چیستا_دو
3.04K subscribers
347 photos
167 videos
3 files
448 links
داستانهای چیستایثربی_او یکزن _ خواب گل سرخ و..تنها کانال موثق قصه ها ی من که ؛شخصا زیر نظرخودم، چیستا، اداره میشود. ادرس کانال #رسمی من این است
@chista_yasrebi
Download Telegram
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍ ‍
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
نور صبح پنجره روی صورت حامد افتاده بود. به دوردست ها نگاه میکرد. چیزی در دلم تکان خورد.
آیا مجروح جنگی بود؛ تصادف کرده بود؛ بیماری مادرزادی داشت؟ چرا روی ویلچر؟...
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#خواب_گل_سرخ
#عاشقانه_ای_شاعرانه_و_کوتاه
بزودی
#چیستایثربی: نویسنده، فیلمنامه نویس، کارگردان تاتر، دکتر روانشناس.
نویسنده رمان #پستچی؛ #معلم_پیانو؛ #او_یکزن؛ من آناکارنینا نیستم؛ اسرار انجمن ارواح و ..... هشتاد اثر چاپ شده یا اجرا شده.
نویسنده چندین فیلمنامه از جمله #دعوت_ابراهیم_حاتمی_کیا و #فردا_دیر_است؛ #حسن_فتحی و ...

🔴برای خواندن ادامه این داستان دنباله دار میتوانید به کانال اصلی و پیج رسمی اینستاگرام #چیستایثربی مراجعه کنید.
⬇️⬇️⬇️⬇️
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ

⬇️⬇️⬇️⬇️
http://instagram.com/yasrebi_chista
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
نور صبح پنجره روی صورت حامد افتاده بود. به دوردست ها نگاه میکرد. چیزی در دلم تکان خورد.
آیا مجروح جنگی بود؛ تصادف کرده بود؛ بیماری مادرزادی داشت. چرا روی ویلچر؟...
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#اشک_گل_سرخ
#عاشقانه_ای_کوتاه
بزودی
نویسنده: #چیستایثربی
🔴برای خواندن ادامه این داستان دنباله دار میتوانید به کانال اصلی و پیج رسمی اینستاگرام #چیستا_یثربی مراجعه کنید.
⬇️⬇️⬇️⬇️
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ

⬇️⬇️⬇️⬇️
http://instagram.com/yasrebi_chista
Forwarded from آوا_رمان اثر چیستایثربی (Chista Yasrebi)
عزیزان از آنجا که پس از شروع داستان آوا /
داستانی
#سیاسی #اجتماعی و #عاشقانه ، به هیچ وقت لینک
#جدید به کسی داده نمیشود و از پذیرش عضو جدید ، در وسط داستان معذوریم ،


(علتش هم شیوه ی خاص روایت است که مخاطبان هم در آن سهیمند)


..چیزی شبیه هنر درمانی که در حیطه ی ادبیات ایران ، نمونه ی آن را ندیده اید ،


پس اگر واقعا قصد پیوستن به کانال #داستان_مخاطب_محور #آوا را دارید ،کمکهای خود را برای زلزله ی غرب ،هر چه سریعتر واریز فرمایید.


ما بنا را بر همت عالی گذاشتیم که هر کس هر چقدر دارد ،پرداخت کند و تحت هیچ فشاری قرار نگیرد... ولی متاسفانه تعداد افراد و وجوه در حد سه خانوار هم نشده... هنوز تا رفع مشکل تلگرام فرصت دارید که همیار کانال آوا شوید.
مبلغ=دلبخواهی
شماره حساب:
6274121179991500
ممنونم

چند خط اول داستان در پستهای اول کانال آوا و پیج دوم اینستاگرام من آمده است.
با سپاس از همدلی و همیاری تان در کمپین
#ادبیات_برای_زندگی



@chista_yasrebi_ava
Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی (Chista Yasrebi official)
#عشق_من
#تاتارستان
#گروه_موسیقی
#چنگیزخان از آلمان

بچه که بودم ،جام جهانی در
#روسیه بود و این آهنگ توسط گروه #چنگیزخان_آلمانی ساخته شد.... با پدرم ، بارها آن را میدیدیم... و بعدها نمایش
#چنگیزخان من در تاتر شهر و جشنواره بین المللی تاتر فجر با هفت بازیگر خوب ، خوش درخشید. . .
.امروز هم باز آهنگ مسکوی چنگیزخان را میبینم ، گرچه
#نوستالژی گاهی درد دارد ، ولی زیبایی هم دارد....
#خاطرات به هر حال تو را میکشند...پس بگذار زیبا بکشند!



"به مناسبت مراسم قرعه کشی جام جهانی در
#مسکو, آهنگ زیبای "مسکو" ، از گروه آلمانی چنگیز خان"

بیایید برای تمام افراد تیم ملی مان ،انرژی مثبت بفرستیم. یک انرژی قلبی و سرشار دوستانه ،مادرانه ،پدرانه ،
خواهرانه ،
#عاشقانه

که یک بازی زیبا و جوانمردانه را ، امشب به نمایش بگذارند.... چون آهنگ "چنگیزخان " را خیلی دوست دارم ،کامل آن را در #کانال_رسمی_چیستایثربی خواهم گذاشت. آدرس لینک ، در بیوی همین پیج است

هزار خاطره ، با این آهنگ دارم.بخصوص با علی....دوره ی ما ، این آهنگ مد بود و در فروشگاه کورش سابق ،مدام آن را پخش میکردند... #چیستایثربی

#چیستا_یثربی
#چیستا
#کازان
#تاتارستان
#آهنگ
#مسکو
#موزیک
#موزیک_ویدیو
#کلیپ
#گروه_آلمانی_چنگیزخان
رمان
#خواب_گل_سرخ

#chista_yasrebi
#artist
#worldcup_2018
#russia
#moscow

@chista_yasrebi.2پیج دلی تر من

https://www.instagram.com/p/BkPpMAoH3Pe/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=y2zbj4hlhhj9
Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی (Chista Yasrebi official)
فقط قسمت اول #استاد_اقاقیا را اینجا در کانال رسمی
آوردم.

که بدانید از #سینما_رکس و انقلاب شروع میشود و طبق جریان‌ سال ذهن. زمان راجلو عقب میبرد و خاطره چهل و خرده ای زندگی ما ایرانیان.،در همه جای جهان است که در خلال آن طنز تلخ زیادی میخوانید و میخندید...😂😁

.مثلا قسمت‌بعدی مربوط
به‌انتخابات‌است....
‌رمان بسیار
#عاشقانه ای است
و به استادم
دکتر
#قیصر_امین_پور تقدیم کرده ام

این‌قسمت اول اینجا استثناء اورده شد😉
دیگر باقی اش نماید
مگر در کانال خاص خودش


در تلگرام و واتساپ
کانال خصوصی دارد


هنوز کتاب نشده!

اگر بقیه اش را دوست دارید بخوانید

ادمین کانالش این است👇👇👇👇👇
تماس کتبی بگیرید
پیام دهید
سپاس
#چیستا
@ccch999

مرسی
#چیستا_یثربی
#چیستایثریی
#کانال_رسمی_چیستایثربی
Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی (Chista Yasrebi official)
در اتاقم نشسته ام و به دیوار روبرو خیره ام.
خط شعری از #نزار_قبانی ؛ شاعر #سوری؛ مدام در ذهنم طنین دارد.
مثل یک ترجیع بند#عاشقانه :

" پناهم باش
که از چیز مبهمی دلهره دارم "

تمام عشقهای جهان
و تمام اتفاقات مهم جهان از همین دلهره شروع میشود.

من نام آن را گذاشته ام :
#دلهره_مقدس

#دکتر_یالوم ؛ #روانکاو آمریکایی ؛ در کتاب #موضوع_مرگ_و_زندگی تعریف میکند که وقتی میخواسته اشیا و کلکسیون هنری اش را به فرزندانش ببخشد؛ دچار دلهره میشود.او در این باره میگوید:
بااینکه شروع کرده بودیم به تقسیم بسیاری از اینها میان فرزندانمان ؛ ولی زندگی، بدون بیشترشان غم انگیز است،زیرا هر کدام ؛ قصه ای از دوران مشخصی از زندگی مان را حکایت میکنند که اغلب رویدادی فراموش نشدنی است.

انگار #یالوم حرف دل مرا زده است.
حالا که تصمیم گرفته ام از شر خیلی چیزها خودم را خلاص کنم؛با دلهره شدیدی مواجه شده ام.
به کشف یک حقیقت رسیده ام که البته قبلا هم متوجه آن شده بودم :
اشیاء ؛ زمان وخاطرات را در خود نگه میدارند
همانطور که عکسها مرا به سالها پیش میبرند؛ اشیاء هم مرا،در زمان جاری میکنند‌؛ یک‌لنگه جوراب نوزادی دخترم، دوباره مرا عاشق میکند...

چند روز پیش در خانه تنها بودم.
به انبار رفتم بایک‌گونی در دستهای لرزانم،که برخی از آنها را دور بریزم.

قسم میخورم اتفاقی که افتاد، واقعی بود.
بین دو رگال لباس گیر کردم و وقتی خواستم خودم را آزاد کنم ؛از عقب، کله معلق، به داخل کمد دیواری؛ در پشت رگال دوم، پرتاب شدم.
ما کمد دیواریهای خانه را،بیست و پنج سال پیش
بستیم ؛چون مرطوب بود و میترسیدیم هم لباسها کپک بزنند،هم جانوری از آنجا، واردخانه شود.
من همیشه از کمد‌ دیواری،یک‌ترس نهفته دارم که به دوران کودکی ام برمیگردد.نمیخواهم بگویم.
بگذریم!
داشتم میگفتم،
در خانه تنهابودم،
داخل انبار.
صدایم به جایی نمیرسید.
از عقب با وضع مضحک و رقت باری داخل کمد دیواری افتاده بودم که درِ آن بر اثر کهنگی؛ باز شده بود.انبار یک لامپ کم سو داشت.
نمیتوانستم خودم را از داخل کمد بیرون بکشم،دستم را بالا بردم که به جایی گیر کند و بتوانم بیرون بیایم.
به یک لباس گیر کرد.که داخل کاور نایلونی بود. نمیدانستم چه لباسی است !دستم را به کاورش محکم گرفتم و به کمک آن از داخل کمد بیرون خزیدم.نور کم بود،فقط لباس را کندم و باخودم به وسط انبارکشیدم.
کت شلوار سبز پسته ای مردانه ای بود‌.
آن را خوب میشناختم،خودم‌ برایش خریده بودم‌که با آن برویم عکس عروسی بیندازیم!
آنروز هرگز نرسید؛او رفته...

ولی من‌ دوباره ۲۶ ساله شده بودم.

#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
https://www.instagram.com/p/CXVQsykKAjC/?utm_medium=share_sheet