🌈🍀چکامه سبز🤍💚
228 subscribers
3.17K photos
365 videos
58 files
236 links
Download Telegram
#آوا_نوشت


"(شاید این یک گودو نویسی باشد تا شعر")


در پس کوچه های یک آوا
در پس کوچه های یک خیابان
در پس کوچه های یک شلخته خوانی
در پس کوچه های ظرف های سینک آشپزخانه
در پس کوچه های رخوتناک یک سکس ناکام
در پس کوچه های لباسهای چروکیده
در پس کوچه های یک کتاب فلسفه
در پس کوچه های ته مانده یک چای تلخ
در پس کوچه های مشت یک اعتراض خیابانی
در پس کوچه های یک دوره گرد انکرالاصوات
در پس کوچه های یک شعر ناتمام
در پس کوچه های کودکیم
من...
من...
من جا مانده ام.
و اینجا کسی مرا پیدا نخواهد کرد
شاید فردا
در میان نت یک آوا
یا در رگه های فال فنجان قهوه یک عاشق
راز جاماندگیم را گفتم.

(پ.ن: تو این این واژه ها را شعر نخوان و باور مکن...اسپند لعنت را در میان پسکوچه های جا ماندگیها دود کن...شاید کسی از دورها ببیند )

#فرزاد_سنایی
#مهر97



@chekamehsabz🍀
نقطه
سر خط.
و این امید،
در دلهره تکرار است.

#فرزاد_سنایی
#آنی
#مهر97



@chekamehsabz🍀
"شیر...شهوت...مارلبورو و سایه.."

و زنی کنار خیابان،پستان لاغرش را از سینه بند چرک و عرق کرده اش بیرون انداخته بود و بچه اش شیر میخورد.
آن طرفتر پسرکی در آستانه بلوغ چشم بر تمام چرکی و فقر بسته بود و مدام آب دهن پایین میداد و غرق در یک شهوت چرک بود...
دختری از طبقه افاده ای ها همانطور که پاکتMARlbORO اش را از دکه میگرفت نگاه میکرد و تمام تهوعش را داشت روی روزنامه ها میریخت و نگاه چندش انگیزش را سرازیر میکرد.
و دستی اما اسکناسی را در کاسه جلوی زن گذاشت و بی انکه لبخندش دیده شود چون سایه ای رفت.
کودک سیر از شیر شد...
پسرک در آستانه بلوغ در ارضای ناقصش غرق شد...
دختر طبقه افاده ای ها تمام عقش را سر کشید...
آن دست و لبخند و سایه در ازدحام خیابان گم شد...
و من قلم را برای نوشتن تراشیدم؛
لنز دوربین را برای عکاسی چرخاندم؛
و من...

#فرزاد_سنایی
#گودونویسیهای_شبانه_من
#مهر97



@chekamehsabz🍀
"(شاید این یک گودو نویسی باشد تا شعر")


در پس کوچه های یک آوا
در پس کوچه های یک خیابان
در پس کوچه های یک شلخته خوانی
در پس کوچه های ظرف های سینک آشپزخانه
در پس کوچه های رخوتناک یک سکس ناکام
در پس کوچه های لباسهای چروکیده
در پس کوچه های یک کتاب فلسفه
در پس کوچه های ته مانده یک چای تلخ
در پس کوچه های مشت یک اعتراض خیابانی
در پس کوچه های یک دوره گرد انکرالاصوات
در پس کوچه های یک شعر ناتمام
در پس کوچه های کودکیم
من...
من...
من جا مانده ام.
و اینجا کسی مرا پیدا نخواهد کرد
شاید فردا
در میان نت یک آوا
یا در رگه های فال فنجان قهوه یک عاشق
راز جاماندگیم را گفتم.

(پ.ن: تو این این واژه ها را شعر نخوان و باور مکن...اسپند لعنت را در میان پسکوچه های جا ماندگیها دود کن...شاید کسی از دورها ببیند )

#فرزاد_سنایی
#مهر97


@chekamehsabz🍀