Forwarded from 📚 انتشارات بهنشــر 📖
🔹مراسم جشن چاپ ۴۶هزار نسخه رمان دعبل و زلفا و برش کیک کتاب با حضور مولف اثر برگزار شد
🔹 #مظفر_سالاری: دعبل و زلفا سرگذشت آشنایی این شاعر توانا و صریح اللهجه با همسر خود زلفا است.
🔹هفتم اردیبهشت۹۸
🔹 نمایشگاه کتاب تهران
#به_نشر_بهترین_های_نشر
#انتشارات_آستان_قدس_رضوی
@behnashr
🔹 #مظفر_سالاری: دعبل و زلفا سرگذشت آشنایی این شاعر توانا و صریح اللهجه با همسر خود زلفا است.
🔹هفتم اردیبهشت۹۸
🔹 نمایشگاه کتاب تهران
#به_نشر_بهترین_های_نشر
#انتشارات_آستان_قدس_رضوی
@behnashr
Forwarded from 📚 انتشارات بهنشــر 📖
#یک_قسمت_از_یک_کتاب
❇️دعبل نفس عمیقی کشید. او در اندیشه دیگری بود. در طول سفر نتوانسته بود از فکر چهره دلربایی که دیده بود، بیرون برود. نخستین بار بود که احساس متفاوتی را تجربه میکرد. پیش از آن، هیچ زنی نتوانسته بود آنگونه دلش را به خود مشغول کند. کش و قوسی به خودش داد و مشتی به سینه ستبرش کوبید. با صدایی که پر طنین و نافذ بود، گفت: بهشت، تجسم اعمال نیکوکاران باایمان است. آنجا چشمی به ما میدهند که ملکوت کارهایمان را به عیان میبینیم و لذت میبریم...
❇️دعبل به آن سوی دجله، به نقطه مرکزی شهر که محله کرخ نام داشت و قصرهای هارونالرشید در آن بود، خیره شد. دستی به یال اسب ابلقش کشید. باغها و بستانها و کاخهای کوچک و بزرگ، قصرهای هارون را چون نگینی رنگارنگ در برگرفته بود. در راه کم سخن گفته بود. فکر آن دختر اسیر، رهایش نمیکرد. از هم اکنون اندوه جدایی بر دلش فشار میآورد. در همان نخستین منزل که او را دیده بود، تصمیم گرفته بود، دیگر او را نبیند و فکرش را از سر بیرون کند اما موفق نشده بود و این موضوع او را که گمان کرده بود ارادهای پولادین دارد، عصبانی میکرد. دیگر نمیدانست چگونه میتواند نقش آن قامت موزون، چهره گلگون و چشمان پرفروغ و غمگین را از صفحه دلش پاک کند. طبیب که از دل او خبر نداشت، دنبال حرفهای خودش را گرفت...
📚 #دعبل_و_زلفا 📚
🖊نویسنده: #مظفر_سالاری 👈مؤلف اثر پرفروش «رؤیای نیمه شب» 🖊
📗ناشر: #به_نشر📗
📘قطع: رقعی📘
📙شمارگان: 2000 نسخه📙
💰قیمت: 300 هزار ریال💰
👈باهمکاری موسسه جوانان آستان قدس رضوی
👈این کتاب را میتوانید از www.Behnashr.com و فروشگاههای کتاب #به_نشر ( #انتشارات_آستان_قدس_رضوی ) تهیه کنید.
🆔 @behnashr
📩30003209
http://uupload.ir/files/60b2_دعبل_و_زلفا.jpg
❇️دعبل نفس عمیقی کشید. او در اندیشه دیگری بود. در طول سفر نتوانسته بود از فکر چهره دلربایی که دیده بود، بیرون برود. نخستین بار بود که احساس متفاوتی را تجربه میکرد. پیش از آن، هیچ زنی نتوانسته بود آنگونه دلش را به خود مشغول کند. کش و قوسی به خودش داد و مشتی به سینه ستبرش کوبید. با صدایی که پر طنین و نافذ بود، گفت: بهشت، تجسم اعمال نیکوکاران باایمان است. آنجا چشمی به ما میدهند که ملکوت کارهایمان را به عیان میبینیم و لذت میبریم...
❇️دعبل به آن سوی دجله، به نقطه مرکزی شهر که محله کرخ نام داشت و قصرهای هارونالرشید در آن بود، خیره شد. دستی به یال اسب ابلقش کشید. باغها و بستانها و کاخهای کوچک و بزرگ، قصرهای هارون را چون نگینی رنگارنگ در برگرفته بود. در راه کم سخن گفته بود. فکر آن دختر اسیر، رهایش نمیکرد. از هم اکنون اندوه جدایی بر دلش فشار میآورد. در همان نخستین منزل که او را دیده بود، تصمیم گرفته بود، دیگر او را نبیند و فکرش را از سر بیرون کند اما موفق نشده بود و این موضوع او را که گمان کرده بود ارادهای پولادین دارد، عصبانی میکرد. دیگر نمیدانست چگونه میتواند نقش آن قامت موزون، چهره گلگون و چشمان پرفروغ و غمگین را از صفحه دلش پاک کند. طبیب که از دل او خبر نداشت، دنبال حرفهای خودش را گرفت...
📚 #دعبل_و_زلفا 📚
🖊نویسنده: #مظفر_سالاری 👈مؤلف اثر پرفروش «رؤیای نیمه شب» 🖊
📗ناشر: #به_نشر📗
📘قطع: رقعی📘
📙شمارگان: 2000 نسخه📙
💰قیمت: 300 هزار ریال💰
👈باهمکاری موسسه جوانان آستان قدس رضوی
👈این کتاب را میتوانید از www.Behnashr.com و فروشگاههای کتاب #به_نشر ( #انتشارات_آستان_قدس_رضوی ) تهیه کنید.
🆔 @behnashr
📩30003209
http://uupload.ir/files/60b2_دعبل_و_زلفا.jpg
❇️او در اندیشه دیگری بود. در طول سفر نتوانسته بود از فکر چهره دلربایی که دیده بود، بیرون برود. نخستین بار بود که احساس متفاوتی را تجربه میکرد. پیش از آن، هیچ زنی نتوانسته بود آنگونه دلش را به خود مشغول کند...
رمان عاشقانه #دعبل_و_زلفا
به قلم استاد #مظفر_سالاری
👈فقط امروز میتوانید این کتاب را
با تخفیف ۲۵ درصد از سایت زیر سفارش دهید.
www.Behnashr.com
#همراه_ما_باشید
#دعبل_همچنان_ادامه_دارد
#دعبل_را_همچنان_مردم_می_خوانند
@debelzolfa
رمان عاشقانه #دعبل_و_زلفا
به قلم استاد #مظفر_سالاری
👈فقط امروز میتوانید این کتاب را
با تخفیف ۲۵ درصد از سایت زیر سفارش دهید.
www.Behnashr.com
#همراه_ما_باشید
#دعبل_همچنان_ادامه_دارد
#دعبل_را_همچنان_مردم_می_خوانند
@debelzolfa
Forwarded from 📚 انتشارات بهنشــر 📖
📚 معرفی کتاب دعبل و زلفا در شیرازه
https://b2n.ir/016025
خرید اینترنتی این کتاب
https://b2n.ir/638960
@behnashr
https://b2n.ir/016025
خرید اینترنتی این کتاب
https://b2n.ir/638960
@behnashr
Instagram
بهنشر✨انتشارات آستان قدسرضوی on Instagram: “معرفی کتاب دعبل و زلفا
.
#دعبل_و_زلفا
#به_نشر #معرفی_کتاب
#مظفر_سالاری
#کتاب_خوب…
.
#دعبل_و_زلفا
#به_نشر #معرفی_کتاب
#مظفر_سالاری
#کتاب_خوب…
25 Likes, 0 Comments - بهنشر✨انتشارات آستان قدسرضوی (@behtarinhaye_nashr) on Instagram: “معرفی کتاب دعبل و زلفا
.
#دعبل_و_زلفا
#به_نشر #معرفی_کتاب
#مظفر_سالاری
#کتاب_خوب #کتاب_باز”
.
#دعبل_و_زلفا
#به_نشر #معرفی_کتاب
#مظفر_سالاری
#کتاب_خوب #کتاب_باز”
Forwarded from 📚 انتشارات بهنشــر 📖
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بسته مطالعاتی دهه آخر صفر
امام در حالی که اشک شان را پاک می کردند فرمودند: دعبل! اجازه می دهی در این جا، دو بیت به قصیده ات اضافه کنم تا کامل شود.
دعبل می دانست این افتخاری است که برای نخستین بار نصیب شاعری می شود. با خوشحالی گفت: فدایتان شوم! به چنین سعادتی مباهات می کنم!
امام چنین سرود: و از این خاندان قبری به طوس است که ای وای از مصیبتش که دل را به آتش می کشد تا آن زمان که خداوند، قائمش را بر انگیزد و غم ها و مصیبت های ما را بزداید!
دعبل درنگی کرد و با تعجب پرسید: ای فرزند گرامی رسول خدا(ص)! این قبر مطهر کدام بزرگوار است؟ نشنیده ام که چنین قبری در طوس باشد!
امام با لبخندی حزین فرمود: این قبر من خواهد بود و دیری نمی گذرد که میعادگاه شیعیانم و زیارت کنندگانم خواهد شد.
بدان هرکس مرا در دیار غربتم، در طوس زیارت کند، در قیامت آمرزیده است و با من خواهد بود.
📚دعبل و زلفا
نویسنده: مظفر سالاری
کتابهای مناسبتی دهه اخر صفر را با ۲۵درصد تخفیف از سایت فروش کتاب به نشر تهیه کنید.
www.behnashr.com
#به_نشر #دهه_آخر_صفر #شهادت_امام_رضا #ضامن_آهو #کتاب #نویسنده #مظفر_سالاری #دعبل_و_زلفا @behnashr
امام در حالی که اشک شان را پاک می کردند فرمودند: دعبل! اجازه می دهی در این جا، دو بیت به قصیده ات اضافه کنم تا کامل شود.
دعبل می دانست این افتخاری است که برای نخستین بار نصیب شاعری می شود. با خوشحالی گفت: فدایتان شوم! به چنین سعادتی مباهات می کنم!
امام چنین سرود: و از این خاندان قبری به طوس است که ای وای از مصیبتش که دل را به آتش می کشد تا آن زمان که خداوند، قائمش را بر انگیزد و غم ها و مصیبت های ما را بزداید!
دعبل درنگی کرد و با تعجب پرسید: ای فرزند گرامی رسول خدا(ص)! این قبر مطهر کدام بزرگوار است؟ نشنیده ام که چنین قبری در طوس باشد!
امام با لبخندی حزین فرمود: این قبر من خواهد بود و دیری نمی گذرد که میعادگاه شیعیانم و زیارت کنندگانم خواهد شد.
بدان هرکس مرا در دیار غربتم، در طوس زیارت کند، در قیامت آمرزیده است و با من خواهد بود.
📚دعبل و زلفا
نویسنده: مظفر سالاری
کتابهای مناسبتی دهه اخر صفر را با ۲۵درصد تخفیف از سایت فروش کتاب به نشر تهیه کنید.
www.behnashr.com
#به_نشر #دهه_آخر_صفر #شهادت_امام_رضا #ضامن_آهو #کتاب #نویسنده #مظفر_سالاری #دعبل_و_زلفا @behnashr