گهی خیس و گهی خشک
در ساحل نگاهت
این تن بی جان
من....
دلواپس این جزر و مد پوشالی
دوبارگی
ادامه این راه طولانی
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
در ساحل نگاهت
این تن بی جان
من....
دلواپس این جزر و مد پوشالی
دوبارگی
ادامه این راه طولانی
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
باران را دوست ندارم ...
وقتی که میزند
نمی توانم عطر تنت را حس کنم
اما....
باز به کوچه میروم
همین مرا بس است
نقشی از خیالت
که در چاله پر آب میبینم
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
وقتی که میزند
نمی توانم عطر تنت را حس کنم
اما....
باز به کوچه میروم
همین مرا بس است
نقشی از خیالت
که در چاله پر آب میبینم
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
من روزه ام ....
از جام لبش
لمس موهایش
آرامش شانه هایش
سالهاست که دورم
منم و بوی پیراهن یوسف
که هرشب میبویم
و به خواب میروم
نمیدانم
روزه را باطل میکند یا ...
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
از جام لبش
لمس موهایش
آرامش شانه هایش
سالهاست که دورم
منم و بوی پیراهن یوسف
که هرشب میبویم
و به خواب میروم
نمیدانم
روزه را باطل میکند یا ...
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
شیشهی عطرت اینجاست...
هرشب
قطرهای را
به هوا میسپارم
با تمام وجود میبویم
تو را در خود میبینم
قطرهی آخر بود
اما فردا ...
برای با تو بودن
نشانی دیگر
خواهم یافت
این خیالها زیباست
عاشقی همینش خوب است
با هر بهانه
تو را در خودم میجویم...
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
هرشب
قطرهای را
به هوا میسپارم
با تمام وجود میبویم
تو را در خود میبینم
قطرهی آخر بود
اما فردا ...
برای با تو بودن
نشانی دیگر
خواهم یافت
این خیالها زیباست
عاشقی همینش خوب است
با هر بهانه
تو را در خودم میجویم...
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
#عکسواره.
در کنار دریا
با خشت و عشق
سایبانی ساختیم...
گفتم:
پنجره ای بگذار
به هوا اعتمادی نیست
گفتی:
هوایمان آفتابی ست
اما...
در شبی طوفانی
ردپای دریا را
در خانه مان دیدم
نمیدانستم ...
به تو هم اعتمادی نیست
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
در کنار دریا
با خشت و عشق
سایبانی ساختیم...
گفتم:
پنجره ای بگذار
به هوا اعتمادی نیست
گفتی:
هوایمان آفتابی ست
اما...
در شبی طوفانی
ردپای دریا را
در خانه مان دیدم
نمیدانستم ...
به تو هم اعتمادی نیست
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
رفتی
و من
با فانوسی در دست
به دنبالت
براه افتاده ام
عمریست خودم را میجویم
قبل از تو چه بودم
به یاد ندارم...
ولی میدانم
بی تو هیچم
چه غریبانه میگذرد...
زندگی را میگویم...
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
و من
با فانوسی در دست
به دنبالت
براه افتاده ام
عمریست خودم را میجویم
قبل از تو چه بودم
به یاد ندارم...
ولی میدانم
بی تو هیچم
چه غریبانه میگذرد...
زندگی را میگویم...
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
من و این همه تنهایی
چرا؟
به کدامین گناه نکرده !!!
سرنوشت برای من
چه تقدیری نوشته؟
و خدا داند.
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
چرا؟
به کدامین گناه نکرده !!!
سرنوشت برای من
چه تقدیری نوشته؟
و خدا داند.
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
گاه گاهی
از نظر ها غائب میشوم
به دوردست ها میروم
منتظر میمانم
نامه ای ،پیغامی برسد
اینگونه میفهمم
چه کسی بدون من نمیتواند
بماند ،نفس بکشد
شلوغ که باشد
او را نمیبینم ، نمیفهمم
چه زیبا گفته است
"زندگی، فهم نفهمیدن هاست"
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
از نظر ها غائب میشوم
به دوردست ها میروم
منتظر میمانم
نامه ای ،پیغامی برسد
اینگونه میفهمم
چه کسی بدون من نمیتواند
بماند ،نفس بکشد
شلوغ که باشد
او را نمیبینم ، نمیفهمم
چه زیبا گفته است
"زندگی، فهم نفهمیدن هاست"
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
پلک هایم را
روی هم می گذارم
کابوس به سراغم می آید!
گم گشته ای دارم
به دنبالش میگردم
میترسم
ولی چاره ای نیست
در رویا ندیدمش
شاید در آنجا باشد
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
روی هم می گذارم
کابوس به سراغم می آید!
گم گشته ای دارم
به دنبالش میگردم
میترسم
ولی چاره ای نیست
در رویا ندیدمش
شاید در آنجا باشد
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
لمس دست هایش
بوییدن گیسوی پریشانش
دل دادن به ترانه هایش
چشم در چشم سیاهش
سر بر بالینش
و ....
گفتن دوستت دارم
هیچکدام......
هیچکدام را انجام ندادم
مانده ام سر پل صراط
شکایت اعضایم را
چه پاسخ دهم
اگر به حرف بیایند......
در دوزخ مانده ام
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
بوییدن گیسوی پریشانش
دل دادن به ترانه هایش
چشم در چشم سیاهش
سر بر بالینش
و ....
گفتن دوستت دارم
هیچکدام......
هیچکدام را انجام ندادم
مانده ام سر پل صراط
شکایت اعضایم را
چه پاسخ دهم
اگر به حرف بیایند......
در دوزخ مانده ام
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
به باد سپردی
گیسوانت را
غافل از گرگهای در کمین
بوی خون میجویند
و من عطر تنت را...
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
گیسوانت را
غافل از گرگهای در کمین
بوی خون میجویند
و من عطر تنت را...
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
نه حوریش را میخواهم
نه جوی شرابش
فقط برای رسیدن به او
بهشت را میخواهم
میترسم ....
میترسم از روزی که
بهشت هم
دروغی بیش نباشد
در آن دنیا هم به او نرسم
چه کنم....
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
نه جوی شرابش
فقط برای رسیدن به او
بهشت را میخواهم
میترسم ....
میترسم از روزی که
بهشت هم
دروغی بیش نباشد
در آن دنیا هم به او نرسم
چه کنم....
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
تکه نانی و دفتر مشقی
یک ترازو و بچه ای معصوم
در گذرگاهی سرد
پر از ناامیدی و تنهایی
که در حسرت میگفت
"آقا خودت رو وزن کن"
و هی تکرار و هی تکرار...
حساب یک عمر بی نانی
به جای آن خوردن پسماند شهرداری
حساب یک عمر بی سقفی
به جای آن خواب در زیر نور مهتابی
جایی از کار میلنگد
خدایا
ترازویت را کوک کن
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
یک ترازو و بچه ای معصوم
در گذرگاهی سرد
پر از ناامیدی و تنهایی
که در حسرت میگفت
"آقا خودت رو وزن کن"
و هی تکرار و هی تکرار...
حساب یک عمر بی نانی
به جای آن خوردن پسماند شهرداری
حساب یک عمر بی سقفی
به جای آن خواب در زیر نور مهتابی
جایی از کار میلنگد
خدایا
ترازویت را کوک کن
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
مرده ای بی عقل شده ایم
با تعصب های کورکورانه
سر به سجده فرود آورده ایم
برای زندگی جاودانه
افسوس...
نمیدانیم
نمیخواهیم بدانیم
زندگی همین چند روز است
و جاودانگی به شرافت
به پشت سر
نگاه نمیکنیم
نور امیدی هست
ولی....
غرق در منجلاب اعتقاداتیم
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
مرده ای بی عقل شده ایم
با تعصب های کورکورانه
سر به سجده فرود آورده ایم
برای زندگی جاودانه
افسوس...
نمیدانیم
نمیخواهیم بدانیم
زندگی همین چند روز است
و جاودانگی به شرافت
به پشت سر
نگاه نمیکنیم
نور امیدی هست
ولی....
غرق در منجلاب اعتقاداتیم
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
صدایی از بلندگوی مسجد شنیدم
چهلمین روز درگذشت شادروان ...
تنهاییِ خودم را دیدم
اشکهایم باریدن گرفت
دفتر آرزوهایم را برداشتم
آنها را یکی یکی خط زدم..
نوشتم؛
آغوشی برای آرمیدن
دستی برای فشردن
و چشمانی که نگاهش
فقط برای من باشد
در زمان مرگ....
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
چهلمین روز درگذشت شادروان ...
تنهاییِ خودم را دیدم
اشکهایم باریدن گرفت
دفتر آرزوهایم را برداشتم
آنها را یکی یکی خط زدم..
نوشتم؛
آغوشی برای آرمیدن
دستی برای فشردن
و چشمانی که نگاهش
فقط برای من باشد
در زمان مرگ....
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
دنیا را مینگرم
چاهی میبینم
از تنهای زخم خورده
عریان و
رنجور از نوازش
به دنبال شهوت
و عبور از این و رسیدن به آن
امیدی به این دنیای فانی
نیست
فارغ شو ز دنیا
دیوارهی این چاه
سست است
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
دنیا را مینگرم
چاهی میبینم
از تنهای زخم خورده
عریان و
رنجور از نوازش
به دنبال شهوت
و عبور از این و رسیدن به آن
امیدی به این دنیای فانی
نیست
فارغ شو ز دنیا
دیوارهی این چاه
سست است
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
ای آفتاب
نورافشانی کن
نقش و نگار یار را
در ذهنم تداعی کن
و شب هنگام
ای ستاره .....
ستاره من را
در زیر نور مهتاب
رونمایی کن
ماه میدانی
تمام آرزویم چیست
دیدن نور مهتاب
بر رخ زیبایش
وقتی در آغوشم
به خواب رفته
اجابتش کن
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
ای آفتاب
نورافشانی کن
نقش و نگار یار را
در ذهنم تداعی کن
و شب هنگام
ای ستاره .....
ستاره من را
در زیر نور مهتاب
رونمایی کن
ماه میدانی
تمام آرزویم چیست
دیدن نور مهتاب
بر رخ زیبایش
وقتی در آغوشم
به خواب رفته
اجابتش کن
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
در جنگل پر هیاهوی زندگیم
در سپیدی است
پر از سکوت و تنهایی
دلم برايت تنگ میشد
به آنجا می رفتم
عطر تو را میبلعیدم
آواز هجرت که خواندی
دیگر آنجا
جواب دل تنگم را نمیدهد
خاطراتم را
برمیدارم
به در دیگری میروم
در آنجا
بر روی دیوار خیالم
پنجره ای خواهم ساخت
به پنجره اتاقت باز شود
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
در سپیدی است
پر از سکوت و تنهایی
دلم برايت تنگ میشد
به آنجا می رفتم
عطر تو را میبلعیدم
آواز هجرت که خواندی
دیگر آنجا
جواب دل تنگم را نمیدهد
خاطراتم را
برمیدارم
به در دیگری میروم
در آنجا
بر روی دیوار خیالم
پنجره ای خواهم ساخت
به پنجره اتاقت باز شود
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
#عکسواره
در این سیاره هستی
یه جای کار می لنگد
نمیدانم،
نمیدانم کجایش
اما ...
هرچه پارو میزنیم
باز هم
اندر خم
یک کوچه هستیم
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
در این سیاره هستی
یه جای کار می لنگد
نمیدانم،
نمیدانم کجایش
اما ...
هرچه پارو میزنیم
باز هم
اندر خم
یک کوچه هستیم
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
پر از تنهایی و شعر نگفته
پر از دلتنگی و فریاد خفته
پر ام از خالی و پوچی
پریشانی یا شاید هم پشیمانی
نمیدانم ....
غم فرداست
یا افسوس این عمر گذشته
مرا میکشد این احوال زارم
من غزل بودم از آغاز
مرا بسپار به تنهایی
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀
پر از دلتنگی و فریاد خفته
پر ام از خالی و پوچی
پریشانی یا شاید هم پشیمانی
نمیدانم ....
غم فرداست
یا افسوس این عمر گذشته
مرا میکشد این احوال زارم
من غزل بودم از آغاز
مرا بسپار به تنهایی
#م_ق_ز
@chekamehsabz🍀