@ddrreamm
فریدون توللی
زاده ۱۲۹۸ -درگذشته ۱۳۶۴ خورشیدی
فریدون توللی از شاعران معاصر ایرانی در شیراز زاده شد. پدرش، جلال، از اعیان و ملاّکان فارس بود. او پس از فارغ التحصیل شدن در رشته ادبی در شیراز، به تهران آمد و در رشته باستان شناسی از دانشگاه تهران لیسانس گرفت.
تولّلی حامی مصدق و نهضت ملی ایران بود. پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و شکست مصدق، سرخورده شد
شعر توللی عمدتاً شعری عاشقانه، رمانتیک و احساساتی است: با تصاویر، واژهها و ترکیبهای فریبندهٔ خوشاهنگ، که با بیان شاعرانهٔ احساسات فردی، بیش از هر چیز از کامجوییهای جسمانی سخن میگوید
وی از ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۳ ش بیمار و بستری بود و در نهم خرداد ۱۳۶۴ درگذشت و در حافظیه شیراز به خاک سپرده شد
شعری از #توللی
مـن آن پیر ِ پیمانه گیرم ، که نیست
تن از تاب ِ سستی ، به فرمان ِ من
به پنجاه و اند ، این گرانباده جام
فلــــک هشــــته ، بر دست ِ لرزان ِ من
حریفان بـــه لبـند و من در هراس
هراسـی ، کـه آتـــش زنـــد جان ِ من
من ، این عمر ِ افزون ، نخواهم به هیچ
که هیـچ است ، آغـاز و پایان ِ من
هـمان به ، کـه پیمانه کوبم به سنگ
کـه آغوش ِ مـرگ است ، درمان ِ من
فریدون توللی
زاده ۱۲۹۸ -درگذشته ۱۳۶۴ خورشیدی
فریدون توللی از شاعران معاصر ایرانی در شیراز زاده شد. پدرش، جلال، از اعیان و ملاّکان فارس بود. او پس از فارغ التحصیل شدن در رشته ادبی در شیراز، به تهران آمد و در رشته باستان شناسی از دانشگاه تهران لیسانس گرفت.
تولّلی حامی مصدق و نهضت ملی ایران بود. پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و شکست مصدق، سرخورده شد
شعر توللی عمدتاً شعری عاشقانه، رمانتیک و احساساتی است: با تصاویر، واژهها و ترکیبهای فریبندهٔ خوشاهنگ، که با بیان شاعرانهٔ احساسات فردی، بیش از هر چیز از کامجوییهای جسمانی سخن میگوید
وی از ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۳ ش بیمار و بستری بود و در نهم خرداد ۱۳۶۴ درگذشت و در حافظیه شیراز به خاک سپرده شد
شعری از #توللی
مـن آن پیر ِ پیمانه گیرم ، که نیست
تن از تاب ِ سستی ، به فرمان ِ من
به پنجاه و اند ، این گرانباده جام
فلــــک هشــــته ، بر دست ِ لرزان ِ من
حریفان بـــه لبـند و من در هراس
هراسـی ، کـه آتـــش زنـــد جان ِ من
من ، این عمر ِ افزون ، نخواهم به هیچ
که هیـچ است ، آغـاز و پایان ِ من
هـمان به ، کـه پیمانه کوبم به سنگ
کـه آغوش ِ مـرگ است ، درمان ِ من
👍1
@ddrreamm
#ژاله_اصفهانی
زاده ۱۳۰۰ – درگذشته ۱۳۸۶ خورشیدی
#ژاله از شاعران معاصر ایرانی
ژاله اصفهانی با نام اصلی مستانه سلطانی(زاده اصفهان – درگذشته لندن)، شاعر ایرانی که به شاعر امید معروف بود. وی اولین شعرش را در هفت سالگی سرود و در سیزده سالگی نام خویش را به «ژاله» تغییر داد.
وی در سال ۱۳۲۳ در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت. او نخستین مجموعه شعرش با عنوان گلهای خود رو را در دوران دانشجویی در سن ۲۲ سالگی منتشر کرد.
بعد از پروین اعتصامی ژاله اصفهانی دومین شاعر زنی است که توانست دیوان اشعار خود را به چاپ برساندو به جز شعر، از او چندین اثر تحقیقاتی و ترجمه نیز برجای مانده است.
وی در سال ۱۳۸۶ در سن ۸۶ سالگی در بیمارستانی در لندن درگذشت.
شعری از #ژاله_اصفهانی
چون اختر شبگرد درخشیدی و رفتی
بر من نگهی کردی و خندیدی و رفتی
من سرخ شدم، سوختم از برق نگاهت
در چهره من آتش دل دیدی و رفتی
یک لحظه شکفتی چو گل تازه بهاری
یک عمر به من خاطره بخشیدی و رفتی
گر بر من دل داده نبودت نظر مهر
از حال پریشام ز چه پرسیدی و رفتی؟
رفتی تو و من ماندم و آشفتگی عشق
بیتابی من دیدی و تابیدی و رفتی
#ژاله_اصفهانی
زاده ۱۳۰۰ – درگذشته ۱۳۸۶ خورشیدی
#ژاله از شاعران معاصر ایرانی
ژاله اصفهانی با نام اصلی مستانه سلطانی(زاده اصفهان – درگذشته لندن)، شاعر ایرانی که به شاعر امید معروف بود. وی اولین شعرش را در هفت سالگی سرود و در سیزده سالگی نام خویش را به «ژاله» تغییر داد.
وی در سال ۱۳۲۳ در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت. او نخستین مجموعه شعرش با عنوان گلهای خود رو را در دوران دانشجویی در سن ۲۲ سالگی منتشر کرد.
بعد از پروین اعتصامی ژاله اصفهانی دومین شاعر زنی است که توانست دیوان اشعار خود را به چاپ برساندو به جز شعر، از او چندین اثر تحقیقاتی و ترجمه نیز برجای مانده است.
وی در سال ۱۳۸۶ در سن ۸۶ سالگی در بیمارستانی در لندن درگذشت.
شعری از #ژاله_اصفهانی
چون اختر شبگرد درخشیدی و رفتی
بر من نگهی کردی و خندیدی و رفتی
من سرخ شدم، سوختم از برق نگاهت
در چهره من آتش دل دیدی و رفتی
یک لحظه شکفتی چو گل تازه بهاری
یک عمر به من خاطره بخشیدی و رفتی
گر بر من دل داده نبودت نظر مهر
از حال پریشام ز چه پرسیدی و رفتی؟
رفتی تو و من ماندم و آشفتگی عشق
بیتابی من دیدی و تابیدی و رفتی
👍1
@ddrreamm
#رحیم_معینی_کرمانشاهی
زاده ۱۳۰۱ – درگذشته ۱۳۹۴
رحیم معینی کرمانشاهی ترانه سرا و از شاعران معاصر ایرانی
رحیم معینی کرمانشاهی ( متولدکرمانشاه و درگذشته تهران)، نقاش، روزنامهنگار، نویسنده، شاعر و ترانهسرای اهل ایران بود.
شعری از #معینی_کرمانشاهی
خانمانـسوز بود آتش آهی گاهی
ناله ای میشکند پشت سپاهیگاهی
گر مقـدّر بشود سـلک سلاطین پوید
سالک بی خبر خفـته براهــی گاهی
قصه یوسف و آن قوم چه خوش پنـدی بود
به عزیزی رسد افتاده به چاهی گاهی
هستی ام سوختی از یک نظر ای اختر عشق
آتش افروز شود برق نگاهی گاهی
روشنی بخش از آنم که بسوزم چون شمع
رو سپیدی بود از بخت سیاهی گاهی
عجبی نیست اگر مونس یار است رقـیب
بنشیند بر ِ گل، هرزه گیاهی گاهی
چشم گریان مرا دیدی و لبخند زدی
دل برقصد به بر از شوق گناهی گاهی
اشک در چشم ، فریبنده ترت میبینـم
در دل موج ببین صورت ماهی گاهی
زرد رویی نبود عیب، مرانم از کوی
جلوه بر قریه دهد، خرمن کاهی گاهی
دارم امیّد که با گریه دلت نرم کنم
بهرطوفانزده، سنگی است پناهی گاهی
#رحیم_معینی_کرمانشاهی
زاده ۱۳۰۱ – درگذشته ۱۳۹۴
رحیم معینی کرمانشاهی ترانه سرا و از شاعران معاصر ایرانی
رحیم معینی کرمانشاهی ( متولدکرمانشاه و درگذشته تهران)، نقاش، روزنامهنگار، نویسنده، شاعر و ترانهسرای اهل ایران بود.
شعری از #معینی_کرمانشاهی
خانمانـسوز بود آتش آهی گاهی
ناله ای میشکند پشت سپاهیگاهی
گر مقـدّر بشود سـلک سلاطین پوید
سالک بی خبر خفـته براهــی گاهی
قصه یوسف و آن قوم چه خوش پنـدی بود
به عزیزی رسد افتاده به چاهی گاهی
هستی ام سوختی از یک نظر ای اختر عشق
آتش افروز شود برق نگاهی گاهی
روشنی بخش از آنم که بسوزم چون شمع
رو سپیدی بود از بخت سیاهی گاهی
عجبی نیست اگر مونس یار است رقـیب
بنشیند بر ِ گل، هرزه گیاهی گاهی
چشم گریان مرا دیدی و لبخند زدی
دل برقصد به بر از شوق گناهی گاهی
اشک در چشم ، فریبنده ترت میبینـم
در دل موج ببین صورت ماهی گاهی
زرد رویی نبود عیب، مرانم از کوی
جلوه بر قریه دهد، خرمن کاهی گاهی
دارم امیّد که با گریه دلت نرم کنم
بهرطوفانزده، سنگی است پناهی گاهی
👍1
@ddrreamm
#فریدون_مشیری
زاده ۱۳۰۵– درگذشته ۱۳۷۹
فریدون مشیری سرودن شعر را از نوجوانی و تقریباً از پانزده سالگی شروع کرد. اولین مجموعه شعرش با نام تشنه توفان در ۲۸ سالگی او با مقدمه محمدحسین شهریار و علی دشتی در ۱۳۳۴ به چاپ رسید.
مشیری توجه خاصی به موسیقی ایرانی داشت و در پی همین دلبستگی طی سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ عضویت شورای موسیقی و شعر رادیو را پذیرفت، و در کنار هوشنگ ابتهاج، سیمین بهبهانی و عماد خراسانی سهمی بسزا در پیوند دادن شعر با موسیقی، و غنی ساختن برنامه گلهای تازه در رادیو ایران در آن سالها داشت.
معروفترین شعر وی «کوچه» نام دارد که در اردیبهشت ۱۳۳۹ در مجله «روشنفکر» چاپ شد. این شعر از زیباترین و عاشقانهترین شعرهای نو زبان فارسی است.
بر روی اشعار فریدون مشیری قطعات موسیقی فراوانی توسط برجسته ترین موسیقدانان ایران مانند روح الله خالقی و فرهاد فخرالدینی و…. ساخته شده و توسط خوانندگان بزرگی همچون استاد شجریان، خوانده شد ،
#فریدون_مشیری
زاده ۱۳۰۵– درگذشته ۱۳۷۹
فریدون مشیری سرودن شعر را از نوجوانی و تقریباً از پانزده سالگی شروع کرد. اولین مجموعه شعرش با نام تشنه توفان در ۲۸ سالگی او با مقدمه محمدحسین شهریار و علی دشتی در ۱۳۳۴ به چاپ رسید.
مشیری توجه خاصی به موسیقی ایرانی داشت و در پی همین دلبستگی طی سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ عضویت شورای موسیقی و شعر رادیو را پذیرفت، و در کنار هوشنگ ابتهاج، سیمین بهبهانی و عماد خراسانی سهمی بسزا در پیوند دادن شعر با موسیقی، و غنی ساختن برنامه گلهای تازه در رادیو ایران در آن سالها داشت.
معروفترین شعر وی «کوچه» نام دارد که در اردیبهشت ۱۳۳۹ در مجله «روشنفکر» چاپ شد. این شعر از زیباترین و عاشقانهترین شعرهای نو زبان فارسی است.
بر روی اشعار فریدون مشیری قطعات موسیقی فراوانی توسط برجسته ترین موسیقدانان ایران مانند روح الله خالقی و فرهاد فخرالدینی و…. ساخته شده و توسط خوانندگان بزرگی همچون استاد شجریان، خوانده شد ،
👍1
@ddrreamm
#امیر_هوشنگ_ابتهاج/ هـ. ا. سایه
زاده ۱۳۰۶– درگذشته ۱۴۰۱
امیر هوشنگ ابتهاج متخلص به هـ. ا. سایه، از شاعران برجسته معاصر ایرانی بود که در خانواده ای سرشناس و بهایی در رشت به دنیا آمد
ابتهاج کودکیاش را در رشت گذراند و دوران دبیرستانش را به تهران آمد و از همان جوانی سرودن شعر را آغاز کرد و با موسیقی آشنا شد.
او مدتی را بهعنوان سرپرست برنامه گلها در رادیوی ایران مشغول به کار شد و برنامهی موسیقایی گلچین هفته را بنا نهاد.
نخستین کتاب سایه به نام نخستین نغمهها در سال ۱۳۲۵ منتشر شد
از آثار دیگر او میتوان به تصنیف «سپیده» و غزلهای «در کوچهسار شب»، «حصار» و «ارغوان» و همچنین تصحیح غزلیات حافظ اشاره کرد .
امیر هوشنگ ابتهاج همواره دانشآموزی خودآموخته بوده و سراسر زندگیاش را وقف خواندن و سرودن کرده است.
#امیر_هوشنگ_ابتهاج/ هـ. ا. سایه
زاده ۱۳۰۶– درگذشته ۱۴۰۱
امیر هوشنگ ابتهاج متخلص به هـ. ا. سایه، از شاعران برجسته معاصر ایرانی بود که در خانواده ای سرشناس و بهایی در رشت به دنیا آمد
ابتهاج کودکیاش را در رشت گذراند و دوران دبیرستانش را به تهران آمد و از همان جوانی سرودن شعر را آغاز کرد و با موسیقی آشنا شد.
او مدتی را بهعنوان سرپرست برنامه گلها در رادیوی ایران مشغول به کار شد و برنامهی موسیقایی گلچین هفته را بنا نهاد.
نخستین کتاب سایه به نام نخستین نغمهها در سال ۱۳۲۵ منتشر شد
از آثار دیگر او میتوان به تصنیف «سپیده» و غزلهای «در کوچهسار شب»، «حصار» و «ارغوان» و همچنین تصحیح غزلیات حافظ اشاره کرد .
امیر هوشنگ ابتهاج همواره دانشآموزی خودآموخته بوده و سراسر زندگیاش را وقف خواندن و سرودن کرده است.
👍1
@ddrreamm
#سهراب_سپهری
زاده ۱۳۰۷ – درگذشته ۱۳۵۹
سهراب سپهری از شاعران معاصر ایرانی
سهراب سپهری شاعر، نویسنده و نقاش اهل ایران بود. او از مهمترین شاعران معاصر ایران است و شعرهایش به زبانهای بسیاری از جمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شدهاست،
اکثر شعرهای سهراب سپهری در قالب نیمایی است. اشعار او دارای تصویرسازیهایی بکر و خلاقانه است. او با دیدگاه انسانمدارانه و آموختههایی که از فلسفه ذن فرا گرفتهبود به شیوه جدیدی دست یافت،
وی عادت داشت که دور از جامعه آثار هنری اش را خلق کند و برای رسیدن به تنهاییهایش «قریه چنار» و کویرهای کاشان را انتخاب کرده بود.
شعر سهراب سپهری، سرشار از تصویرهای بکر و تازهاست که همراه با زبانی نرم، لطیف، پاکیزه و منسجم تصویرسازی میکند.
از معروفترین شعرهای وی میتوان به: نشانی، صدای پای آب و مسافر اشاره کرد که شعر صدای پای آب یکی از بلندترین شعرهای نو زبان فارسی است
شعر از سهراب سپهری
آب را گل نکنیم
در فرودست انگار کفتری می خورد آب
یا که در بیشه ای دور سیره ای پر می شوید
یادر آبادی کوزه ای پر می گردد
آب را گل نکنیم
شاید این آبروان
می رود پای سپیدار تا فرو شوید اندوه دلی
دست درویشی شاید نان خشکیده فروبرده در آب
زن زیبایی آمد لب رود
آب را گل نکنیم
روی زیبا دو برابر شده است
چه گوارا این آب
چه زلال این رود
مردم بالا دست چه صفایی دارند
چشمه هاشان جوشان
گاوهاشان شیر افشان باد
من ندیدم ده شان
بی گمان پای چپر هاشان جای پای خداست
مهتاب آنجا می کند روشن پهنای کلام
بی گمان در ده بالا دست ،چینه ها کوتاه است
مردمش میدانند که شقایق چه گلی است
بی گمان آنجا آبی ،آبی است
غنچه ای می شکفد اهل ده باخبرند
چه دهی باید باشد کوچه باغش پر موسیقی باد
مردمان سر رود آب را می فهمند گل نکردنش ، ما نیز
آب را گل نکنیم
#سهراب_سپهری
زاده ۱۳۰۷ – درگذشته ۱۳۵۹
سهراب سپهری از شاعران معاصر ایرانی
سهراب سپهری شاعر، نویسنده و نقاش اهل ایران بود. او از مهمترین شاعران معاصر ایران است و شعرهایش به زبانهای بسیاری از جمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شدهاست،
اکثر شعرهای سهراب سپهری در قالب نیمایی است. اشعار او دارای تصویرسازیهایی بکر و خلاقانه است. او با دیدگاه انسانمدارانه و آموختههایی که از فلسفه ذن فرا گرفتهبود به شیوه جدیدی دست یافت،
وی عادت داشت که دور از جامعه آثار هنری اش را خلق کند و برای رسیدن به تنهاییهایش «قریه چنار» و کویرهای کاشان را انتخاب کرده بود.
شعر سهراب سپهری، سرشار از تصویرهای بکر و تازهاست که همراه با زبانی نرم، لطیف، پاکیزه و منسجم تصویرسازی میکند.
از معروفترین شعرهای وی میتوان به: نشانی، صدای پای آب و مسافر اشاره کرد که شعر صدای پای آب یکی از بلندترین شعرهای نو زبان فارسی است
شعر از سهراب سپهری
آب را گل نکنیم
در فرودست انگار کفتری می خورد آب
یا که در بیشه ای دور سیره ای پر می شوید
یادر آبادی کوزه ای پر می گردد
آب را گل نکنیم
شاید این آبروان
می رود پای سپیدار تا فرو شوید اندوه دلی
دست درویشی شاید نان خشکیده فروبرده در آب
زن زیبایی آمد لب رود
آب را گل نکنیم
روی زیبا دو برابر شده است
چه گوارا این آب
چه زلال این رود
مردم بالا دست چه صفایی دارند
چشمه هاشان جوشان
گاوهاشان شیر افشان باد
من ندیدم ده شان
بی گمان پای چپر هاشان جای پای خداست
مهتاب آنجا می کند روشن پهنای کلام
بی گمان در ده بالا دست ،چینه ها کوتاه است
مردمش میدانند که شقایق چه گلی است
بی گمان آنجا آبی ،آبی است
غنچه ای می شکفد اهل ده باخبرند
چه دهی باید باشد کوچه باغش پر موسیقی باد
مردمان سر رود آب را می فهمند گل نکردنش ، ما نیز
آب را گل نکنیم
👍1💯1
@ddrreamm
#مهدی_اخوان_ثالث
زاده ۱۳۰۷– درگذشته ۱۳۶۹
مهدی اخوان ثالث شاعر معاصر ایرانی در مشهد به دنیا آمد و اشعارش را با تخلص م. منتشر میکرد،
اشعار اخوان ثالث زمینهٔ اجتماعی دارند و گاه حوادث زندگی مردم را به تصویر کشیده. شعرش دارای لحن حماسی آمیخته با صلابت و سنگینی شعر خراسانی و نیز در بردارندهٔ ترکیبات نو و تازه با تصویرگری های خلاقانه و بدیع است.
اخوان ثالث با شعر کلاسیک شروع کرد. به شعر نیمایی علاقه مند شد و در آخرین اثرش دوباره به شعر کلاسیک برگشت. از وی اشعاری در هر دو سبک به جای ماندهاست. همچنین او آشنا به نوازندگی تار و مقامهای موسیقی خراسانی بود.
#مهدی_اخوان_ثالث
زاده ۱۳۰۷– درگذشته ۱۳۶۹
مهدی اخوان ثالث شاعر معاصر ایرانی در مشهد به دنیا آمد و اشعارش را با تخلص م. منتشر میکرد،
اشعار اخوان ثالث زمینهٔ اجتماعی دارند و گاه حوادث زندگی مردم را به تصویر کشیده. شعرش دارای لحن حماسی آمیخته با صلابت و سنگینی شعر خراسانی و نیز در بردارندهٔ ترکیبات نو و تازه با تصویرگری های خلاقانه و بدیع است.
اخوان ثالث با شعر کلاسیک شروع کرد. به شعر نیمایی علاقه مند شد و در آخرین اثرش دوباره به شعر کلاسیک برگشت. از وی اشعاری در هر دو سبک به جای ماندهاست. همچنین او آشنا به نوازندگی تار و مقامهای موسیقی خراسانی بود.
👍1
@ddrreamm
#حسین_منزوی
(زاده ۱۳۲۵ – درگذشته ۱۳۸۳)
حسین منزوی در سرودن شعر نیمایی، شعر سپید و ترانه تبحر داشت اما او شاعری غزلسراست که نقش برجسته ای در زنده کردن غزل معاصر داشته است
شعری از #حسین_منزوی
لیلا دوباره قسمت ابنالسلام شد
عشق بزرگم آه چه آسان حرام شد
میشد بدانم اینکه خطِ سرنوشتِ من
از دفترِ کدام شبِ بسته وام شد؟
اوّل دلم فراق تو را سرسری گرفت
وان زخم کوچک دلم آخر جذام شد
گلچین رسید و نوبت با من وزیدنت
دیگر تمام شد، گل سرخم! تمام شد
شعر من از قبیله خون است، خون من،
فواره از دلم زد و آمد کلام شد
ما خون تازه در تنِ عشقیم و عشق را
شعر من و شکوه تو، رمزالدوام شد
بعد از تو باز عاشقی و باز… آه نه!
این داستان به نام تو، اینجا تمام شد
#حسین_منزوی
(زاده ۱۳۲۵ – درگذشته ۱۳۸۳)
حسین منزوی در سرودن شعر نیمایی، شعر سپید و ترانه تبحر داشت اما او شاعری غزلسراست که نقش برجسته ای در زنده کردن غزل معاصر داشته است
شعری از #حسین_منزوی
لیلا دوباره قسمت ابنالسلام شد
عشق بزرگم آه چه آسان حرام شد
میشد بدانم اینکه خطِ سرنوشتِ من
از دفترِ کدام شبِ بسته وام شد؟
اوّل دلم فراق تو را سرسری گرفت
وان زخم کوچک دلم آخر جذام شد
گلچین رسید و نوبت با من وزیدنت
دیگر تمام شد، گل سرخم! تمام شد
شعر من از قبیله خون است، خون من،
فواره از دلم زد و آمد کلام شد
ما خون تازه در تنِ عشقیم و عشق را
شعر من و شکوه تو، رمزالدوام شد
بعد از تو باز عاشقی و باز… آه نه!
این داستان به نام تو، اینجا تمام شد
👍2
@ddrreamm
#سهیل_محمودی
زاده سال ۱۳۳۹ تهران
شعری از سهیل محمودی
گر چه خویش را به هر چه خواستم رسانده ام
عشق من ! قبول کن هنوز بی تو مانده ام
تو : نهایت تمام قله های دوردست
من : کسیکه عشق را به قله ها رسانده ام
هر شب از هزار و یک شبی که با تو بوده ام
دامنی ستاره پیش پای تو فشانده ام
گرچه من سرم برای عشق درد می کند
با وجود این , تو را به دردسر کشانده ام
دامن تمام ابرهای دوردست را
با هوای آفتاب روی تو تکانده ام
گرچه آسمان تمام هستی مرا گرفت
بر لبم به خاطر تو شکوه ای نرانده ام
خوب من ! به جان آینه, به چشم تو , قسم
یک دل زلال در برابرت نشانده ام
حرف آخرم : همین که با تمام شاعریم
غیر تو ، برای هیچکس غزل نخوانده ام
#سهیل_محمودی
زاده سال ۱۳۳۹ تهران
شعری از سهیل محمودی
گر چه خویش را به هر چه خواستم رسانده ام
عشق من ! قبول کن هنوز بی تو مانده ام
تو : نهایت تمام قله های دوردست
من : کسیکه عشق را به قله ها رسانده ام
هر شب از هزار و یک شبی که با تو بوده ام
دامنی ستاره پیش پای تو فشانده ام
گرچه من سرم برای عشق درد می کند
با وجود این , تو را به دردسر کشانده ام
دامن تمام ابرهای دوردست را
با هوای آفتاب روی تو تکانده ام
گرچه آسمان تمام هستی مرا گرفت
بر لبم به خاطر تو شکوه ای نرانده ام
خوب من ! به جان آینه, به چشم تو , قسم
یک دل زلال در برابرت نشانده ام
حرف آخرم : همین که با تمام شاعریم
غیر تو ، برای هیچکس غزل نخوانده ام
👍1
@ddrreamm
#سیمین_بـهبهانی
زاده ۱۳۰۶ – درگذشته ۱۳۹۳
سیمین بهبهانی معروفترین شاعره معاصر ایران در تهران به دنیا آمد نام اصلی او سیمین بَر خلیلی است.
ستاره دیده فرو بست و آرمید بیا
شراب نور به رگهای شب دوید بیا
ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت
گل سپیده شکفت و سحر دمید بیا
شهاب ِ یاد تو در آسمان خاطر من
پیاپی از همهسو خطّ زر کشید بیا
ز بس نشستم و با شب حدیث غم گفتم
ز غصّه رنگ من و رنگ شب پرید بیا
به وقت مرگم اگر تازه میکنی دیدار
بههوش باش که هنگام آن رسید بیا
به گامهای کسان میبرم گمان که تویی
دلم ز سینه برون شد ز بس تپید بیا
نیامدی که فلک خوشهخوشه پروین داشت
کنون که دست سحر دانهدانه چید بیا
امیدِ خاطر ِ سیمین ِ دل شکستهی تویی
مرا مخواه از این بیش ناامید بیا
#سیمین_بـهبهانی
زاده ۱۳۰۶ – درگذشته ۱۳۹۳
سیمین بهبهانی معروفترین شاعره معاصر ایران در تهران به دنیا آمد نام اصلی او سیمین بَر خلیلی است.
ستاره دیده فرو بست و آرمید بیا
شراب نور به رگهای شب دوید بیا
ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت
گل سپیده شکفت و سحر دمید بیا
شهاب ِ یاد تو در آسمان خاطر من
پیاپی از همهسو خطّ زر کشید بیا
ز بس نشستم و با شب حدیث غم گفتم
ز غصّه رنگ من و رنگ شب پرید بیا
به وقت مرگم اگر تازه میکنی دیدار
بههوش باش که هنگام آن رسید بیا
به گامهای کسان میبرم گمان که تویی
دلم ز سینه برون شد ز بس تپید بیا
نیامدی که فلک خوشهخوشه پروین داشت
کنون که دست سحر دانهدانه چید بیا
امیدِ خاطر ِ سیمین ِ دل شکستهی تویی
مرا مخواه از این بیش ناامید بیا
👍2
@ddrreamm
شَبی خوش هر که میخواهد
که با جانان به روز آرد
بسی شب روز گرداند
بہ تاریکی و تنهایی
#سعدی.
شَبی خوش هر که میخواهد
که با جانان به روز آرد
بسی شب روز گرداند
بہ تاریکی و تنهایی
#سعدی.
👌1💯1
@ddrreamm
به سراغ من اگر می آیید ،
نرم و آهسته بیایید ...
مبادا که ترک بردارد ،
چینی نازک تنهایی من
#سهراب_سپهری
به سراغ من اگر می آیید ،
نرم و آهسته بیایید ...
مبادا که ترک بردارد ،
چینی نازک تنهایی من
#سهراب_سپهری
👍2👎1🙏1
@ddrreamm
دوش میآمد و رخساره برافروخته بود
تا کجا باز دل غمزدهای سوخته بود
گر چه میگفت که زارت بکشم میدیدم
که نهانش نظری با من دلسوخته بود
کفر زلفش ره دین میزد و آن سنگین دل
در پی اش مشعلی از چهره برافروخته بود
#حافظ
دوش میآمد و رخساره برافروخته بود
تا کجا باز دل غمزدهای سوخته بود
گر چه میگفت که زارت بکشم میدیدم
که نهانش نظری با من دلسوخته بود
کفر زلفش ره دین میزد و آن سنگین دل
در پی اش مشعلی از چهره برافروخته بود
#حافظ
👍4