تو یه جای پر خشونت که اسمشو کشورمون گذاشتیم،
یه مرد مغشوش هست که گمونم من باشم
خورشید تو آسمونه اما طوفان به نظر هرگز نمی خواد تموم بشه
سرایی پر غصه که اونو خونه مون می دونیم
با تاریک ترین افکار، آره فک کنم افکار من باشن
بانک پر از پوله اما از درون هیچی برای انگیزه نداره

هوا ابره
هوا ابره
هوا ابره
هوا داره ابری می شه

تو یه فضای خاص که من اونو زندگی خودم می دونم
پدرم زنش رو از دست داد
اما من هیچ کدوم رو نمی بینم چون اون طرف خیابون زندگی می کنم
اینکه بارون بباره، چیز خیلی قشنگیه
یه مرد می نوشه فقط واسه اینکه دردو فراموش کنه
و من نمی تونم به این فکر نکنم که چیز دیگه ای هم جز اینا باید باشه


هوا ابره
هوا ابره
هوا ابره
داره ابری می شه...

هوا ابره
خورشید تو آسمونه اما طوفان به نظر هرگز نمی خواد تموم بشه
هوا ابره
هوا ابره
و من نمی تونم به این فکر نکنم که چیز دیگه ای هم جز اینا باید باشه 
هوا داره ابری می شه...


ما نسلی به فنا رفته ایم
هوا ابره
یک نسل فنا شده
هوا ابره
باید از اینجا فرار کنیم
هوا ابره
یک نسل سوخته
هوا ابره...



@chekamehsabz🍀

"سخنان زیبا در باب زندگی زشت "

وقتی شرایط مصیبت‌بار می‌شود، انسان در جستجوی تسکین به هر شاخه پوسیده‌ای چنگ می‌زند. سال‌ها پیش مارکس گفت: "دین افیون توده‌هاست" امروز اما با فقیرتر شدن مردم مثبت‌اندیشی به افیونی مرگبار و مذهبی جدید تبدیل شده است. کتاب‌های شبه‌علمی در باب روانشناسی مثبت‌اندیشی برای تحمیق توده‌ها در تیراژ میلیونی منتشر می‌شود. روزی می‌گویند راز ثروت در میل به ثروتمند شدن است و کافیست بخواهید تا دست هستی از تنبانش برایتان بوگاتی شیرون درآورد! روزی دیگر می‌گویند با دنیا مهربان باش تا ذهنت آرام شود و ثروتمند شوی، به کلاغ‌ها صبح‌بخیر بگو حتی اگر بر ملاجت فضله بیاندازند، صبح‌ها زودتر سرکار برو و از همه دیرتر خارج شو. زندگی مثل ریگی است که در صدفی می افتد و صدف آن را به مروارید تبدیل می‌کند انسان قوی از تهدیدها فرصت می‌سازد و این دست مزخرفاتی که ذهن را مسموم می‌کند هیچ‌کس نمی پرسد چه کسی ریگ را در صدف می‌کند تا مروارید صید کند و صدف بیچاره چه لذتی از مروارید می‌برد؟! در آخر هم صدف با شکم پاره و مروارید دزدیده شده در ساحل خوراک مرغان خواهد شد.
کارگر امروز با جادوی کلمات خام می‌شود تا بیشتر کار کند به خیال آن که با سخت‌کوشی و توقع کم با چهره‌ای گشاده و لبخندی احمقانه توجه جهان را به خود جلب کند غافل از این که ما جز غباری در کهکشان نیستیم و وجود و عدم ما به قول ایرج سبب نمی‌شود که "یک موی ز زهار چرخ کنده"

شک، مادر اختراع و تفکر است. بشر اگر در احوال خود تردید نمی‌کرد همچنان در بیماری و عفونت و زیر شلاق برده‌داران در مدفوع خود غلت می‌زد. انرژی یک مفهوم فیزیکی است و مثبت و منفی ندارد. خوش‌بینی، بدبینی و واقع‌بینی تابع شناخت شما از شرایط و سابقه سوژه است نه یک انتخاب ثابت.
و باور کنید مثبت‌ترین کاری که می توان با کتاب‌هایی نظیر "چه کسی پنیر مرا در خود فرو کرد" یا "قورباغه‌ات را در حوض نویسنده بیانداز" انجام داد این است که با آنها برای کودکان اوریگامی درست کنیم تا دستکم ذهنشان خلاقیت را بیاموزد (اگر با سایر کتاب‌ها چنین نکنند!)


#محسن_الوان_ساز


@chekamehsabz🍀

تو نمی‌آیی!
از روزنه‌ی مه‌ گرفته‌ی دیدگانم
شاید در چهاردیواری گنگ زمان
انتظار بیهوده باشد...
اما؛
نه، بیهوده نیست
جهان من و تو
گوی دوّار کوچکیست
که خودت را به هر راه بزنی
به بن‌بستی می‌رسی که دیوارهایش
پر است از نقاشی‌های سیاه و سپید خاطرهایمان

باور کنی یا نکنی
بخواهی یا نخواهی
فرقی نمی‌کند
اختیار با تو نیست
اختیار با من نیست
زیرا هیچ جای زمان
حافظه‌ی عشق را پاک نمی‌کند
باید از همان نیمه‌ی نرفته‌ی راه باز گردی
وقتی دلتنگی زانوهایت را سست می‌کند
و شانه‌هایت
از لرزش به بید مجنون طعنه می‌زند

ما از هم نرفته‌ایم
چون عشق هرگز رفتنی نیست....

#روژان_ب

@chekamehsabz🍀

دلم گرفته‌ است
دلم گرفته ‌است
به ایوان می‌روم و انگشتانم را
بر پوست کشیده‌ی شب می‌کشم
چراغ‌های رابطه تاریک‌اند
چراغ‌های رابطه تاریک‌اند
کسی مرا به آفتاب
معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به میهمانی گنجشک‌ها نخواهد برد
پرواز را به‌خاطر بسپار
پرنده مردنی‌ست.

#فروغ_فرخزاد
#پرنده_مردنی‌ست

@chekamehsabz🍀

من گریان سراپا سوختم از داغ تنهایی
که میگوید در آتش چوب تر تنها نمیسوزد

#صائب_تبریزی

@chekamehsabz🍀

رفاقت با تو
رفاقت با بادبادکی کاغذیست!
رفاقت با باد دریا و سرگیجه...
با تو هرگز حس نکرده ام،
با چیزی ثابت مواجه ام!
از ابری به ابر دیگر غلتیده ام،
چون کودکی نقاشی شده بر سقف کلیسا!

#نزار_قبانی

@chekamehsabz🍀

یک جنگل سرسبز و پر هیاهو
در نهانِ سکوتِ دانه
به انتظار جشن رویش
نشسته است...
و خورشید!
در انکسار قطره ی باران
همبستر خواهشِ زمین
نوید رستن می دهد...
...
باشد که رستگار شویم!!!


#مرجانه_جعفریان

@chekamehsabz🍀

مثل آهی بی اثر دارم به پایان می رسم
دست در دست اجل تیمار میخواهم چکار؟؟

#خانوم_گل

حرفها دارم برایت مهربانِ بی نظیر
گوش کن بی تو دگر گفتار می خواهم چکار

#مرجانه_جعفریان


شمع دربادم، خموشی سهم من از زندگیست
داغ بردل دارم و پروانه میخواهم چکار؟


#خانوم_گل


ای تمام من! تویی آن یوسف گمگشته ام
با شراب چشم تو خمار می خواهم چکار

#مرجانه_جعفریان

#شعرمشترک


@chekamehsabz🍀

#شعرمشترک
شعر از :
#خانوم_گل
#مرجانه_جعفریان
خوانش از :
#سیروان_حبیبی


@chekamehsabz🍀

#شعرمشترک
شعر از :
#خانوم_گل
#مرجانه_جعفریان
خوانش از :
#محمدرضا_م.


@chekamehsabz🍀

من درباره ی تو به آن‌ها نگفته‌ام...
اما تو را دیده‌اند ...
که در چشمانم شنا می کنی...
من درباره ی تو به آن‌ها نگفته‌ام...
اما تو را در کلماتم دیده‌اند...
عطرِ عشق...
نمی‌تواند پنهان بماند‌‌‌...

#نزار_قبانی
‌
@chekamehsabz🍀

شمس لنگرودی👌👌

@chekamehsabz🍀

سخن از پچ پچِ ترسانی در ظلمت نیست
سخن از روزست و پنجره های باز
و هوای تازه...

#فروغ_فرخزاد

@chekamehsabz🍀

‍

ای کاش ... کسی می‌آمد
و
غم‌ها را از قلبِ اهالیِ زمین ، برمی‌داشت ...!



# سهراب سپهری

@chekamehsabz🍀

#دختر_آبی
#فرزند_ایران
‌
‌
بر سنگ گوری تازه نامی هست
دارنده این نام را هرگز ندیدم من
اینجا میان سوگواران آشنایانند و خویشانند
و مردمانی هم که چون من ، دارنده این نام را هرگز ندیدند و نمیدانند
اما ؛
هرکس که اینجا هست
با خشم و فریادی گره در مشت
می داند ، که او را کُشت !
بر گِرد گور تازه جمعی سوگواران است
دیگر کسی اینجا نمی پرسد
این خفته در خاک از کجا و از کدامان است ؟
می دانند ...
او فرزند «ایران» است.
‌
‌
#هوشنگ_ابتهاج #سایه
‌

@chekamehsabz🍀

بعد من با ياد من بيگانه ای،
در بر آينه می ماند به جای،
تار مويی... نقش دستی...
شانه ای....

#فروغ_فرخزاد

@chekamehsabz🍀

بیاد دختر آبی که به آرزوی آزادی نرسید و رفت😔😔


به کجا چنین شتابان؟

گون از نسیم پرسید:

دل من گرفته زین جا
هوس سفر نداری
ز غبار این بیابان؟

همه آرزویم اما
چه کنم که بسته پایم.

به کجا چنین شتابان؟

به هر آن کجا که باشد
به جز این سرا، سرایم

سفرت به خیر اما تو و دوستی، خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه‌ها، به باران
برسان سلام ما را.


#محمدرضا_شفیعی_کدکنی

@chekamehsabz🍀

اینک چراغ ها رو به خاموشی می رود
فرمان رژه می دهند
جادوگران نُت پوشیده ای
که در شب ، روز را به دار میکشند .
سرزمینی که مرغ هایش از خروس اخته آبستن میشوند
زندگی،زیباترین دروغ کثیف است .

#بلال_اصغری

@chekamehsabz🍀