🔍تجربه و آزمون
▪️من آن شکّ و تردیدی را میستایم که به من امکان میدهد تا در جوابِ او بگویم:
«بسیار خوب، باشد، حالا آزمایش میکنیم!»
امّا من دیگر نمیخواهم سخنی دربارهی چیزی بشنوم که تجربه و آزمون اجازه نمیدهد.
مرز ها و معیار های راستی و درستی برای من تجربه و آزمون هستند.
✍️ #فردریش_نیچه
📕 #حکمت_شادان
📚کتاب اول - بند 26
@didgahfalsafi
▪️من آن شکّ و تردیدی را میستایم که به من امکان میدهد تا در جوابِ او بگویم:
«بسیار خوب، باشد، حالا آزمایش میکنیم!»
امّا من دیگر نمیخواهم سخنی دربارهی چیزی بشنوم که تجربه و آزمون اجازه نمیدهد.
مرز ها و معیار های راستی و درستی برای من تجربه و آزمون هستند.
✍️ #فردریش_نیچه
📕 #حکمت_شادان
📚کتاب اول - بند 26
@didgahfalsafi
🔍اندیشمند راستین
▪️اندیشمند راستین همواره شاد است و تجدید قوا می کند، چه جدی باشد و چه به طنز بپردازد، چه خرد انسانی و چه شفقت خدایی اش را نشان دهد. او هیچ گاه هیاتی حقیرانه نمی گیرد. دستانش نمیلرزد و چشمانش پراشک نیستند. او همیشه اطمینان را با سادگی و شجاعت را با نیرومندی مثل یک فاتح در خود جمع دارد، اگرچه گاهی ممکن است با خشونت و بی اعتنایی رفتار کند. او همان خدای فاتح در برابر دیوهای مغلوب است، از این رو با اطمینان هر چه بیشتر، سرود شادی سر می دهد. آن شادی که انسان گاهی در نویسندگان میان مایه و متفکران مدعی و بدلی به آن برمیخورد، موجب احساس بدبختی می شود. مثلاً تأثیری که احساس خشنودی و شادی دیوید اشتراوس در من داشت، از این دست است. انسان به راستی احساس شرم می کند که چنین هم عصران شادی داشته باشد، زیرا اینان روزگار ما و مردم آن را در برابر نسل های آینده مثله می کنند. این نوع اندیشمند شاد، اصلاً نمی تواند رنج ها و ددمنشی هایی را که مدعی دیدن آنها است و با آنها میجنگد، ببیند. این است که با ابراز شادمانی اش در حقیقت ما را می فریبد، او میخواهد ما را وادارد باور کنیم جنگی در میان بوده است و از آن میان ما فاتح بیرون آمده ایم. زیرا در نهایت، شادی تنها پس از پیروزی ممکن می شود. این اصل درباره آثار متفکران حقیقی همانقدر صادق است که درباره هر نوع اثر هنری. بگذارید محتوای مطالب به همان بدی و به همان جدیتی باشد که خود زندگی هست؛ ☆وقتی شبه متفکر یا شبه هنرمند از مرز بیکفایتی و نارسایی خود فراتر رود، اثرش تاثیری دردناک و ملالت بار ایجاد خواهد کرد. هیچ چیز بهتر و شادتر از این برای انسان نمیتواند باشد که در همجواری یکی از فاتحان معنوی متفکر و ژرف نگر، قرار بگیرد. انسان بایستی به آن چه زنده ترین است، عشق ورزد و چون فرزانگان سرانجام به زیبایی بگراید. این قهرمانان، صادقانه سخن میگویند، لکنت زبان ندارند و درباره آن چه شنیده اند وراجی نمیکنند. اینان فعال اند و به حقیقت زندگی میکنند، نه پشت یک نقاب و زندگی ایشان با عامیان متفاوت است، این است که در جوار شان احساس انسان بودن و طبیعی بودن می کنیم و بسا مانند گوته فریاد برمی آوریم: «چه قدر موجود زنده شکوهمند و گرانقدر است! چه قدر هماهنگ با آنچه در آن می زید! چه قدر حقیقی! چه قدرسرشار از زندگی!
✍️فریدریش نیچه
📕 شوپنهاور به مثابه آموزگار
@didgahfalsafi
▪️اندیشمند راستین همواره شاد است و تجدید قوا می کند، چه جدی باشد و چه به طنز بپردازد، چه خرد انسانی و چه شفقت خدایی اش را نشان دهد. او هیچ گاه هیاتی حقیرانه نمی گیرد. دستانش نمیلرزد و چشمانش پراشک نیستند. او همیشه اطمینان را با سادگی و شجاعت را با نیرومندی مثل یک فاتح در خود جمع دارد، اگرچه گاهی ممکن است با خشونت و بی اعتنایی رفتار کند. او همان خدای فاتح در برابر دیوهای مغلوب است، از این رو با اطمینان هر چه بیشتر، سرود شادی سر می دهد. آن شادی که انسان گاهی در نویسندگان میان مایه و متفکران مدعی و بدلی به آن برمیخورد، موجب احساس بدبختی می شود. مثلاً تأثیری که احساس خشنودی و شادی دیوید اشتراوس در من داشت، از این دست است. انسان به راستی احساس شرم می کند که چنین هم عصران شادی داشته باشد، زیرا اینان روزگار ما و مردم آن را در برابر نسل های آینده مثله می کنند. این نوع اندیشمند شاد، اصلاً نمی تواند رنج ها و ددمنشی هایی را که مدعی دیدن آنها است و با آنها میجنگد، ببیند. این است که با ابراز شادمانی اش در حقیقت ما را می فریبد، او میخواهد ما را وادارد باور کنیم جنگی در میان بوده است و از آن میان ما فاتح بیرون آمده ایم. زیرا در نهایت، شادی تنها پس از پیروزی ممکن می شود. این اصل درباره آثار متفکران حقیقی همانقدر صادق است که درباره هر نوع اثر هنری. بگذارید محتوای مطالب به همان بدی و به همان جدیتی باشد که خود زندگی هست؛ ☆وقتی شبه متفکر یا شبه هنرمند از مرز بیکفایتی و نارسایی خود فراتر رود، اثرش تاثیری دردناک و ملالت بار ایجاد خواهد کرد. هیچ چیز بهتر و شادتر از این برای انسان نمیتواند باشد که در همجواری یکی از فاتحان معنوی متفکر و ژرف نگر، قرار بگیرد. انسان بایستی به آن چه زنده ترین است، عشق ورزد و چون فرزانگان سرانجام به زیبایی بگراید. این قهرمانان، صادقانه سخن میگویند، لکنت زبان ندارند و درباره آن چه شنیده اند وراجی نمیکنند. اینان فعال اند و به حقیقت زندگی میکنند، نه پشت یک نقاب و زندگی ایشان با عامیان متفاوت است، این است که در جوار شان احساس انسان بودن و طبیعی بودن می کنیم و بسا مانند گوته فریاد برمی آوریم: «چه قدر موجود زنده شکوهمند و گرانقدر است! چه قدر هماهنگ با آنچه در آن می زید! چه قدر حقیقی! چه قدرسرشار از زندگی!
✍️فریدریش نیچه
📕 شوپنهاور به مثابه آموزگار
@didgahfalsafi
Forwarded from دیدگاه فلسفی🌸🍃
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اگر عقاید خود را با #تفکر و #مطالعه به دست بیاورید، کسی نمیتواند به آنها توهین کند.
اگر کسی چیزی بر خلافشان بگوید، عصبانی نمیشوید. یا می خندید یا به فکر فرو میروید.
برتراند راسل
@didgahfalsafi
اگر کسی چیزی بر خلافشان بگوید، عصبانی نمیشوید. یا می خندید یا به فکر فرو میروید.
برتراند راسل
@didgahfalsafi
گزارشي از مناظره الوين پلنتينگا با دنيل دنت درباره سازگاري خداباوري با نظريه تكامل
@didgahfalsafi
خداباوري و داروينيسم
✍️عظيم محمودآبادي
الوين پلنتينگا و دنيل دنت در سال 2009 در انجمن فلسفي امريكا (در شيكاگو) روبهروي هم نشستند تا در مناظرهاي عالمانه به تبيين ديدگاههاي خود درباره اين پرسش بپردازند كه آيا «علم و دين سازگارند»؟ در اين مقاله بنا دارم مروري بر آن مناظره داشته باشم اما پيش از شروع بهتر است به معرفي اجمالي اين دو فيلسوف امريكايي بپردازم.
درباره الوين پلنتينگا
الوين پلنتينگا در شمار پرنفوذترين و بحثانگيزترين فيلسوفان دين است. نوشتهها و انديشههاي وي در احياي مجدد فلسفه دين و جلبتوجه و علاقه فيلسوفان به اين شاخه از فلسفه، سهم بزرگي داشته است. او دكتراي خود را از دانشگاه ييل دريافت كرده و سالها در دانشگاه ايالتي وين و كالج كالوين درس آموخته است. وي در حال حاضر استاد فلسفه و صاحب كرسي در دانشگاه نتردام است. به علاوه، مدتي رياست شاخه غربي انجمن فلسفي امريكا را برعهده داشته است. پلنتينگا در معرفتشناسي متفكري صاحب نام و نظر است. پلنتينگا را «معرفتشناس اصلاحشده» توصيف ميكنند زيرا او از دل سنت مسيحي اصلاحشده پروتستان برخاست و كارش اين بود كه بررسي كند چگونه مدعيات مومنان در مورد معرفت به وجود خدا را ميتوان توجيه عقلاني كرد. او تلاش براي استدلال به سود وجود خدا (الهيات طبيعي) را رد ميكند چراكه معتقد است اين استدلالها به جاي وحي، عقل را محور قرار ميدهند. اعتقاد بر اين است كه خداوند حقيقت را در جهان نازل كرد و اين وحي است كه بايد مقدم باشد نه عقلِ انسان كه به دليل گناه آدم وحوا هبوط كرد.
درباره دنيل دنت
دنيل كلمنت دنِت (زاده ۲۸ مارس ۱۹۴۲) نيز فيلسوف و نويسنده شناختهشده اهل ايالات متحده امريكا است. او در زمينه فلسفه ذهن، فلسفه علم و فلسفه زيستشناسي، بهويژه فرگشت (نظريه تكامل) و علوم شناختي پژوهش ميكند. دنت برخلافِ پلنتينگا، خداناباور است و از حاميان جنبش «روشنها» بهشمار ميآيد.
دنت بخشي از كودكي خود را در لبنان سپري كرده است. پدرش در طول جنگ جهاني دوم مامور مخفي ضداطلاعات در بيروت بود. در سال ۱۹۴۷ وي پدرش را در يك سانحه مشكوك سقوط هواپيما از دست داد و پس از آن به ماساچوست بازگشت. در سال ۱۹۶۳ او موفق به دريافت مدرك كارشناسي از دانشگاه هاروارد شد. دنت دكتراي خود را از كالج هارتفورد در دانشگاه آكسفورد دريافت كرد. او در آكسفورد شاگرد فيلسوف معروف گيلبرت رايل و در امريكا شاگرد كواين بود. دنت هماكنون استاد دانشگاه تافتس است و در سال ۲۰۰۱ جايزه ژان نيكو به وي اهدا شد. انجمن انسانگراي امريكايي وي را به عنوان انسانگراي سال ۲۰۰۴ معرفيكرد. وي در سال ۲۰۰۶ تحت عمل جراحي نه ساعتهاي به دليل ديسكسيون آئورت قرار گرفت و سپس از دانشمندان و پزشكاني كه با تلاش خود بهبود وي را ممكن كردند سپاسگزاري كرد و همچنين هرگونه توبه و برگشت به خدا در بستر مرگ را تكذيب كرد! همانطور كه در مقدمه آمد، اين دو فيلسوف بزرگ امريكايي (الوين پلنتينگا و دنيل دنت) در سال 2009 روبروي هم نشستند و در مورد نسبت علم و دين با يكديگر مناظره كردند. اين مناظره به همراه مباحث تكميلي آن توسط انتشارات آكسفورد منتشر شد و به تازگي با قلم علي شهبازي به فارسي ترجمه و به همت انتشارات دانشگاه مفيد قم منتشر شده است… .
متن کامل در👇
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/203672/%D8%AE%D8%AF%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%8A-%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%88%D9%8A%D9%86%D9%8A%D8%B3%D9%85
@didgahfalsafi
خداباوري و داروينيسم
✍️عظيم محمودآبادي
الوين پلنتينگا و دنيل دنت در سال 2009 در انجمن فلسفي امريكا (در شيكاگو) روبهروي هم نشستند تا در مناظرهاي عالمانه به تبيين ديدگاههاي خود درباره اين پرسش بپردازند كه آيا «علم و دين سازگارند»؟ در اين مقاله بنا دارم مروري بر آن مناظره داشته باشم اما پيش از شروع بهتر است به معرفي اجمالي اين دو فيلسوف امريكايي بپردازم.
درباره الوين پلنتينگا
الوين پلنتينگا در شمار پرنفوذترين و بحثانگيزترين فيلسوفان دين است. نوشتهها و انديشههاي وي در احياي مجدد فلسفه دين و جلبتوجه و علاقه فيلسوفان به اين شاخه از فلسفه، سهم بزرگي داشته است. او دكتراي خود را از دانشگاه ييل دريافت كرده و سالها در دانشگاه ايالتي وين و كالج كالوين درس آموخته است. وي در حال حاضر استاد فلسفه و صاحب كرسي در دانشگاه نتردام است. به علاوه، مدتي رياست شاخه غربي انجمن فلسفي امريكا را برعهده داشته است. پلنتينگا در معرفتشناسي متفكري صاحب نام و نظر است. پلنتينگا را «معرفتشناس اصلاحشده» توصيف ميكنند زيرا او از دل سنت مسيحي اصلاحشده پروتستان برخاست و كارش اين بود كه بررسي كند چگونه مدعيات مومنان در مورد معرفت به وجود خدا را ميتوان توجيه عقلاني كرد. او تلاش براي استدلال به سود وجود خدا (الهيات طبيعي) را رد ميكند چراكه معتقد است اين استدلالها به جاي وحي، عقل را محور قرار ميدهند. اعتقاد بر اين است كه خداوند حقيقت را در جهان نازل كرد و اين وحي است كه بايد مقدم باشد نه عقلِ انسان كه به دليل گناه آدم وحوا هبوط كرد.
درباره دنيل دنت
دنيل كلمنت دنِت (زاده ۲۸ مارس ۱۹۴۲) نيز فيلسوف و نويسنده شناختهشده اهل ايالات متحده امريكا است. او در زمينه فلسفه ذهن، فلسفه علم و فلسفه زيستشناسي، بهويژه فرگشت (نظريه تكامل) و علوم شناختي پژوهش ميكند. دنت برخلافِ پلنتينگا، خداناباور است و از حاميان جنبش «روشنها» بهشمار ميآيد.
دنت بخشي از كودكي خود را در لبنان سپري كرده است. پدرش در طول جنگ جهاني دوم مامور مخفي ضداطلاعات در بيروت بود. در سال ۱۹۴۷ وي پدرش را در يك سانحه مشكوك سقوط هواپيما از دست داد و پس از آن به ماساچوست بازگشت. در سال ۱۹۶۳ او موفق به دريافت مدرك كارشناسي از دانشگاه هاروارد شد. دنت دكتراي خود را از كالج هارتفورد در دانشگاه آكسفورد دريافت كرد. او در آكسفورد شاگرد فيلسوف معروف گيلبرت رايل و در امريكا شاگرد كواين بود. دنت هماكنون استاد دانشگاه تافتس است و در سال ۲۰۰۱ جايزه ژان نيكو به وي اهدا شد. انجمن انسانگراي امريكايي وي را به عنوان انسانگراي سال ۲۰۰۴ معرفيكرد. وي در سال ۲۰۰۶ تحت عمل جراحي نه ساعتهاي به دليل ديسكسيون آئورت قرار گرفت و سپس از دانشمندان و پزشكاني كه با تلاش خود بهبود وي را ممكن كردند سپاسگزاري كرد و همچنين هرگونه توبه و برگشت به خدا در بستر مرگ را تكذيب كرد! همانطور كه در مقدمه آمد، اين دو فيلسوف بزرگ امريكايي (الوين پلنتينگا و دنيل دنت) در سال 2009 روبروي هم نشستند و در مورد نسبت علم و دين با يكديگر مناظره كردند. اين مناظره به همراه مباحث تكميلي آن توسط انتشارات آكسفورد منتشر شد و به تازگي با قلم علي شهبازي به فارسي ترجمه و به همت انتشارات دانشگاه مفيد قم منتشر شده است… .
متن کامل در👇
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/203672/%D8%AE%D8%AF%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D9%88%D8%B1%D9%8A-%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%88%D9%8A%D9%86%D9%8A%D8%B3%D9%85
روزنامه اعتماد
خداباوري و داروينيسم
عظيم محمودآبادي
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰🔰جان لاک که بود؟
💎جان لاک از فیلسوفان سده ۱۷ میلادی انگلستان بود که بهطور گسترده به عنوان پدر لیبرالیسم کلاسیک شناخته میشود. نظرات او بر پیشرفت شناختشناسی و فلسفه سیاسی مؤثر بود.
💎او از تأثیرگذارترین اندیشمندان عصر روشنگری شمرده میشود. نوشتههای او بر ولتر و ژان ژاک روسو، بسیاری از اندیشوران اسکاتلندی و انقلابیون آمریکائی اثرگذار بود. این تأثیر را میتوان در اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا مشاهده کرد.
@didgahfalsafi
💎جان لاک از فیلسوفان سده ۱۷ میلادی انگلستان بود که بهطور گسترده به عنوان پدر لیبرالیسم کلاسیک شناخته میشود. نظرات او بر پیشرفت شناختشناسی و فلسفه سیاسی مؤثر بود.
💎او از تأثیرگذارترین اندیشمندان عصر روشنگری شمرده میشود. نوشتههای او بر ولتر و ژان ژاک روسو، بسیاری از اندیشوران اسکاتلندی و انقلابیون آمریکائی اثرگذار بود. این تأثیر را میتوان در اعلامیه استقلال ایالات متحده آمریکا مشاهده کرد.
@didgahfalsafi
آنکس که خود را عمیق میداند، تلاش میکند که واضح و شفاف باشد. آنکس که میخواهد به نظر توده مردم عمیق بیاید، تلاش میکند که مبهم و کدر باشد. تودهی مردم کف هر جایی را که نتوانند ببینند، عمیق میپندارند و از غرق شدن واهمه دارند.
#نیچه
@didgahfalsafi
#نیچه
@didgahfalsafi
تاریخ_فلسفه_از_امیل_بریه_ترجمه_علی_مراد_داودی_جلد_دوم_دوره_رومی.pdf
7.7 MB
تاریخ فلسفه
نوشته : امیل بریه
ترجمه : علیمراد داودی
جلد دوم : دوره انتشار فرهنگ یونانی و دوره رومی
@didgahfalsafi
نوشته : امیل بریه
ترجمه : علیمراد داودی
جلد دوم : دوره انتشار فرهنگ یونانی و دوره رومی
@didgahfalsafi