@Chista_Yasrebi
#مدار_صفر_درجه
#سکانس_آخر_سریال
شکل دیگری از اجرای شعر انتهای فیلم
#روز_هشتم
به کارگردانی :
#ژاکو_فان_دورمل
1996
اما با تغییر خط آخر:
و خدا روز آخر ؛ #جورج را آفرید!
که در این سکانس زیبا ؛ استفاده از شعر انتهای فیلم روز هشتم و تغییر سطر آخر آن ؛ خوش نشسته است.
بیشک این سکانس سریال ؛ یکی از
#زیباترین سکانسهای هنر تصویر ایران است.
با بازیهای درخشان
#شهاب_حسینی
#ناتالی_متی
و هنر #کارگردانی_حسن_فتحی_گرامی
#کارگردان : #حسن_فتحی
و #نویسنده : #حسن_فتحی
#سال_پخش : 1386
#چیستایثربی
#سکانس
#دیالوگ_خوب
#شعر_سینمایی
#فیلم
#سریال
#بازیگران
برگرفته از پیج رسمی
#اینستاگرام_چیستا_یثربی
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBqMEFTqiwAyig
#مدار_صفر_درجه
#سکانس_آخر_سریال
شکل دیگری از اجرای شعر انتهای فیلم
#روز_هشتم
به کارگردانی :
#ژاکو_فان_دورمل
1996
اما با تغییر خط آخر:
و خدا روز آخر ؛ #جورج را آفرید!
که در این سکانس زیبا ؛ استفاده از شعر انتهای فیلم روز هشتم و تغییر سطر آخر آن ؛ خوش نشسته است.
بیشک این سکانس سریال ؛ یکی از
#زیباترین سکانسهای هنر تصویر ایران است.
با بازیهای درخشان
#شهاب_حسینی
#ناتالی_متی
و هنر #کارگردانی_حسن_فتحی_گرامی
#کارگردان : #حسن_فتحی
و #نویسنده : #حسن_فتحی
#سال_پخش : 1386
#چیستایثربی
#سکانس
#دیالوگ_خوب
#شعر_سینمایی
#فیلم
#سریال
#بازیگران
برگرفته از پیج رسمی
#اینستاگرام_چیستا_یثربی
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBqMEFTqiwAyig
#The_Eighth_Day
#Director : #Jaco_Van_Dormael
#Writer : #Jaco_Van_Dormael
#Music : #Pierre_Van_Dormael
#Release_date : 1996
#روز_هشتم
#کارگردان : #ژاکو_فان_دورمل
#نویسنده : #ژاکو_فان_دورمل
#موسیقی : #پیر_فان_دورمل
#سال_انتشار : 1996
شعر انتهای فیلم که مرگ #جورج ؛ پسرک مهربان مبتلا به #سندرم_داون را نشان می هد ؛ عالیست ودر مدار صفر درجه هم ؛ در سکانس آخر ؛ استفاده شده است.
و خداوند....روز آخر......
که در سریال مدار.....با اجرایی متفاوت کارگردانی و عرضه میشود .
و خداوند در روز آخر میبیند جهان ؛ چیزی کم دارد و #جورج را میافریند....
فیلمی بسیار زیبا و عاطفی برای همه ی مردم...
ما اول #انسانیم؛ سپس با تفاوتهایی....
به هم برچسبهای حقارتبار ؛ و افسرده کننده نزنیم......همه ی ما مخلوق یک خالقیم.....همه ی ما گرد یک نور میچرخیم.....به شعاعهای مختلف این نور احترام بگذاریم.....
#چیستایثربی
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBqMEFTqiwAyig
#Director : #Jaco_Van_Dormael
#Writer : #Jaco_Van_Dormael
#Music : #Pierre_Van_Dormael
#Release_date : 1996
#روز_هشتم
#کارگردان : #ژاکو_فان_دورمل
#نویسنده : #ژاکو_فان_دورمل
#موسیقی : #پیر_فان_دورمل
#سال_انتشار : 1996
شعر انتهای فیلم که مرگ #جورج ؛ پسرک مهربان مبتلا به #سندرم_داون را نشان می هد ؛ عالیست ودر مدار صفر درجه هم ؛ در سکانس آخر ؛ استفاده شده است.
و خداوند....روز آخر......
که در سریال مدار.....با اجرایی متفاوت کارگردانی و عرضه میشود .
و خداوند در روز آخر میبیند جهان ؛ چیزی کم دارد و #جورج را میافریند....
فیلمی بسیار زیبا و عاطفی برای همه ی مردم...
ما اول #انسانیم؛ سپس با تفاوتهایی....
به هم برچسبهای حقارتبار ؛ و افسرده کننده نزنیم......همه ی ما مخلوق یک خالقیم.....همه ی ما گرد یک نور میچرخیم.....به شعاعهای مختلف این نور احترام بگذاریم.....
#چیستایثربی
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBqMEFTqiwAyig
@chista_yasrebi
#جورج_مایکل
خواننده ی دوران جوانی ما ؛ دوران جنگ و عاشقی ؛ که ترانه ی "کریسمس گذشته " اش ؛ یادآور جوانی ما بود ؛ ساعاتی پس از نیمه ش ؛ در پنجاه و سه سالگی ؛ از این دنیا رفت...
#جورج_مایکل
خواننده ی دوران جوانی ما ؛ دوران جنگ و عاشقی ؛ که ترانه ی "کریسمس گذشته " اش ؛ یادآور جوانی ما بود ؛ ساعاتی پس از نیمه ش ؛ در پنجاه و سه سالگی ؛ از این دنیا رفت...
@chista_yasrebiجورج مایکل :ستاره ها هم آدمهای عادی هستند ؛ که میخواهند ضعفهای خودشان را توسط عشقی که از مردم میگیرند ؛ پنهان کنند !من هم استثناء نیستم
#جورج_مایکل
#مرگ در 53 سالگی در خانه اش
#خواننده
#جورج_مایکل
#مرگ در 53 سالگی در خانه اش
#خواننده
#کریسمس_گذشته
#جورج_مایکل
حدود بیست سال پیش ؛ چه خاطره ها که با این ترانه داشتیم ...
آخرین ترانه ای که جورج مایکل با گروهش ؛ وم خواند و سپس ؛ به طور انفرادی به فعالیتهایش ادامه داد.....
#George_Micheal
#wham
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ
#جورج_مایکل
حدود بیست سال پیش ؛ چه خاطره ها که با این ترانه داشتیم ...
آخرین ترانه ای که جورج مایکل با گروهش ؛ وم خواند و سپس ؛ به طور انفرادی به فعالیتهایش ادامه داد.....
#George_Micheal
#wham
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ
کریسمس قبل ؛ قلبم را به تو دادم ؛
اما تو روز بعد ؛ آن را به کناری انداختی....
امسال برای اینکه گریه نکنم ؛
قلبم را به فرد خاصی هدیه میدهم....
#جورج_مایکل
#خواننده
#ترانه_سرا
#آهنگساز
#انگلیسی
متولد 1963
دیشب ؛ از اتوبوس دنیا پیاده شد....
عید واقعی اش مبارک !
این کریسمس ؛ عید واقعی اوست !
#چیستایثربی
#نوجوانی
#جوانی
#خاطرات
#عشق
#پستچی
@chista_yasrebi
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ
اما تو روز بعد ؛ آن را به کناری انداختی....
امسال برای اینکه گریه نکنم ؛
قلبم را به فرد خاصی هدیه میدهم....
#جورج_مایکل
#خواننده
#ترانه_سرا
#آهنگساز
#انگلیسی
متولد 1963
دیشب ؛ از اتوبوس دنیا پیاده شد....
عید واقعی اش مبارک !
این کریسمس ؛ عید واقعی اوست !
#چیستایثربی
#نوجوانی
#جوانی
#خاطرات
#عشق
#پستچی
@chista_yasrebi
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ
@chista_yasrebi
گرچه آسان است تظاهر کنم ؛ ولی میدانم تو احمق نیستی !
نجوای بی پروا
#جورج_مایکل
#اینستاگرام
#چیستایثربی
گرچه آسان است تظاهر کنم ؛ ولی میدانم تو احمق نیستی !
نجوای بی پروا
#جورج_مایکل
#اینستاگرام
#چیستایثربی
مدت کوتاهی بعد
#جورج_اورول به دلیل بیماری مزمن ریوی اش ، در بیمارستان بستری شد. او در همان بیمارستان با سونیا برونل ازدواج کرد. هفت ماه پس از چاپ این کتاب، اورول در بیستم ژانویه ۱۹۵۰ درگذشت .
امان از ریه هایی که میکشد
#چیستایثربی
#کانال رسمی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
#جورج_اورول به دلیل بیماری مزمن ریوی اش ، در بیمارستان بستری شد. او در همان بیمارستان با سونیا برونل ازدواج کرد. هفت ماه پس از چاپ این کتاب، اورول در بیستم ژانویه ۱۹۵۰ درگذشت .
امان از ریه هایی که میکشد
#چیستایثربی
#کانال رسمی
#چیستایثربی
@chista_yasrebi
🍎🍎🍎🍎🍎
🍎🍎🍎
بوچ کسیدی و سادنس کید
.
#butch_cassidy_and_the_sundance_kid
. . . فیلمی به کارگردانی:
#جورج_روی_هیل
و نویسندگی #ویلیام_گولدمن ،
در گونهٔ #وسترن_مدرن...،
.
این فیلم ،محصول سال ۱۹۶۹ ایالات متحده آمریکا است. و برندهٔ چهار جایزهٔ اسکار شده است. بهترین فیلمبرداری، بهترین موسیقی فیلم، بهترین ترانه (برت بکراک و هل دیوید) و بهترین فیلمنامهٔ غیراقتباسی.
#بازیگران:
#پل_نیومن
#رابرت_ردفورد
داستان دو عاصی از قانون ، و تلاش آنها برای نجات ، و تغییر!
●شجاع ، کسی نیست که شنا گر ماهری باشد و در آب بپرد ، شجاع کسی است که شنا نداند و در آب ، شیرجه زند!
●محرم ، کسی نیست که پولدار باشد ، اما بی غم ودرد...
بی غم نان ، بی غم گرانی ، بی غم مریضی و مریضداری و بی غم شرمندگی در برابر فرزندان و آینده ی آنها...
بی غم مردمش....
●بلکه کسی است که در این دردها با تو شریک شود ، و سعی کند هر کار کوچکی که از دستش برمیآید ، انجام دهد تا حال جامعه اش ، بهتر شود.
●دست و دلباز ، کسی نیست که پشت سر هم ،
با ثروتی که شاید مال خودش هم نباشد ، افطاری دهد ، یا بیانیه های تو خالی صادر کند و بخواهد تو را
#نصیحت_کند ، بلکه کسی است که بتواند نانش را با تو قسمت کند ، دل آن داشته باشد که به خاطر گرسنگی تو و با تو گریه کند !
و دنبال راهی باشد که تو دیگر
#گریه_نکنی !
#فیلم_سینمایی #بوچ_کسیدی_و_ساندنس_کید
ید را ، به این دلیل دوست دارم که قهرمانان فیلم ، از هر چه ترسیدند ، با آن مواجه شدند !
یا
برای آنها زندگی چیزی نبود ، جز مواجه با ترس و خطر !
#شجاع کسی نیست که نترسد!
بلکه کسی است که از ترسیدن ، ابایی نداشته باشد !....
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#سکانس
#نقد_فیلم
#منتقدان_سینما
#سینمای_معترض
و یادی کنیم از دو دوبلور ماهر و خوبمان ،با احترام و آرزوی آرامش ،
#چنگیز جلیلوند در نقش #بوچ_کسیدی ، پل نیومن
#جلال_مقامی در نقش #ساندنس_کید ، رابرت ردفورد
#chista_yasrebi
#writer
#dramatist
#director
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
🍎🍎🍎
بوچ کسیدی و سادنس کید
.
#butch_cassidy_and_the_sundance_kid
. . . فیلمی به کارگردانی:
#جورج_روی_هیل
و نویسندگی #ویلیام_گولدمن ،
در گونهٔ #وسترن_مدرن...،
.
این فیلم ،محصول سال ۱۹۶۹ ایالات متحده آمریکا است. و برندهٔ چهار جایزهٔ اسکار شده است. بهترین فیلمبرداری، بهترین موسیقی فیلم، بهترین ترانه (برت بکراک و هل دیوید) و بهترین فیلمنامهٔ غیراقتباسی.
#بازیگران:
#پل_نیومن
#رابرت_ردفورد
داستان دو عاصی از قانون ، و تلاش آنها برای نجات ، و تغییر!
●شجاع ، کسی نیست که شنا گر ماهری باشد و در آب بپرد ، شجاع کسی است که شنا نداند و در آب ، شیرجه زند!
●محرم ، کسی نیست که پولدار باشد ، اما بی غم ودرد...
بی غم نان ، بی غم گرانی ، بی غم مریضی و مریضداری و بی غم شرمندگی در برابر فرزندان و آینده ی آنها...
بی غم مردمش....
●بلکه کسی است که در این دردها با تو شریک شود ، و سعی کند هر کار کوچکی که از دستش برمیآید ، انجام دهد تا حال جامعه اش ، بهتر شود.
●دست و دلباز ، کسی نیست که پشت سر هم ،
با ثروتی که شاید مال خودش هم نباشد ، افطاری دهد ، یا بیانیه های تو خالی صادر کند و بخواهد تو را
#نصیحت_کند ، بلکه کسی است که بتواند نانش را با تو قسمت کند ، دل آن داشته باشد که به خاطر گرسنگی تو و با تو گریه کند !
و دنبال راهی باشد که تو دیگر
#گریه_نکنی !
#فیلم_سینمایی #بوچ_کسیدی_و_ساندنس_کید
ید را ، به این دلیل دوست دارم که قهرمانان فیلم ، از هر چه ترسیدند ، با آن مواجه شدند !
یا
برای آنها زندگی چیزی نبود ، جز مواجه با ترس و خطر !
#شجاع کسی نیست که نترسد!
بلکه کسی است که از ترسیدن ، ابایی نداشته باشد !....
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#سکانس
#نقد_فیلم
#منتقدان_سینما
#سینمای_معترض
و یادی کنیم از دو دوبلور ماهر و خوبمان ،با احترام و آرزوی آرامش ،
#چنگیز جلیلوند در نقش #بوچ_کسیدی ، پل نیومن
#جلال_مقامی در نقش #ساندنس_کید ، رابرت ردفورد
#chista_yasrebi
#writer
#dramatist
#director
#چیستایثربی
کانال رسمی
@chista_yasrebi
دونالد
#ترامپ، رئیس جمهور
#آمریکا ، در توئیتر رسمیاش، پوستری با تصویر خودش را منتشر کرد و از آغاز #تحریم_ایران خبر داد ، تا تمامی تحریمهایی را که پس از
#برجام لغو شده بودند، مجددا بازگردند.
بر روی این پوستر ، عبارت :
«تحريم ها در راه هستند ، 5 نوامبر»
نوشته شده است.
این نوشتهی ترامپ ، شبیه به جملهی معروف #سریال پرطرفدار " #بازی_تاج_و_تخت " است ،
#Game_of_Thrones
و به همین دلیل ، سر و صدای زیادی در فضای مجازی راه انداخته است ،
در فصلهای جدید «بازی تاج و تخت" ، از شعار " زمستان در راه است " :
#winter_is_coming
استفاده شده است ، که مربوط به یکی از داستانهای اصلی این سریال ، یعنی جنگ میان مردگان و زندگان است.
مدیران کمپانی این سریال اعلام کردند که از این پیام آگاهی نداشتند و ترجیح میدهند تا از علامت تجاریشان برای مقاصد سیاسی استفاده نامناسب نشود!
این کمپانی و جرج آر آر مارتین ، (نویسنده این سریال) از #مخالفان_ترامپ هستند.
بازیگر نقش
#آریا_استارک ،
#میسی_ویلیامز " نوشت:
"هنوز نه ! "
بازیگر نقش
#سانسا ،
#سوفی_ترنر ، نوشت :
" نفرت " !
و نویسنده ی اصلی
#سریال ،
#جورج_آر_آر_مارتین نوشت :
" ترس ، نسبت به شمشیر ، سریع تر میدرد ، آقای ترامپ ! "
بازیگران هالیوود و سیاستمداران نیز ، به این جمله واکنش منفی نشان دادند ،
و بخصوص شبکه ی تهیه کننده سریال معتقد است :
استفاده از یک نام تجاری ، برای اهداف سیاسی غیر قابل بخشش است.
شعار : " زمستان در راه است "
در جهتاهداف ، متمدن شدن تدریجی بشر ، نوشته شده نه جنگ !
و نه دخالت در امور کشورهای دیگر !
این یک سوء استفاده ی زشت و غیر خلاقانه از سریالی است که مردم دوست دارند..
ما واکنش منفی خود را نشان میدهیم ، حتی اگر تعدادی از طرفداران خود را از دست بدهیم !
👇👇👇👇👇👇
و اما نظر من :
به نظرم ایرانی ها باید ، در این مورد هشیار باشند و نباید با پوسترهای مشابه ، جنبه ی کاریکاتوری ، به این اقدام نسنجیده ببخشند ،
و به جای تبلیغات مشابه و بهره گیری از نام یک سریال مطرح و پر طرفدار ، واکنشهای منطقی تری نشان دهند .
طبقه ی متوسط که عملا حذف شده و مافقط طبقه ی فقیر و فقیر تر داریم .
طبقه ی مرفه ،عزیز دردانه ها ، لاکچری نشینها و دو پاسپورته ها هم ،که هرگز از هیچ چیز ککشان نمیگزد !....
این وسط فقط میماند استرس و تنگدستی برای مردم زحمتکش عادی .....
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#Maisie_Williams
#Sophie_Turner
#George_Raymond_Richard_Martin
#Grrm
#chista_yasrebi
#writer
#novelist
#playwright
#chistayasrebi
#Iranian_artists
#Iranian_writers
#Iran
#America
#united_states
https://www.instagram.com/p/BpvQnGyAjlv/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1fnf2ysjqrxk4
#ترامپ، رئیس جمهور
#آمریکا ، در توئیتر رسمیاش، پوستری با تصویر خودش را منتشر کرد و از آغاز #تحریم_ایران خبر داد ، تا تمامی تحریمهایی را که پس از
#برجام لغو شده بودند، مجددا بازگردند.
بر روی این پوستر ، عبارت :
«تحريم ها در راه هستند ، 5 نوامبر»
نوشته شده است.
این نوشتهی ترامپ ، شبیه به جملهی معروف #سریال پرطرفدار " #بازی_تاج_و_تخت " است ،
#Game_of_Thrones
و به همین دلیل ، سر و صدای زیادی در فضای مجازی راه انداخته است ،
در فصلهای جدید «بازی تاج و تخت" ، از شعار " زمستان در راه است " :
#winter_is_coming
استفاده شده است ، که مربوط به یکی از داستانهای اصلی این سریال ، یعنی جنگ میان مردگان و زندگان است.
مدیران کمپانی این سریال اعلام کردند که از این پیام آگاهی نداشتند و ترجیح میدهند تا از علامت تجاریشان برای مقاصد سیاسی استفاده نامناسب نشود!
این کمپانی و جرج آر آر مارتین ، (نویسنده این سریال) از #مخالفان_ترامپ هستند.
بازیگر نقش
#آریا_استارک ،
#میسی_ویلیامز " نوشت:
"هنوز نه ! "
بازیگر نقش
#سانسا ،
#سوفی_ترنر ، نوشت :
" نفرت " !
و نویسنده ی اصلی
#سریال ،
#جورج_آر_آر_مارتین نوشت :
" ترس ، نسبت به شمشیر ، سریع تر میدرد ، آقای ترامپ ! "
بازیگران هالیوود و سیاستمداران نیز ، به این جمله واکنش منفی نشان دادند ،
و بخصوص شبکه ی تهیه کننده سریال معتقد است :
استفاده از یک نام تجاری ، برای اهداف سیاسی غیر قابل بخشش است.
شعار : " زمستان در راه است "
در جهتاهداف ، متمدن شدن تدریجی بشر ، نوشته شده نه جنگ !
و نه دخالت در امور کشورهای دیگر !
این یک سوء استفاده ی زشت و غیر خلاقانه از سریالی است که مردم دوست دارند..
ما واکنش منفی خود را نشان میدهیم ، حتی اگر تعدادی از طرفداران خود را از دست بدهیم !
👇👇👇👇👇👇
و اما نظر من :
به نظرم ایرانی ها باید ، در این مورد هشیار باشند و نباید با پوسترهای مشابه ، جنبه ی کاریکاتوری ، به این اقدام نسنجیده ببخشند ،
و به جای تبلیغات مشابه و بهره گیری از نام یک سریال مطرح و پر طرفدار ، واکنشهای منطقی تری نشان دهند .
طبقه ی متوسط که عملا حذف شده و مافقط طبقه ی فقیر و فقیر تر داریم .
طبقه ی مرفه ،عزیز دردانه ها ، لاکچری نشینها و دو پاسپورته ها هم ،که هرگز از هیچ چیز ککشان نمیگزد !....
این وسط فقط میماند استرس و تنگدستی برای مردم زحمتکش عادی .....
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#چیستا
#Maisie_Williams
#Sophie_Turner
#George_Raymond_Richard_Martin
#Grrm
#chista_yasrebi
#writer
#novelist
#playwright
#chistayasrebi
#Iranian_artists
#Iranian_writers
#Iran
#America
#united_states
https://www.instagram.com/p/BpvQnGyAjlv/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1fnf2ysjqrxk4
پرت کردن میان #گرگها :
این یکی از شیوه هایی بود که سازمان اطلاعاتی و امنیتی #شوروی (کا.گ.ب) برای از بین بردن روشنفکران ، نویسندگان و آزادیخواهان آن کشور اختراع کرد . در این شیوه هیچ نیازی به احضار و دستگیری و بازجویی و شکنجه و زندان و کشتن روشنفکران و اهل قلم نبود . بلکه به شکلی #غیر_مستقیم و نامریی ، در زندگی آنها رخنه می کردند و برایشان گرفتاری ها و مشکلات و سختی ها و بن بست ها و یاس ها و نا امیدی ها و بدبختی های شدید و پی در پی مالی و شخصی و شغلی و روحی و روانی و عاطفی و خانوادگی می ساختند و دشمنان شخصی و شاکی های خصوصی می تراشیدند .
در چنان شرایطی ، فرد مورد نظر بقدری در میان مشکلات و بیچارگی هایش محاصره میشد که دیگر کاری به کار #حکومت و شعر و سیاست و فرهنگ و ادبیات و هنر و هرآنچه در جامعه می گذشت نداشت و آنچنان زیر بار رنج ها و مصیبت های فردی و خانوادگی اش قرار میگرفت که نهایتا" یا دیوانه میشد ، یا #خودکشی میکرد ، یا فرار میکرد ، و یا افسرده و روانپریش میشد و گوشه نشین می گشت. بهرحال به یک طریقی له میشد و از بین میرفت.
در سازمان کا.گ.ب به این مشکلات و بدبختی های شخصی می گفتند گرگها . گرگها هایی که هر انسان شریف و روشنفکر و اهل قلمی را از دنیای گفتن و نوشتن و تفکر و اندیشه به جهنمی از #فقر و بیکاری و ناامیدی و فلاکت و تنهایی و #روانپریشی و راهروهای دادگاه های عمومی و طلبکارهای بی رحم و عشق های شکست خورده و شاکیان وقیح و رذل شخصی و تحقیرهای مدام می کشاندند و نهایتا" او را محاصرهء خود گرفته و تکه پاره می کردند ؛ شیوه "پرت کردن میان گرگها" بقدری کارایی داشت و با چنان دقت و سرعتی جواب میداد که سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی کشورها نیز آنرا بکار گرفتند و همچنان با علاقهء بسیار بکار می گیرند .
پرت کردن میان گرگها ، یعنی حذف کردن و سربه نیست کردن #روشنفکران و آزادیخواهان و دیگر نویسندگان و اذهان پرسشگر و وجدان های بیدار و مردان شریف #جامعه ، بی هیچ زحمت و هزینه و دردسری برای حکومتها ... .
#حقیقت | کابوسهای #جورج_اورول اینجا رنگ حقیقت میگرفت ...!؟
این یکی از شیوه هایی بود که سازمان اطلاعاتی و امنیتی #شوروی (کا.گ.ب) برای از بین بردن روشنفکران ، نویسندگان و آزادیخواهان آن کشور اختراع کرد . در این شیوه هیچ نیازی به احضار و دستگیری و بازجویی و شکنجه و زندان و کشتن روشنفکران و اهل قلم نبود . بلکه به شکلی #غیر_مستقیم و نامریی ، در زندگی آنها رخنه می کردند و برایشان گرفتاری ها و مشکلات و سختی ها و بن بست ها و یاس ها و نا امیدی ها و بدبختی های شدید و پی در پی مالی و شخصی و شغلی و روحی و روانی و عاطفی و خانوادگی می ساختند و دشمنان شخصی و شاکی های خصوصی می تراشیدند .
در چنان شرایطی ، فرد مورد نظر بقدری در میان مشکلات و بیچارگی هایش محاصره میشد که دیگر کاری به کار #حکومت و شعر و سیاست و فرهنگ و ادبیات و هنر و هرآنچه در جامعه می گذشت نداشت و آنچنان زیر بار رنج ها و مصیبت های فردی و خانوادگی اش قرار میگرفت که نهایتا" یا دیوانه میشد ، یا #خودکشی میکرد ، یا فرار میکرد ، و یا افسرده و روانپریش میشد و گوشه نشین می گشت. بهرحال به یک طریقی له میشد و از بین میرفت.
در سازمان کا.گ.ب به این مشکلات و بدبختی های شخصی می گفتند گرگها . گرگها هایی که هر انسان شریف و روشنفکر و اهل قلمی را از دنیای گفتن و نوشتن و تفکر و اندیشه به جهنمی از #فقر و بیکاری و ناامیدی و فلاکت و تنهایی و #روانپریشی و راهروهای دادگاه های عمومی و طلبکارهای بی رحم و عشق های شکست خورده و شاکیان وقیح و رذل شخصی و تحقیرهای مدام می کشاندند و نهایتا" او را محاصرهء خود گرفته و تکه پاره می کردند ؛ شیوه "پرت کردن میان گرگها" بقدری کارایی داشت و با چنان دقت و سرعتی جواب میداد که سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی کشورها نیز آنرا بکار گرفتند و همچنان با علاقهء بسیار بکار می گیرند .
پرت کردن میان گرگها ، یعنی حذف کردن و سربه نیست کردن #روشنفکران و آزادیخواهان و دیگر نویسندگان و اذهان پرسشگر و وجدان های بیدار و مردان شریف #جامعه ، بی هیچ زحمت و هزینه و دردسری برای حکومتها ... .
#حقیقت | کابوسهای #جورج_اورول اینجا رنگ حقیقت میگرفت ...!؟
Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی (Chista Yasrebi)
پرت کردن میان #گرگها :
این یکی از شیوه هایی بود که سازمان اطلاعاتی و امنیتی #شوروی (کا.گ.ب) برای از بین بردن روشنفکران ، نویسندگان و آزادیخواهان آن کشور اختراع کرد . در این شیوه هیچ نیازی به احضار و دستگیری و بازجویی و شکنجه و زندان و کشتن روشنفکران و اهل قلم نبود . بلکه به شکلی #غیر_مستقیم و نامریی ، در زندگی آنها رخنه می کردند و برایشان گرفتاری ها و مشکلات و سختی ها و بن بست ها و یاس ها و نا امیدی ها و بدبختی های شدید و پی در پی مالی و شخصی و شغلی و روحی و روانی و عاطفی و خانوادگی می ساختند و دشمنان شخصی و شاکی های خصوصی می تراشیدند .
در چنان شرایطی ، فرد مورد نظر بقدری در میان مشکلات و بیچارگی هایش محاصره میشد که دیگر کاری به کار #حکومت و شعر و سیاست و فرهنگ و ادبیات و هنر و هرآنچه در جامعه می گذشت نداشت و آنچنان زیر بار رنج ها و مصیبت های فردی و خانوادگی اش قرار میگرفت که نهایتا" یا دیوانه میشد ، یا #خودکشی میکرد ، یا فرار میکرد ، و یا افسرده و روانپریش میشد و گوشه نشین می گشت. بهرحال به یک طریقی له میشد و از بین میرفت.
در سازمان کا.گ.ب به این مشکلات و بدبختی های شخصی می گفتند گرگها . گرگها هایی که هر انسان شریف و روشنفکر و اهل قلمی را از دنیای گفتن و نوشتن و تفکر و اندیشه به جهنمی از #فقر و بیکاری و ناامیدی و فلاکت و تنهایی و #روانپریشی و راهروهای دادگاه های عمومی و طلبکارهای بی رحم و عشق های شکست خورده و شاکیان وقیح و رذل شخصی و تحقیرهای مدام می کشاندند و نهایتا" او را محاصرهء خود گرفته و تکه پاره می کردند ؛ شیوه "پرت کردن میان گرگها" بقدری کارایی داشت و با چنان دقت و سرعتی جواب میداد که سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی کشورها نیز آنرا بکار گرفتند و همچنان با علاقهء بسیار بکار می گیرند .
پرت کردن میان گرگها ، یعنی حذف کردن و سربه نیست کردن #روشنفکران و آزادیخواهان و دیگر نویسندگان و اذهان پرسشگر و وجدان های بیدار و مردان شریف #جامعه ، بی هیچ زحمت و هزینه و دردسری برای حکومتها ... .
#حقیقت | کابوسهای #جورج_اورول اینجا رنگ حقیقت میگرفت ...!؟
این یکی از شیوه هایی بود که سازمان اطلاعاتی و امنیتی #شوروی (کا.گ.ب) برای از بین بردن روشنفکران ، نویسندگان و آزادیخواهان آن کشور اختراع کرد . در این شیوه هیچ نیازی به احضار و دستگیری و بازجویی و شکنجه و زندان و کشتن روشنفکران و اهل قلم نبود . بلکه به شکلی #غیر_مستقیم و نامریی ، در زندگی آنها رخنه می کردند و برایشان گرفتاری ها و مشکلات و سختی ها و بن بست ها و یاس ها و نا امیدی ها و بدبختی های شدید و پی در پی مالی و شخصی و شغلی و روحی و روانی و عاطفی و خانوادگی می ساختند و دشمنان شخصی و شاکی های خصوصی می تراشیدند .
در چنان شرایطی ، فرد مورد نظر بقدری در میان مشکلات و بیچارگی هایش محاصره میشد که دیگر کاری به کار #حکومت و شعر و سیاست و فرهنگ و ادبیات و هنر و هرآنچه در جامعه می گذشت نداشت و آنچنان زیر بار رنج ها و مصیبت های فردی و خانوادگی اش قرار میگرفت که نهایتا" یا دیوانه میشد ، یا #خودکشی میکرد ، یا فرار میکرد ، و یا افسرده و روانپریش میشد و گوشه نشین می گشت. بهرحال به یک طریقی له میشد و از بین میرفت.
در سازمان کا.گ.ب به این مشکلات و بدبختی های شخصی می گفتند گرگها . گرگها هایی که هر انسان شریف و روشنفکر و اهل قلمی را از دنیای گفتن و نوشتن و تفکر و اندیشه به جهنمی از #فقر و بیکاری و ناامیدی و فلاکت و تنهایی و #روانپریشی و راهروهای دادگاه های عمومی و طلبکارهای بی رحم و عشق های شکست خورده و شاکیان وقیح و رذل شخصی و تحقیرهای مدام می کشاندند و نهایتا" او را محاصرهء خود گرفته و تکه پاره می کردند ؛ شیوه "پرت کردن میان گرگها" بقدری کارایی داشت و با چنان دقت و سرعتی جواب میداد که سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی کشورها نیز آنرا بکار گرفتند و همچنان با علاقهء بسیار بکار می گیرند .
پرت کردن میان گرگها ، یعنی حذف کردن و سربه نیست کردن #روشنفکران و آزادیخواهان و دیگر نویسندگان و اذهان پرسشگر و وجدان های بیدار و مردان شریف #جامعه ، بی هیچ زحمت و هزینه و دردسری برای حکومتها ... .
#حقیقت | کابوسهای #جورج_اورول اینجا رنگ حقیقت میگرفت ...!؟
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Careless whisper
نجوای بی پروا
#جورج_مایکل
#داستان
#استاد_اقاقیا
#نویسنده
#چیستا_یثربی
#چیستایثریی
ادمین کانال قصه
@ccch999
@cccch999
نجوای بی پروا
#جورج_مایکل
#داستان
#استاد_اقاقیا
#نویسنده
#چیستا_یثربی
#چیستایثریی
ادمین کانال قصه
@ccch999
@cccch999
پرت کردن میان #گرگها :
این یکی از شیوه هایی بود که سازمان اطلاعاتی و امنیتی #شوروی (کا.گ.ب) برای از بین بردن روشنفکران ، نویسندگان و آزادیخواهان آن کشور اختراع کرد . در این شیوه هیچ نیازی به احضار و دستگیری و بازجویی و شکنجه و زندان و کشتن روشنفکران و اهل قلم نبود . بلکه به شکلی #غیر_مستقیم و نامریی ، در زندگی آنها رخنه می کردند و برایشان گرفتاری ها و مشکلات و سختی ها و بن بست ها و یاس ها و نا امیدی ها و بدبختی های شدید و پی در پی مالی و شخصی و شغلی و روحی و روانی و عاطفی و خانوادگی می ساختند و دشمنان شخصی و شاکی های خصوصی می تراشیدند .
در چنان شرایطی ، فرد مورد نظر بقدری در میان مشکلات و بیچارگی هایش محاصره میشد که دیگر کاری به کار #حکومت و شعر و سیاست و فرهنگ و ادبیات و هنر و هرآنچه در جامعه می گذشت نداشت و آنچنان زیر بار رنج ها و مصیبت های فردی و خانوادگی اش قرار میگرفت که نهایتا" یا دیوانه میشد ، یا #خودکشی میکرد ، یا فرار میکرد ، و یا افسرده و روانپریش میشد و گوشه نشین می گشت. بهرحال به یک طریقی له میشد و از بین میرفت.
در سازمان کا.گ.ب به این مشکلات و بدبختی های شخصی می گفتند گرگها . گرگها هایی که هر انسان شریف و روشنفکر و اهل قلمی را از دنیای گفتن و نوشتن و تفکر و اندیشه به جهنمی از #فقر و بیکاری و ناامیدی و فلاکت و تنهایی و #روانپریشی و راهروهای دادگاه های عمومی و طلبکارهای بی رحم و عشق های شکست خورده و شاکیان وقیح و رذل شخصی و تحقیرهای مدام می کشاندند و نهایتا" او را محاصرهء خود گرفته و تکه پاره می کردند ؛ شیوه "پرت کردن میان گرگها" بقدری کارایی داشت و با چنان دقت و سرعتی جواب میداد که سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی کشورها نیز آنرا بکار گرفتند و همچنان با علاقهء بسیار بکار می گیرند .
پرت کردن میان گرگها ، یعنی حذف کردن و سربه نیست کردن #روشنفکران و آزادیخواهان و دیگر نویسندگان و اذهان پرسشگر و وجدان های بیدار و مردان شریف #جامعه ، بی هیچ زحمت و هزینه و دردسری برای حکومتها ... .
#حقیقت | کابوسهای #جورج_اورول اینجا رنگ حقیقت میگرفت ...!؟
این یکی از شیوه هایی بود که سازمان اطلاعاتی و امنیتی #شوروی (کا.گ.ب) برای از بین بردن روشنفکران ، نویسندگان و آزادیخواهان آن کشور اختراع کرد . در این شیوه هیچ نیازی به احضار و دستگیری و بازجویی و شکنجه و زندان و کشتن روشنفکران و اهل قلم نبود . بلکه به شکلی #غیر_مستقیم و نامریی ، در زندگی آنها رخنه می کردند و برایشان گرفتاری ها و مشکلات و سختی ها و بن بست ها و یاس ها و نا امیدی ها و بدبختی های شدید و پی در پی مالی و شخصی و شغلی و روحی و روانی و عاطفی و خانوادگی می ساختند و دشمنان شخصی و شاکی های خصوصی می تراشیدند .
در چنان شرایطی ، فرد مورد نظر بقدری در میان مشکلات و بیچارگی هایش محاصره میشد که دیگر کاری به کار #حکومت و شعر و سیاست و فرهنگ و ادبیات و هنر و هرآنچه در جامعه می گذشت نداشت و آنچنان زیر بار رنج ها و مصیبت های فردی و خانوادگی اش قرار میگرفت که نهایتا" یا دیوانه میشد ، یا #خودکشی میکرد ، یا فرار میکرد ، و یا افسرده و روانپریش میشد و گوشه نشین می گشت. بهرحال به یک طریقی له میشد و از بین میرفت.
در سازمان کا.گ.ب به این مشکلات و بدبختی های شخصی می گفتند گرگها . گرگها هایی که هر انسان شریف و روشنفکر و اهل قلمی را از دنیای گفتن و نوشتن و تفکر و اندیشه به جهنمی از #فقر و بیکاری و ناامیدی و فلاکت و تنهایی و #روانپریشی و راهروهای دادگاه های عمومی و طلبکارهای بی رحم و عشق های شکست خورده و شاکیان وقیح و رذل شخصی و تحقیرهای مدام می کشاندند و نهایتا" او را محاصرهء خود گرفته و تکه پاره می کردند ؛ شیوه "پرت کردن میان گرگها" بقدری کارایی داشت و با چنان دقت و سرعتی جواب میداد که سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی کشورها نیز آنرا بکار گرفتند و همچنان با علاقهء بسیار بکار می گیرند .
پرت کردن میان گرگها ، یعنی حذف کردن و سربه نیست کردن #روشنفکران و آزادیخواهان و دیگر نویسندگان و اذهان پرسشگر و وجدان های بیدار و مردان شریف #جامعه ، بی هیچ زحمت و هزینه و دردسری برای حکومتها ... .
#حقیقت | کابوسهای #جورج_اورول اینجا رنگ حقیقت میگرفت ...!؟