چیستا_دو
3.02K subscribers
347 photos
167 videos
3 files
448 links
داستانهای چیستایثربی_او یکزن _ خواب گل سرخ و..تنها کانال موثق قصه ها ی من که ؛شخصا زیر نظرخودم، چیستا، اداره میشود. ادرس کانال #رسمی من این است
@chista_yasrebi
Download Telegram
Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی (Chista Yasrebi)
💚❤️💚❤️💙💜💙




💚#بوی_خوش_زن





بابازی
بینظیر


💜#آل_پاچینو
در نقش یک نظامی نابینا

این سکانس ، جاودانه شد ، برای اینکه پاچینو ، در نقش یک افسر یازنشسته ی نابینا ، میخواست به دختری جوان ، تانگو را بیاموزد ، دختر گفت که کمی میترسد اشتباه کند و پاچینو میگوید :




در تانگو اشتباهی نیست. مثل زندگی نیست ، تانگو ، پر شکوه است ..اگر آدم در آن هم اشتباه کند ، چیزی از شکوهش کم نمیشود ؟ به آن اضافه میشود .




زندگی هم یکبار است ،پس باشکوه است
حتی اشتباهاتش ، بر شکوهش میافزاید. دختر اول مردد و کمی معذب است،

اما اعتماد به نفس ، شور و شکوه رقص افسر نابینا ، کم کم به او هم سرایت میکند و دیگر از اشتباه کردن نمیترسد ، خود را رها میکند و غرق زیبایی و آزادی رقص تانگو میشود ،


هم حسی ناخواگاهانه ، با مرد نابینا .

این ، یکی از زیباترین سکانسهای بازی پاچینوست که
#اسکار هم برایش ، به ارمغان آورد و #گلدن_گلوب و تمام جوایز مهم آن سال را... .



بارها در
#کلاسهای_بازیگری ، راجع به این سکانس صحبت شده است و درباره ی تلاش پاچینو در نشان دادن شعف ، زیبایی تانگو ، و بازی درست نابینایی همزمان با رقص دشوار ، همیشه این سکانس خاص ، مثال زده شده است...گویی
#درس_بازیگری است این چند لحظه ی فیلم !



بازیگر مقابلش میگفت:


واقعا در مقابل پاچینو از بازی کردن ، خجالت میکشیده و انگار واقعا، آل پاچینو به او حس رهایی را یاد داده است ! و لذت بردن از بازیگری ....
حتی اشتباه کردن در بازیگری !

خود پاچینو گفته است :عاشق سکانسهای سخت است و این ، یکی از سخت ترین و چالش برانگیزترین سکانسهای عمر بازیگری اش بوده است!



هر بار دیدنش ، مرا به شکوه چیزهای کوچکی که دوست دارم ، امیدوارتر میکند.


چیزهای خیلی کوچک ، مثل زیبایی یک بازی یا یک حرکت در
#تاتر ، خواندن یک شعر یا کتاب خوب ،
شنیدن صدای گرم یک دوست از راه دور... یا حضور پر محبت شما در کنارم...

#فیلم_سینمایی
#بوی_خوش_زن
#سکانس
#فیلم
#سینما
کارگردان
#مارتین_برست
محصول 1992

#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#منتقدان_سینما
#نقد_سینما
#نقد_فیلم

#chista_yasrebi
@chista_yasrebi

کانال رسمی
#چیستایثربی


#scent_of_a_woman
#al_pacin
#Alpacin
#pacino
Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی (Chista Yasrebi official)
#نداشتن یکی از سختترین#رمان های من است
نه به خاطر سوژه آن که به موضوع مرگ‌و معنای زندگی میپردازد، بلکه به خاطر سبک نگارش و ساختار ادبی آن.
نداشتن،دو راوی دارد.چیستاولیلی؛ هر دو نویسنده،با تفاوت سنی حدود پانزده سال هردو هوشمندو از جهاتی ،شبیه هم واز جهاتی ضد هم،اما بادو زندگی کاملا متفاوت!لیلی مجرد،چیستا مطلقه بایک فرزند.چیستاالگوی جوانی لیلی بوده،ولی اکنون چیستا حس میکند که لیلی دیگر قبولش ندارد!اما چرا نوشتن این رمان آنقدر برای من سخت است؟وهر بار بعد از نوشتن آن باید آرامبخش بخورم! شاید علتش اینست که وقتی من،#چیستا_یثربی هستم و نداشتن را مینویسم،بسیار راحتم.چون خودم هستم و یکی از ویژگیهای من راحتی در زندگینامه نویسی است. شما پستچی را خوانده اید، شیدا و صوفی را هم...و میدانید من اصلا از افشای رازهای زندگی خود؛ باکی ندارم!
حتی اگر به آنها پروبال دهم وبا تخیل ترکیب کنم،که مگر میشود در ادبیات چنین نکرد؟
به‌قول #پروست،نوددرصد ادبیات تخیل و ده درصد واقعیت است،ولی ما طوری جلوه میدهیم که همه فکرکنند،کلش واقعی است!حالا یک حقیقت را به شما اعتراف کنم:من وقتی راوی چیستا هستم، داستان‌نداشتن،خیلی تند پیش میرود،وقتی لیلی میشوم،تمام منتقدان زندگی ام میشوم و از دید تمام منتقدان چیستا باید بنویسم.لیلی مرا دوست دارد، الگوی جوانی اش بودم،زیباست وباهوش، اوهم مینویسدودر شرایطی بزرگ شده که من بزرگ نشدم و آن شرایط یک خانواده گرم و صمیمی بوده،آنهم روبروی سفارت ایتالیا!همانجا که فکر میکند ممکن است در یک جهان موازی سر از فلورانس درآورد!
من وقتی لیلی میشوم وبه عنوان راوی دوم، قصه را جلو میبرم،تمام صدای منتقدانم،از کودکی در گوشم صدا میکند.حتی کسانی مثل دخترم،مادرم و کسانیکه مرا دوست داشتند.دیشب جمله ای در متن بودکه چیستا ناخن نمیکارد،هایلایت نمیکند؛دوست پسر ندارد. خب من بارها هایلایت کردم،بارها،گیسم رابافت آفریقایی کردم،ناخن نه!دوست ندارم‌.درمورد دوست پسر یاهمسر، یک مسئله ی خصوصی است!ولی من دوست پسر را در روابط جنسی، معنی نمیکنم.بدیهی است که من تعهدی به عشقم دارم،که شما میدانید.البته اگر #پستچی را خوانده‌اید!
اماهمانطور که علی؛ یک زندگی خصوصی دارد، من هم دارم ودوستانی.دوست شدن به معنای این نیست که رفیقه آنها شوم!ولی در مقاطعی؛کمکهایی کردند.لیلی نمیداند،یامیداند،اما ناگهان،صدای تمام #منتقدان چیستا میشود.زن همسایه؛خانواده من،خواهر برادری که فراموششان کرده ام،مادری که هرگز از من راضی نمیشود‌،حتی دخترم!
راوی لیلی باشد؛نوشتن خیلی سخت میشود!
من برچسبها رادوست ندارم.
و قضاوت شدن را
#موسیقی
گروه
#دوئت


شعر: محسن نعیمی

تنظیم : کیوان حبیب زاده
خوانندگان: سمیراپسندیده، هلیا محمدی
ویولنسل : کیوان حبیب زاده
گیتار: نوید زمردی
صدابردار:علی چاووشی
میکس و مسترینگ: امید نیکبین
ضبط: استودیو بل
تدوین :محمد علی پور

https://www.instagram.com/p/CZo7CTfD_K2/?utm_medium=share_sheet