#تاریخ_بخوانیم
دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۱)
در دوران پادشاهی فتحعلی شاه قاجار چه بر سر ایران و ایرانیان امد؟
آشنایی با زندگی فتحعلی شاه قاجار و حسرت هایی که برای ایرانیان باقی گذاشت
فتحعلی شاه قاجار از تولد تا پادشاهی
بابا خان معروف به فتحعلی شاه قاجار در سال ۱۱۵۰ هجری خورشیدی در دامغان متولد شد. پدرش حسینقلیخان جهانسوز فرماندار دولت زندیه در دامغان بود. فتحعلی شاه، برای جلوگیری از شورش پدر، از ابتدای دوران کودکی، گروگان دربار زندیه بود. وی بعد از چندین سال به دامغان بازگشت و بعد از مرگ پدر بههمراه دیگر عمویش، نزدیک دو سال را در استرآباد گذراند.
در نبردی که بین آقامحمدخان قاجار و برادرانش درگرفت، محمد خان پیروز شد و بر مازندران سلطه یافت. وی با مادر فتحعلی خان ازدواج کرد و عنوان پدرخواندگی او را گرفت. فتحعلی خان در بسیاری از جنگها عموی خود را همراهی میکرد. وی ابتدا با بدر جهان خانم و سپس در سال ۱۱۹۷ هجری قمری با آسیه خانم دولو ازدواج کرد. ازدواج دوم او سیاسی بود و به دستور آقامحمدخان قاجار برای ایجاد صلح بین دو طایفه قاجار شکل گرفت.
آغامحمد خان قاجار در زمان حیات خود، فتحعلی شاه را بهعنوان نائبالسلطنه و ولیعهد خود انتخاب کرد و او را همراه خود به شیراز برد تا به جنگ لطفعلی خان زند برود. در آنجا فتحعلی خان بهسمت خلیج فارس لشکر کشید و در فتح کرمان همراه شاه حضور نداشت. پس از فتح کرمان، فتحعلی خان بهعنوان حاکم فارس و کرمان انتخاب شد و آقامحمدخان قاجار راهی تهران شد.
آقامحمدخان قاجار پس از رسیدن به حکومت، وارد جنگ با روسها در تفلیس و قفقاز شد و چون گمان میبرد جنگ به درازا بکشد، میرزا شفیع و میرزا محمد خان قاجار را مامور کرد در صورت عدم بازگشت او، فتحعلی خان را به سلطنت بنشانند. آقامحمدخان قاجار در جریان جنگها، در حالی که مشغول فرونشاندن شورشهای محلی بود، قرهباغ را تصرف کرد؛ اما در شورشی که ایجاد شد، با توطئه اطرافیانش، به دست خدمتکاران خود به قتل رسید.
✅دریچه کتاب
@daricheketab
دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۱)
در دوران پادشاهی فتحعلی شاه قاجار چه بر سر ایران و ایرانیان امد؟
آشنایی با زندگی فتحعلی شاه قاجار و حسرت هایی که برای ایرانیان باقی گذاشت
فتحعلی شاه قاجار از تولد تا پادشاهی
بابا خان معروف به فتحعلی شاه قاجار در سال ۱۱۵۰ هجری خورشیدی در دامغان متولد شد. پدرش حسینقلیخان جهانسوز فرماندار دولت زندیه در دامغان بود. فتحعلی شاه، برای جلوگیری از شورش پدر، از ابتدای دوران کودکی، گروگان دربار زندیه بود. وی بعد از چندین سال به دامغان بازگشت و بعد از مرگ پدر بههمراه دیگر عمویش، نزدیک دو سال را در استرآباد گذراند.
در نبردی که بین آقامحمدخان قاجار و برادرانش درگرفت، محمد خان پیروز شد و بر مازندران سلطه یافت. وی با مادر فتحعلی خان ازدواج کرد و عنوان پدرخواندگی او را گرفت. فتحعلی خان در بسیاری از جنگها عموی خود را همراهی میکرد. وی ابتدا با بدر جهان خانم و سپس در سال ۱۱۹۷ هجری قمری با آسیه خانم دولو ازدواج کرد. ازدواج دوم او سیاسی بود و به دستور آقامحمدخان قاجار برای ایجاد صلح بین دو طایفه قاجار شکل گرفت.
آغامحمد خان قاجار در زمان حیات خود، فتحعلی شاه را بهعنوان نائبالسلطنه و ولیعهد خود انتخاب کرد و او را همراه خود به شیراز برد تا به جنگ لطفعلی خان زند برود. در آنجا فتحعلی خان بهسمت خلیج فارس لشکر کشید و در فتح کرمان همراه شاه حضور نداشت. پس از فتح کرمان، فتحعلی خان بهعنوان حاکم فارس و کرمان انتخاب شد و آقامحمدخان قاجار راهی تهران شد.
آقامحمدخان قاجار پس از رسیدن به حکومت، وارد جنگ با روسها در تفلیس و قفقاز شد و چون گمان میبرد جنگ به درازا بکشد، میرزا شفیع و میرزا محمد خان قاجار را مامور کرد در صورت عدم بازگشت او، فتحعلی خان را به سلطنت بنشانند. آقامحمدخان قاجار در جریان جنگها، در حالی که مشغول فرونشاندن شورشهای محلی بود، قرهباغ را تصرف کرد؛ اما در شورشی که ایجاد شد، با توطئه اطرافیانش، به دست خدمتکاران خود به قتل رسید.
✅دریچه کتاب
@daricheketab
#تاریخ_بخوانیم
دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۲)
آغاز پادشاهی فتحعلی شاه قاجار و تلاش در راه قدرت
با انتشار خبر قتل آقا محمدخان مدعیان سلطنت در گوشه و کنار سر بر داشتند، که این مدعیان، از جمله علیقلی خان برادر آقامحمدخان، صادق خان شقاقی عامل قتل آقامحمدخان و از سرداران سپاه او، حسینقلیخان تنها برادرش و نادر میرزا پسر شاهرخ بود. فتحعلی شاه با کمک حاج ابراهیم خان کلانتر به سرعت به تهران آمد و تا حدودی اوضاع را آرام کرد و علیقلی خان را دستگیر و نابینا سها و به بابل فرستاد.( سپهر، ۱۳۷۷: ج ۱/۸۹) و خود به جنگ صادق خان شقاقی که در اطراف قزوین سنگر گرفته بود شتافت و او را شکست داد و قاتلین عمویش که در سپاه صادق خان بود را پس از شکنجه بسیار در آتش سوزاند (همان: ۹۰) صادق خان پس از تحویل جواهرات شمشیر مرصع آقامحمدخان مورد عفو قرار گرفت و به حکومت سراب و گرمرود منصوب شد، ولی شورش دوباره او موجب دستگیری و قتلش شد، شاه قاجار دستور داد 《او را در خانهای تنگ موقوف داشتند تا از گرسنگی راه دیار عدم پیش گرفت》( اعتمادالسلطنه، ۱۳۶۷: ۳/۱۴۵۳)
بنابراین در سال ۱۲۱۴ قمری و فتحعلی شاه او را در اتاقی که تمام روزنه های آن به کلی گرفته شده بود زندانی و هلاک نمود.
حسینقلی خان برادر تنی فتحعلی شاه که حاکم فارس و سپس کاشان نیز شد، بر سر کسب قدرت با شاه جوان به نبرد برخاست و عاقبت به شکست حسینقلیخان منجر شد، و پس از عفو اولیه شاه جوان با حکم جعلی حکومت اصفهان را به دست گرفت و خزاین آنجا را تصاحب کرد. وقتی با حمله شاه به اصفهان مواجه شد در حرم حضرت معصومه (س) بست نشست، وقتی فتحعلی شاه قاجار به قم آمد، 《حسینقلی خان شمشیر بگردن، گریان، در صحن مقدس به حضور مهر ظهور خاقان آمد و پس از اظهار ندامت و طلب عفو و استکانت استدعای اقامت و توقف در قم نمود》 (همان ۱۴۶۱) و شاه به شفاعت میرزای قمی با وساطت مادر شاه او را بخشید، (عضدالدوله، ۱۳۵۵: ۹۱-۹۰) ولی دستور داد در یکی از دهات اطراف شمیران تحت نظر باشد پس از مرگ مادر دستور داد او را کور کنند و یک سال بعد نیز حسینقلی خان از دنیا رفت.
✅دریچه کتاب
@daricheketab
دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۲)
آغاز پادشاهی فتحعلی شاه قاجار و تلاش در راه قدرت
با انتشار خبر قتل آقا محمدخان مدعیان سلطنت در گوشه و کنار سر بر داشتند، که این مدعیان، از جمله علیقلی خان برادر آقامحمدخان، صادق خان شقاقی عامل قتل آقامحمدخان و از سرداران سپاه او، حسینقلیخان تنها برادرش و نادر میرزا پسر شاهرخ بود. فتحعلی شاه با کمک حاج ابراهیم خان کلانتر به سرعت به تهران آمد و تا حدودی اوضاع را آرام کرد و علیقلی خان را دستگیر و نابینا سها و به بابل فرستاد.( سپهر، ۱۳۷۷: ج ۱/۸۹) و خود به جنگ صادق خان شقاقی که در اطراف قزوین سنگر گرفته بود شتافت و او را شکست داد و قاتلین عمویش که در سپاه صادق خان بود را پس از شکنجه بسیار در آتش سوزاند (همان: ۹۰) صادق خان پس از تحویل جواهرات شمشیر مرصع آقامحمدخان مورد عفو قرار گرفت و به حکومت سراب و گرمرود منصوب شد، ولی شورش دوباره او موجب دستگیری و قتلش شد، شاه قاجار دستور داد 《او را در خانهای تنگ موقوف داشتند تا از گرسنگی راه دیار عدم پیش گرفت》( اعتمادالسلطنه، ۱۳۶۷: ۳/۱۴۵۳)
بنابراین در سال ۱۲۱۴ قمری و فتحعلی شاه او را در اتاقی که تمام روزنه های آن به کلی گرفته شده بود زندانی و هلاک نمود.
حسینقلی خان برادر تنی فتحعلی شاه که حاکم فارس و سپس کاشان نیز شد، بر سر کسب قدرت با شاه جوان به نبرد برخاست و عاقبت به شکست حسینقلیخان منجر شد، و پس از عفو اولیه شاه جوان با حکم جعلی حکومت اصفهان را به دست گرفت و خزاین آنجا را تصاحب کرد. وقتی با حمله شاه به اصفهان مواجه شد در حرم حضرت معصومه (س) بست نشست، وقتی فتحعلی شاه قاجار به قم آمد، 《حسینقلی خان شمشیر بگردن، گریان، در صحن مقدس به حضور مهر ظهور خاقان آمد و پس از اظهار ندامت و طلب عفو و استکانت استدعای اقامت و توقف در قم نمود》 (همان ۱۴۶۱) و شاه به شفاعت میرزای قمی با وساطت مادر شاه او را بخشید، (عضدالدوله، ۱۳۵۵: ۹۱-۹۰) ولی دستور داد در یکی از دهات اطراف شمیران تحت نظر باشد پس از مرگ مادر دستور داد او را کور کنند و یک سال بعد نیز حسینقلی خان از دنیا رفت.
✅دریچه کتاب
@daricheketab
دریچه کتاب
#تاریخ_بخوانیم دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۲) آغاز پادشاهی فتحعلی شاه قاجار و تلاش در راه قدرت با انتشار خبر قتل آقا محمدخان مدعیان سلطنت در گوشه و کنار سر بر داشتند، که این مدعیان، از جمله علیقلی خان برادر آقامحمدخان، صادق خان شقاقی عامل…
#تاریخ_بخوانیم
دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۳)
آخرین یاغی در برابر فتحعلی شاه، نادر میرزا پسر شاهرخ میرزا و نبیره ی نادر شاه بود که پس از گرفتاری پدرش به دست آقا محمد خان مدتی پناهنده افغان ها بود که با مرگ آقامحمدخان به ایران بازگشت و وارد مشهد شد. فتحعلی شاه با لشکری به سوی خراسان شتافت و پس از شکست دادن حاکم نیشابور که همپیمان نادر میرزا شده بود، به درخواست علمای شهر مشهد و به احترام حرم مطهر امام هشتم (ع) از جنگ و خونریزی خودداری کرد و نادر میرزا که به حرم مطهر پناهنده شده بود را عفو کرد و حتی دختر وی را به عقد یکی از پسران خود درآورد و او را به حکومت خراسان منصوب کرد. ولی ظلم و تعدی او موجب اعتراض مردم شد، تا اینکه شاه مجبور شد پسر خود محمد ولی میرزا را به حکومت خراسان منصوب کند. نادر میرزا حاضر به تمکین در برابر محمد ولی میرزا نشد و پس از غارت اشیای قیمتی و طلا و نقره حرم مطهر و قتل میرزا محمد مجتهد متواری شد که در حال فرار دستگیر و به تهران اعزام شد و در تهران و یا پس از بریدن دست و زبان و کور کردنش با طناب خفه شد. (واتسن،۹۴:۱۳۴۰)
فتحعلی شاه در سال ۱۲۱۵ ق/ ۱۸۰۲ م حاج ابراهیم خان کلانتر و خاندان او را به جز یکی از پسران او که بیمار بود در یک روز به وضع فجیعی به قتل رساند (خورموجی،۱۲:۱۳۶۳). به دستور او، زبان حاج ابراهیم خان را بریدند و چشمانش را از حدقه درآوردند و سپس او را در قزوین به قتل رساندند. (کریم الجاف،۲۰۰۹ م :۱۸۹)
از اعتماد الدوله دو کودک خردسال باقی ماند: میرزا غلی رضا که او را مقطوع النسل کردند و دیگری میرزا علی اکبر که بعدها و قوام الملک لقب گرفت. میرزا علی اکبر و میرزا علی رضا دو قلو بودند (حسینی فسایی،۴۹:۱۳۶۷) چندی بعد که خانواده حاج ابراهیم مورد لطف قرار گرفتند میرزا علی رضا به عنوان خواجه سرا در اندرون فتحعلی شاه خدمت اشتغال جست و بابیگم جان خانم زن فتحعلی شاه یعنی مادر علینقی میرزا رکن الدوله به مکه مشرف شد. وی بانی یکی از قنوات معروف طهران است که به نام او قنات “حاج میرزا علی رضا” خوانده میشود.
✅دریچه کتاب
@daricheketab
دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۳)
آخرین یاغی در برابر فتحعلی شاه، نادر میرزا پسر شاهرخ میرزا و نبیره ی نادر شاه بود که پس از گرفتاری پدرش به دست آقا محمد خان مدتی پناهنده افغان ها بود که با مرگ آقامحمدخان به ایران بازگشت و وارد مشهد شد. فتحعلی شاه با لشکری به سوی خراسان شتافت و پس از شکست دادن حاکم نیشابور که همپیمان نادر میرزا شده بود، به درخواست علمای شهر مشهد و به احترام حرم مطهر امام هشتم (ع) از جنگ و خونریزی خودداری کرد و نادر میرزا که به حرم مطهر پناهنده شده بود را عفو کرد و حتی دختر وی را به عقد یکی از پسران خود درآورد و او را به حکومت خراسان منصوب کرد. ولی ظلم و تعدی او موجب اعتراض مردم شد، تا اینکه شاه مجبور شد پسر خود محمد ولی میرزا را به حکومت خراسان منصوب کند. نادر میرزا حاضر به تمکین در برابر محمد ولی میرزا نشد و پس از غارت اشیای قیمتی و طلا و نقره حرم مطهر و قتل میرزا محمد مجتهد متواری شد که در حال فرار دستگیر و به تهران اعزام شد و در تهران و یا پس از بریدن دست و زبان و کور کردنش با طناب خفه شد. (واتسن،۹۴:۱۳۴۰)
فتحعلی شاه در سال ۱۲۱۵ ق/ ۱۸۰۲ م حاج ابراهیم خان کلانتر و خاندان او را به جز یکی از پسران او که بیمار بود در یک روز به وضع فجیعی به قتل رساند (خورموجی،۱۲:۱۳۶۳). به دستور او، زبان حاج ابراهیم خان را بریدند و چشمانش را از حدقه درآوردند و سپس او را در قزوین به قتل رساندند. (کریم الجاف،۲۰۰۹ م :۱۸۹)
از اعتماد الدوله دو کودک خردسال باقی ماند: میرزا غلی رضا که او را مقطوع النسل کردند و دیگری میرزا علی اکبر که بعدها و قوام الملک لقب گرفت. میرزا علی اکبر و میرزا علی رضا دو قلو بودند (حسینی فسایی،۴۹:۱۳۶۷) چندی بعد که خانواده حاج ابراهیم مورد لطف قرار گرفتند میرزا علی رضا به عنوان خواجه سرا در اندرون فتحعلی شاه خدمت اشتغال جست و بابیگم جان خانم زن فتحعلی شاه یعنی مادر علینقی میرزا رکن الدوله به مکه مشرف شد. وی بانی یکی از قنوات معروف طهران است که به نام او قنات “حاج میرزا علی رضا” خوانده میشود.
✅دریچه کتاب
@daricheketab
دریچه کتاب
#تاریخ_بخوانیم دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۳) آخرین یاغی در برابر فتحعلی شاه، نادر میرزا پسر شاهرخ میرزا و نبیره ی نادر شاه بود که پس از گرفتاری پدرش به دست آقا محمد خان مدتی پناهنده افغان ها بود که با مرگ آقامحمدخان به ایران بازگشت و وارد مشهد شد.…
#تاریخ_بخوانیم
دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۴)
فتحعلی شاه برای تثبیت و افزایش قدرت سیاسی خود از شیوه افزودن بر دامنه ایل و تبار خود از طریق ازدواج های متعدد استفاده کرد. 《او از همسران عقدی خود، ۵۷ پسر و ۴۶ دختر داشت (گل محمدی،۲۷:۱۳۶۷) و دویست و شصت نفر دختر و پسر از صلب آن شهریار تاجور به عرضه عالم قدم نهادند و یکصدا پنجاه نفر از ایشان در زمان حیات پدر از دنیا رفتند (اعتماد السلطنه،۱۶۲۲/۳:۱۳۶۷)
《تا سال سی و نهم شهنشاهی او، عدد اولاد و احفاد و نتایجش از ذکور و اناث و کبار و صغار، از دو هزار نفر، متجاوز می باشد》(رستم الحکما،۴۸۷:۱۳۸۲).
او در این زمینه به نصایح عمویش مبنی بر ضرورت یگانگی و همبستگی طوایف قاجار و نیز ایجاد طبقه ای از شاهزادگان جامع عمل پوشاند.
علاوه بر این فرزندان فتحعلی شاه نیز به مانند همسرانش، از نژادهای مختلف ترکمان، گرجی، کرد و ترک و چرکس و غیره بودند. به همین سبب طبیعی بود که هیچگونه انس و اتحادی در میان آنان نباشد و برعکس دشمنی و رقابت شدیدی با هم داشته باشند، از جمله این که همواره بر سر مسئله ولیعهدی با یکدیگر در نزاع و دشمنی بودند (نفیسی، ۱۳۸۳: ۱/۲۸).
فتحعلی شاه برای ایجاد امنیت در کلیه ایالات، هر یک از فرزندان خود را به عنوان بیگلربیگی به ایالات می فرستاد و به آن ها اختیارات نامحدودی می داد. (دروویل) ولی از آن جایی که این شاهزاده ها مدام درگیر اختلاف و نفاق با یکدیگر بودند از هیچ گونه کارشکنی و فتنه جویی در برابر یکدیگر خودداری نمی کردند و گاهی نیز کار آنها به مقابله و زد و خورد و تصرف حوزه ی حکومت یکدیگر میکشید. (مستوفی، ۱۳۷۷: ۱/۲۸)
اختلاف بر سر ولیعهدی فتحعلی شاه از آنجا ناشی میشود که عباس میرزا با آن که پسر ارشد شاه نبود، عهده دار مقام ولیعهدی بود، بنابراین برادران دیگر او به وی حسادت و کینه داشتند، از این رو در جریان جنگهای ایران و روس که فرماندهی سربازان بر عهده ی او بود از هیچگونه خیانت و کارشکنی برای تحقیر و تخفیف او خودداری نکردند. تا این امر باعث شود که در میدان جنگ درمانده شود و زمینه برای برکناری او فراهم گردد.
توطئه های این شاهزادگان زمانی زیان آور تر بود که آنها به حکومت ایالات سرحدی گماشته میشدند و رقابت دشمنی آنها موجب میشد که این دسته های رقیب گروهی به روس ها و گروهی به انگلیسیها متوسل شوند و زمینه ی دخالت و سوء استفاده ی این کشورها در ایران را فراهم کنند.
✅دریچه کتاب
@daricheketab
دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۴)
فتحعلی شاه برای تثبیت و افزایش قدرت سیاسی خود از شیوه افزودن بر دامنه ایل و تبار خود از طریق ازدواج های متعدد استفاده کرد. 《او از همسران عقدی خود، ۵۷ پسر و ۴۶ دختر داشت (گل محمدی،۲۷:۱۳۶۷) و دویست و شصت نفر دختر و پسر از صلب آن شهریار تاجور به عرضه عالم قدم نهادند و یکصدا پنجاه نفر از ایشان در زمان حیات پدر از دنیا رفتند (اعتماد السلطنه،۱۶۲۲/۳:۱۳۶۷)
《تا سال سی و نهم شهنشاهی او، عدد اولاد و احفاد و نتایجش از ذکور و اناث و کبار و صغار، از دو هزار نفر، متجاوز می باشد》(رستم الحکما،۴۸۷:۱۳۸۲).
او در این زمینه به نصایح عمویش مبنی بر ضرورت یگانگی و همبستگی طوایف قاجار و نیز ایجاد طبقه ای از شاهزادگان جامع عمل پوشاند.
علاوه بر این فرزندان فتحعلی شاه نیز به مانند همسرانش، از نژادهای مختلف ترکمان، گرجی، کرد و ترک و چرکس و غیره بودند. به همین سبب طبیعی بود که هیچگونه انس و اتحادی در میان آنان نباشد و برعکس دشمنی و رقابت شدیدی با هم داشته باشند، از جمله این که همواره بر سر مسئله ولیعهدی با یکدیگر در نزاع و دشمنی بودند (نفیسی، ۱۳۸۳: ۱/۲۸).
فتحعلی شاه برای ایجاد امنیت در کلیه ایالات، هر یک از فرزندان خود را به عنوان بیگلربیگی به ایالات می فرستاد و به آن ها اختیارات نامحدودی می داد. (دروویل) ولی از آن جایی که این شاهزاده ها مدام درگیر اختلاف و نفاق با یکدیگر بودند از هیچ گونه کارشکنی و فتنه جویی در برابر یکدیگر خودداری نمی کردند و گاهی نیز کار آنها به مقابله و زد و خورد و تصرف حوزه ی حکومت یکدیگر میکشید. (مستوفی، ۱۳۷۷: ۱/۲۸)
اختلاف بر سر ولیعهدی فتحعلی شاه از آنجا ناشی میشود که عباس میرزا با آن که پسر ارشد شاه نبود، عهده دار مقام ولیعهدی بود، بنابراین برادران دیگر او به وی حسادت و کینه داشتند، از این رو در جریان جنگهای ایران و روس که فرماندهی سربازان بر عهده ی او بود از هیچگونه خیانت و کارشکنی برای تحقیر و تخفیف او خودداری نکردند. تا این امر باعث شود که در میدان جنگ درمانده شود و زمینه برای برکناری او فراهم گردد.
توطئه های این شاهزادگان زمانی زیان آور تر بود که آنها به حکومت ایالات سرحدی گماشته میشدند و رقابت دشمنی آنها موجب میشد که این دسته های رقیب گروهی به روس ها و گروهی به انگلیسیها متوسل شوند و زمینه ی دخالت و سوء استفاده ی این کشورها در ایران را فراهم کنند.
✅دریچه کتاب
@daricheketab
دریچه کتاب
#تاریخ_بخوانیم دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۴) فتحعلی شاه برای تثبیت و افزایش قدرت سیاسی خود از شیوه افزودن بر دامنه ایل و تبار خود از طریق ازدواج های متعدد استفاده کرد. 《او از همسران عقدی خود، ۵۷ پسر و ۴۶ دختر داشت (گل محمدی،۲۷:۱۳۶۷) و …
#تاریخ_بخوانیم
دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۵)
همسران فتحعلی شاه
فتحعلی شاه عمده وقت خود را به جای اداره و رسیدگی به مسائل مهم کشوری، در حرمسرای خود و بین همسران و کنیزان و خواجگان میگذراند.
او طی یک فتوای عجیب تمامی زنان ایران را به خود محرم کرده بود. هیچ زن و دختری حق رو گرفتن از فتحعلی شاه را نداشت.
همچنین در مواقعی که به بازار میرفت، مردان و کاسبان بازار باید جای خود را به دختران یا همسرانشان میدادند. هیچ مردی حق نداشت که در بازار حضور یابد. تنها زنان و دختران باید در بازار حضور پیدا میکردند.
همچنین اگر در بازار زن یا دختری مورد پسند فتحعلی شاه قرار میگرفت. بدون هیچ ممانعتی باید قبول میکرد تا به حرمسرای شاه منتقل شود.
روایات زیادی از تعداد زنان فتحعلی شاه وجود دارد. در بین این روایات کمترین میزان ۱۰۰ همسر و بیشترین ۱۰۸۰ همسر می باشد.
بیشتر منابع تعداد همسران و فرزندان وی را به ۱۸۹ همسر و ۱۴۴ فرزند پسر تخمین زده اند.
اقا محمد خان عموی وی، بیشتری تاثیر را بر روی فتحعلی شاه داشت. تعداد زیاد همسران و فرزندان فتحعلی شاه نیز به پشتوانه تشویق ها و پاداش هایی است که اقا محمد خان برای فرزند آوری و ازدواج به او میداد.
چراکه اقا محمد خان به دلیل اخته بودن توانایی ازدواج و فرزند آوری را نداشت. به همین خاطر برادر زاده خود را جهت انجام این کارها تشویق میکرد.
با توجه به قانون اسلام که هر مرد تنها میتواند ۴ همسر عقدی داشته باشد، فتحعلی شاه نیز ۴ همسر عقدی داشت که عبارت اند از:
آسیهخانم دولو
آسیهخانم قوانلو
خیرالنساءخانم قوانلو
مریم بیگم
✅دریچه کتاب
@daricheketab
دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۵)
همسران فتحعلی شاه
فتحعلی شاه عمده وقت خود را به جای اداره و رسیدگی به مسائل مهم کشوری، در حرمسرای خود و بین همسران و کنیزان و خواجگان میگذراند.
او طی یک فتوای عجیب تمامی زنان ایران را به خود محرم کرده بود. هیچ زن و دختری حق رو گرفتن از فتحعلی شاه را نداشت.
همچنین در مواقعی که به بازار میرفت، مردان و کاسبان بازار باید جای خود را به دختران یا همسرانشان میدادند. هیچ مردی حق نداشت که در بازار حضور یابد. تنها زنان و دختران باید در بازار حضور پیدا میکردند.
همچنین اگر در بازار زن یا دختری مورد پسند فتحعلی شاه قرار میگرفت. بدون هیچ ممانعتی باید قبول میکرد تا به حرمسرای شاه منتقل شود.
روایات زیادی از تعداد زنان فتحعلی شاه وجود دارد. در بین این روایات کمترین میزان ۱۰۰ همسر و بیشترین ۱۰۸۰ همسر می باشد.
بیشتر منابع تعداد همسران و فرزندان وی را به ۱۸۹ همسر و ۱۴۴ فرزند پسر تخمین زده اند.
اقا محمد خان عموی وی، بیشتری تاثیر را بر روی فتحعلی شاه داشت. تعداد زیاد همسران و فرزندان فتحعلی شاه نیز به پشتوانه تشویق ها و پاداش هایی است که اقا محمد خان برای فرزند آوری و ازدواج به او میداد.
چراکه اقا محمد خان به دلیل اخته بودن توانایی ازدواج و فرزند آوری را نداشت. به همین خاطر برادر زاده خود را جهت انجام این کارها تشویق میکرد.
با توجه به قانون اسلام که هر مرد تنها میتواند ۴ همسر عقدی داشته باشد، فتحعلی شاه نیز ۴ همسر عقدی داشت که عبارت اند از:
آسیهخانم دولو
آسیهخانم قوانلو
خیرالنساءخانم قوانلو
مریم بیگم
✅دریچه کتاب
@daricheketab
دریچه کتاب
#تاریخ_بخوانیم دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۵) همسران فتحعلی شاه فتحعلی شاه عمده وقت خود را به جای اداره و رسیدگی به مسائل مهم کشوری، در حرمسرای خود و بین همسران و کنیزان و خواجگان میگذراند. او طی یک فتوای عجیب تمامی زنان ایران را به خود…
#تاریخ_بخوانیم
دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۶)
شخصیت و خصوصیات فتحعلی شاه قاجار
فتحعلی شاه فردی خود پسند، خود بزرگ بین، حریص و طماع بود حرص و طمع از غرایز و جزء طبیعت فتحعلی شاه بود. بیش از عمویش مال دوست و طماع بود، چون آقامحمدخان از پرداخت حق و حقوق سربازانش هیچ وقت خودداری و استنکاف نمیکرد، ولی فتحعلی شاه آنقدر پول دوست و طماع بود که نپرداختن حقوق سپاه و رساندن آذوقه به میدان جنگ موجب شکست ایران، در جنگ با روس شد.
فتحعلی شاه به زیبایی خود بسیار مغرور بود. (سایکس،۱۳۶۸: ۲/۴۷۱ -۴۶۱ ) او به هیچ روی، سیمای یک مرد سالخورده را نداشت و گرچه عمرش احتمالاً از هفتاد سال بیشتر بود. بارنر، ۹۹:۱۳۷۳
یکی از خصلتهای مستبدانه ی فتحعلی شاه این بود که در کارها با کسی مشورت نمی کرد و کسی را در تصمیم گیری های مملکتی دخیل نمیکرد و همه ی امور را به رای و صلاحدید خود انجام می داد. چون او از اوضاع و احوال جهان اطلاعی نداشت و در تشنجات و رقابتهای سه قدرت استعماری روس، انگلیس و فرانسه نتوانست روش صحیحی را در پیش بگیرد.
فتحعلی شاه در اواخر عمر فردی جبون و خرافی شده بود (عضد الدوله، ۱۳۵۵: ۴۲-۴۳) و به سعد و نحس ستارگان و توسل به دعا نویسی، طلسم و جادو بسیار پای بند بود و از نظر اعتقادی فردی مذهبی بود و از علمای بزرگ وقت حرف شنوی داشت و به بزرگان سلسله ی عرفا ارادت کامل داشت و به پیشوای اسماعیلیه و اخباریون – محمد میرزا اخباری – کمال خلوص را نشان می داد و شیخ احمد احسائی – پیشوای شبیه – را به تهران فراخواند.
فتحعلی شاه، بعد از مرگ عباس میرزا، دستور داد مقبرهای برای او در صحنه حرم کهنه حضرت معصومه (س) قم بسازند، به دختر خود، فخرالدوله که از سفر عتبات عالیات مراجعت میکرد، فرمان داد پنجاه من تربت سیدالشهدا (ع) با خود بیاورد و آن را در مقبره ی خویش بکشد (سپهر، ۱۳۷۷: ج ۱/۳۱۰-۳۰۹) و عاقبت در ۱۹ جمادی الثانی ۱۲۵۰ قمری ۲۳ اکتبر ۱۸۳۴ میلادی به سن ۶۸ سالگی پس از ۳۷ سال سلطنت، در اصفهان درگذشت و جسد شاه را به قم حمل کردند و در مقبره ای که برای خود ساخته بود به خاک سپردند.
✅دریچه کتاب
@daricheketab
دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۶)
شخصیت و خصوصیات فتحعلی شاه قاجار
فتحعلی شاه فردی خود پسند، خود بزرگ بین، حریص و طماع بود حرص و طمع از غرایز و جزء طبیعت فتحعلی شاه بود. بیش از عمویش مال دوست و طماع بود، چون آقامحمدخان از پرداخت حق و حقوق سربازانش هیچ وقت خودداری و استنکاف نمیکرد، ولی فتحعلی شاه آنقدر پول دوست و طماع بود که نپرداختن حقوق سپاه و رساندن آذوقه به میدان جنگ موجب شکست ایران، در جنگ با روس شد.
فتحعلی شاه به زیبایی خود بسیار مغرور بود. (سایکس،۱۳۶۸: ۲/۴۷۱ -۴۶۱ ) او به هیچ روی، سیمای یک مرد سالخورده را نداشت و گرچه عمرش احتمالاً از هفتاد سال بیشتر بود. بارنر، ۹۹:۱۳۷۳
یکی از خصلتهای مستبدانه ی فتحعلی شاه این بود که در کارها با کسی مشورت نمی کرد و کسی را در تصمیم گیری های مملکتی دخیل نمیکرد و همه ی امور را به رای و صلاحدید خود انجام می داد. چون او از اوضاع و احوال جهان اطلاعی نداشت و در تشنجات و رقابتهای سه قدرت استعماری روس، انگلیس و فرانسه نتوانست روش صحیحی را در پیش بگیرد.
فتحعلی شاه در اواخر عمر فردی جبون و خرافی شده بود (عضد الدوله، ۱۳۵۵: ۴۲-۴۳) و به سعد و نحس ستارگان و توسل به دعا نویسی، طلسم و جادو بسیار پای بند بود و از نظر اعتقادی فردی مذهبی بود و از علمای بزرگ وقت حرف شنوی داشت و به بزرگان سلسله ی عرفا ارادت کامل داشت و به پیشوای اسماعیلیه و اخباریون – محمد میرزا اخباری – کمال خلوص را نشان می داد و شیخ احمد احسائی – پیشوای شبیه – را به تهران فراخواند.
فتحعلی شاه، بعد از مرگ عباس میرزا، دستور داد مقبرهای برای او در صحنه حرم کهنه حضرت معصومه (س) قم بسازند، به دختر خود، فخرالدوله که از سفر عتبات عالیات مراجعت میکرد، فرمان داد پنجاه من تربت سیدالشهدا (ع) با خود بیاورد و آن را در مقبره ی خویش بکشد (سپهر، ۱۳۷۷: ج ۱/۳۱۰-۳۰۹) و عاقبت در ۱۹ جمادی الثانی ۱۲۵۰ قمری ۲۳ اکتبر ۱۸۳۴ میلادی به سن ۶۸ سالگی پس از ۳۷ سال سلطنت، در اصفهان درگذشت و جسد شاه را به قم حمل کردند و در مقبره ای که برای خود ساخته بود به خاک سپردند.
✅دریچه کتاب
@daricheketab
دریچه کتاب
#تاریخ_بخوانیم دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۶) شخصیت و خصوصیات فتحعلی شاه قاجار فتحعلی شاه فردی خود پسند، خود بزرگ بین، حریص و طماع بود حرص و طمع از غرایز و جزء طبیعت فتحعلی شاه بود. بیش از عمویش مال دوست و طماع بود، چون آقامحمدخان از پرداخت…
#تاریخ_بخوانیم
دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۷)
سیاست مذهبی فتحعلی شاه(۱)
فتحعلی شاه، اصولاً فردی مذهبی بود و اقدامات او در زمینه دینی تا حدی نشأت گرفته از اعتقادات مذهبی بود تا دستاویز قرار دادن دین برای پیشبرد اهداف سیاسی، و فتحعلی شاه پس از تثبیت قدرت، برای حفظ حکومت خود و برای کاستن نفرت و انزجار مردم از جنایات آقامحمدخان نیاز به حمایت روحانیان داشت. (آوری، ۱۳۶۹: ۱/۷۱) او خواستار این بود که علما در ایران بمانند و از رفتن به عتبات منصرف گردند، تا بدین طریق هم مشروعیت خود را حفظ کند و از خالی شدن کشور از علما که نفوذ فراوانی بین مردم داشتند جلوگیری نماید و به اهداف اقتصادی خود هم برسد. در عهد او همنوایی و نزدیکی علما و سلطان به اوج خود رسید، شاه پس از تثبیت قدرت خود، جهت کسب مشروعیت و مقبولیت سیاسی – مذهبی به دوستی و همکاری با علما روی آورد. مهم ترین انگیزههای هم گرایی و همکاری شاه با علما و مشروعیت بخشیدن به حکومت خاندان قاجار، جنگ درازمدت ایران و روسیه، ستیز پیگیر علما با صوفیان، اخباریون، شیخیه و مبلغان مسیحی (حائری،۱۳۶۷: ۳۶۲- ۳۵۶) با هدف ایجاد دولت قوی مرکزی و جلوگیری از تجربه ایران بود. در مقابل علما از دلبستگی و فتحعلی شاه به امور و شعائر مذهبی راضی و مسرور بودن و حمایت از شاه را برای مبارزه با اخباری گری، تصوف، تثبیت اصولیون و حفظ بیضه اسلامی در برابر حملات خارجی و مبلغان مسیحی بهترین گزینه میدانست
✅دریچه کتاب
@daricheketab
دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۷)
سیاست مذهبی فتحعلی شاه(۱)
فتحعلی شاه، اصولاً فردی مذهبی بود و اقدامات او در زمینه دینی تا حدی نشأت گرفته از اعتقادات مذهبی بود تا دستاویز قرار دادن دین برای پیشبرد اهداف سیاسی، و فتحعلی شاه پس از تثبیت قدرت، برای حفظ حکومت خود و برای کاستن نفرت و انزجار مردم از جنایات آقامحمدخان نیاز به حمایت روحانیان داشت. (آوری، ۱۳۶۹: ۱/۷۱) او خواستار این بود که علما در ایران بمانند و از رفتن به عتبات منصرف گردند، تا بدین طریق هم مشروعیت خود را حفظ کند و از خالی شدن کشور از علما که نفوذ فراوانی بین مردم داشتند جلوگیری نماید و به اهداف اقتصادی خود هم برسد. در عهد او همنوایی و نزدیکی علما و سلطان به اوج خود رسید، شاه پس از تثبیت قدرت خود، جهت کسب مشروعیت و مقبولیت سیاسی – مذهبی به دوستی و همکاری با علما روی آورد. مهم ترین انگیزههای هم گرایی و همکاری شاه با علما و مشروعیت بخشیدن به حکومت خاندان قاجار، جنگ درازمدت ایران و روسیه، ستیز پیگیر علما با صوفیان، اخباریون، شیخیه و مبلغان مسیحی (حائری،۱۳۶۷: ۳۶۲- ۳۵۶) با هدف ایجاد دولت قوی مرکزی و جلوگیری از تجربه ایران بود. در مقابل علما از دلبستگی و فتحعلی شاه به امور و شعائر مذهبی راضی و مسرور بودن و حمایت از شاه را برای مبارزه با اخباری گری، تصوف، تثبیت اصولیون و حفظ بیضه اسلامی در برابر حملات خارجی و مبلغان مسیحی بهترین گزینه میدانست
✅دریچه کتاب
@daricheketab
دریچه کتاب
#تاریخ_بخوانیم دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۷) سیاست مذهبی فتحعلی شاه(۱) فتحعلی شاه، اصولاً فردی مذهبی بود و اقدامات او در زمینه دینی تا حدی نشأت گرفته از اعتقادات مذهبی بود تا دستاویز قرار دادن دین برای پیشبرد اهداف سیاسی، و فتحعلی شاه…
#تاریخ_بخوانیم
دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۸)
سیاست مذهبی فتحعلی شاه(۲)
شاه قاجار در درگیری های خارجی از قدرت معنوی علما به بهترین شیوه بهره برد. در جنگ ایران و روس، شاه علاقمند به اخذ فتاوا از علما و تبدیل ماهیت جنگ با روس ها از نبردی نظامی به جنگی اعتقادی و میهنی بود و نیز می خواست علاوه بر کسب مشروعیت به تحکیم پایگاه دینی خود در نبرد با روسها بپردازد و در برابر رقبا از جمله برادرانش از پایگاه قوی برخوردار شود. بدین ترتیب شاه، نمایندگانی به قم، کاشان، یزد، اصفهان، شیراز و دیگر شهرها فرستادند و حکم جهاد گرفت. ملا احمد نراقی، میر محمد حسین سلطان اما امام جمعه اصفهان، ملا علی اکبر اصفهانی، آقا سید علی طباطبایی و میرزا ابوالقاسم کمی احکامی مشاور صادر کردند. میرزای بزرگ این احکام را جمعآوری کرد و تحت عنوان رساله جهادیه منتشر نمود، این رساله ها در سراسر کشور پخش شد و شور عجیبی به راه انداخت، (مفتون دنبلی، ۱۵۴:۱۳۵۱) میرزای قمی با نگارش رساله عباسیه نظریات فقهی خود را در باب جهاد نوشت. علما در جنگ ایران و عثمانی نیز تأثیرگذار بودند، وقتی سپاه ایران، نیروهای عثمانی را تا بغداد عقب راندند و این شهر را به محاصره در آوردند، عثمانیها خواستار صلح شدند. آنان شیخ موسی بن شیخ جعفر نجفی از روحانیون بزرگ شیعه در عتباتعالیات را شفیع قرار داده تا واسطه صلح شود، شاه ایران را پذیرفت. (سپهر،۱۳۷۷:ج ۱/۶۰۰) و روابط ایران و عثمانی به حالت عادی برگشت.
✅دریچه کتاب
@daricheketab
دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۸)
سیاست مذهبی فتحعلی شاه(۲)
شاه قاجار در درگیری های خارجی از قدرت معنوی علما به بهترین شیوه بهره برد. در جنگ ایران و روس، شاه علاقمند به اخذ فتاوا از علما و تبدیل ماهیت جنگ با روس ها از نبردی نظامی به جنگی اعتقادی و میهنی بود و نیز می خواست علاوه بر کسب مشروعیت به تحکیم پایگاه دینی خود در نبرد با روسها بپردازد و در برابر رقبا از جمله برادرانش از پایگاه قوی برخوردار شود. بدین ترتیب شاه، نمایندگانی به قم، کاشان، یزد، اصفهان، شیراز و دیگر شهرها فرستادند و حکم جهاد گرفت. ملا احمد نراقی، میر محمد حسین سلطان اما امام جمعه اصفهان، ملا علی اکبر اصفهانی، آقا سید علی طباطبایی و میرزا ابوالقاسم کمی احکامی مشاور صادر کردند. میرزای بزرگ این احکام را جمعآوری کرد و تحت عنوان رساله جهادیه منتشر نمود، این رساله ها در سراسر کشور پخش شد و شور عجیبی به راه انداخت، (مفتون دنبلی، ۱۵۴:۱۳۵۱) میرزای قمی با نگارش رساله عباسیه نظریات فقهی خود را در باب جهاد نوشت. علما در جنگ ایران و عثمانی نیز تأثیرگذار بودند، وقتی سپاه ایران، نیروهای عثمانی را تا بغداد عقب راندند و این شهر را به محاصره در آوردند، عثمانیها خواستار صلح شدند. آنان شیخ موسی بن شیخ جعفر نجفی از روحانیون بزرگ شیعه در عتباتعالیات را شفیع قرار داده تا واسطه صلح شود، شاه ایران را پذیرفت. (سپهر،۱۳۷۷:ج ۱/۶۰۰) و روابط ایران و عثمانی به حالت عادی برگشت.
✅دریچه کتاب
@daricheketab
دریچه کتاب
#تاریخ_بخوانیم دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۸) سیاست مذهبی فتحعلی شاه(۲) شاه قاجار در درگیری های خارجی از قدرت معنوی علما به بهترین شیوه بهره برد. در جنگ ایران و روس، شاه علاقمند به اخذ فتاوا از علما و تبدیل ماهیت جنگ با روس ها از نبردی…
#تاریخ_بخوانیم
دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۹)
سیاست مذهبی فتحعلی شاه(۳)
در دوران حکومت فتحعلی شاه، علما در امور سیاسی و اجتماعی دخالت داشتند و شاه نیز علاقه ی زیادی به جلب رضایت آنان داشت. استشفاع علما از شاهزادگان شورشی یا مردم ستمدیده یک ایالت غالباً مورد موافقت شاه قرار میگرفت. مذهبی بودن حکومت فتحعلیشاه علما را به اقامت در نقاط مختلف کشور به خصوص پایتخت ترغیب می کرد و شاه مکرر به دیدارشان می رفت و مراتب اخلاص و اطاعت خود را نسبت به آنان ابراز می داشت. شاهزادگان و وزیران هم از رفتار شاه پیروی میکردند در پی جلب محبت علما بودند، می کوشیدند تا علما را به مقر حکومت خودشان جلب کنند یا مطمئن شوند که علما از دیانت آنان آگاهی دارند. فتحعلی شاه از همان آغاز حکومت خود با تزیین و تعمیر حرم ها و ساخت مساجد بر سر آن بود که خود را در نظر علما به عنوان یک پادشاه دین دار تجلی دهد. تنها در سال دوم حکومت او بیش از صد هزار تومان خرج اماکن متبرکه عراق، قم و شاهچراغ شیراز شد. بنا به سوگندی که پیش از رسیدن به تاج و تخت یاد کرده بود به قم توجه خاصی مبذول داشت، و اهالی قم را از پرداخت مالیات معاف نمود و چند مدرسه، کاروانسرا و حمام ساخت و مسجد امام حسن عسگری را تعمیر نمود. او نسبت به میرزای قمی ارادت و اعتقادی خالصانه داشت و در برابر این شخصیت وارسته، بسیار کرنش و دل نمود گی داشت تا حدی که همیشه راه منزل و دستگاه میرزای قمی را به پاس حرمت او، با پای پیاده طی می نمود که طبق آداب و رسوم متعارف عصر، بزرگداشتی بس عظیم بود. فتحعلی شاه به شفاعت میرزا از گناه برادر خود حسینقلیخان که بر او شوریده بود، درگذشت و او را به تهران خواند و در قریه ای از قرای شمیران مقام داد (هدایت، ۱۳۸۰: ۹/۳۷۹) و به درخواست او مالیات کم را تخفیف داد.
✅دریچه کتاب
@daricheketab
دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۹)
سیاست مذهبی فتحعلی شاه(۳)
در دوران حکومت فتحعلی شاه، علما در امور سیاسی و اجتماعی دخالت داشتند و شاه نیز علاقه ی زیادی به جلب رضایت آنان داشت. استشفاع علما از شاهزادگان شورشی یا مردم ستمدیده یک ایالت غالباً مورد موافقت شاه قرار میگرفت. مذهبی بودن حکومت فتحعلیشاه علما را به اقامت در نقاط مختلف کشور به خصوص پایتخت ترغیب می کرد و شاه مکرر به دیدارشان می رفت و مراتب اخلاص و اطاعت خود را نسبت به آنان ابراز می داشت. شاهزادگان و وزیران هم از رفتار شاه پیروی میکردند در پی جلب محبت علما بودند، می کوشیدند تا علما را به مقر حکومت خودشان جلب کنند یا مطمئن شوند که علما از دیانت آنان آگاهی دارند. فتحعلی شاه از همان آغاز حکومت خود با تزیین و تعمیر حرم ها و ساخت مساجد بر سر آن بود که خود را در نظر علما به عنوان یک پادشاه دین دار تجلی دهد. تنها در سال دوم حکومت او بیش از صد هزار تومان خرج اماکن متبرکه عراق، قم و شاهچراغ شیراز شد. بنا به سوگندی که پیش از رسیدن به تاج و تخت یاد کرده بود به قم توجه خاصی مبذول داشت، و اهالی قم را از پرداخت مالیات معاف نمود و چند مدرسه، کاروانسرا و حمام ساخت و مسجد امام حسن عسگری را تعمیر نمود. او نسبت به میرزای قمی ارادت و اعتقادی خالصانه داشت و در برابر این شخصیت وارسته، بسیار کرنش و دل نمود گی داشت تا حدی که همیشه راه منزل و دستگاه میرزای قمی را به پاس حرمت او، با پای پیاده طی می نمود که طبق آداب و رسوم متعارف عصر، بزرگداشتی بس عظیم بود. فتحعلی شاه به شفاعت میرزا از گناه برادر خود حسینقلیخان که بر او شوریده بود، درگذشت و او را به تهران خواند و در قریه ای از قرای شمیران مقام داد (هدایت، ۱۳۸۰: ۹/۳۷۹) و به درخواست او مالیات کم را تخفیف داد.
✅دریچه کتاب
@daricheketab
دریچه کتاب
#تاریخ_بخوانیم دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۹) سیاست مذهبی فتحعلی شاه(۳) در دوران حکومت فتحعلی شاه، علما در امور سیاسی و اجتماعی دخالت داشتند و شاه نیز علاقه ی زیادی به جلب رضایت آنان داشت. استشفاع علما از شاهزادگان شورشی یا مردم ستمدیده…
#تاریخ_بخوانیم
دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۱۰)
جهان در عصر پادشاهی فتحعلی شاه
دوره حکومت قاجار همزمان با دگرگونی های اجتماعی و فکری در غرب و اوج پیشرفت های علمی – فنی و گسترش نیروهای استعماری اروپاییان در جهان آن روزگار بود. از نظر دگرگونی های اجتماعی و صنعتی سه رویداد مهم تاریخی به وقوع پیوست که در خور توجه است: انقلاب صنعتی انگلستان، انقلاب سیاسی آمریکا و انقلاب اجتماعی فرانسه. همین سه پدیده ی تاریخی بود که سراسر قرن نوزدهم میلادی/ سیزدهم را فراگرفت. (قاسمی پویا ۱۰:۱۳۷۷)
زمانی که آقا محمد خان قاجار شهر کرمان را محاصره کرد دستور قتل عام مردم را صادر کرد، این واقعه در ایامی رویداد که انقلاب فرانسه به سراسر اروپا گسترش می یافت و به همراه آن منشور حقوق بشر ناپلئون به عنوان ژنرال انقلاب گام به میدان گذارده بود. همه جا صحبت از عقاید منتسکیو و جان لاک بود، در آمریکا سه سال از تصویب اصلاحیه های قانون اساسی میگذشت.
رقابت قدرتهای اروپایی بر سر ایران با استفاده از این کشور برای رسیدن به هدف های استعماری خود در مشرق زمین وارد مرحله تازهای شد که دولت مردان ایران که با این بازی آشنایی کافی نداشتند. انگلستان هند را ضمیمه امپراطوری خود درآورده بود و با سرکوب قدرتهای محلی و اخراج فرانسویان و سایر اروپاییان همه این سرزمین پهناور را مستعمره انگلستان کرده بود، ثروتهای سرشار آن چشم همه دول بزرگ و مخصوصاً روسیه، فرانسه و اتریش را خیره کرده بود و آنان را به هوس می انداخت تا دست انگلیس را از هند کوتاه کنند و خود جانشین آن شوند در این میان ایران همسایه هندوستان و تنها راه طبیعی وصول به این سرزمین بود که ناپلئون در لباس امپراتور فرانسه، جهت رقابت و دشمنی با انگلستان، به مستعمرات آن یورش می برد و در پی لشکری به هند، به فرستادن نماینده پشت نماینده، به تهران و دادن هرگونه وعده مساعدت دست زده بود و در صدد رقابت با انگلیس در مستعمرات آسیایی آن، مخصوصاً هند برآمد. الکساندر اول تزار روسیه درصدد گسترش قلمرو روسیه در جهات جنوب و شرق بر آمده بود و در اجرای این سیاست به ژنرال 《سی سیانوف》دستور حرکت از تفلیس به سوی ارس را داده بود و هر چه بیشتر می خواست ایران را کوچک تر و راه خود را به هندوستان نزدیک تر نماید و در این میان تهران بی خبر از همه جا، صحنه بازی های این سه قدرت شده بود.
✅دریچه کتاب
@daricheketab
دوران تاریک و سیاه و تیه روزی ایران و ایرانیان(۱۰)
جهان در عصر پادشاهی فتحعلی شاه
دوره حکومت قاجار همزمان با دگرگونی های اجتماعی و فکری در غرب و اوج پیشرفت های علمی – فنی و گسترش نیروهای استعماری اروپاییان در جهان آن روزگار بود. از نظر دگرگونی های اجتماعی و صنعتی سه رویداد مهم تاریخی به وقوع پیوست که در خور توجه است: انقلاب صنعتی انگلستان، انقلاب سیاسی آمریکا و انقلاب اجتماعی فرانسه. همین سه پدیده ی تاریخی بود که سراسر قرن نوزدهم میلادی/ سیزدهم را فراگرفت. (قاسمی پویا ۱۰:۱۳۷۷)
زمانی که آقا محمد خان قاجار شهر کرمان را محاصره کرد دستور قتل عام مردم را صادر کرد، این واقعه در ایامی رویداد که انقلاب فرانسه به سراسر اروپا گسترش می یافت و به همراه آن منشور حقوق بشر ناپلئون به عنوان ژنرال انقلاب گام به میدان گذارده بود. همه جا صحبت از عقاید منتسکیو و جان لاک بود، در آمریکا سه سال از تصویب اصلاحیه های قانون اساسی میگذشت.
رقابت قدرتهای اروپایی بر سر ایران با استفاده از این کشور برای رسیدن به هدف های استعماری خود در مشرق زمین وارد مرحله تازهای شد که دولت مردان ایران که با این بازی آشنایی کافی نداشتند. انگلستان هند را ضمیمه امپراطوری خود درآورده بود و با سرکوب قدرتهای محلی و اخراج فرانسویان و سایر اروپاییان همه این سرزمین پهناور را مستعمره انگلستان کرده بود، ثروتهای سرشار آن چشم همه دول بزرگ و مخصوصاً روسیه، فرانسه و اتریش را خیره کرده بود و آنان را به هوس می انداخت تا دست انگلیس را از هند کوتاه کنند و خود جانشین آن شوند در این میان ایران همسایه هندوستان و تنها راه طبیعی وصول به این سرزمین بود که ناپلئون در لباس امپراتور فرانسه، جهت رقابت و دشمنی با انگلستان، به مستعمرات آن یورش می برد و در پی لشکری به هند، به فرستادن نماینده پشت نماینده، به تهران و دادن هرگونه وعده مساعدت دست زده بود و در صدد رقابت با انگلیس در مستعمرات آسیایی آن، مخصوصاً هند برآمد. الکساندر اول تزار روسیه درصدد گسترش قلمرو روسیه در جهات جنوب و شرق بر آمده بود و در اجرای این سیاست به ژنرال 《سی سیانوف》دستور حرکت از تفلیس به سوی ارس را داده بود و هر چه بیشتر می خواست ایران را کوچک تر و راه خود را به هندوستان نزدیک تر نماید و در این میان تهران بی خبر از همه جا، صحنه بازی های این سه قدرت شده بود.
✅دریچه کتاب
@daricheketab