Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی
#سلما
ترانه ای از
#دالیدا
مرد صحرا
مرد دشت های بی درخت
وطنش را ترک می کند
پشت صحراها ثروت جاری است
چرا که بهشت برای او
تنها باغی است زیر بارش باران
سلما یا سلما بدرود
سلما یا سلما من باز خواهم گشت
اما مرد صحرا برای سفر
تنها توشه اش امیدش بود
او بالاخره یک روز موفق میشود
و ساحل را می بیند
در مقابل دیدگان خود
گل را
رودخانه ی بزرگ خوشبختی را
می بیند
سلما یا سلما بدرود
سلما یا سلما من باز خواهم گشت
اما این یک سراب بود
رودخانه ای وجود نداشت
و زمین پربار و زیبا چیزی جز صحرا نبود
او به راهش ادامه داد...
ترجمه شعر دالیدا از
#فرانسه
#مهسا_اقاجری
#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi_official
ترانه ای از
#دالیدا
مرد صحرا
مرد دشت های بی درخت
وطنش را ترک می کند
پشت صحراها ثروت جاری است
چرا که بهشت برای او
تنها باغی است زیر بارش باران
سلما یا سلما بدرود
سلما یا سلما من باز خواهم گشت
اما مرد صحرا برای سفر
تنها توشه اش امیدش بود
او بالاخره یک روز موفق میشود
و ساحل را می بیند
در مقابل دیدگان خود
گل را
رودخانه ی بزرگ خوشبختی را
می بیند
سلما یا سلما بدرود
سلما یا سلما من باز خواهم گشت
اما این یک سراب بود
رودخانه ای وجود نداشت
و زمین پربار و زیبا چیزی جز صحرا نبود
او به راهش ادامه داد...
ترجمه شعر دالیدا از
#فرانسه
#مهسا_اقاجری
#کانال_رسمی_چیستایثربی
@chista_yasrebi_official
. #اولین#روزنامه_نگار_زن_ایران/#مریم_عمید
در روزگاری که زنان از ترس برخوردهای حکومتی، سواد خود را پنهان می کردند؛ مریم عمید؛ ملقب به «مزین السلطنه» اولین #نشریه زنانه ایران را راه اندازی کرد. هفته نامهای هشت صفحه ای که در داخل و خارج از کشور منتشر می شد و اگرچه عمر کوتاهی داشت اما تحول بزرگی در دوران مشروطه به حساب می آمد.
به گزارش مجله مهر، نقل است که #ناصرالدین_شاه قاجار از سواد داشتن زنان دل خوشی نداشت و برخی از همسران او که می توانستند بخوانند و بنویسند، سوادشان را از شاه پنهان می کردند. #مریم_عمید؛ ملقب به مزین السلطنه در چنین فضایی پیش قدم تاسیس یک مدرسه دخترانه شد و بعدها نشریه ای را منتشر کرد به نام #روزنامه_شکوفه ؛ که برای اولین بار در تاریخ ایران، #مدیرمسول آن زن بود.
مزین السلطنه که دختر مير سيدرضي رئيسالاطباء #پزشک قشون ناصرالدين شاه بود تحصيلات خود را نزد پدرش یاد گرفت و به دليل حضورش در خانواده ای تحصيلکرده و با سواد و داشتن ذهني #جستجوگر و #علاقمند، از برخي تحولات اجتماعي و فرهنگي جامعه و جهان آن روزگار مطلع شد و چون علاقه زيادي هم به آموختن علوم جديد داشت به خواندن زبان #فرانسه و آموزش #عکاسي مشغول شد.
او که در واقع اولین زن روزنامه نگار ایران است البته اولین نشریه ای که از طرف زنان در ایران منتشر شد نشریه #دانش نام داشت که در سال ۱۲۸۹ ه- ش توسط "خانم دکتر کحال" همسر میرزا حسینخان کحال انتشار یافت. این نشریه در تهران منتشر شد که هفتهای یک بار و در هشت صفحه با قطع رحلی و چاپ سربی چاپ میشد و علاوه بر ایران در سایر کشورها هم منتشر میشد که بعد از یک سال متوقف شد.
#مطبوعات
#زنان
#اولین_زنان_روزنامه_نگار
#مریم_عمید
#فرهنگ
#روزنامه_شکوفه
#چیستایثربی
@chista_1
در روزگاری که زنان از ترس برخوردهای حکومتی، سواد خود را پنهان می کردند؛ مریم عمید؛ ملقب به «مزین السلطنه» اولین #نشریه زنانه ایران را راه اندازی کرد. هفته نامهای هشت صفحه ای که در داخل و خارج از کشور منتشر می شد و اگرچه عمر کوتاهی داشت اما تحول بزرگی در دوران مشروطه به حساب می آمد.
به گزارش مجله مهر، نقل است که #ناصرالدین_شاه قاجار از سواد داشتن زنان دل خوشی نداشت و برخی از همسران او که می توانستند بخوانند و بنویسند، سوادشان را از شاه پنهان می کردند. #مریم_عمید؛ ملقب به مزین السلطنه در چنین فضایی پیش قدم تاسیس یک مدرسه دخترانه شد و بعدها نشریه ای را منتشر کرد به نام #روزنامه_شکوفه ؛ که برای اولین بار در تاریخ ایران، #مدیرمسول آن زن بود.
مزین السلطنه که دختر مير سيدرضي رئيسالاطباء #پزشک قشون ناصرالدين شاه بود تحصيلات خود را نزد پدرش یاد گرفت و به دليل حضورش در خانواده ای تحصيلکرده و با سواد و داشتن ذهني #جستجوگر و #علاقمند، از برخي تحولات اجتماعي و فرهنگي جامعه و جهان آن روزگار مطلع شد و چون علاقه زيادي هم به آموختن علوم جديد داشت به خواندن زبان #فرانسه و آموزش #عکاسي مشغول شد.
او که در واقع اولین زن روزنامه نگار ایران است البته اولین نشریه ای که از طرف زنان در ایران منتشر شد نشریه #دانش نام داشت که در سال ۱۲۸۹ ه- ش توسط "خانم دکتر کحال" همسر میرزا حسینخان کحال انتشار یافت. این نشریه در تهران منتشر شد که هفتهای یک بار و در هشت صفحه با قطع رحلی و چاپ سربی چاپ میشد و علاوه بر ایران در سایر کشورها هم منتشر میشد که بعد از یک سال متوقف شد.
#مطبوعات
#زنان
#اولین_زنان_روزنامه_نگار
#مریم_عمید
#فرهنگ
#روزنامه_شکوفه
#چیستایثربی
@chista_1
Forwarded from چیستایثربی کانال رسمی (Chista Yasrebi official)
"بیست و سه ثانیه وقت دارم بگویم دوستت دارم"
.
.
.داستان یک مادر و دختر در هواپیمای آتش گرفته،
که هردو غبار خورشید شدند. .
.
_مادر، تنم میسوزد...
.
.
الان با دهان ، فوتش میکنم ،خوب میشود... .
.
.
_نمیتوانی مادر...
حالا تن خودت هم سوخته!
خدا دردم را کم نمیکند؟
گفتی مهربان است...
.
چرا بیا دعا کنیم ! ...
.
_مادر ، میخواهم دعا کنم،
اما دیگر زنده نیستم،
.
موشک دوم را هم زدند... .
.گریه ام میسوزد... .
.
آغوشت کو مادر ؟!
.
دستم کو ؟!
دهانم کو....
دستت کو ؟ .
.
دیگر دستت نیست که دستم را بگیرد
... .
دعا نصفه ماند....
مادر؟
مادر!..... .
خوابیدی؟
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا
J'ai seulement 23 secondes pour te dire " je t'aime "
L'histoire d'une mère et sa fille qui se sont enflammées sous le soleil
.
.
. - Oh! Ma chère mère
Je suis en feu . . .
.
.
.
..- Je souffle par la bouche
Il va se guérir
. - Tu ne peux pas ma mère
Toi aussi, t'es en feu .
.- Mais t'as dit Dieu est gentille
Pourquoi il ne diminue pas ma douleur? .
.- Mais si...
Allons prier Dieu
Mais ma mère
Nous ne sommes plus vécues pour prier
.
. - Et le deuxième fusée
Mes pleurs sont en feu .
..- Ou est ton embrasse maman?
Mes mains?
Ma bouche?
Tes mains?
Il n'y a plus tes mains pour m'embrasser
Tes prières ne se continuet plus?
Maman! Tu es dormis? .
.
#هواپیما
#سقوط
#هواپیمای_اوکراین
#ایران
#اوکراین
#کانادا
#افغانستان
#سقوط
تقدیم به روح پاکشان
#مینیمال
#شعر_کوتاه
ترجمه به #فرانسه
#مهسا_آقاجری
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#poet#poem
#persianpoem
#frenchpoem
#iran
#aircrash
#canada
#ukraine
.
.
.
.
.داستان یک مادر و دختر در هواپیمای آتش گرفته،
که هردو غبار خورشید شدند. .
.
_مادر، تنم میسوزد...
.
.
الان با دهان ، فوتش میکنم ،خوب میشود... .
.
.
_نمیتوانی مادر...
حالا تن خودت هم سوخته!
خدا دردم را کم نمیکند؟
گفتی مهربان است...
.
چرا بیا دعا کنیم ! ...
.
_مادر ، میخواهم دعا کنم،
اما دیگر زنده نیستم،
.
موشک دوم را هم زدند... .
.گریه ام میسوزد... .
.
آغوشت کو مادر ؟!
.
دستم کو ؟!
دهانم کو....
دستت کو ؟ .
.
دیگر دستت نیست که دستم را بگیرد
... .
دعا نصفه ماند....
مادر؟
مادر!..... .
خوابیدی؟
#چیستا_یثربی
#چیستایثربی
#چیستا
J'ai seulement 23 secondes pour te dire " je t'aime "
L'histoire d'une mère et sa fille qui se sont enflammées sous le soleil
.
.
. - Oh! Ma chère mère
Je suis en feu . . .
.
.
.
..- Je souffle par la bouche
Il va se guérir
. - Tu ne peux pas ma mère
Toi aussi, t'es en feu .
.- Mais t'as dit Dieu est gentille
Pourquoi il ne diminue pas ma douleur? .
.- Mais si...
Allons prier Dieu
Mais ma mère
Nous ne sommes plus vécues pour prier
.
. - Et le deuxième fusée
Mes pleurs sont en feu .
..- Ou est ton embrasse maman?
Mes mains?
Ma bouche?
Tes mains?
Il n'y a plus tes mains pour m'embrasser
Tes prières ne se continuet plus?
Maman! Tu es dormis? .
.
#هواپیما
#سقوط
#هواپیمای_اوکراین
#ایران
#اوکراین
#کانادا
#افغانستان
#سقوط
تقدیم به روح پاکشان
#مینیمال
#شعر_کوتاه
ترجمه به #فرانسه
#مهسا_آقاجری
#chista_yasrebi
#chistayasrebi
#chista
#poet#poem
#persianpoem
#frenchpoem
#iran
#aircrash
#canada
#ukraine
.
.