.
به نام خداوند جان و خرد
شاید مهمترین حرفی که برای گفتن دارم و هر بار که مطلبی را چه در قالب کتابشناسی و چه نکتهای ویرایشی و چه اعلام موضعی سیاسی یا فرهنگی بیان کرده ام تلاش داشته ام آن را بازگو کنم این است که جهان ما جهانی دارای قوانین مشخص است که میتوان آنها را شناخت و برای فهم و تغییر جهان از آنها استفاده کرد.
در یک کلام #قانون بر کیهان حاکم است و روابط علت و معلولی است که چرخ آن را میگرداند.
این حرف به چه معناست؟
یعنی با جهان نمیشود با آرزواندیشی و صدور بخشنامه و حتی خواهش و تمنا معامله کرد.
اگر جذابیت بازار ارز بیش از تولید است راهکار مقابله اش ممنوعیت خرید و فروش ارز نیست.
اگر کارون و کرخه و دز و هورالعظیم کم-آب شده راهکار مقابله اش دعوت به مصرف کمتر یا شل-کن_سفت-کنهای مثلاً مدیریتی نیست.
اگر سرقت در جامعه افزایش یافته تدابیر امنیتی صرف برای رفعش کارساز نیست و غیره.
اینها همه عللی دارند که علمی باید کشف شوند و مسائل با کمک آنها حل گردند.
خب! این مطلب چه ربطی به تلاش برای ممنوعیت دوچرخهسواری زنان در مشهد دارد؟
مهمترین خروجی مشکلات اقتصادی ما پایین بودن #درآمد_سرانه است. خروجی یعنی آخرین جلوه و بروز.
وقتی جامعهای نسبت به کشورهای شبیه خودش، درآمد سرانهء پایینتری داشته باشد قاعدتاً سطح رفاه در آن جامعه پایینتر خواهد بود و این امر تبعات فرهنگی و سیاسی و جامعهشناختی خاص خودش را دارد.
یک عامل مهم پایین بودن درآمد سرانه، کمی سطح تولید عمومی است که خودش علتهای علمی خاص خودش را دارد اما بحث اشتغال زنان که عملاً نیمی از جامعه اند و در ایران حتی در مقایسه با برخی کشورهای عربی سطح بسیار پایینی دارد در این میان بسیار مهم است.
روشنتر بگویم اگر درآمد متوسط مردان ایرانی (در بهترین شرایط) با درآمد سرانه در یک کشور توسعهیافته برابر باشد ولی زنان در اشتغال نقشی نداشته باشند یعنی درآمد سرانهء ما نصف آن کشور است و سطح رفاهمان نیز به همین ترتیب.
در این حال بسیاری از مباحث عقیدتی فرهنگی و سیاسی هم لاجرم تحت تأثیر این مسئله قرار خواهند گرفت.
پینوشت :
من مدتی است دربارهء این موضوع می اندیشم ولی اذعان میکنم که این یادداشت کوتاه بسیار ناگویا از کار درآمد.
#وحدت_ملی #امنیت_ملی #توسعه_یافتگی
#اقتصاد_مقاومتی #تولید_ملی
#دوچرخه_سواری_زنان
https://www.instagram.com/p/CR0DVooMGEQ/?utm_medium=share_sheet
به نام خداوند جان و خرد
شاید مهمترین حرفی که برای گفتن دارم و هر بار که مطلبی را چه در قالب کتابشناسی و چه نکتهای ویرایشی و چه اعلام موضعی سیاسی یا فرهنگی بیان کرده ام تلاش داشته ام آن را بازگو کنم این است که جهان ما جهانی دارای قوانین مشخص است که میتوان آنها را شناخت و برای فهم و تغییر جهان از آنها استفاده کرد.
در یک کلام #قانون بر کیهان حاکم است و روابط علت و معلولی است که چرخ آن را میگرداند.
این حرف به چه معناست؟
یعنی با جهان نمیشود با آرزواندیشی و صدور بخشنامه و حتی خواهش و تمنا معامله کرد.
اگر جذابیت بازار ارز بیش از تولید است راهکار مقابله اش ممنوعیت خرید و فروش ارز نیست.
اگر کارون و کرخه و دز و هورالعظیم کم-آب شده راهکار مقابله اش دعوت به مصرف کمتر یا شل-کن_سفت-کنهای مثلاً مدیریتی نیست.
اگر سرقت در جامعه افزایش یافته تدابیر امنیتی صرف برای رفعش کارساز نیست و غیره.
اینها همه عللی دارند که علمی باید کشف شوند و مسائل با کمک آنها حل گردند.
خب! این مطلب چه ربطی به تلاش برای ممنوعیت دوچرخهسواری زنان در مشهد دارد؟
مهمترین خروجی مشکلات اقتصادی ما پایین بودن #درآمد_سرانه است. خروجی یعنی آخرین جلوه و بروز.
وقتی جامعهای نسبت به کشورهای شبیه خودش، درآمد سرانهء پایینتری داشته باشد قاعدتاً سطح رفاه در آن جامعه پایینتر خواهد بود و این امر تبعات فرهنگی و سیاسی و جامعهشناختی خاص خودش را دارد.
یک عامل مهم پایین بودن درآمد سرانه، کمی سطح تولید عمومی است که خودش علتهای علمی خاص خودش را دارد اما بحث اشتغال زنان که عملاً نیمی از جامعه اند و در ایران حتی در مقایسه با برخی کشورهای عربی سطح بسیار پایینی دارد در این میان بسیار مهم است.
روشنتر بگویم اگر درآمد متوسط مردان ایرانی (در بهترین شرایط) با درآمد سرانه در یک کشور توسعهیافته برابر باشد ولی زنان در اشتغال نقشی نداشته باشند یعنی درآمد سرانهء ما نصف آن کشور است و سطح رفاهمان نیز به همین ترتیب.
در این حال بسیاری از مباحث عقیدتی فرهنگی و سیاسی هم لاجرم تحت تأثیر این مسئله قرار خواهند گرفت.
پینوشت :
من مدتی است دربارهء این موضوع می اندیشم ولی اذعان میکنم که این یادداشت کوتاه بسیار ناگویا از کار درآمد.
#وحدت_ملی #امنیت_ملی #توسعه_یافتگی
#اقتصاد_مقاومتی #تولید_ملی
#دوچرخه_سواری_زنان
https://www.instagram.com/p/CR0DVooMGEQ/?utm_medium=share_sheet