Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِ هستیآفرین را خم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ انسیه و الانسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است، و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید. که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ شدّت است.
نارِ وحدت؛ همان آتش حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش بغض است.
🔲
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِ هستیآفرین را خم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ انسیه و الانسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است، و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید. که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ شدّت است.
نارِ وحدت؛ همان آتش حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش بغض است.
🔲
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔳
☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:
الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"
اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.
امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.
هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.
نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق میباشد.
امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصۀ مظلومیّت، نمایان ساخت.
تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، میفرمایند(ع)؛ ◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️ یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.
واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچارهات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .
در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.
"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت میکند که؛
#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» میباشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).
«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه» از سویدای دل میآید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و جز بیقراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچارهاش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند میشود، و میشود «#آه» ...
«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.
#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطهای است که ضربه به آن میزنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.
محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.
آه ...😭
ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت میرساند.
#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )
#سامری از ریشهی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.
إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.
🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی
#مسمار_عداوت
#موجد_باب_بیتالله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
🏴🆔 @ehsannil
┅─┅─═✾◼️🔲◼️✾═─┅─┅
☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:
الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"
اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.
امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.
هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.
نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق میباشد.
امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصۀ مظلومیّت، نمایان ساخت.
تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، میفرمایند(ع)؛ ◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️ یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.
واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچارهات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .
در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.
"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت میکند که؛
#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» میباشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).
«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه» از سویدای دل میآید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و جز بیقراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچارهاش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند میشود، و میشود «#آه» ...
«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.
#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطهای است که ضربه به آن میزنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.
محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.
آه ...😭
ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت میرساند.
#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )
#سامری از ریشهی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.
إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.
🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی
#مسمار_عداوت
#موجد_باب_بیتالله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
🏴🆔 @ehsannil
┅─┅─═✾◼️🔲◼️✾═─┅─┅
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ انسیه و الانسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ انسیه و الانسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔳
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.
نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.
☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:
الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"
اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.
امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.
هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.
نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق میباشد.
🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصۀ مظلومیّت، نمایان ساخت.
تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، میفرمایند(ع)؛
◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️
یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.
واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچارهات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .
در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.
"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت میکند که؛
#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» میباشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).
«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه» از سویدای دل میآید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و جز بیقراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچارهاش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند میشود، و میشود «#آه» ...
«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.
#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطهای است که ضربه به آن میزنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.
محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.
آه ...😭
ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت میرساند.
#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )
#سامری از ریشهی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.
إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.
🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی
#مسمار_عداوت
#موجد_باب_بیتالله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.
نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.
☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:
الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"
اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.
امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.
هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.
نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق میباشد.
🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصۀ مظلومیّت، نمایان ساخت.
تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، میفرمایند(ع)؛
◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️
یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.
واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچارهات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .
در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.
"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت میکند که؛
#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» میباشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).
«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه» از سویدای دل میآید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و جز بیقراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچارهاش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند میشود، و میشود «#آه» ...
«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.
#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطهای است که ضربه به آن میزنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.
محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.
آه ...😭
ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت میرساند.
#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )
#سامری از ریشهی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.
إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.
🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی
#مسمار_عداوت
#موجد_باب_بیتالله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ انسیه و الانسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ انسیه و الانسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔳
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.
نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.
☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:
الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"
اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.
امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.
هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.
نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق میباشد.
🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصهی مظلومیّت، نمایان ساخت.
تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، میفرمایند(ع)؛
◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️
یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.
واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچارهات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .
در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.
"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت میکند که؛
#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» میباشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).
«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه» از سویدای دل میآید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و جز بیقراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچارهاش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند میشود، و میشود «#آه» ...
«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.
#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطهای است که ضربه به آن میزنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.
محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.
آه ...😭
ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت میرساند.
#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )
#سامری از ریشهی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.
إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.
🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی
#مسمار_عداوت
#موجد_باب_بیتالله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.
نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.
☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:
الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"
اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.
امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.
هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.
نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق میباشد.
🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصهی مظلومیّت، نمایان ساخت.
تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، میفرمایند(ع)؛
◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️
یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.
واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچارهات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .
در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.
"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت میکند که؛
#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» میباشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).
«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه» از سویدای دل میآید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و جز بیقراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچارهاش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند میشود، و میشود «#آه» ...
«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.
#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطهای است که ضربه به آن میزنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.
محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.
آه ...😭
ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت میرساند.
#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )
#سامری از ریشهی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.
إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.
🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی
#مسمار_عداوت
#موجد_باب_بیتالله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🍃🕊
🔰 از خصوصیّاتِ حضرت موسیٰ بن جعفر (؏) این است که حضرتشان به خاطر شیعیان، جان به بلایای خاصّ دادند، چنان که میفرمایند:
◣『إِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ غَضِبَ عَلَى الشِّيعَةِ
فَخَيَّرَنِي نَفْسِي أَوْ هُمْ فَوَقَيْتُهُمْ وَ الله بِنَفْسِي』◥
خداى عزّ و جلّ بر شيعه غضب كرد،
پس مرا مخيّر ساخت كه يا من و يا آنها فدا شويم، به خدا من با دادن جان خودم ايشان را حفظ كردم.
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج۱، ص۲۶۰
از این رو؛ حضرت موسیٰ بن جعفر (؏) - که «کاظم» هستند وُ نفسِ «اضمحلال» -؛ تا نهایتِ حفرهی تنگِ سِجنِ دنیا آمدند وُ در حالی بر گودیِ زمین ساجد شدند که همه تصوّر میکردند که پارچهای بر زمین پهن است. و در همان مکان هم - که جلوهی مکانتی از ﴿أسفل سافلین﴾ است -، به شهادت رسیدند.
جانِ ناقابل عالمیان، فدایِ حرفی از حروفِ نام مبارکِ حضرت امام موسیٰ الکاظم (علیهالسّلام).
🔳 از آنجا که در مقدّمه بیان شد؛
❂☜ نحوهی تشییعِ حضرات آلالله؏ هم مانند سایرِ امور مربوط به حضرتشان؏، مَجْلایِ سِرّ است وُ محلّ تأمّل؛
دقت در نحوهی تشییع بدن مطهّر و سراسر نورِ حضرت موسیٰ الکاظم (؏) اهمیّت دارد:
۞ بنا بر سه قولِ منقول؛
✿➊ اگر پیکر مبارکِ حضرتشان؏؛
بر رویِ نردبانی تشییع شده باشد؛
❂☜ حضرتشان؏ - ورای قید زمان و مکان - «سُلَّم» (نردبانی که شخص را به سلامت منتقل میکند) را انشاء مینمایند وُ سلمانهای عالَم، به این تشییع، شیعه میشوند.
(در شرحِ معنای سُلَّمِ جنابِ سلمان؏ و مقامِ عاشرهی ایمان؛
ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil2/448)
✿➋ اگر پیکر مبارکِ حضرتشان؏؛
بر روی تختهای تشییع شده باشد؛
❂☜ حضرتشان؏ «سریر» را انشاء مینمایند و «اهلِ سرّ» به این تشییع، شیعه میشوند.
✿➌ و اگر پیکر مبارکِ حضرتشان؏؛
بر روی دَربی تشییع شده باشد؛
❂☜ حضرتشان؏ «باب» را انشاء مینمایند و شیعیانی که #باب حضراتِ اهل بیت (علیهمالسّلام) هستند، شیعه میشوند.
⏎ دقّت شود که؛
به هر کدام از کیفیتهای سهگانهی فوق، که پیکر مبارکِ حضرتشان؏ تشییع شده باشد وُ به این تشییعِ حقیقی؛ شیعیانِ خاصّ، إنشاء بشوند؛
❂⫸ هر سه دستهی فوق؛ سر دسته و علمدار و هدایتکنندهی شیعیانِ دیگر هستند و صرفاً با یکدیگر فرقِ نوری دارند.
❖ نتیجه آنکه؛
⇦ موسویّت؏؛ منشئ #شیعه است.
🍃🕊
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🍃🕊
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
.
🔰 از خصوصیّاتِ حضرت موسیٰ بن جعفر (؏) این است که حضرتشان به خاطر شیعیان، جان به بلایای خاصّ دادند، چنان که میفرمایند:
◣『إِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ غَضِبَ عَلَى الشِّيعَةِ
فَخَيَّرَنِي نَفْسِي أَوْ هُمْ فَوَقَيْتُهُمْ وَ الله بِنَفْسِي』◥
خداى عزّ و جلّ بر شيعه غضب كرد،
پس مرا مخيّر ساخت كه يا من و يا آنها فدا شويم، به خدا من با دادن جان خودم ايشان را حفظ كردم.
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج۱، ص۲۶۰
از این رو؛ حضرت موسیٰ بن جعفر (؏) - که «کاظم» هستند وُ نفسِ «اضمحلال» -؛ تا نهایتِ حفرهی تنگِ سِجنِ دنیا آمدند وُ در حالی بر گودیِ زمین ساجد شدند که همه تصوّر میکردند که پارچهای بر زمین پهن است. و در همان مکان هم - که جلوهی مکانتی از ﴿أسفل سافلین﴾ است -، به شهادت رسیدند.
جانِ ناقابل عالمیان، فدایِ حرفی از حروفِ نام مبارکِ حضرت امام موسیٰ الکاظم (علیهالسّلام).
🔳 از آنجا که در مقدّمه بیان شد؛
❂☜ نحوهی تشییعِ حضرات آلالله؏ هم مانند سایرِ امور مربوط به حضرتشان؏، مَجْلایِ سِرّ است وُ محلّ تأمّل؛
دقت در نحوهی تشییع بدن مطهّر و سراسر نورِ حضرت موسیٰ الکاظم (؏) اهمیّت دارد:
۞ بنا بر سه قولِ منقول؛
✿➊ اگر پیکر مبارکِ حضرتشان؏؛
بر رویِ نردبانی تشییع شده باشد؛
❂☜ حضرتشان؏ - ورای قید زمان و مکان - «سُلَّم» (نردبانی که شخص را به سلامت منتقل میکند) را انشاء مینمایند وُ سلمانهای عالَم، به این تشییع، شیعه میشوند.
(در شرحِ معنای سُلَّمِ جنابِ سلمان؏ و مقامِ عاشرهی ایمان؛
ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil2/448)
✿➋ اگر پیکر مبارکِ حضرتشان؏؛
بر روی تختهای تشییع شده باشد؛
❂☜ حضرتشان؏ «سریر» را انشاء مینمایند و «اهلِ سرّ» به این تشییع، شیعه میشوند.
✿➌ و اگر پیکر مبارکِ حضرتشان؏؛
بر روی دَربی تشییع شده باشد؛
❂☜ حضرتشان؏ «باب» را انشاء مینمایند و شیعیانی که #باب حضراتِ اهل بیت (علیهمالسّلام) هستند، شیعه میشوند.
⏎ دقّت شود که؛
به هر کدام از کیفیتهای سهگانهی فوق، که پیکر مبارکِ حضرتشان؏ تشییع شده باشد وُ به این تشییعِ حقیقی؛ شیعیانِ خاصّ، إنشاء بشوند؛
❂⫸ هر سه دستهی فوق؛ سر دسته و علمدار و هدایتکنندهی شیعیانِ دیگر هستند و صرفاً با یکدیگر فرقِ نوری دارند.
❖ نتیجه آنکه؛
⇦ موسویّت؏؛ منشئ #شیعه است.
🍃🕊
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🍃🕊
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
.
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
🍃 تو بمان با من، تنها تو بمان !
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/448
┅─┅─═✾🌀✾ ═─┅─┅
پیشتر در مقالات مختلف در مورد عتابهایِ حبّی وادی محبّت مطالبی بیان شد. از جمله:
❂☜ در سخن چهاردهم از مجموعه مقالات 《«یوم الطُّفوف»؛…
🍃 تو بمان با من، تنها تو بمان !
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/448
┅─┅─═✾🌀✾ ═─┅─┅
پیشتر در مقالات مختلف در مورد عتابهایِ حبّی وادی محبّت مطالبی بیان شد. از جمله:
❂☜ در سخن چهاردهم از مجموعه مقالات 《«یوم الطُّفوف»؛…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ انسیه و الانسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ انسیه و الانسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔳
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.
نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.
☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:
الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"
اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.
امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.
هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.
نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق میباشد.
🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصهی مظلومیّت، نمایان ساخت.
تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، میفرمایند(ع)؛
◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️
یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.
واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچارهات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .
در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.
"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت میکند که؛
#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» میباشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).
«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه» از سویدای دل میآید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و جز بیقراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچارهاش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند میشود، و میشود «#آه» ...
«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.
#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطهای است که ضربه به آن میزنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.
محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.
آه ...😭
ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت میرساند.
#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )
#سامری از ریشهی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.
إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.
🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی
#مسمار_عداوت
#موجد_باب_بیتالله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.
نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.
☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:
الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"
اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.
امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.
هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.
نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق میباشد.
🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصهی مظلومیّت، نمایان ساخت.
تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، میفرمایند(ع)؛
◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️
یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.
واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچارهات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .
در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.
"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت میکند که؛
#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» میباشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).
«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه» از سویدای دل میآید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و جز بیقراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچارهاش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند میشود، و میشود «#آه» ...
«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.
#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطهای است که ضربه به آن میزنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.
محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.
آه ...😭
ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت میرساند.
#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )
#سامری از ریشهی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.
إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.
🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی
#مسمار_عداوت
#موجد_باب_بیتالله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
🌿۞ لطیفهای از اعتکاف
༺𐦍•همۀ ایـّـام را معتکِف باش!•𐦍༻
🌕🌿
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
🍃۞ «#اعتکاف» از نظر لغوی؛ مصدر باب افتعال از مادۀ «عَکف» میباشد، که به معنای درنگ کردن و ادامه دادن بوده، و ملازم با تعظيم است.
و #باب افتعال؛
֎⇦ «بابِ» #مطاوعه و پذیرش است!
[منظورم از «بابِ» دوّم؛ درب است!]
🌟 و امّا پذیرش چه چیز؟!
إن شاء الله خواهیم دانست.
همراه بمانید ...
💠 قدم اوّل:
#ایام_اعتکاف
🔹֎⇦ اعتکاف؛ حداقل باید سه روز به طول بیانجامد [🔻«لَا يَكُونُ الإعتكافُ أقَلَّ مِنْ ثَلاثَةِ أيّام؛ اعتکاف، کمتر از سه روز نمیشود؛ 📚إقبال الأعمال، ج۱، ص۱۹۵»🔺].
🔔 و اگر معتکِف، قصد اعتکاف در بیشتر از سه روز را داشته باشد، بايد برابر هر دو روز، روز سوّم را تمام كند. مثلا اگر پنج روز اعتكاف كرد، بايد [و واجب میشود] روز ششم را نيز اعتكاف كند، و اگر هشت روز اعتکاف كرد، بايد روز نهم را نيز اضافه كند.
🔹֎⇦ اعتکاف: در همۀ ایّام مستحب است ولی در سه روزِ «#ایام_البیض» که ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ ماه رجب است، و نیز دهۀ آخر ماه مبارک رمضان سفارش شده است [🔻«أنّ رسول الله (ص) كانَ يَعْتَكِفُ هَذَا العَشْرَ الْآخَرَ [الْأَخِيرِ] مِنْ شَهْرِ رمضان؛ 📚إقبال الأعمال، ج۱،ص۱۹۵»🔺].
🌟 و امّا چرا این ایّام؟
💠 قدم دوّم:
#حکمت_ایام_اعتکاف
🌙 ماه؛ ۲۸ منزل دارد:
🔻֎⇦ چهارده منزل؛ سیر نزولی.
🔺֎⇦ چهارده منزل؛ سیر صعودی.
🍃⇯⇦ و سیر و سِلکِ سالک؛ با منازلُ القمر، مرتبط است.
🌕☜ شبهای ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ هر ماه قمری، نقطۀ عطفِ #منازل_القمر است. که این شبها را «ایّام البِــیــْض» (روزهای درخشان) میگویند.
☀️☜ در ایّام البیض؛ خورشید به صورت تامّ و تمام در ماه ظهور میکند. لذا در این ایّام؛ ماه را «بَــدر» مینامند. چرا که «بَدر»؛ به معنای عجله و شتاب است. و «مُبادِرت کردن» که از همین ریشه است، به معنای در امری شتاب کردن و پیشْ قدم شدن است.
🌕☜ بنابراین؛ به قمر در نیمۀ ماه؛ «بَــدر» گفته میشود، زیرا در این وقت؛ برای نشان دادنِ تامّ و تمام خورشید، مُبادِرَت و شتاب میکند. و از همین جهت است که این شبها را «ایّام البیض» مینامند، چرا که خداوند شبهایِ این چند روز را هم، روزها (ایّام) قرار داده است. که عرض شد؛ ماه در آن، ظهورِ تامّۀ خورشید است و «بیض» و روشنایی و درخشش دارد.
☀️۞ و امّا؛ ایّام البیض، شدّت و تمامیّت ظهور حقّﷻ در خلق است. که ظهور تامّۀ حقّ تعالی؛ حضرات آلالله (علیهم السّلام) هستند، و از این رو؛
🌕⇯⇦ میلادِ شمس الضّحىٰ، «بَــدر» الدُجىٰ، نجم أهل العباء، حقیقةُ النُقطة البائیــّـة، حضرت مولی الموالی، امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (علیه افضلُ صلواتِ المصلّین)؛ در آغازِ ایّام البیض یعنی سیزدهم ماه رجب میباشد.
🌟⇯⇦ و میلاد «أَمِـيـــرُ الْإِمْــرَة» (📚غیبت نعمانی، ص۲۷۵)، خاتم الاوصیاء، القائم المنتظر، حضرت بقیّة الله، حجّة بن الحسن العسکری (علیهما افضلُ صلواتِ المصلّین) در پانزدهم شعبان یعنی آخِرِ ایّامُ البیض میباشد.
[✅ به القاب ذکر شدۀ فوق؛ دقّت بفرمائید!]
♦️۞ این است که حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) به جناب کمیل که از اصحاب سرّ حضرت (؏) میباشد، میفرمایند:
🔻【يَا كُمَيْل!
ما مِنْ عِلْمٍ إلّا وَ أنَا أَفْتَحُهُ
وَ مَا مِنَ سِرٍّ إلّا وَ القَائِمُ؏ يَخْتِمُه】🔺
ای کمیل!
هیچ چیزی از علم نیست إلّا اینکه من آغازش میکنم و چیزی از سِرّ نیست الّا اینکه قائم (عج) آن را ختم مینماید.
📚تحف العقول، ص۱۷۱
֎⇯⇦ که علم؛ #وجود است. و آغازگر و ختم کنندۀ آن؛ حضرات آلالله (علیهم السّلام) هستند، چنان که در زیارت جامعۀ کبیره میفرمایند:
🔻【بِكُمْ فَتَحَ الله وَ بِكُمْ يَخْتِم】🔺
📚جامعۀ کبیره- من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۶۱۵
🌕۞ و امّا؛ ماه در ایّامُ البیض، کامل است و خورشیدِ حقّﷻ در آینۀ ماهِ ولیّ الله (علیه السّلام)، ظهورِ تامّ دارد که؛ 🔻【المؤمن مرآةُ المؤمن؛ 📚تحف العقول، ص۱۷۳】🔺، و موجودات را به حظّ از وجودِ خویش؛ آورده (یعنی؛ ایجاد کرده) و به خود معطوف میکند.
🍃֎ حالا دقّت بفرمائید که ماه رجب؛
❂☜ ماه استغفار است.
❂☜ ماه کنار گذاشتنِ اعتبارات مجازی!
❂☜ ماه رها کردنِ إنّیّت.
❂☜ ماه شکستن.
❂☜ ماه تخلیه.
❂☜و ماه موت است و رسیدن به حقیقت و نَفْسِ و باطن خویشتن ...
🍂 و موت؛ اوّلْ قَدَم، برای رسیدن به حقیقت و باطنِ خویش است. چنان که حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) میفرمایند:
🔻【المَوْتُ؛ أوّلُ مَنْزِلٍ مِنْ مَنَازِلِ الآخرة
وَ آخِرُ مَنْزِلٍ مِنْ مَنازِلِ الدُّنيا】🔺
موت؛ اوّلین منزل از منازل آخرت است و آخِرین منزل از منازل دنیاست.
📚مصباح الشريعة؛ في ذکر الموت، ص۱۷۲
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🌕🌿
🌿۞ لطیفهای از اعتکاف
༺𐦍•همۀ ایـّـام را معتکِف باش!•𐦍༻
🌕🌿
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
🍃۞ «#اعتکاف» از نظر لغوی؛ مصدر باب افتعال از مادۀ «عَکف» میباشد، که به معنای درنگ کردن و ادامه دادن بوده، و ملازم با تعظيم است.
و #باب افتعال؛
֎⇦ «بابِ» #مطاوعه و پذیرش است!
[منظورم از «بابِ» دوّم؛ درب است!]
🌟 و امّا پذیرش چه چیز؟!
إن شاء الله خواهیم دانست.
همراه بمانید ...
💠 قدم اوّل:
#ایام_اعتکاف
🔹֎⇦ اعتکاف؛ حداقل باید سه روز به طول بیانجامد [🔻«لَا يَكُونُ الإعتكافُ أقَلَّ مِنْ ثَلاثَةِ أيّام؛ اعتکاف، کمتر از سه روز نمیشود؛ 📚إقبال الأعمال، ج۱، ص۱۹۵»🔺].
🔔 و اگر معتکِف، قصد اعتکاف در بیشتر از سه روز را داشته باشد، بايد برابر هر دو روز، روز سوّم را تمام كند. مثلا اگر پنج روز اعتكاف كرد، بايد [و واجب میشود] روز ششم را نيز اعتكاف كند، و اگر هشت روز اعتکاف كرد، بايد روز نهم را نيز اضافه كند.
🔹֎⇦ اعتکاف: در همۀ ایّام مستحب است ولی در سه روزِ «#ایام_البیض» که ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ ماه رجب است، و نیز دهۀ آخر ماه مبارک رمضان سفارش شده است [🔻«أنّ رسول الله (ص) كانَ يَعْتَكِفُ هَذَا العَشْرَ الْآخَرَ [الْأَخِيرِ] مِنْ شَهْرِ رمضان؛ 📚إقبال الأعمال، ج۱،ص۱۹۵»🔺].
🌟 و امّا چرا این ایّام؟
💠 قدم دوّم:
#حکمت_ایام_اعتکاف
🌙 ماه؛ ۲۸ منزل دارد:
🔻֎⇦ چهارده منزل؛ سیر نزولی.
🔺֎⇦ چهارده منزل؛ سیر صعودی.
🍃⇯⇦ و سیر و سِلکِ سالک؛ با منازلُ القمر، مرتبط است.
🌕☜ شبهای ۱۳ و ۱۴ و ۱۵ هر ماه قمری، نقطۀ عطفِ #منازل_القمر است. که این شبها را «ایّام البِــیــْض» (روزهای درخشان) میگویند.
☀️☜ در ایّام البیض؛ خورشید به صورت تامّ و تمام در ماه ظهور میکند. لذا در این ایّام؛ ماه را «بَــدر» مینامند. چرا که «بَدر»؛ به معنای عجله و شتاب است. و «مُبادِرت کردن» که از همین ریشه است، به معنای در امری شتاب کردن و پیشْ قدم شدن است.
🌕☜ بنابراین؛ به قمر در نیمۀ ماه؛ «بَــدر» گفته میشود، زیرا در این وقت؛ برای نشان دادنِ تامّ و تمام خورشید، مُبادِرَت و شتاب میکند. و از همین جهت است که این شبها را «ایّام البیض» مینامند، چرا که خداوند شبهایِ این چند روز را هم، روزها (ایّام) قرار داده است. که عرض شد؛ ماه در آن، ظهورِ تامّۀ خورشید است و «بیض» و روشنایی و درخشش دارد.
☀️۞ و امّا؛ ایّام البیض، شدّت و تمامیّت ظهور حقّﷻ در خلق است. که ظهور تامّۀ حقّ تعالی؛ حضرات آلالله (علیهم السّلام) هستند، و از این رو؛
🌕⇯⇦ میلادِ شمس الضّحىٰ، «بَــدر» الدُجىٰ، نجم أهل العباء، حقیقةُ النُقطة البائیــّـة، حضرت مولی الموالی، امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (علیه افضلُ صلواتِ المصلّین)؛ در آغازِ ایّام البیض یعنی سیزدهم ماه رجب میباشد.
🌟⇯⇦ و میلاد «أَمِـيـــرُ الْإِمْــرَة» (📚غیبت نعمانی، ص۲۷۵)، خاتم الاوصیاء، القائم المنتظر، حضرت بقیّة الله، حجّة بن الحسن العسکری (علیهما افضلُ صلواتِ المصلّین) در پانزدهم شعبان یعنی آخِرِ ایّامُ البیض میباشد.
[✅ به القاب ذکر شدۀ فوق؛ دقّت بفرمائید!]
♦️۞ این است که حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) به جناب کمیل که از اصحاب سرّ حضرت (؏) میباشد، میفرمایند:
🔻【يَا كُمَيْل!
ما مِنْ عِلْمٍ إلّا وَ أنَا أَفْتَحُهُ
وَ مَا مِنَ سِرٍّ إلّا وَ القَائِمُ؏ يَخْتِمُه】🔺
ای کمیل!
هیچ چیزی از علم نیست إلّا اینکه من آغازش میکنم و چیزی از سِرّ نیست الّا اینکه قائم (عج) آن را ختم مینماید.
📚تحف العقول، ص۱۷۱
֎⇯⇦ که علم؛ #وجود است. و آغازگر و ختم کنندۀ آن؛ حضرات آلالله (علیهم السّلام) هستند، چنان که در زیارت جامعۀ کبیره میفرمایند:
🔻【بِكُمْ فَتَحَ الله وَ بِكُمْ يَخْتِم】🔺
📚جامعۀ کبیره- من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۶۱۵
🌕۞ و امّا؛ ماه در ایّامُ البیض، کامل است و خورشیدِ حقّﷻ در آینۀ ماهِ ولیّ الله (علیه السّلام)، ظهورِ تامّ دارد که؛ 🔻【المؤمن مرآةُ المؤمن؛ 📚تحف العقول، ص۱۷۳】🔺، و موجودات را به حظّ از وجودِ خویش؛ آورده (یعنی؛ ایجاد کرده) و به خود معطوف میکند.
🍃֎ حالا دقّت بفرمائید که ماه رجب؛
❂☜ ماه استغفار است.
❂☜ ماه کنار گذاشتنِ اعتبارات مجازی!
❂☜ ماه رها کردنِ إنّیّت.
❂☜ ماه شکستن.
❂☜ ماه تخلیه.
❂☜و ماه موت است و رسیدن به حقیقت و نَفْسِ و باطن خویشتن ...
🍂 و موت؛ اوّلْ قَدَم، برای رسیدن به حقیقت و باطنِ خویش است. چنان که حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) میفرمایند:
🔻【المَوْتُ؛ أوّلُ مَنْزِلٍ مِنْ مَنَازِلِ الآخرة
وَ آخِرُ مَنْزِلٍ مِنْ مَنازِلِ الدُّنيا】🔺
موت؛ اوّلین منزل از منازل آخرت است و آخِرین منزل از منازل دنیاست.
📚مصباح الشريعة؛ في ذکر الموت، ص۱۷۲
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🌕🌿
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🍃🕊
🔰 از خصوصیّاتِ حضرت موسیٰ بن جعفر (؏) این است که حضرتشان به خاطر شیعیان، جان به بلایای خاصّ دادند، چنان که میفرمایند:
◣『إِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ غَضِبَ عَلَى الشِّيعَةِ
فَخَيَّرَنِي نَفْسِي أَوْ هُمْ فَوَقَيْتُهُمْ وَ الله بِنَفْسِي』◥
خداى عزّ و جلّ بر شيعه غضب كرد،
پس مرا مخيّر ساخت كه يا من و يا آنها فدا شويم، به خدا من با دادن جان خودم ايشان را حفظ كردم.
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج۱، ص۲۶۰
⦁⦁⦁🔻⦁⦁⦁
⊱⟤ غضب خداوند به شیعه برای چیست؟
پیشتر در مورد مناط و معیار عتابهای حبی در مقالات مختلفی توضیح داده شد.
❂☜ در مباحث روح و نفس از جمله ؛
◈ 1- در مقالۀ «تطبیق شخصی حالات و مراتب نفس با مراتب روح»
( رجوع شود به 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/226)
◈ 2- در مقالۀ «نفس امّاره در اطلاقِ امّاریّت»
( رجوع شود به 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/325)
💫 شیعه در مقام «فرق نوری» و کثرت؛ از خورشید وجودش جدا شده. به نفس این جدایی مورد عتاب و غضبِ لُبّی است.
⦁⦁⦁🔺⦁⦁⦁
کظم مطلق؛ مطلقِ اضمحلال است.
حضرت موسیٰ بن جعفر(؏) - که «کاظم» هستند وُ نفسِ «اضمحلال» -؛ تا نهایتِ حفرهی تنگِ سِجنِ دنیا آمدند وُ در حالی بر گودیِ زمین ساجد شدند که همه تصوّر میکردند که پارچهای بر زمین پهن است. و در همان مکان هم - که جلوهی مکانتی از ﴿أسفل سافلین﴾ است -، به شهادت رسیدند.
جانِ ناقابل عالمیان، فدایِ حرفی از حروفِ نام مبارکِ حضرت امام موسیٰ الکاظم (علیهالسّلام).
🔳 از آنجا که در مقدّمه بیان شد؛
❂☜ نحوهی تشییعِ حضرات آلالله؏ هم مانند سایرِ امور مربوط به حضرتشان؏، مَجْلایِ سِرّ است وُ محلّ تأمّل؛
دقت در نحوهی تشییع بدن مطهّر و سراسر نورِ حضرت موسیٰ الکاظم (؏) اهمیّت دارد:
۞ بنا بر سه قولِ منقول؛
✿➊ اگر پیکر مبارکِ حضرتشان؏؛
بر رویِ نردبانی تشییع شده باشد؛
❂☜ حضرتشان؏ - ورای قید زمان و مکان - «سُلَّم» (نردبانی که شخص را به سلامت منتقل میکند) را انشاء مینمایند وُ سلمانهای عالَم، به این تشییع، شیعه میشوند.
(در شرحِ معنای سُلَّمِ جنابِ سلمان؏ و مقامِ عاشرهی ایمان؛
ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil2/448)
✿➋ اگر پیکر مبارکِ حضرتشان؏؛
بر روی تختهای تشییع شده باشد؛
❂☜ حضرتشان؏ «سریر» را انشاء مینمایند و «اهلِ سرّ» به این تشییع، شیعه میشوند.
✿➌ و اگر پیکر مبارکِ حضرتشان؏؛
بر روی دَربی تشییع شده باشد؛
❂☜ حضرتشان؏ «باب» را انشاء مینمایند و شیعیانی که #باب حضراتِ اهل بیت (علیهمالسّلام) هستند، شیعه میشوند.
⏎ دقّت شود که؛
به هر کدام از کیفیتهای سهگانهی فوق، که پیکر مبارکِ حضرتشان؏ تشییع شده باشد وُ به این تشییعِ حقیقی؛ شیعیانِ خاصّ، إنشاء بشوند؛
❂⫸ هر سه دستهی فوق؛ سر دسته و علمدار و هدایتکنندهی شیعیانِ دیگر هستند و صرفاً با یکدیگر فرقِ نوری دارند.
❖ نتیجه آنکه؛
⇦ موسویّت؏؛ منشئ #شیعه است.
🍃🕊
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🍃🕊
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
.
🔰 از خصوصیّاتِ حضرت موسیٰ بن جعفر (؏) این است که حضرتشان به خاطر شیعیان، جان به بلایای خاصّ دادند، چنان که میفرمایند:
◣『إِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ غَضِبَ عَلَى الشِّيعَةِ
فَخَيَّرَنِي نَفْسِي أَوْ هُمْ فَوَقَيْتُهُمْ وَ الله بِنَفْسِي』◥
خداى عزّ و جلّ بر شيعه غضب كرد،
پس مرا مخيّر ساخت كه يا من و يا آنها فدا شويم، به خدا من با دادن جان خودم ايشان را حفظ كردم.
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج۱، ص۲۶۰
⦁⦁⦁🔻⦁⦁⦁
⊱⟤ غضب خداوند به شیعه برای چیست؟
پیشتر در مورد مناط و معیار عتابهای حبی در مقالات مختلفی توضیح داده شد.
❂☜ در مباحث روح و نفس از جمله ؛
◈ 1- در مقالۀ «تطبیق شخصی حالات و مراتب نفس با مراتب روح»
( رجوع شود به 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/226)
◈ 2- در مقالۀ «نفس امّاره در اطلاقِ امّاریّت»
( رجوع شود به 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/325)
💫 شیعه در مقام «فرق نوری» و کثرت؛ از خورشید وجودش جدا شده. به نفس این جدایی مورد عتاب و غضبِ لُبّی است.
⦁⦁⦁🔺⦁⦁⦁
کظم مطلق؛ مطلقِ اضمحلال است.
حضرت موسیٰ بن جعفر(؏) - که «کاظم» هستند وُ نفسِ «اضمحلال» -؛ تا نهایتِ حفرهی تنگِ سِجنِ دنیا آمدند وُ در حالی بر گودیِ زمین ساجد شدند که همه تصوّر میکردند که پارچهای بر زمین پهن است. و در همان مکان هم - که جلوهی مکانتی از ﴿أسفل سافلین﴾ است -، به شهادت رسیدند.
جانِ ناقابل عالمیان، فدایِ حرفی از حروفِ نام مبارکِ حضرت امام موسیٰ الکاظم (علیهالسّلام).
🔳 از آنجا که در مقدّمه بیان شد؛
❂☜ نحوهی تشییعِ حضرات آلالله؏ هم مانند سایرِ امور مربوط به حضرتشان؏، مَجْلایِ سِرّ است وُ محلّ تأمّل؛
دقت در نحوهی تشییع بدن مطهّر و سراسر نورِ حضرت موسیٰ الکاظم (؏) اهمیّت دارد:
۞ بنا بر سه قولِ منقول؛
✿➊ اگر پیکر مبارکِ حضرتشان؏؛
بر رویِ نردبانی تشییع شده باشد؛
❂☜ حضرتشان؏ - ورای قید زمان و مکان - «سُلَّم» (نردبانی که شخص را به سلامت منتقل میکند) را انشاء مینمایند وُ سلمانهای عالَم، به این تشییع، شیعه میشوند.
(در شرحِ معنای سُلَّمِ جنابِ سلمان؏ و مقامِ عاشرهی ایمان؛
ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil2/448)
✿➋ اگر پیکر مبارکِ حضرتشان؏؛
بر روی تختهای تشییع شده باشد؛
❂☜ حضرتشان؏ «سریر» را انشاء مینمایند و «اهلِ سرّ» به این تشییع، شیعه میشوند.
✿➌ و اگر پیکر مبارکِ حضرتشان؏؛
بر روی دَربی تشییع شده باشد؛
❂☜ حضرتشان؏ «باب» را انشاء مینمایند و شیعیانی که #باب حضراتِ اهل بیت (علیهمالسّلام) هستند، شیعه میشوند.
⏎ دقّت شود که؛
به هر کدام از کیفیتهای سهگانهی فوق، که پیکر مبارکِ حضرتشان؏ تشییع شده باشد وُ به این تشییعِ حقیقی؛ شیعیانِ خاصّ، إنشاء بشوند؛
❂⫸ هر سه دستهی فوق؛ سر دسته و علمدار و هدایتکنندهی شیعیانِ دیگر هستند و صرفاً با یکدیگر فرقِ نوری دارند.
❖ نتیجه آنکه؛
⇦ موسویّت؏؛ منشئ #شیعه است.
🍃🕊
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🍃🕊
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
.
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
༺•✿تطبیق شخصیِ حالات و مراتبِ نفس و روح✿•༻
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
🖊🦋احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/226
┅─┅─═✾🌀✾ ═─┅─┅
🌱 در مورد نفس و روح و قیاسِ آنها در حدّ و بضاعت این فضا، مطالبی ارائه شد.
💠 روح و نفس یک حقیقت بسیطه است. و همانطور که در حدیث…
༺•✿تطبیق شخصیِ حالات و مراتبِ نفس و روح✿•༻
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
🖊🦋احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/226
┅─┅─═✾🌀✾ ═─┅─┅
🌱 در مورد نفس و روح و قیاسِ آنها در حدّ و بضاعت این فضا، مطالبی ارائه شد.
💠 روح و نفس یک حقیقت بسیطه است. و همانطور که در حدیث…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
💧
🕷🕸 و امّا صاحبِ ملعونِ چنین بیتِ سستی؛ چون پشت به بیتِ حقیقتِ وجود کرده و خودشان؛ وارونهاند، از #باب و حقیقتِ بیتِ وجود، وارد بیت نشدهاند، که به فرمایش قرآن؛
◣﴿لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها﴾◥
نيكى آن نيست که از پشتِ خانهها وارد شويد.
📘سورۀ بقره، آیۀ۱۸۹
🔆۞ بلکه بیتِ آن نَفْسی؛ بیتِ حقیقی است، که صاحبش، هیچ دعویای مقابلِ اهلُ البیت (علیهمالسّلام) نداشته، بلکه اقبال به حضراتِ #بیت_الله و #باب_الله (علیهمالسّلام) داشته باشد. چنین کسی؛ متّقی و رو به #راه است، پس از #باب، وارد نفس و #بیت خود شده است، چنان که در دنباله آیۀ مذکور آمده است:
💎﴿وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها﴾💎
بلكه نيكى آن است كه شخص؛ تقوا پيشه كند. و از باب، واردِ خانهها شود.
🍃⏎⧈ الغرض؛
هر چقدر نفوسِ موجودات، به مبدأ خود (یعنی؛ به حضرات کعبةالله و بیتالله، که یعنی؛ أئمّۀ اطهار علیهمالسّلام)، اتّصال و اقبال و قرابتِ بیشتری داشته باشند؛
❂☜ بَیْت و مأوا و مسکن و امنیّتِ حقیقی دارند.
و اگر هنوز بیتِ سُستِ إنیّت را داشته باشند؛
🕸☜ باید از این بیغوله هجرت کنند ...
چنان که قرآن میفرماید:
💎﴿و مَنْ يُهاجِرْ في سَبيلِ الله يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُراغَماً كَثيراً وَ سَعَةً
وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهاجِراً إِلَى الله وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ
فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى الله وَ كانَ الله غَفُوراً رَحيماً ﴾💎
و هر كه در راه خدا هجرت كند؛ در زمين، سرپناه بسيار و گشايشى [در كار] میيابد.
و هر كه از خانهاش به منظور مهاجرت به سوى خدا و رسول او (صلّیاللهعلیهوآله) خارج شود و آنگاه؛ مرگ او را دريابد، قطعاً پاداش او بر عهدۀ خداوند است، و خداوندﷻ آمرزندۀ مهربان است.
📘سورۀ نساء، آیۀ۱۰۰
[✅ نکته:
💎﴿مُراغَماً كَثيراً وَ سَعَةً﴾💎؛
❂☜ جلوۀ بیتُ الله (؏) است، که؛
◉ «كَثيراً»؛ مُنشئِ سیرِ آفاقی است.
◉ «سَعَةً»؛ مُنشئِ سیرِ انفسی است.]
🌿۞ و امّا؛
حضرات آلالله (علیهمالسّلام) - که قُوّامِ مطلقِ موجودات بوده، و به قیّومیّت مَعیۀ ایشان (علیهمالسّلام) است که موجودات، قوام دارند [جهتِ شرحِ مختصری از قیّومیّت معیّه؛ رجوع بفرمائید❂☜ https://t.me/ehsannil1/75] -؛
🔆☜ با تمام مراتبِ هفتگانۀ وجودیِ خویش، همراهِ حقیقیِ همۀ مراتبِ هفتگانۀ وجودی موجودات هستند، چنان که در زیارتِ جامعۀ کبیره میفرمایند:
🔻『ذِكْرُكُمْ فِي الذَّاكِرِينَ (➊☜ #ذکر)
وَ أَسْمَاؤُكُمْ فِي الْأَسْمَاءِ (➋☜ #اسم)
وَ أَجْسَادُكُمْ فِي الْأَجْسَاد (➌☜ #جسد)
وَ أَرْوَاحُكُمْ فِي الْأَرْوَاح (➍☜ #روح)
وَ أَنْفُسُكُمْ فِي النُّفُوس (➎☜ #نفس)
وَ آثَارُكُمْ فِي الْآثَار (➏☜ #آثار)
وَ قُبُورُكُمْ في القُبور (➐☜ #قبر)』🔺
📚من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۶۱۶
🌿۞ حسب احادیث؛
#قبر؛ اوّلین منزل از منازلِ آخرت [❂☜『إِنَّ القَبْرَ أَوَّلُ مَنْزِلٍ مِنْ مَنَازِلِ الآخِرَة』؛ 📚بحار الأنوار، ج۶۴، ص۲۴۲] است. پس #قبر در عالَم ظاهر،
❂☜ آخرین بَیْتِ تعیّنی است.
🍃⇯֎ هر کسی غیر از اهلُ البیت (علیهمالسّلام)؛
اینچنین است که خودش با بیتَش در دوئیّت است، و به عبارتی؛ حتّی اهلِ «بیت [باطنی و ظاهریِ]» خودش هم نیست!
و اگر به این بیت و تعیّنِ إنیّتِ خود بماند؛
🕸☜ همان بیتِ #عنکبوت (یعنی؛ بیتِ عایشۀ ملعونه که نفسِ «مَعيشَةً ضَنْكاً؛ 📘سورۀ طه، آیۀ۱۲۴» میباشد) است.
🕋 و فقط و مطلقاً؛ حضرات أهلُ البیت؛ أئمۀ طاهرین (علیهمالسّلام) اینچنین هستند که خودشان با بیت وجود و باطن، و بیتِ ظاهرشان؛ در دوئیّت نبوده، و بلکه؛ یک حقیقت میباشند.
بنابراین؛ تمام مراتبِ وجودی و باطنیو ظاهریِ اهل البیت (علیهمالسّلام)، جلوۀ خودشان است.
🌿۞ بدین بیان که؛
حضراتِ اهلُ البیت (علیهمالسّلام)، خودشان عرشِ الهی، و بلکه مافوقِ عرشِ الهی [❂☜『نُورِي أَفْضَلُ مِنَ الْعَرْش』؛ 📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۱۵، ص۱۰] بوده، و سقفِ خانۀ ظاهریِ ائمّۀ اطهار (علیهمالسّلام)؛ خودِ عرشِ الهی است، چنان که حضرت امام محمّد باقر (علیهالسّلام) میفرمایند:
✿『سَقْفُ بَيْتِهِمْ عَرْشُ رَبِّ الْعَالَمِينَ』✿
📚البرهان في تفسير القرآن، ج۵، ص۷۱۴
🍃⇯֎ در نتیجه؛
بیتِ حضراتِ اهل البیت (علیهمالسّلام)؛ نه تنها در دوئیّت با اهل البیت (؏) نبوده، بلکه جلوۀ نورِ خودِ اهل البیت (؏) است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
💧
🕷🕸 و امّا صاحبِ ملعونِ چنین بیتِ سستی؛ چون پشت به بیتِ حقیقتِ وجود کرده و خودشان؛ وارونهاند، از #باب و حقیقتِ بیتِ وجود، وارد بیت نشدهاند، که به فرمایش قرآن؛
◣﴿لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها﴾◥
نيكى آن نيست که از پشتِ خانهها وارد شويد.
📘سورۀ بقره، آیۀ۱۸۹
🔆۞ بلکه بیتِ آن نَفْسی؛ بیتِ حقیقی است، که صاحبش، هیچ دعویای مقابلِ اهلُ البیت (علیهمالسّلام) نداشته، بلکه اقبال به حضراتِ #بیت_الله و #باب_الله (علیهمالسّلام) داشته باشد. چنین کسی؛ متّقی و رو به #راه است، پس از #باب، وارد نفس و #بیت خود شده است، چنان که در دنباله آیۀ مذکور آمده است:
💎﴿وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها﴾💎
بلكه نيكى آن است كه شخص؛ تقوا پيشه كند. و از باب، واردِ خانهها شود.
🍃⏎⧈ الغرض؛
هر چقدر نفوسِ موجودات، به مبدأ خود (یعنی؛ به حضرات کعبةالله و بیتالله، که یعنی؛ أئمّۀ اطهار علیهمالسّلام)، اتّصال و اقبال و قرابتِ بیشتری داشته باشند؛
❂☜ بَیْت و مأوا و مسکن و امنیّتِ حقیقی دارند.
و اگر هنوز بیتِ سُستِ إنیّت را داشته باشند؛
🕸☜ باید از این بیغوله هجرت کنند ...
چنان که قرآن میفرماید:
💎﴿و مَنْ يُهاجِرْ في سَبيلِ الله يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُراغَماً كَثيراً وَ سَعَةً
وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهاجِراً إِلَى الله وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ
فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى الله وَ كانَ الله غَفُوراً رَحيماً ﴾💎
و هر كه در راه خدا هجرت كند؛ در زمين، سرپناه بسيار و گشايشى [در كار] میيابد.
و هر كه از خانهاش به منظور مهاجرت به سوى خدا و رسول او (صلّیاللهعلیهوآله) خارج شود و آنگاه؛ مرگ او را دريابد، قطعاً پاداش او بر عهدۀ خداوند است، و خداوندﷻ آمرزندۀ مهربان است.
📘سورۀ نساء، آیۀ۱۰۰
[✅ نکته:
💎﴿مُراغَماً كَثيراً وَ سَعَةً﴾💎؛
❂☜ جلوۀ بیتُ الله (؏) است، که؛
◉ «كَثيراً»؛ مُنشئِ سیرِ آفاقی است.
◉ «سَعَةً»؛ مُنشئِ سیرِ انفسی است.]
🌿۞ و امّا؛
حضرات آلالله (علیهمالسّلام) - که قُوّامِ مطلقِ موجودات بوده، و به قیّومیّت مَعیۀ ایشان (علیهمالسّلام) است که موجودات، قوام دارند [جهتِ شرحِ مختصری از قیّومیّت معیّه؛ رجوع بفرمائید❂☜ https://t.me/ehsannil1/75] -؛
🔆☜ با تمام مراتبِ هفتگانۀ وجودیِ خویش، همراهِ حقیقیِ همۀ مراتبِ هفتگانۀ وجودی موجودات هستند، چنان که در زیارتِ جامعۀ کبیره میفرمایند:
🔻『ذِكْرُكُمْ فِي الذَّاكِرِينَ (➊☜ #ذکر)
وَ أَسْمَاؤُكُمْ فِي الْأَسْمَاءِ (➋☜ #اسم)
وَ أَجْسَادُكُمْ فِي الْأَجْسَاد (➌☜ #جسد)
وَ أَرْوَاحُكُمْ فِي الْأَرْوَاح (➍☜ #روح)
وَ أَنْفُسُكُمْ فِي النُّفُوس (➎☜ #نفس)
وَ آثَارُكُمْ فِي الْآثَار (➏☜ #آثار)
وَ قُبُورُكُمْ في القُبور (➐☜ #قبر)』🔺
📚من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۶۱۶
🌿۞ حسب احادیث؛
#قبر؛ اوّلین منزل از منازلِ آخرت [❂☜『إِنَّ القَبْرَ أَوَّلُ مَنْزِلٍ مِنْ مَنَازِلِ الآخِرَة』؛ 📚بحار الأنوار، ج۶۴، ص۲۴۲] است. پس #قبر در عالَم ظاهر،
❂☜ آخرین بَیْتِ تعیّنی است.
🍃⇯֎ هر کسی غیر از اهلُ البیت (علیهمالسّلام)؛
اینچنین است که خودش با بیتَش در دوئیّت است، و به عبارتی؛ حتّی اهلِ «بیت [باطنی و ظاهریِ]» خودش هم نیست!
و اگر به این بیت و تعیّنِ إنیّتِ خود بماند؛
🕸☜ همان بیتِ #عنکبوت (یعنی؛ بیتِ عایشۀ ملعونه که نفسِ «مَعيشَةً ضَنْكاً؛ 📘سورۀ طه، آیۀ۱۲۴» میباشد) است.
🕋 و فقط و مطلقاً؛ حضرات أهلُ البیت؛ أئمۀ طاهرین (علیهمالسّلام) اینچنین هستند که خودشان با بیت وجود و باطن، و بیتِ ظاهرشان؛ در دوئیّت نبوده، و بلکه؛ یک حقیقت میباشند.
بنابراین؛ تمام مراتبِ وجودی و باطنیو ظاهریِ اهل البیت (علیهمالسّلام)، جلوۀ خودشان است.
🌿۞ بدین بیان که؛
حضراتِ اهلُ البیت (علیهمالسّلام)، خودشان عرشِ الهی، و بلکه مافوقِ عرشِ الهی [❂☜『نُورِي أَفْضَلُ مِنَ الْعَرْش』؛ 📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۱۵، ص۱۰] بوده، و سقفِ خانۀ ظاهریِ ائمّۀ اطهار (علیهمالسّلام)؛ خودِ عرشِ الهی است، چنان که حضرت امام محمّد باقر (علیهالسّلام) میفرمایند:
✿『سَقْفُ بَيْتِهِمْ عَرْشُ رَبِّ الْعَالَمِينَ』✿
📚البرهان في تفسير القرآن، ج۵، ص۷۱۴
🍃⇯֎ در نتیجه؛
بیتِ حضراتِ اهل البیت (علیهمالسّلام)؛ نه تنها در دوئیّت با اهل البیت (؏) نبوده، بلکه جلوۀ نورِ خودِ اهل البیت (؏) است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
💧
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ إنسیه و الإنسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ إنسیه و الإنسیة الحوراء، فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت، مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر، خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهی تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت، مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه، منجلی است.
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُالشتّات» بودنِ #اطلاق،
جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق - بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند - احراقِ باب میکند.
🔳 #باب - که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است-؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها - که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند -؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهی #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون، نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در روزِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔳
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.
نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.
☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:
🔹 الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
🔹 حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"
🔰 اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.
🔰 امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.
هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.
نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق میباشد.
🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصهی مظلومیّت، نمایان ساخت.
تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، میفرمایند(ع)؛
◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️
یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.
واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچارهات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .
در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.
"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت میکند که؛
#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» میباشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).
«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه» از سویدای دل میآید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و جز بیقراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچارهاش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند میشود، و میشود «#آه» ...
«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.
#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطهای است که ضربه به آن میزنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.
محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.
آه ...😭
ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت میرساند.
#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )
#سامری از ریشهی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.
إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.
🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی
#مسمار_عداوت
#موجد_باب_بیتالله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
نار؛ خودِ «شعله کشیدن» و نفسِ «شدّت» است.
نارِ وحدت؛ همان آتش و شدّتِ حبّ است که «حبّ الله نارٌ ».
نارِ کثرت؛ همان آتش و شدّتِ بغض است.
☑️ به دل، این تلخیص را بخوانید:
🔹 الله = لا هو الا هو = مستجمع جمیع صفات جلال و جمال
🔹 حبّ الله = حبّ "لا هو الا هو"
🔰 اگر در عالم حدّ، حبّ الله را نظر کنیم؛
#الله هست و حبّ به او، بعد از اوست.
🔰 امّا از منظر عالم نور و بالنورانیّة؛
حبّ الله، اَللهیّتِ #الله و شدّتِ #الله است.
هر تعیّنی؛ بغض است .
#آتش بغض = #ماندن به حدّ و تعیّن است.
نقطه جمعیۀ نارِ نور (نار حبّ) و نارِ نار (نارِ بغض)؛ آن است که نه به حدّ خلوَتِ حبّ متوقف است و نه به حدّ جلوَتِ بغض. بلکه جامع است و همان #اطلاق میباشد.
🔥 امّا ابابکر و عمر ملعون، نه در حدّ جلوَت بغض، بلکه به نفسِ اطلاق، جسارتِ به اطلاق #هستند (دقت شودکه؛ #هستند و نه اینکه صرفاً و تنها در فعل، #جسارت_میکنند).
به نفْسِ جسارت و ضربۀ عمر ملعون، #مسمار آن نفسِ جسارت، قتّالۀ حضرتِ اطلاق(س) شد و #آه حضرت(س)، تمامِ "هو"ی غیب الغیوب را منصهی مظلومیّت، نمایان ساخت.
تمامِ "#هو"ی غیب، در "#آه "ِ شهود، متجلّی است.
"#آه" همان "#هو"ست، که؛ در تأویلِ «هو»، میفرمایند(ع)؛
◾️«الهاء تثبیت للثابت ، و الواو اشارة إلی الغائب عن درک الحواس»◾️
یعنی هاء؛ جمال است و، واو؛ جلال حقّ.
واوِ جلال وقتی در ابتدا قرار گرفت و سوزاند و سوزاند و سوزاند و بیچارهات کرد و قلب به الف شد؛ محصولش فغانی شد به اسم و داغِ «#آه» .
در تحلیل؛
"هو" قوسِ صعود است و "آه" قوسِ نزول.
"هو"ی قوسِ صعود، وقتی عروج کرد، به "آه" قوسِ نزول رجعت میکند که؛
#آه در تحلیل؛ «آ» و «ه» میباشد.
«آ»ی تیزی (مدّ محکمی - مستحکمی - جمال)، و «ه»ی محکمی (جلال).
«#آه»؛ اسم خداست منتها نه از ریشهٔ «سموّ»ِ اسم (سموّ؛ به معنایِ علَم و نشان)، بلکه از ریشهٔ «وسم»ِ اسم (به معنای داغ، و علامت گذاشتن) که #داغ_مطلق است.
«آه» از سویدای دل میآید. از آن نقطه که «#هوا» رفته و جز بیقراریِ «#هو» نماند. از آن مکانت که بیچارهاش شدی. از آن #دربدری (#باب و بابیّت باب)، از سوختن و خاکستر شدن، دودِ خاکسترش بلند میشود، و میشود «#آه» ...
«#آه» ؛ داغ مسمّاست. «آه» داغِ «هو»ست.
#مسمار (میخ) یک #محکمی دارد و یک مدِّ محکمی (که #مستحکمی است).
محکمی آن؛ آن نقطهای است که ضربه به آن میزنند.
و مدّ محکمی آن؛ تیزی کشیدگیِ آن است.
محکمی؛ پنهان است.
مستحکمی (مدّ محکمی)؛ آشکار است.
آه ...😭
ناخودآگاه شود نالۀ ما «وا اُمّاه»
تا که مسمار ببینیم به روی درها
حرف #مسمار شد و باز نفس بند آمد
باز هم لرزه نشسته به همه پیکرها
دشمنِ اطلاق (عمر ملعون)، #آه را به #مسمار به شهادت میرساند.
#مسمار؛ اسم آلتِ از #سمر است.
و "سَمَر" در عربی به معنایِ این است که؛ درب را با #مسمار بست.
(آه 😭- بمیرم )
#سامری از ریشهی #سمر است.
#سامری امّت ؛ عمر ملعون است که نه اینکه صرفاً #مسمار است، بلکه #مسمار را مسمار است. نه اینکه فقط باب را به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ اطلاق و فاطمیّت -یعنی حضرت فاطمه س- بست، بلکه خودِ «بستنِ باب به مسمارِ عداوت بر حقیقتِ فاطمیّت و اطلاق» است.
إن شاء الله؛ از سرائرِ وجود، و دَم به دَم، لاعنِ ابابکر و عمر ملعون و تابعینشان باشید.
🔥اللّهمَّ العن الجبت و الطاغوت و النعثل و حزبهم الاشرار، لا تعدّ و لا تحصی
#مسمار_عداوت
#موجد_باب_بیتالله
#موجد_باب_الله
#موجد_واجب
#آه
🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
💧
🕷🕸 و امّا صاحبِ ملعونِ چنین بیتِ سستی؛ چون پشت به بیتِ حقیقتِ وجود کرده و خودشان؛ وارونهاند، از #باب و حقیقتِ بیتِ وجود، وارد بیت نشدهاند، که به فرمایش قرآن؛
◣﴿لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها﴾◥
نيكى آن نيست که از پشتِ خانهها وارد شويد.
📘سورۀ بقره، آیۀ۱۸۹
🔆۞ بلکه بیتِ آن نَفْسی؛ بیتِ حقیقی است، که صاحبش، هیچ دعویای مقابلِ اهلُ البیت (علیهمالسّلام) نداشته، بلکه اقبال به حضراتِ #بیت_الله و #باب_الله (علیهمالسّلام) داشته باشد. چنین کسی؛ متّقی و رو به #راه است، پس از #باب، وارد نفس و #بیت خود شده است، چنان که در دنباله آیۀ مذکور آمده است:
💎﴿وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها﴾💎
بلكه نيكى آن است كه شخص؛ تقوا پيشه كند. و از باب، واردِ خانهها شود.
🍃⏎⧈ الغرض؛
هر چقدر نفوسِ موجودات، به مبدأ خود (یعنی؛ به حضرات کعبةالله و بیتالله، که یعنی؛ أئمّۀ اطهار علیهمالسّلام)، اتّصال و اقبال و قرابتِ بیشتری داشته باشند؛
❂☜ بَیْت و مأوا و مسکن و امنیّتِ حقیقی دارند.
و اگر هنوز بیتِ سُستِ إنیّت را داشته باشند؛
🕸☜ باید از این بیغوله هجرت کنند ...
چنان که قرآن میفرماید:
💎﴿و مَنْ يُهاجِرْ في سَبيلِ الله يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُراغَماً كَثيراً وَ سَعَةً
وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهاجِراً إِلَى الله وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ
فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى الله وَ كانَ الله غَفُوراً رَحيماً ﴾💎
و هر كه در راه خدا هجرت كند؛ در زمين، سرپناه بسيار و گشايشى [در كار] میيابد.
و هر كه از خانهاش به منظور مهاجرت به سوى خدا و رسول او (صلّیاللهعلیهوآله) خارج شود و آنگاه؛ مرگ او را دريابد، قطعاً پاداش او بر عهدۀ خداوند است، و خداوندﷻ آمرزندۀ مهربان است.
📘سورۀ نساء، آیۀ۱۰۰
[✅ نکته:
💎﴿مُراغَماً كَثيراً وَ سَعَةً﴾💎؛
❂☜ جلوۀ بیتُ الله (؏) است، که؛
◉ «كَثيراً»؛ مُنشئِ سیرِ آفاقی است.
◉ «سَعَةً»؛ مُنشئِ سیرِ انفسی است.]
🌿۞ و امّا؛
حضرات آلالله (علیهمالسّلام) - که قُوّامِ مطلقِ موجودات بوده، و به قیّومیّت مَعیۀ ایشان (علیهمالسّلام) است که موجودات، قوام دارند [جهتِ شرحِ مختصری از قیّومیّت معیّه؛ رجوع بفرمائید❂☜ https://t.me/ehsannil3/75] -؛
🔆☜ با تمام مراتبِ هفتگانۀ وجودیِ خویش، همراهِ حقیقیِ همۀ مراتبِ هفتگانۀ وجودی موجودات هستند، چنان که در زیارتِ جامعۀ کبیره میفرمایند:
🔻『ذِكْرُكُمْ فِي الذَّاكِرِينَ (➊☜ #ذکر)
وَ أَسْمَاؤُكُمْ فِي الْأَسْمَاءِ (➋☜ #اسم)
وَ أَجْسَادُكُمْ فِي الْأَجْسَاد (➌☜ #جسد)
وَ أَرْوَاحُكُمْ فِي الْأَرْوَاح (➍☜ #روح)
وَ أَنْفُسُكُمْ فِي النُّفُوس (➎☜ #نفس)
وَ آثَارُكُمْ فِي الْآثَار (➏☜ #آثار)
وَ قُبُورُكُمْ في القُبور (➐☜ #قبر)』🔺
📚من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۶۱۶
🌿۞ حسب احادیث؛
#قبر؛ اوّلین منزل از منازلِ آخرت [❂☜『إِنَّ القَبْرَ أَوَّلُ مَنْزِلٍ مِنْ مَنَازِلِ الآخِرَة』؛ 📚بحار الأنوار، ج۶۴، ص۲۴۲] است. پس #قبر در عالَم ظاهر،
❂☜ آخرین بَیْتِ تعیّنی است.
🍃⇯֎ هر کسی غیر از اهلُ البیت (علیهمالسّلام)؛
اینچنین است که خودش با بیتَش در دوئیّت است، و به عبارتی؛ حتّی اهلِ «بیت [باطنی و ظاهریِ]» خودش هم نیست!
و اگر به این بیت و تعیّنِ إنیّتِ خود بماند؛
🕸☜ همان بیتِ #عنکبوت (یعنی؛ بیتِ عایشۀ ملعونه که نفسِ «مَعيشَةً ضَنْكاً؛ 📘سورۀ طه، آیۀ۱۲۴» میباشد) است.
(ر.ک؛ 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/752)
🕋 و فقط و مطلقاً؛ حضرات أهلُ البیت؛ أئمۀ طاهرین (علیهمالسّلام) اینچنین هستند که خودشان با بیت وجود و باطن، و بیتِ ظاهرشان؛ در دوئیّت نبوده، و بلکه؛ یک حقیقت میباشند.
بنابراین؛ تمام مراتبِ وجودی و باطنیو ظاهریِ اهل البیت (علیهمالسّلام)، جلوۀ خودشان است.
🌿۞ بدین بیان که؛
حضراتِ اهلُ البیت (علیهمالسّلام) که خودشان عرشِ الهی، و بلکه مافوقِ عرشِ الهی [❂☜『نُورِي أَفْضَلُ مِنَ الْعَرْش』؛ 📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۱۵، ص۱۰] هستند؛ 👈🏻 سقفِ خانۀ ظاهریِ ائمّۀ اطهار (علیهمالسّلام)؛ خودِ عرشِ الهی است، چنان که حضرت امام محمّد باقر (علیهالسّلام) در مورد منزل ظاهری اهل بیت (علیهم السلام) میفرمایند:
✿『سَقْفُ بَيْتِهِمْ عَرْشُ رَبِّ الْعَالَمِينَ』✿
📚البرهان في تفسير القرآن، ج۵، ص۷۱۴
🍃⇯֎ در نتیجه؛
بیتِ حضراتِ اهل البیت (علیهمالسّلام)؛ نه تنها در دوئیّت با اهل البیت (؏) نبوده، بلکه جلوۀ نورِ خودِ اهل البیت (؏) است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
💧
🕷🕸 و امّا صاحبِ ملعونِ چنین بیتِ سستی؛ چون پشت به بیتِ حقیقتِ وجود کرده و خودشان؛ وارونهاند، از #باب و حقیقتِ بیتِ وجود، وارد بیت نشدهاند، که به فرمایش قرآن؛
◣﴿لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها﴾◥
نيكى آن نيست که از پشتِ خانهها وارد شويد.
📘سورۀ بقره، آیۀ۱۸۹
🔆۞ بلکه بیتِ آن نَفْسی؛ بیتِ حقیقی است، که صاحبش، هیچ دعویای مقابلِ اهلُ البیت (علیهمالسّلام) نداشته، بلکه اقبال به حضراتِ #بیت_الله و #باب_الله (علیهمالسّلام) داشته باشد. چنین کسی؛ متّقی و رو به #راه است، پس از #باب، وارد نفس و #بیت خود شده است، چنان که در دنباله آیۀ مذکور آمده است:
💎﴿وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها﴾💎
بلكه نيكى آن است كه شخص؛ تقوا پيشه كند. و از باب، واردِ خانهها شود.
🍃⏎⧈ الغرض؛
هر چقدر نفوسِ موجودات، به مبدأ خود (یعنی؛ به حضرات کعبةالله و بیتالله، که یعنی؛ أئمّۀ اطهار علیهمالسّلام)، اتّصال و اقبال و قرابتِ بیشتری داشته باشند؛
❂☜ بَیْت و مأوا و مسکن و امنیّتِ حقیقی دارند.
و اگر هنوز بیتِ سُستِ إنیّت را داشته باشند؛
🕸☜ باید از این بیغوله هجرت کنند ...
چنان که قرآن میفرماید:
💎﴿و مَنْ يُهاجِرْ في سَبيلِ الله يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُراغَماً كَثيراً وَ سَعَةً
وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهاجِراً إِلَى الله وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ
فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى الله وَ كانَ الله غَفُوراً رَحيماً ﴾💎
و هر كه در راه خدا هجرت كند؛ در زمين، سرپناه بسيار و گشايشى [در كار] میيابد.
و هر كه از خانهاش به منظور مهاجرت به سوى خدا و رسول او (صلّیاللهعلیهوآله) خارج شود و آنگاه؛ مرگ او را دريابد، قطعاً پاداش او بر عهدۀ خداوند است، و خداوندﷻ آمرزندۀ مهربان است.
📘سورۀ نساء، آیۀ۱۰۰
[✅ نکته:
💎﴿مُراغَماً كَثيراً وَ سَعَةً﴾💎؛
❂☜ جلوۀ بیتُ الله (؏) است، که؛
◉ «كَثيراً»؛ مُنشئِ سیرِ آفاقی است.
◉ «سَعَةً»؛ مُنشئِ سیرِ انفسی است.]
🌿۞ و امّا؛
حضرات آلالله (علیهمالسّلام) - که قُوّامِ مطلقِ موجودات بوده، و به قیّومیّت مَعیۀ ایشان (علیهمالسّلام) است که موجودات، قوام دارند [جهتِ شرحِ مختصری از قیّومیّت معیّه؛ رجوع بفرمائید❂☜ https://t.me/ehsannil3/75] -؛
🔆☜ با تمام مراتبِ هفتگانۀ وجودیِ خویش، همراهِ حقیقیِ همۀ مراتبِ هفتگانۀ وجودی موجودات هستند، چنان که در زیارتِ جامعۀ کبیره میفرمایند:
🔻『ذِكْرُكُمْ فِي الذَّاكِرِينَ (➊☜ #ذکر)
وَ أَسْمَاؤُكُمْ فِي الْأَسْمَاءِ (➋☜ #اسم)
وَ أَجْسَادُكُمْ فِي الْأَجْسَاد (➌☜ #جسد)
وَ أَرْوَاحُكُمْ فِي الْأَرْوَاح (➍☜ #روح)
وَ أَنْفُسُكُمْ فِي النُّفُوس (➎☜ #نفس)
وَ آثَارُكُمْ فِي الْآثَار (➏☜ #آثار)
وَ قُبُورُكُمْ في القُبور (➐☜ #قبر)』🔺
📚من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۶۱۶
🌿۞ حسب احادیث؛
#قبر؛ اوّلین منزل از منازلِ آخرت [❂☜『إِنَّ القَبْرَ أَوَّلُ مَنْزِلٍ مِنْ مَنَازِلِ الآخِرَة』؛ 📚بحار الأنوار، ج۶۴، ص۲۴۲] است. پس #قبر در عالَم ظاهر،
❂☜ آخرین بَیْتِ تعیّنی است.
🍃⇯֎ هر کسی غیر از اهلُ البیت (علیهمالسّلام)؛
اینچنین است که خودش با بیتَش در دوئیّت است، و به عبارتی؛ حتّی اهلِ «بیت [باطنی و ظاهریِ]» خودش هم نیست!
و اگر به این بیت و تعیّنِ إنیّتِ خود بماند؛
🕸☜ همان بیتِ #عنکبوت (یعنی؛ بیتِ عایشۀ ملعونه که نفسِ «مَعيشَةً ضَنْكاً؛ 📘سورۀ طه، آیۀ۱۲۴» میباشد) است.
(ر.ک؛ 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/752)
🕋 و فقط و مطلقاً؛ حضرات أهلُ البیت؛ أئمۀ طاهرین (علیهمالسّلام) اینچنین هستند که خودشان با بیت وجود و باطن، و بیتِ ظاهرشان؛ در دوئیّت نبوده، و بلکه؛ یک حقیقت میباشند.
بنابراین؛ تمام مراتبِ وجودی و باطنیو ظاهریِ اهل البیت (علیهمالسّلام)، جلوۀ خودشان است.
🌿۞ بدین بیان که؛
حضراتِ اهلُ البیت (علیهمالسّلام) که خودشان عرشِ الهی، و بلکه مافوقِ عرشِ الهی [❂☜『نُورِي أَفْضَلُ مِنَ الْعَرْش』؛ 📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۱۵، ص۱۰] هستند؛ 👈🏻 سقفِ خانۀ ظاهریِ ائمّۀ اطهار (علیهمالسّلام)؛ خودِ عرشِ الهی است، چنان که حضرت امام محمّد باقر (علیهالسّلام) در مورد منزل ظاهری اهل بیت (علیهم السلام) میفرمایند:
✿『سَقْفُ بَيْتِهِمْ عَرْشُ رَبِّ الْعَالَمِينَ』✿
📚البرهان في تفسير القرآن، ج۵، ص۷۱۴
🍃⇯֎ در نتیجه؛
بیتِ حضراتِ اهل البیت (علیهمالسّلام)؛ نه تنها در دوئیّت با اهل البیت (؏) نبوده، بلکه جلوۀ نورِ خودِ اهل البیت (؏) است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
💧
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
.
🔷 #حقیقة_الولایة
🔹#ﺑﯿﺎﻥ_پنجم_حقیقة_الولایة :
༺°•𐫱 قَیّومیَّتِ مَعیّه 𐫱•°༻
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/75
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🔷 به یاد دارید که در بیان اول، خداوند روزی فرمود که حضرت مولی…
🔷 #حقیقة_الولایة
🔹#ﺑﯿﺎﻥ_پنجم_حقیقة_الولایة :
༺°•𐫱 قَیّومیَّتِ مَعیّه 𐫱•°༻
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/75
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🔷 به یاد دارید که در بیان اول، خداوند روزی فرمود که حضرت مولی…
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#بیستم_ذیحجه_ولادت_امام_کاظم علیه السلام
.
بیستم ماه ذی الحجه سال ۱۲۷هجری قمری مطابق با سوم مهر سال ۱۲۴هجری شمسی حضرت موسی بن جعفر امام کاظم علیهماالسلام در منطقه ابواء ما بین مکه و مدینه به دنیا آمدند.
#امام_کاظم_علیه_السلام نام مطهرشان موسی بوده و القاب مبارکشان کاظم، صالح، صابر، امین و #باب_الحوائج است و مشهورترین کنیه حضرت #ابوالحسن میباشد.
امیرالمؤمنین علیه السلام اولین امامی هستند که کنیه ابوالحسن داشته اند. اما در روایات امام کاظم علیه السلام را #ابوالحسن_اول و امام رضا علیه السلام را #ابوالحسن_ثانی و امام هادی علیه السلام را #ابوالحسن_ثالث تعبیر کرده اند.
مادر بزرگوار امام کاظم علیه السلام #حضرت_حمیده_مصفاة الاندلسیة سلام الله علیها میباشند. بیست و یکم ذیحجه نیز روز بزرگداشت حضرت حمیده خاتون سلام الله علیها میباشد.
درباره تعداد فرزندان حضرت اقوال مختلفی است که طبق جمع اقوال بیش از ۳۰پسر و ۳۰دختر نقل شده است.
عمدة الطالب ص١٩۶
ولادت امام هفتم صرفا فقط در همین ماه ذی الحجه صحیح بوده واقوال دیگر ضعیف است.
امام عسکری علیه السلام فرمودند:
"ولد بالأبوا بین مکه والمدینه فی شهرذی الحجه سنة مائة وسبعه وعشرین من الهجرة"
دلائل الامامة ص۳۰۳
امام کاظم علیه السلام در أبواء بین مکه ومدینه درماه ذی الحجه سال ۱۲۷هجری بدنیا آمدند.
#ابوبصیر میگوید درسالی که حضرت امام موسی بن جعفر علیهماالسلام متولد شدند من در خدمت امام صادق علیه السلام به سفر حج رفتم...
از روایت اول معلوم میشود که ابوبصیر در ماه ذی الحجه با حضرت صادق علیه السلام همسفر حج شده است.
کافی ج۱ ص۳۸۵
بحارالانوار ج۴۸ ص۳
محاسن برقی ج۲ ص۳۱۴
بصائر الدرجات ص۴۶۰
#منهال_قصاب میگوید:
"خرجت من مکه وأنا أرید المدینه بالابواء وقد ولد لأبی عبدالله..."
ازمکه به قصد تشرف به مدینه بیرون رفتم. هنگامی که به ابواء رسیدم دیدم خدا مولودی به امام صادق علیه السلام عطا فرموده است. من زودتر از آن حضرت به مدینه وارد شدم و آن حضرت یک روز بعد از من وارد شد وسه روز مردم را اطعام کرد.
بحارالانوار ج۴۸ ص۴
محاسن برقی ج۲ ص۴۱۸
وسائل الشیعة ج۲۱ ص۴۰۱
طبق روایات امام کاظم علیه السلام در هنگام مراجعت امام صادق علیه السلام از حج در میانه راه در منطقه ابواء به دنیا آمدند. در بین ائمه علیهم السلام نیز رسم بوده که به #سنت_پیامبر صلی الله علیه وآله پس از خروج از احرام حج، بلافاصله راهی مدینه میشدند و منطقه ابوا پس از غدیر بوده و دو روز فاصله داشته است. پس روز بیستم ذیحجه ولادت امام کاظم علیه السلام واقع شده است.
#بیستم_ذیحجه_ولادت_امام_کاظم علیه السلام
.
بیستم ماه ذی الحجه سال ۱۲۷هجری قمری مطابق با سوم مهر سال ۱۲۴هجری شمسی حضرت موسی بن جعفر امام کاظم علیهماالسلام در منطقه ابواء ما بین مکه و مدینه به دنیا آمدند.
#امام_کاظم_علیه_السلام نام مطهرشان موسی بوده و القاب مبارکشان کاظم، صالح، صابر، امین و #باب_الحوائج است و مشهورترین کنیه حضرت #ابوالحسن میباشد.
امیرالمؤمنین علیه السلام اولین امامی هستند که کنیه ابوالحسن داشته اند. اما در روایات امام کاظم علیه السلام را #ابوالحسن_اول و امام رضا علیه السلام را #ابوالحسن_ثانی و امام هادی علیه السلام را #ابوالحسن_ثالث تعبیر کرده اند.
مادر بزرگوار امام کاظم علیه السلام #حضرت_حمیده_مصفاة الاندلسیة سلام الله علیها میباشند. بیست و یکم ذیحجه نیز روز بزرگداشت حضرت حمیده خاتون سلام الله علیها میباشد.
درباره تعداد فرزندان حضرت اقوال مختلفی است که طبق جمع اقوال بیش از ۳۰پسر و ۳۰دختر نقل شده است.
عمدة الطالب ص١٩۶
ولادت امام هفتم صرفا فقط در همین ماه ذی الحجه صحیح بوده واقوال دیگر ضعیف است.
امام عسکری علیه السلام فرمودند:
"ولد بالأبوا بین مکه والمدینه فی شهرذی الحجه سنة مائة وسبعه وعشرین من الهجرة"
دلائل الامامة ص۳۰۳
امام کاظم علیه السلام در أبواء بین مکه ومدینه درماه ذی الحجه سال ۱۲۷هجری بدنیا آمدند.
#ابوبصیر میگوید درسالی که حضرت امام موسی بن جعفر علیهماالسلام متولد شدند من در خدمت امام صادق علیه السلام به سفر حج رفتم...
از روایت اول معلوم میشود که ابوبصیر در ماه ذی الحجه با حضرت صادق علیه السلام همسفر حج شده است.
کافی ج۱ ص۳۸۵
بحارالانوار ج۴۸ ص۳
محاسن برقی ج۲ ص۳۱۴
بصائر الدرجات ص۴۶۰
#منهال_قصاب میگوید:
"خرجت من مکه وأنا أرید المدینه بالابواء وقد ولد لأبی عبدالله..."
ازمکه به قصد تشرف به مدینه بیرون رفتم. هنگامی که به ابواء رسیدم دیدم خدا مولودی به امام صادق علیه السلام عطا فرموده است. من زودتر از آن حضرت به مدینه وارد شدم و آن حضرت یک روز بعد از من وارد شد وسه روز مردم را اطعام کرد.
بحارالانوار ج۴۸ ص۴
محاسن برقی ج۲ ص۴۱۸
وسائل الشیعة ج۲۱ ص۴۰۱
طبق روایات امام کاظم علیه السلام در هنگام مراجعت امام صادق علیه السلام از حج در میانه راه در منطقه ابواء به دنیا آمدند. در بین ائمه علیهم السلام نیز رسم بوده که به #سنت_پیامبر صلی الله علیه وآله پس از خروج از احرام حج، بلافاصله راهی مدینه میشدند و منطقه ابوا پس از غدیر بوده و دو روز فاصله داشته است. پس روز بیستم ذیحجه ولادت امام کاظم علیه السلام واقع شده است.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/627
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ إنسیه و الإنسیة الحوراء؛ فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت؛ مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر؛ خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهٔ تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت؛ مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه؛ منجلی است،
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُ الشتّات» بودنِ #اطلاق،
#جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق [بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند] احراقِ باب میکند.🔥
🔳 #باب [که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است]؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
💠 حضرت فاطمه سلاماللهعلیها [که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند]؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهٔ #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون؛ نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
🍁 تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در شبِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
🔥📌فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🍂 حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/627
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن، انتظار دیگری نیست.
و این #پریشانی، پَرّی از شأن آن پَریشأنِ حیرانی، حضرتِ حورایِ إنسیه و الإنسیة الحوراء؛ فاطمه زهرا سلام الله علیهاست.
شرح کلماتی که خواهید خواند، حاضر است، ولی شرحۀ دل در این مصیبت؛ مانع از مشروحگفتن. پس به پریشانگوئی و ایجازِ این شکسته، جابرانه و کریمانه نظر نمائید ...
─═༅࿇༅✿❀✿༅࿇༅═─
تمام آنچه که منتسَب به حضراتِ سرّ الله -یعنی ائمه اطهار ع- است، از باطن تا ظاهر؛ خودِ سرّ الله است. پس؛ تمثیل، تشبیه، استعاره، کنایه، مجاز و امثالهم نیست، بلکه خودِ حقیقت است که یا به تنزیل ظهور یافته، یا به خودیِ خود، ظاهر است.
🔳 شهادت حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، شهادتِ #اطلاق است، که همان شهادتِ #بینونت_صفتی است، بدین معنا که این شهادت؛ در بینِ حقیقیِ «کوچهٔ تشتّت و کثرت»، وَ «بیتِ جمع و وحدت» میباشد.
(#بینونة_عزلة؛ بینونتِ مرسوم است - #بینونة_صفة؛ بینِ حقیقی است که طرفینِ حدّی ندارد)
🔳 به میخِ گداختهی #آه ِ #جلالت، بین دیوارِ «تعیّن و جمال»، وَ دربِ «لاتعیّن و جلال»،
🔳 به شعلهی نارِ #کثرت و #بغض، از بیرون از بیت (یعنی #کوچه_تشتت)، وَ نار #وحدت و #حبّ از داخلِ بیت،
🔳 در مکانت #اطلاق، که نه به حدّ خلوتِ بیت؛ مختفی است و نه به حدّ جلوَتِ کوچه؛ منجلی است،
🔳 بلکه؛ در مکانت جامعیّتِ «جامعُ الشتّات» بودنِ #اطلاق،
#جسارت به عین شخصیِ #شهادت صورت میگیرد و بلکه؛ #وجود دارد (و بلکه نفسیّتِ #وجود است).
دائماً این جسارت و شهادت، به نفْسِ شهامت و رشادتِ فاطمیّت و اطلاق - یعنی حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها -، برقرار است،
و آن که (یعنی «#عمر» ملعون) کوچهای است (یعنی؛ اهل کوچۀ تشتّت است) و بلکه؛ نفْسِ کوچۀ تشتّت است (بلکه؛ تشدیدِ تشتّت است)، و «#عامرانه» و #عامدانه، مصدرِ ویرانیِ این #ویرانه است، به مجالِ #اطلاق [بدین معنا که؛ تا نقطهی جامعیّتِ تشتّت کوچه و تجمّعِ بیت، یعنی؛ پشت درب، تشریف میآورند و مجال میدهند] احراقِ باب میکند.🔥
🔳 #باب [که در حقیقت به معنای #نهایت و #غایت است]؛ خودیّت و تمامیّتِ «بیتُالله»، و بلکه؛ خودیّت و تمامیّتِ «الله»(جلّ جلاله) است.
و سوزاندنِ آن، نه تنها سوزاندنِ بیتُالله، بلکه؛ سوزاندنِ «تمامیّتِ بیتُالله»، و بلکه؛ سوزاندنِ «الله»جلّ جلاله است.
و دربانِ باب؛ موجِدِ باب است (موجِد باب الله، موجِدِ بابِ «بیت الله»، و ...) و اوست که تمامیّت اطلاقی را، تمامیّت است.
💠 حضرت فاطمه سلاماللهعلیها [که خودِ اطلاق هستند و تمامیّتِ اطلاقی را تمامیّت میباشند]؛ دربانِ موجِد «بابُالله، بابِ بیتُالله، و [بلکه] الله» میباشند که به هر بیانِ بی بیان، شهید بشوند؛ در نقطهٔ #باب، و بلکه بابیّتِ باب، #شهیده هستند.
🔥 دوّمی ملعون؛ نه تنها آثار، نه تنها افعال، نه تنها صفات، نه تنها ذات مطلقِ خداوند، بلکه ذاتیّت ذات و تمامیّت اطلاق را به لگدِ عداوت و کینه، و دشنۀ #مسمار، و فشارِ درب و دیوار، به شهادت رسانید.
که نه تنها در یک #دم، بلکه #دمادم حضرت فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها را شهید میسازد و در اصل، آن ملعون، چیزی نیست جز قاتلِ فاطمیّت و اطلاق و عصمت و جلالَت، یعنی شخصِ شخیصِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها.
🔥اللهم العنهما في مکنون السرّ و ظاهر العلانیة...
◆◈◆◈◆رشحهای از شرح!◆◈◆◈◆
🍁 تمام اشارات فوق، بابی است از سخنهای معرفتی، و دردهایِ این مصیبت ولی در شبِ شهادت، مجالِ شرحِ مفصل نیست.
🔥📌فقط اشارهای از #نار ، و #مسمار را بخوانید تا چیزی از ملعونیّتِ ابابکر و عمر ملعون روشن گردد و لعنی از سرائر دل داشته باشید:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
💦حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/627
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن،…
💦حرفِ مسمار شد و باز نَفَس بند آمد!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/627
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
وقتی که زلزالِ ملعونیّت، استُنِ حنّانۀ هستی، و بلکه هستیِّ هستیآفرین را خَم کند؛ از قدمها و قلمها، جز پریشان رفتن و پریشان گفتن،…