Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی
چیستا_وان:
چند کلمه درباره
#ماوقع این روزها با صمیمی ترها
دوستان من میدانید که زندگی همیشه به یک منوال نیست..مثلا من ؛ پارسال این موقع ؛ خیلی شاد بودم...الان نیستم!...
شاکی نیستم.اما شاد نیستم !
....پارسال این موقع ؛ انتشار #پستچی ؛ در اینستاگرام را شروع کردم و هرگز تصورش را هم نمیکردم دوستان و دشمنان به این زیادی پیدا کنم! ..
افرادی که بگویند پستچی زندگی واقعی خودش نیست؟! حتی اقوام!....از چه میترسند؟.....آنها که چیزی نمیدانند؛ آنها کی با من بوده اند؟.....هر چه میخواهند بگویند...کاش زندگی واقعی خودم نبود براستی! من این زندگی را هروله کرده ام...و به دخترم دیروز گفتم :مجبورم تا پایانش بایستم.
و الان صمیمی ترین دوستان محل کارم ؛ در تاتر یا شورای نویسندگان و سینما ؛ انگار مرا مقصر میدانند که چرا اول؛ جریان حاجعلی را به آنها نگفته ام!...
خب این قرار بود یک راز زندگی خصوصی من باشد ! و اگر لجبازی یک شب خاص من و خورده شدن حق ما ؛ در یک مسابقه نبود ؛ شاید هرگز ماجرا را نمینوشتم و انهمه واکنش مثبت دوستان و فالورها.
با گفتنش ؛ چیزی به دست نیاوردم....شاید شما از خواندنش لذت بردید ؛ یا ببرید...
ممنونم...اما افراد خانواده رفتار نامناسبی دور از شان و سنشان ؛ نشان دادند ! و حتی سعی کردند روی دخترم که معمولا عاقلتر از این حرفهاست ؛ تاثیر بگذارند! پیج و کانال و توهین بود که بسویم سرازیر میشد و میشود...
.اما چه باک! من شما را دوست دارم و پستچی را حقیقتا زیسته ام و چه اشتباهات دردناکی در آن ؛ مرتکب شده ام.....
من پستچی را نوشتم که هم درددل ؛ و خاطره ای گفته باشم و هم بگویم :
برای شکست ؛ همیشه #زود است...
امروز اقایی بعد از مطب دکتر ؛مرا شناخت؛ به دوستش گفت : این #چیستایثربی است؟
دوستش گفت :نه!شبیهشه.به خصوص عینکش! .ولی اونکه انقدر داغون نیست!
راستش داغان بودم؛تب داشتم.گریه کرده بودم ؛ دلم پر بود.قرار نیست همیشه بگو و بخند باشیم.
نویسنده هم انسان است؛بازنمیخواهم درباره ی مشکلات خانه حرف بزنم!
اما من هم مادر یک جوان و دختر یک بانو هستم که هر کدام انتظاراتی از من دارند و برآورده نمیشود و دوستانم که جملگی رفتند.
از صبح که بلند میشوم ؛میدوم و آخر هم به کارهای ضروری ترم نمیرسم و از این جهت از ناشر گرفته تا افراد خانواده ؛ همه؛ از من شاکی اند !ازچه؟نمیدانم!
نه به خاطر نوشتن قصه.برای اینکه دنیای مجازی را دروغ و ناندانی عده ای تازه به دوران رسیده میدانند! و میگویند جای تو نیست!تو نویسنده ای! نه مدل لباس یا بازیگر یا فلان خانم که به ترکیه پناهنده شده ! تو دنیایت از آنها جداست!در حالیکه اقوام خودشان همه اینستا دارند!
از طرفی میان فالورهایم؛ دوستان بسیار خوبی پیدا کرده ام که میدانم هیچ کجای جهان؛دیگر نمیتوانم شبیه آنها را پیدا کنم ! مرد و زن...و از طرفی همکارانم ؛ مدام متلک میپرانند که خودتان دلیلش را حدس میزنید!
پریروز جشنی بود و من یکی از صاحبان جشن؛یادشان رفت به من بگویند!
:وقتی شاکی شدم؛ گفتند:مگر در این دنیا زندگی نمیکنید؟! کارت دعوت و تلفن لازم نبود!در صورتی که به بقیه؛تلفنی هم که شده ؛ خبر داده بودند!خب می آمدیددیگر !عجبا!باید میگفتم.جشن مهم نیست!اصلا نمیامدم.کار داشتم.... اما
قدردان باشید آقا!
#حرمت نگه دارید
گفت:مگر اینکه ملکه ی تخت روان باشید و فالورهایتان باید شما را بیاورند!
این را کسی به من گفت ؛ که سالها پیش که جوانکی تازه وارد به نقد تاتر و سینما بود؛ بارها سفارشش را به این و آن کرده بودم،و چقدر از او دفاع کرده بودم!
من نسبت به ستاره ها ؛ فالورهای زیادی ندارم..کانالم هم که چه بگویم!هر چقدر مطالب جالب؛ با کمک چند دوستم و تلاش خودم ؛ از اینور و آنور برایتان پیدا میکنم که جای دیگری نیست؛ میبینم ؛ رفته اید! نیستید! و جذب کانالهای جوک؛یا تبلیغ ؛ و بده بستان لینک شده اید...180 کا درزمان پستچی کجا ؟و حالا کجا؟!کجا رفتند آن دوستان؟!
در صورتی که به جد میگویم:کیفیت کانال من؛به مراتب #بهتر و متنوع تر از قبل شده؛ و من خیلی حرفهای اصلی یا خبرهای لحظه ای و گزارش مراسم و زندگی ام را در کانالم میگذارم....
باید هم بگذارم...
#کانال_من است نه ملا نصر الدین !
باید از خودم و مراسمم و دوستانم ،عکس بگذارم؛باید شما را از اتفاقات دور و برم خبر کنم!
حالا به اینجا رسیدیم!
#او_یکزن؛ چهار قسمت دیگر تمام میشود و اگر دارم طولش میدهم؛ چون میخواهم حالم خوب باشد و دوقسمت دو قسمت بگذارم تا در دو شب تمام شود ؛و یکی از بازیگرهای من هم به ایران برگشته باشد!
میدانید دردم از چیست؟!
رنج میکشی و کسی دردت را نمیفهمد....فکر میکنند دنبال فالوری!من فالور مرده که نمیخواهم!و شما زندگان به بیمارستان هم که بروم با منید! میدانم! زنده اید و با وفا!
معلوم است که همه ی وقایع #او_یکزن واقعی نیست! ولی میکس سخت و خلاقانه ای که ⬇
چند کلمه درباره
#ماوقع این روزها با صمیمی ترها
دوستان من میدانید که زندگی همیشه به یک منوال نیست..مثلا من ؛ پارسال این موقع ؛ خیلی شاد بودم...الان نیستم!...
شاکی نیستم.اما شاد نیستم !
....پارسال این موقع ؛ انتشار #پستچی ؛ در اینستاگرام را شروع کردم و هرگز تصورش را هم نمیکردم دوستان و دشمنان به این زیادی پیدا کنم! ..
افرادی که بگویند پستچی زندگی واقعی خودش نیست؟! حتی اقوام!....از چه میترسند؟.....آنها که چیزی نمیدانند؛ آنها کی با من بوده اند؟.....هر چه میخواهند بگویند...کاش زندگی واقعی خودم نبود براستی! من این زندگی را هروله کرده ام...و به دخترم دیروز گفتم :مجبورم تا پایانش بایستم.
و الان صمیمی ترین دوستان محل کارم ؛ در تاتر یا شورای نویسندگان و سینما ؛ انگار مرا مقصر میدانند که چرا اول؛ جریان حاجعلی را به آنها نگفته ام!...
خب این قرار بود یک راز زندگی خصوصی من باشد ! و اگر لجبازی یک شب خاص من و خورده شدن حق ما ؛ در یک مسابقه نبود ؛ شاید هرگز ماجرا را نمینوشتم و انهمه واکنش مثبت دوستان و فالورها.
با گفتنش ؛ چیزی به دست نیاوردم....شاید شما از خواندنش لذت بردید ؛ یا ببرید...
ممنونم...اما افراد خانواده رفتار نامناسبی دور از شان و سنشان ؛ نشان دادند ! و حتی سعی کردند روی دخترم که معمولا عاقلتر از این حرفهاست ؛ تاثیر بگذارند! پیج و کانال و توهین بود که بسویم سرازیر میشد و میشود...
.اما چه باک! من شما را دوست دارم و پستچی را حقیقتا زیسته ام و چه اشتباهات دردناکی در آن ؛ مرتکب شده ام.....
من پستچی را نوشتم که هم درددل ؛ و خاطره ای گفته باشم و هم بگویم :
برای شکست ؛ همیشه #زود است...
امروز اقایی بعد از مطب دکتر ؛مرا شناخت؛ به دوستش گفت : این #چیستایثربی است؟
دوستش گفت :نه!شبیهشه.به خصوص عینکش! .ولی اونکه انقدر داغون نیست!
راستش داغان بودم؛تب داشتم.گریه کرده بودم ؛ دلم پر بود.قرار نیست همیشه بگو و بخند باشیم.
نویسنده هم انسان است؛بازنمیخواهم درباره ی مشکلات خانه حرف بزنم!
اما من هم مادر یک جوان و دختر یک بانو هستم که هر کدام انتظاراتی از من دارند و برآورده نمیشود و دوستانم که جملگی رفتند.
از صبح که بلند میشوم ؛میدوم و آخر هم به کارهای ضروری ترم نمیرسم و از این جهت از ناشر گرفته تا افراد خانواده ؛ همه؛ از من شاکی اند !ازچه؟نمیدانم!
نه به خاطر نوشتن قصه.برای اینکه دنیای مجازی را دروغ و ناندانی عده ای تازه به دوران رسیده میدانند! و میگویند جای تو نیست!تو نویسنده ای! نه مدل لباس یا بازیگر یا فلان خانم که به ترکیه پناهنده شده ! تو دنیایت از آنها جداست!در حالیکه اقوام خودشان همه اینستا دارند!
از طرفی میان فالورهایم؛ دوستان بسیار خوبی پیدا کرده ام که میدانم هیچ کجای جهان؛دیگر نمیتوانم شبیه آنها را پیدا کنم ! مرد و زن...و از طرفی همکارانم ؛ مدام متلک میپرانند که خودتان دلیلش را حدس میزنید!
پریروز جشنی بود و من یکی از صاحبان جشن؛یادشان رفت به من بگویند!
:وقتی شاکی شدم؛ گفتند:مگر در این دنیا زندگی نمیکنید؟! کارت دعوت و تلفن لازم نبود!در صورتی که به بقیه؛تلفنی هم که شده ؛ خبر داده بودند!خب می آمدیددیگر !عجبا!باید میگفتم.جشن مهم نیست!اصلا نمیامدم.کار داشتم.... اما
قدردان باشید آقا!
#حرمت نگه دارید
گفت:مگر اینکه ملکه ی تخت روان باشید و فالورهایتان باید شما را بیاورند!
این را کسی به من گفت ؛ که سالها پیش که جوانکی تازه وارد به نقد تاتر و سینما بود؛ بارها سفارشش را به این و آن کرده بودم،و چقدر از او دفاع کرده بودم!
من نسبت به ستاره ها ؛ فالورهای زیادی ندارم..کانالم هم که چه بگویم!هر چقدر مطالب جالب؛ با کمک چند دوستم و تلاش خودم ؛ از اینور و آنور برایتان پیدا میکنم که جای دیگری نیست؛ میبینم ؛ رفته اید! نیستید! و جذب کانالهای جوک؛یا تبلیغ ؛ و بده بستان لینک شده اید...180 کا درزمان پستچی کجا ؟و حالا کجا؟!کجا رفتند آن دوستان؟!
در صورتی که به جد میگویم:کیفیت کانال من؛به مراتب #بهتر و متنوع تر از قبل شده؛ و من خیلی حرفهای اصلی یا خبرهای لحظه ای و گزارش مراسم و زندگی ام را در کانالم میگذارم....
باید هم بگذارم...
#کانال_من است نه ملا نصر الدین !
باید از خودم و مراسمم و دوستانم ،عکس بگذارم؛باید شما را از اتفاقات دور و برم خبر کنم!
حالا به اینجا رسیدیم!
#او_یکزن؛ چهار قسمت دیگر تمام میشود و اگر دارم طولش میدهم؛ چون میخواهم حالم خوب باشد و دوقسمت دو قسمت بگذارم تا در دو شب تمام شود ؛و یکی از بازیگرهای من هم به ایران برگشته باشد!
میدانید دردم از چیست؟!
رنج میکشی و کسی دردت را نمیفهمد....فکر میکنند دنبال فالوری!من فالور مرده که نمیخواهم!و شما زندگان به بیمارستان هم که بروم با منید! میدانم! زنده اید و با وفا!
معلوم است که همه ی وقایع #او_یکزن واقعی نیست! ولی میکس سخت و خلاقانه ای که ⬇
مژده به اهالی
#کتاب و پیشروی بسوی مرزهای جهانی
#پستچی در
#آمریکا روی
#سایت_آمازون
به شکل #کتاب و نسخه #الکترونیک ؛ هر
#دو منتشر شد....
خرید متن.بی کتاب : خواندن الکترونیک :9.99 دلار
کتاب با جلد و با کاغذ خوب...به شکل کتاب : 19.99 دلار
با ترجمه ی بینظیر جناب
#اسماعیل_جواهری
هم اکنون لینک #آمازون در هردو پیج و کانالها می آید.دوستانی که مقیم خارج هستند و یا حروف فارسی را خوب بلد نیستند ؛ و دوستان و همکاران خارجی ؛ حالا میتوانند
#پستچی_چیستایثربی را به انگلیسی بخوانند!
.
این یک سنت شکنی در عرصه ی چاپ و
کپی رایت ؛ برای ایرانیان است که کتبشان بارها توسط آمازون و ناشرین دیگر مردود ؛ میشود ؛ کتاب ؛ بارها توسط کارشناسان طراز اول ناشر و سایت آمازون ؛ بررسی شده است تا مورد تایید چاپ قرار گرفته است.
دوستان ایرانی مقیم خارج ؛ در پیج و تلگرام من ؛ لطفا در #اطلاع_رسانی کمک کنید.
.
.
این که یک کتاب ایرانی نویسنده مقیم ایران ؛ با جلد قوی و آبرومند ؛ و همچنین به شکل الکترونیک ؛ در سایت آمازون به فروش میرسد، برای من ؛ نویسنده "پستچی" #افتخار ی عظیم است...این افتخار را با کسانی که پستچی را دوست داشتند ؛ نگارش مرا باور کردند ؛ و در صفحه ماندند ؛ شریکم....
میدانید که آمازون بسیار سختگیر است و هر داستان یا پاورقی را چاپ نمیکند !....آن هم به شکل کتاب ! و آنهم از ایران و کشورهایی که با آنها کار نمیکند و کپی رایت را قبول ندارند! مثل ما ! مگر اینکه واقعا در کتاب ارزشهایی ببیند که آن را مستثنی کند !
و اینک
#پستچی ما روی #سایت_آمازون است.به خانواده ها و دوستان خود درخارج اطلاع دهید!
امکان #خبررسانی در ایران ؛ #صفر است ؛
پستچی من ؛ پستچی همه ی ایرانیان است و اگر موفق باشد ؛ #افتخار_همه_ی_ما...
امروز در کمال ناباوری ؛ این خبر خوب ؛ خوشحالم کرد...خارجیها هم ؛ رنجهای مردم و جوانان ما را در جنگ و بعد از آن بخوانند و ایثار مردانی چون علی عزیز را... که زندگی اش را برای هدفش گذاشت... با تشکر دوباره از مترجم محترم کتاب : #جناب_جواهری_عزیز .
لینکهای مربوطه را در کانال اعلام میکنم...
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#آمازون
#کتاب
#کتاب_ایرانی در سایت آمازون
#نشریات_خارجی_معرفی_کتابهای_پرفروش .
بااطلاع رسانی برای آشنایان #مقیم_خارجتان ؛ از ماحمایت کنید! گرچه خودتان هم؛ میتوانید ترجمه ی بسیار زیبای انگلیسی آن را از سایت آمازون بخرید.سپاس از
#همیاری
#پستچی_به_آن_سوی_مرزها_رفت.
بعد از
#تاجیکستان ؛ این کشور دوم است و بعد فرهنگی و جهانی آن ؛ بسیار بالاتر!
دیگر پستچی ؛ فقط مال من نیست ،مثل جوایز خارجی ؛ مال همه ی ایرانیان است.#تبریک
#چیستا
#chista_yasrebi
#The_mailman
#چیستایثربی
#پستچی
#ترجمه
#اسماعیل_جواهری
@chista_yasrebi
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ
#کتاب و پیشروی بسوی مرزهای جهانی
#پستچی در
#آمریکا روی
#سایت_آمازون
به شکل #کتاب و نسخه #الکترونیک ؛ هر
#دو منتشر شد....
خرید متن.بی کتاب : خواندن الکترونیک :9.99 دلار
کتاب با جلد و با کاغذ خوب...به شکل کتاب : 19.99 دلار
با ترجمه ی بینظیر جناب
#اسماعیل_جواهری
هم اکنون لینک #آمازون در هردو پیج و کانالها می آید.دوستانی که مقیم خارج هستند و یا حروف فارسی را خوب بلد نیستند ؛ و دوستان و همکاران خارجی ؛ حالا میتوانند
#پستچی_چیستایثربی را به انگلیسی بخوانند!
.
این یک سنت شکنی در عرصه ی چاپ و
کپی رایت ؛ برای ایرانیان است که کتبشان بارها توسط آمازون و ناشرین دیگر مردود ؛ میشود ؛ کتاب ؛ بارها توسط کارشناسان طراز اول ناشر و سایت آمازون ؛ بررسی شده است تا مورد تایید چاپ قرار گرفته است.
دوستان ایرانی مقیم خارج ؛ در پیج و تلگرام من ؛ لطفا در #اطلاع_رسانی کمک کنید.
.
.
این که یک کتاب ایرانی نویسنده مقیم ایران ؛ با جلد قوی و آبرومند ؛ و همچنین به شکل الکترونیک ؛ در سایت آمازون به فروش میرسد، برای من ؛ نویسنده "پستچی" #افتخار ی عظیم است...این افتخار را با کسانی که پستچی را دوست داشتند ؛ نگارش مرا باور کردند ؛ و در صفحه ماندند ؛ شریکم....
میدانید که آمازون بسیار سختگیر است و هر داستان یا پاورقی را چاپ نمیکند !....آن هم به شکل کتاب ! و آنهم از ایران و کشورهایی که با آنها کار نمیکند و کپی رایت را قبول ندارند! مثل ما ! مگر اینکه واقعا در کتاب ارزشهایی ببیند که آن را مستثنی کند !
و اینک
#پستچی ما روی #سایت_آمازون است.به خانواده ها و دوستان خود درخارج اطلاع دهید!
امکان #خبررسانی در ایران ؛ #صفر است ؛
پستچی من ؛ پستچی همه ی ایرانیان است و اگر موفق باشد ؛ #افتخار_همه_ی_ما...
امروز در کمال ناباوری ؛ این خبر خوب ؛ خوشحالم کرد...خارجیها هم ؛ رنجهای مردم و جوانان ما را در جنگ و بعد از آن بخوانند و ایثار مردانی چون علی عزیز را... که زندگی اش را برای هدفش گذاشت... با تشکر دوباره از مترجم محترم کتاب : #جناب_جواهری_عزیز .
لینکهای مربوطه را در کانال اعلام میکنم...
#چیستایثربی
#چیستا_یثربی
#آمازون
#کتاب
#کتاب_ایرانی در سایت آمازون
#نشریات_خارجی_معرفی_کتابهای_پرفروش .
بااطلاع رسانی برای آشنایان #مقیم_خارجتان ؛ از ماحمایت کنید! گرچه خودتان هم؛ میتوانید ترجمه ی بسیار زیبای انگلیسی آن را از سایت آمازون بخرید.سپاس از
#همیاری
#پستچی_به_آن_سوی_مرزها_رفت.
بعد از
#تاجیکستان ؛ این کشور دوم است و بعد فرهنگی و جهانی آن ؛ بسیار بالاتر!
دیگر پستچی ؛ فقط مال من نیست ،مثل جوایز خارجی ؛ مال همه ی ایرانیان است.#تبریک
#چیستا
#chista_yasrebi
#The_mailman
#چیستایثربی
#پستچی
#ترجمه
#اسماعیل_جواهری
@chista_yasrebi
https://telegram.me/joinchat/BoqMgDvSdBpRODaZIHG-jQ
Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی
@chista_yasrebi
کتاب
#پستچی ؛ نوشته
#چیستایثربی ؛ با ترجمه
#اسماعیل_جواهری
به عنوان بهترین کتاب سال2017 در انگلستان
کاندید شد.
#چیستایثربی
کتاب
#پستچی ؛ نوشته
#چیستایثربی ؛ با ترجمه
#اسماعیل_جواهری
به عنوان بهترین کتاب سال2017 در انگلستان
کاندید شد.
#چیستایثربی
Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی
@chista_yasrebi
رمان عاشقانه
#پستچی ؛ نوشته :
#چیستایثربی
ترجمه
#اسماعیل_جواهری
کاندید #بهترین_کتاب_سال در آمازون انگلستان شد.
تبریک به ادبیات ایران و علاقه مندان این کتاب
#چیستایثربی
رمان عاشقانه
#پستچی ؛ نوشته :
#چیستایثربی
ترجمه
#اسماعیل_جواهری
کاندید #بهترین_کتاب_سال در آمازون انگلستان شد.
تبریک به ادبیات ایران و علاقه مندان این کتاب
#چیستایثربی
Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی
#پستچی_دو
برای تمام سالهای عطش و آتش
برای برنگشتن از جنگ دنیا....
دکتر گفت: نمینویسی ها!
گفتم :کاش نمیگفتید دکتر!میدانید عکسش را انجام میدهم
عاشق تمام عاشقانم
دلم داره آتیش میگیره....
#چیستایثربی
برای تمام سالهای عطش و آتش
برای برنگشتن از جنگ دنیا....
دکتر گفت: نمینویسی ها!
گفتم :کاش نمیگفتید دکتر!میدانید عکسش را انجام میدهم
عاشق تمام عاشقانم
دلم داره آتیش میگیره....
#چیستایثربی
اولین جایزه
#پستچی
جشنواره تولیدات برتر دیجیتال.
کانال #چیستایثربی به دلیل تمرکز بر کتابخوانی برندهی اول شد...1394
@chista_1
@chistaa_yasrebii
#پستچی
جشنواره تولیدات برتر دیجیتال.
کانال #چیستایثربی به دلیل تمرکز بر کتابخوانی برندهی اول شد...1394
@chista_1
@chistaa_yasrebii
Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی