نادر قنبری
244 subscribers
1.42K photos
722 videos
5 files
1.2K links
نادر قنبری، مشاور و کوچ

دارای پروانه اشتغال از سازمان نظام روانشناسی و دارای مدرک بین‌المللی لایف‌کوچ از موسسه رایمانا و آکادمی انتخاب آمریکا

وبسایت موسسه آموزشی تبیان: tebpsy.com

تلفن موسسه( فقط پیام ): 09021832554
Download Telegram
مهرانه

امروز اول مهرماه بود. یعنی مقارنت همیشگی پاییز و شروع مدارس . فرض بر این است که دانش آموزان پس از گذران سه ماه تعطیلی باید کمی هم مشتاق مدرسه باشند، ولی عموما تا آنجا که من در تمام مدت تحصیل و تدریسم با چشمان خود دیدم زهی خیال باطل. اگر هم کمی انگیزه موجود باشد برمیگردد به جمع دوستان و رفیق بازی و دور همی با هم کیشان خود. اگر مثل ما عمری را در کلاس با این عزیزان سپری میکردید دائم از خود میپرسیدید کجای کار گیر دارد و چرا به قول مولوی " از قضا سرکنجبین صفرا فزود /// روغن بادام خشکی مینمود ." چرا مدرسه ای که میبایست علاقه ایجاد میکرد و در نقش یک تسهیل گر ایفای نقش میکرد در ذهن دانش آموزانش صفرا فزوده است و خشکی.

همه ما ملودی و شعر "همشاگردی سلام" را به خاطر داریم و هیچکداممان علاوه بر اینکه با آن حال نمیکنیم و برایمان نوستالژیک نیست احساس ناخوشایندی نیز با شنیدنش برایمان تداعی میشود. کمی به اشعارش توجه کنید: " آغاز سال نو با شادی و سرور // آغاز مدرسه وقت شکفتن است // در دل دارم امید // بر لب دارم پیام // همشاگردی سلام، همشاگردی سلام" خیلی بنا ندارم اینجا به چرایی این جریان بپردازم که فرصت اندک است و سخن بسیار.

غرض کمی صحبت با والدین عزیز است که خود روزگاری دانش آموز بوده اند و کامل حال و روز فرزندشان را درک می کنند. پدر و مادر عزیز هرکس در پی رشد و شکوفایی جسم و روح و روان فرزند خویش است و گمان نمیکنم والدی یافت شود که در پی سعادت فرزندش نباشد. دو نوع نگاه در تربیت فرزند وجود دارد اولی نگاه یک مجسمه ساز است که با موادی که تهیه کرده است اثری خلق میکند که هرچه جنس به کار رفته و ظرافت در انجام کارش بهتر باشد محصولش مقبول تر است و دومی نگاه یک باغبان که زمینه و بستر را جهت رشد فراهم میکند، بذر ها را می کارد و این خود گیاه است که رشد میبابد. بهترین نوع تفکر در تربیت فرزندانمان نگاه یک باغبان است.

اگر دانش آموزان ما بتوانند از راه درست و صحیح نیاز های خود را ارضا نمایند، اگر ما به عنوان والد، تربیت فرزند را با وقت گذاری مناسب و با اولویت بالا در زندگی پیگیر باشیم، اگر حد و مرز های تربیتی را برای فرزندانمان درست و صحیح شرح دادیم و به آن صادقانه و با انصاف پایبند بودیم و اگر ضمن توجه به دنیای مطلوب ایشان باآنها ارتباط موثری برقرار میکردیم، آنگاه زمینه و بستر لازم جهت رشد و شکوفایی شخصیت و هویت آنها را طوری فراهم می کردیم که بذر وجودشان به زیبایی سر از خاک بیرون زند و پس از مدتی درخت وجوشان به بار نشیند.

#نادر_قنبری
#اشاره_روز
@counselingtebyan

https://www.aparat.com/v/U8czV
ورود خانم ها ممنوع

امروز قصد دارم کمی درباره یکی از موضوعات روز کشورم چند خطی بنویسم. نمی‌دانم به چه کسانی بر می‌خورد و گله‌مند می‌شوند و چه کسانی حال می‌کنند و کف می‌زنند. قصدم راضی کردن گروه و دسته خاصی نیست و تنها از منظر خود می‌نویسم. بحث ورود خانم‌ها به ورزشگاه‌ها امروز یکی از دغدغه‌های مسئولین کشور شده. از طرفی جو ناسالم حاکم بر ورزشگاه‌ها که خود عمری در زمان جوانی از نزدیک لمسش کرده‌ام و از طرفی حق مسلم بانوان عزیز کشور به جهت ورود به ورزشگاه‌ها و از طرفی فشارهای بین‌المللی و فیفا به فدراسیون فوتبال.

هدف از این نوشتار جستاری است در علل بوجود آمدن جو حاکم بر ورزشگاه‌ها و امید به رفع آن ( که شخصا امیدی ندارم) تا جریانات تلخی مانند "دختر آبی" و یا دستگیری دختران گریم شده بجای پسران برای همیشه رفع گردد. به عنوان شخصی که سال‌ها بازی‌های تیم محبوبم پرسپولیس و تیم ملی کشورم را از نزدیک تماشا کرده‌ام، اقرار می‌کنم هنوز جرات ندارم فرزندان نوجوانم را به ورزشگاه ببرم. از جو حاکم بر سکوها که انواع فحش و ناسزا در فضایی دود گرفته از انواع و اقسام دخانیات بگیرید تا پرتاب سنگ و انواع میوه مناسب هر فصل به بازیکن و مربی و حتی تماشاگر تیم مقابل تا درگیری فیزیکی و لفظی بازیکنانی که مثلا فوتبال بازی می‌کنند، همه و همه چنان روی سرت سنگینی می‌کنند که ترجیح می‌دهی از قاب تلویزیون نظاره‌گر این همه هنر باشید.

البته قصد جسارت به معدود تماشاگر و بازیکن محترم و متعصب ندارم که "العاقل یکفی بالاشاره". آیا مگر می‌شود با خواهش و تمنا از تماشاگر به وسیله بلند گوی ورزشگاه کار فرهنگی انجام داد که لطفا رعایت اخلاق نمایید چون مسئولین فیفا در ورزشگاه هستند؟ آیا مگر همین تماشاگر و بازیکن جزو افراد این جامعه نیستند؟ تنها فرقشان یا عدم کنترل عواطف و احساسات و هیجاناتشان است و یا اینکه ورزشگاه را محل مناسبی جهت تخلیه سطل‌های روانی خود انتخاب کرده‌اند. می‌گویید نه، آماری بگیرید از حالات رفتاری و روانی آنان فردای بازی تیم‌شان و خواهید دید نوعا آرامش بیشتری را تجربه می‌کنند. البته که این توجیه کار غیر اخلاقی در جامعه نیست ولی شاید رفتار حاکم بر استادیوم‌های ورزشی از طرف تماشاگر و بازیکن محصول فشارهای روانی موجود در جامعه باشد. که البته نقش فرهنگ و آموزش را نیز به آن اضافه کنید.

البته در این بین، بعضی‌ها نیز طرح‌های بی ربطی از خود صادر می‌کنند :"با ورود خانم‌ها به ورزشگاه‌ها تماشاگر رعایت می‌کند." که زهی خیال باطل. این همان تز مزخرفی است که به زوجین ناموفق در زندگی مشترک پیشنهاد می‌کند بچه‌دار شوید تا زندگی بهتری داشته باشید و آنها را بیچاره‌تر از قبل می‌کنند. تا مساله‌ای بطور ریشه ای و عمیق درست نشود، هر رفتاری فقط آب در هاون کوبیدن است و بس. تا زمینه‌های سلامت روانی در جامعه تامین نشود، تا برای رشد فرهنگ شخصی و آموزش عمومی در جامعه هزینه نکنیم همین آش است و همین کاسه. باید با فرهنگ "انشالله گربه است" برای همیشه خداحافظی کرده و کمی هم آینده نگر بوده و فکر نان و آب باشیم.

#نادر_قنبری
#اشاره_روز

👇👇
www.tebpsy.com
@counselingtebyan
«مردم عادت میکنند» یادتان باشد این جمله کلید اجرای همه برنامه ها، سیاست ها و تصمیمات ماست. از آنجا که عموم برنامه ها تصمیمات ما بی سابقه و غیر منتظره است در ابتدا عوامل و مجریان خودمان هم تعجب میکنند خیال میکنند که مردم زیر بار نمی‌روند یا اعتراض می‌کنند و شما در جواب چه می‌گویید؟ آفرین «مردم عادت میکنند.»
ولی زمانی این حرف به جان مجریان می‌نشیند که قبل از آن به جان باور خودتان نشسته باشد. به این فکر کنید که آیا خود شما در تمام سال های یک عمر به خفت، حقارت، اهانت عادت نکرده‌اید؟ هیچ وقت هیچ کس تکه نان بی تحقیری به شما داد؟ شما مخالفت و اعتراض می‌کردید یا تشکر؟ شما ممنون دارش می‌شدید یا مخالفش؟ با مردم هر کاری کنید به آن عادت می‌کنند و دستتان را هم می‌بوسند. باید مردم را به مرگ گرفت تا تب را بهترین سلامتی بدانند. به شما گفتم: مردم باید علوفه اسب و گاوشان را هم از دست ما بگیرند آن هم نه محترمانه و اول کار بعد از انجام تحقیر و اعمال فحش و فضیحت و آخر کار
#اشاره_روز
بخشی از کتاب📚دموکراسی یا دموقراضه
نوشتهسید مهدی شجاعی

🌐 tebpsy.com
💎 https://instagram.com/counselingtebyan
سردار قلبها

نمیدانم پس از نوشتن این چند سطر چقدر تایید یا تکذیب میشوم. آنهم در جامعه ای که قضاوت کردن دیگران، بدون منطق و استدلال نقل محافل است. مینویسم برای دل خود که تحریر، ریشه در حریت و آزادگی دارد و تو با نوشتن انگار که از تمام قیود آزادی.
روز جمعه سیزدهم دی ماه ۹۸ برایم از سنگین ترین روزهای عمرم بود. نمیدانم چرا این روز به اندازه چند هفته طول کشید تا تمام شود. خبر آسمانی شدن مردی آسمانی که مدتی به ودیعت زمینی اش کرده بودند. سرداری که یک دنیا، فارغ از هر گونه اعتقاد مذهبی، سیاسی و غیره تحسینش کرده و دوستش میدارند.
بی شک او محبوب ترین چهره در بین متولیان کشور است. کمی فکر و اندیشه میبایست تا آدمی درک کند چگونه مردی فرا سیاسی، فرا مذهبی و فرا اعتقادی میتواند اینچنین در قلب ها جا کند. در این زمانه ای که تا چشم کار میکند دورویی، تزویر، نفاق و ظلم در سراسر جهان حاکم است. او کاری کرد که حتی دشمنانش از او به عنوان یک دشمن قابل احترام یاد کردند. او یک عمر در پی ارزش های شخصی اش ایستاد و جنگید تا جانش را در راه آن فدا کرد. محبوبیت او با جمع آوری فالور در صفحه اینستاگرامش نبود. محبوبیت او بخاطر چهره سیاسی و نظامی اش نبود.محبوبیت او بازی های کودکانه آدمی روی کره خاکی نبود. محبوبیتش فقط در یک چیز خلاصه میشد و آن، عمل با اخلاص و بدون چشم داشت بود.
اگر من راننده، در گذرگاهی به کسی راه عبور دهم، بی شک انتظار سپاس از ایشان دارم آیا چطور یک نفر میتواند عزیز ترین دارایی خود را که همانا جانش باشد، در دستانش گرفته و تنها به فکر آبیاری درخت ارزش هایش باشد بدون آنکه انتظار پاداش و تحسین در سر بپروراند و این راز محبوبیت مردان خداست.
ما مردم عادت کرده ایم هنگامی که احساسمان، آنچه خالق هستی به عنوان ودیعت در وجودمان نهاده و انسان را از چهار پا متمایز میکند را بیان کنیم با واژه «جوگیری» مواجه شویم.
اگر کسی حیوان آزاری کند و در صفحات مجازی پخش گردد و دیگران علیه آن کامنت های فراوان نوشته و از حقوق حیوانات دفاع کنند، جوگیری نیست ولی تا صحبت از انسان ارزشمند میشود حمل بر جوگیری میگردد. حال با چه استدلال و منطقی الله اعلم.
سخن کوتاه کنم. طبق اصول روانشناسی نوین هرکس مسئول اعمال و رفتار خود است و تغییر در یک جامعه صورت نمیگیرد مگر تک تک افراد آن جامعه در هر لباس و منصب و کسب و کار ، تغییر را از خود شروع نمایند. ما دیگران را نمیتوانیم تغییر دهیم ولی این قدرت را داریم تا با تغییر خود و عمل خالصانه بدون چشمداشت، زمینه ساز تغییرات شگرف در جامعه و اطرافمان شویم.
در پایان با افتخار میگویم درود بر تو ای سردار قلب ها و درود بر تو ای مرد آسمانی #قاسم_سلیمانی عزیز

#اشاره_روز
#نادر_قنبری



🌐 tebpsy.com
❇️ این روزها گمان می‌بری زندگی جز رنج بردن نیست و به این می‌اندیشی پس چگونه می‌توان ادامه داد؟
زندگی گاهی متن غم انگیزی است. گاهی خودت روایتت را می‌نویسی وگاهی زمانه برایت نوشته‌است. اینکه روایت زندگیت را چگونه تغییر دهی، معنایی را می‌رساند که از جانت بر‌می‌آید.

❇️ معنا باعث می‌شود دردت را تاب بیاوری، گاهی تسلیم شوی به سدی که در برابرت قد علم کرده، به گردبادی که در روزگارت پیچیده، به ریسمانی که دور جانت تنیده... گاهی باعث می‌شود برخیزی و چنان بتازی میان صخره‌ها که جز غباری محو پشت سرت باقی نماند.
معنا گشاینده درهای بی‌نهایت به سمت ماست.

❇️ در روزگار رنج که آسیب‌های زمانه خردمان می‌کند، معنا متولد می‌شود.
معنای زندگی من و تو، همان کورسوی امیدی است که در غمبارترین لحظات، قلبت را روشن نگاه‌ خواهد داشت، چه معنایی فلسفی با اندوخته‌ای هزاران ساله باشد، چه آواز گنجشکی در لانه‌ی زیر شیروانی که سر شوق می‌آوردت؛ و چه کسی می‌داند کدام عظیم‌تر است؟!
این آخرین زنجیره از زنجیره های قدرت انسان است. اینکه شهامت این را داشته باشی که در رنج چیزی بیابی که معنایت ببخشد، در دنیایی که بی‌معنا به هیچ نمی‌ارزد.

❇️ دنیا چو حبابی است ولیکن چه حباب
نی بر سر آب بلکه بر روی سراب
وان نیز سرابی که ببینند به خواب
وان خواب چه خواب، خواب مستان خراب

#اشاره_روز
#شکوفه_شاه‌حیدری


🌐 tebpsy.com
💎 https://instagram.com/counselingtebyan
❇️ برای من کمتر پیش می‌آمد مراجعینی که در یک روز می‌بینم شکایت‌شان مثل هم باشد. این روزها اغلب مراجعینم غیر از آنکه شکایت و خواسته اولیه‌شان متفاوت است، از بی‌حوصلگی و بی برنامه شدن زندگی‌‌شان هم گله دارند. وقتی از آن‌ها می‌پرسم صبح که از خواب بیدار می‌شوند تا شب چه می‌کنند، این جمله ها را از آن‌ها می‌شنوم؛ چشمانم را که باز می‌کنم سریع سراغ گوشی‌ام می‌روم و مشغول خواندن پست‌ها و اخبار می‌شوم. اغلب نیم ساعت یا بیشتر با این اخبار درگیرم. بعد چون فرصت کافی ندارم و باید سریع از خانه بیرون بروم اغلب بدون اینکه صبحانه‌ای بخورم یا با افراد خانه صحبتی داشته باشم به سر کار می رورم....

❇️ این جملات همگی حکایت از نداشتن برنامه شخصی مشخص و گیر افتادن در تله روزمرگی دارد.
وقتی با مراجعین حرف از تغییر می‌زنیم غالبا فکر می‌کنند باید کاری بزرگ و خارق العاده انجام دهند تا تغییر ایجاد شود در صورتی که با یک تغییر کوچک در سبک زندگی می‌توان جور دیگر زیستن را تجربه کرد.
از آن‌ها می‌پرسیدم اگر صبح بیدار شوی و به سراغ گوشی نروی چه می‌کنی؟ یکی گفت فرصت دارم دوش بگیرم و صبحانه برای همه آماده کنم. دیگری گفت کمی شعر می‌خوانم. خانمی گفت فرصت می‌کنم پیاده به سر کار بروم. مرد جوانی گفت می‌توانم یک چک لیست از کارهایم تهیه کنم که کارها در شلوغی روز از یادم نرود و استرس عقب افتادن کارها را نگیرم....

❇️ این‌ها گوشه‌ای از پاسخ آن‌ها بود برای یک تغییر کوچک در زندگی
پیشنهاد خودشان این بود که گوشی را شب قبل از خواب بیرون اتاق بگذارند تا صبح هنوز چشم باز نکرده ذهن خود را پر از اخبارهای هزار رنگ دنیای پرهیاهو نکنند. و جالب اینجا بود که گزارش هفته بعد آن‌ها حاکی از حال بهترشان داشت. تنها با یک تغییر و جا به جایی کوچک.
تغییر امکان پذیر است به شرط آنکه با گام‌های کوچک و ساده آغاز شود. همچنین با انباشته نکردن ذهن خود با اطلاعات و اخبار صحیح و غلط اضافی به مغز فرصت می‌دهیم تا راهکارهای خلاقانه خود را به ما نشان دهد تا دچار خمودگی تله روزمرگی نشویم.

#اشاره_روز
#لیلاگیاهی

🌐 tebpsy.com
💎 https://instagram.com/counselingtebyan
مسئولیت در ازدواج

اگر در محیط کار و بیزینس و یا هر چیز دیگری که در آن احتیاج به نوشتن قرارداد هست دقت کنیم مشخص ترین عنصر آن قرارداد شرح وظایف طرفین نسبت به دیگری است. ارقام و اعداد قرارداد آمده‌اند تا شاید تضمینی بر کیفیت کار باشند. انسان مسئولیت پذیر در هر قرارداد و معامله ای تنها بر اجرای وظایف خود به بهترین وجه متمرکز است و بس و انسان مسئولیت گریز فقط بر دیگران.

ازدواج در همه جوامع یک قرارداد نسبتا سخت و مهم است که حقوق مدنی و اجتماعی بالایی دارد. شاید به همین دلیل در بعضی کشورهای دنیا ازدواج سپید یا سفید شکل میگیرد که در آن تقریبا همه شرایط حاکم بر ازدواج وجود دارد غیر از رسمی بودن آن. که البته متاسفانه و یا خوشبختانه ( تشخیص با خود خواننده) در جامعه ما گهگاهی نیز دیده می‌شود که با فرهنگ این مرز و بوم سنخیتی ندارد.

ازدواج خوب و موفق یک شبه ساخته نمی‌شود. در یک ازدواج موفق بی شک زن و مرد هزینه‌های زیادی پرداخت کرده‌اند و بالا و پایین‌هایی داشته‌اند که من و شما فقط ظاهر کار را می‌بینیم و آن را بر خوش شانسی حمل می‌کنیم ( که نویسنده کلا به کلمه شانس اعتقادی ندارد). زن و شوهر موفق بی شک روی مهارت های زندگی خود کار فراوان کرده‌اند و تجاربی اندوخته‌اند که امروزه دیگر با هیچ نسیمی به این طرف و آنطرف نخواهند رفت.

عشق لازمه یک ارتباط خوب است ولی ازدواج فقط عاشقی کردن نیست بلکه پذیرفتن یک قرارداد حقوقی و اجتماعی است با تمام مسئولیت های آن در نقش‌های مختلف. ازدواج کار سختی است بی علت نیست جوانان عزیز در بعضی موارد از زیر آن شانه خالی می‌کنند اما نگاه آنها بیشتر حول مساله مالی می‌چرخد که به نظر نویسنده مسئولیت پذیری و زیر بار تهعد اجتماعی رفتن آن وزن بسیار بسیار بیشتری دارد. خروج از امنیت فعلی برای ساختن یک زندگی جدید برای بسیاری آدم ها سخت و طاقت فرساست ولی به نظر می‌رسد اگر این خروج از امنیت شخصی با مسئولیت پذیری و تعهد در کنار داشتن معنا و هدف همراه باشد می‌تواند امنیت در فضایی جدید به شما عرضه نماید.

#نادر_قنبری
#اشاره_روز

🌐 tebpsy.com
💎 https://instagram.com/counselingtebyan