتار "رسول کریم" را تصوّر میکنند از جنسِ خودشان است. امّا او، آن رسولی است که :
💎 【و ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى
إنْ «هُــوَ» إِلَّا «وَحْىٌ يُوحَى»】💎
و از روى هوس سخن نمىگويد.
او (یعنی خودِ رسول الله ص)، نيست جز وحی اى كه وحی مىشود.
(🔅سورۀ نجم، آیات ۳ و ۴)
پس خداوند این مطلب را مستحکم نمود که حضرتِ رسول اکرم(ص) که وجودِ مبارکشان، عصمتِ خداوندست و بلکه او "معدنِ عصمة الله" است؛ واحدِ تزلزل در حضرتشان(ص)، محال است.
و با این عصمتِ وجودیِ حضرت رسول اکرم(ص)، خداوند در ادامۀ آیات میفرماید:
💎【وَ لَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ
لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ
ثمَُّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ «الْوَتِينَ»】💎
و اگر او حتى يک كلمه بر ما دروغ مىبست.
ما دست راست او را مىگرفتيم.
سپس شريان قلبش را قطع مىكرديم.
(🔅 آیات ۴۴ تا ۴۶ سورۀ حاقّه)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن چهاردهم :
المقطوع الوتین !
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/427
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
🍃 محبّت؛ حقیقتی چشیدنی است و از رفعتِ جلالت است که به وصفِ حدّی نیامده، بلکه نهایتاً آنرا در آثارش میشناسند.…
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن چهاردهم :
المقطوع الوتین !
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/427
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
🍃 محبّت؛ حقیقتی چشیدنی است و از رفعتِ جلالت است که به وصفِ حدّی نیامده، بلکه نهایتاً آنرا در آثارش میشناسند.…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔹
♦️◆ قدم هفتم ➣●• —---—
اسمِ ظاهریِ اسماء الحسنی، برخاستۀ از حقیقت و نفْسِ ایشان است.
❖ یعنی اسماء و القاب و کُنیۀ حضرات آل الله علیهم السلام ، همگی از مسمّا و حقیقتِ ایشان متجلّی است. و نه اینکه اسمِ حضرات (؏) مانند اسماء ما سوایِ ایشان باشد که از بیرون آنها بر وجودشان جعل و واقع، و یا قرارداد شده باشد.
و این مهمّ را در بعضی از مقالات متذکّر شدهام که چون این مطلب برای حضرات اسماء الحسنی(ع) وجود دارد، متصلاً به وجودِ ایشان، خواصّ یارانِ حضرات، [و در مقابل] خواصِّ دشمنان آل الله (ع) نیز اسمائی برخاسته از کُنه وجودِ خویش دارند. و نامشان، وصفِ ایشان است.
(اسرار #اسم و #اسم_گذاری مقالهٔ جدا میطلبد. و این مقوله، لطائفِ عمیق دارد که إن شاء الله در آینده بیان میشود)
که مثلاً ؛
▫️برای حضرت #جابر (ع) (جابر بن عبد الله انصاری) بیان شد که ایشان «جابر» است و جبران کنندۀ در راه ماندگان به عاشورایِ حسینی (ع).
▫️یا برای حضرت حرّ (ع) بیان شد تمامِ حرّیّت و آزادگی است.
یا در مقابل ؛
▪️برای #ابن_ملجم ملعون بیان شد که او، اصلِ لجام زدگی است. سراسرِ وجودِ خبیثش، لجامْ زدۀ هوایِ نفس است.
▪️یا #زجر که آزاردهندۀ حضرت رقیه سلام الله علیها بود. که نامِ او، وصفِ اوست و لغت «زجر کشیدن» و زجر کشیدنِ هر موجودی، چیزی از خباثتِ این ملعون است.
پس دقت کنیم که مبادا اسماء حضرات آل الله (؏) را با احدی قیاس کنیم که بقولِ مطلق فرمودند 💠『 لا یُقاس بنا احدٌ』💠 (احدی، در هیچ وجهی از وجوه با ما آل الله ؏ مقایسه کرده نمیشود./ 📚عيون أخبار الرضا -ع-، ج ۲، ص۶۶).
⇦ پس بدانیم :
در مورد #اسماء_توقیفی حقّ تعالی پیشتر در #کانال_معرفة_الحق مطالبی روزی شد. همان مطلب در مورد اسماء و القاب و کنیه حضرات اسماء الحسنی (علیهم السلام) برقرار است.
مثلاً :
❖اگر اسم مبارکِ حضرت مولی امیرالمؤمنین (؏) «علی» است؛ تمامْ و تمامیّتِ "عُلُوِّ" حضرت حقّ میباشند.
❖و اگر اسم مبارکِ حضرت امام محمّد تقی (؏) "جواد" است؛ تمامْ و تمامیّتِ "جوُد" و سخاوت حضرت حقّ میباشند.
❖و اگر اسم مبارکِ حضرت امام جعفر بن محمّد (؏) "صادق" است؛ تمامْ و تمامیّتِ "صدق" حضرت حقّ میباشند که در زیارتِ شریفشان میخوانیم :
🔹 『 وَ صَلِّ عَلَى «الصَّادِقِ عَنِ اللَّهِ» جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ؏』🔹
(قربانِ نام مبارکشان)
دقّت کنیم که فرمودند ◣『نَحْنُ أَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ』◥ (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۸، ص۲۴۲).
که در این مثال؛ «علوّ» و «جود» و «صدق» از خَیرات هستند (یا به بیانِ دقیق، "الخیر" هستند). و اصل و اصالت آن، حضرات آل الله(؏) میباشند.
♦️◆ قدم هشتم ➣●• —---—
همین مطلب که در قدم هفتم معرفتی بیان شد، در مورد حضرت 《مُحسِن》 علیه السلام وجود دارد.
حساب حضرت محسن(؏)، حسابِ حضرات آل الله علیهم السلام است که فرمودند:
🔹『 لأَنَّهُ مِنَّا لَا غَيْر ُ فَمَنْ قَالَ غَيْرَ هَذَا فَكَذِّبُوه』🔹
ایشان (حضرت محسن علیه السلام) از ما آل الله علیهم السلام است، پس هرکس غیر از این را بگوید، تکذیبش کنید.
(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت،ج۵۳، ص۲۳)
⚠️ با این سخن، حضرات چهارده معصوم (؏) ، پانزده نفر نشدهاند.
#چهارده بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام #عدد_حقیقی است که در عِدادِ اعدادِ دیگر نیست. بلکه از اطلاق و حقیقتِ خویش مانند اعداد دیگر ظاهر میشود امّا در تعیّنِ عددی گرفتار نمیگردد. برای همین در عینِ اینکه حضرات آل الله (؏) به چهارده جلوه، متجلّی هستند، یک شیء واحدند. منتها ؛ #واحد_حقیقی. که واحدِ حقیقی، واحدی است که #مطلق_علی_الاطلاق است که از اطلاقِ یگانگیِ خویش در اعداد میآید ولی مَشوب و آلوده به حدّ و عَدّ نمیگردد.
بنابراین در نفسِ اینکه در چهارده جلوه میباشند، یک شخصِ حقیقیاند و میفرمایند:
🔻«نَحْنُ شَيْءٌ وَاحِد»🔺
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت،ج۲۶، ص۳۱۷)
🔔 شرح و بسط در مورد #عدد_حقیقی ، بیش از اینهاست و لطائف آن، بسیار. امّا چون مقالۀ مستقل میطلبد، در اینجا به همین قدر از اشاره اکتفاء کرده شد.
👈 بنابراین در این مرحله، معلوم شد که حضرت محسن (؏) در وحدتِ حقیقی با حضرات چهارده معصوم (؏) هستند و نه فردی در کنار ایشان.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳
♦️◆ قدم هفتم ➣●• —---—
اسمِ ظاهریِ اسماء الحسنی، برخاستۀ از حقیقت و نفْسِ ایشان است.
❖ یعنی اسماء و القاب و کُنیۀ حضرات آل الله علیهم السلام ، همگی از مسمّا و حقیقتِ ایشان متجلّی است. و نه اینکه اسمِ حضرات (؏) مانند اسماء ما سوایِ ایشان باشد که از بیرون آنها بر وجودشان جعل و واقع، و یا قرارداد شده باشد.
و این مهمّ را در بعضی از مقالات متذکّر شدهام که چون این مطلب برای حضرات اسماء الحسنی(ع) وجود دارد، متصلاً به وجودِ ایشان، خواصّ یارانِ حضرات، [و در مقابل] خواصِّ دشمنان آل الله (ع) نیز اسمائی برخاسته از کُنه وجودِ خویش دارند. و نامشان، وصفِ ایشان است.
(اسرار #اسم و #اسم_گذاری مقالهٔ جدا میطلبد. و این مقوله، لطائفِ عمیق دارد که إن شاء الله در آینده بیان میشود)
که مثلاً ؛
▫️برای حضرت #جابر (ع) (جابر بن عبد الله انصاری) بیان شد که ایشان «جابر» است و جبران کنندۀ در راه ماندگان به عاشورایِ حسینی (ع).
▫️یا برای حضرت حرّ (ع) بیان شد تمامِ حرّیّت و آزادگی است.
یا در مقابل ؛
▪️برای #ابن_ملجم ملعون بیان شد که او، اصلِ لجام زدگی است. سراسرِ وجودِ خبیثش، لجامْ زدۀ هوایِ نفس است.
▪️یا #زجر که آزاردهندۀ حضرت رقیه سلام الله علیها بود. که نامِ او، وصفِ اوست و لغت «زجر کشیدن» و زجر کشیدنِ هر موجودی، چیزی از خباثتِ این ملعون است.
پس دقت کنیم که مبادا اسماء حضرات آل الله (؏) را با احدی قیاس کنیم که بقولِ مطلق فرمودند 💠『 لا یُقاس بنا احدٌ』💠 (احدی، در هیچ وجهی از وجوه با ما آل الله ؏ مقایسه کرده نمیشود./ 📚عيون أخبار الرضا -ع-، ج ۲، ص۶۶).
⇦ پس بدانیم :
در مورد #اسماء_توقیفی حقّ تعالی پیشتر در #کانال_معرفة_الحق مطالبی روزی شد. همان مطلب در مورد اسماء و القاب و کنیه حضرات اسماء الحسنی (علیهم السلام) برقرار است.
مثلاً :
❖اگر اسم مبارکِ حضرت مولی امیرالمؤمنین (؏) «علی» است؛ تمامْ و تمامیّتِ "عُلُوِّ" حضرت حقّ میباشند.
❖و اگر اسم مبارکِ حضرت امام محمّد تقی (؏) "جواد" است؛ تمامْ و تمامیّتِ "جوُد" و سخاوت حضرت حقّ میباشند.
❖و اگر اسم مبارکِ حضرت امام جعفر بن محمّد (؏) "صادق" است؛ تمامْ و تمامیّتِ "صدق" حضرت حقّ میباشند که در زیارتِ شریفشان میخوانیم :
🔹 『 وَ صَلِّ عَلَى «الصَّادِقِ عَنِ اللَّهِ» جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ؏』🔹
(قربانِ نام مبارکشان)
دقّت کنیم که فرمودند ◣『نَحْنُ أَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ』◥ (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۸، ص۲۴۲).
که در این مثال؛ «علوّ» و «جود» و «صدق» از خَیرات هستند (یا به بیانِ دقیق، "الخیر" هستند). و اصل و اصالت آن، حضرات آل الله(؏) میباشند.
♦️◆ قدم هشتم ➣●• —---—
همین مطلب که در قدم هفتم معرفتی بیان شد، در مورد حضرت 《مُحسِن》 علیه السلام وجود دارد.
حساب حضرت محسن(؏)، حسابِ حضرات آل الله علیهم السلام است که فرمودند:
🔹『 لأَنَّهُ مِنَّا لَا غَيْر ُ فَمَنْ قَالَ غَيْرَ هَذَا فَكَذِّبُوه』🔹
ایشان (حضرت محسن علیه السلام) از ما آل الله علیهم السلام است، پس هرکس غیر از این را بگوید، تکذیبش کنید.
(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت،ج۵۳، ص۲۳)
⚠️ با این سخن، حضرات چهارده معصوم (؏) ، پانزده نفر نشدهاند.
#چهارده بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام #عدد_حقیقی است که در عِدادِ اعدادِ دیگر نیست. بلکه از اطلاق و حقیقتِ خویش مانند اعداد دیگر ظاهر میشود امّا در تعیّنِ عددی گرفتار نمیگردد. برای همین در عینِ اینکه حضرات آل الله (؏) به چهارده جلوه، متجلّی هستند، یک شیء واحدند. منتها ؛ #واحد_حقیقی. که واحدِ حقیقی، واحدی است که #مطلق_علی_الاطلاق است که از اطلاقِ یگانگیِ خویش در اعداد میآید ولی مَشوب و آلوده به حدّ و عَدّ نمیگردد.
بنابراین در نفسِ اینکه در چهارده جلوه میباشند، یک شخصِ حقیقیاند و میفرمایند:
🔻«نَحْنُ شَيْءٌ وَاحِد»🔺
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت،ج۲۶، ص۳۱۷)
🔔 شرح و بسط در مورد #عدد_حقیقی ، بیش از اینهاست و لطائف آن، بسیار. امّا چون مقالۀ مستقل میطلبد، در اینجا به همین قدر از اشاره اکتفاء کرده شد.
👈 بنابراین در این مرحله، معلوم شد که حضرت محسن (؏) در وحدتِ حقیقی با حضرات چهارده معصوم (؏) هستند و نه فردی در کنار ایشان.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔹
🔰 با بیانی که تا بدینجا گذشت، فرمایش حضرت مولی امیرالمؤمنین علیهالسّلام را بخوانیم که میفرمایند:
💠『 احْصُدِ الشَّرَّ مِنْ صَدْرِ غَيْرِكَ بِقَلْعِهِ مِنْ صَدْرِك.』
🔹 بدی را از سینۀ غیرِ خود برکَن، با ریشهکَن کردنِ آن از سینۀ خودت.
(📚 نهج البلاغة، للصّبحی صالح، ص۵۰۱)
🔹 در روایتِ فوق، «الشرّ» با الف و لامِ استغراق یا الف و لام جنس آمده که بسیار بدتر از «عیوب» و در واقع ریشۀ تمام عیوب است.
🔹 و حضرت مولی علیهالسّلام، واژۀ «حصد» را بیان فرمودند که به معنایِ درو کردن است. و در درو کردن، ریشۀ آن چیزی که درو شده است، میماند.
امّا در رابطه با شرّ در خودمان، واژهٔ «قلع» را به کار بردهاند که به معنای ریشهکَن کردن میباشد.
🍃 الغرض؛
این قلع کردنِ شرّ از سینۀ خودمان وقتی است که «الإحتمال» در جانمان باشد و ولایت را حمل کنیم. ولایتی که از اطلاقِ حقیقی و سعۀ خویش، به شرّ و مقابلِ خود هم مجال میدهد که قرآن میفرماید؛
💎【 و كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّاً】💎
🔹 و بدينگونه براى هر پيامبرى دشمنانى قرار دادیم.
📘 سورهٔانعام، آیهٔ۱۱۲
🔹 یعنی؛ به وسیلۀ ❖『 الِاحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُيُوب』❖ و دیدِ با نورِ ولایت، که بالاتر از این شرحش گذشت، شرّ را از سینۀ خویش ریشهکَن باید کرد.
👈🏻 و این قلعِ شرّ از صدر خویش، همان اَلإحتمالی ست «قَبْرُالْعُيُوب» است.
💢 و نیز «اُحْصُدِ الشَّرَّ مِنْ صَدْرِ غَيْرِكَ» با «ِقَلْعِهِ مِنْ صَدْرِك» دو چیز نیست. بلکه ظهورِ قلع شرّ از صدر تو، همان درو کردن شرّ از صدر دیگری است.
✨ حال چرا قلع و ریشهکن کردنِ شرّ از صدر ما، شرّ را از صدر دیگران، «درو» میکند نه «ریشهکن»؟
🔹 چون شرّ در حقیقت جایی نرفته و مثلاً خباثتِ شمر ملعون پابرجاست و قلع و ریشهکن نشده است، منتها حاملِ ولایت، در جانِ «الإحتمال»، ولایت را به مطلقعلیالإطلاق بودن درک کرده است و سیطرۀ حکومت ولایت را شناخته است.
لذا؛
👈🏻 در همان نقطهای که شرّ جولان میدهد و تماماً شرّ است، در نطفه ، «خفه بودن» و عدمی بودنش را یافته است.
چرا که شرّ، نحوِ استقلالی ندارد و در سیطره و سلطۀ ولایت مجالِ جولان یافته است.
✨ حال سؤال این است که غاصبینِ خلافت حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام یعنی ابابکر و عمر و عثمان و پیروانشان (لعنةاللهعلیهماجمعین) که اصلِ عیب و شرّ هستند، چگونه در «قبر» شوند؟
آیا اگر ذیلِ «قبرُ العیوب» واقع شوند، دیگر خبری از اینها نیست و لعنشان نیز، بیمحلّ است؟
🔹 پاسخْ آنکه؛
اگر ولایت، مطلقی بود که مطلق بودن، حدّ آن بود، در اینصورت با «الإحتمال» که «قبرُالعیوب» است، یک طرفِ قضیه رخ میداد و آن این بود که دیگر خبری از ملعونین نبود.
امّا ولایت، مطلقِ حقیقی است و مطلق بودنِ ولایت، بیانِ آن است، در نتیجه به قید اطلاق هم نمیماند و بر خود نیز اطلاق دارد. یعنی؛
#مطلق_علی_الاطلاق است.
در نتیجه به دشمنِ خویش تا أدْنیَ دَرَکهٔ أسفل (اسفل سافلین) نیز مهلت و مجال میدهد.
👈🏻 پس هرچند «الإحتمال» به طور مطلق است و «قبرُالعیوب» هم به طور مطلق، ولی آن ملعونهای ازل و ابد، به سعۀ مجال ولیّالله علیهالسّلام ذیل مطلقِ «علیالاطلاق» بودنِ ولایت،
در قبر هم در نهایتِ دشمنی و نفاق باقی مانده و مستحقّ لعن و عذاب ابدی، و مخلّد در نار هستند.
🔹 به دیگر بیان؛
هرچند ولایت حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام به هیچ وجه غصب کرده نمیشود، ولی چون حضرات آلالله علیهمالسّلآم مطلقعَلیالإطلاق هستند، به دشمنان خود نهایتِ مجال را میدهند و در همان نقطه که میگوئیم ولایت غصب کرده نمیشود، در اطلاقِ مجالِ ولیّالله علیهالسّلام، تماماً توسّط این ملعونها غصب شده است و الی الابد ملعون هستند.
لعنةاللهعليهمأجمعین.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•֎👇🏻ادامهی سخن👇🏻֎•༻
🔹
🔰 با بیانی که تا بدینجا گذشت، فرمایش حضرت مولی امیرالمؤمنین علیهالسّلام را بخوانیم که میفرمایند:
💠『 احْصُدِ الشَّرَّ مِنْ صَدْرِ غَيْرِكَ بِقَلْعِهِ مِنْ صَدْرِك.』
🔹 بدی را از سینۀ غیرِ خود برکَن، با ریشهکَن کردنِ آن از سینۀ خودت.
(📚 نهج البلاغة، للصّبحی صالح، ص۵۰۱)
🔹 در روایتِ فوق، «الشرّ» با الف و لامِ استغراق یا الف و لام جنس آمده که بسیار بدتر از «عیوب» و در واقع ریشۀ تمام عیوب است.
🔹 و حضرت مولی علیهالسّلام، واژۀ «حصد» را بیان فرمودند که به معنایِ درو کردن است. و در درو کردن، ریشۀ آن چیزی که درو شده است، میماند.
امّا در رابطه با شرّ در خودمان، واژهٔ «قلع» را به کار بردهاند که به معنای ریشهکَن کردن میباشد.
🍃 الغرض؛
این قلع کردنِ شرّ از سینۀ خودمان وقتی است که «الإحتمال» در جانمان باشد و ولایت را حمل کنیم. ولایتی که از اطلاقِ حقیقی و سعۀ خویش، به شرّ و مقابلِ خود هم مجال میدهد که قرآن میفرماید؛
💎【 و كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّاً】💎
🔹 و بدينگونه براى هر پيامبرى دشمنانى قرار دادیم.
📘 سورهٔانعام، آیهٔ۱۱۲
🔹 یعنی؛ به وسیلۀ ❖『 الِاحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُيُوب』❖ و دیدِ با نورِ ولایت، که بالاتر از این شرحش گذشت، شرّ را از سینۀ خویش ریشهکَن باید کرد.
👈🏻 و این قلعِ شرّ از صدر خویش، همان اَلإحتمالی ست «قَبْرُالْعُيُوب» است.
💢 و نیز «اُحْصُدِ الشَّرَّ مِنْ صَدْرِ غَيْرِكَ» با «ِقَلْعِهِ مِنْ صَدْرِك» دو چیز نیست. بلکه ظهورِ قلع شرّ از صدر تو، همان درو کردن شرّ از صدر دیگری است.
✨ حال چرا قلع و ریشهکن کردنِ شرّ از صدر ما، شرّ را از صدر دیگران، «درو» میکند نه «ریشهکن»؟
🔹 چون شرّ در حقیقت جایی نرفته و مثلاً خباثتِ شمر ملعون پابرجاست و قلع و ریشهکن نشده است، منتها حاملِ ولایت، در جانِ «الإحتمال»، ولایت را به مطلقعلیالإطلاق بودن درک کرده است و سیطرۀ حکومت ولایت را شناخته است.
لذا؛
👈🏻 در همان نقطهای که شرّ جولان میدهد و تماماً شرّ است، در نطفه ، «خفه بودن» و عدمی بودنش را یافته است.
چرا که شرّ، نحوِ استقلالی ندارد و در سیطره و سلطۀ ولایت مجالِ جولان یافته است.
✨ حال سؤال این است که غاصبینِ خلافت حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام یعنی ابابکر و عمر و عثمان و پیروانشان (لعنةاللهعلیهماجمعین) که اصلِ عیب و شرّ هستند، چگونه در «قبر» شوند؟
آیا اگر ذیلِ «قبرُ العیوب» واقع شوند، دیگر خبری از اینها نیست و لعنشان نیز، بیمحلّ است؟
🔹 پاسخْ آنکه؛
اگر ولایت، مطلقی بود که مطلق بودن، حدّ آن بود، در اینصورت با «الإحتمال» که «قبرُالعیوب» است، یک طرفِ قضیه رخ میداد و آن این بود که دیگر خبری از ملعونین نبود.
امّا ولایت، مطلقِ حقیقی است و مطلق بودنِ ولایت، بیانِ آن است، در نتیجه به قید اطلاق هم نمیماند و بر خود نیز اطلاق دارد. یعنی؛
#مطلق_علی_الاطلاق است.
در نتیجه به دشمنِ خویش تا أدْنیَ دَرَکهٔ أسفل (اسفل سافلین) نیز مهلت و مجال میدهد.
👈🏻 پس هرچند «الإحتمال» به طور مطلق است و «قبرُالعیوب» هم به طور مطلق، ولی آن ملعونهای ازل و ابد، به سعۀ مجال ولیّالله علیهالسّلام ذیل مطلقِ «علیالاطلاق» بودنِ ولایت،
در قبر هم در نهایتِ دشمنی و نفاق باقی مانده و مستحقّ لعن و عذاب ابدی، و مخلّد در نار هستند.
🔹 به دیگر بیان؛
هرچند ولایت حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام به هیچ وجه غصب کرده نمیشود، ولی چون حضرات آلالله علیهمالسّلآم مطلقعَلیالإطلاق هستند، به دشمنان خود نهایتِ مجال را میدهند و در همان نقطه که میگوئیم ولایت غصب کرده نمیشود، در اطلاقِ مجالِ ولیّالله علیهالسّلام، تماماً توسّط این ملعونها غصب شده است و الی الابد ملعون هستند.
لعنةاللهعليهمأجمعین.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•֎👇🏻ادامهی سخن👇🏻֎•༻
🔹
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
☀️ اللطائف الالٰهیّة في المعارف القدسیّة
🍃إن شاء الله به عنایات حضرات آلالله علیهم السلام در این کانال رشحهای از لطائف الهی که در باب معارف حقّ تعالی در بیانْ روزی میشود را خواهید خواند.
عاجزانه؛شاکر نفحات رحمانی اوئیم.
ادمین : @ehsannil
☀️ اللطائف الالٰهیّة في المعارف القدسیّة
🍃إن شاء الله به عنایات حضرات آلالله علیهم السلام در این کانال رشحهای از لطائف الهی که در باب معارف حقّ تعالی در بیانْ روزی میشود را خواهید خواند.
عاجزانه؛شاکر نفحات رحمانی اوئیم.
ادمین : @ehsannil
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
💫 ༺𐦍•لطیفهای از «حیـــاء»•𐦍༻
☀️
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/59
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
❣️۞『 حـَـیــاء 』 که از مادّۀ «حیّ» است، جلوۀ «حیّ» بودنِ حضرت حقّﷻ است.
پس به عنوان مقدّمه؛ چند کلمه در مورد «حیّ» بودنِ حقّ تعالی بخوانیم، تا بحث در مورد «حیاء» بهتر روشن شود.
🍃۞ حضرت حقّﷻ؛ «الحیّ القیّوم» است.
«حیّ» اگر در صورتِ ظاهر باشد، در تعیّن حیات است. یعنی؛ زنده بودنِ ظاهری باید از آن هویدا باشد تا حیات، محسوس و مورد درکِ عموم واقع شود.
🔶 و امّا #حی_مطلق چطور است؟
[برای شرحِ #اطلاق؛
رجوع کنید به❂☜ https://t.me/ehsannil3/291]
🌿۞ اگر مطلقْ بودن برای «حیّ»؛ در حدِّ اطلاق باشد، باز هم فقط در تعیّنِ حیاتِ ظاهری باید آن را دید. یعنی؛ باید آثار حیات در این «حیّ»، ظاهر باشد، و گرنه آن را «حیّ» نمیدانیم!
🍃⇯⇦ اینگونه «حیّ» بودن، مطلقِ حقیقی نیست. چرا که اصلاً اطلاقِ حقیقی با قید نمیسازد.
🍃۞ امّا «حیّ» بودنِ حقّ تعالی؛ #مطلق_حقیقی است، بدین معنا که؛ اطلاق برایش قید و حدّ محسوب نمیشود که مقهورِ حیّ بودنِ ظاهری باشد. بلکه او بر اطلاقِ حیّ بودنِ خویش نیز، اطلاق دارد.
🍃⇯⇦که یعنی؛ در حیّ بودن، #مطلق_علی_الاطلاق است.
⭕️ اشدّ بودنِ حیِّ مطلق؛ در آن حالی است که خلافِ ظاهریِ حیات، جلوهگر شود، ولی باز به قوّت و اطلاقِ «حیّ» بماند.
🍃⇯⇦ بدین بیان که؛ حضرت «حیّﷻ» به ولیّ مطلقِ خویش که تمامیّت و خودیّتِ اوست، به اطلاقِ «حیّ»، در نقطۀ مقابلِ حیاتِ ظاهری، جلوه میکند.
در نتیجه؛
❂☜ در شدیدترین وجهِ «حیّ» بودن؛ به جایِ ظهور در حالتِ 《حـیّ》 ، در 《میّت》بودن ظاهر میشود، در حالی که به عینِ میّت بودن، 《حـیّ》 است. چنان که مولی امیرالمؤمنین (علیه السّلام) میفرمایند:
⚜️『 إِنَّ مَيِّتَنَا لَمْ يَمُت』⚜️
همانا مُردۀ ما هرگز نمرده است.
📚بحار الأنوار،ج۲۶،ص۶
🍃⇯⇦ یعنی؛ در همان نقطه که «میّت» است و صد البته که «میّت» است، «حیّ لا یموت» است و بلکه نفسِ حیات است که🔻【هُو حَيَاةٌ لَا مَوْتَ فِيهِ؛ التوحيد، للصدوق،ص۱۴۶ 】🔺.
و در زیارتنامۀ حضرت امام حسین (علیه السلام) در نیمهی شعبان نیز آمده است:
🔻【 أَشْهَدُ أَنَّكَ قُتِلْتَ وَ لَمْ تَمُتْ】🔺
شهادت میدهم که کشته شدهای امّا نمردهای.
📚 البلد الأمين و الدرع الحصين، ص۲۸۴
🌿۞ بنابراین؛ به 《حیّ مطلق》، در نفیِ مطلق خودِ، باید نظر شود، که قرآن میفرماید:
☀️﴿فِي الْقِصاصِ حَياةٌ﴾☀️
در قصاص حیاتی هست.
📘سورۀ بقره، آیۀ۱۷۹
🍃۞ که 《حیّ مطلق》؛ در نهایتِ 《حیّ》 بودن، نفیِ خود میکند.
🌿۞ و امّا؛
«الحیّ»؛ در حیثیتِ جلال است که نفیِ غیر میکند.
֎⫸ چون غیرِ حقّ تعالی؛ هر چه که باشد، نفسِ هلاکت و نیستی است، «الحیّ» که نفسِ حیات است، در این حیّ بودن، تمامِ غیر خود را [که «نیست» است] نفی میکند.
🍃⇯⇦ پس «الحیّ» در حقیقت؛ نفیِ غیر است، و #حیات، جلوۀ غیرتیّتِ مطلقۀ حقّ تعالی است.
که قرآن میفرماید:
💎﴿هُوَ الْحَيُّ لا إِلهَ إِلاَّ هُو﴾
📘سورۀ غافر، آیۀ۶۵
♦️☜ «هُوَ الْحَيّ»؛ معرّفیِ ذات حقّ تعالی است. که «الحیّ» کیست؟
֎⇦ آن که «لا إِلهَ إِلاَّ هُو» است، و دائماً در نفیِ غیر، در جهتِ اثباتِ خویش است.
🍃⇯⇦ و این اثبات (یعنی؛ الّا هو) که به #عین_شخصی آن نفی (یعنی؛ لا هو) است؛ همان "قیّوم" بودن خداوندﷻ است که در #آیة_الکرسی میخوانیم:
💎﴿اللهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوم﴾
📘سورۀ بقره، آیۀ۲۵۵
🔰«اللهُ»؛ مبتداست، و «لا إله إلّا هو»؛ خبرِ آن است. یعنی؛ خودِ «اللهُ»، «لا إله إلّا هو» است. که در تحلیل بیان میشود:
✳️ «لا هو»؛ جلال است و «الحیّ»
✴️ «إلّا هو»؛ جمال است و «القیّوم»
[⚠️ دقّت کنیم که «لا هو» به #عین_شخصی ِ «إلّا هو» است. برای شرح #عین_شخصی؛
رجوع بفرمائید به❂☜ https://t.me/ehsannil3/299]
💠۞ و امّا؛ «لا إله إلّا هو»؛ مرتبهای از #مراتب_توحید است. و افضل از این مرتبه، مرتبۀ🔻«لا هــو إلّا هو»🔺 است. و همانطور که؛
خودِ «اللهُ» تعالی؛【لا إلـــه إلّا هـــو】 است،
خودِ «اللهُ» تعالی؛🔻【لا هــو إلّا هـــو】🔺 است.
🌿۞ الغرض؛
خداوندی که【لا هــو إلّا هـــو】 است؛ 【الحیّ القیّوم】است.
⧉
☀️⇯⇦ که『 الحیّ』 بودنِ خداوندﷻ؛ همان 《لا هو》 بودنِ اوست.
و 『 القیّوم』 بودنِ اوﷻ؛《إلّا هو》 بودنِ اوست که به عین شخصیِ یکدیگرند.
🍃۞ بنابراین، حقّﷻ؛
❂☜ به نفیِ «لا هو»؛ اشیاء را حیات میدهد، و نقطۀ حیاتِ اشیاء است.
❂☜ و به اثباتِ «إلّا هو»؛ آنها را قوام میبخشد.
🔻و امّا؛ به همین مقدار به عنوان مقدّمه بسنده میکنیم تا در ادامه إن شاء الله لطائفی را در مورد 『 حَــیـــاء』 بخوانیم:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•🔆👇🏻ادامهی سخن👇🏻🔆•༻
☀️🌿
☀️
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/59
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
❣️۞『 حـَـیــاء 』 که از مادّۀ «حیّ» است، جلوۀ «حیّ» بودنِ حضرت حقّﷻ است.
پس به عنوان مقدّمه؛ چند کلمه در مورد «حیّ» بودنِ حقّ تعالی بخوانیم، تا بحث در مورد «حیاء» بهتر روشن شود.
🍃۞ حضرت حقّﷻ؛ «الحیّ القیّوم» است.
«حیّ» اگر در صورتِ ظاهر باشد، در تعیّن حیات است. یعنی؛ زنده بودنِ ظاهری باید از آن هویدا باشد تا حیات، محسوس و مورد درکِ عموم واقع شود.
🔶 و امّا #حی_مطلق چطور است؟
[برای شرحِ #اطلاق؛
رجوع کنید به❂☜ https://t.me/ehsannil3/291]
🌿۞ اگر مطلقْ بودن برای «حیّ»؛ در حدِّ اطلاق باشد، باز هم فقط در تعیّنِ حیاتِ ظاهری باید آن را دید. یعنی؛ باید آثار حیات در این «حیّ»، ظاهر باشد، و گرنه آن را «حیّ» نمیدانیم!
🍃⇯⇦ اینگونه «حیّ» بودن، مطلقِ حقیقی نیست. چرا که اصلاً اطلاقِ حقیقی با قید نمیسازد.
🍃۞ امّا «حیّ» بودنِ حقّ تعالی؛ #مطلق_حقیقی است، بدین معنا که؛ اطلاق برایش قید و حدّ محسوب نمیشود که مقهورِ حیّ بودنِ ظاهری باشد. بلکه او بر اطلاقِ حیّ بودنِ خویش نیز، اطلاق دارد.
🍃⇯⇦که یعنی؛ در حیّ بودن، #مطلق_علی_الاطلاق است.
⭕️ اشدّ بودنِ حیِّ مطلق؛ در آن حالی است که خلافِ ظاهریِ حیات، جلوهگر شود، ولی باز به قوّت و اطلاقِ «حیّ» بماند.
🍃⇯⇦ بدین بیان که؛ حضرت «حیّﷻ» به ولیّ مطلقِ خویش که تمامیّت و خودیّتِ اوست، به اطلاقِ «حیّ»، در نقطۀ مقابلِ حیاتِ ظاهری، جلوه میکند.
در نتیجه؛
❂☜ در شدیدترین وجهِ «حیّ» بودن؛ به جایِ ظهور در حالتِ 《حـیّ》 ، در 《میّت》بودن ظاهر میشود، در حالی که به عینِ میّت بودن، 《حـیّ》 است. چنان که مولی امیرالمؤمنین (علیه السّلام) میفرمایند:
⚜️『 إِنَّ مَيِّتَنَا لَمْ يَمُت』⚜️
همانا مُردۀ ما هرگز نمرده است.
📚بحار الأنوار،ج۲۶،ص۶
🍃⇯⇦ یعنی؛ در همان نقطه که «میّت» است و صد البته که «میّت» است، «حیّ لا یموت» است و بلکه نفسِ حیات است که🔻【هُو حَيَاةٌ لَا مَوْتَ فِيهِ؛ التوحيد، للصدوق،ص۱۴۶ 】🔺.
و در زیارتنامۀ حضرت امام حسین (علیه السلام) در نیمهی شعبان نیز آمده است:
🔻【 أَشْهَدُ أَنَّكَ قُتِلْتَ وَ لَمْ تَمُتْ】🔺
شهادت میدهم که کشته شدهای امّا نمردهای.
📚 البلد الأمين و الدرع الحصين، ص۲۸۴
🌿۞ بنابراین؛ به 《حیّ مطلق》، در نفیِ مطلق خودِ، باید نظر شود، که قرآن میفرماید:
☀️﴿فِي الْقِصاصِ حَياةٌ﴾☀️
در قصاص حیاتی هست.
📘سورۀ بقره، آیۀ۱۷۹
🍃۞ که 《حیّ مطلق》؛ در نهایتِ 《حیّ》 بودن، نفیِ خود میکند.
🌿۞ و امّا؛
«الحیّ»؛ در حیثیتِ جلال است که نفیِ غیر میکند.
֎⫸ چون غیرِ حقّ تعالی؛ هر چه که باشد، نفسِ هلاکت و نیستی است، «الحیّ» که نفسِ حیات است، در این حیّ بودن، تمامِ غیر خود را [که «نیست» است] نفی میکند.
🍃⇯⇦ پس «الحیّ» در حقیقت؛ نفیِ غیر است، و #حیات، جلوۀ غیرتیّتِ مطلقۀ حقّ تعالی است.
که قرآن میفرماید:
💎﴿هُوَ الْحَيُّ لا إِلهَ إِلاَّ هُو﴾
📘سورۀ غافر، آیۀ۶۵
♦️☜ «هُوَ الْحَيّ»؛ معرّفیِ ذات حقّ تعالی است. که «الحیّ» کیست؟
֎⇦ آن که «لا إِلهَ إِلاَّ هُو» است، و دائماً در نفیِ غیر، در جهتِ اثباتِ خویش است.
🍃⇯⇦ و این اثبات (یعنی؛ الّا هو) که به #عین_شخصی آن نفی (یعنی؛ لا هو) است؛ همان "قیّوم" بودن خداوندﷻ است که در #آیة_الکرسی میخوانیم:
💎﴿اللهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوم﴾
📘سورۀ بقره، آیۀ۲۵۵
🔰«اللهُ»؛ مبتداست، و «لا إله إلّا هو»؛ خبرِ آن است. یعنی؛ خودِ «اللهُ»، «لا إله إلّا هو» است. که در تحلیل بیان میشود:
✳️ «لا هو»؛ جلال است و «الحیّ»
✴️ «إلّا هو»؛ جمال است و «القیّوم»
[⚠️ دقّت کنیم که «لا هو» به #عین_شخصی ِ «إلّا هو» است. برای شرح #عین_شخصی؛
رجوع بفرمائید به❂☜ https://t.me/ehsannil3/299]
💠۞ و امّا؛ «لا إله إلّا هو»؛ مرتبهای از #مراتب_توحید است. و افضل از این مرتبه، مرتبۀ🔻«لا هــو إلّا هو»🔺 است. و همانطور که؛
خودِ «اللهُ» تعالی؛【لا إلـــه إلّا هـــو】 است،
خودِ «اللهُ» تعالی؛🔻【لا هــو إلّا هـــو】🔺 است.
🌿۞ الغرض؛
خداوندی که【لا هــو إلّا هـــو】 است؛ 【الحیّ القیّوم】است.
⧉
☀️⇯⇦ که『 الحیّ』 بودنِ خداوندﷻ؛ همان 《لا هو》 بودنِ اوست.
و 『 القیّوم』 بودنِ اوﷻ؛《إلّا هو》 بودنِ اوست که به عین شخصیِ یکدیگرند.
🍃۞ بنابراین، حقّﷻ؛
❂☜ به نفیِ «لا هو»؛ اشیاء را حیات میدهد، و نقطۀ حیاتِ اشیاء است.
❂☜ و به اثباتِ «إلّا هو»؛ آنها را قوام میبخشد.
🔻و امّا؛ به همین مقدار به عنوان مقدّمه بسنده میکنیم تا در ادامه إن شاء الله لطائفی را در مورد 『 حَــیـــاء』 بخوانیم:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•🔆👇🏻ادامهی سخن👇🏻🔆•༻
☀️🌿
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
💫༺𐦍•لطیفهای از «حیـــاء»•𐦍༻
☀️
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/59
┅─┅─═✾🌀✾ ═─┅─┅
❣️۞『 حـَـیــاء 』 که از مادّۀ «حیّ» است، جلوۀ «حیّ» بودنِ حضرت حقّﷻ است.
پس به عنوان مقدّمه؛ چند کلمه در مورد «حیّ» بودنِ حقّ تعالی بخوانیم، تا…
💫༺𐦍•لطیفهای از «حیـــاء»•𐦍༻
☀️
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/59
┅─┅─═✾🌀✾ ═─┅─┅
❣️۞『 حـَـیــاء 』 که از مادّۀ «حیّ» است، جلوۀ «حیّ» بودنِ حضرت حقّﷻ است.
پس به عنوان مقدّمه؛ چند کلمه در مورد «حیّ» بودنِ حقّ تعالی بخوانیم، تا…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
◾️
🍃⇯֎ إن شاء الله با این بیان؛
💧🌳֎⇦『ماء』بودنِ حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) و تا نهایتِ『شجره』 بودنِ ایشان (یعنی؛ حضور حضرت تا برگهای شجره که مؤمنین هستند) در #مقام_جمع_الجمع ی و وجود #مطلق_علی_الاطلاق معلوم شده باشد.
و واضح باشد که:
🔲 ➰ حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام)؛
❂☜ در «#اسیر بودن در نهایتِ زندان»، مردم را به سوی حقّﷻ رهایی دادند [و این هدایتِ اکمل و اشرف و اتمّ است - مطلق علی الاطلاق].
🔲🍃 و حضرت موسای نبی (علیه السلام)؛
❂☜ در «#رهایی»، هادی به سوی حقّﷻ بودند.
🍃⇯֎ که حضرت موسای نبی (علیه السلام)؛
❂☜ نبیِ #نبأ_عظیم بوده و هادیِ خلایق به نبأ عظیماند.
امّا حضرتِ موسی کاظم (علیه السلام) [همۀ آلالله روحی لهم الفداء]؛
❂☜ خودِ نبأ عظیم هستند و مبدأ اشتقاقِ نبوّت، ایشانند.
🌿۞ پس تحلیلاً عرض میشود:
▪️#نبی در نفسِ نبی بودن؛ در «اطلاق»، عمومِ هدایت را انجام میدهد.
و
▪️ #امام در نفسِ امام بودن؛ در «عَلی الاطلاق»، خصوصِ هدایت را انجام میدهد.
🍃⇯֎ لذا؛
֎⇦حضرت موسایِ نبی (علیه السلام)؛ در «#رهایی» (که جمال است و شریعت)، هدایت میکنند.
و
֎⇦حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) در «#اسارت در زندان» (که از جلال و حقیقت، تا جمال و شریعت، ممدود است)، هدایت میکنند.
این جهان؛ زندان و ما زندانیـان
حُفره کن زندان و خود را وارَهان
🔆 این «وارَهایی» و بازگشتنِ به حقیقتِ رهایی و فطرت، به یدِ آن کس است که حقیقتِ رهایی و فطرت است. یعنی؛ یدِ الهی کسی که از ماءِ باطن، تا شجرِ ظاهرِ موجودات را گرفته است.
که یعنی؛
آن بزرگواری که از ⦅أصلها ثابت⦆ تا ⦅فرعها في السماء⦆ را به #اطلاق_علی_الاطلاق جامع است.
🍃⇯֎ پس؛
از قوّت خویش، تا نهایتِ سختترین حفرۀ زندان میآید تا حفرهای در حفره کَنَد و راهی به سوی رهایی گشاید و جانان به جانِ جانان رساند ...
🌿۞ جان عالمیان فدایِ نام مبارک حضرت جانان و فطرتِ عالمیان؛ امام موسای کاظم (علیه السلام).
🏴 که شهادت حضرتِ جان (علیه السلام) در ماه رجبی است که ماهِ رهایی از خود است.
ماه بازگشت به #فطرت
ماه #موت
و ماه #فنا ...
🔔 إن شاء الله توسّلی باید به نیّت رها شدن از ماسوایِ حضرتشان.
🔻『و صلّ الله علی شَجَرَةِ الطُّورِ و الکتابِ المَسطُورِ
و البَیتِ المَعمورِ، و السِّرِ المَستورِ
و آیةِ النُّور، کَلیم أیمَنِ الإمامة، مَنشأِ الشَّرَفِ و الکَرامةِ؛
حضرت موسَی بن جعفر علیهما صلوات الله العَلیِّ الأکبر!』🔺
🔆 الحمد لله رَبَّ النُّورِ الْعَظِيم و
『 صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِيِّ الْأَبْرَارِ وَ إِمَامِ الْأَخْيَار ...
الَّذِي كَانَ يُحْيِي اللَّيْلَ بِالسَّهَرِ إِلَى السَّحَرِ بِمُوَاصَلَةِ الِاسْتِغْفَارِ حَلِيفِ السَّجْدَةِ الطَّوِيلَةِ وَ الدُّمُوعِ الْغَزِيرَةِ وَ الْمُنَاجَاةِ الْكَثِيرَة ...
الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَيْهَا بِذُلِّ الِاسْتِخْفَاف』
[👆🏻📚 قسمتی از زیارتنامۀ حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) که إن شاء الله با بیاناتی که روزی شد، تأمّل مضاعف عزیزان را طالب است.]
#لطیفه_نام_مبارک_موسی
#ربط_موساینبی_با_موسایولی_علیهماالسلام
🖊🦋🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ #کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ #کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
🍃⇯֎ إن شاء الله با این بیان؛
💧🌳֎⇦『ماء』بودنِ حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) و تا نهایتِ『شجره』 بودنِ ایشان (یعنی؛ حضور حضرت تا برگهای شجره که مؤمنین هستند) در #مقام_جمع_الجمع ی و وجود #مطلق_علی_الاطلاق معلوم شده باشد.
و واضح باشد که:
🔲 ➰ حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام)؛
❂☜ در «#اسیر بودن در نهایتِ زندان»، مردم را به سوی حقّﷻ رهایی دادند [و این هدایتِ اکمل و اشرف و اتمّ است - مطلق علی الاطلاق].
🔲🍃 و حضرت موسای نبی (علیه السلام)؛
❂☜ در «#رهایی»، هادی به سوی حقّﷻ بودند.
🍃⇯֎ که حضرت موسای نبی (علیه السلام)؛
❂☜ نبیِ #نبأ_عظیم بوده و هادیِ خلایق به نبأ عظیماند.
امّا حضرتِ موسی کاظم (علیه السلام) [همۀ آلالله روحی لهم الفداء]؛
❂☜ خودِ نبأ عظیم هستند و مبدأ اشتقاقِ نبوّت، ایشانند.
🌿۞ پس تحلیلاً عرض میشود:
▪️#نبی در نفسِ نبی بودن؛ در «اطلاق»، عمومِ هدایت را انجام میدهد.
و
▪️ #امام در نفسِ امام بودن؛ در «عَلی الاطلاق»، خصوصِ هدایت را انجام میدهد.
🍃⇯֎ لذا؛
֎⇦حضرت موسایِ نبی (علیه السلام)؛ در «#رهایی» (که جمال است و شریعت)، هدایت میکنند.
و
֎⇦حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) در «#اسارت در زندان» (که از جلال و حقیقت، تا جمال و شریعت، ممدود است)، هدایت میکنند.
این جهان؛ زندان و ما زندانیـان
حُفره کن زندان و خود را وارَهان
🔆 این «وارَهایی» و بازگشتنِ به حقیقتِ رهایی و فطرت، به یدِ آن کس است که حقیقتِ رهایی و فطرت است. یعنی؛ یدِ الهی کسی که از ماءِ باطن، تا شجرِ ظاهرِ موجودات را گرفته است.
که یعنی؛
آن بزرگواری که از ⦅أصلها ثابت⦆ تا ⦅فرعها في السماء⦆ را به #اطلاق_علی_الاطلاق جامع است.
🍃⇯֎ پس؛
از قوّت خویش، تا نهایتِ سختترین حفرۀ زندان میآید تا حفرهای در حفره کَنَد و راهی به سوی رهایی گشاید و جانان به جانِ جانان رساند ...
🌿۞ جان عالمیان فدایِ نام مبارک حضرت جانان و فطرتِ عالمیان؛ امام موسای کاظم (علیه السلام).
🏴 که شهادت حضرتِ جان (علیه السلام) در ماه رجبی است که ماهِ رهایی از خود است.
ماه بازگشت به #فطرت
ماه #موت
و ماه #فنا ...
🔔 إن شاء الله توسّلی باید به نیّت رها شدن از ماسوایِ حضرتشان.
🔻『و صلّ الله علی شَجَرَةِ الطُّورِ و الکتابِ المَسطُورِ
و البَیتِ المَعمورِ، و السِّرِ المَستورِ
و آیةِ النُّور، کَلیم أیمَنِ الإمامة، مَنشأِ الشَّرَفِ و الکَرامةِ؛
حضرت موسَی بن جعفر علیهما صلوات الله العَلیِّ الأکبر!』🔺
🔆 الحمد لله رَبَّ النُّورِ الْعَظِيم و
『 صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِيِّ الْأَبْرَارِ وَ إِمَامِ الْأَخْيَار ...
الَّذِي كَانَ يُحْيِي اللَّيْلَ بِالسَّهَرِ إِلَى السَّحَرِ بِمُوَاصَلَةِ الِاسْتِغْفَارِ حَلِيفِ السَّجْدَةِ الطَّوِيلَةِ وَ الدُّمُوعِ الْغَزِيرَةِ وَ الْمُنَاجَاةِ الْكَثِيرَة ...
الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَيْهَا بِذُلِّ الِاسْتِخْفَاف』
[👆🏻📚 قسمتی از زیارتنامۀ حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام) که إن شاء الله با بیاناتی که روزی شد، تأمّل مضاعف عزیزان را طالب است.]
#لطیفه_نام_مبارک_موسی
#ربط_موساینبی_با_موسایولی_علیهماالسلام
🖊🦋🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ #کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ #کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
🍃 به مرحمت حقّ تعالی؛ نیّت تأسیس این کانال،ارائۀ دروسی برای «مبناسازی» معارف الهی است.
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
🔹
🔶 #صلوات_چیست ؟
🌸 صلوات از ریشۀ "صَلَّ" است.
✾ یکی از معانی "صَلّ" یعنی "وَصَل".
👈 وصل شدن در عالم نور، فناست.
🔲 امّا چه چیز به چه چیز با صلوات وصل و فانی میشود؟
💢 مصلّیٖ (صلوات کننده) به صلوات ، فانی در مُصلّیٰ عَلیه (حضرات آل الله -ع-) میشود.
⭕️ یعنی کسی که صلوات میکند (عمداً فعل "میکند" استفاده کردم و إن شاء الله علّت را خواهیم خواند*↓)، فانی در مُصلّیٰ عَلیه میشود.
❃ توجّه فرمودید چه عرض شد؟
🔆 هر عبادتی، فانی کنندۀ عبد در معبود است.
🔅به همان اندازه که شخصی، عبادت میکند، فانی در معبود است و او نیست و معبود و ربّ به "عبد" ظاهر است که حضرت امام جعفر صادق(ع) میفرمایند 〖الْعُبُودِيَّةُ جَوْهَرٌ كُنْهُهَا الرُّبُوبِيَّة〗(عبودیّت جوهرهای است که باطنش ربوبیّت است/📚مصباح الشریعه - باب عبودیّت).
پس صلوات، فانی کنندۀ مُصلّیٖ در مُصلّیٰ علیه است.
↑* ✅ نکتهای در حاشیه : ◈ ◈ ◈
🔸چرا بیان شد که 【صلوات میکند】 و عرض نشد〖صلوات میفرستد〗یا 〖صلوات میخواند〗؟!
🔹برای اینکه دقتی افزون داشته باشیم!
♦️ تحلیلاً ؛ صلوات یک صیغه دارد و یک حقیقت.
✵ صیغۀ آن؛ عبارتِ 『اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد』 است.
✵ و حقیقت آن؛ حقیقتِ 《اتصال》 به واسطۀ مطلقۀ یعنی محمّد و آل محمّد صلوات الله و سلامه علیه است.
⇦ ❃ پس صلوات میکنیم و آن حقیقت تا لفظ و صیغۀ صلوات، جاری و ممدود است.
♦️نماز هم چنین است. نماز را میخوانیم یا اقامه میکنیم؟
✿اقامه میکنیم (『 يُقيمُونَ الصَّلاةَ 』 / سورۀ بقره آیۀ ۳) .
❃ نماز؛ جلوهای از جلواتِ حضرات آل الله(ع) است که میفرمایند؛ 『نَحْنُ الصَّلَاةُ 』 (📚بحار الأنوار،ج۲۴، ص۳۰۳).
⇦ ❃ اقامۀ نماز، اقامۀ ولایت مولی امیرالمؤمنین(ع) از باطن تا ظاهر است. و کسی که ولایت آل الله(ع) را ندارد، هرچند نماز کاملاً صحیحی بخواند، نمازش قبول نیست بلکه طبق روایت با سرقت و زنا فرقی ندارد (بلکه بدتر از آن است).
🔸 اللّهم صلّ علی محمّد و آله ◈ ◈ ◈ ◈
🍃 دنبال میکنیم :
🌸 خدا هم صلوات بر حضرات آل الله (ع) میکند و اصلاً تنها خداست که میتواند صلوات بر آل الله (ع) داشته باشد و صلواتِ مؤمنین، ظهور صلوات خدا بر آل خودش (؏) است.
🔶 امّا با بیانی که گذشت (که صلوات، فانی کنندۀ مُصلّیٖ در مُصلّیٰ علیه است)؛
آیا خدا که مُصلّیٖ حضرات آل الله (ع) است، در حضرتشان فانی میشود؟
⚠️ پیش از خواندنِ پاسخ تذکّر زیر را بخوانید:
اگر تمام مطالب #کانال_معرفة_الحق با دقت و تأمّل خوانده و تصدیق نشده است، به همین مقدار از معرفتی که روزی شده، اکتفاء کنید و الباقی این مطلب را مطالعه نکنید تا إن شاء الله به صبر و ادب، باب رهیابی به این دقائق برایتان مفتوح بماند.
در مقدمه این کانال عرض شد که مبانی را در #کانال_معرفة_الحق بیان میکنیم و #کانال_الالطائف_الالهیة محفلِ حیرانی بر اساس مبنای معرفتی است.
(آدرس #کانال_معرفة_الحق 👈 https://t.me/ehsannil3 )
🔷 پاسخ :
"فانی" که به معنایِ فنا و نیستی حدّی است و سیر استکمال منظور گردد، برای خدا معنا ندارد.
امّا آن فنائی منظور است که نفس کمال است، و فانی و مفنا فیه یک حقیقت است.
فنای صلواتِ حقّ تعالی، اینچنین فنایی است و آن اضمحلال وحدت در کثرت است که وحدت در کثرت، ظاهر است.
خداوند متعال در بیحدّی و عالم نور، فانی در مُصلّیٰ علیه خویش است.
حضرات آل الله(ع)، خودیّت حق تعالی و #عین_شخصی او میباشند و اضمحلال، با در نظر گرفتنِ عین شخصی منظور نظر است و نه مطلب دیگر.
(برای شرح #عین_شخصی رجوع بفرمائید به 👈 https://t.me/ehsannil3/299)
💠 حقّ تعالی در صلوات خود [در بیحدّی و عالم نور]، مضمحل در مُصلّیٰ علیه (آل الله -ع-) میگردد.
منتها عرض شد که مُصلّیٰ علیه نیز، خودیّت خودِ حقّ است.
این فنا، نفسِ حرکت و نفسِ کمال حقّ تعالی است که دائم الصلاة بودنِ حقّ یعنی دائم الصلوٰة بودن اوست یعنی دائماً بر خودیّت خویش یعنی محمّد و آل محمّد (ص) در کمال و اطلاقِ اتصال است.
◆ صلوات، مطلق اتصال است. مطلق و نفسِ اتصال، متعلّق نمیخواهد.
♦️ صلواتِ خدا، حقیقتِ خداوندیِ خداست. صلوات حقّ تعالی، مطلقِ اتصالِ حقّ، به حقیقتِ خویش است.
که چون #مطلق_حقیقی است، پس #مطلق_علی_الاطلاق است. پس در حدّ اطلاقِ اتصال نمیماند. بلکه به عین شخصی با نفسِ خویش (یعنی حضرات آل الله علیهم السلام)، مقامِ وحدت و خفای او در مقامِ کثرت و جلای او، مضمحل است. و در همان نقطه، مقامِ کثرت و جلای او در مقامِ وحدت و خفای او مضمحل است. و این دو، دو چیز نیست، بلکه یک حقیقت است که در رفت و برگشتِ حبّی و اطلاقی و نوری بایستی دیده شود و این فنایِ خود بر خود حضرت حقّ جلّ جلاله و عظم شأنه است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔹
🔶 #صلوات_چیست ؟
🌸 صلوات از ریشۀ "صَلَّ" است.
✾ یکی از معانی "صَلّ" یعنی "وَصَل".
👈 وصل شدن در عالم نور، فناست.
🔲 امّا چه چیز به چه چیز با صلوات وصل و فانی میشود؟
💢 مصلّیٖ (صلوات کننده) به صلوات ، فانی در مُصلّیٰ عَلیه (حضرات آل الله -ع-) میشود.
⭕️ یعنی کسی که صلوات میکند (عمداً فعل "میکند" استفاده کردم و إن شاء الله علّت را خواهیم خواند*↓)، فانی در مُصلّیٰ عَلیه میشود.
❃ توجّه فرمودید چه عرض شد؟
🔆 هر عبادتی، فانی کنندۀ عبد در معبود است.
🔅به همان اندازه که شخصی، عبادت میکند، فانی در معبود است و او نیست و معبود و ربّ به "عبد" ظاهر است که حضرت امام جعفر صادق(ع) میفرمایند 〖الْعُبُودِيَّةُ جَوْهَرٌ كُنْهُهَا الرُّبُوبِيَّة〗(عبودیّت جوهرهای است که باطنش ربوبیّت است/📚مصباح الشریعه - باب عبودیّت).
پس صلوات، فانی کنندۀ مُصلّیٖ در مُصلّیٰ علیه است.
↑* ✅ نکتهای در حاشیه : ◈ ◈ ◈
🔸چرا بیان شد که 【صلوات میکند】 و عرض نشد〖صلوات میفرستد〗یا 〖صلوات میخواند〗؟!
🔹برای اینکه دقتی افزون داشته باشیم!
♦️ تحلیلاً ؛ صلوات یک صیغه دارد و یک حقیقت.
✵ صیغۀ آن؛ عبارتِ 『اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد』 است.
✵ و حقیقت آن؛ حقیقتِ 《اتصال》 به واسطۀ مطلقۀ یعنی محمّد و آل محمّد صلوات الله و سلامه علیه است.
⇦ ❃ پس صلوات میکنیم و آن حقیقت تا لفظ و صیغۀ صلوات، جاری و ممدود است.
♦️نماز هم چنین است. نماز را میخوانیم یا اقامه میکنیم؟
✿اقامه میکنیم (『 يُقيمُونَ الصَّلاةَ 』 / سورۀ بقره آیۀ ۳) .
❃ نماز؛ جلوهای از جلواتِ حضرات آل الله(ع) است که میفرمایند؛ 『نَحْنُ الصَّلَاةُ 』 (📚بحار الأنوار،ج۲۴، ص۳۰۳).
⇦ ❃ اقامۀ نماز، اقامۀ ولایت مولی امیرالمؤمنین(ع) از باطن تا ظاهر است. و کسی که ولایت آل الله(ع) را ندارد، هرچند نماز کاملاً صحیحی بخواند، نمازش قبول نیست بلکه طبق روایت با سرقت و زنا فرقی ندارد (بلکه بدتر از آن است).
🍃 دنبال میکنیم :
🌸 خدا هم صلوات بر حضرات آل الله (ع) میکند و اصلاً تنها خداست که میتواند صلوات بر آل الله (ع) داشته باشد و صلواتِ مؤمنین، ظهور صلوات خدا بر آل خودش (؏) است.
🔶 امّا با بیانی که گذشت (که صلوات، فانی کنندۀ مُصلّیٖ در مُصلّیٰ علیه است)؛
آیا خدا که مُصلّیٖ حضرات آل الله (ع) است، در حضرتشان فانی میشود؟
⚠️ پیش از خواندنِ پاسخ تذکّر زیر را بخوانید:
اگر تمام مطالب #کانال_معرفة_الحق با دقت و تأمّل خوانده و تصدیق نشده است، به همین مقدار از معرفتی که روزی شده، اکتفاء کنید و الباقی این مطلب را مطالعه نکنید تا إن شاء الله به صبر و ادب، باب رهیابی به این دقائق برایتان مفتوح بماند.
در مقدمه این کانال عرض شد که مبانی را در #کانال_معرفة_الحق بیان میکنیم و #کانال_الالطائف_الالهیة محفلِ حیرانی بر اساس مبنای معرفتی است.
(آدرس #کانال_معرفة_الحق 👈 https://t.me/ehsannil3 )
🔷 پاسخ :
"فانی" که به معنایِ فنا و نیستی حدّی است و سیر استکمال منظور گردد، برای خدا معنا ندارد.
امّا آن فنائی منظور است که نفس کمال است، و فانی و مفنا فیه یک حقیقت است.
فنای صلواتِ حقّ تعالی، اینچنین فنایی است و آن اضمحلال وحدت در کثرت است که وحدت در کثرت، ظاهر است.
خداوند متعال در بیحدّی و عالم نور، فانی در مُصلّیٰ علیه خویش است.
حضرات آل الله(ع)، خودیّت حق تعالی و #عین_شخصی او میباشند و اضمحلال، با در نظر گرفتنِ عین شخصی منظور نظر است و نه مطلب دیگر.
(برای شرح #عین_شخصی رجوع بفرمائید به 👈 https://t.me/ehsannil3/299)
💠 حقّ تعالی در صلوات خود [در بیحدّی و عالم نور]، مضمحل در مُصلّیٰ علیه (آل الله -ع-) میگردد.
منتها عرض شد که مُصلّیٰ علیه نیز، خودیّت خودِ حقّ است.
این فنا، نفسِ حرکت و نفسِ کمال حقّ تعالی است که دائم الصلاة بودنِ حقّ یعنی دائم الصلوٰة بودن اوست یعنی دائماً بر خودیّت خویش یعنی محمّد و آل محمّد (ص) در کمال و اطلاقِ اتصال است.
◆ صلوات، مطلق اتصال است. مطلق و نفسِ اتصال، متعلّق نمیخواهد.
♦️ صلواتِ خدا، حقیقتِ خداوندیِ خداست. صلوات حقّ تعالی، مطلقِ اتصالِ حقّ، به حقیقتِ خویش است.
که چون #مطلق_حقیقی است، پس #مطلق_علی_الاطلاق است. پس در حدّ اطلاقِ اتصال نمیماند. بلکه به عین شخصی با نفسِ خویش (یعنی حضرات آل الله علیهم السلام)، مقامِ وحدت و خفای او در مقامِ کثرت و جلای او، مضمحل است. و در همان نقطه، مقامِ کثرت و جلای او در مقامِ وحدت و خفای او مضمحل است. و این دو، دو چیز نیست، بلکه یک حقیقت است که در رفت و برگشتِ حبّی و اطلاقی و نوری بایستی دیده شود و این فنایِ خود بر خود حضرت حقّ جلّ جلاله و عظم شأنه است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔹
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
🍃 به مرحمت حقّ تعالی؛ نیّت تأسیس این کانال،ارائۀ دروسی برای «مبناسازی» معارف الهی است.
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
🌿 ༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻
❖ لطائفی از دعای مجیر 🤲🏻
〰️ 〰️ 〰️ 〰️
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/152
┅─┅─═• 📖🌕 •═─┅─┅
🍃۞ بحمد الله پیش از این؛ در مورد #ایام_البیض، در همین #کانال_اللطائف_الالهیة، چند کلمهای در ضمن مبحث #اعتکاف، توضیح داده شده است.
(رجوع شود به ❂☜ https://telegram.me/ehsannil2/39)
🌕۞ شبهای ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ از هر ماه قمری، نقطۀ عطفِ #منازل_القمر است. که این شبها را، به خاطرِ درخشندگیِ ماه در آن؛ «ایّام البِــیـْـض» (روزهای درخشان) میگویند.
❤️⇦ پس قلبِ هر ماه قمری [در تعیّنِ روزهایش]، ایّام البیض است که مشهورِ آن برای ماههایِ رجب المرجّب و شعبان المعظّم و [ماه] رمضان المبارک میباشد.
🌿۞ از آنجائی که حضرات آلالله (علیهم السّلام) «قلبُ الله» (قلب مطلق) هستند؛
(«أَنَــا قَلْبُ الله»؛ 📚بحارالأنوار، ج۳۹، ص۳۴۸)؛
❂☜ قلبِ هر شیئی و نقطۀ حیاتیِ تپندۀ وجود، و هر موجودی میباشند.
🌕 بنابراین؛
🍃֎⇦ ایّامُ البیض، ظهورِ ولیّ خدا (ع) در ماههایِ قمری است.
🌗۞ ان شاء الله در مورد #منازل_القمر در ادامۀ همین مجموعهمقالات، بیشتر خواهیم خواند.
🍃֎⇦ عجالتاً؛ منازل القمر، منازل سلوکیِ عبدِ سالک است.
🍃⇯֎ حال؛ از حقیقتِ این درک، بیاییم در اینکه ادعیه و اعمالی که در ایام البیض وارد شده است، چهها هستند؟!
📖 ❂☜ دعایِ مُجیر؛
در ایّام البیضِ ماه مبارک رمضان وارد شده است.
این دعایِ رفیعُ الشأن را به حسب ظاهر، حضرت جبرئیل (علیه السّلام) وقتی به پیشگاه صمدانی حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) آورد که حضرت رحمةً للعالمین (ص) در مقام حضرت ابراهیم (علیه السّلام) مشغول به نماز بودند.
📌 به طور کلّی بیان میشود:
🍃֎⇦ سالک در منازلُ القمر، در حال سیر است. هر چند از منزل و مکانت خود [در ظاهرِ أمر] غافل باشد، یا در مقامی که هست، نبایستی آگاهی از منزلگاهِ خویش پیدا کند.
به هر حال، حقیقت؛ جان و باطن اوست.
🍃۞ همۀ دعاها و بالخصوص ادعیهای که در ایّامی خاصّ وارد شده است؛
❂☜ #تثبیتِ آن منزل در جانِ سالک است. و بیانِ ثوابهایی که برای داعی (دعا کننده) فرمودهاند؛ ظهوری از آن حقیقت است.
🍇 امّا به هر کس بسته به معرفتش، مینوشانند و شُربِ تثبیت به کامش میریزند.
🍃۞ چون اینچنین است؛
به لطف صاحبانِ حقیقت، حضرات ائمّۀ اطهار (علیهم السّلام)، کامِ وجود را بر قطرهای از صهبایِ معرفتِ #دعای_مجیر تازه کنیم تا ان شاء الله پایِ خُمّ حقیقت، به خضوع و خشوع خَم شویم.
📜 بایستی بحث مفصّلی در بابِ کلمات و معانی باز شود، تا نسبت به لغات و معانی، دیدِ عمیق معرفتی حاصل شود.
عجالتاً همین قدر عرض میشود که؛
🍃֎⇦ #معنا، شخصِ حقیقی عالم است و او به عینیّت شخصی، الفاظ را انشاء مینماید و در عینِ حال، متعیّن به تعیّن و حدود الفاظ و لغات نیست.
🔔 در #کانال_معرفة_الحق، در مجموعۀ مقالات توحیدی، مقالهای در بیان #احدی_المعنا بودنِ حضرت حقّﷻ نگاشته شده که میتوانید به آن مراجعه نمایید. ❂☜
https://telegram.me/ehsannil3/310
🔔 همچنین مبحثِ عین شخصی را میتوانید
با رجوع به لینکِ ذیل مطالعه بفرمائید. ❂☜
https://telegram.me/ehsannil3/299
🍃۞ حضرت مولی المَوالی، امیرالمؤمنین،
علیّ ابن ابیطالب (علیهما السّلام) میفرمایند:
🔻«أنا المَعْنیٰ الذّی لا یَقَعُ علیه اسمٌ و لا شِبهٌ»🔺
✾ منم معنایی که نَه اسم بر آن واقع میشود
و نه شِبه و تصوّری.
📚 مشارق الأنوار و الیقین، ص۲۶۹
🔆֎⇦ معنای حقیقی؛ #احد است. و در احد بودن؛ #مطلق_علی_الاطلاق است. بدین معنا که؛ در تعیّن و قالب و حدّی خاصّ محدود نمیشود.
🍃⇯֎ بنابراین؛
ممکن است یک کلمه، در دو معنایِ کاملاً متفاوت و یا حتّی متقابل به کار رود. که این مطلب، با درکِ عینیّتِ شخصی، نه تنها آسان است، بلکه محلّ جوششِ معارفی خاصّ است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
✨
❖ لطائفی از دعای مجیر 🤲🏻
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/152
┅─┅─═• 📖🌕 •═─┅─┅
🍃۞ بحمد الله پیش از این؛ در مورد #ایام_البیض، در همین #کانال_اللطائف_الالهیة، چند کلمهای در ضمن مبحث #اعتکاف، توضیح داده شده است.
(رجوع شود به ❂☜ https://telegram.me/ehsannil2/39)
🌕۞ شبهای ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ از هر ماه قمری، نقطۀ عطفِ #منازل_القمر است. که این شبها را، به خاطرِ درخشندگیِ ماه در آن؛ «ایّام البِــیـْـض» (روزهای درخشان) میگویند.
❤️⇦ پس قلبِ هر ماه قمری [در تعیّنِ روزهایش]، ایّام البیض است که مشهورِ آن برای ماههایِ رجب المرجّب و شعبان المعظّم و [ماه] رمضان المبارک میباشد.
🌿۞ از آنجائی که حضرات آلالله (علیهم السّلام) «قلبُ الله» (قلب مطلق) هستند؛
(«أَنَــا قَلْبُ الله»؛ 📚بحارالأنوار، ج۳۹، ص۳۴۸)؛
❂☜ قلبِ هر شیئی و نقطۀ حیاتیِ تپندۀ وجود، و هر موجودی میباشند.
🌕 بنابراین؛
🍃֎⇦ ایّامُ البیض، ظهورِ ولیّ خدا (ع) در ماههایِ قمری است.
🌗۞ ان شاء الله در مورد #منازل_القمر در ادامۀ همین مجموعهمقالات، بیشتر خواهیم خواند.
🍃֎⇦ عجالتاً؛ منازل القمر، منازل سلوکیِ عبدِ سالک است.
🍃⇯֎ حال؛ از حقیقتِ این درک، بیاییم در اینکه ادعیه و اعمالی که در ایام البیض وارد شده است، چهها هستند؟!
📖 ❂☜ دعایِ مُجیر؛
در ایّام البیضِ ماه مبارک رمضان وارد شده است.
این دعایِ رفیعُ الشأن را به حسب ظاهر، حضرت جبرئیل (علیه السّلام) وقتی به پیشگاه صمدانی حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) آورد که حضرت رحمةً للعالمین (ص) در مقام حضرت ابراهیم (علیه السّلام) مشغول به نماز بودند.
📌 به طور کلّی بیان میشود:
🍃֎⇦ سالک در منازلُ القمر، در حال سیر است. هر چند از منزل و مکانت خود [در ظاهرِ أمر] غافل باشد، یا در مقامی که هست، نبایستی آگاهی از منزلگاهِ خویش پیدا کند.
به هر حال، حقیقت؛ جان و باطن اوست.
🍃۞ همۀ دعاها و بالخصوص ادعیهای که در ایّامی خاصّ وارد شده است؛
❂☜ #تثبیتِ آن منزل در جانِ سالک است. و بیانِ ثوابهایی که برای داعی (دعا کننده) فرمودهاند؛ ظهوری از آن حقیقت است.
🍇 امّا به هر کس بسته به معرفتش، مینوشانند و شُربِ تثبیت به کامش میریزند.
🍃۞ چون اینچنین است؛
به لطف صاحبانِ حقیقت، حضرات ائمّۀ اطهار (علیهم السّلام)، کامِ وجود را بر قطرهای از صهبایِ معرفتِ #دعای_مجیر تازه کنیم تا ان شاء الله پایِ خُمّ حقیقت، به خضوع و خشوع خَم شویم.
📜 بایستی بحث مفصّلی در بابِ کلمات و معانی باز شود، تا نسبت به لغات و معانی، دیدِ عمیق معرفتی حاصل شود.
عجالتاً همین قدر عرض میشود که؛
🍃֎⇦ #معنا، شخصِ حقیقی عالم است و او به عینیّت شخصی، الفاظ را انشاء مینماید و در عینِ حال، متعیّن به تعیّن و حدود الفاظ و لغات نیست.
🔔 در #کانال_معرفة_الحق، در مجموعۀ مقالات توحیدی، مقالهای در بیان #احدی_المعنا بودنِ حضرت حقّﷻ نگاشته شده که میتوانید به آن مراجعه نمایید. ❂☜
https://telegram.me/ehsannil3/310
🔔 همچنین مبحثِ عین شخصی را میتوانید
با رجوع به لینکِ ذیل مطالعه بفرمائید. ❂☜
https://telegram.me/ehsannil3/299
🍃۞ حضرت مولی المَوالی، امیرالمؤمنین،
علیّ ابن ابیطالب (علیهما السّلام) میفرمایند:
🔻«أنا المَعْنیٰ الذّی لا یَقَعُ علیه اسمٌ و لا شِبهٌ»🔺
✾ منم معنایی که نَه اسم بر آن واقع میشود
و نه شِبه و تصوّری.
📚 مشارق الأنوار و الیقین، ص۲۶۹
🔆֎⇦ معنای حقیقی؛ #احد است. و در احد بودن؛ #مطلق_علی_الاطلاق است. بدین معنا که؛ در تعیّن و قالب و حدّی خاصّ محدود نمیشود.
🍃⇯֎ بنابراین؛
ممکن است یک کلمه، در دو معنایِ کاملاً متفاوت و یا حتّی متقابل به کار رود. که این مطلب، با درکِ عینیّتِ شخصی، نه تنها آسان است، بلکه محلّ جوششِ معارفی خاصّ است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
✨
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
🌿༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻
❖ لطائفی از دعای مجیر 🤲🏻
〰️〰️〰️〰️
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/152
┅─┅─═• 📖🌕 • ═─┅─┅
🍃۞ بحمد الله پیش از این؛ در مورد #ایام_البیض، در همین #کانال_اللطائف_الالهیة، چند کلمهای در ضمن مبحث…
🌿༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻
❖ لطائفی از دعای مجیر 🤲🏻
〰️〰️〰️〰️
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/152
┅─┅─═• 📖🌕 • ═─┅─┅
🍃۞ بحمد الله پیش از این؛ در مورد #ایام_البیض، در همین #کانال_اللطائف_الالهیة، چند کلمهای در ضمن مبحث…