دده كاتب(dede katib)
1.07K subscribers
5.13K photos
1.32K videos
232 files
2.43K links
تورك دونياسينين بؤيوك عارف و شاعیري رحمتليك ٫٫دده كاتيب،، آشيق ادبياتي، شعر صنعتي وآزربايجان كولتورو
كانالينا قوشولون


@dedekatib
Download Telegram
Forwarded from dedekatib_katiboglu (Masuomeh_yekani)
انسانها با داشته هایشان معنا پیدا میکنند.

ماهم اصالتمان را به رخ جهانیان میکشیم این اصالت ماست که در دامنش دده کاتیب را پرورانده و دده کاتیبهای زیادی را داده و خواهد داد.
عارف نامی و شاعر معاصر دنیای ترک ، دده کاتیب را در یابیم.
تشکر ویژه از شورای اسلامی دهیاری واهالی اصیل ونجیب روستای وردان که در ادامه نامگذاری تابلوی ورودی قولونجوی عزیزمان نام یکی از خیابانهای وردان را با این نام مزین کردند.

آذربایجان سیزینله فخر ائدیر گؤزل اینسانلار وردانلیلار.
نه گؤزل که وارسیز.

#فواد_طیار
#دده_کاتیب

@dedekatib_katiboglu
Forwarded from dedekatib_katiboglu (Masuomeh_yekani)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
من تورکی کیتاب اوخویا بیلمیرم !!!!

گؤندرین اونلارا کی دئییرلر
«من تورکی( تورکجه ) کیتاب اوخویا بیلمیرم»

#تورکجه_کیتاب
#آنا_دیلیم
#آنا_دیلیمیزی_قورویاق
#دیلیمیزی_اؤیرنک
#آنلاین_کیتابچی

@dedekatib_katiboglu
▫️سئویرم سنی.

سئویرم سنی،
چؤره‌یی دوزا باتیریب یئیر کیمی،
گئجه‌ واختی قیزمالار ایچینده اویاناراق،
آغزیمی دایاییب شیره، سو ایچر کیمی.
آغیر پوستا پاکتینی،
نه‌یین نه‌سی بلیرسیز،
هیجانلی، سئوینجلی، شوبهه‌لی آچار کیمی.

سئویرم سنی،
دنیزی ایلک دفعه اوچاقلا کئچر کیمی.
استانبولدا یاواش-یاواش قارالارکن اورتالیق،
ایچیمده ترپَنن بیر شئیلر کیمی.

سئویرم سنی،
«یاشاییریق، چوخ شوکور!» دئیر کیمی...

#ناظیم_حیکمت
@dedekatib
شهادت در پیشگاه تاریخ غمبار سرزمین من


من جلیل شمس معلم ایرانی ساکن تبریز
در حضور تاریخ  اگاهانه بدون غرض و مرض و باند و جناح و ...شهادت می نمایم که
تنها اقلیم  عامل و علت مرگ دریاچه  ارومیه نیست
اقلیم و سو مدیریت و یا عامل انسانی وزن بالایی
در مرگ دریاچه ارومیه دارند
قاضی تاریخ سرزمین من
به علت عدم  لحاظ آمایش سرزمین در توسعه و توزیع آن بر حسب لابی نمایندگان مجلس ،و حفر هزاران
چاه و فروش حق ابه دریاچه از رودخانه ها و مسدود کردن  همه رودخانه ها و عدم سرمایه گذاری  در انتقال آب از حوضه های مجاور

در نهایت  بی انصافی  دریاچه 
مظلومانه طی ۲۰ سال
همراه با موجودات زنده اش گروهی
جان باختند

گروههای اندکی از مردم  که معترض  بی توجهی به مرگ دریاچه بودند
با اتهام   امنیتی بودن  مرگ دریاچه زندانی شدند


اخرین التماس  من  فرزند آذربایجان  و معلم ایرانی و سرباز محیط زیست سرزمین من  از حکام محلی و ملی  کشور
این است که
اگر
۱.حق ابه رودخانه ها را  رها کنید
۲.  تونل زاب را تمام کنید
۳. نوع کشت را مدیریت  کنید
۴.سرمایه گذاری کنید
دریاچه می تواند بیمار وار زندگی کند


تبریز/۲۱آبان  ۱۴۰۱
جلیل شمس

@dedekatib
گئتدی الدن صنمین سونبولِ مشک افشانی
یئنه دؤور ائتدی پریشان منِ سرگردانی


اؤیله معتاد اولوبام آتشِ هیجرانینا کیم
گؤرمه‎سم یاندیرار البته منی، هیجرانی


گؤیده آهیم یئلی سؤندوردو چیراغین گونشین
یئرده اشکیم یئره سالدی درِ غلتانی


گؤز بیاضینه چکر لعلرینین صورتینی
دم به دم خامه‎ی مژگان ایله باغریم قانی


چیخدی جان کیمسه‌‎یه اظهار ائده بیلمم دردیمی
نِدَیین، آه، بو دردین نه اولور درمانی


ای ستم داشینی بی دردلره ضایع ائدن
یاپا گؤر بیر نئچه داش ایله دلِ ویرانی


وئرسه جان، یئتمه‎سه جانانه، فضولی، نه عجب
هر کیشی کیم، سئور اؤز جانی اوچون جانانی



#ملامحمدفضولی


https://t.me/dedekatib
همه کسانیکه در ایران در برابر سخنان الهام علیف در اجلاس سران کشورهای ترک در سمرقند ازبکستان دررابطه با آذربایجانهای جهان موضع افراطی و نشدنی و بحران زا  گرفته اند اصلا به کلمات و جملات او را یا اصلا نشینده اند یا اینکه ناقص شنیده اند.

الهام علیف در سخنان خود نه از ایران نام برد
ونه از عبارات آذربایجان جنوبی و آذربایجان واحد استفاده کرد. او بر حفظ زبان و فرهنگ ترکی در میان آذربایجانی‌ها ی جهان و کمک به آنها در این راستا‌  تاکید کرد .
موضع گیران ایران که اکثریت قاطع آنها از مسئولان دولتی یا وابسته به دولت  هستند
با تفسیر به رای و برداشت خاص خود از مسائلی سخن گفتند که تا حد زیادی شعاری
و تحقق نیافتنی و محرک تشدید بحران محسوب می‌شوند.
اظهارات رئیس جمهور آذربایجان تا حد زیادی
همان اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی
ایران است که بر ضرورت تدریس زبانهای بومی و مادری در مدارش از دوره ابتدایی تا پایان  متوسطه تاکید نمود .لذا سخنان ایشان
را نباید بعنوان نقض تمامیت ارضی و دخالت در آمور داخلی ایران ارزیابی نمود .آموزش و تحصیل به  زبان مادری  و احترام و ترویج فرهنگهای   عالم است.
اینکه جمهوری اسلامی ایران در اکثر کشورهای مسلمان ودرهمین آذربایجان
برنامه های مذهبی و سیاسی  خاص خود
را پیگیری کند ولی از حمایت یک کشور
دیگر از حقوق فرهنگی و معنوی ساکنان
ایران آزرده خاطر شود با منطق سازگاری
نیست.

افشار سلیمانی


🅰عقلانیت و سیاست🔷
▫️مزار

مزار اینسانلارین دؤش نیشانی‌دیر،
یازیلیر داشلارا عونوانی، آدی.
کیم قبیر یئرینه «ائویم» دئمه‌دی،
کیم قارا تورپاقدا دفن اولونمادی؟

اوچماغا، قوجماغا، قوجاقلاماغا،
قاناد یوخدو داها، قول یوخدو داها.
مزار اینسانلارین سون دایاق یئری،
بوردان او طرفه یول یوخدو داها.

مزار اینسانلارین سوکوت ائوی‌دیر،
اوردا نه قاپی وار، نه پنجره وار.
«قبریستان» دئییلن بیر مملکتده،
کئچیلمز اوچروم وار، درین دره وار.

هامینین دردینی چکن من اولدوم،
هامینین آغریسی، آزاری منده.
باش داشیم اَییلیب کؤکسومه ساری،
دونیانین ان دردلی مزاری منده...

#زلیمخان_یعقوب
@dedekatib
دولت(فاشیستی پهلوی)ایران در بین سالهای 1301-1304 دشمنی خود برای نابودی زبان و هویت ملت تورک آزربایجان اعلام میدارد. (براساس عکس و سند ابلاغیه ی که به ادارجات و مدارس  که 17 بند برای نابودی تاریخ و هویت 7000ساله آزربایجان تجویز و اعلام میدارد)
که مهمترین آن :
: قطع رابطه همه جانبه  با کشور برادر  و تورک تورکیه  بود / که نباید با ترکیه هیچ داد و ستد  داشته باشیم ...چون خودمونو با ترکیه ، هم زبون و هم فرهنگ و هم ردیف میدونیم تا با خیال راحت هویت ترکی ما رو تو 90سال از ما بگیرند و هویت جعلی و آذری رو بما تجویز کرده و بچسبونن، که با استفاده از کلمه آذری و حذف کلمه تورک از صدا سیما این کار رو با تمام توان سرعت در حال حاظر انجام میدهند.
            

وزارت امور خارجه,وزارت جنگ وزارت معارف

در اسناد رسمی وزارت خانه های اومور خارجه ،جنگ و معارف مربوط به سالهای
1301-1304  ، صراحتا اعلام میکند:

"زبان ترکی در آزربایجان باید منسوخ گردد، زبان فارسی باید رفته رفته معمول و زبان حقیقی این حدود شود "

🔴منبع:اسناد موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.

: دولت ایران در این اسناد ،تدابیر زیر را برای منسوخ کردن زبان ترکی در آزربایجان و تبدیل زبان فارسی به حقیقی این حدود(آزربایجان) توصیه و تجویز میکند :

1: ترویج و توسعه زبان فارسی در همه نقاط آزربایجان.

2: توسعه مدارس دولتی فارسی زبان در آزربایجان

3: مراقبت در تدریس و تعلیم زبان فارسی در همه نقاط آزربایجان.

4: کلیه معلمین و آموزگاران آزربایجان باید فارس زبان و فارسی زبان باشند،نه اینکه خودشان فارسی بلد نباشند.

5: تغییر معلمین و آموزگاران مدارس آزربایجان و اعزام هرچه سریعتر معلمین فارسی زبان بجای آنها از ایران به تمام نقاط آزربایجان.

6: تدریس و تعلیم زبان فارسی باید در مدارس آزربایجان اجباری شود.
7:معلمان نباید دیگر درسها را به زبان ترکی ترجمه کرده...ارائه کنند.

8: تاسیس مدارس ابتدایی که فقط خواندن نوشتن فارسی را به اطفال بیاموزد، مدارس ابتدایی برای توسعه برای توسعه زبان فارسی در این ایالت(آزربایجان)مهمتر از از موارس متوسطه است.

9: تعیین معلمه ها و آموزگاران زن برای تربیت و تعلیم اطفال که از بدو زبان فارسی را بیاموزند.

10: کلیه مامورین و کارمندان آزربایجان باید فارس و فارس زبان باشند،نه اینکه خودشان فارسی بلد نباشند.
11: از چاپ و توزیع کتابهای ترکی جلوگیری شود.

12:از ورود اوراق غیر فارسی ترکی از ترکیه  ممانعت شود.

13:از ورود آموزگاران، ماموران و مبلغین تورک از ترکیه ممانعت شود
14: ممانعت از تدریس زبان ترکی در مدارس متعلق به ترکیه و مدارس و هیئتها، در شهرهای آزربایجان.😒
15: تخصیص بودجه فوق العاده برای تاسیس و تکمیل مدارس فارسی زبان در آزربایجان و برای اعزام مامورین و معلمین فارس و گسترش فعالیتهای اداره معارف در آن ایالت...

✔️16: جلوگیری از فعالیتهای آموزشی و فرهنگی ماموران و مقامات دولت ترکیه در آزربایجان زیرا اهالی خود را با آنهاهم زبان هم فرهنگ هم ردیف  میدانند.

✔️ 17 : تاسیس قرائت خانه ها و کتابخانه های فارسی زبان در همه نقاط آزربایجان..
@dedekatib
☸️ آسمان و کهکشان در باور تُرکان:

🔹 مفهوم #سامان_یولو ( کهکشان ) یک میتولوژی تورانی می باشد که به میتولوژی دیگر اقوام راه یافته است. طبق میتولوژی تورانی هنگام حمل کاه از آسمان گرده های آن پخش شده و کهکشان #سامان_یولو را پدید آورده است فلذا ترکان قدیم این مفهوم را در فرم #سامان_اوغروسو نیز به کار برده اند.

🔹 پس از اسلام واژه " حاجیلار یولو " نیز برای کهکشان در بین ترکان استفاده شد. در کتب عثمانی کهکشان به شکل گؤی قاپیسی/Gök Kapısı ادا شده است. در بین ترکان بلغار قازان (تاتارهای ولگای کنونی) کهکشان به راه غازهای وحشی/Qıyıq Qaz Yulı تشبیه می شود که در سایر تُرکان به شکل راه پرندگان موجود است؛ از جمله در قرقیزها Kuş Colu و ترکمن‌ها Kuşlar Yolı. تُرکان بلغار قازان/تاتارهای ولگا در این زمینه تأثیر عمیقی بر میتولوژی ووگول‌ها گذاشته‌اند.

🔹 در فرهنگ و باور پروتو-تورکلر، کهکشان به عنوان محل پیوند و به هم پیوستن آسمان ذکر گردیده است. تورکان ساکا/یاکوت همچنان بر این باورند. تُرکان ساکا تمام آسمان را بخشی از کهکشان میدانند. تورکان ساکا به علاوه با حفظ فرهنگ و آداب و رسوم پروتو-تورکی کهکشان را ردپای خداوند به حساب می‌آورند! اقوام اورالیک ووگول که با مجارها خویشاوندی نزدیکی دارند کهکشان را رد و پای گوزن 🦌 به حساب می‌آورند.

🔹 بنابر اعتقاد مجارها آنها با دنبال کردن کهکشان از نواحی نزدیک به آسیای میانه به اروپای مرکزی آمده‌اند. در زبان مجاری قدیم #هاداککوتیا اشاره به کهکشان داشته است.

🔹در فرهنگ و باور کهن آذربایجان و دیگر مناطق تورک نشین ایران، سامان_یولو یا حاجیلار یولو  یا گؤی قاپیسی دارای قداست خاصی بوده و می باشد . ترکان براین باورند: شبهایی که کهکشان یا همان گؤی قاپیسی در آسمان متجلی شده  و درخشندگی خاصی پیدا می کند دعای انسان ها در حق همنوعان و دیگران در نزد خداوند زودتر قبول می شود؛ قداست این باور قطعا از تفکرات گؤگ تانریسی و  مکتب تانگریسم ترکان نشأت گرفته است.

🔹تقدس آسمان، ماه، ستاره و خورشید در فرهنگ و باور ترکان و همچنین دراز کردن دست به سوی آسمان هنگام دعا کردن و حتی نحوه قنوت گرفتن  و طلب باران از آسمان و  حتی تصور و ترسیم جایگاه خداوند در آسمان ها در باور بشر ، بی گمان ناشی از همان تفکر و باور تانگریسم در بین اقوام پروتو_تورک  و دیگر اقوام و ملل و مذاهب می باشد.
✍️#فرمان_فرضی
🔺اسارت زبان یک ملت یعنی  اسارت آن ملت

✍️استبداد پیش از به اسارت گرفتن یک ملت، واژگان و زبان او را به اسارت میگیرد. تا واژگان یک ملت به اسارت گرفته نشود، نمیتوان خودش را به اسارت گرفت، و تا واژگان یک ملت از اسارت آزاد نشود، نمیتوان آن ملت را آزاد کرد.بنیان تفکر فردی و جمعی بر زبان استوار است و زبان نیز بر واژگان. واژگان زبان را میسازند و زبان اندیشه را میسازد و اندیشه انسان را میسازد.

✍️من در طول این سالیان، که در حوزه حقوق فرهنگی اقوام پژوهش کرده ام، هرگز از واژه اقلیت و حقوق اقلیت استفاده نکرده ام، مگر اینکه ناچار به نقل قول و اینها باشم. چرا که اعتقاد دارم همین واژه "اقلیت" یک واژه اسیر است، برای اثبات و توجیه یک استبداد فرهنگی. این واژه را به اسارت گرفته اند تا یک سلسله استبداد و ناعدالتی را مشروع و معمولی جلوه دهند. شما تصور کنید در کشوری مثل ایران با هشتاد میلیون نفر جمعیت، که دهها قوم کنار هم زندگی میکنند، چطور میتوان ملت تورک اعم از (آذربایجانی، خلج، قشقایی؛ تورکمن و..) را که چهل میلیون نفر جمعیت دارند اقلیت تلقی کرد؟ پس چه کسی اکثریت است؟ طبق کدام آمار مستند و متقن؟ به راحتی میتوان دریافت که این واژه اسیر شده است برای تلقین یک "اکثریت موهوم" که هرگز وجود ندارد.

✍️ یا مثلا از فرهنگ (شعر و موسیقی و فیلم و تئاتر و داستان و رمان و رقص و لباس و فولکلور)  یک قوم تحت عنوان "فرهنگ ملی" و از فرهنگ سایر اقوام تحت عنوان "فرهنگ محلی" یاد میکنند. مثل اینکه وقتی مرحوم جلیل شهناز تار میزند تار او میشود "موسیقی ملی ایرانی"، اما وقتی همان ماهور را مرحوم استاد علی سلیمی با تار آذربایجانی می نوازد اسمش میشود "موسیقی محلی آذری". این اسارت تا جایی پیش میرود که در اصل پانزده قانون اساسی از واژه "زبانهای محلی" استفاده شده است. انگار زبان یک قوم شیر و ماست است که محلی و غیر محلی داشته باشد. بدیهی است که اینجا واژه "ملی" و واژه "محلی" به اسارت گرفته شده است، و گر نه کدام محل؟ کدام ملت؟ مگر تمام اقوام باهم یک ملت نیستند؟ مگر اصول بنیادین حقوق اساسی و نص صریح قانون اساسی همین را نمیگوید؟ چطور میشود موسیقی قوم فارس را ملی و مثلا موسیقی قوم بلوچ را محلی نامید؟ با کدام منطق؟ با کدام استدلال؟

✍️ فرآیند ظلم از ظلم به واژگان شروع میشود، اولین حوزه ای که تحت ستم قرار میگیرد حوزه واژگان است، و اولین حوزه ای باید از ظلم آزاد شود همین حوزه واژگان است. اینکه ما حق نداریم با اسارت واژگان یک ناعدالتی فرهنگی عظیمی را بنیان گذاریم، اینکه ما حق نداریم با به اسارت گرفتن واژگان، انسانها را و فرهنگهایشان را تحقیر کنیم صرفا یک مکروه اخلاقی نیست، بلکه قانونا هم چنین حقی نداریم. قانونا هم مرتکب جرم میشویم، اما دردناکتر اینکه گاها خود قانون نیز با همین "واژگان اسیر" نوشته میشود.

✍️اصل نوزدهم قانون اساسی را در نظر بگیرید که میگوید: "مردم ايران از هر قوم و قبيله كه باشند از حقوق مساوي  برخوردارند و رنگ ، نژاد ، زبان و مانند اين ها سبب امتياز نخواهد بود." به یک تورق ساده در قانون اساسی میتوان متوجه شد که عبارت "حقوق مساوی" در اصل نوزدهم به اسارت گرفته شده است. چرا؟ از کجا میگویم؟ برای اثبات ادعای من کافیست این بخش از اصل پانزده را در کنار اصل نوزدهم قرار بدهید که میگوید: "زبان و خط رسمي و مشترك مردم ايران فارسي است‌. اسناد و مكاتبات و متون رسمي و كتب درسي بايد با اين زبان وخط باشد ولي استفاده از زبان هاي محلي و قومي در مطبوعات و رسانه‌هاي گروهي و تدريس ادبيات آنها در مدارس‌، در كنار زبان ‌فارسي آزاد است‌" کجا رفت آن حقوق برابر؟ وقتی تمامی امتیازات زبانی را در سبد یک قوم قرار دادیم، وقتی حتی فراتر از آنچه در قانون آمده، کل فرهنگ و هنرش را نیز ملی تلقی کردیم، اصولا چه چیزی ماند که اقوام در آن برابر باشند؟

✍️شاید بپرسید فایده این بحثها چیست؟ در این گیر و دار مشکلات اقتصادی و دلار و سکه و تورم و اینها چرا باید این موضوعات مطرح شود؟ پاسخ روشن است. به زعم بنده اساس توسعه یک کشور بر فرهنگ استوار است. بنده فرهنگ را زیربنای توسعه میدانم و اعتقاد راسخ دارم که یک توسعه پایدار و سالم در بستر یک فرهنگ پایدار و سالم اتفاق می افتد، از طرفی هم یقین دارم یک فرهنگ پایدار و سالم قبل از هر چیز باید عادلانه باشد. سلامت فرهنگی به قدری به عدالت فرهنگی وابسته است که میتوان ادعا کرد سلامت فرهنگی یعنی عدالت فرهنگی. عدالت فرهنگی حلقه گمشده زنجیر توسعه ایران است. لازمه رسیدن به این عدالت آزادی است، و مهم ترین چیزی که باید اول از همه آزاد شود، همین واژگان اسیر هستند.  باید از نو بنویسیم، اما نه با واژگان اسیر، بلکه با واژگان آزاد و آزاده. تا واژگان یک ملت از اسارت آزاد نشود، نمیتوان آن ملت را آزاد کرد.

#قیزیلدان_اولسا_قفسیم_آزادلیغا_وار_هوسیم

@dedekatib
📔 آنادولویا تورکمن صحرا دان گلن و تورکمن بیر عائیله نین ائولادی اولان عشق و سئوگی عاشیغی یونوس أمره نين روحو، سؤزو و اثرلری بو بو موحیط آشیقلار ینین کولتورونده یئر آلمیشدیر ، یونوس أمره 1250 ایلینده تورکیه نین اسکی شهری میهالیجیک ایلچه سینین پورسوک چایی ایله ساکاریا چایی نین بیرله شتیغی یئرده گؤرونه ن یونوس أمره (ساری کوی) کندينده خوراسان دان گلن تورکمن بیر عائیله ده دونیایا گلمیشدیر ، بؤیوک تورک صوفی سی یئتمیش ایل اینسانلیغا عشق، سئوگی و ایلاهی لریله ایلاهی یولدا خیدمت وئردیکدن سونرا 1320 ایلینده دوغولوب بؤیویه ن یئرده یانی ساری کندينده گؤزلرينی حایاتا یومموشدور ، یونوس أمره نين بو بؤلگه‌ باخشی لارینین ديللرينده و دوتارلارینین تئللرینده اولان شعیرینده بيرى سی :
عشقین آلدی منده ن منی
منه سنی، گرک، سنی
من یاناریم تونی _گونی
منه سنی، گرک، سنی
نه بارلیغا سؤوونوروم
نه یوخلوغا ایرینیریم،
عشقین بیله آوونارام.
عشقین عاشیقلاراؤلدورر،
عشقین دنیزه دالدیرار،
قلبیمی سیردان دولدورار،
منه سنی، گرک، سنی.
عشقین شربتینده ایچه م،
مجنون بولوب داغا دوشه م،
تونی _گونی سن اندیشه م،
منه سنی، گرک، سنی.
یونوس دورور منیم آدیم
گون گلدیکجه آرتار اولدوم
ایکی جیهاندا مقصودوم
منه سنی، گرک، سنی.
📔 خوراسان تورکمن صحرا شاعیرله رینین اوستاد و پیر اولاراق قبول ائتتیکلری شاعیرلرینین باشیندا مخدوم قولو فیراقی نی (1783_1733)گؤرمه ک اولور ، مخدوم قولو تورکمنیستان نین حاجی قووشان کندينده دونیایا گلیر . بؤیوک دده سی ماغتیم قولو و باباسی دئولت محمد آزادی دا اونلو شاعیردیلر.20 مين میصرالیق ديوانیندا یئر آلان شعیرلرینده وطن سئوگی سی حورریت و دینی ده یرلر قونولارینی ایشله میشدیر،اونون دئیشلری آتا سؤزو کیمی آغیزدان آغیزا دولاشیر، مخدوم قولو خوراسان تورکمن صحرا تورکولوغونون باشیندا گئچن آجی اولایلاری و حال چاره لريني، دینی، میللی، اخلاقی ده یرلرينی گرک لیغی نی، بیرلیک اولمانین ضروریتینی چوخ صمیمی صورت ده آنلاتمیشدیر. او بوتون تورک دونیاسینین اولدوغو کیمی بؤلگه‌ اهالیسینین ده حقلی ایفتیخاریدیر ، اونون شعیرلری تویلاردا، مجلیسلرده، شنلیکلرده باخشی لر طرفیندن دوتار و کمانچا ائشلیغینده بؤلگه‌ کؤنلونده و حافیظه لره تقديم اولونماقدایر.
مخدوم قولو نون بیر شعیری :
دئهیستانین بایریندا،
باد_ی صبانی گؤرسم،
باهاوه دین میرقولال،
ظننی بابانی گؤرسم.
خیزیر کیمین گؤللرده،
ایلیاس کیمین کؤللرده،
کاووس کیمی داغلارا،
یاخشی یامانی گؤرسم.
یوخاردا هیندیستان،
آرخادا تورکیستان،
ائولییالار عوممانی،
او رومیستانی گؤرسم.
جان دلی، جیهان شیدا،
موندا هیچ یوخدور پیدا،
یئدی داغ، یئدی دریا،
دلی دونیانی گؤرسم.
مخدوم قولو خوش اولسا،
آخسا دیدم، یاش اولسا،
ایمانیم یولداش بولسا،
بارسام، کعبه نی گؤرسم.
خوراسان تورکمن صحرا شعير و فولکور و عاشيق ليق گله نه یی حالی حاضیردا چوخ جانلی دیر و تویلاردا دویون لرده مجلیسلرده، درگاه لاردا، درویش لری ایله، حیکایه، داستان، کمانچا دوتلاری ایله ايش لريني سوردورمه کده دیرلر. خوراسان تورکمن صحرا بؤلگه‌ سينده بو سون ایللرده قورولان اویانیش آزادی تورکمن موزیک قروپو، میراث جمعیتی، مخدوم قولو جمعیتی بیر چوخ یئرله شیم یئرينده فعاليت گؤستریر آنجاق شاعیرلر و یازیچیلار مجلیسی کیمی بیرله شدیرن مکانلار تورک شاعیرلیک و عاشيق ليق گله نه یینین جانلاندیرماسیندا ائتکیسی واردیر.
حال حاضیردا بو بؤلگه‌ ده چیخان صحرا قازئته سی، یاپراق، فیراقی، قلم اوجو، و تهراندا یاییملایان وارليق، دیلماچ، دده قورقود، کیمی درگی لرين و بو درگی لرين چیخارانلارین بؤیوک چابالارینی گؤرمک دئمک کی بو کولتورون داها ایره لي یه دوغرو گئتمه یی مومکون اولموشدور.

قایناقلار :
دوکتور یاشار کالافات (ایران ایله توران)
پروفسور علی قافقاسیالی(ایران تورک ادبیاتی آنتولوژیسی)
علی توران (یونوس أمره و خلق کولتور)
دوکتور فرزاد مرجانی(وب سیته لری)
عبدالرحمان دیه جی (مقدمه بر ادبیات تورکمن)

@dedekatib
💠 ما می خواستیم خودمان باشیم ولی شماها اصرار داشتید و دارید که نه، باید آمریکائی باشید.
  ✍️#فرمان_فرضی

▪️یکی از مسئولین گفته که:«وقایع اخیر، درواقع نوعی جنگ تمدنی میان ما و غرب است»؛ اتفاقاً این حرف بیراه نیست، اما:

▪️مگر تمدنی مانده که غرب با آن بجنگد؟ مگر تمدنی گذاشته‌اید بماند؟ ما برای حفظ تمدن خودمان در داخل کشور، مگر کم هزینه داده‌ایم؟چقدر ساز آشیقها ما بر سرشان شکسته است؟ چقدر قاوال خواننده‌های ما بر سرشان خراب شد؟! چقدر شعرا و نویسندگان‌ ترک بخاطر نوشتن به زبان مادری‌شان تجزیه‌طلب و پان نامیده شده‌اند؟!

▪️در رسانه‌های (به اصطلاح) ملی ما، چند ساعت تاکنون برای حکیم ملامحمد فضولی، نسیمی، نباتی، قوسی و… برنامه تهیه شده است؟ در کتابهای درسی ما چطور؟ فولکلور ما کجای دستگاه عریض و طویل فرهنگی کشور است؟! بچه‌های ما چطور می‌توانستند با تمدن خودشان آشنا بشوند؟ با کدام آموزش و پرورش ؟ با کدام رسانه؟

▪️ما که نمیخواستیم آب را «واتر» بنویسیم، ما آب را «سو» نوشتیم، به همان زبانی که هزاران سال است آباء و اجدادمان به آن تکلم می‌کنند، تمام تلاش و تقلای ما و مبارزه‌ی ما این بود که، اتفاقاً می‌خواستیم خودمان باشیم؛ چقدر اجازه دادید که، خودمان باشیم؟

▪️یکصد سال است که زبان و ادبیات آمریکا با پول ما و در مدارس ما برای بچه‌های ما تدریس می‌شود، ولی بچه‌های ما از حق تحصیل به زبان خودشان محروم هستند. یکصد سال است ما از جیب خودمان برای رونق تمدن آمریکا و اضمحلال تمدن خودمان هزینه می‌کنیم، به نظرتان بازنده‌ی این جنگ تمدنی کیست؟!

✍️فرمان فرضی- ۱۲ آذر ۱۴۰۱

@dedekatib
خانواده حسین‌پور فیضی از خانواده‌های علمی و خدوم آذربایجان هستند و دکتر محمدعلی حسینپور فیضی (رئیس دانشگاه تبریز در دهه هفتاد) از اولین کسانی بود که با مقاله‌ای درخشان «تنگناهای آموزشی استان آذربایجان شرقی»، از فاجعه‌ای که تک‌زبانی حاکم بر سر غیرفارسهای ایران آورده است، پرده برداشت.

ایشان در آن مقاله (سال 1370) گفتند که آذربایجان‌شرقی در میان 24 استان کشور از لحاظ قبولی کنکور در رتبه 19 قرار دارد (که پنج استان بعدی نیز استانهای غیرفارس بودند) و تعداد قبول شدگان کنکور در این استان برای صدهزار نفر 67.7 نفر است که این رقم برای کل کشور 109.6 نفر (برای استانهای فارس‌زبان حدود 1500) نفر است و شاخص تعداد دانشجوی این استان برای صدهزار نفر 414 نفر و برای کل کشور 558 نفر (برای استانهای فارس‌زبان نزدیک 700) نفر می‌باشد.

در آن مقاله آمده بود که براساس چارت سازمانی، دانشگاه تبریز بایستی 740 استاد تمام وقت داشته باشد که این رقم 345 نفر است و معدل دیپلم 36% از دانشجویان دانشگاه تبریز زیر 12 و 62% بین 12 تا 16 است و تنها 2% از دانشجویان دانشگاه تبریز، معدل دیپلم بالای 16 داشتند و بیش از 56% از کارمندان دانشگاه تبریز بیسواد یا داری سواد ابتدایی با متوسط سن 42 هستند و در 13 سال گذشته حتی یک سانتیمتر نیز به فضاهای رفاهی و مسکونی اساتید این دانشگاه افزوده نشده است.

دکتر حجت حسینپور فیضی عضو دیگر این خانواده می‌باشد که جراح برتر ستون فقرات در آذربایجان است و خدماتش بسیار عریض و طویل. دکتر حجت مانند خیلی‌ها با رانت دولتی دکتر نشده و قبل از انقلاب درس خوانده و بعد از انقلاب به عنوان کادر درمان راهی جبهه شده. او در دو دهه گذشته با گردآوری عده‌ای از رزمندگان سابق، که شعور ملی و شعور سیاسی داشته و حمایت از مردم را به رفاقت قدرت ترجیح میدادند، سعی کرد تا حزبی برای پیگیری امور آذربایجان تاسیس کند که موفق به اخذ مجوز نشد و حالا همسر ایشان دکتر شمسی عباسعلیزاده مورد حمله دشمنان مردم قرار گرفته است.

دکتر عباسعلیزاده متخصص زنان و زایمان و استاد دانشگاه علوم پزشکی تبریز است و همه زندگی‌اش را وقف دانشگاه و بیمارستان کرده و زیاد پای‌بند پول و مقام نبوده است. کشته شدن آیلار حقی کاسه صبر او را لبریز کرد و او با شرکت در تجمع اعتراضی دانشجویان به مقابله با نیروهای سرکوب برخاست و برای همین او را از همه فعالیتهای آموزشی و درمانی تعلیق کردند.

در ادیان باستانی ترکها، فرشته‌بانویی به نام آی‌سیت‌آنا وجود دارد که حامی زنان و دختران، نگهبان و حافظ زایمان و نگهدارنده کودکان در سه روز اول تولد بوده و کودکان بعد از سه روز تحت الحمایه اومای‌آنا بودند. مای‌گیل‌آنا نیز حفظ و حراست ترکها در برابر سایر اقوام و خطرات طبیعی را برعهده داشت. دکتر شمسی عمری را در نقش آی‌سیت آنا زندگی کرد و حالا مانند اومای آنا به حمایت از دخترانی برخاست که درد زایمان مادرانشان را دیده بود و ما تنهایش نمی‌گذاریم.

-----------
#ابراهیم_ساوالان

@dedekatib
▫️گئتمز سؤز یاراسی.

بیر سویوق باخیشین اودو، هنیرتی،
کؤرپولر یاندیردی، کولو قارالدی.
بیر آن باخیب اؤتدون...باخیشین یئری،
چاپیلان کؤنلومده عؤمورلوک قالدی.
«آن»ین ضربه‌سینی بیر عؤمور یئدی،
نه‌لر ائتدیگینی آن هئچ بیلمه‌دی.

یوخدور ایکینجیسی تک عؤمروموزون،
نییه زهرله‌دین بیر عؤمرو، نییه؟
ایستی بیر باخیشا مؤحتاجکن اؤزون،
بس نییه قییمادین اونو اؤزگه‌یه؟

یادداشدان بیر یوللوق سیلینیب ایتر،
هر عؤمرون، هر گونون مین ماجراسی.
گوللـه یاراسینا نه وار؟ تئز گئدر،
گئتمز سؤز یاراسی، ائیهام یاراسی.

نییه دانیشمادین، نییه اورک‌له؟
خوش سؤزه هامینین احتیاجی وار.
اینسان یاشامامیش یالنیز چؤرک‌له،
سینان اورک‌لرین اؤز علاجی وار.

گؤزوموز اؤنونده آرزولار، کاملار،
ناراحات دونیادا دینجلیک اولارمی؟
اورک سیندیرمایین سیز، ائی آداملار!
بولبول یوواسینا داش آتیلارمی؟

سینان بیر کؤنوله نئجه دئیَک: «دؤز!»
یاماساق بیلینر سینیغین ایزی.
بعضاً خوش بیر باخیش، خئییرخواه بیر سؤز،
گونلرله، آیلارلا یاشادیر بیزی.

داغسان‌سا، سن دانما تپه‌نی، دوزو،
بو دارکؤنوللولوک نه وئرَر بیزه؟
خوش بیر تبسّومو، گؤزل بیر سؤزو،
بعضاّ بیز قییمیریق بیر-بیریمیزه.

اورک ده قوجالیر، آخی، ایل‌یه‌ایل،
او بیزه همدم‌دیر، بیز اونا سیرداش.
اینفارکتدان* قورخورسان؟ اورک داش دئییل،
اؤزگه‌نین قلبینی سیندیرما، قارداش!

من سندن اینتقام، سن مندن قیصاص؟
آلیر وئردیگینی اونسوز دا زامان.
آداملار، آداملار! دوشونسَک بیر آز،
هامییا یئر چاتار، گئنیش‌دیر جاهان.

اجل باشیمیزا کؤلگه سالمامیش،
سیزدن «جان!» ائشیدیم، سیزه «جان!» دئییم.
آداملار، آداملار! یالنیز خوش باخیش،
بیر ده تبسّوم‌دور سیزدن ایسته‌ییم..‌.

#بختیار_واهابزاده
@dedekatib
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#آذربایجان_ارکستری‌نین 1324 ایلینده، تاسیس اولونماسی و #حاجی_خانمحمداوف، #فاطمه_زرگری، #بیگجه‌خانی و #محمود_فرنام'ین هنرلریندن بیر گوشه‌سی👌🌺:

#ادبیات_ائوى
بو آذردن او آذره
ایلیمی قایتارین منه... (هاشیم ترلان)

@adabiyatevi

@dedekatib_katiboglu
✍️خلیل مختاری نیا
🍎#آذرماه_آذربایجان_و_قیزیل_آلما

✍️مکتوبه ام را با بندی از منظومه ی "قیزل_اوزنیم [ شعری از خودم ] آغاز می کنم:

قیزیل اوزن ! سن هارای_و من هارا
سن شانلی بیر قیزیل دامار من قارا
قاریاغیش آغلیر هاوامیز گل آچاق
پنجره نی سن یاغیشا من قارا

🔺با نظری اجمالی بر استعمال اصطلاحاتی با عنصر اصلی #قیزیل در فرهنگ غنی و فلسفه و اعتقاد کهن ترکان؛ منجمله قیزیل اوزن، قیزیل دامار، قیزیل بوندا [ نام اتحادیه ای ترک، که در هزاره اول قبل از میلاد در سواحل قیزیل اوزون صاحب مِلک و مُلک و مَلَک بودند] ، قیزیل تورکلر[ نام دولتی تورک همانند دولت گؤک تورکلر]، قیزیل باشلار[ رکن اصلی امپراطوری صفویان]، قیزیل قویون [ نام نژادی مرغوب از گوسفندان مانند قوچ افشار] ، قیزل قوش، قیزیل آلپ [ عنوانی نظامی برای جنگجویان شجاع ترک]، قیزیل اردو [ ارتش سرخ ]، قیزیل یول [ مسیر خورشید]، قیزیل ارسلان[ نام یکی از فرمانده هان شجاع سلجوقی و دیگر سلسله های ترک]، قیزیل کند[ شهر آرمانی، همان آرمانشهر یا همان مدینه فاضله] و... و... و نهایتا 🍎 قیزل آلما  

🔺رنگ قرمز و مفهوم قیزیل در باور عمومی ترکان و خاصه آذربایجان در معانی و مفاهیم استیلا، قدرت، شجاعت، مرکز و کانون قدرت و دولت، هدف غایی، مسیر اصلی و صحیح حرکت یک ملت و سمبلی دال بر تقدس خورشید و  تعلق معنوی آن بر تانگر. تانری / تاری ( خداوند) می باشد :" بِسْمِ اللّٰهِ النُّورِ، بِسْمِ اللّٰهِ نُورِ النُّورِ، بِسْمِ اللّٰهِ نُورٌ عَلىٰ نُورٍ، بِسْمِ اللّٰهِ الَّذِى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ . الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ، وَأَنْزَلَ النُّورَ عَلَى الطُّورِ ."( دعای نور) بر همین اساس ، اعتقاد بر منشأ و مبدأ الهی و نورانی خورشید، اولین رکن تانگریسم یعنی همان توحید و خداپرستی و یکتاپرستی در دین اولیه ترکان می باشد.

🔺:" در آیین و سنت های قدیمی ترکان ، #آلما (سیب ) عموما و #قیزیل_آلما (سیب قرمز ) خصوصا،  مورد تقدیس قرار گرفته و می گیرد. رنگ قرمز در فرهنگ ترکان اوغوز علامت حیات و تداوم زندگی است. کما اینکه لغات هم معنی قان= خون صورتی از لغت گون / گان / گن( خورشید) می باشد و علت اینکه در چیلله گئجه سی از میوه های قرمز مانند انار و سیب قرمز استفاده می شود  نشانه ای از باور به  جاری شدن خون در رگ های  خورشید از اول زمستان می باشد که روزها  آرام آرام طولانی تر و میزان حضور خورشید در آسمان بیشتر و در نقطه مقابل آن میزان ظلمات و تاریکی شبها، هر شب کمتر از دیشب می شود."( گروس اوغلو، فصلنامه اینجی دنیزیم، 1390)                                                                         
                       
🍎در فرهنگ تورک،سیب نماد تداوم نسل است و مفهوم ابدیت را نیز به نوعی نمادگرایی میکند بنابراین از قدیم الایام در عروسی های ترکان از سیب قرمز استفاده می کنند. همچنین سیب قرمز در اساطیر ترک نماد" تولید مثل"، " تولد دوباره"و آفرینش می باشد. مادران ترک برای اینکه صاحب بچه شوند به شاخه های درخت سیب پارچه های قرمز رنگ می بستند. در داستانها و اساطیر ترک، سیب و بارداری اغلب در یک مفهوم به کار رفته اند.

🔺رنگ پرچم و تاج و تخت بسیاری از دولت های ترک قرمز بوده است طبق مکتوبات باستا نشناس روسی به نام S.V. Kiselev در ناحیه " تویاه " یک گور مربوط به دوره گؤک ترک را باز کرده اند که به 800 سال قبل بر می گشت در این گور با جسدی مواجه می شوند  که لباس بالای آن به رنگ قرمز و از جنس ایپک ( ابریشم) بوده است.(گنج، ترجمه روشن، 1387: 32)

🔺دکتر رشاد گنج به نقل از  پروفسور عبدالقادر اینان  و در خصوص جایگاه رنگ قرمز در فرهنگ و باور ترک های قزاق _قرقیز می نویسد:"در حکایتی از ترک های قزاق_قرقیز با عنوان " خفتان سرخ نپوشیده ایم" وجود دارد که قسمتی از آن سرودی است به نام  " مرادمان حاصل نیامده"؛ همچنین در زمان قدیم میان مردم" اقوام باش قوردلار" همه خفتان سرخ نشانه دامادی به شمار می رفت. طغرل سلجوقی هم در سال 1037 میلادی هنگام لشکرگشی از چادر قرمز و پرچم ابریشمین قرمز برای اعلان سمبل حکمرانی خود استفاده کرد( همان، 1388: 35-34)

🔺طبق منابع تاریخی ارطوغرول غازی اوغلو عثمان غازی نیز از پرچم های قرمز و زرد برای اعلان حکومت و حکمرانی خود استفاده کرده است(گنج، 1388: 25)؛ از این دست نمونه های تاریخی و فرهنگی دال بر قداست رنگ قرمز در فرهنگ و باور ترک ها به وفور می توان در صفحات تاریخ و آثار باستان شناسی پیدا کرد که خارج از  ظرفیت این مکتوبه و راقم آن و خارج از حوصله مخاطبان می باشد.

منبع:🔻
🔺گروس اوغلو، میرستار، مقاله "یلدا (چیلله گئجه سی)جشنی آئینی در باستان، فصلنامه تخصصی اینجی دنیزیم، شماره 1،بیجار گروس، زمستان 1390
🔺گنج،رشاد، رنگ و نوروز در اساطیر ترک، ترجمه امین روشن، کرج، انتشارات پینار، 1

@dedekatib