@ddrreamm
- چرا گرفته دلت ؟ مثل آنکه تنهایی
+ چقدر هم تنها !!
- خیال می کنم
دچار آن رگ پنهانِ رنگ ها هستی.
+ دچار یعنی ؟
- عاشق ،
+ و فکر کن که چه تنهاست
اگر که ماهی کوچک
دچار آبی دریای بیکران باشد
- چه فکر نازک غمناکی !!!
#سهراب_سپهری
- چرا گرفته دلت ؟ مثل آنکه تنهایی
+ چقدر هم تنها !!
- خیال می کنم
دچار آن رگ پنهانِ رنگ ها هستی.
+ دچار یعنی ؟
- عاشق ،
+ و فکر کن که چه تنهاست
اگر که ماهی کوچک
دچار آبی دریای بیکران باشد
- چه فکر نازک غمناکی !!!
#سهراب_سپهری
👌2
@ddrreamm
#صائب » دیوان اشعار » غزلیات »
غزل شمارهٔ ۴۸۶۱
بادهٔ گلرنگ شو یا شیشهٔ بیرنگ باش
بوی خون میآید از نیرنگ، بینیرنگ باش
چند در نیرنگسازی روزگارت بگذرد؟!
شبنم بیرنگ شو، با خار و گل همرنگ باش
در حریم عشق و بزم حُسن تا راهت دهند
سینهٔ بیکینه و آیینهٔ بیزنگ باش
نخل از جوشِ ثمر، در دست طفلان عاجزست
بید شو، دندان ارباب طمع را سنگ باش
بزم مِی را شیشهٔ بیباده سنگ تفرقه است
سنگ گَرد و دَرْ شکستِ چرخ مینارنگ باش
با لباس جسمْ ما را بخیهٔ پیوند نیست
سبزهٔ شمشیر گو فرسنگدرفرسنگ باش
تا مگر صائب دَرِ فیضی به رویت وا شود
غنچهآسا در گلستان جهان دلتنگ باش"
#صائب » دیوان اشعار » غزلیات »
غزل شمارهٔ ۴۸۶۱
بادهٔ گلرنگ شو یا شیشهٔ بیرنگ باش
بوی خون میآید از نیرنگ، بینیرنگ باش
چند در نیرنگسازی روزگارت بگذرد؟!
شبنم بیرنگ شو، با خار و گل همرنگ باش
در حریم عشق و بزم حُسن تا راهت دهند
سینهٔ بیکینه و آیینهٔ بیزنگ باش
نخل از جوشِ ثمر، در دست طفلان عاجزست
بید شو، دندان ارباب طمع را سنگ باش
بزم مِی را شیشهٔ بیباده سنگ تفرقه است
سنگ گَرد و دَرْ شکستِ چرخ مینارنگ باش
با لباس جسمْ ما را بخیهٔ پیوند نیست
سبزهٔ شمشیر گو فرسنگدرفرسنگ باش
تا مگر صائب دَرِ فیضی به رویت وا شود
غنچهآسا در گلستان جهان دلتنگ باش"
👍2❤1
@ddrreamm
کارم چو زلف یار پریشان و درهمست
پشتم به سان ابروی دلدار پرخمست
غم شربتی ز خون دلم نوش کرد و گفت
این شادی کسی که در این دور خرمست
تنها دل منست گرفتار در غمان
یا خود در این زمانه دل شادمان کمست
زین سان که میدهد دل من داد هر غمی
انصاف ملک عالم عشقش مسلمست
دانی خیال روی تو در چشم من چه گفت
آیا چه جاست این که همه روزه با نمست
خواهی چو روز روشن دانی تو حال من
از تیره شب بپرس که او نیز محرمست
ای کاشکی میان منستی و دلبرم
پیوندی این چنین که میان من و غمست
#سعدی
کارم چو زلف یار پریشان و درهمست
پشتم به سان ابروی دلدار پرخمست
غم شربتی ز خون دلم نوش کرد و گفت
این شادی کسی که در این دور خرمست
تنها دل منست گرفتار در غمان
یا خود در این زمانه دل شادمان کمست
زین سان که میدهد دل من داد هر غمی
انصاف ملک عالم عشقش مسلمست
دانی خیال روی تو در چشم من چه گفت
آیا چه جاست این که همه روزه با نمست
خواهی چو روز روشن دانی تو حال من
از تیره شب بپرس که او نیز محرمست
ای کاشکی میان منستی و دلبرم
پیوندی این چنین که میان من و غمست
#سعدی
❤2👍1
@ddrreamm
زندگی باید کرد
با کمی حس نسیم
با کمی واژه ی خوب
در هوای خنک استغنا
گاه با یک دل تنگ
گاه باید رویید
در کنار چشمه
در شکاف یک سنگ
به امید فردا ها
که پر از حادثه تقدیرند
گاه باید خندید
با کمی پنجره و نور و صدا
شاد باید بود..
#سهراب_سپهری
زندگی باید کرد
با کمی حس نسیم
با کمی واژه ی خوب
در هوای خنک استغنا
گاه با یک دل تنگ
گاه باید رویید
در کنار چشمه
در شکاف یک سنگ
به امید فردا ها
که پر از حادثه تقدیرند
گاه باید خندید
با کمی پنجره و نور و صدا
شاد باید بود..
#سهراب_سپهری
❤2👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm
ای بسا هندو و ترکِ هم زبان
ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبانِ محرمی خود دیگرست
همدلی از همزبانی خوشتراست
#عطار_نیشابوری
ای بسا هندو و ترکِ هم زبان
ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبانِ محرمی خود دیگرست
همدلی از همزبانی خوشتراست
#عطار_نیشابوری
👍1💯1
داد درویشی از سر تمهید
سر قلیان خویش را به مرید
گفت که از دوزخ ای نکوکردار
قدری آتش به روی آن بگذار
بگرفت و ببرد و باز آورد
عقد گوهر ز درج راز آورد
گفت که در دوزخ هرچه گردیدم
درکات حجیم را دیدم
آتش و هیزم و ذغال نبود
اخگری بهر اشتعال نبود
هیچ کس آتشی نمی افروخت
ز آتش خویش هر کسی می سوخت
« شعر از محمدحسین صغیر اصفهانی »
@ddrreamm
سر قلیان خویش را به مرید
گفت که از دوزخ ای نکوکردار
قدری آتش به روی آن بگذار
بگرفت و ببرد و باز آورد
عقد گوهر ز درج راز آورد
گفت که در دوزخ هرچه گردیدم
درکات حجیم را دیدم
آتش و هیزم و ذغال نبود
اخگری بهر اشتعال نبود
هیچ کس آتشی نمی افروخت
ز آتش خویش هر کسی می سوخت
« شعر از محمدحسین صغیر اصفهانی »
@ddrreamm
👍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@ddrreamm
نمیدونم اسمش چیه،
نمیدونم کی ساختش ،
فیلم کوتاهی که بارها نگاه کردم ،
نه دیالوگ داره و نه بازیگر
ولی نقشِ پدر داره مثل الماس میدرخشه.
نمیدونم اسمش چیه،
نمیدونم کی ساختش ،
فیلم کوتاهی که بارها نگاه کردم ،
نه دیالوگ داره و نه بازیگر
ولی نقشِ پدر داره مثل الماس میدرخشه.
❤2😢1
@ddrreamm
زبسکه چشم تو مردم فریب ومحتال است
هزار چشم چو چشم منش بدنبال است
بغــــیر وصـــل توام نیست آرزوئی لیک
مرا همیشه فلک برخلاف آمــال است
کجــــا بدامن وصـــل تو دسترس دارد
کسیکه چو من بیچاره تیره اقبال است
ز عزم خویش بجـــان تو منصرف نشوم
اگر چه در ره عشقت هزار اشکال است
قدم گــذار ببازار حسن خویش و ببین
برای قیمت یک بوسه ات چه جنجال است
برو قوی شو ا گر راحت جهان طلبی
که در نظام طبیعت ضعیف پامال است
نگر به دفتر کردار مردمان بزرگ
که عز و جاه نصیب رجال فعال است
گذشت دوره سلطان حسین و دلشادم
که روزگار بعکس مرام جهـال است
به درد گلشن بیدل کجا رسی زیرا
زبان ناطقه در شـرح هجر تو لال است"
#علی_اکبر_گلشن
زبسکه چشم تو مردم فریب ومحتال است
هزار چشم چو چشم منش بدنبال است
بغــــیر وصـــل توام نیست آرزوئی لیک
مرا همیشه فلک برخلاف آمــال است
کجــــا بدامن وصـــل تو دسترس دارد
کسیکه چو من بیچاره تیره اقبال است
ز عزم خویش بجـــان تو منصرف نشوم
اگر چه در ره عشقت هزار اشکال است
قدم گــذار ببازار حسن خویش و ببین
برای قیمت یک بوسه ات چه جنجال است
برو قوی شو ا گر راحت جهان طلبی
که در نظام طبیعت ضعیف پامال است
نگر به دفتر کردار مردمان بزرگ
که عز و جاه نصیب رجال فعال است
گذشت دوره سلطان حسین و دلشادم
که روزگار بعکس مرام جهـال است
به درد گلشن بیدل کجا رسی زیرا
زبان ناطقه در شـرح هجر تو لال است"
#علی_اکبر_گلشن
👍1