سکوت سگ سکس چشمانش،
هوس هار هرم شهوتش
خزیده ماری بود،
بر پیکرش.
در امتزاج لذت و نیاز
لهجه ناجور شهوتش،
آتش پتیارگیش
زبانه می کشید
بر تمام تن داغ آسفالت خیابان.
لمبر موج پستی های تنش
پستی چشم عابران شهر را،
تا شب و شراب و هوس و بوسه می برد
و او می رفت...
و می خزید
در پناه اسکناس های چرک نیاز
تا طلوع دروغ!
ا########
پاندول ساعت خانه قدیمی
نیمه شب را،
۱۲ بار
دنگ دنگ می کرد
در گوش زنی چشم به راه مردش.
و زنی بی هوس،
آشفته گیسو،
کبود گردن،
مچاله می کرد
اسکناس ها را،
در کیف قرمزش...
پ.ن:روزهای کرونا زده یک پتیاره خیابانی
#فرزادسنایی
#فروردین۹۹
@chekamehsabz🍀
هوس هار هرم شهوتش
خزیده ماری بود،
بر پیکرش.
در امتزاج لذت و نیاز
لهجه ناجور شهوتش،
آتش پتیارگیش
زبانه می کشید
بر تمام تن داغ آسفالت خیابان.
لمبر موج پستی های تنش
پستی چشم عابران شهر را،
تا شب و شراب و هوس و بوسه می برد
و او می رفت...
و می خزید
در پناه اسکناس های چرک نیاز
تا طلوع دروغ!
ا########
پاندول ساعت خانه قدیمی
نیمه شب را،
۱۲ بار
دنگ دنگ می کرد
در گوش زنی چشم به راه مردش.
و زنی بی هوس،
آشفته گیسو،
کبود گردن،
مچاله می کرد
اسکناس ها را،
در کیف قرمزش...
پ.ن:روزهای کرونا زده یک پتیاره خیابانی
#فرزادسنایی
#فروردین۹۹
@chekamehsabz🍀