Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
🔰 قدم سوّم : وفای مطلق و مطلقِ وفا ➣●•
#وفا در لغت به معنای «تمام کردن» است.
🔶 حقیقتِ وفا چیست ؟
🔷 حضرت مولی امیرالمؤمنین (ع) از حضرت رسول اکرم (ص) سؤال میفرمایند :
『 مَا الْوَفَاء』 ؟ (وفا چیست؟)
حضرتشان (ص) پاسخ میفرمایند :
🔹『 التَّوْحِيدُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه 』🔹
توحید است. شهادت اینکه نیست خدایی جز الله .
(📚 بحار الأنوار ، ج35، ص: 383)
👈 تمام آنچه که از معنا و مفهوم #وفا در ذهن و تصوّر داریم، ظهورِ توحید است.
امّا چطور ؟
❖ توحید؛ وحدانیّت حقّ تعالی است.
❖ شهادت؛ نقطۀ یکی شدنِ شاهد با مشهود است.
❖ وفا ؛ وفایِ به عهد است. که خداوند میفرماید 💎【 أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ】💎 (به عهدم وفا کنید به عهدتان وفا میکنم./بقره 40). که فرمودند: "عهد الله؛ ولایت علی بن ابیطالب (؏) است" (📚البرهان ج 1 ص 200).
که حضرات ائمۀ اطهار علیهم السلام میفرمایند 🔻『 نَحْنُ عَهْدُ اللَّه』🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج1، ص: 221).
#عهد_الله مقامِ شامخ ولایت است. که ظهور ولایت، توحید است.
ولایت و توحید، یک حقیقت هستند. که باطن و جلال؛ ولایت است. و ظاهر و جمال؛ توحید است. که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند :
🔻『 نَحْنُ أَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ وَ مِنْ فُرُوعِنَا كُلُّ بِرٍّ فَمِنَ الْبِرِّ التَّوْحِيد』🔺
ما اصلِ تمام خوبیها هستیم و همۀ نیکیها از فروعات ماست. پس یکی از آن نیکیها توحید است.
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج8، ص: 242)
💠 عهد؛ ولایت است و وفا؛ توحید است.
پس :
دائماً ولایت، به توحید ظاهر شود. و دائماً توحید، به ولایت برمیگردد.
در مورد وفا و عهدِ نسبی که در امور دنیوی با آن برخورد داریم؛ عهد ، چیزی است و وفا، چیزی دیگر. در نتیجه در نفْسِ این دوئیتِ وفا و عهد، شائبه و احتمالِ تخلّف هست.
امّا حضرت حقّ تعالی که ذاتِ بسیط است؛ 🔹《 وَفِيُّ الْعَهْد》 🔹است (📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج2، ص: 560).
وفای مطلق و عهدِ مطلق، یک حقیقتند. که در باطن؛ عهد است و در ظاهر؛ وفاست.
و چون حقیقتاً وحدت دارند، دوئیتی ملحوظ نیست که احتمالِ تخلّف باشد. پس ؛ تخلّف ناپذیر است.
🔳 "العهد"؛ عهدِ مطلق است که آن، عهد الله ، یعنی ولایت حضرت حقّ است.
ولایت حقّ ، به عینِ ذات اوست.
✾《 وَفِيُّ الْعَهْد》 بودنِ حضرتِ احدی المعنا (جلّ جلاله)، در وحدتِ وفا و عهد با ذات باریتعالی، و به #عین_شخصی او بایستی دیده شود.
یعنی ولایت و توحید، عینِ شخصیِ یکدیگرند.
⇦ پس ؛
⚜️ اگر عهد و وفا، حقیقی باشد؛
◆ عهد (ولایت) به جلوۀ وفا در ظهور میآید (که آن، اضمحلالِ جلال در جمال است) .
◆ و وفایِ به عهد، در بطون میآید (که آن، اضمحلالِ جمال در جلال است).
اگر کسی عهدی کرد، مأمور به ظاهر کردنِ عهد خویش است. که ظاهر کردنِ عهد، وفاست.
یعنی عهد، به وفا ظاهر میشود.
و در همان نقطه که وفا میکند، به عهد خویش بازمیگردد.
"به عهدت وفا بکن" یعنی ؛ نسبت به عهدت جمع شو. و جمع شدن در جهت امری واحد، چیزی از #توحید است. اگر عهدی بکند و آنرا رها کند، این مقابل جمعِ توحیدی است و تمام، تشتّت و کثرت و پریشانی است.
«وفای به عهد»، جمع کنندۀ عاهد در جهت معهود (عهد شده) است.
پس ؛ وفا ؛ 🔹『 التَّوْحِيدُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه 』🔹 است.
وفا به معنایِ تمام کردن است.
عهد، آغاز کردن است. و وفا، تمام کردنِ است.
وقتی عهد ظاهر و ترسیم شد (قوس نزول)، وفا ؛ تمام کنندۀ این سیر و تجمیع آن است (قوس صعود).
وفا؛ تشتّت و کثرت و جمال عهدِ ظاهر شده را ، به وحدت و جلال و باطن جمع میکند. این جمع کردن، جمعِ اطلاقی است که آن، توحید است.
👁🗨 دریافت ولایت و توحید، چشمان وحدتبین میطلبد تا بیابد که هرکس در عالم، عهدی میبندد، این عهد هر چه باشد، چیزی از عهدِ مطلق یعنی عهد الله، یا به بیانی؛ ولایت حضرات آل الله (ع) است.
حتی اگر بت پرست و کافر و منکرِ ولایت باشد، در تحت ولایت حضرات آل الله (ع) است که 🔸『 لا یمکن الفرار من حکومتک』🔸 و 💎『 وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ وَلِيٍّ «مِنْ بَعْدِهِ»』💎 (و هر که را كه خدا گمراه كند، ولیّى جز او نخواهد داشت /شورا 44). ولو اینکه نداند.
🔲
🔰 قدم سوّم : وفای مطلق و مطلقِ وفا ➣●•
#وفا در لغت به معنای «تمام کردن» است.
🔶 حقیقتِ وفا چیست ؟
🔷 حضرت مولی امیرالمؤمنین (ع) از حضرت رسول اکرم (ص) سؤال میفرمایند :
『 مَا الْوَفَاء』 ؟ (وفا چیست؟)
حضرتشان (ص) پاسخ میفرمایند :
🔹『 التَّوْحِيدُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه 』🔹
توحید است. شهادت اینکه نیست خدایی جز الله .
(📚 بحار الأنوار ، ج35، ص: 383)
👈 تمام آنچه که از معنا و مفهوم #وفا در ذهن و تصوّر داریم، ظهورِ توحید است.
امّا چطور ؟
❖ توحید؛ وحدانیّت حقّ تعالی است.
❖ شهادت؛ نقطۀ یکی شدنِ شاهد با مشهود است.
❖ وفا ؛ وفایِ به عهد است. که خداوند میفرماید 💎【 أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ】💎 (به عهدم وفا کنید به عهدتان وفا میکنم./بقره 40). که فرمودند: "عهد الله؛ ولایت علی بن ابیطالب (؏) است" (📚البرهان ج 1 ص 200).
که حضرات ائمۀ اطهار علیهم السلام میفرمایند 🔻『 نَحْنُ عَهْدُ اللَّه』🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج1، ص: 221).
#عهد_الله مقامِ شامخ ولایت است. که ظهور ولایت، توحید است.
ولایت و توحید، یک حقیقت هستند. که باطن و جلال؛ ولایت است. و ظاهر و جمال؛ توحید است. که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند :
🔻『 نَحْنُ أَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ وَ مِنْ فُرُوعِنَا كُلُّ بِرٍّ فَمِنَ الْبِرِّ التَّوْحِيد』🔺
ما اصلِ تمام خوبیها هستیم و همۀ نیکیها از فروعات ماست. پس یکی از آن نیکیها توحید است.
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج8، ص: 242)
💠 عهد؛ ولایت است و وفا؛ توحید است.
پس :
دائماً ولایت، به توحید ظاهر شود. و دائماً توحید، به ولایت برمیگردد.
در مورد وفا و عهدِ نسبی که در امور دنیوی با آن برخورد داریم؛ عهد ، چیزی است و وفا، چیزی دیگر. در نتیجه در نفْسِ این دوئیتِ وفا و عهد، شائبه و احتمالِ تخلّف هست.
امّا حضرت حقّ تعالی که ذاتِ بسیط است؛ 🔹《 وَفِيُّ الْعَهْد》 🔹است (📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج2، ص: 560).
وفای مطلق و عهدِ مطلق، یک حقیقتند. که در باطن؛ عهد است و در ظاهر؛ وفاست.
و چون حقیقتاً وحدت دارند، دوئیتی ملحوظ نیست که احتمالِ تخلّف باشد. پس ؛ تخلّف ناپذیر است.
🔳 "العهد"؛ عهدِ مطلق است که آن، عهد الله ، یعنی ولایت حضرت حقّ است.
ولایت حقّ ، به عینِ ذات اوست.
✾《 وَفِيُّ الْعَهْد》 بودنِ حضرتِ احدی المعنا (جلّ جلاله)، در وحدتِ وفا و عهد با ذات باریتعالی، و به #عین_شخصی او بایستی دیده شود.
یعنی ولایت و توحید، عینِ شخصیِ یکدیگرند.
⇦ پس ؛
⚜️ اگر عهد و وفا، حقیقی باشد؛
◆ عهد (ولایت) به جلوۀ وفا در ظهور میآید (که آن، اضمحلالِ جلال در جمال است) .
◆ و وفایِ به عهد، در بطون میآید (که آن، اضمحلالِ جمال در جلال است).
اگر کسی عهدی کرد، مأمور به ظاهر کردنِ عهد خویش است. که ظاهر کردنِ عهد، وفاست.
یعنی عهد، به وفا ظاهر میشود.
و در همان نقطه که وفا میکند، به عهد خویش بازمیگردد.
"به عهدت وفا بکن" یعنی ؛ نسبت به عهدت جمع شو. و جمع شدن در جهت امری واحد، چیزی از #توحید است. اگر عهدی بکند و آنرا رها کند، این مقابل جمعِ توحیدی است و تمام، تشتّت و کثرت و پریشانی است.
«وفای به عهد»، جمع کنندۀ عاهد در جهت معهود (عهد شده) است.
پس ؛ وفا ؛ 🔹『 التَّوْحِيدُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه 』🔹 است.
وفا به معنایِ تمام کردن است.
عهد، آغاز کردن است. و وفا، تمام کردنِ است.
وقتی عهد ظاهر و ترسیم شد (قوس نزول)، وفا ؛ تمام کنندۀ این سیر و تجمیع آن است (قوس صعود).
وفا؛ تشتّت و کثرت و جمال عهدِ ظاهر شده را ، به وحدت و جلال و باطن جمع میکند. این جمع کردن، جمعِ اطلاقی است که آن، توحید است.
👁🗨 دریافت ولایت و توحید، چشمان وحدتبین میطلبد تا بیابد که هرکس در عالم، عهدی میبندد، این عهد هر چه باشد، چیزی از عهدِ مطلق یعنی عهد الله، یا به بیانی؛ ولایت حضرات آل الله (ع) است.
حتی اگر بت پرست و کافر و منکرِ ولایت باشد، در تحت ولایت حضرات آل الله (ع) است که 🔸『 لا یمکن الفرار من حکومتک』🔸 و 💎『 وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ وَلِيٍّ «مِنْ بَعْدِهِ»』💎 (و هر که را كه خدا گمراه كند، ولیّى جز او نخواهد داشت /شورا 44). ولو اینکه نداند.
🔲
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
🔰 قدم چهارم : اسمِ «وفی» ؛نقطۀ ایثارِ اسماء الهی ➣●•
هر فعلی و امرِ وجودی، ظهورِ اسمی از اسماء حضرت حقّ است.
عالَم وجود، عالَم اسماء الله است.
بدین صورت که اسم مستأثِر از باطن البواطنِ ذات، به اثر و در پِیِ ذات، جلوه کرده و سایر اسماءِ حقّ، ظهوراتِ آن است.
«اعظم بودنِ» اسماء الله، از آنجائی است که در تَعَیُّنِ «اسم» نیست. بلکه هر اسمی از اسماء الله، در نقطهای که تمام تعیّناتِ اسمی را از آن مندک بدانی، «اعظم» است که حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند :
اسمِ اللّهِ الأَعظَمِ ؛
🔻『 كُلُّ اسمٍ مِن أسماءِ اللّه
فَفَرِّغ قَلبَكَ عَن كُلِّ ما سِواهُ، وَادعُهُ بِأَيِّ اسمٍ شِئتَ،
فَلَيسَ فِي الحَقيقَةِ للّهِِ اسمٌ دونَ اسمٍ بَل هُوَ الواحِدُ القَهّارُ』 🔺
هر اسمى از اسمهاى خدا [اسم اعظم است].
پس، قلبت را از هر آنچه جز اوست، خالى گردان و به هر اسمى (از اسماء الله) كه خواستى، او را بخوان؛
چرا كه در حقيقت، خداوند، اسمی دون اسم دیگر ندارد. بلكه او واحدِ قهّار است.
(📚 مستدرك الوسائل، ج5، ص: 272)
خوب دقّت بفرمائید :
👈 🔶«اعظم بودنِ» اسماء الله؛ آن نقطۀ ایثارِ اسماء الله در اسمِ مستأثِر است. 🔶
(نکته: "ایثار" ؛ مصدرِ باب افعال از ریشۀ "اثر" است)
◆ ایثارِ اسم ؛ نفیِ اسم بودنِ اسم، در جهتِ مسمّاست.
یعنی آن حالی که اسم، در تعیّنِ اسم نباشد ("اسم بما هوَ اسم" را رها کند) ، بلکه فانیِ در لا تعیّنیِ مسمّا گردد (یعنی "اسم بما هو مسمّا" گردد)؛ آنْ «اعظم بودنِ» اسم است. که این، نقطۀ شهود و شهادتِ اسم، در مسمّاست که شاهد و مشهود، در نقطۀ «شهید»، به وحدتِ حقیقی، جمعاند.
(⚠️ با دقّت همراهی بفرمائید چون نکات و سخن در این اشارات، بسیار است)
اسماء الله، بالذات چنیناند و همۀ اعظم میباشند.
🔳 در حدیث میفرمایند (ع) :
☀️" لنا حالات مع اللَّه؛ نحن هو، و هو نحن، و هو هو، و نحن نحن " ☀️
برای ما با خدا حالات هست؛ ما اوئیم، و او ماست، و در حالیکه او اوست، و ما مائیم.
(📚مكيال المكارم، ج 2، ص 295)
کسانی که این حقیقت را در مراتب وجودی خویش درک نمایند، در آن مرتبۀ درک شده، صاحبانِ اسم اعظماند.
✅ دقّت بفرمائید :
🔲 《 وَفِي》 ؛ از اسماء حضرت حقّ تعالی است (『 يَا وَفِي』 / 📜 جوشن کبیر ).
👈🔶در بین اسماء باریتعالی، اسمِ 《 وَفِي》 ؛ نقطۀ ایثار و برگشتِ همۀ اسماء الهی به اسمِ مستأثِر است. 🔶
اسم مستأثِر حضرت حقّ تعالی که تمام اسماء الهی ظهوراتِ آن است، اسمی است که از باطن ولایة الله تا اَدنیٰ مرتبۀ ظهور، به اسماءِ مختلفۀ حقّ، ظاهر شده است.
و آن اسم، "ولیّ" است.
که از جلال و سلطۀ خویش، فقط نامی از آن برده میشود و معنا کردنِ آن ممکن نیست بلکه گاهی آثار آن را معنا مینمایند.
🔸 اگر به دنبالِ حقیقتِ الوهیّت و معبودیّت و ربوبیّت و خالقیت و رازقیّت و سایر اسماء هستیم، بدانیم :
◉ الوهیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "اله" است.
◉ معبودیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "معبود" است.
◉ ربوبیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "ربّ" است.
◉ خالقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "خالق" است.
◉ رازقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "رزّاق" است.
و قسّ عَلیٰ هذا ...
❀ همۀ اسماء الله، جلواتِ اسمِ "ولیّ" است.
و ...
🍃 #وفا ؛ نقطۀ ایثار و برگشت و اتصالِ مطلقۀ تمام اسماء الهی، به اسمِ «ولیّ» است.
👈 🔶حقیقتِ «صِرف الربط بودنِ» تمام اسماء الهی با اسمِ "ولیّ" ، اسمِ "وَفی" است. 🔶
🔲
🔰 قدم چهارم : اسمِ «وفی» ؛نقطۀ ایثارِ اسماء الهی ➣●•
هر فعلی و امرِ وجودی، ظهورِ اسمی از اسماء حضرت حقّ است.
عالَم وجود، عالَم اسماء الله است.
بدین صورت که اسم مستأثِر از باطن البواطنِ ذات، به اثر و در پِیِ ذات، جلوه کرده و سایر اسماءِ حقّ، ظهوراتِ آن است.
«اعظم بودنِ» اسماء الله، از آنجائی است که در تَعَیُّنِ «اسم» نیست. بلکه هر اسمی از اسماء الله، در نقطهای که تمام تعیّناتِ اسمی را از آن مندک بدانی، «اعظم» است که حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند :
اسمِ اللّهِ الأَعظَمِ ؛
🔻『 كُلُّ اسمٍ مِن أسماءِ اللّه
فَفَرِّغ قَلبَكَ عَن كُلِّ ما سِواهُ، وَادعُهُ بِأَيِّ اسمٍ شِئتَ،
فَلَيسَ فِي الحَقيقَةِ للّهِِ اسمٌ دونَ اسمٍ بَل هُوَ الواحِدُ القَهّارُ』 🔺
هر اسمى از اسمهاى خدا [اسم اعظم است].
پس، قلبت را از هر آنچه جز اوست، خالى گردان و به هر اسمى (از اسماء الله) كه خواستى، او را بخوان؛
چرا كه در حقيقت، خداوند، اسمی دون اسم دیگر ندارد. بلكه او واحدِ قهّار است.
(📚 مستدرك الوسائل، ج5، ص: 272)
خوب دقّت بفرمائید :
👈 🔶«اعظم بودنِ» اسماء الله؛ آن نقطۀ ایثارِ اسماء الله در اسمِ مستأثِر است. 🔶
(نکته: "ایثار" ؛ مصدرِ باب افعال از ریشۀ "اثر" است)
◆ ایثارِ اسم ؛ نفیِ اسم بودنِ اسم، در جهتِ مسمّاست.
یعنی آن حالی که اسم، در تعیّنِ اسم نباشد ("اسم بما هوَ اسم" را رها کند) ، بلکه فانیِ در لا تعیّنیِ مسمّا گردد (یعنی "اسم بما هو مسمّا" گردد)؛ آنْ «اعظم بودنِ» اسم است. که این، نقطۀ شهود و شهادتِ اسم، در مسمّاست که شاهد و مشهود، در نقطۀ «شهید»، به وحدتِ حقیقی، جمعاند.
(⚠️ با دقّت همراهی بفرمائید چون نکات و سخن در این اشارات، بسیار است)
اسماء الله، بالذات چنیناند و همۀ اعظم میباشند.
🔳 در حدیث میفرمایند (ع) :
☀️" لنا حالات مع اللَّه؛ نحن هو، و هو نحن، و هو هو، و نحن نحن " ☀️
برای ما با خدا حالات هست؛ ما اوئیم، و او ماست، و در حالیکه او اوست، و ما مائیم.
(📚مكيال المكارم، ج 2، ص 295)
کسانی که این حقیقت را در مراتب وجودی خویش درک نمایند، در آن مرتبۀ درک شده، صاحبانِ اسم اعظماند.
✅ دقّت بفرمائید :
🔲 《 وَفِي》 ؛ از اسماء حضرت حقّ تعالی است (『 يَا وَفِي』 / 📜 جوشن کبیر ).
👈🔶در بین اسماء باریتعالی، اسمِ 《 وَفِي》 ؛ نقطۀ ایثار و برگشتِ همۀ اسماء الهی به اسمِ مستأثِر است. 🔶
اسم مستأثِر حضرت حقّ تعالی که تمام اسماء الهی ظهوراتِ آن است، اسمی است که از باطن ولایة الله تا اَدنیٰ مرتبۀ ظهور، به اسماءِ مختلفۀ حقّ، ظاهر شده است.
و آن اسم، "ولیّ" است.
که از جلال و سلطۀ خویش، فقط نامی از آن برده میشود و معنا کردنِ آن ممکن نیست بلکه گاهی آثار آن را معنا مینمایند.
🔸 اگر به دنبالِ حقیقتِ الوهیّت و معبودیّت و ربوبیّت و خالقیت و رازقیّت و سایر اسماء هستیم، بدانیم :
◉ الوهیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "اله" است.
◉ معبودیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "معبود" است.
◉ ربوبیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "ربّ" است.
◉ خالقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "خالق" است.
◉ رازقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "رزّاق" است.
و قسّ عَلیٰ هذا ...
❀ همۀ اسماء الله، جلواتِ اسمِ "ولیّ" است.
و ...
🍃 #وفا ؛ نقطۀ ایثار و برگشت و اتصالِ مطلقۀ تمام اسماء الهی، به اسمِ «ولیّ» است.
👈 🔶حقیقتِ «صِرف الربط بودنِ» تمام اسماء الهی با اسمِ "ولیّ" ، اسمِ "وَفی" است. 🔶
🔲
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
♻️ جمع بندی :
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم :
🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حــُکامی (آل الله ؏) که مقام خودش (خودِ خدا) را برایشان اقامه فرمود ، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود.
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج99، ص: 116)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیری حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص: 463).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا ؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج4، ص: 500).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
(به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر 71 حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ 8)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
📧 @ehsannil
─┈••✾•◆🔲◆•✾••┈─
♻️ جمع بندی :
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم :
🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حــُکامی (آل الله ؏) که مقام خودش (خودِ خدا) را برایشان اقامه فرمود ، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود.
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج99، ص: 116)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیری حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص: 463).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا ؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج4، ص: 500).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
(به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر 71 حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ 8)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
📧 @ehsannil
─┈••✾•◆🔲◆•✾••┈─
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
🔰 قدم چهارم : اسمِ «وفی» ؛نقطۀ ایثارِ اسماء الهی ➣●•
❀ هر فعلی و امرِ وجودی، ظهورِ اسمی از اسماء حضرت حقّ است.
عالَم وجود، عالَم اسماء الله است.
بدین صورت که اسم مستأثِر از باطن البواطنِ ذات، به اثر و در پِیِ ذات، جلوه کرده و سایر اسماءِ حقّ، ظهوراتِ آن است.
«اعظم بودنِ» اسماء الله، از آنجائی است که در تَعَیُّنِ «اسم» نیست. بلکه هر اسمی از اسماء الله، در نقطهای که تمام تعیّناتِ اسمی را از آن مندک بدانی، «اعظم» است که حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند :
اسمِ اللّهِ الأَعظَمِ ؛
🔻『 كُلُّ اسمٍ مِن أسماءِ اللّه
فَفَرِّغ قَلبَكَ عَن كُلِّ ما سِواهُ، وَادعُهُ بِأَيِّ اسمٍ شِئتَ،
فَلَيسَ فِي الحَقيقَةِ للّهِِ اسمٌ دونَ اسمٍ بَل هُوَ الواحِدُ القَهّارُ』 🔺
هر اسمی از اسمهاى خدا [اسم اعظم است].
پس، قلبت را از هر آنچه جز اوست، خالى گردان و به هر اسمى (از اسماء الله) كه خواستى، او را بخوان؛
چرا كه در حقيقت، خداوند، اسمی دون اسم دیگر ندارد. بلكه او واحدِ قهّار است.
(📚 مستدرك الوسائل، ج۵، ص: ۲۷۲)
خوب دقّت بفرمائید :
👈 🔶«اعظم بودنِ» اسماء الله؛ آن نقطۀ ایثارِ اسماء الله در اسمِ مستأثِر است. 🔶
(نکته: "ایثار" ؛ مصدرِ باب افعال از ریشۀ "اثر" است)
◆ ایثارِ اسم؛ نفیِ اسم بودنِ اسم، در جهتِ مسمّاست.
یعنی آن حالی که اسم، در تعیّنِ اسم نباشد ("اسم بما هوَ اسم" را رها کند) ، بلکه فانیِ در لا تعیّنیِ مسمّا گردد (یعنی "اسم بما هو مسمّا" گردد)؛ آنْ «اعظم بودنِ» اسم است. که این، نقطۀ شهود و شهادتِ اسم، در مسمّاست که شاهد و مشهود، در نقطۀ «شهید»، به وحدتِ حقیقی، جمعاند.
(⚠️ با دقّت همراهی بفرمائید چون نکات و سخن در این اشارات، بسیار است)
اسماء الله، بالذات چنیناند و همۀ اعظم میباشند.
🔳 در حدیث میفرمایند (ع) :
☀️" لنا حالات مع اللَّه؛ نحن هو، و هو نحن، و هو هو، و نحن نحن " ☀️
برای ما با خدا حالات هست؛ ما اوئیم، و او ماست، و در حالیکه او اوست، و ما مائیم.
(📚مكيال المكارم، ج ۲، ص ۲۹۵)
کسانی که این حقیقت را در مراتب وجودی خویش درک نمایند، در آن مرتبۀ درک شده، صاحبانِ اسم اعظماند.
✅ دقّت بفرمائید :
🔲 《وَفِي》 ؛ از اسماء حضرت حقّ تعالی است (『 يَا وَفِي』 / 📜 جوشن کبیر ).
👈🔶در بین اسماء باریتعالی، اسمِ 《 وَفِي》 ؛ نقطۀ ایثار و برگشتِ همۀ اسماء الهی به اسمِ مستأثِر است. 🔶
اسم مستأثِر حضرت حقّ تعالی که تمام اسماء الهی ظهوراتِ آن است، اسمی است که از باطن ولایة الله تا اَدنیٰ مرتبۀ ظهور، به اسماءِ مختلفۀ حقّ، ظاهر شده است.
و آن اسم، "وَلیّ" است.
که از جلال و سلطۀ خویش، فقط نامی از آن برده میشود و معنا کردنِ آن ممکن نیست بلکه گاهی آثار آن را معنا مینمایند.
🔸 اگر به دنبالِ حقیقتِ الوهیّت و معبودیّت و ربوبیّت و خالقیت و رازقیّت و سایر اسماء هستیم، بدانیم :
◉ الوهیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "اله" است.
◉ معبودیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "معبود" است.
◉ ربوبیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "ربّ" است.
◉ خالقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "خالق" است.
◉ رازقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "رزّاق" است.
و قسّ عَلیٰ هذا ...
❀ همۀ اسماء الله، جلواتِ اسمِ "ولیّ" است.
و ...
🍃 #وفا ؛ نقطۀ ایثار و برگشت و اتصالِ مطلقۀ تمام اسماء الهی، به اسمِ «ولیّ» است.
👈 🔶حقیقتِ «صِرف الربط بودنِ» تمام اسماء الهی با اسمِ "ولیّ" ، اسمِ "وَفی" است. 🔶
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🔰 قدم چهارم : اسمِ «وفی» ؛نقطۀ ایثارِ اسماء الهی ➣●•
❀ هر فعلی و امرِ وجودی، ظهورِ اسمی از اسماء حضرت حقّ است.
عالَم وجود، عالَم اسماء الله است.
بدین صورت که اسم مستأثِر از باطن البواطنِ ذات، به اثر و در پِیِ ذات، جلوه کرده و سایر اسماءِ حقّ، ظهوراتِ آن است.
«اعظم بودنِ» اسماء الله، از آنجائی است که در تَعَیُّنِ «اسم» نیست. بلکه هر اسمی از اسماء الله، در نقطهای که تمام تعیّناتِ اسمی را از آن مندک بدانی، «اعظم» است که حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند :
اسمِ اللّهِ الأَعظَمِ ؛
🔻『 كُلُّ اسمٍ مِن أسماءِ اللّه
فَفَرِّغ قَلبَكَ عَن كُلِّ ما سِواهُ، وَادعُهُ بِأَيِّ اسمٍ شِئتَ،
فَلَيسَ فِي الحَقيقَةِ للّهِِ اسمٌ دونَ اسمٍ بَل هُوَ الواحِدُ القَهّارُ』 🔺
هر اسمی از اسمهاى خدا [اسم اعظم است].
پس، قلبت را از هر آنچه جز اوست، خالى گردان و به هر اسمى (از اسماء الله) كه خواستى، او را بخوان؛
چرا كه در حقيقت، خداوند، اسمی دون اسم دیگر ندارد. بلكه او واحدِ قهّار است.
(📚 مستدرك الوسائل، ج۵، ص: ۲۷۲)
خوب دقّت بفرمائید :
👈 🔶«اعظم بودنِ» اسماء الله؛ آن نقطۀ ایثارِ اسماء الله در اسمِ مستأثِر است. 🔶
(نکته: "ایثار" ؛ مصدرِ باب افعال از ریشۀ "اثر" است)
◆ ایثارِ اسم؛ نفیِ اسم بودنِ اسم، در جهتِ مسمّاست.
یعنی آن حالی که اسم، در تعیّنِ اسم نباشد ("اسم بما هوَ اسم" را رها کند) ، بلکه فانیِ در لا تعیّنیِ مسمّا گردد (یعنی "اسم بما هو مسمّا" گردد)؛ آنْ «اعظم بودنِ» اسم است. که این، نقطۀ شهود و شهادتِ اسم، در مسمّاست که شاهد و مشهود، در نقطۀ «شهید»، به وحدتِ حقیقی، جمعاند.
(⚠️ با دقّت همراهی بفرمائید چون نکات و سخن در این اشارات، بسیار است)
اسماء الله، بالذات چنیناند و همۀ اعظم میباشند.
🔳 در حدیث میفرمایند (ع) :
☀️" لنا حالات مع اللَّه؛ نحن هو، و هو نحن، و هو هو، و نحن نحن " ☀️
برای ما با خدا حالات هست؛ ما اوئیم، و او ماست، و در حالیکه او اوست، و ما مائیم.
(📚مكيال المكارم، ج ۲، ص ۲۹۵)
کسانی که این حقیقت را در مراتب وجودی خویش درک نمایند، در آن مرتبۀ درک شده، صاحبانِ اسم اعظماند.
✅ دقّت بفرمائید :
🔲 《وَفِي》 ؛ از اسماء حضرت حقّ تعالی است (『 يَا وَفِي』 / 📜 جوشن کبیر ).
👈🔶در بین اسماء باریتعالی، اسمِ 《 وَفِي》 ؛ نقطۀ ایثار و برگشتِ همۀ اسماء الهی به اسمِ مستأثِر است. 🔶
اسم مستأثِر حضرت حقّ تعالی که تمام اسماء الهی ظهوراتِ آن است، اسمی است که از باطن ولایة الله تا اَدنیٰ مرتبۀ ظهور، به اسماءِ مختلفۀ حقّ، ظاهر شده است.
و آن اسم، "وَلیّ" است.
که از جلال و سلطۀ خویش، فقط نامی از آن برده میشود و معنا کردنِ آن ممکن نیست بلکه گاهی آثار آن را معنا مینمایند.
🔸 اگر به دنبالِ حقیقتِ الوهیّت و معبودیّت و ربوبیّت و خالقیت و رازقیّت و سایر اسماء هستیم، بدانیم :
◉ الوهیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "اله" است.
◉ معبودیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "معبود" است.
◉ ربوبیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "ربّ" است.
◉ خالقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "خالق" است.
◉ رازقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "رزّاق" است.
و قسّ عَلیٰ هذا ...
❀ همۀ اسماء الله، جلواتِ اسمِ "ولیّ" است.
و ...
🍃 #وفا ؛ نقطۀ ایثار و برگشت و اتصالِ مطلقۀ تمام اسماء الهی، به اسمِ «ولیّ» است.
👈 🔶حقیقتِ «صِرف الربط بودنِ» تمام اسماء الهی با اسمِ "ولیّ" ، اسمِ "وَفی" است. 🔶
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
♻️ جمع بندی:
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم:
🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حــُکامی (آل الله ؏) که مقام خودش (خودِ خدا) را برایشان اقامه فرمود ، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود.
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج۹۹، ص: ۱۱۶)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیری حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص: ۴۶۳).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج۴، ص: ۵۰۰).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي أنت» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
🌀 (به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر ۷۱ حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
✾ از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ ۸)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
♻️ جمع بندی:
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم:
🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حــُکامی (آل الله ؏) که مقام خودش (خودِ خدا) را برایشان اقامه فرمود ، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود.
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج۹۹، ص: ۱۱۶)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیری حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص: ۴۶۳).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج۴، ص: ۵۰۰).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي أنت» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
🌀 (به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر ۷۱ حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
✾ از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ ۸)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
🔰 قدم سوّم : وفای مطلق و مطلقِ وفا ➣●•
#وفا در لغت به معنای «تمام کردن» است.
🔶 حقیقتِ وفا چیست ؟
🔷 حضرت مولی امیرالمؤمنین (ع) از حضرت رسول اکرم (ص) سؤال میفرمایند:
『 مَا الْوَفَاء』 ؟ (وفا چیست؟)
حضرتشان (ص) پاسخ میفرمایند :
🔹『 التَّوْحِيدُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه 』🔹
توحید است. شهادت اینکه نیست خدایی جز الله .
(📚 بحار الأنوار،ج۳۵،ص۳۸۳)
(✅ نکته: این سوالِ جلالیِ علوی -ع-، و این پاسخِ جمالیِ محمّدی-ص- ؛ جلوۀ انشاءِ «وفا» و ظاهر ساختن آن، در عوالِم هستی است)
👈 تمام آنچه که از معنا و مفهوم #وفا در ذهن و تصوّر داریم، ظهورِ توحید است.
امّا چطور ؟
❖ #توحید؛ وحدانیّت حقّ تعالی است.
❖ #شهادت؛ نقطۀ یکی شدنِ شاهد با مشهود است.
❖ #وفا ؛ وفایِ به عهد است. که خداوند میفرماید 💎【 أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ】💎 (به عهدم وفا کنید به عهدتان وفا میکنم./بقره ۴۰). که فرمودند: «عهد الله؛ ولایت علی بن ابیطالب(؏) است» (📚البرهان ج ۱، ص ۲۰۰).
که حضرات ائمۀ اطهار(؏) میفرمایند 🔻『 نحن عهد الله』🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص۲۲۱).
#عهد_الله مقامِ شامخ ولایت است. که ظهور ولایت، توحید است.
ولایت و توحید، یک حقیقت هستند. که باطن و جلال؛ ولایت است. و ظاهر و جمال؛ توحید است. که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند :
🔻『نحن أصل كل خير و من فروعنا كل برّ، فمن البرّ؛ التوحيد』🔺
ما اصلِ تمام خوبیها هستیم و همۀ نیکیها از فروعات ماست. پس یکی از آن نیکیها توحید است.
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۸، ص۲۴۲)
💠 عهد؛ ولایت است و وفا؛ توحید است.
پس :
دائماً ولایت، به توحید ظاهر میشود، و توحید، به ولایت برمیگردد.
در مورد وفا و عهدِ نسبی که در امور دنیوی از آن صحبت میشود؛ عهد ، چیزی است و وفا، چیزی دیگر. دوئیت؛ نفسِ تخلّف است. و در اصل؛ دنیا، کثرات و امور مربوط به آن، نفسِ «بد عهدی» و تخلّف است، و «خانه از پایبست ویران است»!
پس؛
اگر اهل دنیا، تمام تلاش خود را برای خوش عهد بودن انجام دهند، به نفسِ اینکه از وحدانیّت حضرتِ احد یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) جدا هستند، بد عهد و بی وفایند.
حضرت أحد(عظم شأنه) به نَفْس و وحدانیّتِ خویش - یعنی شخصِ حضراتِ آل الله(ع) -؛ ذاتاً، صفتاً، و افعالاً، یکجا و در کلمهی واحده؛🔹《وَفِيُّ الْعَهْد》 🔹است (📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص: ۵۶۰). که 《وفی العهد》 بودنِ باریتعالی، فراتر از این است که صرفاً بیان شود؛ وفایِ به عهد «میکند». بلکه چون ذات و نفس امور، انشائی از نفس واحدۀ الهی است؛ پس 《وفی العهد》 بودن حضرت أحد، ذاتاً محقّق است و از آن ذات، صفتاً و افعالاً نیز در ظهور میآید.
◙ وفای مطلق و عهدِ مطلق، حقیقتِ واحد هستند که حقیقتِ حضرتِ أحد میباشند. که در باطن (جلال)؛ عهد است و در ظاهر (جمال)؛ وفا.
و چون وحدتِ حقیقی دارند، دوئیتی ملحوظ نیست که احتمالِ تخلّف باشد. پس؛ تخلّف ناپذیر است.
🔳 «العهد»؛ عهدِ مطلق است که آن، عهد الله ، یعنی ولایت حضرت أحد است. که ولایت حضرت أحد، به عینِ ذات اوست.
✾《وفی العهد》 بودنِ حضرتِ احدی المعنا (جلّ جلاله)، در وحدتِ وفا و عهد با ذات باریتعالی، و به #عین_شخصی او بایستی دیده شود.
یعنی ولایت و توحید، عینِ شخصیِ یکدیگرند.
⇦ پس ؛
⚜️ اگر عهد و وفا، حقیقی باشد؛
◆ عهد (ولایت) به جلوۀ وفا در ظهور میآید (که آن، اضمحلالِ جلال در جمال است) .
◆ و وفایِ به عهد، در بطون میآید (که آن، اضمحلالِ جمال در جلال است).
⧒ اگر کسی عهدی کرد، مأمور به ظاهر کردنِ عهد خویش است. که ظاهر کردنِ عهد، وفاست.
یعنی عهد، به وفا ظاهر میشود.
و در همان نقطه که وفا میکند، به عهد خویش بازمیگردد.
♦️«وفا کردنِ به عهد» یعنی؛ یگانه و جمع شدن با عهد. که این جمع شدن و یگانگی، چیزی از #توحید است. اگر عهدی بکند و آنرا رها کند، این مقابل جمعِ توحیدی است و تمام، تشتّت و کثرت و پریشانی است.
«وفای به عهد»، جمع کنندۀ عاهِد (عهد کننده) در جهت معهود (عهد شده) است.
پس ؛ وفا ؛ 🔹『التوحيد شهادة أن لا إله إلّا الله』🔹 است.
بیان شد که؛ وفا به معنایِ «تمام کردن» است.
#عهد ؛ آغاز کردن، و #وفا ؛ تمام کردنِ است.
وقتی عهد ظاهر و ترسیم شد (قوس نزول)، وفا ؛ تمام کنندۀ این سیر و تجمیع آن است (قوس صعود).
وفا؛ تشتّت و کثرت و جمال عهدِ ظاهر شده را ، به وحدت و جلال و باطن جمع میکند. این جمع کردن، جمعِ اطلاقی است که همانا «توحید» است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🔰 قدم سوّم : وفای مطلق و مطلقِ وفا ➣●•
#وفا در لغت به معنای «تمام کردن» است.
🔶 حقیقتِ وفا چیست ؟
🔷 حضرت مولی امیرالمؤمنین (ع) از حضرت رسول اکرم (ص) سؤال میفرمایند:
『 مَا الْوَفَاء』 ؟ (وفا چیست؟)
حضرتشان (ص) پاسخ میفرمایند :
🔹『 التَّوْحِيدُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه 』🔹
توحید است. شهادت اینکه نیست خدایی جز الله .
(📚 بحار الأنوار،ج۳۵،ص۳۸۳)
(✅ نکته: این سوالِ جلالیِ علوی -ع-، و این پاسخِ جمالیِ محمّدی-ص- ؛ جلوۀ انشاءِ «وفا» و ظاهر ساختن آن، در عوالِم هستی است)
👈 تمام آنچه که از معنا و مفهوم #وفا در ذهن و تصوّر داریم، ظهورِ توحید است.
امّا چطور ؟
❖ #توحید؛ وحدانیّت حقّ تعالی است.
❖ #شهادت؛ نقطۀ یکی شدنِ شاهد با مشهود است.
❖ #وفا ؛ وفایِ به عهد است. که خداوند میفرماید 💎【 أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ】💎 (به عهدم وفا کنید به عهدتان وفا میکنم./بقره ۴۰). که فرمودند: «عهد الله؛ ولایت علی بن ابیطالب(؏) است» (📚البرهان ج ۱، ص ۲۰۰).
که حضرات ائمۀ اطهار(؏) میفرمایند 🔻『 نحن عهد الله』🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص۲۲۱).
#عهد_الله مقامِ شامخ ولایت است. که ظهور ولایت، توحید است.
ولایت و توحید، یک حقیقت هستند. که باطن و جلال؛ ولایت است. و ظاهر و جمال؛ توحید است. که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند :
🔻『نحن أصل كل خير و من فروعنا كل برّ، فمن البرّ؛ التوحيد』🔺
ما اصلِ تمام خوبیها هستیم و همۀ نیکیها از فروعات ماست. پس یکی از آن نیکیها توحید است.
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۸، ص۲۴۲)
💠 عهد؛ ولایت است و وفا؛ توحید است.
پس :
دائماً ولایت، به توحید ظاهر میشود، و توحید، به ولایت برمیگردد.
در مورد وفا و عهدِ نسبی که در امور دنیوی از آن صحبت میشود؛ عهد ، چیزی است و وفا، چیزی دیگر. دوئیت؛ نفسِ تخلّف است. و در اصل؛ دنیا، کثرات و امور مربوط به آن، نفسِ «بد عهدی» و تخلّف است، و «خانه از پایبست ویران است»!
پس؛
اگر اهل دنیا، تمام تلاش خود را برای خوش عهد بودن انجام دهند، به نفسِ اینکه از وحدانیّت حضرتِ احد یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) جدا هستند، بد عهد و بی وفایند.
حضرت أحد(عظم شأنه) به نَفْس و وحدانیّتِ خویش - یعنی شخصِ حضراتِ آل الله(ع) -؛ ذاتاً، صفتاً، و افعالاً، یکجا و در کلمهی واحده؛🔹《وَفِيُّ الْعَهْد》 🔹است (📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص: ۵۶۰). که 《وفی العهد》 بودنِ باریتعالی، فراتر از این است که صرفاً بیان شود؛ وفایِ به عهد «میکند». بلکه چون ذات و نفس امور، انشائی از نفس واحدۀ الهی است؛ پس 《وفی العهد》 بودن حضرت أحد، ذاتاً محقّق است و از آن ذات، صفتاً و افعالاً نیز در ظهور میآید.
◙ وفای مطلق و عهدِ مطلق، حقیقتِ واحد هستند که حقیقتِ حضرتِ أحد میباشند. که در باطن (جلال)؛ عهد است و در ظاهر (جمال)؛ وفا.
و چون وحدتِ حقیقی دارند، دوئیتی ملحوظ نیست که احتمالِ تخلّف باشد. پس؛ تخلّف ناپذیر است.
🔳 «العهد»؛ عهدِ مطلق است که آن، عهد الله ، یعنی ولایت حضرت أحد است. که ولایت حضرت أحد، به عینِ ذات اوست.
✾《وفی العهد》 بودنِ حضرتِ احدی المعنا (جلّ جلاله)، در وحدتِ وفا و عهد با ذات باریتعالی، و به #عین_شخصی او بایستی دیده شود.
یعنی ولایت و توحید، عینِ شخصیِ یکدیگرند.
⇦ پس ؛
⚜️ اگر عهد و وفا، حقیقی باشد؛
◆ عهد (ولایت) به جلوۀ وفا در ظهور میآید (که آن، اضمحلالِ جلال در جمال است) .
◆ و وفایِ به عهد، در بطون میآید (که آن، اضمحلالِ جمال در جلال است).
⧒ اگر کسی عهدی کرد، مأمور به ظاهر کردنِ عهد خویش است. که ظاهر کردنِ عهد، وفاست.
یعنی عهد، به وفا ظاهر میشود.
و در همان نقطه که وفا میکند، به عهد خویش بازمیگردد.
♦️«وفا کردنِ به عهد» یعنی؛ یگانه و جمع شدن با عهد. که این جمع شدن و یگانگی، چیزی از #توحید است. اگر عهدی بکند و آنرا رها کند، این مقابل جمعِ توحیدی است و تمام، تشتّت و کثرت و پریشانی است.
«وفای به عهد»، جمع کنندۀ عاهِد (عهد کننده) در جهت معهود (عهد شده) است.
پس ؛ وفا ؛ 🔹『التوحيد شهادة أن لا إله إلّا الله』🔹 است.
بیان شد که؛ وفا به معنایِ «تمام کردن» است.
#عهد ؛ آغاز کردن، و #وفا ؛ تمام کردنِ است.
وقتی عهد ظاهر و ترسیم شد (قوس نزول)، وفا ؛ تمام کنندۀ این سیر و تجمیع آن است (قوس صعود).
وفا؛ تشتّت و کثرت و جمال عهدِ ظاهر شده را ، به وحدت و جلال و باطن جمع میکند. این جمع کردن، جمعِ اطلاقی است که همانا «توحید» است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
👁🗨 دریافت ولایت و توحید، چشمان وحدتبین میطلبد تا بیابد که هرکس در عالم، عهدی میبندد، این عهد هر چه باشد، چیزی از عهدِ مطلق است که عهد مطلق یعنی «عهد الله»؛ ولایت حضرات آل الله (ع) میباشد.
حتی بت پرست و کافر و منکرِ ولایت، تحت ولایت حضرات آل الله (ع) است و از سیطرۀ حکومت آل الله(ع) گریزی نیست که 🔸『لا يمكن الفرار من حكومتك』🔸(دعای کمیل؛ 📚مصباح المتهجد، ج۲، ص: ۸۴۵) و 💎『وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ وَلِيٍّ «مِنْ بَعْدِهِ»』💎 (و هر که را كه خدا گمراه كند، ولیّى جز او نخواهد داشت؛ شوری ۴۴).
🔰 قدم چهارم : اسمِ «وفی» ؛نقطۀ ایثارِ اسماء الهی ➣●•
❀ هر فعلی و امرِ وجودی، ظهورِ اسمی از اسماء حضرت حقّ است.
عالَم وجود، عالَم اسماء الله است.
بدین صورت که اسم مستأثِر از باطن البواطنِ ذات، به اثر و در پِیِ ذات، جلوه کرده و سایر اسماءِ حقّ، ظهوراتِ آن است.
«اعظم بودنِ» اسماء الله، از آنجائی است که در تَعَیُّنِ «اسم» نیست. بلکه هر اسمی از اسماء الله، در نقطهای که تمام تعیّناتِ اسمی را از آن مندک بدانی، «اعظم» است که حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند :
اسمِ اللّهِ الأَعظَمِ ؛
🔻『 كُلُّ اسمٍ مِن أسماءِ اللّه
فَفَرِّغ قَلبَكَ عَن كُلِّ ما سِواهُ، وَادعُهُ بِأَيِّ اسمٍ شِئتَ،
فَلَيسَ فِي الحَقيقَةِ للّهِِ اسمٌ دونَ اسمٍ بَل هُوَ الواحِدُ القَهّارُ』 🔺
هر اسمی از اسمهاى خدا [اسم اعظم است].
پس، قلبت را از هر آنچه جز اوست، خالى گردان و به هر اسمى (از اسماء الله) كه خواستى، او را بخوان؛
چرا كه در حقيقت، خداوند، اسمی دون اسم دیگر ندارد. بلكه او واحدِ قهّار است.
(📚 مستدرك الوسائل، ج۵، ص: ۲۷۲)
خوب دقّت بفرمائید :
👈 🔶«اعظم بودنِ» اسماء الله؛ آن نقطۀ ایثارِ اسماء الله در اسمِ مستأثِر است. 🔶
(نکته: "ایثار" ؛ مصدرِ باب افعال از ریشۀ "اثر" است)
◆ ایثارِ اسم؛ نفیِ اسم بودنِ اسم، در جهتِ مسمّاست.
یعنی آن حالی که اسم، در تعیّنِ اسم نباشد ("اسم بما هوَ اسم" را رها کند) ، بلکه فانیِ در لا تعیّنیِ مسمّا گردد (یعنی "اسم بما هو مسمّا" گردد)؛ آنْ «اعظم بودنِ» اسم است. که این، نقطۀ شهود و شهادتِ اسم، در مسمّاست که شاهد و مشهود، در نقطۀ «شهید»، به وحدتِ حقیقی، جمعاند.
(⚠️ با دقّت همراهی بفرمائید چون نکات و سخن در این اشارات، بسیار است)
اسماء الله، بالذات چنیناند و همۀ اعظم میباشند.
🔳 در حدیث میفرمایند (ع) :
☀️" لنا حالات مع اللَّه؛ نحن هو، و هو نحن، و هو هو، و نحن نحن " ☀️
برای ما با خدا حالات هست؛ ما اوئیم، و او ماست، و در حالیکه او اوست، و ما مائیم.
(📚مكيال المكارم، ج ۲، ص ۲۹۵)
کسانی که این حقیقت را در مراتب وجودی خویش درک نمایند، در آن مرتبۀ درک شده، صاحبانِ اسم اعظماند.
✅ دقّت بفرمائید :
🔲 《وَفِي》 ؛ از اسماء حضرت حقّ تعالی است (『 يَا وَفِي』 / 📜 جوشن کبیر ).
👈🔶در بین اسماء باریتعالی، اسمِ 《 وَفِي》 ؛ نقطۀ ایثار و برگشتِ همۀ اسماء الهی به اسمِ مستأثِر است. 🔶
اسم مستأثِر حضرت حقّ تعالی که تمام اسماء الهی ظهوراتِ آن است، اسمی است که از باطن ولایة الله تا اَدنیٰ مرتبۀ ظهور، به اسماءِ مختلفۀ حقّ، ظاهر شده است.
و آن اسم، "وَلیّ" است.
که از جلال و سلطۀ خویش، فقط نامی از آن برده میشود و معنا کردنِ آن ممکن نیست بلکه گاهی آثار آن را معنا مینمایند.
🔸 اگر به دنبالِ حقیقتِ الوهیّت و معبودیّت و ربوبیّت و خالقیت و رازقیّت و سایر اسماء هستیم، بدانیم :
◉ الوهیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "اله" است.
◉ معبودیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "معبود" است.
◉ ربوبیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "ربّ" است.
◉ خالقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "خالق" است.
◉ رازقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "رزّاق" است.
و قسّ عَلیٰ هذا ...
❀ همۀ اسماء الله، جلواتِ اسمِ "ولیّ" است.
و ...
🍃 #وفا ؛ نقطۀ ایثار و برگشت و اتصالِ مطلقۀ تمام اسماء الهی، به اسمِ «ولیّ» است.
👈 🔶حقیقتِ «صِرف الربط بودنِ» تمام اسماء الهی با اسمِ "ولیّ" ، اسمِ "وَفی" است. 🔶
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
👁🗨 دریافت ولایت و توحید، چشمان وحدتبین میطلبد تا بیابد که هرکس در عالم، عهدی میبندد، این عهد هر چه باشد، چیزی از عهدِ مطلق است که عهد مطلق یعنی «عهد الله»؛ ولایت حضرات آل الله (ع) میباشد.
حتی بت پرست و کافر و منکرِ ولایت، تحت ولایت حضرات آل الله (ع) است و از سیطرۀ حکومت آل الله(ع) گریزی نیست که 🔸『لا يمكن الفرار من حكومتك』🔸(دعای کمیل؛ 📚مصباح المتهجد، ج۲، ص: ۸۴۵) و 💎『وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ وَلِيٍّ «مِنْ بَعْدِهِ»』💎 (و هر که را كه خدا گمراه كند، ولیّى جز او نخواهد داشت؛ شوری ۴۴).
🔰 قدم چهارم : اسمِ «وفی» ؛نقطۀ ایثارِ اسماء الهی ➣●•
❀ هر فعلی و امرِ وجودی، ظهورِ اسمی از اسماء حضرت حقّ است.
عالَم وجود، عالَم اسماء الله است.
بدین صورت که اسم مستأثِر از باطن البواطنِ ذات، به اثر و در پِیِ ذات، جلوه کرده و سایر اسماءِ حقّ، ظهوراتِ آن است.
«اعظم بودنِ» اسماء الله، از آنجائی است که در تَعَیُّنِ «اسم» نیست. بلکه هر اسمی از اسماء الله، در نقطهای که تمام تعیّناتِ اسمی را از آن مندک بدانی، «اعظم» است که حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند :
اسمِ اللّهِ الأَعظَمِ ؛
🔻『 كُلُّ اسمٍ مِن أسماءِ اللّه
فَفَرِّغ قَلبَكَ عَن كُلِّ ما سِواهُ، وَادعُهُ بِأَيِّ اسمٍ شِئتَ،
فَلَيسَ فِي الحَقيقَةِ للّهِِ اسمٌ دونَ اسمٍ بَل هُوَ الواحِدُ القَهّارُ』 🔺
هر اسمی از اسمهاى خدا [اسم اعظم است].
پس، قلبت را از هر آنچه جز اوست، خالى گردان و به هر اسمى (از اسماء الله) كه خواستى، او را بخوان؛
چرا كه در حقيقت، خداوند، اسمی دون اسم دیگر ندارد. بلكه او واحدِ قهّار است.
(📚 مستدرك الوسائل، ج۵، ص: ۲۷۲)
خوب دقّت بفرمائید :
👈 🔶«اعظم بودنِ» اسماء الله؛ آن نقطۀ ایثارِ اسماء الله در اسمِ مستأثِر است. 🔶
(نکته: "ایثار" ؛ مصدرِ باب افعال از ریشۀ "اثر" است)
◆ ایثارِ اسم؛ نفیِ اسم بودنِ اسم، در جهتِ مسمّاست.
یعنی آن حالی که اسم، در تعیّنِ اسم نباشد ("اسم بما هوَ اسم" را رها کند) ، بلکه فانیِ در لا تعیّنیِ مسمّا گردد (یعنی "اسم بما هو مسمّا" گردد)؛ آنْ «اعظم بودنِ» اسم است. که این، نقطۀ شهود و شهادتِ اسم، در مسمّاست که شاهد و مشهود، در نقطۀ «شهید»، به وحدتِ حقیقی، جمعاند.
(⚠️ با دقّت همراهی بفرمائید چون نکات و سخن در این اشارات، بسیار است)
اسماء الله، بالذات چنیناند و همۀ اعظم میباشند.
🔳 در حدیث میفرمایند (ع) :
☀️" لنا حالات مع اللَّه؛ نحن هو، و هو نحن، و هو هو، و نحن نحن " ☀️
برای ما با خدا حالات هست؛ ما اوئیم، و او ماست، و در حالیکه او اوست، و ما مائیم.
(📚مكيال المكارم، ج ۲، ص ۲۹۵)
کسانی که این حقیقت را در مراتب وجودی خویش درک نمایند، در آن مرتبۀ درک شده، صاحبانِ اسم اعظماند.
✅ دقّت بفرمائید :
🔲 《وَفِي》 ؛ از اسماء حضرت حقّ تعالی است (『 يَا وَفِي』 / 📜 جوشن کبیر ).
👈🔶در بین اسماء باریتعالی، اسمِ 《 وَفِي》 ؛ نقطۀ ایثار و برگشتِ همۀ اسماء الهی به اسمِ مستأثِر است. 🔶
اسم مستأثِر حضرت حقّ تعالی که تمام اسماء الهی ظهوراتِ آن است، اسمی است که از باطن ولایة الله تا اَدنیٰ مرتبۀ ظهور، به اسماءِ مختلفۀ حقّ، ظاهر شده است.
و آن اسم، "وَلیّ" است.
که از جلال و سلطۀ خویش، فقط نامی از آن برده میشود و معنا کردنِ آن ممکن نیست بلکه گاهی آثار آن را معنا مینمایند.
🔸 اگر به دنبالِ حقیقتِ الوهیّت و معبودیّت و ربوبیّت و خالقیت و رازقیّت و سایر اسماء هستیم، بدانیم :
◉ الوهیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "اله" است.
◉ معبودیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "معبود" است.
◉ ربوبیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "ربّ" است.
◉ خالقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "خالق" است.
◉ رازقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "رزّاق" است.
و قسّ عَلیٰ هذا ...
❀ همۀ اسماء الله، جلواتِ اسمِ "ولیّ" است.
و ...
🍃 #وفا ؛ نقطۀ ایثار و برگشت و اتصالِ مطلقۀ تمام اسماء الهی، به اسمِ «ولیّ» است.
👈 🔶حقیقتِ «صِرف الربط بودنِ» تمام اسماء الهی با اسمِ "ولیّ" ، اسمِ "وَفی" است. 🔶
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
♻️ جمع بندی:
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم:
🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حــُکامی (آل الله ؏) که مقام خودش (خودِ خدا) را برایشان اقامه فرمود ، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود.
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج۹۹، ص: ۱۱۶)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیری حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص: ۴۶۳).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج۴، ص: ۵۰۰).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي أنت» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
🌀 (به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر ۷۱ حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
✾ از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ ۸)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
♻️ جمع بندی:
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم:
🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حــُکامی (آل الله ؏) که مقام خودش (خودِ خدا) را برایشان اقامه فرمود ، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود.
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج۹۹، ص: ۱۱۶)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیری حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص: ۴۶۳).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج۴، ص: ۵۰۰).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي أنت» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
🌀 (به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر ۷۱ حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
✾ از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ ۸)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
🔰 قدم سوّم : وفای مطلق و مطلقِ وفا ➣●•
#وفا در لغت به معنای «تمام کردن» است.
🔶 حقیقتِ وفا چیست ؟
🔷 حضرت مولی امیرالمؤمنین (ع) از حضرت رسول اکرم (ص) سؤال میفرمایند:
『 مَا الْوَفَاء』 ؟ (وفا چیست؟)
حضرتشان (ص) پاسخ میفرمایند :
🔹『 التَّوْحِيدُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه 』🔹
توحید است. شهادت اینکه نیست خدایی جز الله .
(📚 بحار الأنوار،ج۳۵،ص۳۸۳)
(✅ نکته: این سوالِ جلالیِ علوی -ع-، و این پاسخِ جمالیِ محمّدی-ص- ؛ جلوۀ انشاءِ «وفا» و ظاهر ساختن آن، در عوالِم هستی است)
👈 تمام آنچه که از معنا و مفهوم #وفا در ذهن و تصوّر داریم، ظهورِ توحید است.
امّا چطور ؟
❖ #توحید؛ وحدانیّت حقّ تعالی است.
❖ #شهادت؛ نقطۀ یکی شدنِ شاهد با مشهود است.
❖ #وفا ؛ وفایِ به عهد است. که خداوند میفرماید 💎【 أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ】💎 (به عهدم وفا کنید به عهدتان وفا میکنم./بقره ۴۰). که فرمودند: «عهد الله؛ ولایت علی بن ابیطالب(؏) است» (📚البرهان ج ۱، ص ۲۰۰).
که حضرات ائمۀ اطهار(؏) میفرمایند 🔻『 نحن عهد الله』🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص۲۲۱).
#عهد_الله مقامِ شامخ ولایت است. که ظهور ولایت، توحید است.
ولایت و توحید، یک حقیقت هستند. که باطن و جلال؛ ولایت است. و ظاهر و جمال؛ توحید است. که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند :
🔻『نحن أصل كل خير و من فروعنا كل برّ، فمن البرّ؛ التوحيد』🔺
ما اصلِ تمام خوبیها هستیم و همۀ نیکیها از فروعات ماست. پس یکی از آن نیکیها توحید است.
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۸، ص۲۴۲)
💠 عهد؛ ولایت است و وفا؛ توحید است.
پس :
دائماً ولایت، به توحید ظاهر میشود، و توحید، به ولایت برمیگردد.
در مورد وفا و عهدِ نسبی که در امور دنیوی از آن صحبت میشود؛ عهد ، چیزی است و وفا، چیزی دیگر. دوئیت؛ نفسِ تخلّف است. و در اصل؛ دنیا، کثرات و امور مربوط به آن، نفسِ «بد عهدی» و تخلّف است، و «خانه از پایبست ویران است»!
پس؛
اگر اهل دنیا، تمام تلاش خود را برای خوش عهد بودن انجام دهند، به نفسِ اینکه از وحدانیّت حضرتِ احد یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) جدا هستند، بد عهد و بی وفایند.
حضرت أحد(عظم شأنه) به نَفْس و وحدانیّتِ خویش - یعنی شخصِ حضراتِ آل الله(ع) -؛ ذاتاً، صفتاً، و افعالاً، یکجا و در کلمهی واحده؛🔹《وَفِيُّ الْعَهْد》 🔹است (📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص: ۵۶۰). که 《وفی العهد》 بودنِ باریتعالی، فراتر از این است که صرفاً بیان شود؛ وفایِ به عهد «میکند». بلکه چون ذات و نفس امور، انشائی از نفس واحدۀ الهی است؛ پس 《وفی العهد》 بودن حضرت أحد، ذاتاً محقّق است و از آن ذات، صفتاً و افعالاً نیز در ظهور میآید.
◙ وفای مطلق و عهدِ مطلق، حقیقتِ واحد هستند که حقیقتِ حضرتِ أحد میباشند. که در باطن (جلال)؛ عهد است و در ظاهر (جمال)؛ وفا.
و چون وحدتِ حقیقی دارند، دوئیتی ملحوظ نیست که احتمالِ تخلّف باشد. پس؛ تخلّف ناپذیر است.
🔳 «العهد»؛ عهدِ مطلق است که آن، عهد الله ، یعنی ولایت حضرت أحد است. که ولایت حضرت أحد، به عینِ ذات اوست.
✾《وفی العهد》 بودنِ حضرتِ احدی المعنا (جلّ جلاله)، در وحدتِ وفا و عهد با ذات باریتعالی، و به #عین_شخصی او بایستی دیده شود.
یعنی ولایت و توحید، عینِ شخصیِ یکدیگرند.
⇦ پس ؛
⚜️ اگر عهد و وفا، حقیقی باشد؛
◆ عهد (ولایت) به جلوۀ وفا در ظهور میآید (که آن، اضمحلالِ جلال در جمال است) .
◆ و وفایِ به عهد، در بطون میآید (که آن، اضمحلالِ جمال در جلال است).
⧒ اگر کسی عهدی کرد، مأمور به ظاهر کردنِ عهد خویش است. که ظاهر کردنِ عهد، وفاست.
یعنی عهد، به وفا ظاهر میشود.
و در همان نقطه که وفا میکند، به عهد خویش بازمیگردد.
♦️«وفا کردنِ به عهد» یعنی؛ یگانه و جمع شدن با عهد. که این جمع شدن و یگانگی، چیزی از #توحید است. اگر عهدی بکند و آنرا رها کند، این مقابل جمعِ توحیدی است و تمام، تشتّت و کثرت و پریشانی است.
«وفای به عهد»، جمع کنندۀ عاهِد (عهد کننده) در جهت معهود (عهد شده) است.
پس ؛ وفا ؛ 🔹『التوحيد شهادة أن لا إله إلّا الله』🔹 است.
بیان شد که؛ وفا به معنایِ «تمام کردن» است.
#عهد ؛ آغاز کردن، و #وفا ؛ تمام کردنِ است.
وقتی عهد ظاهر و ترسیم شد (قوس نزول)، وفا ؛ تمام کنندۀ این سیر و تجمیع آن است (قوس صعود).
وفا؛ تشتّت و کثرت و جمال عهدِ ظاهر شده را ، به وحدت و جلال و باطن جمع میکند. این جمع کردن، جمعِ اطلاقی است که همانا «توحید» است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🔰 قدم سوّم : وفای مطلق و مطلقِ وفا ➣●•
#وفا در لغت به معنای «تمام کردن» است.
🔶 حقیقتِ وفا چیست ؟
🔷 حضرت مولی امیرالمؤمنین (ع) از حضرت رسول اکرم (ص) سؤال میفرمایند:
『 مَا الْوَفَاء』 ؟ (وفا چیست؟)
حضرتشان (ص) پاسخ میفرمایند :
🔹『 التَّوْحِيدُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه 』🔹
توحید است. شهادت اینکه نیست خدایی جز الله .
(📚 بحار الأنوار،ج۳۵،ص۳۸۳)
(✅ نکته: این سوالِ جلالیِ علوی -ع-، و این پاسخِ جمالیِ محمّدی-ص- ؛ جلوۀ انشاءِ «وفا» و ظاهر ساختن آن، در عوالِم هستی است)
👈 تمام آنچه که از معنا و مفهوم #وفا در ذهن و تصوّر داریم، ظهورِ توحید است.
امّا چطور ؟
❖ #توحید؛ وحدانیّت حقّ تعالی است.
❖ #شهادت؛ نقطۀ یکی شدنِ شاهد با مشهود است.
❖ #وفا ؛ وفایِ به عهد است. که خداوند میفرماید 💎【 أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ】💎 (به عهدم وفا کنید به عهدتان وفا میکنم./بقره ۴۰). که فرمودند: «عهد الله؛ ولایت علی بن ابیطالب(؏) است» (📚البرهان ج ۱، ص ۲۰۰).
که حضرات ائمۀ اطهار(؏) میفرمایند 🔻『 نحن عهد الله』🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص۲۲۱).
#عهد_الله مقامِ شامخ ولایت است. که ظهور ولایت، توحید است.
ولایت و توحید، یک حقیقت هستند. که باطن و جلال؛ ولایت است. و ظاهر و جمال؛ توحید است. که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند :
🔻『نحن أصل كل خير و من فروعنا كل برّ، فمن البرّ؛ التوحيد』🔺
ما اصلِ تمام خوبیها هستیم و همۀ نیکیها از فروعات ماست. پس یکی از آن نیکیها توحید است.
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۸، ص۲۴۲)
💠 عهد؛ ولایت است و وفا؛ توحید است.
پس :
دائماً ولایت، به توحید ظاهر میشود، و توحید، به ولایت برمیگردد.
در مورد وفا و عهدِ نسبی که در امور دنیوی از آن صحبت میشود؛ عهد ، چیزی است و وفا، چیزی دیگر. دوئیت؛ نفسِ تخلّف است. و در اصل؛ دنیا، کثرات و امور مربوط به آن، نفسِ «بد عهدی» و تخلّف است، و «خانه از پایبست ویران است»!
پس؛
اگر اهل دنیا، تمام تلاش خود را برای خوش عهد بودن انجام دهند، به نفسِ اینکه از وحدانیّت حضرتِ احد یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) جدا هستند، بد عهد و بی وفایند.
حضرت أحد(عظم شأنه) به نَفْس و وحدانیّتِ خویش - یعنی شخصِ حضراتِ آل الله(ع) -؛ ذاتاً، صفتاً، و افعالاً، یکجا و در کلمهی واحده؛🔹《وَفِيُّ الْعَهْد》 🔹است (📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص: ۵۶۰). که 《وفی العهد》 بودنِ باریتعالی، فراتر از این است که صرفاً بیان شود؛ وفایِ به عهد «میکند». بلکه چون ذات و نفس امور، انشائی از نفس واحدۀ الهی است؛ پس 《وفی العهد》 بودن حضرت أحد، ذاتاً محقّق است و از آن ذات، صفتاً و افعالاً نیز در ظهور میآید.
◙ وفای مطلق و عهدِ مطلق، حقیقتِ واحد هستند که حقیقتِ حضرتِ أحد میباشند. که در باطن (جلال)؛ عهد است و در ظاهر (جمال)؛ وفا.
و چون وحدتِ حقیقی دارند، دوئیتی ملحوظ نیست که احتمالِ تخلّف باشد. پس؛ تخلّف ناپذیر است.
🔳 «العهد»؛ عهدِ مطلق است که آن، عهد الله ، یعنی ولایت حضرت أحد است. که ولایت حضرت أحد، به عینِ ذات اوست.
✾《وفی العهد》 بودنِ حضرتِ احدی المعنا (جلّ جلاله)، در وحدتِ وفا و عهد با ذات باریتعالی، و به #عین_شخصی او بایستی دیده شود.
یعنی ولایت و توحید، عینِ شخصیِ یکدیگرند.
⇦ پس ؛
⚜️ اگر عهد و وفا، حقیقی باشد؛
◆ عهد (ولایت) به جلوۀ وفا در ظهور میآید (که آن، اضمحلالِ جلال در جمال است) .
◆ و وفایِ به عهد، در بطون میآید (که آن، اضمحلالِ جمال در جلال است).
⧒ اگر کسی عهدی کرد، مأمور به ظاهر کردنِ عهد خویش است. که ظاهر کردنِ عهد، وفاست.
یعنی عهد، به وفا ظاهر میشود.
و در همان نقطه که وفا میکند، به عهد خویش بازمیگردد.
♦️«وفا کردنِ به عهد» یعنی؛ یگانه و جمع شدن با عهد. که این جمع شدن و یگانگی، چیزی از #توحید است. اگر عهدی بکند و آنرا رها کند، این مقابل جمعِ توحیدی است و تمام، تشتّت و کثرت و پریشانی است.
«وفای به عهد»، جمع کنندۀ عاهِد (عهد کننده) در جهت معهود (عهد شده) است.
پس ؛ وفا ؛ 🔹『التوحيد شهادة أن لا إله إلّا الله』🔹 است.
بیان شد که؛ وفا به معنایِ «تمام کردن» است.
#عهد ؛ آغاز کردن، و #وفا ؛ تمام کردنِ است.
وقتی عهد ظاهر و ترسیم شد (قوس نزول)، وفا ؛ تمام کنندۀ این سیر و تجمیع آن است (قوس صعود).
وفا؛ تشتّت و کثرت و جمال عهدِ ظاهر شده را ، به وحدت و جلال و باطن جمع میکند. این جمع کردن، جمعِ اطلاقی است که همانا «توحید» است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
👁🗨 دریافت ولایت و توحید، چشمان وحدتبین میطلبد تا بیابد که هرکس در عالم، عهدی میبندد، این عهد هر چه باشد، چیزی از عهدِ مطلق است که عهد مطلق یعنی «عهد الله»؛ ولایت حضرات آل الله (ع) میباشد.
حتی بت پرست و کافر و منکرِ ولایت، تحت ولایت حضرات آل الله (ع) است و از سیطرۀ حکومت آل الله(ع) گریزی نیست که 🔸『لا يمكن الفرار من حكومتك』🔸(دعای کمیل؛ 📚مصباح المتهجد، ج۲، ص: ۸۴۵) و 💎『وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ وَلِيٍّ «مِنْ بَعْدِهِ»』💎 (و هر که را كه خدا گمراه كند، ولیّى جز او نخواهد داشت؛ شوری ۴۴).
🔰 قدم چهارم : اسمِ «وفی» ؛نقطۀ ایثارِ اسماء الهی ➣●•
❀ هر فعلی و امرِ وجودی، ظهورِ اسمی از اسماء حضرت حقّ است.
عالَم وجود، عالَم اسماء الله است.
بدین صورت که اسم مستأثِر از باطن البواطنِ ذات، به اثر و در پِیِ ذات، جلوه کرده و سایر اسماءِ حقّ، ظهوراتِ آن است.
«اعظم بودنِ» اسماء الله، از آنجائی است که در تَعَیُّنِ «اسم» نیست. بلکه هر اسمی از اسماء الله، در نقطهای که تمام تعیّناتِ اسمی را از آن مندک بدانی، «اعظم» است که حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند :
اسمِ اللّهِ الأَعظَمِ ؛
🔻『 كُلُّ اسمٍ مِن أسماءِ اللّه
فَفَرِّغ قَلبَكَ عَن كُلِّ ما سِواهُ، وَادعُهُ بِأَيِّ اسمٍ شِئتَ،
فَلَيسَ فِي الحَقيقَةِ للّهِِ اسمٌ دونَ اسمٍ بَل هُوَ الواحِدُ القَهّارُ』 🔺
هر اسمی از اسمهاى خدا [اسم اعظم است].
پس، قلبت را از هر آنچه جز اوست، خالى گردان و به هر اسمى (از اسماء الله) كه خواستى، او را بخوان؛
چرا كه در حقيقت، خداوند، اسمی دون اسم دیگر ندارد. بلكه او واحدِ قهّار است.
(📚 مستدرك الوسائل، ج۵، ص: ۲۷۲)
خوب دقّت بفرمائید :
👈 🔶«اعظم بودنِ» اسماء الله؛ آن نقطۀ ایثارِ اسماء الله در اسمِ مستأثِر است. 🔶
(نکته: "ایثار" ؛ مصدرِ باب افعال از ریشۀ "اثر" است)
◆ ایثارِ اسم؛ نفیِ اسم بودنِ اسم، در جهتِ مسمّاست.
یعنی آن حالی که اسم، در تعیّنِ اسم نباشد ("اسم بما هوَ اسم" را رها کند) ، بلکه فانیِ در لا تعیّنیِ مسمّا گردد (یعنی "اسم بما هو مسمّا" گردد)؛ آنْ «اعظم بودنِ» اسم است. که این، نقطۀ شهود و شهادتِ اسم، در مسمّاست که شاهد و مشهود، در نقطۀ «شهید»، به وحدتِ حقیقی، جمعاند.
(⚠️ با دقّت همراهی بفرمائید چون نکات و سخن در این اشارات، بسیار است)
اسماء الله، بالذات چنیناند و همۀ اعظم میباشند.
🔳 در حدیث میفرمایند (ع) :
☀️" لنا حالات مع اللَّه؛ نحن هو، و هو نحن، و هو هو، و نحن نحن " ☀️
برای ما با خدا حالات هست؛ ما اوئیم، و او ماست، و در حالیکه او اوست، و ما مائیم.
(📚مكيال المكارم، ج ۲، ص ۲۹۵)
کسانی که این حقیقت را در مراتب وجودی خویش درک نمایند، در آن مرتبۀ درک شده، صاحبانِ اسم اعظماند.
✅ دقّت بفرمائید :
🔲 《وَفِي》 ؛ از اسماء حضرت حقّ تعالی است (『 يَا وَفِي』 / 📜 جوشن کبیر ).
👈🔶در بین اسماء باریتعالی، اسمِ 《 وَفِي》 ؛ نقطۀ ایثار و برگشتِ همۀ اسماء الهی به اسمِ مستأثِر است. 🔶
اسم مستأثِر حضرت حقّ تعالی که تمام اسماء الهی ظهوراتِ آن است، اسمی است که از باطن ولایة الله تا اَدنیٰ مرتبۀ ظهور، به اسماءِ مختلفۀ حقّ، ظاهر شده است.
و آن اسم، "وَلیّ" است.
که از جلال و سلطۀ خویش، فقط نامی از آن برده میشود و معنا کردنِ آن ممکن نیست بلکه گاهی آثار آن را معنا مینمایند.
🔸 اگر به دنبالِ حقیقتِ الوهیّت و معبودیّت و ربوبیّت و خالقیت و رازقیّت و سایر اسماء هستیم، بدانیم :
◉ الوهیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "اله" است.
◉ معبودیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "معبود" است.
◉ ربوبیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "ربّ" است.
◉ خالقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "خالق" است.
◉ رازقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "رزّاق" است.
و قسّ عَلیٰ هذا ...
❀ همۀ اسماء الله، جلواتِ اسمِ "ولیّ" است.
و ...
🍃 #وفا ؛ نقطۀ ایثار و برگشت و اتصالِ مطلقۀ تمام اسماء الهی، به اسمِ «ولیّ» است.
👈 🔶حقیقتِ «صِرف الربط بودنِ» تمام اسماء الهی با اسمِ "ولیّ" ، اسمِ "وَفی" است. 🔶
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
👁🗨 دریافت ولایت و توحید، چشمان وحدتبین میطلبد تا بیابد که هرکس در عالم، عهدی میبندد، این عهد هر چه باشد، چیزی از عهدِ مطلق است که عهد مطلق یعنی «عهد الله»؛ ولایت حضرات آل الله (ع) میباشد.
حتی بت پرست و کافر و منکرِ ولایت، تحت ولایت حضرات آل الله (ع) است و از سیطرۀ حکومت آل الله(ع) گریزی نیست که 🔸『لا يمكن الفرار من حكومتك』🔸(دعای کمیل؛ 📚مصباح المتهجد، ج۲، ص: ۸۴۵) و 💎『وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ وَلِيٍّ «مِنْ بَعْدِهِ»』💎 (و هر که را كه خدا گمراه كند، ولیّى جز او نخواهد داشت؛ شوری ۴۴).
🔰 قدم چهارم : اسمِ «وفی» ؛نقطۀ ایثارِ اسماء الهی ➣●•
❀ هر فعلی و امرِ وجودی، ظهورِ اسمی از اسماء حضرت حقّ است.
عالَم وجود، عالَم اسماء الله است.
بدین صورت که اسم مستأثِر از باطن البواطنِ ذات، به اثر و در پِیِ ذات، جلوه کرده و سایر اسماءِ حقّ، ظهوراتِ آن است.
«اعظم بودنِ» اسماء الله، از آنجائی است که در تَعَیُّنِ «اسم» نیست. بلکه هر اسمی از اسماء الله، در نقطهای که تمام تعیّناتِ اسمی را از آن مندک بدانی، «اعظم» است که حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند :
اسمِ اللّهِ الأَعظَمِ ؛
🔻『 كُلُّ اسمٍ مِن أسماءِ اللّه
فَفَرِّغ قَلبَكَ عَن كُلِّ ما سِواهُ، وَادعُهُ بِأَيِّ اسمٍ شِئتَ،
فَلَيسَ فِي الحَقيقَةِ للّهِِ اسمٌ دونَ اسمٍ بَل هُوَ الواحِدُ القَهّارُ』 🔺
هر اسمی از اسمهاى خدا [اسم اعظم است].
پس، قلبت را از هر آنچه جز اوست، خالى گردان و به هر اسمى (از اسماء الله) كه خواستى، او را بخوان؛
چرا كه در حقيقت، خداوند، اسمی دون اسم دیگر ندارد. بلكه او واحدِ قهّار است.
(📚 مستدرك الوسائل، ج۵، ص: ۲۷۲)
خوب دقّت بفرمائید :
👈 🔶«اعظم بودنِ» اسماء الله؛ آن نقطۀ ایثارِ اسماء الله در اسمِ مستأثِر است. 🔶
(نکته: "ایثار" ؛ مصدرِ باب افعال از ریشۀ "اثر" است)
◆ ایثارِ اسم؛ نفیِ اسم بودنِ اسم، در جهتِ مسمّاست.
یعنی آن حالی که اسم، در تعیّنِ اسم نباشد ("اسم بما هوَ اسم" را رها کند) ، بلکه فانیِ در لا تعیّنیِ مسمّا گردد (یعنی "اسم بما هو مسمّا" گردد)؛ آنْ «اعظم بودنِ» اسم است. که این، نقطۀ شهود و شهادتِ اسم، در مسمّاست که شاهد و مشهود، در نقطۀ «شهید»، به وحدتِ حقیقی، جمعاند.
(⚠️ با دقّت همراهی بفرمائید چون نکات و سخن در این اشارات، بسیار است)
اسماء الله، بالذات چنیناند و همۀ اعظم میباشند.
🔳 در حدیث میفرمایند (ع) :
☀️" لنا حالات مع اللَّه؛ نحن هو، و هو نحن، و هو هو، و نحن نحن " ☀️
برای ما با خدا حالات هست؛ ما اوئیم، و او ماست، و در حالیکه او اوست، و ما مائیم.
(📚مكيال المكارم، ج ۲، ص ۲۹۵)
کسانی که این حقیقت را در مراتب وجودی خویش درک نمایند، در آن مرتبۀ درک شده، صاحبانِ اسم اعظماند.
✅ دقّت بفرمائید :
🔲 《وَفِي》 ؛ از اسماء حضرت حقّ تعالی است (『 يَا وَفِي』 / 📜 جوشن کبیر ).
👈🔶در بین اسماء باریتعالی، اسمِ 《 وَفِي》 ؛ نقطۀ ایثار و برگشتِ همۀ اسماء الهی به اسمِ مستأثِر است. 🔶
اسم مستأثِر حضرت حقّ تعالی که تمام اسماء الهی ظهوراتِ آن است، اسمی است که از باطن ولایة الله تا اَدنیٰ مرتبۀ ظهور، به اسماءِ مختلفۀ حقّ، ظاهر شده است.
و آن اسم، "وَلیّ" است.
که از جلال و سلطۀ خویش، فقط نامی از آن برده میشود و معنا کردنِ آن ممکن نیست بلکه گاهی آثار آن را معنا مینمایند.
🔸 اگر به دنبالِ حقیقتِ الوهیّت و معبودیّت و ربوبیّت و خالقیت و رازقیّت و سایر اسماء هستیم، بدانیم :
◉ الوهیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "اله" است.
◉ معبودیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "معبود" است.
◉ ربوبیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "ربّ" است.
◉ خالقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "خالق" است.
◉ رازقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "رزّاق" است.
و قسّ عَلیٰ هذا ...
❀ همۀ اسماء الله، جلواتِ اسمِ "ولیّ" است.
و ...
🍃 #وفا ؛ نقطۀ ایثار و برگشت و اتصالِ مطلقۀ تمام اسماء الهی، به اسمِ «ولیّ» است.
👈 🔶حقیقتِ «صِرف الربط بودنِ» تمام اسماء الهی با اسمِ "ولیّ" ، اسمِ "وَفی" است. 🔶
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
♻️ جمع بندی:
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم:
🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حُکّامی (منظور؛ حضرات آلالله ع) که مقام حقّ تعالی را بپاداشتند، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود (که قطعاً خداوند در هر مکانی هست).
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج۹۹، ص: ۱۱۶)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیری حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص: ۴۶۳).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج۴، ص: ۵۰۰).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي أنت» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
🌀 (به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر ۷۱ حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
✾ از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ ۸)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
♻️ جمع بندی:
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم:
🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حُکّامی (منظور؛ حضرات آلالله ع) که مقام حقّ تعالی را بپاداشتند، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود (که قطعاً خداوند در هر مکانی هست).
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج۹۹، ص: ۱۱۶)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیری حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص: ۴۶۳).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج۴، ص: ۵۰۰).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي أنت» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
🌀 (به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر ۷۱ حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
✾ از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ ۸)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
🔰 قدم سوّم : وفای مطلق و مطلقِ وفا ➣●•
#وفا در لغت به معنای «تمام کردن» است.
🔶 حقیقتِ وفا چیست ؟
🔷 حضرت مولی امیرالمؤمنین (ع) از حضرت رسول اکرم (ص) سؤال میفرمایند:
『 مَا الْوَفَاء』 ؟ (وفا چیست؟)
حضرتشان (ص) پاسخ میفرمایند :
🔹『 التَّوْحِيدُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه 』🔹
توحید است. شهادت اینکه نیست خدایی جز الله .
(📚 بحار الأنوار،ج۳۵،ص۳۸۳)
(✅ نکته: این سوالِ جلالیِ علوی -ع-، و این پاسخِ جمالیِ محمّدی-ص- ؛ جلوۀ انشاءِ «وفا» و ظاهر ساختن آن، در عوالِم هستی است)
👈 تمام آنچه که از معنا و مفهوم #وفا در ذهن و تصوّر داریم، ظهورِ توحید است.
امّا چطور ؟
❖ #توحید؛ وحدانیّت حقّ تعالی است.
❖ #شهادت؛ نقطۀ یکی شدنِ شاهد با مشهود است.
❖ #وفا ؛ وفایِ به عهد است. که خداوند میفرماید 💎【 أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ】💎 (به عهدم وفا کنید به عهدتان وفا میکنم./بقره ۴۰). که فرمودند: «عهد الله؛ ولایت علی بن ابیطالب(؏) است» (📚البرهان ج ۱، ص ۲۰۰).
که حضرات ائمۀ اطهار(؏) میفرمایند 🔻『 نحن عهد الله』🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص۲۲۱).
#عهد_الله مقامِ شامخ ولایت است. که ظهور ولایت، توحید است.
ولایت و توحید، یک حقیقت هستند. که باطن و جلال؛ ولایت است. و ظاهر و جمال؛ توحید است. که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند :
🔻『نحن أصل كل خير و من فروعنا كل برّ، فمن البرّ؛ التوحيد』🔺
ما اصلِ تمام خوبیها هستیم و همۀ نیکیها از فروعات ماست. پس یکی از آن نیکیها توحید است.
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۸، ص۲۴۲)
💠 عهد؛ ولایت است و وفا؛ توحید است.
پس :
دائماً ولایت، به توحید ظاهر میشود، و توحید، به ولایت برمیگردد.
در مورد وفا و عهدِ نسبی که در امور دنیوی از آن صحبت میشود؛ عهد ، چیزی است و وفا، چیزی دیگر. دوئیت؛ نفسِ تخلّف است. و در اصل؛ دنیا، کثرات و امور مربوط به آن، نفسِ «بد عهدی» و تخلّف است، و «خانه از پایبست ویران است»!
پس؛
اگر اهل دنیا، تمام تلاش خود را برای خوش عهد بودن انجام دهند، به نفسِ اینکه از وحدانیّت حضرتِ احد یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) جدا هستند، بد عهد و بی وفایند.
حضرت أحد(عظم شأنه) به نَفْس و وحدانیّتِ خویش - یعنی شخصِ حضراتِ آل الله(ع) -؛ ذاتاً، صفتاً، و افعالاً، یکجا و در کلمهی واحده؛🔹《وَفِيُّ الْعَهْد》 🔹است (📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص: ۵۶۰). که 《وفی العهد》 بودنِ باریتعالی، فراتر از این است که صرفاً بیان شود؛ وفایِ به عهد «میکند». بلکه چون ذات و نفس امور، انشائی از نفس واحدۀ الهی است؛ پس 《وفی العهد》 بودن حضرت أحد، ذاتاً محقّق است و از آن ذات، صفتاً و افعالاً نیز در ظهور میآید.
◙ وفای مطلق و عهدِ مطلق، حقیقتِ واحد هستند که حقیقتِ حضرتِ أحد میباشند. که در باطن (جلال)؛ عهد است و در ظاهر (جمال)؛ وفا.
و چون وحدتِ حقیقی دارند، دوئیتی ملحوظ نیست که احتمالِ تخلّف باشد. پس؛ تخلّف ناپذیر است.
🔳 «العهد»؛ عهدِ مطلق است که آن، عهد الله ، یعنی ولایت حضرت أحد است. که ولایت حضرت أحد، به عینِ ذات اوست.
✾《وفی العهد》 بودنِ حضرتِ احدی المعنا (جلّ جلاله)، در وحدتِ وفا و عهد با ذات باریتعالی، و به #عین_شخصی او بایستی دیده شود.
یعنی ولایت و توحید، عینِ شخصیِ یکدیگرند.
⇦ پس ؛
⚜️ اگر عهد و وفا، حقیقی باشد؛
◆ عهد (ولایت) به جلوۀ وفا در ظهور میآید (که آن، اضمحلالِ جلال در جمال است) .
◆ و وفایِ به عهد، در بطون میآید (که آن، اضمحلالِ جمال در جلال است).
⧒ اگر کسی عهدی کرد، مأمور به ظاهر کردنِ عهد خویش است. که ظاهر کردنِ عهد، وفاست.
یعنی عهد، به وفا ظاهر میشود.
و در همان نقطه که وفا میکند، به عهد خویش بازمیگردد.
♦️«وفا کردنِ به عهد» یعنی؛ یگانه و جمع شدن با عهد. که این جمع شدن و یگانگی، چیزی از #توحید است. اگر عهدی بکند و آنرا رها کند، این مقابل جمعِ توحیدی است و تمام، تشتّت و کثرت و پریشانی است.
«وفای به عهد»، جمع کنندۀ عاهِد (عهد کننده) در جهت معهود (عهد شده) است.
پس ؛ وفا ؛ 🔹『التوحيد شهادة أن لا إله إلّا الله』🔹 است.
بیان شد که؛ وفا به معنایِ «تمام کردن» است.
#عهد ؛ آغاز کردن، و #وفا ؛ تمام کردنِ است.
وقتی عهد ظاهر و ترسیم شد (قوس نزول)، وفا ؛ تمام کنندۀ این سیر و تجمیع آن است (قوس صعود).
وفا؛ تشتّت و کثرت و جمال عهدِ ظاهر شده را ، به وحدت و جلال و باطن جمع میکند. این جمع کردن، جمعِ اطلاقی است که همانا «توحید» است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🔰 قدم سوّم : وفای مطلق و مطلقِ وفا ➣●•
#وفا در لغت به معنای «تمام کردن» است.
🔶 حقیقتِ وفا چیست ؟
🔷 حضرت مولی امیرالمؤمنین (ع) از حضرت رسول اکرم (ص) سؤال میفرمایند:
『 مَا الْوَفَاء』 ؟ (وفا چیست؟)
حضرتشان (ص) پاسخ میفرمایند :
🔹『 التَّوْحِيدُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه 』🔹
توحید است. شهادت اینکه نیست خدایی جز الله .
(📚 بحار الأنوار،ج۳۵،ص۳۸۳)
(✅ نکته: این سوالِ جلالیِ علوی -ع-، و این پاسخِ جمالیِ محمّدی-ص- ؛ جلوۀ انشاءِ «وفا» و ظاهر ساختن آن، در عوالِم هستی است)
👈 تمام آنچه که از معنا و مفهوم #وفا در ذهن و تصوّر داریم، ظهورِ توحید است.
امّا چطور ؟
❖ #توحید؛ وحدانیّت حقّ تعالی است.
❖ #شهادت؛ نقطۀ یکی شدنِ شاهد با مشهود است.
❖ #وفا ؛ وفایِ به عهد است. که خداوند میفرماید 💎【 أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ】💎 (به عهدم وفا کنید به عهدتان وفا میکنم./بقره ۴۰). که فرمودند: «عهد الله؛ ولایت علی بن ابیطالب(؏) است» (📚البرهان ج ۱، ص ۲۰۰).
که حضرات ائمۀ اطهار(؏) میفرمایند 🔻『 نحن عهد الله』🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص۲۲۱).
#عهد_الله مقامِ شامخ ولایت است. که ظهور ولایت، توحید است.
ولایت و توحید، یک حقیقت هستند. که باطن و جلال؛ ولایت است. و ظاهر و جمال؛ توحید است. که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند :
🔻『نحن أصل كل خير و من فروعنا كل برّ، فمن البرّ؛ التوحيد』🔺
ما اصلِ تمام خوبیها هستیم و همۀ نیکیها از فروعات ماست. پس یکی از آن نیکیها توحید است.
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۸، ص۲۴۲)
💠 عهد؛ ولایت است و وفا؛ توحید است.
پس :
دائماً ولایت، به توحید ظاهر میشود، و توحید، به ولایت برمیگردد.
در مورد وفا و عهدِ نسبی که در امور دنیوی از آن صحبت میشود؛ عهد ، چیزی است و وفا، چیزی دیگر. دوئیت؛ نفسِ تخلّف است. و در اصل؛ دنیا، کثرات و امور مربوط به آن، نفسِ «بد عهدی» و تخلّف است، و «خانه از پایبست ویران است»!
پس؛
اگر اهل دنیا، تمام تلاش خود را برای خوش عهد بودن انجام دهند، به نفسِ اینکه از وحدانیّت حضرتِ احد یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) جدا هستند، بد عهد و بی وفایند.
حضرت أحد(عظم شأنه) به نَفْس و وحدانیّتِ خویش - یعنی شخصِ حضراتِ آل الله(ع) -؛ ذاتاً، صفتاً، و افعالاً، یکجا و در کلمهی واحده؛🔹《وَفِيُّ الْعَهْد》 🔹است (📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص: ۵۶۰). که 《وفی العهد》 بودنِ باریتعالی، فراتر از این است که صرفاً بیان شود؛ وفایِ به عهد «میکند». بلکه چون ذات و نفس امور، انشائی از نفس واحدۀ الهی است؛ پس 《وفی العهد》 بودن حضرت أحد، ذاتاً محقّق است و از آن ذات، صفتاً و افعالاً نیز در ظهور میآید.
◙ وفای مطلق و عهدِ مطلق، حقیقتِ واحد هستند که حقیقتِ حضرتِ أحد میباشند. که در باطن (جلال)؛ عهد است و در ظاهر (جمال)؛ وفا.
و چون وحدتِ حقیقی دارند، دوئیتی ملحوظ نیست که احتمالِ تخلّف باشد. پس؛ تخلّف ناپذیر است.
🔳 «العهد»؛ عهدِ مطلق است که آن، عهد الله ، یعنی ولایت حضرت أحد است. که ولایت حضرت أحد، به عینِ ذات اوست.
✾《وفی العهد》 بودنِ حضرتِ احدی المعنا (جلّ جلاله)، در وحدتِ وفا و عهد با ذات باریتعالی، و به #عین_شخصی او بایستی دیده شود.
یعنی ولایت و توحید، عینِ شخصیِ یکدیگرند.
⇦ پس ؛
⚜️ اگر عهد و وفا، حقیقی باشد؛
◆ عهد (ولایت) به جلوۀ وفا در ظهور میآید (که آن، اضمحلالِ جلال در جمال است) .
◆ و وفایِ به عهد، در بطون میآید (که آن، اضمحلالِ جمال در جلال است).
⧒ اگر کسی عهدی کرد، مأمور به ظاهر کردنِ عهد خویش است. که ظاهر کردنِ عهد، وفاست.
یعنی عهد، به وفا ظاهر میشود.
و در همان نقطه که وفا میکند، به عهد خویش بازمیگردد.
♦️«وفا کردنِ به عهد» یعنی؛ یگانه و جمع شدن با عهد. که این جمع شدن و یگانگی، چیزی از #توحید است. اگر عهدی بکند و آنرا رها کند، این مقابل جمعِ توحیدی است و تمام، تشتّت و کثرت و پریشانی است.
«وفای به عهد»، جمع کنندۀ عاهِد (عهد کننده) در جهت معهود (عهد شده) است.
پس ؛ وفا ؛ 🔹『التوحيد شهادة أن لا إله إلّا الله』🔹 است.
بیان شد که؛ وفا به معنایِ «تمام کردن» است.
#عهد ؛ آغاز کردن، و #وفا ؛ تمام کردنِ است.
وقتی عهد ظاهر و ترسیم شد (قوس نزول)، وفا ؛ تمام کنندۀ این سیر و تجمیع آن است (قوس صعود).
وفا؛ تشتّت و کثرت و جمال عهدِ ظاهر شده را ، به وحدت و جلال و باطن جمع میکند. این جمع کردن، جمعِ اطلاقی است که همانا «توحید» است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
👁🗨 دریافت ولایت و توحید، چشمان وحدتبین میطلبد تا بیابد که هرکس در عالم، عهدی میبندد، این عهد هر چه باشد، چیزی از عهدِ مطلق است که عهد مطلق یعنی «عهد الله»؛ ولایت حضرات آل الله (ع) میباشد.
حتی بت پرست و کافر و منکرِ ولایت، تحت ولایت حضرات آل الله (ع) است و از سیطرۀ حکومت آل الله(ع) گریزی نیست که 🔸『لا يمكن الفرار من حكومتك』🔸(دعای کمیل؛ 📚مصباح المتهجد، ج۲، ص: ۸۴۵) و 💎『وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ وَلِيٍّ «مِنْ بَعْدِهِ»』💎 (و هر که را كه خدا گمراه كند، ولیّى جز او نخواهد داشت؛ شوری ۴۴).
🔰 قدم چهارم : اسمِ «وفی» ؛نقطۀ ایثارِ اسماء الهی ➣●•
❀ هر فعلی و امرِ وجودی، ظهورِ اسمی از اسماء حضرت حقّ است.
عالَم وجود، عالَم اسماء الله است.
بدین صورت که اسم مستأثِر از باطن البواطنِ ذات، به اثر و در پِیِ ذات، جلوه کرده و سایر اسماءِ حقّ، ظهوراتِ آن است.
«اعظم بودنِ» اسماء الله، از آنجائی است که در تَعَیُّنِ «اسم» نیست. بلکه هر اسمی از اسماء الله، در نقطهای که تمام تعیّناتِ اسمی را از آن مندک بدانی، «اعظم» است که حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند :
اسمِ اللّهِ الأَعظَمِ ؛
🔻『 كُلُّ اسمٍ مِن أسماءِ اللّه
فَفَرِّغ قَلبَكَ عَن كُلِّ ما سِواهُ، وَادعُهُ بِأَيِّ اسمٍ شِئتَ،
فَلَيسَ فِي الحَقيقَةِ للّهِِ اسمٌ دونَ اسمٍ بَل هُوَ الواحِدُ القَهّارُ』 🔺
هر اسمی از اسمهاى خدا [اسم اعظم است].
پس، قلبت را از هر آنچه جز اوست، خالى گردان و به هر اسمى (از اسماء الله) كه خواستى، او را بخوان؛
چرا كه در حقيقت، خداوند، اسمی دون اسم دیگر ندارد. بلكه او واحدِ قهّار است.
(📚 مستدرك الوسائل، ج۵، ص: ۲۷۲)
خوب دقّت بفرمائید :
👈 🔶«اعظم بودنِ» اسماء الله؛ آن نقطۀ ایثارِ اسماء الله در اسمِ مستأثِر است. 🔶
(نکته: "ایثار" ؛ مصدرِ باب افعال از ریشۀ "اثر" است)
◆ ایثارِ اسم؛ نفیِ اسم بودنِ اسم، در جهتِ مسمّاست.
یعنی آن حالی که اسم، در تعیّنِ اسم نباشد ("اسم بما هوَ اسم" را رها کند) ، بلکه فانیِ در لا تعیّنیِ مسمّا گردد (یعنی "اسم بما هو مسمّا" گردد)؛ آنْ «اعظم بودنِ» اسم است. که این، نقطۀ شهود و شهادتِ اسم، در مسمّاست که شاهد و مشهود، در نقطۀ «شهید»، به وحدتِ حقیقی، جمعاند.
(⚠️ با دقّت همراهی بفرمائید چون نکات و سخن در این اشارات، بسیار است)
اسماء الله، بالذات چنیناند و همۀ اعظم میباشند.
🔳 در حدیث میفرمایند (ع) :
☀️" لنا حالات مع اللَّه؛ نحن هو، و هو نحن، و هو هو، و نحن نحن " ☀️
برای ما با خدا حالات هست؛ ما اوئیم، و او ماست، و در حالیکه او اوست، و ما مائیم.
(📚مكيال المكارم، ج ۲، ص ۲۹۵)
کسانی که این حقیقت را در مراتب وجودی خویش درک نمایند، در آن مرتبۀ درک شده، صاحبانِ اسم اعظماند.
✅ دقّت بفرمائید :
🔲 《وَفِي》 ؛ از اسماء حضرت حقّ تعالی است (『 يَا وَفِي』 / 📜 جوشن کبیر ).
👈🔶در بین اسماء باریتعالی، اسمِ 《 وَفِي》 ؛ نقطۀ ایثار و برگشتِ همۀ اسماء الهی به اسمِ مستأثِر است. 🔶
اسم مستأثِر حضرت حقّ تعالی که تمام اسماء الهی ظهوراتِ آن است، اسمی است که از باطن ولایة الله تا اَدنیٰ مرتبۀ ظهور، به اسماءِ مختلفۀ حقّ، ظاهر شده است.
و آن اسم، "وَلیّ" است.
که از جلال و سلطۀ خویش، فقط نامی از آن برده میشود و معنا کردنِ آن ممکن نیست بلکه گاهی آثار آن را معنا مینمایند.
🔸 اگر به دنبالِ حقیقتِ الوهیّت و معبودیّت و ربوبیّت و خالقیت و رازقیّت و سایر اسماء هستیم، بدانیم :
◉ الوهیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "اله" است.
◉ معبودیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "معبود" است.
◉ ربوبیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "ربّ" است.
◉ خالقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "خالق" است.
◉ رازقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "رزّاق" است.
و قسّ عَلیٰ هذا ...
❀ همۀ اسماء الله، جلواتِ اسمِ "ولیّ" است.
و ...
🍃 #وفا ؛ نقطۀ ایثار و برگشت و اتصالِ مطلقۀ تمام اسماء الهی، به اسمِ «ولیّ» است.
👈 🔶حقیقتِ «صِرف الربط بودنِ» تمام اسماء الهی با اسمِ "ولیّ" ، اسمِ "وَفی" است. 🔶
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
👁🗨 دریافت ولایت و توحید، چشمان وحدتبین میطلبد تا بیابد که هرکس در عالم، عهدی میبندد، این عهد هر چه باشد، چیزی از عهدِ مطلق است که عهد مطلق یعنی «عهد الله»؛ ولایت حضرات آل الله (ع) میباشد.
حتی بت پرست و کافر و منکرِ ولایت، تحت ولایت حضرات آل الله (ع) است و از سیطرۀ حکومت آل الله(ع) گریزی نیست که 🔸『لا يمكن الفرار من حكومتك』🔸(دعای کمیل؛ 📚مصباح المتهجد، ج۲، ص: ۸۴۵) و 💎『وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ وَلِيٍّ «مِنْ بَعْدِهِ»』💎 (و هر که را كه خدا گمراه كند، ولیّى جز او نخواهد داشت؛ شوری ۴۴).
🔰 قدم چهارم : اسمِ «وفی» ؛نقطۀ ایثارِ اسماء الهی ➣●•
❀ هر فعلی و امرِ وجودی، ظهورِ اسمی از اسماء حضرت حقّ است.
عالَم وجود، عالَم اسماء الله است.
بدین صورت که اسم مستأثِر از باطن البواطنِ ذات، به اثر و در پِیِ ذات، جلوه کرده و سایر اسماءِ حقّ، ظهوراتِ آن است.
«اعظم بودنِ» اسماء الله، از آنجائی است که در تَعَیُّنِ «اسم» نیست. بلکه هر اسمی از اسماء الله، در نقطهای که تمام تعیّناتِ اسمی را از آن مندک بدانی، «اعظم» است که حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند :
اسمِ اللّهِ الأَعظَمِ ؛
🔻『 كُلُّ اسمٍ مِن أسماءِ اللّه
فَفَرِّغ قَلبَكَ عَن كُلِّ ما سِواهُ، وَادعُهُ بِأَيِّ اسمٍ شِئتَ،
فَلَيسَ فِي الحَقيقَةِ للّهِِ اسمٌ دونَ اسمٍ بَل هُوَ الواحِدُ القَهّارُ』 🔺
هر اسمی از اسمهاى خدا [اسم اعظم است].
پس، قلبت را از هر آنچه جز اوست، خالى گردان و به هر اسمى (از اسماء الله) كه خواستى، او را بخوان؛
چرا كه در حقيقت، خداوند، اسمی دون اسم دیگر ندارد. بلكه او واحدِ قهّار است.
(📚 مستدرك الوسائل، ج۵، ص: ۲۷۲)
خوب دقّت بفرمائید :
👈 🔶«اعظم بودنِ» اسماء الله؛ آن نقطۀ ایثارِ اسماء الله در اسمِ مستأثِر است. 🔶
(نکته: "ایثار" ؛ مصدرِ باب افعال از ریشۀ "اثر" است)
◆ ایثارِ اسم؛ نفیِ اسم بودنِ اسم، در جهتِ مسمّاست.
یعنی آن حالی که اسم، در تعیّنِ اسم نباشد ("اسم بما هوَ اسم" را رها کند) ، بلکه فانیِ در لا تعیّنیِ مسمّا گردد (یعنی "اسم بما هو مسمّا" گردد)؛ آنْ «اعظم بودنِ» اسم است. که این، نقطۀ شهود و شهادتِ اسم، در مسمّاست که شاهد و مشهود، در نقطۀ «شهید»، به وحدتِ حقیقی، جمعاند.
(⚠️ با دقّت همراهی بفرمائید چون نکات و سخن در این اشارات، بسیار است)
اسماء الله، بالذات چنیناند و همۀ اعظم میباشند.
🔳 در حدیث میفرمایند (ع) :
☀️" لنا حالات مع اللَّه؛ نحن هو، و هو نحن، و هو هو، و نحن نحن " ☀️
برای ما با خدا حالات هست؛ ما اوئیم، و او ماست، و در حالیکه او اوست، و ما مائیم.
(📚مكيال المكارم، ج ۲، ص ۲۹۵)
کسانی که این حقیقت را در مراتب وجودی خویش درک نمایند، در آن مرتبۀ درک شده، صاحبانِ اسم اعظماند.
✅ دقّت بفرمائید :
🔲 《وَفِي》 ؛ از اسماء حضرت حقّ تعالی است (『 يَا وَفِي』 / 📜 جوشن کبیر ).
👈🔶در بین اسماء باریتعالی، اسمِ 《 وَفِي》 ؛ نقطۀ ایثار و برگشتِ همۀ اسماء الهی به اسمِ مستأثِر است. 🔶
اسم مستأثِر حضرت حقّ تعالی که تمام اسماء الهی ظهوراتِ آن است، اسمی است که از باطن ولایة الله تا اَدنیٰ مرتبۀ ظهور، به اسماءِ مختلفۀ حقّ، ظاهر شده است.
و آن اسم، "وَلیّ" است.
که از جلال و سلطۀ خویش، فقط نامی از آن برده میشود و معنا کردنِ آن ممکن نیست بلکه گاهی آثار آن را معنا مینمایند.
🔸 اگر به دنبالِ حقیقتِ الوهیّت و معبودیّت و ربوبیّت و خالقیت و رازقیّت و سایر اسماء هستیم، بدانیم :
◉ الوهیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "اله" است.
◉ معبودیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "معبود" است.
◉ ربوبیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "ربّ" است.
◉ خالقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "خالق" است.
◉ رازقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "رزّاق" است.
و قسّ عَلیٰ هذا ...
❀ همۀ اسماء الله، جلواتِ اسمِ "ولیّ" است.
و ...
🍃 #وفا ؛ نقطۀ ایثار و برگشت و اتصالِ مطلقۀ تمام اسماء الهی، به اسمِ «ولیّ» است.
👈 🔶حقیقتِ «صِرف الربط بودنِ» تمام اسماء الهی با اسمِ "ولیّ" ، اسمِ "وَفی" است. 🔶
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
♻️ جمع بندی:
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم:
🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حُکّامی (منظور؛ حضرات آلالله ع) که مقام حقّ تعالی را بپاداشتند، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود (که قطعاً خداوند در هر مکانی هست).
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج۹۹، ص: ۱۱۶)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیری حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص: ۴۶۳).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج۴، ص: ۵۰۰).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي أنت» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
🌀 (به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر ۷۱ حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
✾ از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ ۸)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🦋🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
♻️ جمع بندی:
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم:
🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حُکّامی (منظور؛ حضرات آلالله ع) که مقام حقّ تعالی را بپاداشتند، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود (که قطعاً خداوند در هر مکانی هست).
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج۹۹، ص: ۱۱۶)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیری حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص: ۴۶۳).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج۴، ص: ۵۰۰).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي أنت» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
🌀 (به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر ۷۱ حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
✾ از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ ۸)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🦋🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
🔰 قدم سوّم : وفای مطلق و مطلقِ وفا ➣●•
#وفا در لغت به معنای «تمام کردن» است.
🔶 حقیقتِ وفا چیست ؟
🔷 حضرت مولی امیرالمؤمنین (ع) از حضرت رسول اکرم (ص) سؤال میفرمایند:
『 مَا الْوَفَاء』 ؟ (وفا چیست؟)
حضرتشان (ص) پاسخ میفرمایند :
🔹『 التَّوْحِيدُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه 』🔹
توحید است. شهادت اینکه نیست خدایی جز الله .
(📚 بحار الأنوار،ج۳۵،ص۳۸۳)
(✅ نکته: این سوالِ جلالیِ علوی -ع-، و این پاسخِ جمالیِ محمّدی-ص- ؛ جلوۀ انشاءِ «وفا» و ظاهر ساختن آن، در عوالِم هستی است)
👈 تمام آنچه که از معنا و مفهوم #وفا در ذهن و تصوّر داریم، ظهورِ توحید است.
امّا چطور ؟
❖ #توحید؛ وحدانیّت حقّ تعالی است.
❖ #شهادت؛ نقطۀ یکی شدنِ شاهد با مشهود است.
❖ #وفا ؛ وفایِ به عهد است. که خداوند میفرماید 💎【 أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ】💎 (به عهدم وفا کنید به عهدتان وفا میکنم./بقره ۴۰). که فرمودند: «عهد الله؛ ولایت علی بن ابیطالب(؏) است» (📚البرهان ج ۱، ص ۲۰۰).
که حضرات ائمۀ اطهار(؏) میفرمایند 🔻『 نحن عهد الله』🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص۲۲۱).
#عهد_الله مقامِ شامخ ولایت است. که ظهور ولایت، توحید است.
ولایت و توحید، یک حقیقت هستند. که باطن و جلال؛ ولایت است. و ظاهر و جمال؛ توحید است. که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند :
🔻『نحن أصل كل خير و من فروعنا كل برّ، فمن البرّ؛ التوحيد』🔺
ما اصلِ تمام خوبیها هستیم و همۀ نیکیها از فروعات ماست. پس یکی از آن نیکیها توحید است.
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۸، ص۲۴۲)
💠 عهد؛ ولایت است و وفا؛ توحید است.
پس :
دائماً ولایت، به توحید ظاهر میشود، و توحید، به ولایت برمیگردد.
در مورد وفا و عهدِ نسبی که در امور دنیوی از آن صحبت میشود؛ عهد ، چیزی است و وفا، چیزی دیگر. دوئیت؛ نفسِ تخلّف است. و در اصل؛ دنیا، کثرات و امور مربوط به آن، نفسِ «بد عهدی» و تخلّف است، و «خانه از پایبست ویران است»!
پس؛
اگر اهل دنیا، تمام تلاش خود را برای خوش عهد بودن انجام دهند، به نفسِ اینکه از وحدانیّت حضرتِ احد یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) جدا هستند، بد عهد و بی وفایند.
حضرت أحد(عظم شأنه) به نَفْس و وحدانیّتِ خویش - یعنی شخصِ حضراتِ آل الله(ع) -؛ ذاتاً، صفتاً، و افعالاً، یکجا و در کلمهی واحده؛🔹《وَفِيُّ الْعَهْد》 🔹است (📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص: ۵۶۰). که 《وفی العهد》 بودنِ باریتعالی، فراتر از این است که صرفاً بیان شود؛ وفایِ به عهد «میکند». بلکه چون ذات و نفس امور، انشائی از نفس واحدۀ الهی است؛ پس 《وفی العهد》 بودن حضرت أحد، ذاتاً محقّق است و از آن ذات، صفتاً و افعالاً نیز در ظهور میآید.
◙ وفای مطلق و عهدِ مطلق، حقیقتِ واحد هستند که حقیقتِ حضرتِ أحد میباشند. که در باطن (جلال)؛ عهد است و در ظاهر (جمال)؛ وفا.
و چون وحدتِ حقیقی دارند، دوئیتی ملحوظ نیست که احتمالِ تخلّف باشد. پس؛ تخلّف ناپذیر است.
🔳 «العهد»؛ عهدِ مطلق است که آن، عهد الله ، یعنی ولایت حضرت أحد است. که ولایت حضرت أحد، به عینِ ذات اوست.
✾《وفی العهد》 بودنِ حضرتِ احدی المعنا (جلّ جلاله)، در وحدتِ وفا و عهد با ذات باریتعالی، و به #عین_شخصی او بایستی دیده شود.
یعنی ولایت و توحید، عینِ شخصیِ یکدیگرند.
⇦ پس ؛
⚜️ اگر عهد و وفا، حقیقی باشد؛
◆ عهد (ولایت) به جلوۀ وفا در ظهور میآید (که آن، اضمحلالِ جلال در جمال است) .
◆ و وفایِ به عهد، در بطون میآید (که آن، اضمحلالِ جمال در جلال است).
⧒ اگر کسی عهدی کرد، مأمور به ظاهر کردنِ عهد خویش است. که ظاهر کردنِ عهد، وفاست.
یعنی عهد، به وفا ظاهر میشود.
و در همان نقطه که وفا میکند، به عهد خویش بازمیگردد.
♦️«وفا کردنِ به عهد» یعنی؛ یگانه و جمع شدن با عهد. که این جمع شدن و یگانگی، چیزی از #توحید است. اگر عهدی بکند و آنرا رها کند، این مقابل جمعِ توحیدی است و تمام، تشتّت و کثرت و پریشانی است.
«وفای به عهد»، جمع کنندۀ عاهِد (عهد کننده) در جهت معهود (عهد شده) است.
پس ؛ وفا ؛ 🔹『التوحيد شهادة أن لا إله إلّا الله』🔹 است.
بیان شد که؛ وفا به معنایِ «تمام کردن» است.
#عهد ؛ آغاز کردن، و #وفا ؛ تمام کردنِ است.
وقتی عهد ظاهر و ترسیم شد (قوس نزول)، وفا ؛ تمام کنندۀ این سیر و تجمیع آن است (قوس صعود).
وفا؛ تشتّت و کثرت و جمال عهدِ ظاهر شده را ، به وحدت و جلال و باطن جمع میکند. این جمع کردن، جمعِ اطلاقی است که همانا «توحید» است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🔰 قدم سوّم : وفای مطلق و مطلقِ وفا ➣●•
#وفا در لغت به معنای «تمام کردن» است.
🔶 حقیقتِ وفا چیست ؟
🔷 حضرت مولی امیرالمؤمنین (ع) از حضرت رسول اکرم (ص) سؤال میفرمایند:
『 مَا الْوَفَاء』 ؟ (وفا چیست؟)
حضرتشان (ص) پاسخ میفرمایند :
🔹『 التَّوْحِيدُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه 』🔹
توحید است. شهادت اینکه نیست خدایی جز الله .
(📚 بحار الأنوار،ج۳۵،ص۳۸۳)
(✅ نکته: این سوالِ جلالیِ علوی -ع-، و این پاسخِ جمالیِ محمّدی-ص- ؛ جلوۀ انشاءِ «وفا» و ظاهر ساختن آن، در عوالِم هستی است)
👈 تمام آنچه که از معنا و مفهوم #وفا در ذهن و تصوّر داریم، ظهورِ توحید است.
امّا چطور ؟
❖ #توحید؛ وحدانیّت حقّ تعالی است.
❖ #شهادت؛ نقطۀ یکی شدنِ شاهد با مشهود است.
❖ #وفا ؛ وفایِ به عهد است. که خداوند میفرماید 💎【 أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ】💎 (به عهدم وفا کنید به عهدتان وفا میکنم./بقره ۴۰). که فرمودند: «عهد الله؛ ولایت علی بن ابیطالب(؏) است» (📚البرهان ج ۱، ص ۲۰۰).
که حضرات ائمۀ اطهار(؏) میفرمایند 🔻『 نحن عهد الله』🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص۲۲۱).
#عهد_الله مقامِ شامخ ولایت است. که ظهور ولایت، توحید است.
ولایت و توحید، یک حقیقت هستند. که باطن و جلال؛ ولایت است. و ظاهر و جمال؛ توحید است. که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند :
🔻『نحن أصل كل خير و من فروعنا كل برّ، فمن البرّ؛ التوحيد』🔺
ما اصلِ تمام خوبیها هستیم و همۀ نیکیها از فروعات ماست. پس یکی از آن نیکیها توحید است.
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۸، ص۲۴۲)
💠 عهد؛ ولایت است و وفا؛ توحید است.
پس :
دائماً ولایت، به توحید ظاهر میشود، و توحید، به ولایت برمیگردد.
در مورد وفا و عهدِ نسبی که در امور دنیوی از آن صحبت میشود؛ عهد ، چیزی است و وفا، چیزی دیگر. دوئیت؛ نفسِ تخلّف است. و در اصل؛ دنیا، کثرات و امور مربوط به آن، نفسِ «بد عهدی» و تخلّف است، و «خانه از پایبست ویران است»!
پس؛
اگر اهل دنیا، تمام تلاش خود را برای خوش عهد بودن انجام دهند، به نفسِ اینکه از وحدانیّت حضرتِ احد یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) جدا هستند، بد عهد و بی وفایند.
حضرت أحد(عظم شأنه) به نَفْس و وحدانیّتِ خویش - یعنی شخصِ حضراتِ آل الله(ع) -؛ ذاتاً، صفتاً، و افعالاً، یکجا و در کلمهی واحده؛🔹《وَفِيُّ الْعَهْد》 🔹است (📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص: ۵۶۰). که 《وفی العهد》 بودنِ باریتعالی، فراتر از این است که صرفاً بیان شود؛ وفایِ به عهد «میکند». بلکه چون ذات و نفس امور، انشائی از نفس واحدۀ الهی است؛ پس 《وفی العهد》 بودن حضرت أحد، ذاتاً محقّق است و از آن ذات، صفتاً و افعالاً نیز در ظهور میآید.
◙ وفای مطلق و عهدِ مطلق، حقیقتِ واحد هستند که حقیقتِ حضرتِ أحد میباشند. که در باطن (جلال)؛ عهد است و در ظاهر (جمال)؛ وفا.
و چون وحدتِ حقیقی دارند، دوئیتی ملحوظ نیست که احتمالِ تخلّف باشد. پس؛ تخلّف ناپذیر است.
🔳 «العهد»؛ عهدِ مطلق است که آن، عهد الله ، یعنی ولایت حضرت أحد است. که ولایت حضرت أحد، به عینِ ذات اوست.
✾《وفی العهد》 بودنِ حضرتِ احدی المعنا (جلّ جلاله)، در وحدتِ وفا و عهد با ذات باریتعالی، و به #عین_شخصی او بایستی دیده شود.
یعنی ولایت و توحید، عینِ شخصیِ یکدیگرند.
⇦ پس ؛
⚜️ اگر عهد و وفا، حقیقی باشد؛
◆ عهد (ولایت) به جلوۀ وفا در ظهور میآید (که آن، اضمحلالِ جلال در جمال است) .
◆ و وفایِ به عهد، در بطون میآید (که آن، اضمحلالِ جمال در جلال است).
⧒ اگر کسی عهدی کرد، مأمور به ظاهر کردنِ عهد خویش است. که ظاهر کردنِ عهد، وفاست.
یعنی عهد، به وفا ظاهر میشود.
و در همان نقطه که وفا میکند، به عهد خویش بازمیگردد.
♦️«وفا کردنِ به عهد» یعنی؛ یگانه و جمع شدن با عهد. که این جمع شدن و یگانگی، چیزی از #توحید است. اگر عهدی بکند و آنرا رها کند، این مقابل جمعِ توحیدی است و تمام، تشتّت و کثرت و پریشانی است.
«وفای به عهد»، جمع کنندۀ عاهِد (عهد کننده) در جهت معهود (عهد شده) است.
پس ؛ وفا ؛ 🔹『التوحيد شهادة أن لا إله إلّا الله』🔹 است.
بیان شد که؛ وفا به معنایِ «تمام کردن» است.
#عهد ؛ آغاز کردن، و #وفا ؛ تمام کردنِ است.
وقتی عهد ظاهر و ترسیم شد (قوس نزول)، وفا ؛ تمام کنندۀ این سیر و تجمیع آن است (قوس صعود).
وفا؛ تشتّت و کثرت و جمال عهدِ ظاهر شده را ، به وحدت و جلال و باطن جمع میکند. این جمع کردن، جمعِ اطلاقی است که همانا «توحید» است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
👁🗨 دریافت ولایت و توحید، چشمان وحدتبین میطلبد تا بیابد که هرکس در عالم، عهدی میبندد، این عهد هر چه باشد، چیزی از عهدِ مطلق است که عهد مطلق یعنی «عهد الله»؛ ولایت حضرات آل الله (ع) میباشد.
حتی بت پرست و کافر و منکرِ ولایت، تحت ولایت حضرات آل الله (ع) است و از سیطرۀ حکومت آل الله(ع) گریزی نیست که 🔸『لا يمكن الفرار من حكومتك』🔸(دعای کمیل؛ 📚مصباح المتهجد، ج۲، ص: ۸۴۵) و 💎『وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ وَلِيٍّ «مِنْ بَعْدِهِ»』💎 (و هر که را كه خدا گمراه كند، ولیّى جز او نخواهد داشت؛ شوری ۴۴).
🔰 قدم چهارم : اسمِ «وفی» ؛نقطۀ ایثارِ اسماء الهی ➣●•
❀ هر فعلی و امرِ وجودی، ظهورِ اسمی از اسماء حضرت حقّ است.
عالَم وجود، عالَم اسماء الله است.
بدین صورت که اسم مستأثِر از باطن البواطنِ ذات، به اثر و در پِیِ ذات، جلوه کرده و سایر اسماءِ حقّ، ظهوراتِ آن است.
«اعظم بودنِ» اسماء الله، از آنجائی است که در تَعَیُّنِ «اسم» نیست. بلکه هر اسمی از اسماء الله، در نقطهای که تمام تعیّناتِ اسمی را از آن مندک بدانی، «اعظم» است که حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند :
اسمِ اللّهِ الأَعظَمِ ؛
🔻『 كُلُّ اسمٍ مِن أسماءِ اللّه
فَفَرِّغ قَلبَكَ عَن كُلِّ ما سِواهُ، وَادعُهُ بِأَيِّ اسمٍ شِئتَ،
فَلَيسَ فِي الحَقيقَةِ للّهِِ اسمٌ دونَ اسمٍ بَل هُوَ الواحِدُ القَهّارُ』 🔺
هر اسمی از اسمهاى خدا [اسم اعظم است].
پس، قلبت را از هر آنچه جز اوست، خالى گردان و به هر اسمى (از اسماء الله) كه خواستى، او را بخوان؛
چرا كه در حقيقت، خداوند، اسمی دون اسم دیگر ندارد. بلكه او واحدِ قهّار است.
(📚 مستدرك الوسائل، ج۵، ص: ۲۷۲)
خوب دقّت بفرمائید :
👈 🔶«اعظم بودنِ» اسماء الله؛ آن نقطۀ ایثارِ اسماء الله در اسمِ مستأثِر است. 🔶
(نکته: "ایثار" ؛ مصدرِ باب افعال از ریشۀ "اثر" است)
◆ ایثارِ اسم؛ نفیِ اسم بودنِ اسم، در جهتِ مسمّاست.
یعنی آن حالی که اسم، در تعیّنِ اسم نباشد ("اسم بما هوَ اسم" را رها کند) ، بلکه فانیِ در لا تعیّنیِ مسمّا گردد (یعنی "اسم بما هو مسمّا" گردد)؛ آنْ «اعظم بودنِ» اسم است. که این، نقطۀ شهود و شهادتِ اسم، در مسمّاست که شاهد و مشهود، در نقطۀ «شهید»، به وحدتِ حقیقی، جمعاند.
(⚠️ با دقّت همراهی بفرمائید چون نکات و سخن در این اشارات، بسیار است)
اسماء الله، بالذات چنیناند و همۀ اعظم میباشند.
🔳 در حدیث میفرمایند (ع) :
☀️" لنا حالات مع اللَّه؛ نحن هو، و هو نحن، و هو هو، و نحن نحن " ☀️
برای ما با خدا حالات هست؛ ما اوئیم، و او ماست، و در حالیکه او اوست، و ما مائیم.
(📚مكيال المكارم، ج ۲، ص ۲۹۵)
کسانی که این حقیقت را در مراتب وجودی خویش درک نمایند، در آن مرتبۀ درک شده، صاحبانِ اسم اعظماند.
✅ دقّت بفرمائید :
🔲 《وَفِي》 ؛ از اسماء حضرت حقّ تعالی است (『 يَا وَفِي』 / 📜 جوشن کبیر ).
👈🔶در بین اسماء باریتعالی، اسمِ 《 وَفِي》 ؛ نقطۀ ایثار و برگشتِ همۀ اسماء الهی به اسمِ مستأثِر است. 🔶
اسم مستأثِر حضرت حقّ تعالی که تمام اسماء الهی ظهوراتِ آن است، اسمی است که از باطن ولایة الله تا اَدنیٰ مرتبۀ ظهور، به اسماءِ مختلفۀ حقّ، ظاهر شده است.
و آن اسم، "وَلیّ" است.
که از جلال و سلطۀ خویش، فقط نامی از آن برده میشود و معنا کردنِ آن ممکن نیست بلکه گاهی آثار آن را معنا مینمایند.
🔸 اگر به دنبالِ حقیقتِ الوهیّت و معبودیّت و ربوبیّت و خالقیت و رازقیّت و سایر اسماء هستیم، بدانیم :
◉ الوهیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "اله" است.
◉ معبودیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "معبود" است.
◉ ربوبیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "ربّ" است.
◉ خالقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "خالق" است.
◉ رازقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "رزّاق" است.
و قسّ عَلیٰ هذا ...
❀ همۀ اسماء الله، جلواتِ اسمِ "ولیّ" است.
و ...
🍃 #وفا ؛ نقطۀ ایثار و برگشت و اتصالِ مطلقۀ تمام اسماء الهی، به اسمِ «ولیّ» است.
👈 🔶حقیقتِ «صِرف الربط بودنِ» تمام اسماء الهی با اسمِ "ولیّ" ، اسمِ "وَفی" است. 🔶
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
👁🗨 دریافت ولایت و توحید، چشمان وحدتبین میطلبد تا بیابد که هرکس در عالم، عهدی میبندد، این عهد هر چه باشد، چیزی از عهدِ مطلق است که عهد مطلق یعنی «عهد الله»؛ ولایت حضرات آل الله (ع) میباشد.
حتی بت پرست و کافر و منکرِ ولایت، تحت ولایت حضرات آل الله (ع) است و از سیطرۀ حکومت آل الله(ع) گریزی نیست که 🔸『لا يمكن الفرار من حكومتك』🔸(دعای کمیل؛ 📚مصباح المتهجد، ج۲، ص: ۸۴۵) و 💎『وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ وَلِيٍّ «مِنْ بَعْدِهِ»』💎 (و هر که را كه خدا گمراه كند، ولیّى جز او نخواهد داشت؛ شوری ۴۴).
🔰 قدم چهارم : اسمِ «وفی» ؛نقطۀ ایثارِ اسماء الهی ➣●•
❀ هر فعلی و امرِ وجودی، ظهورِ اسمی از اسماء حضرت حقّ است.
عالَم وجود، عالَم اسماء الله است.
بدین صورت که اسم مستأثِر از باطن البواطنِ ذات، به اثر و در پِیِ ذات، جلوه کرده و سایر اسماءِ حقّ، ظهوراتِ آن است.
«اعظم بودنِ» اسماء الله، از آنجائی است که در تَعَیُّنِ «اسم» نیست. بلکه هر اسمی از اسماء الله، در نقطهای که تمام تعیّناتِ اسمی را از آن مندک بدانی، «اعظم» است که حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند :
اسمِ اللّهِ الأَعظَمِ ؛
🔻『 كُلُّ اسمٍ مِن أسماءِ اللّه
فَفَرِّغ قَلبَكَ عَن كُلِّ ما سِواهُ، وَادعُهُ بِأَيِّ اسمٍ شِئتَ،
فَلَيسَ فِي الحَقيقَةِ للّهِِ اسمٌ دونَ اسمٍ بَل هُوَ الواحِدُ القَهّارُ』 🔺
هر اسمی از اسمهاى خدا [اسم اعظم است].
پس، قلبت را از هر آنچه جز اوست، خالى گردان و به هر اسمى (از اسماء الله) كه خواستى، او را بخوان؛
چرا كه در حقيقت، خداوند، اسمی دون اسم دیگر ندارد. بلكه او واحدِ قهّار است.
(📚 مستدرك الوسائل، ج۵، ص: ۲۷۲)
خوب دقّت بفرمائید :
👈 🔶«اعظم بودنِ» اسماء الله؛ آن نقطۀ ایثارِ اسماء الله در اسمِ مستأثِر است. 🔶
(نکته: "ایثار" ؛ مصدرِ باب افعال از ریشۀ "اثر" است)
◆ ایثارِ اسم؛ نفیِ اسم بودنِ اسم، در جهتِ مسمّاست.
یعنی آن حالی که اسم، در تعیّنِ اسم نباشد ("اسم بما هوَ اسم" را رها کند) ، بلکه فانیِ در لا تعیّنیِ مسمّا گردد (یعنی "اسم بما هو مسمّا" گردد)؛ آنْ «اعظم بودنِ» اسم است. که این، نقطۀ شهود و شهادتِ اسم، در مسمّاست که شاهد و مشهود، در نقطۀ «شهید»، به وحدتِ حقیقی، جمعاند.
(⚠️ با دقّت همراهی بفرمائید چون نکات و سخن در این اشارات، بسیار است)
اسماء الله، بالذات چنیناند و همۀ اعظم میباشند.
🔳 در حدیث میفرمایند (ع) :
☀️" لنا حالات مع اللَّه؛ نحن هو، و هو نحن، و هو هو، و نحن نحن " ☀️
برای ما با خدا حالات هست؛ ما اوئیم، و او ماست، و در حالیکه او اوست، و ما مائیم.
(📚مكيال المكارم، ج ۲، ص ۲۹۵)
کسانی که این حقیقت را در مراتب وجودی خویش درک نمایند، در آن مرتبۀ درک شده، صاحبانِ اسم اعظماند.
✅ دقّت بفرمائید :
🔲 《وَفِي》 ؛ از اسماء حضرت حقّ تعالی است (『 يَا وَفِي』 / 📜 جوشن کبیر ).
👈🔶در بین اسماء باریتعالی، اسمِ 《 وَفِي》 ؛ نقطۀ ایثار و برگشتِ همۀ اسماء الهی به اسمِ مستأثِر است. 🔶
اسم مستأثِر حضرت حقّ تعالی که تمام اسماء الهی ظهوراتِ آن است، اسمی است که از باطن ولایة الله تا اَدنیٰ مرتبۀ ظهور، به اسماءِ مختلفۀ حقّ، ظاهر شده است.
و آن اسم، "وَلیّ" است.
که از جلال و سلطۀ خویش، فقط نامی از آن برده میشود و معنا کردنِ آن ممکن نیست بلکه گاهی آثار آن را معنا مینمایند.
🔸 اگر به دنبالِ حقیقتِ الوهیّت و معبودیّت و ربوبیّت و خالقیت و رازقیّت و سایر اسماء هستیم، بدانیم :
◉ الوهیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "اله" است.
◉ معبودیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "معبود" است.
◉ ربوبیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "ربّ" است.
◉ خالقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "خالق" است.
◉ رازقیّت؛ ظهورِ "ولیّ" ، به جلوۀ اسمِ "رزّاق" است.
و قسّ عَلیٰ هذا ...
❀ همۀ اسماء الله، جلواتِ اسمِ "ولیّ" است.
و ...
🍃 #وفا ؛ نقطۀ ایثار و برگشت و اتصالِ مطلقۀ تمام اسماء الهی، به اسمِ «ولیّ» است.
👈 🔶حقیقتِ «صِرف الربط بودنِ» تمام اسماء الهی با اسمِ "ولیّ" ، اسمِ "وَفی" است. 🔶
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
♻️ جمع بندی:
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم:
🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حُکّامی (منظور؛ حضرات آلالله ع) که مقام حقّ تعالی را بپاداشتند، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود (که قطعاً خداوند در هر مکانی هست).
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج۹۹، ص: ۱۱۶)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیرِ حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص۴۶۳).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج۴، ص: ۵۰۰).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي أنت» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
🌀 (به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر ۷۱ حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
✾ از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ ۸)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🦋🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
♻️ جمع بندی:
ذاتِ غیب الغیوبی حضرت حقّ، چون از ملئیتِ خود، سر بر آستانِ شهود کشَد، به اسماء الحُسنایش ظاهر گردد که در اذن دخول دوّم مشاهد مشرفه (مفاتیح الجنان) میخوانیم:
🔸〖 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِحُكَّامٍ «يَقُومُونَ مَقَامَهُ» لَوْ كَانَ حَاضِرا فِي الْمَكَان〗🔸
شکر خدایی را که بر ما منّت گذاشت به حُکّامی (منظور؛ حضرات آلالله ع) که مقام حقّ تعالی را بپاداشتند، اگر خدا حاضر در این مکان (یعنی حرم مطهر حضرات ؏ - یعنی کربلایِ معلّیٰ) بود (که قطعاً خداوند در هر مکانی هست).
(📚 بحار الأنوار ، ط - بيروت، ج۹۹، ص: ۱۱۶)
💢 هفتاد و دو حرفِ اسم اعظم، به هفتاد و دو یار ابا عبد الله (ع) جلوهگری میکند.
ایثار، وفا و فنای تمام اسماء در اسمِ مستأثر، و از آن در ذات حضرت حقّ، به اسمِ 《 الوفی》 و جلوۀ 《 الوفی》 در حضرتِ وفا، اباالفضل العباس(ع) ترسیم کنندۀ کرب و بلایِ مَصارع العشّاق است. کربلائی که جانِ کعبهای است که دحو الارضِ تعیّنات از تحتِ آن است و عالَم اسماء ، جلواتِ این سیرِ حقیقی و کمالی و لُبّی است.
این مهمّ ، رشحهای از مقامات آنْ والا مقام، و آنْ عالی جناب، حقیقتِ اسمِ «الوفی»، قمرِ منیر بنی هاشم، حضرت ابا الفضل العباس روحی فداه است.
که سرور مطلقِ شهدایند که تمام شهدایِ اوّلین و آخرین به دلدادگی و سرسپردگیِ در ایشان، غبطۀ مقام حضرتشان را میخورند که در حدیث است 🔻『 مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ الشُّهَدَاءِ يَوْمَ الْقِيَامَة』🔺 (📚 الأمالي، للصدوق، ص۴۶۳).
🍃 تمامِ وفا، حضرت ابا الفضل العباس (ع) را در حدیث پدر بزرگوارشان، حضرتِ ولیّ الله الاعظم ، مولی امیرالمؤمنین علیه السلام بشناسیم که میفرمایند:
💠〖 الوفاء ؛ توأم الامانة و زين الأخوّة〗💠
وفا؛ با امانت تواَم است و زینت برادری است.
(📚 غرر الحکم)
•●• که #امانت ؛ ولایت است که از مسمّا تا اسماء را گرفته است ("الأمانة: الولاية" /📚 البرهان، ج۴، ص: ۵۰۰).
•●• و #اخوت را در کربلا نظر کن که حضرت《نفس الله تعالی》 ، ابا عبد الله الحسین (ع)، به حضرت عبد صالح ابا الفضل العباس (ع) میفرمایند:
🔆 『 ارکب «بنفسي أنت» یا اَخــي』 🔆
الله اکبر از این کلام !
الله اکبر از حضرت وفا ، اخ الحسین (ع) ، ابا الفضل العباس (ع)...
🌀 (به قصدِ رعایت؛ شرحِ این عبارت، به تلویحِ لقبی که گذشت، گذشت!
«مجملش گفتم نکردم زان بیان
ورنه هم افهام سوزد هم زبان»)
اگر حقیقت وفا در عالم نباشد، جمع بین اسماء و ذات نخواهد شد.
#وفا ؛ اتصال بین اسماء و ذات است. حقیقتی ازلی و ابدی که در کربلایِ معلّیٰ پرده از آن برداشته شد.
⚜️ حضرت ابا الفضل العباس (ع) مقامِ اتصالِ ذات (اسم مستأثر)، با حرفْ حرفِ اسم اعظم هستند.
که دستانِ مبارکِ حضرتشان، رابطۀ باطن البواطن تا ظاهر الظواهر است.
حضرت ابا الفضل العباس (ع)، [به وحدتِ شخصی]، با دستی بر اسمِ مستأثِر، و دستی بر ۷۱ حرفِ اسمِ اعظم ؛ صِرف الربطِ حروفِ اسم اعظم، با اسم مستأثر میباشند (حقیقتِ ذات). و واسطۀ فنایِ اسم اعظم و ذات غیب الغیوبی حقّاند.
✾ از این رو؛
دشمنانِ آن والا مقام، به مقامِ اتصالِ مطلقه شمشیر کشیدند. و آن ملعونهایِ ازل و ابد، قصد کردند تا با قطعِ دستانِ مبارکِ حضرتِ وفا (ع)، حقیقتِ ربطِ خفا و جلوَت حقّ تعالی را منقطع سازند.
غافل از اینکه :
◼️【 يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ
👈 و اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ】🔆
میخواهند نور خدا را با دهانهای خود خاموش كنند،
امّا خدا كاملكنندۀ نور خويش است، هر چند كافران خوش نداشته باشند.
(سورۀ صف ، آیۀ ۸)
الا لعنة الله عَلَی الظالمین.
ساغرین ابرویِ پیوستۀ او مَحوَم کرد
هر که را نیستی افزود، به هستی پیوست
شاهِ اخوان صفا ، ماهِ بنیهاشم اوست
شد در او «صورت» و «معنی» به حقیقت پیوست
ساقی بادۀ توحید و معارف ، عــبّـــــاس
شاهد بزم ِ ازل ، شمعِ شبستانِ اَلـَـست
(شعر از مرحوم شیخ محمّد حسین غروی اصفهانی)
#یوم_الطفوف_سخن_پنجم
🦋🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.