محمد درویش
15.5K subscribers
5.66K photos
1.33K videos
141 files
4.16K links
برای اعتلای طبیعت وطنی که دوستش داریم.
دیدگاه‌های رییس کمیته محیط‌زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو

نحوه درج پیام یا ارسال عکس در تلگرام:
@mohammaddarvish44

محمّد درویش در ویکی‌پدیا:
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/محمد_درویش
Download Telegram
🔻چرا گرتا تونبرگ چهره سال جهان شد؟🔻

بخش دوم و پایانی:

🇮🇷: @darvishnameh

محمد درویش
ستون قلم سبز
روزنامه شرق
۲۳ آذر ۹۸

اما این دقیقا بی‌اعتنایی سیاستمداران بود که او را به عمل واداشت، همچنانکه نوجوانان جهان که ما را با کاهلی‌مان روبرو می‌کنند، از اعتراضات دانشجویی در خیابانهای سانتیاگو/شیلی گرفته تا کنشگران جوان در هنگ‌کنگ که برای حقوق خود مبارزه می‌کنند و دانش‌آموزان از پارک‌لند/فلوریدا که راهپیمایی آنها علیه خشونت اسلحه به گفته تونبرگ الهام‌بخش او برای اعتراضات اقلیمی‌اش بوده‌اند. او نیمه ماه گذشته درحالیکه در سواحل ویرجینیا آماده بازگشت به اروپا با یک قایق بادبانی بود به تایم گفت: «من می‌خواهم به نوه‌هایم بگویم که هر چه از دستمان برمی‌آمد، انجام دادیم. برای آنها و برای نسل‌های آینده.»
برای به‌صدا درآوردن زنگ خطر درباره رفتار غارتگرانه‌ ما با تنها خانه‌ای که داریم، برای رساندن صدایی که فراتر از پیش‌زمینه‌ها و مرزها به یک دنیای متلاشی شده است، برای نشان دادن اینکه رهبری توسط یک نسل جدید چگونه می‌تواند باشد، گرتا تونبرگ چهره سال ۲۰۱۹ تایم است.

https://time.com/person-of-the-year-2019-greta-thunberg-choice/

🔹️خواننده عزیز ستون قلم سبز روزنامه شرق!
جهان معاصر آبستنِ تغییراتی پرشتاب‌تر از هر زمان دیگری است. در یک سو، سیاستمداران مستقل و آزادیخواهی را می‌بینیم در انگلستان، اسکاتلند و آمریکا که از اقبال مردمی درخور برای پیاده‌کردنِ سیاست‌های صلح‌طلبانه و عدالت‌محورانه خویش برخوردار نمی‌شوند که بسیار ناامیدکننده است؛ اما در سوی دیگر، تحولات رخ داده در کشورهایی چون هند که قیمت استحصال انرژی‌های خورشیدی را به پنجاه‌درصد سابق کاهش داد، یا چین که در کاربستِ دوچرخه‌های نسل ششم و خودروهای برقی گوی سبقت را از دیگر کشورها ربوده و یا قدرت روزافزونِ احزاب سبز در کشورهایی چون اتریش، آلمان، هلند، دانمارک، سوئد و انگلستان؛ می‌تواند آشکارا امیدبخش و انرژی‌آفرین باشد. از همین رو، انتخاب یک دختر ۱۶ساله به عنوان چهره سال جهان از سوی داوران مجله تایم را باید در شمار نشانه‌های امیدبخش ارزیابی کرد. پندارینه‌های متوهم‌گونه‌ای که پدیده‌ی گرتا تونبرگ را حاصل لابی قدرت رسانه‌ای سرمایه‌داری غربی می‌داند، از خود دور کنیم. زیرا اگر چنین بود، جهان سرمایه‌داری بیشتر مایل بود تا دختر دانالد ترامپ اینک به چهره ممتاز رسانه‌ای جهان مبدل شود و نه نوجوانی که علیه ترامپ و تفکر نماینده او می‌غرد و در این غرش، میلیون‌ها نفر را با خود همراه کرده است.

#گرتا_تونبرگ
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق

🇮🇷: https://t.me/darvishnameh/8883
🔻هشدار گرتا تونبرگ؛ یعنی آغاز ناامیدی در امیدوارترین گروه سنی آدم‌‌زمینی‌ها!🔻

محمد درویش
ستون قلم سبز
روزنامه شرق

🇮🇷: https://t.me/darvishnameh

جمعه گذشته گرتا تونبرگ در جمع کنشگران شرکت‌کننده در گفتگوهای اقلیمی مادرید با ناخشنودی تمام گفت: موج اعتصابات مدارس در طول سال گذشته به ثمر نرسیده، زیرا انتشار گازهای گلخانه‌ای همچنان به افزایش ادامه می‌دهد. هزاران نفر در خیابان‌های پایتخت اسپانیا در جریان کنفرانس اقلیمی سازمان ملل در مادرید با شرکت مقامات بیش از ۱۹۰ کشور که در زمینه جمله‌بندی مدارک در ارتباط با توافقنامه پاریس با یکدیگر مجادله دارند، به اعتراض پرداختند. در طول چهار سال پس از امضای این قرارداد، انتشار گازهای گلخانه‌ای ۴٪ بیشتر شده و انتظار نمی‌رود که گفتگوهای امسال به تعهدات جدیدی درباره کربن از جانب بیشترین تولیدکنندگان آن بیانجامد. تونبرگ که اعتراض تک‌نفری او در سوئد در سال ۲۰۱۷ به یک جنبش جهانی مبدل شد، پیش از راهپیمایی در مرکز شهر مادرید در مصاحبه‌ای شرکت کرد. او‌ گفت «اگرچه دانش‌آموزان سراسر دنیا به اعتصاب پرداخته‌اند، اما این توسط دولت‌ها به عمل تبدیل نشده. من تنها یک کنشگر هستم و ما نیاز به کنشگران بیشتری داریم. برخی از مردم از تغییر هراس دارند و به‌شدت تلاش دارند تا ما را ساکت کنند.» تونبرگ برای مذاکرات سازمان ملل ابراز امیدواری کرد، اما در عین حال نیز تردید دارد که دولت‌ها پیام را دریافت کرده باشند؛ او هشدار داد که دنیا توانایی آن‌را ندارد تا به کاهلی ادامه دهد. او اضافه کرده: «من صمیمانه امیدوارم که COP25 به نتیجه واقعی و ملموسی برسد و آگاهی در میان افراد را افزایش دهد و اینکه رهبران جهان و قدرتمندان ضرورت بحران آب و هوایی را درک کنند، زیرا اکنون به‌نظر نمی‌رسد که آنها به این نقطه رسیده باشند.» به گفته تونبرگ گو اینکه جوانان به اعتصابات ادامه خواهند داد، اما اگر دولت‌ها حاضر به تعهدات معتبر و قابل اعتمادی باشند و اراده خود را به اقدام نشان دهند، جوانان به اعتصابات پایان خواهند داد. او اضافه کرده «ما نمی‌توانیم به این نحو ادامه دهیم؛ این روش پایداری نیست که کودکان به مدرسه نروند و ما خواستار ادامه دادن نیستیم- ما دوست داریم که اقداماتی از جانب قدرتمندان ببینیم. مردم امروزه در حال رنج بردن و تلف شدن هستند. ما قادر نیستیم بیشتر از این انتظار بکشیم.» راهپیمایی مادرید با اعتراضات و اعتصابات جوانان در سراسر دنیا همزمان بوده. در ایالات متحده، برنی سندرز و جین فوندا در میان سیاستمداران و سلبریتی‌هایی هستند که قصد همراهی دارند. برایان فروین از ساموآ که از جانب گروه Pacific Climate Warriors سخن می‌گفت، هشدار داد: «رهبران جهان نیاز دارند تا بدانند مردمی مثل من به آنها نگاه می‌کنند، آنچه که ما در این کنفرانس بر روی کاغذ آورده‌ایم، نشان‌دهنده آینده ماست.» بسیاری از جوانانی که در کنفرانس شرکت کرده‌اند از کشورهای در حال توسعه هستند و از تجربیات و رنج‌هایی که شخصا داشته‌اند، شهادت داده‌اند.
جیمی فنلون از هائیتی می‌گوید: «من مبتلا به حصبه و مالاریا شده‌ام. مادربزرگم با ابتلاء به وبا از بین رفت. من می‌دانم که از چه حرف می‌زنم. ما نیاز به افزایش آگاهی در میان جوانان داریم، ما می‌توانیم با آنها همکاری کنیم و پیام‌های موثرتری بفرستیم.» رنی باپتیست از هائیتی اضافه می‌کند «برای ما تغییر اقلیم دیگر یک تئوری یا کانسپت نیست. بلکه واقعیت جدیدیست که زندگی ما را متاثر می‌کند.» میگل ون دِر ولدِن می‌گوید «این مسائل بازی نیستند؛ بلکه در حال بدتر شدن هستند؛ بر زندگی میلیونها نفر از مردم دنیا تأثیر می‌گذترند. من به اینجا آمده‌ام چون به همکاری با دیگران امیدوارم.»

https://theguardian.com/environment/2019/dec/06/greta-thunberg-says-school-strikes-have-achieved-nothing

🔹️خواننده عزیز ستون قلم سبز در شرق!
رگه‌هایی از ناامیدی برای نخستین‌بار در سخنان رهبرِ نوجوان محیط‌زیستی جهان آشکار شده است. جامعه‌ای که نوجوانانش را هم ناامید کرده باشد، شتابناک‌تر از هر زمانِ دیگری به سمت فروپاشی حرکت می‌کند. این بسیار غم‌انگیز است که حاصل قرارداد پاریس؛ قراردادی که قرار بود به کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای منجر شود، سبب افزایش ۴درصدی انتشار این گازها را در کمتر از چهارسال سبب شده است. جهان پر از رهبرانی شده که در برابر دوربین‌های تلویزیونی لبخند می‌زنند و بی‌واسطه با توییت‌های پی در پی مردم‌ را به آینده‌ای بهتر نوید می‌دهند؛ اما در عمل فقط حافظ منافع مگاشرکت‌های چندملیتی قدرت‌سالاری هستند که تداوم صندلی‌های قدرت خود و همراهان‌شان را تضمین کند. آیا به آینده چنین جهانی می‌توان امید بست؟

#گرتا_تونبرگ
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
🔻آیا فاجعه استرالیا، جهانیان را متوجه خطر تغییرات اقلیمی می‌کند؟🔻

بخش نخست از یادداشتم در ستون #قلم_سبز روزنامه شرق
۲۴ دیماه ۱۳۹۸

🇮🇷: @darvishnameh

هرچند استرالیا به گرمای سخت و طولانی عادت دارد، اما اینبار ماجرا فرق می‌کند. در واقع آنچه استرالیا - به ویژه نیوساوت ولز و ویکتوریا- از چند ماه پیش تاکنون تجربه می‌کند، بُعد جدیدی هم از نظر وسعت آتش‌سوزی - بیش از ۶میلیون هکتار - و هم تعداد مناطق مسکونی آسیب‌دیده دارد. پایگاه‌های هواشناسی دمای ۴۰ تا حتی ۵۰ درجه را گزارش داده‌ و تا ماه فوریه انتظار بارندگی چندانی نمی‌رود. بنا به گزارش هواشناسی سال ۲۰۱۹ خشکترین و گرمترین سال از زمان ثبت جریانات آب و هوایی بوده. دمای هوا در سراسر استرالیا ۱.۵ درجه بالاتر از حد میانگین بوده. علاوه بر این فصل آتش‌سوزی در سال ۲۰۱۹ زودتر و با شدت بیشتری آغاز شد. خشکسالی متداوم به همراه باد- همه شرایط را به آنجا رسانده که بخش بزرگی از ۲۰۰ منبع آتش‌سوزی که در حال حاضر در امتداد ساحل شرقی شعله‌ور هستند، آن اندازه هیولاوارند که نمی‌توان آنها را خاموش کرد. دولت استرالیا تخمین می‌زند که شعله‌های آتش هنوز برای ماه‌ها به اندازه کافی طعمه در اختیار دارند. بسیاری از مردم در استرالیا- سرزمینی که سیاستمداران برجسته‌اش تغییر اقلیم را با تمسخر اختراعِ هیپسترهای شهرنشین، دوستداران درخت و محافظان پرندگان می‌دانند- اکنون برای نخستین بار آشکارا خط‌مشی دولت را زیر سوال می‌برند. آیا خشکسالی‌ها، موج‌های گرمایی و توفان‌ها در استرالیا می‌توانند به‌راستی، همانطور که پژوهشگران اقلیمی پیش‌بینی می‌کنند-به مرور زمان شدیدتر شوند؟ آیا واقعیت دارد که عواقب تغییر سریع اقلیم در نتیجه فعالیت‌های انسانی مدتهاست که قابل لمس هستند- آنهم در جنگل‌های اکالیپتوس جلوی خانه؟ دِیل دومینی هاوز، پژوهشگر در زمینه فاجعه و آتش‌سوزی از دانشگاه سیدنی در مصاحبه‌ای با رسانه «تسایت» می‌گوید: «استرالیا در برابر یک نقطه عطف قرار گرفته. آنچه ما اکنون مشاهده می‌کنیم، با شرایط عادی هیچگونه ارتباطی ندارد. این پیش‌درآمدی‌ است برای آنچه استرالیا در آینده انتظارش را می‌کشد.» مشاهدات دومینی هاوز در طول سالها نشان می‌دهد که فصل آتش‌سوزی جنگل‌ها در استرالیا دیگر طبق هیچ الگوی خاصی رخ نمی‌دهند. آنها زودتر از حد معمول آغاز و مدت طولانی‌تری ادامه دارند. حتی جنگلهای بارانی که تا بحال جرقه‌ای هم ندیده بودند، به دامان آتش افتاده‌اند. دومینی هاوز اضافه می‌کند که تغییر گسترده اقلیم در جهان در ایجاد این جهنم نقش مهمی برعهده دارد. البته عوامل دیگری مانند رشد شدید جمعیت در استرالیا و یک برنامه نسبتا افسارگسیخته ساخت و ساز تأثیر مهمی در این شرایط دارند. اما خشکسالی بی‌سابقه، سرزمین را آنچنان خشک کرده که در سطح گسترده‌ای آتش گرفته می‌شود. نه تنها خشکسالی در سال ۲۰۱۹ بسیار غیرمعمول بود، بلکه این خشکی با پدیده ال‌نینیو مصادف نبود. بجای آن یک الگوی جریان اقیانوسی بین آفریقا و اندونزی- دو قطبی اقیانوس هند- بر آب و هوا در مناطق آتش‌سوزی استرالیا حکمفرماست. این جریان آب گرم دریا را از سواحل غربی استرالیا می‌مکد و موجب می‌شود تا ابرهای کمتری روی توده خاکی شکل بگیرند. در هر حال آینده اقلیم استرالیا به‌شدت تحت تأثیر دریا خواهد بود. بنا به جدیدترین گزارش‌ها دمای آب در اقیانوس‌های پیرامون قاره در طول ۱۱۰ سال گذشته به‌طور میانگین یک درجه بالاتر رفته، به همین نسبت نیز دمای هوا. حتی این تغییرات دما که اندک به‌نظر می‌رسند قادرند تا فجایع طبیعی را در آینده شدیدتر کنند، سطح آب دریا هم اکنون در حد محسوسی بالا آمده، موج‌های گرمایی بیشتر شده‌اند. به گفته هواشناسان از باران در مناطق جنوبی استرالیا در آینده اغلب خبری نخواهد بود و به‌جای آن در شمال با شدت فراوان خواهد بارید. نمایندگان مهمترین مرکز پژوهشی استرالیا CSIRO همین چند ماه پیش نوشتند که «بسیاری از شهرهای ساحلی استرالیا می‌توانند از حالا خود را برای تجربه آنچه که پیشتر سیل صد ساله به‌شمار می‌آمد، از نیمه این قرن به بعد حداقل سالی یکبار آماده کنند.» در سال ۲۰۱۵ برجسته‌ترین پژوهشگران اقلیمی استرالیا هشدار داده بودند که این سرزمین تا سال ۲۰۹۰- با ۵٫۱ درجه سانتیگراد افزایش دما- از دیگر مناطق دنیا بسیار گرمتر خواهد شد، اگر که دولت برآیند گازهای گلخانه‌ای خود را بهبود نبخشد. آنها افزوده بودند افزایش گرما در استرالیا به احتمال زیاد به‌دلیل تغییر اقلیم در نتیجه فعالیت‌های انسانی‌ است. در این میان دولت استرالیا دیرکردی در اقدامات خود نمی‌بیند. #اسکات_موریسون، نخست وزیر استرالیا، یک طرفدار پر و پا قرص صنعت زغال‌سنگ هفته گذشته، در یک مصاحبه مطبوعاتی، گفته که او از یک سیاست هوشمندانه در برقراری توازن بین نیازهای اقتصادی و محیط‌زیست تلاش می‌کند.

#آتشسوزی_استرالیا

🇮🇷: https://t.me/darvishnameh
🔻آیا فاجعه استرالیا، جهانیان را متوجه خطر تغییرات اقلیمی می‌کند؟🔻

بخش دوم و پایانی از یادداشتم در ستون #قلم_سبز روزنامه شرق
۲۵ دیماه ۱۳۹۸

🇮🇷: @darvishnameh

پرسش‌ها در زمینه اینکه دولت دقیقا برای پیشگیری از فجایع طبیعی در استرالیا در درازمدت چه برنامه‌هایی دارد، از جانب نخست‌وزیر بی‌پاسخ مانده‌اند. در مناطق متاثر از آتش‌سوزی بسیاری از مردم خشمگین هستند. با توجه به شرایط کنونی حتی رأی‌دهندگان محافظه‌کار سیاست نخست‌وزیر را شکست خورده می‌دانند. صدای آنها که تأثیر صنعت بر اقلیم را هنوز منکر می‌شوند، آهسته‌تر شده و یا کمتر جدی گرفته می‌شود. موریسون در یک نشست بحران اقلیمی شرکت نکرد و ترجیح داد که به مرخصی برود. او مدت کوتاهی پس از آن عکس‌هایی از خود و خانواده‌اش در سواحل هاوایی و یا در حال شنا در سیدنی را در دنیای مجازی منتشر کرد. در حالیکه ده‌ها هزار نفر ناچارند با ماسک‌های گاز از دود غلیظ در مناطق متأثر فرار کنند و نیروهای آتش‌نشانی اجساد قربانیان را از خانه‌هایشان بیرون می‌آورند، موریسون تیم ملی کریکت را به یک پارتی تفریحی دعوت کرد. پس از آن ساکنان شهرک کوبارگو که در آتش‌سوزی از بین رفته بود و با کمبود آب و مواد خوراکی روبروست، در حین دیدار موریسون از آنجا حاضر نشدند تا دست او را بفشارند و برای خجالت‌دادن او شعار سر دادند. علاوه براین، پژوهشگران برجسته خشم خود را ابراز کرده‌اند، زیرا وزیر نیرو، انگِس تیلور، در آخرین روز از سال ۲۰۱۹ یادداشتی منتشر کرده که استرالیایی‌ها بایست به این افتخار کنند که سرزمین‌شان تاکنون همه هدف‌های اقلیمی را محقق کرده است. اما فرانک جاتزو، پژوهشگر اقلیمی از دانشگاه ملی استرالیا و از نگارندگان بسیاری از گزارش‌های اقلیمی IPCC در پاسخ به این یادداشت نوشت: «چنین نوشتاری در روزی که به‌دلیل آتش‌سوزی شرایط اضطراری ملی اعلام شده، نفس را می‌بُرد.» او وزیر نیرو را متهم کرد که برای خوب جلوه دادن ترازنامه استرالیا، بهترین ارقام را به‌دلخواه انتخاب کرده. اما واقعیت آن است که استرالیا در رده‌بندی سیاست اقلیمی در جهان در مقام آخر قرار گرفته است. این کشور بزرگترین صادرکننده زغال‌سنگ در دنیاست و بالاترین سرانه تولید دی‌اکسید‌کربن را دارد. ویکتور استیفنسن ۳۰ سال است که از نقاط متروکه در شمال قاره تا پائین‌ترین نقطه در تاسمانی به مسافرت می‌پردازد. هدف او: گسترش هر چه بیشتر آگاهی‌ مردمان بومی استرالیا است که از هزاران سال پیش با آتش زندگی می‌کنند. استیفنسن مسئولان را به سال‌ها بی‌اعتنایی و مراقبت نکردن از زمینی که اکنون در حال سوختن است، متهم می‌کند. از این‌رو به گفته او گیاهان غیربومی، جایگزین گیاهان بومی شده‌اند و جنگل‌ها را به یک توده وحشتناک به‌شدت قابل اشتعال تبدیل کرده‌اند. مردمان بومی استرالیا مرتبا قسمت پائین تاج چنین درختانی را می‌سوزانند تا طعمه برای آتش‌سوزی‌های بزرگ را از بین ببرند. مقامات مسئول در غرب استرالیا بنا به گفته استیفنسن «اینکار را بطور کافی انجام نداده‌اند و این یک بمب زمانی در انتظار انفجار بود.»

🔹️خواننده عزیز ستون قلم سبز شرق!
همان‌طور که مشاهده می‌کنید استرالیا، قاره‌ای که بیش از ۴برابر کشور پهناور ایران وسعت دارد، اینک با یکی از شدیدترین بحران‌های اقلیمی خویش دست و پنجه نرم می‌کند در حالیکه هنوز سیاستمداران این کشور حاضر به پذیرش کوتاهی‌های خویش در مهار خطرات تغییر اقلیم نیستند. بوم‌شناسان از دانشگاه سیدنی تخمین می‌زنند که نزدیک به نیم میلیارد جانور در فاجعه بی‌سابقه آتش‌سوزی جنگلهای استرالیا که در سراسر قاره بحران شدیدی بوجود آورده و هزاران نفر را ناچار به فرار از خانه‌هایشان کرده، از بین رفته‌اند و این رقم حتی ممکن است به یک میلیارد هم برسد. گفتنی آنکه مراتع استرالیا زیستگاه طیف وسیعی از جانوران از جمله انواع کانگوروها، کوآلاها، ساریغ‌های استرالیایی (پوسوم)، وُمبت‌ها و مورچه‌خورک‌هاست. مسئولان نگران آنند که تنها ۳۰٪ از جمعیت کوآلا‌ها در ساحل شمال شرق کشور در آتش‌سوزی‌های اخیر از بین رفته باشند. این یک فاجعه بزرگ است که حتی می‌تواند منجر با انقراض چند ده گونه برای همیشه شود. آنچه مهم‌تر می‌تواند برای ما در ایران و خاورمیانه باشد، تاکید بر واقعیتی زنهاردهنده است؛ اینکه آسیب‌پذیری ایران به مراتب بیشتر از استرالیا است؛ زیرا نه پول، نه قدرت فناوری و نه همراهی جامعه‌ی جهانی را چون استرالیا با خود داریم. بنابراین، باید خودمان پیشگیرانه‌تر حرکت کرده و به نفع کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای، چیدمان توسعه کوتاه، میان و بلندمدت کشور را تغییر دهیم.

#آتشسوزی_استرالیا

https://t.me/darvishnameh/8926
🔻درسِ تلخی که از آبگیری سد ایلی‌سو باید بگیریم!🔻 بخش اول:

#قلم_سبز
#روزنامه_شرق

🇮🇷: @darvishnameh

اولریش آیشل‌مان، بوم‌شناس، کنشگر محیط‌زیست، فیلم‌ساز و مدیر سازمان غیردولتی Riverwatch که از سال ۲۰۰۷ کمپین «ایلی‌سو را متوقف کنیم» را ساماندهی می‌کرد. چندی پیش در روزنامه معتبر اتریشی «استاندارد» یادداشتی را منتشر کرد که عبرت‌های فراوانی برای حامیان مالی سدسازی، طرح‌های انتقال آب از یک سو و طرفدارانِ میراث فرهنگی و دوستداران محیط‌زیست از سوی دیگر دارد. وی می‌نویسد: "روز ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۹ برای آخرین‌ وداع به حسن‌کیف در کنار دجله رفتم تا از ساکنان آنجا، از رودخانه و از آن چشم‌اندازِ شگفت‌انگیز و دیرینه خداحافظی کنم. چراکه یکی از پراهمیت‌ترین مناطق تمدن بشری در مخزن سد ایلی‌سو فرو خواهد رفت. این غیرقابل تصور است که چنین چیزی در قرن بیست و یکم، با همه‌ی آگاهی‌های ما، با ارتباطات بین‌المللی، با دیدگاه و توجه جهانی رخ دهد. من سی سال است که در راستای حفاظت از طبیعت فعالیت دارم، بسیاری تخریب‌ها را دیده‌ام، اما آنچه اینجا در مزوپوتامیا - میان‌رودان - بوقوع می‌پیوندد، بیش از همه‌ی تجربیاتم مرا متاثر می‌کند. در مقابل دیواره سد به ارتفاع ۱۳۶ متر و درازای ۱.۸کیلومتر می‌ایستم، خبرنگاران از من احساساتم را می‌پرسند. احساساتم مخلوطی‌است از غم، یأس و خشم. خشمگین از همه‌ی آنها که در این‌راه همدست هستند. دولت ترکیه، شرکت‌های ساختمانی مانند شرکت اتریشی آندریتس. خشمگین از همه‌ی آنها که سکوت کرده‌اند. تردیدی به‌جانم می‌افتد. چه کاری را بایست بهتر انجام می‌دادیم تا از این جنون جلوگیری کنیم؟ من از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ کمپین «ایلیسو را متوقف کنیم» را هماهنگ می‌کردم. در آغاز با صندوق جهانی طبیعت اتریش، از سال ۲۰۰۷ با سازمان‌های غیردولتی Eco Watch و بنیاد Manfred Hermsen از شهر برِمِن/ آلمان. بدون همراهی این بنیاد کمپین ما شانسی نداشت. بنیادی که از این پویش حتی در دورانی پشتیبانی کرد که بسیاری از ما روی گردانده بودند. من به‌همراه سازمان‌های غیردولتی از سویس، آلمان، ترکیه و افراد زیادی در اتریش و در ترکیه تلاش کردم تا حسن‌کیف و دجله را نجات دهم. سال ۲۰۰۹ زمانی که دولت‌های آلمان، اتریش و سوئیس بیمه اعتبار صادراتی را لغو کردند، شرایط خوب به‌نظر می‌رسید. دیگر شرکت‌ها و بانک‌های اروپایی نیز از آنها پیروی کردند، به استثنای شرکت اتریشی آندریتس. پس از یک مرحله توقف اما، رئیس‌جمهور ترکیه، اردوغان به ساخت سد ادامه داد. آبگیری هم چند هفته پیش آغاز شد. دهم سپتامبر، شب هنگام که من به‌همراه خبرنگاران به حسن‌کیف رسیدیم، همه چیز به‌ظاهر عادی بود، مردان در قهوه‌خانه‌ها نشسته بودند و چای می‌نوشیدند؛ گردشگران در خیابان‌های شهر پرسه می‌زدند و خرید می‌کردند و کامیون‌ها با سر و صدا از روی پل عبور می‌کردند. اما روز بعد ابعاد جریان آشکار شد: پایه‌های پل هزار ساله پوشانده شده و صخره‌های مشهور حسن‌کیف که در پای آنها زمانی رستوران‌ها قرار داشتند، پشت یک دیوار عظیم حفاظتی ناپدید شده بودند. بسیاری از خانه‌های شهر امروز خالی هستند؛ معلوم نیست که ساکنان آنها کجا رفته‌اند. برخی از بناهای تاریخی مانند دو مناره برداشته و در پارک باستانی در حسن‌کیف جدید گذاشته شده‌اند. دیگر بخش‌های شهر زیر یک تابوت‌دان، یک پوشش از بتون مفقود شده‌اند. همه جا کامیون‌ها در رفت و آمدند، خانه‌ها را از جا می‌کَنند و نخاله‌ها را جای دیگری انبار می‌کنند. مثل یک کارگاه عظیم ساختمانی. در آغاز برایم ممکن نیست تا ابعاد جریان را درک کنم و به‌نحو عجیبی همه چیز برایم غریب است. از خیابان‌های شهر می‌گذرم، ساکنان آشنا را می‌بینم، همدیگر را در آغوش می‌گیریم، صحبت می‌کنیم و در رستوران به همراه خبرنگاران گپ می‌زنیم. اما روزهای بعد به مرور متوجه می‌شوم که همه چیز تمام شده. پیش از همه روز ۱۲ سپتامبر که همگی با اتومبیل ARD (کانال یک تلویزیون دولتی آلمان) به ایلی‌سو می‌رویم، همه جا راه‌ها، پل‌ها و پست‌های نظامی جدید دیده می‌شود. عاقبت زمانیکه در کنار دیوار مخزن می‌ایستیم، متوجه نتیجه دیگری از سد ایلی‌سو می‌شویم: تنها باریکه‌ای از آب از سد بیرون می‌آید؛ باقی آن انبار می‌شود. ۶ماه تا یکسال زمان لازم است تا دریاچه سد به حداکثر حجم خود برسد، به نسبت آبی که در دجله جریان دارد. در مجموع ۱۴۰۰ کیلومتر از حوضه آبخیز دجله و محیط‌های تالابی آن نابود می‌شوند و ۱۰۰۰ کیلومتر از رودخانه تا پایین‌دست تالاب‌های میان‌رودان در جنوب عراق به شدت آسیب خواهند دید. آبهایی که برای این تالاب‌ها حیاتی هستند. منطقه‌ای که مهد تمدن بشر به‌شمار می‌رود. هیچکس نمی‌داند که چند گونه جانوری از بین می‌رود، زیرا اینجا هیچ تحقیقات زیستی و ارزیابی محیط‌زیستی انجام نشده است.

#آبگیری_سد_ایلیسو_لکه_ننگی_برای_همه_ما

https://t.me/darvishnameh/8847
🔻درسِ تلخی که از آبگیری سد ایلی‌سو باید بگیریم!🔻 بخش دوم و پایانی:

#قلم_سبز
#روزنامه_شرق

🇮🇷: @darvishnameh

یکی از گونه‌های نادر ماهی در دجله - Leopardenbarbe - یا لاک‌پشت نرم‌کاسه فرات به‌همراه بسیاری گونه‌های دیگر از بین خواهند رفت. نزدیک به ۶۰ هزار نفر خانه‌هایشان را از دست خواهند داد. سکونتگاه‌های جدید ساخته خواهند شد، اما همه کس توان مالی برای کسب آنها را ندارد، بسیاری به مناطق فقیرنشین دیاربکر خواهند رفت یا تلاش به مهاجرت خواهند کرد. حتی آنها که توان ماندن و نقل مکان به حسن‌کیف جدید را دارند، بایست خود را به زندگی دیگری وفق دهند. به یک زندگی بدون جامعه‌ای که به آن عادت داشته‌اند، بدون همسایگان، دوستان و خانواده. زمین‌ها سنگی و بی‌ثمر هستند. روز پنجشنبه برای آخرین‌بار از میان حسن‌کیف می‌گذرم و از دوستم عمر و دیگران خداحافظی می‌کنم. در آخر روی پل با دجله بدرود می‌گویم. پس از ده هزار سال تاریخ، همه چیز نابود خواهد شد، آن‌هم به بهانه‌ی یک روش به اصطلاح استحصال انرژی تجدیدپذیر؛ اشک‌آور و تهوع‌آور است. ما در جریان پویش بسیار کار کردیم، اما ظاهرا کافی نبود. ما شکست خوردیم. ما یک میراث جهانی را از دست دادیم، اما نه تنها ما که علیه پروژه ایلی‌سو جنگیدیم، بلکه همه مردم دنیا شکست خوردند. ارزش حسن‌کیف و مزوپوتامیا برای تاریخ فرهنگی بشریت مانند جنگل‌های بارانی آمازون برای پایداری اکولوژی کره زمین است. یک میراث جهانی به همه انسان‌ها تعلق دارد ... نه! تعلق داشت. روز ۸ اکتبر خیابان خرید حسن‌کیف و خانه‌ها نابود شدند و پل رودخانه دجله بسته شد. پس از آن همه منتظر ورود آب هستند. ما دنیا را از دست می‌دهیم. آیا می‌توان از ایلی‌سو درس گرفت؟ این بیشتر یک احساس است تا یک آگاهی: شمار ما که دخالت می‌کنیم بایست بیشتر شود. بیشتر از هر چیز ما باید خشمگین باشیم و قاطعانه‌تر در برابر آنها که دنیای ما را تخریب می‌کنند بایستیم. «چطور جرأت می‌کنید؟»

🔹️خواننده عزیز ستون قلم سبز روزنامه شرق!
در ماجرای غم‌انگیز آبگیری سد ایلی‌سو و دفنِ حسن‌کیف، ما اگر بیشتر از عراقی‌ها آسیب ندیده باشیم، کمتر هم آسیب ندیده‌ایم؛ چرا که جهت باد غالب از غرب به شرق است و دودِ خاک‌ِ خشک‌شده در پایین‌دست دجله به چشمِ مردم ما در کرمانشاه، ایلام و خوزستان خواهد رفت. چگونه وزارت خارجه ایران، سازمان حفاظت محیط‌زیست و وزارت نیرو سکوت کرد؟ چگونه اجازه‌ی چنین نسل‌کشی بیشرمانه‌ای را دادیم؟ پاسخ ساده است! چون کسی از دولت ایران که خود مشغول اجرای ده‌ها طرح انتقال آب و سدسازی جدید است، نمی‌پذیرد که در مخالفت با پروژه‌های سدسازی در ترکیه موضع بگیرد. اما آیا تشکل‌های محیط‌زیستی در ایران در این ماجرا خوب عمل کردند؟ البته ما پتیشنی اینترنتی به راه انداخته و حدود ۳۰۰هزار امضا جمع کردیم؛ اما آیا کافی بود؟ کسی پرسید چرا اغلب تشکل‌های محیط‌زیستی در آذربایجان از این پویش حمایت نکردند؟ درست مثل آن گروه از تشکل‌های محیط‌زیستی در اصفهان که از اجرای طرح انتقال آب بهشت‌آباد دفاع می‌کنند؛ یا آنها که در چهارمحال و بختیاری از بن‌بروجن دفاع می‌کنند و یا آنها که در سمنان و کرمان در برابر طرح‌های انتقال آب سکوت کرده‌اند تا کاسپین، هیرکانی، هلیل و جازموریان بیش از پیش خراشیده شود. وای بر ما اگر فکر کنیم آنهایی که حقیقتِ سیاه‌ِ ما را باید ببینند، ندیده‌اند و نمی‌بینند!

#آبگیری_سد_ایلیسو_لکه_ننگی_برای_همه_ما

https://t.me/darvishnameh/8847
🇮🇷: @darvishnameh

از مرز باورنکردنی مصرف ۱۰۰میلیاردتن در سال عبور کردیم! این مسابقه‌ی مصرف، شتابِ بیشتر و اشتیاقِ افزون‌ترِ آدمی به سوی فروپاشی و مرگ را نشان می‌دهد! شگفتا که عبرتی در شیوه‌ی مدیریت جهانی، منطقه‌ای و ملی مشاهده نمی‌شود. آیا این پایان راه است ...

🔹️۱۴ بهمن ۱۳۹۸، صفحه آخر روزنامه شرق

#قلم_سبز
#محمد_درویش
🔻مرز مصرف جهانی اهالی زمین از آستانه باورنکردنی ۱۰۰میلیاردتن هم گذشت! آیا از خواب غفلت بیدار می‌شویم؟!🔻

🇮🇷:
@darvishnameh

یک گزارش معتبر بین‌المللی که هفته گذشته در مجمع جهانی اقتصاد داوس ارایه شد، می‌گوید: درحالیکه میزان مصرف کالا توسط بشر از مرز باورنکردنی سالانه ۱۰۰ میلیارد تُن هم عبور کرده است، اما مقدار بازیافت کالا به نسبت کاهش یافته است. این درحالی است که شتاب استخراج ناپایدار سوخت‌های فسیلی، فلزات، مصالح ساختمانی و درختان آشکارا سبب کاهش تاب‌آوری و افزایش تخریب بوم‌سازگان‌های خشکی/دریایی را در سراسر کره زمین فراهم کرده و بر شدت جهان‌گرمایی افزوده است. نگارندگان گزارش هشدار می‌دهند: رفتار آدمی با منابع طبیعی دنیا به نحوی است که انگار آنها بی‌پایان هستند، رخدادی که جهان را به‌سوی فاجعه سوق می‌دهد. درواقع میزان مصرف از سال ۱۹۷۰ چهار برابر شده، درحالیکه در این مدت جمعیت دنیا فقط دوبرابر افرایش یافته است. در طول دو سال گذشته، مقدار مصرف ۸٪ افزایش پیدا کرده، اما بازمصرف از ۹.۱ تنها به ۸.۶ درصد رسیده. گزارش نامبرده توسط اندیشکده Circle Economy تهیه شده است. این گزارش نشان می‌دهد در حد متوسط، هر نفر از جمعیت کره زمین سالانه بیش از ۱۳ تُن مواد گوناگون مصرف می‌کند، اما این گزارش همچنین به این نتیجه رسیده که برخی ملت‌ها گام‌هایی در مسیر اقتصاد چرخشی بر مبنای بازچرخانی انرژی برمی‌دارند و می‌کوشند تا میزان پسماند و آلودگی را به صفر نزدیک کنند. هارالد فریدل، مدیر اجرایی اندیشکده نامبرده می‌گوید: «اگر ما با منابع جهانی همچنان طوری رفتار کنیم که انگار آنها پایان‌ناپذیرند، خطر یک فاجعه را بوجود می‌آوریم. دولت‌ها باید فورا اقداماتی برای یک اقتصاد چرخشی را اتخاذ کنند، اگر ما واقعاً می‌خواهیم برای نزدیک به ۱۰ میلیارد نفر در نیمه این قرن یک زندگی با کیفیت بالا و بدون بی‌ثباتی در روندهای مهم سیاره ایجاد کنیم.» مارک دِویت، نگارنده اصلی گزارش می‌گوید: «ما هنوز افزایش جمعیت و رشد رفاه خود را با کسب مواد خام دامن می‌زنیم. ما اینکار را نمی‌توانیم تا ابد ادامه دهیم- از اشتهای ما برای تاراج مواد خام باید جلوگیری شود.» در این گزارش آمده که ۱۰۰.۶ میلیارد تُن کالا در سال ۲۰۱۷ مصرف شده؛ آخرین سالی که از آن داده‌ها در دسترس هستند. نیمی از کل این مواد ماسه، خاک رس، سنگریزه و سیمان برای ساختمان‌سازی و به‌همراه آنها دیگر مواد معدنی برای تولید کود بوده است. زغال‌سنگ، نفت و گاز ۱۵٪ و سنگ‌های معدنی ۱۰٪ را شامل می‌شوند. یک‌چهارم باقیمانده از مواد گیاهی و چوبی است که از آنها به‌عنوان خوراک و سوخت استفاده می‌شود. سهم عمده این مواد- ۴۰٪- به خانه‌سازی تعلق گرفته. دیگر موارد اصلی شامل خوراک، حمل و نقل، بهداشت، ارتباطات و کالاهای مصرفی مانند پوشاک و مبلمان می‌شوند. تقریبا یک‌سوم از مواد مصرفی سالانه مانند ساختمان‌ها و وسایل حمل و نقل پس از یکسال هنوز مورد مصرف باقی می‌مانند. اما ۱۵٪ از آنها به شکل گازهای گلخانه‌ای به جو زمین انتشار پیدا می‌کنند و نزدیک به یک‌چهارم از آنها مانند پلاستیک در محیط‌زیست ( آبراه‌ها و اقیانوس‌ها) دور انداخته می‌شوند. یک‌سوم از مواد نیز به‌عنوان پسماند به‌طور عمده به محل دفن زباله و یا دفن مواد زاید از معدنکاوی انتقال پیدا می‌کنند و تنها ۸٬۶٪ بازیافت می‌شوند. به گفته کارولینا اشمیت، وزیر محیط‌زیست شیلی «این گزارش زنگ خطری برای همه دولتهاست، ما نیاز داریم تا برای تغییر سریع به یک اقتصاد چرخشی همه سیاست‌ها و تمهیدات لازم را بکار بگیریم. در این گزارش آمده که ۱۳ کشور اروپایی از جمله فرانسه، آلمان و اسپانیا نقشه اقتصاد چرخشی را تصویب کرده‌اند و کلمبیا نخستین کشور آمریکای لاتین است که در سال ۲۰۱۹ اقدام به سیاست مشابهی کرده است. بنا به این گزارش ممنوعیت ورود زباله به چین موجب تشویق بازیافت محلی شده است. همچنین بکارگیری استراتژی‌های #اقتصاد_چرخشی سبب شده در کشورهایی مانند استرالیا که پیشتر، زباله‌های خود را به چین صادر می‌کردند، تحولات مثبتی رخ دهد. یانِژ پوتوچنیک، کمیسر محیط‌زیست سابق اروپا و رئیس هیئت‌مدیره بین‌المللی برنامه محیط‌زیست سازمان ملل می‌گوید: همانطور که برنامه خودروهای اشتراکی نشان می‌دهند، دنیا باید بیاموزد که با مواد کمتر، بیشتر کار کند و تقسیم کردن را جایگزین مالکیت کند.

🔻خواننده عزیز ستون قلم سبز روزنامه شرق!
آیا می‌دانید وضعیت مدیریت مصرف در کشور ما - که از متوسط جهانی، تولیدی کمتر و بوم‌سازگانی شکننده‌تر دارد - بیشتر است؟ آیا زنگ خطر نباید در ایران رساتر و زنهاردهنده‌تر به گوش رسد؟ آنهایی که اجازه‌ی کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای را به بهانه‌ی واهی مقابله با استکبار جهانی نمی‌دهند، بدانند که دانسته یا ندانسته خود در زمین آنهایی بازی می‌کنند که خواهان فروپاشی ایران هستند.

#قلم_سبز

https://t.me/darvishnameh/8975
🔻چرا پرخرج‌ترین سرمایه‌گذاری عالم، چنین به گِل می‌نشیند؟!🔻

هشتاد و هشتمین یادداشتم را در ستون قلم سبز روزنامه شرق بخوانید ...

#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
#افول_صنعت_هسته‌ای
#یادداشت_۸۸

🇮🇷: @darvishnameh
🔻چرا سرمایه‌گذاری در حوزه انرژی هسته‌ای در حال به گِل نشستن است؟🔻
بخش اول:

🇮🇷: @darvishnameh

گروهی از متخصصان انرژی استدلال می‌کنند که در سراسر دنیا نیروی هسته‌ای در حال کاهش است و هرگز نخواهد توانست کمکی جدی در راه مبارزه با تغییر اقلیم محسوب شود. اخیراً در جریان ملاقاتی در موسسه سلطنتی روابط بین‌المللی (چتم هاوس)/لندن متخصصان به توافق رسیدند که برخلاف استقبال مداوم از جانب صنعت و برخی سیاستمداران، شمار نیروگاه‌های هسته‌ای در حال ساخت در جهان کافی نخواهد بود تا جایگزین آنهایی شود که در حال تعطیل شدن هستند. این صاحبنظران نتیجه گرفته‌اند که با پیشرفت بخش انرژی باد و خورشیدی، صنعت نیروی هسته‌ای در حال ناپدید شدن است. ملاقات متخصصان به منظور گفتگو پیرامون گزارش به روز شده وضعیت صنعت هسته‌ای سال ۲۰۱۹ انجام گرفت که به این نتیجه رسیدند پول خرج شده برای ساخت و بکارگیری نیروگاه‌های هسته‌ای، هزینه لازم را برای مصرف در روش‌های بسیار مناسب‌تری در راه مبارزه با تغییر اقلیم منحرف کرده است. درحقیقت، پول مصرف شده در راه بهبودی راندمان انرژی موجب شده تا مقدار کربن ذخیره شده چهار برابر بیشتر از مقدار هزینه صرف شده در راه نیروی هسته‌ای باشد؛ و به همین ترتیب نیروی باد سه برابر و نیروی خورشید دو برابر بیشتر. اِیموری لاوینز از پایه‌گذاران موسسه آمریکایی Rocky Mountain (که در زمینه انرژی‌های تجدیدپذیر تحقیق می‌کند) در ملاقات نامبرده گفت: «واقعیت آن است که نیروی هسته‌ای اکنون با حرکت آهسته در سراسر دنیا در حال فروپاشی‌ است. این ایده که نسل جدیدی از رآکتورهای کوچک مدولار ساخته خواهند شد تا جایگزینی برای نیروگاه‌های قدیمی باشند، به‌وقوع نخواهد پیوست. این تنها راهی برای پرت کردن حواس از راه‌حلهای اقلیمی‌ است. گزارش نامبرده از سال ۲۰۱۹ در ارتباط با انرژی هسته‌ای و تغییر اقلیم می‌گوید که ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای جدید به ۵ تا ۱۷ سال زمان بیشتر نیاز دارند تا ساخت نیروگاه‌های بزرگ خورشیدی یا نیروگاه‌های بادی. تثبیت شرایط اقلیمی ضروریست و نیروی هسته‌ای بسیار کُند و آهسته. گزارش وضعیت انرژی هسته‌ای همچنین اضافه می‌کند که هیچ مورد فنی یا عملیاتی وجود ندارد که این رقبای کم‌مصرف کربن (باد و خورشید) نتوانند آن‌را بهتر، ارزان‌تر و سریع‌تر ارایه کنند. در این ملاقات نگرانی قابل توجهی درباره خطرات احتمالی در نتیجه تغییر اقلیم که متوجه نیروگاه‌های هسته‌ای‌ است، ابراز شد. مایکل اشنایدر، نگارنده اصلی گزارش گفت که رآکتورها به این دلیل در نزدیکی و یا در ساحل دریا، یا رودخانه‌های بزرگ و دهانه‌های خلیج ساخته می‌شوند، زیرا آنها برای کار کردن به مقدار فراوانی آب نیاز دارند. این نکته آنها را در برابر سیلاب‌ها در سواحل دریا- بویژه با بالا آمدن سطح آبها در آینده- بسیار آسیب‌پذیر می‌کند. او همچنین نگرانی خود را درباره استحکام استخرهای سوخت مصرف شده که نیاز به تأمین مداوم نیروی برق برای پیشگیری از داغ شدن بیش از اندازه سوخت دارند، ابراز کرد. به‌طور مثال، آتش‌سوزی‌های گسترده جنگل‌ها تهدید بزرگی برای منابع تغذیه برق نیروگاه‌های هسته‌ای هستند که اغلب در مناطق ایزوله شده قرار دارند. با توجه به وخامت شرایط اقلیمی در سال‌های آینده، از دست دادن سردکننده به‌دلیل قطع برق همچنین خطری جدی برای رآکتورها هستند که طول عمر آنها به مدت ۶۰ سال در نظر گرفته شده است. با این‌ وجود اشنایدر بر این باور نیست که حتی رآکتورهایی که در حال حاضر ساخته می‌شوند، هیچگاه به مدتی طولانی برای مصارف تجاری مورد استفاده قرار بگیرند. او می‌گوید: «واقعیت آن است که برق استحصال شده از رآکتورهای جدید حداقل سه برابر گران‌تر از برق تولید شده از انرژی‌های تجدیدپذیر خواهد بود و این برای مصرف‌کنندگان هشداردهنده است. دولت‌ها نیز برای جلوگیری از گرانتر شدن بیش از حد قبض برق مصرف‌کنندگان تحت فشار قرار خواهند گرفت. من نمی‌توانم ببینم که حتی جدیدترین رآکتورها با قیمت‌هایی که در یک بازار رقابتی عرضه می‌کنند، بیشتر از ۱۰ سال دوام بیاورند. نیروی هسته‌ای به یک سرمایه به گِل نشسته تبدیل خواهد شد. این گزارش نشان می‌دهد که تنها ۳۱ از ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل صاحب نیروگاه‌های هسته‌ای هستند و ۹ کشور از آنها تصمیم به تعطیل این نیروگاه‌ها یا صرفنظر کردن از ساخت نیروگاه‌های جدید یا گسترش این سیاست‌ها را دارند.

🔹️ ادامه دارد ...

#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
#افول_انرژی_هسته‌ای
#یادداشت_۸۸

https://t.me/darvishnameh/8994
🔻چرا سرمایه‌گذاری در حوزه انرژی هسته‌ای در حال به گِل نشستن است؟🔻
بخش دوم و پایانی:

🇮🇷: @darvishnameh

یازده کشور صاحب نیروگاه‌های فعال در حال حاضر مشغول ساخت یک نیروگاه جدید هستند، در حالیکه ۱۱ کشور دیگر چنین برنامه‌ای در حال ساخت ندارند. تنها ۴ کشور- بنگلادش، بلاروس، امارات متحده عربی و ترکیه- برای نخستین بار در حال ساختن نیروگاه هستند. در طول ۱۲ ماه گذشته فقط روسیه و چین آغاز به بهره‌برداری از نیروگاه‌های جدید کرده‌اند- ۷ نیروگاه در چین و ۲ نیروگاه در روسیه. یکی از «معماهایی» که در ملاقات متخصصان به بحث گذاشته شد این واقعیت بود که برخی کشورها از جمله بریتانیا به رغم همه شواهد دال بر غیراقتصادی- و رقابت‌ناپذیربودن نیروی هسته‌ای در مقایسه با انرژی‌های تجدیدپذیر، همچنان از آن پشتیبانی می‌کنند. آلن جونز، مدیر شورای بین‌المللی مشاوره انرژی گفت که یکی از این معماها آن است که ادعا می‌شود وجود انرژی هسته‌ای به عنوان نیروگاه بار پایه لازم است، زیرا انرژی‌های تجدیدپذیر تنها به‌طور متناوب در دسترس هستند. از زمانیکه شماری از کشورها بیش از ۵۰٪ از نیروی مورد نیاز خود را از انرژی‌های تجدیدپذیر بدست می‌آورند- و برخی دیگر حتی تا ۱۰۰٪ و یا رقمی نزدیک به آن- و تجربه قطع نیرو را هم نداشته‌اند، نشان داده شده که این ادعا صحت ندارد. به عقیده جونز، داشتن نیروگاه‌های بزرگ انعطاف‌ناپذیر که نمی‌توان آنها را خاموش کرد، یک نقص جدی در سیستم شبکه مدرن برق به‌شمار می‌رود، آنجا که نیروهای تجدیدپذیر قادرند با هزینه بسیار کمتری برای مدت زمانی معین نیروی مورد نیاز را تأمین کنند.
ایموری لاوینز می‌گوید: «رویکرد بریتانیا تحت سلطه ایدئولوژی هسته‌ای قرار دارد که توسط سیاست و اعتقادات مستقر شده بدون هیچ ارتباطی با واقعیت، هدایت می‌شود. نیروی هسته‌ای چیزی جز تلف کردن وقت و پول در مباره با خطر تغییرات اقلیمی نیست.»

🔹️خواننده عزیز ستون قلم سبز!
همانطور که مشاهده می‌کنید، افسانه انرژی هسته‌ای به عنوان یک انرژی سبز و نجات‌بخشِ آینده جهان روبه افول است. سرمایه‌گذاری در حوزه انرژی‌ هسته‌ای حتی دیگر صرف اقتصادی هم ندارد. افزون بر آن، نخستین قربانی تغییرات اقلیمی و افزایش سطح آب‌های آزاد همانا نیروگاه‌های هسته‌ای هستند. کاش این دانستگی‌ها را زودتر می‌دانستیم. بی‌شک در آن صورت، چهره ایران امروز چنین از شدت تحریم‌های کمرشکن پژمان و فرسوده نشده بود.

#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
#افول_انرژی_هسته‌ای
#یادداشت_۸۸

🇮🇷: https://t.me/darvishnameh/8995
🔻آیا کرونا فقط با خود خبر بد آورده است؟!🔻

🇮🇷:
@darvishnameh

نود و یکمین یادداشتم در ستون قلم سبز را امروز - سه‌شنبه، ۱۳ اسفند ۱۳۹۸ - در صفحه آخر روزنامه شرق بخوانید.

#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
#کروناویروس

http://sharghdaily.com/fa/pdf
🔻آیا کرونا فقط با خود خبر بد آورده است؟!🔻

محمد درویش
۱۳ اسفند ۱۳۹۸
روزنامه شرق

🇮🇷: @darvishnameh

تازه‌ترین گزارش سازمان ناسا ثابت می‌کند که میزان آلودگی هوا در چین پس از شیوع کرونا به طرز محسوسی کاهش یافته است. مطابق این گزارش، تصاویر ماهواره‌ای تنزل شدید میزان آلودگی هوا را نشان می‌دهند که دست‌کم بخشی از آن به‌دنبال کاهش فعالیت‌های اقتصادی و ترددهای موتوری به‌دلیل انتشار ویروس کرونا است. نقشه‌های ناسا نمایانگر کاهش میزان دی‌اکسید‌نیتروژن در سال جاری هستند. چرا که فعالیت کارخانه‌های چین به دلیل تعطیلی کارگران کاهش پیدا کرده است. چین از آغاز شیوع بیماری تاکنون رقمی نزدیک به ۹۰هزار مورد را ثبت کرده است. این ویروس به بیش از ۶۰ کشور راه پیدا کرده، اما بخش عمده بیماری و مرگ و میر در چین بوده، آنجا که ویروس سال گذشته سرچشمه گرفت. دانشمندان ناسا گفته‌اند که کاهش میزان دی‌اکسید‌نیتروژن- یک گاز سمی که از موتور خودرو‌ها و از صنعت تولید می‌شود- پیش از هر کجا در نزدیکی محل بروز بیماری در ووهان مشاهده شد و سپس به سراسر کشور گسترش پیدا کرد. ناسا دو ماه نخست از سال ۲۰۱۹ را با همین مدت زمان از امسال مقایسه کرده. این سازمان فضایی گفته که کاهش میزان آلودگی هوا همزمان با محدودیت‌های بکار گرفته شده برای تردد و فعالیت‌های تجاری بوده و چون میلیون‌ها نفر از مردم به قرنطینه رفته‌اند. خانم فی لیو، یک پژوهشگر کیفیت هوا در مرکز پروازهای فضایی گادرد، در بیانیه‌ای اعلام کرده: «این نخستین بار است که من چنین کاهش چشمگیری را در چنین منطقه وسیعی بخاطر یک رویداد خاص می‌بینم.» او اضافه کرده که میزان کاهش دی‌اکسید‌کربن را در دوران رکود اقتصادی در سال ۲۰۰۸ نیز دنبال می‌کرده، اما آن‌زمان این کاهش تدریجی‌تر بوده است. ناسا خاطر نشان کرده که در گذشته مراسم‌های جشن‌ سال نو‌ چینی‌ها در اواخر ژانویه و اوایل فوریه با کاهش میزان آلودگی هوا در ارتباط بوده. اما این آلودگی معمولا پس از پایان جشن دوباره بالا می‌رفته. خانم لیو می‌گوید: «امسال درصد کاهش بسیار چشمگیرتر از سال‌های پیش است و به‌مدت طولانی‌تری دوام آورده. من تعجب نمی‌کنم چون بسیاری شهرها در سراسر کشور به اقداماتی برای به کمینه رساندن گسترش ویروس دست زده‌اند.»

🔹️ خواننده عزیز ستون قلم سبز!
همان‌طور که مشاهده می‌کنید، ظاهراً هیچ رخدادی در جهانِ امروز یافت نمی‌شود که تمامی نشان‌زدهای آن منفی باشد! گسترش #کروناویروس به رغم نگرانی‌ها و وحشت فزاینده‌ای که در جهان ایجاد کرده است، اما عبرت بزرگی برای بشر مغرور زاده در هزاره‌ی سوم است. همه‌ی آنهایی که هشدارهای دانشمندان برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای را جدی نگرفته و همچنان به بهانه‌ی تداوم رشد اقتصادی کوشیدند تا خطر تغییرات اقلیمی و جهان‌گرمایی را ناچیز جلوه دهند، اینک قربانیان نخست رکود اقتصادی ناشی از اُفت کسب و کار جهانی هستند. کاهش شدید ارزش سهام در معتبرترین بازارهای جهانی از آمریکا تا اروپا و استرالیا و حتی برزیل و آفریقای جنوبی، نشان می‌دهد که دشمنی خطرناک‌تر از سلاح اتمی، داعش و جنگ‌افروزی‌های متعصبانه‌ی مذهبی و نژادپرستانه همچنان بشریت را تهدید می‌کند و آن قربانی کردنِ دانایی، درایت و پیروی از قوانین طبیعت درپای سود، تولید و مصرفِ بیشتر است. پرسش این است آیا چندصدنفری که متاسفانه از هموطنان در ماجرای کرونا جان‌شان را از دست داده و یا خواهند داد، می‌توانند کمک کنند تا در عوض بیش از ۲۰هزار نفر سالانه در اثر تصادف‌های رانندگی کشته نشده و دستکم دویست‌هزارنفر معلول نشوند؟ آیا کمک خواهد کرد تا نرخ مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا از مرز ۳۰هزارنفر در سال کاهش یابد؟! راستی چرا در برابر آن مرگ‌ها بی‌تفاوتیم، اما بختک مرگِ کرونایی خوابِ همه را ربوده است؟

#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
#تبعات_گسترش_کروناویروس
#آلودگی_هوا

🇮🇷: https://t.me/darvishnameh/9014
🔻در حالیکه اروپا از زباله‌سوزها فاصله می‌گیرد، ایران به سمت آنها چراغ سبز نشان می‌دهد! چرا؟🔻 بخش نخست:

روزنامه شرق
ستون
قلم سبز

🇮🇷: @darvishnameh

در ماه سپتامبر ۲۰۱۹ اسکاتلند اعلام کرد که تصمیم خود را مبنی بر به اجراگذاشتن ممنوعیت دفن زباله‌های ارگانیکی تا سال ۲۰۲۵ به تعویق می‌اندازد. این تصمیم به پیروی از گزارشی‌ است که به دستور دولت تهیه و در اوایل سال ۲۰۱۹ منتشر شد. در این گزارش آمده که اسکاتلند برای به اجرا گذاشتن ممنوعیت نامبرده که قرار بود تا سال ۲۰۲۱ انجام بگیرد، بایست یک میلیون تُن پسماند اضافی را به‌منظور دفن و یا سوزاندن به خارج از کشور صادر کند، زیرا تاکنون قادر نبوده تا زیرساخت‌های جایگزین لازم را برای بازیافت زباله ایجاد کند. اسکاتلند مانند دیگر کشورهای اتحادیه اروپا تلاش می‌کند تا با افزایش حجم سوزاندن زباله به هدف تعیین شده از جانب اتحادیه اروپا مبنی بر دفن ۱۰٪ از پسماند تا سال ۲۰۳۵ برسد. بنا به داده‌های پسماند از آژانس حفاظت از محیط‌زیست اسکاتلند، سوزاندن زباله‌های خانگی در این کشور از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ تقریبا به دو‌برابر رسید. در دیگر کشورهای اتحادیه، سوزاندن زباله ۱۱۸٪ از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۷ افزایش یافته (۷۰ میلیون تن در سال ۲۰۱۷)؛ اگر این روند ادامه پیدا کند، انتظار می‌رود که تنها در اسکاتلند ۷۰۰هزار تن زباله جدید برای سوزاندن و استحصال سوخت تا سال ۲۰۲۲ به حجم کنونی اضافه خواهد شد. برخلاف این روند، جنبه محیط‌زیستی در سوزاندن زباله مدتهاست که دود شده. این بدان خاطر است که اتحادیه اروپا در سالهای اخیر در حد قابل توجهی میانگین شدت کربن در شبکه برق خود را کاهش داده. این موفقیت چشمگیر همچنین پیامدهایی برای سوزاندن زباله دارد.‌ در حالیکه استحصال نیرو از طریق سوزاندن زباله در دهه‌های پیشین برای سیاستگزاران راهی «سبز» به‌نظر می‌رسید، در سیستم جدید انرژی اتحادیه اروپا، سوزاندن زباله با نیروی خورشید، باد و آب رقابت می‌کرد. این رقابت اما نشان می‌دهد که سوزاندن زباله، کربن شدیدی تولید می‌کند: از هر یک تُن زباله سوزانده شده تأثیر کربن بر سیستم انرژی اتحادیه بیشتر می‌شود و هدف جدید اتحادیه را مبنی بر انتشار کربن صفر تا سال ۲۰۵۰ تضعیف می‌کند. اگر اتحادیه اروپا همچنان به سرمایه‌گذاری در سیستم‌های پرخرج سوزاندن زباله ادامه دهد، اعتبار خود را به‌عنوان رهبری جهانی در زمینه اقتصاد چرخشی خدشه‌دار خواهد کرد. این سیستم‌ها کشورها را متعهد می‌کند تا سالها ناچار به پر کردن کوره‌های سوخت باشند. بحران کنونی اقلیم برنامه قطع کربن در اروپا را تقویت می‌کند؛ همانطور که کمیسیون اتحادیه متعهد شده تا سال ۲۰۵۰ به کربن صفر برسد. بنابراین سوزاندن زباله برای آینده به نقطه ضعف بزرگتری تبدیل خواهد شد. به‌طور مثال پرتغال، کشوری که در حال حاضر ۲۵٪ از زباله‌های خود را می‌سوزاند، اخیرا اعلام کرده که با توجه به خطری که هدف‌هایش را در زمینه کاهش انتشار گازهای‌گلخانه‌ای و بازیافت تهدید می‌کند، همه سرمایه‌گذاری‌های آینده در ظرفیت سوزاندن زباله را متوقف خواهد کرد. در این میان، دولت محلی منطقه والونی/جنوب بلژیک، به‌تازگی برنامه‌ای برای کاهش نیمی از حجم زباله‌سوزی خود را تا سال ۲۰۲۷ ارائه داد. برنامه‌های کاهش مشابهی نیز در کشورهای اسکاندیناوی-که پیشتر سرمشقی برای زباله‌سوزی در اروپا بودند، اما اکنون خطر شکست در هدف بازیافت به‌دلیل اتکا بر زباله‌سوزی آنها را تهدید می‌کند-به بحث گذاشته شده است. قابل توجه آنکه مقامات وام‌دهنده اروپایی مانند بانک سرمایه‌گذاری اروپا، به مرور از سرمایه‌گذاری در برنامه تبدیل زباله به سوخت خودداری می‌کنند. این نتیجه یک تحول نگرش در سطح اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۷ است، زمانی‌ که از جانب کمیسیون اتحادیه نگرانی‌هایی درباره میزان سوزاندن زباله در اروپا اعلام شد. بنا به اعلام کمیسیون اتحادیه اروپا، نقش سوزاندن زباله- که در حال حاضر برای استحصال نیرو گزینه غالب محسوب می‌شود-باید دوباره تعریف شود تا بتوان اطمینان حاصل کرد که افزایش بازیافت و استفاده مجدد مختل نمی‌شود و از ظرفیت‌های اضافی برای پردازش پسماند‌ باقیمانده جلوگیری می‌شود. کمیسیون اتحادیه به کشورها توصیه می‌کند تا استراتژی‌های مدیریت پسماند خود را با توجه به هنجارهای محیط‌زیستی و اقلیمی، با دقت بررسی کنند. در حالی‌که اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن در حال عقب‌نشینی از سوزاندن زباله به‌دلایل محیط‌زیستی هستند، مشاهده برخی کشورهای اروپایی که در حال گسترش سرمایه‌گذاری در زمینه سوزاندن زباله هستند و با اینکار اقتصاد چرخشی و تعهدات اقلیمی خود را به خطر می‌اندازند، نگران‌کننده است، به‌ویژه آنکه یک گزینه ارزان‌تر و سبزتر وجود دارد.

♦️ادامه دارد ...

#نه_به_زباله_سوز
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق
🔻در حالیکه اروپا از زباله‌سوزها فاصله می‌گیرد، ایران به سمت آنها چراغ سبز نشان می‌دهد! چرا؟🔻 بخش دوم و پایانی:

روزنامه شرق
ستون
قلم سبز

🇮🇷: @darvishnameh

بنا به گفته متخصصان تکنولوژی بازیابی مواد و پردازش بیولوژیکی-Material Recovery and Biological Treatment- و نمونه پیشرفته پردازش بیولوژیکی- advanced version of Mechanical Biological Treatment- (شامل کمپوست و هضم بی‌هوازی) امکان رسیدن به هدف اتحادیه را با هزینه‌ای ارزان‌تر و با تولید گازهای به مراتب کمتری در اختیار می‌گذارد و انتقال در جهت اقتصاد چرخشی را بدون خطر به‌دام افتادن در سرمایه‌گذاری‌ها در زیرساخت‌های جدید برای دهه‌های آینده ممکن می‌سازد. تکنولوژی MRBT فرآیندی‌ است که قبل از دفن زباله مخلوط پسماند را تصفیه می‌کند و موجب می‌شود تا حتی مواد خشک بیشتری برای بازیافت بدست بیایند و انتشار گازهای گلخانه‌ای را از طریق فرآیند‌های کمپوست‌مانند، با تثبیت بخش آلی پسماند به حداقل برسانند. هدف MRBT ضبط هر گونه ماده قابل بازیافت و خنثی کردن باقیمانده‌هایی‌ست که به‌هنگام دفن موجب انتشار گاز می‌شوند. این سیستم همچنین می‌تواند مواد خشک غیرقابل بازیافت را دسته‌بندی کرده و از این راه به شناسایی فرصت‌های تغییر طراحی صنعتی و ادامه در کاهش زباله کمک کند. از دیدگاه محیط‌زیستی، نیروگاه‌های MRBT بی‌اندازه بر سوزاندن زباله ارجحیت دارند، زیرا نه تنها موجب افزایش میزان بازیافت می‌شوند، بلکه در نهایت بازدهی دارند که که می‌تواند در مقایسه با تولید کربن کمتری دفن شود. نیروگاه‌های MRBT همچنین سریع‌تر و ارزان‌تر ساخته می‌شوند، از انعطاف‌پذیری بزرگی برخوردارند و می‌توانند در صورت بهبودی جمع‌آوری جداگانه زباله‌های آلی که نیاز به پیش-پردازش باقیمانده پسماندها را کمتر می‌کند، به‌راحتی به کمپوسته‌های معمولی تبدیل شوند. اسکاتلند با تأخیر در ممنوعیت برنامه دفن زباله ارگانیکی خود تا سال ۲۰۲۵، نه تنها برای خود زمان لازم در بهبودی بازیافت و ایجاد ظرفیت تصفیه بیشتر زباله‌ها را دست و پا کرد، بلکه وقت باارزشی برای نگاهی گسترده‌تر به نقش سوزاندن زباله در آینده پایدار اسکاتلند بدست آورد. سازمان غیر انتفاعی Zero Waste Europe از همه اعضای اتحادیه اروپا دعوت کرده تا از این فرصت برای برنامه‌‌ریزی زیرساخت‌های خود به منظور تسهیل انتقال به اقتصاد چرخشی زباله صفر در آینده‌ای نزدیک بهره ببرند.

https://euractiv.com/section/circular-economy/opinion/waste-incineration-an-extreme-carbon-outlier/

🔹️ خواننده عزیز ستون قلم سبز روزنامه شرق!
در کشوری مانند ایران که به شدت با کمبود آب روبروست، اصولاً استفاده از زباله‌سوز که میزان مصرف آب زیادی دارد، نابخردانه است. این در حالی است که اصولاً بر مبنای مکتب اقتصاد آبی، چرا باید مواد با ارزشی که به غلط زباله نامیده می‌شود، به جای ورود به چرخه‌ی بازیافت، بسوزانیم و بدین‌ترتیب بر میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای نیز بیافزاییم؟ تلاش برای تفکیک زباله از مبدا و بازیافت زباله‌های خشک و نیز تبدیل زباله‌های تر به کمپوست، بهترین و خردمندانه‌ترین راهکار است.

#نه_به_زباله_سوز
#قلم_سبز
#روزنامه_شرق

🇮🇷: https://t.me/darvishnameh/9023
🇮🇷: @darvishnameh

در نود و دومین یادداشتم در ستون قلم سبز روزنامه شرق، کوشیده‌ شده با مدد از رخدادی که بیش از ۲۰۰سال قدمت دارد - اما اخیراً رمزگشایی شده - منظری وسیع‌تر با ژرفایی عمیق‌تر و وسعت دیدی همه‌سونگرانه‌تر به ماجرای گسترش شتابناک کرونا گشوده شود ...

#روزنامه_شرق
#قلم_سبز
#هیمالیا
#کرونا
🔹️از دوده‌های لندنی در هیمالیا تا کرونا چقدر راه است؟🔹️

🇮🇷: @darvishnameh

یک بررسی پژوهشی که اخیراً در مجموعه مقالات آکادمی ملی ایالات‌متحده منتشر شده، به این نتیجه رسیده که ذرات دوده از اوایل دوران انقلاب صنعتی اروپا راهی طولانی را پیموده و بر قله هیمالایا فرود آمده‌اند. این دوده- محصول جانبی از احتراق زغال‌سنگ از اوایل انقلاب صنعتی در حدود سال ۱۷۸۰ است که در مغزه یخی جدا شده از یخچال‌های طبیعی Dasoupu، در ارتفاع بیش از ۷هزار متری در کوه شیشاپانگما بدست آمده است. این کوه که مواد سمی از اواخر قرن ۱۸ میلادی را ذخیره کرده، نزدیک به ۱۰۳۰۰ کیلومتر از لندن، آنجا که انقلاب صنعتی آغاز شد، فاصله دارد! پائولو گابریلی، نگارنده اصلی این گزارش از مرکز تحقیقات قطبی و اقلیمی Byrd در اوهایو به نیوزویک گفته: «عواقب ناخواسته همیشه بخشی از تاریخ انسان است، من طنز تلخ را در این واقعیت می‌بینم که انسان این درس را نیاموخته و ما هنوز باور داریم که همه چیز تحت کنترل ماست.» تیم پژوهشی از ایالت اوهایو که این گزارش را انتشار داده، بخشی از یک گروه بسیار بزرگ‌تر از پژوهشگرانی‌ است که در سال ۱۹۹۷ برای بدست آوردن مغزه یخی از یخچال‌های طبیعی به Dasoupu سفر کردند. مغزه‌های یخی برای دستیابی به گنجینه‌ای از اطلاعات از جمله سوابق بارش برف، جریانات جوّی و دیگر تغییرات محیط‌زیستی در طول زمان سودمند هستند. مرکز تحقیقاتی Byrd صاحب یکی از بزرگترین کلکسیون‌ها از مغزه‌های یخی‌ است. گابریلی و همکارانش یک مغزه‌ یخی که شکل‌گیری آن‌را بین سال‌های ۱۴۹۹ و ۱۹۹۲ تخمین می‌زنند، برای ردیابی ۲۳ عنصر کمیاب ارزیابی کرده‌اند. آنها حد بالاتر از معمول شماری از فلزات سمی، از جمله کادمیم، کروم، نیکل و روی را در حدود سال ۱۷۸۰ کشف کرده‌اند. این فلزات محصولات جانبی از احتراق زغال‌سنگ هستند که احتمالا به‌همراه بادهای زمستانی- که از غرب به شرق به‌دور دنیا می‌وزند- انتقال یافته‌اند. گابریلی گفته: «انقلاب صنعتی یک انقلاب در زمینه استفاده از انرژی بود و به این ترتیب احتراق زغال‌سنگ‌ موجب انتشار ذرات دوده‌ای شد که بنا بر تصور ما به‌همراه باد به هیمالایا منتقل شده‌اند.» با این‌وجود گابریلی اضافه کرده که برخی از فلزات یافته شده - از جمله روی - احتمالا از آتش‌سوزی‌‌های بزرگ جنگل‌ها، به‌ویژه در حد وسیعی از اوایل قرن ۱۹ برای تبدیل مناطق جنگلی به زمین کشاورزی ناشی شده‌اند. گابریلی گفته: «آنچه که آن‌زمان علاوه بر انقلاب صنعتی بوقوع پیوسته، افزایش انفجارآمیز جمعیت است که نیاز به مزارع را افزایش داده و راه معمول برای بدست آوردن زمین بیشتر، سوزاندن جنگل‌ها بوده.» بیشترین حد فلزات سمی در لایه‌هایی پیدا شده که بین سال‌های ۱۸۱۰ و ۱۸۸۰ یخ زده‌اند؛ آنچه که پژوهشگران آنرا احتمالا نتیجه زمستان‌های مرطوب‌تر از معمول می‌دانند که موجب شده‌اند تا یخ و برف بیشتری شکل بکیرند. گابریلی و تیم او گزارش داده‌اند که نمونه‌های بدست امده از قرن بیستم یک ماده سمی دیگر - سرب - را نشان می‌دهند؛ سرب که احتمالا نتیجه افزودن آن به بنزین است. گابریلی اضافه کرده: «میزان فلزاتی که ما یافته‌ایم بالاتر از حدی هستند که در طبیعت وجود دارد، اما آن اندازه هم بالا نیست که مسموم‌کننده باشد. با این‌وجود در آینده زیست‌انباشتگی می‌تواند موجب شود تا فلزات به میزان خطرناکی در آب ذوب شده از یخ‌ها و نتیجتا در بافت ارگانیسم‌هایی که در زیر یخچال‌های طبیعی زندگی می‌کنند، برسند.»

🔹️خواننده‌ی عزیز ستون قلم سبز!
آثار و عواقب سبک زندگی جهانیان از حدود بیش از ۲۰۰ سال پیش، اینک اندک اندک از فاصله‌ای حتی ده‌هزارکیلومتری و در نقاطی صعب‌العبور و یخ‌زده خود را نشان می‌دهد. تو گویی این همان کارنامه‌ی اعمال ما در دوزخ است که چیزی را پنهان یا ثبت‌ناشده باقی نمی‌نهد. تامل‌برانگیزتر آنکه توان فناوری و قدرت مخرب آدمی در دویست و پنجاه سال پیش، در مقایسه با امروز، شوخی‌ای بیش نیست. تصور کنید ماجراهایی چون نشان نارنجی که در جنگ ویتنام مورد استفاده قرار گرفت، انفجارات اتمی از هیروشیما تا چرنوبیل و از ناکازاکی تا فوکوشیما، تلاش برای دستکاری ژنتیکی محصولات و تولید تراریخته‌ها، ورود سالانه بیش از ۳۰۰ ماده شیمیایی جدید به کره زمین، زباله‌های فضایی و کثرت ماهواره‌های سرگردان در نیوار، رزمایش‌های مهیب در اقیانوس‌ها و تبعات تغییر اقلیم چه بلایی را برای ساکنان زمین در قرن ۲۲ به ارمغان خواهد آورد؛ بلاهایی که نشانه‌هایش را در ظهور ویروس‌ها و بیماری‌های کشنده‌ای چون سارس، ایدز، ابولا، مرس، کرونا و ... می‌توان رهگیری کرد. بیش از یکصد سال پیش، الکسیس کارل، اکولوژیست نامدار جهان هشدار داده بود: "برای حکومت بر طبیعت، باید از قوانین آن پیروی کرد." کاش درک می‌کردیم آن هشدار و زنهارِ خردمندانه را ...

#قلم_سبز
#کرونا
#هیمالیا

🇮🇷: https://t.me/darvishnameh/9033
🔻بلندپروازی‌های همسایه غربی علیه محیط‌زیست!🔻

🇮🇷:
@darvishnameh

در یادداشت یکِ امروز - ۲۸تیرماه ۱۳۹۹ - مفصل به جنایت ترکیه به بهانه آبگیری سد ایلیسو و تبعاتِ آن در حوزه محیط‌زیست، تاریخ، فرهنگ و تشدید مهاجرت و جریان‌های خشونت‌طلبانه در ترکیه، عراق و ایران پرداخته‌ام و طرح این پرسشِ ساده: چرا ما مطلقاً سکوت کردیم؟!

🔸️ این احتمالاً طولانی‌ترین سرمقاله فرهیختگان را در نشانی زیر بخوانید و نشر دهید:

#قلم_سبز
#روزنامه_فرهیختگان
#یادداشت_یک
#سد_ایلیسو
#میانرودان
#رودخانه_دجله
#حسن_کیف

http://farhikhtegandaily.com/newspaper/3987/1/&page=180573
چرا کارزار ملی دست یار پیروز شد؟

🇮🇷 @darvishnameh

در اواخر فروردین ۱۳۹۹، محیط‌بان سیدامین هادی‌پور در یورشی ناجوانمردانه به پاسگاه محل خدمتش در گتوند - شمال خوزستان - مورد اصابت گلوله قرار گرفته و متاسفانه به دلیل خونریزی شدید، پای راستش را از دست می‌دهد. او فقط ۳۸ سال دارد، تحت شکنجه قرار گرفت؛ اما حاضر نشد با تبهکاران همکاری کرده و کلید گاو‌صندوق، اسلحه‌خانه و حتی شماره تلفن همکارش را به متجاوزان بدهد. پاداش این ایثارگری، آن بود که سازمان محیط‌زیست اعلام کرد هزینه درمان و خرید یک پای مصنوعی تا سقف ۳۰۰میلیون تومان را می‌پردازد. اما واقعیت تلخ این بود که آن پای پروتزی هوشمند و درخور که بتواند سیدامین را دوباره به یک محیط‌بان موثر بدل سازد، دستکم ۵۷ هزار یورو قیمت داشت. سیدامین حدود ۱.۵ میلیارد‌تومان کم داشت و ایرانیان تصمیم گرفتند از فرزند وطن، از یاری که ایثارگرانه پای خود را داد تا شرافت کاری‌اش لکه‌دار نشود، حمایت کنند و جنبشی موسوم به #دست_یار آفریده شد. جنبشی در سخت‌ترین شرایط اقتصادی کشور. اما خوشبختانه ۶۹۷۱۱ نفر از دو هزار تومان تا ۱۴میلیون تومان کمک کردند و در ۲۵ دیماه توانستیم رقم مورد نیاز برای خرید پای هوشمند سیدامین را فراهم کنیم.
این پا، البته فقط پای سیدامین نیست؛ بلکه بالِ پرواز همه ماست تا ناامید نشده و قدردان یکدیگر بمانیم و بدانیم ثمره همدلی می‌تواند معجزه‌های بزرگی را رقم زند. ما باید دلیلِ حالِ خوبِ هم بمانیم و بکوشیم تا فرزندان آینده وطن به ایرانی‌بودن خویش همچنان مفتخر بمانند.

#پایان_شکوهمند_دست_یار
#روزنامه_شرق
#قلم_سبز

https://sharghdaily.com/fa/Main/Detail/276900/چرا-کارزار-ملی-دست_-یار-پیروز-شد؟
Forwarded from محمد درویش
🇮🇷: @darvishnameh

🔴گزارش تکاندهنده این ۱۰۰پژوهشگر برتر جهان، چرا تکان مان نمیدهد؟!🔴

🖋 دوشنبه گذشته، سرانجام پس از سه سال کار مداوم توسط یک گروه ۱۰۰ نفره از پژوهشگران ممتاز خاکشناس و اکولوژیست جهان، گزارشی تکاندهنده با حمایت سازمان ملل متحد در مدئین/کلمبیا منتشر شد؛ گزارشی که هشدار میدهد اگر به سرعت روش زندگی خود را تغییر ندهیم، بحران هدررفت، فرسایش، اُفت کیفی و کمی خاک رفاه دو پنجمِ ساکنان زمین را به مخاطره انداخته و خطر مهاجرت، درگيري و ناامنی را در مقیاسی فرامنطقه ای تشديد ميكند.
در این گزارش تاکید شده که باید هرچه سریعتر به روند #تغییرکاربری_اراضی جنگلی، کوهستانی و تالابی به سود کشاورزی پایان داده و به سرعت میزان سرانه #مصرف_گوشت_قرمز کاهش یابد. این درحالی است که نمایندگان مجلس در ایران، دولت را واداشته اند تا در جریان اجرای برنامه ششم توسعه، پانصدهزارهکتار از اراضی شیب دار را تغییرکاربری داده و به مایملک کشاورزی کشور بیافزایند! چگونه چنین مصوبه خطرناک و تاسف باری باید مطرح شده، رای آورده و از تصویب شورای نگهبان هم بگذرد؟ غم انگیزتر آنکه وزیرجهاد کشاورزی در شرح وظایف رییس جدید سازمان جنگلها، به وی گوشزد میکند که تو مسوولیت واگذاری این اراضی و تولید اشتغال را برعهده داری!

🔻این گزارش که تاکنون حمایت نمایندگان ۱۲۹ کشور جهان را به دنبال داشته، هشدار می دهد که جهان نباید و نمیتواند در برابر از دست رفتنِ سالی ٢٤ ميليارد تن خاك حاصلخيز، بی تفاوت ماند! دقت کنید که میزان فرسایش سالانه خاک در ایران - ۲ میلیاردتن - به تنهایی یک دوازدهم کل فرسایش سالانه خاک در جهان است، درحالیکه مساحت ایران فقط حدود یک درصد کره زمین است؛ واقعیتی که آشکار شتاب و سرعت نگرانی در ایران را باید نشان دهد. هرچند که درحقیقت نشان نمی دهد! وگرنه چه دلیلی داشت که حساسیت نهادهای نظارتی، امنیتی و قضایی در مورد #رقصیدن چند دختربچه در مقابل #شهردار_تهران یا انتشار عکسهای خصوصی و خانوادگی #معاون_سازمان_حفاظت_محیط_زیست، بیشتر از رسیدگی به این بحران بی رقیب باشد؟!

🔺در این گزارش آمده که تنزل کیفیت خاک منجر به اُفت خدمات اکوسیستمی مانند ترسیب کربن شده که خود به تنهایی سالانه هزینه ای برابر با بیش از ۱۰٪ از تولید ناخالص داخلی دنیا را نابود میکند. این ۱۰۰ پژوهشگر می گویند با این روند خطر سیلابها، رانش زمین و بیماریهایی مانند اِبولا و تب خونریزی دهنده ماربورگ می تواند افزایش یابد. علاوه براین در این زمینه عواقب ژئوپولیتیکی نیز وجود دارند. نگارندگان شواهد محکمی از ارتباط بین تنزل کیفیت خاک، مهاجرت و بی ثباتی را ارائه میدهند. شواهد در مناطق خشک، با سالها بارندگی بسیار ناچیز از افزایش خطر درگیری های خشونت‌بار تا ۴۵٪ می گویند. با تکیه بر اقدامات دولتها برای مقابله با تغییرات اقلیم و کاهش کیفیت خاک، نگارندگان تخمین میزنند که بین ۵۰۰ تا ۷۰۰ میلیون نفر تا سال ۲۰۵۰ احتمالا از خانه های خود رانده می شوند. به نظر میرسد وخیم ترین مناطق، حاشیه خشک جنوب عراق، افغانستان، آفریقای سیاه و آسیای جنوبی باشند.

🔻احیای خاک یک موضوع اقتصادی بسیار جدی است که بنا به بررسی جدید سود حاصل از آن ۱۰ برابر بیشتر از هزینه انجامش و سه برابر بالاتر از هزینه بی فعالیتی در این زمینه است. اما در بسیاری مناطق، رسیدگی به این مسئله به تأخیر افتاده است! چرا؟
واکنشهای بازدارنده و خردمندانه موثر تا بحال به دلیل کمبود هشیاری و آگاهی در زمینه ابعاد و ژرفای مشکل و اغلب وجود شکاف بزرگ بین مصرف کنندگان و تولیدکنندگان صورت نگرفته اند. دانشمندان می گویند: بسیاری از کسانی که از استثمار مفرط منابع طبیعی بهره می برند، در میان‌ کسانی هستند که با کمترین نتایج مستقیم تنزل کیفیت خاک روبرو می شوند و از اینرو نیز کمترین انگیزه را برای عمل دارند.

🔻خواننده عزیز #درویشنامه!
در سال ۲۰۱۶، IPBES بر مرگ گرده افشان ها تاکید کرد که وجود آنها برای محصولات کشاورزی حیاتی است و اینک به ماجرای نابودی خاک میرسیم ... و البته همه میدانیم که کمبود منابع آب شیرین و آلودگی هوا هم دو خطر بزرگ دیگر برای آینده زندگی در کره زمین و به ویژه ایران است. آیا باید مقدمات ترک کره زمین را آنچنان که شادروان استیون هاوکینگ پیشبینی کرده بود، فراهم کنیم و یا آنکه می توان با غلبه بر آزمندیها و نابخردیها، نرخ مصرف را کاهش داده و از شتاب بدهکاری بومشناختی زمین بکاهیم؟ بیاییم از همین آغازین روزهای سال نو، از خود شروع کرده؛ کمتر گوشت بخوریم؛ بیشتر رکاب بزنیم؛ کمتر پلاستیک مصرف کنیم و از پساب آب مصرفی در استحمام و کولرهای گازی تا چندبار برای آبیاری گلدانها و فضای سبز منازل استفاده کنیم.

📩 محتوای کامل این یادداشت را در همشهری بخوانید و اگر می پسندید، به اشتراک نهید:
👇
https://t.me/darvishnameh/6938