Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِ هستیآفرین را خم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ انسیه و الانسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است، و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید. که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ شدّت است.
نارِ وحدت؛ همان آتش حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش بغض است.
🔲
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِ هستیآفرین را خم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ انسیه و الانسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است، و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید. که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ شدّت است.
نارِ وحدت؛ همان آتش حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش بغض است.
🔲
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔅
🔆 شمسِ سپهر حقیقت، قمرِ مُنیر طریقت، نجمِ رهنمایِ شریعت،
صدرنشینِ کرّارِ وجود، سِلسِلهجُنبانِ بود و نبود،
تنزیلی از او «ممسوسٌ في ذات»، و بارقۀ آن «لَنا حالات»،
سلطانِ قدرتِ مطلقه، قدیر و قادر و مقتدر،
نفسِ واحدِ الهی، «لیسَ» او را «کما هي»،
قائلِ قولِ «أنا الله»، فاعلِ فعلِ «هَدی الله»،
شاهد و مشهود و شهادت، عابد و معبود و عبادت،
شخصِ اطلاق و ولایت، مبدأ حقّ و نبوّت،
منتها رغبتِ راغبین، غایتِ مطلوبِ طالبین،
حضرتِ مولی و مقتدای محضه، امیرِ مؤمنان، علی بن ابیطالب علیه افضل صلوات المصلّین، بذلِ جاه نموده و میفرمایند:
◣『 أنا اَصغَرُ مِنْ رَبّی بِسَنَتَیْن』◥
من دو سال از پروردگارم کوچکتر هستم.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج38، ص: 278)
🍂 اهل دنیا، اصحابِ ایّامِ ظاهرند! و از این رو؛ عُمْر را به ازدیادِ سنواتِ ظاهر میدانند. در حالیکه اگر کسی هزاران سال هم به ظاهر، عمر کند، این سنوات، طولِ عمر اوست و نه حقیقت آن.
حضراتِ ائمه اطهار(؏) عُمْرِ حقیقی، یعنی ازلیّت و قدمت و اصالتِ قدیم بودنِ حضرت قدیمِ مطلق(جلّ جلاله) میباشند که در زیارت حضرت 『أَصْلُ كُلِّ خَيْر؛ 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج8، ص: 242』 مولی امیرالمؤمنین(علیه السلام) میخوانیم:
.
🔻〖 السَّلَامُ عَلَى الْأَصْلِ الْقَدِيم〗🔺
سلام بر اصلِ قدیمِ مطلق.
(📚المزار الكبير- لابن المشهدي، ص: 217)
👈 حضراتِ ائمه اطهار(؏)، اصالتِ قدمت حضرت باریتعالی هستند.
که قدمتِ باریتعالی، #عمر_حقیقی است. و عمرهایِ واقعی، «تعمیر»، مدّ الظلّ، و ظهورِ عمر حقیقی است.
سال و سَنهٔ حقیقی؛ به فرمایشِ قرآن 【عِنْدَ اللَّه؛ توبه، 36】 است و آن، شخصِ دوازده ماهِ حقیقی است که؛ 【اثْنا عَشَرَ شَهْراً في كِتابِ اللَّه؛ توبه 36】 که به نصّ روایات؛ شخصِ حضرات دوازده امام (علیهم السلام) هستند(📚البرهان في تفسير القرآن، ج2، ص: 774).
🔰 بنابراین؛
◉ سَنهٔ حقیقی؛ جلوۀ عمرِ حقیقی، قِدمت حضرت باری(عزّوجلّ)،یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) میباشند.
که سَنه حقیقی، هویّتِ حضرتِ «قدیم» (جلّ جلاله) است که همۀ ماسوایِ «نَفْس الله تعالی»(ع)، مُعَمَّر در آن هستند که 【وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ؛ و هر كه را عمر دهيم، در [شخصِ] «الخلق»(ع) او را برگردانیم؛ سورۀ 36،آیۀ 68】 و به سویِ آن مبدأ و منتهایِ مطلقه- که وصفی از اوصافش 『إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ؛ بازگشتِ خلق به سوی شما آل الله ع است؛ جامعۀ کبیره- 📚من لا يحضره الفقيه، ج2، ص: 612』 است- دائماً در رجعتند که؛【إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ؛ بقره 156】.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🔆 شمسِ سپهر حقیقت، قمرِ مُنیر طریقت، نجمِ رهنمایِ شریعت،
صدرنشینِ کرّارِ وجود، سِلسِلهجُنبانِ بود و نبود،
تنزیلی از او «ممسوسٌ في ذات»، و بارقۀ آن «لَنا حالات»،
سلطانِ قدرتِ مطلقه، قدیر و قادر و مقتدر،
نفسِ واحدِ الهی، «لیسَ» او را «کما هي»،
قائلِ قولِ «أنا الله»، فاعلِ فعلِ «هَدی الله»،
شاهد و مشهود و شهادت، عابد و معبود و عبادت،
شخصِ اطلاق و ولایت، مبدأ حقّ و نبوّت،
منتها رغبتِ راغبین، غایتِ مطلوبِ طالبین،
حضرتِ مولی و مقتدای محضه، امیرِ مؤمنان، علی بن ابیطالب علیه افضل صلوات المصلّین، بذلِ جاه نموده و میفرمایند:
◣『 أنا اَصغَرُ مِنْ رَبّی بِسَنَتَیْن』◥
من دو سال از پروردگارم کوچکتر هستم.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج38، ص: 278)
🍂 اهل دنیا، اصحابِ ایّامِ ظاهرند! و از این رو؛ عُمْر را به ازدیادِ سنواتِ ظاهر میدانند. در حالیکه اگر کسی هزاران سال هم به ظاهر، عمر کند، این سنوات، طولِ عمر اوست و نه حقیقت آن.
حضراتِ ائمه اطهار(؏) عُمْرِ حقیقی، یعنی ازلیّت و قدمت و اصالتِ قدیم بودنِ حضرت قدیمِ مطلق(جلّ جلاله) میباشند که در زیارت حضرت 『أَصْلُ كُلِّ خَيْر؛ 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج8، ص: 242』 مولی امیرالمؤمنین(علیه السلام) میخوانیم:
.
🔻〖 السَّلَامُ عَلَى الْأَصْلِ الْقَدِيم〗🔺
سلام بر اصلِ قدیمِ مطلق.
(📚المزار الكبير- لابن المشهدي، ص: 217)
👈 حضراتِ ائمه اطهار(؏)، اصالتِ قدمت حضرت باریتعالی هستند.
که قدمتِ باریتعالی، #عمر_حقیقی است. و عمرهایِ واقعی، «تعمیر»، مدّ الظلّ، و ظهورِ عمر حقیقی است.
سال و سَنهٔ حقیقی؛ به فرمایشِ قرآن 【عِنْدَ اللَّه؛ توبه، 36】 است و آن، شخصِ دوازده ماهِ حقیقی است که؛ 【اثْنا عَشَرَ شَهْراً في كِتابِ اللَّه؛ توبه 36】 که به نصّ روایات؛ شخصِ حضرات دوازده امام (علیهم السلام) هستند(📚البرهان في تفسير القرآن، ج2، ص: 774).
🔰 بنابراین؛
◉ سَنهٔ حقیقی؛ جلوۀ عمرِ حقیقی، قِدمت حضرت باری(عزّوجلّ)،یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) میباشند.
که سَنه حقیقی، هویّتِ حضرتِ «قدیم» (جلّ جلاله) است که همۀ ماسوایِ «نَفْس الله تعالی»(ع)، مُعَمَّر در آن هستند که 【وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ؛ و هر كه را عمر دهيم، در [شخصِ] «الخلق»(ع) او را برگردانیم؛ سورۀ 36،آیۀ 68】 و به سویِ آن مبدأ و منتهایِ مطلقه- که وصفی از اوصافش 『إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ؛ بازگشتِ خلق به سوی شما آل الله ع است؛ جامعۀ کبیره- 📚من لا يحضره الفقيه، ج2، ص: 612』 است- دائماً در رجعتند که؛【إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ؛ بقره 156】.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ انسیه و الانسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ انسیه و الانسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ انسیه و الانسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ انسیه و الانسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔅
🔆 شمسِ سپهر حقیقت، قمرِ مُنیر طریقت، نجمِ رهنمایِ شریعت،
صدرنشینِ کرّارِ وجود، سِلسِلهجُنبانِ بود و نبود،
تنزیلی از او «ممسوسٌ في ذات»، و بارقۀ آن «لَنا حالات»،
سلطانِ قدرتِ مطلقه، قدیر و قادر و مقتدر،
نفسِ واحدِ الهی، «لیسَ» او را «کما هي»،
قائلِ قولِ «أنا الله»، فاعلِ فعلِ «هَدی الله»،
شاهد و مشهود و شهادت، عابد و معبود و عبادت،
شخصِ اطلاق و ولایت، مبدأ حقّ و نبوّت،
منتها رغبتِ راغبین، غایتِ مطلوبِ طالبین،
حضرتِ مولی و مقتدای محضه، امیرِ مؤمنان، علی بن ابیطالب علیه افضل صلوات المصلّین، بذلِ جاه نموده و میفرمایند:
◣『 أنا اَصغَرُ مِنْ رَبّی بِسَنَتَیْن』◥
من دو سال از پروردگارم کوچکتر هستم.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج38، ص: 278)
⏰ زمانی که در عالم ناسوت مطرح است؛ در ارتباط با مکان است. که با اینکه تفوّقِ بر مکان دارد، ولی در عالم دانی؛ در ارتباط با حرکتِ سیارههاست. اما عوالم فراتر از عالم ناسوت، عالم مجردات است که در قید مقیّداتی چون زمان و مکان نیست و اگر زمان برای عوالَم مافوقِ دنیا، منظور میشود؛ زمانی از جنسِ کمّیّات نیست.
خداوند، به حضرات آل الله(ع) که «صاحب الزمان» هستند، خالق زمان است و نه مقهورِ زمان. بنابراین؛ «بِسَنَتَیْن» به معنای دو سال عادی که در عُرف حاکم است، نمیباشد.
🍂 اهل دنیا، اصحابِ ایّامِ ظاهرند! و از این رو؛ عُمْر را به ازدیادِ سنواتِ ظاهر میدانند. در حالیکه اگر کسی هزاران سال هم به ظاهر، عمر کند، این سنوات، طولِ عمر اوست و نه حقیقت آن.
حضراتِ ائمه اطهار(؏) عُمْرِ حقیقی، یعنی ازلیّت و قدمت و اصالتِ قدیم بودنِ حضرت قدیمِ مطلق(جلّ جلاله) میباشند که در زیارت حضرت 『أَصْلُ كُلِّ خَيْر؛ 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج8، ص: 242』 مولی امیرالمؤمنین(علیه السلام) میخوانیم:
.
🔻〖 السَّلَامُ عَلَى الْأَصْلِ الْقَدِيم〗🔺
سلام بر اصلِ قدیمِ مطلق.
(📚المزار الكبير- لابن المشهدي، ص: 217)
👈 حضراتِ ائمه اطهار(؏)، اصالتِ قدمت حضرت باریتعالی هستند.
که قدمتِ باریتعالی، #عمر_حقیقی است. و عمرهایِ واقعی، «تعمیر»، مدّ الظلّ، و ظهورِ عمر حقیقی است.
سال و سَنهٔ حقیقی؛ به فرمایشِ قرآن 【عِنْدَ اللَّه؛ توبه، 36】 است و آن، شخصِ دوازده ماهِ حقیقی است که؛ 【اثْنا عَشَرَ شَهْراً في كِتابِ اللَّه؛ توبه 36】 که به نصّ روایات؛ شخصِ حضرات دوازده امام (علیهم السلام) هستند(📚البرهان في تفسير القرآن، ج2، ص: 774).
🔰 بنابراین؛
◉ سَنهٔ حقیقی؛ جلوۀ عمرِ حقیقی، قِدمت حضرت باری(عزّوجلّ)،یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) میباشند.
که سَنه حقیقی، هویّتِ حضرتِ «قدیم» (جلّ جلاله) است که همۀ ماسوایِ «نَفْس الله تعالی»(ع)، مُعَمَّر در آن هستند که 【وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ؛ و هر كه را عمر دهيم، در [شخصِ] «الخلق»(ع) او را برگردانیم؛ سورۀ 36،آیۀ 68】 و به سویِ آن مبدأ و منتهایِ مطلقه- که وصفی از اوصافش 『إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ؛ بازگشتِ خلق به سوی شما آل الله ع است؛ جامعۀ کبیره- 📚من لا يحضره الفقيه، ج2، ص: 612』 است- دائماً در رجعتند که؛【إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ؛ بقره 156】.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🔆 شمسِ سپهر حقیقت، قمرِ مُنیر طریقت، نجمِ رهنمایِ شریعت،
صدرنشینِ کرّارِ وجود، سِلسِلهجُنبانِ بود و نبود،
تنزیلی از او «ممسوسٌ في ذات»، و بارقۀ آن «لَنا حالات»،
سلطانِ قدرتِ مطلقه، قدیر و قادر و مقتدر،
نفسِ واحدِ الهی، «لیسَ» او را «کما هي»،
قائلِ قولِ «أنا الله»، فاعلِ فعلِ «هَدی الله»،
شاهد و مشهود و شهادت، عابد و معبود و عبادت،
شخصِ اطلاق و ولایت، مبدأ حقّ و نبوّت،
منتها رغبتِ راغبین، غایتِ مطلوبِ طالبین،
حضرتِ مولی و مقتدای محضه، امیرِ مؤمنان، علی بن ابیطالب علیه افضل صلوات المصلّین، بذلِ جاه نموده و میفرمایند:
◣『 أنا اَصغَرُ مِنْ رَبّی بِسَنَتَیْن』◥
من دو سال از پروردگارم کوچکتر هستم.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج38، ص: 278)
⏰ زمانی که در عالم ناسوت مطرح است؛ در ارتباط با مکان است. که با اینکه تفوّقِ بر مکان دارد، ولی در عالم دانی؛ در ارتباط با حرکتِ سیارههاست. اما عوالم فراتر از عالم ناسوت، عالم مجردات است که در قید مقیّداتی چون زمان و مکان نیست و اگر زمان برای عوالَم مافوقِ دنیا، منظور میشود؛ زمانی از جنسِ کمّیّات نیست.
خداوند، به حضرات آل الله(ع) که «صاحب الزمان» هستند، خالق زمان است و نه مقهورِ زمان. بنابراین؛ «بِسَنَتَیْن» به معنای دو سال عادی که در عُرف حاکم است، نمیباشد.
🍂 اهل دنیا، اصحابِ ایّامِ ظاهرند! و از این رو؛ عُمْر را به ازدیادِ سنواتِ ظاهر میدانند. در حالیکه اگر کسی هزاران سال هم به ظاهر، عمر کند، این سنوات، طولِ عمر اوست و نه حقیقت آن.
حضراتِ ائمه اطهار(؏) عُمْرِ حقیقی، یعنی ازلیّت و قدمت و اصالتِ قدیم بودنِ حضرت قدیمِ مطلق(جلّ جلاله) میباشند که در زیارت حضرت 『أَصْلُ كُلِّ خَيْر؛ 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج8، ص: 242』 مولی امیرالمؤمنین(علیه السلام) میخوانیم:
.
🔻〖 السَّلَامُ عَلَى الْأَصْلِ الْقَدِيم〗🔺
سلام بر اصلِ قدیمِ مطلق.
(📚المزار الكبير- لابن المشهدي، ص: 217)
👈 حضراتِ ائمه اطهار(؏)، اصالتِ قدمت حضرت باریتعالی هستند.
که قدمتِ باریتعالی، #عمر_حقیقی است. و عمرهایِ واقعی، «تعمیر»، مدّ الظلّ، و ظهورِ عمر حقیقی است.
سال و سَنهٔ حقیقی؛ به فرمایشِ قرآن 【عِنْدَ اللَّه؛ توبه، 36】 است و آن، شخصِ دوازده ماهِ حقیقی است که؛ 【اثْنا عَشَرَ شَهْراً في كِتابِ اللَّه؛ توبه 36】 که به نصّ روایات؛ شخصِ حضرات دوازده امام (علیهم السلام) هستند(📚البرهان في تفسير القرآن، ج2، ص: 774).
🔰 بنابراین؛
◉ سَنهٔ حقیقی؛ جلوۀ عمرِ حقیقی، قِدمت حضرت باری(عزّوجلّ)،یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) میباشند.
که سَنه حقیقی، هویّتِ حضرتِ «قدیم» (جلّ جلاله) است که همۀ ماسوایِ «نَفْس الله تعالی»(ع)، مُعَمَّر در آن هستند که 【وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ؛ و هر كه را عمر دهيم، در [شخصِ] «الخلق»(ع) او را برگردانیم؛ سورۀ 36،آیۀ 68】 و به سویِ آن مبدأ و منتهایِ مطلقه- که وصفی از اوصافش 『إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ؛ بازگشتِ خلق به سوی شما آل الله ع است؛ جامعۀ کبیره- 📚من لا يحضره الفقيه، ج2، ص: 612』 است- دائماً در رجعتند که؛【إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ؛ بقره 156】.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔅
🔆 شمسِ سپهر حقیقت، قمرِ مُنیر طریقت، نجمِ رهنمایِ شریعت،
صدرنشینِ کرّارِ وجود، سِلسِلهجُنبانِ بود و نبود،
تنزیلی از او «ممسوسٌ في ذات»، و بارقۀ آن «لَنا حالات»،
سلطانِ قدرتِ مطلقه، قدیر و قادر و مقتدر،
نفسِ واحدِ الهی، «لیسَ» او را «کما هي»،
قائلِ قولِ «أنا الله»، فاعلِ فعلِ «هَدی الله»،
شاهد و مشهود و شهادت، عابد و معبود و عبادت،
شخصِ اطلاق و ولایت، مبدأ حقّ و نبوّت،
منتها رغبتِ راغبین، غایتِ مطلوبِ طالبین،
حضرتِ مولی و مقتدای محضه، امیرِ مؤمنان، علی بن ابیطالب علیه افضل صلوات المصلّین، بذلِ جاه نموده و میفرمایند:
◣『 أنا اَصغَرُ مِنْ رَبّی بِسَنَتَیْن』◥
من دو سال از پروردگارم کوچکتر هستم.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج38، ص: 278)
⏰ زمانی که در عالم ناسوت مطرح است؛ در ارتباط با مکان است. که با اینکه تفوّقِ بر مکان دارد، ولی در عالم دانی؛ در ارتباط با حرکتِ سیارههاست. اما عوالم فراتر از عالم ناسوت، عالم مجردات است که در قید مقیّداتی چون زمان و مکان نیست و اگر زمان برای عوالِم مافوقِ دنیا، منظور میشود؛ زمانی از جنسِ کمّیّات نیست.
خداوند، به حضرات آل الله(ع) که «صاحب الزمان» هستند، خالق زمان است و نه مقهورِ زمان. بنابراین؛ «بِسَنَتَیْن» به معنای دو سال عادی که در عُرف حاکم است، نمیباشد.
🍂 اهل دنیا، اصحابِ ایّامِ ظاهرند! و از این رو؛ عُمْر را به ازدیادِ سنواتِ ظاهر میدانند. در حالیکه اگر کسی هزاران سال هم به ظاهر، عمر کند، این سنوات، طولِ عمر اوست و نه حقیقت آن.
حضراتِ ائمه اطهار(؏) عُمْرِ حقیقی، یعنی ازلیّت و قدمت و اصالتِ قدیم بودنِ حضرت قدیمِ مطلق(جلّ جلاله) میباشند که در زیارت حضرت 『أَصْلُ كُلِّ خَيْر؛ 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج8، ص: 242』 مولی امیرالمؤمنین(علیه السلام) میخوانیم:
.
🔻〖 السَّلَامُ عَلَى الْأَصْلِ الْقَدِيم〗🔺
سلام بر اصلِ قدیمِ مطلق.
(📚المزار الكبير- لابن المشهدي، ص: 217)
👈 حضراتِ ائمه اطهار(؏)، اصالتِ قدمت حضرت باریتعالی هستند.
که قدمتِ باریتعالی، #عمر_حقیقی است. و عمرهایِ واقعی، «تعمیر»، مدّ الظلّ، و ظهورِ عمر حقیقی است.
سال و سَنهٔ حقیقی؛ به فرمایشِ قرآن 【عِنْدَ اللَّه؛ توبه، 36】 است و آن، شخصِ دوازده ماهِ حقیقی است که؛ 【اثْنا عَشَرَ شَهْراً في كِتابِ اللَّه؛ توبه 36】 که به نصّ روایات؛ شخصِ حضرات دوازده امام (علیهم السلام) هستند(📚البرهان في تفسير القرآن، ج2، ص: 774).
🔰 بنابراین؛
◉ سَنهٔ حقیقی؛ جلوۀ عمرِ حقیقی، قِدمت حضرت باری(عزّوجلّ)،یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) میباشند.
که سَنه حقیقی، هویّتِ حضرتِ «قدیم» (جلّ جلاله) است که همۀ ماسوایِ «نَفْس الله تعالی»(ع)، مُعَمَّر در آن هستند که 【وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ؛ و هر كه را عمر دهيم، در [شخصِ] «الخلق»(ع) او را برگردانیم؛ سورۀ 36،آیۀ 68】 و به سویِ آن مبدأ و منتهایِ مطلقه- که وصفی از اوصافش 『إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ؛ بازگشتِ خلق به سوی شما آل الله ع است؛ جامعۀ کبیره- 📚من لا يحضره الفقيه، ج2، ص: 612』 است- دائماً در رجعتند که؛【إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ؛ بقره 156】.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🔆 شمسِ سپهر حقیقت، قمرِ مُنیر طریقت، نجمِ رهنمایِ شریعت،
صدرنشینِ کرّارِ وجود، سِلسِلهجُنبانِ بود و نبود،
تنزیلی از او «ممسوسٌ في ذات»، و بارقۀ آن «لَنا حالات»،
سلطانِ قدرتِ مطلقه، قدیر و قادر و مقتدر،
نفسِ واحدِ الهی، «لیسَ» او را «کما هي»،
قائلِ قولِ «أنا الله»، فاعلِ فعلِ «هَدی الله»،
شاهد و مشهود و شهادت، عابد و معبود و عبادت،
شخصِ اطلاق و ولایت، مبدأ حقّ و نبوّت،
منتها رغبتِ راغبین، غایتِ مطلوبِ طالبین،
حضرتِ مولی و مقتدای محضه، امیرِ مؤمنان، علی بن ابیطالب علیه افضل صلوات المصلّین، بذلِ جاه نموده و میفرمایند:
◣『 أنا اَصغَرُ مِنْ رَبّی بِسَنَتَیْن』◥
من دو سال از پروردگارم کوچکتر هستم.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج38، ص: 278)
⏰ زمانی که در عالم ناسوت مطرح است؛ در ارتباط با مکان است. که با اینکه تفوّقِ بر مکان دارد، ولی در عالم دانی؛ در ارتباط با حرکتِ سیارههاست. اما عوالم فراتر از عالم ناسوت، عالم مجردات است که در قید مقیّداتی چون زمان و مکان نیست و اگر زمان برای عوالِم مافوقِ دنیا، منظور میشود؛ زمانی از جنسِ کمّیّات نیست.
خداوند، به حضرات آل الله(ع) که «صاحب الزمان» هستند، خالق زمان است و نه مقهورِ زمان. بنابراین؛ «بِسَنَتَیْن» به معنای دو سال عادی که در عُرف حاکم است، نمیباشد.
🍂 اهل دنیا، اصحابِ ایّامِ ظاهرند! و از این رو؛ عُمْر را به ازدیادِ سنواتِ ظاهر میدانند. در حالیکه اگر کسی هزاران سال هم به ظاهر، عمر کند، این سنوات، طولِ عمر اوست و نه حقیقت آن.
حضراتِ ائمه اطهار(؏) عُمْرِ حقیقی، یعنی ازلیّت و قدمت و اصالتِ قدیم بودنِ حضرت قدیمِ مطلق(جلّ جلاله) میباشند که در زیارت حضرت 『أَصْلُ كُلِّ خَيْر؛ 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج8، ص: 242』 مولی امیرالمؤمنین(علیه السلام) میخوانیم:
.
🔻〖 السَّلَامُ عَلَى الْأَصْلِ الْقَدِيم〗🔺
سلام بر اصلِ قدیمِ مطلق.
(📚المزار الكبير- لابن المشهدي، ص: 217)
👈 حضراتِ ائمه اطهار(؏)، اصالتِ قدمت حضرت باریتعالی هستند.
که قدمتِ باریتعالی، #عمر_حقیقی است. و عمرهایِ واقعی، «تعمیر»، مدّ الظلّ، و ظهورِ عمر حقیقی است.
سال و سَنهٔ حقیقی؛ به فرمایشِ قرآن 【عِنْدَ اللَّه؛ توبه، 36】 است و آن، شخصِ دوازده ماهِ حقیقی است که؛ 【اثْنا عَشَرَ شَهْراً في كِتابِ اللَّه؛ توبه 36】 که به نصّ روایات؛ شخصِ حضرات دوازده امام (علیهم السلام) هستند(📚البرهان في تفسير القرآن، ج2، ص: 774).
🔰 بنابراین؛
◉ سَنهٔ حقیقی؛ جلوۀ عمرِ حقیقی، قِدمت حضرت باری(عزّوجلّ)،یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) میباشند.
که سَنه حقیقی، هویّتِ حضرتِ «قدیم» (جلّ جلاله) است که همۀ ماسوایِ «نَفْس الله تعالی»(ع)، مُعَمَّر در آن هستند که 【وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ؛ و هر كه را عمر دهيم، در [شخصِ] «الخلق»(ع) او را برگردانیم؛ سورۀ 36،آیۀ 68】 و به سویِ آن مبدأ و منتهایِ مطلقه- که وصفی از اوصافش 『إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ؛ بازگشتِ خلق به سوی شما آل الله ع است؛ جامعۀ کبیره- 📚من لا يحضره الفقيه، ج2، ص: 612』 است- دائماً در رجعتند که؛【إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ؛ بقره 156】.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
⭕️ پاسخی علمی تحقیقی به ادعای واهی گرگیج ملعون درباره ازدواج جناب شهربانو
اصل ازدواج #امام_حسین علیهالسلام با جناب #شهربانو، دختر یزدگرد ساسانی مورد اتفاق اغلب مورّخان است، اما درباره جزئیات این ازدواج، اختلافنظرهای اساسی وجود دارد که با بازخوانی تاریخ، میتوان موارد تناقض فراوانی در روایتهای مشهور آن دید.
روایتی که از سوی برخی ترویج میشود و نقل شده از عامه است و مستمسک این مولوی هتّاک هم شد، بر این مطالب استوار است (که آن را در منابع شیعه نیافتیم):
🔴 «سه دختر یزدگرد سوم در جنگ قادسیه بین اعراب و ایران (به سال ۱۵ هجری) در زمان عمر بن خطاب، به اسارت درآمدند و وقتی #عمر خواست آنها را به عنوان کنیزی بفروشد، #امیرالمؤمنین علیهالسلام برای جلوگیری از این کار، قیمت آنها را به خلیفه داد و آنها را به ازدواج با امام حسین علیهالسلام و محمد بن ابیبکر و عبدالله بن عمر در آورد!»
📚 ربيع الأبرار (زمخشری)، ج۳، ص۳۵۰، ح۳۲
این ماجرای مشهور، مورد پذیرش و نقل بسیاری قرار گرفته است؛ اما تناقضاتی در آن وجود دارد:
- با توجه به اینکه امام حسین علیهالسلام در سال ۴ یا ۵ هجری به دنیا آمدهاند، بنابراین، حضرت هنگام ورود اسرای قادسیه به مدینه، حدود ۱۰ سال داشتهاند و این سنّ ازدواج پسران نیست!
- یزدگرد سوم در سال ۱۱ هجری وقتی که حدود ۹ سال داشته، به پادشاهی رسیده است؛ او در زمان جنگ قادسیه، نهایتاً ۱۳ سال داشته و داشتن فرزندان دختر جوان در چنین سنّی برای یک پسر نوجوان، منطقی و معقول نیست!
- آیا تصوّر ازدواج برای امام حسین علیهالسلام ۱۰ ساله، با دختری اسیر با سنّ کمتر از ۲ سال، قابل پذیرش است؟!
- بنابر اتفاق مورّخان، امام سجاد علیهالسلام در سال ۳۸ هجری به دنیا آمدهاند؛ حتی اگر فرض چنین ازدواجی نیز محال نباشد، آیا طبیعی است که ۲۳ سال پس از این ازدواج، آن حضرت به دنیا آمده باشند؟!
تناقضات موجود در این ماجرای منقول عامه، ما را متوجه تحریفهایی میکند که در آن رخ داده است! با بازخوانی مجدّد تاریخ، میتوان حقیقت را کشف نمود...
✅ «یزدگرد سوم در سال ۶۳۲ میلادی (حدود سال ۱۱ هجری) چون پدرش مرد و کسی از خاندان سلطنتی نمانده بود، (بزرگان ایران) او را برگزیده و بر تخت پادشاهی نشاندند؛ و به قولی وی هنگام بر تخت نشستن، هشت سال داشت و به مدت نوزده سال هم سلطنت کرد.»
📚 شاهنشاهی ساسانی (تورجدریایی)، ص۵۵
بنابراین یزدگرد در نبرد قادسیه، حدود ۱۳ سال داشته و فرزند داشتن برای او قابل تصوّر نیست؛ پس چگونه ادعا شده که دختران او در این جنگ اسیر شدهاند؟! همچنین حمله اعراب به ایران، تنها در یک سال نبوده، بلکه بیش از ۱۵ سال طول کشید تا اعراب بتوانند حکومت ساسانیان در نقاط مختلف ایران را از بین ببرند و یزدگرد در جنگ قادسیه، مغلوب نشد که دخترانش به اسارت درآیند!
بلاذری، تاریخنگار معروف اهل تسنّن چنین نقل میکند:
🔹 «پس از نبرد قادسیه، یزدگرد سوم ۲۰ سال زنده بود؛ او پس از قادسیه به مدائن رفت و حدود ۷ سال آنجا بود؛ با ورود اعراب، یزدگرد آنجا را ترک کرد و به سمت اصفهان و سپس اصطخر رفت؛ او وقتی از مدائن به دیگر شهرهای ایران رفت، در برخی شهرها مورد احترام قرار میگرفت و در آنجا برای او همسر برمیگزیدند و از آنان صاحب فرزندانی میشد؛ و در نهایت در سال ۳۰ هجری (۶۵۱ میلادی) در خراسان به قتل رسید.»
📚 فتوح البلدان (بلاذری)، ص۳۰۷
و حقیقت ماجرا آنجا کامل میشود که شیخ مفید رحمهالله در کتاب الارشاد، در ذکر ولادت #امام_سجاد علیهالسلام مینویسد:
🌿 «امام بعد از حسین بن علی علیهماالسلام، فرزند او ابومحمد علی بن الحسین زین العابدین صلواتاللهعلیهما میباشد؛ که مکنّی به اباالحسن نیز هست؛ و مادرش شاهزنان، دختر یزدگرد بن شهریار بن کسری است؛ و به او شهربانو هم گفته میشود؛ که اميرالمؤمنين علیهالسلام (در زمان حکومت ظاهری خود) حُريث بن جابر حنفی را به ولایت مشرق فرستاد و او، دو دختر یزدگرد را به سوی حضرت ارسال کرد؛ پس یکی از آنان به نام شاهزنان (شهربانو) را به ازدواج فرزندش حسین صلواتاللهعلیه درآورد که از او زینالعابدین علیهالسلام به دنیا آمد و دیگری را به ازدواج محمد بن ابوبکر درآورد که قاسم بن محمد از او متولّد شد؛ پس این دو (امام سجاد علیهالسلام و قاسم بن محمد) پسرخاله بودند.»
📚 الإرشاد (شیخمفید)، ج۲، ص۱۳۷
نتیجه اینکه ازدواج جناب شهربانو با امام حسین علیهالسلام در زمان حکومت امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه (حدود سال ٣۷ هجری) و به دستور ایشان واقع شده است (نه در زمان خلفای غاصبین) و امام سجاد علیهالسلام نیز در سال ۳۸ به دنیا آمدهاند و هر ادّعای دیگری باطل است!
اصل ازدواج #امام_حسین علیهالسلام با جناب #شهربانو، دختر یزدگرد ساسانی مورد اتفاق اغلب مورّخان است، اما درباره جزئیات این ازدواج، اختلافنظرهای اساسی وجود دارد که با بازخوانی تاریخ، میتوان موارد تناقض فراوانی در روایتهای مشهور آن دید.
روایتی که از سوی برخی ترویج میشود و نقل شده از عامه است و مستمسک این مولوی هتّاک هم شد، بر این مطالب استوار است (که آن را در منابع شیعه نیافتیم):
🔴 «سه دختر یزدگرد سوم در جنگ قادسیه بین اعراب و ایران (به سال ۱۵ هجری) در زمان عمر بن خطاب، به اسارت درآمدند و وقتی #عمر خواست آنها را به عنوان کنیزی بفروشد، #امیرالمؤمنین علیهالسلام برای جلوگیری از این کار، قیمت آنها را به خلیفه داد و آنها را به ازدواج با امام حسین علیهالسلام و محمد بن ابیبکر و عبدالله بن عمر در آورد!»
📚 ربيع الأبرار (زمخشری)، ج۳، ص۳۵۰، ح۳۲
این ماجرای مشهور، مورد پذیرش و نقل بسیاری قرار گرفته است؛ اما تناقضاتی در آن وجود دارد:
- با توجه به اینکه امام حسین علیهالسلام در سال ۴ یا ۵ هجری به دنیا آمدهاند، بنابراین، حضرت هنگام ورود اسرای قادسیه به مدینه، حدود ۱۰ سال داشتهاند و این سنّ ازدواج پسران نیست!
- یزدگرد سوم در سال ۱۱ هجری وقتی که حدود ۹ سال داشته، به پادشاهی رسیده است؛ او در زمان جنگ قادسیه، نهایتاً ۱۳ سال داشته و داشتن فرزندان دختر جوان در چنین سنّی برای یک پسر نوجوان، منطقی و معقول نیست!
- آیا تصوّر ازدواج برای امام حسین علیهالسلام ۱۰ ساله، با دختری اسیر با سنّ کمتر از ۲ سال، قابل پذیرش است؟!
- بنابر اتفاق مورّخان، امام سجاد علیهالسلام در سال ۳۸ هجری به دنیا آمدهاند؛ حتی اگر فرض چنین ازدواجی نیز محال نباشد، آیا طبیعی است که ۲۳ سال پس از این ازدواج، آن حضرت به دنیا آمده باشند؟!
تناقضات موجود در این ماجرای منقول عامه، ما را متوجه تحریفهایی میکند که در آن رخ داده است! با بازخوانی مجدّد تاریخ، میتوان حقیقت را کشف نمود...
✅ «یزدگرد سوم در سال ۶۳۲ میلادی (حدود سال ۱۱ هجری) چون پدرش مرد و کسی از خاندان سلطنتی نمانده بود، (بزرگان ایران) او را برگزیده و بر تخت پادشاهی نشاندند؛ و به قولی وی هنگام بر تخت نشستن، هشت سال داشت و به مدت نوزده سال هم سلطنت کرد.»
📚 شاهنشاهی ساسانی (تورجدریایی)، ص۵۵
بنابراین یزدگرد در نبرد قادسیه، حدود ۱۳ سال داشته و فرزند داشتن برای او قابل تصوّر نیست؛ پس چگونه ادعا شده که دختران او در این جنگ اسیر شدهاند؟! همچنین حمله اعراب به ایران، تنها در یک سال نبوده، بلکه بیش از ۱۵ سال طول کشید تا اعراب بتوانند حکومت ساسانیان در نقاط مختلف ایران را از بین ببرند و یزدگرد در جنگ قادسیه، مغلوب نشد که دخترانش به اسارت درآیند!
بلاذری، تاریخنگار معروف اهل تسنّن چنین نقل میکند:
🔹 «پس از نبرد قادسیه، یزدگرد سوم ۲۰ سال زنده بود؛ او پس از قادسیه به مدائن رفت و حدود ۷ سال آنجا بود؛ با ورود اعراب، یزدگرد آنجا را ترک کرد و به سمت اصفهان و سپس اصطخر رفت؛ او وقتی از مدائن به دیگر شهرهای ایران رفت، در برخی شهرها مورد احترام قرار میگرفت و در آنجا برای او همسر برمیگزیدند و از آنان صاحب فرزندانی میشد؛ و در نهایت در سال ۳۰ هجری (۶۵۱ میلادی) در خراسان به قتل رسید.»
📚 فتوح البلدان (بلاذری)، ص۳۰۷
و حقیقت ماجرا آنجا کامل میشود که شیخ مفید رحمهالله در کتاب الارشاد، در ذکر ولادت #امام_سجاد علیهالسلام مینویسد:
🌿 «امام بعد از حسین بن علی علیهماالسلام، فرزند او ابومحمد علی بن الحسین زین العابدین صلواتاللهعلیهما میباشد؛ که مکنّی به اباالحسن نیز هست؛ و مادرش شاهزنان، دختر یزدگرد بن شهریار بن کسری است؛ و به او شهربانو هم گفته میشود؛ که اميرالمؤمنين علیهالسلام (در زمان حکومت ظاهری خود) حُريث بن جابر حنفی را به ولایت مشرق فرستاد و او، دو دختر یزدگرد را به سوی حضرت ارسال کرد؛ پس یکی از آنان به نام شاهزنان (شهربانو) را به ازدواج فرزندش حسین صلواتاللهعلیه درآورد که از او زینالعابدین علیهالسلام به دنیا آمد و دیگری را به ازدواج محمد بن ابوبکر درآورد که قاسم بن محمد از او متولّد شد؛ پس این دو (امام سجاد علیهالسلام و قاسم بن محمد) پسرخاله بودند.»
📚 الإرشاد (شیخمفید)، ج۲، ص۱۳۷
نتیجه اینکه ازدواج جناب شهربانو با امام حسین علیهالسلام در زمان حکومت امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه (حدود سال ٣۷ هجری) و به دستور ایشان واقع شده است (نه در زمان خلفای غاصبین) و امام سجاد علیهالسلام نیز در سال ۳۸ به دنیا آمدهاند و هر ادّعای دیگری باطل است!
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ انسیه و الانسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ انسیه و الانسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔅
🔆 شمسِ سپهرِ حقیقت، قمرِ مُنیرِ طریقت، نجمِ رهنمایِ شریعت،
صدرنشینِ کرّارِ وجود، سِلسِلهجُنبانِ بود و نبود،
تنزیلی از او «ممسوسٌ في ذات»، و بارقۀ آن «لَنا حالات»،
سلطانِ قدرتِ مطلقه، قدیر و قادر و مقتدر،
نفسِ واحدِ الهی، «لیسَ» او را «کما هي»،
قائلِ قولِ «أنا الله»، فاعلِ فعلِ «هَدی الله»،
شاهد و مشهود و شهادت، عابد و معبود و عبادت،
شخصِ اطلاق و ولایت، مبدأ حقّ و نبوّت،
منتها رغبتِ راغبین، غایتِ مطلوبِ طالبین،
حضرتِ مولی و مقتدای محضه، امیرِ مؤمنان، علی بن ابیطالب علیه افضل صلوات المصلّین، بذلِ جاه نموده و میفرمایند:
◣『 أنا اَصغَرُ مِنْ رَبّی بِسَنَتَیْن』◥
من دو سال از پروردگارم کوچکتر هستم.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج۳۸، ص۲۷۸)
⏰ زمانی که در عالم ناسوت مطرح است؛ در ارتباط با مکان است. که با اینکه تفوّقِ بر مکان دارد، ولی در عالم دانی؛ در ارتباط با حرکتِ سیارههاست. اما عوالم فراتر از عالم ناسوت، عالم مجردات است که در قید مقیّداتی چون زمان و مکان نیست و اگر زمان برای عوالِم مافوقِ دنیا، منظور میشود؛ زمانی از جنسِ کمّیّات نیست.
خداوند، به حضرات آل الله(ع) که «صاحب الزمان» هستند، خالق زمان است و نه مقهورِ زمان. بنابراین؛ «بِسَنَتَیْن» به معنای دو سال عادی که در عُرف حاکم است، نمیباشد.
🍂 اهل دنیا، اصحابِ ایّامِ ظاهرند! و از این رو؛ عُمْر را به ازدیادِ سنواتِ ظاهر میدانند. در حالیکه اگر کسی هزاران سال هم به ظاهر، عمر کند، این سنوات، طولِ عمر اوست و نه حقیقت آن.
حضراتِ ائمه اطهار(؏) عُمْرِ حقیقی، یعنی ازلیّت و قدمت و اصالتِ قدیم بودنِ حضرت قدیمِ مطلق(جلّ جلاله) میباشند که در زیارت حضرت 『أَصْلُ كُلِّ خَيْر؛ 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج۸، ص۲۴۲』 مولی امیرالمؤمنین(علیه السلام) میخوانیم:
🔻〖 السَّلَامُ عَلَى الْأَصْلِ الْقَدِيم〗🔺
سلام بر اصلِ قدیمِ مطلق.
(📚المزار الكبير- لابن المشهدي، ص۲۱۷)
👈 حضراتِ ائمه اطهار(؏)، اصالتِ قدمت حضرت باریتعالی هستند.
که قدمتِ باریتعالی، #عمر_حقیقی است. و عمرهایِ واقعی، «تعمیر»، مدّ الظلّ، و ظهورِ عمر حقیقی است.
سال و سَنهٔ حقیقی؛ به فرمایشِ قرآن 【عِنْدَ اللَّه؛ توبه، ۳۶】 است و آن، شخصِ دوازده ماهِ حقیقی است که؛ 【اثْنا عَشَرَ شَهْراً في كِتابِ اللَّه؛ توبه ۳۶】 که به نصّ روایات؛ شخصِ حضرات دوازده امام (علیهم السلام) هستند(📚البرهان في تفسير القرآن، ج۲، ص۷۷۴).
🔰 بنابراین؛
◉ سَنهٔ حقیقی؛ جلوۀ عمرِ حقیقی، قِدمت حضرت باری(عزّوجلّ)،یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) میباشند.
که سَنه حقیقی، هویّتِ حضرتِ «قدیم» (جلّ جلاله) است که همۀ ماسوایِ «نَفْس الله تعالی»(ع)، مُعَمَّر در آن هستند که 【وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ؛ و هر كه را عمر دهيم، در [شخصِ] «الخلق»(ع) او را برگردانیم؛ سورۀ ۳۶،آیۀ ۶۸】 و به سویِ آن مبدأ و منتهایِ مطلقه- که وصفی از اوصافش 『إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ؛ بازگشتِ خلق به سوی شما آل الله ع است؛ جامعۀ کبیره- 📚من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۶۱۲』است- دائماً در رجعتند که؛【إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ؛ بقره ۱۵۶】.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🔆 شمسِ سپهرِ حقیقت، قمرِ مُنیرِ طریقت، نجمِ رهنمایِ شریعت،
صدرنشینِ کرّارِ وجود، سِلسِلهجُنبانِ بود و نبود،
تنزیلی از او «ممسوسٌ في ذات»، و بارقۀ آن «لَنا حالات»،
سلطانِ قدرتِ مطلقه، قدیر و قادر و مقتدر،
نفسِ واحدِ الهی، «لیسَ» او را «کما هي»،
قائلِ قولِ «أنا الله»، فاعلِ فعلِ «هَدی الله»،
شاهد و مشهود و شهادت، عابد و معبود و عبادت،
شخصِ اطلاق و ولایت، مبدأ حقّ و نبوّت،
منتها رغبتِ راغبین، غایتِ مطلوبِ طالبین،
حضرتِ مولی و مقتدای محضه، امیرِ مؤمنان، علی بن ابیطالب علیه افضل صلوات المصلّین، بذلِ جاه نموده و میفرمایند:
◣『 أنا اَصغَرُ مِنْ رَبّی بِسَنَتَیْن』◥
من دو سال از پروردگارم کوچکتر هستم.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج۳۸، ص۲۷۸)
⏰ زمانی که در عالم ناسوت مطرح است؛ در ارتباط با مکان است. که با اینکه تفوّقِ بر مکان دارد، ولی در عالم دانی؛ در ارتباط با حرکتِ سیارههاست. اما عوالم فراتر از عالم ناسوت، عالم مجردات است که در قید مقیّداتی چون زمان و مکان نیست و اگر زمان برای عوالِم مافوقِ دنیا، منظور میشود؛ زمانی از جنسِ کمّیّات نیست.
خداوند، به حضرات آل الله(ع) که «صاحب الزمان» هستند، خالق زمان است و نه مقهورِ زمان. بنابراین؛ «بِسَنَتَیْن» به معنای دو سال عادی که در عُرف حاکم است، نمیباشد.
🍂 اهل دنیا، اصحابِ ایّامِ ظاهرند! و از این رو؛ عُمْر را به ازدیادِ سنواتِ ظاهر میدانند. در حالیکه اگر کسی هزاران سال هم به ظاهر، عمر کند، این سنوات، طولِ عمر اوست و نه حقیقت آن.
حضراتِ ائمه اطهار(؏) عُمْرِ حقیقی، یعنی ازلیّت و قدمت و اصالتِ قدیم بودنِ حضرت قدیمِ مطلق(جلّ جلاله) میباشند که در زیارت حضرت 『أَصْلُ كُلِّ خَيْر؛ 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج۸، ص۲۴۲』 مولی امیرالمؤمنین(علیه السلام) میخوانیم:
🔻〖 السَّلَامُ عَلَى الْأَصْلِ الْقَدِيم〗🔺
سلام بر اصلِ قدیمِ مطلق.
(📚المزار الكبير- لابن المشهدي، ص۲۱۷)
👈 حضراتِ ائمه اطهار(؏)، اصالتِ قدمت حضرت باریتعالی هستند.
که قدمتِ باریتعالی، #عمر_حقیقی است. و عمرهایِ واقعی، «تعمیر»، مدّ الظلّ، و ظهورِ عمر حقیقی است.
سال و سَنهٔ حقیقی؛ به فرمایشِ قرآن 【عِنْدَ اللَّه؛ توبه، ۳۶】 است و آن، شخصِ دوازده ماهِ حقیقی است که؛ 【اثْنا عَشَرَ شَهْراً في كِتابِ اللَّه؛ توبه ۳۶】 که به نصّ روایات؛ شخصِ حضرات دوازده امام (علیهم السلام) هستند(📚البرهان في تفسير القرآن، ج۲، ص۷۷۴).
🔰 بنابراین؛
◉ سَنهٔ حقیقی؛ جلوۀ عمرِ حقیقی، قِدمت حضرت باری(عزّوجلّ)،یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) میباشند.
که سَنه حقیقی، هویّتِ حضرتِ «قدیم» (جلّ جلاله) است که همۀ ماسوایِ «نَفْس الله تعالی»(ع)، مُعَمَّر در آن هستند که 【وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ؛ و هر كه را عمر دهيم، در [شخصِ] «الخلق»(ع) او را برگردانیم؛ سورۀ ۳۶،آیۀ ۶۸】 و به سویِ آن مبدأ و منتهایِ مطلقه- که وصفی از اوصافش 『إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ؛ بازگشتِ خلق به سوی شما آل الله ع است؛ جامعۀ کبیره- 📚من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۶۱۲』است- دائماً در رجعتند که؛【إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ؛ بقره ۱۵۶】.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ إنسیه و الإنسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ إنسیه و الإنسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔅
🔆 شمسِ سپهرِ حقیقت، قمرِ مُنیرِ طریقت، نجمِ رهنمایِ شریعت،
صدرنشینِ کرّارِ وجود، سِلسِلهجُنبانِ بود و نبود،
تنزیلی از او «ممسوسٌ في ذات»، و بارقۀ آن «لَنا حالات»،
سلطانِ قدرتِ مطلقه، قدیر و قادر و مقتدر،
نفسِ واحدِ الهی، «لیسَ» او را «کما هي»،
قائلِ قولِ «أنا الله»، فاعلِ فعلِ «هَدی الله»،
شاهد و مشهود و شهادت، عابد و معبود و عبادت،
شخصِ اطلاق و ولایت، مبدأ حقّ و نبوّت،
منتها رغبتِ راغبین، غایتِ مطلوبِ طالبین،
حضرتِ مولی و مقتدای محضه، امیرِ مؤمنان، علی بن ابیطالب علیه أفضل صلوات المصلّین، بذلِ جاه نموده و میفرمایند:
◣『 أنا اَصغَرُ مِنْ رَبّی بِسَنَتَیْن』◥
من دو سال از پروردگارم کوچکتر هستم.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج۳۸، ص۲۷۸)
ེ ེ ེ༄࿔࿔ ྄ ྄ ྄
⏰ زمانی که در عالم ناسوت مطرح است؛ در ارتباط با مکان است. که با اینکه تفوّقِ بر مکان دارد، ولی در عالم دانی؛ در ارتباط با حرکتِ سیارههاست. اما عوالم فراتر از عالم ناسوت، عالم مجردات است که در قید مقیّداتی چون زمان و مکان نیست و اگر زمان برای عوالِم مافوقِ دنیا، منظور میشود؛ زمانی از جنسِ کمّیّات نیست.
خداوند، به حضرات آل الله(ع) که «صاحب الزمان» هستند، خالق زمان است و نه مقهورِ زمان. بنابراین؛ «سَنَتَیْن»، آن دو سال عادی که در عُرف حاکم است، نمیباشد.
🍂 اهل دنیا، اصحابِ ایّامِ ظاهرند! و از این رو؛ عُمْر را به ازدیادِ سنواتِ ظاهر میدانند. در حالیکه اگر کسی هزاران سال هم به ظاهر، عمر کند، این سنوات، طولِ عمر اوست و نه حقیقت آن.
حضراتِ ائمه اطهار(؏) عُمْرِ حقیقی، یعنی ازلیّت و قدمت و اصالتِ قدیم بودنِ حضرت قدیمِ مطلق(جلّ جلاله) میباشند که در زیارت حضرت 『أَصْلُ كُلِّ خَيْر؛ 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج۸، ص۲۴۲』 مولی امیرالمؤمنین(علیه السلام) آمده است:
🔻〖 السَّلَامُ عَلَى الْأَصْلِ الْقَدِيم〗🔺
سلام بر اصلِ قدیمِ مطلق.
(📚المزار الكبير- لابن المشهدي، ص۲۱۷)
👈🏻 حضراتِ ائمه اطهار(؏)، نه تنها قدیم بلکه «اصالتِ قدمت حضرت باریتعالی» هستند.
که قدمتِ باریتعالی، #عمر_حقیقی است. و عمرهایِ واقعی، «تعمیر»، مدّ الظلّ، و ظهورِ عمر حقیقی است.
سال و سَنهٔ حقیقی؛ به فرمایشِ قرآن 【عِنْدَ الله؛ توبه، ۳۶】 است و آن، شخصِ دوازده ماهِ حقیقی است که؛ 【اثْنا عَشَرَ شَهْراً في كِتابِ الله؛ توبه ۳۶】 که به نصّ روایات؛ شخصِ حضرات دوازده امام (علیهم السلام) هستند(📚البرهان في تفسير القرآن، ج۲، ص۷۷۴).
🔰 بنابراین؛
◉ سَنهٔ حقیقی؛ جلوۀ عمرِ حقیقی، قِدمت حضرت باری(عزّوجلّ)،یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) میباشند.
که سَنه حقیقی، هویّتِ حضرتِ «قدیم» (جلّ جلاله) است که همۀ ماسوایِ «نَفْس الله تعالی»(ع)، مُعَمَّر در آن هستند که 【وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ؛ و هر كه را عمر دهيم، در [شخصِ] «الخلق»(ع) او را برگردانیم؛ سورۀ ۳۶،آیۀ ۶۸】 و به سویِ آن مبدأ و منتهایِ مطلقه- که وصفی از اوصافش 『إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ؛ بازگشتِ خلق به سوی شما آل الله ع است؛ جامعۀ کبیره- 📚من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۶۱۲』است- دائماً در رجعتند که؛【إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ؛ بقره ۱۵۶】.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🔆 شمسِ سپهرِ حقیقت، قمرِ مُنیرِ طریقت، نجمِ رهنمایِ شریعت،
صدرنشینِ کرّارِ وجود، سِلسِلهجُنبانِ بود و نبود،
تنزیلی از او «ممسوسٌ في ذات»، و بارقۀ آن «لَنا حالات»،
سلطانِ قدرتِ مطلقه، قدیر و قادر و مقتدر،
نفسِ واحدِ الهی، «لیسَ» او را «کما هي»،
قائلِ قولِ «أنا الله»، فاعلِ فعلِ «هَدی الله»،
شاهد و مشهود و شهادت، عابد و معبود و عبادت،
شخصِ اطلاق و ولایت، مبدأ حقّ و نبوّت،
منتها رغبتِ راغبین، غایتِ مطلوبِ طالبین،
حضرتِ مولی و مقتدای محضه، امیرِ مؤمنان، علی بن ابیطالب علیه أفضل صلوات المصلّین، بذلِ جاه نموده و میفرمایند:
◣『 أنا اَصغَرُ مِنْ رَبّی بِسَنَتَیْن』◥
من دو سال از پروردگارم کوچکتر هستم.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج۳۸، ص۲۷۸)
ེ ེ ེ༄࿔࿔ ྄ ྄ ྄
⏰ زمانی که در عالم ناسوت مطرح است؛ در ارتباط با مکان است. که با اینکه تفوّقِ بر مکان دارد، ولی در عالم دانی؛ در ارتباط با حرکتِ سیارههاست. اما عوالم فراتر از عالم ناسوت، عالم مجردات است که در قید مقیّداتی چون زمان و مکان نیست و اگر زمان برای عوالِم مافوقِ دنیا، منظور میشود؛ زمانی از جنسِ کمّیّات نیست.
خداوند، به حضرات آل الله(ع) که «صاحب الزمان» هستند، خالق زمان است و نه مقهورِ زمان. بنابراین؛ «سَنَتَیْن»، آن دو سال عادی که در عُرف حاکم است، نمیباشد.
🍂 اهل دنیا، اصحابِ ایّامِ ظاهرند! و از این رو؛ عُمْر را به ازدیادِ سنواتِ ظاهر میدانند. در حالیکه اگر کسی هزاران سال هم به ظاهر، عمر کند، این سنوات، طولِ عمر اوست و نه حقیقت آن.
حضراتِ ائمه اطهار(؏) عُمْرِ حقیقی، یعنی ازلیّت و قدمت و اصالتِ قدیم بودنِ حضرت قدیمِ مطلق(جلّ جلاله) میباشند که در زیارت حضرت 『أَصْلُ كُلِّ خَيْر؛ 📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج۸، ص۲۴۲』 مولی امیرالمؤمنین(علیه السلام) آمده است:
🔻〖 السَّلَامُ عَلَى الْأَصْلِ الْقَدِيم〗🔺
سلام بر اصلِ قدیمِ مطلق.
(📚المزار الكبير- لابن المشهدي، ص۲۱۷)
👈🏻 حضراتِ ائمه اطهار(؏)، نه تنها قدیم بلکه «اصالتِ قدمت حضرت باریتعالی» هستند.
که قدمتِ باریتعالی، #عمر_حقیقی است. و عمرهایِ واقعی، «تعمیر»، مدّ الظلّ، و ظهورِ عمر حقیقی است.
سال و سَنهٔ حقیقی؛ به فرمایشِ قرآن 【عِنْدَ الله؛ توبه، ۳۶】 است و آن، شخصِ دوازده ماهِ حقیقی است که؛ 【اثْنا عَشَرَ شَهْراً في كِتابِ الله؛ توبه ۳۶】 که به نصّ روایات؛ شخصِ حضرات دوازده امام (علیهم السلام) هستند(📚البرهان في تفسير القرآن، ج۲، ص۷۷۴).
🔰 بنابراین؛
◉ سَنهٔ حقیقی؛ جلوۀ عمرِ حقیقی، قِدمت حضرت باری(عزّوجلّ)،یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) میباشند.
که سَنه حقیقی، هویّتِ حضرتِ «قدیم» (جلّ جلاله) است که همۀ ماسوایِ «نَفْس الله تعالی»(ع)، مُعَمَّر در آن هستند که 【وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ؛ و هر كه را عمر دهيم، در [شخصِ] «الخلق»(ع) او را برگردانیم؛ سورۀ ۳۶،آیۀ ۶۸】 و به سویِ آن مبدأ و منتهایِ مطلقه- که وصفی از اوصافش 『إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ؛ بازگشتِ خلق به سوی شما آل الله ع است؛ جامعۀ کبیره- 📚من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۶۱۲』است- دائماً در رجعتند که؛【إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ؛ بقره ۱۵۶】.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#چهاردهم_ذیحجه_بخشيدن_فدک_به_حضرت_زهرا سلام الله عليها
.
چهاردهم ماه ذی الحجه سال ۷هجری قمری مطابق با بیست و هفتم فروردین سال ۸هجری شمسی، پیامبر باغ فدک را به حضرت زهرا سلام الله عليهما بخشيدند و برای این بخشش شاهد گرفتند.
پس ازفتح خيبر، حدود ۴سال قبل ازشهادت پيامبر صلی الله علیه وآله جبرئيل نازل شد، ودستور فتح قلعه فدک را توسط پيامبر وأميرالمؤمنين عليهماالسلام آورد. آن دو بزرگوار نیز بدون لشكركشى و كوچكترين دخالت مسلمين #قلعه_فدک را فتح کردند.
طبق آیات سوره حشر سرزمينهایی كه بدون لشكركشى مسلمين فتح شود، مِلک خاص و شخصی پیامبر صلی الله علیه وآله است و مسلمين هيچ حقى درآن ندارند.
بعد از اين ماجرا جبرئيل آیه ای نازل کرد وعرضه داشت: فدک را به فاطمه عليهاالسلام عطا كن.
"وَآتِ ذَاالقُربَى حَقَّه" سوره اسراء آيه۲۶
حق خويشان رابه آنان بده.
پيامبر به حضرت زهرا سلام الله عليهما فرمودند: به دستور خداوند فدک را بتو عطا میکنم. آن رابراى خود و فرزندانت بردار ومالک آن باش.
حضرت زهرا سلام الله عليها عرضه داشتند: تا شما زنده ايد برمن ومال من صاحب اختيار هستيد. ولی پيامبر فرمودند: ترس آن دارم كه تا زنده ام اگر شما در آن تصرف نکنید، بعد از من نااهلان بهانه اى قرار دهند و فدک را ازتو منع كنند.
سپس به اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: #سند_فدک را بعنوان بخشیده شده از طرف من و اعطائى پيامبر بنويس وثبت كن. وبرای آن سند، امیرالمؤمنین علیه السلام و ام ايمن راشاهد گرفتند و فرمودند: #ام_ايمن زنى از اهل بهشت است.
#درآمد_فدک را ساليانه از ۷۰هزار تا ۱۲۰هزار سكه طلا نوشته اند. که تمام درآمد رابین مردم تقسیم میکردند و هرسال چشمان بسيارى از نيازمندان به درآمد فدک بود. اما بعداز شهادت پيامبر مأموران ابوبكر به دستور او نماينده حضرت صديقه سلام الله علیها را ازفدک اخراج كردند و مِلک فدک راغصب نموده ودرآمد آن را بطور كل براى مخارج #حكومت_غاصبانه خود صرف كردند.
#حضرت_صديقه سلام الله علیها همان نوشته وسند فدک را عيناً نزد ابوبكر آورد، ولى ابوبكرملعون سند و شاهدان را قبول نکرد.
#حضرت_صديقه_شهيده عليهاالسلام همراه باجمعى از زنان بنى هاشم به مسجد تشريف بردند وخطبه اى راكه دريایی از معارف، #حقايق_ولایت با #بلاغت وفصاحت وشرايع اسلامى درآن است ایراد فرمودند.
ولى هنگام بازگشت به منزل #عمر_خبیث درمقابل حضرت ایستاد وسند را گرفته وآب دهان انداخت وپاره کرد و بصورت مبارک حوریة الانسیه سیلی زد...
بحارالانوار ج۹۵ ص۱۸۹، ج۲۱ ص۲۲، ج۲۹ ص۱۲۳
مستدرک سفينةالبحار ج۲ ص۲۱۶
#چهاردهم_ذیحجه_بخشيدن_فدک_به_حضرت_زهرا سلام الله عليها
.
چهاردهم ماه ذی الحجه سال ۷هجری قمری مطابق با بیست و هفتم فروردین سال ۸هجری شمسی، پیامبر باغ فدک را به حضرت زهرا سلام الله عليهما بخشيدند و برای این بخشش شاهد گرفتند.
پس ازفتح خيبر، حدود ۴سال قبل ازشهادت پيامبر صلی الله علیه وآله جبرئيل نازل شد، ودستور فتح قلعه فدک را توسط پيامبر وأميرالمؤمنين عليهماالسلام آورد. آن دو بزرگوار نیز بدون لشكركشى و كوچكترين دخالت مسلمين #قلعه_فدک را فتح کردند.
طبق آیات سوره حشر سرزمينهایی كه بدون لشكركشى مسلمين فتح شود، مِلک خاص و شخصی پیامبر صلی الله علیه وآله است و مسلمين هيچ حقى درآن ندارند.
بعد از اين ماجرا جبرئيل آیه ای نازل کرد وعرضه داشت: فدک را به فاطمه عليهاالسلام عطا كن.
"وَآتِ ذَاالقُربَى حَقَّه" سوره اسراء آيه۲۶
حق خويشان رابه آنان بده.
پيامبر به حضرت زهرا سلام الله عليهما فرمودند: به دستور خداوند فدک را بتو عطا میکنم. آن رابراى خود و فرزندانت بردار ومالک آن باش.
حضرت زهرا سلام الله عليها عرضه داشتند: تا شما زنده ايد برمن ومال من صاحب اختيار هستيد. ولی پيامبر فرمودند: ترس آن دارم كه تا زنده ام اگر شما در آن تصرف نکنید، بعد از من نااهلان بهانه اى قرار دهند و فدک را ازتو منع كنند.
سپس به اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: #سند_فدک را بعنوان بخشیده شده از طرف من و اعطائى پيامبر بنويس وثبت كن. وبرای آن سند، امیرالمؤمنین علیه السلام و ام ايمن راشاهد گرفتند و فرمودند: #ام_ايمن زنى از اهل بهشت است.
#درآمد_فدک را ساليانه از ۷۰هزار تا ۱۲۰هزار سكه طلا نوشته اند. که تمام درآمد رابین مردم تقسیم میکردند و هرسال چشمان بسيارى از نيازمندان به درآمد فدک بود. اما بعداز شهادت پيامبر مأموران ابوبكر به دستور او نماينده حضرت صديقه سلام الله علیها را ازفدک اخراج كردند و مِلک فدک راغصب نموده ودرآمد آن را بطور كل براى مخارج #حكومت_غاصبانه خود صرف كردند.
#حضرت_صديقه سلام الله علیها همان نوشته وسند فدک را عيناً نزد ابوبكر آورد، ولى ابوبكرملعون سند و شاهدان را قبول نکرد.
#حضرت_صديقه_شهيده عليهاالسلام همراه باجمعى از زنان بنى هاشم به مسجد تشريف بردند وخطبه اى راكه دريایی از معارف، #حقايق_ولایت با #بلاغت وفصاحت وشرايع اسلامى درآن است ایراد فرمودند.
ولى هنگام بازگشت به منزل #عمر_خبیث درمقابل حضرت ایستاد وسند را گرفته وآب دهان انداخت وپاره کرد و بصورت مبارک حوریة الانسیه سیلی زد...
بحارالانوار ج۹۵ ص۱۸۹، ج۲۱ ص۲۲، ج۲۹ ص۱۲۳
مستدرک سفينةالبحار ج۲ ص۲۱۶
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#پانزدهم_صفر_روز_مسمومیت_پیامبر صلی الله علیه و آله
.
پانزدهم ماه صفر (نیمه ماه صفر) سال ۱۱هجری قمری مطابق با بیست و چهارم اردیبهشت سال ۱۱هجری شمسی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله توسط آن دو زن خبیثه، عایشه ملعونه و حفصه ملعونه مسموم شدند.
#مرحوم_علامه_مجلسی درکتاب #بحارالانوار روز ابتدای بيمارى پیامبر صلى الله عليه وآله را #نیمه_ماه_صفر نقل فرموده اند که این بيمارى پيامبر صلى الله عليه وآله منجر به شهادت آن حضرت شد.
همچنین در #تفسیر_صافی و بحارالانوار وبقیه کتب شیعه نقل میکنند که علت بیماری پیامبر #زهری بود که عایشه خبیثه وحفصه ملعونه به پیامبر دادند.
در اواخر زندگی شریف رسول خدا صلی الله علیه وآله چندین بار سوءقصد به جان محترمشان شد وهمه نقشه ها #ناکام ماند.
عوامل اصلی نقشه های ترور قتل پیامبر، همان غاصبین حق امیرالمؤمنین علیه السلام بودند که در رأس آنها #عمر_فاسوق و #ابوبکر_کذیب و #عثمان_لنگ هستند وافراد دیگری چون #مغیرة حرامزاده، #خالد_بن_ولید ولدالزنا، #أبوالأعور_اسلمی نانجیب لعنت الله علیهم وتعداد دیگری ازاین قبیل حیوانات رذل بوده اند.
این اراذل واوباش اول قراردادی رانوشته وامضا کردند که به صحیفه ملعونه معروف شد ودر آن عهدنامه باهم وعده کردند که پیامبر رابه قتل برسانند.
یکی ازموارد این بود که در گردنه کوهی مخفی شدند تا شتر پیامبر را رم دهند وشتر حضرت رابه دره بیندازد اما خداوند متعال، حضرت را این نقشه شوم باخبر فرمود. جناب #حذیفة_بن_یمان علیه الرحمه که درکنار حضرت بود وبه اعجاز پیامبر توانست تک به تک آنان راببیند. پیامبر نیز منافقین را برایش معرفی کردند: ابوبکر وعمر وعثمان وابوعبيده جراح ومعاذ بن جبل وسالم غلام أبی حذیفه ومعاويه وعمروعاص وطلحه وسعد بن أبى وقاص وعبدالرحمن بن عوف وابوموسى اشعرى ومغيرة بن شعبه وابوهريره لعنةالله علیهم که همه آنان را دید.
عمر ملعون تا آخر عمر نحسش از #حذیفه میترسید که این راز رافاش نکند ودر زمان قدرتش اورا تحت فشار قرارداده وتبعیدش کرد. و بالاخره جناب حذیفه علیه الرحمه در بیست وهشتم ماه محرم سال ۳۵هجری قمری از دنیا رفتند.
سرانجام عمر وابوبکر ملعون نقشه دیگری #طراحی کردند وبه کمک دودختر نجس خود یعنی عایشه دخترابوبکر وحفصه دخترعمر لعنةالله علیهم پیامبر را درنیمه ماه صفر مسموم کردند.
بحارالانوار ج۳۱ص۶۳۳ ج۳۷ص۱۱۶ ج۱۷ص۴۰۶
تفسيرصافى ج۱ص۳۸۹
مستدرک سفينة البحار ج۶ص۲۹۵
اعلام الورى ج۱ص۸۰
اثبات الهداة ج۱ص۶۰۴
الخرائج ج۱ص۲۷
بصائرالدرجات ص۵۰۳
محاسن ج۲ص۲۶۲
جامع الاصول ج۱۱ص۳۸
طبقات الكبرى ج۲ص۱۵۴
#پانزدهم_صفر_روز_مسمومیت_پیامبر صلی الله علیه و آله
.
پانزدهم ماه صفر (نیمه ماه صفر) سال ۱۱هجری قمری مطابق با بیست و چهارم اردیبهشت سال ۱۱هجری شمسی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله توسط آن دو زن خبیثه، عایشه ملعونه و حفصه ملعونه مسموم شدند.
#مرحوم_علامه_مجلسی درکتاب #بحارالانوار روز ابتدای بيمارى پیامبر صلى الله عليه وآله را #نیمه_ماه_صفر نقل فرموده اند که این بيمارى پيامبر صلى الله عليه وآله منجر به شهادت آن حضرت شد.
همچنین در #تفسیر_صافی و بحارالانوار وبقیه کتب شیعه نقل میکنند که علت بیماری پیامبر #زهری بود که عایشه خبیثه وحفصه ملعونه به پیامبر دادند.
در اواخر زندگی شریف رسول خدا صلی الله علیه وآله چندین بار سوءقصد به جان محترمشان شد وهمه نقشه ها #ناکام ماند.
عوامل اصلی نقشه های ترور قتل پیامبر، همان غاصبین حق امیرالمؤمنین علیه السلام بودند که در رأس آنها #عمر_فاسوق و #ابوبکر_کذیب و #عثمان_لنگ هستند وافراد دیگری چون #مغیرة حرامزاده، #خالد_بن_ولید ولدالزنا، #أبوالأعور_اسلمی نانجیب لعنت الله علیهم وتعداد دیگری ازاین قبیل حیوانات رذل بوده اند.
این اراذل واوباش اول قراردادی رانوشته وامضا کردند که به صحیفه ملعونه معروف شد ودر آن عهدنامه باهم وعده کردند که پیامبر رابه قتل برسانند.
یکی ازموارد این بود که در گردنه کوهی مخفی شدند تا شتر پیامبر را رم دهند وشتر حضرت رابه دره بیندازد اما خداوند متعال، حضرت را این نقشه شوم باخبر فرمود. جناب #حذیفة_بن_یمان علیه الرحمه که درکنار حضرت بود وبه اعجاز پیامبر توانست تک به تک آنان راببیند. پیامبر نیز منافقین را برایش معرفی کردند: ابوبکر وعمر وعثمان وابوعبيده جراح ومعاذ بن جبل وسالم غلام أبی حذیفه ومعاويه وعمروعاص وطلحه وسعد بن أبى وقاص وعبدالرحمن بن عوف وابوموسى اشعرى ومغيرة بن شعبه وابوهريره لعنةالله علیهم که همه آنان را دید.
عمر ملعون تا آخر عمر نحسش از #حذیفه میترسید که این راز رافاش نکند ودر زمان قدرتش اورا تحت فشار قرارداده وتبعیدش کرد. و بالاخره جناب حذیفه علیه الرحمه در بیست وهشتم ماه محرم سال ۳۵هجری قمری از دنیا رفتند.
سرانجام عمر وابوبکر ملعون نقشه دیگری #طراحی کردند وبه کمک دودختر نجس خود یعنی عایشه دخترابوبکر وحفصه دخترعمر لعنةالله علیهم پیامبر را درنیمه ماه صفر مسموم کردند.
بحارالانوار ج۳۱ص۶۳۳ ج۳۷ص۱۱۶ ج۱۷ص۴۰۶
تفسيرصافى ج۱ص۳۸۹
مستدرک سفينة البحار ج۶ص۲۹۵
اعلام الورى ج۱ص۸۰
اثبات الهداة ج۱ص۶۰۴
الخرائج ج۱ص۲۷
بصائرالدرجات ص۵۰۳
محاسن ج۲ص۲۶۲
جامع الاصول ج۱۱ص۳۸
طبقات الكبرى ج۲ص۱۵۴
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/627
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ إنسیه و الإنسیة الحوراء؛ فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت؛ مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر؛ خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهٔ تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت؛ مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه؛ منجلی است،
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُ الشتّات» بودنِ #اطلاق،
#جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق [بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند] احراقِ باب میکند.🔥
🔳 #باب [که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است]؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
💠 حضرت فاطمه سلاماللهعلیها [که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند]؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهٔ #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون؛ نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
🍁 تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در شبِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
🔥📌فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/627
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ إنسیه و الإنسیة الحوراء؛ فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت؛ مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر؛ خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهٔ تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت؛ مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه؛ منجلی است،
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُ الشتّات» بودنِ #اطلاق،
#جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق [بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند] احراقِ باب میکند.🔥
🔳 #باب [که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است]؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
💠 حضرت فاطمه سلاماللهعلیها [که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند]؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهٔ #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون؛ نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
🍁 تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در شبِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
🔥📌فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
💦حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/627
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن،…
💦حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/627
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن،…