#آوانوشت
بخاطر بیاور
من
اکنون
زندگی را
فریادها ناامیدانه تر
خاطرات بی تو ،خمیازه میکشد میان اندام آرزوها، رویاها
غوطه ور در بی پایانی فراموشی
میراث نفرت انگیز عقربه ها
پرسه میزند مرگ و دراز میشود شب
بگذار زبان نوازش سکوت کند
فاصله است میان عاشق ماندن و جان سالم به در بردن
می میرد عشق و
از مرگ جا می ماند
آنکه
دلش
جنازه ای
شناور
است .
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
بخاطر بیاور
من
اکنون
زندگی را
فریادها ناامیدانه تر
خاطرات بی تو ،خمیازه میکشد میان اندام آرزوها، رویاها
غوطه ور در بی پایانی فراموشی
میراث نفرت انگیز عقربه ها
پرسه میزند مرگ و دراز میشود شب
بگذار زبان نوازش سکوت کند
فاصله است میان عاشق ماندن و جان سالم به در بردن
می میرد عشق و
از مرگ جا می ماند
آنکه
دلش
جنازه ای
شناور
است .
#ساراشرفی
@chekamehsabz🍀
#آوانوشت
می آیی !
می روی !
هر لحظه
چون کودکی نوپا
زندگی را چرخ می زنی
از نو !
تباهی روزها را
در
جذر دقیقه ها در خشنودی
و توان ثانیه ها در اندوه
ادارک می کنی !
آنهنگام که می میری
گورت پر از خالی
تو را می آغازد
در دل علف هرزی عاشق !
تو می مانی
در حافظه ی ماهتاب
در موسیقی باد
لابه لای درختان نارون !
می هراسی و می خندی
که زیستن عبور از ترسهاست
با لبخند !
...
در ما
پرنده ای
مدام زاده می شود و
سر باز می زند
از دانه !
و ماهیها
به آنکه بدانیم
ما را به امواج دریاها می خوانند !
در ما
کوه است
که روی آرشه ی ویولون
سر خم کرده به مستی و
می نوازد !
در ما دشت است
که می رقصد
بی وقفه !
در ما شکوه هر آنچه که درک می کنیم
جاری ست
و هر آنچه که به وعده اش
فریفته شدیم
عمری !
و خود بی خبرانیم...
و آفتاب
از دریچه ی چشمانمان
طلوع می کند
هر صبح
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
می آیی !
می روی !
هر لحظه
چون کودکی نوپا
زندگی را چرخ می زنی
از نو !
تباهی روزها را
در
جذر دقیقه ها در خشنودی
و توان ثانیه ها در اندوه
ادارک می کنی !
آنهنگام که می میری
گورت پر از خالی
تو را می آغازد
در دل علف هرزی عاشق !
تو می مانی
در حافظه ی ماهتاب
در موسیقی باد
لابه لای درختان نارون !
می هراسی و می خندی
که زیستن عبور از ترسهاست
با لبخند !
...
در ما
پرنده ای
مدام زاده می شود و
سر باز می زند
از دانه !
و ماهیها
به آنکه بدانیم
ما را به امواج دریاها می خوانند !
در ما
کوه است
که روی آرشه ی ویولون
سر خم کرده به مستی و
می نوازد !
در ما دشت است
که می رقصد
بی وقفه !
در ما شکوه هر آنچه که درک می کنیم
جاری ست
و هر آنچه که به وعده اش
فریفته شدیم
عمری !
و خود بی خبرانیم...
و آفتاب
از دریچه ی چشمانمان
طلوع می کند
هر صبح
...
#مرجانه_جعفریان
@chekamehsabz🍀
Stationary Traveller
Camel
#آوانوشت
در راه روی خیالم ایستادم
از دور دست نظاره میکنم
گمانم می آیی
دلتنگم
نه از پا افتاده
پرشور
بی تاب
رقص کنان
انتظار میکشم
گردابم
خودم را غرق میکنم
تنها در خیال تو
#مهناز_رضازاده
@chekamehsabz🍀
در راه روی خیالم ایستادم
از دور دست نظاره میکنم
گمانم می آیی
دلتنگم
نه از پا افتاده
پرشور
بی تاب
رقص کنان
انتظار میکشم
گردابم
خودم را غرق میکنم
تنها در خیال تو
#مهناز_رضازاده
@chekamehsabz🍀
Stationary Traveller
Camel
#آوانوشت
بیقرارم
شبیه مردمک چشمهای زنی عاشق
یا هراس یک مرد از تنهایی دل
کسی صدایم زد انگار
از جایی دور
شاید او باشد که از کنج یک غزل نگاهم میکند
و شاید انعکاس باور من است
که او باز آمده
مردِ ایستاده در نگاهِ باران
بیقرارم شبیه پرستویی گم کرده راه
یا که قاصدکی پرپر شده در باد
من از رگ و پی جاده
من از سبزینه ی یک گیاه پرم
و تمام من در عروج دستانم بسمت تکامل پاهایم
جاریست برای کوچ
باید برسم به صدایی که میخواندم
.....
گوش کن دلکم
کسی انگار جایی دور
صدایم میزند........
#ترنم
@chekamehsabz🍀
بیقرارم
شبیه مردمک چشمهای زنی عاشق
یا هراس یک مرد از تنهایی دل
کسی صدایم زد انگار
از جایی دور
شاید او باشد که از کنج یک غزل نگاهم میکند
و شاید انعکاس باور من است
که او باز آمده
مردِ ایستاده در نگاهِ باران
بیقرارم شبیه پرستویی گم کرده راه
یا که قاصدکی پرپر شده در باد
من از رگ و پی جاده
من از سبزینه ی یک گیاه پرم
و تمام من در عروج دستانم بسمت تکامل پاهایم
جاریست برای کوچ
باید برسم به صدایی که میخواندم
.....
گوش کن دلکم
کسی انگار جایی دور
صدایم میزند........
#ترنم
@chekamehsabz🍀
Polyushko Polye
آهنگ روسی «پُلوشکا پُله»
«پُلوشکا پُله» یا (پالیوشکا پولیه) یک آهنگ خیلی معروف روسی است که به عنوان مارش نظامی در زمان شوروی سابق استفاده می شده.
آهنگساز این اثر Lev Knipper از اقوام «آنتون چخوف» و از اعضای پلیس مخفی شوروی است که اتفاقا اثری با تم ایرانی با نام «ردیف» برای سازهای زهی هم در کارنامه خود دارد.
«پُلوشکا پُله» (Polyushko Polye) را به فارسی می توان «مرغزار» ترجمه کرد و در ایران هم این ملودی به همین نام مشهور است. اما در بعضی منابع فارسی، نام آهنگ به اشتباه «قایقرانان ولگا» ذکر شده که نام یک آهنگ دیگر روسی است.
#آوانوشت
@chekamehsabz🍀
«پُلوشکا پُله» یا (پالیوشکا پولیه) یک آهنگ خیلی معروف روسی است که به عنوان مارش نظامی در زمان شوروی سابق استفاده می شده.
آهنگساز این اثر Lev Knipper از اقوام «آنتون چخوف» و از اعضای پلیس مخفی شوروی است که اتفاقا اثری با تم ایرانی با نام «ردیف» برای سازهای زهی هم در کارنامه خود دارد.
«پُلوشکا پُله» (Polyushko Polye) را به فارسی می توان «مرغزار» ترجمه کرد و در ایران هم این ملودی به همین نام مشهور است. اما در بعضی منابع فارسی، نام آهنگ به اشتباه «قایقرانان ولگا» ذکر شده که نام یک آهنگ دیگر روسی است.
#آوانوشت
@chekamehsabz🍀
#آوانوشت
چه بخوانم هیمالیای تنت را
که در وسوسه در نوردیدنش
سلولهای جوانم
به رستاخیزی عظیمند؟
بگودر سردرگم ارامش عطر گلهای وحشی تنت و
آهن ربای چشمانت
در جذب زنگار نشسته حصارهای قلبم،
این چه نبرد نابرابریست؟
موسیقی جنگست نفسهایت در
وسوسه شبی
درگرگ ومیش آسمان سنگر آغوش تو،
با شرم من...
جنگ است این...
#شکوه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
چه بخوانم هیمالیای تنت را
که در وسوسه در نوردیدنش
سلولهای جوانم
به رستاخیزی عظیمند؟
بگودر سردرگم ارامش عطر گلهای وحشی تنت و
آهن ربای چشمانت
در جذب زنگار نشسته حصارهای قلبم،
این چه نبرد نابرابریست؟
موسیقی جنگست نفسهایت در
وسوسه شبی
درگرگ ومیش آسمان سنگر آغوش تو،
با شرم من...
جنگ است این...
#شکوه_پورصفری
@chekamehsabz🍀
#آوانوشت
اینک چراغ ها رو به خاموشی می رود
فرمان رژه می دهند
جادوگران نُت پوشیده ای
که در شب ، روز را به دار میکشند .
سرزمینی که مرغ هایش از خروس اخته آبستن میشوند
زندگی،زیباترین دروغ کثیف است .
#تپوری
@chekamehsabz🍀
اینک چراغ ها رو به خاموشی می رود
فرمان رژه می دهند
جادوگران نُت پوشیده ای
که در شب ، روز را به دار میکشند .
سرزمینی که مرغ هایش از خروس اخته آبستن میشوند
زندگی،زیباترین دروغ کثیف است .
#تپوری
@chekamehsabz🍀
#آوانوشت
در لابلای برف،و کولاک
سوار بر رخش
به تاخت،می آمدی
گیسوانم به رقص در آمد
دستانم بال پروانه شد
نگاهم مانند عروسکی چشم بر اه نگاهت میکرد
تو آمدی و مرا به ضیافت چشمانت
ترانه ای سوزناک دعوت کردی
در فصل سرد
در ابتدای زوزه های خشک زمستان
برایم گندم زار ی از عشق رویاندی
#مهناز_رضازاده
@chekamehsabz🍀
در لابلای برف،و کولاک
سوار بر رخش
به تاخت،می آمدی
گیسوانم به رقص در آمد
دستانم بال پروانه شد
نگاهم مانند عروسکی چشم بر اه نگاهت میکرد
تو آمدی و مرا به ضیافت چشمانت
ترانه ای سوزناک دعوت کردی
در فصل سرد
در ابتدای زوزه های خشک زمستان
برایم گندم زار ی از عشق رویاندی
#مهناز_رضازاده
@chekamehsabz🍀
#آوانوشت
راه من به کجا ختم میشد
به کدامین برهوت وحشت
وقتی پاهایم را پشت درهای بسته ی این شهر جاگذاشته بودم
و دستهایم را در انجماد سردترین زمستان دنیا
به آدم برفی غمگین کنار جاده سپرده بودم
راه من به کجا ختم میشد
وقتی از تمام فلسفه ها عبور میکردم
با تفکری از جنس پوچی
با نگاهی ژرفناک تا انتهای زوال بشریت
اسیر جدالها و حادثه ها شده بودم
میان خود و دیوار سیاه دروغ آدمها
و اینک عبور کرده ام
رسیده ام به معنای سکوت
......
نشانی رفتن را بمن بگویید
ای کاج های همیشه سبز ایستاده در فصول حیات
من از لبخند یاس های سپید
از رقص قاصدکهای خوش خبر
من از آنسوی خوابها آمده ام
پر از قصه برای بافتن گیسوی رویا
برای رسیدن به رسالت تفسیر آیه های عشق
باورم کنید
رسیده ام به تمام خودم
#ترنم
@chekamehsabz🍀
راه من به کجا ختم میشد
به کدامین برهوت وحشت
وقتی پاهایم را پشت درهای بسته ی این شهر جاگذاشته بودم
و دستهایم را در انجماد سردترین زمستان دنیا
به آدم برفی غمگین کنار جاده سپرده بودم
راه من به کجا ختم میشد
وقتی از تمام فلسفه ها عبور میکردم
با تفکری از جنس پوچی
با نگاهی ژرفناک تا انتهای زوال بشریت
اسیر جدالها و حادثه ها شده بودم
میان خود و دیوار سیاه دروغ آدمها
و اینک عبور کرده ام
رسیده ام به معنای سکوت
......
نشانی رفتن را بمن بگویید
ای کاج های همیشه سبز ایستاده در فصول حیات
من از لبخند یاس های سپید
از رقص قاصدکهای خوش خبر
من از آنسوی خوابها آمده ام
پر از قصه برای بافتن گیسوی رویا
برای رسیدن به رسالت تفسیر آیه های عشق
باورم کنید
رسیده ام به تمام خودم
#ترنم
@chekamehsabz🍀