جمعه حرف تازهای برام نداشت
هر چی بود، پیشتر از اینها گفتهبود!
میخواستیم تا گرم و زنده، بر شبهای تابستان، سیاهی جمعه را با مرورِ قصه بیانتهایش از سر بگذارنیم. اما چه حیف که در این غروبِ خاکستریِ سهشنبه، باید خبر لغو اجرای بازخوانیِ آهنگهای فرهاد را اعلام کنیم...
فرهاد مهراد یکی از آیکونهای موسیقی آلترناتیو ایران است. آوازهخوانی که بیتوجه به موسیقی جریان اصلی، مسیر شخصی خودش را رفت. شاید در زمانه خودش مورد توجه قرار نگرفت، اما زیستِ شخصی هنرمندانهاش کافی بود تا امروز حتا در میان نسل z ایران هم چهرهای مورد احترام باشد. فرهاد به تمامی خودش بود. چه آن زمان که (بیتوجه به هر © یا ®ی) بیتلز و ریچارلز و … را کاور میکرد و چه بعدها که شروع به خواندن ترانههای فارسی کرد.
فرهاد لحن و بیان شخصی خاص خودش را یافته بود. مهم نیست که ترانه را شهیار قنبری سروده یا آهنگ را واروژان ساخته. وقتی فرهاد «هفته خاکستری» را میخواند انگار که قصه شخصی روزهای هفتهاش را برایمان تعریف میکند. این «خود» بودن شاید همان کیفیت گمشدهای است که نسلهای متوالی سودای رسیدنش را در سر داریم. اینکه بتوانیم خودمان را به تمامی زیست کنیم بیتوجه به همه آنچه که خانواده، جامعه و … از ما میطلبند.
به خوبی میدانیم که جامعه موسیقی ما مجمعالجزایری است که در آن تقریباً کسی دیگری را قبول ندارد. فرهاد اما یکی از معدود دلایل و بهترین بهانهای است که چند نسل متفاوت از موزیسینهای ایرانی، جزیرههای خود را ترک کنند و زیر یک سقف جمع شوند. به همراه دوستداران فرهاد از شیراز، مشهد، رشت، و تهران جمع شدیم تا به یادش، خودمان باشیم! تنها میخواستیم قصه کسی که با تک تک آهنگهایش زندگی کردیم را مرور کنیم. از همان دست کارهایی که در آن سوی آب به tribute معروف است و در اینجا چندان دیده نمیشود. اما…
گله و شکایتی در کار نیست. همیشه از ضرورت حفظ حقوق هنرمند و نواقص قانونی گفتهایم و خواهیم گفت. کلیه حق و حقوق آهنگهای فرهاد متعلق است به خانواده او و هنرمندان همکارش. کسانی که پیش از این به کرات انواع موجسواریها و سؤ استفادهها را شاهد بودهاند. هر چند ما اصولاً موجسواری بلد نیستیم و در زمینه فعالیتمان (موسیقی آلترناتیو) نان چندانی یافت نمیشود که به نرخ روز بخوریم.
ما به تمامی نر و مادههای قوانین ناقص موجود در راستای حفظ حقوق هنرمندان پایبندیم و تمکین میکنیم. هر چند که فرهاد میراثی است متعلق به تمام ایرانیان اما حقوقِ قانونی آهنگهایش مالکانی دارد که از آنها به دلیل عدم هماهنگی معذرتخواهی میکنیم.
#نه
#شهریور
#سالمرگ
#فرهادمهراد
@chekamehsabz🍀
هر چی بود، پیشتر از اینها گفتهبود!
میخواستیم تا گرم و زنده، بر شبهای تابستان، سیاهی جمعه را با مرورِ قصه بیانتهایش از سر بگذارنیم. اما چه حیف که در این غروبِ خاکستریِ سهشنبه، باید خبر لغو اجرای بازخوانیِ آهنگهای فرهاد را اعلام کنیم...
فرهاد مهراد یکی از آیکونهای موسیقی آلترناتیو ایران است. آوازهخوانی که بیتوجه به موسیقی جریان اصلی، مسیر شخصی خودش را رفت. شاید در زمانه خودش مورد توجه قرار نگرفت، اما زیستِ شخصی هنرمندانهاش کافی بود تا امروز حتا در میان نسل z ایران هم چهرهای مورد احترام باشد. فرهاد به تمامی خودش بود. چه آن زمان که (بیتوجه به هر © یا ®ی) بیتلز و ریچارلز و … را کاور میکرد و چه بعدها که شروع به خواندن ترانههای فارسی کرد.
فرهاد لحن و بیان شخصی خاص خودش را یافته بود. مهم نیست که ترانه را شهیار قنبری سروده یا آهنگ را واروژان ساخته. وقتی فرهاد «هفته خاکستری» را میخواند انگار که قصه شخصی روزهای هفتهاش را برایمان تعریف میکند. این «خود» بودن شاید همان کیفیت گمشدهای است که نسلهای متوالی سودای رسیدنش را در سر داریم. اینکه بتوانیم خودمان را به تمامی زیست کنیم بیتوجه به همه آنچه که خانواده، جامعه و … از ما میطلبند.
به خوبی میدانیم که جامعه موسیقی ما مجمعالجزایری است که در آن تقریباً کسی دیگری را قبول ندارد. فرهاد اما یکی از معدود دلایل و بهترین بهانهای است که چند نسل متفاوت از موزیسینهای ایرانی، جزیرههای خود را ترک کنند و زیر یک سقف جمع شوند. به همراه دوستداران فرهاد از شیراز، مشهد، رشت، و تهران جمع شدیم تا به یادش، خودمان باشیم! تنها میخواستیم قصه کسی که با تک تک آهنگهایش زندگی کردیم را مرور کنیم. از همان دست کارهایی که در آن سوی آب به tribute معروف است و در اینجا چندان دیده نمیشود. اما…
گله و شکایتی در کار نیست. همیشه از ضرورت حفظ حقوق هنرمند و نواقص قانونی گفتهایم و خواهیم گفت. کلیه حق و حقوق آهنگهای فرهاد متعلق است به خانواده او و هنرمندان همکارش. کسانی که پیش از این به کرات انواع موجسواریها و سؤ استفادهها را شاهد بودهاند. هر چند ما اصولاً موجسواری بلد نیستیم و در زمینه فعالیتمان (موسیقی آلترناتیو) نان چندانی یافت نمیشود که به نرخ روز بخوریم.
ما به تمامی نر و مادههای قوانین ناقص موجود در راستای حفظ حقوق هنرمندان پایبندیم و تمکین میکنیم. هر چند که فرهاد میراثی است متعلق به تمام ایرانیان اما حقوقِ قانونی آهنگهایش مالکانی دارد که از آنها به دلیل عدم هماهنگی معذرتخواهی میکنیم.
#نه
#شهریور
#سالمرگ
#فرهادمهراد
@chekamehsabz🍀
"همورزش "
از پشت ماسک بهش لبخند می زنم احتمالا از فرم چشمهایم و خط موربی که گوشه اش افتاده، لبخندم را می گیرد و سری به علامت سلام تکان می دهد و لبخند می زند.
تقریبا هر روز صبح زود همدیگر را می بینیم در حالی که مسیرهای پارک را یا قدمهای منظم و سریع می پیماییم، هر از گاهی از کنار هم عبور می کنیم.
نامش را نمی دانم او هم نامم را نمی داند، اسمش را گذاشته ام همورزش.
حالا دیگر صبح که می خواهم برم بیرون توی آینه به خودم نگاهی می اندازم ، لباس عوض می کنم دیگر مثل قبلها با شلوار ورزشی خانه نمی زنم بیرون و سعی می کنم چیز بهتری بپوشم و عطر سبک و روزانه ای بزنم....
هوا کمی خنک شده، صبح های زود، انگار پاییز آدم را بغل می کند، شروع می کنم به دویدن آهسته ماسکم را می کشم روی چانه و هوای آخر شهریور را می خورم....
همورزش با گرمکن قرمز سر و کله اش پیدا می شود از دور با سر بهم سلام می دهیم با لبخندی بدون ماسک.....
آدمی به آدم زنده است
#مرجانه_جعفریان
#کرونا
#شهریور_۱۴۰۰
@chekamehsabz🍀
از پشت ماسک بهش لبخند می زنم احتمالا از فرم چشمهایم و خط موربی که گوشه اش افتاده، لبخندم را می گیرد و سری به علامت سلام تکان می دهد و لبخند می زند.
تقریبا هر روز صبح زود همدیگر را می بینیم در حالی که مسیرهای پارک را یا قدمهای منظم و سریع می پیماییم، هر از گاهی از کنار هم عبور می کنیم.
نامش را نمی دانم او هم نامم را نمی داند، اسمش را گذاشته ام همورزش.
حالا دیگر صبح که می خواهم برم بیرون توی آینه به خودم نگاهی می اندازم ، لباس عوض می کنم دیگر مثل قبلها با شلوار ورزشی خانه نمی زنم بیرون و سعی می کنم چیز بهتری بپوشم و عطر سبک و روزانه ای بزنم....
هوا کمی خنک شده، صبح های زود، انگار پاییز آدم را بغل می کند، شروع می کنم به دویدن آهسته ماسکم را می کشم روی چانه و هوای آخر شهریور را می خورم....
همورزش با گرمکن قرمز سر و کله اش پیدا می شود از دور با سر بهم سلام می دهیم با لبخندی بدون ماسک.....
آدمی به آدم زنده است
#مرجانه_جعفریان
#کرونا
#شهریور_۱۴۰۰
@chekamehsabz🍀